emamian

emamian

سه شنبه, 19 مرداد 1400 09:28

دوازده نكته در تفسیر آیه مباهله

«الحق من ربک فلا تکن من الممترین، فمن حاجّک فیه من بعد ما جاءک من العلم فقل تعالوا ندع ابناءنا و ابناءکم و نسائنا و نسائکم و انفسنا و انفسکم ثم نبتهل فنجعل لّعنت الله علی الکذبین».(آل‏ عمران-۶۱) هرگاه بعد از علم و دانشي كه(در باره مسيح) به تو رسيده، (باز) كساني با تو به محاجه و سجده برخيزند، به آن ها بگو: «بيت ما فرزندان خود را دعوت كنيم؟! شما هم فرزندان خود را؛ ما زنان خويش را دعوت نماييم، شما هم زنان خود را؛ ما از نفوس خود دعوت كنيم؟! شما هم از نفوس خود؛ آن ‏گونه مباهله كنيم؛ و لعنت خدا را بر دروغگويانند قرار دهيم.

در تفسیر آیه شریفه مباهله نکاتی قابل تامل و استفاده است که در این گفتار متذکر آنها می شویم:

نكته اول:

«الحق من ربك» يعنى حق از خداى سبحان نشأت مى ‏گيرد خواه در جريان عيسى و آدم‏(ع) و خواه در جريان اصل نبوت و رسالت و خواه در مسائل ديگر. آن گاه «فمن حاجك فيه» يعنى اگر كسى با تو در اين حق كه مصداقش در جريان مباهله، عيساى مسيح و نبوت و رسالت توست، احتجاج كرد، مى‏ توانى با او مباهله كنى. از اين آيه كريمه مى ‏توان استفاده كرد كه مباهله معجزه باقيه پيغمبر خاتم است و اختصاصى به ترسايان نجران ندارد بلكه هر شأنى از شئون دين كه حق محض است اگر در نشئه صدور و ظهور مورد انكار كسى قرار گيرد راه مباهله هم چنان باز است. بنابراين اگر ضمير«فيه» به عيسى(ع)‏ برنگردد بلكه به حق بازگردد، چه اين كه مرجع در اين فرض نزديك تر است، مباهله به عنوان معجزه خالد تثبيت مى‏ گردد.(۱)

نكته دوم:

«فلاتكن من الممترين» يعنى شك در حريم تو راه ندارد نه اين كه شك دارى و با اين برهان زايل مى ‏شود. پس مفاد اين نهى در حقيقت دفع شك است نه رفع آن. رسول‏ خدا(ص) با افاضات الهى به علم‏اليقين و بالاتر از آن به عين ‏اليقين و بالاتر از آن به حق اليقين رسيد و خداوند درباره نحوه علم او فرمود«علمك مالم تكن تعلم».(۲)

نكته سوم:

«ان مثل عيسى عند الله كمثل آدم» نوعى برهان منطقى است كه حتى براى منكرين وحى نيز حجت است و نتيجه اين برهان حصول علم است(۳) و آن گاه كه مى ‏فرمايد«فمن حاجك فيه من بعد ما جائك من العلم» اين علم نسبت به رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) علم حصولى نيست بلكه علم شهودى و ترديدناپذير است كه محصول عمل صالح است و نيز اعمال صالح را بناچار دنبال خود دارد علم شهودى مربوط به عقل عملى است و حكيمان متأله درجات عقل عملى را چنين ترسيم كرده ‏اند: تجليه، تخليه، تحليه و فنا. اين ها مراتب عقل عملى است يعنى پايان عمل صالح شهود حقايق است و اين مشاهده عين عمل است هر چه به جهان وحدت نزديك مى‏ شويم ارتباط علم و عمل قوى ‏تر مى ‏شود و تا جايى مى‏ رسند كه يكى مى ‏شوند. به هر حال علمى كه خدا به پيغمبر خود داد علمى نبود كه قابل انتقال باشد اين علم كسبى نيست كه كسى دنبال آن برود بلكه موهبت الهى است. حال اگر آن ها با اين برهان كه از وجدان و يافت شهودى تو نشأت مى‏ گيرد توجيه نشدند آن ها را به مباهله دعوت كن.(۴)

نكته چهارم:

در تعبير قرآن به«ندع ابنائنا» بايد توجه داشت كه مراد از ضمير متكلم مع ‏الغير در«ندع» غير از ضمير متكلم مع ‏الغير در«ابنائنا» است در مورد اول مجموع دو طرف متخاصم از مسلمان و مسيحى مقصود است و در مورد دوم نظر به جانب مسلمانان است. و در واقع رعايت نوعى ايجاز لطيف در كلام شده است و تقدير كلام چنين است: «ندع الابناء و النساء و الانفس فندعو نحن ابنائنا و نسائنا و انفسنا و تدعون انتم ابنائكم و نسائكم و انفسكم».(۵)

نكته پنجم:

در اين واقعه گر چه گفتگو و نزاع ميان رسول‏ خدا و رجال نصارى بوده است ولى تعميم اين دعوت به فرزندان و زنان و همراه ساختن هر يك از دو گروه عزيزان خود را براى آن است كه صاحب ادعا اطمينان خود را به راستى ادعايش ثابت كند چرا كه هر انسانى به طور طبيعى نسبت به فرزندان و زنان خود محبت و شفقت دارد و همواره تلاش مى‏ كند كه هر خوف و خطرى را از آنان دور سازد و خود را سپر بلاى آن ها سازد و لذا مى‏ بينيد كه در تعبير قرآن «ابنائنا» مقدم بر«نسائنا» شده است؛ چون انسان در ميان نزديكان خود بيش از همه به فرزندان خود عنايت و توجه دارد. پس اگر صاحب ادعايى اهل و عيالات خود را به صحنه‏اى آورد كه در آن انتظار وقوع عذاب براى دروغگويان است، البته درستى ادعايش ثابت خواهد شد. از اين جا مى‏ توان نادرستى سخن برخى مفسرين(۶) را فهميد كه گفته‏اند مراد آن است كه«ندع نحن ابنائكم و نسائكم و انفسكم و تدعو انتم ابنائنا و نسائنا و انفسنا» چون ما گفتيم كه آمدن هر طرف با عزيزان خود براى اثبات ادعايش نتيجه‏بخش‏تر است.(۷)

نكته ششم:

صحيح بودن تعبير قرآن به«ندع ابنائنا و ابنائكم و نسائنا و نسائكم...» متوقف بر آن نيست كه هر طرف جمع زيادى از فرزندان و زنان را همراه خويش سازد بلكه مقصود آن است كه در ميان فرزندان و زنان و آنان كه به منزله جان انسان هستند، هر طرف كسانى را همراه خود بياورد كه عشق و محبت او به آنان گواهى صدق ادعايش باشد. و به اتفاق مفسرين و شهادت تاريخ و روايات بسيار رسول‏ خدا براى مباهله حاضر شد ولى با او جز على و فاطمه و حسنين‏(ع) كسى همراه نبود. و نمى ‏توان گفت او با اين كار خويش فرمان خدا به«ندع ابنائنا...» را امتثال نكرد و كم نيست مواردى كه لفظ قرآن عام است ولى مصداق آن به حسب شأن نزول خاص است.

مانند«الذين يظاهرون من نسائكم ما هن امهاتم»(مجادله، ۲) «لقد سمع‏الله قول الذين قالوا ان الله فقير و نحن اغنياء»(آل عمران، ۱۸۱) «يسألونك ماذا ينفقون قل العفو»(بقره، ۲۱۹) كه همه به لفظ جمع آمده است ولى مصداق آن مفرد است.(۸) جريان مفهوم غير از مصداق است. پيغمبر خاتم در خارج پسرانى غير از حسن و حسين و دخترى غير از فاطمه نداشت كه داراى علم شهودى باشد و صاحب دعوا و دعوت و دعايش مستجاب باشد. از جمله مواردى كه در قرآن لفظ جمع بكار رفته است و در خارج بيش از يك مصداق ندارد آيه شريفه«انما وليكم الله و رسوله و الذين آمنوا...»(مائده، ۵۵) است. در اين قبيل موارد جمع در معناى فرد استعمال نشده است بلكه جمع در مفهوم عام خودش استعمال شده است ليكن در خارج بيش از يك فرد براى آن محقق نشده است.(۹)

نكته هفتم:

«نساء» اگر در برابر رجال قرار گيرد به معناى همسران است و اگر در برابر «ابناء» واقع شود به معناى دختران است مانند«يذبحون ابنائكم و يستحيون نساءكم». (بقره، ۴۹). مأمون به امام هشتم عرض كرد دليل شما بر خلافت على‏ بن ابيطالب چيست؟ آن حضرت فرمود به شهادت«انفسنا» كه مراد از آن على(ع)‏ است كه به منزله جان رسول ‏خدا است. مأمون گفت«لولا نسائنا» يعنى منظور از«انفسنا» بايد رجال باشد به قرينه آمدن«نسائنا» و حضرت در جواب او فرمود«لولا ابنائنا» يعنى «انفسنا» در مقابل«نسائنا» اگر تنها بود چنين مى ‏گفتيم اما«نسائنا» در مقابل «ابنائنا» است.(۱۰)

نكته هشتم:

بهله و ابتهال در«ثم نبتهل» مطلق ذكر شده است، با آن كه مقصود تضرع به پيشگاه خداوند است. و اين اطلاق به جهت آن است كه به طور طبيعى انسان به حضور كسى ابتهال مى ‏كند كه زمام امور را بدست دارد و تواناى مطلق براى رفع نيازهاست.(۱۱)

نكته نهم:

«فنجعل لعنةالله على الكاذبين» يعنى ابتهال ما را آنقدر به خدا نزديك مى ‏كند كه ما مظاهر كار خدا خواهيم شد و واسطه از ميان برداشته مى ‏شود. ديگر نمى‏ گوييم خدا لعن را به صورت عذاب بر اين ها نازل كن بلكه خودمان به مقام جعل عذاب مى ‏رسيم. چون جعل عذاب صفت فعل است و اگر كسى به مقام ولايت رسيد مظهر فعل خدا مى ‏شود يعنى در مقام فعل، خدا كار را با دست او انجام مى‏ دهد.

نكته دهم:

مقصود از«الكاذبين» همان دروغگويانى هستند كه در عالم خارج در يكى از دو طرف قرار گرفته‏اند. يك طرفى كه گويد لا اله الا الله و عيسى عبده و رسوله و طرف ديگرى كه گويد ان الله ثالث ثلاثة و يا گويد عيسى ابن‏الله و يا گويد عيسى همان خداست.

نكته مهم و درخور توجه آن است كه «الكاذبين» به صيغه جمع آمده است نه «الكاذب» به ‏صورت مفرد. و اين نشان مى ‏دهد كه چنان كه در طرف مسيحيان جمعى بودند كه ادعايى داشتند در طرف مسلمانان نيز جمعى بودند كه ادعايى برخلاف آن ها داشتند و اين تنها رسول‏ خدا نبود كه در صف حق در مقابل آنان قرار گرفته بود بلكه همراهان او نيز شريك در ادعاى توحيد و عبوديت عيسى بودند و اساسا صدق و كذب در جايى تحقق مى ‏يابد كه امكان مطابقت يا عدم مطابقت ادعايى با واقع در ميان باشد و اگر همراهان رسول‏خدا مى‏ خواستند تنها نظاره‏گر اين درگيرى باشند و خود هيچ گونه دخالتى نداشته باشند تعبير قرآن در حق آنان درست نخواهد آمد.(۱۲)

پس تعبير به«نجعل لعنة الله على الكاذبين» قرينه است كه همراهان رسول ‏خدا تماشاگر صحنه مباهله نبودند بلكه گزارشگر حقايق بودند. زيرا گزارشگر است كه مى‏ تواند صادق يا كاذب باشد و در غير اين‏ صورت نه صادق خواهد بود و نه كاذب. البته رسالت و نبوت مخصوص رسول گرامى اسلام است ولى ولايت الهى مشترك بين همه آن هاست. و چون همراهان رسول‏ خدا مانند خود آن حضرت ولايت دارند گزارشگر غيب هستند، به خدا ايمان مى‏ آورند و از آن جا خبر دارند و خبر مى‏ دهند و مدعى هستند و دعاي شان هم مستجاب است.(۱۳)

و اين نكته گوياى برجسته ‏ترين و بالاترين منقبت براى اهل پيغمبر است. هم چنان كه انتخاب حسن و حسين از ميان جمع فرزندان به عنوان فرزندان رسول‏خدا و انتخاب فاطمه زهرا(س) از ميان جمع زنان به عنوان تنها زنى كه از هر جهت نسبت او به رسول ‏خدا تمام است و انتخاب على(ع)‏ از ميان جمع مردان به عنوان مردى كه مى ‏تواند جان رسول ‏خدا به شمار آيد، خود شاهدى بر مقام و منزلت اهل ‏بيت است.(۱۴)

نكته يازدهم:

هرگز نمى ‏توان گفت حضور اين چهارتن از ميان جمع مردان و زنان و فرزندان مسلمانان به عنوان نمونه بوده است چرا كه در اين صورت بايد رسول‏ خدا دست كم دو مرد(۱۵) و سه زن و سه فرزند همراه خود مى ‏آورد تا به كارگيرى صيغه جمع عربى كه كمترين مرتبه آن سه فرد است توجيه داشته باشد. ناگزير بايد گفت رسول‏ خدا تنها اين چهار تن را حاضر كرد چون در عالم خارج به جز آن ها كسى ديگر يافت نشد كه شايسته همراهى او در اين دعوت و اين ادعا باشد و او در مقام امتثال جز اينان مصاديقى نيافت. پس احضار اين چهار تن از باب اختصاص و انحصار است نه از باب نمونه.(۱۶)

نكته دوازدهم:

اگر بخوبى در اين ماجرا تأمل كنيم مى ‏بينيم كه بحث و گفتگوى مسيحيان با رسول‏ خدا از آن رو بوده كه او خود را پيامبر الهى و سخنش را مستند به وحى مى‏ دانست اما ديگر پيروان او و جماعت مسلمانان از اين نظر كه بدو ايمان آورده بودند اصلا طرف بحث و گفتگوى مسيحيان نبودند بنابراين اگر رسول ‏خدا كسانى را همراه خود كرد معلوم مى‏ شود كه آنان نيز طرف اين درگيرى بودند و ادعاى رسول‏ خدا ادعاى آنان نيز بود و در صورت دروغگو بودن مانند رسول ‏خدا خود را در معرض نزول عذاب مى‏ دانستند پس نبايد كسى همراه رسول ‏خدا در اين صحنه باشد جز آن كه شريك دعوت اوست نه آنان كه به ادعاى رسول‏ خدا ايمان آورده‏ اند و طبعا كسانى كه دعوت رسول ‏خدا آنان را به مدينه كشانده است با هر كسى كه صاحب اين دعوت است كار دارند، چه رسول ‏خدا و چه همراهان او و با عنايت به كلمه «الكاذبين» اين نكته بيشتر روشن مى‏ شود. ولى بايد توجه داشت كه اين مطلب به معناى آن نيست كه همراهان رسول ‏خدا در امر نبوت با او شريك هستند بلكه يعنى در دعوت و تبليغ كه از شئون و لوازم نبوت است با او شريكند و اين خود منصب و مقامى بزرگ است كه هر كس نمى ‏تواند عهده ‏دار آن باشد.(۱۷)

مواردى كه پيامبر اسلام على(علیه السلام) را جان خويش شمارد:

در جهت تأييد و تحكيم بيان قرآن و آشكار شدن مقام و منزلت على(علیه السلام) كه تنها مصداق «انفسنا» در آيه مباهله است بايد به سيره نبوى بازگشت و از پيوستگى و وابستگى پيامبر به على و على به پيامبر اندكى بازگفت. اين نحوه ارتباط خاص از مطالعه مقاطعى چند از حيات پيغمبر بخوبى آشكار مى ‏شود:

۱ـ رسول‏ خدا به هيئت ثقيف گفت اسلام آوريد وگرنه به سوى شما مردى را مى‏ فرستم كه از من است يا فرمود چون جان من است. پس گردن هاى شما را مى‏ زند و زن و فرزندان شما را اسير خواهد كرد و اموال شما را خواهد گرفت. عمر گويد هيچ گاه چون آن روز علاقمند به رياست نشدم و سينه خود را جلو دادم شايد كه حضرت بفرمايد اين ولى آن حضرت متوجه على(ع) شد و دست او را گرفت و دوبار گفت او اين شخص است.(۱۸) اين حديث و چند حديث مشابه آن در بسيارى از كتب اهل سنت نقل شده است كه در اين احاديث يكى از تعابير زير آمده است«رجلا منى»، «رجلا مثل نفسى»، «رجلا كنفسى»، «رجلا عديل نفسى».

۲. از ابوذر نقل شده است كه رسول‏ خدا فرمود: يا از كار خويش دست برمى‏ دارند و يا به سوى آن ها مى ‏فرستم مردى كه چون جان من است و دستور مرا در حق آنان اجرا خواهد كرد... عمر پرسيد منظور حضرت كيست من گفتم تو و رفيقت مقصود او نيستيد. گفت پس كى مقصود است؟ گفتم آن كه نعل را وصله مى ‏زند و على(ع) آن هنگام نعل رسول ‏خدا را وصله مى ‏زد.(۱۹) در اين حديث هم تعبير شده است«رجلا كنفسى».

۳ـ رسول‏ خدا(ص) از برخى اصحاب خود ذكرى به ميان آوردند و چون از ايشان درباره على(ع) پرسيدند، آن حضرت فرمود آيا از شخص درباره خودش سؤال مى ‏شود. عين كلام رسول ‏خدا در مورد على(ع) چنين نقل شده است: «هل يسأل الرجل عن نفسه»(۲۰) و در جاى ديگر از آن حضرت نقل شده كه فرمود شما از من درباره مردم پرسيديد ولى از نفس من چيزى نپرسيديد. در اين روايت آمده است: «سأل[النبى‏] عن بعض اصحابه فقال له قائل فعلى فقال ما سألتنى عن الناس و لم تسألنى عن نفسى»(۲۱) و نيز از طريق اهل سنت نقل شده كه از رسول‏ خدا پرسيدند محبوب ترين مردم نزد شما كيست؟ فرمود عائشه. پرسيدند از مردان چه كسى؟ فرمود پدر او [يا پدر آن دو] آن گاه فاطمه گفت اى رسول‏خدا چطور شما در حق على چيزى نگفتيد. آن حضرت فرمود على جان من است. آيا ديده‏اى كه شخصى در مورد نفس خويش چيزى بگويد. در اين روايت نيز آمده است«ان عليا نفسى هل رأيت احدا يقول فى نفسه شيئا».(۲۲) از نظر شيعه مجعول بودن صدر اين حديث واضح است ولى ذيل آن جاى ترديد ندارد چون مؤيدات آن بسيار است؛ در حالى كه نزد اهل سنت قضيه به عكس است و براى آن ها ذيل حديث ممكن است مورد ترديد قرار گيرد و لذا ناقل حديث اضافه مى ‏كند كه تتمه اين حديث كه سخن فاطمه(س) است از عبدالله‏بن عمرو كه از ثقات مى ‏باشد نقل شده است و دلالت بر صحت اين زيادى مى ‏كند، روايت صحيحى كه گويد چون آيه مباهله نازل شد، رسول‏ خدا حسن و حسين و فاطمه و على را جمع كرد و اين دلالت دارد كه نفس على نفس رسول ‏خدا است. (۲۳)

۴ـ زمخشرى در تفسير خود آورده است كه پيغمبر خدا وليدبن عقبه و به نقلى خالدبن وليد را به سوى بنى‏المصطلق فرستاد. چون آنان براى استقبال از فرستاده رسول‏خدا بيرون آمدند. او خيال كرد كه براى جنگ بيرون آمده‏اند. پس به سوى رسول ‏خدا بازگشت و گفت كه آنان مرتد شده‏اند و زكات نمى ‏دهند. اين جا بود كه رسول‏ خدا(ص) فرمود يا از كار خويش دست مى‏كشيد و يا به سوى شما مى‏ فرستم مردى را كه نزد من چون جان من است آن گاه با دست خود به كتف على(ع) زد.(۲۴) در اين نقل نيز تعبير شده است به: «لتنتهن او لابعث اليكم رجلا هو عندى كنفسى يقاتل مقاتلتكم و يسبى ذراريكم».

