انسانها موجودی اجتماعی آفریده شده و به یكدیگر محتاجند و نمیتوانند جدای از دیگران زندگی كنند، قرآن كریم میفرماید: «ای مردم ما شما را از یك مرد و زن آفریدیم و شما را گروه گروه و قبیله قبیله قرار دادیم تا بتوانید همدیگر را بشناسید.» (حجرات/۱۳).
پس باید با دیگران در ارتباط بود و بعضی را به عنوان دوست انتخاب نمود، زیرا انسان اگر دوست نداشته باشد غریب است، علی علیه السلام میفرماید: «غریب كسی است كه دوستی برای خود نداشته باشد.»[۱] پس غریب آن نیست كه دور از وطن باشد، بلكه اگر كسی در وطن خود باشد اما دوست و همنشین نداشته باشد او غریب است، در جای دیگر باز میفرماید: «عاجزترین مردم كسی است كه از بدست آوردن یك دوست عاجز باشد».[۲]
راهنمای دوست یابی
برای به دست آوردن دوست، شیوههای اخلاقی وجود دارد كه در قرآن كریم و در روایات به آن اشاره شده است در این بخش ده شیوه از شیوههایی كه باعث جذب دوستان نیك میشود بیان خواهد شد، این شیوههای اخلاقی باید در خود اشخاص وجود داشته باشد و خود مزین به آنها باشند تا موجب جذب دوستان خوب شوند.
داشتن ایمان و عمل صالح:
قرآن كریم میفرماید: وَ الْعَصْرِ * إِنَّ الْإِنْسانَ لَفِی خُسْرٍ * إِلاَّ الَّذِینَ آمَنُوا وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ، قسم به زمان كه انسانها در زیان میباشند، مگر گروهی كه ایمان داشته باشند و كارهای شایسته انجام دهند.
احترام متقابل:امام محمد باقر علیه السلام میفرمایند: یاران خود را بزرگ بشمارید و به آنها احترام بگذارید.[۳]
احسان و نیكی:قرآن كریم میفرماید: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُ بِالْعَدْلِ وَ الْإِحْسانِ، خداوند انسانها را فرمان میدهد كه با عدالت و نیكوكاری با یكدیگر برخورد كنند(نحل/۹۰).
اخلاق خوب و خوش خلقی:این صفت اگر در انسان باشد باعث میشود دوستان انسان زیاد شوند، روزی زیادتر گردد و كینهها برطرف شود.
امام باقر علیه السلام فرمودهاند: «ترش رویی با مردم دشمنی ببار میآورد»[۴]
حس قدر دانی و سپاس:
وجود این حس در انسان جذب محبت و الفت با دیگران را در بر دارد. در روایات وارد شده است: «من لم یشكر المخلوق لم یشكر الخالق» كسی كه زبان تشكر از مخلوق نداشته باشد از خالق خود هم تشكر نخواهد كرد.
صبر و بردباری:
قرآن كریم در آیات زیادی مسلمانان را دعوت به صبر و بردباری نموده است تا جایی كه درمان بسیاری از دردها را كمك گرفتن از صبر میداند: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ، ای مؤمنان (در مشكلات) از نماز و صبر كمك بجویید(بقره/۱۵۳). علی علیه السلام میفرماید: بردباری و استقامت در كارها داشته باشید، كه صبر نسبت به ایمان همچون سر است نسبت به تن، تن بی سر فائده ندارد و ایمانی كه صبر نداشته باشد بی نتیجه است.[۵]
امانت داری:
در قرآن كریم خداوند میفرماید: إِنَّ اللَّهَ یَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَماناتِ إِلى أَهْلِها، با خداوند متعال فرمان میدهد كه امانتها را به صاحبانشان برگردانید(نساء/۵۸).
امام صادق علیه السلام ضمن چند توصیه اخلاقی به اداء امانت اشاره میكنند و میفرمایند: پیامبر نیز به این توصیهها اشاره كرده است،امانت را به صاحبش برگردانید چه صاحبش بد باشد یا خوب، حتی رسول خدا صلی الله علیه وآله دستور میدداد كه سوزن نخ را نیز به صاحبش بدهید.[۶]
خوش بینی:
قرآن كریم میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اجْتَنِبُوا كَثِیراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ، از گمانهای بد و سوء ظنها در حق یكدیگر دوری كنید كه برخی گمانها (باطل و بی حقیقت) و گناه میباشد(حجرات/۱۲).
پرهیز از سرزنش و ملامت و بد زبانی:
قرآن كریم عیب جویی و بد زبانی را مورد سرزنش قرار داده است و میفرماید: وَیْلٌ لِكُلِّ هُمَزَةٍ لُمَزَةٍ، وای بر هر عیبجوی هرزه زبان(همزه/۱).
