گزینه های پیش روی ایران در رویارویی با تحریم های رنگارنگ آمریکا

امتیاز بدهید
(0 امتیاز)

قطع وابستگی کامل به نفت تنها چاره است

تحریم های رنگارنگ ایران در این سالها بیش از آنکه در راستای مهار برنامه هسته ای باشد در جهت ایجاد ناآرامی های اقتصادی در ایران بوده است.

برنامه هسته ای ایران تبدیل به لقمه چربی برای برنامه ریزی های غرب در راستای تضعیف نظام جمهوری اسلامی ایران شده است. امریکایی ها و به تبع آنها متحدان اروپایی شان از قریب به دو سال پیش تاکنون به شکل مداوم تحریم های رنگارنگی را علیه تهران اعمال می کنند. این بار وزارت خزانه داری آمریکا روز جمعه اعلام کرد که هشت شرکت پتروشیمی ایران را که "یا در مالکیت و یا در اختیار دولت هستند" به فهرست تحریمی ها افزوده است. این شرکت ها شامل پتروشیمی بندر امام خمینی، پتروشیمی بو علی سینا، پتروشیمی مبین، پتروشیمی نوری، پتروشیمی پارس، پتروشیمی شهید تندگویان، پتروشیمی شازند و پتروشیمی تبریز هستند.

بهانه آنها برای چنین تحریم هایی این بوده است که این صنعت یکی از منابع اصلی درآمدی ایران است. در دوره پیشین با تحریم های نفتی ایران نیز شاهد کاهش 40 درصد درآمدهای نفتی ایران بودیم که فشار زیادی را بر اقتصاد داخلی ایران تحمیل کرد. دیوید کوهن، معاون وزارت خزانه داری آمریکا که تحریم های ایران را پیگیری می کند، در بیانیه ای گفته است: "ما به تشدید فشار بر ایران متعهد هستیم؛ نه فقط با وضع تحریم های تازه بلکه همچنین این تحریم ها را فعالانه اعمال می کنیم و جلوی دور زدن آنها را هم می گیریم. به نظر می رسد ایران باید به دنبال راه سومی باشد تا این تحریم ها را بی اثر کند. در گفتگوی خود با عماد حسینی، سخنگوی کمیسیون انرژی مجلس هفتم به بررسی دلایل تشدید تحریم های ایران در چندماه گذشته پرداخته و راهکارهای پیش روی ایران را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است:

در تحریم های جدید امریکا علیه 8 شرکت پتروشیمی ایران بحث محدود کردن منابع مالی ایران برای برنامه هسته ای مطرح شده است. با توجه به افزایش روزمره حجم تحریم ها علیه ایران با بهانه مقابله با برنامه هسته ای ، تا چه اندازه این تحریم ها را در این چارچوب هدفمند می دانید؟

موضوع تحریم ایران وارد فازهای جدیدی می شود و از رویکرد ابتدایی که امریکا و کشورهای اروپایی دنبال می کردند، فاصله می گیرد. به معنای روشن تر بحث هایی که مطرح می شود به تک تک موضوعات داخلی کشور ما مرتبط است.

در بحث تحریم پتروشیمی به نظر نمی رسد که این صنعت توان کمک به برنامه هسته ای و یا حتی کمک به اهداف دیگر کشور را داشته باشد. ایران در حوزه صنعت پتروشیمی دنبال راهکاریی است تا بتواند پروژه های نیمه تمام این صنعت را به پایان برساند. یعنی درآمد صادراتی ایران در حوزه پتروشیمی به میزانی نیست تا بتواند مشکلات و نیازهای خود این صنعت را گره گشایی کند. بنابراین هدف مورد ادعای امریکایی ها با مقدمه چینی آنها کاملا مغایرت دارد. به نظر می رسد اهدافی که آنها دنبال می کنند تا حدودی ازبین بردن امکانات داخلی برای ادامه مسیر ایران در مسیر اداره کشور است. بدین معنا که آنها تنها به دنبال این نیستند تا تنها برنامه هسته ای ایران را متوقف کنند بلکه هر موضوعی را با مساله هسته ای ایران مرتبط است را محدود می کنند.

