يكي از زائران اصفهاني مي گفت:
در صف نماز با يك خانم دانشجو از مالزي آشنا شدم كه همراه خواهر، مادر و پدرش به حج مشرف شده بودند.
وي درباره وضعيت سني ها در ايران سؤال كرد و گفت: شنيدم عليه سني ها در ايران تبعيض اعمال مي شود، آيا درست است؟ گفتم: خير.
در ادامه گفتم: بيشتر مردم ايران شيعه هستند ولي در بعضي از شهرهاي ايران، جمعيت سني ها بيشتر است. البته تعداد اين شهرها بسيار محدود است در عين حال ما به عقايد يكديگر كاملاً احترام مي گذاريم. براي مثال همكار بنده در نيشابور سني مذهب است، ولي خانم و بچه هاي اين آقا، شيعه هستند و در كمال آرامش در كنار هم زندگي مي كنند.
شنيدن اين قضيه برايش خيلي جالب بود، بطوريكه خواهر خودش را صدا زد و گفت: ببين اين خانم ايراني چه مي گويد. داستان ازدواج يك سني و يك شيعه در ايران را برايش تعريف كرد و هر دوي آنها خنديدند. واقعاً رسانه ها چقدر عليه جمهوري اسلامي ايران تبليغ مي كنند!
گفتم: خانمم؛ بين ما و اهل سنت، هيچ تفاوتي ندارد و ما طبق آيه «إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ» برادر و خواهر همديگر هستيم و در برابر خدا، بنده او هستيم.
«إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ» و بنا به رهنمود پيامبر اكرم (ص)، ميزان و معيار هر انسان، تقواي اوست «الناس سواسيه كأسنان المشط الواحد، لا فضل لعربي على أعجمي إلا بالتقوى» (مردم مانند داندانه هاي يك شانه هستند و اعراب هيچ برتري بر عجم ها مگر به ميزان تقواي آنها، ندارند).
زائر مالزي از اين آيات و روايات خوشش آمد و از من تشكر كرد.