خدای غنی حمید برای تشویق مردم به مشارکت فعال و مثبت در عرصه تامین مایحتاج و نیازمندیهای برخی از اقشار نیازمند، انواع و اقسام آثار و برکات و ثواب را بیان میکند. البته آموزههای قرآن، افزون بر بیان این امور، به آثار و برکاتی اشاره میکند که نه تنها فرد بخشنده از آن بهرهمند میشود، بلکه به آثاری نیز توجه میدهد که افراد امت به عنوان افراد و اعضای یک اجتماع از آن بهرهمند میشوند که از جمله آنها، آرامش و سعادت جمعی و امنیت اجتماعی است؛ زیرا بسیاری از مشکلات امنیتی و روانی از جمله سرقت و دزدی، راهزنی، جیبزنی، کیفزنی، تعرض به حریم خصوصی و شخصی افراد و مانند آنها به سبب فقر و نداری و گسترش آن در اجتماع است. در مطلب حاضر اهمیت صدقهدادن و آثار آن بررسی شده است.
اهمیت و ارزش صدقه
از نظر قرآن، بسیاری از مردم هنگامی متوجه آثار بسیار مهم و برکات صدقات میشوند که کار از کار گذشته است؛ یعنی وقتی از دنیا رحلت کرده و یا در هنگام احتضار و مرگ هستند و پردهها کنار میرود و حقایق هستی را میبینند، در آن هنگام در مییابند که صدقه تا چه اندازه مهم و تاثیرگذار بوده است. از همین رو، اگر امکان داشته باشد تا تنها یک کار انجام دهند، آن کار همان صدقه دادن است. خدا در ترسیم حالت محتضر میفرماید: وَأَنْفِقُوا مِنْ مَا رَزَقْنَاكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ يَأْتِيَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ فَيَقُولَ رَبِّ لَوْلَا أَخَّرْتَنِي إِلَى أَجَلٍ قَرِيبٍ فَأَصَّدَّقَ وَأَكُنْ مِنَ الصَّالِحِينَ وَلَنْ يُؤَخِّرَ اللَّهُ نَفْسًا إِذَا جَاءَ أَجَلُهَا وَاللَّهُ خَبِيرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ؛ و از آنچه روزى شما کردهایم انفاق كنيد پيش از آنكه يكى از شما را مرگ فرا رسد و بگويد: پروردگارا! چرا تا مدتى بيشتر اجل مرا به تاخير نينداختى تا صدقه دهم و از صالحان و نيكوكاران باشم؟ ولى هر كس اجلش فرا رسد، هرگز خدا آن را به تاخير نمىافكند؛ و خدا به آنچه میكنيد آگاه است. (منافقون، آیات 10 و 11)
از این آیات به دست میآید که انسان باید فرصت کوتاه عمر را غنمیت شمارد و از آن برای سعادت دنیا و آخرت خود و دیگران بهره گیرد. یکی از مهمترین فعالیتهای اقتصادی در تامین سعادت دنیا و آخرت، دادن صدقات مالی هر چند اندک حتی از سوی فقیر است؛ زیرا فقیر نیز اگر اندکی از همان اندک خویش را بپردازد، نه تنها مالش برکت و افزایش کمی و کیفی مییابد (بقره، آیه 261)، بلکه سعادت را برای خود و دیگران در دنیا و آخرت رقم میزند. امام صادق(ع) در این باره میفرماید: ثَلاثٌ مَنْ اَتَى اللهَ بِواحِدَهْ مِنْهُنَّ اَوْجَبَ اللهُ لَهُ الْجَنَهْ اَلاْنْفاقُ مِنْ اِقْتارٍ وَ الْبِشْرُ لِجَميعِ الْعالَمِ وَ الاِنْصافُ مِنْ نَفْسِهِ؛ هر كس يكى از اين كارها را به درگاه خدا ببرد، خداوند بهشت را براى او واجب میگرداند: انفاق در تنگدستى، گشاده رويى با همگان و رفتار منصفانه. (کافی، ج 2 ، ص 103 ، ح 2) هارون بن عيسى گفته است: امام صادق(ع) از فرزندش محمد پرسید: «چه مبلغ مال نزد تو باقى مانده؟» عرض كرد: «چهل دينار» فرمود: «آنها را بين فقرا تقسيم كن.» عرض كرد: «آن وقت ديگر چيزى براى خودمان نداريم!» فرمود: «اين مبلغ را صدقه بده. خدا جايش را پر مىكند. آيا نمىدانى که هر چيزى كليدى دارد و صدقه كليد روزى است.»