در دوره ای بحث های مربوط به صادرات نفت را تحریم کردند که اصلی ترین منبع ارزی ایران ازطریق همین صادرات نفت تامین می شد و طبق این تحریم ها بسیاری از کشورهایی که واردات نفت از ایران داشتند دچار مشکل شدند و بحث پالایشگاه هایی که با نفت ایران سازگاری داشت، مطرح شد. در حال حاضر نیز شرکت های پتروشمی را مورد هدف قرار دادند که درآمد ایران در این حوزه سالانه بالغ بر چندین میلیارد است و این میزان درآمد در حوزه صادرات غیرنفتی میزان قابل توجهی است. امریکا با این تحریم ها سعی دارد که حتی این نوع درآمد ایران را نیز محدود کند. قاعدتا این تحریم ها سبب خواهد شد که دیگر این شرکت های پتروشیمی نتوانند مراودات و تعاملات بین المللی خود را با شرکت های خارجی در زمینه تبادل قطعات، دانش و فناوری روز دنیا داشته باشند.

پس رنگ و بوی سیاسی این تحریم ها را بیش از هدف بیان شده حفظ توازن هسته ای و نظامی در منطقه می دانید؟

بله . این روند با تمامی معاهدات و کنوانسیون های بین المللی در تضاد است، هرچند که خود تحریم ها نیز همین ویژگی را دارد، چراکه به جای تحریم ها به حوزه شخصی و کاری افراد ورود پیدا می کنند. این مسیر نیز یکی از مسیرهایی است که شاید امریکایی ها و اروپایی ها برای کاهش صادرات نفت ایران دنبال می کنند. طبق برنامه آمریکایی ها با کاهش صادرات ایران و تولد مشکلات اقتصادی بیشتر ، تنش های اجتماعی نسبت به گذشته دو یا سه برابر شود. در حالیکه مسائل داخلی در ایران طبق پیش بینی امریکایی ها پیش نرفت در نتیجه به دنبال راهکارهای دیگری هستند که تحریم صنعت پتروشیمی یکی از آن راهکارها است.

غربی ها و امریکا با این تنش ها قصد دارند تا مانع دستیابی ایران به انرژی صلح آمیز هسته ای شوند، اما ایران به دنبال حق مسلم خود است و این تحریم ها نیز کوچک ترین اثرگذاری بر این مسیر نخواهد داشت، اما ممکن است توقف هایی را به شکل زمان دار ایجاد کند. به عنوان مثال در طولانی مدت برای صادرات نفت راهکارهای دیگری دنبال می شود که می تواند این کاهش را گونه ای جبران کند.

در دور زدن خصوص تحریم های جدید صنعت پتروشیمی نیز باید اشاره کرد که از پیش آمادگی هایی وجود داشته و پیش بینی شده است و هم اکنون باید مدیریت صنایع پتروشیمی و وزارت نفت آنها را عملی کند.

دیوید کوهن معاون وزیر خارجه امریکا اعلام کرده است که واشنگتن همچنان به اعمال فشار بر تهران ادامه خواهد داد و حتی راه های دور زدن تحریم ها را خواهد بست. با تشدید تحریم ها آیا عملا امکان دور زدن این محدودیت های مالی برای ایران وجود خواهد داشت؟

مقابله با تحریم ها یک مبارزه است، زمانی این مبارزه در میدان جنگ است و دشمن را در مقابل خود مشاهده می کنید، اما زمانی این جنگ اقتصادی است که دور زدن تحریم ها خود یکی از راه های مبارزه با تحریم هاست و اگر آنها هم در مقابل قصد داشته باشند تا مبارزه دیگری را برای دور زدن تحریم ها آغاز کنند، قاعدتا ایران نیز راه سومی را پیگیری خواهد کرد.

بنابراین این مبارزه تا زمانی ادامه پیدا خواهد کرد تا جامعه بین الملل شرایط ملت و مردم ما را بپذیرد. این مخالفت و دشمنی که از سوی آنها صورت می گیرد با این ذهنیت انجام می شود که ملت ایران توان پیشبرد اهداف خود را در زمینه های مختلف علمی و فناوری، اقتصادی،سیاسی و اجتماعی ندارد. شاید نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری ایران نیز یکی از دلایل تشدید تحریم ها و اعلام کردن آن در چنین شرایطی باشد. برخی از نمایندگان سنا و کنگره امریکا صحبت از صبر تا زمان انتخابات کردند که هم اکنون شاهد هستیم آنها این صبر را ندارند و اعلام تحریم ها نشان دهنده آن است که احساس می کنند انتخابات ایران به فرصت دیگری برای نظام جمهوری اسلامی ایران تبدیل خواهد شد.

