«وحدت اسلامی» و اتحاد بین مسلمین از جمله اصلیترین و بنیادی ترین موضوعات در اندیشه سیاسی و فرهنگی رهبر معظم انقلاب اسلامی است. اهمیت این موضوع نزد آیت الله خامنه ای تا آنجاست كه ایشان وحدت اسلامی را به عنوان «مسألهای استراتژیك» و نه تاكتیكی معرفی نموده و همواره علما، روشنفكران، برجستگان سیاسی و آحاد امت اسلامی را به وحدت ذیل دستورات و آموزههای قرآن كریم و ارادت و محبت به پیامبر اسلام حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلّم) دعوت كردهاند.
در اندیشهی مقام معظم رهبری اتحاد مسلمانان و پرهیز آنان از اختلاف و تفرقه، زمینهای مساعد برای «ایستادگی جمعی در برابر زورگوییهای نظام سلطه» و «دفاع از منافع و حقوق ضایعشدهی جهان اسلام» به شمار میآید.
آنچه در ادامه میآید گزیدهای از بیانات رهبر انقلاب اسلامی دربارهی وحدت اسلامی است كه موارد ذيل در آن مورد توجه و بازخوانی قرار گرفته است:
الف - معنا، اهمیت و ضرورت وحدت اسلامی
ب - خطرات و موانع پیشروی وحدت اسلامی
ج - پیشنهادات و راهكارهایی برای تحقق وحدت اسلامی
********************************
الف - معنا، اهمیت و ضرورت وحدت اسلامی
وحدت به معنای تمسك "جمعی" به حبلاللَّه است
قرآن مىفرماید: «واعتصموا بحبل اللَّه جمیعاً ولاتفرّقوا». اعتصام به حبلاللَّه براى هر مسلمان یك وظیفه است؛ اما قرآن اكتفا نمىكند به اینكه ما را به اعتصام به حبلاللَّه امر كند، بلكه به ما مىگوید كه اعتصام به حبلاللَّه را در هیئت اجتماع انجام بدهید؛ «جمیعاً»؛ همه با هم اعتصام كنید. و این اجتماع و این اتحاد، یك واجب دیگر است.
بنابراین، علاوه بر اینكه مسلمان باید معتصم به حبلاللَّه باشد، باید این اعتصام را به همراه دیگرِ مسلمانها و همدست با آنها انجام دهد. ما این اعتصام را درست بشناسیم و آن را انجام دهیم. آیهى شریفهى قرآن مىفرماید: «فمن یكفر بالطاغوت و یؤمن باللَّه فقداستمسك بالعروة الوثقى». این، اعتصام به حبلاللَّه را براى ما معنا مىكند. تمسك به حبلاللَّه چگونه است؟ با ایمان باللَّه و كفر به طاغوت. امروز طاغوت اعظم در دنيا، رژيم ايالات متحده امريكاست.[1]
اتحاد مسلمین به معنای انصراف از عقاید خاص نیست
مراد ما از وحدت اسلامى، یكى شدن عقاید و مذاهب اسلامى نیست. میدان برخورد مذاهب و عقاید اسلامى و عقاید كلامى و عقاید فقهى - هر فرقهاى عقاید خودش را دارد و خواهد داشت - میدان علمى است؛ میدان بحث فقهى است؛ میدان بحث كلامى است و اختلاف عقاید فقهى و كلامى مىتواند هیچ تأثیرى در میدان واقعیت زندگى و در میدان سیاست نداشته باشد. مراد ما از وحدت دنیاى اسلام، عدم تنازع است: «ولاتنازعوا فتفشلوا». تنازع نباشد، اختلاف نباشد.[2]