محمد، طبق دستور پدر، اموال موجود را صدقه داد. طولى نكشيد و ده روز بیشتر نگذشت که مبلغ چهار هزار دينار از جايى براى حضرت رسيد. پس فرمود: «پسرم! ما، چهل دينار در راه خدا داديم، خدا، در عوض، چهار هزار دينار براى ما رسانيد.» (کافی، ج 4، ص 9؛ بحارالانوار، ص 38)
از نظر قرآن و روایات صدقه تنها صدقات مالی نیست، هر چند که مصداق اتم و اکمل آن چنین مینماید، ولی انواع دیگری از صدقه است که میتواند کارساز و کارگشاتر از حتی صدقات مالی باشد. به عنوان نمونه امام صادق(ع) میفرماید: صَدَقَةٌ يُحِبُّهَا اللّه: إِصلاحٌ بَينَ النّاسِ إِذا تَفاسَدوا، وَتَقارُبٌ بَينَهُم إِذا تَباعَدوا؛ صدقهاى كه خداوند آن را دوست دارد عبارت است از: اصلاح ميان مردم هرگاه رابطهشان تيره شد و نزديك كردن آنها به يكديگر هرگاه از هم دور شدند. (كافى، الاسلامیه، ج2، ص209، ح1)
اگر پیامبر(ص) میفرماید: اَلا اُخبِرُكُم بِاَفضَلَ مِن دَرَجَةِ الصّيامِ وَ الصَّلاَهْ وَ الصَّدَقَهْ؟ صَلاحُ ذاتِ البَينِ، فَاِنَّ فَسادَ ذاتِ البَينِ هِىَ الحالِقَهْ؛ آيا به چيزى با فضيلتتر از نماز و روزه و صدقه (زكات) آگاهتان نكنم؟ و آن اصلاح ميان مردم است، زيرا تيره شدن رابطه بين مردم ريشهكن كننده دين است. (نهجالفصاحه ص 240، ح 458) باید گفت که اصلاح میان مردم خود میتواند از مصادیق صدقه به معنای عام آن باشد؛ زیرا صدقه عام شامل صدقات غیر مالی هم میشود؛ چرا که هر کاری که با صداقت و خلوص برای رضایت خدا انجام گیرد، و تصدیق ایمان باطنی و قلبی انسان باشد، به یک معنا صدقه است.
آثار و برکات فردی و اجتماعی صدقه
به هر حال، در آیات و روایات برای صدقه عام و صدقه خاص یعنی صدقه مالی ارزش و اهمیت و آثار و برکات بسیاری بیان شده است که از جمله آنها میتوان به موارد و مصادیق زیر اشاره کرد:
1- افزایش مال و ثروت:
از مهمترین برکاتی که قرآن به عنوان آثار صدقه دادن بیان میکند، افزایش مال و ثروت است. از نظر قرآن، اگر کسی مشکل مالی دارد میتواند با دادن صدقه آن مشکل مالی خویش را برطرف کند. خدا میفرماید: إنَّ الْمُصَّدِّقِينَ وَالْمُصَّدِّقَاتِ وَأَقْرَضُوا اللَّهَ قَرْضًا حَسَنًا يُضَاعَفُ لَهُمْ وَلَهُمْ أَجْرٌ كَرِيمٌ؛ در حقيقت مردان و زنان صدقه دهنده و آنان كه به خدا وامى نيكو دادهاند ايشان را پاداش، دو چندان گردد و اجرى نيكو خواهند داشت. (حدید، آیه ۱۸) از نظر قرآن، این افزایش بیش از هفتصد برابر و بلکه بیشتر نیز خواهد بود. خدا میفرماید: مَثَل صدقات كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، همانند دانهاى است كه هفت خوشه بروياند كه در هر خوشهاى صد دانه باشد؛ و خداوند براى هر كس كه بخواهد آن را چند برابر میكند و خداوند گشايشگر داناست. (بقره، آیه 261) همچنین امام صادق(ع) میفرماید: به خدا قسم سه چيز حق است: هيچ ثروتى بر اثر پرداخت صدقه و زكات كم نشد، در حق هيچ كس ستمى نشد كه بتواند تلافى كند، اما خويشتندارى نمود