آشنائی با کشور مصر

امتیاز بدهید
(129 امتیاز)

جمهوري عربي مصر كشوري با آب و هواي مديترانه اي گرم و خشك مي باشد. طول جغرافيايي اين كشور از 24 درجه شرقي تا 47 درجه شرقي امتداد يافته است.

مساحت اين كشور بالغ بر 1 ميليون كيلومتر مربع ميباشد كه تقريباً 4 درصد آن را زمينهاي زراعي تشكيل ميدهند.

جمعيت كشور مصر در آخرين سرشماري بالغ بر 85 ميليون نفر برآورد گرديده است.

مصر از لحاظ تراكم جمعيتي يكي از پرتراكم ترين كشورهاي جهان محسوب مي گردد چرا كه تعداد 1120 نفر در هر كيلومتر مربع از خاك آن ساكن مي باشند.

زبان رسمي و نوشتاري اين كشور زبان عربي استاندارد امروزي و زبان گفتاري نيز لهجه خاصّي از عربي مي باشد.

علاوه بر زبان عربي ، زبان انگليسي و به نسبت كمتري زبان فرانسه در زمينه هاي تجاري و آموزشي اين كشور مورد استفاده قرار مي گيرند.

تقريباً 90 درصد از مردم كشور مصر مسلمان مي باشند . اقليت مذهبي اين كشور را مذهب مسيحيت (قبطي) به ميزان 8 تا 10 درصد تشكيل مي دهد.

نوع حكومت اين كشور جمهوري همراه با قوانين پارلماني مي باشد.

در اين كشور پارلمان دو مجلسي يعني مجلس ملي (با 458 كرسي) و مجلس شورا (با 258 كرسي) فعاليت دارند.

جغرافیای مصر:

مصر سرزمینی است در شمال شرقی قاره آفریقا که با مساحت 449،001،1 کیلومتر مربع، بیست و هشتمین کشور بزرگ جهان محسوب می‌شود .در شمال مصر دریای مدیترانه و در مشرق آن دریای سرخ قرار دارد . از سمت جنوب با سودان و از غرب با کشور لیبی همسایه است. از ناحیه صحرای سینا با فلسطین نیز ارتباط دارد .

پایتخت مصر شهر قاهره است و از دیگر شهرهای مهم آن می‌توان به اسکندریه، اسوان ، جیزه ، فیوم و پرت سعید اشاره کرد . شهرهایی مانند سلوم ، بردیا ، سیدی برانی، مطروح و العلمین نیز به سبب وقایعی که طی جنگ جهانی دوم در آنها به وقوع پیوست مشهور شده‌اند .

در شرق و شمال شرقی این کشور شبه جزیره سینا قرار دارد که تا قبل از قرن نوزدهم به خاک مصر متصل بود . اما در این قرن کانال سوئز را حفر کردند که آن را از خاک مصر جدا و دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل می‌کرد . این کانال 168 کیلومتر طول دارد و چون مسیر ارتباطی میان سه قاره اروپا ، آسیا و آفریقاست ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.

سرزمین مصر به سه قسمت تقسیم می‌شود :

1.صحرای شرقی یا عربی.

2. شبه جزیره سینا و اراضی نیل.

3.صحرای غربی.

مصر آخرین کشوری است که رود نیل از آن می گذرد و سپس به دریای مدیترانه می‌ریزد . در محل پیوستن نیل به دریا ، دلتای نیل به وجود آمده که سرزمین اصلی کشاورزی این کشور است . در اطراف این رود نیز کشاورزی رونق بسیار دارد.

تاریخ و تمدن مصر:

مصر یکی از قدیمی‌ترین کشورهای جهان است و تمدن آن - که در حاشیه رود نیل شکل گرفته - در زمره کهن‌ترین تمدن ها محسوب می‌شود ، چرا که از حدود 4 هزار سال قبل از میلاد به وجود آمده است .

مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد . بسیاری از پیامبران بزرگ مانند حضرت یوسف (ع) و حضرت موسی (ع) نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال 524 ق. م به دست ایرانی ها سقوط کرد.

در سال 332 ق.م اسکندر این سرزمین را تصرف کرد و تا سال‌ها بعد سلسله بطاسه که از جانشینان اسکندر بودند بر آن حکمفرما شدند. در سال 641 میلادی (19 هجری قمری) در زمان خلیفه دوم مسلمانان این کشور را فتح کردند . از آن زمان مصر همواره از سرزمین‌های مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال 1517 میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. در سال 1798 ناپلئون به آنجا لشگر کشید و در سال 1805 میلادی محمد علی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجا شد و سلسله جدید مصر را تشکیل داد.

