از نظر قرآن، امت اسلام باید امت وسط و سرمشق و شاهد بر بشریت و مردمان باشد؛ خدا بصراحت میفرماید: و بدين گونه شما را امتى ميانه قرار داديم تا بر مردم گواه باشيد و پيامبر بر شما گواه باشد.(بقره، آیه 143)
رفتار اجتماعی میان مردم را میتوان به سه گانه: عدالت تقابلی و مثلی(بقره، آیه 194)، احسان عفو و گذشت(بقره، آیه 237) و احسان اکرامی ایثاری(حشر، آیه 9؛ فرقان، آیه 72؛ انسان، آیات 8 و 9) تقسیم کرد، ولی مسلمانی که باید شاهد مردمان و سرمشق آنان باشد، مسلمانی است که در سطح سوم روابط اجتماعی خود را قرار میدهد؛ زیرا بعثت پیامبر(ص) به عنوان شاهد بر امت اسلام، برای دستیابی به سطح سوم در نهایت تمامیت کمالی آن است؛ چنانکه خود میفرماید: إِنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ من جز برای اتمام مکارم اخلاقی برانگیخته نشدهام.(بیهقی، احمد بن حسین، السنن الکبری، ج 10، ص 323، بیروت، دار الکتب العلمیة، چاپ سوم، 1424ق.)
بر این اساس، رفتار اجتماعی مسلمانان میبایست در سطح سوم مورد بررسی قرار گیرد و کسی که مدعی اسلام و مسلمانی است باید اهل مکارم اخلاقی باشد تا به خدای اکرم که قرآن را به انسان تعلیم داده، تقرب جوید و با او در این سطح همنشین شود.
از مهمترین ویژگیهای مسلمانی در رفتار اجتماعی از نظر قرآن میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. اعتدال و میانهروی: چنانکه گفته شد، امت اسلام، امت وسط (میانه) است که به دور از افراط و تفریط عمل و رفتار میکند.(بقره، آیه 143) خدا بارها مسلمانان را به این صفت ستوده و از آنان خواسته تا این گونه باشند(طه، آیه 135)؛ خدا در جایی دیگر مسلمانان را به مقتصد ستوده است(فاطر، آیه 32)؛ زیرا مراد از «الكتاب» همان، قرآن و منظور از «الّذين اصطفينا» مسلمانان است که خدا آنان را به «مقتصد» بودن ستوده است. پس مسلمانان در عمل به قرآن، به صفت اعتدال و ميانهروى میرسند (الميزان، ج 17، ص 46- 47؛ التبيان، ج 8، ص 429 - 430)؛ زیرا قرآن به اعتدال دعوت کرده و آموزههای قرآنی این صفت را در آنان ملکه بلکه مقوم هویتی و ذاتی آنان میسازد و این گونه مسلمان را ازهر گونه رفتار افراطی و تفریطی دورنگه میدارد.
2. اکرام و ایثارگری: ازدیگر ویژگیهای مسلمانی آن است که از چیزهای مورد نیاز ضروری خویش میگذرد تا به دیگری یاری رساند؛ یعنی از لقمه نان و قطره آبی که جانش بدان بسته است، برای حفظ حیات دیگری میگذرد و خود را به خطر میافکند تا دیگری حفظ شود.(انسان، آیات 8 و 9؛ حشر، آیه 9) اصولا حضور مجاهدان در میدان جهاد که همراه با انفاق مالی و دل کندن از آن و سپس جان کندن از خود برای امنیت امت است، خود گواهی روشن از ایثارگری و مقام اکرام آنان است. آنان مال و جان خویش را با خدا معامله میکنند و خریدار خدا و بهشت آفرین هستند.(توبه، آیه 111)
3. پرهیز از بهتان و سخن گفتن درباره آن: مسلمان نه تنها بهتان نمیزند، بلکه وقتی بهتان را میشنود، اصلا به آن گوش نمیدهد و سخنی درباره آن، جز «سبحان الله» نمیگوید تا این گونه فضا را پاک و پاکیزه سازد؛ زیرا بهتان سخن ناروا در حق کسی است که وقتی انسان میشنود، دچار بهت و حیرت میشود؛ زیرا انتظار ندارد کسی درباره مسلمانی سخنی زشت و اتهام سنگین و ناروایی وارد سازد. از همین رو مسلمان در برابر تهمتهاى جنسى و شایعات بىاساس علیه یکدیگر، با اظهار تعجّب از آنها، خود را از ورود به این مباحث بر حذر میدارد و به خدای سبحان پناه میبرد که پاک و منزه از هر عیب و نقصی است.(نور، آیه 16) باید توجه داشت که واکنش مسلمان در برابر بهتان با عبارت «سبحانك» كنايه از تعجّب شدید و دور از انتظار(تفسير التحرير والتنوير، ج 9، جزء 18، ص 180) و پرهیز از ورود به این ساحت با عبارت: مَا يَكُونُ لَنَا أَنْ نَتَكَلَّمَ بِهَذَا؛ براى ما سزاوار نيست كه در اين موضوع سخن گوييم.(نور، آیه 16)