اتحاد مسلمين، به معناى انصراف مسلمين و فِرَق گوناگون از عقايد خاص كلامى و فقهى خودشان نيست؛ بلكه اتحاد مسلمين به دو معناى ديگر است كه هر دوى آن بايد تأمين بشود: اول اين كه فِرَق گوناگون اسلامى (فِرَق سنى و فِرَق شيعه) - كه هر كدام فِرَق مختلف كلامى و فقهى دارند - حقيقتاً در مقابله با دشمنان اسلام، همدلى و همدستى و همكارى و همفكرى كنند. دوم اين كه فِرَق گوناگون مسلمين سعى كنند خودشان را به يكديگر نزديك كنند و تفاهم ايجاد نمايند و مذاهب فقهى را باهم مقايسه و منطبق كنند. بسيارى از فتاواى فقها و علما هست كه اگر مورد بحث فقهىِ عالمانه قرار بگيرد، ممكن است با مختصر تغييرى، فتاواى دو مذهب به هم نزديك شود.[3]
وحدت یعنی ایستادگی متحدانه در برابر دشمن مشترك
امروز منطقه جغرافيايى مسلمانان، مهمترين مناطق عالم است. كشورهاى آنها از لحاظ طبيعى، جزو ثروتمندترين كشورهاى عالم است. امروز دروازه آسيا به اروپا، دروازه اروپا به آسيا و آفريقا، آفريقا به اروپا و آسيا، متعلّق به مسلمانان است. اين منطقه سوقالجيشى و سرزمينهاى بابركتى كه در اختيار مسلمانان است، امروز حامل و حاوى امكاناتى چون نفت و گاز و امثال اينهاست كه بشر براى تمدّن خود، به صورت روزمرّه به آن احتياج دارد. يك ميليارد و چند صد ميليون نفر مسلمان هستند؛ يعنى بيش از يك پنجمِ مردم دنيا. اين همه جمعيت، در چنين منطقهاى؛ آن هم با برافراشته شدن پرچم اسلام در قلب اين منطقه - يعنى در ايران اسلامى كه امروز قلب و مركز اصلىِ دنياى اسلام است - چرا بايد از اين استفاده نشود؟ اين، يك امكان بزرگ در اختيار مسلمانان است.
وقتِ آن رسيده است كه دنياى اسلام به خود آيد و اسلام را به عنوان صراط المستقيم الهى و راه نجات انتخاب كند و در آن، با استحكام قدم بردارد. وقت آن رسيده است كه دنياى اسلام، اتّحاد خود را حفظ كند و در مقابل دشمن مشتركى كه همه گروههاى اسلامى، آسيب آن دشمن را ديدهاند - يعنى استكبار و صهيونيسم - به طور متّحد بايستد، شعارهاى واحدى بدهد، تبليغ واحدى بكند و راه واحدى را بپيمايد. انشاءاللَّه مورد تأييد پروردگار و مورد حمايت قوانين و سنن الهى هم خواهد بود و پيش خواهد رفت.[4]
وحدت مسلمین؛ مسأله استراتژیك
هدف از اين كار آن است كه با شعار وحدت مسلمين، كه شعار درست و ضرورىيى هم است و من از قديم اين اعتقاد و تفكر را داشتم و دارم و آن را يك مسألهى استراتژيك مىدانم - يك مسألهى تاكتيكى و مصلحتى هم نيست كه حالا بگوييم مصلحت ما ايجاب مىكند كه با مسلمين غير شيعه ارتباطات داشته باشيم - مسلمانان، بتدريج اين اختلافات مذهبى و طايفهيى را كم كنند و از بين ببرند؛ چون در خدمت دشمنان است.
ما با اين انگيزهى صحيح، مسألهى وحدت مسلمين را در جمهورى اسلامى، يك مسألهى اساسى قرار دادهايم. امام بارها فرمودند، ارگان هاى مختلف جمهورى اسلامى نيز بر اين اساس برنامهريزى و طراحى و تلاش كردند و ماها هم سخنرانى كرديم.[5]
********************************
ب - خطرات و موانع پیشروی وحدت اسلامی
كجفهمی و بیاطلاعی؛ مانع اتحاد
انسجام اسلامى در يك وجه، خود ناظر به همهى دنياى اسلامى است بايد با هم منسجم باشند؛ بايد به يكديگر كمك كنند؛ هم دولت هاى اسلامى، هم ملت هاى اسلامى. و دولت هاى اسلامى در استفادهى از ظرفيت ملت هاى اسلامى براى ايجاد اين وحدت بزرگ، مىتوانند سهم و نقش داشته باشند.
