اهمیت صلح و آشتی دادن مردم از دیدگاه قرآن

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
اهمیت صلح و آشتی دادن مردم از دیدگاه قرآن

یکی از فرهنگ‌های خوب و پسندیده ایرانی در اعیاد ملی و مذهبی، دید و بازدید از خویشان و بستگان بویژه بزرگان و سالمندان و اصلاح روابط ناسالم و اختلافات داخلی میان اعضای خانواده و یا خانواده‌ها می‌باشد. بی گمان به عللی چون بدقولی‌ها، سوء تفاهم‌ها، رفتارهای جاهلانه بر پایه عصبیت و عصبانیت و خشم و مانند آن، اختلافاتی میان اعضای یک خانواده و یا خانواده‌ها پدید می‌آید که تداوم آن می‌تواند آثار و پیامدهای زیانبار معنوی و یا مادی به دنبال داشته باشد. از این رو، تداوم قهر میان افراد واعضای خانواده و خویشان، از ابعاد مختلف نمی‌تواند مورد پذیرش عقلا و خردمندان جامعه باشد؛ زیرا همگرایی در برابر واگرایی و قهر تنها روشی است که می‌تواند راه‌های کمال فردی و جمعی را به سوی‌اشخاص و یا جوامع بگشاید و هر گونه اختلاف در ابعاد کوچک می‌تواند دامنه گسترده‌ای پیدا کند و جامعه‌ای را با خطر مواجه سازد.

قرآن به عنوان راهنمای زندگی او به همه ابعاد و زوایای زندگی او توجه دارد و برنامه‌هایی برای ایجاد سلامت شخصیت فردی و اجتماعی شخص و جامعه ارائه کرده است. آموزه‌های قرآنی حاوی

نکاتی بسیار جالب و جذاب در حوزه روابط در سطوح مختلف میان انسان‌هاست. یعنی قرآن همان‌گونه که برای روابط خدا و انسان طرح و برنامه کامل و جامعی دارد، برای روابط میان انسان‌ها نیز برنامه‌هایی را ارائه داده است؛ زیرا از نظر قرآن دستیابی به کمال جز با سالم‌سازی و تصحیح روابط در همه زمینه‌ها شدنی نیست.

این گونه است که آموزه‌های قرآنی به مسئله قهر و آشتی توجه داشته و در آیات چندی به مسائلی چون اهمیت و جایگاه صلح و آشتی در خانواده، روش‌های اصلاح و آشتی، زمینه‌ها و موانع آن و نیز مسئولیت‌های دیگران در این زمینه در کنار آثار و پاداش‌های مختلفی که بر آشتی دادن و اصلاح بار می‌شود، پرداخته است. نویسنده در این مطلب با استفاده از آموزه‌های قرآن بر آن است تا نگرش قرآن به این موضوع را بررسی و تحلیل کند.



اهمیت و ارزش آشتی

آشتی که به معنای فراموش کردن رنجشی پس از قهر کردن و از نو دوست شدن و ایجاد روابط سالم و بازگشت متنازعین به صلح پس از درگیری و جنگ است(لغت نامه دهخدا ، ذیل واژه آشتی و فرهنگ فارسی معین) در آموزه‌های قرآنی از جایگاه ویژه‌ای برخوردار است؛ زیرا از نظر قرآن انسان‌ها موجوداتی هستند که به سبب برخورداری از عقل کامل و خردی خاص از سویی و وجود ویژگی‌هایی چون عواطف و احساسات قوی و ابراز و اظهار آن به‌اشکال مختلف از سویی دیگر، در کنار خلافت و ربوبیت الهی نسبت به انسان‌های دیگر و همه موجودات هستی ما سوی الله از سویی دیگر، می‌بایست همواره بر صلح و سلامت باشند و هر گونه جنگ و قهری در حقیقت به اسباب عرضی و بیرونی پدید می‌آید؛ زیرا تجاوزگری برخی از انسان‌ها و یا سوء تفاهم‌ها و برداشت‌های نادرست و تحلیل‌های غلط از رفتار و گفتار دیگران و عواملی دیگر از این دست است که انسان‌ها این‌اشرف مخلوقات را از راه به در کرده و آنان را به جنگ و درگیری و واگرایی سوق می‌دهد.

