emamian

emamian

پروژه فرودگاه کربلا هم اکنون مراحل نهایی خود را طی می کند و پیش بینی می شود تا اواسط سال 1401 به بهره برداری برسد.

 

گفتنی است که فرودگاه بین المللی کربلا در 32 کیلومتری جنوب شرقی شهر مقدس کربلا  قرار دارد و پیش بینی می شود پس از تکمیل به بزرگترین فرودگاه عراق تبدیل شود. این پروژه در سال 1396توسط شیخ عبدالمهدی کربلایی نماینده آیت الله سیستانی و تولیت شرعی حرم مطهر حسینی، کلنگ زنی شد.

نعناع گیاهی با صدها خاصیت دارویی قابل ملاحظه است که در کشورهای گوناگون مانند هند، خاورمیانه واروپا طرفداران زیادی دارد. نعناع تازه و خشک که احساس خنکی ایجاد می کند در دستور غذایی کشورهای زیادی مورد مصرف قرار می گیرد. در این مطلب به خواص نعناع اشاره خواهیم کرد.

نعنا با نام علمی منتا اسپیکاتا گونه‌ای از نعناع است که بوی خوشایندی دارد. این گونه از نعناع، در ساخت خمیردندان، مواد آرایشی و دهان شویه به کار رفته و برای داروهای طبیعی، بسیار ارزشمند است. همچنین، بوی خوبی دارد که شبیه به بوی نعناع فلفلی است، البته نسبت به نعناع فلفلی، منتول کمتر و طعمی شیرین‌تر دارد. نعنا، برگ‌های تیز و نیزه مانندی دارد که ۵-۹ سانتی متر طول و ۱.۵-۳ سانتی متر پهنا دارند.

برگ‌های نعنا به دلیل داشتن مواد مغذی ضروری، در ساخت محصولات سلامتی به کار می‌روند. نعنا را می‌توان به صورت تازه و یا به صورت روغن معطر به کار برد. برای مثال، مردم از نعنا برای رفع تهوع، گرفتگی و گلو درد استفاده می‌کنند. می‌توانید به دلیل خواص درمانی نعنا از آن استفاده کنید.

نعنا خواص بیشتری نیز دارد که بهتر است آن‌ها را بشناسید. اگر درمورد این خواص، کنجکاو هستید، این مطلب را بخوانید.

۱. دستگاه گوارش را بهبود می‌بخشد

نعنا، تاثیر مثبتی بر دستگاه گوارش می‌گذارد. این گیاه، برای جلوگیری از تهوع، استفراغ و تهوع صبحگاهی مفید است. نعنا می‌تواند از مشکلات روده و معده نیز جلوگیری کند.

۲. کالری پایینی دارد

این، خبر خوبی برای افرادی است که رژیم غذایی دارند اما باز هم می‌خواهند نعنا مصرف کنند. چون نعنا، کالری کمی، در حدود ۴۳ کالری در هر ۱۰۰ گرم دارد، برای افرادی که به فکر وزن‌شان هستند خوب است. در واقع، جای هیچ گونه نگرانی در مورد مصرف نعنا وجود ندارد زیرا هیچ کالری ندارد.

۳. مانند یک ضد باکتری عمل می‌کند

همان‌گونه که قبلا گفته شد، نعنا در ساخت خمیردندان و دهان شویه به کار می‌رود. این خاصیت نعنا، باعث خوشبو شدن دهان می‌شود. همچنین، ترکیبات ضد باکتری موجود در نعنا از بوی بد دهان جلوگیری کرده و در برابر عفونت‌ها از بدن محافظت می‌کنند. در واقع، نعنا در جلوگیری از آسیب دندانی و حفظ سلامت لثه‌ها نقش دارد. بنابراین، اگر می‌خواهید لبخندی سالم داشته باشید، نعنا را بهترین گزینه بدانید!

۴. منبع آهن است

آهن موجود در نعنا، به تحریک تولید سلول‌های قرمز خون و هموگلوبین کمک می‌کند. این خاصیت، واقعا عالی است زیرا از بروز کم خونی جلوگیری می‌کند. همچنین، اگر می‌خواهید نیاز بدن خود به آهن را تامین کنید، می‌توانید جگر مرغ، صدف خوراکی و ماهی ساردین نیز مصرف کنید.

۵. منبع ویتامین C است

به دلیل وجود ویتامین C بالا در نعنا، این گیاه در جلوگیری از بیماری‌های قلبی عروقی، بیماری‌های چشمی و دیگر مشکلات سلامتی به شما کمک می‌کند. در واقع با مصرف خوراکی‌های سرشار از ویتامین C، در افزودن موثرترین مواد مغذی به بدن موفق شده‌اید. می‌توانید برای تامین ویتامین C مورد نیاز بدن از میوه‌های خانواده بری‌ استفاده کنید.

۶. مقدار مناسبی کربوهیدرات دارد

کربوهیدرات، با فراهم کردن انرژی لازم برای بدن، کمک به عملکرد روده و معده و همچنین کمک به فرآیندهای بازشناختی سلولی، نقش مهمی در حفظ سلامت بدن ایفا می‌کند. در واقع، هر زمان که خوراکی‌هایی مانند نان و برخی میوه‌ها را می‌خوریم، کربوهیدرات را وارد بدن کرده‌ایم. برای محافظت از بدن در برابر خطر دیابت ناشی از  وجود قند در کربوهیدرات، می‌توانید از قندهای ساده استفاده کنید. می‌توانید از میوه‌ها و محصولات لبنی همراه با نعنا نیز استفاده کنید.

۷. سطح انرژی را بالا می‌برد

چون نعنا، مقدار مناسبی آهن دارد، بنابراین تولید سلول‌های خونی را افزایش می‌دهد. این، باعث افزایش سطح انرژی بدن می‌شود. در نتیجه، اگر می‌خواهید در طی روز، انرژی بیشتری داشته باشید، نعنا را انتخاب کنید.

۸. منبع پتاسیم است

همان‌گونه که در جدول می بینید، اگر ۱۰۰ گرم نعنا مصرف کنید، ۴۵۸ میلی‌گرم پتاسیم دریافت می‌کنید. پتاسیم برای شما بسیار مفید است. با دریافت پتاسیم، ماده مغذی عالی را وارد بدن خود می‌کنید. پتاسیم موجود در نعنا می‌تواند به حفظ سلامت استخوان‌ها و عضلات به شما کمک کند، خطر سکته را پایین آورد و تشکیل سنگ کلیه را کاهش دهد. شگفت انگیز است، نیست؟

۹. باعث تعادل هورمون‌ها می‌شود

یکی از خواص نعنا، کمک به تعادل هورمون‌ها در بدن است. این ویژگی به وجود ترکیبات ارگانیک قوی که می‌توانند به تعادل هورمونی کمک کنند، ربط دارد. همچنین می‌تواند تستوسترون اضافی در زنان را کاهش دهد.

۱۰. سطح آندروژن را پایین می‌آورد

خوردن منظم چای نعنا به کاهش سطح آندروژن در زنان کمک می‌کند. در نتیجه، می‌تواند در رفع مشکل پرمویی که باعث رشد مو در صورت، سینه و شکم می‌شود موثر باشد.

۱۱. باعث افزایش حافظه می‌شود

یکی از خواص عالی نعنا، تاثیر آن در افزایش حافظه است. یک مطالعه نشان داده است که عصاره نعنا می‌تواند به افزایش حافظه کمک کند. این خاصیت به دلیل وجود آنتی اکسیدان در نعنا است. در نتیجهِ، مصرف منظم نعنا، به تقویت عملکرد مغز نیز کمک می‌کند.

۱۲. استرس و افسردگی را کاهش می‌دهد

می‌گویند زندگی ، مسیر تناقض‌هاست. ممکن است هم روزهای بد داشته باشید هم روزهای خوب. به هر حال، اگر مشکلاتی دارید، این مشکلات می‌توانند شما را به سمت استرس و افسردگی ببرند. می‌توانید برای حل این مشکل، دمنوش نعنا بخورید که مانند چای نوشیده می‌شود. این دمنوش در رفع افسردگی یا اضطراب به شما کمک می‌کند. تاثیر آرام بخش نعنا باعث آرامش شده و در پاک کردن ذهن به شما کمک می‌کند و همچنین هورمون‌های استرس مزمن را نیز مهار می‌کند.

۱۳. سلامت دستگاه تنفسی را افزایش می‌دهد

می‌توانید از چای نعنا برای بهبود سلامتی دستگاه تنفسی استفاده کنید. این خاصیت به وجود خواص ضد التهابی در نعنا ربط دارد. به همین دلیل، می‌تواند به جلوگیری و درمان گلودرد کمک کند. همچنین می‌تواند به خلاص شدن‌تان از آسم نیز کمک کند.

۱۴. سلامت قلب را افزایش می‌دهد

همان‌گونه که قبلا گفته شد، نعنا پتاسیم بالایی دارد. این خاصیت به کنترل فشار خون کمک می‌کند. بنابراین نعنا می‌تواند در کاهش فشار رگ‌ها و عروق خونی موثر باشد. در واقع، در جلوگیری از برخی مشکلات قلبی مانند سکته و حمله قلبی نیز نقش دارد. به علاوه، نعنا هیچ کلسترولی ندارد و به کنترل سطح کلسترول بدن کمک می‌کند.

۱۵. خواص آنتی اکسیدانی دارد

به دلیل وجود ترکیبات آنتی اکسیدانی در نعنا، این گیاه به جلوگیری از احتمال بیماری‌های خاصی مانند سرطان کمک می‌کند. همچنین، گفته می‌شود نعنا دارای ویتامین‌های آنتی اکسیدانی مانند ویتامین A، ویتامین C، فولات، پیریدوکسین، ریبوفلاوین و تیامین است. نعنا به دلیل داشتن این مواد مغذی عالی، در برابر رادیکال‌های آزاد از بدن محافظت می‌کند. بنابراین، اگر می‌خواهید به خوبی از بدن‌تان محافظت شود، نعنا را در رژیم غذایی خود بگنجانید.

۱۶. خاصیت ضد التهابی دارد

نوشیدن دمنوش نعنا می‌تواند به حل برخی مشکلات سلامتی مانند سردرد کمک کند. این خاصیت به دلیل وجود ترکیبات ضد التهابی است که برای کاهش گلودرد و سوء هاضمه نیز مفیدند.

۱۷. سیستم ایمنی را تقویت می‌کند

چون نعنا دارای مواد مغذی آنتی اکسیدانی و خواص ضد باکتری است، در تقویت سیستم ایمنی نقش دارد. در واقع می‌تواند از بروز عفونت جلوگیری کند. بنابراین اگر می‌خواهید سیستم ایمنی خود را تقویت کنید، نعنا را انتخاب کنید.

۱۸. سندرم روده‌ی تحریک پذیر را درمان می‌کند

نعناع می‌تواند سندرم روده‌ی تحریک پذیر (IBS)، مانند درد شکم و نفخ معده را درمان کند. این گیاه به شل کردن عضله‌ی دریچه‌ی مری، که علائم IBS را کاهش می‌دهد کمک می‌کند. به علاوه نعناع به عبور راحت غذا در معده کمک می‌کند.

در مطالعه‌ای در سال ۲۰۰۷ که در مجله‌ی بیماری‌های گوارشی و کبدی چاپ شد، محققان دریافتند درمان ۴ هفته‌ای با روغن نعناع می‌تواند علائم شکمی را در بیماران مبتلا به IBS بهبود ببخشد. حتی می‌تواند علائم مشابه عدم تحمل لاکتوز یا بیماری سلیاک را درمان کند.

  • می‌توانید روزی چند بار چای نعناع بنوشید. برای درست کردن چای، ۱ قاشق چایخوری برگ خشک شده‌ی نعناع را به یک فنجان آب در حال جوشیدن اضافه کنید. درب آن را بگذارید و اجازه دهید به مدت ۱۰ دقیقه خیس بخورد. بعد آن را صاف کنید و بنوشید.
  • می‌توانید بعد از مشورت با پزشک، دو بار در روز و به مدت یک هفته از کپسول‌های نعناع دارای پوشش روده‌ای مصرف کنید

۱۹. سر درد را تسکین می‌دهد

نعناع همچنین به تسکین انواع مختلف سردرد، مانند سردردهای میگرنی، استرسی یا تنشی کمک می‌کند. این گیاه اثرات ضد درد قابل ملاحظه‌ای دارد که به کاهش حساسیت نسبت به درد کمک می‌کند. همچنین گردش خون را بهبود می‌بخشد و تنش عضلانی را کاهش می‌دهد.

در مطالعه‌ی منتشر شده در سفالاژیا – مجله‌ی بین‌المللی سر درد، در سال ۱۹۹۴، استفاده از ترکیب روغن نعناع و اتانول باعث کاهش قابل توجهی در حساسیت به سردرد شد. همچنین در مطالعات انجام شده دریافته‌اند که رایحه‌ی باطراوت نعناع به بهبود حافظه و سطح هوشیاری کمک می‌کند.

  • ۳ قطره روغن نعناع را با یک قاشق غذاخوری روغن جوجوبا، روغن زیتون یا هر روغن حامل دیگری مخلوط کنید. این روغن را پشت گردن و روی شقیقه‌های‌تان بمالید. به آرامی ۵ تا ۱۰ دقیقه آن را ماساژ بدهید. بوی روغن نعناع نیز اثری تسکین دهنده دارد.
  • نوشیدن یک فنجان چای نعناع غلیظ هم می‌تواند به تسکین سر درد کمک کند.

۲۰. حالت تهوع را کاهش می‌دهد

نعناع همچنین می‌تواند به کاهش تهوع و استفراغ کمک کند. این گیاه آنزیم‌های لازم برای گوارش را فعال می‌کند که آنها به نوبه‌ی خود حالت تهوع را به حداقل می‌رسانند. طبق یک مطالعه‌ در ۱۹۹۷ در دانشگاه لیورپول انگلستان، نعناع می‌تواند به نحو موثری تهوع بعد از عمل را از بین ببرد.

  • برای کاهش تهوع به آرامی یک فنجان چای نعناع گرم را سر بکشید
  • همچنین می‌توانید یک آب نبات نعناعی بمکید.
  • گزینه‌ی دیگر آن است که چند قطره روغن معطر نعناع را روی یک دستمال بریزید و با نفس‌های عمیق از آن استنشاق کنید.

نکته: اگر بوی آن باعث حالت تهوع شما می‌شود، پس از نعناع استفاده نکنید.

۲۱. به حفظ سلامت دهان و دندان کمک می‌کند

خاصیت ضد باکتریایی نعناع مانع رشد باکتری‌ها در دهان می‌شود، در نتیجه از پوسیدگی دندان، بیماری لثه و دیگر مشکلات دهان و دندان جلوگیری می‌کند. به علاوه، دهان‌تان را خوشبو می‌کند.

  • برای دور ماندن از مشکلات دهان و دندان روزی ۵ تا ۶ برگ نعناع را بجوید.
  • همچنین می‌توانید برای مسواک زدن یا تمیز کردن دهان‌تان از خمیردندان یا دهان‌شویه‌ای استفاده کنید که حاوی نعناع است.
  • حتی می‌توانید یک فنجان چای نعناع غلیظ دم کنید، بگذارید سرد شود و بعد روزی یک بار از آن برای شستن دهان‌تان استفاده کنید.

۲۲. از حساسیت و آسم جلوگیری می‌کند

نعناع همچنین به رهایی از علائم حساسیت و آسم کمک می‌کند. به عنوان یک خلط آور، بدن را تحریک می‌کند تا عفونت‌های مجاری تنفسی، ریه‌ها، نایژه و نای را تخلیه کند. این امر باعث از بین بردن علائم آسم می‌شود.

نعناع یک شل کننده‌ی عالی است و در طول فصل حساسیت گرفتگی‌ها را برطرف می‌کند. به علاوه، نعناع دارای خواص ضدالتهابی، آنتی اکسیدانی و ضد میکروبی است که مانع واکنش‌های آلرژیک می‌شود.

  • اگر از سرفه رنج می‌برید، یک قطره روغن نعناع را به یک قوری آب داغ اضافه و از بخار آن استنشاق کنید.
  • چند قطره روغن نعناع را با روغن نارگیل مخلوط کنید. آن را روی سینه، گردن و بینی‌تان بمالید تا سینوس‌های‌تان باز شود و بتوانید به راحتی تنفس کنید.
  • برای خلاص شدن از علائم حساسیت و آسم می‌توانید روزانه از مصرف چند فنجان چای نعناع لذت ببرید.

۲۳. درد عضلات را از بین می‌برد

نعناع گردش خون را بهبود می‌بخشد و اثرات ضد التهابی و مسکنی از خود نشان می‌دهد که به تسکین درد عضلات کمک می‌کند. منتول، یکی از مهمترین اجزاء تشکیل دهنده‌ی نعناع، به تسکین بافت‌های عضلانی ملتهب کمک می‌کند.

  • به آرامی روغن نعناع مخلوط شده با روغن حاملی مثل روغن زیتون یا روغن بادام را روزی چند بار برای کاهش درد روی ماهیچه‌ی دردناک بمالید و ماساژ بدهید.
  • یکی از جایگزین‌های استفاده از روغن زیتون مصرف پمادهای عضلانی است که حاوی نعناع هستند.

۲۴. با جوش‌ و آکنه مبارزه می‌کند

نعناع دارای خواص ضدالتهابی، ضدباکتری و آنتی اکسیدانی است که تاثیرات شگفت‌انگیزی بر پوست‌های مستعد آکنه دارد. این گیاه همچنین به کاهش تولید سبوم کمک می‌کند. همچنین می‌توان از این گیاه برای تسکین خارش و آلودگی پوست استفاده کرد.

  • عصاره‌ی نعناع تازه را روی آکنه، جوش یا دیگر عارضه‌های پوستی بمالید. بگذارید به مدت ۱۵ تا ۲۰ دقیقه باقی بماند، بعد آن را با آب سرد بشوئید. این عمل را یک یا دو بار در روز تکرار کنید تا پوست‌تان بهبود پیدا کند.
  • به عنوان یک راه دیگر، می‌توانید ۲ تا ۴ بار در روز چند قطره روغن نعناع را مستقیما روی ناحیه‌ی مبتلا شده بمالید.

