"بسياري از سياستمداران لبناني معتقدند اگر ميخواهيد بفهميد در خاورميانه چه خبر است کافي است به لبنان نگاه کنيد. به اعتقاد اين گروه از سياستمداران که تعدادشان هم کم نيست لبنان آيينه تمام نماي موازنه قدرتهاي برتر بينالمللي و منطقهاي است."
صرف نظر از درستي و نادرستي اين نگاه، شرايط کنوني لبنان اکنون شبيه شرايط کلي خاورميانه است. لبنان اکنون نه داراي پايداري سياسي است و نه داراي پايداري امنيتي. اوضاع اقتصادي و اجتماعي آن هم که داراي مبحثي کاملا جدا و مفصل است.
ماهها است که پارلمان لبنان تشکيل جلسه نداده است. اختلافات بين جريانهاي مختلف سياسي اين کشور که در قالب نظام طايفي اين کشور قابل بررسي و ارزيابي است مانع از برگزاري جلسات پارلمان شده است، وضعيتي که در هيچ کشور ديگري ديده نميشود. آخرين تلاش رييس مجلس "نبيه بري" براي برگزاري نشست پارلمان و تصويب قانون انتخاباتي جديد در 25 ارديبهشت گذشته به شکست کشيده شد. در حالي که گفته ميشد جلسه بعدي به منظور تعيين و تکليف قانون جديد به زودي برگزار ميشود اما تاکنون از برگزاري آن هيچ خبري نيست.
نمايندههاي پارلمان لبنان به جاي بررسي مشکلات سياسي و امنيتي کشور در صحن علني مجلس، در رسانههاي گروهي و سخنرانيهاي اين جا و آنجا و يا کنفرانسهاي مطبوعاتي مواضع خويش را اعلام ميکنند.
فراکسيونهاي پارلماني لبنان مثل مرزبنديهاي سياسي در کل خاروميانه است. تنها مجموعه و حزب سياسي که به شکل کاملا صريح و شفاف ارتباط خويش با قدرتهاي منطقهاي را اعلام کرده است حزب الله لبنان است. سيد حسن نصرالله که به صراحت لهجه شهرت دارد بارها عنوان کرده است که مقاومت و حزبالله مورد حمايت جمهوري اسلامي ايران است. وي از احزاب و سازمانهاي سياسي مخالف خواسته است تا آنها نيز بگويند مورد حمايت چه کشورهايي هستند اما تاکنون هيچ يک از آنها هيچ پاسخي به اين درخواست سيد حسن نصرالله ندادهاند. مثلا سعد حريري، نماينده پارلمان و رئيس حزبالمستقبل لبنان که داراي هويت سعودي و فرانسوي است و ماهها تحت عنوان حفاظتهاي امنيتي در رياض پايتخت سعودي به سر ميبرد تاکنون نگفته است که مورد حمايت مستقيم سعودي و فرانسه است.
سيد حسن نصرالله با اعلام هم پيماني استراتژيک با ايران بارها اعلام داشته است که بدون کمک ايران، مقاومت اسلامي لبنان هرگز نميتوانست در مقابل رژيم صهيونيستي مقاومت کند اما سعد حريري تاکنون نگفته است که سعودي براي انتخابات گذشته يا انتخابات پارلماني آينده چقدر به المستقبل کمک کرده است؟ اين در حالي است که ساليانه صدها ميليون دلار توسط سعد حريري از سوي سعودي در اختيار احزاب و سازمانهاي هم پيمان لبناني گذاشته ميشود.
هم چنين وليد جنبلاط که در سياست بازي و تغيير مواضع بر اساس مصالح مالي شهره عام و خاص است حتي تاکنون يک بار نگفته است که سعوديها يا قطريها آيا به او کمک مالي کردهاند يا نه؟ در حالي که همه سياستمداران و دست اندرکاران سياست در لبنان اعتراف ميکنند که در سفر اخير جنبلاط به سعودي و ديدار با سعد حريري و بندر بن سلطان، رئيس تشکيلات امنيتي سعودي ميليونها دلار در اختيارش قرار گرفته است و بر همين اساس بود که در بازگشت از سعودي مواضعي جديد اتخاذ و باعث شد تا کفه 14 مارس در لبنان بار ديگر در برابر 8 مارس سنگين تر شود. کمي آن طرف تر حزب نيروهاي لبناني به رياست سمير جعجع قرار دارد که او نيز تاکنون لب از لب نگشوده و هيچگاه اعلام نکرده است که در فعاليتهاي سياسي و امنيتياش در لبنان وامدار کدام کشور است گرچه همه ميدانند که روابط او با سعوديها، قطريها و فرانسويها بسيار عالي است. سياستمداران لبناني همچنين همه ميدانند که آمريکا و فرانسه سالانه صدها ميليون دلار در لبنان هزينه ميکنند اما آنها نيز تاکنون پرونده سازمانها و گروههاي مورد حمايتشان در لبنان را باز نکردهاند.
همين دخالتهاي مستقيم سعوديها و آمريکاييها باعث شد تا آخرين جلسه برگزاري پارلمان لبنان شکست بخورد و در ثانيههاي آخر با عقب نشيني سمير جعجع از طرح تصويب قانون ارتدوکسي، باعث شد تا همه تلاشها براي تصويب قانون فراگير انتخاباتي جديد در لبنان شکست بخورد زيرا تصويب اين قانون قدرت سياسي المستقبل به رياست سعد حريري و شرکايش را در پارلمان از بين ميبرد.
پارلمان لبنان از روز 25 ارديبهشت گذشته که قرار بود تشکيل جلسه دهد، همچنان با درهاي بسته روبرو شده و تلاشهاي نبيه بري براي رسيدن به قانوني مرضيالطرفين جناحهاي سياسي 14 و 8 مارس به جايي نرسيده است. از همين رو احتمال تمديد دوره کنوني مجلس لبنان از 6 ماه تا دو سال وجود دارد. براساس قانون، انتخابات پارلماني بعدي لبنان بايد در ماه آينده ميلادي برگزار شود اما همه شواهد نشان ميدهد که اين انتخابات در تاريخ تعيين شده هرگز برگزار نميشود.
همانطور که پيشتر اشاره کرديم اين وضعيت در بين کشورهاي جهان هيچ نمونهاي ندارد و مثل اين وضعيت را در هيچ جاي جهان نميتوان مشاهده کرد اما به دليل آن که بافت سياسي اين کشور بافتي طايفي است تقريبا هرگونه معادله در اين کشور قابل تصور و اجراء است، معادلهاي که کاملا تحت تاثير شرايط منطقهاي خاورميانه و نظام بينالمللي است. هر يک از اين طوايف که در جاي خود يک اقليت به شمار ميروند، خود را به جامعهاي بزرگتر از همان طايفه در خاورميانه يا خارج از خاورميانه وابسته ميدانند. با شکل گيري موازنههاي سياسي، نظامي و امنيتي در خاورميانه اين وابستگيها بيشتر و به شکلي اجتناب ناپذير شده است.
اين وضعيت در جناح بنديهاي پارلمان لبنان کاملا قابل مشاهده است و در حقيقت نقشه سياسي فراکسيونهاي پارلماني اين کشور نمايي کوچک از موازنههاي سياسي در خاورميانه است.