بنابراین، بازگشت به صلح و سلامت و روابط سالم اجتماعی میان همه افراد بشر به ویژه اعضای خانواده و خویشان و بستگان، امری پسندیده است که هر کسی می‌بایست خود در این راه گام بردارد و در انتظار دیگری نباشد. همچنین اصلاحگری به معنای آشتی دادن دو سوی درگیر و قهر، به عنوان مسئولیت و تکلیف الهی و اخلاقی مورد تاکید قرار می‌گیرد و بر آن آثار و پاداش‌های چندی مترتب می‌شود.

این گونه است که واژگانی چون اصلاح ، تالیف قلوب ، توفیق ، سلم و صلح در آیات قرآن برای ایجاد روابط سالم و یا اصلاح روابط ناسالم وقهری آمده است تا اهمیت و ارزش آشتی را در فرهنگ قرآنی به نمایش گذارد.

بی گمان هر کسی می‌کوشد تا رحمت الهی را به سوی خود جلب و جذب کند. این رحمتی که انسان با روش‌های مختلف در جست‌وجوی آن است، رحمت رحیمی و خاص است. از این رو، انجام عبادات و کارهای نیک و پسندیده تنها در راستای جلب و جذب رحمت رحیمی خداوند انجام می‌پذیرد.

یکی از راه‌های جلب و جذب رحمت رحیمی خداوند، آشتی کردن و آشتی دادن است. خداوند در آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره نساء از زن و شوهر می‌خواهد که دست از قهر برداشته و آشتی کنند تا از رحمت رحیمی خداوند برخوردار شوند. همچنین در این آیه هر گونه اصلاحگری و آشتی دادن دیگران، مشمول جلب رحمت رحیمی خداوند دانسته شده که این خود بیانگر اهمیت وارزش اصلاح وآشتی در فرهنگ قرآنی است.

آیه ۱۰ سوره حجرات نیز آشتی دادن میان برادران دینی را عاملی برای جلب و جذب رحمت رحیمی الهی بر می‌شمارد و از برادران ایمانی می‌خواهد که با آشتی کردن و آشتی دادن، راه تقوا در پیش گیرند. به این معنا که آشتی کردن و آشتی دادن راهی است که آدمی را به تقوا و جلب رحمت رحیمی خداوند می‌کشاند.

خداوند در آیه ۱۸۲ سوره بقره به آثار آشتی دادن واصلاحگری‌اشاره می‌کند که بیان این آثار، گواه روشنی بر ارزش و اهمیت آشتی در فرهنگ قرآنی و جایگاه مهم آن در شیوه‌های درست روابط میان انسان است.

از جمله آثاری که در این آیه مورد توجه است، برخورداری اصلاحگر از رحمت الهی است. به این معنا که اگر شخصی در وصیت‌های ناحق میت به قصد آشتی دادن میان وارثان اقدام کند، از رحمت خداوندی برخوردار می‌شود.

از اینجاست که در فرهنگ ایرانی، این معنا وارد شده که دروغ مصلحت‌آمیز به از راست فتنه انگیز است؛ زیرا هر گاه به دروغی بتوان از نزاع میان خویشان جلوگیری کرد باید آن را بر راستگویی مقدم داشت؛ این در حالی است که در فرهنگ قرآنی دروغگویی به عنوان گناه کبیره معرفی شده است که عاقبتی جز دوزخ و آتش آن در پی ندارد.

تاکید و ترغیبی که از سوی خداوند در آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره نساء درباره توافق و آشتی دادن میان زن و شوهر، اصلاح روابط زناشویی و خانوادگی شده و نیز تاکید بر اهمیت و ارزشمندی آشتی دادن میان مومنان چنانکه در آیات پیش گفته وارد شده است به خوبی نشان می‌دهد که برخی از کارها از جمله سخنان خلاف واقع با آنکه گناه است ولی مجاز شمرده شده است، زیرا آنچه در نظر اسلام اهمیت و هدف والاتری است، حفظ روابط سالم میان افراد جامعه و جلوگیری از افزایش اختلافات و درگیری میان آنهاست.

خداوند در آیات ۱۲۸ و ۱۲۹ سوره نساء آشتی با همسر را سبب برخورداری آنان از آمرزش الهی برمی‌شمارد و در آیه ۱۱۴ همین سوره اخلاص در اصلاح و آشتی دادن را موجب بهره‌مندی از پاداش‌های آخرتی معرفی می‌کند و در آیه ۴۰ سوره شوری نیز عفو و اغماض و چشم پوشی از بدی دیگران و آشتی کردن با آنان را سبب برخورداری شخص از پاداش الهی و تبدیل سیئات به حسنات می‌داند.