نکته: قبل از مالیدن روغن نعناع به طور مستقیم روی پوست، ابتدا کمی از آن را روی یک نقطه‌ی کوچک از پوست‌تان امتحان کنید تا مطمئن شوید نسبت به آن حساسیت ندارید.

۲۵. باعث تحریک رشد مو می‌شود

نعناع برای موها نیز مفید است. این گیاه گردش خون را بهبود می‌بخشد و باعث تحریک رشد مو می‌شود. به علاوه، با شوره مبارزه و به حفظ تعادل Ph پوست سر کمک می‌کند.

  • چند قطره از روغن معطر نعناع را به روغن زیتون فرابکر، روغن نارگیل یا سایر روغن‌های حامل(به انتخاب خودتان) اضافه کنید. مو و پوست سرتان را با این مخلوط ماساژ دهید، و بگذارید حداقل ۴۵ دقیقه به همان صورت باقی بماند و بعد مطابق معمول موهای‌تان را شامپو کنید. این عمل را یک یا دو بار در هفته تکرار کنید.
  • گزینه‌ی دیگر آن است که ۲ تا ۳ قطره روغن معطر نعناع را به شامپویی که همیشه استفاده می‌کنید بیفزایید و مطابق معمول مصرف کنید.

۲۶. درد عضلات را درمان می کند

همچنین باور بر این است که برگ‌های نعناع دارویی است که برای درمان درد بدن استفاده می‌شود. چون این گیاه دارای خواص ضد اسپاسمی است برای شل کردن عضلات و کاهش درد و تنش در آن‌ها بسیار موثر عمل می‌کند. پس نعناع برای درمان درد عضلات بدن مفید است و عملکرد خوبی دارد.

۲۷. بوی بد دهان را بر طرف می‌کند

طعم تازه‌ی نعناع آن را برای از بین بردن بوی بد دهان به ماده‌ای مطلوب تبدیل می‌کند. چای نعناعی که از برگ‌های نعناع تازه یا خشک شده درست شده باشد به طرز موثری شما را از شر باکتری‌هایی که باعث بدبو شدن دهان می‌شوند خلاص می‌کند. نعناع همچنین با تحریک تولید بزاق دهان را مرطوب نگه خواهد داشت.

۲۸. گرفتگی بینی را برطرف می‌کند

گیاه نعناع حاوی منتول است، ماده‌ای که عموما از آن در داروهای مربوط به آنفلوانزا استفاده می‌شود. بوی منتول می‌تواند به باز کردن دستگاه تنفسی کمک کند چون حاوی خواص ضد التهابی است. خواص ضد باکتریایی برگ‌های نعناع همچنین به درمان عفونت‌های ناشی از حمله باکتری‌ها کمک می‌کنند. نعناع گرفتگی لوله‌های برونشیت را برطرف می‌کند.

۲۹. سلامت دهان و دندان را بهبود می‌بخشد

برگ‌های نعناع خاصیت ضد باکتریایی دارد. برگ‌های نعناع را بجوید تا با باکتری‌های مضر موجود در دهان، دندان و زبان‌تان مبارزه کند.

۳۰. از ابتلا به سرطان پیشگیری می‌کند

ویتامین C و آنتی اکسیدان‌های موجود در برگ‌های نعناع برای مبارزه با و خنثی کردن رادیکال‌های آزادی که باعث به وجود آمدن تمام انواعی از بیماری‌ها می‌شوند و یکی از آن‌ها سرطان است بسیار مفید می‌باشد. فقط همین نیست، برگ‌های نعناع سرشار از ویتامین A و بتاکاروتن نیز هستند که برای حفظ سلامت چشم بسیار مفید هستند.

۳۱. خارش گلو را برطرف می‌کند

خواص موجود در برگ‌های نعناع آن قدر فعال هستند که برای درمان و معالجه‌ی خارش گلویی که باعث سرفه می‌شود بسیار مفید هستند. این به خاطر ان است که ترکیب بسیار خوب نعناع برای باز کردن حفره‌ی بینی و حلق موثر است.

۳۲. بر آلرژی‌ها غلبه می‌کند

برگ‌های نعناع درکنترل آلرژی پوستی بسیار عالی هستند. برای کسانی که از آلرژی‌های پوستی رنج می‌برند، استفاده از برگ‌های نعناع و مصرف آن به همراه غذا می‌تواند کمک کننده باشد. این به خاطر آن است که نعناع ماده‌ای دارد که می تواند به کنترل و حذف قارچ‌ها و باکتری‌های بد کمک کند. با توجه به این امر کنترل آلرژی‌هایی که به پوست حمله می‌کنند کنترل‌پذیرتر می‌شود.

۳۳. برای کاهش وزن خوب است

برگ‌های نعناع می‌توانند به کاهش وزن شما کمک کنند چون هضم و آب شدن چربی‌ها را تحریک می‌کند.

۳۴. پوست سر را طراوت می‌بخشد

برگ‌های نعناع می تواند به عنوان یک داروی گیاهی برای غلبه بر خارش پوست سر و طراوت بخشی به آن استفاده شود. برای بهره‌مندی حداکثری از آن، می‌توانید برگ های نعناع را مستقیما روی پوست سر استعمال کنید. چند برگ نعناع را آنقدر بمالید تا نرم شود، بعد آن را روی پوست سرتان بمالید. منتول موجود در نعناع می‌تواند به طراوت بخشی پوست سر شما کمک کند.

۳۵. مشکل زبری پاشنه‌ی پا را از بین می‌برد

اگر پاشنه‌ی پای شما دچار زبری شده است می‌توانید با خیساندن پای‌تان در آب گرمی که با برگ‌های نعناع مخلوط شده است بر این مشکل غلبه کنید. از این طریق پوست زبر پاشنه‌ی پا به تدریج نرم می‌شود و از بین می‌رود.

۳۶. شپش سر را از بین می‌برد

شپش سر اغلب معذب کننده است چون باعث خارش و احساس ناراحتی پوست سر می‌شود. برای مقابله کردن با این حشرات، می‌توانید ۳ تا ۴ بار در هفته از روغن نعناع استفاده کنید. علاوه بر کاهش خارش همچنین می‌تواند شپش سر را نیز از بین ببرد.

۳۷. جای نیش پشه را از بین می‌برد

ماهیت ضد التهابی موجود در برگ‌های نعناع می‌تواند به غلبه بر مشکل نیش پشه‌ها کمک کند. خارش به وجود آمده به خاطر نیش حشرات را می‌توان با گذاشتن یک برگ نعناع روی قسمت گزیده شده درمان کرد.

۳۸. از درد نوک پستان جلوگیری می‌کند

ASI می‌تواند فایده‌های زیادی برای نوزادان و بزرگسالا داشته باشد، اما می‌تواند باعث درد و ناراحتی نوک سینه یا پستان هم بشود. در مجله بین‌المللی تغذیه با شیر مادر پیشنهاد شده است که مادران شیرده آب نعناع مصرف کنند تا از ترک برداشتن نوک سینه‌ها و درد نوک پستان پیشگیری کنند به خصوص برای مادرانی که اولین شیردهی آن‌ها به حساب می‌آید.

خواص عرق نعناع

۳۸. برای تسکین معده عالی است

مردم برگ نعنا را به چای خود اضافه می‌کنند. خاصیت آرام‌بخش نعنا نه تنها زبان و گلو را خنک می‌کند بلکه می‌تواند معده را نیز آرام کند. برگ‌های نعنا به عنوان پیش‌غذا به کار می‌روند زیرا این برگ‌ها با متعادل کردن فرآیند گوارش و تسکین التهاب احتمالی، گوارش را بهبود می‌بخشند.

بنابراین اگر به دلیل التهاب یا چیزهای دیگر، معده‌درد داشته باشید، می‌توانید یک فنجان عرق نعنا بخورید. همچنین عرق نعنا به دلیل گیاهی بودن، فیبر بالایی دارد که معد‌ه‌درد ناشی از یبوست یا سوء هاضمه را تسکین می‌دهد

۳۹. مفید برای زنان شیرده است

شیر مادر هنوز هم، روش درست انتقال مواد مغذی از جسم مادر به نوزاد است. علم نیز با یافتن فواید متعدد شیردهی برای مادر و نوزاد، این مسئله را تایید می‌کند. متاسفانه، شیردهی باعث بروز ناراحتی‌هایی از جمله آسیب نوک سینه برای مادر می‌شود.

عرق نعنا می‌تواند راهی برای حل این مشکل باشد. با استناد به مطالعه‌ای که در آوریل ۲۰۰۷ در مجله بین‌المللی شیردهی به چاپ رسید، استفاده از عرق نعنا برای درمان ترک و درد نوک سینه به ویژه برای مادرانی که نخستین تجربه شیردهی را دارند موثر است.

۴۰. در درمان سرماخوردگی موثر است

منتول موجود در عرق نعنا یک دکونژستانت شناخته شده است. در واقع برگ نعنا به عنوان ماده‌ای که در داروهای استنشاقی، بالم‌ها و دیگر روش‌های رفع مشکلات تنفسی به کار می‌رود، شهرت دارد. خبر خوب این است که این خواص در برگ نعنایی که در آب جوش دم کشیده است نیز وجود دارد.

به همین دلیل، مصرف عرق نعنا برای افراد مبتلا به آبریزش بینی و احتقان مفید است و به رفع این علائم کمک می‌کند. خواص دکونژستانت منتول با رفع خلط و مخاط باعث می‌شود هوای بیشتری وارد بینی شده و تنفس، آسان شود. عرق نعنا می‌تواند گلو را خنک کرده و گلو درد که یکی از علائم سرماخوردگی است را رفع کند.

۴۱.برای حفظ سلامت دهان مفید است

منتول که روغن معطر موجود در عرق نعناست دارای خواص ضد میکروبی نیز هست. به همین دلیل است که در کنار الکل اتیل برای تهیه برخی دهانشویه‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرد. عرق نعنا دهان را خنک کرده و به بهداشت آن کمک می‌کند. یک فایده دیگر، این است که برخلاف دهانشویه‌های الکلی، دهانشویه‌های حاوی منتول، دهان را خشک نمی‌کنند. برعکس، مری را آرام کرده و التهاب و خشکی آن قسمت را کاهش می‌دهند.

۴۲. سرشار از ویتامین و مواد معدنی است

مشخص شده است که برگ نعنا فقط دارای روغن معطر نیست. مواد مغذی دیگری نیز در برگ نعنا وجود دارد که بسیاری افراد از آن اطلاعی ندارند. گفته می‌شود که ۲ قاشق غذاخوری نعنا فلفلی، ۲ کالری، ۰.۱۲ گرم پروتئین، ۰.۴۸ گرم کربوهیدرات، ۰.۰۳ گرم چربی و ۰.۳۰ گرم فیبر دارد. مواد معدنی دیگر مانند پتاسیم، منیزیم، کلسیم، فسفر، آهن و ویتامین‌هایی مانند ویتامین A و C نیز در آن وجود دارد.

اگرچه مقدار مواد مغذی موجود در برگ نعنا کم است اما بهتر است بدانید که عرق نعنا می‌تواند به این مواد مغذی افزوده و مقادیر مورد نیاز روزانه را برای ما تامین کند.

۴۳. مشکلات تنفسی را کاهش می دهد

عرق نعنای حاوی منتول کافی برای درمان بسیاری از مشکلات تنفسی مخصوصا مشکلات ناشی از احتقان و التهاب به کار می‌رود. عطر عرق نعنا که به اندازه خود روغن منتول قوی نیست می‌تواند به رفع احتقان بینی، گلو، نایژه‌ها و ریه کمک کند.

به همین دلیل است که نوشیدن عرق نعنا به عنوان یک دمنوش گیاهی نه تنها جسم و ذهن را شاداب و تازه می‌کند بلکه سیستم گردش اکسیژن را نیز بهبود بخشیده و شما را سالم‌تر می‌کند.

۴۴. در رفع خستگی جسمی و روحی موثر است

ما – به ویژه آن‌هایی که در محیط‌های شلوغ زندگی می‌کنند – معمولا با فشار و خستگی زیادی مواجه هستیم. اگر این مسئله به درستی حل نشود می‌تواند سلامت عمومی ما را تحت تاثیر قرار دهد. به همین دلیل است که در زمان خستگی – چه خستگی جسمی و چه خستگی روحی – باید استراحت کنیم.

خستگی جسمی فقط یک چیز است اما خستگی روحی می‌تواند به مشکلات بدتری مانند اضطراب و افسردگی منجر شود. بنابراین، اگر برگ نعنا در خانه دارید، آن را به صورت عرق نعنا – به ویژه بعد از یک روز سخت – بنوشید.

۵۰.به تقویت حافظه کمک میکند

نوشیدن عرق نعنا ما را باهوش‌تر می‌کند. همان‌گونه که در بالا گفته شد، منتول موجود در برگ نعنا خاصیت تحریک کنندگی دارد و هوشیاری و عملکرد ذهنی ما را افزایش می‌دهد. این گفته بر پایه برخی مطالعات است که نشان می‌دهند افرادی که دائما آدامس ( آدامسی که ماده اصلی آن نعنا است) می‌جوند، حافظه و هوشیاری بالاتری دارند.

۵۱. علائم حساسیت را کاهش می دهد

حساسیت‌ها، چه فصلی چه غیر فصلی، ممکن است برخی افراد دنیا را دچار کنند. نوشیدن عرق نعنا می‌تواند به کاهش علائم حساسیت مانند التهاب‌ و تحریکات داخلی کمک کند. این یک واقعیت است که نعنا می‌تواند سطح دستگاه تنفسی را خنک و آرام کند. برای استفاده موضعی نیز توصیه می‌شود به دنبال روغن منتول خالص باشید زیرا تاثیر آن بیشتر بوده و در نتیجه برای لایه بیرونی پوست مناسب‌تر است.

خواص روغن نعناع

۵۲. در کاهش التهاب دهان و سینوس‌ها موثر است

خواص روغن نعنا برای کاهش التهاب دهان و سینوس‌ها بسیار موثرند. التهاب دهان و سینوس را می‌توان با استنشاق روغن نعنا رفع کرد. منتول، یکی از عوامل فعال اصلی در نعناست که دستگاه تنفسی ما را آرام می‌کند و ما می‌توانیم خوب نفس بکشیم. می‌توان نعنا را به صورت موضعی به کار برد یا مانند چای درست کرد تا علائم مشکلات تنفسی مانند سرفه، گرفتگی بینی و سختی در تنفس ناشی از التهاب سینوس‌ها را رفع کند.

۵۳. برای کاهش دردهای کل بدن مفید است

دردهای مختلف مانند سردرد، دندان‌درد، درد مفاصل و درد عضلات را می‌توان با نعنا کاهش داد. اگرچه تاثیر آن موقت است اما منتول موجود در نعنا، باعث ایجاد حس سرما بر پوست می‌شود.

۵۴. در تسکین درد قاعدگی

نعنا در تسکین درد قاعدگی مانند یک آرام کننده عضلات عمل می‌کند. نعنا، خواص ضد التهابی و ضد اسپاسم دارد. ماساژ دادن چند قطره روغن نعنا بر عضله گرفته می‌تواند به تسکین درد کمک کرده و اسپاسم عضلات را کاهش دهد ، در نتیجه از دردهای قاعدگی رها می‌شویم.

۵۵. در درمان دل درد موثر است

روغن نعنا بهترین درمان برای دل درد است. چند قطره از آن را بر پاها و شکم بریزید و آن نواحی را ماساژ دهید.

۵۶. برای درمان تهوع عالی است

روغن نعنا در درمان تهوع نقش دارد. نفس عمیق بکشید و عطر روغن نعنا را استنشاق کنید. این کار را تا زمان از بین رفتن حالت تهوع تکرار کنید. یک روش دیگر نیز وجود دارد. یک قطره روغن نعنا را بر نوک زبان خود بگذارید. البته باید مراقب بود که این روغن، روغن طبیعی باشد.

۵۷. در تسکین سردرد مفید است

استفاده موضعی از روغن نعنا می‌تواند سردرد خفیف را تسکین دهد. می‌توانید روغن نعنا را قبل از قرار دادن بر پیشانی، شقیقه‌ها و سینوس‌ها با روغن دیگری ترکیب کنید. برای تسکین سردرد، روغن نعنا را بر مچ دست بگذارید تا بتوانید آن را به راحتی استنشاق کنید. یک تحقیق آلمانی نشان می‌دهد نعنا، تاثیر ۱۰۰۰ میلی گرم استامینوفن را دارد.

نکات مصرف

– می‌توانید نعنا را در فروشگاه بیابید. در هنگام خرید، نعنایی که رنگ روشن و بوی خوب دارد را انتخاب کنید. همچنین از خریداری نعنایی که ظاهری پلاسیده و زردرنگ داشته و برگ‌های گل‌دار دارد پرهیز کنید.

– پس از آن، نعنا را به دقت با آب بشویید، سپس آن را در ظرف‌های کوچک قرار داده و در یخچال یا جای خنک و دور از نور آفتاب بگذارید.

– می‌توانید نعنای خردشده یا پودر نعنا را به سالاد مورد علاقه خود اضافه کنید. همچنین ترکیب آن با ماست و زیره نیز عالی می‌شود.

– چون نعنا بویی عالی دارد، انتخابی عالی برای طعم دادن به بستنی‌ها، کیک‌ها، مرباها و ژله‌هاست.

– در آخر، مصرف نعنا خطری ندارد. به هرحال اگر پس از مصرف آن با راش پوستی، سردرد و سرگیجه مواجه شدید، برای اطمینان با پزشک مشورت کنید.

