اهمیت حج در کلام معصومین ( علیهم السلام)

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)
اهمیت حج در کلام معصومین ( علیهم السلام)

ائمه معصومین علیهم السلام بهترین راهنمایان و راهیان هدایت هستند و با تمسک و توسل به ایشان راه هدایت را می یابیم. احادیث فراوانی درباره اهمیت جایگاه و ابعاد گوناگون آن از پیشوایان معصوم دین(ع) وارد شده که در اینجا برخی از آنها نقل می شود.
1 ـ شخصی به رسول اکرم (ص) عرض کرد: من به قصد حج از شهر خارج شدم، ولی به آن موفق نشدم، لیکن من مردی ثروتمندم. اکنون بفرمایید با ثروتم چه کنم تا به پاداشی مانند حج گزاران نائل آیم؟ رسول خدا فرمود: به کوه ابوقیس بنگر اگر به اندازه این کوه طلای سرخ داشته باشی و آن را انفاق کنی هرگز به پاداش حج گزاران، دست نخواهی یافت. سپس آن حضرت فرمود: حج گزار چون مقدمات سفر خود را آماده کند چیزی بر نمی دارد و چیزی نمی نهد مگر آنکه خداوند ده حسنه برای او ثبت و ده سیئّة‌از او محو می کند و ده درجه او را بالا می برد. پس چون بر مرکب خود سوار شود، مرکبش گامی بر نمی دارد و گامی نمی نهد مگر آنکه خداوند باز برای او چنان می کند. پس چون به گرد کعبه طواف کند از گناهانش بیرون می آید و چون بین صفا و مروه سعی کند از گناهانش به در می آید و چون در عرفات توقّف کند از گناهانش خارج می شود و چون در مشعر الحرام توقّف کند از گناهانش برون می آید و چون رمی جمره کند از گناهانش خارج می شود. اینچنین رسول خدا یکایک مواقف را بر شمرد و فرمود که اگر حج گزار در هر یک از این مواقف درنگ کند از گناهانش بیرون می آید و آنگاه فرمود: تو کجا می توانی به پاداش حج گزار، دست یابی؟[1]
شاید مراد پیامبر گرامی(ص) از این که «چون حج گزار طواف کرد از گناهانش خارج می شود و چون میان صفا و مروه سعی کند از گناهانش بیرون می آید و ...» بیان این نکته باشد که هر یک از این اعمال گوناگون در آمرزش گناهی خاص موثر است؛ زیرا هر یک از این اعمال برای آمرزش گناهی خاص واجب شده است. یا آنکه گناهان چون انباشته شود و زنگار و پرده ای بر گنهکار شود، هر یک از این مناسک موجب کاستن ضخامت این پرده ها و کنار رفتن این پوشش ها از دل ها می گردد، تا آنجا که حج گزار با دلی پاک که نه بر آن زنگاری نشسته و نه حجابی بر آن کشیده اند به دیدار پروردگارش نایل می شود. خداوند چنین حجی را روزی ما فرماید.
2. در وصایای نبی اکرم(ص) به امیرالمؤمنین(سلام الله علیه) آمده است: مستطیعی که حج نگزارد کافر است: یا علی! کفر با لله العظیم من هذه الامة عشره... و من وجد سعة فمات ولم یحج. یا علی! تارک الحج و هو مستطیع کافر، زیرا خداوند فرمود: وَلله عَلی النّاس حَج البیت من استطاع ألیه سبیلاًً و من کفر فإن الله غنیُّ عَنِ العالمین .[2]
3 ـ امیر المؤمنین امام علی(ع) فریضة حج را چنین ترسیم کرده است: خداوند حج خانه خود را بر شما واجب کرد، خانه ای که آن را قبله‌ مردم قرار داد. مردم چونان تشنه کامان که وارد آبگاه می شوند وارد آن می شوند و همانند کبوتران به آن پناه می برند.