مصر تا مدت‌ها تحت الحمایه انگلستان بود ولی پس از جنگ جهانی اول بر اثر فشار مردم ، انگلستان استقلال مصر را اعلام کرد.

استان های مصر

اسکندریه، اسماعیلیه ، اسوان، اسیوط، استان بحر الاحمر، بُحیره ،بنی سویف، پورت‌سعید، جیزه، دقهلیه، دمیاط، سوهاج ،سویس، جنوب سیناء، شمال سیناء، شرقیه، غربیه، فیوم، قاهره، قلیوبیه، قنا، کفر الشیخ، مطروح، منوفیه، منیا ،وادی الجدی.

مروری بر سیاست خارجی مصر طی نیم قرن اخیر

درمیان متغیرهای دخیل در تحولات سیاسی مصر، سیاست خارجی دولت مبارک نقش و جایگاه مهمی دارد.

سیاست خارجی مصر از زمان جمال عبدالناصر تا پایان دوره مبارک تحت تأثیر دو مجموعه از نیروهای متعارض قرارداشت :

1ـ نیروهای استراتژیک

2ـ نیروهای ارزشی و هویتی

در میان نیروهای استراتژیک دو متغیر امنیت و رفاه اقتصادی اهمیت ویژه ای دارند. مصر به لحاظ ژئوپولتیک موقعیتی دارد که امنیت ملی این کشور را عمیقاً به سیاست خارجی آن پیوند زده است. رود نیل در مقام یکی از ستون های اقتصاد و رفاه این کشور از همسایگان جنوبی مصر در قاره آفریقا سرچشمه می گیرد.

از این رو به منظور حفظ جریان عادی این رود لازم است مصر مناسبات سنجیده ای با همسایگان جنوبی داشته باشد. کانال سوئز در عین حال که یکی از مزیت های استراتژیک مصر به شمارمی رود، ممکن است تحت شرایط خاصی به زمینه آسیب پذیری تبدیل شود. چرا که اهمیت استراتژیک آن می تواند محرک نفوذطلبی و دخالت قدرت های بزرگ باشد.

همسایگی مصر با اسرائیل و غزه نیز بر حساسیت امنیتی مصر افزوده است. بسیاری از استراتژیست های مصری طی دهه های گذشته بر این نظر بوده اند که مصر یا باید قابلیت تسلط بر اسرائیل را داشته باشد و یا اینکه به مصالحه با آن تن دهد.

ازسوی دیگر، اقتصاد مصر با ویژگی هایی چون جمعیت زیاد، محدودیت منابع طبیعی، وابستگی به بازارهای خارجی، وابستگی به منابع مالی خارجی در گرایش دولت مصر به مصالحه جویی نقش مهمی داشته است.این ها نمونه هایی از متغیرهای استراتژیک هستند که طی نیم سده اخیر بیشتر محرک یک سیاست خارجی مسالمت آمیز و مصالحه جویانه بوده اند.

در مقابل نیروهای استراتژیک که عمدتاً حامی اقدامات مصالحه جویانه بودند، نیروهای ارزشی هویتی مصر عمدتاً به صورت مانعی در برابر خط مشی مصالحه جویانه دولت عمل می کردند. هویت ملی مصر از مؤلفه های مختلفی تشکیل شده است.

ملت مصر با هویت عربی ـ اسلامی از کانون های خیزش متفکران و حرکت هایی بوده که منادی استقلال و اسعتمارستیزی در جهان عرب و جهان اسلام بوده است. مصر از اولین کشورهایی بود که جرقه های بیداری اسلامی درآن پدیدار شد.

درقرن بیستم ، مصر ضمن اینکه از کانون های مهم خیزش ناسیونالیسم عربی و پان عربیسم بود، بستر فکری مناسبی برای رشد جنبش های اسلامی فراهم آورده است . دانشگاه الازهر یکی از مهم ترین نهادهای دینی جهان اسلام به حساب می آید و شهرتی جهانی دارد .

