هر انسانی در زندگی به دنبال احساس لذت و آرامش است. دنیای مدرن بر خلاف آرمانی که در ابتدا به دنبال آن بود نه تنها آرامش و شادی را برای انسانها به ارمغان نیاورد، بلکه اضطراب و افسردگی بشر را بیشتر کرد. امروزه یکی از رایجترین بیماریها در میان مردم، افسردگی است.
موسسات تحقیقاتی روانشناسی در سراسر دنیا به دنبال پیدا کردن راهی برای پایان دادن به این بحران هستند. سازمان ملل نیز به منظور مبارزه با افسردگی روز ۲۰ مارس هر سال را به عنوان روز جهانی شادی انتخاب کرده تا از این طریق توجه مردم را به شادی و نشاط بیشتر کند.
به یقین عمل به برنامهها و توصیههای اسلام، بهترین سبک زندگی را برای انسان رقم میزند. برای داشتن زندگی شاد و همراه با معنویت به جای استفاده از برنامههای غربی و خندههای مصنوعی، بهتر است نگاهی به آموزههای رسول گرامی اسلام و اهل بیت(علیهمالسلام) داشته باشیم.
در ادامه به اختصار برخی عوامل نشاط و شادی از دیدگاه اسلام را بررسی میکنیم:
توکل به خداوند و رضایت او
دین اسلام به ما میگوید همواره توجه و نگاه تواناترین و دلسوزترین موجود عالم به شماست. توکل و اعتماد به خداوند آرامشبخشترین عنصر برای انسان مسلمان است. انسانی که همواره به خداوند اعتماد دارد به حالت «رضا» میرسد.
در مقام رضا هیچ ناراحتی متوجه انسان نمیشود. امام صادق(علیهالسلام) میفرمایند:
«خداوند با عدل و حکمت و علمش، آسایش و شادی را در پرتو راضی بودن به رضای خدا و یقینِ به او قرار داده است و اندوه و غم را در شک و ناخشنودی از مقدرات الهی.»[۱]
بنابراین اولین گام برای کسب رضایت و نشاط در زندگی، راضی بودن به مقدرات و تصمیمات خداوند است.
خنده و تبسم
بر خلاف تصوری که شاید برای برخی ایجاد شده باشد، دین اسلام به هیچ عنوان با خنده مخالف نیست. یکی از ویژگیها و صفاتی که برای پیامبر(صلیاللهعلیهوآله) ذکر شده داشتن چهرهای متبسم و گشاده است.[۲]
در برخی روایات صفت خندیدن مورد ستایش قرار گرفته است. امام کاظم(علیهالسلام) میفرمایند:
«یحیی بن زکریا، زیاد میگریست و نمیخندید؛ اما عیسی بن مریم، هم میخندید و هم گریه میکرد و آنچه عیسی بن مریم میکرد، با فضیلتتر از عمل یحیی بود.»[۳]
پوشیدن لباسهای روشن
یکی از مواردی که در افزایش شادی و نشاط روحیه انسان تاثیرگذار است استفاده از لباسهای روشن و زیباست. پیامبر اکرم(صلیاللهعلیهوآله) میفرمایند: «لباس سفید بپوشید که آن، نیکوترین رنگها است.»[۴]
کار و تلاش
اسلام مخالف سستی و تنبلی است و اهل بیت(علیهمالسلام) همواره مسلمانان را به کوشش و تلاش تشویق کردهاند. یکی از اثراتی که در روایات ما برای کار و تلاش بیان شده، از بین بردن اندوه و افسردگی است. امام علی(علیهالسلام) میفرمایند: «هر کسی در کار و تلاش، کوتاهی کند به اندوه و افسردگی گرفتار میآید.»[۵]
همچنین امام صادق(علیهالسلام) کار و تلاش را از عوامل داشتن زندگی گوارا دانستهاند؛ حضرت در این باره میفرمایند:
«اگر مردم هر آنچه نیاز داشتند بدون هیچ زحمت و تلاشی در اختیارشان نهاده میشد، لذت زندگی و گوارایی حیات را نمیچشیدند و از بیکاری، خسته و افسرده میشدند.»[۶]
تاثیر کار و زحمت در تربیت فرزندان نیز قابل توجه است. برخلاف تصور برخی والدین، اگر میخواهیم فرزندان سالم و بانشاطی داشته باشیم بهتر از همان دوران کودکی آرام آرام آنان را با فرهنگ کار و تلاش آشنا کنیم. کودکانی که در زندگی خود همه چیز را فراهم میبینند بعد از مدتی به کسالت و افسردگی مبتلا خواهند شد اما کودکانی که احساس مسئولیت را از ابتدا تمرین میکنند همواره در زندگی خود برای رسیدن به اهداف بالاتر تلاش و کوشش میکنند.
شوخی و مزاح
از نظر اسلام یکی دیگر از راههای ایجاد نشاط و شادی در زندگی، مزاح کردن است. امام علی(علیهالسلام) در مورد سیره رسول خدا(صلیاللهعلیهوآله) درباره شوخی و مزاح میفرمایند: «هرگاه یکی از اصحاب رسول خدا اندوهگین بود ایشان با شوخی کردن او را شادمان میکرد.»[۷]
یکی از توصیههای ائمه اطهار(علیهمالسلام) به یارانش شوخی و مزاح با یکدیگر است. «یونس بن شیبانی» از شاگردان امام صادق(علیهالسلام) میگوید: امام از من پرسید: «شوخی شما با یکدیگر چه اندازه است؟» عرض کردم: اندک است. فرمود: «این گونه نباشید؛ زیرا شوخی از خوش خلقی است و تو با شوخی، برادرت را شادمان میکنی. همانا رسول خدا با کسی شوخی میکرد و هدفش، شاد کردن او بود.»[۸]
سخن پایانی
بدون شک عمل به دستورات اسلام هم زندگی پرنشاطی را در دنیا برای انسان رقم میزند و هم سعادت آخرت او را تامین میکند. دوری انسان مدرن از آموزههای وحیانی، او را در تنهایی خودش رها کرده و افسردگی را برای آدمی باقی گذاشته است.
پینوشت
[۱] التمحیص، ص۵۹.
[۲] سنن النبی، ص۶۱.
[۳] کافی(چاپ اسلامیه)، ج۲، ص۶۶۵.
[۴] کافی(چاپ اسلامیه)، ج۶، ص۴۴۵.
[۵] نهج البلاغه(صبحی صالح)، ص۴۹۱.
[۶] بحارالانوار، ج۳، ص۸۶.
[۷] سنن النبی، ص۶۰.
[۸] کافی(چاپ اسلامیه) ج۲، ص۶۶۳.