
emamian
اخلاص؛ راز محبوبیت سیدالشهدا
روز سوم شعبان سال چهارم هجرت، فرزندی در خانه امیرالمؤمنین و فاطمه زهرا علیهماالسلام متولد شد که منشأ تحولی جهانی و ماندگار گردید. اباعبدالله الحسین علیهالسلام نهضتی ماندگار را برپا نمود، که تا قیامت ادامه خواهد داشت. محبت ایشان در قلبها چنان حرارت دارد که تا ابد سرد و فراموش نمیشود.[1] راز این ماندگاری و محبت چیست؟ چرا اباعبدالله علیهالسلام خون خداوند شد و امام زمان عجلاللهتعالیفرجه در اعلام ظهور، خود را با نام جدش حسین علیهالسلام معرفی خواهد نمود؟! به نظر نگارنده اخلاص در بالاترین درجه ممکن یکی از رازهای محبوبیت فراگیر و ماندگاری این امام بزرگوار در گذر زمان است.
اخلاص در رسیدگی به مستمندان
امام حسین علیهالسلام در اوقات مختلف و متعدد به مستمندان شِکَر میدادند، از ایشان پرسیدند که چرا شِکَر صدقه میکنید؟ فرمودند: «إنّی أحبّه و قد قال اللّه تعالی: لَنْ تَنٰالُوا الْبِرَّ حَتّٰی تُنْفِقُوا مِمّٰا تُحِبُّونَ»؛[2] «من شکر را دوست دارم و خداوند فرموده است: شما هرگز به مقام نیکوکاران و خاصان خدا نخواهید رسید، مگر ازآنچه دوست میدارید، در راه خدا انفاق کنید».
ماجرای انفاق حضرت در روایات ذکرشده است. امام حسین علیهالسلام به خاطر شرمگین نشدن فقرا و اخلاص خویش، دستشان را از شکاف در بیرون آورده و کیسه طلاها را به فقرا میدادند.[3] همچنین نقلشده هنگامیکه قبیله بنی اسد با بدن مطهر اباعبدالله علیهالسلام مواجه شدند، اثر زخمی کهنه بر کتف ایشان مشاهده کردند، از امام زینالعابدین علیهالسلام پرسیدند این زخم از چیست؟ ایشان فرمود: «این اثر از چیزهایی که ایشان به دوش میکشید تا به منزلهای بیوهزنان، یتیمان و مساکین برساند، بهجای مانده است».[4]
اخلاص در نهی از منکر
امام حسین علیهالسلام در هیچ مرحلهای از زندگی، ملاحظه مطلبی غیر از رضای خداوند را نکردند. مهمتر از نهی از منکر فردی و زبانی، مبارزه با منکرات اجتماعی و سیاسی است. اباعبدالله علیهالسلام در این زمینه خالصانهترین حرکت ممکن را انجام دادند و بدون کمترین توجه به سیاستبازیها و مصلحتسازیهای دروغین که در آن زمان متداول بود، به حرکت مقدس و خالصانه خود در راه خداوند ادامه دادند تا این که زندگانی حضرت به شهادتی عاشقانه و زیبا ختم شد.
خالص کردن حلقه اطرافیان
جریان کربلا نهتنها ازنظر خالص بودن امام و پیشوای آن نمونه است، بلکه اباعبدالله علیهالسلام تمام تلاش خود را کرد تا خالصترین یاران که دارای نیت الهی باشند با خود همراه کند. وقتی ماجرای این اتفاق عظیم را مطالعه میکنیم، در جایجای حوادث امتحان و غربالگری یاران را میبینیم.
سخنرانی در مکه و ذکر این نکته که هر کس با ما همراه شود، شهید خواهد شد (از طمع ریاست و غنائم خبری نیست)، گفتگو با ابن عباس و محمد حنفیه و ذکر وظیفه الهی که به عهده دارد، گفتگو با یاران در شب عاشورا و برداشتن بیعت از آنها و سوال از حضرت قاسم درباره تلقی و دیدگاه او از مرگ، تنها نمونههایی از آزمایشها و امتحانات متعدد ایشان نسبت به اطرافیان است. گویا حسینبنعلی علیهماالسلام میخواهد خالصترین گروه ممکن را برای حماسه عظیم گلچین کند، ازاینرو در شب عاشورا با خیالی آسوده میفرماید: «الِلْهَمِّ إِنِّي لَا أَعْرِفُ أَهْلُ بَيْتٍ أَبَرُّ وَ لَا أَزْكَى وَ لَا أَطْهُرُ مِنْ أَهْلِ بَيْتِی وَ لَا أَصْحَاباً هُمْ خَيْرُ مِنْ أَصْحَابِی»؛[5] «خدایا! من اهلبیتی پاکیزهتر و نیکوتر از اهلبیت خود نمیشناسم و اصحابی را سراغ ندارم که بهتر از اصحاب من باشند».
