emamian

emamian

در طب سنتی ایرانی، اعتقاد بر این است که مو، آینه‌ای از وضعیت داخلی بدن است. به عبارت دیگر، سلامت مو وابسته به سلامت اندام‌هایی همچون کبد، معده، کلیه و میزان تعادل اخلاط در بدن است.

 بر اساس این دیدگاه، ریزش مو ممکن است ناشی از غلبه یکی از اخلاط چهارگانه (صفرا، سودا، بلغم و دم) باشد. برای مثال، غلبه سودا یا خشکی بیش از حد بدن یکی از دلایل رایج در ریزش موی مزمن به شمار می‌رود.

در کنار آن، کم‌خونی، ضعف گوارش، یبوست مزمن، تغذیه ناسالم، مصرف غذاهای صنعتی و فست‌فود، کم‌خوابی، اضطراب و حتی استفاده مکرر از رنگ موها نیز می‌تواند در تشدید این وضعیت مؤثر باشد.

اصلاح مزاج، اولین گام در درمان

 درمان ریزش مو در طب سنتی معمولاً با اصلاح مزاج آغاز می‌شود. شناخت مزاج فردی (گرم، سرد، خشک، تر) نقش مهمی در انتخاب نوع درمان دارد. متخصص طب سنتی پس از معاینه و تعیین مزاج، برنامه‌ای جهت تعدیل مزاج و پاکسازی بدن از مواد زائد ارائه می‌دهد.

برای مثال، افرادی با مزاج سرد و خشک ممکن است با مصرف خوراکی‌های گرم وتر مانند عسل، خرما، روغن زیتون، و دم‌نوش‌هایی، چون زنجبیل و دارچین به تعادل مزاج برسند. در مقابل، افرادی با مزاج گرم و خشک ممکن است نیاز به مصرف خوراکی‌هایی با طبع خنک‌تر مانند شیره توت، کاهو با سکنجبین و دم‌نوش عناب داشته باشند.

روغن‌مالی، یکی از روش‌های مؤثر بیرونی

یکی از روش‌های رایج و مؤثر در درمان ریزش مو در طب سنتی، استفاده از روغن‌های گیاهی برای تقویت مو و تغذیه پوست سر است. روغن‌های پیشنهادی بسته به مزاج فرد متفاوت است، اما برخی از روغن‌های پرکاربرد عبارتند از:

روغن مورد: دارای خاصیت ضدالتهاب و تقویت‌کننده فولیکول مو است.

روغن سیاه‌دانه: سرشار از آنتی‌اکسیدان و مواد مغذی بوده و به کاهش ریزش کمک می‌کند.

روغن بادام تلخ: موجب افزایش گردش خون در پوست سر شده و در تقویت پیاز مو مؤثر است.

روغن کرچک: غلیظ و مغذی است و برای موهای ضعیف و شکننده توصیه می‌شود.

روغن زیتون بکر: یک مرطوب‌کننده طبیعی برای پوست سر خشک است.

مسعود پزشکیان که به منظور ادای احترام به شاعر و متفکر بزرگ مسلمان به شهر لاهور سفر کرده بود، دیداری کوتاه با محمد نواز شریف رئیس حزب مسلم لیگ داشت.

در این دیدار، محمد نواز شریف در سخنانی با اشاره به حملات اخیر رژیم صهیونیستی، ایستادگی ملت ایران را ستود و گفت: ما در کنار جمهوری اسلامی ایران هستیم و در آینده نیز قوی‌تر از همیشه خواهیم ایستاد. ملت ایران با مقاومت خود نه‌تنها از کشورشان دفاع کردند، بلکه چهره‌ای نو و سربلند از ایران به نمایش گذاشتند. این مقاومت، تنها مقابله با یک رژیم نبود، بلکه مواجهه‌ای شجاعانه با قدرت‌های جهانی بود. مردم ایران با ایستادگی خود تاریخ پرافتخار هزاران ساله‌شان را زنده کردند. ما در پاکستان، این مقاومت را موجب عزت و افتخار خود می‌دانیم.

وی افزود: حضور من در فرودگاه برای استقبال از رئیس‌جمهور ایران، تقدیر از همین استقامت بزرگ است. پاکستان نه فقط همسایه، بلکه برادر جمهوری اسلامی ایران است و ما علاقمند به توسعه و تحکیم روابط در همه زمینه‌ها هستیم.

پزشکیان نیز در این دیدار در سخنانی با قدردانی از حمایت‌ها و همراهی مردم پاکستان اظهار داشت: اگر مسلمانان جهان متحد باشند، رژیم صهیونیستی دیگر قادر نخواهد بود ملت‌های مستقل را به‌طور جداگانه هدف قرار دهد. ما باید توان علمی، صنعتی و کشاورزی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم و با ایجاد یک بلوک متحد، نیازهای امت اسلامی را خودمان تأمین کنیم.

رویترز به نقل از پنج منبع آگاه نوشت که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا مصرانه به‌دنبال متقاعد کردن جمهوری آذربایجان و تعدادی دیگر از متحدان واشنگتن در آسیای مرکزی به پیوستن به توافقات عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی است.

به ادعای این منابع، حالا آنکه جمهوری آذربایجان و تمام کشورهای آسیای مرکزی پیش از این روابط دیرینه‌ای با اسرائیل داشته و این بدان معناست که گسترش توافقات «آبراهام» با گنجاندن آنها تا حد زیادی نمادین خواهد بود و بر تقویت روابط در حوزه‌هایی همچون تجارت و همکاری نظامی تمرکز خواهد داشت.

رویترز در ادامه نوشت: نسخه اولیه توافقات «آبراهام» که در سال‌های ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱ در دوره نخست ریاست جمهوری ترامپ، بین اسرائیل و چهار کشور با اکثریت مسلمان در خاورمیانه و آفریقا منعقد شد، بر عادی‌سازی روابط دیپلماتیک با اسرائیل پس از میانجی‌گری آمریکا تمرکز داشت.

با این حال، افزایش شمار شهدا در نوار غزه و مسدودسازی ورود مواد غذایی و کمک‌های بشردوستانه به این باریکه و استفاده رژیم صهیونیستی از غذا به عنوان سلاح و تداوم عملیات‌های نظامی در غزه، خشم جهان عرب را برانگیخته و تلاش‌های مذبوحانه ترامپ برای اضافه کردن کشورهای مسلمان بیشتر به توافقات آبراهام را پیچیده ساخته است.

جنگ غزه که تاکنون به شهادت بیش از ۶۰ هزار فلسطینی از جمله ده‌ها زن و کودک منجر شده است، خشم جامعه بین‌الملل را نیز برانگیخته است. کشورهای کانادا، فرانسه و انگلیس در روزهای اخیر برنامه خود را به رسمیت شناختن کشور مستقل فلسطین اعلام کرده‌اند.

همچنین به گفته سه منبع، یکی از مسائل بحث‌برانگیز، مناقشه آذربایجان با کشور همسایه با ارمنستان است چرا که دولت ترامپ توافق صلح بین این دو کشور واقع در منطقه قفقاز را پیش‌نیاز پیوستن به توافقات عادی سازی می‌داند.

به گفته منابع مذکور، در حالی که مقامات دولت ترامپ به طور علنی به چندین گزینه احتمالی ورود به توافقات عادی‌سازی اشاره کرده‌اند، مذاکرات حول محور باکو در بین منسجم‌ترین و جدی‌ترین‌هاست. به ادعای دو منبع، توافق احتمالی ظرف چند ماه یا حتی چند هفته قابل دستیابی است!