مگر اينكه خداوند به جاى آن به او عزت بخشيد و هيچ بندهاى درِ خواهش از مردم را به روى خود نگشود مگر اينكه درى از فقر به رويش باز شد. (بحارالأنوار، ج 75، ص209، ح79) از نظر آموزههای اسلام، یکی از راههای افزایش رزق و روزی و بلکه نزول و فروآوری آن، دادن صدقات مالی است. امام علی(ع) در این باره میفرماید: إستَنزلوا الرِّزقَ بِالصَّدَقَهْ؛ با صدقه دادن، روزی خود را فرود آورید. (کافی، ج 4، ص 3 ، ح 5؛ تحف العقول، ص 60؛ من لا یحضره الفقیه، ج 2 ، ص 66 ، ح 1730)
2- سعادت دنیا و آخرت:
از دیگر آثار صدقات میتوان به سعادت دنیا و آخرت افراد اشاره کرد. کسی که صدقه میدهد با دادن صدقه بهشت را برای خویش در آخرت میخرد و دنیای خویش را نیز بگونهای میسازد که کریمانه است. کریم کسی است که از خود ایثار میکند و چشمداشتی ندارد. این فرد در مرتبه تقوای اخص از سهگانه سوم تقوا قرار گرفته و از برکات آن مقام بهره میشود که مخصوص مقربان و ابرار است. خدا در آیه 18 سوره حدید از اجر کریم نسبت به صدقه دهنده سخن به میان آورده است که میتواند مصداقی از آن در زندگی دنیوی حیات کریمانه و در آخرت حیات طیب باشد که سعادت و خوشبختی در آن تضمین شده است. البته خدا در قرآن به صراحت از چنین اثری در آیات دیگر سخن بمیان آورده است. از جمله میفرماید:كسانى كه اموال خود را در راه خدا انفاق مىكنند، سپس در پى آنچه انفاق كردهاند، منّت و آزارى روا نمىدارند، پاداش آنان برايشان نزد پروردگارشان محفوظ است، و بيمى بر آنان نيست و اندوهگين نمىشوند. (بقره، آیه ۲۶۲)
3- دفع بلا، درمان دردها و دفع قضا:
گاهی انسان دچار مشکل و مصیبتی میشود که باید برای آن چارهاندیشی کند که از جمله آنها صبر بر مصیبت است و اینکه جزع و فزع نکند و صبر جمیل پیشه گیرد و به خدا پناه برد و استرجاع نماید و «انا لله و انا الیه راجعون» بگوید. (بقره، آیات 156 و 157) اما گاهی انسان باید پیشگیری کند که گفتهاند: پیشگیری بهتر از درمان است؛ یا پیشگیری، بهترین درمان است. انسان عاقل کاری میکند تا گرفتار مصیبت و فتنهای نشود. بسیاری از مصیبتها و فتنهها و بلایایی که بر سر انسان میآید، بخشی از گناهانی است که خدا شخص را بدان مجازات کرده است؛ هر چند که خدا از بسیاری از گناهان خلق میگذرد، ولی برخی از آنها دنبالهها و پیامدهایی دارند که موجب بلا و مصیبت میشود. خدا میفرماید: وَمَا أَصَابَكُمْ مِنْ مُصِيبَهْ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَنْ كَثِيرٍ وَمَا أَنْتُمْ بِمُعْجِزِينَ فِي الْأَرْضِ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ وَلِيٍّ وَلَا نَصِيرٍ؛ و هرگونه مصيبتى به شما برسد به سبب عملکرد خود شماست و خدا از بسيارى درمىگذرد؛ و شما در زمين درماندهكننده خدا نيستيد و جز خدا شما را سرپرست و ياورى نيست. (شوری، آیات 30 و ۳۱)