تاکید قرآن در آیه ۴۰ سوره شوری بر اصلاح و آشتی پس از عفو و گذشت نشان می‌دهد که اگر کسی نسبت به بدی دیگری گذشت داشته باشد می‌بایست افزون بر این گام، گام دیگری را بردارد و با شخصی که در حق وی بدی کرده است، آشتی نماید تا مورد توجه و عنایت الهی قرار گیرد و از پاداش‌های اخروی برخوردار شود.

از این دسته از آیات می‌توان دریافت که آشتی دادن تا چه اندازه دارای ارزش و اهمیت در پیشگاه خداوندی است که موجب جلب غفران و رحمت رحیمی وی می‌شود.

* روش‌های آشتی

بی‌گمان دستیابی به آشتی و اصلاح در هنگام تنازع و وجود سوء تفاهم‌ها و سوء ظن‌ها، بسیار سخت و دشوار است. از این رو می‌بایست روش‌هایی را مورد استفاده قرار داد تا امکان آشتی میان دو طرف فراهم آید. قرآن در آیاتی برخی از روش‌هایی را معرفی می‌کند که برای آشتی دادن مناسب هستند:

۱. تحریک عواطف

از جمله روش‌هایی که قرآن برای آشتی دادن معرفی می‌کند، استفاده از عواطف و تحریک احساسات برادرانه میان افراد جامعه است. تاکید بر اینکه نسبت میان افراد جامعه ایمانی، خویشاوندی از نوع برادری است، تحریک عواطف و احساسات آنان است. در آیه ۱۰ سوره حجرات به این نسبت توجه داده و سپس می‌خواهد که میان دو برادر ایمانی اصلاح و آشتی انجام پذیرد. به سخن دیگر، باید فرد احساس کند که با دیگری رابطه خویشاوندی از نوع نزدیکی چون برادری دارد تا احساسات و عواطف وی برانگیخته شود و از گناه و بدی وی بگذرد. بنابراین هر کسی که می‌خواهد میان دو کس آشتی برقرار کند باید به وجوه مشترک آنان توجه داشته و با تحریک عواطف واحساسات وی او را به سوی همدلی و همگرایی سوق دهد و قهر و خشم وی را فرو نشاند.

۲. اغماض

چشم‌پوشی، گذشت و اغماض از حقوق شخصی خود یکی دیگر از راهکارهای قرآنی برای دستیابی به آشتی است. بی‌گمان گاه نمی‌توان با پافشاری بر حقوق خود حرکتی اخلاقی انجام داد. از نظر علمی ثابت شده است که اصول اخلاقی بر اصول حقوقی مقدم است؛ زیرا انسان پیش از آنکه موجودی عقلانی باشد موجودی عاطفی است و اصول اخلاقی بر پایه روابط عاطفی انسانی پایه‌ریزی شده است. از آنجا که برخی از انسان‌ها از عواطف دیگران سوءاستفاده کرده و به حقوق مسلم دیگری تجاوز می‌کنند عقل انسانی در کنار وحی الهی، مجموعه‌ای قوانین حقوقی را وضع کرده است تا این روابط را همچنان در چارچوب روابط اخلاقی سالم نگه دارد. از این رو، هرگاه پافشاری بر حقوق موجب شود تا تضادها افزایش یابد، هر از گاهی لازم است که انسان از برخی حقوق مسلم خویش چشم‌پوشی کند تا عواطف و احساسات دیگری را تحریک و سالم سازی کند.

اصولا در روابط خانوادگی که بر بنیاد اصول اخلاقی و عواطف و احساسات گذاشته شده است، پافشاری بی‌حد و اندازه بر حقوق می‌تواند بسیار زیانبار باشد. از این روست که در روابط خانوادگی به جای گفتمان حقوقی، بیشتر گفتمان اخلاقی حاکم است و هرگاه خانواده‌ای بخواهد بر اساس قوانین و اصول حقوقی روابط خانوادگی را سامان بخشد، دچار نابسامانی و فروپاشی خانوادگی می‌شود. بر این اساس در‌باره ویژگی‌های مثبت و سازنده زن و شوهر گفته‌اند که اساس زندگی مشترک بر گذشت است. گذشت به معنای نادیده گرفتن برخی از حقوق مسلم شخصی است که از آن به شفقت و احسان یاد می‌شود. بنابراین اعضای خانواده باید زندگی خویش را براساس احسان و مهرورزی بنیان‌گذاری کند و چارچوب‌های حقوقی و قانونی را برای ایجاد تعادل و در مواقع اضطرار به کار گیرند.