۵ـ در جمعه آخر ماه شعبان رسول ‏خدا خطبه‏اى خواند و از روى آوردن ماه رمضان و بركات آن مردم را آگاه ساخت در پايان اين خطبه است كه على(ع) پرسيد اى رسول ‏خدا با فضيلت ‏ترين كارها در اين ماه چيست؟ آن حضرت فرمود: اى ابوالحسن بهترين اعمال در اين ماه اجتناب از محرمات الهى است سپس پيامبر خدا گريست على(ع) پرسيد اى رسول‏ خدا چه چيز شما را گرياند؟ فرمود اى على مى‏ گريم بر حلال شدن و مباح شمردن خون تو در اين ماه. تا آن جا كه رسول‏ خدا فرمود اى على كسى كه تو را بكشد بدون ترديد مرا كشته و كسى كه با تو دشمنى ورزد در حقيقت با من دشمنى ورزيده است و آن كه به تو ناسزا گويد مرا ناسزا گفته زيرا تو براستى به منزله جان من هستى روح تو از روح من است و سرشت و طينت تو از طينت من است. همانا خداوند من و تو را با يكديگر آفريد و با هم برگزيد، مرا براى نبوت اختيار كرد و تو را براى امامت. پس هر كس امامت تو را انكار كند نبوت مرا انكار كرده است.(۲۵) در اين روايت نيز آمده است«لأنك منى كنفسى».

۶ـ در حديث مناشده كه بعد از اين نيز بدان اشاره خواهيم كرد، اميرالمؤمنين اصحاب شورى را مخاطب قرار داده و مى‏ فرمايد آيا در ميان شما كسى هست كه رسول خدا او را چون جان خويش خوانده باشد. در متن اين حديث نيز آمده است: قال على(ع): نشدتكم بالله هل فيكم احد قال له رسول‏الله(ص) «انت كنفسى و حبك حبى و بغضك بغضى؟ قالو: لا (۲۶). نظير همين سخن از زبان عامربن واثله نقل شده است كه گويد بعد از مرگ عمر و در روز شورى شنيدم كه على(ع) مى ‏گفت... نشدتكم بالله هل فيكم احد قال له رسول‏ الله(ص)‏ لينتهين بنو وليعة او لأبعثن اليهم رجلا كنفسى طاعته كطاعتى و معصيته كمعصيتى يغشاهم بالسيف غيرى؟ قالو اللهم لا.(۲۷) اين ها مواردى بود كه ما با نظرى سريع به منابع بدان برخورد كرديم و البته نمى‏ توان گفت كه شواهد منحصر در همين مقدار است.(۲۸)

نصوصى كه در سابق از منابع شيعى و سنى نقل شد به صراحت دلالت داشت كه رسول‏ خدا(ص) على(ع) را جان خويش شمرده است. ولى در اين جا ادله ديگرى است كه صراحت بدين معنا ندارد ولى مى‏ تواند مويد و شاهد بر صحت مدعا باشد.

اين ادله به لحاظ مضمون به چند دسته تقسيم مى ‏شود:

۱ـ رواياتى كه دلالت دارد على(ع) پرورش يافته رسول ‏خدا و از طفوليت مأنوس بدان حضرت بود و حتى سر وحى از على(ع) پوشيده نبود. از جمله اين روايات سخن دلنشين على(ع) در خطبه قاصعه است كه مى ‏فرمايد: من در كوچكى سينه‏ هاى عرب را به زمين رساندم و شاخه‏ هاى نو برآمده قبيله ربيعه و مضر را شكستم و شما قدر و منزلت مرا نسبت به رسول خدا(ص) به سبب خويشى نزديك و منزلت خاصى كه داشتم مى ‏دانيد. زمان كودكى مرا در كنار خود پرورش داد و به سينه‏اش مى ‏چسباند و در بسترش مرا در آغوش خود نگه مى‏ داشت و تنش را به من ماليد و بوى خوش خود را به من مى ‏بويانيد و چيزى را مى‏ جويد و آن گاه در دهان من لقمه مى ‏كرد و دروغ در گفتار و خطا و اشتباه در كردار از من نيافت و خداوند بزرگ ترين فرشته‏اى از فرشتگانش را از وقتى كه پيغمبر(ص) از شير گرفته شده بود هم نشين آن حضرت گردانيد كه او را در شب و روز به راه بزرگوارى ‏ها و خوهاى نيكوى جهان سير دهد و من پى او مى ‏رفتم مانند رفتن شتر در پى مادرش، در هر روزى از اخلاق خود نشانه‏اى آشكار مى ‏ساخت و پيروى از آن را به من امر مى ‏فرمود و در هرسالى مجاورت بحراء(كوهى است نزديك مكه) را برمى ‏گزيد و من او را مى ‏ديدم و شخص ديگرى نمى ‏ديد و در آن زمان اسلام در خانه‏ اى نيامده بود مگر خانه رسول‏خدا(ص) و خديجه كه من سومين ايشان بودم. نور وحى و رسالت را مى ديدم و بوى نبوت را استشمام مى ‏كردم و چون وحى بر آن حضرت نازل شد صداى ناله شيطان را شنيدم گفتم اى رسول ‏خدا اين چه صدايى است؟ فرمود اين شيطان است كه از پرستيده شدن نوميد گشته است. تو مى‏ شنوى آن چه من مى ‏شنوم و مى ‏بينى آن چه من مى ‏بينم جز آن كه تو پيامبر نيستى ولى وزير و بر خير و نيكويى هستى.(۲۹)

۲ـ رواياتى كه دلالت دارد رسول‏ خدا(ص) خود و على(ع) را دو نور مشتق از يك منبع و دو فرع مشتق از يك اصل و دو برادر و دو ياور جداناپذير به شمار آورده است. در نامه ۴۵ نهج ‏البلاغه كه على(ع) عامل خويش عثمان ‏بن حنيف را مخاطب قرار داده است، نسبت خود به رسول ‏خدا را چون دو نور مشتق از يك جا و دو نخل روييده از يك ‏بن دانسته است(۳۰) و مى ‏فرمايد: «انا من رسول‏ الله كالضوء من الضوء و كالصنو من الصنو و الذراع من العضد». باز از خود آن حضرت نقل است كه چون رسول ‏خدا ميان اصحاب خويش برادرى انداخت من گفتم اى رسول ‏خدا ميان اصحاب خود اخوت برقرار ساختى ولى مرا بدون برادر رها كردى پس آن حضرت فرمود: «انما اخترتك لنفسى انت اخى فى الدنيا و الآخرة و انت منى بمنزلة هارون من موسى».(۳۱)

اهل سنت از رسول‏ خدا نقل كرده‏اند كه فرمود: من و على در پيشگاه خداوند نورى بوديم قبل از خلقت آدم به چهارده هزار سال كه دو جزء شديم يكى من و ديگرى على. و در احاديث ديگر اضافه شده است كه چون آدم خلق شد آن نور در صلب او قرار گرفت و در صلب انبياء بعد نيز آن نور واحد بود تا در صلب عبدالمطلب جدا شد پس در من نبوت و در على خلافت است (۳۲) و نيز روايات بسيارى كه دراين تعبير مشتركند«انا و على من شجرة واحدة و ساير الناس من شجر شتى».(۳۳) و يا روايتى كه از رسول ‏خدا نقل شده است: «انا و على من نور واحد و انا و اياه شى‏ء واحد و انه منى و انا منه لحمه لحمى و دمه دمى يريبنى ما أرابه[اى يسوؤنى و يزعجنى ما يسوؤها و يزعجها] و يريبه ما أرابنى».(۳۴)

و باز از همين قبيل است رواياتى كه على(ع) خصلت ‏هاى دهگانه ‏اى براى خود برشمارد كه رسول‏ خدا بدو داده است. در يكى از اين روايات آمده است كه براى من يكى از اين خصلت‏ ها از تمام آن چه آفتاب بر آن مى ‏تابد مسرت ‏بخش‏تر است. آن گاه آن حضرت فرمود: «قال لى رسول‏الله‏(ص) يا على انت الأخ و انت الخليل، و انت الوصى و انت الوزير و انت الخليفة فى الاهل و المال و فى كل غيبة اغيبها و منزلتك منى كمنزلتى من ربى و انت الخليفة فى امتى وليك وليى و عدوك عدوى و انت اميرالمؤمنين و سيد المرسلين من بعدى.(۳۵) و پرواضح است كسى كه اين صفات را دارد چون جان رسول‏ خدا خواهد بود.

۳ـ روايات بسيارى كه دلالت دارد رسول خدا(ص) خود را از على(ع) و على(ع) را از خود دانسته است. اين روايات در مقاطع مختلف با تعابير مشابه به هم از رسول‏ خدا(ص) نقل شده است مثل«على منى و انا من على» و«انه منى و انا منه» و «انت منى و انا منك» و مثل«لايبلغ عنى الا رجل منى» كه در جريان ابلاغ سوره برائت بر مشركين به توسط على(ع)‏، از آن حضرت شنيده شد و اگر بخواهيم باز هم به نمونه ‏اى اشاره كنيم بايد از سخن رسول‏ خدا در جريان نبرد احد ياد كنيم آن گاه كه ديد على(ع) چون پروانه‏اى برگرد شمع وجودش مى ‏چرخد و بر دشمنان شمشير مى ‏زند و جبرئيل در حق او مى ‏گويد«هذه هى المواساة»، پس حضرتش فرمود«انه منى و انا منه» و جبرئيل گفت«و انا منكما».(۳۶)

ابن بطريق پس از نقل بيست مورد از مواردى كه اين حديث نقل شده است مى ‏گويد«من» در اين روايات به چهار معنا مى ‏تواند باشد: ابتداى غايت، تبعيض، زائده و تبيين جنس و تنها احتمال چهارم مى‏ تواند صحيح باشد. آن گاه معناى اين روايات چنين خواهد بود كه على از جنس من است در جهت تبليغ و اداء و وجوب اطاعت. رسول‏ خدا منصب نبوت و امامت داشت و استحقاق على(ع) براى امامت مانند استحقاق رسول‏ خدا براى امامت است و خصوصا تعبير«انا منه» نشان از مزيد شأن و جلالت على(ع) است.(۳۷)

۴ـ رواياتى كه پيامبر خدا مقام و منزلت على را در نزد خود به مانند سر براى بدن دانسته است.(۳۸) تعابير وارد در اين روايات چنين است:

«على منى مثل رأسى من بدنى»

«على بمنزلة رأسى من بدنى»

«على منى كرأسى من بدنى»

۵ـ روايات متعددى كه در آن ها به نقل از رسول‏خدا آمده است كه من و على دو پدر اين امت هستيم.(۳۹) تعابير وارد در اين روايات چنين است:

«انا و على ابوا هذه الامة»

«يا على انا و انت و ابوا هذه الامة»

«انا و انت موليا هذا الخلق»

۶ـ زيارت اميرالمؤمنين در روز تولد رسول‏خدا(ص) و در روز و شب مبعث رسول‏ خدا(ص) كه در كتب ادعيه و زيارات وارد شده است، نشان از آن است كه جان على و جان پيغمبر يكى است و زيارت على همان زيارت رسول ‏خداست.

محدث قمى در مفاتيح الجنان در بيان دومين زيارت از زيارات مخصوصه اميرالمؤمنين به نقل از سيدبن طاووس آورده است كه در هفدهم ربيع‏الاول (روز ولادت رسول ‏خدا) امام صادق(ع) بدين زيارت على(ع) را زيارت كرد و آن را به محمدبن مسلم تعليم داد. محدث قمى در همان جا آورده است كه مردى اعرابى به خدمت رسول‏ خدا(ص) مشرف شد و عرض كرد يا رسول ‏الله منزل من دور از منزل شماست و گاه كه به اشتياق زيارت و ديدن شما مى ‏آيم، ملاقات شما برايم ميسر نمى ‏شود و على ‏بن ابيطالب را ملاقات مى ‏كنم و او مرا به سخن و مواعظ خود مأنوس مى ‏كند و من با حال اندوه و حسرت بر نديدن شما باز مى ‏گردم.

پس آن حضرت فرمود هر كه على را زيارت كند مرا زيارت كرده است و هر كه او را دوست بدارد مرا دوست داشته است و هر كه او را دشمن بدارد مرا دشمن داشته است. اين را از جانب من به قوم خود برسان و هر كه به زيارت او برود البته به نزد من آمده است و در قيامت او را جزا خواهد داد من و جبرئيل و صالح المؤمنين. و نيز محدث قمى در بيان سومين زيارت از زيارات مخصوصه اميرالمؤمنين در روز و شب مبعث(بيست و هفتم رجب) زياراتى را به نقل از شيخ مفيد و سيدبن طاووس آورده است كه تأمل در مضامين بلند اين زيارت ‏نامه و زيارت‏نامه پيشين از مقام و منزلت خاص آن حضرت در نزد رسول ‏خدا پرده برمى ‏دارد.

نویسنده : رضا اسلامي

پی نوشت ها:

۱) جوادى آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن، ج ۹، ص ۱۸۳ و نظير اين سخن به اجمال از علامه طباطبائى در الميزان در ذيل آيه مباهله ديده مى ‏شود ص ۲۳۵.

۲) همان، ج ۹، ص ۱۸۴ نساء، ۱۱۳.

۳) علامه طباطبائى، الميزان، ج ۳، ص ۲۲۲.

۴) جوادى ‏آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن، ج ۹، ص ۱۸۴.

۵) علامه طباطبائى، الميزان، ج ۳، ص ۲۲۳.

۶) مانند محمد رشيد رضا در تفسير«المنار» ذيل آيه مباهله.

۷) علامه طباطبائى، الميزان، ج ۳، ص ۲۲۳.

۸) علامه طباطبائى، الميزان، ذيل آيه مباهله.

۹) جوادى آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن، ج ۹، ص ۱۸۵.

۱۰) همان، ج ۹، ص ۱۸۵؛ در بخش‏هاى بعدى نيز بدين حديث و سند آن اشاره خواهيم كرد.

۱۱) همان، ج ۹، ص ۱۸۳.

۱۲) علامه طباطبائى، الميزان، ذيل آيه مباهله.

۱۳) جوادى آملى، عبدالله، تفسير موضوعى قرآن، ج ۹، ص۱۹۰.

۱۴) علامه طباطبائى، الميزان، ذيل آيه مباهله.

۱۵) از كلام مرحوم علامه طباطبائى در اين جا فهميده مى‏ شود كه ايشان لفظ «انفسنا» در آيه مباهله را شامل شخص رسول ‏خدا نيز مى ‏داند. در برخى منابع اهل سنت و به‏ ندرت در منابع شيعى تصريح بدين مطلب ديده مى‏ شود. سبطبن جوزى در تذكرة الخواص، ص ۱۴ آورده كه رسول‏ خدا به نفس خود و نفس على اشاره كرد به وسيله«انفسنا»؛ ابراهيم‏بن محمد الجوينى در فرائد السمطين، ج ۲، ص ۲۳ به نقل از شعبى از جابر آورده است كه«انفسنا و انفسكم رسول ‏الله و على و نساءنا و نساءكم فاطمه و ابناءنا و ابناءكم الحسن و الحسين»؛ ابن‏كثير در تفسير القرآن العظيم در ذيل آيه مباهله آورده است كه«انفسنا و انفسكم رسول‏الله و على ‏بن ابيطالب و ابناءنا حسن و حسين و نساءنا فاطمه»؛ بغوى در معالم‏التنزيل و شيخ طوسى در التبيان و بيهقى در دلائل‏النبوة و طبرى در تفسيرش و سيوطى در الدرالمنثور و حاكم حسكانى در شواهدالتنزيل نيز همين مطلب را آورده‏اند؛ در تفسير فرات از امام باقر(ع) نقل شده است كه«ابناءنا و ابناءكم الحسن و الحسين و انفسنا و انفسكم رسول‏الله و على و نساءنا و نساءكم فاطمه» نگاه كنيد به موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸ ، ص ۱۰ ولى ما درگذشته به برخى مباحث كلامى در ذيل آيه مباهله اشاره كرديم و دانستيد كه چرا نمى‏ توان انفسنا را شامل رسول ‏خدا قرار داد. بنابراين سخن برخى مفسرين و نيز مضمون برخى روايات را بر فرض صحت سند بايد تأويل و توجيه كرد.

۱۶) همان، ذيل آيه مباهله.

۱۷) همان، ذيل آيه مباهله.

۱۸) ابن‏بطريق، عمدة عيون صحاح الاخبار، ص ۱۹۷ به نقل از ابن‏حنبل در فضائل الصحابه، ج ۲، ص ۵۹۳، حديث ۱۰۰۸؛ شروانى، ما روته العامة من مناقب اهل‏البيت، ص ۸۵ به نقل از استيعاب و شرح نهج‏البلاغه ابن ابى‏الحديد و مسند احمدبن حنبل؛ رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۸۳.

۱۹) كنجى شافعى، كفاية الطالب، ص ۲۸۸ به نقل از خصائص نسائى؛ سليمان‏بن ابراهيم، ينابيع المودة، ج ۱، ص ۱۳۱؛ احمدبن شعيب، خصائص اميرالمؤمنين، ص ۱۰۸؛ رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۸۳؛ سبطبن جوزى، تذكرة الخواص، ص ۴۰.

۲۰) رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابي‏طالب، ج ۸، ص ۸۲

۲۱) شيخ طبرسى، مجمع‏البيان، ذيل آيه مباهله؛ شيخ طوسى، تلخيص الشافى، ج ۲، ص ۶ و در پاورقى مصحح كتاب سيد حسين بحرالعلوم به‏ عنوان مصادر اين حديث از ذخائر العقبى، صحيح ترمذى، البداية و النهاية، مسند ابوداود و مسند احمد ياد مى‏كند؛ ابن‏شهرآشوب، مناقب آل ابي‏طالب، ج ۲، ص ۲۱۷.

۲۲) كنجى شافعى، كفاية الطالب، ص ۲۸۷، باب ۷۱ در تخصيص على به اين كه رسول‏ خدا او را چون نفس خود دانسته است.

۲۳) كنجى شافعى، كفاية الطالب، ص ۲۸۷، باب ۷۱ در تخصيص على به اين كه رسول ‏خدا او را چون نفس خود دانسته است.

۲۴) زمخشرى، جارالله، الكشاف، ذيل آيه ۵ سوره حجرات«ان جائكم فاسق بنباء فتبينوا. ..»؛ شروانى، ما روته العامله من مناقب اهل‏البيت، ص ۵۸ به نقل از تفسير زمخشرى.

۲۵) علامه مجلسى، بحارالانوار، ج ۹۳، ص ۳۵۷؛ شيخ حر عاملى، وسائل الشيعه، ج ۱۰، ص ۲۳۹؛ محمديان، محمد، حياة اميرالمؤمنين عن لسانه، ص ۲۳۸ به نقل از عيون اخبار الرضا و امالى صدوق؛ سليمان‏بن ابراهيم، ينابيع المودة، ج ۱، ص۱۶۶.