خداوند سبحان کعبه را نشانة‌فروتنی آدمی در برابر بزرگی خود و اعتراف به عزّت خویش قرار داد. و از میان آفریدگان خود شنوایان و اطاعت کنندگانی را برگزید که دعوت او را اجابت و سخن او را تصدیق کرده و در جاهایی که انبیا ایستاده اند قرار گرفتند، و خود را به فرشتگانی که به دور عرش می گردند شبیه ساخته اند اینان سودهای فراوانی در این تجارتخانه عبادی می برند و برای رسیدن به وعدة آمرزش نزد خداوند می شتابند.
خداوند، کعبه را پرچمی برای اسلام و حرم امنی برای پناهندگان به آن قرار داد و رفتن به سوی آن و حج گزاردن و شناخت و ادای حق آن را واجب گرداند و بندگان رابه زیارت آن فرا خواند.[3]
4.همچنین آن حضرت دربارة فضیلت حج و عمره می فرماید: بهترین وسیله ای که سالکان برای رسیدن به خدا، بدان چنگ می زنند، ایمان به او و پیامبرش و جهاد در راه او... و زیارت خانه او در حج و عمره است؛ همانا حج و عمره فقر را از میان بر می دارد و گناه را می ریزد.
5. آن حضرت در خطبة دیگری که بخشی از آن ناظر به نقش حج در ایجاد تواضع و فروتنی و در هم شکستن تکبر و استکبار است می فرماید: مگر نمی بینید خداوند از دوران حضرت آدم(ع ) همواره بشر را به سنگ هایی آزموده که نه زیان می رسانند و نه سود می بخشند و نه می بینند و نه می شنوند. این سنگها را خانة محترم خود قرار داد و آن را مایة‌استواری مردم ساخت. سپس آن را در سنگلاخ ترین مکان ها و بی گیاه ترین منطقه زمین و تنگ ترین درّه ها قرار داد. در میان کوه های خشن، شن های فراوان، چشمه های کم آب، آبادی های از هم گسسته، که هیچ حیوانی در آن فربه نشود.
سپس به آدم(ع) و فرزندانش دستور داد تا به آن سمت رو کنند. از آن پس خانة خدا مرکز تجمع و مقصود پایانی سفرهای آنان شد. دل های انسان ها با اشتیاق، شیفتة آن شد، با گذر از بیابان های دور و درّه های عمیق و جزیره های دریاهای پراکنده و گسسته به آن روی می آورند، تا به هنگام سعی شانه های خود را حرکت دهند و لا إله إلاّ الله گویان اطراف خانة خدا طواف کنند و با موهای آشفته و بدنهای پر گرد و غبار با پاهای خود به سرعت حرکت کنند. لباس هائی که نشانه شخصیت است دور انداخته و با اصلاح نکردن موها، چهره های خود را نازیبا کنند این آزمونی بزرگ، امتحانی شدید و آزمایشی روشن و پاکسازی و ناخالص زدایی رسایی است که خداوند آن را سبب رحمت و رسیدن به بهشت قرار داد.
اگر خداوند خانة خود و محل مناسک حج را بین بوستان ها و نهر ها و سرزمین های پر درخت و پر میوه، در مناطقی آباد و دارای خانه ها و کاخ های بسیار و آبادی های به هم پیوسته، در میان گندم زارها و باغهای خرم و پر گل و گیاه، در میان بستان های زیبا و پر طراوت و پر آب، در وسط باغستانی بهجت زا و جاده های آباد قرار می داد به همان نسبت که آزمایش ساده تر بود پاداش نیز کمتر بود.
اگر پی و بنیان کعبه و سنگ هایی که در بنای ان به کار رفته، از زمرد سبز و یاقوت سرخ و نور و روشنایی بود، شک و تردید دیرتر در دل ها رخنه می کرد و کوشش ابلیس بر قلب ها کمتر اثر می گذاشت و وسوسه و شکهای پنهانی از مردم منتفی می گشت. اما خداوند بندگانش را با سختی های گوناگون می آزماید و با پیش آوردن دشواری های مختلف آنان را متعبد می سازد و آنها را به اقسام گرفتاری ها مبتلا می کند تا تکبیر را از قلب هایشان خارج ساخته، خضوع و آرامش را در دل های آنان مستقر کند. درهای فضل و رحمتش را به رویشان گشوده و وسایل عفو خویش را به آسانی در اختیارشان قرار دهد.