بنابراین، انسان باید به بهترین بلکه به تنهایی یار و یاوری مراجعه کند که در هستی است تا از آثار و تبعات گناهان در قالب بلایا و مصیبتها جلوگیری کند. یکی از راههای بهرهمندی از ولایت و نصرت الهی آن است که انسان محبت خدا را بدست آورد. یکی از راههای کسب محبت الهی نیز صدقه دادن از مال الله در اختیار است. (نور، آیه 33) انسان وقتی صدقه میدهد، در حقیقت پیشگیری میکند که در اصطلاح از آن به «دفع» تعبیر میشود که در برابر «رفع» قرار دارد. رفع یعنی برداشتن و آن چیزی است که آمده و باید برداشته شود؛ اما دفع یعنی پیشگیری و اینکه شخص اجازه نمیدهد تا چیزی به محدوده و حریم او نزدیک شود. از نظر آموزههای اسلام، صدقه دادن وسیله و ابزار دفع است. پيامبر اکرم در این باره میفرماید: الصَّدَقَهْ تَدْفَعُ الْبَلَاءَ وَ هِيَ أَنْجَحُ دَوَاءً وَ تَدْفَعُ الْقَضَاءَ وَ قَدْ أُبْرِمَ إِبْرَاماً وَ لَا يَذْهَبُ بِالْأَدْوَاءِ إِلَّا الدُّعَاءُ وَ الصَّدَقَهْ؛ صدقه بلا را برطرف مىكند و مؤثرترينِ داروست. همچنين، قضاى حتمى را برمىگرداند و درد و بيمارىها را چيزى جز دعا و صدقه از بين نمىبرد.(بحارالأنوار ، بیروت، ج 93، ص 137، ح 71) در این روایت هم از دفع و هم از رفع سخن به میان آمده است. از نظر اسلام، بهترین عامل پیشگیری و دفع بلا صدقه است تا جایی که قضای حتمی که تحقق آن قطعی شده است، دفع میشود و انسان میتواند با پیشگیری اجازه ندهد تا آن قضای الهی تحقق یابد؛ زیرا خدا این سنت را قرار داده که قضای الهی با صدقه دفع شود و شخص، گرفتار مصیبت و بلایی نشود که پیش از آن امضا شده بود. همچنین اگر کسی گرفتار بیماری باشد برای رفع آن نیز میتواند از دعا و صدقه بعنوان ابزارهای رفع استفاده کند.
4- تبدیل بدبختی به خوشبختی، افزایش عمر و پیشگیری از بدی با صدقه:
صدقه نوعی احسان و بخشش به دیگران از داشتهها است و در مواردی نیز نوعی اکرام و ایثار است؛ زیرا برخی از افراد اجتماع با آنکه خود به چیزی نیاز دارند، ولی برای رضایت خدا از آن گذشته و به دیگرانی میدهند که احساس میکنند آنان نیز به آن چیز نیازمند هستند.(حشر، آیه 9؛ انسان، آیه 8) چنین اعمالی موجب رضایت الهی است. از این رو برکاتی خاص برای آن مترتب است. همچنین از نظر اسلام، صدقه دادن موجب افزایش عمر میشود؛ زیرا بسیاری از مردم به سبب گناهایی همچون قطع صله رحم و مانند آن گرفتار اجل معلق میشوند و پیش از موعد اجل مسمی میمیرند. بنابراین، میتوان با صدقه دادن به افزایش عمر تا اجل مسمی اقدام کرد. پيامبر(ص) میفرماید: اَلصَّدَقَهْ عَلى وَجهِها وَاصطِناعُ المَعروفِ وَ بِرُّ الوالِدَينِ وَصِلَهْ الرَّحِمِ تُحَوِّلُ الشِّقاءَ سَعادَهْ وَتَزيدُ فِى العُمرِ وَ تَقى مَصارِعَ السُّوءِ؛ صدقه بجا، نيكوكارى، نيكى به پدر و مادر و صله رحم، بدبختى را به خوشبختى تبديل و عمر را زياد و از پيشامدهاى بد جلوگيرى مىكند.(نهجالفصاحه، ص 549، ح 1869) البته در این روایت بر قید «وجهها» تاکید شده است. این بدان معنا است که صدقه باید با صداقت و به دور از منت و اذیت باشد.