۲۶) شيخ طبرسى، الاحتجاج، ج ۱، ص ۱۴۲.

۲۷) رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۸۳ به نقل از خصال و بحارالانوار.

۲۸) آيت‏الله ميلانى در كتاب«قادتنا كيف نعرفهم»، ج ۱، ص ۴۳۳ اشاره مى ‏كند كه مرحوم بحرانى در«غاية المرام» از طرق اهل سنت سيزده حديث آورده است كه در همه آن ها على(ع) نفس رسول خدا شمرده شده است.

۲۹) فيض الاسلام، نهج‏البلاغه، خطبه ۲۳۴؛ صبحى صالح، نهج‏البلاغه، خطبه ۱۹۲.

۳۰) در نهج‏البلاغه، صبحى صالح تعبير اول و در نهج‏البلاغه فيض الاسلام تعبير دوم آمده است.

۳۱) محمديان، محمد، حياة اميرالمؤمنين عن لسانه، ص ۶۷ به نقل از منابع متعدد شيعه و سنى؛ سيد ابن‏طاووس، كشف اليقين فى فضائل اميرالمؤمنين، ص ۲۱۷ به نقل از ابن‏مغازلى شافعى؛ رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۳۹۰ به بعد كه نصوص مختلف مؤاخاة در اين منبع جمع‏آورى شده است.

۳۲) شبر، عبدالله، حق اليقين، ص ۱۵۵به نقل از مسند احمدبن حنبل و مناقب ابن‏مغازلى شافعى؛ رى شهرى، محمد، موسوعةالامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۶۶ به نقل از خصال، مناقب خوارزمى، فرائد السمطين و اثبات الوصية.

۳۳) آيت‏الله مرعشى، ملحقات احقاق الحق، ج ۲۱، ص ۴۳۸؛ رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۶۷.

۳۴) رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۶۴ به نقل از عوالى اللآلى.

۳۵) رى شهرى، محمد، موسوعةالامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۲۱۲ به نقل از منابع متعدد و نظير آن در ج ۸، ص ۳۰۹.

۳۶) ابن‏شهر آشوب، مناقب آل ابيطالب، ج ۲، ص ۲۱۷؛ رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۷۸؛ شيخ طوسى، تلخيص الشافى، ج ۲، ص ۶؛ شيخ طبرسى، مجمع البيان، ذيل آيه مباهله؛ علامه حلى، كشف الحق و نهج‏الصدق، ص ۱۷۷، سيدبن‏طاووس، الطرائف، ص ۶۵؛ آيت‏الله مرعشى نجفى، ملحقات احقاق الحق، ج ۲۱، ص ۱۲۲؛ ابن بطريق، عمدة عيون صحاح الاخبار، ص ۱۹۸؛ كنجى شافعى، كفاية الطالب، ص ۲۷۴؛ محمدبن عيسى‏بن سورة، الجامع الصحيح(سنن ترمذى) حديث شماره ۳۷۱۶، ابن‏عساكر، تاريخ دمشق، ج ۱، ص ۱۴۸؛ محمدبن معتمد خان، نزل الابرار، ص ۳۸؛ احمدبن شعيب النسائى، خصائص اميرالمؤمنين، ص ۱۰۴، سليمان‏بن ابراهيم، ينابيع المودة، ج ۱، ص ۱۶۶.

۳۷) ابن‏بطريق، عمدة عيون صحاح الاخبار، ص ۲۰۵.

۳۸) آيت‏الله مرعشى نجفى، ملحقات احقاق الحق، ج ۲۱، ص ۵۷۱؛ ابن بطريق، عمدة عيون صحاح الاخبار، ص ۲۹۶ به نقل از مناقب ابن‏مغازلى؛ سليمان‏بن ابراهيم، ينابيع المودة، ج ۱، ص ۱۶۶؛ ابن ‏شهر آشوب، مناقب آل ابيطالب، ج ۲، ص ۲۱۷؛ آيت‏الله ميلانى، قادتنا كيف نعرفهم، ج ۱، ص ۴۳۷ به نقل از منابع متعدد اهل سنت؛ رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۷۷ به نقل از تاريخ بغداد، ذخائر العقبى، مناقب خوارزمى، امالى الطوسى، ينابيع المودة، مناقب ابن شهر آشوب، مناقب ابن‏مغازلى و تفسير فرات و همه اين منابع سند حديث را به ابن عباس يا سعدبن ابى‏وقاص رسانده‏اند؛ احمدبن عبدالله الطبرى، ذخائر العقبى، ص ۶۳ به نقل از براءبن عازب.

۳۹) رى شهرى، محمد، موسوعة الامام على‏بن ابيطالب، ج ۸، ص ۹۲ به نقل از الفصول المختارة، مناقب خوارزمى، كمال الدين، الامالى للصدوق، بشارة المصطفى، ينابيع المودة، كنز الفوائد، معانى الاخبار، علل الشرايع و عيون اخبار الرضا.

سردار سرلشکر پاسدار حسین سلامی فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در نشست صمیمی با جمعی از اصحاب رسانه که به مناسبت 17 مرداد روز خبرنگار در سالن کنفرانس روابط عمومی کل سپاه برگزار شد با گرامیداشت یاد و خاطره شهدای والامقام انقلاب اسلامی بویژه مجاهدان عرصه اطلاع رسانی و خبر،  از خبرنگاران کشور به عنوان  پیام آوران انقلاب اسلامی  یاد کرد و گفت: شما در جنگ روایت ها که نقطه کانونی نبرد انقلاب اسلامی و استکبار است، حضور دارید و با ابعاد پیچیده و مرموز آن آشنا هستید.

فرمانده کل سپاه با بیان اینکه در دنیای امروز کلمات بسیار قدرتمند شده‌اند و می توانند تحرکات زیاد و  تغییرات سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و... را رقم بزنند، اظهار کرد: امروز کلمات همانند موشک و گلوله‌ها که پرتاب می‌شوند، بعد جدیدی پیدا می‌کنند و در دنیای امروز که دنیای مرگ فاصله‌ها است، به تدریج جغرافیای ذهن‌ها بر مرزها چیره می‌شود.

وی افزود: امروز در حوزه افکار عمومی بیش از آنکه با مقیاس فیزیکی مواجه باشیم با شعاع روانی رخدادها و حوادث روبرو هستیم، به طور مثال یک حادثه کوچک در یک نقطه دنیا می‌تواند برانگیختگی بزرگی در جغرافیای غیر مرتبط ایجاد کند و میدان بزرگی را تحت تاثیر قرار دهد.

سرلشکر سلامی با بیان اینکه جنگ رسانه‌ای غربی‌ها بر اساس جمع ذهن‌های مختلف انسان‌ها که با تشکیل یک سطح به هم پیوسته تصمیم می‌گیرند، طراحی می‌شود، افزود: از سوی دیگر دشمن در تلاش است تا با ایجاد تردید و ابهام در اذهان، یا مقدسات ما را بشکند و یا مسائل را وارونه نشان دهد تا جامعه دچار تنش و اضطراب  شود.

وی با تاکید بر نقش و جایگاه خبرنگاران و رسانه‌ها در جهان معاصر و لزوم بکارگیری شیوه های اثرگذار در بیان واقعیات و مقابله با جنگ رسانه‌ای دشمن اظهار کرد: امروز به نوعی این خبرنگاران هستند که جهان را اداره می‌کنند، آنها با اخبار خاص و درکنار هم قرار دادن کلمات هم می‌توانند اضطراب و نگرانی ایجاد کنند و هم تولید آرامش داشته باشند.

وی افزود: به اصحاب رسانه توصیه می‌کنم گزارشی که تهیه می‌کنید یک جمله ماندگار داشته باشد. برخی خبرنگاران تصور می‌کنند صرفاً باید حرفه‌ای عمل کرد و تنها یک رویداد را گزارش کرد، در حالی که عده‌ای در کنار هیجانی که اخبار تولید می‌کند به تولید هیجان بالاتر هم می‌اندیشند؛ لذا باید علاوه بر روایت رویداد و واقعیت، بر تولید هیجان و ارزش افزوده هم دقت داشت تا به مردم قدرت تشخیص بدهیم.

فرمانده کل سپاه با بیان اینکه جمهوری اسلامی ایران به دلیل تفاضل‌های زیادی که با غرب دارد، با هجمه فرهنگی بسیار زیادی مواجه است، گفت: ما یاد گرفتیم چگونه مستقل زندگی کنیم، بنابراین همه می‌خواهند ما را شکست دهند، اما واقعیت این است که با اقتدار پیش می‌رویم.

وی افزود: ما استعداد و ظرفیت‌های زیادی برای غلبه بر حریف داریم؛ در جنگ بزرگ شده‌ایم و عادت کرده‌ایم که دشمن را شکست دهیم و به فضل الهی در تمامی صحنه‌ها  بر آن‌ها غلبه کرده‌ایم.

فرمانده کل سپاه در ادامه با اشاره به اظهارنظرهای اخیر مقامات رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی گفت: شاید لفاظی یک مقام رژیم صهیونیستی باعث شود برخی فکرهایی کنند، اما حقیقت این است که ما منتظر یک حرکت اشتباه از آن‌ها هستیم تا نابودشان کنیم.

وی افزود: دشمنان توسط انقلاب اسلامی به عقب رانده شده‌اند و هیچ کس به اندازه ما قدرت آن‌ها را فرسوده نکرده است؛ زیرا موجبات خروج آنها از پناهگاه‌های‌شان را ملت ما فراهم کرده‌اند.

سرلشکر سلامی در پایان با گرامیداشت نام و یاد شهدای عرصه خبر و رسانه و قدردانی از عملکرد روابط عمومی کل سپاه در اعلام مواضع و اطلاع‌رسانی ماموریت‌ها و عملکرد این نهاد و برقراری تعامل و هماهنگی سازنده با جامعه رسانه‌ای کشور، بیان واقعیات، امیدآفرینی و تعقیب دشمن در جنگ رسانه‌ای امروز را رسالت مهم خبرنگاران توصیف و بر بکارگیری روش‌های خلاقانه و بدیع با الگوهای بومی و کارآمد در تقابل با عملیات روانی دشمن و جبران ضعف و کم‌کاری‌ها در این حوزه با عمل قوی‌تر و هوشمندانه‌تر تاکید کرد.

همچنین در این نشست جمعی از مدیران رسانه‌ها به ارائه دیدگاه‌ها و نظرات خود پرداختند.

سازمان صنایع دفاع بزرگترین زیرمجموعه وزارت دفاع است که محوریت تولیدات آن به حوزه رزم زمینی مربوط است. این تولیدات شامل تجهیزات دفاعی و هجومی انفرادی سربازان شامل لباس، کلاه، جلیقه ضد گلوله، سلاح کمری، تفنگ های تهاجمی و تک تیرانداز و انواع تیربار سبک تا سنگین و مهمات مختلف آنها، خمپاره اندازهای کالیبر کم تا زیاد، راکت و موشک‌های ضد زره، گلوله های توپخانه، راکت‌های توپخانه‌ای، انواع مین، راکت ها و بمب های هواپرتاب، انواع خودروهای نظامی سبک تا سنگین و انواع محافظت شده آنها و همچنین تجهیزات زرهی مانند نفربر و تانک می شود.

در سال‌های اخیر با گسترش روند هوشمندسازی و خودکارسازی تجهیزات و تسلیحات، علاوه بر تولید محصولات پیشرفته تر و کارامدتر، راکت های هدایت شونده با دقت بالا و بمب‌های هواپرتاب نقطه زن و دورایستا نیز به سبد محصولات سازمان صنایع دفاع افزوده شده است. به کارگیری این طیف از تسلیحات در نیروهای عملیاتی سبب رشد قابل توجه اثرگذاری آنها خصوصاً در صحنه نبردهای مدرن امروزی شده است.

در نمایشگاه اخیر انواع محصولات در دسته بندی هایی که به آنها اشاره شد در معرض دید قرار گرفت که برخی از این دستاوردها برای نخستین بار به نمایش در می آمد. در این گزارش مرور مختصری روی محصولات مشاهده شده در این نمایشگاه بر اساس تصاویر منتشر شده توسط سایت وزارت دفاع خواهیم داشت.

سلاح های سبک و سنگین

پس از پایان جنگ تحمیلی، تلاش برای تنوع بخشی به تولیدات سلاح در وزارت دفاع شدت گرفت و انواع مختلفی از تسلیحات ساخته شد. در دهه های بعد چند نوع سلاح تک تیرانداز و اسلحه کمری ساخته و در اختیار نیروهای مسلح قرار گرفت تا سال‌های اخیر که روش‌های ساخت بهتر و تجهیزات الکترونیکی قابل نصب روی سلاح هم به تولیدات وزارت دفاع افزوده شد.

مهمترین محصول سازمان صنایع دفاع در حوزه سلاح های انفرادی را می توان تفنگ هجومی مصاف دانست. این سلاح با نگاهی به نمونه های مطرح دنیا و با هدف نهایی جایگزینی با تسلیحات قدیمی موجود در سازمان رزم مانند تفنگ مشهور ژ3 ساخته شده است.

در چند سال اخیر این سلاح در اختیار یگان های مختلف نیروهای مسلح تحت آزمایش قرار داشته و نمونه های کالیبر 5.56 و 7.62 از آن ساخته شده است. این سلاح قابلیت نصب انواع تجهیزات جانبی را دارد و امید می رود کیفیت ساخت آن و سایر نکات اصلاحی مد نظر نیروهای آزمایش کننده در نمونه تولیدی آن اعمال شود. نمونه های بهسازی شده از تفنگ های مختلف هجومی و سایر انواع هم در این نمایشگاه ارائه شده بود.

برخی از انواع تسلیحات ساخت وزارت دفاع؛ سلاح مصاف در بالای تصویر قرار دارد

تفنگ تک تیرانداز هدا مجهز به دوربین خاص و دارای مسافت یاب لیزری برای حداکثر شدن دقت و شلیک در بهترین زمان ممکن طراحی و ساخته شده است  که در تصویر فوق قابل مشاهده است.

چند نوع تفنگ تک تیرانداز؛ اسلحه هدی در بالا سمت چپ و پایین مشخص است

سلاح های چند لوله که اصطلاحاً به آنها گتلینگ (نام مخترع اولیه آن) نیز گفته می شود از دیگر محصولاتی هستند که در سالهای اخیر به سبد تولیدات وزارت دفاع افزوده شده اند. در این نمایشگاه این نوع سلاح در کالیبرهای مختلف ارائه شده بود. از نمونه های کالیبر پایین که روی خودرو مستقر می شوند تا گونه 3 لوله 20 میلیمتری قابل نصب روی بالگرد و نیز نمونه 6 لوله 30 میلیمتری فتح 630 با کاربرد پدافند هوایی.

این تیربار چند لوله به دوربین و مسافت یاب لیزری و نمایشگر برای هدفگیری دقیقتر مجهز شده است

چند نوع دیگر از سلاح های چند لوله یا گتلینگ؛ فتح630 در پایین سمت راست و 20 میلیمتری سه لوله در بالا سمت راست قرار دارد

سلاح های ضد زره

انواع مختلفی از تسلیحات ضد زره در نمایشگاه مذکور ارائه شده بود. راکت اندازهای انفرادی یا شانه پرتاب با پرتابگر یکبار مصرف، نمونه ای شبیه به RPG-28 روسی، نمونه مجهز به راکت جانبی برای غلبه بر سامانه های دفاع فعال مشابه RPG-30 و نمونه کالیبر 105 میلیمتری با لوله جمع شونده به نام غدیر که نمونه داخلی RPG-29 روسی است با انواع پرتابه های مختلفی که برای آن ساخته شده از انواع قابل مشاهده در تصاویر بودند.

راکت انداز غدیر در حالت جمع لوله شده

راکت انداز با پرتابگر یک بار مصرف در بالای تصویر و نمونه دارای راکت جانبی در پایین تصویر مشخص هستند

پرتابگر دو فروندی موشک دهلاویه روی سه پایه و همچنین نمونه چهار فروندی دارای سامانه جستجو و ردگیری الکترواپتیک با قابلیت تعقیب هدف و قفل خودکار نصب شده روی پایه متحرک روی خودرو که به نام سامانه پیروز شناخته می شود از دیگر تسلیحات ضد زره نمایش داده شده در این نمایشگاه بودند.

پرتابگر موشک های دهلاویه نصب شده روی خودور؛ سامانه پیروز در سمت چپ

گلوله های هوشمند توپخانه

گونه‌های مختلفی از گلوله های بهسازی شده توپخانه شامل نمونه های افزایش برد یافته و هدایت لیزری در بین محصولات ارائه شده وزارت دفاع در این حوزه قرار داشت.

نسل اول گلوله هوشمند و هدایت لیزری بصیر در حدود 8 سال پیش برای اولین بار رونمایی شد که در این نمایشگاه نمونه ای با جستجوگر متفاوت هم قابل رویت بود. ارزش عملیاتی بالای این نوع گلوله ها در نبرد با تروریست ها در سوریه و نیز مقابله با گروه های تروریستی در شمال غرب کشور بیش از پیش آشکار شد.

طبق اطلاعات منتشر شده در این نمایشگاه گلوله های نقطه زن ایرانی در دو برد 16 و 25 کیلومتر ساخته می شوند. گلوله های کالیبر 155 میلیمتری ساخت ایران که مشابه کراسنوپول-2 روسی هستند به برد 25 کیلومتر می رسند که این برد نسبت به نسل اول گلوله های بصیر بهبود یافته است.

گلوله هدایت شونده جدید به نام نصر که احتمالاً برد آن 25 کیلومتر است

راکت های توپخانه‌ای

از حدود سه دهه پیش صنعت دفاعی ایران سازنده انواع تسلیحات راکتی سطح به سطح در رده توپخانه ای بوده که نمونه های پرتاب شونده چند لوله از کالیبر 107 تا 333 میلیمتر را شامل می شود. در این نمایشگاه پرتابگر ترکیبی راکت های 107 و 122 میلیمتری نصب شده روی یک خودرو به نمایش در آمده بود. قبلاً پرتابگر ترکیبی راکت های 240 و 333 میلیمتری فلق-1 و 2 کوتاه برد با سرجنگی سنگین و راکت های میانبرد و دوربرد فجر-3 و 5 نیز مشاهده شده بود.

پرتابگر ترکیبی راکت 107 و 122 میلیمتری

پیشرفت صنعت دفاعی در زمینه هدایت سلاح های موشکی تا انتهای مسیر برای کاهش خطا و در سطحی بالاتر برای رسیدن به توان نقطه زنی به راکتهای توپخانه ای نیز گسترش پیدا کرده و امروزه در کالیبرهای مختلف نمونه های هدایت شونده از راکت های سری فجر ساخته شده است.

راکت 122 میلیمتری هدایت شونده برای کاهش خطا به زیر 20 متر

در این نمایشگاه علاوه بر نمونه فجر-5 هدایت شونده با برد حدود 40 کیلومتر که در سالهای گذشته رونمایی شده بود نمونه راکت 122 میلیمتری هدایت شونده که با هدف بهبود دقت و رساندن خطا به زیر 20 متر به یک سامانه هدایت و کنترل ارزان قیمت مجهز شده و نمونه برد بلند هدایت شونده از فجر5 با برد حدود 150 کیلومتر برای اولین بار مشاهده شد. همچنین یک نمونه هدایت شونده دیگر هم برای اولین بار مشاهده شد که دارای نوک مدور بوده و احتمالاً به یک جستجوگر اپتیکی مجهز می شود اما اطلاعات دیگری از آن در دست نیست.

