حکمت و فضیلت حج

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
حکمت و فضیلت حج

حج، یکى از ارکان اسلام و از فروع دین بشمار مى آید و وجوب  و اهمیت آن، در آیات و روایات متعددی بیان شده است. پایگاه اطلاع رسانی در این مقاله به فضیلت های حج می پردازد:

 

تعریف حج

 

حج رکن پنجم اسلام بوده و معنی لغوی اش همانا قصد و عزم به سوی امری بزرگ و با عظمت است و در اصطلاح فقها عبارت است از قصد به سوی بیت الله الحرام در وقت معین جهت ادای مناسک حج.

 

فرضیت حج از دیدگاه قرآن

 

حج بعد از فراهم شدن شروط آن بر هر فرد مسلمان فرض عین بوده و فرضیت آن از قرآن و سنت نبوی و اجماع امت اسلامی ثابت و لازم گردیده است.

 

«وَ لِلَّهِ عَلَی النَّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ اِلَیْهِ سَبِیْلًا وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللهَ غَنِیٌّ عَنِ الْعَالَمِیْنَ» (سوره  آل عمران  آیه 97)

 

«و مردم را حجّ و زیارت آن خانه به امر خدا واجب است بر هر کسی که توانایی برای رسیدن به آنجا دارد، و هر که کافر شود (به خود زیان رسانده و) خدا از جهانیان بی‌نیاز است».

 

و این سیاق به بلیغ ترین وجهی فرضیت و لزوم حج را برای کسی که توانایی ادای آن را داشته باشد، اثبات می نماید، زیرا در دنباله آیه کریمه می فرماید: «و من کفر ...» این فرضیت و لزوم را هر چه بیشتر و تمام تر، تأکید و تثبیت می نماید چه تعبیر به کفر از عدم ادای آن ـ البته با وجود داشتن استطاعت ـ قوی ترین دلیل بر شدت فرضیت و نهایت لزوم آن است.

 

فرضیت حج در احادیث نبوی

 

علاوه بر قرآن کریم، احادیث نبوی نیز فرضیت حج را با صراحت  تمام تأیید و تأکید می نماید و از آن جمله است این حدیث پیامبر اکرم(ص) که می فرمایند:

 

بُنِیَ الْاِسْلَامُ عَلَی خَمْسٍ شَهَادَةِ اَنْ لَا اِلَهَ اِلَّا اللهُ وَ اَنَّ مُحَمَّداً رَسُوْلُ اللهِ، وَ اِقَامِ الصَّلَاةِ وَ اِیْتَاءِ الزَّکَاةِ وَ حَجِّ الْبَیْتِ وَ صِیَامِ رَمَضَانَ.

 

«اسلام بر پنج چیز بنا یافته: گواهی و اقرار بر اینکه جز خدای یگانه معبود دیگری نیست، و حضرت محمد(ص) پیامبر بر حق اوست. بر پا داشتن نماز، دادن زکات، حج بیت الله الحرام و روزه ماه مبارک رمضان».

 

فرضیت حج از دیدگاه اجماع مسلمین

 

علماء و فقهای عالم اسلام در مذاهب مختلف از صدر اسلام تا امروز به فرضیت حج بر شخصی که توانایی آن را داشته باشد، برای یک بار در عمر اجماع و اتفاق داشته و منکر فرضیت این رکن اسلامی را مرتد و خارج از دین اسلام شمرده و علاوه بر آن گفته اند کسی که مکان دیگری را به غیر از بیت الله الحرام برای خود و یا دیگران حج قرار داده و آنرا به جای کعبه مشرفه بداند نیز کافر و مرتد است.

 

شمه ای از حکمت های حج

 

اگرچه حج به عنوان یک رکن دین و یک عبادت فرض می باشد اما می توان در آن حکمتها و فواید زیادی را مشاهده کرد که از آن جمله می توان به موارد ذیل اشاره کرد: کنگره حج بهترین فرصت  برای مسلمین کل جهان در امور دینی، سیاسی، نظامی، اجتماعی، اقتصادی است. حج بهترین راه برای اتحاد و وحدت مسلمین می باشد.