4. طرد اجتماعی عصیانگران اجتماعی: در هر اجتماعی گروهی برخلاف قوانین یا فرمانهای رهبری و منافع عمومی نه فردی رفتار میکنند و در این ساحات تخلفاتی دارند؛ از نظر قرآن یکی از راههای تنبیه و مجازات این افراد این است که آنان را از خود طرد کرده تا در شرایطی قرار گیرند که ناچار به اصلاح رفتار و عمل اجتماعی خویش باشند(توبه، آیه 118)؛ چرا که مراد از «على الثّلاثة» متخلّفان غزوه تبوك است كه به امر رسول خدا (صلی الله علیه و آله)مسلمانان با آنان قطع رابطه كردند و آنها در شرایطی سخت قرار گرفته و ناچار به توبه شدند و از کرده و رفتار تخلفآمیز خویش پشیمان شدند و به اصلاح آن پرداختند. (مجمعالبيان، ج 5- 6، ص 100- 102؛ روحالمعانى، ج 7، جزء 11، ص 60)
5. رازداری امنیتی: از دیگر برخوردهای اجتماعی مسلمان در میان امت آن است که رازهای امنیتی مسلمانان و امت و دولت اسلامی را حفظ و صیانت کنند و در اختیار دشمن نگذارند(انفال، آیه27)؛ زیرا شأن نزول آيه مربوط به فاش شدن اسرار مسلمانان از سوى برخى مسلمانان صدر اسلام است که خدا از این عمل نهی کرده است. (الكشاف، ج 2، ص 214؛ مجمعالبيان، ج 3- 4، ص 824) از نظر قرآن، صیانت از اخبار و اطلاعات امت یک اصل اساسی در رفتار اجتماعی مسلمانان است و آنان نمیبایست به گونهای عمل یا رفتار کنند که اخبار و اطلاعات آنان در اختیار دشمنان قرارگیرد.(فتح، آیه 27؛ آلعمران، آیه 154؛ محمد، آیه 31) باید یادآور شد که مراد از «اخبار» در آیه اخیر همان اسرار امت است. (مجمعالبيان، ج 9-10، ص 161)
6. ثبات قدم و استقامت با رهبری: مسلمان کسی است که مطیع اوامر الهی و فرمانهای رهبری ولایی الهی است.(آلعمران، آیات 31 و 32) ودر این راه گامبهگام با رهبری حرکت کرده و استقامت میورزد و به کژی نمیرود و علیه رهبری طغیان نمیکند.(هود، آیه 112) از نظر قرآن امت واقعی مورد عنایت الهی قرار گرفته و خدا با امدادهای غیبی آنان را در شرایطی قرار میدهد که ثبات قدم یابند.(انفال، آیه 11)
7. اسوه بشریت: مسلمانان باید بهعنوان یک امت میانهرو، چنان عمل و رفتار داشته باشند که سرمشق بشریت قرار گیرند و آنان بخواهند برای سعادت دنیوی خویش دست کم، رفتار مسلمانی را سرمشق خویش قرار دهند.(بقره، آیه 143)
8. سرمشقگیری از اسوههای الهی: مسلمان کسی است که با بهرهگیری از اسوههای الهی از جمله پیامبر(احزاب، آیه 21)، معصومان(انسان، آیات 8 تا 10؛ احزاب، آیه 3؛ آلعمران، آیه 61)، حضرت ابراهیم(ممتحنه، آیات 4 و 6)، پیروان حضرت ابراهیم(همان)، حضرت اسماعیل(بقره، آیات 198 و199)، حضرت مریم(تحریم، آیات 11 و12) و حضرت آسیه(همان) فلسفه و سبک زندگی خود را شکل میدهد؛ زیرا انسان برای اینکه در مسیر حق و حقیقت قرار گیرد و استقامت ورزد و ثبات قدم داشته باشد به کسانی نیاز دارد که پیشگام در این عرصه بوده و توانستهاند به سلامت به مقصد و مقصود برسند. این سرمشقها به انسان انگیزه حرکت و استقامت میدهند و به آینده امیدوار میسازند. نوع تعاملات این سرمشقهای الهی میتواند رفتار مسلمانان را با یکدیگر سازندهتر و قابل قبولتر سازد. بر این اساس، مسلمانی به این است که نهتنها به عقل خویش بلکه به عقل علمی و عملی دیگران نیز توجه داشته و از مشاوره مستقیم و غیرمستقیم آنان بهرهمند شود.