خداوند در آیه 128 سوره نساء از زن و شوهر می‌خواهد که بنیاد خانواده را برپایه عشق و احسان و اصلاح قرار دهند و از برخی از حقوق شخصی خویش بگذرند و نسبت به یکدیگر گذشت و اغماض و عفو داشته باشند.

3. پند و اندرز

پند و اندرز راهی دیگر برای جلوگیری از اختلافات و آشتی دادن است. انسان‌ها همواره نیازمند موعظه و پند هستند.

تجربیات در علوم تربیتی و اخلاقی به خوبی نشان داده است که پند و اندرز تا چه اندازه می‌تواند در بازسازی اخلاقی و رفتاری آدمی تاثیرگذار باشد.

از این روست که دانشمندان بسیاری کتاب‌هایی در این باره به شیوه داستان‌های کوتاه و حکایات نگاشته‌اند که از جمله می‌توان به سعدی و عوفی و مانند آن اشاره کرد.

خداوند در آیه 34 سوره نساء برای جلوگیری از فروپاشی خانواده‌ها درصورت نشوز و عدم تمکن زن و یا وجود اختلافات زناشویی خواهان استفاده از روش پند و اندرز می‌شود و آن را به عنوان روشی مناسب معرفی می‌کند.

4- نجوا

بسیاری از مردم از این که در جمع مورد مواخذه و بازخواست قرار گیرند، ناخشنود می‌شوند و می‌رنجند. هرگونه بازخواست و سرزنش دیگری در جمع و میان مردمان و یا با صدای بلند به جای آن که اثر مثبت و سازنده‌ای داشته باشد موجب تنفر و بیزاری شخص می‌شود. از این رو در امر به معروف و نهی از منکر و دیگر رفتارهای تربیتی و اخلاقی از خواسته شده تا از روش نجوا بهره گیرد.

خداوند در آیه 114 سوره نساء نجوا و گفت‌وگوی پنهانی را یکی از روش‌های اصلاح و آشتی دادن معرفی می‌کند و از مردمان می‌خواهد برای آشتی میان مردم از این روش بهره گیرند.

5- بی‌اعتنایی

بی‌اعتنایی و بی‌توجهی به شخص می‌تواند راه دیگری برای تغییر رفتار باشد. بسیاری از مردم از این که مورد بی‌اعتنایی قرار گیرند ناخرسند می‌شوند. از این روست که هرگونه بی‌اعتنایی از سوی اطرافیان نسبت به کسانی که قهر پیشه کرده‌اند می‌تواند سودمند باشد.

در آیه 34 سوره نساء با استفاده از تاثیرگذاری این شیوه برای تغییر رفتار و نگرش افراد، از شوهر خواسته شده تا در صورت رفتار نابهنجار همسر، با بی‌اعتنایی به وی او را تسلیم کرده و ناچار به آشتی کردن نماید.

6- تنبیه

همان اندازه که تشویق در تربیت و تغییر رفتار و نگرش‌ها موثر است، تنبیه نیز از جایگاه ویژه‌ای برخوردار می‌باشد. از این رو تازیانه بشارت و انذار همواره در دست پیامبران بوده است و مردمان را به بهشت بشارت و از دوزخ انذار می‌دادند. هر چند که شمار بشارت‌ها همواره بیش‌تر از انذارها بوده است که این خود بیانگر جایگاه درجه دومی انزار و تنبیه است ولی نمی‌توان تنبیه را نادیده گرفت.
هرگاه روش‌های دیگر اصلاحی و آشتی دادن کارساز نیفتد لازم است که از روش‌های دیگری چون روش تنبیه بهره گرفت.