راکت هدایت شونده که احتمالاً از یک جستجوگر اپتیکی یا لیزری بهره می برد

نمونه برد 40 کیلومتری فجر5 هدایت شونده

یکی از نکات جالب مشاهده شده در مورد راکت های فوق استفاده از پیکربندی 6 تایی در بالک های تثبیت کننده انتهای بدنه است. پیش از این روی راکت های مختلف بالک های 4 تایی مشاهده می شد اما موشک بالستیک حاج قاسم با 8 بالک و نمونه های نمایشگاه اخیر با 6 بالک نشان دهنده وارد شدن یک راهکار جدید به طراحی این بخش از راکت ها و موشک های ایرانی است.

نمونه برد 150 کیلومتر راکت هدایت شونده کالیبر 333 میلیمتر

تسلیحات پدافند هوایی

سازمان صنایع دفاع متولی ساخت انواع تسلیحات پدافند هوایی مورد استفاده در یگان های زمینی است. در این زمینه چند دستاورد جدید در نمایشگاه اخیر مشاهده شد. سکوی نصب موشک دوش پرتاب مجهز به دوربین و کنترل از راه دور یا کنترل خودکار یکی از این موارد بود. جایگزین کردن نفر کاربر موشک دوش پرتاب با سکو به معنی آمادگی دائمی و بدون خستگی و افت کارایی برای سامانه است که با توجه به ابعاد کوچک و وزن کم قابلیت جابجایی سریع را نیز دارد. این سکو می تواند در اطراف مواضع استقرار نیروهای پیاده یا احتمالاً به صورت نصب شده روی خودرو قرار گرفته و کار پایش محیط و درگیری با تهدیدات را به انجام برساند.

سکوی خودکار موشک پدافند هوایی دوش پرتاب

توپ 20 میلیمتری دریایی اورلیکن که از پرکاربردترین تسلیحات در شناورهای نیروی دریایی ارتش است با نام رقابیه بومی سازی شده که هم برای افزایش قبضه های توپ و هم برای شناورهای جدید لازم است. این توپ به برد مؤثر 2000 متر می رسد که در صورت تجهیز به هدفگیری اپتیکی و سامانه کنترل از راه دور هم برد مؤثر آن در مقایسه با برد نهایی 6800 متری افزایش یافته و در صورت تجهیز به پایدارساز احتمال اصابت آن نیز بسیار بیشتر می شود.

توپ 20 میلیمتری رقابیه

سامانه پدافند هوایی اسکای گارد ساخت سوئیس از دوران دفاع مقدس در خدمت نیروهای مسلح بوده است و نتایج درخشانی در انهدام اهداف به واسطه مجهز بودن به سامانه کنترل آتش راداری از خود برجای گذاشت.

در دهه های بعد از جنگ تحمیلی علاوه بر بومی سازی این سامانه، بهسازی هایی هم در چند نوبت روی آنها انجام شد. در نمایشگاه اخیر علاوه بر مشاهده لوله های 35 میلیمتری شلیک کننده گلوله هایی با انفجار قابل کنترل، نمونه دو لوله نصب شده روی کامیون با خشاب 112 تایی و نیز سامانه های الکترواپتیکی با مجهز به دوربین های تصویرساز حرارتی و مسافت یاب لیزری هم به این مجموعه افزوده شده است.

سامانه پدافند هوایی 35 میلمیتری بهسازی شده

به واسطه سامانه‌های اپتیکی امکان فعالیت سامانه در شرایط جنگ الکترونیک سنگین ادامه پیدا می کند. گلوله های با انفجار قابل کنترل نیز به افزایش احتمال اثرگذاری روی هدف در اولین سری شلیک کمک می کند. به عنوان مثال می توان یک صفحه آتش با دقت مکانی بالا برای انهدام اهداف خصوصاً موشک های کروز ایجاد کرد.

اجزاء مختلف سامانه توپخانه 35 میلیمتری بهسازی شده

در گذشته اخباری از نمونه زمین پایه سامانه پدافند هوایی دریاپایه کمند که در سالهای اخیر به ناوگان رزمی نیروی دریایی ارتش افزوده شده به گوش رسیده بود. کمند متشکل از توپ 30 میلیمتری 6 لوله فتح 630 به همراه سامانه الکترواپتیکی کنترل آتش تشکیل شده است.

به نظر می رسد در نمونه کاملتر این سامانه که در دست توسعه است موشک های آذرخش با هدایت تصویرسازی حرارتی و دو نوع رادار هم به مجموعه افزوده شده است. برد موشک آذرخش مشخص نیست اما این موشک در نقش هوا به هوا موفق به انهدام یک پرنده بدون سرنشین با ابعاد کوچک در رزمایش سال گذشته ارتش با شلیک از روی پهپاد کرار شد.

سامانه کمند و رادار و اپتیک آن

یکی از رادارهایی که قرار است به سامانه کمند اضافه شود، راداری آرایه فازی X-MR است که در هر دو نقش جستجو و ردگیری قابل به کارگیری است. این رادار که از فناوری نیمه هادی برخوردار است در باند فرکانسی ایکس کار کرده و برد و ارتفاع آشکارسازی آن تا به ترتیب 30 کیلومتر و 4000 متر است.

این رادار قابلیت کشف همزمان 100 هدف، ردگیری همزمان دو هدف و دو موشک (مجموعاً چهار هدف) با حداکثر سرعت 3 ماخ و سطح مقطع راداری 0.05 متر مربع را دارد. این رادار قابلیت چرخش مکانیکی 360 درجه در صفحه افقی و چرخش الکترونیکی در صفحه افقی با دامنه 40 درجه و در بلندا با دامنه 90 درجه (45 درجه بالا و 45 درجه پایین) را دارد.

رادار آرایه فازی جدید برای سامانه های پدافند هوایی دریایی و زمینی برد کوتاه

عضو دیگر سامانه کمند زمین پایه موشک آذرخش است. این موشک در ابتدا به عنوان موشکی هوا به سطح به بالگردهای تهاجمی نیروهای مسلح افزوده شد اما بعداً در کاربری سطح به هوا و هوا به هوا هم معرفی شد.

در نمایشگاه مذکور یک گونه جدید از این موشک با بالک های کنترلی متفاوت با نمونه قبلی مشاهده شد. در کنار موشک آذرخش پدافندی، بخش سیکر یا جستجوگر اپتیکی چند موشک دیگر هم به نمایش درآمده بود.

نمونه جدید موشک آذرخش

سلاح های هواپرتاب

به لطف دستیابی متخصصان کشور به فناوری های پیشرفته هدایت و کنترل و ناوبری در ابعاد و وزن کوچک در سالهای اخیر شاهد معرفی انواع تسلیحات هواپایه جدید بوده ایم که شامل انواع بمب های نقطه زن برد کوتاه و دورایستای برد بلند بوده است.

یکی از دستاوردهای مهم در زمینه تسلیحات راکتی هوا به سطح، توسعه خانواده راکت های 57 میلیمتری کوثر و 80 میلیمتری فدک بوده که بر اساس نمونه های روسی با کالیبر مشابه صورت گرفته است.

راکت های فدک دارای انواع متعددی با سرجنگی های مختلف است ولی مهمترین نمونه آن به نام راکت فدک هوشمند، دارای جستجوگر درونی در نوک دماغه و بالک های کنترلی بوده که به آن امکان هدایت تا لحظه پایانی را می دهد.

در نتیجه این راکت دارای دقت بسیار بالایی نسبت به عرف تسلیحات راکتی بوده و عملاً یک موشک کوچک محسوب می شود. این راکت دارای چند نوع پرتابگر هواپایه است اما در نمایشگاه اخیر دستاوردهای وزارت دفاع فدک هوشمند به عنوان راکتی با قابلیت شلیک از سطح نیز معرفی شد.

با توجه به اینکه بالک های کنترلی این راکت در داخل بدنه جمع می شوند، امکان شلیک آن از همان پرتابگرهای مرسوم خود که در نمونه هواپایه 20 تایی است وجود دارد.

راکت 80 میلیمتری فدک هدایت شونده

در زمینه بمب های دورایستا علاوه بر نمونه های قبلی بالابان و یاسین، دو نمونه جدید از بمب های هواپرتاب دارای بال بازشونده هم در این نمایشگاه مشاهده شد که برد بالاتری نسبت به نمونه های قبلی دارند. مورد اول بمب یاسین مجهز به موتور میکروجت است که به آن برد بالای 210 کیلومتر به جای نمونه 60 کیلومتری قبلی می دهد.

نمونه دیگر که به سرجنگی مشابه یاسین مجهز است دارای کیت بال و بالک های کنترلی متفاوتی بوده اما کشیدگی انتهای بدنه نمونه یاسین موتوردار را دارد. احتمالا این نمونه به پیشران راکتی مجهز شده است. بخش جلویی کیت بال این نمونه دارای طراحی بهبودیافته و نیروی مقاوم یا پسای بسیار کمتری است.

بمب های هواپرتاب دوایستای جدید

تسلیحات متحرک

متحرک سازی تسلیحات یکی از جنبه های مهم رویکردهای بهسازی تسلیحات موجود و طراحی های جدید است. این نیاز با توجه به ورود تسلیحات جدید و سامانه های شناسایی در اختیار دشمن، امروزه بیشتر از پیش جدی گرفته می شود.

در نمایشگاه اخیر چند نوع سلاح متحرک شده یا متحرک طراحی شده به نمایش گذاشته شد. علاوه بر ربات رزمی شناسایی با برد 3 کیلومتر یک سکوی رباتیک و ماژولار نصب و به کارگیری سلاح روی خودروی ارس برای اولین بار مشاهده شدند.

بخش کنترل و نمایشگر ربات شناسایی-رزمی زمینی

این سکو که قابلیت نصب و به کارگیری روی انواع خودروهای تاکتیکی و سنگین را دارد با هدف امکان نصب چند نوع سلاح بسته به مأموریت مد نظر مانند تیربار ساده یا گتلینگ و نارنجک انداز خودکار را داشته و کنترل و به کارگیری آن از داخل خودرو صورت می گیرد.

به طور همزمان دو نوع سلاح روی این سکو قابل نصب و به کارگیری است. این سکو مجهز به دوربین و مسافت یاب لیزری بوده و امکان نصب دوربین دید در شب را نیز دارد. تغذیه سلاح ها نیز از زیر سکو و بدون نیاز خروج خدمه صورت می گیرد. نارنجک های دودزا نیز روی این سکو نصب شده است.

سکوی ماژولار کنترل از راه دور سلاح

یکی دیگر از تسلیحات که به صورت متحرک طراحی شده، خمپاره انداز خودکار و خشابدار 81 میلیمتری است. این سلاح نیز روی انواع خودروهای تاکتیکی و نفربر ساخت داخل قابل نصب است و نواخت تیر تا 120 گلوله بر دقیقه دارد.

تغذیه این سلاح از انتهای لوله و به واسطه خشاب چهار گلوله ای است. این سلاح در صفحه افقی قابلیت چرخش 360 درجه و در صفحه عمودی صفر تا 70 درجه قابلیت چرخش دارد.

خمپاره انداز خشابدار 81 میلیمتری

دیگر سلاحی که در دسته بندی تسلیحات متحرک در نمایشگاه اخیر وزارت دفاع مشاهده شد، خمپاره انداز 120 میلیمتری نصب شده روی خودروی تاکتیکی بود که بر روی نفربرهای زرهی براق نیز قابل پیاده سازی است. این سلاح قابلیت جمع شدن در پشت خودرو در شرایط حرکت و باز شدن برای حالت رزمی به صورت خودکار را دارد. در شرایط رزمی مهار خمپاره انداز توسط یک ساز و کار مکانیکی انجام شده و نیاز به دفن پایه آن در زیر خاک برای تثبیت مانند خمپاره اندازهای سابق وجود ندارد. تنظیم زاویه شلیک نیز در دو راستای سمت به اندازه 60 درجه در هر طرف و راستای برد (صفحه عمودی) تا 85 درجه با مکانیزم مذکور صورت می گیرد.

خمپاره انداز 120 میلیمتری متحرک شده

پرتابگرهای موشک های ضد زره موشک دهلاویه نیز در همین دسته سامانه های متحرک شده قابل ذکر است که قبلاً به آن اشاره شد.

خودروهای عادی و زرهی

از سالهای پس از پایان جنگ تحمیلی وزارت دفاع سازنده انواع خودروهای تاکتیکی بوده است. در ابتدا مونتاژ خودروهای تویوتا و سپس طراحی و توسعه چند محصول بومی مانند خودروهای سفیر، کویران و ارس. یک محصول تجاری در رده SUV در نمایشگاه اخیر مشاهده شد که طبق اطلاعات موجود قرار است علاوه بر تأمین نیاز خودرویی نیروهای نظامی در رده خودروهای عادی حمل و نقل، به بازار تجاری کشور نیز ارائه شود.

خودروی SUV تجاری در حال بومی سازی در وزارت دفاع

دو نوع کامیون نیز در این نمایشگاه در محوطه روباز حضور داشتند که اطلاعات خاصی از آنها در دسترس نیست. به نظر می رسد که روی نمونه بزرگتر امکان نصب توپ 155 میلیمتری پیش بینی شده باشد.

دو نمونه کامیون نظامی ارائه شده در نمایشگاه وزارت دفاع

خودروهای دارای حفاظت زرهی خصوصاً انواع ضد مین و ضد کمین یا به اصطلاح امرپ (EMRAP) دسته ای از محصولات خودرویی بودند که به شدت هم مورد نیاز نیروهای مسلح کشور قرار داشت. اما تا چند سال پیش خلأ بزرگی در این بخش مشاهده می شد.

با تلاش متخصصان امروزه چند نوع خودروی زره پوش چرخدار در چند رده به تولید رسیده که چهار نمونه آنها در این نمایشگاه ارائه شده بود. خودروی کاراکال که بیشتر در رده کاری نیروی انتظامی قرار دارد، نفربر چرخدار کیا، امرپ طوفان و امرپ رعد چهار محصول این حوزه در نمایشگاه اخیر بودند که در گزارشهای قبلی تسنیم به جزئیات آنها پرداخته شده است.

چهار نمونه خودروی زره پوش چرخ دار

آخرین رده محصولی از موارد مشاهده شده در نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع که در این گزارش به آن اشاره می شود، نفربرهای زرهی و تانک است. خانواده نفربرهای براق که دستکم 7 نمونه دارد، با استفاده از نفربر BMP-2 روسی در کشور ساخته و بومی سازی شد که حتی در بازار صادرات محصولات ایرانی هم در گذشته موفقیت هایی کسب کرد. علاوه بر آن چند نوع نفربر رزمی چرخدار و شنی دار هم در وزارت دفاع توسعه یافته که نمونه ای از آنها (احتمالاً نمونه ای از نفربر هویزه) به همراه یک گونه از نفربر براق در نمایشگاه حاضر بودند.

مهمترین محصول وزارت دفاع در زمینه ادوات زرهی، تانک کرار است. این پروژه بر اساس ارتقاء تانک های روسی T-72 تعریف شده است و با گذشت چند سال از رونمایی آن به نظر می رسد به مراحل عملیاتی نزدیک شده باشد. تانک کرار در زمینه دقت آتش، حفاظت زرهی و توان حرکتی نسبت به T-72 بهبود پیدا کرده است و به نظر می رسد بر اساس آزمایش های صورت گرفته توسط نیروهای عملیاتی، در مسیر توسعه باز هم تغییراتی داشته است. امید می رود تا با تولید انبوه تانک کرار بخشی از نیاز مبرم و واضح نیروهای مسلح کشور در حوزه تجهیزات زرهی اصلی میدان نبرد رفع شود.

تانک کرار و نفربرهای زرهی در نمایشگاه وزارت دفاع

نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع با نمایش صدها دستاورد از قطعات و زیرسامانه ها گرفته تا سامانه های سلاح نشان دهنده طی شدن مسیر رشد و نزدیک شدن به بلوغ در بسیاری از زمینه ها است. امید می رود تا با برپایی سالانه چنین نمایشگاه هایی خصوصاً برای هماهنگی بیش از پیش بخش های توسعه دهنده فناوری و محصولات در نیروهای مسلح تلاش شود. در گام بعدی نیز تولید انبوه تجهیزات و تسلیحات جدید تنها راه ایجاد تغییر محسوس در توان رزم نیروها است که با آموزش های روزآمد به حد نهایی اثر بخشی خود خواهد رسید.

مشاهده نمونه هدایت‌شونده از راکت توپخانه‌ای GMLRS در ارتش آمریکا سبب ایجاد موجی جدید در عرصه تسلیحات توپخانه‌ای شد.

این راکت با بُرد حدود 70 کیلومتر و هدایت تا انتهای مسیر بر مبنای مکان‌یابی جهانی و رسیدن به خطای کمتر از 30 متر سبب کاهش نیاز به مهمّات مصرفی و افزایش قابل توجه اثرگذاری آتش پشتیبانی توپخانه شد. مزیت دیگر هدایت‌شونده بودن مهمّات توپخانه‌ای شامل گلوله‌ها و راکت‌ها، آسیب جانبی کمتر است که خصوصاً در استفاده از آنها در نواحی نزدیک به مناطق غیرنظامی حائز اهمیت است.

در ایران بین محصولات راکتی ساخت وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح، راکت‌های توپخانه‌ای فجر‌ ‌1 تا 5 از پرکاربردترین محصولات هستند. راکت‌های فجر‌ 3 و 5 به عنوان نمونه‌های سنگین این خانواده در نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و نیروی دریایی سپاه مورد استفاده قرار می‌گیرند.

فجر‌3 راکتی با طول 5.2 متر و کالیبر 240 میلی‌متری و جرم 407 کیلوگرم و سرِ جنگی 85 کیلوگرمی است که از پرتابگر 12تایی استفاده می‌کند و به برد 43 کیلومتر دست می‌یابد.

راکت‌های فجر 2 و 3 و پرتابگر آنها

فجر 5 هم با طول نزدیک به 6.5 متر، کالیبر 333 میلیمتر، جرم 915 کیلوگرم و سرِ جنگی 175 کیلوگرمی دارای برد 75 کیلومتر است. هر دوی این راکت‌ها، دارای نمونه‌ای با همین قطر اما طول کمتر و طبیعتاً پیشران کوچک‌تر و برد کمتر هستند، به ترتیب به نام‌های فجر 2 و 4 که کمتر شناخته شده هستند. فجر 3 و 5 توسط گروه‌های مقاومت اسلامی در لبنان و فلسطین نیز علیه اشغالگران صهیونیست مورد استفاده قرار دارند. فجر5 دارای یک نمونه دو مرحله‌ای هم بوده که از پرتابگر تکی شلیک می‌شود و دارای برد 180 کیلومتر است.

راکت‌های فجر‌ ‌4 و 5 و پرتابگر آنها

راکت‌های فجر 3 و 5 با تجهیز به سامانه‌های مخابراتی امکان شبکه شدن با هم و عملکردن به صورت یک آتشبار را هم یافتند. به این ترتیب، امکان اجرای آتش برنامه‌ریزی شده و نیز تهاجم علیه یک موضع از نواحی دارای فاصله از هم، ممکن می‌شود.

در بهار 1393 و در نمایشگاه دستاوردهای نیروی هوافضای سپاه برای اولین بار یک راکت هدایت شونده ایرانی مشاهده شد که «راکت فجر5 هدایت شونده» بود و به نام «موشک فجر5» شناخته شد. کمی بعد مشخص شد که نیروی هوافضا در بخش انتهایی آن از بالَک‌هایی با شیوه طراحی موشک فاتح-110 استفاده کرده است که امکان شلیک آن از پرتابگر لوله‌ای را ناممکن می‌کرد، هر چند که سبب رسیدن این سلاح به دقت بسیار بالایی شده بود.