6. در بخشی از وصیت آن حضرت به حسنین (ع ) و به عموم مردم نیز چنین آمده است: خدا را دربارة خانة پروردگارتان در نظر بگیرید، تا زنده هستید آن را خالی نگذارید؛ زیرا اگر کعبه ترک شود، مهلت داده نمی شوید.[4]
7- على بن الحسین امام چهارم (ع) فرمودند: به حجّ و عمره بپردازید تا درد و بلا از جان شما برود و روزى شما فراخ گردد و خرجى اهل و عیال از دوش شما برداشته شود.
8- على بن الحسین (ع) فرمودند: زائران خانه خدا به سه دسته تقسیم مى شوند: یک دسته مورد مغفرت واقع مى شوند و بهشت نیز بر آنان واجب مى شود. یک دسته مورد مغفرت واقع مى شوند ولى پرونده آنان باز مى ماند تا حسنات و سیئات آنان ثبت شود و چه بسا دوزخى شوند. یک دسته مورد مغفرت واقع نمى شوند، اما حدّ اقلّ پاداشى که دریافت کنند، جان و مال و خاندانشان از بلا در أمان مى ماند.
9- ابو جعفر باقر (ع) فرمودند: هر کس به زیارت حج و یا عمره مشرّف شود، در حالى که از کبر و خودپسندى برى باشد، گناهان او پاک مى شود و پرونده او مانند روز تولد تجدید مى گردد. ابو عبد اللَّه صادق (ع) در تأیید سخن پدر، کلام خدا را تلاوت کرد که مى گوید: «هر کس شتاب کند و روز دوم عید قربان از مهمانى منى به سوى منزل بار سفر ببندد، گناهى بر او نیست و هر کس حرکت خود را به تأخیر بیندازد و روز سوم عید قربان از مهمانى منى خارج شود، گناهى بر او نیست. و کسى در شتاب و حرکت صاحب اختیار است که تقواى لازم را در مراسم حجّ و عمره رعایت کرده باشد». من گفتم: کبر و خودپسندى کدام است؟ ابو عبد اللَّه به نقل از رسول خدا (ص) فرمودند: بالاترین مرتبه خودپسندى آن است که خلق خدا را در زیر پا له کند و حق ناشناس باشد. گفتم: چگونه مردم را زیر پا له مى کنند و حقّ ناشناس مى شوند؟ ابو عبد اللَّه گفت: حق دیگران را ادا نمى کنند و اهل حق را تحقیر مى کنند و هر کس چنین باشد رداى کبریاء حق را ربوده است.
10- به ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفتم: من خودم را آماده کرده ام که هر ساله به حج خانه خدا بروم و یا یکتن از خانواده ام را به حج بفرستم. ابو عبد اللَّه گفت: جدا چنین تصمیمى گرفته اى؟ من گفتم: آرى. ابو عبد اللَّه (ع) گفت: اگر به این تصمیم خود عمل کنى، بشارتت باد که ثروت و دولت بسیارى بدست آورى.
11- ابو عبد اللَّه صادق (ع) فرمودند: حاجیان، با سه نوع پاداش الهى به خانه خود بازمى گردند: یک دسته از آتش دوزخ رها مى شوند که گناه گذشته و آینده آنان بخشوده مى گردد. و یک دسته از گناهان خود پاک مى شوند مانند آن روزى که از مادر به دنیا آمده اند. و یک دسته از حیث مال و خاندان خود بیمه ایمنى دریافت مى کنند، و این نازلترین پاداشى است که یک نفر حاجى دریافت مى کند.
12- ابو عبد اللَّه صادق (ع) فرمودند: بعد از آنکه حاجیان در چادرهاى منى جابجا شوند، از جانب حق ندائى برآید که اى حاجیان. اگر شما مى دانستید که در بارگاه چه کسى پا نهاده اید، با خاطرى آرام، یقین مى کردید که علاوه بر مغفرت و آمرزش، هزینه رفت و آمد خود را نیز دریافت مى کنید.