نشانههای اخلاص
از نشانههای اخلاص عظیم اباعبدالله الحسین علیهالسلام شادابی ایشان در عرصه جنگ، کلام آخرین درباره راضی بودن به آنچه خداوند رضایت بدان دارد و تلاش تا آخریننفس برای هدایت امت بود. انسانِ با اخلاص نسبت به کم و زیاد، تشویق یا شماتت مردم و عناوین ساختگی دنیایی، بیتوجه است. اخلاص باعث دلیری و شجاعت میگردد و غبار اضطراب و نگرانی را از دل میزداید. سیدالشهدا علیهالسلام تمام این نشانهها را همراه خود داشت و ازاینرو عمل ایشان محبوبیت ویژهای یافت. امیرالمؤمنین علیهالسلام میفرماید: « أَلعَمَلُ كُلُّهُ هَبَاءً إِلَّا مَا أُخْلِصَ فِيهِ»؛[6] «کارها همه تباه و بیاثر هستند، مگر آنچه در آن اخلاص ورزیده شود».
راز ماندگاری، محبوبیت فراگیر و تداوم حرکت حسینی تا به قیامت را، باید در اخلاص حضرت و یاران ایشان جستجو کرد. خداوند در حدیث قدسی میفرماید: «الاِخلاصُ سِرَّ مِنْ أَسَرَارِی»؛[7] «اخلاص رازی از اسرار من است».
پینوشت:
[1]. بروجردی، سید حسین، جامع احادیث الشیعه، چاپ اول، مهر، 1373ش، ج12، ص556.
[2]. مشهدی قمی، محمدرضا، کنزالدقایق، چاپ اول، دار الغدیر، 1423ق، ج3، ص160.
[3]. ابن شهرآشوب، مناقب آل ابیطالب، چاپ اول، علامه، 1379ق، ج4، ص66.
[4]. همان.
[5]. صدوق، محمد بن علی، الامالی، چاپ اول، دراسات الاسلامیه، بیتا، ج1، ص220.
[6]. تمیمی الآمدی، غررالحکم، چاپ دوم، دارالاسلامیه، 1410ق، ج1، ص75.
[7]. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، چاپ دوم، داراحیاء التراث العربی، 1403ق، ج67، ص249.
اگر سجده بر غیر خدا حرام است، چرا فرشتگان به حضرت آدم سجده کردند؟
- سؤال
اگر سجده بر غیر خدا حرام است، پس چرا فرشتگان بر حضرت آدم علیه السلام سجده کردند؟؟
- پاسخ
در این که این سجده چه سجده ای بوده است، در میان مفسّران گفت وگوست.
۱. بعضی معتقدند که این سجده برای خدا بوده ولی به خاطر آفرینش چنین موجود شگرفی، در برابر آدم صورت گرفته است [مثل اینکه ما خدا را سجده میکنیم ولی رو به کعبه می ایستیم، یعنی حضرت آدم قبله گاه فرشتگان بود]
۲. بعضی دیگر می گویند سجده برای آدم بوده، ولی نه سجده پرستش که مخصوص خداست؛ بلکه سجده خضوع یا سجده تحیّت و ادای احترام.
در کتاب عیون الاخبار از کتاب علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) آمده است: «کانَ سُجُودُهُمْ للهِِ تَعالی عُبوُدِیَّتاً وَ لآدَمَ اِکْراماً وَ طاعَةً لِکَوْنِنا فی صُلْبِهِ / سجده فرشتگان برای خداوند به عنوان پرستش بود و برای آدم به عنوان اکرام و احترام، چرا که ما در صلب آدم بودیم».
از این حدیث استفاده می شود که سجده فرشتگان دو جنبه داشت، هم جنبه پرستش خداوند و هم احترام آدم.
شبیه آنچه در تفسیر بالا گفته شد در آیه ۱۰۰ سوره یوسف آمده است: «وَ رَفَعَ اَبَوَیْهِ عَلَی الْعَرْشِ وَ خَرُّوا لَهُ سُجَّداً»؛ (و پدر و مادر خود را بر تخت نشاند و همگی به خاطر او به سجده افتادند).