چيزهايى مانع از اتحاد مىشود. عمدهى آنها بعضاً كجفهمىها و بىاطلاعىهاست؛ از حال هم خبر نداريم؛ دربارهى هم توهمات مىكنيم؛ دربارهى عقايد هم، دربارهى تفكرات يكديگر دچار اشتباه مىشويم؛ شيعه دربارهى سنى، سنى دربارهى شيعه؛ فلان ملت مسلمان دربارهى آن ملت ديگر، دربارهى همسايهاش؛ سوء تفاهمها، كه دشمنان هم بشدت بر اين سوءتفاهمها دامن مىزنند. افرادى هم متأسفانه بر اثر همين سوء فهم، سوء تحليل، نديدن نقشهى كلى دشمن، بازيچهى اين بازى دشمن قرار مىگيرند و دشمن از آنها استفاده مىكند. گاهى يك انگيزهى خيلى كوچك، انسانى را وادار مىكند حرفى بزند، موضعى بگيرد، كارى بكند كه دشمن در نقشهى كلى خود از آن حرف استفاده مىكند و شكاف را بين برادران زياد مىكند.[6]
عوامانه شدن اختلافات مذهبی؛ عامل درگیری و خشونت بین مسلمانان
اختلاف بين طرفداران دو عقيده بر اثر تعصبات، يك امرى است كه هست و طبيعى است، و مخصوص شيعه و سنى هم نيست. بين فِرَق شيعه، خودشان؛ بين فِرَق سنى، خودشان؛ در طول زمان از اين اختلافات وجود داشته است. تاريخ را نگاه كنيد، مىبينيد هم بين فرق فقهى و اصولى اهل تسنن - مثل اشاعره و معتزله، مثل حنابله و احناف و شافعيه و اينها - هم بين فرق مختلف شيعه، بين خودشان، اختلافاتى وجود داشته است. اين اختلافات وقتى به سطوح پايين - مردم عامى - مىرسد، به جاهاى تند و خطرناكى هم مىرسد؛ دست به گريبان مىشوند.
علما مىنشينند با هم حرف مىزنند و بحث مىكنند؛ ليكن وقتى نوبت به كسانى رسيد كه سلاح علمى ندارند، از سلاح احساسات و مشت و سلاح مادى استفاده مىكنند كه اين خطرناك است. در دنيا اين هميشه بوده؛ هميشه هم مؤمنين و خيرخواهان سعى مىكردند كه مانع بشوند؛ علما و زبدگان، تلاششان اين بوده است كه نگذارند سطوح غيرعلمى كارشان به درگيرى برسد؛ ليكن از يك دورهاى به اين طرف، يك عامل ديگرى هم وارد ماجرا شد و آن «استعمار» بود. نمىخواهيم بگوييم اختلاف شيعه و سنى هميشه مربوط به استعمار بوده؛ نه، احساساتِ خودشان هم دخيل بوده؛ بعضى از جهالتها، بعضى از تعصبها، بعضى از احساسات، بعضى از كجفهمي ها دخالت داشته؛ ليكن وقتى استعمار وارد شد، از اين سلاح حداكثر استفاده را كرد.[7]
********************************
ج - پیشنهادات و راهكارهایی برای تحقق وحدت اسلامی
برجستگان مبارزهى با استعمار بر وحدت تكیه كردهاند
لذا شما مىبينيد برجستگان مبارزهى با استعمار و استكبار، روى مسئلهى «وحدت امت اسلامى» تكيهى مضاعف كردهاند.