حرف آخر این‌که نعنا به دلیل سرشار بودن از مواد مغذی مانند ویتامین‌ها، آنتی اکسیدان‌ها و فیتونوترینت‌ها، گیاهی عالی است.  همان‌گونه که در بالا خواندید، نعنا خواص زیادی برای سلامتی دارد. در نتیجه برای افزایش سلامت عمومی خود نعنا را در انتخاب‌های غذایی خود بگنجانید! سالم بمانید!

یکشنبه, 01 اسفند 1400 22:11

تفکر اجتماعی در دین اسلام

زندگی انسان اجتماعی است یعنی ماهیت اجتماعی دارد: از طرفی نیازها، بهره‌ها و برخورداری‌ها، کارها و فعالیت‌ها ماهیت اجتماعی دارد و جز با تقسیم کارها و تقسیم بهره‌ها و تقسیم رفع نیازمندی‌ها در داخل یک سلسله سنن و نظامات میسر نیست، از طرف دیگر نوعی اندیشه‌ها، ایده‌ها، خلق و خوی‌ها بر عموم حکومت می‌کند که به آن‌ها وحدت و یگانگی می‌بخشد، و به تعبیر دیگر، جامعه عبارت است از مجموعه‌ای از انسان‌ها که در جبر یک سلسله نیازها و تحت نفوذ یک سلسله عقیده‌ها و ایده‌ها و آرمان‌ها در یکدیگر ادغام شده و در یک زندگی مشترک غوطه‌ورند. نیازهای مشترک اجتماعی و روابط ویژه زندگی انسانی، انسان‌ها را آن‌چنان به یکدیگر پیوند می‌زند و زندگی را آن‌چنان وحدت می‌بخشد که افراد را در حکم مسافرانی قرار می‌دهد که در یک اتومبیل و یا یک هواپیما یا یک کشتی سوارند و به سوی مقصدی در حرکت‌اند و همه با هم به منزل می‌رسند و یا همه با هم از رفتن می‌مانند و همه با هم دچار خطر می‌گردند و سرنوشت یگانه‌ای پیدا می‌کنند.

چه زیبا مثلی آورد رسول اکرم (ص) آنجا که فلسفه امر به معروف و نهی از منکر را بیان می‌کرد: گروهی از مردم در یک کشتی سوار شدند و کشتی سینه دریا را می‌شکافت و می‌رفت. هر یک از مسافران در جایگاه مخصوص خود نشسته بود. یکی از مسافران به عذر اینکه اینجا که نشسته‌ام جایگاه خودم است و تنها به خودم تعلق دارد، با وسیله‌ای که در اختیار داشت به سوراخ کردن همان نقطه پرداخت. اگر سایر مسافران همان‌جا دست او را گرفته و مانع می‌شدند، غرق نمی‌شدند و مانع غرق شدن آن بیچاره نیز می‌شدند. طبق این بیان گذشته از اینکه ما در اجرا امر به معروف و نهی از منکر باید عمل را دخالت دهیم، به این نکته توجه داشته باشیم که عمل هم اگر فردی باشد چندان مفید فایده‌ای نیست خصوصاً در دنیای امروز. این هم خود یک مشکلی است در زندگی اجتماعی ما که آن‌هایی هم که اهل عمل می‌باشند توجهی به عمل اجتماعی ندارند و به اصطلاح تک‌رو می‌باشند. از عمل فردی کاری ساخته نیست، از فکر فرد کاری ساخته نیست، از تصمیم فرد کاری ساخته نیست، همکاری و همفکری و مشارکت لازم است. در تفسیر المیزان در ذیل آیه کریمه قرآن: «یا ایها الذین آمنوا اصبروا و صابروا و رابطوا» ای کسانی که ایمان آورده‌اید! صبوری کنید و استقامت ورزید و از مرزها مراقبت نمایید (سوره آل عمران، آیه. 200) بحثی دارد راجع به اینکه دستور اسلام این است که تفکر، تفکر اجتماعی باشد.


انسان طبیعتی اجتماعی دارد.

مطابق نظریه اسلام زندگی اجتماعی انسان‌ها از قبیل زندگی خانوادگی زن و مرد است، که هر یک از زوجین به صورت یک " جزء " از یک " کل " در متن خلقت آفریده شده و در نهاد هر کدام گرایش به پیوستن به " کل " خود وجود دارد. بنابر این نظریه عامل اصلی، طبیعت درونی انسان است. از آیات کریمه قرآن استفاده می‌شود که اجتماعی بودن انسان در متن خلقت و آفرینش او پی‌ریزی شده است. در سوره مبارکه حجرات آیه 13 می‌فرماید: «یاایها الناس انا خلقناکم من ذکر و انثی و جعلناکم شعوبا و قبائل لتعارفوا ان اکرمکم عند الله أتقیکم». ای مردم! شما را از مردی و زنی آفریدیم و شما را ملت‌ها و قبیله‌ها قرار دادیم تا به این وسیله یکدیگر را باز شناسید (نه اینکه به این وسیله بر یکدیگر تفاخر کنید). همانا گرامی‌ترین شما نزد خداوند متقی‌ترین شماست در این آیه کریمه ضمن یک دستور اخلاقی، به فلسفه اجتماعی آفرینش خاص انسان اشاره می‌کند به این بیان که انسان به گونه‌ای آفریده شده که به صورت گروه‌های مختلف ملی و قبیله‌ای درآمده است، با انتساب به ملیت‌ها و قبیله‌ها بازشناسی یکدیگر که شرط لاینفک زندگی اجتماعی است صورت می‌گیرد، یعنی اگر این انتساب‌ها که از جهتی وجه اشتراک افراد و از جهتی وجه افتراق افراد است نبود، بازشناسی ناممکن بود و در نتیجه زندگی اجتماعی که بر اساس روابط انسان‌ها با یکدیگر است امکان‌پذیر نبود.

این امور و امثال این امور از قبیل اختلاف در شکل و رنگ و اندازه است که به هر فردی زمینه شناسنامه‌ای ویژه خود او اعطا می‌کند. اگر فرضاً همه افراد یک شکل و یک رنگ و یک قالب بودند و اگر رابطه‌ها و انتساب‌های مختلف میان آن‌ها حکم‌فرما نبود، افراد در برابر یکدیگر نظیر کالاهای متحدالشکل یک کارخانه بودند که تمیز آن‌ها از یکدیگر و درنتیجه بازشناسی آن‌ها از یکدیگر و در نتیجه نهایی زندگی اجتماعی آن‌ها بر اساس روابط و مبادله اندیشه و کار و کالا غیرممکن بود. پس انتساب به شعب‌ها و قبیله‌ها حکمت و غایتی طبیعی دارد و آن تفاوت و بازشناسی افراد از یکدیگر است که شرط لاینفک زندگی اجتماعی است نه تفاخر و مایه برتری شمردن‌ها، که همانا مایه کرامت و شرافت تقواست. در سوره فرقان آیه 54 می‌فرماید: «و هو الذی خلق من الماء بشرا فجعله نسبا و صهرا» اوست که از آب، بشری آفرید و آن بشر را به صورت نسب‌ها (رابطه‌های نسبی) و خویشاوندی دامادی (رابطه‌های سببی) قرارداد. این آیه کریمه نیز روابط نسبی و سببی را که مایه پیوند افراد با یکدیگر و پایه بازشناسی آن‌ها از یکدیگر است، به عنوان طرحی که در متن خلقت برای حکمت و غایتی کلی قرار داده شده عنوان نموده است.

در سوره مبارکه زخرف آیه 32 می‌فرماید: «أهم یقسمون رحمة ربک؟ نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیوه الدنیا و رفعنا بعضهم فوق بعض درجات لیتخذ بعضهم بعضاً سخریا و رحمة ربک خیر مما یجمعون». آیا آن‌ها رحمت پروردگارت را تقسیم می‌کنند؟ (آیا کار خلقت به آن‌ها واگذار شده که هرچه را به هر که بخواهند بدهند و از هر که نخواهند باز گیرند؟) ما مایه‌های معیشت و وسایل زندگی (امکانات و استعدادها) را میان آن‌ها در زندگی دنیا تقسیم کردیم و برخی را بر برخی دیگر از نظر امکانات و استعدادها به درجاتی برتری دادیم تا به این وسیله، و به صورت متقابل، برخی برخی دیگر را مسخر خود قرار دهند (و در نتیجه همه به طور طبیعی مسخر همه واقع شوند)، و همانا رحمت پروردگارت (موهبت نبوت) از آنچه این‌ها گرد می‌آورند بهتر است. مفاد آیه کریمه این است که انسان‌ها از نظر امکانات و استعدادها، یکسان و همانند آفریده نشده‌اند، که اگر چنین آفریده شده بودند، هر کس همان را داشت که دیگری دارد و همان را فاقد بود که دیگری فاقد است و طبعاً نیاز متقابلی و پیوندی و خدمت متبادلی در کار نبود. خداوند انسان‌ها را از نظر استعدادها و امکانات جسمی و روحی و عقلی و عاطفی، مختلف و متفاوت آفریده است، بعضی را در بعضی از مواهب بر بعضی دیگر به درجاتی برتری داده است و احیاناً آن بعض دیگر را بر این بعض، در بعضی دیگر از مواهب برتری داده است و به این وسیله همه را بالطبع نیازمند به هم و مایل به پیوستن به هم قرار داده و به این وسیله زمینه زندگی به هم پیوسته اجتماعی را فراهم نموده است. این آیه کریمه نیز دلالت دارد بر اینکه زندگی اجتماعی انسان امری طبیعی است نه صرفاً قراردادی و انتخابی و نه اضطراری و تحمیلی.

 

مفهوم ازدواج
ازدواج، در عرف و شرع، پيمان زناشويي است كه براساس آن، براي مرد و زن در برابر هم، تعهدات اخلاقي و حقوقي پديد مي آيد كه سرپيچي (از بسياري) از آن ها، عقوبت و كيفر درپي خواهد داشت.
در هر آييني، ازدواج با قوانين و مقررات ويژه اي صورت مي گيرد و اسلام به آداب و رسوم ديگر اقوام احترام گذاشته است: «لكل قوم نكاح» از پيمان زناشويي در قرآن به «نكاح» نيز تعبير شده، و به دو معنا به كار رفته است: .1 آميزش جنسي (بقره/ 230؛ نساء/6).2 عقد ازدواج (نور/32)

اهداف و آثار ازدواج
حكمت ها و آثار مهمي بر ازدواج ترتب دارد، و قرآن در آياتي به آن ها پرداخته است. در برخي موارد، هرچند زن و مرد با يكديگر زندگي مي كنند، اهدافي كه بايد در زندگي آنان حاكم باشد، از ميان مي رود و دوطرف بدون آن كه بهره اي از زندگي مشترك ببرند، با يكديگر زندگي مي كنند برخي گفته اند: هرجا نشانه هاي الفت و حكمت هاي زوجيت چه در دنيا و چه در آخرت برقرار باشد، قرآن واژه زوجيت را به كار برده است. (روم/ 21/ فرقان/74؛ زخرف/70؛ بقره/25؛ يس/56)، و هرگاه جاي اين نشانه ها و حكمت ها را بغض و خيانت يا تفاوت عقيده زن و مرد با يكديگر پر مي كند، قرآن از كلمه «امرأه» استفاده كرده است) يوسف/30؛ تحريم/10و 11)، همچنين آن جا كه حكمت زوجيت (بقاي نسل انسان) از ميان برداشته مي شود، باز قرآن واژه «امرأه» را به كار برده است (ذاريات/25؛ مريم 4/ و 5؛ آل عمران/40)؛ بدين سبب دوباره وقتي اين حكمت سربرمي آورد و ثمره زوجيت به بار مي نشيند، باز قرآن تعبير را عوض كرده كلمه «زوج» را به كار مي برد. در آيه 40 آل عمران، زكريا به خدا خطاب مي كند كه همسرم نازا است: «و امرأتي عاقر»؛ ولي وقتي دعاي او اجابت مي شود، قرآن مي فرمايد: «واصلحنا له زوجه»

1-حفظ انساب:
ازدواج و رعايت مقررات آن، نسب را حفظ مي كند. در اسلام، حفظ نسب، پايه احكام و حقوق فراواني است. بعضي از احكام فقهي، بر شناخت رابطه فرزند با پدر و مادر يا بر شناخت نسبت هاي فاميلي ديگر، مبتني است. تبعيت فرزند از پدر و مادر در كفر و اسلام، در طهارت و نجاست، در بردگي و حريت، ربابين پدر و فرزند، قصاص نشدن پدر به قتل فرزند، مقبول نبودن شهادت پسر بر ضد پدر، وجوب قضاي نمازهاي ميت بر پسر بزرگ تر، مسائل ارث، ولايت پدر و جد، حقوق طرفيني مانند حق حضانت و نفقات، عقوق والدين و اطاعت از آن ها و مسائل اخلاقي مانند صله رحم، هبه به اقارب، عقيقه فرزند و مسائل فراوان ديگري، بر حفظ انساب متوقف است. و از اين جا به اهميت ازدواج و مراعات حدود آن نيز پي مي بريم. حفظ نسب،حكمت عده زن بين دو ازدواج شمرده شده است. انتظار زن براي ازدواج دوباره پس از وفات شوهر به مدت چهار ماه و ده روز (بقره/ 234)، عده زن به مدت سه دوره پاكي پس از طلاق (بقره/ 228) و انتظار زن باردار براي ازدواج مجدد تا هنگام وضع حمل (طلاق/4 (همه اين مقررات گوياي اهميت حفظ نسب است. حرمت ازدواج با زن شوهردار (نساء/ 24)، و حرمت زنا (اسراء/32) نيز برپايه حكمت حفظ نسب قرار داده شده است.

2-برخورداري از سكون و آرامش:
نياز روح به كانون آرامش، با اهميت تر از نياز جنسي است. همسر شايسته در پيش آمدهاي زندگي، راه وصول به آرامش و سعادت را نزديك مي كند»: و من ايته أن خلق لكم من أنفسكم أزوجا لتسكنوا اليها...»، «...وجعل منها زوجها ليسكن اليها»...
برخي مفسران، مقصود از لباس را در آيه 187 بقره، سكون و آرامش دانسته اند؛ همان گونه كه خدا شب را لباس (مايه آرامش و سكون) دانسته:«و جعلنا اليل لباس لكم و انتم لباس لهن» نيز به سكون و آرامشي كه با همسر حاصل مي شود، اشاره خواهد داشت.

3- حفظ نوع بشر:
طبق بيان قرآن، ازدواج وسيله اي براي توليد و بقاي نسل در انسان و حيوان است:«... جعل لكم من انفسكم ازوجا و من الانعم ازوجا يذروكم فيه...»
گرجه جمله «يذروكم فيه» تكثير نسل انسان را بيان داشته است، در اين جهت، ميان انسان و چارپايان و گياهان فرقي نيست. در جاي ديگري مي فرمايد: پروردگار، شما را از «نفس واحدي» آفريد و جفتش را نيز از او خلق كرد، و از آن دو، مردان و زنان بسياري را پراكنده ساخت:«... وبث منهما رجالاً كثيرا و نساء...». در آيه 72 نحل مي فرمايد: ازهمسرانتان براي شما فرزندان و نوه ها قرار داد «... و جعل لكم من ازواجكم بنين و حفده». قرآن، بقاي نسل انسان و اجتماع مدني را به ازدواج منوط مي داند و روي آوردن به زنا و لواط را نابود كننده راه بقاي نسل مي شمارد:«و لا تقربوا الزني انه كان فحشه و ساء لبسيلا»، «ائنكم لتاتون الرجال و تقطعون السبيل»؛ زيرا با رواج راه هاي نامشروع، رغبت به نكاح كم مي شود؛ جاذبه اش از بين رفته، فقط بار تامين مسكن و نفقه و به دنيا آوردن اولاد و تربيت آنان، باقي مي ماند؛ در نتيجه، آسان ترين راه هاي اشباع غرايز كه نامشروع است، رايج مي شود و هدف بقاي نسل، رنگ مي بازد.

4- داشتن فرزندان صالح:
يكي از خواسته هاي غريزي انسان، نياز فطري به پدر و مادر شدن شمرده، و پاسخ به اين خواسته با ازدواج و داشتن فرزند تامين مي شود؛ زيرا اصل توليد و تكثير، از راه هاي غيرمشروع نيز ممكن است؛ ولي در سايه ازدواج، نسلي داراي اصل ونسب پديد مي آيد. قرآن در آياتي، فرزند را زينت زندگي دنيا شمرده كه بيان گر رغبت انسان به داشتن فرزند و برقرار شدن رابطه پدر يا مادر و فرزند است. «المال و البنون زينه الحيوه الدنيا» داشتن فرزند به صورت ثمره ازدواج، با تعبيرهاي گوناگوني در قرآن آمده است. در آيه 223 بقره از اين كه مي گويد:«نساوكم حرث لكم فاتوا حرثكم اني شئتم...»، يادآور مي شود كه بكوشيد از اين فرصت بهره گيريد و با پرورش فرزندان صالح و شايسته كه به حال دين و دنياي شما مفيد باشد، اثر نيكي براي خود از پيش بفرستيد. «... و قدموا لانفسكم...». در آيه 187 بقره پس از آن كه از آميزش با همسر سخن به ميان آمده است، مي فرمايد:«... و ابتغوا ما كتب الله لكم...» كه به نظر بسياري مقصود، طلب فرزند است. در موارد متعددي از قرآن، خداوند براي داشتن فرزند صالح، خوانده شده است. در آيه 189 اعراف از قول پدر و مادر نقل مي كند كه عرضه مي دارند. اگر فرزند صالح نصيبشان شود، شكرگزار خواهند بود:«دعوا الله ربهما لئن ءاتيتنا صلحا لنكونن من الشكرين...». در چند جا، درخواست حضرت زكريا (ع) مطرح شده است كه از خداوند، فرزندي كه لياقت جانشيني او را داشته:«... فهب لي من لدنك وليا»، و مورد رضايت پروردگار باشد:«... و اجعله رب رضيا» را خواسته است. در سوره آل عمران، پس از مشاهده شايستگي هاي مريم(ع) پروردگارش را مي خواند: خداوندا! از طرف خود، فرزند پاكيزه اي نيز به من عطا فرما...»: هب لي من لدنك ذريه طيبه انك سميع الدعاء».