باید توجه داشت که کسب درآمد حلال مهمترین اصل در تحقق حقیقت مفهوم صدقه است؛ زیرا کسی که مال حرام به دست میآورد، هیچگونه صداقتی ندارد و چنین کسی اگر پرداخت مالی و انفاقاتی داشته باشد، اصلا انفاق مالی او فایدهای ندارد؛ زیرا مال حرام هیچ آثاری ندارد. بنابراین کسانی که مال حرام گرد میآورند و در مراسمهای مذهبی انفاق میکنند یا کارهای به ظاهر عامالمنفعه انجام میدهند، اینان در حقیقت هیچ گونه انفاق و صدقه خالصانهای نکرده و از آن انفاق خویش بهرهای نخواهند برد. امام هادى(ع) در این باره میفرماید: اِنَّ الحَرامَ لا يَنمى وَ اِن نَمى لا يُبارَكُ لَهُ فيهِ وَ ما اَنفَقَهُ لَم يُؤجَر عَلَيهِ وَ ما خَلَّـفَهُ كانَ زادَهُ اِلَى النّارِ؛ براستى كه حرام، افزايش نمى يابد و اگر افزايش يابد، بركتى ندارد و اگر انفاق شود، پاداشى ندارد و اگر بماند، توشهاى به سوى آتش خواهد بود.(كافى، ج 5، ص 125، ح 7)
5- تکفیر گناهان و محبت پروردگار با صدقه:
برخی از اعمال صالح چون صدقه موجب تکفیر گناهان میشود، به طوری که خود گناه و آثار آن از پرونده اعمال آن شخص پاک شده و دیگر شخص تحت تاثیر گناه و آثار آن قرار نمیگیرد. تکفیر از اصطلاحات قرآنی به معنای پوشش و پوشاندن است. تکفیر گناه به معنای پوشیده شدن عملی زشت با عمل صالح از جمله صدقه است. عواملی در ایجاد بستر تکفیر نقش اساسی دارند که از جمله آنها اجتناب از گناهان کبیره است. خدا میفرماید: إِنْ تَجْتَنِبُوا كَبَائِرَ مَا تُنْهَوْنَ عَنْهُ نُكَفِّرْ عَنْكُمْ سَيِّئَاتِكُمْ وَنُدْخِلْكُمْ مُدْخَلًا كَرِيمًا؛ اگر از گناهان بزرگى كه از آنها نهى شدهايد، دورى گزينيد بديهاى شما را از شما مىزداييم و شما را در جايگاهى ارجمند درمىآوريم. (نساء، آیه ۳۱) خدا در جایی دیگر میفرماید: وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُكَفِّرَنَّ عَنْهُمْ سَيِّئَاتِهِمْ وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَحْسَنَ الَّذِي كَانُوا يَعْمَلُونَ؛ و كسانى كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند، قطعا گناهانشان را از آنان مىزداييم و بهتر از آنچه میکردند پاداششان مىدهيم. (عنکبوت، آیه ۷) از این آیه به دست میآید ایمان در کنار هر کار صالح میتواند موجب تکفیر بدیها شود. از جمله این اعمال نیک میتوان به صدقه اشاره کرد؛ از این رو که امیرمومنان على(ع) میفرماید: كَفِّروا ذُنوبَكُم وَ تَحَبَّبوا اِلى رَبِّكُم بِالصَّدَقَهْ وَ صِلَهْ الرَّحِمِ؛ با صدقه و صله رحم، گناهان خود را پاك كنيد و خود را محبوب پروردگارتان گردانيد.(تصنیف غررالحکم و دررالکلم، ص 395 ، ح 9152) آن حضرت(ع) یکی از عوامل محبوبیت انسان نزد پروردگار را عمل صالح صدقه دادن دانسته است. بنابراین، اگر کسی بخواهد محبوب پروردگارش باشد، صدقه دهد. شکی نیست که محبوبیت در نزد خدا آثار و برکات بسیاری دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است.