تحریم ها جنبه های متفاوتی دارد که یکی از آنها این است که ایران در طول این تحریم ها بسیاری از مشتریان خود را از دست داده است، به عنوان مثال این روزها خبر از این است که عراق واردات بنزین خود را از ایران کاهش داده و شرکت های ژاپنی و فرانسوی را جایگزین کرده است. آیا ایران امکان بازاحیای بازار از دست رفته را دارد؟

ایران ناگزیر است با توجه به اتفاقاتی که در پیش روی خود دارد به گونه ای مبارزه با آن کند، به دلیل آنکه سیاست خارجی مصوب نظام این است که بتواند راهکارهای مقابله با تحریم ها را عملی کند. ممکن است این راهکارها پیدا کردن مشتریان جدید باشد و یا آنکه به گونه ای برای اقتصاد داخلی خود برنامه ریزی شود.

یکی از راهکارها نیز این بود که ایران در داخل اقتصاد مقاومتی را به شکلی تنظیم کند که نیاز به مشتریان خارجی نداشته باشد و وابستگی به نفت را به گونه ای برنامه ریزی کند که روز به روز از آن وابستگی کاسته شود. البته باید تاکید کرد که این روند یک شب اتفاق نخواهد افتاد و نیاز به برنامه ریزی و کار شبانه روزی دارد. متاسفانه در دولت اخیر اقتصاد داخلی ایران را کاملا به نفت وابسته کرده است و در نتیجه با کوچک ترین تلنگری که به آن وارد می شود چه از نظر تولیدات داخلی و یا مشکلاتی که برای چاه های نفتی ایران به وجود آید و یا در فضای بین الملل جلوی صادرات نفت ایران گرفته شود، اقتصاد کاملا تحت تاثیر قرار می گیرد.

به نظر می رسد ایران در آینده با شرایط دشوارتری هم مواجه شود و ممکن است در طول دو یا سه ماه آینده این تعداد مشتری هم وجود نداشته باشد، بنابراین باید راهکارها در داخل به گونه ای تنظیم شود که همیشه راهی برای مبارزه وجود داشته باشد. هرچند که احساس می شود در میان منتقدان نظام جمهوری اسلامی ایران هنوز همگرایی در اینکه تحریم ها راه مناسبی برای جلوگیری از فعالیت های هسته ای ایران است، وجود ندارد.

اوضاع این روزهای ایران در اوپک چگونه است و دلیل اصرار ایران بر کاهش سقف تولید روزانه اوپک چیست؟

مطرح کردن موضوع کاهش سقف تولید از دو نگاه به نفع ایران بود:

1. یکی از دیدگاه افزایش قیمت بین المللی نفت و جلوگیری از کاهش قیمت آن در بازارهای جهانی.

2. و دیگری از دیدگاه تامین منابع مالی مورد نیاز بودجه سال جاری به دلیل وابسته بودن اقتصاد داخلی به درآمدهای نفتی است.

یکی از دلایل تشکیل اوپک نیز به عنوان اهرمی برای تعیین قیمت و میزان تولید روزانه نفت کشورهای دارنده نفت بوده است تا علاوه بر آنکه تعادل را در قیمت گذاری بازار رعایت کنند بتوانند قدرت نفتی را نیز در اختیار داشته باشند. از سوی دیگر شاید بتوان گفت اولین هدف ایران از طرح این موضوع راهی برای مقابله با تحریم ها نیز بوده است.

همچنین باید اضافه کرد موضوع کاهش تولید نفت روزانه یک دلیل داخلی دیگر هم داشت و آن خطر کاهش قیمت نفت در بازارهای جهانی برای ایران است و این در حالی است که اقتصاد ایران کاملا به نفت وابسته بوده و به رغم هشدارهای بسیار بودجه سال جاری را با نفت بشکه ای 95 دلار بسته شده است. ما پیش از این هم بارها هشدار داده بودیم که بستن بودجه با نفت گران درصورت کاهش قیمت نفت در جهان می تواند مشکلاتی برای اقتصاد ما به وجود بیاورد که به آن توجهی نشد. شاید وزیر نفت با این پیشنهاد علاوه بر داشتن یک رویکرد سیاسی سعی بر آن داشته تا با کاهش تولید نفت اوپک، مانع سقوط قیمت ها شود تا بودجه کشور هم به مخاطره نیفتد.

خوانده شده 1612 مرتبه