تفکر ضد استعماری ریشه دار در مصر باعث شد این کشور در تشکیل و قوام یابی جنبش عدم تعهد نقش مهمی ایفا کند . مردم و دولت مصر در بسیج ارتش عربی علیه اسرائیل نقش مهمی داشتند. تا پیش از مصالحه بین مصر و اسرائیل در کمپ دیوید، ارتش مصر در جنگ های اعراب و اسرائیل نقش محوری داشتند، به گونه ای که پس از انعقاد قرارداد صلح با اسرائیل، اعتماد به نفس ملت های دیگر عرب نیز آسیب دید و انگیزه سازماندهی جنگ های دیگر به منظور شکست اسرائیل از میان رفت.

در دوره ناصر، سیاست خارجی مصر عمدتاً با نهادهای هویتی تعریف می شد. محبوبیت شخص ناصر نیز تا حد زیادی محصول این متغیر بود. وی تلاش فراوانی برای رسیدن به استقلال واقعی و دوری از وابستگی به غرب به عمل آورد که ایفای نقش فعال در جنبش عدم تعهد از نشانه های آن بود. در همین چارچوب بود که ناصر با توافق های نظیر پیمان بغداد مخالفت می کرد و آن را حربه ای استعماری برای ایجاد تفرقه در خاورمیانه به حساب می آورد.

وی در جریان احیای هویت ملی مصر بیشتر بر ویژگی فرهنگی جامعه مصر تأکید داشت . ناصر در مقام رهبر جریان پان عربیسم بر آن بود که اعراب باید متحد شوند، چراکه پراکندگی و تفرقه آنان باعث می شود به آسانی تحت سلطه استعمارگران درآیند. دولت ناصر برای مقابله با پدیده صهیونیسم نیز به ابراز پان عربیسم توسل یافت.

پس از حمله سال 1955 اسرائیل به پایگاه های مصر در غزه ، دولت ناصر مناسبات با آمریکا را کاهش داد و به توسعه همکاری با شوروی روی آورد. ملی کردن کانال سوئز و دیگر دارایی های دول غربی در مصر یکی از نمودهای مهم سیاست ضد غربی ناصر بود که در تقویت اعتماد به نفس ملت های عرب منطقه بسیار مؤثر بود.

در دوره انورسادات ، ابتدا گام هایی در راستای سیاست های ناصریستی برداشته شد. موفقیت های اولیه مصر در جنگ 1973 محبوبیت زیادی برای سادات به دنبال داشت . اگرچه این جنگ که به منظور بازپس گیری صحرای سینا از اشغال اسرائیل (درجنگ 1967) تدارک دیده شده بود در نهایت با دخالت آمریکا به نفع اسرائیل موجب ناکامی مصر شد، اما پیشروی اولیه ارتش مصر دستاورد قابل توجهی به شمار می آمد .

آمریکا درعین حال که اسرائیل را در جنگ تحت حمایت قرارداد ، در پایان به عنوان میانجی برای پایان دادن به جنگ ظاهر شد . در دهه 1970 فشارهای اقتصادی همچنان بر دوش دولت مصر سنگینی می کرد . دولت سادات در سال 1977 به منظور اصلاح ساختار اقتصاد کشور یارانه های غذایی را حذف کرد که منجربه بروز برخی آشوب ها شد.

شکست های نهایی مصر در جنگ 1973 و ناکارآیی های اقتصادی مستمر، سادات را به این جمع بندی رساند که برای بهبود امنیت و رفاه مصر باید به سمت مصالحه با غرب پیش رفت. به موازات توسعه مناسبات با آمریکا، روابط مصر با شوروی و بلوک شرق، به سردی گرایید.

درسال 1977 سادات در یک اقدام حیرت انگیز به اسرائیل سفر کرد و با دولتمردان اسرائیلی وارد مذاکره شد. در سپتامبر سال بعد قرارداد صلح کمپ دیوید بین دولت مصر و اسرائیل و با وساطت آمریکا امضا شد. پیش از انجام مصالحه، دولت سادات به خاطر شرایط نامطلوب اقتصادی تحت فشار بود.

برخی منتقدان مستمراً تأکید می کردند که دولت های عرب ثروتمند منطقه آن چنان که باید از مصر حمایت نکرده اند. گرایش دولت هایی چون عربستان سعودی به غرب از نظر برخی مصری ها رفتارهای فریب کارانه و غیردوستانه به حساب می آمد.