مسعود پزشکیان، رئیس‌جمهور کشورمان، در رأس هیئتی عالی‌رتبه از مقامات اقتصادی و سیاسی، صبح امروز (شنبه،11 مرداد) در آغاز سفری دو روزه و رسمی، تهران را به مقصد اسلام‌آباد ترک کرد. این سفر که به دعوت رسمی «شهباز شریف»، نخست‌وزیر پاکستان و با هدف گسترش روابط دوجانبه در حوزه‌های اقتصادی، مرزی و امنیتی انجام گرفت.
ایران نقش کلیدی در پیوند راهبردی راه ابریشم به اروپا ایفا می‌کند‌پزشکیان پیش از ترک تهران، با اشاره به سابقه روابط دوستانه و برادرانه دو کشور، اظهار داشت: در جریان تجاوز ناجوانمردانه و خلاف همه قوانین بین‌المللی که از سوی رژیم صهیونیستی و آمریکا علیه خاک عزیزمان صورت گرفت، پاکستان از نخستین کشورهایی بود که به‌صراحت این تجاوز را محکوم کرد. مجلس این کشور نیز با موضع‌گیری قاطع، آمادگی کامل خود را برای حمایت از تمامیت ارضی جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد.
وی ضمن قدردانی از پیگیری‌ها و سفرهای مسئولان پاکستانی در همین زمینه، تأکید کرد: در این سفر، تلاش خواهیم کرد سطح روابط را در حوزه‌های تجارت مرزی، بازارهای مشترک، حمل‌ونقل جاده‌ای، هوایی و دریایی، عمیق‌تر و گسترده‌تر کنیم؛ به‌ویژه آنکه ایران می‌تواند از طریق پاکستان به پروژه راه ابریشم جدید که میان چین و پاکستان در حال اجراست، متصل شود. این اتصال، زمینه‌ساز پیوند این مسیر راهبردی به اروپا از طریق ایران خواهد بود.تجارت ۱۰ میلیارد دلاری؛ هدف جدید روابط اقتصادی تهران و اسلام‌آبادرئیس‌جمهور با اشاره به سطح کنونی مناسبات اقتصادی تهران و اسلام‌آباد افزود: در حال حاضر، ارتباطات تجاری خوبی میان دو کشور برقرار است. هدف‌گذاری ما ارتقای این روابط به سطح ۱۰ میلیارد دلار است. همچنین در این سفر، درباره مسائل امنیتی و مرزی گفت‌وگو خواهیم کرد، چرا که امنیت منطقه برای هر دو کشور اهمیت راهبردی دارد. تلاش می‌کنیم با هماهنگی‌های دوجانبه، امنیت مرزها را تقویت کرده و ثبات منطقه‌ای را تحکیم بخشیم.
لاهور،‌ اولین مقصد پزشکیان در سفر به پاکستان در اولین بخش از این سفر رئیس جمهور و هیئت همراه با استقبال رسمی خانم نوازشریف سروزیر ایالت پنجاب و سردار سلیم حیدرخان استاندار این ایالت وارد شهر لاهور شدند.
ادای احترام پزشکیان به اقبال لاهوری شاعر و ادیب پارسی‌گویپزشکیان با حضور در شهر لاهور ضمن حضور در مجموعه قلعه شاهی این شهر، با تقدیم تاج گل به آرامگاه اقبال لاهوری شاعر و فیلسوف معاصر پاکستانی ادای احترام نمود و پس از قرائت فاتحه برای ایشان، دفتر یادبود این مجموعه را نیز امضا کرد.‌در این مراسم، خانم نواز شریف، سروزیر ایالت پنجاب، محمد نواز شريف و جمعی از مقامات محلی نیز رئیس‌جمهور کشورمان را همراهی کردند.آرامگاه علامه محمد اقبال که در مجاورت مسجد پادشاهی لاهور و در محدوده مجموعه تاریخی قلعه شاهی قرار دارد، از جمله آثار فرهنگی و ملی برجسته کشور پاکستان به‌شمار می‌رود.
‌نواز شریف: پاکستان نه فقط همسایه، بلکه برادر جمهوری اسلامی ایران استرئیس جمهور در سفر به لاهور دیداری کوتاهی نیز با محمد نواز شریف رئیس حزب مسلم لیگ داشت.در این دیدار، محمد نواز شریف در سخنانی با اشاره به حملات اخیر رژیم صهیونیستی، ایستادگی ملت ایران را ستود و گفت: ما در کنار جمهوری اسلامی ایران هستیم و در آینده نیز قوی‌تر از همیشه خواهیم ایستاد. ملت ایران با مقاومت خود نه‌تنها از کشورشان دفاع کردند، بلکه چهره‌ای نو و سربلند از ایران به نمایش گذاشتند. این مقاومت، تنها مقابله با یک رژیم نبود، بلکه مواجهه‌ای شجاعانه با قدرت‌های جهانی بود. مردم ایران با ایستادگی خود تاریخ پرافتخار هزاران ساله‌شان را زنده کردند. ما در پاکستان، این مقاومت را موجب عزت و افتخار خود می‌دانیم.وی افزود که حضور من در فرودگاه برای استقبال از رئیس‌جمهور ایران، تقدیر از همین استقامت بزرگ است. پاکستان نه فقط همسایه، بلکه برادر جمهوری اسلامی ایران است و ما علاقمند به توسعه و تحکیم روابط در همه زمینه‌ها هستیم.پزشکیان نیز در این دیدار در سخنانی با قدردانی از حمایت‌ها و همراهی مردم پاکستان اظهار داشت: اگر مسلمانان جهان متحد باشند، رژیم صهیونیستی دیگر قادر نخواهد بود ملت‌های مستقل را به‌طور جداگانه هدف قرار دهد. ما باید توان علمی، صنعتی و کشاورزی خود را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم و با ایجاد یک بلوک متحد، نیازهای امت اسلامی را خودمان تأمین کنیم.
استقبال رسمی نخست وزیر پاکستان از پزشکیان در اسلام آبادرئیس‌جمهور پس از حضور در مرکز ایالت پنجاب و ادای احترام به مقام محمد اقبال لاهوری، شاعر و متفکر بزرگ اسلامی، مورد استقبال شهباز شریف نخست وزیر پاکستان، وارد اسلام‌آباد پایتخت این کشور شد.در مراسم استقبال در پایگاه هوایی نورخان، همزمان با پایین آمدن رئیس جمهور کشورمان از پلکان هواپیما، ٢١ گلوله توپ به افتخار وی شلیک شد.
وزرای دفاع ایران و پاکستان پیرامون آخرین تحولات‌ منطقه گفت‌وگو کردند خواجه محمد آصف وزیر دفاع پاکستان و سرتیپ عزیز نصیرزاده وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران امروز در حاشیه سفر رئیس جمهور کشورمان به پاکستان، در اسلام‌آباد دیدار کردند. طرفین پیرامون آخرین تحولات مرتبط با روابط دوجانبه و مسائل منطقه‌ای بحث و تبادل نظر کردند.
دیدار وزیران راه، بازرگانی و راه آهن پاکستان با وزیر راه و شهرسازی ایرانفرزانه صادق وزیر راه و شهرسازی کشورمان نیز در اسلام‌آباد به طور مشترک با وزیران راه، بازرگانی و راه آهن پاکستان دیدار کرد. وزیر راه پاکستان با ابراز خرسندی از سفر مهم رئیس جمهور ایران به پاکستان گفت که صمیمانه نبرد دلیرانه ملت ایران علیه اسرائیل و پیروزی علیه آن را تبریک می‌گوییم. عبدالعلیم خان افزود که ایران و پاکستان طی تحولات اخیر به خوبی آگاه شدیم که دوستان و دشمنان ما چه کسانی هستند.
تاکید وزرای خارجه ایران و پاکستان بر همکاری‌های منطقه‌ای و اقتصادیسید عباس عراقچی وزیر امور خارجه شنبه شب با حضور در محل وزارت امور خارجه پاکستان در اسلام‌آباد با سناتور محمد اسحاق دار معاون نخست وزیر و وزیر امور خارجه این کشور دیدار کرد. روابط عمومی وزارت خارجه پاکستان اعلام کرد که وزرای خارجه دو کشور بر تعهد یکدیگر برای تقویت روابط پاکستان و ایران، با تمرکز بر گسترش همکاری‌ها برای ثبات منطقه ای، تجارت و همکاری اقتصادی، تأکید کردند. آنها همچنین در مورد افزایش تعامل دوجانبه در زمینه های کلیدی مورد علاقه متقابل گفت‌وگو کردند.