شما ببينيد سيدجمالالدين اسدآبادى (رضواناللَّهتعالىعليه) معروف به افغانى و شاگرد او شيخ محمد عبده و ديگران و ديگران، و از علماى شيعه مرحوم شرفالدين عاملى و بزرگان ديگرى، چه تلاشى كردند براى اينكه در مقابلهى با استعمار نگذارند اين وسيلهى راحتِ در دست استعمار، به يك حربهى عليه دنياى اسلام تبديل شود. امام بزرگوار ما از اول بر قضيهى وحدت اسلامى اصرار مىكرد. [8]
وجود نبىّ مكرّم اسلام(ص)؛ بزرگترین مایه وحدت اسلامی
وجود نبىّ مكرّم اسلام(صلّىاللَّهعليهوالهوسلّم)، بزرگترين مايهى وحدت در همهى ادوار اسلامى بوده است و امروز هم مىتواند باشد؛ چون اعتقاد آحاد مسلمانان به آن وجود اقدسِ بزرگوار، با عاطفه و عشق توأم است و لذا آن بزرگوار، مركز و محور عواطف و عقايد همهى مسلمان هاست و همين محوريت، يكى از موجبات انس دل هاى مسلمين و نزديكى فِرَق اسلامى با يكديگر به حساب مىآيد.
توصيهى ما به همهى مسلمانان عالم اين است كه روى ابعاد شخصيت پيامبر و زندگى و سيره و اخلاق آن حضرت و تعاليمى كه از آن بزرگوار مأثور و منصوص است، كار زيادى بشود.[9]
مساله غدیر؛ یكی از محورهای وحدت اسلامی
مسأله غدير هم مىتواند مايه وحدت باشد؛ همچنان كه مرحوم آيةاللَّه شهيد مطهرى مقالهاى با عنوان «الغدير و وحدت اسلامى» دارد. او كتاب الغدير را - كه درباره مسائل مربوط به غدير است - يكى از محورهاى وحدت اسلامى مىداند كه درست هم هست. ممكن است به نظر عجيب بيايد، اما واقعيت مطلب همين است.
خودِ مسأله غدير، غير از جنبهاى كه شيعه آن را به عنوان اعتقاد قبول كرده است - يعنى حكومت منصوب اميرالمؤمنين عليهالصّلاةوالسّلام از طرف پيامبر كه در حديث غدير آشكار است - اصل مسأله ولايت هم مطرح شده است. اين ديگر شيعه و سنّى ندارد. اگر امروز مسلمانان جهان و ملتهاى كشورهاى اسلامى، شعار ولايت اسلامى سر دهند، بسيارى از راه هاى نرفته و گرههاى ناگشوده امت اسلامى باز خواهد شد و مشكلات كشورهاى اسلامى به حل نزديك خواهد گشت.[10]
ارشاد گروهای تكفیری و آگاهسازی مردم؛ وظیفهی علما
ما بايستى مردم خودمان را هشيار و بيدار كنيم و خودمان مراقب باشيم. آن كسانى كه بدون فهم، فهم حقيقت، بدون تقوا، جمعيت عظيمى از مسلمانان را از دين خارج مىدانند، خارج مىكنند، تكفير مىكنند اين گروههاى تكفيرىِ نادان - حقيقتاً مناسبترين صفت براى اينها نادانى است، اگرچه در آنها خباثت هم هست، اما جهالت مهمترين خصوصيت اينهاست.