همچنین برخی استراتژیست های نظامی مصر به این جمع بندی رسیده بودند که با اتکا به سلاح های روسی امکان پیروزی در برابر اسرائیل مجهز به سلاح های آمریکایی بسیار ضعیف است. چنین شرایطی باعث شد سادات در نقش رهبر صلح اعراب و اسرائیل ظاهر شود.

در عمل ، اقدام سادات خشم اعراب و جهان اسلام را به دنبال داشت ، به نحوی که دولت های عرب به محدودسازی رابطه و قطع کمک های مالی به مصر روی آوردند و سادات مجبور شد به مصالحه دو جانبه با اسرائیل به منظور بازپس گیری صحرای سینا بسنده کند.

دولت حزب لیکودی اسرائیل نیز بعداً از سیاست زمین در برابر صلح عقب نشینی کرد و حتی سرزمین های جدیدی(جنوب لبنان) را تحت اشغال درآورد. به علاوه ، در برابر تشکیل دولت مستقل فلسطینی نیز مانع تراشی کرد. اگرچه حمایت های آمریکا از مصر افزایش یافت، اما این حمایت ها انتظارات اولیه دولت مصر را برآورده نکرده و مصر هرگز نتوانست مشابه اسرائیل مورد لطف و حمایت ویژه آمریکا قرار گیرد. از آنجا که ارتش مصر به سلاح های گران قیمت آمریکایی مجهز می شود، صلح با اسرائیل باعث نشد هزینه های نظامی مصر کاهش یابد.

پس از ترور سادات و جانشینی حسنی مبارک، دولت مصر همچنان بر توافق های صلح پایبند ماند. اگرچه صحرای سینا بازپس گرفته شده بود، اما حاکمیت دولت مصر بر آن کامل و مطلق نبوده است. دولت مصر متعهد شد نگذارد از این منطقه برای ناامن کردن اسرائیل استفاده شود.

براین اساس بود که در جریان محاصره و جنگ اخیر غزه ، مصر با خواسته های اسرائیل همکاری می کرد. دولت مبارک از آغاز تا پایان تلاش گسترده ای را برای بازسازی وجهه مصر نزد کشورهای عربی و اسلامی به کار گرفت. هر چند که جایگاه رهبری جهان عرب ـ آن چنان که دردوره ناصر جریان داشت ـ از بین رفت؛ اماتاحدی اوضاع به حالت عادی بازگشت.

در طول جنگ ایران و عراق دولت مبارک با حمایت از عراق تلاش کرد خود را به جمع دولت های عرب بازگرداند که در این راه موفق بود. مصر همچنین در هدایت مذاکرات صلح دهه 1990 بین دولت خودگردان فلسطین و اسرائیل فعال ظاهر شد.

این کشور از حالت انزوا در میان جهان عرب خارج شد، هرچند که در میان ملت های عرب و مسلمان منطقه نارضایتی و انزجار از مصالحه مصر با اسرائیل ادامه داشته است . دولت مبارک همچنان پیوندهای دوستانه با آمریکا را حفظ کرد و در جریان جنگ های خلیج فارس به نفع آمریکا موضع گرفت. مصر پس از اسرائیل به دومین دریافت کننده کمک های اقتصادی و نظامی آمریکا تبدیل شد.

فرهنگ مصر باستان

اين كشور با تمدن 3000 ساله به جهت توانايي در معماري و استفاده از رودخانة نيل براي اهداف كشاورزي، اجتماعي، فرهنگي و مذهبي در زمينة فرهنگ به اوج خود رسيده بود.

اهميت رودخانه نيل در زندگي مصريان باستان در تاريخ گذشته اين كشور قابل رويت بوده و اثرات آن بر جنبه هاي مختلف هنري ، مذهبي ، فرهنگي ، سياست و زندگي اجتماعي اين كشور منعكس گرديده است.

مصريان باستان جهت جاودانه نمودن فراعنه (فرعونهاي مصر)، با ساختن بناهاي يادبود، گنبدها، معابد و مجسمه هاي بزرگ از تمثال آنان به اين امر تحقق بخشيده و در واقع بخش عمده اي از فرهنگ و هنر اين كشور را طرح ريزي نموده اند.

تصاوير حك شده، خطوط نوشتاري هيروگليف و نقوش ديواري از جملة آثاري مي باشند كه بر ديواره هاي آثار باستاني مصر باستان حكاكي شده و خود به مقدار زيادي نشان دهنده آداب و رسوم و فرهنگ مردم مصر باستان مي باشد.