مراسم استقبال رسمی از رئیس جمهور کشورمان پیش از ظهر فردا از سوی شهباز شریف و در محل کاخ نخست وزیری پاکستان برگزار خواهد شد.‌پزشکیان پس از برگزاری نشست هیئت‌های عالی‌رتبه دو کشور به ریاست روسای دو دولت، با رئیس جمهور و روسای مجالس ملی و سنای پاکستان نیز دیدار و گفت‌وگو خواهد داشت.‌

اعتیاد اینترنتی (Internet Addiction) نوعی اختلال رفتاری است که در آن فرد به استفاده بیش از حد از اینترنت و ابزارهای مرتبط با آن مانند کامپیوتر، تلفن همراه، تبلت و ... وابسته می‌شود.

این وابستگی می‌تواند به حدی شدید باشد که بر زندگی فرد در جنبه‌های مختلف مانند روابط اجتماعی، تحصیلی، شغلی و سلامت جسمی و روانی او تأثیر منفی بگذارد.

 

علائم اعتیاد اینترنتی:

 

استفاده بیش از حد از اینترنت: فرد زمان زیادی را به صورت آنلاین می‌گذراند و از انجام فعالیت‌های دیگر مانند کار، تحصیل، ورزش و تعاملات اجتماعی غافل می‌شود.

عدم کنترل بر استفاده از اینترنت: فرد تلاش می‌کند تا زمان استفاده از اینترنت را محدود کند اما موفق نمی‌شود و به طور مداوم به اینترنت باز می‌گردد.

علائم ترک: هنگامی که فرد از دسترسی به اینترنت محروم می‌شود، علائمی مانند اضطراب، تحریک‌پذیری، افسردگی و بی‌قراری را تجربه می‌کند.

نادیده گرفتن تعهدات: فرد به دلیل استفاده بیش از حد از اینترنت، تعهدات خود در زمینه کار، تحصیل، خانواده و دوستان را نادیده می‌گیرد.

مشکلات در روابط اجتماعی: فرد به دلیل صرف زمان زیاد در دنیای مجازی، روابط اجتماعی خود را از دست می‌دهد یا دچار مشکلاتی در این زمینه می‌شود.

مشکلات جسمی: استفاده بیش از حد از اینترنت می‌تواند منجر به مشکلات جسمی مانند کمردرد، خستگی چشم، سردرد و مشکلات خواب شود.

انزوای اجتماعی: فرد ممکن است ترجیح دهد بیشتر وقت خود را در دنیای مجازی بگذراند و از تعاملات اجتماعی واقعی دوری کند.

اختلال در خواب: استفاده از اینترنت قبل از خواب می‌تواند چرخه خواب و بیداری را مختل کند.

 

خطرات اعتیاد اینترنتی:

 

مشکلات روانی: اعتیاد اینترنتی می‌تواند منجر به افسردگی، اضطراب، اختلالات خواب، و حتی افکار منفی شود.

مشکلات اجتماعی: فرد ممکن است روابط اجتماعی خود را از دست بدهد و دچار انزوا شود.

مشکلات تحصیلی و شغلی: اعتیاد به اینترنت می‌تواند بر عملکرد تحصیلی و شغلی فرد تأثیر منفی بگذارد.

مشکلات جسمی: مانند کمردرد، خستگی چشم، سردرد، چاقی و مشکلات گوارشی.

خطرات امنیتی: افراد معتاد به اینترنت ممکن است در معرض خطرات امنیتی مانند هک شدن اطلاعات شخصی، فریب و سوءاستفاده قرار بگیرند.

اختلال در روابط خانوادگی: اعتیاد به اینترنت می‌تواند منجر به تنش و درگیری در روابط خانوادگی شود.

 

راه‌های پیشگیری و درمان اعتیاد اینترنتی:

 

محدود کردن زمان استفاده از اینترنت: تعیین زمان مشخص برای استفاده از اینترنت و پایبندی به آن.

جایگزینی فعالیت‌های سالم: یافتن فعالیت‌های جایگزین مانند ورزش، مطالعه، گذراندن وقت با خانواده و دوستان.

ارتباط با افراد دیگر: برقراری ارتباط با خانواده و دوستان و شرکت در فعالیت‌های اجتماعی.

جستجوی کمک حرفه‌ای: در صورت عدم توانایی در کنترل استفاده از اینترنت، مراجعه به روانشناس یا مشاور.

دهم مرداد روز بزرگداشت سلمان فارسی صحابی بزرگ پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله می‌باشد.

رهبر معظم انقلاب اسلامی در باره جناب سلمان فارسی می‌فرماید: مقام ایمان، مقام معرفت، مقام مجاهدت در راه خدا، پیگیری برای رسیدن به سرچشمه‌ی زلال حقیقت، آن چنان یک انسانی را بالا می‌برد که پیغمبر بفرماید: «سلمان منّا اهل البیت».

 

سه خصوصیت سلمان فارسی از منظر امام صادق علیه‌السلام

راوی (به امام جعفر صادق علیه‌السلام می‌گوید) چقدر من زیاد می‌شنوم از شما که نام سلمان فارسی را می‌برید و از او یاد می‌کنید. معلوم می‌شود که حضرت مکرر راجع به سلمان فارسی مطالبی را می‌فرموده‌اند. این شخص تعجب می‌کند که چیست که اینقدر موجب شده شما به او توجه دارید، یا شاید مثلاً به او محبت دارید و از این قبیل..

[حضرت فرمود] می‌دانی چرا؟ سه خصوصیت در سلمان بود که این موجب می‌شود که من او را زیاد یاد کنم؛

۱. خصوصیت اول، ترجیح خواسته امیرالمؤمنین بر خواسته شخصی خود

میل امیرالمؤمنین را بر میل خود غلبه می‌داد. از این معلوم می‌شود که بیش از یک بار چنین چیزی اتفاق افتاده که حضرت چیزی را اراده کردند، سلمان چیز دیگری می‌خواسته است ولیکن میل امیرالمؤمنین را بر میل خود ترجیح داده است.

۲. خصوصیت دوم، دوست داشتن فقرا و ترجیح آنها نسبت به ثروتمندان

فقرا را دوست می‌داشت.بعضی‌ها از طبقه‌ مستضعف جامعه اصلاً بدشان می‌آید حاضر نیستند طرف آنها بروند، نگاه بکنند به آنها! خودشان را برتر از آنها می‌دانند؛ او نه؛ فقرا را دوست می‌داشت، آنها را بر اهل ثروت ترجیح می‌داد.

۳. خصوصیت سوم، دوست داشتن علم و دانشمندان

جناب سلمان علم را دوست می‌داشت، علما را دوست می‌داشت.

این سه خصوصیت موجب می‌شود که امام صادق با آن جلالت و عظمت، نسبت به او گرایش پیدا کند،محبت نسبت به او بکند.

