۱. استدلال عقلی بر عصمت حضرت فاطمه (س) با استفاده از حدیث رسول خدا که فرمود: «فاطمه بضعة منی، یسرنی ما یسرها و یغضبنی ما یغضبها؛[۱] یعنی فاطمه پاره تن وجود من است، آنچه او را شاد می کند مرا شاد می کند و آنچه او را غضبناک و ناراحت کند مرا غضبناک و ناراحت می کند.
توضیح استدلال: انسان اگر معصوم و مطهر و منزّه از هوی و هوس نباشد، رضا و غضب او معیار حق و باطل نخواهد بود و ممکن است رضای او در رضای خداوند در مقام فعل و غضب او غضب حق تعالی در موطن فعل نباشد، ولی اگر انسان کاملی از گزند هوی طاهر و از آسیب هوس مصون شد، هر گونه رضا و غضب او معیار تشخیص حق و باطل خواهد بود چون مظهر اسم راضی و غضبان حق تعالی بوده و میزان اعمال و اوصاف دیگران خواهد شد، و چون پیامبر اکرم _ صلّی الله علیه و آله _ میزان اعمال امت است و رضا و غضب او رضا و غضب خداوند است، هر گاه حضرت زهرا نیز دارای مقامی باشد که رضا و غضب او موجب رضا و غضب پیامبر اکرم گردد، معلوم می شود عقل عملی آن بانو همانند عقل نظریش معصوم از باطل می باشد و همتای امیرالمؤمنین خواهد بود، و چون رضا و غضب او به مدار حق است این هم به نوبه خود نشانه کامل عصمت است.[۲]
بنابراین چون بر اساس روایات متعدد رضا و غضب فاطمه موجب رضا و غضب پیامبر می شود و رضا و غضب آن حضرت رضا و غضب الهی را در پی دارد، پس معلوم می شود که حضرت فاطمه دارای عصمت بوده است و گرنه رضا و غضب انسان غیر معصوم هرگز معیار حق نمی گردد چون عقلا ممکن است در رضا و غضب او نفسانیات دخالت کند و این بیان به نوبه خود یکی از بهترین دلایل عقلی بر عصمت حضرت زهرا است.
۲. دلیل عقلی دیگر بر عصمت حضرت زهرا که بر مقدمه نقلی تکیه دارد با استفاده از حدیث «ثقلین» است که رسول خدا _ صلّی الله علیه و آله _، اهل بیت و عترت خود را همسنگ قرآن قرار داده است تأکید کرده که هیچ گاه از آن جدا نمی شود، دلیل روشنی بر عصمت همه اهل بیت از جمله فاطمه زهرا است، زیرا ارتکاب کوچکترین گناه حتی اگر به صورت سهوی باشد، مفارقت عملی از قرآن است.[۳]
این بیان نیز در واقع یک نوع استدلال عقلی بر عصمت حضرت زهرا است، بدین معنا که بر اساس حدیث متواتری که در منابع شیعه و سنی نقل شده رسول خدا فرمود که عترت و اهل بیت از قرآن جدا نمی شوند، روشن است که اگر اهل بیت از جمله حضرت زهرا (س) دارای ملکه عصمت نمی بود بلاخره امکان داشت ولو به صورت ناخواسته کاری بکند که سبب جدایی او از قرآن بشود در حالی که رسول خدا بر اساس حدیث «ثقلین» فرمود: عترت و اهل بیت هرگز از قرآن جدا نمی شود پس معلوم می شود اهل بیت از جمله حضرت زهرا (س) از عصمت برخوردار بوده است لذا هرگز از قرآن جدا نشدند و جدا نیستند و چون قرآن معصوم از خطاست ضروری است که عدل قرآن هم معصوم باشد و حضرت زهرا یکی از مصادیق عدل قرآن است که از همدیگر جدایی ندارند.
۳. دلیل عقلی دیگر که آن هم به نکته نقلی تکیه دارد این است که در روایتی آمده که امام حسن عسکری علیه السلام فرمود: «نحن حجج الله علی خلقه و جدّتنا فاطمه حجة الله علینا؛[۴] ما حجت بر مردم و جده ما فاطمه حجت خداوند بر ما است». و در روایتی از امام عصر (عج) نیز نقل شده که فرمود:
«و فی ابنة رسول الله _ صلّی الله علیه و آله _ لی اسوة حسنه»[۵] یعنی دختر رسول خدا برای من سرمشق نیکو است.
با توجه به این دو روایت نیز دلیل عمیق عقلی می توان بر عصمت فاطمه زهرا (س) اقامه کرد، بدین بیان که اگر حضرت زهرا دارای مقام عصمت نمی بود هرگز سرمشق امام عصر نبود، و نیز حجت خدا بر ائمه نمی شد، در حالی که بر اساس دو روایت یاد شده حضرت زهرا حجت خدا بر ائمه و سرمشق امام زمان (عج) محسوب شده است، پس معلوم می شود که دارای عصمت بوده است و الّا محال است حجت بر معصوم خود معصوم نباشد.
۴. بنابراین چون حضرت فاطمه (س) دارای مقام عصمت است کلام و تقریر و سنت او مثل کلام و سنت رسول خدا _ صلّی الله علیه و آله _ و ائمه _ علیهم السلام _ حجت شرعی است و یک فقیه می تواند با استناد به حدیثی و یا سیره حضرت فاطمه زهرا (س) فتوا بدهد همان طور که با استناد به حدیث پیامبر و امام فتوا می دهد. از این نیز معلوم می شود که حضرت زهرا دارای مقام عصمت است.
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. فاطمه الگوی زن مسلمان، احمد صادقی اردستانی، نشر دفتر تبلیغات، قم، ۱۳۷۴ ش.
۲. الکلمه الغراء فی تفضیل الزهرا، سیدعبدالحسین شرف الدین، ترجمه محسن بیدادفر، انتشارات زهرا، تهران، ۱۳۶۲.
۳. عقیق بخشایش، صدیقه طاهره، نشر سازمان تبلیغات اسلامی، تهران، ۱۳۷۱ ش.
پی نوشت ها:
[۱] . مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، نشر دارالاحیاء لتراث العربی، ۱۴۰۳ ق، ج۴۳، ص ۲۶، باب ۳، ح۲۶.
[۲] . جوادی آملی، عبدالله، پیرامون وحی الهی، تهران، نشر الزهرا، چاپ سوم، بی تا، مقاله سوم.
[۳] . مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، تهران، نشر سازمان تبلیغات، ۱۳۶۷ ش، ج ۲، ص ۱۹۲.
[۴] . نقل از: حسن زاده آملی، شرح فصّ حکمه عصمتیه فی کلمه فاطمیه، نشر پیشین، ص ۱۵۹.
[۵] . شیخ طوسی، کتاب الغیب، تهران، نشر مکتبته نینوا، بی تا، ص ۱۷۳، (توقیع اول).