تنبیه باید درحد شخص و شخصیت فرد باشد.بنابراین گاهی شخص با تشر و توبیخی و یا سرزنشی به تغییر رفتار خویش می‌پردازد و گاه دیگر نیازمند تنبیهات شدیدتر می‌باشد.خداوند در آیه 34 سوره نساء تنبیه زن‌ناشزه را روشی برای واداشتن وی به تسلیم و آشتی معرفی می‌کند.

هرچند که در این آیه اختلافات زیادی از نظر برداشت و تفسیر میان مفسران وجود دارد، ولی به گمان هرگز مراد از تنبیه در این آیه زدنی نیست که ارش و خدش به بار آورد. به این معنا که هرگونه زدنی که آثاری بر بدن شخص به جا گذارد، خود جرم محسوب می‌شود و از نظر قانونی می‌بایست دیه و ارش و خسارت آن را پرداخت کند. از این رو در برخی از روایات از زدن با برگ‌های نرم و لطیف ریحان سخن به میان آمده است که خود بیانگر اندازه سخت‌گیری و زدن است که نباید به اندازه خدش و ارش برسد.

7- تعیین داور

برخی از مسایل به سبب پیچیدگی‌ها و ریشه‌دار بودن نیازمند دخالت کسانی آگاه و عالم و امین می‌باشد تا در نقش داوری و حکمیت مسایل را به سمت مسیر و صحیح هدایت کنند.

برای از میان بردن ریشه‌های اختلافات می‌بایست گاه از داورانی کمک خواست که با درایت و که با درایت و کاردانی خویش، پیوندهای گسسته را دوباره بازسازی کنند و گره‌های کور را بگشایند و راه را برای آشتی و اصلاح میان افراد فراهم آورند.

آیه 35 سوره نساء به داوری و حکمیت به عنوان یکی از راه‌های دست‌یابی به صلح و آشتی اشاره می‌کند. بنابراین باید در برخی از موارد دیگران را نیز درگیر کرد تا کارها را به سامان رسانند و مردمان را به صلح و آشتی دعوت کنند.

با آن که مسایل خانوادگی از امور حساس وخاصی است که درگیر شدن دیگران می‌تواند تاثیرات بدی به دنبال داشته باشد ولی به عنوان آخرین راهکار می‌بایست از سوی زن و شوهر مورد توجه قرار گیرد. زن و شوهری که به تعبیر قرآن برای همدیگر چونان لباس هستند که زشتی‌های یکدیگر را می‌پوشانند و موجبات آراستگی هم می‌شوند می‌بایست گاه به عنوان راهکار نهایی دست به سوی دیگران دراز کنند و اسراری را فاش کنند تا دیگران با داوری و حکمیت، مسایل فی‌مابین را حل کنند.

* زمینه‌های آشتی

البته آشتی پس از درگیری و نزاع بسادگی انجام نمی‌پذیرد و نیازمند زمینه‌هایی است تا آشتی به طور واقعی و حقیقی تحقق یابد. در این باره قرآن به برخی از زمینه‌های مهم دراین عرصه‌اشاره کرده و از مردمان می‌خواهد تا برای دستیابی به آشتی این موارد را مورد توجه قرار دهند.

برخورد نیک در برابر رفتارهای ناشایست دیگران، می‌تواند زمینه‌ساز آشتی و تبدیل دشمنی‌ها به دوستی‌ها شود که آیه ۳۴ سوره فصلت بر آن تاکید دارد.

خداوند در آیه ۱۲۸ سوره نساء چنانکه گذشت، عفو و اغماض و تاکید بر عواطف و احساسات و احسان را زمینه‌ساز مصالحه و آشتی بر می‌شمارد؛ زیرا جمله « و احضرت الانفس الشح» حکایت دارد که مصالحه عنوان شده در آیه منوط به گذشت شخصی هریک از زن و شوهر از برخی از حقوق خود و ترک بخل و حرص است.

آیه ۴۰ سوره شوری نیز عفو و اغماض از خطای دیگران را زمینه‌ساز آشتی و رفع کدورت‌ها می‌داند و از مردمان می‌خواهد هر چند که بدی را می‌توان با بدی پاسخ داد ولی گاهی با چشم پوشی می‌توان گام‌های بلندتری به سوی تقوا و مغفرت و رحمت الهی برداشت و به مقامات انسانی دست یافت و از پاداش و اجر خاص الهی برخوردار شد.