با نگرشي در آثار خطي به جا مانده از دوره مصر باستان مي توان پي برد كه اولين زبان نوشتاري در مصر باستان به واسطة نياز به ثبت عناصري چون بارش باران و فصل برداشت محصول بوجود آمده است.

ساختار فرهنگی

نماي فرهنگي كشور مصر تحت تأثير عواملي چون اسلام (كه مذهب 90 درصد از مردم كشور را تشكيل مي دهد) ، مسيحيت (كه مذهب 8 تا 10 درصد از مردم را تشكيل مي دهد)، فرآيند مدرنيزه سازي كشور كه از اوايل قرن 19 ميلادي آغاز گرديده و بالاخره جبهه گيري عليه فرهنگ آمريكايي و تمايل به سمت اسلامي سازي فرهنگ كشور قرار دارد.

اصلي ترين عاملي كه در عصر حاضر بر فرهنگ كشور تأثير داشته وقوع انقلاب سال 1952 و رهايي كشور از تسلط نيمه استعماري مي باشد چرا كه پس از انقلاب مذكور جامعة مصري با شتاب به برنامه ريزي مناسب در زمينه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي پرداخته و با كنترل كشور از طريق برپايي حكومت دموكراتيك در واقع در راه تدوين فرهنگ جديد براي كشور قدم برداشت. از جمله فعاليت هاي مهم كه پس از آزادي كشور به عمل آمد مي توان به ارائه منشور ملي توسط جمال عبدالناصر در سال 1962 اشاره نمود.

ميراث فرهنگي :

اگرچه وجود تمركز در برنامه ريزي هاي فرهنگي امري ضروري است اما اين بدان معني نيست كه كلية اماكن فرهنگي در شهرهاي بزرگ و پايتخت متمركز شده و تصميمات اساسي در چنين اماكني اتخاذ مي گردد.

در شهرها و روستاهاي دورافتاده و فقير كشور، ناآگاهي مردم باعث زوال اشكال گوناگون فرهنگي به استثناي مراسم مذهبي شده است. از اين رو يكي از اصلي ترين اهداف وزارت فرهنگ مصر تلاش در جهت ساماندهي فرهنگ كشور نه تنها در شهرهاي بزرگ بلكه در نقاط دور افتاده و روستاهاي كشور مي باشد.

در جهت نيل به اين هدف، بخش فرهنگ مردمي تحت نظارت وزارت فرهنگ كشور مصر داير گرديد. هدف از ايجاد چنين بخش فرهنگي، طرح ريزي برنامه هايي جهت تأسيس مراكز فرهنگي در ايالات مختلف كشور مي باشد.

تأسيس كانون ها و مراكز فرهنگي عامل مهمي در جهت انتقال فرهنگ از شهر قاهره به ساير شهرهاي كشور و به ويژه شهرهاي دور افتاده در ضمن ابقاي فرهنگ هاي محلي مي باشد.

كشور مصر كه از آن تحت عنوان مهد تمدن نام برده مي شود نقش مهمي در خلق، انتقال و گسترش حيات فرهنگي جهان داشته و به عنوان موزه اي گسترده از تمدن هاي جهان محسوب مي گردد.

مي بايست گفت كه در اين كره خاكي هيچ يك از كشورهاي جهان به اندازة كشور مصر داراي چنين آثار باستاني نمي باشند ( قدمت برخي از اين آثار به 4 تا 5 هزار سال بالغ مي گردد).

به دليل وجود تمدن چندين هزار ساله كشور و ارزش و اهميت آن؛ فعاليت هاي دولتي جهت حفظ ، نگهداري و مراقبت از اين آثار تقريباً از اوايل دهة 1990 تحت نظارت وزارت فرهنگ كشور آغاز گرديده است.

مسؤوليت مراقبت از آثار باستاني كشور از طريق وزارت فرهنگ به عهده دايرة حفظ آثار باستاني اين وزارت نهاده شده است.

دايرة حفظ آثار عتيقه و تاريخي كشور از مركز اسناد مصر باستان ، بنياد مالي پروژه هاي آثار باستاني ، موزه ها (موزه آثار باستاني) و مركز تمثال هاي تاريخي متشكل شده است.