6- دفع مرگ بد و زشت:
بسیاری از بیماریها و بلایا به سبب گناهان است. انسان با صدقه میتواند آنها را هم دفع و هم رفع کند. انسان همچنین به اشکال گوناگون میمیرد که برخی از آنها همراه با شکنجه و عذابهای سخت است. گرفتاریهایی که گاه انسان آرزوی مرگ میکند تا از آنها رهایی یابد. اگر کسی بخواهد از هر گونه مرگ بد و زشت در امان باشد و گرفتار بیمارها نباشد و حالت احتضار سخت و دشواری نداشته باشد، بهتر است که صدقه دهد. امام باقر(ع) میفرماید: اَلبِرُّ وَ الصَّدَقَهْ يَنفيانِ الفَقرَ وَ يَزيدانِ فِى العُمرِ وَ يَدفَعانِ عَن صاحِبِهِما سَبعينَ ميتَهً سوءٍ؛ كار خير و صدقه، فقر را مىبَرند، بر عمر مىافزايند و هفتاد مرگ بد را از صاحب خود دور مىكنند.(من لایحضره الفقیه، صدوق، ج 2، ص 66 ، ح 1729)
7- خاموشی غضب الهی:
انسانها با گناهان خویش موجب خشم الهی میشوند، چنانکه بنی اسرائیل این گونه بودند.(بقره، آیات 61 و 90؛ آل عمران، آیه 112) هم چنین کسانی که از میدان جنگ میگریزند(انفال، آیه 16) یا به جای ایمان، کفر را میپذیرند(نحل، آیه 106) یا ولایت کفار را به جای ولایت اهل ایمان پذیرا میشوند(ممتحنه، آیه 13)، مورد خشم الهی قرار میگیرند. یکی از راههای رهایی از غضب الهی آن است که انسان صدقه خالصانه بدهد و خود را از خشم الهی در امان نگه دارد. پيامبر(ص) میفرماید: إنَّ الصَّدَقَهْ لتُطفِئُ غَضَبَ الرَّبِّ؛ صدقه، خشم پروردگار را فرو مینشاند.(نهجالفصاحه، ص 283، ح 646)
8- دفع اندوه و درندگان:
یکی از ابزارهای رهایی از غم و اندوه، بخشش صدقات مالی است. همچنین انسان اگر بخواهد خود را از درندگان در امان نگه دارد، صدقه بدهد؛ زیرا صدقه دفعکننده بسیاری از بیماریها و بلایا از جمله اندوه و درنده است. امام صادق(ع) میفرماید: مَنْ تَصَدَّقَ فى يَوْمٍ اَو لَيْلَهْ اِنْ كَانَ يَوْمٌ فَيَوْمٌ وَ اِنْ كانَ لَيْلَهْ فَلَيْلٌ دَفَعَ اللّهُ عَزَّوَجَلَّ عَنْهُ الْهَمَّ وَ السَّبُعَ وَ ميتَهْ السُّوءِ؛ هر كس در روز و يا شب صدقه بدهد- اگر روز است روز و اگر شب است، شب- خداوند از او غم و اندوه، درنده و مرگ بد را دور مىكند.(ثواب الأعمال، ص 140)
9- ساماندهی اقتصادی و درمان شکاف طبقاتی:
نظامنامه اقتصادی اسلام بر اساس اهداف و اصولی سامان یافته که از مهمترین آنها گردش سالم اقتصادی در همه اقشار و ابعاد اجتماعی است. بر همین اساس، برای جلوگیری از افزایش ثروت و انباشت آن در دست اقشاری از اجتماع، خدا فرمان داده تا بخشهایی از اموال به شکل خاص در قالب انفال و فی در اختیار حکومت اسلامی قرار گیرد. همچنین پیامبر(ص) مامور میشود تا صدقات عام و خاص از جمله زکات را از ثروتمندان گرفته و در اختیار فقیران قرار دهد تا این گونه از شکاف اقتصادی جلوگیری به عمل آورد.(حشر، آیات 7 تا 9؛ انفال، آیات 1 و 42 و 43) پيامبر در این باره میفرماید: أُمِرْتُ أَنْ آخُذَ الصَّدَقَهْ مِنْ أَغْنِيَائِكُمْ فَأَرُدَّهَا فِي فَقُرَائِكُم؛ من مأمورم كه صدقه و زكات را از ثروتمندانتان بگيرم و به فقرايتان بدهم. (مستدركالوسائل، ج 7، ص 105 ، ح 7762)
10- کمرشکنی شیطنت شیطان:
از نظر آموزههای قرآن، اقتصاد مایه قوام و استواری اجتماع است(نساء، آیه 5)؛ از همین رو شیطان به اقتصاد توجه خاصی مبذول میدارد و فقر را به عنوان ستونشکن جامعه و اجتماع ارزیابی میکند. بر همین اساس، تلاش میکند تا با فقر و گسترش آن در اجتماع، ستون فقرات اجتماع را بشکند و آسیب جدی به سعادت و آرامش و آسایش اجتماع وارد سازد. از همین رو پیامبر(ص) نوعی ارتباط تنگاتنگ میان فقر و کفر مطرح کرده و فرموده است کادَ الفَقرُ اَن یَکُونَ کُفرا؛ نزدیک است که فقر همان کفر باشد.( كافي، كلينى، ج 2، ص 307 ؛ خصال، شیخ صدوق، ج 1، ص 12؛ بحارالأنوار، علامه مجلسی، ج 70، ص 246) از آنجایی که فقر، انسان را در آستانه كفر قرار مىدهد، شیطان از این ابزار استفاده میکند تا مردم به کفر کشیده شوند. و چون فقر به سبب عدم عدالت در اجتماع شکل میگیرد، اسلام برنامههایی برای اجرای عدالت دارد(حدید، آیه 25) که از جمله آنها توزیع عادلانه ثروت و نیز اموال و درآمدها است. (حشر، آیه 7؛ انفال، آیه 1؛ معارج، آیات 24 و 25؛ ذاریات، آیه 19) در مقابل، ابلیس بر آن است تا با جلوگیری از اجرای عدالت و تقویت روحیه بخلورزی به جای بخشش و احسان و صدقات واجب و مستحب، مردم را به سوی فقر و سپس کفر بکشاند. بر همین اساس، بخشش و احسان و صدقات میتواند کمر کفر را بشکند که همان فقر است. به سخن دیگر، اگر اقتصاد ستون فقرات و کمر اجتماع است، فقر، نابودی این ستون اصلی اجتماع است. پس اگر اجتماعی به سوی فرهنگ صدقات برود و فقر را به اشکال گوناگون نابود کند، در حقیقت کمر شیطان را شکسته است که فقر را ابزار قیام و ایستادگی خود برای کفرورزی قرار داده است. پيامبر(ص) در این باره میفرماید: آيا شما را از چيزى خبر ندهم كه اگر به آن عمل كنيد، شيطان از شما دور شود، چندانكه مشرق از مغرب دور است؟ عرض كردند: چرا. فرمودند: روزه روى شيطان را سياه مىكند، صدقه پشت او را مىشكند، دوست داشتن براى خدا و هميارى در كار نيك، ريشه او را مى كند و استغفار شاهرگش را مىزند.(کافی، الاسلامیه، ج 4 ، ص 62 ، ح 2 ؛ همچنین شبیه این حدیث در کتاب مکارم الاخلاق، ص 138) کسانی که صدقه پرداخت میکنند با این عمل خویش نه تنها خود بلکه جامعه را نجات میدهند و موجبات سعادت و رهایی از دام شیطان و کفر را فراهم میآورند. از همین رو عمل اجتماعی صدقه دادن بهتر از عمل صالح فردی روزه مستحبی دانسته شده است و امام صادق(ع) میفرماید: صدقه درهم افضل من صيام يوم؛ يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است. (من لا یحضره الفقیه، ج 2 ، ص 84 ، ح 1794؛ ثواب الاعمال، ص 82)
به هر حال، از نظر آموزههای قرآن، انسان در امور شخصی خویش میتواند صدقات را به عنوان یکی از مهمترین عوامل کسب آرامش و آسایش و خوشبختی در نظر گیرد و بدان عمل کند؛ چنانکه اجتماعات انسانی باید فرهنگ صدقات را به هنجاری عام و پدیدهای اجتماعی تبدیل کرده و این گونه از فقر و آثار آن در امان مانده و اجتماع را به سعادت برسانند و ستون فقرات اجتماع یعنی اقتصاد را از هجوم دشمنان درونی و بیرونی و شیاطین جنی و انسی در امان نگه دارند.