فضای رسانهای و فکر غالب در میان تودههای مردم در دنیای معاصر بهگونهای جهتدهی میشود که بهجای دریافت عظمت و برتری اسلام از شخصیت والای پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله، به سراغ افراد غیر معصوم و مسلماننما میروند. نتیجه و پیامد منفی این حرکت، ایجاد یک تصویر غیر واقعی از اسلام در ذهن غافلان میشود. مسئله به همینجا ختم نمیشود، بلکه به خود اجازه میدهند که توهینها و جسارتها به ساحت قرآن کریم و پیامبر اکرم را مرتکب شوند.
با مطالعه آیات قرآن و نمونههای تاریخی قطعی به سادگی فهمیده میشود که خاتم الانبیاء صلیاللهعلیهوآله جلوههای رحمت الهی را به مردم نشان دادند. این بر خلاف تصویر خشن و تندخویی است که ملحدان و دشمنان اسلام به دروغ از آن شخصیت نورانی ترویج میکنند.
خداوند خطاب به پیامبرش میفرماید: «فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللَّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ كُنْتَ فَظًّا غَليظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِكَ فَاعْفُ عَنْهُمْ»؛[1] «تو اى پيامبر، به دلیل رحمت سرشار خدايى، با مسلمانان نرم و خوشخوى بودى، اگر درشتخوى و سختدل بودى از پيرامونت پراكنده میگشتند، پس از ايشان درگذر». بیتردید پیغمبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نخستین کسی بودند که فرمان الهی را بزرگ داشته و به آن عمل میکردند. خداوند پس از توصیف اخلاق پیامبر به ایشان دستور میدهد که از مسلمانان درگذر و آنان را ببخش. در ادامه به چند نمونه از اجرایی شدن این دستور توسط پیامبر اشاره میشود:
الف- قوانین جنگ و جهاد برای سربازان بسیار سختگیرانه است و سرباز فراری باید اعدام شود. حتی در دنیای معاصر برای سربازان فراری، دادگاه صحرایی تشکیل میشود تا روحیه دیگر سربازان تضعیف نشود. با اینحال، در میانه جنگ احد، بسیاری از مسلمانان از میدان جهاد گریختند. تنها امیرالمؤمنین علیهالسلام و چند مسلمان تا پای جان از پیامبر حمایت کردند. کسانی که سالها بعد خود را به ناحق، خلیفه و رهبر امت معرفی کردند، از فراریان جنگ بودند و باید مجازات میشدند، اما همه آنها توسط پیامبر بخشیده شدند.[2]
ب- هبّاربناسود یکی از مشرکان مکه بود. هنگامی که امیرالمؤمنین علیهالسلام مأمور شدند تا همسران و دختران پیامبر را از مکه به مدینه منتقل کنند، هبّار با بعضی از مشرکان در تعقیب آنها بودند. میان این دو گروه درگیری ایجاد شد و هبّار از فرصت استفاده کرد و شتری که زینب دختر پیامبر در آن بود را رم داد. این کار باعث سقط شدن جنین زینب شد. پیامبر با شنیدن این خبر، خون هبّار را مباح اعلام کردند. پیش از این نیز، هبّار به ساحت پیامبر توهین و جسارت کرده بود.
هبّار پس از فتح مکه از آنجا فرار کرد. او مدتی بعد بازگشت و در محضر پیامبر مشرف شد. هنگامی که شهادتین را بر زبان جاری ساخت، خاتم الانبیاء او را بخشیدند و فرمودند: «اسلام پیشینه افراد را میپوشاند».[3]
د- کعببنزهیر و پدرش از شاعران معروف جاهلیت بودند. با اینکه پدر مسلمان شد ولی کعب بر سرودن اشعاری در توهین به پیامبر ادامه داد و همین باعث شد تا پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله فرمان قتل او را صادر کنند. پس از آنکه مدتی کعب فراری بود، برادر کعب نامهای برایش فرستاد که دست از لجاجت بردار و خودت نزد پیامبر حاضر شو که اگر توبه کنی، شاهد بخششهای بیحد و حصر پیامبر خواهی بود.
کعب سحرگاهان وارد مدینه شد و به مسجد النبی رفت. پس از اقامه نماز صبح توسط پیامبر، کعب نزد ایشان رفت و عرضه داشت: «اگر کعببنزهیر توبه کند و اسلام آورد، پذیرفته میشود؟» پس از آنکه پیامبر رحمت پاسخ مثبت دادند، کعب خود را معرفی کرد. سپس کعب قصیدهای در توصیف و رثای پیامبر معظم اسلام خواند و از رسولالله جایزه دریافت کرد.[4] شعر او چنان شهرت یافت که سالها بعد عالمان مسلمان در توضیح و تفسیرش، کتابهای متعددی نگاشتند.[5]
پینوشت:
[1]. آلعمران/159.
[2]. آلعمران/155.
[3]. عسقلانی، ابنحجر، الاصابة، دار الکتب، ج6، ص413.
[4]. آیتی، محمدابراهیم، تاریخ پیامبر اسلام، دانشگاه تهران، ص609.
[5]. تهرانی، آغابزرگ، الذریعة، اسماعیلیان، ج9، ص912.