وزارت فرهنگ كشور مصر به منظور حفاظت و نگهداري هر چه بهتر از آثار تاريخي و باستاني كشور به انعقاد قراردادهايي با كشورهاي جهان از جمله كشورهاي فرانسه و لهستان در زمينه بازسازي اماكن و مراكز تاريخي باستاني و مراكز اسلامي قاهره و تبديل برخي از آنها به مراكز فرهنگي مبادرت نموده است.

آموزش فرهنگي

از جمله اقدامات مهم دولت مصر در زمينة آموزش فرهنگي مي توان به تشكيل خانه هاي فرهنگ در سراسر كشور اشاره نمود. در اغلب مناطق كشور حتي در دورافتاده ترين و عقب افتاده ترين نقاط ، اين مراكز فرهنگي حتي به صورت چادر و كاروان داير گرديده است.

از جمله امكانات عمده اين مراكز در شهرها مي توان به سالن هاي سخنراني، نمايشگاههاي مختلف كتاب و اشياء تاريخي اشاره نمود. از جمله ديگر مراكز فرهنگي كشور مي توان به مراكز فرهنگي كودكان اشاره نمود كه مراكزي تحقيقاتي بوده و در ارتباط مستقيم با وزارت خانه هاي آموزش و پرورش و جوانان به فعاليت ميپردازند.

از جمله وظايف اين مراكز مي توان به توزيع كتابهاي كودكان، ترويج فرهنگ كتابخواني و مطالعه در ميان كودكان به ويژه در زمينه فرهنگ و هنر و احداث سينما و تئاترهاي خصوصي براي كودكان مصري اشاره نمود.

صنايع فرهنگي

صنعت چاپ و نشر كتاب تحت سرپرستي و نظارت وزارت فرهنگ كشور مصر اداره مي گردد.

بنگاه نشر و چاپ كشور مصر در جهت اصلاح و غني سازي سياست هاي فرهنگي كشور به چاپ كتابها، مقالات و مطالب ادبي اهتمام ميورزد.

به طور كلي بايد گفت كه سالانه 60 درصد از كل كتاب هاي انتشار يافته در كشور به ساير كشورهاي جهان به ويژه به كشورهاي اسلامي صادر مي گردد. آمار بالاي صادرات كتاب مصر به كشورهاي مختلف جهان در واقع نشان دهندة اتخاذ سياست هاي فرهنگي مناسب در اين صنعت و گسترش سطح آموزش و پرورش و مبارزه با بيسوادي در كشور مصر و ساير كشورهاي عربي مي باشد. اتحاديه ناشران كشور مصر از سازمان هاي دولتي و خصوصي فعال در امور انتشارات و توزيع كتاب تشكيل يافته است.

سازمان چاپ و نشر كتاب كشور مصر نيز اقدام به انتشار مجلات، در زمينه هاي گوناگون نموده است.

سیاست خارجی مصر و بيداري اسلامي

مهمترین مسائل سیاست خارجی اثرگذار در تحولات سیاسی تا سال 1390 در مصر را می توان چنین برشمرد :

الف ـ پان عربیسم :

دولت مبارک در کنار بازسازی مناسبات مصر با دولت های عرب منطقه، همواره پیگیر سیاست های پان عربیستی با رهبری و محوریت قاهره بوده است. اگر چه دغدغه های ملی گرایانه و پان عربیستی در جامعه مصر ریشه دار است و در گذشته نیز یکی از مهمترین عوامل محبوبیت ناصر اتکاء وی به همین دغدغه ها بوده،اما نکته ظریفی که در مورد مبارک وجود دارد این است که بسیاری از فعالان و گروه های مردمی مصر نسبت به صداقت مبارک در این قضیه تردید داشتند و باگذشت زمان این تردیدها افزایش یافت.

مبارک در جریان جنگ ایران و عراق به نام حمایت از اعراب به جانبداری و حمایت فعال از رژیم صدام حسین مبادرت کرد، اما در قضایای دیگری چون جنگ های آمریکا با عراق از مواضع پان عربیستی اش عقب نشینی کرد.

مهمتر از آن،در جریان مذاکرات صلح فلسطینی ها با اسرائیل در برابر خود محوری های اسرائیل مقاومت نکرد. بسیاری از فعالان سیاسی و ناظران مصر به این نتیجه رسیدند که مبارک با داعیه های رهبری جویانه خویش در جهان عرب در پی ارضای جاه طلبی های شخصی و مشروعیت بخشی به نظام سیاسی خود است. حمایت از عراق در جریان جنگ با ایران نیز بیشتر از اینکه در چارچوب ملاحظات عرب دوستانه مبارک قابل توجیه باشد ، به خاطر کنترل و تضعیف ایران و خروج مصر از انزوا در جهان عرب بود.