 

آری برای ارتباط قلوب مسلمانان سراسر جهان و محبت شان با همدیگر، حج بهترین وسیله است. امیر، غریب، فقیر، ثروتمند، عربی، عجمی همه در یک لباس و در زمان واحد و صدایی واحد در یک مکان جمع آمده و کلیه تفاوت های اقلیمی، قومی، نژادی از میان برداشته می شود.

 

کسانی که می خواهند تبلیغ کنند و یا مطالبی را در دنیا منتشر سازند، حج بهترین فرصت برایشان می باشد. آری توسط حجاج ممالک مختلف دنیا با بهترین نحو و آسان ترین وجه، مطالب خود را به گوشه و کنار دنیا می رسانند. کسانی که خواسته باشند بهتر و بیشتر کسانی را به ضیافت بپذیرند، از میهمانان پروردگار عالم بهتر چه کسانی خواهند بود؟ می توان در مراسم حج میهمانی وسیع ترتیب داد و به میهمانان پروردگار رحمان خدمت کرد برای آشنایی بیشتر با مسلمین و اطلاع از درد و مشکلات همدیگر، کنگره حج بهترین فرصت می باشد. بهترین فرصت برای إفاده دینی، تبلیغ و تعلیم خلق الله ایام حج است. و حفاظت از سنت های صالحان  و آثار انبیاء ـ علیهم السلام ـ در حج بسیار روشن و آشکار است که روحیه انسان را قوی می سازد و نیز برای رسیدگی به مشکلات اقتصادی مسلمین از حج فرصتی بهتر وجود ندارد.

 

در مراسم حج از اطراف و اکناف عالم تمام صالحین، اقطاب و ابدال گرد می آیند که انسان های لایق و شایسته از برکات آنان بهره ها می برند. تشبه به ملائکه که مدام دور عرش طواف می کنند پیدا می شود.

 

رسول اکرم(ص) فرمودند: «مَنْ تَشَبَّهَ بِقَوْمٍ فَهُوَ مِنْهُمْ»

 

«کسی که خود را مشابه قومی کند از جمع آنان بشمار می آید»

 

لذا تشبه با ملائکه که مخلوقی معصوم و بی گناه هستند سعادت بزرگی است و لو برای چند روز که موسم حج است ارزش فراوان دارد. سفر از طرفی روشنگر اخلاق مسافر می شود و از جهتی سبب سلامتی بدن می گردد. رسول اکرم(ص) فرمود: «سَافِرُوْا تَصِحُّوْا». «سفر کنید تا سلامت باشید».

 

و حکمت های بی شماری در آن نهفته است که هر انسان عاقلی با کمی فکر و تدبّر می تواند آنها را کشف نماید.

 

