امر به معروف و نهی از منکر یکی از فریضههای مهم ادیان آسمانی است که ادای صحیح آن، سبب اصلاح و بهبودی وضعیت جامعه میشود. جامعهای که در آن گزارههای "معروف" به حداقل رسیده باشد و عدهای هم نباشند که به امور خیر دعوت کنند، به مرور زمان به سمت "منکرات" و مسائل منفی سوق مییابد؛ مانند آب راکدی که پس از مدتی کرمزده میشود و خاصیت خود را از دست میدهد. از این جهت خداوند امر میکند «باید از میان شما، گروهى امر به معروف کنند و از زشتى بازدارند؛ و آنان همان رستگارانند.»1
اما همین عدهای از نیکان روزگار که سعی میکنند در میان انبوهی از مسائل منفی جامعه، وارد عمل شوند و دست به امر به معروف و نهی از منکر بزنند، باید شرایط و ضوابطی را مدنظر داشته باشند. امام صادق علیهالسلام در روایتی، این ضوابط را تابع خصلت و یا صفت شخص امرکننده میآورند و میفرمایند « تنها کسى مىتواند امربهمعروف کند یا نهىازمنکر کند که داراى سه صفت باشد:
1. به آنچه امر مىکند و از آنچه نهى مىکند عالم است؛ عَالِمٌ بِمَا یَأْمُرُ عَالِمٌ بِمَا یَنْهَى
2. عادل است نسبت به آنچه امر و نهی میکند؛ عَادِلٌ فِیمَا یَأْمُرُ عَادِلٌ فِیمَا یَنْهَى (از حدود تجاوز نکند)
3. با مهربانى و دوستانه امر و نهى کند؛ رَفِیقٌ بِمَا یَأْمُرُ رَفِیقٌ بِمَا یَنْهَى (تحفالعقول، ص358)
امام صادق علیهالسلام اولین شرط آمر به معروف و ناهی از منکر را علم به ماجرا معرفی میکنند؛ به این معنا که فرد باید نسبت به آنچه میگوید علم کافی و وافی را داشته باشد. فردی که دعوت به نماز میکند، باید علم به فوائد و احکام حداقلی آن داشته باشد و بلکه طعم اقامۀ نماز را چشیده باشد، همچنان که وقتی از چیزی نهی میکند، باید نسبت به مضرات آن آگاهی داشته باشد. در صورت کلی، علم موضوعات را میداند و با اشراف، وارد عمل میشود. وقتی علم نباشد، تعصب جای آن را میگیرد و کار را خرابتر میکند.
دوم اینکه امام در شرط آمر به معروف و ناهی از منکر میفرماید باید عادل باشد. منظور از عادل در اصطلاح فقهى این است که خود هرگز مرتکب گناهان بزرگ نمیشود و بر ارتکاب گناهان کوچک نیز اصرارى نمیورزد و نخست عیب خود را اصلاح میکند و سپس منصفانه به امر و نهى دیگران میپردازد. (اتابکی مترجم تحفالعقول (رهاورد خرد)) بین افراد فرق نگذارد، به طوری که اگر شخص بیگانهی کاری انجام دهد آن را منکر بداند، اما اگر فرزند خودش انجام دهد، منکر نداند. بالاتر از این، بین خود و دیگران عدالت داشته باشد و اگر دیگران را نهی از منکر میکند، اوّل خودش آن کار را انجام ندهد. بالاتر از این تعابیر، تعبیری است که امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: «إنِّی وَاللهِ لاَ أحُثُّکُمْ عَلی طَاعَةِ اللهِ إلاَّ وَ أسْبَقُکُمْ إلَیْهَا وَ لاَ أنْهَاکُمْ مِنْ مَعْصِیَةِ الله إلاَّ أنْتَهِی قَبْلَکُمْ عَنْهَا; یعنی اگر من شما را به چیزی امر میکنم، قبل از شما خودم انجام می دهم و اگر از چیزی نهی میکنم، اوّل خود آن را ترک میکنم.
سومین نکته و بلکه اساس همه اینها، رفق و مهربانی با دیگران است. امام صادق علیهالسلام میفرماید باید با کسی که او را دعوت به خیر میکنی و از شرّ بازش میداری، با حالت دلسوزانه و مهربانانه برخورد کنی. «رفیق»، صیغه مبالغه به این معناست که همواره باید اینگونه باشی و خیرخواهانه مردم را راهنمایی کنی. نمونۀ عملی آن را سیرۀ رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و اهل بیت وحی میبینیم. ایشان در نهایت عطوفت و بردباری با اطرافیان برخورد میکردند و با روشهایی زیبا و دلچسب اطرافیان را دعوت به خیر میکردند و از بدی باز میداشتند. سوگوارانه این روحیه پدرانه و مهربانانه مدتهاست که در روشهای امر به معروف و نهی از منکر از بین رفته و رفتارهای سلبی و زننده جای آن را گرفته است. بسیارند کسانی که با خشونت، بیادبی، اهانت، تهمت و... امر به معروف و نهی از منکر کرده و افراد را به لجبازی وادار میکنند، در حالی که اگر با ادب، برخورد نیکو و بدون تحقیر و توهین باشد، همه آن را میپذیرند. (مشکات هدایت، آیتالله مکارم شیرازی) ما نیز از این مسئله مستثنی نیستیم و امید که در راستای جبران اشتباهات گذشته به اخلاق اسلامی روی بیاوریم.
----------------
پاورقی:
«وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» (آل عمران 104)