یکی از فواید مهم روزهداری در قرآن کریم، رسیدن به تقوا و درنهایت رضایت و خوشنودی خداوند برشمرده شده است.«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیَامُ کَمَا کُتِبَ عَلَی الَّذِینَ مِن قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُونَ [بقره/183] ای کسانی که ایمان آوردهاید، روزه بر شما مقررشده است، همانگونه که بر کسانی که پیش از شما [بودند] مقررشده بود، باشد که پرهیزگاری کنید.»
اما در روایات آثار دیگری نیز برای روزهداری مطرحشده که شاید بتوان تقوا مقدمه ای برای رسیدن به آنهاست. پیامبر گرامی اسلام ( صلیالله علیه و اله) در شب معراج، از خداوند درباره ثمره روزه میپرسد و خداوند در جواب حبیب خویش میفرماید:«الصَّوْمُ یُورِثُ الحِکْمَةَ وَ الحِکْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْیَقِینَ؛ اثر و نتیجه روزه حکمت، و حکمت سبب معرفت، و معرفت سبب یقین است»[1]
در این حدیث قدسی سه فایده برای روزه بیانشده که هرکدام علت برای دیگری است؛ حکمت، معرفت و یقین
حکمت
هم در قرآن کریم و روایات اهلبیتعلیهمالسلام) از واژه حکمت استفادهشده و هم در علوم بشری، اما باید گفت که حکمت دو کاربرد دارد یکی کاربرد قرآنی آن است و دیگری کاربرد آن بهعنوان یک معادل عربی است برای واژه یونانی فلسفه
در کتب لغتی که اصطلاحات قرآنی را موردبررسی قرار دادهاند در خصوص کلمه « حکمت» چنین آمده «حکمت یک حالت و خصیصه درک و تشخیص است که شخص به وسیله آن میتواند حق و واقعیت را درک کند و مانع از فساد شود و کار را متقن و محکم انجام دهد، بنابراین حکمت نوعی حالت نفسانی و صفت روحی است نه شیء خارجی، بلکه شیء محکم خارجی از نتایج حکمت است.»[2]
قرآن مجید از حکمت به خیر کثیر (نیکی فراوان) یاد کرده، و می فرماید: «یُؤْتِی الْحِکْمَةَ مَنْ یَشاءُ وَ مَنْ یُؤْتَ الْحِکْمَةَ فَقَدْ أُوتِیَ خَیْراً کَثیراً [بقره/269] [خدا] به هر کس که بخواهد حکمت میبخشد، و به هر کس حکمت داده شود، به یقین، خیری فراوان دادهشده است»
در حدیثی از امام صادق (علیه السلام) می خوانیم: «اَلْحِکْمَةُ ضِیاءُ الْمَعْرِفَةِ وَ میراثُ التَّقْوی وَ ثَمَرةُ الصِّدْقِ وَ ما اَنْعَمَ اللهُ عَلَی عَبْد مِنْ عِبادِهِ نِعْمَةً اَنْعَمَ وَ اَعْظَمَ وَ اَرْفَعَ وَ اَجْزَلَ وَ ابْهی مِنَ الْحِکْمَةِ؛ حکمت روشنایی معرفت، و میراث تقوا، و میوه پر بار راستی است؛ و خداوند نعمتی پرمایه تر و بزرگ تر و برتر و فزون تر و زیباتر از حکمت به کسی نبخشیده است.»[3]
اساساً در قرآن کریم آیاتی وجود دارد که یکی از وظایف مهم پیامبران، ازجمله پیامبر اسلام (صلیالله علیه و آله) را تعلیم حکمت به مردم اعلام میکند: «خداوند بر مؤمنان منت نهاد [نعمت بزرگی بخشید] هنگامی که در میان آنها، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیات او را بر آنها بخواند، و آنها را پاک کند و کتاب و حکمت بیاموزد». [آلعمران/164]
بنابر این، خداوند به هر کس که به خداوند و تعالیم پیامبران ایمان آورده وزندگی مؤمنانه و پرهیزکارانه را در دستور کار خویش قرار داده باشد، در قبال ایمان و اعمال صالحش درهای حکمت خویش را به رویش خواهد گشود، و روزه ازجمله ی این اعمال صالح است که خداوند در قبال انجام خالصانه آن حکمت را به مؤمنین ارزانی میدارد.
معرفت و یقین
همانگونه که اشاره شد حکمت، یک حالت و خصیصه درک و تشخیص است که شخص به وسیله آن میتواند حق و واقعیت را درک کند و مانع از فساد شود، از همین دریچه است که شخص حکیم با دیده ی حقیقتبین به همهچیز مینگرد و شناخت و معرفت او نسبت به خداوند متعال افزایش مییابد.
« بر اساس این روایت، زمانی که انسان قدرت درک حقایق را در خودیافت، به معرفت و شناختهای صحیح دست مییابد. البته آنچه مهم و مدنظر ماست، معرفت خدا، صفات الهی و اموری است که محورش «الله» است. از طرف دیگر وقتی معرفت انسان قوی شد و رشد کرد، بر ایمان و یقین او افزوده میشود؛ چون یقین رهآورد معرفت و شناخت است. یقین کاملترین مرتبه ایمان است و البته خود نیز مراتبی دارد، چنانکه در روایات برخی از آن مراتب از قبيل «علمالیقین»، «عینالیقین» و «حق الیقین» ، ذکرشده است و ایمان متوقف بر معرفت و شناخت است. انسان بی جهت به چیزی ایمان نمیآورد، او تا به چیزی معرفت و شناخت نداشته باشد، نمیتواند ایمان بیاورد و طبیعی است هرقدر شناخت قویتر باشد، زمینه قوی تری برای ایمان فراهم میشود و معرفت کامل زمینه پیدایش یقین است.»[4]
ازاینرو روزه سبب میشود تا انسان با تمرین مداوم دانستههای خود از مرحله علم و شناخت خارجشده و به مرحله یقین وارد شود؛ زیرا برای انسانی که بهیقین دستیافته، حقایقی که بدان شناخت دارد حضور دارد و این شناخت در عمل او دارای نقش است.
ما به حقایقی؛ چون خدا، بهشت و جهنم علمداریم، ولی این آگاهی در عمل ما اثری نمیبخشد، گویا در هنگام عمل دانستههای خود را فراموش میکنیم. در سخن ادعا میکنیم: خدا همهجا حاضر است؛ ولی در مقام عمل فراموش میکنیم. پس به این شناخت یقین نمیگویند، بلکه یقین مرحلهای است که شناختهای انسان رشدیافته و فعال در نزد او حاضر است، این مرحله از یقین و شناخت است که بسیار نفیس و عالی است ودر روایات مورد تجلیل قرارگرفته است.
امید که در این ماه مبارک با انجام روزه حقیقی، خداوند وجود ما را سرشار از حکمت کند، تا از این رهگذر به شناخت و یقینی برسیم که خداوند را در همهجا حاضر و ناظر دیده و ترک نافرمانی او کنیم و بتوانیم بر هوای نفس پیروز و غالب شویم.
پینوشت
1. ارشاد القلوب، ج 1، ص 203
2. علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج 2، ص 163
3. بحارالانوار، جلد 1، صفحه 215، حدیث 26
4. محمدتقی مصباح یزدی، راهیان کوی دوست، ص 205، (با اندکی تلخیص)