 

تلخیص بیانات رهبر معظم انقلاب ۹۶/۱۱/۲

رژیم صهیونیستی برای حفظ برتری جمعیتی یهودیان، سیاست‌های خشونت‌آمیز و نسل‌کشی را در غزه اجرا می‌کند. این اقدام، شبیه سایر پروژه‌های استعماری در تاریخ است که از طریق جابه‌جایی جمعیت و حذف بومیان، سلطه خود را حفظ کرده‌اند. وب‌سایت «میدل‌ایست‌آی» در مطلبی نشان می‌دهد که مانند ایرلند شمالی و کالدونیای جدید، جمعیت به ابزاری برای کنترل سیاسی و نژادی از سوی رژیم صهیونیستی تبدیل شده است.

استعمارگران در بحران جمعیتی

رسانه تحلیلی میدل‌ایست‌آی گزارش می‌دهد که رژیم صهیونیستی اکنون یکی از سه مستعمره مهاجرنشین (در کنار کالدونیای جدید و ایرلند شمالی) است که برتری نژادی سفیدپوستان در آن با تهدید جمعیتی روبه‌رو شده است.

در تمام این موارد، استعمارگران با سیاست‌هایی مانند بازتعریف حقوق رأی و مهندسی جمعیت، سعی در حفظ سلطه خود دارند. در رژیم صهیونیستی، این سیاست با خشونت حادتر و بی‌سابقه‌تری همراه بوده است.

 

نسل‌کشی برای تضمین بقای یک رژیم نژادپرست

 

تجربه‌های استعمار شکست‌خورده ؛ از آمریکا تا آفریقا

طبق این گزارش، واضح‌ترین نمونه‌های موفق استعمار سفیدپوستان، ایالات متحده، کانادا، استرالیا و نیوزیلند هستند که سلطه نژادی آن‌ها همچنان پابرجاست.

در مقابل، در آفریقا و آسیا، استعمارگران یا مجبور به ترک قدرت شدند یا سلطه سیاسی را با کنترل اقتصادی جایگزین کردند. در آمریکای لاتین نیز، استعمارگران با مردم بومی درآمیختند و گروهی مخلوط (مثل مستیسوها) تشکیل دادند که امروز بر جمعیت بومی سلطه دارند.

جمعیت به مثابه ابزار سلطه در ایرلند شمالی

قانون ایرلند، قدرت وتو را به پروتستان‌های مهاجر داد تا از اتحاد ایرلند شمالی با جمهوری ایرلند جلوگیری کنند.

در این مستعمره نیز، حکومت استعماری با دست‌کاری جمعیت و حق رأی، تلاش کرد سلطه خود را حفظ کند. با وجود برابری جمعیتی بین کاتولیک‌ها و پروتستان‌ها، ساختار قدرت همچنان شکننده و متزلزل باقی مانده است.

کالدونیای جدید؛ مهندسی جمعیت علیه کاناک‌ها

حضور فرانسه در کالدونیا فقط در صورتی تهدید می‌شود که ادعای ملی‌گرایانه‌ای از سوی مردم بومی مطرح شود.

فرانسه با افزایش مهاجرت مهاجران سفید از سرزمین اصلی، تلاش کرد اکثریت جمعیتی بومیان کاناک را خنثی کند. این سیاست به‌طور واضح در نامه نخست‌وزیر فرانسه در سال ۱۹۷۲ تشریح شده بود. در سال ۲۰۲۵ نیز، با وجود اعتراضات گسترده، لایحه‌ای به تصویب رسید که رأی‌دادن را به نفع مهاجران اصلاح می‌کند.

 

نسل‌کشی برای تضمین بقای یک رژیم نژادپرست

 

رژیم صهیونیستی؛ اکثریت‌سازی از طریق قتل‌عام

این ترکیب از کشتار جمعی و پاک‌سازی قومی بود که برتری جمعیتی یهودیان در سرزمین اشغالی را بین سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۷ تثبیت کرد.

پس از تشکیل رژیم صهیونیستی، با قتل ۱۳ هزار فلسطینی و کوچاندن بیش از ۷۶۰ هزار نفر، نسبت جمعیتی یهودیان از ۳۰ درصد به ۸۱ درصد افزایش یافت. هدف اصلی از این پاک‌سازی، تأمین اکثریت جمعیتی برای یهودیان بود تا سلطه خود را تثبیت کنند.

تناقضات آماری و بحران جمعیتی برای صهیونیست‌ها

از زمان تسلط صهیونیست‌ها بر کرانه باختری و غزه در سال ۱۹۶۷، زمانی که حدود ۳۵۰ هزار فلسطینی را اخراج کرد، رژیم صهیونیستی نتوانسته مشکل جمعیتی خود را حل کند، که همچنان برتری یهودیان را تهدید می‌کند. پس از اخراج، در سپتامبر ۱۹۶۷، سرشماری اسرائیل جمعیت کرانه باختری را ۶۶۱،۷۰۰ و غزه را ۳۵۴،۷۰۰ نفر ثبت کرد. جمعیت قدس شرقی هم ۶۸۶۰۰ فلسطینی بود.

این بدان معنا بود که کل جمعیت فلسطینیان در اسرائیل و سرزمین‌های اشغالی ۱،۳۸۵،۰۰۰ نفر بود که سهم یهودیان را از ۸۹ درصد به ۵۶ درصد کاهش می‌داد.

تا سال ۲۰۲۰، جمعیت اراضی اشغالی فلسطین به ۹.۲ میلیون نفر افزایش یافته بود، از جمله ۶.۸ میلیون یهودی و ۱.۹ میلیون فلسطینی، در حالی که جمعیت کرانه باختری به ۳.۰۵ میلیون نفر و غزه به ۲.۰۴۷ میلیون نفر افزایش یافت. این امر، نسبت مهاجران یهودی و فرزندان آنها را به تنها ۴۷ درصد از کل جمعیت کاهش داد.

این کاهش، نتیجه رشد طبیعی جمعیت فلسطینی‌ها در کرانه باختری، غزه و خود سرزمین اشغالی بود. مهاجرت یهودیان شوروی سابق در دهه ۹۰ میلادی نیز نتوانست این روند را معکوس کند. همین واقعیت آماری، رژیم صهیونیستی را به سمت راهکارهای جنایتکارانه سوق داده است.

 

نسل‌کشی برای تضمین بقای یک رژیم نژادپرست

راهکار نهایی صهیونیست‌ها: نسل‌کشی

میدل‌ایست‌آی می‌نویسد، نسل‌کشی به تنها گزینه باقی‌مانده برای رژیم صهیونیستی و حامیان آمریکایی و اروپایی‌اش تبدیل شده است.

در نگاه نویسنده، این نسل‌کشی برای تضمین بقای یک رژیم نژادپرست طراحی شده است. این راهبرد، تفاوتی با جنایات آلمان نازی یا استعمار فرانسه در الجزایر ندارد، جز اینکه این بار، جامعه جهانی به‌وضوح از آن حمایت می‌کند یا در برابر آن سکوت کرده است.

مقاومت فلسطین؛ سد نهایی در برابر سلطه نژادپرستانه

مقاومت فلسطینی مصمم است از تحقق این سناریو جلوگیری کند.

در حالی‌که پروژه نسل‌کشی با حمایت آمریکا، اروپا و برخی کشورهای عربی پیش می‌رود، تنها مقاومت فلسطینی‌ها و ایستادگی مردم غزه است که در برابر کامل‌شدن این فاجعه انسانی ایستاده‌اند.