5- مودت و رحمت:
از ديگر آثار ازدواج، مودت و رحمت است:«و جعل بينكم موده و رحمه ...» آن چه در آغاز زندگي مشترك بين زن و شوهر، يگانگي برقرار مي كند، و اثر آن در مقام عمل ظاهر مي شود، مودت است؛ ولي پس از گذشت زمان و رسيدن دوران ضعف و ناتواني، رحمت جاي مودت را پر مي كند. رحمت و مودت به تعبير قرآن، دو نشانه الهي و ضامن به پا ماندن بناي زندگي و تداوم وحدت است؛ البته رحمت در همان آغاز زندگي نيز در زندگي نقش دارد. گاهي زحمات و خدمات بلاعوض و ايثارگرانه بدون هيچ گونه چشم داشتي حتي گاهي با برخورد سرد از طرف مقابل، از انسان سرمي زند. در اينجا براي حفظ نظام خانوادگي، مودت رنگ مي بازد؛ ولي رحمت جايگزين آن مي شود.

6- ارضاي غريزه جنسي:
غريزه جنسي، نيرويي است كه در زن و مرد قرار داده شده و ازدواج، وسيله اي مجاز براي اطفاي نيروي شهوت و پاسخي به اين غريزه خدادادي است:« و الذين هم لفروجهم حفظون¤ الا علي ازوجهم او ما ملكت ايمنهم فانهم غير ملومين» در حديث آمده است: ميان لذت هاي مادي و جسماني در دنيا و آخرت، هيچ كدام به پايه لذت زناشويي نمي رسد؛ سپس امام به آيه 14 آل عمران استشهاد مي كند كه در ميان شهوات گوناگون، علاقه به زن را مقدم داشته است: «زين للناس حب الشهوت من النساء والبنين و القنطير المقنطره...» در آيه 187 بقره مي فرمايد: خداوند مي دانست كه شما به خود خيانت مي كرديد و آميزش با همسر را كه ممنوع شده بود، انجام مي داديد؛ بدين سبب، ممنوعيت برداشته شد:«... علم الله انكم كنتم تختانون انفسكم فتاب عليكم و عفا عنكم فالن بشروهن...». اين آيه، به نياز غريزي جنسي اشاره دارد كه به رغم ممنوعيت شرعي، مردم به سوي آن كشيده مي شوند؛ البته اين امر نمي تواند انگيزه اصلي وهدف نهايي ازدواج باشد؛ زيرا غريزه جنسي در زن و مرد، دوره محدودي دارد واگر غرض از ازدواج، فقط اين جهت باشد، بايد زوجين هنگام ناتواني جنسي، يك ديگر را رها كنند يا زن و مردي كه توانايي جنسي خويش را از دست داده اند، هيچگاه پيمان زناشويي نبندند.

7- بازداشتن ازگناه:
يكي از آثار ازدواج براي زن و مرد، ايجاد زمينه تقوا و دوري از گناهان است. با اشباع غريزه جنسي در زن و مرد، زمينه گناهان شهوت انگيز از ميان مي رود. اين كه در قرآن از كسي كه ازدواج كرده، به «محصن و محصنه» تعبير شده: «فاذا احصن...»، به جهت اين است كه زن و مرد، با ازدواج در حصن سنگر مستحكمي قرار مي گيرند و خود را حفظ مي كنند تا وسوسه هاي شهواني در آنان اثر نگذارد؛ بلكه ازدواج، زمينه گناهان ديگر را نيز از بين مي برد؛ زيرا پذيرفتن مسئوليت تامين و تربيت اولاد، انسان را به استفاده بهينه از عمر وامي دارد و براي گناه و معاشرت هاي گمراه كننده جايي باقي نمي ماند. پيامبر اكرم (ص) فرمود:«من تزوج فقد احرز نصف دينه» با ازدواج، نيمي از دين صيانت مي شود. در روايتي ديگر آمده است: بدترين مردم، كساني اند كه در تجرد به سر مي برند. در تفسير آيه 187 بقره «هن لباس لكم و انتم لباس لهن» برخي گفته اند: آن گونه كه انسان، با لباس از سرما و گرما و حشرات و آسيب هاي جلدي، محافظت مي شود، زن و مرد، با ازدواج، يك ديگر را از گناه حفظ مي كنند. در آيه 28 نساء حكمت تشريع ازدواج اين گونه بيان شده است»: يريد الله ان يخفف عنكم...»؛ زيرا پيروي از شهوات و در دام گناه افتادن، براي انسان، وزانت و سنگيني مي آورد و تشريع ازدواج و فراهم شدن امكان آن براي كسي كه نمي تواند با زنان آزاد ازدواج كند، از فساد و گناه جلوگيري مي كند و انسان از عواقب آن در امان مي ماند و اين نوعي توسعه براي انسان شمرده مي شود.

8- توسعه رزق:
نگراني از تنگ دستي، يكي از بهانه هايي است كه براي گريز از ازدواج، مطرح مي شود. قرآن، اين گونه به انسان اميدواري مي دهد: از فقر و تنگ دستي جوانان و مجردان نگران نباشيد و در ازدواج آن ها بكوشيد: چرا كه اگر فقير باشند، خداوند از فضل خويش، آنان را بي نياز مي سازد:«و انكحوا الايمي منكم و الصلحين من عبادكم و امائكم ان يكونوا فقراء يغنهم الله من فضله...» برخي گفته اند: مفاد اين آيه، وعده خداوند به غنا و بي نيازي است براي كساني كه تشكيل خانواده دهند.

رواياتي نيز اين معنا را تاييد مي كند. در حديثي، امام صادق (ع) ترك ازدواج به سبب ترس ازگرسنگي را سوءظن به پروردگار دانسته است؛ زيرا پس از وعده قرآن به توسعه رزق، نگراني در اين زمينه، جز بدگماني به خدا نيست. با توجه به اينكه افرادي در جامعه، پس ازازدواج، نه تنها ثروتمند نمي شوند، بلكه بر فقرشان افزوده مي شود و اگر اين آيه، متضمن وعده خداوند باشد، خلف وعده لازم مي آيد و خلف وعده قبيح است، گروهي برآنند كه براي وعده در اين آيه بايد معلق بر مشيت الهي در تقدير گرفته شود؛ يعني پس از ازدواج، اگر خدا بخواهد، آنان را بي نياز مي كند، چنانكه در آيه 28 توبه، براي وعده الهي به غنا و بي نيازي به مشيت خدا تصريح شده است:«و ان خفتم عيله فسوف يغنيكم الله من فضله ان شاء...» اشكال شده است: همان طور كه غنا و بي نيازي متاهلان، به مشيت منوط است، غنا و بي نيازي مجردها و كساني كه همسر ندارند (بلكه هر پديده اي) نيز به مشيت توقف دارد، پس اين چه وعده اي است كه خدا، براي ازدواج داده است؛ زيرا همان گونه كه متاهل ها، بر اثر مشيت الهي، به دو گونه(فقير و غني) تقسيم مي شوند، مجردها نيز چنين هستند و اتفاقاً اين وعده درباره مجردان در قرآن آمده است:«و ان يتفرقا يغن الله كلا من سعته»... اگر وضعيتي پيش آيد كه زن و شوهر نتوانند با هم زندگي كنند و از هم جدا شوند، خداوند هر دو را با فضل و رحمت خود بي نياز خواهد كرد.

پاسخ اشكال آن است كه بسياري از مردم خيال مي كنند، ازدواج و فراواني عائله، سبب فقر، تجرد، سبب پس انداز و ثروت مي شود. آيه در صدد آن است كه اين توهم را از دل ها بزدايد و غفلت از رزاق حقيقي را بردارد و به ما بفهماند كه گاه، بركت و فراواني، در مال انسان (با وجود عائله مند بودن) ايجاد مي شود، وگاهي هم انسان (در عين كم عائله بودن و مجرد زيستن) هر چه مي كوشد، در معيشت او پيشرفتي حاصل نمي شود. افزون بر آن كه پذيرفتن مسئوليت تامين زن و فرزند، در او مسئوليت پديد مي آورد. وقت را از بين نمي برد و ازعمر خويش استفاده بهينه مي كند و با كسب معاش بر عزت و اعتبار خويش مي افزايد، بنابراين، آيه «ان يكونوا فقراء يغنهم الله» بيان مي دارد كه گاهي با ازدواج، فقر از زندگي رخت برمي بندد، نه آن كه هميشه با ازدواج، فقر برطرف مي شود وگرنه اين آيه با آيه «وليستعفف الذين لا يحدون نكاحا» تنافض مي يافت. فخر رازي معتقد است كه آيه «ان يكونوا فقراء يغنهم الله» در مقام وعده الهي نيست؛ بلكه مفاد آيه آن است كه نبايد ترس از فقر، مانع ازدواج شود؛ زيرا مال فناپذير است و آن چه ارزش و بقا دارد، فضل خدا است كه بايد در پي آن بود كه از انباشتن ثروت بهتر است. «قل بفضل الله و برحمته فبذ لك فليفرحوا هو خيرمما يجمعون».

آثار ديگري نيز بر ازدواج مترتب است؛ مانند حرمت برخي از زنان از جمله مادر زن و خواهر زن و ... كه در ازدواج هاي ممنوع خواهد آمد. اثر ديگر ازدواج، ايجاد حقوق زوجيت است كه بحث آن مجال ديگري مي طلبد.

آیت الله سید ابراهیم رئیسی روز یکشنبه در دیدار «سردار عمرزاق‌اف» معاون نخست‌وزیر و وزیر سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی ازبکستان ظرفیت‌های گسترده همکاری بین دو کشور در حوزه‌های مختلف اقتصادی از جمله کشاورزی، صنعت، حمل‌ونقل، انرژی و گردشگری را مورد اشاره قرار داد و گفت: امروز اراده سیاسی رؤسای دو کشور بر توسعه و تعمیق همه‌جانبه روابط استوار است و مصمم هستیم با فعال کردن همه ظرفیت‌ها، گام‌های بلندی در مسیر شکوفایی و توسعه دو کشور برداریم.

رئیس‌جمهور خاطرنشان کرد: ظرفیت‌ها و امکانات مشترک دو کشور می‌تواند در مسیر تأمین منافع دو ملت و ملت‌های منطقه قرار گیرد. اراده ایران گسترش روابط همه‌جانبه با کشورهای آسیای میانه از جمله ازبکستان است.

وی همچنین با اشاره به اشتراکات تاریخی و فرهنگی ریشه‌دار ایران و ازبکستان بر اهمیت تقویت روابط و تعاملات فرهنگی دو ملت تأکید کرد و آن را زمینه مناسبی برای توسعه همکاری‌های تهران ـ تاشکند در سایر حوزه‌ها دانست.

«سردار عمرزاق‌اف» معاون نخست‌وزیر و وزیر سرمایه‌گذاری و تجارت خارجی ازبکستان نیز در این دیدار با ابراز اینکه تاشکند بلافاصله بعد از ملاقات رؤسای جمهور دو کشور در ترکمنستان، نقشه راه توسعه روابط دوجانبه را تدوین کرده است، گفت: با تأکید رئیس‌جمهور ازبکستان هیئتی عالی‌رتبه از مقامات اقتصادی و فعالان بخش خصوصی در این سفر همراه من هستند تا راه‌های اجرایی کردن نقشه راه توسعه همه‌جانبه روابط را بررسی و نهایی کنیم.

معاون نخست‌وزیر ازبکستان با اعلام اینکه حجم مبادلات دو کشور نسبت به سال گذشته 2/5 برابر افزایش داشته است، گفت: تاشکند در حوزه‌های مختلف از جمله توسعه روابط تجاری و اقتصادی، سرمایه‌گذاری، حمل‌‌ونقل و ترانزیت و مناسبات فرهنگی با عزم راسخ به‌دنبال تعمیق هرچه بیشتر روابط با تهران است.

روزنامه رای الیوم در تحلیلی به قلم عبدالباری عطوان، نویسنده و تحلیلگر سرشناس جهان عرب و سردبیر این روزنامه نوشت: زمانی که سید حسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله لبنان در سخنرانی چهارشنبه شب خود اعلام کرد که مقاومت اسلامی اکنون هزاران موشک بالستیک نقطه زن و صدها پهپاد پیشرفته در اختیار دارد و همه آنها تولید داخلی و توسط کارشناسان باکفایت ساخته شده‌اند، اسرائیلی‌ها اهتمام زیادی به این مساله ندادند و ژنرال‌ها و کارشناسان آنها روی ویدیویی تمرکز کردند که بخش نظامی حزب‌الله آن را منتشر کرد؛ ویدیویی که درخصوص تمرینات یگان‌های ویژه در برف است و اسرائیلی‌ها آن را جدیدترین موضوع سری توصیف کردند و معتقدند که این نیروها را تنها ابرقدرت‌ها در اختیار دارند.

در این تحلیل آمده است: بی‌شک سید حسن نصرالله به خوبی می‌دانست که بخش نظامی حزب‌الله قرار است پهپاد "حسان" را به پرواز دربیاورد؛ پهپادی که روز جمعه از جنوب لبنان پرواز کرد و ماموریت ۴۰ دقیقه‌ای خود در آسمان فلسطین اشغالی به مساحت ۷۰ کیلومتر را با موفقیت انجام داد و سالم به پایگاه خود بازگشت. این امر تمام تحلیلگران و کارشناسان اسرائیلی را سردرگم خواهد کرد و آغازگر فصل جدیدی از درگیری اسرائیلی -عربی خواهد بود.

نویسنده آورده است: بی‌شک بیانیه دقیق مقاومت لبنان درخصوص این پهپاد بسیار حائز اهمیت است و نشان داد که مقاومت همواره واقعیت را می‌گوید و تمایلی به مبالغه و گمراهی ندارد؛ اما مساله مهم‌تر اعتراف آویخای ادرعی، سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی است؛ وی در صفحه توییتر خود نوشت: پهپاد حزب الله رصد شد و جنگنده‌هایی به سوی آن پرواز کردند و موشکی از گنبد آهنین به سمت آن شلیک شد؛ اما نتوانست آن را منهدم کند، آژیرهای هشدار نیز به صدا درآمد ولی این پرنده بعد از چند دقیقه توانست به حریم هوایی لبنان بازگردد.

عطوان می‌گوید: مساله قابل توجه این است که نفوذ نظامی بزرگ این پهپاد دو روز پس از اعلان سخنگوی نظامی اسرائیل مبنی بر سرنگونی دو پهپاد انجام شد؛ پهپادهایی که از جنوب لبنان و نوار غزه به پرواز درآمده بودند. این مساله بدین معناست که ما اکنون به مرحله پهپادهای بسیار پیشرفته منتقل شده‌ایم ؛ پهپادهایی که از شمال و جنوب وارد حریم هوایی فلسطین اشغالی شده‌اند و در آینده نیز خواهند شد و این امر نگرانی شهرک نشینان اسرائیلی و مقامات آنان را به همراه خواهد داشت و نسبت به ارتش خود بی‌اعتماد خواهند شد. به گزارش رسانه‌های اسرائیلی شهرک نشینان صهیونیستی از ترس و نگرانی رنج می‌برند و اکنون تعداد زیادی از آنها چمدان های خود را بسته‌اند و به اروپا و آمریکا و کانادا فرار می‌کنند تا پناهگاه امنی پیدا کنند.

در بخش دیگر این تحلیل تاکید شده است: ورود پهپاد کوچک به حریم هوایی فلسطین اشغالی که تنها چند صد دلاری برای آن هزینه شده است و شکست جنگنده‌ها و بالگردهای آمریکایی چند میلیارد دلاری و همچنین موشک‌های گنبد آهنین در سرنگون کردن آن، یک دستاورد بسیار بزرگ برای مقاومت اسلامی لبنان به شمار می‌رود و بیانگر این است که آینده تاریکی منتظر دولت اشغالگر اسرائیل و شهرک نشینان آن است.

در این تحلیل همچنین آمده است که پهپاد حسان یادآور پرنده ابابیل است که در کنار مومنان می‌جنگد و با اقتدار بیش از 40 دقیقه در آسمان دشمن پرواز می‌کند سپس هزاران تصویر هوایی از پایگاه‌های نظامی دشمن در جبهه شمالی می‌گیرد و با این بار اطلاعاتی گرانبها ، سالم به پایگاه خود بازمی‌گردد.

نویسنده آورده است: موشک‌های کورنت مقاومت در جنگ تموز ۲۰۰۶ و جنگ غزه در سال ۲۰۱۴ ، تانک‌های مرکاوا را نابود کردند و اکنون پس از موشک‌های بالستیک این پهپادها هستند که از جنوب لبنان و فلسطین به پرواز درمی‌آیند و توانایی‌های گنبد آهنین را زیرسوال می‌برند و به طور همزمان خودکفایی محور مقاومت در تولید را نشان می‌دهند.

عطوان با اشاره به جمله آور هیلر، تحلیلگر امور نظامی شبکه ۱۳ رزیم صهیونیستی مبنی بر اینکه " این پهپاد شکست جدیدی را گنبد آهنین در شمال ثبت کرد" نوشت: امیدوارم برخی حکومت‌های خلیج (فارس) که برای خرید این گنبدها رقابت می‌کنند و میلیاردها دلار پول پرداخت می‌کنند و بر این باورند که این سامانه‌ها می‌توانند امنیت را برای آنان فراهم کند، جزئیات شکست اسرائیل در برابر پهپادهای لبنانی و فلسطینی را دنبال کرده باشند و بی‌شک برادران این پهپادها در یمن همین قدرت را دارند زیرا پدر آنها یکی است.

یکی از شبهاتی که از جانب مخالفین مذهب حقه‌ی تشیع مطرح می‌شود، موروثی بودن امامت و خلافت اهل بیت (علیهم‌السلام) است.