راکت فجر‌‌5 تبدیل‌شده به موشک در نمایشگاه نیروی هوافضای سپاه در 1393

در بهمن 1395 وزارت دفاع راکت فجر5سی را رونمایی کرد. این راکت با مجهز شدن به بالَک‌های کنترلی در ناحیه دماغه و سامانه‌های مبتنی بر مکان‌یابی به قابلیت هدایت تا انتهای مسیر دست یافته و همچون نمونه ساخته شده توسط سپاه عملاً از نظر طبقه‌بندی علمی و فنی به رده موشک‌ها ارتقا می‌یافت. بالک‌های پایدارساز در این سلاح مشابه راکت فجر5 حفظ شده و پرتابگر نیز مشابه قبل به صورت لوله‌ای بود با این تغییر که از یک پوشش مخروطی برای محافظت از قسمت هدایت و کنترل افزوده شده استفاده شده بود.

راکت فجر‌5سی رونمایی‌شده در 18 بهمن 1395

به نظر می‌رسد که پرتابگر لوله‌ای مشاهده شده برای فجر5سی لوله‌های کوتاه‌تری نسبت به نمونه مورد استفاده برای راکت فجر5 دارد تا با بیرون ماندن بخش هدایت و کنترل، امکان نصب بالک‌های کنترلی برای آن فراهم شود که در ادامه گزارش بیشتر به این موضوع می‌پردازیم.

آزمایش‌های اولیه راکت فجر‌ ‌5 هدایت‌شونده

راکت‌های هدایت شونده در کنار نمونه‌های بدون هدایت می‌توانند برای انهدام اهداف خاص و گزینش شده از دشمن مانند مقرهای فرماندهی، محل تجمع افراد، ساختمان‌های فنی و پشتیبانی، اتاق‌های هدایت و کنترل پهپاد و تأسیسات رِلِه مخابراتی دشمن مورد استفاده قرار بگیرند. ترکیب دقت بالا و سرجنگی قوی سبب می‌شود تا این اهداف شامل استحکامات، ساختمان‌های نسبتاً بزرگ و اهداف دارای محافظت ظاهری که صرفاً مختصات آنها در دسترس است نیز باشد.

نمونه آزمایشی راکت فجر‌ ‌5 هدایت‌شونده

فجر‌ ‌5 هدایت‌شونده با بالک‌های کنترلی نصب‌شده روی دماغه

مدتی بعد از رونمایی از فجر5سی و در اطلاعات منتشر شده از محصولات وزارت دفاع در نمایشگاه دفاعی بغداد، نوع هدایت شونده فجر4 نیز مشاهده شد. لازم به ذکر است تا پیش از آن حتی از خود فجر4 هم اطلاعات چندان و حتی تصویر خاصی منتشر نشده بود اما به یکباره انتشار تصویر نوع هدایت شونده آن مورد توجه تحلیلگران قرار گرفت خصوصاً احتمال انتقال این سلاح به محور مقاومت برای ناظران خارجی مهم بود.

راکت‌های فجر‌ ‌4 و 5 هدایت‌شونده؛ تصویر شلیک مربوط به فجر‌‌5 است

از نکات ظاهری قابل ذکر در مورد راکت هدایت شونده فجر4، محل نصب بالک‌های کنترلی و تغییر نوع بالک‌های پایدارساز انتهایی است. بالک‌های کنترلی در این راکت به جای ناحیه دماغه نزدیک به بخش میانی بدنه نصب شده و بالک‌های پایدارساز هم به جای نمونه مدوّر باز شونده از دور بدنه از نوع ثابت ذوزنقه‌ای و با ترکیب مشابه در بالک‌های پایدارساز موشک فاتح-110 طراحی شده است.

وضعیت بالک‌های مذکور که همگی ثابت و بیرون از بدنه نصب شده‌اند نشان می‌دهد که فجر4 هدایت شونده قابل استفاده از پرتابگرهای لوله‌ای فعلی مربوط به راکت‌های 333 میلیمتری نیست.

پرتابگر فجر‌ـ‌4

دو نوع از راکت هدایت‌شونده فجر‌‌4 با دو هدایت مختلف روی پرتابگر مشاهده می‌شود

در فیلم‌های منتشرشده از آزمایش‌های راکت‌های جدید مشخص شد که پرتابگر دوتایی استتار شونده در کامیون‌های تجاری که قبلاً هم در تحویل به نیروی زمینی ارتش و سپاه مشاهده شده بود برای فجر4 هدایت شونده نیز استفاده می‌شود.

تصویری از آزمایش فجر‌‌4 هدایت‌شونده

لحظات پایانی پرواز فجر‌‌4 هدایت‌شونده و برخورد به فاصله بسیار نزدیک هدف

طبیعتاً انتظار می‌رود که اختلاف برد موجود در این راکت‌ها در نمونه هدایت شونده آنها نیز وجود داشته باشد. اطلاعات منتشر شده از فجر 4 و 5 هدایت شونده نشان می‌دهد که طراحان این موشک‌ها تلاش داشته‌اند تا نمونه‌های هدایت شونده کمترین کاهش برد نسبت به نمونه غیر هدایت‌شونده را داشته باشند.

 

کالیبر (میلیمتر)

طول (متر)

جرم کل**

جرم سرجنگی

کمترین برد

برد بیشینه

فجر-2

240

3.550

283

85

10

23

فجر-3

240

5.200

407

85

18

43

فجر-4

333

4.950

750

300

15

26

فجر-4 ه.ش.*

333

4.955

755

260

19

23

فجر-5

333

6.485

915

175

44

75

فجر-5 ه.ش.

333

6.465

920

112

45

68

* منظور از ه.ش. عبارت "هدایت شونده" است. **در جدول فوق جرم‌ها به کیلوگرم و بردها به کیلومتر نوشته شده است.

لازم به ذکر است به طور کلی می‌توان انتظار داشت تا سرجنگی راکت‌های هدایت شونده نسبت به نمونه غیر هدایت شونده کاهش داشته باشد؛ زیرا بخشی از وزن سرجنگی به طور معمول برای جبران خطا و افزایش شعاع اثرگذاری در نظر گرفته می‌شود که با افزایش دقت دیگر نیازی به این تمهید نیست.

از سوی دیگر افزودن سامانه‌های هدایت و کنترل و ناوبری به راکتی که قبلاً طراحی شده و پیشران آن تغییر نکرده است سبب کاهش برد می‌شود. بخش کمی از این کاهش برد با طی کردن مسیر بهینه به واسطه وجود کنترل قابل جبران است و بخش دیگر را می‌توان با کاستن از سرجنگی جبران کرد. بررسی اطلاعات راکت‌های هدایت شونده فجر 4 و 5 هم نشان دهنده توجه طراحان به کاهش سرجنگی برای پرهیز از کاهش شدید برد است.

فجر‌ ‌4 هدایت‌شونده مجهز به هدایت ترکیبی و دارای جست‌وجوگر در دماغه

یک نکته جالب پیرامون راکت فجر4 هدایت شونده، به کارگیری آن به صورت هواپرتاب توسط هواپیماهای سوخو-22 فیتر نیروی هوافضای سپاه است. قبلاً به کارگیری راکت‌های توپخانه‌ای سطح به سطح به صورت هوا به سطح در دنیا سابقه داشته است و این کار سبب افزایش بردی قابل توجه می‌شود. ضمن اینکه در هزینه‌های توسعه سلاح هواپرتاب مد نظر هم صرفه‌جویی قابل توجهی صورت می‌گیرد.

پرتاب فجر‌‌4 هدایت‌شونده از هواپیمای سوخو‌ـ‌22

موضوع قابل ذکر دیگر، وجود انواع هدایت قابل به کارگیری در راکت‌های هدایت شونده است. دست کم برای راکت فجر4 یک گونه مجهز به جستجوگر اپتیکی یا لیزری مشاهده شده است.

یک راکت جدید نیز در نمایشگاه دستاوردهای سازمان صنایع دفاع در خرداد 1400 مشاهده شد که از خانواده فجر4 یا فجر3 بوده و به نظر می‌رسد از جستجوگر اپتیکی یا لیزری استفاده می‌کند. بالک‌های کنترلی این راکت هدایت شونده در ناحیه دماغه قرار داده شده است و مساحت نسبی بزرگتری در مقایسه با فجر5 هدایت شونده دارد.

نمونه جدید مشاهده‌شده در نمایشگاه دستاوردهای وزارت دفاع در خرداد 1400

به واسطه مجهز شدن به جستجوگر برای هدایت در فاز نهایی پرواز، دقت موشک در حد نقطه‌زنی خواهد بود. در صورت عدم استفاده از جستجوگر برای فاز پایانی مسیر، دقت اصابت به دقت سامانه هدایت مکان‌یابی جهانی وابسته بوده که برای دو راکت فجر4 و 5 هدایت شونده در اطلاعات منتشر شده جدید، خطای کمتر از 50 متر تصریح شده است. از دیگر نکات قابل ذکر در مورد این راکت‌های هدایت شونده، عمر انبارداری 5 ساله برای فجر4، و 10 ساله برای فجر5 و استفاده از پیشران دوپایه سوخت جامد در آنها است.

در تصاویر منتشر شده جدید از آزمایش راکت هدایت شونده فجر5 یک بخش افزوده شده به لوله پرتاب آن مشاهده می‌شود. این بخش دارای یک درپوش احتمالاً آب‌بندی شده به سبک و سیاق سامانه‌های پدافند هوایی مرصاد-16 و پانزده خرداد است که پس از شلیک این درپوش تکه‌تکه شده و موشک از کنیستر خارج می‌شود. با این تفاوت که در موشک‌های پدافندی، ابتدا درپوش با مکانیزم به خصوصی تکه‌تکه و دور می‌شود، اما در فجر5 این درپوش به واسطه برخورد دماغه خود موشک شکسته می‌شود. با افزوده شدن بخش مذکور، لوله پرتاب فجر5 عملاً به کنیستر تبدیل می‌شود؛ اما علاوه بر مزیت‌های پرتاب از کنیستر یک مزیت مهم دیگر هم برای راکت فجر5 هدایت شونده ایجاد می‌شود.

پرتاب فجر‌ـ‌5 هدایت‌شونده از یک پرتابگر مجهز به درپوش

در نسخه اولیه فجر5سی پوشش مخروطی تنها وظیفه محافظت از بخش جلویی آن را در هنگام نگهداری و حمل و نقل بر عهده داشت و باید پیش از پرتاب به صورت دستی باز می‌شد. از سوی دیگر این پوشش امکان جای‌دهی بالک‌های کنترلی را نداشته و این بالک‌ها هم باید پیش از شلیک روی فجر5سی در صحنه عملیات مونتاژ می‌شدند که با وجود ارزشمندی بسیار بالای این راکت هدایت شونده، محدودیت مهمی را پیش روی استفاده آسان از آن قرار می‌داد.

شلیک فجر‌ـ‌5سی در رزمایش سپاه در اسفند 1395؛ تصویر نشان‌دهنده عدم امکان قرارگیری بالک‌های کنترلی داخل پوشش محافظ است

اصابت دقیق فجر‌ـ‌5 هدایت‌شونده به هدف

با افزوده شدن این بخش درپوش‌دار به لوله پرتاب، عملاً فضای کافی برای قرارگیری فجر-5 هدایت شونده به صورت آماده شلیک و بدون نیاز به هرگونه فعالیت قبل از شلیک ایجاد شده و محدودیت‌های مذکور برطرف شده است.

نکته دیگر پیرامون فجر-5 هدایت شونده توسعه یک نمونه با برد 150 کیلومتر اما تک مرحله‌ای از این راکت است که با مشخصه GF-5LR2 مشاهده شده. این راکت در نمایشگاه دستاوردهای سازمان صنایع دفاع در عرصه رزم زمینی در خرداد ماه سال جاری مشاهده شد. علاوه بر برد بسیار بهتر در کنار قابلیت هدایت، نوع بالک‌های پایدارساز انتهایی این سلاح نیز نسبت به فجر-5سی تغییر کرده است که ابهاماتی را در رابطه با نوع پرتابگر مورد استفاده ایجاد می‌کند.

در این سلاح از ترکیب 6 تایی بالک‌های مستطیلی استفاده شده است که قبل از آن استفاده از بیش از 4 بالک فقط در موشک بالستیک حاج قاسم با 8 بالک دیده شده بود. اما در هر صورت افزوده شدن این راکت به مجموعه توپخانه نیروهای مسلح سبب افزایش قابل توجه اثرگذاری این یگان می‌شود.

نمونه برد افزوده از فجر‌ـ‌5 در نمایشگاه خرداد 1400

نکته بعدی چگونگی رسیدن به برد 150کیلومتری بدون استفاده از پیشران دو مرحله‌ای است. با توجه به طول حدوداً 6.4 متری این نمونه از فجر-5 افزایش طول و به تبع آن افزایش حجم پیشران قابل تصور نیست. احتمال استفاده از مواد سبک در سازه و بدنه و پوسته عایق موتور سوخت جامد و نیز تغییر نوع سوخت جامد و استفاده از پیشران قوی‌تر گزینه‌های محتمل در این مورد است. احتمال کاستن از سرجنگی هم از نظر فنی قابل طرح است اما از نظر عملیاتی سرجنگی کاسته شده تنها به بهای قابلیت نقطه‌زنی و کمترین خطای اصابت قابل توجیه است.

کمترین برد این نمونه در حدود 72 کیلومتر، جرم کلی بیشتر از 900 کیلوگرم و سرجنگی 112 کیلوگرم، هدایت آن از نوع مکان‌یابی جهانی با خطای کمتر از 50 متر و شعاع اثرگذاری سرجنگی ترکشی ـ انفجاری شدید آن 500 متر اعلام شده است.

همچنین یک نمونه از فجر-5 هدایت شونده با جرم کمتر و در حدود 750 کیلوگرم و برد 18 تا 40 کیلومتر نیز در این نمایشگاه مشاهده شد. این نمونه قاعدتاً برای پر کردن خلأ برد بین بیشترین برد فجر-4 هدایت شونده و کمترین برد فجر-5های قبلی توسعه یافته است. طول این نمونه 5.290 میلیمتر، سرجنگی آن 100 کیلوگرم (احتمالاً) و نوع هدایت آن با مکان‌یابی جهانی GPS/GLONASS و خطای آن کمتر از 25 متر اعلام شده است.

نمونه برد 40کیلومتری فجر‌ـ‌5 هدایت‌شونده

مقایسه مشخصات سه گونه هدایت‌شونده فجر‌ـ‌5

 

کالیبر (میلیمتر)

طول (متر)

جرم کل*

جرم سرجنگی

کمترین برد

برد بیشینه

برد کوتاه

333

5.290

750

100≈**

18

40

برد متوسط

333

6.465

920

112

45

68

برد بلند

333

6.485≈

920≈

112

70≈

150≈

*در جدول فوق جرم‌ها به کیلوگرم و بردها به کیلومتر نوشته شده است. ** منظور از نماد ≈ برابری حدودی است.

علاوه بر راکت‌های فجر-4 و 5 که با کالیبر 333 میلیمتر، بزرگ‌ترین راکت‌های لوله پرتاب توپخانه‌ای کشور هستند، در سال‌های اخیر پروژه‌هایی برای هدایت پذیر کردن راکت‌های 122 میلیمتری نیز انجام شده است. یک پروژه در وزارت دفاع که با هدف صرف کمترین هزینه با سامانه‌های ارزان قیمت، خطای این راکت را به کمتر از 20 متر رسانده و از ترکیب 6 تایی بالک‌های پایدارساز در انتهای بدنه استفاده می‌کند و پروژه دیگری در جهاد خودکفایی نیروی زمینی سپاه که این راکت را به خطای کمتر از 7 متر رسانده است.

راکت 122میلی‌متری هدایت‌شونده با خطای کمتر از 20متر ساخت وزارت دفاع

البته به نظر می‌رسد هر دوی این نمونه‌ها امکان استفاده از پرتابگرهای فعلی را ندارند. امید می‌رود با عملیاتی شدن نسخه‌های قابل شلیک از پرتابگرهای فعلی این راکت‌ها و نیز اجرای پروژه مشابه برای راکت‌های 240 میلیمتری فجر-3 شاهد رسیدن به تنوع کافی از راکت‌های هدایت شونده و نیز نمونه‌های نقطه‌زن برای اثرگذاری هرچه بیشتر واحدهای توپخانه در کشور باشیم.

به نقل از پایگاه اینترنتی رای الیوم، سخنرانی شنبه‌شب سید «حسن نصرالله» دبیرکل حزب الله لبنان بار دیگر میزان ترس و وحشت صهیونیست‌ها از مقاومت را نشان داد و این چیزی بود که به خوبی در گزارش رسانه‌ها و کارشناسان و مقامات اسرائیلی دیده می‌شود.

همه رسانه‌های وابسته به سطح سیاسی و امنیتی رژیم صهیونیستی بخش بزرگی از برنامه‌های خود را به بررسی مواضع حزب الله و سخنان سید حسن نصرالله اختصاص داده و همزمان بر دو موضوع اصلی تاکید کردند: اول اینکه حمله موشکی گسترده حزب الله به عمق فلسطین اشغالی تنها مسئله زمان بوده و تجاوزات اخیر رژیم صهیونیستی به مناطق جنوبی لبنان و نوار غزه هرگز مانع بازدارندگی حزب الله و گروه‌های فلسطینی نخواهد شد. همچنین در گزارش روزنامه اسرائیلی یدیعوت آحارانوت آمده است که اسرائیل وارد جنگ با حزب‌الله نخواهد شد و تنها به حملات جسته و گریخته به مناطق جنوبی اکتفا می‌کند.

اما موضوع دومی که توسط رسانه‌های برجسته رژیم صهیونیستی مورد توجه قرار گرفت قدرت بازدارندگی حزب الله از جنبه‌های استراتژیک و تاکتیکی بود و روزنامه نگاران و کارشناسان صهیونیست تاکید کردند که قدرت حزب‌الله بسیار نگران‌کننده بوده و موشکهای آن قادرند هرگونه موضع نظامی و غیرنظامی را در داخل اراضی اشغالی هدف قرار دهند.

در همین زمینه «یوآو لیمور» کارشناس نظامی روزنامه صهیونیستی «اسرائیل هیوم» که یک رسانه وابسته به راست افراطی‌های اسرائیل است گفت که واکنش ارتش اسرائیل به حمله موشکی حزب الله در هفته گذشته در جبهه شمالی اسرائیل بسیار ضعیف بود و موجب می‌شود تا حملات موشکی حزب الله ادامه داشته باشد و این امر تنها مسئله زمان است.

این کارشناس صهیونیست که روابط عمیق با مقامات ارشد امنیتی و نظامی در رژیم صهیونیستی دارد در مقاله خود تاکید کرد که اسرائیل در برابر تهدید لبنان رفتاری توام با تردید و احتیاط فراوان دارد که این سیاست به هیچ وجه موثر نبوده است. همچنین این استراتژی اسرائیل موجب می‌شود تا حزب الله به حملات موشکی خود علیه اسرائیل ادامه دهد.

یوآو لیمور در عین حال اشاره‌ای به گزینه‌های اسرائیل برای مقابله با حزب الله نکرده و صحبتی از عملیات نظامی رژیم صهیونیستی در داخل اراضی لبنان به میان نیاورد که این امر بار دیگر نشان می‌دهد که اسرائیل همچنان در موضع عقب نشینی قرار داشته و جبهه داخلی و ارتش رژیم صهیونیستی آماده ورود به جنگی که به گفته منابع ارشد تل آویو بسیار سخت و دردناک خواهد بود، نیستند.