این مقاله، رژیم صهیونیستی را نه به‌عنوان یک نهاد معمولی، بلکه به‌مثابه یک پروژه استعماری بحران‌زده معرفی می‌کند که برای حفظ موجودیت خود، به فاز نهایی و مرگبار «نسل‌کشی» وارد شده است. در کنار آن، تجربه‌های ایرلند شمالی و کالدونیای جدید، نشان می‌دهند که استعمارگران همواره جمعیت را ابزار سلطه می‌دانند. اما در مورد رژیم صهیونیستی، هیچ‌کدام از این ابزارها پاسخ‌گو نبوده و اکنون تنها سلاح باقی‌مانده، نابودی کامل ملت فلسطین است.

مطلب ذیل نکات بسیار ارزشمندی در مورد اهمیت گذشت و تأثیر آن بر روابط خانوادگی، برگرفته از حدیثی از پیامبر اکرم (ص) و تحلیلی از آن بیان شده است.

 

پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «تَعَافُوا تَسْقُطِ الضَّغَائِنُ بَیْنَکُمْ»

از خطای یکدیگر گذشت کنید تا کینه‌هایتان از بین برود. (میزان الحکمة، جلد۶، ص۳۶۷)

 

یکی از عوامل کلیدی در افزایش صمیمیت و جلوگیری از نزاع در خانواده، گذشت و چشم‌پوشی از خطای همدیگر است.

ما انسان‌ها مصون از خطا نیستیم. حال اگر کسی با یک خطای طرف مقابل عصبانی شود و درصدد تلافی و مقابله به مثل برآید، خانواده به جهنمی سوزان تبدیل می‌شود که تحمل آن برای هیچ‌یک از زن و شوهر ممکن نیست.

اما اگر به جای تلافی کردن، فرد بردباری نشان دهد و بدی همسر را ببخشد، نه‌تنها مشاجره‌ای روی نخواهد داد، بلکه صفا و صمیمیت میان آن‌ها نیز افزایش می‌یابد.

امام حسن مجتبی (علیه‌السلام) نمادی از حکمت، صبر و رهبری هوشمندانه است که در دوران سخت امامت، راهی روشن برای حفظ ارزش‌های دین و امت گشود.

به مناسبت شهادت این امام همام (به مناسبتی)، به هفت سوال مهم درباره زندگی و دوران امامت ایشان پاسخ خواهیم داد تا ابعاد مختلف شخصیت والای او بهتر شناخته شود.

 

پرسش اول: در دوران حکومت امیرالمؤمنین علی (علیه‌السلام)، امام حسن (علیه‌السلام) چه نقش‌ها و مسئولیت‌هایی را بر عهده داشت؟

 

پاسخ: امام حسن مجتبی (ع) در دوران خلافت امیرالمؤمنین علی (ع)، نقش‌های مهم و مسئولیت‌های حساسی بر عهده داشت که نشان‌دهنده جایگاه ویژه ایشان نزد پدرشان و در ساختار سیاسی، نظامی و دینی جامعه اسلامی آن زمان بود. مهم‌ترین این مسئولیت‌ها عبارت‌اند از:

قضاوت: امام علی(ع) در برخی از رویداد ها امر خطیر قضاوت را به فرزندشان امام حسن(ع) می‌سپردند.۱

سخنوری و فصاحت: امام حسن (ع) در حضور پدر بزرگوارش، امام علی (ع)، همواره به احترام ایشان سخن نمی‌گفت و کمتر صحبت می‌کرد تا جایگاه والای پدر را حفظ کند. روزی گروهی از مردم کوفه آمدند و با تردید گفتند که امام حسن (ع) قدرت بیان و بلاغت لازم را ندارد. وقتی این موضوع به امام علی (ع) رسید، ایشان فرزندش را خواست و گفت: «بر منبر برو و توانمندی خود را به مردم نشان بده.» امام حسن (ع) با تواضع پاسخ داد که در حضور پدر توان سخن گفتن ندارد. امام علی (ع) به او اطمینان داد و گفت که خود را از تو مخفی می‌دارم. سپس مردم را فراخواندند تا در مسجد کوفه گرد هم آیند. هنگامی که امام حسن (ع) بر منبر رفت، با سخنانی فصیح، دل‌ها را تسخیر کرد و صدای تحسین و شور از میان جمعیت برخاست. در پایان، امام علی (ع) برخاست، ردای خود را کشید، بالای منبر رفت و با افتخار میان دو دیده سبط اکبر را بوسید و فرمود: «ای پسر پیامبر! حجت خود را بر این مردم تمام کردی و طاعتت را واجب ساختی. وای بر کسی که با تو مخالفت کند.»۲

نقش نظامی و حضور در جنگ‌ها: امام حسن (ع) در دوره پنج ساله خلافت امیرالمؤمنین علی (ع) در جنگ‌های سه‌گانه جمل، صفین و نهروان شرکت داشت. در جنگ جمل، به دستور امیرالمؤمنین، فرماندهی جناح راست لشکر را بر عهده گرفت.۳ طبق برخی گزارش‌ها، امام حسن (ع) در جنگ نهروان نیز حضور داشت. در زمان امامت امیرالمؤمنین (ع) ، ایشان قهرمان جنگ‌های صفین و نهروان بود. و برخی به ایشان لقب فاتح جنگ جمل را داده اند. همچنین بر اساس برخی منابع، در آخرین روزهای عمر امام علی (ع)، زمانی که برای مقابله با معاویه لشکرآرایی می‌کرد، امام حسن (ع) را به فرماندهی سپاهی ده هزار نفری منصوب کرد.۴

امامت جمعه: یکی از مسؤولیت‌های مهم فرهنگی امام مجتبی (ع)در دوران خلافت امیرالمؤمنین (ع)امامت جمعه بود. هر گاه امام علی (ع) کوفه را ترک می‌کرد و یا به دلیل عذری نمی‌توانست نماز جمعه را اقامه کند، این مهم را بر دوش فرزند بزرگترشان می‌گذاشتند. مسعودی می‌نویسد: آنگاه که عذری مانند بیماری برای امیرمومنان (ع) پیش می‌آمد و نمی‌توانست برای اقامه نماز جمعه در مسجد کوفه حضور یابد، فرزند برومندش رابه این امر مهم می‌گمارد.۵

 

پرسش دوم: آیا امام حسن علیه‌السلام در حمله به ایران شرکت کردند؟

 

پاسخ: خیر، امام حسن مجتبی (ع) در جنگ‌هایی که به فتح ایران منجر شد، شرکت نداشتند. به طور کلی، هیچ منبع معتبری از حضور ایشان در فتوحات ایران یا سایر مناطق مانند شام و آفریقا سخنی به میان نیاورده است.
 
خبری هم که در تاریخ طبری آمده از نظر سند قابل خدشه است. در سند آن آمده است: عمر بن شبه از علی بن محمد از علی بن مجاهد از حنش بن مالک نقل می‌کند۶ که در مورد ناقل این خبر علی بن مجاهد آمده است که بسیار دروغگو و جعل کننده خبر بوده است و به گفته بزرگان او کتابی در مورد جنگها نوشته است که برای سخنان خود، سندهایی را جعل کرده است.۷

 

پرسش سوم: دلیل ازدواج امام حسن علیه‌السلام با جَعده چه بود؟ مگر برخی از انبیاء و امامان معصوم نمی‌دانستند خطر خیانت حتی از سوی همسرانشان وجود دارد؟

 

پاسخ: ازدواج امام حسن مجتبی(ع) با جَعده، مانند برخی دیگر از ازدواج‌های ائمه (علیهم‌السلام)، در بستر شرایط خاص تاریخی، فرهنگی و سیاسی آن زمان صورت گرفت. با اینکه امامان معصوم (علیهم‌السلام) علم الهی دارند، اما تصمیم‌گیری‌های آنان نیز گاه بر اساس مصالح عمومی و حکمت‌های اجتماعی انجام می‌گرفت و نه صرفاً بر پایه اطلاع از آینده افراد. درباره ازدواج امام حسن (ع) با جعده، چند احتمال در منابع تاریخی ذکر شده است:

احتمال دارد جعده از اول چنین نبوده و بعداً توسط معاویه فریب خورده باشد. بر همین اساس، از برخی شواهد تاریخی استفاده می‌شود که جعده ابتدا با مسموم کردن امام حسن (ع) مخالفت کرد، اما بعداً با اصرار دیگران راضی شد. بسیاری از کسانی که مرتکب جنایات بزرگ شده‌اند، در ابتدا اهل جنایت نبوده‌اند؛ اما زمینه‌های انحراف به‌تدریج در آن‌ها شکل گرفته است.

