شفا به نحو استقلال از طرف خداست نه غیر او، چنانکه قرآن اشارت دارد: « و اذا مرضت فهو یشفین» (1) هرگاه بیمار می شوم او مرا شفا می دهد.
و اما شفا با اسباب از این باب است که او اسباب را خلق نموده در آنها آثاری به ودیعت نهاد که به اذن او عمل می کنند و به خواست او اثر می گذارند، چنانکه پیراهن یوسف به بینایی چشم پدرش اثر کرد ‹‹فارتد بصيراً›› (2) و او بينا شد.
روشن است که شفا از جانب خداست و تبرک به پیراهن تنها وسیله شفا گردید، همانگونه که دواء نیز به اذن خدا وسیله شفا می گردد.
همچنین هنگامی که کسی از اولیاء خدا شفا می طلبد، در حالی که آگاه است شفای مریضان و احیاء مردگان توسط ایشان به اذن خداست- چنانکه در قرآن آمده- عمل او جایز و مشروع و موافق با توحید است.
خدای متعال از زبان عیسی (ع) می فرماید: « و أبری الاکمه والابرص و احی الموتی باذن الله» (3) به اذن خدا کور و صاحب برص و پیسی را شفا می دهم و مرده را حیات می بخشم.
1- شعراء : 80
2- يوسف : 96
3- آل عمران : 49