سابقه شگفت انگیز سیا در خصوص نوام چامسکی

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

مخالفی که هیچ پرونده ای ندارد

نهادی که به صدور فرمان قتل های پنهانی، ترورهای سیاسی و برنامه های مدون براندازی دیگر دولت ها شهرت دارد در خصوص مشهورترین مخالف خود حتی یک پرونده هم تشکیل نداده است.

این ماه، تحقیق دو ساله سیا روی سوابق نوام چامسکی با نتیجه ای شگفت انگیز به پایان رسید: با وجود نیم قرن فعالیت های فراوان ضد جنگ وی و سخنرانی های بی شمار در خارج از کشور، آژانس مرکزی اطلاعات امریکا هیچ پرونده ای برای پروفسور افسانه ای MIT ندارد.

سازمان سیا در پاسخ به درخواستی برای اطلاع از سابقه یا سوابق چامسکی در این سازمان و با توجه به قانوان آزادی اطلاعات گفته است: "تحقیقات ما جامع و دقیق بوده است و بسیار بعید است که تکرار این تحقیقات منجر به تغییری در نتایج شود." این درخواست توسط یک نویسنده مستقر در پورتلند به نام فردریک ماکسول که کتابی را درباره این زبان شناس مشهور می نویسد ثبت شده است.

آوازه سیا زیاد در خطر نیست اما اوضاع چامسکی فرق می کند: به چه دلیلی مخالف ناراضی چپ گرا بدون سابقه ای طولانی مدت در سیا جزو مخالفان است؟

ممکن است چامسکی حتی به دلیل کمبود پرونده در سیا نا امید شده باشد؟ هفته گذشته من یافته های سیا را در اختیار وی قرار دادم در حالی که او در جریان این اطلاعات قرار نگرفته بود. چامسکی با امتناع از انجام یک مصاحبه تلفنی، گفت: " به این موضوع اهمیتی نمی دهم. نمی خواهم در این درخواست دخالت کنم." در حالی که علاقمند نیست به این موضوع به این شکل نگاه کند اما به شدت اصرار دارد که از سوی یکی دیگر از نهادهای فدرال تحت نظر است. وی گفت: " مطمئن هستم که اف بی آی پرونده مفصلی از من دارد."

اما صبر کنید. خبری از پرونده های سیا نیست؟ چامسکی مظنون نیست؟ من شایستگی کامل چامسکی برای تحت نظر قرار گرفتن به این صورت را به وی یادآور شدم.

انتقادات گسترده نوام چامسکی از دولت ایالات متحده ( که وی آن را یک دولت ترور نامیده است) او را تبدیل به تنها کسی کرده است که هم در لیست دشمنان نیکسون قرار داشت و هم در لیست ترور تئودور کازینسکی (وی ریاضیدانی بود که بعدها به یک آنارشیست مخالف جامعه مدرن و صنعتی تبدیل شد و با ارسال بسته های پستی اقدام به بمب گذاری و کشتن اساتید و دانشمندان کرد).

چامسکی در دهه 60 و 70 بارها سخنرانی هایی را در کشورهایی مانند کامبوج و ویتنام انجام داد. وی با مجله سیاسی چپ گرای رامپرت که خود یکی از اهداف تحت نظر سیا بوده است همکاری می کرد. استنسفیلد ترنر، رئیس اسبق سیا در تشریح حساسیت این نهاد به نویسندگان این مجله در کتاب خود به نام "قبل از خواندن بسوزان" می نویسد: "بازجویی سیا از کارمندان مجله رامپرت قطعا غیرقانونی بوده است." وی می افزاید: " این جزیی از پروژه وسیع تری به ابتکار شخص رئیس جمهور جانسون بود که با کلمه رمز "چاوس" اجرا شد."

در حقیقت این برنامه زیر نظر جانسون در سال 1967 پایه ریزی شد و در زمان نیکسون بسط پیدا کرد و جنبش های ضد جنگ در کالج های امریکا که چامسکی از بازیگران اصلی آن بود را هدف قرار داده بود. در مجموع در این برنامه سیا، اطلاعات حداقل ده هزار شهروند امریکا جمع آوری شد. آیا چیزی در مورد چامسکی در آن وجود نداشت؟

کل مک کلانان که از طرف ماکسول درخواست اجرای عمل به قانون آزادی اطلاعات را داده بود از یافته های نهایی سیا متعجب شده بود. ماموران سیا به وی گفته بودند: " اگر سابقه ای هم از چامسکی داشته باشیم نمی توانیم به شما بگوئیم." در حقیقت اولین باری که سیا وجود پرونده چامسکی در این سازمان را انکار کرده به سپتامبر 2011 بر می گردد. سپس مک کلانان درخواست تجدید نظر داده بود و در این ماه یک نامه دیگر دریافت کرد.

در نامه اول سیا می خوانیم: " پنل انتشار اطلاعات سازمان درخواست اقای ماکسول را ملاحظه کرد و تشخیص داد که با وحود جستجوی کامل و دقیق در سیستم سوابق، ما نتوانستیم سابقه ای که درخور درخواست ایشان باشد را بیابیم."

شگفت انگیز است که چامسکی، مردی که همیشه به اعلامیه های دولت های ایالات متحده بی اعتماد بوده است، در واقع به این انکار سیا باور دارد. اما این به این دلیل نیست که وی با افزایش سنش با سیا گرم گرفته است بلکه بی کفایتی این نهاد وی را متقاعد کرده است.

چامسکی به من گفت: "این قبیل آژانس های اطلاعاتی در کشتن مردم، سوقصد به آنها و براندازی حکومت ها بسیار موفق هستند اما اگر فردی با دقت و صداقت به گزارش های اطلاعاتی آنها سرک بکشد ، آنها را مملو از دوگانگی می بیند چرا که در اینجا بحث شایستگی هم به میان می آید." باید گفت ممکن است که سازمان سیا محدودیت اخلاقی برای جاسوسی از چامسکی نداشته است اما در صورتی که این کار را انجام داده است و با موفقیت این اطلاعات را در پایگاه داده ای خود سازمان دهی کرده است داستان دیگری دارد. وی اضافه می کند: ما نباید مقهور ظاهرسازی آنها درباره اطلاعات ابر انسانی آنها شویم. این فقط برای رمان های جاسوسی است.

منبع: فارن پالیسی

خوانده شده 1433 مرتبه