سفر حج نمونه ی سفر آخرت است، همانطور که در دنیا آدم ناگزیر به وداع اهل و عیال و عزیزان و دوستان می شود، با مرگ هم تمام چیزهای دوست داشتنی و اهل و عیال باید ترک شوند و یکه و تنها راهی آخرت شوند. وقتی که غسل احرام می کند به یاد غسل میت می افتد و چون لباس احرام را به تن می کند پارچه های کفن به یادش می آید همانطور که در جده از آدرس و نشانی طواف کننده سؤال می کنند، در روز قیامت سؤال می شود که از امت کدام پیغمبر است. میدان عرفات نمونة محشر و روز قیامت است که هر کسی با نشانی و پرچم خاص تحت نظر معلم و در حال طواف می باشد، در میدان محشر نیز هر فرقه ای تحت لوای پیامبر خود مبعوث و محشور خواهد شد. اسلام می خواهد که ملل مسلمان لااقل سالی یک بار در یک جا گرد هم آمده و از نزدیک با هم آشنا شوند و از درد دل یکدیگر با خبر شوند و از مشکلات یکدیگر آگاهی یافته و در رفع آن بر پایه ی نوع دوستی و اخوت اسلامی و همکاری بکوشند و در واقع با عمل حج کنگره بزرگ اسلامی از همة ملل مسلمان تشکیل می شوند، حج وسیله ای است برای احیای سنن و معارف حضرت ابراهیم خلیل(ع) و استمرار سیره حضرت رسول اکرم(ص) و سایر پیامبران برگزیده ی خدا که در راه خدا از هر نوع جانبازی و از خودگذشتگی و تسلیم و رضا و اطاعت و فرمانبرداری دریغ نفرمودند. همچنان در جاهایی که حج برگزار می شود، آثار متبرکه ای نیز وجود دارد که تاریخ آن با زندگی حضرات انبیاء کرام و پیامبران گرامی ارتباط مستقیم دارد و مشاهده نزدیک آنها موجب تجدید یاد آن وقایع که وسیله ی نزول رحمت های الهی بر پیامبران بوده است، گردیده و بدین وسیله باعث تحریک جذبات دینی و طراوت ایمانی در قلب مؤمن خواهد بود.

 

بزرگی به یکی از مریدان خود می فرماید: به هنگام نزول به میقات، آیا نیت آن داشتی که جامه ی گناه به کنار افکنی و جامه ی طاعت بپوشی؟ به هنگام برهنه گشتن از جامه های دوخته ات، آیا نیت آن داشتی که از ریا و نفاق و ورود در شبهه دور شوی؟ به هنگام غسل کردن، آیا نیت آن داشتی که خود را از لغزش ها و گناهان شست و شو دهی؟ آیا هنگامی که نظافت کردی و احرام پوشیدی و پیمان حج بستی، نیت آن داشتی که با داروی توبه ی خالص برای خدای متعال خود را از گناه پاک کنی؟ به هنگام احرام بستن آیا نیت آن داشتی که هر آنچه را خداوند(ج) حرام کرده بر خود حرام کنی؟ به هنگام بستن پیمان حج، آیا نیت آن داشتی که هر پیمان که به شریعت موافق نبود ترک کنی؟ به هنگام رسیدن به مکه آیا نیت آن داشتی که از این سفر تنها مقصد تو، خداست؟ به هنگام سعی آیا نیت آن داشتی که از شرّ شیطان و نفس اماره به خدا پناه بری؟ و او که دانای نهان است بر این امر واقف است.

 

آنگاه فرمود: آه آن کس که با حجر الاسود مصافحه کند با خدا مصافحه کرده سپس فرمود: آنگاه که سعی نمودی، نیت آن داشتی که میان ترس و امید باشی؟ و آنگاه که موی سرت را تراشیدی، آیا نیت آن داشتی که از تمام پلیدی ها و از ظلم کردن به مخلوق پاک شوی و همچون روز ولادتت از مادر از گناهان بیرون روی؟ و آن گاه که به شکرانه حج قربانی کردی، آیا نیت آن داشتی که از برای عمل به حقیقت پارسایی گلوی طمع را ببری؟ و سنت حضرت ابراهیم(ع) را پیروی کنی که با سر بریدن فرزند و میوة دل و آرام جان خود طریقه بندگی و تقرّب به خدا را برای آیندگان پس از خود پایه گذاشت؟ به هنگام بازگشت به مکه و انجام طواف بازگشت، آیا نیت آن داشتی که با بهره گیری از رحمت خدا به اطاعت او باز گردی و به دوستی او ثابت و پای برجای بمانی و واجبات او را ادا کنی و به قرب خدا برسی؟ مرید در جواب همه سؤالات، جواب منفی می دهد.

 

آن گاه در پایان فرمود: «اِرْجِعْ فَاِنَّکَ لَمْ تَحُجَّ». «بازگرد که به حقیقت حج نکردی».

