امام خمینی؛ طلایه‌دار جهاد تبیین

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
امام خمینی؛ طلایه‌دار جهاد تبیین

ماهیت جهاد تبیین، ماهیتی است دفاعی و نرم، که جهادگر عرصه تبیین، با استناد به استدلال و براهین یقینی به دنبال خنثی نمودن افکار و اندیشه‌های غیر حقیقی دشمن است.

از آن‌جایی که اغلب مردم در جنگ نرم، به سختی متوجه نقشه‌های دشمن می‌شوند؛ از این رو جهادگر تبیین در این میدان وارد شده و با بیان حقایق و پرده‌برداری از فتنه‌های دشمن، عرصه را بر او تنگ و جامعه را به سوی کشف حقیقت هدایت می‌کند.

بدون تردید اگر این عرصه خالی بماند و حوادث تاریخ و مبانی انقلاب آن‌چنان که هست برای مردم بیان نشود، دشمن از این جنگ نرم استفاده نموده و مردم را از نظر فکری مجروح و آنها را به افسران جنگ نرم خود علیه انقلاب و اسلام تبدیل می کند.

بدون تردید امروزه دشمن، نسبت به هر زمان دیگری، برای نابودی مبانی اسلام و انقلاب، قوی‌تر و فعال‌تر شده و با کمک ابزارهای رسانه‌ای به دنبال جهت‌دهی افکار عمومی و غیر واقع جلوه دادن حوادث اسلام و انقلاب است.

از این رو آگاهی و تبیین مبانی اصیل اسلام و انقلاب با کمک ابزارهای فکری، عقلانی، فلسفی، مذهبی و هنری بر هر فرد انقلابی و مذهبی در زمان کنونی لازم و ضروری است. در عرصه جهاد تبیین، امام (ره) را باید یکی از طلایه‌داران بزرگ روشنگری در مقابل دشمنان اسلام و استکبار جهانی دانست.

جهاد تبیین در اندیشه امام (ره)
از مطالعه آثار امام به خوبی استفاده می‌شود که امام آغازگر یک جهاد تبیین در زمینه های مختلف سیاسی، فرهنگی و اجتماعی بوده است که تا آن روز یا مطرح نبوده و یا بسیار کم بیان می‌شد.

امام برای رهایی جامعه از سیطره استکبار جهانی، با آغاز انقلابی فکری در میدانِ نرم، افکار عمومی جامعه را برای حضور در میادین سخت آماده می‌کرد.

از این رو به تبیین برخی از مسائل زیربنایی حکومت دینی پرداخت و مسائلی چون استقلالیت، جمهوریت، آزادی سیاسی، مردم سالاری دینی، ولایت فقیه، حکومت دینی، معنویت، جامعیت دین و ارتباط ناگسستنی بین دین و سیاست، قانون‌گذاری و تبعیت از آن، عدالت اجتماعی، دفاع از محرومان و مستضعفان عالم و ... را مورد تبیین و روشنگری قرار داد.

امام خمینی (ره) در دورانی پرچم عزت خواهی و استقلال کشور را بالا گرفت که نظام ایرانی تحت سلطه دو قدرت بلوک شرق و غرب قرار داشته و هیچ استقلالی از خود نداشت.

در این دوران، امام با تبیین مبانی اسلامی و حکومت دینی تلاش کرد تا در مقابل این دو بلوک قدرتمند، ایدئولوژی استقلالیت، جمهوریت و آزادی را برای مردم کشور خود تبیین نموده[1] و افکار جامعه را به سوی شکل گیری یک فرهنگ همگانی هدایت کند.

فرهنگی که می‌توانست جامعه را از طوق سلطنت پهلوی که برده استکبار جهانی بود، برهاند. همین تبیین و روشنگری‌ها سبب شد تا مردم، اندیشه امام را یاری نموده و با حضور به موقع خود در میدان مبارزه سخت و با تقدیم خون خود، این نهال استقلالیت و آزادی را به بار بنشانند و شعار استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی را در جای جای نظام ایرانی طنین انداز کرده و آن را به یکی از مبانی اصیل و زیربنایی انقلاب اسلامی در مقابل مستکبران جهانی قرار دهد.  

امام در کنار تبیین فرهنگ استقلالیت و آزادی، از بیان جایگاه معنویت و نقش آن در این فرهنگ سازی اسلامی چشم پوشی نکرد[2] و با تبیین این جایگاه، روحی جدید در کالبد نظام ایرانی و جهان بی‌روح دمید و تحولی بزرگ را در عرصه بین المللی ایجاد کرد.

تکیه بر فاکتور معنویت بدون خداشناسی و معرفت قلبی به ذات الهی میسر نبود، از این‌رو امام (ره) با هدایت جامعه و حرکت آن به سوی خداشناسی، توانست افکار جامعه را برای ایستادگی در مقابل افکار شیطانی و نقشه های دشمن آماده کند.

بدون تردید این حرکت جامعه به سوی خداشناسی، بالاترین جهاد تبیین در اندیشه امام بود؛ چرا که محور همه امور، خداشناسی است و از این درگاه بود که روح استقلالیت و آزادی در اندیشه مردم ایجاد شد و در نهایت جامعه‌ی مرده به جامعه‌ای زنده، جوشان و خروشان در مقابل استکباری که استخوان‌هایش زیر چکمه‌های آن خرد می‌شد، تبدیل شد.

تبیین پیوند ناگسستنی بین دین و سیاست، دیگر ایدوئولوژی فکری امام بود که در عرصه جنگ نرم، عرضه شد[4] و جامعه را در مقابل اندیشه فکری دشمن که بر طبل جدایی بین دین و سیاست می‌زد، آگاه نمود.

این تفکر سال‌ها در بین حکومت های فاسد وجود داشت و ثمره آن مردگی جامعه و فسادهای کلان حکومتی و حاکمیتی بود؛ چرا که این سیاست سبب می شد تا تمام قوانین یک جامعه بدون دخالت دین پی‌ریزی شود.

این اندیشه هم فسادزا بود و هم جامعه را نسبت به حکومت بی مسئولیت می کرد. تبیین امام در این عرصه نیز مهر باطلی بود بر این ایدئولوژی فکری که قرن‌ها در دولت‌ها وجود داشت و امام با تکیه بر اندیشه نبوی و علوی علاوه بر آگاهی دادن مردم و آماده نمودن افکار آنان با این اندیشه، اسباب آن را برای شکل گیری چنین تفکری در بدنه حاکمیت اسلامی ایجاد نمود.

پی‌نوشت:
1. صحیفه امام، ج 3، ص 322.
2. محمد نصیری، نقش معنویت در پیروزی انقلاب اسلامی از دیدگاه امام خمینی (ره )، مجله حصون، تابستان 1387، شماره 16.
3. صحیفه امام، ج 8، ص 520.
4. رضا رفیق دوست، پیوند دین و سیاست از دیدگاه امام خمینی (ره)، پژوهشنامه قرآن و حديث،تابستان 1390، شماره 8.

خوانده شده 610 مرتبه