توافق هستهای روزهای سختی را سپری میکند و برای بقا، نیاز به احیا دارد؛ اما واقعا چه کسی باید این توافق را نجات دهد؟
سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه یکشنبه شب و در چهارمین سالگرد برجام بیانیهای را صادر کردند و در آن بر لزوم اقدام «مسئولانه» برای نجات برجام و کاهش تنشها تاکید کردند.
در این بیانیه همچنین بر پایبندی سه کشور اروپایی بر توافق هستهای نیز تاکید شده است. اروپاییها در این بیانیه با ابراز «تاسف» و «نگرانی» نسبت به خروج آمریکا، از ایران خواستهاند تا اقدامات اخیر هستهای را به حالت قبل برگرداند.
اروپاییها درباره سرنوشت توافق هستهای نگران هستند اما از ایران میخواهند که این توافق را نجات دهد. این همان رویکرد اجرای یکجانبه یک توافق چند جانبه است که محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران نسبت به آن هشدار داده و گفته که چنین چیزی ممکن نیست. جالب است که اروپاییها در قبال خروج غیرقانونی و نقض توافق از سمت آمریکا فقط به ابراز «نگرانی» و «تاسف» بسنده میکنند، اما وقتی نوبت به اقدام قانونی ایران میرسد، اروپاییها پا را از ابراز نگرانی فراتر میگذارند و از ایران میخواهند که اقدامات خود را به حالت قبلی برگرداند.
همه این ماجرا در حالی است که بعد از خروج آمریکا از برجام، ایران به اروپاییها فرصت چند هفتهای داد تا تبعات خروج آمریکا از توافق هستهای را جبران کنند. هفتهها و ماهها گذشت و به یکسال رسید و اروپاییها نه تنها کاری نکردند بلکه روز به روز شلتر شدند. ایران برای اثبات حسن نیت خود، یکسال صبر کرد که بعدا این سیاست «صبر استراتژیک» نام گرفت. هر چند که این سیاست توانست شکاف مواضع بین آمریکا و اروپا را در قبال برجام حفظ کند، اما همزمان باعث سوءتفاهمی در میان اروپاییها شد؛ سوء تفاهمی که اروپاییها را به این تصور واداشت که ایران تحت هر شرایطی که باشد و حتی از آسمان سنگ هم ببارد، در این توافق باقی خواهد ماند. این ادراک منجر میشد که اروپاییها فقط در مقام لفظ از توافق حمایت کنند، اما در عمل برای حفظ برجام از جیب خود هزینهای را پرداخت نکنند و صورتحساب خود را مهمان ایران باشند.
پس از پایان یکسال صبر تهران، ایران تصمیم به کاهش نسبی تعهدات هستهای گرفت. اقدامی که عدهای آن را واکنش حداقلی ایران به انفعال حداکثری اروپاییها در کنار فشار حداکثری آمریکاییها تلقی کردند. تحولات اخیر در کنار افزایش تنشها در منطقه باعث شد که اروپاییها و برخی کشورهای دیگر به تکاپو بیفتند. آمریکاییها نخست وزیر ژاپن را برای میانجیگری به تهران فرستادند. منابع خارجی میگفتند که نخست وزیر ژاپن با خود چند پیشنهاد را به ایران میآورد. اما جالب است که آمریکاییها در آستانه سفر نخست وزیر ژاپن به تهران، علیه ایران تحریمهایی را اعمال کردند و پیشنهادات خود را پس گرفتند. چند روز بعد نشست گروه 20 در اوزاکای ژاپن برگزار شد و امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه سعی کرد در دیدار با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا تلاش کند تا با هدف کاهش تنشها به میدان مذاکرات وارد شود.
اروپاییها در طول بیش از 14 ماه از خروج آمریکا از برجام، اقدامی را انجام ندادهاند. نهایتا پس از حدود 8 ماه اروپاییها ایده «اسپیوی» را مطرح کردند که ماهها بعد قرار شد مکانیزم مالی اینستکس بخشی از آن باشد و تبادلات مالی بین ایران و اروپا را تسهیل کند. چند ماه هم گذشت تا اینکه این ایده اجرایی شود. کمیسیون مشترک برجام 28 ژوئن در وین برگزار شد و اتحادیه اروپایی اعلام کرد که اینستکس عملیاتی شده است. اما تا بحال هیچ تراکنشی به طور کامل انجام نشده است. فدریکا موگرینی، مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا روز گذشته گفت که انجام این تراکنش زمانبر است. به فرض عملیاتی شدن، این ساز و کار فعلا بنا ندارد تا چتر حمایتی مقابل تحریمهای آمریکا ایجاد کند.