اينها را بايستى ما تا آنجايى كه مىتوانيم، ارشاد كنيم؛ مردم را از اينها بترسانيم كه مردمِ ما «و لتصغى اليه افئدة الذين لايؤمنون بالأخرة و ليرضوه و ليقترفوا ما هم مقترفون» بعضىها به خاطر ضعف ايمان، به خاطر ضعف معرفت، مجذوب اين حرف هاى دشمنان مىشوند. ما بايد مراقبت كنيم. وظيفهى علما، وظيفهى سنگينى است. امروز وحدت دنياى اسلام، يك هدف اعلاست كه اگر اين وحدت حاصل شد، آن وقت دنياى اسلام حقيقتاً مىتواند به عزت كامل و عمل به احكام اسلامى دست پيدا كند؛ مىتواند اين كار را هم بكند. هم دولت ها بايد كمك كنند، هم ملتها بايد كمك كنند.[11]
منشور وحدت اسلامی را تهیه كنید
علاج اصلى، داروى اصلى براى امروزِ دنياى اسلام، داروى «اتحاد» است؛ بايد با هم متحد بشوند. علما و روشنفكران اسلام بنشينند و منشور وحدت اسلامى را تنظيم كنند؛ منشورى تهيه كنند تا فلان آدم كجفهمِ متعصبِ وابستهى به اين، يا فلان، يا آن فرقهى اسلامى، نتواند آزادانه جماعت كثيرى از مسلمانان را متهم به خروج از اسلام كند؛ تكفير كند. تهيهى منشور جزو كارهايى است كه تاريخ، امروز از روشنفكران اسلامى و علماى اسلامى مطالبه مىكند. اگر شما اين كار را نكنيد، نسلهاى بعد از شما مؤاخذه خواهند كرد.
مىبينيد دشمنىِ دشمنان را ! مىبينيد تلاش آنها را براى نابود كردن هويت اسلامى و ايجاد اختلاف بين امت اسلامى! بنشينيد علاج كنيد؛ اصول را بر فروع ترجيح بدهيد. در فروع ممكن است افراد يك مذهب هم با همديگر اتحاد نظر نداشته باشند؛ مانعى ندارد. مشتركات بزرگى وجود دارد؛ گرد اين محور - محور مشتركات - همه مجتمع شوند. مواظب توطئهى دشمن باشند؛ مواظب بازى دشمن باشند. خواص، بين خودشان بحث هاى مذهبى را بكنند، اما به مردم نكشانند؛ دلها را نسبت به يكديگر چركين نكنند؛ دشمنىها را زياد نكنند؛ چه بين فرقههاى اسلامى، چه بين ملت هاى اسلامى، چه بين گروه هاى اسلامى در يك ملت.[12]
نظرات فِرَق مختلف اسلامی را در مجموعهای واحد جمع كنید
علماى اسلامى بايد كوشش كنند.
فقها و متكلمين و فلاسفهى اسلامى بنشينند آراء را با يكديگر تطبيق كنند و آنها را در مجموعههايى جمع نمايند تا نظرات فِرَق مختلف اسلامى در مجموعهى واحد و با نگاه مساعد به يكديگر، در اختيار همهى مسلمين قرار بگيرد. اين، از جمله كارهاى بسيار لازم و ضرورى است.[13]
________________________________________
پي نوشت :
[1] - بیانات در دیدار شركت كنندگان در همایش كنفرانس وحدت اسلامى 1385/05/30
[2] - بیانات در دیدار شركت كنندگان در همایش كنفرانس وحدت اسلامى 1385/05/30
[3] - بیانات در ديدار ميهمانان شركتكننده در كنفرانس وحدت اسلامى 1368/07/24
[4] - بيانات در ديدار مهمانان كنفرانس وحدت اسلامى 1376/05/01
[5] - بيانات در ديدار اعضاى ستاد برگزارى كنفرانس جهانى اهلبيت(ع) 1369/01/26
[6] - بيانات در ديدار كارگزاران نظام 1386/01/17
[7] - بيانات در ديدار شركتكنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع 1385/10/25
[8]- بيانات در ديدار شركتكنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع 1385/10/25
[9]- بیانات در ديدار ميهمانان شركتكننده در كنفرانس وحدت اسلامى 1368/07/24
[10]- بيانات در اجتماع بزرگ زائران و مجاوران حضرت رضا(ع) 1379/01/06
[11]- بيانات در ديدار شركتكنندگان در هماندیشی علمای اهل تسنن و تشیع 1385/10/25
[12]- بيانات در ديدار كارگزاران نظام 1386/01/17
[13]- بیانات در ديدار ميهمانان شركتكننده در كنفرانس وحدت اسلامى 1368/07/24