در حدیثی از امام علی بن موسی الرّضا(علیه السلام) در ذیل همین آیه نیز آمده است که فرمود: «اَمّا سُجُودُ یَعْقُوبَ وَ وُلْدِهِ فَاِنَّهُ لَمْ یَکُنْ لِیُوسُفُ وَ اِنَّما کانَ مِنْ یَعْقُوبَ وَ وُلْدِهِ طاعَةً للهِ وَ تَحِیَّةً لِیُوسُفَ کَما کانَ السُّجُودُ مِنَ الْملائِکَةِ لآدَمَ»؛ (امّا سجود یعقوب و فرزندانش سجده پرستش برای یوسف نبود؛ بلکه سجده آنها به عنوان اطاعت و پرستش خدا و تحیّت و احترام یوسف بود همان گونه که سجود ملائکه برای آدم چنین بود).
منبع: کتاب پیام امام امیرالمومنین علیه السلام، آیت الله مکارم شیرازی، ج ۱، ص ۱۸۸.
یک ویژگی منحصر به فرد رسول اکرم (ص) که بهخاطر آن مبعوث شدند
یکی از عالیترین صفاتی که خداوند رسول خدا صلی الله علیه و آله را آراسته به آن کرد، رحمت است؛ صفتی که منحصر در وجود مقدس آن رسول بزرگوار است. خداوند در آیۀ107 سورۀ انبیاء خطاب به پیامبر برگزیدهاش میفرماید «وَ ما أَرْسَلْناکَ إِلاَّ رَحْمَةً لِلْعالَمین»، یعنی ما تو را رحمتی برای تمام عالمیان ارسال کردیم. جالب است که خداوند در این آیه یکی از مهمترین فلسفههای بعثت رسول الله صلی الله علیه و آله را بیان کرده و از دیگر سو رحمت را منحصر در پیامبر اسلام میکند. با این توصیف، رسول خدا صلی الله علیه و آله مصداق بارز رحمةالله یا تمام کلمۀ رحمت با تمام مشتقاتش هستند و خداوند از مجرای ایشان، رحمت خود را بر خلایق جاری میکند، لذا آن حضرت فرمود «إِنَّمَا أَنَا رَحْمَةُ»؛ یعنی من (اصل) رحمت هستم.
از ویژگیهای مهمی که خداوند به رحمت نسبت داده است، در برگیرندگیِ آن است، آنجا که فرمود «وَ رَحْمَتی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء»؛ یعنی رحمتم تمام اشیاء را در بر گرفته است، به این معنا که تمام پهنۀ عالم، از دورترین ارتفاعات عرشی و غیبی تا عمق دنیا و نیز تمام گذشته و آینده در رحمت خداوند جای دارند و امور عالم خارج از «رحمت» خدا جریان ندارند مگر اینکه انسانها خارج از قاعدۀ رحمت خداوند عمل کنند و خود را مشمول عذاب الهی کنند، لذا در ادامۀ آیه فرمود «فَسَأَکْتُبُها لِلَّذینَ یَتَّقُونَ وَ یُؤْتُونَ الزَّکاةَ وَ الَّذینَ هُمْ بِآیاتِنا یُؤْمِنُون»؛ یعنی ما این رحمت را برای اهل تقوا و اهل زکات قرار دادیم و نیز برای آنها که به آیات و نشانههایی که در عالم (برای هدایت) قرار میدهیم، ایمان دارند.
اما از مشتقات کلمۀ رحمت خدا، اسم «الرحیم» است؛ «رحیم» نیز اسمی است که خداوند به وسیلۀ آن، دست مؤمنان را میگیرد و ایشان را رشد میدهد. طبق منطقی که توضیح داده شد، رسول خدا صلی الله علیه و آله مصداقِ «الرّحیم» محسوب میشوند. از این جهت در آیۀ128 سورۀ توبه میخوانیم ایشان نسبت به مؤمنان رئوف و رحیم هستند: «لَقَدْ جاءَکُمْ رَسُولٌ مِنْ أَنْفُسِکُمْ عَزیزٌ عَلَیْهِ ما عَنِتُّمْ حَریصٌ عَلَیْکُمْ بِالْمُؤْمِنینَ رَؤُفٌ رَحیم»؛ یقیناً پیامبرى از جنس خودتان به سویتان آمد که به مشقت افتادنتان بر او دشوار است؛ اشتیاق شدیدى به [ هدایتِ ] شما دارد و نسبت به مؤمنان رؤوف و رحیم است.