13- من هر ساله به حجّ مشرف مى شدم. در آن سال که قحطى و سختى رو آورد و مردم دچار محنت شدند. یاران من گفتند: اگر برآورد کنى و امسال هزینه سفرت را در راه خدا صدقه کنى، ارج و ارزش بیشترى خواهى برد. من گفتم: شما مطمئن هستید؟ آنان گفتند: آرى. من در آن سال، هزینه سفر حج را به مستمندان تصدّق کردم و در خانه ماندم. اما در شب عرفه خوابى دیدم که از کار خود پشیمان شدم و با خود گفتم: از این پس به سخن کسى گوش فرا نمى دهم و حج خانه خدا را ترک نمى گویم. سال بعد به حج رفتم و در منى خدمت ابو عبد اللَّه صادق (ع) رسیدم. مردم در حضور آن سرور مجتمع بودند. من پیش رفتم و گفتم: بفرمائید که اگر کسى چنین و چنان کند- و داستان خود را شرح دادم- بعد پرسیدم: آیا حج خانه خدا فضیلت بیشترى دارد یا صدقه در راه خدا؟ ابو عبد اللَّه صادق گفت: وه که صدقه در راه خدا چه کار خوبى است؟ و این جمله را سه نوبت زمزمه کرد. من گفتم: درست. اما ارج کدام یک بیشتر است؟ ابو عبد اللَّه(ع) گفت: چه مانعى دارد که انسان، هم به حج خانه خدا بیاید و هم در راه خدا صدقه بپردازد؟ من گفتم: اگر دولت و مکنت او به هر دو عبادت رسا نباشد، چه مى تواند بکند؟ ابو عبد اللَّه گفت: این کار که غیر ممکن نیست: مثلا هر گاه که قرار باشد ده درهم هزینه سفر کند به پنج درهم اکتفا کند و پنج درهم دیگر را در راه خدا صدقه کند و اگر تا این حدّ ممکن نباشد، آن چه مى تواند از هزینه سفر بکاهد و کاسته ها را صدقه کند که اجر او کامل شود. من گفتم: بلى با این رهنمود شما مى توانیم به هر دو عبادت موفّق شویم.
ابو عبد اللَّه (ع) در پایان سخن سه نوبت گفت: انسان با کدام طاعت دیگر مى خواهد به پاداش حج دست یابد؟ انسان از خانه و کاشانه خود خارج مى شود و با پرداخت هزینه زندگى از آنان جدا مى شود و به سوى خانه خدا مى آید تا بالاخره به مسجد الحرام مى رسد. ابتدا طواف فریضه را بجا مى آورد سپس به سوى مقام ابراهیم مى رود و به نماز طواف مى پردازد. در این موقع فرشته اى در سمت چپ او مى ایستد و چون از نماز طواف فارغ شود، دستى بر پشت او مى نوازد و مى گوید: اى مرد! گناهان گذشته ات پاک شد، اما تا مى توانى براى آینده ات بکوش، باشد که رستگار بمانى.
14- ابراهیم بن میمون براى ابو عبد اللَّه صادق (ع) گزارش کرده بود که من در حضور ابو حنیفه نشسته بودم. مردى آمد و پرسید: رأى شما چیست؟ کسى که حج فریضه را انجام داده باشد، آیا باز هم به حج برود بهتر است یا اینکه با هزینه حج بنده اى بخرد و در راه خدا آزاد کند؟ و ابو حنیفه گفته بود: آزاد کردن بنده بهتر است. ابو عبد اللَّه صادق علیه السلام بعد از نقل این خبر گفت: به خدا سوگند که ابو حنیفه دروغ گفته و فتواى ناحق داده است. به خدا سوگند که حج خانه خدا بهتر است از خریدن و آزاد کردن یک بنده با یک بنده دیگر و یک بنده دیگر تا برسد به ده بنده کامل. واى بر ابو حنیفه. با آزاد کردن کدام بنده به طواف کعبه و سعى صفا و مروه و فیض عرفه خواهد رسید؟ و یا پاداش سرتراشى و رجم مجسّمه شیطان را دریافت خواهد کرد؟ این چه فتوائى است که اگر شهرت یابد مردم حج خانه خدا را به تعطیل مى کشانند، و اگر حج خانه خدا به تعطیل بکشد، امام زمان موظّف مى شود که فتواى ابو حنیفه را نقض کند و مردم را به سفر حج مجبور سازد، چه راضى به سفر باشند و یا نباشند، چرا که بنیاد خانه کعبه بر حج و زیارت نهاده شده است.