ب - موضوع فلسطین :

در فرهنگ سیاسی مردم مصر، اسرائیل رژیمی اشغالگر و منفور تلقی می شود. انتظار کلی مردم مصر از دولت این بوده که حتی اگر بنابه ملاحظات و مصالحی بارژیم اسرائیل مدارا نموده ، نباید حقوق مردم فلسطین را نادیده بگیرد . از نظر آنان ، حمایت از فلسطینی ها یکی از اقتضائات مسلم و غیرقابل انکار پان عربیسم به شمار می آید.

یکی از تلاش های مستمر مبارک این بود که افکار عمومی را نسبت به فعالیت های حماس و حزب الله بدبین کند که در عمل نیز آثار نامطلوبی برای امنیت و رفاه فلسطینی ها درپی داشته است. با این حال، اصل این موضوع که مبارک با صهیونیست ها بیش از حد مدارا می کرد، برای افکار عمومی مصر آزار دهنده بود . با وجود این که در زمان انورسادات، صحرای سینا باز پس گرفته شد، اما دولت سادات تعهد داد صحرای سینا را به نحوی کنترل کند که موجب ناامنی اسرائیل نشود . چنین تعهدی از نظر بسیاری از مصری ها تعهدی تحقیر آمیز و ناشی از ضعف تلقی می شود.

ج ـ وابستگی به غرب :

بخش عمده کمک های دریافتی مصر از آمریکا در حوزه نظامی بود. درسال 1998 از مجموع کمک های دریافتی مصر از آمریکا، 1/300 میلیارد دلار نظامی و 815 میلیون دلار اقتصادی بود.

در سال 2010 درحالی که رقم کمک های نظامی همان 1/300 میلیارد دلاربود، میزان کمک های اقتصادی تا رقم 250 میلیون دلار تنزل یافته بود. چنان که آمارها نشان می دهد ، طی دهه اخیر کمک های اقتصادی امریکا به مصر تدریجاً کاهش یافته است. آمریکا در ازای حمایت های خود از مصر خواهان هماهنگی قاهره با سیاست های واشنگتن در منطقه بود که کمک به مذاکرات صلح اعراب و اسرائیل از مصادیق عمده آن به شمارمی آمد.

دولت مبارک به منظور جبران تنزل مشروعیت مردمی خویش به غرب متکی بود و چنین سیاستی برای مصری ها تحقیرآمیز و غیرقابل تحمل به شمار می آمد. وابستگی دولت مبارک به غرب در حالی جریان داشته که مصری ها از اولین ملت هایی هستند که حامل گفتمان استعمارستیزی و استقلال در برابر مداخلات قدرت های غربی بودند.

د ـ ضدیت باجریان های اسلام گرا :

ضدیت با جریان های اسلام گرا یکی از شاخص های مهم سیاست خارجی مصر بود. یکی از عوامل این موضوع ، موضع گیری انتقادی و تقابلی اسلام گرایان مصری با دولت مبارک بود. دولت مبارک فعالیت گروه های اسلام گرا و در رأس آنها اخوان المسلمین را خطری جدی برای رژیم خود تلقی کرده و محدودیت های گسترده ای را در برابر تحرکات آنها ایجاد کرده بود.

در همین راستا، در سیاست خارجی دولت مصر نیز اسلام گرایان عمدتاً تهدیدی برای امنیت ملی مصر به حساب می آمدند. یکی از عوامل مهم سردی مناسبات ایران و مصر در دوره مبارک نیز همین قضیه بود.

بسیاری از مصری ها، مخالفت دولت مبارک با جریان های اسلام گرا را نشانه ای از سرسپردگی آن به آمریکا و غرب می دانستند، چراکه شعار اصلی اسلام گرایان رهایی از وابستگی به غرب بوده است. ضدیت با اسلام گرایان درحالی در دستورکار دولت مبارک قرارداشت كه مصر از گذشته یکی از کانون های مهم خیزش حرکت های اسلامی بوده است. این موضوع نقش مهمی در مشروعیت زدایی از دولت مبارک داشت.

خوانده شده 31527 مرتبه