وهابیون منحرف قائل هستند، اگر خلافت و امامت در جامعه موروثی باشد، این امر مهم همانند سلطنت پادشاهان و حکام خواهد شد و اگر اینچنین شد، امری ناپسند در جامعه محسوب می‌شود؛ زیرا از ویژگی‌های افراد دیگر در جامعه استفاده نمی‌شود.

اما در پاسخ به این استدلال مضحکانه‌ای که هر از چند گاهی از جانب شبکه‌های وهابی مطرح می‌شود، چند پاسخ بیان می‌شود.

 

پاسخ اول؛

اگر وهابیون از فهم قرآن عاجز نبودند، قطعاً هیچ‌گاه چنین استدلال‌های بی‌خردانه‌ای را مطرح نمی‌کردند.

قرآن کریم کتاب آسمانی مشترک میان تمام مسلمانان، در این باره می‌فرماید: «وَإِذِ ابْتَلَی إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا قَالَ وَمِنْ ذُرِّیَّتِی قَالَ لَا یَنَالُ عَهْدِی الظَّالِمِینَ. [بقره/۱۲۴] (به خاطر آورید) هنگامی که خداوند، ابراهیم را با وسایل گوناگونی آزمود و او به خوبی از عهده این آزمایش‌ها برآمد؛ خداوند به او فرمود: «من تو را امام و پیشوای مردم قرار دادم!» ابراهیم عرض کرد: «از دودمان من (نیز امامانی قرار می‌دهید؟)» خداوند فرمود: «پیمان من، به ستمکاران نمی‌رسد! (و تنها آن دسته از فرزندان تو که پاک و معصوم باشند، شایسته این مقامند).»

با استناد به این آیه شریفه، طبق دعای حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) و اجابت آن از سوی خداوند رحمان، خلافت و امامت در فرزندان پاک حضرت ابراهیم قرار می‌گیرد.

بر اساس این آیه، صالحینی که در نسل و ذریه حضرت ابراهیم (علیه‌السلام) باشند، تا روز قیامت همان ائمه و وارثان انبیا الهی هستند. وهابیون با یک مطالعه و تحقیق در نسب ائمه معصومین (علیهم‌السلام)، خواهند فهمید که این بزرگواران، همان نسل و ذریه حضرت ابراهیم خلیل الرحمان (علیه‌السلام) هستند.

 

پاسخ دوم؛

در قرآن کریم به رسالت انبیا الهی و جانشینی فرزندان آنان اشاره شده است. اشاره قرآن به آل ابراهیم و آل عمران، خود دلیلی بر جواز موروثی بودن امامت و خلافت و تعیین آن از جانب خداوند متعال است.

قرآن می‌فرماید: «إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَی آدَمَ وَنُوحًا وَآلَ إِبْرَاهِیمَ وَآلَ عِمْرَانَ عَلَی الْعَالَمِینَ. [آل‌عمران/۳۳] به حقیقت خدا آدم و نوح و خاندان ابراهیم و خاندان عمران را بر جهانیان برگزید.»

در حقیقت شیعه با اعتقاد به تنصیب امامت و خلافت از جانب خداوند متعال، به خلافت پدر و پسری اعتقاد ندارد؛ بلکه به خلفایی که از جانب خداوند منصوب می‌شوند، اعتقاد دارد. هر چند این خلفای الهی و امیران عالم هستی، پدر و پسر باشند و خلافت و امامت الهی از پدر به پسر منتقل شده باشد.

قرآن کریم در آیه‌ای دیگر می‌فرماید: «وَاتَّبَعْتُ مِلَّةَ آبَائِی إِبْرَاهِیمَ وَإِسْحَاقَ وَیَعْقُوبَ مَا کَانَ لَنَا أَنْ نُشْرِکَ بِاللَّهِ مِنْ شَیْءٍ ذَلِکَ مِنْ فَضْلِ اللَّهِ عَلَیْنَا وَعَلَی النَّاسِ وَلَکِنَّ أَکْثَرَ النَّاسِ لَا یَشْکُرُونَ. [یوسف/۳۸] و [از ابتدا] از آئین پدرانم ابراهیم و اسحاق و یعقوب پیروی کرده‌ام. برای ما شایسته نیست که چیزی را شریک خدا قرار دهیم. این از فضل خدا بر ما و بر مردم است، ولی بیشتر مردم ناسپاسند.»

در این آیه شریفه، حضرت یوسف پدران بزرگوار خود را یاد می‌کند و اشاره می‌فرماید که همگی آنان از انبیای الهی بوده‌اند.

اما یک نکته مهم؛ خلافت و امامت در امت، به معنای جانشینی برای انبیای الهی است و حال اگر خلافت و امامت وراثتی مورد سرزنش است، باید وراثت نبوت در انبیا را نیز مورد طعن و سرزنش قرار داد. همانگونه که نبوت از ابراهیم (علیه‌السلام) به نسل و ذریه ایشان رسید، از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) به بعضی از فرزندان ایشان تا امام زمان (عجل‌الله‌فرجه) رسیده است.

 

پاسخ سوم؛

یکی از استدلال‌های ابوبکر در سقیفه، انحصار خلافت و رسیدن آن به قریش بود .[۱] او در تبیین مبانی خلافت خود، به روایتی از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) استناد می‌کرد و می‌گفت که امر خلافت فقط شامل حال قریش می‌شود. مسلم نیشابوری در کتاب خود می‌نویسد؛ از رسول خدا (صلی‌الله‌علیه‌وآله) نقل شده که ایشان فرمودند: «مردم در این امر (خلافت) از قریش پیروی می‌کنند؛ مسلمانانشان از مسلمانان آنان پیروی می‌کنند و کافرانشان از کافران آنان پیروی می‌کنند .»[۲] در این روایت، انتصاب ابوبکر به قریش دلیل برتری او در میان سقیفه بوده است. حال سوال اینجاست؛ چرا اهل سنت در اینجا فقط انحصار خلافت را در قریش می‌دانند؟! آیا این انحصارطلبی همان حکومت موروثی نیست؟! آیا اتهام حکومت موروثی، شامل حال خلفای اهل سنت نمی‌شود؟!

 

پی‌نوشت:

[۱]. شاه ولی الله دهلوی، إزالة الخفاء عن خلافة الخلفاء (متن فارسی)، تصحیح: سید جمال الدین هروی، ج ۱، ص ۳۵۶؛ «از آن جمله: حدیث صدیق اکبر رضی الله عنه مرفوعاً الاَئمة من قریش.» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

[۲]. مسلم نیشابوری، صحیح مسلم، دار إحیاء التراث العربی – بیروت، ج ۳، ص ۱۴۵۱؛ «حَدَّثَنَا أَبُو هُرَیْرَةَ، عَنْ رَسُولِ اللهِ … وَکَافِرُهُمْ تَبَعٌ لِکَافِرِهِمْ» جهت مشاهده تصویر کتاب کلیک کنید.

خداوند کریم در آیات (۱۰۷ تا ۱۰۹) سوره برائت (توبه) می‌فرماید:

«وَالَّذینَ اتَّخَذُوا مَسجِداً ضِراراً وَ کُفراً وَ تَفریقاً بَینَ المُؤمِنینَ وَ اِرصاداً لِمَن حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ وَ لَیَحلِفُنَّ اِنْ اَرَدْنا اِلاَّ الْحُسْنی وَ اللّهُ یَشْهَدُ اِنَّهُمْ لَکاذِبوُنَ لا تَقُمْ فیهِ اَبَداً لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقوی مِنْ اَوَّلِ یَوْم اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ، فیهِ رِجالٌ یُحِبُّونَ اَنْ یَتَطَّهَّروُا وَ اللّهُ یُحِبُّ الْمُطَّهِّرینَ اَفَمَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی مِنَ اللّهِ و رِضْوان خَیْرٌ اَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی شَفا جُرُف هار فَانْهارَ بِه فی نارِ جَهَنَّمَ وَاللّهُ لا یَهْدی الْقَوْمَ الظاّلِمینَ».

هرگز در آن [مسجد به عبادت] نایست! آن مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده، شایسته‌تر است که در آن [به عبادت] بایستی؛ در آن، مردانی هستند که دوست می‌دارند پاکیزه باشند؛ و خداوند پاکیزگان را دوست دارد!

آیا کسی که شالوده آن را بر تقوای الهی و خشنودی او بنا کرده بهتر است، یا کسی که اساس آن را بر کنار پرتگاه سستی بنا نموده که ناگهان در آتش دوزخ فرو می‌ریزد؟! و خداوند گروه ستمگران را هدایت نمی‌کند.

 

دورنمای بحث

آیات سه گانه فوق که به عنوان هفدهمین مَثَل از امثال قرآن تلقّی شده درباره مسجد «ضرار» است که دشمنان اسلام برای مبارزه با این دین خوش آیند نو پا، در صدد بر آمدند تا از آن به عنوان سنگر محکمی استفاده کنند و با سلاح دین و مذهب با اسلام بستیزند.

 

شأن نزول

اکثر مفسّران قرآن در ذیل آیات مذکور، به شأن نزول این آیات اشاره داشته (۵)، داستان آن را این چنین نگاشته اند:

 

پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) در هنگام عزیمت به جنگ تبوک، در میان راه به قبیله بنی سالم که در آن زمان خارج از مدینه زندگی می‌کردند برخوردند. عدّه ای از آنان که مردمی ظاهر الصّلاح بودند از پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) اجازه خواستند تا مسجدی را در نزدیکی مسجد قبا بنا کنند. و دلیل خود را این گونه بیان داشتند که چون در قبیله ما افراد ضعیف و ناتوانی از پیرمردان، پیرزنان و کودکان وجود دارند که نمی‌توانند در همه وقت برای اقامه نماز به مسجد قبا حاضر شوند، علاوه بر این که گرمای تابستان، سرمای زمستان، باد و باران نیز مانع از حضور آنان در مسجد می‌شود، ساختن چنین مسجدی در نزدیکی مسجد قبا ضروری به شمار می‌رود.

به عبارتی، آنان دو هدف به ظاهر زیبا را بیان کردند: نخست ساختن مسجد و محلّ عبادت و دیگر، حمایت از ضعیفان.

از این رو، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) اجازه ساختن آن مسجد را صادر کردند و سپس به سمت جنگ تبوک حرکت نمودند.

 

بانیان مسجد از غیبت پیامبر (صلی الله علیه وآله) سو استفاده کرده، با سرعت هر چه بیشتر مسجد را ساختند. هنگامی که آن حضرت از جنگ برگشت، خدمت حضرتش رسیدند و از او خواستند تا مسجد را افتتاح کند!

در این هنگام «آیات سه گانه مَثَل» به وسیله جبرئیل بر آن حضرت نازل شد.

 

شرح و تفسیر

وَ الَّذینَ اتَّخَذوُا مَسْجِداً ضِراراً وَ کُفْراً وَ تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤْمِنینَ وَ اِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ: آری؛ جبرئیل نازل شد و پیامبر (صلی الله علیه وآله) را از اقامه نماز در مسجد ضرار بازداشت؛ زیرا آن، به ظاهر مسجد بود و در واقع برای آنان بتخانه و مرکز توطئه به شمار می‌رفت. این قسمت از آیه شریفه، چهار هدف را برای این منظور بیان می‌دارد:

 

۱. «ضِراراً»؛ بنابر آیه شریفه، اوّلین هدف بانیان این مسجد، شکستن ابهت مسلمانان و ضرر زدن به آنها بود؛ زیرا این مسجد به عنوان سنگری برای دشمنان در نظر گرفته شده بود تا از این طریق، بر پیکر مسلمانان ضربه وارد کنند.

 

۲. «کُفْراً»؛ هدف دیگر آنان، تقویت مبانی کفر و شرک بود. آنان بدین جهت در بنای مسجد همّت گماردند تا با پایگاه قرار دادن مسجد، فعّالیّت های خود را در تضعیف اسلام و مسلمانان، و تقویت کفر و شرک شدّت ببخشند.

 

۳. «تَفْریقاً بَیْنَ الْمُؤمِنینَ»؛ سومین هدف که از خطرناک‌ترین اهداف آنها بود ایجاد شکاف و تفرقه بین مسلمانان و اهل ایمان بود. روشن است وقتی بین دو گروه از مسلمانان تفرقه‌ای ایجاد شود، در برابر هم صف آرایی می‌کنند و نیرویی را که باید در نابودی دشمن مشترک به کار گیرند، صرف نابودی همدیگر می‌کنند و به جای آن که دشمن آسیب زده شود، هر دو گروه از این اختلاف آسیب می‌بینند؛ همانگونه که این اصل در تمام اختلافات حاکم است و ثمره شوم اختلاف، دامنگیر هر دو گروه می‌شود!

 

۴. «اِرْصاداً لِمَنْ حارَبَ اللّهَ وَ رَسُولَهُ مِنْ قَبْلُ»؛ چهارمین هدف، آماده کردن پایگاهی مستحکم در قلب کشور اسلامی، برای یکی از دشمنان اسلام بود که دشمنی او با خدا و رسول خد (صلی الله علیه وآله) سابقه‌ای دیرینه داشت.

 

ابو عامر نصرانی، دشمن کینه توز اسلام

شخصی مسیحی به نام ابوعامر نصرانی که بشارت ظهور پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) را در کتاب آسمانی خویش خوانده بود به مدینه آمد و منتظر ظهور اسلام شد. در این مدّت او برای خود مریدان و طرفدارانی پیدا کرد. با ظهور اسلام او به دین اسلام گروید؛ ولی با گذشت زمان تمام پیروان و طرفداران و مریدان خود را از دست داد و نسبت به پیامبر (صلی الله علیه وآله) حسادت ورزید؛ آتش حسادت در او شعله ور گشت تا جایی که او یکی از آتش افروزان جنگ اُحد گردید. به همین جهت، پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) او را فاسق خواند و همین امر سبب شد که او نتواند در مدینه ماندگار شود. به ناچار به پادشاه روم پناهنده شد و او را از آینده درخشان اسلام و خطری که برای روم خواهد داشت مطّلع ساخت و اسلام را برای ابر قدرت روم خطری جدّی دانست بدین جهت، دولت روم را نسبت به جنگ علیه مسلمانان تشویق نمود در پی این تقاضا پادشاه روم نیز قول مساعدت داد.

 

منافقان مدینه با «ابوعامر» بی ارتباط نبودند؛ ابوعامر برای منافقان مدینه نامه‌ای نوشت و از آنها خواست که پایگاهی برای او در مدینه بنا کنند تا به مدینه باز گشته، زمینه را برای هجوم سپاهیان روم فراهم کند. از این رو منافقان مدینه مسجد فوق را به عنوان پایگاهی برای این دشمن خطرناک بنا کردند (۶).

اکنون مسجد با اهداف مذکور ساخته شده است و منافقان از پیامبر (صلی الله علیه وآله) دعوت کرده اند که با اقامه نماز در آن مسجد، رسماً آن را افتتاح نماید.

 

امّا جبرئیل امین، پیام خداوند را در ضمن آیه زیر به آن حضرت این گونه ابلاغ کرد:

«لا تَقُمْ فیهِ اَبَداً» پیامبر ما! هرگز در این مسجد که به ظاهر مسجد و محل عبادت و در واقع مرکزی برای توطئه است نماز مگذار!

 

«لَمَسْجِدٌ اُسِّسَ عَلَی التَّقْوی مِنْ اَوَّلِ یَوْم اَحَقُّ اَنْ تَقُومَ فیهِ»: مسجد ضرار جای عبادت و پرستش خداوند یکتا نیست؛ بلکه بنابر آیه شریفه مسجدی شایستگی این عبادت بزرگ الهی را دارد که دارای دو ویژگی باشد:

 

۱- نخست این که بنیان آن بر اساس تقوا و ایمان به خدا نهاده شده باشد. این فراز از آیه شریفه به ما می‌آموزد که اساس و بنیان تمام چیزها از قبیل مسجد، حسینیّه، مدارس دینی، سیاست، آزادی، اقتصاد، مدیریّت، کشورداری و… باید بر اساس تقوا نهاده شود؛ زیرا تقوا، روح و محتوی اعمال تلقّی شده است.

 

۲- خصوصیّت دیگر این که باید افرادی که در آن مساجد حاضر می‌شوند، انسان‌های پاک و طاهری باشند؛ زیرا نمازگزاران هر مسجد معرِّف آن مسجد به شمار می آیند.

 

این دو ویژگی در مسجد «قبا» دیده می‌شد؛ چه این که هم اساس آن بر تقوا بود و هم نمازگزاران آن انسان‌های پاک و با فضیلت بودند، بر خلاف مسجد ضرار که نه اساس آن بر تقوا بود و نه بنیان گذاران و نمازگذاران آن انسان‌های پاک و بافضیلتی به شمار می‌رفتند.

 

فرمان تخریب مسجد ضرار

از این رو، نه تنها پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) در آن مسجد نماز نخواند و آن را افتتاح نکرد، بلکه دستور به آتش کشیدن آن را صادر کرد؛ و پس از آن که مسلمانان آن را به آتش کشیدند، پیامبر (صلی الله علیه وآله) دستور فرمودند تا دیوارهای آن را خراب کنند و زمین آن را برای انبوه سازی زباله مهیّا سازند.

 

«اَفَمَنْ اَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی تَقْوی مِنَ اللّهِ وَ رِضْوان خَیْرٌ اَمْ مَنْ أَسَّسَ بُنْیانَهُ عَلی شَفا جُرُف هار»؛ یا رسول اللّه! آیا مسجد قبایی که بنیان و شالوده آن بر تقوای الهی و خشنودی و رضایت حضرت حق، نهاده شده بهتر است، یا مسجد ضراری

که شالوده آن بر «شَفا جُرُف هار» بنا شده و در نتیجه در آتش جهنّم سقوط خواهد کرد؟

 

شَفا: به معنی لبه هر چیزی است و عرب لب‌های انسان را بدین جهت «شَفَه» می‌گوید که در لبه دهان قرار گرفته است.