احتمال دیگر اینکه ازدواج امام حسن مجتبی (ع) با جَعده در زمان حکومت حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) و در بستر شرایط سیاسی و فرهنگی خاص آن دوران رخ داد. اشعث بن قیس، پدر جعده، مردی دنیاطلب و منافق بود که با هدف نزدیک شدن به مرکز قدرت و بهره‌برداری از جایگاه امام علی (ع)، پیشنهاد ازدواج دخترش را به حضرت امیر (ع) ارائه داد تا از این طریق نفوذ و منافع خود را افزایش دهد. از سوی دیگر، در فرهنگ عرب آن زمان، طبق عرف و رسوم عرب، رد کردن خواستگاری که از سوی خانواده دختر مطرح می‌شد، کار ناپسندی تلقی می‌شد و به عنوان بی‌احترامی به خانواده خواستگار و در تضاد با جوانمردی در نظر گرفته می‌شد.امام علی (ع) نیز به عنوان کسی که به سنت‌ها و مصالح اجتماعی توجه داشت، نپذیرفتن این پیشنهاد را به مصلحت ندانست. بنابراین، این ازدواج گرچه ممکن بود انگیزه‌هایی سیاسی داشته باشد، اما از روی حکمت و برای حفظ وحدت و آرامش اجتماعی انجام شد.

این نکته را هم باید در نظر بگیریم که این مسئله فقط مخصوص امام حسن (ع) نیست؛ پیامبران بزرگی مانند حضرت نوح، لوط و هود (علیهم‌السلام) نیز همسرانی داشتند که رفتار ناپسندی داشتند و آن‌ها با صبر و حکمت این شرایط را تحمل کردند. در سیره برخی از پیامبران و امامان و حتی علمای ربانی نیز دیده می‌شود که همسران نالایق داشته‌اند، اما آنان با بردباری و حلم این سختی‌ها را تحمل می‌کردند، برای مصلحت‌های بزرگ‌تر.

البته ازدواج امام حسن(ع) با جعده فرزندی در پی نداشت.

 

پرسش چهارم:امام حسن ‌علیه‌السلام چه مدت حکومت کردند؟

 

پاسخ: امام حسن مجتبی (ع) به مدت حدود شش ماه و سه روز پس از شهادت حضرت علی (ع) حکومت کردند و سپس با معاویه صلح کردند. مدت امامت ایشان نیز حدود ده سال بود.به طور کلی، خلافت امام حسن دوره‌ای پرتلاطم، اما سرشار از حکمت، صبر و تلاش برای حفظ وحدت و آرامش امت اسلامی بود که هرچند کوتاه، اما نقش مهمی در تاریخ اسلام ایفا کرد.

مورخین اهل‌سنت در مورد بیعت مردم در آغاز حکومت حضرت نوشته‌اند: در ابتدا بیعتی که با امام حسن(ع) شد، بی‌نظیر بود و اجتماعی که مردم برای بیعت با او تشکیل دادند تا در جنگ با معاویه او را یاری دهند، بی‌نظیر بود. اما بعد از آن به حضرت خیانت کردند و امام را تنها گذاشتند(برای مطالعه بیشتر به کتاب صلح امام حسن، شیخ راضی آل‌یاسین ترجمه مقام معظم رهبری و کتاب حسن کیست فضل الله کمپانی مراجعه فرمایید.)

 

پرسش پنجم: چرا صلح؟ مگر امام حسن علیه‌السلام ۷۲ یار هم نداشت تا همچون امام حسین علیه‌السلام قیام کند؟

 

پاسخ: صلح امام حسن (ع) وظیفه الهی و حکمت الهی بود. صلح امام حسن(ع) یک انتخاب صرفاً انسانی و سیاسی نبود، بلکه «تکلیف الهی» بود که خداوند برای آن حضرت تعیین کرده بود. همان‌طور که از احادیث معصومین و سخنان امام حسن(ع) برمی‌آید، ایشان به عنوان حجت خدا عمل کردند و اگر ما امروز دلایل این صلح را نمی‌دانیم، به خاطر اسرار الهی و حکمت‌های بالاتری است که تنها برای خدا و امام روشن است.

حفظ دین و جلوگیری از نابودی اسلام اولویت امام بود. امام حسن(ع) در شرایطی قرار داشت که ادامه جنگ با معاویه ممکن بود باعث از بین رفتن اصل دین و تضعیف اسلام شود. ایشان با انتخاب صلح، خواست تا از ریشه‌کن شدن مسلمانان جلوگیری کند و دین را حفظ نماید.

حفظ جان شیعیان و پایگاه اهل بیت (ع). امام حسن(ع) با علم به اینکه جنگ می‌تواند شیعیان را نابود کند، صلح کرد تا این گروه پایدار بماند و بتوانند در آینده مؤثر باشند. اگر صلح نمی‌کرد، شیعیان به شدت سرکوب می‌شدند و امکان ادامه راه اهل بیت به سختی فراهم می‌گردید.

عدم حمایت مردم و خیانت فرماندهان؛ علت مهم شکست ظاهری یکی از دلایل اصلی صلح امام حسن(ع)، خیانت فرماندهان و عدم حمایت واقعی مردم بود. وقتی امام می‌دید که حتی در سپاه خود خیانت و بی‌وفایی هست، و مردم حاضر به دفاع واقعی نیستند، ناگزیر به صلح شد. ایشان خود فرمودند: اگر یاوری داشت، با معاویه بی‌وقفه می‌جنگید.(برای نمونه: طبق نقل‌های تاریخی، عبیدالله بن عباس که از یاران امیرالمؤمنین (ع) و پسرعموی پیامبر اکرم (ص) بود، و دو فرزندش نیز به دست معاویه کشته شده بودند، فرمانده سپاه ۱۲ هزار نفری امام حسن مجتبی (ع) در جنگ با معاویه بود؛ اما به شکلی باور نکردنی خیانت کرد! او با دریافت وعده یک میلیون درهم از معاویه، از ادامه جنگ دست کشید و به سپاه دشمن پیوست؛ خیانتی که هیچ‌کس انتظارش را نداشت)

صلح امام حسن(ع) الگویی برای صبر، حکمت و آینده‌نگری. صلح امام حسن(ع) نه تنها نشانه ترس یا سازش نبود، بلکه پایه‌گذار مسیر قیام امام حسین(ع) و حفظ اسلام به صورت حکیمانه بود. وگرنه هدف امام از ابتدا جنگ بود نه صلح ولی چون یار و سپاهی نداشتند مجبور به این کار شدند.

رهبر معظم انقلاب در مورد صلح امام حسن‌(ع) می‌فرمایند: صلح امام مجتبی (ع)، همان‌قدر ارزش داشت که شهادت برادر بزرگوارش امام حسین(ع)؛ و همان‌ قدر که آن شهادت به اسلام خدمت کرد، آن صلح هم همان‌ قدر یا بیشتر به اسلام خدمت کرد.