 

فضیلت حج

 

برای حج فضیلت و برکات زیادی در احادیث نبوی ذکر گردیده است که قبلاً بیان شده و در این جا یکی از این احادیث را ذکر می کنیم:

 

«مَنْ حَجَّ ِللهِ فَلَمْ یَرْفَثْ وَ لَمْ یَفْسُقْ رَجَعَ کَیَوْمٍ وَلَدَتْهُ اُمُّهُ»

 

«کسی که کعبه را برای رضای خدا زیارت نمود و جماع یا سخن لغو و معاصی از او صادر نشد، در حالی که برمی گردد که، همانند روزی که از مادر متولد شده است گناهی ندارد».

 

و شکی نیست که این حدیث بزرگترین فضیلت و عالی ترین بشارت برای قاصدین و حجاج بیت الله الحرام است ولی همان طور که در حدیث نبوی به آن اشاره رفته است این فضیلت برای کسانی است که: حَجِّشان خاص برای خدا بوده و از شروع تا ختم حج از بد زبانی و مردم آزاری دوری نموده و مرتکب افعال خلاف شریعت نشده باشد.

 

شروط حج

 

عبارت از آن دسته از اموری که اگر در شخصی باشد حج بر وی فرض می گردد و اگر یکی از  آنها تحقق نپذیرفت بر شخص ادای حج لازم نخواهد بود و این شروط عبارتند از :

 

1- مسلمان بودن

 

بر شخص کافر، چه کافر اصلی(که از اصل اسلام نیاورده است مثل یهود و نصاری) باشد و چه کافر عارضی(مرتد) حج فرض نبوده و ادای آن از آنها پذیرفته نیست. اگر غیر مسلمان مثل: یهود، نصاری، هندو، کمونیست، آتش پرست و غیره، حج کرد حَجّشان باطل و مردود است. اگر شخص کافری حج را بجا آورد و سپس رحمت خداوند شامل وی شد و مسلمان گشت اگر شروط حج در وی موجود شد حج را دوباره ادا نماید و اگر مسلمانی بعد از ادای حج مرتد شد و باز مسلمان شد و شروط حج بر وی موجود گردید لازم است که حج را دوباره بجا آورد زیرا مرتد شدنش حج گذشته اش را باطل و حبطه گردانیده است.

 

2- بالغ بودن

 

حج بر طفل نابالغ اگر چه عاقل و ممیز و ثروتمند باشد، فرض نیست.

 

طفل نابالغ اگر حج کرد حج وی برایش نفل محسوب می گردد. اما هنگامی که بالغ گردید و شرایط حج برای وی موجود گشت، باید حج فرض را دوباره ادا کند. اگر طفلی هنگام احرام بستن بالغ نشده بود اما بعد از احرام بستن بالغ گردید اگر بلوغش پیش از وقوف به عرفه بوده از همان لحظه دوباره نیت کند، حج فرض از او اداء می گردد، در غیر این صورت، حجّش نفل محسوب می شود.

 

3- عاقل بودن

 

حج بر شخص دیوانه، سفیه، ابله که خوب و بد را از هم تشخیص نمی دهد، فرض نیست. اگر شخص دیوانه حج کرد در صورتی که قابلیت و درک احرام بستن و طواف و وقوف عرفه را داشته باشد اگر چه دیگر مناسک را بطور کامل ادا نکند، حج او مقبول و صحیح است ولی اگر چنین قابلیت و درک را نداشت در ظاهر، حکم به صحت حَجَّش نمی گردد ولی از لطف خداوند مهربان دور نخواهد بود که به فضل خود حج او را قبول کند و او را مورد رحمت خود قرار دهد. اگر دیوانه حج کرد حجّش نفل ادا می شود و اگر بعداً هوشیار شد و حج بر وی فرض گردید، باید دوباره حج را ادا نماید.

 

4- آزاد بودن

 

کسی که مملوک (غلام) دیگری باشد، حج بر وی فرض نیست. اگر در زمان مملوکیت حج کرد، حجّش نفل ادا می شود و هنگامی که آزاد شد و حج بر وی فرض گردید، دوباره باید حج فرض را ادا نماید.