 

جُرُفْ: کناره هر چیزی را جُرُف می‌گویند و از این رو، کناره رودخانه را - که به آب منتهی می‌شود - جرف نامیده اند.

 

هار: به چیزی که در حال سقوط است، هار گویند. آب رودخانه کناره‌های رودخانه را از درون خالی می‌کند. این لبه از بیرون سالم و بی خطر جلوه می‌کند، به گونه‌ای که اگر انسانی ناآگاهانه پایش را بر روی این لبه قرار دهد ناگهان لبه رودخانه که از درون تهی گردیده است فرو می‌ریزد و آن انسان بی خبر را به داخل رودخانه و قعر آب‌ها کشانده، او را غرق می‌کند.

 

خداوند متعال در این آیه شریفه، بنای مسجد ضرار را به ساختن چیزی بر روی لبه چنین رودخانه‌ای تشبیه کرده است؛ آن هم نه در جایی که مُشرِف به رودخانه باشد که اگر آشنای به شنا باشد نجات یابد، بلکه در جایی که مشرف بر جهنّم است و روشن است که در چنین جایی سقوط همان است و نابودی همان، و احتمال نجات کاملاً منتفی است.

 

آیا آدم عاقل راضی است در چنین مسجدِ سست بنیانی با این همه خطر حاضر شود؟!

آری؛ مسجدی که بر اساس تقوی و رضایت الهی ساخته شده است آن قدر مستحکم، قابل اطمینان و مایه نجات است؛ امّا مسجدی که برای تفرقه، کفر، شرک و پایگاه دشمن بنا نهاده شود چنان سست، خطرناک و مایه هلاکت است که بنابر آیه قرآن موجب سقوط انسان در آتش جهنّم می‌شود!

آیا تعبیری جالب‌تر و مثالی رساتر از این برای سرچشمه‌های شرک و نفاق می‌توان یافت؟!

 

پیام‌های آیه

۱- آنچه از داستان مسجد ضرار استفاده می‌شود، این است که مسلمانان باید بسیار مواظب و مراقب اعمال خود باشند؛ چه اینکه گاهی دشمن در لباس مذهب و با اسلحه دین به جنگ دین و مذهب مجهّز می‌شود! از این رو، وقتی به تاریخ اسلام مراجعه می‌کنیم با انبوهی از مذاهب ساختگی دشمن مواجه می‌شویم که تنها برای ضربه زدن به «اسلام ناب» نهادینه شده اند.

از جمله مذاهب ساختگی، «فرقه ضالّه بهائیّت» است که اکنون برای همگان روشن شده است که این مذهب بی اساس در کجا متولّد شده است؛ چه کسانی آن را ساخته اند و چه کسانی از آن استفاده می‌برند .(۷)

 

۲- مسلمانان باید زیرک و دقیق باشند و فریب ظاهر را نخورند.

در هر برنامه و فتنه‌ای باید متولّیان آن را شناسایی کنند، باید دریابند که چه کسانی از آن بهره می‌برند و چه کسانی متحمّل ضرر می‌شوند. مبادا فریب کسانی را بخورند که به نام استعمار و آبادانی وارد کشور آنهامی شوند و با اسلحه آبادانی به خرابی کشور آنها می‌پردازند؛ یا به نام ترویج آزادی، آنها را به اسارت می کشند

و یا به نام ترویج دین آنها را بی دین کنند!

آری؛ بر اساس فرمایش پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه وآله) که فرمودند: «کَیِّسٌ فَطِنٌ حَذِرٌ» (۸)، انسان مؤمن باید باهوش، زیرک و نسبت به امور مختلف مواظب و دقیق باشد.

 

پی نوشت‌ها:

۵- به تفسیر المیزان، جلد نهم، صفحه ۳۹۱ و تفسیر مجمع البیان، جلد ۵، صفحه ۷۲، مراجعه کنید.

۶- تفسیر نمونه، جلد ۸، صفحه ۱۳۵.

۷- برای توضیح بیشتر، به کتاب «ارمغان استعمار» و «پای سخنان پدر» مراجعه کنید.

۸- میزان الحکمه، باب ۲۹۱، حدیث ۱۴۴۹.

به مناسبت سالگرد قیام بیست‌ونهم بهمن مردم تبریز در سال ۱۳۵۶(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

ای کاش امکان میداشت نَفَس گرم شما عزیزان تبریزی و آذربایجانی را مثل سالهای گذشته در این حسینیّه احساس میکردیم! امسال هم نتوانستیم شما را از نزدیک زیارت کنیم. امیدواریم خدای متعال به شما توفیق بدهد، کمک کند و تفضّلاتی را که بر مردم آذربایجان و مردم تبریز در طول زمان مبذول داشته است، به بهترین وجهی ادامه بدهد.

این جلسه به مناسبت بیست‌ونهم بهمن سال ۵۶ است که این دیدارِ همه‌ساله‌ی ما و شما است و این روز در واقع روز درخشش تبریز در تاریخ انقلاب است؛ روز بیست‌ونهم بهمن یک روز پُرافتخار و مایه‌ی درخشش تبریز است در طول تاریخ انقلاب ما.

قبل از اینکه وارد صحبت به مناسبت این بزرگداشت و یادبود بیست‌ونهم بهمن بشوم، چون امروز روز نیمه‌ی رجب و روز عمل و عبادت و تضرّع است، مناسب میدانم که عرض کنم جوانهای ما، عزیزان ما، به تقویت بنیه‌ی معنوی نیاز دارند؛ همه‌ی ما نیاز داریم، جوانها بیشتر و بهتر جذب میکنند عوامل معنویّت را. ممکن است اعمال امروز را یک کسی مثل بنده هم انجام بدهد، امّا وقتی یک جوان  انجام میدهد، فیضی که او میبرد و استفاده‌ای که او میکند از فیضی که امثال این حقیر میبریم بسیار بیشتر است؛ این خاصیّت جوانی است. جوانها را توصیه میکنم که فرصت ماه رجب را مغتنم بشمرند، فرصت امروز را که نیمه‌ی ماه رجب است مغتنم بشمرند. البتّه اعمال امروز را متوقّف دانسته‌اند یا همراه کرده‌اند با سه روز روزه، لکن بدون روزه هم به قصد رجاء میشود عمل امّ‌داوود را به جا آورد. این ارتباط با خدا به زندگی شما برکت میبخشد، به کشور هم برکت میبخشد، به آینده‌ی انقلاب هم برکت میبخشد.

امّا درباره‌ی بیست‌ونهم بهمن، اوّلاً بیست‌ونهم بهمن برای تبریز و برای همه‌ی ما روز شکرگزاری است؛ بحث من مربوط به همین مقوله است که حالا ان‌شاءالله ادامه خواهم داد. روز شکرگزاری است؛ چرا شکرگزاری؟ زیرا حادثه‌ای که در این روز در تبریز به وجود آمد موجب ثمردهی انقلاب شد؛ این حادثه موجب شد که انقلاب و فعّالیّتها و تلاشهای میدانی و سیاسی قبل از انقلاب به ثمر بنشیند؛ این خاصیّت حادثه‌ی بیست‌ونهم بهمن تبریز بود؛ چرا؟ زیرا این حرکت، حرکت ابتکاری‌ای بود، حرکت مهمّی بود که استمرار قیام نوزدهم دی قم را به همه یاد داد و نشان داد. اگر تبریز در روز بیست‌ونهم بهمن آن حرکت عظیم را انجام نمیداد، سنّت چهلم‌گیری و استمرار مبارزه برای ملّت ایران راه نمی‌افتاد و باب نمیشد. وقتی که چهلم شهدای قم در تبریز با ابتکار تبریزی‌ها به وجود آمد، این شد سرمشق. در شهرهای گوناگون دیگر -در یزد، در کرمان، در شهرهایی از استان فارس و در مناطق گوناگون دیگر- این حرکت به راه افتاد و این جریان، آحاد مردم را به میدان مبارزه و انقلاب کشاند و همین شد که [حضور مردم] به پیروزی انقلاب منتهی شد. پیروزی این انقلاب به خاطر حضور مردم در عرصه و در میدان و در خیابان بود؛ این انقلاب نه با تفنگ، نه با سیاسی‌کاری، نه با حزب‌بازی پیروز نشد؛ با حضور مردم پیروز شد. حضور مردم ناشی از همین حرکتها بود، سرآغاز این حرکتها هم در تبریز انشاء شد و ابتکار شد. بنابراین، ما همه، از جمله خود شما تبریزی‌های عزیز، بایستی خدا را شکر کنیم که این حرکت شما برکت پیدا کرد و به ثمردهی انقلاب منتهی شد.

خب، روز بیست‌ونهم بهمن یک حادثه است. آذربایجان حوادث گوناگونی را گذرانده است و در طول تاریخ، از چند قرن پیش به این طرف -حالا  آن مقداری که میتوان بجرئت گفت، از سه چهار قرن پیش به این طرف- آذربایجان پیش‌ران وحدت ملّی و ایستادگی ملّی بوده؛ یعنی آذربایجان و تبریز یک نقطه‌ی اساسی برای ایجاد اتّحاد ملّت ایران و یک مرکز مهم برای تعلیم ایستادگی مردم ایران در مقابل حوادث گوناگون، بوده. این افتخاراتی را برای این شهر و این استان به وجود می‌آورد و برای خود این استان و این شهر هم البتّه افتخار بزرگی است.

یکی از امتیازات بزرگ آذربایجان که این را هم خوب است عرض بکنیم، این است که همیشه پرچم ارادت به اهل‌بیت در دست مردم آذربایجان بوده؛ یعنی در این چند قرنی که اشاره کردم، هیچ وقت این پرچم در دست مردم آذربایجان از اهتزاز نیفتاده است. در بسیاری از شهرهای دیگر هم همین جور است، لکن آذربایجان در این مسئله یک خصوصیّتی دارد که این هم جزو افتخارات بزرگ آذربایجان است.

پس حرکت بیست‌ونهم بهمن شد [موجب] استمرار مبارزه؛ من امروز میخواهم روی این «استمرار» چند جمله‌ای عرض کنم.

استمرار یک حرکت، کلید پیروزی آن حرکت است؛ اگر چنانچه حرکتی آغاز بشود و نتواند استمرار پیدا کند، نتواند گامهای بعدی را مرتّب بعد از گام اوّل بردارد، این حرکت عقیم خواهد ماند، باطل خواهد شد، بی‌اثر خواهد شد. ما نهضتها و انقلابهایی را در دنیا سراغ داریم که اینها خوب شروع شدند، گامهای مهمّی هم برداشتند، منتها به پیروزی دست پیدا نکردند؛ چرا؟ چون اصحاب نهضت -حالا «اصحاب نهضت» یا سردمداران نهضت هستند یا پیروان و آحاد مردمی که دنباله‌روِ آنها بودند- از راه رفتن و از ادامه‌ی مسیر منصرف شدند؛ یا خسته شدند یا ناامید شدند یا سرگرم به بازیچه‌های مادّی شدند یا دچار یأس شدند یا دچار ترس شدند و یا دچار اختلافات داخلی شدند، بالاخره نتوانستند گامهای بعدی را بردارند، لذا نهضتشان به پیروزی نرسیده. لذا ما این جور میگوییم که ادامه‌ی حرکت و استمرار حرکت، رمز پیروزی هر حرکتی است.

ماجرای بیست‌ونهم بهمن پایه‌گذار استمرار نهضت میدانی مردم است. مردم تبریز کاری کردند که حرکت میدانی مردم آغاز شد. خب مبارزه از سالها قبل از آن بود، انواع و اقسام مبارزات در گوشه و کنار کشور وجود داشت، امّا حضور میدانی مردم از قم شروع شد و اگر چنانچه حادثه‌ی تبریز نبود، مسئله‌ی قم فراموش میشد؛ تبریزی‌ها استمرار را به همه یاد دادند و حرکت بیست‌ونهم بهمن آغاز استمرار و ادامه دادن حرکت عظیمی بود که شروع شده بود. این ابتکار به مردم جرئت داد که بتوانند بیایند در میدان، این موجب شد که فریاد رسای امام راحل (رضوان الله تعالی علیه) بلندتر از همیشه به گوش همه‌ی مردم ایران برسد -در همین قضیّه‌ی تبریز، امام حدّاقل دو پیام دادند خطاب به مردم و ملّت ایران و خطاب به مردم تبریز و آذربایجان(۲)- و مسیر انقلاب روشن شد؛ معلوم شد که اگر این انقلاب بخواهد ادامه پیدا کند، چه کار باید کرد. این را بیست‌ونهم بهمن به همه یاد داد، نشان داد که باید این جور حرکت کرد، باید آمد وسط میدان و از زَرق و بَرق دستگاه طاغوت که در واقع پوک بود و توخالی بود، باید نترسید.

خب؛ این مسئله‌ی استمرار که گفتیم مسئله‌ی مهمّی است، در منطق امام بزرگوار هم یکی از امّهات سیاستهای انقلابی امام بود. بعد از پیروزی انقلاب و بعد از شکل‌گیری نظام اسلامی، همه‌ی همّت امام عظیم‌الشّأن این بود که این حرکت استمرار پیدا کند. بیانات روشنگر امام، پی‌درپی به همه روحیه میداد، راه را نشان میداد، هدفها را به یاد مردم می‌آورد که فراموش نکنند هدف این مبارزه و هدف این حرکت چیست و همه را به حرکت درمی‌آورد؛ یعنی امام، در همان اوّلین گامهای بعد از پیروزی انقلاب، از این نکته‌ی مهم غفلت نکردند؛ حتّی بعد از آنکه امام دچار بیماری شدند و بیمارستان افتادند و محدودیّتهای فراوان جسمی پیدا کردند، این مسئله‌ی قدمهای پی‌در‌پی و استمرار حرکت انقلابی را از یاد نبردند و به طور پیگیر دنبال کردند؛ این موجب شد که ترفندهای دشمنان خنثی بشود و انقلاب زنده نگه داشته بشود.

من باز یک نمونه از تبریز مثال بزنم. در اواسط سال ۵۸، تبریز با حمله‌ی ضدّانقلاب مواجه شد؛ با یک تدابیری، با یک مقدّماتی که حالا در بعضی جاها ثبت هم شده، نوشته شده و خیلی‌ها هم میدانند، قدیمی‌ها هم یادشان هست، تبریز مواجه شد با یک حرکت ضدّانقلابی. در خود تبریز تعداد معدودی عناصرِ ناباب بودند، لکن عمده از بیرون ریختند داخل تبریز، تبریز را شلوغ کردند و از مرکز هم به نحوی به آنها کمک میشد، از طرف بعضی‌ها به آن اخلالگران کمکهایی انجام میگرفت. بعضی‌ها نگران بودند؛ ما در شورای انقلاب، آن وقت این قضیّه را مطرح میکردیم، بحث میکردیم، بعضی‌ها بشدّت نگران بودند؛ امام فرمود که خود مردم غیور تبریز این را علاج میکنند، لازم نیست هیچ کس دخالت کند؛ منطق امام این بود. در سخنرانی هم امام این را بیان کردند؛(۳) گفتند تبریز احتیاج به دخالت دیگران ندارد، خود تبریز غائله را خواهد خواباند، و خواباند. شهید مدنی که آن روز بعد از شهید قاضی (رضوان الله علیهما) امامجمعهی تبریز بودند، آن روز وسط میدان بود؛ خود شهید مدنی وسط میدان بود، جوانها هم دُورش لحظه‌به‌لحظه زیاد شدند، هزاران جوان همراه او [آمدند] و توانستند بر این توطئه غلبه بکنند. این حرکت امام، این نگاه امام، این نوع رفتار امام موجب شد که یک چنین موفّقیّت بزرگی به وجود بیاید، که این یک گام بود؛ طبیعت کار امام این بود.

یک نمونه‌ی بسیار مهم از تدابیر امام در باب استمرار حرکت و تداوم حرکت انقلاب، آن تدابیری بود که در دوران دفاع مقدّس از امام مشاهده میشد و صادر میشد. از همان روز اوّلی که حمله‌ی صدّام آغاز شد به بعضی از فرودگاه‌ها و مناطق، تا روز آخر هشت سال جنگ و قبول قطعنامه، امام پی‌درپی نَفَس تازه میداد و روحیه میداد به رزمندگان، به مردم، به پشتیبانی‌کنندگان، به مسئولان کشور ؛ و در واقع امام از جنگی که بر ملّت ایران تحمیل شده بود، یک وسیله‌ای برای اقتدار ملّت به وجود آورد. خب آن روز دست ما در داخل کشور انصافاً خالی بود؛ از سلاح، از امکانات، از یک سازمان‌دهیِ منظّمِ مرتّب در مواجهه‌ی با دشمن، دستمان خالی بود؛ یعنی امکاناتمان خیلی ضعیف بود؛ اوایل انقلاب بود، مشکلات خیلی زیاد بود. در یک چنین وضعی، امام از جنگ برای یک ملّت انقلابی فاقد امکانات یک وسیلهای ساخت برای اقتدار و اعتبار ملّی و بینالمللی. جنگ را دشمنان طرّاحی کرده بودند که انقلاب را نابود کنند، امام جنگ را وسیله‌ای قرار داد برای اینکه انقلاب را تقویت کند و آن را استمرار ببخشد و این تهدید را به یک فرصت تبدیل بکند. مسئله‌ی «استمرار» در سیاستهای امام این است.

خب، باز من از تبریز مثال بزنم. بنده شهید باکری را قبل از انقلاب دیده بودم؛ یک دوست مشهدی که در دانشگاه تبریز تحصیل میکرد، مرحوم آقا مهدی باکری را آورد مشهد، من ایشان را دیدم؛ یک دانشجوی معمولی بود. امام از یک دانشجوی دانشگاه، یک شخصیّت بزرگ، یک فرمانده بزرگ، یک الگو به وجود آورد و خلق کرد؛ این کار امام بود. امثال مهدی باکری و شهید قاسم سلیمانی را امام تولید کرد، امام اینها را به وجود آورد. حرکت تداوم انقلاب این جوری است؛ جوانها را پی‌درپی به شخصیّت‌های انقلاب، به مردان انقلاب، به پیشروان انقلاب تبدیل میکند و پیش میبرد.