 

پرسش ششم: چرا امامان از نسل امام حسن(ع) نیستند؟

 

پاسخ: در پاسخ به این سوال چند نکته را باید در نظر بگیریم:

 

اولا اینکه جز امام سجاد(ع)، سایر امامان(ع) از نسل هر دو امام یعنی امام حسن(ع) و امام حسین(ع) هستند. پدر امام باقر(ع)، امام سجاد(ع)، فرزند امام حسین(ع) بود و مادر ایشان فاطمه، دختر امام حسن(ع) بود. بنابراین از امام باقر(ع) به بعد، همه ائمه(ع) از جانب پدر حسینی‌نسب و از جانب مادر حسنی‌نسب‌اند. این پیوند نسبی، جایگاه ویژه‌ای را برای آن بزرگواران رقم می‌زند. مگر آن‌که کسی مانند جاهلان دوران جاهلیت، فرزند دختر را جزو نسل نداند، در حالی که در منطق دینی، فرزند دختر نیز همانند فرزند پسر، ادامه‌دهنده نسل به حساب می‌آید. بنابراین تردیدی نیست که نسل امام حسن(ع) نیز در امامان بعدی حضور دارد.

 

ثانیا اینکه امامت مقامی الهی است که تنها از سوی خداوند تعیین می‌شود و معیار آن، شایستگی معنوی است نه صرفاً وابستگی نسبی یا حضور در موقعیت‌های خاص. نمونه روشن این مسئله، تعیین امام سجاد(ع) به‌عنوان امام پس از شهادت امام حسین(ع) است، در حالی‌که حسن مُثَنی، فرزند امام حسن(ع)، نیز در کربلا حضور داشت. او در جریان نبرد مجروح شد و در میان کشته‌ها افتاد، به‌گونه‌ای که گمان کردند شهید شده است. اما وقتی قصد جدا کردن سر او را داشتند، متوجه شدند هنوز زنده است. اسماء بن خارجه فزاری، از خویشاوندان مادری او که در سپاه عمر سعد بود، او را در پناه خود گرفت، به کوفه برد و درمان کرد و سپس به مدینه بازگرداند. با این حال، با اینکه حسن مثنی فرزند امام حسن(ع) و از بازماندگان کربلا بود، مقام امامت به او نرسید، چراکه انتخاب امام بر اساس خواست و معیارهای الهی است، نه وابستگی ظاهری.

 

ثالثا اینکه با وجود شهادت برخی از فرزندان امام حسن مجتبی(ع) در کربلا از جمله حضرت قاسم و حضرت عبدالله ، نسل آن حضرت به خواست الهی تا امروز باقی مانده است. این نسل از طریق زید بن حسن، فرزند بزرگ امام حسن(ع)، و نیز حضرت عبدالعظیم حسنی(ع) ادامه پیدا کرده است. همچنین از نسل حسن مثنی و فاطمه دختر امام حسین علیه السلام فرزندانی باقی ماند که به آنها طباطبایی می‌گویند. با این توضیحات، سادات طباطبایی، ساداتی هستند که نسب آنها به حسن مثنی می‌رسد و از طریق او جزو نسل امام حسن مجتبی علیه السلام محسوب می‌شوند.

 

پرسش هفتم: آیا امام حسن(ع) ثروت زیادی داشتند؟ چگونه دوبار همه دارایی خود را انفاق کردند؟ آیا این کار با توصیه به میانه‌روی در انفاق، ناسازگار نیست؟

 

پاسخ: در منابع تاریخی آمده: درآمد امام حسن (ع) شامل موقوفات، ارث، کشاورزی، هدایا و مقرری‌های حکومتی بود. بخش عمده‌ای از این درآمدها از طریق موقوفات پیامبر(ص)، امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) به دست امام رسید که تولیت آن‌ها بر عهده ایشان قرار گرفته بود. از جمله این موقوفات می‌توان به باغ‌های هفت‌گانه‌ای که توسط فردی یهودی به پیامبر(ص) اهدا شده بود، فدک، خیبر، اموال بنی‌نضیر و زمین‌های وادی‌القری اشاره کرد. این اموال اغلب برای رسیدگی به نیازمندان به‌ویژه فقرای بنی‌هاشم اختصاص داشت و طبق وصایای پیامبر(ص) و امام علی(ع)، در اختیار امام حسن(ع) قرار گرفت.

همچنین بخشی از ثروت امام از طریق ارث خانوادگی تأمین می‌شد؛ از جمله اموالی که از پیامبر(ص) و حضرت زهرا(س) به ایشان رسید. امام علی(ع) نیز در وصایای خود املاکی را به فرزندان حضرت زهرا(س) بخشیده بود، هرچند خود تنها مبلغ اندکی نقدی بر جای گذاشت. کشاورزی نیز یکی از منابع درآمدی امام حسن(ع) بود. ایشان در منطقه ینبع دارای مزارع و نخلستان‌هایی بودند که از راه آن‌ها بخشی از هزینه‌های زندگی‌شان تأمین می‌شد، به‌ویژه پس از صلح با معاویه که امام از فعالیت‌های سیاسی کناره گرفت.

در مورد انفاق‌های حضرت آمده است که ایشان در طول عمر خود دوبار تمام اموال و دارایی خود را در راه خدا خرج کرد و سه‌بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم نمود. نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشید.۸

اما در مورد انفاق‌های گسترده و بی‌دریغ امام حسن (ع)، آنچه شایسته تأمل است، جایگاه خاص معصومان در پیشگاه الهی است. در آیه ۶۷ سوره فرقان، میانه‌روی در انفاق و پرهیز از اسراف به‌عنوان ویژگی بندگان شایسته خداوند بیان شده است. اما این توصیه‌ها ناظر به افراد عادی جامعه‌اند، نه معصومان (ع) که در جایگاه بندگان خاص و مقرب الهی قرار دارند.

آیت‌الله جوادی آملی در تفسیر عبارت «خیر الأمور اوسطها» می‌فرمایند: این جمله برای انسان‌های معمولی است تا با افراط در انفاق، دچار آسیب نشوند. اما انسان‌های مقرب، همچون اهل بیت (ع)، وظایف و مراتبی فراتر دارند؛ برای آنان، گاهی «خیر الأمور اکثرها» صدق می‌کند.

در تاریخ زندگی اهل بیت (ع)، موارد زیادی دیده می‌شود که آن بزرگواران همه دارایی خود را در راه خدا انفاق می‌کردند، بی‌آنکه به خود توجه کنند؛ مانند حضرت علی (ع) که بارها غذای خود را به نیازمند بخشید و خود گرسنه ماند. از این رو، انفاق کامل از سوی امام حسن (ع) نه تنها اسراف نیست، بلکه نشانه اوج بندگی و مقام قرب الهی ایشان است.

 

پرسش هشتم: آیا خانوم سیده شریفه فرزند امام حسن (ع) است؟ چه نظریه‌هایی درباره هویت فرد مدفون در مزار سیده شریفه وجود دارد؟

 

پاسخ: برخی گفته‌اند سیده شریفه از بانوان محترم خاندان امام حسن مجتبی (ع) است که پس از واقعه عاشورا، همراه اسرای کربلا از کربلا به کوفه برده شد. در مسیر انتقال اسرا از کوفه به شام، در حوالی شهر حله (حدود ۳۰ کیلومتری کربلا) به دلیل شدت رنج‌ها و مصائب، از ادامه مسیر بازماند و به شهادت رسید.

آرامگاه ایشان در منطقه طهمازیه ناحیه ابو غرق، نزدیک شهر حله در عراق قرار دارد و سالانه بسیاری از زائران برای توسل و طلب شفای بیماری به آنجا مراجعه می‌کنند.