همچنین به دنبال پاسخ‌های موشکی حزب الله لبنان به تجاوزات هوایی رژیم صهیونیستی به مناطق جنوبی این کشور، ارتش رژیم اسرائیل به دلیل ناکامی در پیش بینی درست مواضع حزب الله و شکست اطلاعاتی در این زمینه به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.

آیت الله سید ابراهیم رئیسی امروز پنج شنبه در آیین تحلیف رئیس جمهور در مجلس شورای اسلامی، با اشاره به اینکه دولت جدید امروز در بلندایی ایستاده که تمدنی جهانی با چندین هزار پیشینه آن را ساخته است، اظهار داشت: در طلیعه قرن جدید و آغاز گام دوم انقلاب بسیار افتخار می کنم که از سوی مردم و با رای آنان به نگاهبانی از چنین میراثی مفتخر شده ام.


رئیس جمهور با تاکید بر اینکه انتخابات نقطه آغاز مشارکت مردم است و نه نقطه پایان آن، تصریح کرد: پیام رای مردم ایران در حماسه ۲۸ خرداد، پیام تحول خواهی و عدالت بود.


رئیس جمهور اظهارداشت: قانون اساسی جمهوری اسلامی به عنوان میثاق ملی در اصل ششم، همه نهادهای حاکمیتی را محصول اراده و رأی مردم دانسته است و اینک در چهاردهم مرداد ۱۴۰۰ بار دیگر اراده ملت تجلی پیدا کرد تا این خدمتگزار با آرمان‌های والایی سوگند وفاداری یاد کند که ۴۰ سال پیش توسط امام بزرگوارمان به ثمر نشست.


آیت الله رئیسی با تاکید بر اینکه مردم برای پیمودن مسیر نورانی انقلاب عزمی راسخ دارند، گفت: اراده مردم قرار گرفتن کشور در مسیر عدالت، پیشرفت، آزادی و عزت است. سرنوشت ایران بزرگ به همت امت تاریخ‌ساز و به رهبری امام عظیم‌الشأن متحول گردید و ملت ایران به واسطه انقلاب اسلامی زنجیر اسارت زورگویان را از دست و پای خود باز کرد و بر سرنوشت خود حاکم شد.


رئیس جمهور خاطرنشان کرد: ملت ایران در برابر شرق و غرب ایستاد تا ثابت کند مردم‌سالاری دینی شیوه نوینی از حکمرانی است که می‌تواند استقلال و آزادی، دین و دنیا، سنت و پیشرفت را در کنار هم به ارمغان بیاورد.


آیت الله رئیسی با اشاره به اینکه ایران بزرگ، ایران پرافتخار و ایران تاریخ‌ساز در حالی وارد قرن جدید می‌شود که بیش از ۴۰ سال است خورشید مردم‌سالاری دینی در آن طلوع کرده و اکنون در دوره تعالی و تکمیل حرکت خود در آغاز گام دوم قرار دارد، گفت: دولت جدید، امروز دربلندایی ایستاده که تمدنی جهانی با چندین هزار سال پیشینه، آن را ساخته است. فرهنگی که قرن‌ها در تاریخ بشریت، پیشرو بوده و با ترکیب یکتا پرستی و پیشرفت، الگویی از زیست و معنوی را اراده داده است.


رئیس جمهور افزود: فرهنگ و تمدن ایران بزرگ آنگاه که پذیرای اسلام شد، همین الگوی پیشرفت را بازآفرینی کرد و سرآمد دانش و ادب در جهان گردید. ملت بزرگ ایران، اکنون بر فراز این قله بلند ایستاده است و خشنود از آنچه از انتخابات تاریخی خود شکل داده است به چشم‌انداز امیدبخش پیش روی کشورش می‌نگرد.


آیت الله رئیسی گفت: در طلیعه قرن جدید و آغاز گام دوم انقلاب، بسیار مفتخرم که به واسطه رأی ملت قهرمان ایران و از سوی آنان به نگاهبانی از چنین میراث گرانبهایی موظف شده‌ام و خداوند متعال را سپاسگزارم که نعمت خویش را نصیب این بنده خود نمود و فرصت بزرگ خدمت به مردم را عطایم فرمود.


رئیس جمهور تصریح کرد: اراده ملت ایران در حالی این حماسه بزرگ را آفرید و جلوه‌ای رشک‌ برانگیز از نظام مردم‌سالاری دینی را در تاریخ معاصر به رخ جهانیان کشید که در اوج دشمنی بدخواهان ملت ایران از تحریم‌های ناجوانمردانه اقتصادی تا جنگ روانی گسترده و دشواری‌های ناشی از شیوع گسترده کرونا قرار داشتیم.


رئیس جمهور با تاکید بر اینکه انتخابات نقطه آغاز مشارکت مردم است نه نقطه پایان آن و دولت مردمی بدنبال خواست مردم و پیام آنان در این انتخابات خواهد بود، اظهارداشت: پیام رأی مردم ایران در حماسه ۲۸ سال ۱۴۰۰، پیام تحول‌خواهی و عدالت‌طلبی بود. خواست مردم استقلال‌طلبی و مقاومت در برابر زیاده‌خواهی قدرت‌های مستکبر و ظالم بود. در عین اینکه باید به تعامل سازنده و گسترده با همه جهان پایبند بود.


آیت الله رئیسی خاطرنشان کرد: مردم از ما می‌خواهند که به وعده خود مبنی بر تحقق دولت عدالت‌گستر، فساد ستیز و تبعیض‌گریز، دغدغه‌مند، برنامه‌محور، علم‌خواه و اندیشه‌پیشه عمل کنیم. مردم از دولت برگزیده خود می‌خواهند مدافع حقوق انسان‌ها در عالم باشند و به ظلم و بی‌عدالتی و تبعیض در هیچ کجای جهان راضی نشود.


رئیس جمهور گفت: ما مدافع واقعی حقوق بشر و حقوق انسان هستیم و سکوت در برابر ظلم و جنایت و تجاوز به حقوق انسان‌های بی‌گناه و بی‌دفاع را قبول نداشته و مردود می‌دانیم.


آیت الله رئیسی با بیان اینکه ظلم و جنایت چه در قلب اروپا باشد و چه در آمریکا. چه در آفریقا باشد چه در یمن. چه در سوریه باشد چه در فلسطین. ما در کنار مظلومان خواهیم ماند، اظهارداشت: در داخل کشور نیز مردم و جوانان عزیز از ما می‌خواهند که صدای رسای مستضعفان و ولی‌نعمتانمان باشیم. مردم می‌خواهند آزدی‌های اجتماعی و فرهنگی آنها مجدانه پیگیری شود. مردم می‌خواهند که به معنای حقیقی کلمه، انقلاب اسلامی محقق شود و همه ویژگی‌های انقلاب اسلامی در ساختارها، فرآیندها و باورهای دولتمردان مشاهده‌پذیر باشد.


رئیس جمهور گفت: مردم می‌خواهند که با رفع تنگناها،  معیشت و سفره آنها بهبود بخشیده شود. مردم می‌خواهند نشاط ملی و شور اجتماعی در جامعه گسترش یابد و دولت برخاسته از اراده ملت برای تأمین منافع مردم و اجرای عدالت خواهد ایستاد و در این مسیر خستگی‌ناپذیر پیش خواهد رفت.


آیت الله رئیسی با بیان اینکه امروز خادم همه جمهور و خدمتگزار بیش از ۸۰ میلیون از جمعیت هستم، اظهارداشت: مردم ایران همانانی هستند که بارها و بارها، وفاداری خود را به انقلاب در عرصه‌های مختلف اثبات کردند و امروز نوبت ماست که ادای امانت کنیم.


رئیس جمهور با تاکید بر اینکه دولت مردمی، دولت وفاق ملی است، گفت: در دولت مردمی، جناح‌های سیاسی، دسته‌بندی‌های قومی و مذهبی و گروهی، رنگ می‌بازد و همه مردم دست در دست یکدیگر برای تحقق ایران قوی، ذیل پرچم مقدس جمهوری اسلامی هم‌پیمان می‌شوند.


رئیس جمهور اضافه کرد: امروز از همه نخبگان و اقشار مختلف مردم، همه اقوام و همه مذاهب، همه احزاب و همه گروه‌ها و همه جریان‌های سیاسی، حوزه و دانشگاه، جوان، پیر، زن و مرد، می‌خواهم که دولت مردمی را با همه وجود دولت خود دانسته و یاری کند. بیایید تا برای اعتلای اسلام عزیز، برای عزت آیندگانمان، برای سربلندی ایران عزیزمان در جهان، دست در دست یکدیگر با وحدت و انسجام ملی بپا خیزیم و آرمان ایران قوی را محقق سازیم.


رئیس جمهور با تاکید بر اینکه وعده‌های دولت مردمی وعده صادق است و خود را متعهد به آرمان‌های انقلاب اسلامی می‌دانیم، گفت: ایجاد شفافیت حداکثری در اقتصاد، خشکاندن ریشه‌های فساد و رانت‌خواری، ‌مقاوم‌سازی اقتصاد در مقابل تکانه‌ها، مهار تورم و گرانی، تقویت ارزش پول ملی، بازگرداندن ثبات به اقتصاد کشور، حمایت از تولید ملی، تلاش برای خودکفایی در تامین نیازهای اساسی مردم، پیشرفت فناورانه و دانش بنیان، مدیریت بهینه معادن و منابع آب، گاز و نفت کشور، توجه به تغییرات اقلیمی و صیانت از محیط زیست را با قدرت دنبال خواهیم کرد.


آیت‌الله رئیسی با بیان اینکه به فضل پروردگار امیدواریم و آینده‌ای درخشان و در شأن ملت ایران و ایرانی قوی‌تر از گذشته را در دسترس می‌بینیم، افزود: دولت مردمی، دولتِ مدیرانی خواهد بود که دل در گرو منافع مردم دارند و اهتمام اصلی آنها بسیج توانمندی‌های آشکار و نهفته ملت به ویژه جوانان است تا آنان را به میدان کار و تلاش سازنده بیاورد.


آیت الله رئیسی لازمه این تحول را نقدپذیری و تکریم نخبگان و صاحب‌نظران دانست و اظهار داشت: از مردم و از نمایندگان ملت می‌خواهیم به عنوان مصلحان دولت عمل کنند و خدمتگزاران خود را از پیشنهادها و انتقاداتی که دارند بهره‌مند سازند. به حضور مردم در صحنه و همدلی و همکاری قوای سه‌گانه، نهادهای انقلاب اسلامی و نیروهای مسلح سرافراز نیاز داریم.


رئیس جمهور تصریح کرد: با توجه به شرایط ویژه کنونی، دولت، مجلس و قوه قضاییه می‌بایست بیش از پیش با یکدیگر همکاری و تعامل داشته باشند و در مسیر خدمت به مردم از هیچ فرصتی دریغ ننمایند. معتقدم که موفقیت ملت ایران فراتر از تدبیر دقیق و تلاش خستگی‌ناپذیر هر یک از قوا، نیازمند همکاری ملی و خرد جمعی است که تجلی آن در تعامل دولت با سایر قوا و همچنین تعامل وسیع با نخبگان و فرهیختگان خواهد بود.


آیت الله رئیسی با بیان اینکه در این جلسه تاریخی و در پیشگاه نمایندگان عزیز و انقلابی ملت و در حضور مهمانان گرانقدر خارجی علاقمندم اشاره‌ای به رویکرد دولت مردمی در حوزه سیاست خارجی داشته باشم، خاطرنشان کرد: در دولت همه مولفه‌های قدرت ملی تقویت خواهد شد و از همه ابزارهای قدرت ملی از جمله دیپلماسی و تعامل هوشمند با جهان استفاده می‌کنیم تا منافع و مصالح ملی جمهوری اسلامی ایران تامین شود.


رئیس جمهور قدرت جمهوری اسلامی ایران را در منطقه امنیت ساز دانست و گفت: ظرفیت‌های منطقه‌ای ایران حامی صلح و ثبات در کشورهاست و صرفا برای مقابله با تهدید قدرت‌های سلطه‌گر و ظالم به کار گرفته خواهد شد. بحران‌های منطقه باید از طریق گفتگوهای واقعی درون منطقه‌ای و بر اساس تامین حقوق ملت‌ها حل و فصل شود.


آیت‌الله رئیسی با بیان اینکه دخالت بیگانگان در منطقه نه تنها هیچ مشکلی را حل نمی‌کند، بلکه خود مشکل است، اضافه کرد: دست دوستی و برادری به سوی همه کشورهای منطقه به خصوص همسایگان دراز می‌کنم و دست آنها را به گرمی می‌فشارم.


رئیس جمهور با اشاره به اینکه برنامه هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران کاملا صلح آمیز است، اظهار داشت: نظام جمهوری اسلامی، به فتوای رهبری معظم انقلاب اسلامی سلاح اتمی را شرعا بر خود حرام می‌داند و این سلاح هیچ جایگاهی در استراتژی دفاعی جمهوری اسلامی ندارد.


آیت الله رئیسی تصریح کرد: سیاست فشار و تحریم موجب انصراف ملت ایران از پیگیری حقوق قانونی خود از جمله حق توسعه نخواهد شد. تحریم‌ها علیه ایران باید لغو گردد و از هر طرح دیپلماتیک که این هدف را محقق کند، حمایت خواهیم کرد.


آیت‌الله رئیسی با تاکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران، کشورها و ملت‌های همسایه را خویشاوند خود می‌داند، خاطرنشان کرد: مهمترین و اصلی‌ترین اولویت سیاست خارجی خود را ارتقای روابط با کشورهای همسایه دانسته و خواهان عزت و اعتلای آنها هستیم. دیپلماسی باید ارتباط ملت‌های منطقه را بیشتر و اشتراکات آنها را در حوزه اقتصاد، فرهنگ، علم و فناوری تقویت نماید.


رئیس جمهور ادامه داد: جهان در حال دگرگونی است و تامین منافع ملت‌ها منوط به درک جهان جدید و تعامل راهبردی با قدرت‌های نوظهور بوده و سیاست خارجی موفق، سیاست خارجی متوازن خواهد بود.


آیت الله رئیسی از همه مهمانان، بالاخص خانواده معظم شهیدان و مسئولان عالی لشکری و کشوری و مهمانان خارجی این مراسم صمیمانه تشکر کرد و گفت: لازم است از زحمات ریاست مجلس شورای اسلامی برادر مجاهدم آقای دکتر قالیباف و همه نمایندگان انقلابی مجلس صمیمانه تقدیر و تشکر کنم که در این مراسم تاریخی میزبان مهمانان عالیقدر بودند.


رئیس جمهور اظهار داشت: برنامه تحولی دولت در گرو همکاری همه بخش‌ها به ویژه نمایندگان محترم مردم عزیزمان در مجلس شورای اسلامی است.


آیت‌الله رئیسی تصریح کرد: از خداوند متعال می‌خواهم که به اینجانب و دولت جدید فرصت خدمتگزاری موثر به ملت شریف ایران عنایت فرماید تا بتوانیم با تکیه بر امدادهای الهی و دعای خیر حضرت ولیعصر(عج) و در پرتو رهنمودهای رهبر معظم انقلاب اسلامی آینده‌ای روشن برای ایران عزیز اسلامی و مردمان خوب این سرزمین رقم بزنیم.


رئیس جمهور در پایان تاکید کرد که در اجرای منویات مقام معظم رهبری مبنی بر سرعت در معرفی اعضای دولت و کابینه، فهرست اعضای پیشنهادی کابینه در هفته آینده و در اولین فرصت، قبل از پایان مهلت مقرر تقدیم ریاست محترم و نمایندگان عزیز در مجلس شورای اسلامی خواهد شد.


آیت الله رئیسی در آغاز سیزدهمین دوره ریاست جمهوری اسلامی ایران‌ در مراسم تحلیف در مجلس شورای اسلامی سوگند یاد کرد که به عنوان رئیس جمهوری، پاسدار اسلام، نظام جمهوری اسلامی و قانون اساسی باشد.



مراسم تحلیف آیت الله سید ابراهیم رئیسی بعنوان هشتمین رییس‌جمهور جمهوری اسلامی ایران با حضور مقامات و شخصیت های لشگری و کشوری و مهمانانی از ۱۱۵ کشور جهان و سازمان بین المللی برگزارشد.



پیش از آغاز مراسم، هیات های شرکت کننده در مراسم تحلیف در فضای باز محوطه مجلس شورای اسلامی در بهارستان، عکس یادگاری با آیت الله رئیسی رئیس جمهوری جدید جمهوری اسلامی ایران گرفتند و سپس در صحن علنی حاضر شدند.

 

 

صداقت شاید یکی از کلیدی‌ترین عناصر اخلاقی باشد که در همه مکاتب اخلاقی و سیاسی مورد تاکید و تحسین است. این امر بارها در کلام بزرگان نظام همچون رهبر انقلاب هم متجلی بوده است و ایشان در بیانات اخیرشان در مراسم تنفیذ حکم رئیس جمهور سیزدهم نیز تاکید داشتند:‌« گفت‌وگوی صادقانه با مردم هم کمک کننده است. حرف زدن از روی صداقت با مردم با قطع نظر از پیرایه‌های سیاسی. صادقانه حرف بزنند راه‌حل‌ها را بگویند، توقعات را ابزار کنند. این یکی از کارهای مهمی است که دولت مردمی بایستی متعهد باشد».

ایشان اما در برهه‌های مختلف به ضرورت صداقت کارگزاران و مسئولین نظام با مردم تاکید داشته اند.

صداقت سیاسی ـ انتخاباتی با مردم

 

رهبر انقلاب در جلسه خارج فقه‌شان در 12 اسفندماه 97 با اشاره به صداقت به عنوان یکی از سجایای اخلاقی می‌فرمایند: «با مردم هم صادق باشید؛ با مردم با تقلّب و خدعه و فریب و دورویی برخورد نکنید. «صِدقُ النّاس» یعنی صدق عمل با مردم؛ انسان در مواجهه‌ی با مردم با صداقت وارد بشود، با کلک و دروغ و فریب و مانند اینها با مردم برخورد نکند. اگر ما در مسائل گوناگون اجتماعی‌مان، سیاسی‌مان، انتخاباتمان، و مانند اینها، همین یک مورد را مراعات کنیم، ببینید چقدر دنیا آباد خواهد شد؛ «وَ صِدقُ النّاس».

با جوانان صادق باشید

 

ایشان دوم اسفندماه 1380 نیز در مصلای رشت و در جمع جوانان و فرهنگیان خطاب به مسئولین تاکید می‌کنند: « به جای تملّق گفتن از جوانان، با آنها با صراحت و صداقت حرف بزنید؛ مشکلات و امکانات را بگویید؛ بعد هم در خدمت فراهم کردن امکانات و برداشتن مشکلات قرار گیرید. آن‌گاه خود این جوانان لشکر شما میشوند و به شما کمک خواهند کرد تا مشکلات را برطرف کنید. در روابط انسانی، جوان از هیچ چیز بیشتر از صداقت خوشش نمی‌آید.

صداقت و مسئولیت‌پذیری

رهبر انقلاب چهارم شهریور 1381 نیز در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت وجود «صداقت و مسئولیت‌پذیری» در مدیران» را ضروری دانسته و بیان داشتند: «هنر یک مدیر این است که مسئولیت‌پذیری داشته باشد. بر مبنای یک پایه منطقی، کار را انجام دهید و مسئولیتش را هم به گردن بگیرید؛ بگویید این کار را کردم، مسئولیتش هم با من است. از مسئولیت نباید هراس داشت».