بنابراین، مسئله‌ی استمرار و تداوم حرکت انقلابی -که گفتیم ماجرای بیست‌ونهم بهمن پیش‌ران این استمرار انقلابی بود- یکی از مهم‌ترین مقوله‌های جذّاب زندگی امروز و فردای کشور ما است؛ این را باید همواره در نظر داشته باشیم، این را دنبال کنیم، روی این فکر کنیم، روی این کار کنیم. و این درس را البتّه همه از امام آموختند؛ این را همه‌ی ما از امام یاد گرفتیم.

خب، حالا «استمرار حرکت انقلابی» یعنی چه؟ نمونه‌هایی عرض کردیم، امّا به شکل کلّی مصادیق این استمرار حرکت چیست؟ «استمرار حرکت انقلابی» یعنی اینکه ما هدفهای انقلاب را در نظر داشته باشیم، در مدّ نظر قرار بدهیم و همه‌ی نیازهای امروز و فردا، نیازهای اکنون و آینده را که ما را به آن هدفها میرساند، در نظر بگیریم و این نیازها را به هر شکلی که میتوانیم تأمین کنیم؛ معنای این، استمرار انقلاب است؛ هدفهای انقلابی در نظر گرفته بشود. و برای رسیدن به این هدفها طبعاً نیازهایی وجود دارد که این نیازها بعضی‌اش مربوط به کوتاه‌مدّت است، مربوط به اکنون است، بعضی از این نیازها مربوط به آینده است، مربوط به فردا است که از امروز باید برای فردا آن را آماده کرد. این نیازها را در حدّ توانِ خودمان تلاش کنیم به وجود بیاوریم؛ این، حرکتِ تداومِ انقلاب و استمرارِ انقلاب را به وجود می‌آورد که حالا من نمونه‌هایی را عرض خواهم کرد. حالا «هدفهای انقلاب» که گفتیم، یعنی چه؟ یعنی پیشرفت کشور، عدالت اجتماعی در کشور، اقتدار کشور، تشکیل جامعه‌ی اسلامی در کشور و در نهایت رسیدن به تمدّن نوین اسلامی و تمدّن بزرگ اسلامی؛ هدفهای انقلاب اینها است. باید دید برای رسیدن به این هدفها، برای رسیدن به عدالت اجتماعی، برای رسیدن به پیشرفت واقعی کشور -نه پیشرفتهای پوشالی و ادّعایی؛ پیشرفتهای همه‌جانبه، مادّی و معنوی- و برای رسیدن به جامعه‌ی اسلامی که احکام اسلام به معنای واقعی در آن پیاده بشود و مردم بهره‌مند بشوند از تحقّق این احکام و در نهایت برای رسیدن به تمدّن نوین اسلامی، چه کارهایی لازم است، آن کارها را در حدّ توانمان [انجام بدهیم]؛ هر کسی در حدّ توان خودش؛ بنده یک جور، آن مسئول یک جور، آن دانشجو یک جور و امثال اینها که حالا عرض خواهیم کرد.

بنابراین، من حالا مصداقهایی را عرض میکنم. تلاش دانشمندان و پژوهشگران؛ تلاشی که دانشمندی میکند و پژوهشگری انجام میدهد، این یک حرکتی است برای تداوم انقلاب. تلاش علمای حوزه و دانشگاه، تدریس علمای حوزه و دانشگاه. فعّالیّت کارآفرین و کارگر، از صنعت و کشاورزی و خدمات و امثال اینها؛ اینها همه جزو چیزهایی است که وقتی با نگاه به هدفهای انقلاب انجام بگیرد، مصداقهای استمرار بخشیدن به انقلاب است. کوشش جوان دانش‌پژوه، چه در دانشگاه، چه در حوزه؛ فعّالان عرصه‌ی خدمات اجتماعی فعّالان میدان کمکهای مؤمنانه که موارد زیادی‌اش را در این یکی دو سه سال اخیر در قضایای مختلف، ملّت ایران به بهترین وجهی انجام دادند و شاهد بودند؛ فعّالان حوزه‌ی دفاع نظامی؛ فعّالان جهاد تبیین؛ همین چیزهایی که جناب آقای آل‌هاشم الان در سخنرانی‌شان گفتند و گزارش دادند که دارد انجام میگیرد. کارکنان خدوم حکومتی؛ در مجموعه‌ی حکومت، در سه قوّه، کارکنانی که مشغول خدمت صادقانه و مخلصانه هستند. روشنگری‌های روشنگران عرصه‌ی سیاسی؛ بسیاری از افراد هستند که در عرصه‌ی سیاسی روشنگری میکنند، حقایق را برای مردم در رسانه‌های مختلف [روشن میکنند] و امروز خوشبختانه در فضای مجازی، این کار به صورت خوبی از طریق افرادی که احساس مسئولیّت میکنند در حال انجام است، و همچنین در مطبوعات و عمدتاً در رسانه‌ی ملّی. کمک به مراکز مقاومت؛ آن کسانی که مراکز مقاومت در منطقه‌ی ما و دنیای اسلام را کمک میرسانند، اینها در حقیقت برای تداوم انقلاب و برای استمرار انقلاب دارند کار میکنند. و همین ‌طور کسانی که آماده‌ی حضور در میدانها هستند در حوادث گوناگون؛ فرض کنید قضیّه‌ی دفاع از حرم پیش می‌آید، کسانی می‌آیند وارد میدان میشوند؛ گاهی مسائل گوناگونی در داخل به‌ وجود می‌آید، مثلاً نهم دی -که البتّه در تبریز هشتم دی، یک روز زودتر از همه وارد میدان شدند- کسانی می‌آیند وارد میدان میشوند. همه‌ی این حرکتها، حرکتهای استمرار انقلابند؛ همه‌ی اینها اجزای یک حرکت عمومی هستند که ما اسم آن حرکت را میگذاریم «حرکت تداوم انقلاب و استمرار انقلا‌ب» که همه با نگاه به هدفهای بزرگ انقلاب و هدفهای بلند انقلاب انجام میگیرد.

البتّه این تلاشها دو جور هستند؛ بعضی از این تلاشها مربوط به امروزند، مسائل نقد امروزند، بعضی‌ها مسائل مربوط به آینده‌اند. نیازهای اکنون را، نیازهای نقد را، معمولاً آحاد ملّت بزودی تشخیص میدهند یا با اندک‌اشاره‌ای تشخیص میدهند و بی‌محابا وارد میدان میشوند. در دفاع مقدّس این‌ جور بود؛ یک اشاره‌ی امام بزرگوار، سیل جمعیّت را روانه میکرد به سمت میدانهای نبرد؛ در این قضایای اخیر هم همین جور بود، در قضایای دفاع از حرم هم همین جور بود. البتّه در این باب، هوشیاری ملّت ایران واقعاً خیره‌کننده است! چطور در مواقع لازم، هوشیارانه وارد میدان میشوند که مثال بارز آن، همان طور که عرض کردم، در دهه‌های گذشته مسئله‌ی حضور در جبهه بود، حضور در مقابله‌ی با ضدّانقلاب بود، همان قضیّه‌ی تبریز در سال ۵۸ یک نمونه است و از این نمونه‌ها در سایر نقاط کشور هم وجود داشت و فعّالیّتهای گوناگون [دیگر]. نهم دی یکی از این فعّالیّتها بود؛ مردم، به صورت خودجوش، خودشان آمدند وارد میدان شدند، احساس نیاز کردند و این نیاز را برآورده کردند.

فعّالیّتهای علمی مورد نیاز کشور همین‌ طور است. فرض کنید در این قضیّه‌ی کرونا، دانشمندان جوان کشور بلافاصله مشغول فعّالیّت شدند؛ خب ما از نزدیک مطّلع بودیم که چه کار دارند میکنند. به مجرّد اینکه این مسئله مطرح شد که یک واکسنی برای این باید تولید بشود، از جاهای مختلف، در بخشهای مختلف، مشغول کار شدند که حالا می‌بینید محصولش انواع واکسن‌ها در داخل کشور است که مردم استفاده کردند و کشور بی نیاز شد از اینکه دست حاجت به سمت این و آن دراز کند و دیگران منّت بگذارند چند عدد واکسن را یا بدهند یا ندهند، که نمیدادند اگر چنانچه خودمان تولید نمیکردیم. این همان نیاز نقد است که احساس میکنند نیاز کشور است، آن را تولید میکنند.

تازه‌ترینِ این قبیل کارهای نقد، حضور همین چند روز قبل است در مراسم بیست‌ودوّم بهمن. امسال بیست‌ودوّم بهمن، بیست‌ودوّم بهمنِ عجیبی بود؛ واقعاً یک حرکت خودجوش بود؛ واقعاً به معنای حقیقی کلمه حرکت خودجوشی بود که مردم انجام دادند و حقّاً تحسین‌برانگیز بود؛ حقّاً این حرکت تحسین‌برانگیز بود. با این مشکلاتی که مردم را احاطه کرده -کرونا از یک طرف، مشکلات معیشتی از یک طرف، لجن‌پراکنی‌های بیگانگان از یک طرف، کمکهای متأسّفانه بعضی از عناصر داخلی به همان لجن‌پراکنی‌ها از یک طرف- در محاصره‌ی این همه موانع و مشکلات، ملّت این راه‌پیمایی عظیم را انجام میدهد که آن کسانی که معمولاً معیار جمعیّت دستشان هست و هر سال گزارش میدهند، با دوربین و مانند اینها میتوانند با تقریب به واقع جمعیّت را حدس بزنند، به ما گزارش دادند که در همه‌ی استانهای کشور، جز دو یا سه استان، امسال جمعیّت از سال گذشته بیشتر بود؛ بعضی‌ها دو برابر سال گذشته بود، بعضی‌ها پنجاه درصد بیشتر بود، بعضی چهل درصد بیشتر بود؛ همه جا این جوری بود. این حرکتِ مردم هوشمندیِ عجیبی است؛ اینها واقعاً تحسین‌برانگیز است و این حرکت بسیار پُرمعنا است. خب اینها مربوط به نیازهای اکنون است که مردم تشخیص میدهند و خودشان وارد میدان میشوند و ابتکار میکنند.

یک چیزهایی هم هست که نیازهای آینده است؛ اینها را خیلی‌ها تشخیص میدهند و انجام میدهند، بعضی‌ها هم غفلت میکنند. مراد من از این نیازهای مربوط به آینده نیازهایی است که اگر شما امروز به فکر نیفتید و برایش کاری انجام ندهید، فردا درخواهید ماند؛ یعنی فردا گیر میکنید؛ اگر امروز به فکرش نباشید، فردا مشکل برای شما درست میشود. مثلاً تربیت دانشمند و محقّق از این قبیل است. امروز اگر ما محقّقین را تربیت نکنیم، یک حرکت علمی بزرگ و یک نهضت علمی به راه نیندازیم، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، دانشمندان برجسته‌ای که بتوانند با دنیا برابری کنند یا از خطوط مقدّم علم دنیا جلو بزنند دیگر نخواهیم داشت. امروز این کار -تربیت محقّقین و دانشمندان- یک کار بلندمدّت است.

مسئله‌ی فرزندآوری و تکثیر نسل که من این همه روی آن تأکید میکنم، از این قبیل است. امروز اگر ما به فکر تکثیر نسل نباشیم، مسئله‌ی فرزندآوری را امروز اگر چنانچه برایش فکر نکنیم، پانزده سال دیگر، بیست سال دیگر، دیر خواهد بود؛ کشوری خواهیم شد که عنصر لازم برای حرکت پیشرفت را، یعنی جوان را، به قدر کافی در اختیار نخواهد داشت. امروز باید به فکر فردا بود.

یا همین مسئله‌ی انرژی هسته‌ای که دنیا روزبه‌روز دارد به انرژی هسته‌ای وابسته‌تر میشود، ما هم دیر یا زود نیاز مبرم پیدا میکنیم به انرژی هسته‌ای صلح‌آمیز. امروز اگر چنانچه به فکر نباشیم، امروز اگر دنبال نکنیم، فردا دیر خواهد بود، دستمان خالی خواهد بود. آن وقتی که دنیا مسلّط بر تمام زوایای این مسئله باشد، آن روز برای ما حرکت کردن و پیش رفتن مشکل خواهد بود. لذا شما ملاحظه کنید ببینید جبهه‌ی دشمن روی مسئله‌ی انرژی هسته‌ای ما چه تکیه‌ی ظالمانه‌ای دارد میکند! تحریم، به خاطر انرژی هسته‌ای که میدانند هم صلح‌‌آمیز است. حالا اسم می‌آورند که [ایران] تا تولید بمب، فلان قدر فاصله دارد! اینها حرفهای مهمل و بی‌معنا است؛ خودشان میدانند که ما دنبال این قضیّه نیستیم، دنبال سلاح هسته‌ای نیستیم، ما دنبال بهره‌مندی صلح‌آمیز از [انرژی] هسته‌ای هستیم؛ این را فهمیده‌اند، تشخیص میدهند. نمیخواهند ملّت ایران به این پیشرفت بزرگ و چشمگیر علمی دست پیدا کند و فشار می‌آورند، چون ملّت فردا به این احتیاج خواهد داشت و میخواهند این حرکت استمرار پیدا نکند. اگر ما در این مسائل مربوط به آینده و مربوط به بلند‌مدّت، امروز کوتاهی کردیم، فردا مشکل خواهیم داشت. در قضایای برجام، در سال ۹۴ و ۹۵، ایرادی که بنده میگرفتم این بود که یک نکاتی باید در برجام رعایت میشد که مشکلات بعدی پیش نیاید؛ اعتراض من عمدتاً به این بود؛ من میگفتم این نکات را باید در نظر بگیرید، در تذکّرات هم آن را مکرّر [میگفتم]. خب بعضی از اینها در نظر گرفته نشد، مورد توجّه قرار نگرفت، این مشکلات بعدی پیش آمد که همه مشاهده میکنند. بنابراین، نگاه کردن به آینده و آماده شدن برای آینده مهم است.

خب، یک نکته‌ی مهم را من اینجا عرض کنم و آن، این است که در این چهار دهه‌ای که از پیروزی انقلاب گذشته، فعّالیّتهای بسیار زیادی برای استمرار انقلاب انجام گرفته، آن هم فعّالیّتهای ثمربخش؛ حالا بعضی فعّالیّتهای خودجوشِ مردمی بوده، بعضی فعّالیّتهای دولتی بوده. کارهای بزرگی در این چند دهه انجام گرفته که بعضی میخواهند این را انکار کنند، میخواهند بپوشانند. من چند روز قبل از این هم در یک صحبتی گفتم ما نباید بگذاریم مشکلات نقدی که حالا در کشور وجود دارد، گرد و غبار بنشاند روی این همه فعّالیّت مهم و بزرگی که در این سالها انجام گرفته؛(۴) اینها را نبایست ندیده گرفت.
ما پیشرفتهای زیادی داشتیم، نمونه‌های متعدّدی داشتیم؛ یک قلم، پیشرفت علم است. ما در این سالهای بعد از انقلاب، از لحاظ پیشرفت علمی، از همه‌ی دنیا جلوتر بودیم. این قضاوت من نیست، قضاوت مراکز بین‌المللی است؛ یعنی سرعت ما و شتاب پیشرفت علمی ما چندین برابرِ متوسّطِ جهان است که حالا بعضی گفته‌اند دَه برابر، بعضی گفته‌اند سیزده برابر . خب علم خیلی مهم است: اَلعِلمُ سُلطان؛(۵) علم به معنای واقعی کلمه قدرت است. این شعرِ معروفِ «توانا بود هر که دانا بود»(۶) حرف درستی است. «توانا بود هر که دانا بود»؛ دانش برای یک کشور توانایی می‌آورد، اقتدار می‌آورد. ما در بخشهای مختلف علمی پیشرفتهایی کردیم که در اوّل انقلاب تصوّرش را هم نمیکردیم. ماها خودمان در میدانهای مقدّم انقلاب حضور داشتیم؛ اصلاً باورمان نمی‌آمد که ما در قضیّه‌ی انرژی هسته‌ای، در قضیّه‌ی نانوتکنولوژی، در قضیّه‌ی بیوتکنولوژی، در قضایای گوناگون پزشکی‌های پیچیده، عملهای جرّاحی بسیار دشوار، در قضیّه‌ی ناباروری، در قضیّه‌ی سلّول‌های بنیادی و بخشهای مهمّ علمی گوناگون، بتوانیم این جور پیشرفت بکنیم که بحمدالله پیشرفت کردیم؛ جوانهای ما همّت کردند، حرکت کردند، پیشرفت کردند.

زیرساخت‌های اساسی؛ حالا یک قلم مسائل علمی بود، یک قلم زیرساخت‌های کشور است. البتّه من بنا ندارم اینها را مقایسه بکنم؛ کسانی که اهل آمار هستند مقایسه کنند، مقایسه‌اش هم اتّفاقاً جالب و شیرین است. در زمینه‌ی راه‌های امن، بزرگراه‌ها، آزاد‌راه‌ها، راه ریلی، مسئله‌ی سد، مسئله‌ی مسکن، مسئله‌ی آب و برق و گازرسانی به نقاط مختلف کشور، در این قضایا پیشرفتهایی که در این ده‌ها سال انجام گرفته پیشرفتهای شگفت‌آوری است، پیشرفتهای بسیار مهمّی است که قطعاً اگر چنانچه انقلاب نبود و حرکت انقلابی و حرکت جهادی نبود، این پیشرفتها به دست نمی‌آمد. [مثلاً] ایران شد محور خدمات سلامت و پزشکی منطقه. [قبلاً] برای کوچک‌ترین عمل جرّاحی، کسانی که میتوانستند و پولش را داشتند میرفتند خارج؛ امروز از کشورهای منطقه برای پیچیده‌ترین جرّاحی‌ها افراد می‌آیند ایران. برخی از این خدماتی که انجام گرفته و پیشرفتهایی که شده واقعاً ده‌ها برابرِ آن چیزی است که قبل از انقلاب وجود داشته و اینها خیلی مهم است؛ خب این کارها انجام گرفته، اینها خدماتی است که نبایست اینها را [ندیده گرفت].