سیده شریفه به «طبیب اهل بیت» شهرت دارد و از جایگاه ویژه‌ای در میان شیعیان برخوردار است.

با این حال، در اکثر منابع تاریخی نامی از وجود دختری به نام شریفه در میان فرزندان امام حسن مجتبی (ع) نیامده و احتمال می‌رود که فرد مدفون در این آرامگاه از نوادگان یا بستگان ایشان باشد.

برخی پژوهشگران نیز نظریه‌های مختلفی از جمله انتساب این مزار به «شرف الاشراف» دختر سید بن طاووس مطرح کرده‌اند. البته ابن طاووس در نوشته‌هایش دخترش شرف الاشراف را به علم و تقوا ستوده و او را دارای کرامات معرفی کرده است.۹

با وجود اختلاف‌نظرها درباره هویت مزار سیده شریفه، اما ارادت مردم به این بانوی بزرگوار همچنان پابرجاست. زیارتگاه او مکانی برای توسل، عرض حاجت و آرامش دل‌هایی است که به اهل بیت عشق می‌ورزند.

 

پی‌نوشت ها:

۱. مناقب آل أبی طالب، ج۴، چاپ قم، ص۱۱؛ حقایق پنهان، ص۱۵۵؛ فروع کافی، ج۷، ص۲۸۹، ح۲؛ مسند الإمام المجتبی، ص۹۹، به نقل از مناقب، ج۲، ص۱۵۲.

۲. فضائل امام حسن(ع)، سید محمد تقی مقدم، چاپ ۱۳۷۷، ص۱۲۱؛ مسند الإمام المجتبی(ع)، ص۹۶؛ مجموعه زندگانی معصومین، ص۵۳۶؛ زندگانی حضرت مجتبی(ع)، عمادزاده اصفهانی، چپ۱۳۴۷، ص۳۶۱.

۳.شیخ مفید، الجمل، ۱۴۱۳ق، ص۳۴۸؛ ذهبی، تاریخ الإسلام‏، ۱۴۰۹ق، ج۳، ص۴۸۵.

۴.ابن‌ابی‌الحدید، شرح نهج البلاغه، ۱۴۰۴ق، ج۷، ص۹۳-۹۴؛ قندوزی، ینابیع المودة، ۱۴۲۲ق، ج‏۳ ، ص۴۴۴.

۵.مسعودی، علی بن حسین، مروج الذهب، ج۱، ص۳۴۵.

۶. تاریخ طبری، ج ۴، ص ۲۶۹

۷.تاریخ بغداد، الخطیب بغدادی(م ۴۶۳ق)، ج ۱۲، ص۱۰۶؛ تهذیب الکمال، مزی (م ۷۴۲ق) ج ۲۱، ص ۱۱۸

۸. پیشوایی، مهدی، سیره پیشوایان، قم، چاپ چهارم، ۱۳۷۵، ناشر مؤسسه تحقیقاتی و تعلیماتی امام صادق علیه‌السلام، ص ۹ و ۹۱.

۹. الامان من اخطار الاسفار و الزمان، ص۱۱۶.

در آموزه‌های دینی، دوران پیش از ظهور امام زمان (عج) به عنوان دوره‌ای توصیف شده است که جهان از ظلم و ستم آکنده می‌شود. این مفهوم در روایات متعددی مورد تأکید قرار گرفته است، از جمله حدیث مشهور پیامبر اکرم (ص) که می‌فرمایند: «زمین را پر از عدل و داد می‌کند، همان‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد.» (بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۴۰).

 

اما این پرسش مطرح می‌شود که:

"چگونه می‌توانیم رابطه بین پر شدن جهان از ظلم و ظهور امام زمان (عج) را درک کنیم؟ آیا گسترش ظلم، عامل تسریع‌کننده ظهور است یا صرفاً شرایطی است که در آن ظهور محقق می‌شود؟"

و" آیا این به معنای آن است که ما باید در برابر ستم سکوت کنیم تا زمینه ظهور فراهم شود؟ آیا چنین دیدگاهی می‌تواند ما را از مسئولیت‌های اجتماعی و مبارزه با بی‌عدالتی غافل کند؟ "

 

برای بررسی این موضوع، سوال را از حجت‌الاسلام رضا پارچه‌باف، کارشناس شبهات اخلاق پرسیده‌ایم که با استناد به آیات، روایات و دیدگاه‌های علمای بزرگ، به تبیین رابطه بین ظلم و ظهور پرداخته است. در ادمه مشروح این گفتگو را با شما مخاطبین گرامی به اشتراک می‌گذاریم.

 

بسم الله الرحمن الرحیم

ظلم به مثابه شرط زمینه‌ساز ظهور است، نه علت مستقیم در حدیث مشهور پیامبر (ص): «یَمْلَأُ الْأَرْضَ قِسْطًا وَعَدْلًا کَمَا مُلِئَتْ ظُلْمًا وَجَوْرًا» (بحارالأنوار، ج۵۲، ص۳۴۰).

 

علامه طباطبائی در این زمینه فرموده اند: پر شدن جهان از ظلم، نشانگر فراهم‌شدن بستر ضروری برای ظهور است، نه آنکه ظلم علت ظهور باشد (المیزان، ج۱۲، ص۳۲۷).

ما باید بین وظیفه فردی و اجتماعی تفکیک کنیم در عرصه فردی در دوران غیبت، نهی از منکر و امر به معروف (آل عمران:۱۱۰) لازم است. در عرصه اجتماعی دروان غیبت تشکیل نظام عادلانه جهت زمینه سازی ظهور واجب خواهد بود.

 

برای مثال قیام امام حسین (ع) علیه ظلم، الگویی برای مبارزه پیش از ظهور بود.

شهید مطهری نظریه «انتظار فعال» را تبین کرده اند آنجا که می گویند: «انتظار، یعنی آماده‌سازی شرایط ظهور از طریق مبارزه با ظلم» (قیام و انقلاب مهدی، ص۲۵).

از این رو فعالیت‌های اجتماعی مانند عدالت‌خواهی، آموزش اخلاقی و مقابله با فساد، مصادیق انتظار هستند.

 

طبق قاعده «نفی سبیل» (نساء:۱۴۱): حفظ استقلال جامعه اسلامی از سلطه ظالمان واجب شرعی است.

چنانچه روایت امام صادق (ع): «مَنْ أَصْبَحَ وَلَا یَهْتَمُّ بِأُمُورِ الْمُسْلِمِینَ فَلَیْسَ بِمُسْلِمٍ» (کافی، ج۲، ص۱۶۴) بیان می کند عدم اهتمام به امور مسلمین، انسان را از دایره اسلام خارج می کند.

پس، ظلم شرط لازم برای ظهور است، اما مسئولیت زدودن آن بر عهده مؤمنان است.

 

ظهور در اوج ظلم محقق می‌شود، ولی این به معنای تشویق به ظلم نیست، بلکه نشانگر حتمیت تحقق عدالت علیرغم شرایط نامساعد است.

رفتار امام خمینی (ره) در تأسیس حکومت اسلامی نیز به عنوان «مقدمه‌سازی برای ظهور» بشمار می‌آمد.

 

در نتیجه باید گفت: ظلم زمینه‌ساز ضرورت ظهور است، نه علت فاعلی آن.

مبارزه با ظلم از مصادیق انتظار فرج است و سکوت حرام است.

تقویت نهادهای عدالت‌خواه (حتی در حد توان) از واجبات شرعی است.

به فرموده شهید صدر: «انتظار، عصاره بیداری است نه گوهر خواب». هر اقدام ضدظلم، گامی به سوی ظهور است.