جالب است که اروپاییها در اشاره به اقدامات خود برای زنده نگه داشتن برجام به «نهایت سعی» خود اشاره کردهاند. حتی خودشان میدانند که اقدام ملموسی انجام ندادهاند که به آن در بیانیه خود اشاره کنند؛ و صرفا به تلاش و حمایت خود اشاره میکنند. در این بیانیه نام و نشانی از اینستکس نیست.
اینکه اروپاییها اقداماتشان برای نجات برجام از سطح «تلاش» فراتر نرفته و اینکه آنها برای حفظ این توافق دست به دامن حضور آمریکا در مذاکراتی احتمالی شدهاند، به خوبی نشان میدهد که اروپاییها خود را ناتوان میدانند و در نهایت نقشی که میتوانند ایفا کنند این است که یک هماهنگی مقدماتی برای مذاکراتی بین ایران و آمریکا فراهم کنند. امانوئل ماکرون، رئیس جمهور فرانسه روز گذشته اعلام کرد که در این زمینه طی روزهای آتی با روسای جمهور ایران، روسیه و آمریکا گفتگو خواهد کرد.
تقلای اروپا برای مذاکراتی که یک پای آن ایران باشد و پای دیگر آن آمریکا، در حالی است که ترامپ در سال 2018 بدون در نظر گرفتن نظر و مواضع شرکای خود از توافق هستهای خارج شد. اروپاییها سپس مدتی را با آمریکا مشغول مذاکره شدند تا تغییراتی را در برجام ایجاد کنند یا به آن ضمائمی را اضافه کنند. اتفاقا ماکرون از جمله کسانی بود که آن روزها با ذوق زدگی از پیشنهاد چهارستونی خود درباره توافق هستهای ایران پرده برداشت. اما آمریکا باز در دقیقه نود دست اروپاییها را در حنا گذاشت و زیر میز توافق درونی با اروپاییها زد. هر چند که مشخص نبود که آیا ایران با آن پیشنهادات موافقت کند یا نه. اما این موضوع از آن جهت حائز اهمیت بود که ترامپ علاوه بر دبه کردن در توافق با ایران، در گفتگوهای خودمانی با دوستان آمریکا نیز خلف وعده کرد. البته انفعال اروپاییها سرنخ خوبی را به ترامپ داده است که آنها بدون آمریکا قادر به اقدام مستقل نیستند.
پس از این همه کش و قوس و بازی زیگزاگی آمریکا با اروپا، مقامات بروکسل و سه کشور اروپایی از ایران میخواهند توافق هستهای را نجات دهد. این گزاره چند سوال را مطرح میکند. چه کسی و چه چیزی کار برجام را به اینجا رساند؟ ریشه تنش چیست و چه کسی باید توافق هستهای را نجات دهد؟ ظاهرا اروپاییها فراموش کردهاند که دشواری امروز حاصل عملکرد کسی است که ناز او را برای مذاکره میکشند. یا شاید از نگاه اروپاییها دشواری وجود ندارد که از ایران میخواهند به تعهدات هستهای کاملا پایبند باشد. البته تبعات خروج آمریکا و تحریمهای پیرو آن، خسارت اصلی را به منافع ایران وارد کرده است.
ایران در این مدت به استقبال شرایط بحرانی نرفت و حتی فرجه یکساله به طرف مقابل داد تا توافق نجات پیدا کند. اقدامات فعلی هم هنوز در راستای حفظ توافق است. البته این درسی است که آمریکاییها و اروپاییها به ایران دادند که زبان قابل تعامل و فهم آنها، زبان فشار است. موضع ایران از زمان خروج آمریکا و عدم پایبندی اروپاییها به مفاد توافق، موضعی واحد و ثابت بوده است؛ و آن بازگشت طرفهای مقابل به تعهدات خود در توافق بوده است. اما این اروپاییها بودهاند که با وعده و وعید دنبال خرید زمان بودهاند تا بدون هزینه از برجام سواری بگیرند. الان هم حفظ این توافق بستگی به این دارد که خود اروپاییها سهم خود در نگهداری برجام را بپردازند.