9. مشورتگیری: اصولا مشاوره به معنای تبادل اطلاعات و تجربیات، یکی از مهمترین ابزارهای سازنده در روابط اجتماعی است؛ زیرا مشاوره و شورا با یکدیگر، به معنای استفاده از عقول و تجربیات و علوم دیگران است تا انسان کاری را خود تجربه نکند و یا گرفتار چرخه آزمون و خطا نشود. از همینرو در روابط اجتماعی مسلمانان به شورا بسیار توجه و اهتمام شده است؛ خدا میفرماید: وَأَمْرُهُمْ شُورَى بَيْنَهُمْ؛ آنان در امور اجتماعی خودشان با هم شور و مشورت میکنند.(شوری، آیه 38) البته پیامبر(ص) برای اینکه امر مشاورت و شورا در میان امت نهادینه شود، خود نیز از سوی خدا مأمور به آن بود.(آلعمران، آیه 159)
10. انفاق و صدقه: مسلمان همانطوری که اهل نماز به پیشگاه خدا است، اهل انفاق و صدقات مالی به شکل واجب و مستحب به دیگران هم است. بنابراین، مسلمانی تنها به نماز و روزه نیست، بلکه به انجام اعمال اجتماعی و خیرات به دیگران در قالب انفاقات و صدقات است.(بقره، آیات 2 و3؛ توبه، آیه 103)
11. قرضالحسنه: مسلمانان افزون برپرداخت انفاقات واجب از جمله زکات و خمس، موظف هستند تا در رفتار اجتماعی، به یکدیگر وام نیک و قرض بیبهره و سود بدهند، نه قرض ربوی.(بقره، آیه 254؛ حدید، آیات 11 و 18؛ تغابن، آیه 17)
12. عدالت: مسلمان عدالت را به تمام معنا رعایت میکند. بر این اساس تلاش میکند تا هر چیزی را در جای حقی قرار دهد که خدا برای آن تعریف و مشخص کرده است. در همین رابطه سهم هرکسی را میشناسد و آن را در قالب عدالت، اجرایی و اقامه میکند. از همینرو خدا آنان را بهعنوان قوامین بالقسط میستاید.(مائده، آیه 8؛ نساء، آیه 135؛ حدید، آیه 25) اقامه عدالت هدف بعثت پیامبران است تا همگان از مسلمان و غیرمسلمان از حقوق الهی خویش بهرهمند شوند.(حدید، آیه 25)
13. پرهیز از تنبلی: مسلمان پر سعی و تلاش است و میکوشد تا در زندگی دنیوی بهگونهای عمل کند تا هم خود سعادتمند شود و هم دیگران؛ چنانکه سعادت اخروی خویش را اینگونه تضمین میکند. بر همین اساس، همانطوری که در میدان جهاد و صیانت از امنیت حضور دارد و از تنبلی و سستی بیزار است(نساء، آیات 71 وتا 73 و 95)، در مسائل اجتماعی نیز اهل حضور و در مسائل اقتصادی اهل کوشش و تولید و انفاق از سرمایه و دستاوردهای خویش و مانند آنها است که در آیات بسیاری به آن اشاره شده است.(فتح، آیه 29)
14. حمایت و دفاع از مظلوم و مستضعف: مسلمانی به این است که انسان به دفاع از مظلوم و مستضعف چه مسلمان و چه غیرمسلمان بپردازد و در این راه به جهاد و جنگ برود و جان و مال را برای آن هزینه کند؛ زیرا دفاع از مظلوم و مستضعف در برابر ظالم و مستکبر واجب شرعی و وظیفه اخلاقی و انسانی است.(نساء، آیه 75)
15. اجتناب از ظلم: مسلمانی به این است که ازهرگونه ظلم از شرک(لقمان، آیه 11) گرفته تا ظلم به مال و ناموس و عرض و جان دیگران اجتناب کند. از همین رو در اسلام همانطور که قتل بیگناهان حرام است(اسراء، آیه 33)، همچنین تهمت و بهتان(نور، آیه 11 تا 15)، زنا و تعرض به ناموس دیگران(اسراء، آیه 31)، مال یتیمخوری(اسراء، آیه 34)، کمفروشی و گرانفروشی(اسراء، آیه 35؛ مطففین، آیات 1 و 2)، عهدشکنی(اسراء، آیه 34)، غیبت کردن، مسخره کردن(حجرات، آیه 11) و مانند آنها حرام است؛ زیرا اینها همه از مصادیق ظلم به دیگران است.