 

5- علم داشتن به فرضیت حج

 

اگر کسی در مکانی زندگی می کند که اسلام در آنجا منتشر نشده، اگر مسلمان شد و چیزی از احکام اسلام و فرضیت حج را نمی دانست تا زمانی که علم به فرضیت حج نداشته باشد حج بر وی فرض نیست.

 

6- توانایی ادای حج

 

حج بر کسی که توانایی آن را نداشته باشد فرض نیست. استطاعت و توانایی بر دو نوع است: نوعی از آن که بین زن و مرد مشترک است و نوعی دیگر که مختص به زن است.

 

الف) توانایی مشترک(یعنی چهار شرط مذکور همان طور که برای مرد شرط شده برای زن هم شرط است) بین زن و مرد

 

1- قدرت بر زاد و راحله که بیشتر از حاجات اصلی خود مال داشته باشد آن طور که مخارج رفت و آمد به مکه برای خودش، و مخارج کسانی که نفقه آنها بر عهده او است را در طول مدت مسافرت داشته باشد و اهل او در این مدت گرفتار تنگدستی نشوند.

 

2- سلامتی بدن.

 

3- امنیت راه .

 

4- امکان رفتن.

 

ب) توانایی خاص برای زن

 

1- داشتن محرم شرعی.

 

2- نبودن زن در عدّه ، چه عدّه طلاق باشد و یا عدّه وفات شوهر.

 

چند تذکر

 

1ـ در محرم شرط است که عاقل بالغ باشد بناءً دیوانه و طفل نابالغ محرم شرعی شمرده نمی شود.

 

2ـ زن باید به اضافه از استطاعت داشتن بر مصارف حج خود قادر بر مصارف و تکالیف سفر حج محرم خویش نیز باشد مگر آنکه محرم به رضایت خود متحمل نفقات خویش گردد.

 

3ـ اگر محرم شرعی پیدا شد شوهر حق ممانعت زن را از حج فرض ندارد ولی می تواند او را از حج نفل منع نماید.

 

4 ـ بر زنی که حج فرض گردیده است واجب نیست که جهت پیدا کردن محرم در راه حج شوهر بگیرد گر چه این کار اولی و مستحب است.

 

5 ـ زنی که حج بر وی فرض گردیده و محرم شرعی ندارد که در سفر حج او را همراهی کند از تاخیر حج تا هنگام پیدا شدن محرم گنه کار نمی گردد.

 

6 ـ زنی که حج بر وی فرض گردیده و شوهر دارد نمی تواند شوهر خود را مجبور کند تا از حیث محرمیت با او به حج برود گر چه برای شوهر مستحب است تا به این کار اقدام نماید.

 

7 ـ اگر زن بدون محرم و یا بدون اذن و اجازه شوهر و یا در ایام عده حج کرد گر چه حجش صحیح است ولی مرتکب معصیت گردیده و گنه کار است.

 

بنابراین هر مسلمانی که حج بر او فرض شد، در ادای آن تأخیر نکند و کوشش نماید که در اولین فرصت حج را به جای آورد، اگر عمداً در ادای این فریضه تأخیر کند گنه کار می شود و خوف کافر شدن نیز هست بنا بر آیه: «وَ مَنْ کَفَرَ» که به جای «مَنْ لَّمْ یَحُجَّ» آمده است و حدیث: «مَنْ مَاتَ وَ لَمْ یَحُجَّ فَلْیَمُتْ اِنْ شَاءَ یَهُوْدِیًّا اَوْ نَصْرَانِیًّا».

 

«کسی که بمیرد در حالی که حج بجا نیاورده (در صورت فرض شدن بر او) فرقی نمی کند اگر می خواهد یهودی بمیرد، بمیرد و اگر می خواهد نصرانی بمیرد، بمیرد».

خوانده شده 372 مرتبه