تقوا و پرهیزکاری از دیگر ویژگی‌هایی است که زمینه‌ساز آشتی میان افراد می‌شود؛ زیرا ترس از خداوند و خشم او موجب می‌شود تا انسان به خود آید و به جای درگیری و جنگ و قهر به سوی آشتی و صلح گرایش یابد.(انفال آیه ۱)

البته قصد و نیت افراد نیز بسیار موثر و تاثیرگذار است؛ بنابراین باید به قصد و نیت افراد در اصلاحگری و آشتی دادن توجه ویژه مبذول داشت؛ زیرا اگر نیت خیرخواهانه و اخلاصی وجود نداشته باشد، کمتر می‌توان امید آشتی و صلح را داشت.(بقره آیه ۲۲۸) از این روست که خداوند خیرخواهی داوران تحکیم در آشتی دادن را یکی از اسباب سازگاری آنان و گرایش هر دو طرف به آشتی می‌داند.(نساء آیه ۳۵)

برخی از اختلافات و نزاع‌ها نیازمند پادرمیانی و میانجی‌گری دیگران دارد. آیه ۳۵ سوره نساء با توجه به این مشکلات و دشواری هاست که خواهان حکمیت کسانی است که دارای اخلاص و قصد خیر می‌باشند تا میان افراد بویژه زن و شوهر آشتی برقرار سازند.

گاه افراد در شرایطی نیستند که بتوان امید داشت تا شتاب آمیز به سوی آشتی بروند و دست در دست دیگری بگذارند. از این رو لازم است تا فرصتی برای اندیشه و تفکر و نیز بازسازی رفتارها و شرایط به دیگران داده شود.

در مسئله اختلاف زناشویی نیز دوران عده که چهارماهی به طول می‌انجامد فرصتی است تا زن و شوهر به درک درستی دست یابند و شرایط و مقتضیات خویش را سبک و سنگین کنند و به سوی آشتی و صلح گرایش یابند.(بقره آیه ۲۲۸)

از نظر قرآن بخل و عدم گذشت (نساء آیه ۱۲۸) و پیروی از شیطان و گام‌ها و توطئه هایش (بقره آیه ۲۰۸) و تجاوزگری (حجرات آیه ۹) مهم‌ترین موانع در راه آشتی است که می‌بایست به هر شکلی از میان برداشته شود تا امکان آشتی فراهم آید.

* مسئولیت‌های دیگران

از نظر قرآن به سبب اهمیت و ارزش آشتی و اصلاح، دیگران نیز مسئول دانسته شده‌اند و از آنان نیز خواسته شده تا برای اصلاح و آشتی دادن تلاش و کوشش کنند. آیه ۲۲۴ سوره بقره و نیز ۱ سوره انفال و ۹ و ۱۰سوره حجرات، به مسئولیت مومنان برای آشتی میان خود با دیگران و نیز آشتی دادن میان برادران دینی و خویشان ‌اشاره می‌کند و از آنان می‌خواهد تا با از میان برداشتن زمینه‌های درگیری و اختلاف ، آشتی را در جامعه نهادینه سازند.

در این میان خویشان زن و شوهر در صورت بروز اختلاف میان آن دو، از همه مسئول‌تر هستند و آیه ۳۵ سوره نساء تبیین می‌کند که خویشان موظف و مسئول هستند تا در مسیر آشتی میان زن و شوهر گام بردارند و از تلاش باز نایستند.

از روایتی که از معصومان در مجمع البیان ذیل آیه آمده است به دست می‌آید که دولت و حکومت اسلامی نیز مسئول است تا داوری را برای حل اختلافات بویژه زن و شوهر معرفی و تعیین کند؛ زیرا آشتی و الفت دل‌های مومنان پس از عداوت و جدایی ، نه تنها موجبات همگرایی را فراهم می‌آورد بلکه موجب می‌شود تا نعمت‌های الهی به فرد و جامعه سرازیر شود و مردمان از آن بهره‌مند گردند.(آل عمران آیه ۱۰۳ و انفال آیه ۶۳)

به هر حال آشتی ارزش و فضیلت انسانی است که می‌بایست در دستور کار قرار گیرد و اجازه داده نشود تا با قهر و ادامه درگیری، کینه‌ها شتری شده و مانند دمل و چرک، فرد و جامعه را بیمار کند و واگرایی و اختلافات را در جامعه دامن زند.

خوانده شده 1123 مرتبه