«ما أَصابَكَ مِن حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ ۖ وَما أَصابَكَ مِن سَیِّئَةٍ فَمِن نَفسِكَ ۚ وَأَرسَلناكَ لِلنّاسِ رَسولًا ۚوَكَفىٰ بِاللَّهِ شَهیدًا»
سوره مباركه نساء آیه ۷۹
(آری،) آنچه از نیكیها به تو میرسد، از طرف خداست؛ و آنچه از بدی به تو میرسد، از سوی خود توست. و ما تو را رسول برای مردم فرستادیم؛ و گواهی خدا در این باره، كافی است!
* * * * * * * * * * * *
تأثیر تقصیرهای شخصی و اجتماعی
هر چه خوبی است از خدا است
حقیقت شكر این است كه انسان نعمت را از خدا بداند. نه اینكه به زبان بگوید؛ با همهى وجود باور كند كه آنچه از نعمت در اختیار اوست، از سوى خداست. این طور نباشد كه خیال كند، اوست كه این نعمت را براى خود فراهم كرده است. این، جلب غضب و حرمان از نعمت الهى را فراهم خواهد كرد كه «انما اوتیته على علم». (۱) اگر بگویم كه خودم این داناییها و این تمكّنها را به دست آوردهام، غلط است.
قرآن اینطور مىفرماید كه «ما اصابك من حسنة فمن اللَّه»؛(۲) هر حادثهى نیكو كه به شما مىرسد، از خداست. «ما بكم من نعمة فمناللَّه»؛ (۳) هر نعمتى كه دارید، از سوى خداست. در دعا هم به ما یاد دادهاند كه به خداى متعال عرض كنیم: «ما بنا من نعمة فمنك وحدك لاشریك لك لا اله الّا انت»؛(۴) هر نعمتى كه ما در اختیار داریم، از توست. حدّاكثر این است كه ما بتوانیم خود را قابل نعمت و حافظ نعمت خدا كنیم.
این شكر، چیز خیلى مهمى است. احساس اینكه نعمت از خداست، مشكلات را برطرف مىكند، غرور و تفرعن و تفاخرِ به خاطر نعمت را از انسان مىگیرد و انسان احساس مىكند كه هیچكاره است و آنچه كه هست، متعلّق به ذات مقدّس پروردگار است. او داده است، از او باید خواست، از او باید طلبید، از او باید تداوم را توقّع كرد، به او باید پناه برد، به او باید متوسّل شد و پیش او باید تضرّع كرد. این راه درست است.(۵)
نواقص، ناشی از عملكرد ما است
آنچه كه داریم، لطف خداست. باید از اسلام بیاموزیم و به خودمان مغرور نشویم. مغرور شدن به خود، مقدمهى لغزیدن، مقدمهى شكست خوردن است. آنچه كه هست، از لطف و فضل خدا بدانیم: «ما اصابك من حسنة فمن اللَّه و ما اصابك من سیّئة فمن نفسك»؛ هرچه پیشرفت هست، هرچه توفیق هست، هرچه امكان خوب هست، از لطف خداست. هرچه نواقص اینجا و آنجا هست، ناشى از عملكرد ماست. مواظب عملكردمان باشیم.(۶)
امّت بزرگ اسلامى در طول قرن هاى متمادى، چالشها و انحراف هایى داشته است. ما خود را از اسلام دور كرده و سرگرم چیزهایى كردیم كه اسلام ما را از آن برحذر داشته بود. در طول این تاریخ طولانى، سرگرم جنگ هاى داخلى شدیم؛ به وسیلهى قدرت هاى طاغوتى سرگرم شدیم. نتیجه این شد كه امّت بزرگ اسلامى در طول قرن هاى متمادى بعد از قرون اوّلیهى اسلام، نتوانست خود را به هدف و غایتى كه پیغمبر اسلام و اسلامِ عزیز براى او پیشبینى كرده و در نظر گرفته بود، برساند.
با اینكه خداى متعال ثروت هاى مادّى زیادى را در كشورهاى اسلامى ذخیره كرده و مىتوانست وسیلهى پیشرفت ما باشد، اما در علم و صنعت و بسیارى از شاخص هاى پیشرفت، جزو بخش هاى عقبافتادهى عالم شدیم. این چیزى نبود كه اسلام براى ما مقدّر كرده بود؛ این چیزى بود كه عملِ بد و رفتار و غفلت ما مسلمانان براى ما پیش آورده بود: «ما اصابك من سیّئة فمن نفسك»؛ ما بودیم كه بر اثر غفلتهایمان در طول زمان، خود را به این وضعیت دچار كردیم.(۷)
در ناكامیها اول خود را مقصر بدانیم
ما هرگز منكر نیستیم كه در نارسائىهاى گوناگون و مشكلات فراوانى كه بر سر راه جامعه و افراد پیش مىآید، تقصیرهاى شخصى و تقصیرهاى اجتماعى، از درون وجود دارد؛ در این هیچ تردیدى نیست؛ كسى این را منكر نیست. «ما أصابك من حسنة فمن اللَّه و ما أصابك من سیئة فمن نفسك»؛ اینكه معلوم است. (۸)
مصائب طبیعى، معلول و محصول عملكرد خود بشر است. اینها بلایى است كه خود ما با كوتاهیها و سهلانگاریها براى خودمان درست مىكنیم. اگر آن كسى كه متكفّل ساختن خانهى زید و عمرو است، خود را مسؤول بداند و خوب، علمى و با دلسوزى كار كند، یا زلزله تلفاتى نخواهد داشت، یا اینقدر نخواهد داشت. نتیجهى كوتاهى این مىشود كه اینطور خسارت سنگین؛ از دست رفتن چندین هزار نفر، پیش مىآید و داغش بر دل ملت مىماند. (...)
