چرا پیامبر(ص) موضوع ولایت امام علی(ع)‌ را تا غدیرخم به تعویق انداخت؟

امتیاز بدهید
(1 امتیاز)
چرا پیامبر(ص) موضوع ولایت امام علی(ع)‌ را تا غدیرخم به تعویق انداخت؟

چرا پیامبر(ص) از بیان موضوع ولایت امام علی(ع) هراس داشت و آن را تا غدیر خم به تعویق انداخت؟! آیا سرپیچی از دستور خداوند نبود؟!

 

پاسخ

 

«یا أَیُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَیْک مِن رَّبِّک وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللّهُ یَعْصِمُک مِنَ النَّاسِ إِنَّ اللّهَ لاَ یَهْدِی الْقَوْمَ الْکافِرِینَ؛ ای پیامبر آنچه از خدا بر تو نازل شده به خلق برسان که اگر نرسانی تبلیغ رسالت و اداء وظیفه نکرده ای و خداوند تو را از شر و آزار مردمان محفوظ خواهد داشت».[1]

 

این آیه در مورد جانشینی حضرت علی ـ علیه السلام ـ و نصب او به ولایت در غدیر خم به هنگام برگشت پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ از سفر حج و در سال دهم هجرت است.[2]

 

در پاسخ باید گفت در سؤال سه احتمال وجود دارد:

 

  1. منظور این باشد که پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ چرا در طول 23 سال دوران نبوت خود امامت حضرت علی ـ علیه السلام ـ را بیان نکرده صبر کرد تا در روز غدیر اعلام کرده؟

 

  1. چرا پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ که در عرفات قصد داشت امامت را بیان کند آن را به غدیر تعویق انداخت.

 

  1. در حالی‌که جبرئیل در غدیر سه بار بر پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نازل شد که این پیام را برسان چرا پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در مرتبه سوم آن را بیان کرد؟ علت این تأخیر چیست؟[3]

 

احتمال اول

اگر منظور از تعویق وجه اول باشد که این وجه اصلاً ثابت نیست چون پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در طول 23 سال بعثت هر جا که موقعیت را مناسب می دید یادی از ولایت امام علی ـ علیه السلام ـ و جانشین خود کرده و مردم را به این مساله مهم تذکر می داد.

 

از جمله جاهایی که به این مطلب اشاره و تصریح کرده اند:

 

  1. حدیث ولایت که پیامبر فرموده «انت ولی کل مؤمن بعدی؛ تو پس از من بر هر مؤمنی ولایت داری».

 

  1. حدیث دار که ابن عباس از علی ـ علیه السلام ـ نقل می کند وقتی آیه «انذر عشیرتک الاقربین؛ نزدیکان از قوم خود را بترسان»[4] نازل شد، پیامبر ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ در روز سوم مهمانی توانست دعوت خود را برای قوم اعلام کند. فقط من بودم که قبول کردم تا اینکه در آخر جلسه پیامبر فرمود: «علی ـ علیه السلام ـ بعد از من وصی و جانشین من است» و قوم هم به خاطر این مطلب حضرت ابوطالب را مسخره می کردند که باید از پسرت پیروی کنی!

 

  1. یا بعد از اینکه مسلمانان از جنگ برگشته بودند بعضی از کسانی که با علی ـ علیه السلام ـ مخالف بودند، محضر پیامبر آمدند و از علی ـ علیه السلام ـ بدگویی کردند. پیامبر فرمودند: «انّ لکل نبی وصیاً و وارثاً و انّ علی وصی و وارثی؛ هر پیامبری وصی و جانشینی دارد و علی وصی و جانشین من است» و دهها مورد دیگر که همه اینها قبل از روز غدیر اتفاق افتاده است. لذا این گونه نبود که بیان ولایت علی ـ علیه السلام ـ در غدیر برای اولین بار بوده پس بنا بر وجه اول اصلاً تعویق در کار نیست.[5]

 

احتمال دوم

و اما اگر منظور از تعویق وجه دوم باشد، آن گونه که از احادیث استفاده می شود پیامبر قصد داشت که در سرزمین عرفات در آن اجتماع عظیم به موضوع ولایت و خلافت امامان بعد از خود و از جمله امام علی ـ علیه السلام ـ اشاره کند.

