پاسخ به این شبهه، در ضمن چند نکته ارائه میشود.
- اراده الهى بر اين تعلّق گرفته كه نظام كلّى حاكم بر جهان، نظام علّى و معلولى و سبب و مسبّبى باشد.[1] يعنى هر معلولى، علّت خاص و هر علّتى، معلول مخصوص داشته باشد كه در اين صورت بسيارى از فعل و انفعالات و حوادث موجود در اين عالم طبيعى در اين نظام قرار مىگيرد، مگر در موارد خاصى كه به اذن خداوند به خاطر مصلحت يا مفسدهاى، امرى خارج از اين چارچوب طبيعى واقع مىشود. بیماریهایی همچون کرونا نیز که شیوع فراوانی دارد از همين قاعده پيروى مىكنند و معلول ویروس آن است و اگر کسی مسائل ایمنی و بهداشتی را رعایت نکند، طبعاً به آن مبتلا خواهد شد؛ از اینرو هر اقدامی که به پیشگیری از گسترش آن کمک کند اقدامی عقلانی است.
- از نظر مبانی محکم و متقن دینی و انبوه تجارب شخصی مؤمنان، جای تردید نیست که ارواح پاک صالحان و اؤلیای الهی (علیهم السلام) واسطه بسیاری از فیضها و خیرهای مادی و معنوی از جانب خداوند متعال است. دعای این انسانهای وارسته به اجابت نزدیکتر و شرافت و نیرومندی روحی آنان در دستگیری از نیازمندان و توسل جویان، بسی بلندتر است. شرف بندگی و صداقت آنان، چنان به خداوند نزدیکشان کرده که موهبت واسطهگری در فیض الهی به آنان عطا شده است.
- زیارت و توسل امامان و حرمهای اؤلیای الهی بیش آنکه برای رفع مشکلات مادی و برآورده شدن نیازهای دنیایی باشد، برای تقویت انگیزههای معنوی و ایمان و دینداری است، اساسا کار ویژه اؤلیای الهی در زمان حیاتشان راهبری و دستگیری طالبان حقیقت و وصال معبودِ محبوب است؛ نه رفع نیازهای مادی یا شفادادن بیماران! این نگرش که همه دردهای مادی و نیازهای دنیایی صرفا با دعا و توسل به اؤلیای الهی برطرف میشود، نگرشی است که توسط خود دین مردود شمرده شده است؛ بنابر این اگر کسانی ادعا کنند که دین و معنویت باید همه مشکلات مادی و معنوی را حل کند، ادعایی باطل است.
نکته قابل دقت و تأمل این است که بدانیم ائمه معصومین (علیهم السلام) به هنگام مریضی به پزشک مراجعه میکردند و حضرت معصومه (سلام الله علیها) نیز با بیماری از دنیا رفته است.
- قرآن کریم و پیشوایان دین خود از پیشگامان توجه به بهداشت و آراستگی بودهاند. آیات و روایات فراوان و گزارشهای بسیار زیادی در لزوم رعایت بهداشت و نیز اهمیت عملی پیامبر و اهل بیت (علیهم السلام) درباره بهداشت در کتابهای روایی ما موجود است. «رساله ذهبیه» امام رضا (علیه السلام)، مجموعه بیانات ارزشمند علمی و پزشکی امام است که در آن با شرح خواص غذاها و نوشیدنیها، راهکارهای بهزیستی، بهداشت و سلامت را به انسان میآموزد و ضمن توجه به تکنیکهای مقابله با بیماریها و آسیبهای روحی و روانی، این مسائل را نقد و بررسی نیز میکنند. برای نمونه به برخی از احادیث اشاره میکنیم:
الف) قالَ أميرُالْمُؤمِنين(عليه السلام): «مَنْ سَرَّهُ اَنْ يَكْثُرَ خَيْرُ بَيْتِهِ فَلْيَتَوَضَّأْ عِنْدَ حُضُورِ طَعامِهِ، يَعْنى غَسَلَ يَدَيْهِ):[2] كسى كـه دوسـت دارد، خير و بركت خانهاش زياد شود، هنگام غذا دستهاى خود را بشويد.
ب) قالَ أبُوعَبْدِاللّه (عليه السلام): «اِغْسِلُوا أيْدِيَكُمْ قَبْلَ الطَّعامِ وَبَعْدَهُ فَإنَّهُ يَنْفِى الْفَقْرَ وَيَزيدُ فِى الْعُمْرِ»:[3] دستهاى خود را قبل از غذا و بعد از آن بشوييد؛ زيـرا اين كار فقر را از بين مىبـرد و عمر انسان را زياد مىكند.
ج) عَنْ أبِى الْحَسَنِ الرِّضا (عليه السلام) قالَ: «مَنْ أخَذَ مِنَ الحَّمامِ خَزَفَةً فَحَكَّ بِها جَسَدَهُ فَأصابَهُ الْبَرَصُ فَلايَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ، وَ مَنِ إغْتَسَلَ مِنَ الماءِ الذَّى قَدْ اُغْتُسِلَ فيهِ، فأصابَهُ الجُذامُ، فَلايَلُومَنَّ إلاّ نَفْسَهُ»:[4] كسىكه تكه سفالى را ازحماّم بردارد و با آن بدنش را بخاراند و دچار بيمارى پيسى شود، نبايد جزخودش را سرزنش كند و هركس از آبى كـه دیگران درآن شستوشو كردهاند (مثل آب خزینهها در قدیم و استخرها در حال حاضر)، شستوشو كند و دچار مرض جذام شود، جز خودش را سرزنش نكند.
- البته در کنار رعایت مسائل بهداشتی نباید از دعا و توسل بیبهره ماند، امّا این تصور که هر چیزی که مربوط به امامان معصوم (علیهم السلام) است باید به صورت غیرطبیعی و از طریق اموری مانند معجزه پیش رفته و علتها در معلولها تأثیرگذار نباشند، تصور درستی نیست.
نتیجه:
بله امامان از راه معجزه و کرامات شفا میدهند، اما این یک استثناء است؛ نه قانون کلی؛ زیرا قانون کلی همان نظام علّى و معلولى و سبب و مسبّبى است که بر جهان هستی حاکم است و فلسفه وجودی امامان نیز تقویت انگیزههای معنوی و ایمان است، نه رفع مشکلات مادی و برآوردهکردن نیازهای دنیایی مردم.
[1]. مطهرى، مرتضی، مجموعه آثار، صدرا، ج 1، ص 126 و 399؛ سبحانى، جعفر، الألهيات، ج 1، ص 34، مركز جهانى علوم اسلامى؛ طباطبايى، سید محمد حسین، اصول فلسفه و روش رئاليسم، پاورقى شهيد مطهرى، ج 3، ص 106.
[2] . حر عاملى، محمد بن حسن، وسائل الشيعة، ج24، ص: 337، چاپ اول، قم، 1409 ق.
[3] . همان.
[4] . كلينى، محمد بن يعقوب، الكافي (ط - الإسلامية) ، ج6، ص: 503، چاپ چهارم، تهران، 1407 ق.