حتّی در زمینه‌ی اقتصاد هم همین جور است. حالا خود بنده جزو کسانی هستم که در مسائل اقتصاد همیشه به خودمان انتقاد میکنم؛ در زمینه‌ی عدالت اجتماعی، در زمینه‌ی توزیع عادلانه‌ی ثروت، در زمینه‌ی نابرخورداری طبقات ضعیف و امثال اینها، بنده در گفتارهای گوناگون انتقاد دارم؛ لکن در همین مقوله‌ی اقتصاد هم قضاوت مراکز اقتصادی معروف دنیا این است که ایران در شاخصهای مهمّی از شاخصهای اقتصاد، نسبت به قبل پیشرفتهای مهمّی کرده، گامهای بزرگی را برداشته و حرکات بزرگی انجام گرفته. علاوه‌ی بر اینها، خودکفائی ما در تولید بسیاری از چیزها و اعتماد به نفْس تولیدکننده‌ی ایرانی [هم حاصل شده]  که اینها بایست منعکس بشود. البتّه رسانه‌ی ملّی در این زمینه تکلیف بزرگی دارد که اینها را منعکس بکند، [امّا] آن چنان که باید و شاید منعکس نکرده‌اند؛ باید بکنند؛ این جزو کارهای لازمی است که بر دوش رسانه‌ی ملّی است. همه‌ی فعّالانی که در این بخشها کار کرده‌اند به استمرار انقلاب کمک کرده‌اند، به تداوم انقلاب کمک کرده‌اند. و البتّه کم‌کاری داشته‌ایم، غفلت داشته‌ایم در بین این سالهای متمادی، احیاناً سوء نیّتهایی هم وجود داشته، از این چیزها هم بوده است، داشته‌ایم، امّا این کارهای بزرگ هم انجام گرفته که البتّه اگر این غفلتها نبود، وضع بهتر بود.

من میخواهم عرض بکنم با همین حرکت تداوم انقلاب و استمرار انقلاب، امروز بحمدالله انقلاب، هم زنده است، هم زاینده و تولیدکننده است. اینکه شما می‌بینید جبهه‌ی استکبار این جور در مقابل انقلاب و در مقابل ملّت انقلابی ایران می‌ایستد و این جور دشمنی میکند، به خاطر این است که انقلاب زنده است. اگر انقلاب نبود، اینها داعی(۷) نداشتند این قدر خباثت و ملعنت به خرج بدهند در مقابل ملّت ایران. حالا «زنده بودن انقلاب» یعنی چه؟ یعنی دلبستگی نسلهای جدید کشور به آرمانهای انقلاب. امروز مردم دلبسته‌ی همان آرمانهایی هستند که انقلاب مطرح کرد؛ یعنی استقلال ملّی، عزّت ملّی، رفاه ملّی، عدالت اجتماعی، تحقّق جامعه‌ی اسلامی و در نهایت، همان طور که عرض کردیم، ایجاد تمدّن نوین اسلامی؛ اینها هدفهای بزرگ انقلاب است. مردم ما امروز به این هدفها دلبسته‌اند، علاقه‌مندند؛ کاری از دستشان بربیاید -هر کسی بتواند کاری انجام بدهد- واقعاً انجام میدهند؛ یعنی یک اکثریّت عظیمی از کشور این [دلبستگی] را دارند. حالا افرادی هم ممکن است گوشه‌کنار وجود داشته باشند که یک مقداری کُند باشند در حرکت یا در حرکت داخل نشوند، لکن ملّت ایران عموماً دلبسته‌ی به این آرمانها است. ملّت دلبسته است، انقلاب زنده است و دلیل زنده بودن انقلاب هم یکی همین دشمنی جبهه‌ی استکبار است که به خاطر ایستادگی نظام بر سر این هدفها است.

البتّه انسان از بعضی می‌شنود که انقلاب از هدفهای خودش دور شده؛ نه، این جور نیست. اگر کشور از هدفهای انقلاب دور شده بود، دشمنان انقلاب این ‌قدر دشمنی با نظام کشور و جمهوری اسلامی و ایران اسلامی نمیکردند؛ خود این دشمنی‌ها نشانه‌ی این است که کشور و نظام اسلامی به هدفها وفادار بوده و پایبند به این هدفها بوده. حالا انسان می‌شنود که افرادی میگویند نظام از هدفهای انقلاب دور شده؛ میخواهند نشان بدهند که به انقلاب دلبسته‌اند. من قبول ندارم این حرف را؛ من دلبستگی آنها به انقلاب را هم قبول ندارم. کسی که زندگی اشرافی را دنبال میکند و اصلاً حرکتش حرکت اشرافی است، نمیتواند شعار حمایت از پابرهنه‌ها را قبول داشته باشد. شعار انقلاب شعار حمایت از مستضعفین و حمایت از پابرهنه‌ها است؛ افرادی که دنبال زندگی اشرافی هستند و حرکتشان حرکت اشراف‌منشانه است، نمیتوانند به این شعار وفادار باشند. شعار انقلاب مقابله‌ی با استکبار است، مقابله‌ی با حرکت استکباری و قدرتهای استکباری است؛ این کسانی که دم از تسلیم در مقابل استکبار میزنند، دم از تسلیم در مقابل آمریکا میزنند، نمیتوانند به این انقلاب و به این هدفها پابند باشند؛ این حرف قابل قبولی نیست. و خدا را شکر میکنیم که به ملّت ایران منّت نهاده و این ملّت را دارای استقامت کرد که ایستادگی کردند و استقامت کردند و توانستند کشور را به اینجا برسانند و ان‌شاءالله روزبه‌روز این استقامت باید ادامه پیدا کند. نه فقط در داخل کشور، بلکه در منطقه [هم] استقامت ملّت ایران اثر گذاشت؛ امروز شما می‌بینید حرکت مقاومت در کشورهای منطقه روبه‌رشد است و ابّهت آمریکا، ابّهت استکبار در منطقه شکسته است، ملّتها جری شده‌اند، زبان ملّتها باز شده است علیه آمریکا و علیه حرکت اینها.

خب ما باید این را قدر بدانیم و این حرکتِ استمرارِ انقلاب را ادامه بدهیم. سفارش من به جوانهای عزیزمان این است که امروز ببینند دشمن در چه خطّی حرکت میکند، دشمن چه چیزی را هدف گرفته، نقطه‌ی مقابل آن را عمل کنند و حرکت کنند. با نگاه من، آن ‌طور که بنده اوضاع را مشاهده میکنم، دشمن ملّت را هدف گرفته، افکار عمومی را هدف گرفته، فکر جوانها را هدف گرفته؛ میلیاردها دلار دارند خرج میکنند، در این اتاقهای فکرشان -به اصطلاحِ خودشان اتاقهای فکر و گروه‌های اندیشه‌ورز- دارند تلاش میکنند برای اینکه ملّت ایران را و  بخصوص جوانها را از این راه برگردانند. و وسیله‌ای که آنها دنبال میکنند فعلاً دو وسیله است: یکی فشارهای اقتصادی است برای اینکه مردم را به تنگ بیاورند و از نظام اسلامی جدا کنند، یکی هم لجن‌پراکنی است؛ لجن‌پراکنی‌ها، دروغ‌پردازی‌ها، تهمت زدن‌ها، که به ارکان انقلاب تهمت میزنند، به ابعاض(۸) انقلاب تهمت میزنند، به مراکزی که در پیشرفت انقلاب تأثیر دارند تهمت میزنند. یک روز به مجلس شورای اسلامی، یک روز به شورای نگهبان، یک روز به سپاه؛ امروز نوبت سپاه است، به سپاه تهمت بزنند، لجن‌پراکنی کنند و در ضمن به شهید بزرگ و بزرگواری مثل شهید سلیمانی. اگر جرئت میکردند، از خشم مردم و عکس‌العمل مردم نمیترسیدند، به امام هم اهانت میکردند؛ منتها خب جرئت نمیکنند و میدانند که عکس‌العمل مردم تند است در مقابل این. بنابراین، این دو وسیله در اختیار دشمن است برای جدا کردن مردم از نظام؛ برای دست‌کاری کردن فکر مردم و اندیشه‌ی مردم، دشمن این دو راه را در پیش گرفته: فشار اقتصادی -که یکی از طرقش همین تحریم و مانند اینها است- یکی هم لجن‌پراکنی و دروغ‌پردازی‌های رسانه‌ای؛ یعنی دشمنیِ اقتصادی، دشمنیِ رسانه‌ای. جوانها در مقابل اینها باید بِایستند؛ ملّت ایران باید در مقابل این دو حرکت بِایستد. فشار اقتصادی را با تلاش درونی، تلاش داخلی و با خنثی کردن تحریمها و البتّه تلاش دیپلماسی -همان طور که مشغولند برادران خوب ما- [باید خنثی کرد]؛ برادران انقلابی ما در زمینه‌ی از بین بردن تحریمها و مجاب کردن طرف مقابل هم مشغول کارند که این هم خوب است، لکن کار عمده خنثی کردن تحریمها است از طریق ایجاد حرکت تولید داخلی و تحرّک اقتصادی داخلی. این دانش‌بنیان‌ها خیلی مهمّند و حقیقتاً این حرکت اقتصاد دانش‌بنیان و شرکتهای دانش‌بنیانی که تولید شدهاند، حرکت مهمّی است؛ باید این را توسعه بدهند و گسترش بدهند. این از طرفی، و خنثی کردن حرکت رسانه‌ای دشمن و لجن‌پراکنی‌های دشمن [از طرف دیگر].

امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال به ملّت ایران روز‌به‌روز توفیقاتش را، تفضّلش را، برکاتش را افزایش بدهد، ملّت ایران را ان‌شا‌ءالله موفّق کند، بتوانند قلّه‌ها را طی کنند، شهدای عزیز ما را خداوند با پیغمبر محشور کند و امام بزرگوار ما که سلسله‌جنبان این حرکت عظیم است، با پیغمبر خدا و اولیای الهی محشور بشود و اجر و ثواب بزرگ خودش را ببرد و ملّت ایران و مردم آذربایجان و مردم تبریز ان‌شاءالله مشمول الطاف پی‌در‌پی الهی باشند. امیدوارم ان‌شاءالله همه‌ی شما موفّق باشید. از برنامه‌هایی که اجرا کردید، تلاوت قرآن، این سرود بسیار خوب و بیانات جناب آقای آل‌هاشم و ذکر مصیبتی که آن برادر عزیزمان کردند، از همه‌ی اینها متشکّرم. ان‌شا‌ء‌الله خداوند همه‌ی شما را موفّق بدارد.

والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
 
 
در ابتدای این دیدار -که به علّت رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی، از طریق ارتباط تصویری با مردم حاضر در مصلّای تبریز برگزار شد- حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدمحمّدعلی آل‌هاشم (امام‌جمعه‌ی تبریز و نماینده‌ی ولیّ فقیه در استان آذربایجان شرقی) مطالبی بیان کرد.
از جمله: صحیفه‌ی امام، ج ۳، ص ۳۵۳، پیام به اهالی آذربایجان (۱۳۵۶/۱۲/۸)؛ همان، ص ۳۵۹، پیام به ملّت ایران به مناسبت اربعین شهدای تبریز (۱۳۵۷/۱/۴).
از جمله صحیفه‌ی امام، ج ۷، ص ۴۴۹؛ سخنرانی در جمع اهالی تبریز و پرسنل شهربانی (۱۳۵۸/۳/۲)
بیانات در دیدار جمعی از فرماندهان و کارکنان نیروی هوایی و پدافند هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران (۱۴۰۰/۱۱/۱۹)
شرح نهج‌البلاغه‌ی ابن ابی‌الحدید، ج ۲۰، ص ۳۱۹
فردوسی. شاهنامه؛ «توانا بود هر که دانا بود / ز دانش دل پیر برنا بود»
دلیل، انگیزه
بخشها، قسمتها
شنبه, 30 بهمن 1400 17:59

عظمت حج از منظر معصومین

حج به خاطر برخورداری از سنن و اسرار فراوانی که دارد، یکی از مهم‌ترین مظاهر اسلام است. از این روایات و احادیث فراوانی درباره اهمیت، جایگاه و ابعاد گوناگون آن از معصومین(علیهم‌السلام)  وارد شده است که در این‌جا به پاره‌ای از آن‌ها اشاره می‌کنیم:

پاداش حج‌گزار
1. شخصی به رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) عرض کرد: «من به قصد حج از شهر خارج شدم، ولی موفق به انجام آن نشدم، لیکن من مردی ثروت‌مندم، اکنون بفرمائید چه کنم تا به پاداشی مانند حج گزاران نایل شوم؟
رسول خدا(صلی‌الله علیه و آله) فرمود: به کوه ابوقبیس بنگر، اگر به اندازه این کوه طلا داشته باشی و آن را در راه خدا انفاق کنی، هرگز به پاداش حج‌گزاران دست نخواهی بافت. سپس آن حضرت فرمود: حج گذار چون مقدمات سفر خود را آماده کند چیزی برنمی‌دارد و چیزی نمی‌گذارد، مگر آن‌که خداوند ده حسنه برای او ثبت و ده سیئه از او محو می‌کند و ده درجه او را بالا می‌برد. چون بر مرکب خود سوار شود، مرکبش گامی برنمی‌دارد، مگر آن‌که خداوند باز برای او چنان کند. سپس چون به گرد کعبه طواف کند از گناهانش خارج می‌شود  و چون صفا و مروه را سعی کند و در عرفات و مشعر توقف کند و رمی جمرات انجام دهد، از گناهانش خارج می‌شود. سپس حضرت فرمود، تو کجا می‌توانی به پاداش حج دست یابی؟[1]

2. در وصایای نبی‌اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به امیرالمومنین(علیه‌السلام) آمده است: «مستطیعی که حج به جا نیاورد، کافر است».[2]

کعبه و مناسک حج در سخنان امیرالمومنین(علیه‌السلام)
1. امیرالمومنین(علیه‌السلام) فریضه حج را چنین توصیف می‌کند: «خداوند حج خانه خود را بر شما واجب کرد، خانه‌ای که آن را قبله مردم قرار داد. مردم چونان تشنه‌کامان وارد آن می‌شوند و همانند کبورتران به آن پناه می‌برند. خداوند سبحان کعبه را نشانه فروتنی آدمی در برابر بزرگی خود و اعتراف به عزت خویش قرار داد و از میان آفریدگان خود شنوایان و اطاعت کنندگانی را برگزید که دعوت او را اجابت و سخن او را تصدیق کرده و در جاهایی که انبیا ایستاده‌اند، قرار گرفتند، و خود را به فرشتگانی که به دور عرش می‌گردند شبیه ساخته‌اند. اینان سودهای فراوانی در این تجارت‌خانه عبادی می‌برند و برای رسیدن به وعده آمرزش نزد خداوند می‌شتابند. خداوند، کعبه را پرچمی برای اسلام و حرم امنی برای پناهندگان به آن قرار داد و رفتن به سوی آن و حج گزاردن و شناخت و ادای حق آن را واجب گرداند و بندگان را به زیارت آن فرا خواند».[3] 

2. همچنین آن حضرت درباره فضیلت حج فرمودند: «بهترین وسیله‌ای که سالکان برای رسیدن به خداوند متعال، بدان چنگ می‌زنند، ایمان به او و پیامبرش و جهاد در راه او .... و زیارت خانه اوست؛ همانا حج فقر را از میان برمی‌دارد و گناهان را می‌ریزد».[4]  
 
3. حضرت در لحاظات آخر عمرشان، در بخشی از وصیت خود به حسنین(علیهم‌السلام) و عموم مردم می‌فرمایند: «خدا را خدا را، درباره خانه پروردگارتان، تا زنده هستید آن را خالی نگذارید زیرا اگر کعبه ترک شود، مهلت داده نمی‌شوید.[5]   

4. امام باقر(علیه‌السلام) درباره «جامعیت و سابقه کهن حج» فرمود: «آدم هزار بار پیاده به سوی کعبه رفت که هفتصد بار آن برای انجام حج و سیصد بار نیز برای انجام عمره بود.[6]

5. امام صادق(علیه‌السلام) در پاسخ به شخصی که از مردم نقل کرد: کسی که حج واجب خود را به جا آورده، اگر در سال بعد به جای حج، صدقه دهد برای او بهتر است، فرمود: «دروغ گفتند، اگر مردم چنین کنند، خانه خدا تعطیل می‌شود، حال آن‌که خدای سبحان کعبه را برای قیام و قوام مرم قرار داده است».[7]

6. در روایتی دیگری امام رضا(علیه‌السلام) درباره آثار و برکات حج فرمود: «مردم به گزاردن حج فرمان یافته‌اند تا به مهمانی خدای(عزوجل) وارد شوند و از او طلب افزونی روزی کنند و از گناهانی که بدان آلوده شده‌اند خارج شوند».[8]

در نتیجه: همان‌طوری که در روایات، دیدیم بر انجام و مناسک حج تاکید فراوان شده است، و از نظر معصومین(علیهم‌السلام) عظمت فراوان دارد و  به  بین راحتی نمی‌شود آن را تعطیل کرد، مگر این‌که امام مسلمین و حاکم شرع تشخیص دهد که فعلا انجام آن به صلاح نیست که به صورت موقت می‌تواند آن را تعطیل کند.
..................................................................
پی‌نوشت
[1]. وسائل الشیعه ، ج 8، س 79.
[2]. همان، ج 8، ص 20.
[3]. نهج البلاغه، خطبه 1.
[4]. همان خطبه، 110.
[5]. همان، نامه 47.
[6]. وسائل الشیعه، ج 8، ص 94.
[7]. همان، ج 8، ص 14.
[8]. وسائل، ج 8، ص 8-7.

احادیث