کارآمدی غیرصادقانه

رهبر انقلاب همچنین در 22 دیماه سال 85 و در آستانه مجلس خبرگان رهبری حتی کارآمدی غیرصادقانه را بی فایده دانسته و خطاب به مردم بیان داشتند: «عزیزان من! اساس در همه‌ مسئولیت‌ها تدیّن، امانت و صداقت است. اگر آدم‌های کارآمد امانت و صداقت نداشته باشند، کارآمدی آنها به نفع مردم تمام نخواهد شد. علاوه بر کارآمدی، انسان‌ها باید متدیّن، امین، صادق، رو راست و دلبسته‌ به اهداف و آرمان‌های دینىِ مردم باشند. این‌طور افراد را پیدا کنید و به آنها رأی دهید».

کار کرده و نکرده خود را صادقانه به مردم بگویید

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چهارم شهریورماه ۱۳۸۳ هم در دیدار رئیس‌جمهور و اعضای هیأت دولت می‌فرمایند: «دو ستون درست کنید: کارها و خدماتی که انجام داده‌اید، کارهایی که انجام نداده‌اید، یا ناکام مانده‌اید در انجامش؛ اینها را با مردم در میان بگذارید و بدانید که مردم قدر خدمت و قدر تلاش را میدانند. ما باید هم کارهای کرده‌ی خودمان و هم کارهای نکرده‌ی خودمان، یا درست نکرده‌ی خودمان را با صداقت در میان بگذاریم».

ایشان در بخش دیگری از این دیدار نیز تاکید می کنند: «حقیقتاً وقتی ما با مردم مواجه میشویم، میتوانیم اعتماد مردم را با صدق لهجه و بیانِ واقعیتها کاملاً جلب کنیم. نباید تصور کرد که صداقت و عدم صداقت از نظر مردم پوشیده خواهد ماند؛ بالاخره توجه میکنند».

سیاست یعنی صداقت

رهبر انقلاب پنجم مردادماه سال 1381 نیز در جمع اعضای ستاد نماز جمعه با بازتعریف مفهوم سیاست و رابطه ان با صداقت در منظومه گفتمانی انقلاب اسلامی تاکید می کنند: «سعی کند با مسائل سیاسی صادقانه و دردمندانه و از روی دلسوزی برخورد کند. سیاست به معنای پشت هم اندازی و فریب و دروغ گفتن به افکار عمومی مردم، مطلوب اسلام نیست. سیاست یعنی اداره‌ی درست جامعه؛ این جزو دین است. تقوای سیاسی، یعنی انسان در میدان سیاست، صادقانه عمل کند». 

 

صداقت با مردم از سوی کارگزاران نظام جمهوری اسلامی همواره از موارد مورد تاکید رهبر انقلاب بوده و هست. این مولفه نسبت مستقیمی با اعتماد عمومی دارد به نحوی که شاید ناملایمات سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از سوی مردم پذیرش داشته باشد ولی به هیچ وجه هیچ جامعه ای مخصوصا جامعه مذهبی ایران نمی‌تواند بی صداقتی مسئولین و کارگزاران را برتابد و در در صورت بی صداقتی در وهله اول مقبولت نظام سیاسی پایان یافته و در گام دوم خود آن نظام سیاس از بین می رود.

اکثر صاحبنظران سیاسی و جامعه شناسی، کاهش سرمایه اجتماعی در سالهای گذشته را معلول نه صرفا مشکلات اقتصادی بلکه عدم صداقت مسئولان دولت یازدهم و دوازدهم با مردم می دانند و بر این باورند که اگر مسئولان دولتی با مردم شفاف و روراست باشند، با افزایش اعتماد عمومی و سرمایه اجتماعی، مشارکت مردمی برای عبور از مشکلات فعلی و اجرای برنامه های دولت افزایش خواهد یافت.

امام رضا علیه‌السلام فرمودند: اى پسر شبیب! به ‎راستى محرّم همان ماهى است كه اهل جاهلیت در زمان گذشته ظلم و قتال را به خاطر احترامش در آن حرام مى‏ دانستند؛ امّا این امّت نه حرمت این ماه را نگه داشتند و نه حرمت پیغمبرشان صلّی‌الله‌ علیه ‌و ‌آله‌ و‌ سلّم را. در این ماه ذریه‌ او را كشتند و زنانش را اسیر كردند و اموالش را غارت كردند خدا هرگز این گناه آنها را نیامرزد.

... اى پسر شبیب! اگر براى چیزى گریان شدی، براى حسین علیه‌السّلام گریه كن كه او را سر بریدند همان‌گونه که گوسفند را سر می‌برند و هجده كس از خاندانش علیهم‌السّلام با او كشته شدند كه روى زمین مانندى نداشتند؛ آسمان‏هاى هفت‏گانه و زمین‏ها براى كشته‌شدن او گریستند و چهار هزار فرشته براى یاری‏ اش به زمین آمدند و دیدند که ایشان كشته شده‌اند.پس بر سر قبرش ژولیده و خاك‌آلود می‌باشند تا قائم علیه‌السّلام قیام كنند و یاری ‏اش كنند و شعار آن‏ها «یا لثارات الحسین علیه‌السّلام» (ای خونخواهان حسین علیه‌السّلام) است.

اى پسر شبیب! پدرم از پدرش از جدّش علیهم‌السّلام برایم باز گفت كه: چون جدّم حسین علیه‌السّلام كشته شد، آسمان خون و خاك سرخ بارید.

اى پسر شبیب! اگر بر حسین علیه‌السّلام گریه كنى تا اشک‌هایت بر گونه‏ هایت روان شود، خداوند هر گناهى که كردى از کوچک و بزرگ و كم و زیاد می ‏آمرزد.

... اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که خدا را ملاقات کنی در حالی که گناهى نداری، حسین علیه‌السّلام را زیارت كن.

اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که در غرفه‏ هاى ساخته‌شده در بهشت با پیغمبر و آلش علیهم ‌السّلام ساكن شوى، بر قاتلان حسین علیه‌السّلام لعنت بفرست.

اى پسر شبیب! اگر شاد می‏شوی که ثوابی مانند ثواب کسانی که با حسین علیه‌السّلام شهید شدند برای تو باشد، هر وقت به یادش افتادى بگو: «یا لَیتَنِی كُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً»: «ای كاش با آن‏ها بودم تا به فوز عظیمى مى ‏رسیدم».

... اى ابن شبيب! اگر دوست دارى با ما در درجات عالى بهشت همراه باشى، در اندوه ما اندوهگين و در خوشحالى ما، خوشحال باش، و بر تو باد به ولايت ما، زيرا اگر كسى سنگى را دوست داشته باشد، خداوند در روز قيامت او را با آن سنگ محشور خواهد كرد. 


متن حدیث:

عن الريان بن شبيب قال : دخلت على الرضا (عليه السلام) في أول يوم من المحرم فقال لي :
يا ابن شبيب أصائم أنت ؟
فقلت: لا !
فقال : إن هذا اليوم هو اليوم الذي دعا فيه زكريا ربه عز وجل فقال : {رب هب لي من لدنك ذرية طيبة إنك سميع الدعاء} فاستجاب الله له وأمر الملائكة فنادت زكريا وهو قائم يصلي في المحراب أن الله يبشرك بيحيى ، فمن صام هذا اليوم ثم دعا الله عز وجل استجاب الله له كما استجاب لزكريا عليه السلام .
 ثم قال:
يا ابن شبيب إن المحرم هو الشهر الذي كان أهل الجاهلية فيما مضى يُحرّمون فيه الظلم والقتال لحرمته ، فما عرفت هذه الأمّة حرمة شهرها ولا حرمة نبيها ، لقد قتلوا في هذا الشهر ذريته ، وسبوا نساءه ، وانتهبوا ثقلة ، فلا غفر الله لهم ذلك أبدا .

يا ابن شبيب إن كنت باكيًا لشيءٍ فابكِ للحسين بن علي بن أبي طالب عليهما السلام ، فانه ذبح كما يذبح الكبش ، وقتل معه من أهل بيته ثمانية عشر رجلاً ، ما لََهَم في الأرض شبيهون ، ولقد بكت السماوات السبع والأرضون لقتله ، ولقد نزل إلى الأرض من الملائكة أربعة آلاف لنصره ، فوجدوه قد قتل ، فهم عند قبره شُعْثٌ غُبْرٌ إلى أن يقوم القائم ، فيكونون من أنصاره ، وشعارهم "يا لثارات الحسين" .

 يا ابن شبيب لقد حدثني أبي ، عن أبيه ، عن جده أنه لما قتل جدي الحسين أمطرت السماء دمًا وترابًا أحمر .
 
يا ابن شبيب إن بكيت على الحسين حتى تصير دموعك على خديك غفر الله لك كل ذنب أذنبته صغيرًا كان أو كبيرًا ، قليلاً كان أو كثيرًا .

يا ابن شبيب إنْ سرّك أن تلقى الله عز وجل ولا ذنب عليك ، فزُر الحسين عليه السلام .

 يا ابن شبيب إنْ سرّك أن تسكن الغُرف المبنيّة في الجنة مع النبي صلى الله عليه واله فالعن قتلة الحسين .

يا ابن شبيب إنْ سرّك أن يكون لك من الثواب مثل ما لمن استشهد مع الحسين فقلْ متى ما ذكرته : " يا ليتني كنتُ معهم فأفوزَ فوزًا عظيمًا " .
يا ابن شبيب إنْ سرّك أن تكون معنا في الدرجات العلى من الجنان ، فاحزن لحزننا ، وافرح لفرحنا ، وعليك بولايتنا ، فلو أن رجلا تولى حجرًا لحشره الله معه يوم القيامة.


 

«بحارالأنوار ج 44ص 285-عيون أخبارالرضا(ع)، ج1 ص 299»
شنبه, 16 مرداد 1400 13:13

امتیازات ویژه سیدالشهدا (ع)

با اینکه همه امامان جلوه کاملی از صفات و اسمای الهی هستند و الگوهای کاملی برای هدایت انسان ها، اما شرایط خاص و ویژگی های زمانه، باعث می شد که جنبه ای از شخصیت انها در هر زمانی، تجلی پیدا کند و به فعلیت برسد و در هر زمان، یک بعد از ابعاد وجودی انان ظهور، بروز و جلوه خاصی داشته باشد. در این بین، موقعیت و شرایط امام حسین (ع)، شرایط ویژه ای بوده است و در این شرایط امام توانست هم اسلام را از نابودی نجات بخشد و هم تمام ابعاد اسلام واقعی را در عمل برای جهانیان ترسیم نماید و به نمایش بگذارد؛ یعنی در حادثه (کربلا) و به ویژه روز (عاشورا)، ما شاهد بروز و ظهور همه فضایل و خوبی ها از وجود مقدس امام حسین (ع) و یارانش هستیم و راز اثبات امتیازات ویژه در روایات نیز در همین نکته نهفته است.

این در حالی است که برای امامان دیگر، این شرایط و امکان فراهم نشد که همه ویژگی ها و فضایل خود را به منصه ظهور برسانند و در معرض دید حقیقت جویان قرار دهند و البته این به مقتضای وظیفه ای بود که بر عهده انان بود که هر شرایط خاص، رفتار خاصی را هم می طلبید و انان موظف بودند الگوی رفتاری مناسب همان شرایط را به بشریت ارایه دهند؛ یعنی این محدودیت از سوی شرایط، محدودیت در رفتار الگویی را اقتضا می کرد.از این رو، به تعبیر برخی از بزرگان، همه اهل بیت (ع) کشتی نجات هستند؛ اما کشتی امام حسین (ع) وسیع تر و در عبور از امواج سهمگین دریاها سریع تر است. از این رو، ما در این مقاله، برانیم تا از چند مورد از ویژگی های اختصاصی سیدالشهداء (ع) که در روایات، به انها اشاره شده است، پرده برداریم.

1- عظمت مصیبت سیدالشهداء (ع)

طبق روایات زیادی که در بیان مصایب وارده بر معصومان (ع) رسیده و طبق زیارات متعدد امام حسین (ع)، مانند (زیارت عاشورا)، هیچ مصیبتی به عظمت و بزرگی مصیبت اباعبدالله (ع) و واقعه عاشورا نمی رسد. از اهتمام سایر ایمه معصومان (ع) بر حفظ و نگهداری و بزرگ داشتن واقعه عاشورا نیز، می توان این نکته را استنباط کرد.

حادثه عاشورا، حادثه ای فراگیر و با جلالت است؛ به طوری که ملکوت کل عالم، با این حادثه درگیر است. در زیارت عاشورا امده است:(یا ابا عبدالله لقد عظمت الرزیه و جلت و عظمت المصیبه بک [بکم ] علینا و علی جمیع اهل الاسلام و جلت و عظمت مصیبتک فی السماوات علی جمیع اهل السماوات؛

ای اباعبدالله! به راستی بزرگ شد سوگواری تو و گران و عظیم گشت مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و گران و عظیم گشت مصیبت تو در اسمان ها بر همه اهل اسمان ها).

بنابراین، این حادثه به حسب ظاهر، حادثه ای محدود است؛ ولی همه عوالم، ملکوت عالم، اسمان و زمین با این حادثه درگیر هستند. در جای دیگری از این زیارت می خوانیم: (مصیبه ما اعظمها و اعظم رزیتها فی الاسلام و فی جمیع السماوات و الارض [الارضین ]؛ به راستی چه مصیبت بزرگی و چه داغ گرانی بود در اسلام و در تمام اسمان ها و زمین!) در روایات ما هست که همه عوالم بر وجود مقدس سیدالشهداء (ع) گریسته اند. از عالم ملک، از گیاهان و نباتات و حیوانات تا جمادات، همچنین عالم ملایکه و انسان و جن، همه و همه بر حادثه عاشورا گریسته اند.

راوی می گوید: به امام صادق (ع) عرض کردم: یابن رسول الله! چه شد روز عاشورا؟ روز شهادت حسین (ع) است، روز بزرگ مصایب است و حال ان که روز وفات رسول الله (ص) و روزی که فاطمه (س) جهان را وداع گفت و روزی که امیرالمومنین (ع) شهادت یافت و روزی که حسن بن علی (ع) به ضربت ستم شهید گشت، واجب می کند که مصایب این روزها بزرگتر باشد؟

امام (ع) فرمودند: (مصیبت روز قتل امام حسین (ع) از همه روزها بزرگتر است؛ زیرا که اصحاب کساء که در نزد خداوند، بهترین افریدگانند، بیشتر از پنج تن نباشند و انها محمد و علی فاطمه و حسن و حسین (ع) هستند و وجود عالم منوط به وجود ایشان بود؛ چون رسول خدا (ص) جهان را وداع کرد، مردمان به بقای چهار تن دیگر شاد بودند و چون فاطمه (س) از دنیا رفت، مردمان به وجود حسن و حسین (ع) تسلیت می یافتند، چون علی (ع) به شهادت رسید، امام حسن و امام حسین (ع) به جای او بودند و بعد از شهادت حسن (ع)، مردم چشمشان به جمال حسین (ع) بود؛ اما چون حسین را به قتل رساندند، کسی از اصحاب کساء باقی نماند و مردم پیوسته در سوگواری ان حضرت در عزا بودند. پس شهادت حسین (ع) بسان از دست دادن همه انها بود و گویا پیامبر (ص) و علی و فاطمه و حسن و حسین (ع) همگان را شهید کرده باشند، اینجاست که مصیبت روز شهادت حسین (ع)، بزرگترین ایام و بزرگترین مصایب است. )

2- ثواب گریه برحضرت اباعبدالله (ع)

امام صادق (ع) به ابو هارون مکفوف دستور داد مرثیه بخواند. انگاه که وی مرثیه خود را اغاز نمود، متوجه شد امام (ع) سخت گریه می کنند و زنانی که پشت پرده بودند، همین که صدای گریه امام صادق (ع) را شنیدند، انها نیز صدای خود را به گریه و شیون بلند کردند. بعد امام فرمودند: (هر کس در مصیبت حسین (ع) شعر بگوید و گریه کند و ده نفر را بگریاند، بهشت بر او نوشته می شود).

امام رضا (ع) می فرمایند: (روش پدرم، امام موسی بن جعفر (ع) این بود که هرگاه ماه محرم می رسید، پیوسته غمگین بود تا دهه عاشورا سپری شود. روز عاشورا روز گریه و ماتم او بود و می فرمودند: این روزی است که حسین به شهادت رسیده است. )امام رضا (ع) فرمودند: (کشته شدن امام حسین (ع) اشک های ما را ریزان و پلک های چشمان ما را مجروح و در کربلا، عزیز ما را ذلیل کرد. . . گریه کنندگان باید بر حسین (ع) گریه کنند. گریه بر او گناهان بزرگ را می ریزد).

امام رضا (ع) به ریان بن شبیب فرمودند: از ریان بن شبیب روایت شده است که گفت، روز اول محرم به خدمت امام رضا (ع) رسیدم، حضرت فرمودند: (. . . ای پسر شبیب! اگر بر حسین (ع) گریه کنی و اب دیدگان تو بر روی تو جاری شود، حق تعالی جمیع گناهان صغیره و کبیره تو را می امرزد؛ خواه اندک باشد و خواه بسیار. )

حتی به موجب بعضی از روایات، امام زمان (عج) نیز مدام بر سیدالشهداء (ع) اشک می ریزد و می گوید: (ای جد بزرگوار! روزگار مرا به تاخیر انداخت و نتوانستم به یاری تو بشتابم و با دشمنانت پیکار کنم. در عوض، (هر صبح و شام بر مصایب تو گریه می کنم. اگر اشک چشمم تمام شود، به جای ان خون می گریم. )

3- زیارات ماثوره

برای هیچیک از معصومان (ع) به اندازه امام حسین (ع) زیارت ماثوره و منقول از معصوم وارد نشده است، با نگاهی اجمالی به کتاب (مفاتیح الجنان) متوجه این مطلب می شویم که در مناسبت های مختلف، توصیه به زیارت رفتن و خواندن زیارت شده است؛ مانند زیارت امام حسین (ع) در روز عاشورا، در شب های قدر، نیمه رجب، شب وروز نیمه شعبان، روز عرفه، شب های جمعه و. . .

4- جایگاه تربت کربلا

خدای تعالی در ازای شهادت امام حسین (ع) شفای بیماری ها را در تربت مقدس ان حضرت قرار داد. خوردن خاک، ولو به مقدار کم جایز نیست؛ اما خوردن تربیت سید الشهداء (ع) به مقدارکم، حرام نیست؛ بلکه خدای تعالی خوردنش را باعث شفا و نجات از همه امراض ظاهری و باطنی قرار داده است و این در میان هزاران نفر از انبیاء و اوصیای الهی، مختص به تربت مطهر مرقد امام حسین (ع) است.

اری. خاک بی مقدار در سایه همجواری با بدن طیب و طاهر امام، از فرش به عرش می رسد و تبدیل به نوش داروی روح بخش و نجات افرین می شود. اگر انسان ها خودشان را در سایه سیره و سنت امام حسین (ع) قرار داده و واقعا به ان حضرت محبت و مودت داشته و اطاعتش کنند، به کمالاتی می رسند که برای ما قابل تصور نیست. در واقع، شفابخش بودن تربت حسینی، نوعی پیام خدای تعالی است به انسان ها که با بودن امام حسین (ع) در هر شرایطی هستید، ناامید نشوید. انسان ها کمتر از خاک نیستند. از خاک عبرت بگیرید که چه سان همجواری با ان حضرت، از درد به درمان تبدیل شد.