15- شنیدم ابو جعفر باقر (ع) مى گوید: نه. و سوگند به پروردگار کعبه که فقر و درماندگى با کسانى که هماره و همیشه به حج مى روند، ندیم و همدم نخواهد شد.
16- ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: هیچ سفرى مانند سفر مکّه در گوشت و خون و پوست و موى انسان اثر نمى گذارد. هیچ کس به زیارت کعبه موفق نمى شود، جز با سختى و محنت.
17-ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: آنگاه که حاجیان در چادرهاى منى جاى گیرند، از جانب خداى عزّ و جلّ هاتفى ندا برکشد: اى حاجیان. اگر هدف شما از زیارت کعبه تحصیل رضایت من بود، بدانید که من از شما راضى و خوشنود گشتم.
18- شامگاه در منى خدمت ابو عبد اللَّه صادق (ع) بودم.آن سرور به من سفارش مى کرد که حج خانه خدا را ترک نکنم. در این زمینه گفت: هر مسلمانى که از روزى خدا نصیبى به دست آورد و آن روزى را خرج سفر کند و با خانواده خود در زیر تابش خورشید و تفت گرما به سوى مکه روان گردد تا خود را به عرفات برساند و در آنجا بپوید تا گوشه خلوت و نقطه خالى بیابد و در آن نقطه خالى به انتظار نزول مغفرت و رحمت تا شب درنگ کند- آیا تو شخصا دیده اى که در صحراى عرفات، اینجا و آنجا و در میان انبوه اقوام و ملل، گوشه خلوت و نقطه خالى وجود دارد؟ من گفتم: آرى دیده ام جانم به قربانت. ابو عبد اللَّه گفت:- در این هنگام، خداوند تبارک و تعالى که بى شریک و بى همتا است مى گوید: این بنده مرا بنگرید. من از مال دنیا نصیبى به او عطا کردم و او نصیب خود را در راه زیارت خانه ام انفاق کرد و با خانواده اش در میان تابش خورشید و تفت گرما به بارگاه من آمد و به امید مغفرت و رحمت من در این عرصه خالى جا گرفت. اینک من گناه او را مى بخشم و رنج او را مى زدایم و روزى او را به دست خود عطا مى کنم ...
19- ابو عبد اللَّه صادق (ع)فرمودند: هر کس در راه مکه بمیرد، گر چه در مراجعت باشد، از بزرگترین هراس روز قیامت در امان مى ماند.
20- یکی از اصحاب به ابو عبد اللَّه صادق (ع) گفت: خداوند رحمت خود را بر شما نثار فرماید. اگر شما جان خود را از تب و تاب سفر و پیچ و تاب محمل معاف مى کردید براى حفظ سلامتى شما نافعتر بود. ابو عبد اللَّه علیه السلام فرمودند: من دوست دارم در آنجا که فیض الهى نثار مى شود، حاضر باشم.
خداوند تبارک و تعالى مى گوید: «لِیَشْهَدُوا مَنافِعَ لَهُمْ» هیچ کس در منى حاضر نمى شود، جز اینکه بهره خود را از فیض الهى دریافت مى کند: شما شیعیان با سود معنوى یعنى مغفرت و رضوان الهى به خانه هاى خود بازمى گردید، اما دیگران با سود مادى و دنیوى یعنى امنیّت در مال و خاندان به خانه هاى خود بازمى گردند.[5]


پی نوشت ها:
[1] . أنی لک أن تبلغ ما یبلغ الحاج .وسائل الشیعه 8/79
[2] . وسائل الشیعه8/20.
[3] . نهج البلاغه، خطبه 1، بند 54 و 51
[4] . نهج الباغه، نامة 47، بند6
[5] . گزیده کافى ج 3 260 (2) فضیلت حج و عمره و پاداش آن ..... ص : 248
[6]. تهذیب، ج 5، ص 21، ح 60

 

 
خوانده شده 285 مرتبه