امام صادق علیه السلام فرمودهاند: دشنام دادن و بد زبانی و هرزه گویی از نشانههای نفاق و دو رویی است.[۷]
ابن نعمان حعفی گوید: امام صادق علیه السلام دوستی داشت كه آن حضرت هركجا میرفت او هم همراه امام صادق علیه السلام بود و از حضرت جدا نمیشد، روزی در بازار كفاشها میرفتند و این مرد غلامی داشت كه پشت سر آن دو حركت میكرد، ناگهان آن مرد به پشت سر خودمتوجه شد و غلام را سه بار صدا زد ولی غلام را ندید، چون بار چهام نگاه كرد و او را دید، گفت: ای زنازاده، كجا بودی؟
امام صادق علیه السلام دست خود را بلند كرده و به پیشانی خود زد و فرمود: «سبحان الله آیا به مادرش نسبت ناروا میدهی؟ من تصور میكردم تو اهل پارسایی و پرهیزگاری میباشی و اكنون مشاهده كردم كه پارسایی نداری. گفت: قربانت گردم، مادرش اهل سند[۸] و مشرك میباشد.
امام صادق فرمود: ایا نمیدانی كه هر ملتی برای خود نكاحی دارند (و قانون ازدواج آنها از نظر اسلام امضاء شده است)؟ از من دور شو.
راوی حدیث گوید: دیگر آن شخص را ندیدم كه با حضرت راه برود تا وقتی كه مرگ میان آنها جدایی انداخت.[۹]
پرهیز از جدال و كشمكشهای بینتیجه:
علی علیه السلام فرمودهاند: «كسیكه به آبروی خود علاقهمند است باید بحثهای لجاجت آمیز با مردم را ترك كند.[۱۰]
ویژگیهای دوست خوب
یكی از زمینههای ترقی و پیشرفت انسان همنشین و دوست خوب میباشد كه عامل خوبی برای سوق دادن فرد و جامعه به سوی كارهای نیك و سعادت و تكامل است.
«همنشین تو به زتو باید تا تو را عقل و دین بیفزاید»
از نظر علمی و عملی با تجربههای فراوان ثابت شده است كه انسان از ناحیه دوست و معاشر تحت تأثیر قرار میگیرد.
دوست بد اصالت خانوادگی انسان را نیز تحت تأثیر قرار میدهد. نمونه بارز و آشكار آن فرزند حضرت نوح میباشد، كه با بدان بنشست و خاندان نبوتش را گم كرد، ولی سگ اصحاب كهف چند روزی با نیكان گشت و آن شد.
در قرآن و روایات به ویژگیهای یك دوست خود اشاراتی رفته است كه به بیان برخی از آنها میپردازیم.
۱- تقوا و پرهیزگاری
در قرآن كریم میفرماید: «ان اكرمكم عند الله اتقیكم» گرامیترین شما نزد خداوند پرهیزگارترین شما میباشد(حجرات/۱۳). و در جای دیگر قرآن كریم میفرماید: الاخلاء یومئذ بعضم ببعض عدو الا المتقین، دوستان در آن روز دشمن یكدیگرند مگر پرهیزگاران(زخرف/۶۷).
۲- علم و دانش
علی علیه السلام میفرمایند: «اگر با دانشمندان مجالست داشته باشی به سعادت میرسی» قرآن كریم میفرماید: لا تقف ما لیس لك به علم، از آنچه به آن آگاهی نداری پیروی نكن(اسراء/۳۶). قرآن پیروی از غیر علم را جایز نمیداند. پیروی و دوستی با جاهل نیز پیروی از غیر علم است.
۳- عقل و خرد
علی علیه السلام در این زمینه می فرمایند: «علیك بمقارنه ذی العقل» بر تو باد نزدیك بودن با كسی كه صاحب خرد و عقل میباشد.
باز حضرت در این زمینه میفرمایند: «آبادانی قلبها در معاشرت كردن با صاحبان خرد میباشد.»
۴- راستگوئی و اعتماد
قرآن كریم میفرماید: یا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ كُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ، ای كسانی كه ایمان آوردهاید از (مخالفت فرمان) خدا بپرهیزید و با صادقان باشید(توبه/۱۱۹).
امام كاظم علیه السلام در ضمن حدیثی كه اوقات زندگی را تقسیم مینمیند، میفرمایند: «یك زمانی هم در زندگی روزمره خود جهت معاشرت كردن با برادر دینی خود قرار ده البته منظور آن كسی است كه مورد اعتماد باشد كه عیوب انسان را به انسان معرفی مینماید».
[۱]- نهج البلاغه، صبحی الصالح، نامه ۳۱، بخش ۱۱۱.
[۲]- همان، كلمات قصار، كلمه ۱۲.
[۳]- اصول كافی، ج۴، ترجمه سید جواد مصطفوی، ص۴۵۰ «عظموا اصحابكم و وقّروهم»
[۴]- الانقباض مكسبه للعداوه؛ اصول كافی، ج۲، باب حسن المعاشره، و ج۴، ترجمه سید جواد مصطفوی، ص۴۵۰.
[۵]- نهج البلاغه، كلمات قصار/۸۲.
[۶]- اصول كافی، ج۲، كتاب معاشره، ح۵.
[۷]- «ان الفحش و البذاء و السلاطه من النفاق» اصول كافی، باب البذاء(بدزبانی).
[۸]- «سند» سرزمین هند میباشد.
[۹]- اصول كافی، ج۲، باب البذاء (بدزبانی).
[۱۰]- «من ضن بعرضه فلیدع المراء»، نهج البلاغه، كلمات قصار، ۳۶۲.
منبع: دفتر پاسخ به پرسشهای قرآنی مرکز آموزش تخصصی تفسیر و علوم قرآن