آنجایى كه مسؤولیت و وظیفه به سراغ كسى آمد، خسارت كم مىشود؛ اما آنجایىكه بىمسؤولیتى شود، مصیبت پیش مىآید - «فبما كسبت ایدیكم»؛ (۹) «ما اصابك من سیّئة فمن نفسك» - و عدّهاى از مردم بىگناه و مظلوم قربانى مىشوند. بنابراین آحاد كسانى كه در این زمینهها فعالیت دارند، مسؤولیت دارند و باید متوجّه این نكات باشند؛ خودشان خسارتها را كم كنند.(۱۰)
دشمن هم اگر ضربهاى به ما زد و این ضربه كارى شد، این هم «من نفسك» است؛ در این شكى نیست. در جنگ احد هم كه دشمن حمله كرد و ضربه زد، در حقیقت مسلمانها از خودشان ضربه خوردند؛ در اینكه بحثى نیست؛ منتها نكته این است كه اگر انسان بخواهد ضربه نخورد، باید نقش دشمن را ببیند. یكى از لوازم توجه و ملاحظه براى ضربه نخوردن، دیدن دشمنى است كه میخواهد به ما ضربه بزند؛ از این ما را نباید غافل كنند.(۱۱)
ما همیشه باید در ناكامىها در درجهى اول خود را مخاطب قرار دهیم. قرآن مىفرماید: «ما اصابك من حسنة فمن اللَّه و ما اصابك من سیئة فمن نفسك» ما در درجهى اول باید خود را در همهى چیزهایى كه به نظرمان ناكامى و بىتوفیقى مىآید، مخاطب قرار دهیم؛ ولى بههرحال شكر الهى را با این همراه كنیم و اجر الهى را براى كارى كه بهخاطر او انجام مىگیرد، مسلّم بدانیم.(۱۲)
پینوشت:
۱) قصص: ۷۸ - زمر: ۴۹
۲) نساء: ۷۹
۳) نحل: ۵۳
۴) مصباح المتهجد، شیخ طوسی، ج ۱، ص ۷۵. «اللَّهُمَ إِنِّی أَعُوذُ بِكَ مِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ وَ مِنْ قَلْبٍ لَا یَخْشَعُ وَ مِنْ عِلْمٍ لَا یَنْفَعُ وَ مِنْ دُعَاءٍ لَا یُسْمَعُ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُكَ الْیُسْرَ بَعْدَ الْعُسْرِ وَ الْفَرَجَ بَعْدَ الْكَرْبِ وَ الرَّخَاءَ بَعْدَ الشِّدَّةِ اللَّهُمَّ مَا بِنَا مِنْ نِعْمَةٍ فَمِنْكَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ أَسْتَغْفِرُكَ وَ أَتُوبُ إِلَیْكَ» امام كاظم(علیهالسلام) بعد از نماز عصر اینگونه میفرمود:... خدایا همانا من از نفسی كه سیر نمیشود و قلبی كه خاشع نمیگردد و دانشی كه سود نمیرساند و از نمازى كه بالا نمیرود (پذیرفته نمیشود) و دعایی كه شنیده نمیشود به تو پناه میآورم. بارالها من از تو آسانی را بعد از سختی و خرسندی را بعد از اندوه و فراخی را بعد از تنگی میخواهم. خدایا هر نعمتى كه در اختیار ماست از جانب توست. جز تو معبودی نیست از تو طلب آمرزش میكنم و به سوی تو باز میگردم (توبه میكنم).
۵) بیانات در دیدار نمایندگان مجلس ۱۳۷۶/۰۳/۰۷
۶) بیانات در دیدار سران و معتمدان عشایر كردستان ۱۳۸۸/۰۲/۲۴
۷) بیانات در دیدار كارگزاران نظام ۱۳۸۲/۰۲/۲۹
۸) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
۹) شوری: ۳۰
۱۰) بیانات در دیدار مردم قم ۱۳۸۲/۱۰/۱۸
۱۱) بیانات در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری ۱۳۸۸/۰۷/۰۲
۱۲) بیانات در دیدار اعضاى هیأت دولت ۱۳۸۴/۰۵/۱۰