 

جابر بن سمره می گوید: «پیامبر مشغول ایراد خطبه در بین جمعیت بود، چون سخن او به این جا رسید که فرمود لن یزال هذا الامر عزیزاً ظاهراً حتی یملک اثنا عشر کلهم... همواره این دین عزیز و پیروز است تا وقتی که دوازده نفر بر آنها حکومت کنند که تمام آنها... . جابر می گوید همه آنها در این هنگام سر و صدا کردند و هیاهو نمودند. لذا نفهمیدم که بعد از کلمه کلهم حضرت چه فرمود از پدرم پرسیدم که پیامبر چه فرمود: گفت: فرمود همه آنها از قریش اند».[6]

 

از این روایت و روایات دیگر استفاده می شود که چون مخالفان نمی خواستند بنی هاشم و در رأس آنها علی ـ علیه السلام ـ خلافت بعد از رسول خدا را بر عهده بگیرند، لذا وقتی حرف پیامبر به این جا رسید جلسه را بر هم زدند تا پیامبر به هدف خود نائل نشود.

 

بعد از آن موقع پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ به دنبال فرصت مناسبی بود تا این مساله را به طور آشکار به مردم ابلاغ نماید. و از طرفی خوف داشت در اثر اصرار و تأکید بر آن، دین و آیینش مورد تعرض قرار گیرد. و مایه ایجاد اختلاف شود. تا اینکه آیه تبلیغ بر پیامبر خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلم ـ نازل شد و پیامبر را تهدید کرد که اگر این امر را به مردم ابلاغ نکنی گویا که اصلاً اصل رسالت را ابلاغ نکردی. لذا پیامبر مردم را در وسط بیابان گرم و سوزان نگه داشت و موضوع ولایت علی ـ علیه السلام ـ را بر مردم ابلاغ داشت.[7] پس علت تعویق بیان امامت از عرفات به غدیر این بود که در عرفات جو مناسب نبود و مجلس و خطبه حضرت را به هم زدند و موجب خوف پیامبر از تفرقه در دین و آسیب دیدن دین شد، لذا بیان امامت به غدیر انداخته شد.

 

احتمال سوم

اما اگر منظور وجه سوم باشد؛ که جواب این وجه را پیامبر خودش در خطبه غدیر فرموده‌اند که به آن قسمت خطبه اجمالاً اشاره می کنیم.

 

پیامبر فرمود: همانا جبرئیل سه بار بر من نازل شد و سلام خدا را رساند و فرمود که در این مکان (غدیر خم) توقف نمایم و به سیاه و سفید شما اعلام کنم که علی ـ علیه السلام ـ وصی و جانشین و پیشوای شما بعد از من است. جایگاه او نسبت به من مانند هارون نسبت به موسی پیامبر است. با این تفاوت که پس از من پیامبری نخواهد آمد. علی ـ علیه السلام ـ پس از خدا و پیامبر رهبر شماست. سپس از فضائل امام علی ـ علیه السلام ـ سخن گفت و ادامه داد: از جبرئیل درخواست کردم تا مرا از اعلام ولایت علی ـ علیه السلام ـ معاف بدارد، زیرا ای مردم می دانم که تعداد پرهیزکاران اندک و شمار منافقان فراوان است و گنهکارانی پر فریب که اسلام را مورد استهزاء قرار می دهند وجود دارد. هم اکنون اگر بخواهم منافقان را با نام و نشان معرفی کنم یا با انگشت به سوی آنان اشاره نمایم، یا مردم را برای شناخت آنان راهنمایی کنم می توانم اما من سوگند به خدا نسبت به آنان کرامت و بزرگواری پیشه می سازم.[8]

 

پاورقی ها:

  1. مائده / 671
  2. طباطبایی، سید محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج4، ص702
  3. دشتی، محمد، حماسه غدیر، انتشارات مؤسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ص14
  4. شعراء / 214
  5. سید شرف الدین، رهبری امام از دیدگاه قرآن و پیامبر، انتشارات اسلامی، ص433؛ رضوانی، علی اصغر، غدیرشناسی، قم، انتشارات جمکران، ص58
  6. رضوانی، علی اصغر، امام شناسی و امامت در حدیث، قم، انتشارات جمکران، ص150
  7. رضوانی، علی اصغر، امام شناسی و امامت در قرآن، قم، انتشارات جمکران، ص77
  8. خطبه پیامبر در حجة الوداع از کتاب احتجاج طبرسی، ج1، ص66؛ دشتی محمد، حماسه غدیر، ناشر موسسه تحقیقاتی امیرالمؤمنین، ص17
خوانده شده 1524 مرتبه