امام رضا (ع) فرمودند: (هر خاکی حرام است؛ مثل مردار، خون و ذبح شده بی نام خدا؛ مگر خاک قبر حسین (ع) که درمان هر درد است. )امام صادق (ع) دستمال زردی داشت که در ان، تربت حضرت سیدالشهدا (ع) بود. وقت نماز که می شد همان تربت را در موضع سجودش می ریخت و بر ان سجده می کرد و نیز ان حضرت فرمودند: (سجده بر تربت حسینی، حجاب های هفت گانه را کنار می زند. ) همچنین روایت شده است که امام صادق (ع) جز بر تربت سیدالشهدا (ع) سجده نمی کرد، به عنوان فروتنی و تواضع در برابر خداوند. نسبت به برداشتن کام نوزادان با تربت کربلا نیز احادیث فراوانی نقل شده است؛ از جمله، از امام صادق (ع) روایت است که: (کام فرزندان خود را با تربت حسین (ع) بردارید که این تربت، امان است. )

5- استجابت دعا نزد قبر سید الشهداء (ع)

در روایت امده است خداوند در عوض شهادت حضرت، اجابت دعا را در زیر قبه حضرت قرار داد. امام هادی (ع) در زمان بیماری، کسی را به حایر حسینی فرستاد تا برای شفای حضرتش در انجا، دعا کند.

6- نماز در حایر حسینی

این نکته را می دانیم که نماز در مسافرت، با شرایطی که در رساله های عملیه امده، شکسته است؛ اما مسافر می تواند در چهار مکان، نمازش را شکسته یا تمام بخواند. این اماکن عبارتند از: (مسجد الحرام)، (مسجد پیغمبر (ص))، (مسجد کوفه)، (حایر و حرم امام حسین (ع)). روایاتی که در این باره وارد شده، اساس چنین حکمی است و بیانگر اهمیت و ویژگی حرم و مرقد مطهر سالار شهیدان می باشد.

7- انتقال مقام امامت به نسل امام حسین (ع)

در روایت امده است: خدای سبحان در عوض شهادت امام حسین (ع)، مقام امامت را نصیب ذریه ان بزرگوار نمود؛ البته اگرچه از امام باقر (ع) به بعد، امامت در نسل امام حسن مجتبی (ع) هم قرار می گیرد؛ چون امام سجاد (ع)، داماد امام مجتبی (ع) است؛ اما از فرزندان پسر امام مجتبی (ع) کسی به مقام امامت نرسید و در تاریخ امده است برخی از انها نیز به علت تمایل به بنی عباس، با امام صادق (ع) تعامل خوبی نداشتند.

شهید مطهری (ره) به این سؤال پنج پاسخ داده است:

1. تفاوت جو فرهنگی و افکار عمومی

امام حسن(ع) در مسند خلافت بود و معاویه هم به عنوان یک حاکم و به عنوان یک نفر طاغی و معترض در زمان امیرالمؤمنین(ع) قیام کرد، به عنوان اینکه من خلافت علی(ع) را قبول ندارم، به این دلیل که او کشندگان عثمان را که خلیفه بر حق مسلمین بوده، پناه داده است و حتی خودش هم در قتل خلیفه مسلمین شرکت داشته است. [البته معاویه] تا آن وقت ادعای خلافت هم نمی کرد و مردم نیز او را تحت عنوان «امیر المؤمنین» نمی خواندند.

امام حسن (ع) بعد از امیر المؤمنین(ع) در مسند خلافت قرار می گیرد. معاویه هم روز به روز نیرومندتر می شود. به علل خاص تاریخی، وضع حکومت امیر المؤمنین(ع) در زمان خودش- که امام حسن (ع) هم وارث آن وضع حکومت بود- از نظر داخلی تدریجاً ضعیف تر می شود، به طوری که نوشته اند بعد از شهادت امیر المؤمنین(ع) به فاصله هجده روز - که این هجده روز هم عبارت است از مدتی که خبر به سرعت به شام رسیده و بعد معاویه بسیج عمومی و اعلام آمادگی کرده است - معاویه حرکت می کند برای فتح عراق. در اینجا وضع امام حسن (ع) یک وضع خاصی است؛ یعنی خلیفه مسلمین است که یک نیروی طاغی علیه او قیام کرده است.

کشته شدن امام حسن(ع) در این وضع؛ یعنی کشته شدن خلیفه مسلمین و شکست مرکز خلافت. مقاومت امام حسن(ع) تا سر حد کشته شدن، نظیر مقاومت عثمان بود در زمان خودش، نه نظیر مقاومت امام حسین(ع). امام حسین(ع) وضعش وضع یک معترض بود، در مقابل حکومت موجود. اعتراض کرد به وضع موجود و به حکومت موجود و به شیوع فساد و به اینکه اینها صلاحیت ندارند و در طول بیست سال ثابت کردند که چه مردمی هستند، و روی حرف خودش هم آنقدر پافشاری کرد تا کشته شد. این بود که قیامش یک قیام افتخارآمیز و مردانه تلقی می شد و تلقی هم شد.

امام حسن(ع) وضعش از این نظر درست معکوس وضع امام حسین(ع) است؛ یعنی کسی است که در مسند خلافت جای گرفته است. دیگری معترض به اوست و اگر کشته می شد، خلیفی مسلمین در مسند خلافت کشته شده بود و این خودش یک مسئله ای است که حتی امام حسین(ع) هم از مثل این جور قضیه احتراز داشت که کسی در جای پیغمبر(ص) و در مسند خلافت پیغمبر(ص) کشته شود. ما می بینیم که امام حسین (ع) حاضر نیست که در مکه کشته شود؛ چرا؟ فرمود: این احترام مکه است که از میان می رود.[1] به هر حال مرا می کشند. چرا مرا در حرم خدا و در خانه خدا بکشند که هتک حرمت خانه خدا هم شده باشد؟! ما می بینیم امیر المؤمنین(ع) در وقتی که شورشیان در زمان عثمان شورش می کنند، فوق العاده کوشش دارد که خواسته های آنها انجام شود، نه اینکه عثمان کشته شود. از عثمان دفاع می کرد که خودش فرمود: من اینقدر از عثمان دفاع کردم که می ترسم گنهکار باشم: «خَشیتُ أن أکونَ آثِماً»؛[2] ولی چرا از عثمان دفاع می کرد؟ آیا طرفدار شخص عثمان بود؟ نه، آن دفاع شدیدی که می کرد، می گفت: من می ترسم که تو خلیفه مقتول باشی. این برای عالم اسلام ننگ است که خلیفه مسلمین را در مسند خلافت بکشند. بی احترامی است به مسند خلافت.

پس اگر امام حسن(ع) مقاومت می کرد، نتیجه نهایی اش- آن طور که ظواهر تاریخ نشان می دهد- کشته شدن بود؛ اما کشته شدن امام و خلیفه در مسند خلافت؛ ولی کشته شدن امام حسین (ع) کشته شدن یک نفر معترض بود.

2. جنگ بی ثمر

نیروهای عراق؛ یعنی نیروهای کوفه ضعیف شده بود. بسیاری از اصحاب امام حسن(ع) به حضرت خیانت کردند و منافقین زیادی در کوفه پیدا شده بودند و کوفه یک وضع ناهنجاری پیدا کرده بود که معلول علل و حوادث تاریخی زیادی بود. یکی از بلاهای بزرگی که در کوفه پیدا شد، مسئله پیدایش خوارج بود.

کوفه امام حسن(ع)، یک کوفه خسته و ناراحتی بود. یک کوفه متفرّق و متشتّتی بود. یک کوفه ای بود که در آن هزار جور اختلاف عقیده پیدا شده بود. کوفه ای بود که ما می بینیم امیر المؤمنین(ع) در روزهای آخر خلافتش مکرر از مردم کوفه و از عدم آمادگی شان شکایت می کند.

از نظر امام حسن(ع) مردم کوفه نشان داده بودند که ما آمادگی نداریم. آنچنان وضع داخلی کوفه بد بود که امام حسن(ع) خودش از بسیاری از مردم کوفه محترز بود و وقتی که بیرون می آمد- حتی وقتی که به نماز می آمد- در زیر لباسهای خود زره می پوشید. برای اینکه خوارج و دست پرورده های معاویه زیاد بودند و خطر کشته شدن ایشان وجود داشت. یک دفعه حضرت در حال نماز بود که به طرفش تیراندازی شد؛ ولی چون در زیر لباسهایش زره پوشیده بود، تیر کارگر نشد؛ و الا امام را در حال نماز با تیر از پا در آورده بودند.

به هر حال، در کوفه چند دستگی پیدا شده بود. این جهت را هم همه اعتراف داریم که دست کسی که پایبند به اصول اخلاق و انسانیت و دین و ایمان نیست، بازتر است از دست کسی که پایبند به این جور چیزهاست. معاویه در کوفه یک پایگاه بزرگی با پول ساخته بود. جاسوسهایی که مرتب می فرستاد به کوفه، از طرفی پولهای فراوانی پخش می کردند و وجدانهای افراد را می خریدند و از طرف دیگر، شایعه پراکنیهای زیادی می کردند و روحیه ها را خراب می نمودند. اینها همه به جای خود، در عین حال، اگر امام حسن(ع) ایستادگی می کرد، یک لشکر انبوه در مقابل معاویه به وجود می آورد. لشکری که شاید حداقل سی چهل هزار نفر باشد، و شاید- آن طور که در تواریخ نوشته اند- تا صد هزار نفر هم امام حسن(ع) می توانست لشکر فراهم کند که تا حدی برابری کند با لشکر جرّار صد و پنجاه هزار نفری معاویه.

نتیجه چه بود؟ اگر امام حسن(ع) می جنگید، یک جنگ چند ساله ای میان دو گروه عظیم مسلمین شام و عراق رخ می داد و چندین ده هزار نفر مردم از دو طرف تلف می شدند، بدون آنکه یک نتیجه نهایی در کار باشد. احتمال اینکه بر معاویه پیروز می شدند- آن طور که شرایط تاریخ نشان می دهد- نیست، و احتمال بیش تر این است که در نهایت امر، شکست از آن امام حسن(ع) باشد. این چه افتخاری بود برای امام حسن(ع) که بیاید دو سه سال جنگی بکند که در این جنگ از دو طرف چندین ده هزار و شاید متجاوز از صد هزار نفر آدم کشته بشوند و نتیجه نهایی اش یا خستگی دو طرف باشد که بروند سر جای خودشان و یا مغلوبیت امام حسن(ع) و کشته شدنش در مسند خلافت؟ اما امام حسین(ع) یک جمعیتی دارد که همه آن هفتاد و دو نفر است. تازه آنها را هم مرخص می کند، می گوید: می خواهید بروید، بروید. من خودم تنها هستم. آنها ایستادگی می کنند تا کشته می شوند. یک کشته شدن صددرصد افتخارآمیز.

3. تفاوت یاران دو امام

مردم کوفه بعد از اینکه بیست سال حکومت معاویه را چشیدند و زجرهای زمان معاویه را دیدند و مظالم معاویه را تحمل کردند، واقعاً بی تاب شده بودند که حتی می بینید بعضی معتقدند که واقعاً در کوفه یک زمینه صددرصد آماده ای بود و یک جریان غیر مترقَّبه اوضاع را دگرگون کرد. مردم کوفه هجده هزار نامه می نویسند برای امام حسین(ع) و اعلام آمادگی کامل می کنند. حال که امام حسین(ع) آمد و مردم کوفه یاری نکردند، البته همه می گویند: پس زمینه کاملاً آماده نبوده؛ ولی از نظر تاریخی، اگر امام حسین(ع) به آن نامه ها ترتیب اثر نمی داد، مسلّم در مقابل تاریخ محکوم بود؛ (چون) می گفتند: یک زمینه بسیار مساعدی را از دست داد.

4. تفاوت شرایط اجتماعی دو امام(ع)

حکومت ستمکار وقت از امام حسین(ع) بیعت می خواست: «خُذِ الْحُسَینَ بِالْبَیعَةِ أخْذاً شَدیداً لَیسَ فیهِ رُخْصَةٌ»؛ حسین(ع) را بگیر برای بیعت، محکم بگیر، هیچ گذشت هم نباید داشته باشی، حتماً باید بیعت کند. از امام حسین(ع) تقاضای بیعت می کردند. امام حسین (ع) جوابش فقط این بود: نه، بیعت نمی کنم، و نکرد. جوابش منفی بود. امام حسن(ع) چطور؟ آیا وقتی که قرار شد با معاویه صلح کند، معاویه از امام حسن(ع) تقاضای بیعت کرد که تو بیا با من بیعت کن؟ نه؛ بلکه جزء مواد صلح بود که تقاضای بیعت نباشد و ظاهراً احدی از مورخین هم ادعا نکرده است که امام حسن(ع) یا کسی از کسان امام حسن(؛ یعنی امام حسین(ع)، برادرها و اصحاب و شیعیان امام حسن(ع) آمده باشند با معاویه بیعت کرده باشند. ابداً صحبت بیعت در میان نیست.

5. مهیا بودن شرایط امر به معروف و نهی از منکر در زمان امام حسین(ع)

معاویه از روزی که به خلافت رسیده است (در مدت این بیست سال) هرچه عمل کرده است، بر خلاف اسلام عمل کرده است. این حاکم جائر و جابر است. جور و عدوانش را همه مردم دیدند و می بینند. احکام اسلام را تغییر داده است، بیت المال مسلمین را حیف و میل می کند، خونهای محترم را ریخته است، حالا هم بزرگ ترین گناه را مرتکب شده است و بعد از خودش پسرِ شرابخوارِ قماربازِ سگبازِ خودش را [به عنوان ولایتعهدی] تعیین کرده است؛ اما در زمان معاویه در اینکه مطلب بالقوّه همین طور بود، بحثی نیست. برای خود امام حسن (ع) که مسئله محل تردید نبود که معاویه چه ماهیتی دارد؛ ولی معاویه در زمان علی(ع) معترض بوده است که من فقط می خواهم خونخواهی عثمان را بکنم، و حال می گوید: من حاضرم به کتاب خدا و به سنت پیغمبر(ص) و به سیره خلفای راشدین صددرصد عمل کنم، برای خودم جانشین معین نمی کنم، بعد از من خلافت مال حسن بن علی(ع) است و حتی بعد از او مال حسین بن علی (ع) است (یعنی به حق آنها اعتراف می کند)، فقط آنها تسلیم امر کنند (کلمه ای هم که در ماده قرارداد بوده، کلمه «تسلیم امر» است)؛ یعنی کار را به من واگذار کنند. همین مقدار. امام حسن(ع) عجالتاً کنار برود، کار را به من واگذار کند و من با این شرایط عمل می کنم. ورقه سفیدامضا فرستاد؛ یعنی زیر کاغذی را امضا کرد، گفت: هر شرطی که حسن بن علی (ع) خودش مایل است، در اینجا بنویسد. من قبول می کنم. من بیش از این نمی خواهم که زمامدار باشم؛ و الا من به تمام مقررات اسلامی صددرصد عمل می کنم.

حال فرض کنیم الآن ما در مقابل تاریخ این جور قرار گرفته بودیم که معاویه آمد یک چنین کاغذ سفیدامضایی برای امام حسن(ع) فرستاد و چنین تعهداتی را قبول کرد، گفت: تو برو کنار، مگر تو خلافت را برای چه می خواهی؟ مگر غیر از عمل کردن به مقررات اسلامی است؟ من مجری منویات تو هستم. فقط امر دایر است که آن کسی که می خواهد کتاب و سنت الهی را اجرا کند؛ من باشم یا تو. آیا تو فقط به خاطر اینکه آن کسی که این کار را می کند، تو باشی. می خواهی چنین جنگ خونینی را بپا کنی؟! اگر امام حسن(ع) با این شرایط تسلیم امر نمی کرد، جنگ را ادامه می داد، دو سه سال می جنگید، ده ها هزار نفر آدم کشته می شدند، ویرانیها پیدا می شد و عاقبت امر هم خود امام حسن (ع) کشته می شد. امروز تاریخ، امام حسن(ع) را ملامت می کرد. می گفت: در یک چنین شرایطی [باید صلح می کرد]. اگر امام حسن(ع) با این شرایط [صلح را] قبول نمی کرد. امروز در مقابل تاریخ محکوم بود. قبول کرد؛ وقتی که قبول کرد، تاریخ آن طرف را محکوم کرد. امام حسین(ع) یک منطق بسیار رسا و یک تیغ بُرنده داشت. آن، چه بود؟

پیغمبر(ص) فرمود: «مَنْ رَأی سُلْطاناً جائِراً مُسْتَحِلاً لِحَرامِ اللَّهِ، ناکثاً عَهْدَهُ، مُخالِفاً لِسُنَّةِ رَسولِ اللَّه، یعمَلُ فی عِبادِ اللَّهِ بِالاثْمِ وَ الْعدْوانِ، فلَمْ یغَیرْ علَیهِ بفِعْلٍ وَ لا قوْلٍ، کانَ حَقّاً عَلَی اللَّهِ انْ یدْخلَهُ مدْخَلَهُ. الا وَ انَّ هؤُلاءِ قَدْ لَزِموا طاعَةَ الشَّیطانِ...»؛[3] اگر کسی حاکم ستمگری را به این وضع و با این نشانیها ببیند و اعتراض نکند، به عملش یا گفته اش، آنچنان مرتکب گناه شده است که سزاوار است خدا او را به همان عذابی معذّب کند که آن حکمران جائر را معذّب می کند.

برای امام حسن(ع) این مسئله هنوز مطرح نیست. برای امام حسن(ع) حداکثر این مطرح است که اگر اینها بیایند، بعد از این چنین خواهند کرد. اینکه «اگر بیایند بعد از این چنین می کنند » غیر از این است که یک کاری کرده اند و ما الآن سند و حجتی در مقابل اینها بالفعل داریم. این است که می گویند: صلح امام حسن(ع) زمینه را برای قیام امام حسین(ع) فراهم کرد. لازم بود که امام حسن(ع) یک مدتی کناره گیری کند تا ماهیت امویها که بر مردم مخفی و مستور بود، آشکار شود تا قیامی که بناست بعد انجام گیرد، از نظر تاریخ، قیام موجّهی باشد.

پس از قرارداد صلح که بعد معلوم شد معاویه پایبند این مواد نیست، عده ای از شیعیان آمدند به امام حسن(ع) عرض کردند: دیگر الآن این قرارداد صلح کأن لم یکن است- و راست هم می گفتند؛ زیرا معاویه آن را نقض کرد- بنابراین، شما بیایید قیام کنید. فرمود: نه، قیام برای بعد از معاویه؛ یعنی کمی بیش از این باید به اینها مهلت داد تا وضع خودشان را خوب روشن کنند. آن وقت، وقتِ قیام است. معنی این جمله این است که اگر امام حسن(ع) تا بعد از معاویه زنده می بود و در همان موقعی قرار می گرفت که امام حسین (ع) قرار گرفت، قطعاً قیام می کرد.[4]

حسن ختام

پیامبر عزیز خدا(ص) فرمودند: «الْحَسَنُ وَ الحُسینُ امامان قَامَا أوْ قَعَدَا؛[5] حسن و حسین(ع) هر دو پیشوا هستند؛ چه در حال قیام و نهضت باشند، و چه در حال صلح و آرامش.»

 

پی نوشت ها:

[1] ر.ک: الکامل، ابن اثیر، دار صادر، بیروت، 1385ق، ج 2، ص 546.

[2] ر.ک: نهج البلاغه، سید رضی، تصحیح صبحی صالح، نشر هجرت، قم، چاپ اول، 1414ق، ص 358.

[3] وقعة الطف، ابی مخنف، جامعه مدرسین، قم، 1417ق، ص172.

[4] مطهری، مرتضی، سیری در سیره ائمه اطهار(ع)، ص 75، صدرا، چاپ چهل و هفتم، 1391، تهران.

[5] شیخ مفید ارشاد ص 220؛ مناقب ابن شهراشوب، ج3، ص 368؛ بحارالانوار، ج43، ص291.