بنابراین مقدمۀ تمام رسالتها و مأموریتهای پیامبر صلی الله علیه و آله با رحمت آغاز میشود و با رحمت پایان مییابد. از این منظر، اگر قرآنی است، به خاطر کلمۀ رحمت است و اگر بناست در آخرالزمان فرزندی از فرزندان ایشان پرچم عدل و هدایت را در دست بگیرند و انسانها را رشد دهند، به واسطۀ رحمتی است که خداوند از مجرای برترین پیامبرش بر عالم جاری کرد.
در دیگر معنا، هر خیری که در عالم جریان دارد و هر محبتی که به انسانها میشود، از رحمت خداوند ناشی میشود و این رحمت به برکت وجود مقدس رسول خدا صلی الله علیه و آله بر خلایق جریان یافت. با این توضیح، خود وجود مقدس امیرالمؤمنین علیهالسلام، حضرت زهرا سلام الله علیها و سایر اهل بیت وحی، همگی متأثر از رحمت خدا هستند.
پیام سفر رئیسی به چین؛ ایران تسلیم تحریمها نخواهد شد
علاءالدین بروجردی رئیس ادوار کمیسیون امنیت ملی مجلس طی یادداشت شفاهی که در اختیار این خبرگزاری قرار داده به تحلیل ابعاد سفر اخیر آیتالله رئیسی به چین پرداخته است.
سفر اخیر رئیسجمهور به چین را میتوان از دو زاویه مورد پردازش و تحلیل قرار داد؛ زاویه اول شرایط کنونی منطقه است. از طرفی آمریکا بعد از نقض عهد خلاف مقررات بینالمللی در خروج از برجام و اعمال مجدد تحریمهای ظالمانه علیه ایران و در کنار آن کشورهای اروپایی و همپیمانانشان که فاقد استقلال سیاسی بوده و ملزم به تبعیت از آمریکا هستند، تحریمهای گستردهای علیه ایران اعمال کردند. آنها تصور داشتند ما زیر بار تحریمها توان مقاومت نخواهیم داشت و ناگزیر به خواستههای آنان تن میدهیم؛ البته این تصور چندینبار آزمایش شده و شکستخوردهست و آنان هنوز در این کجراهه سِیر میکنند.
از سوی دیگر جنگ روسیه و آمریکا و مجموعهی غرب که به لحاظ جغرافیایی در اوکراین واقعشده باید در نظر گرفته شود؛ واقعیت این است که جنگ آمریکا و ناتو علیه روسیه در حال انجام است. این واقعه نوعی زورآزمایی است که سعی میکنند ظهور و بروز قدرتهای جدید را با تصور استمرار حاکمیت تکقطبی آمریکا در جهان مانع شوند؛ روسیه در خط مقدم این جبهه است. در حال حاضر شاهد تلاش آمریکا و مجموعهی غرب برای وارد کردن همین فشار به چین و ایران بهعنوان محورهای قدرتهای نوظهور در منطقه و سطح جهان هستیم.
سفر به چین در شرایط فعلی حائز اهمیت بود؛ چین کشوری است که هیچگونه سوءپیشینه تاریخی با ایران ندارد و روابط دو کشور در سالهای بعد از انقلاب رو به رشد و قابل توجه بوده است. سیاست راهبردی هر دو کشور که تبلور آن را در سند 25 ساله میبینیم، استمرار و تقویت روابط گسترده است. انجام این سفر پیام مهمی برای آمریکا و غرب دارد که «ایران تسلیم تحریمها نخواهد شد و راه تعامل و پیشرفت برای ما باز است»؛ و آنها عملاً شرکتهای خود را تحریم کردند و ما در حداکثر توان از ظرفیت چین در راستی منافع ملیمان استفاده میکنیم.
لازم به ذکر است رابطه ما با چین بهخاطر بدیِ رابطه با آمریکا و غرب نیست بلکه تصمیم ما در تقویت روابط با چین راهبردی و درازمدت است و مقام معظم رهبری به این سیاستگذاری عنایت ویژهای دارند. دولتها هم باید این سیاست را دنبال کنند، چراکه سیاست هوشمندانه و مبتنی بر منافع ملی ایران است.
حال به خود سفر میپردازیم،؛ میتوان گفت چینیها سنگ تمام گذاشتند و با توجه به حاشیههای سفر آقای شیجینپینگ به عربستان، بهگونهای تلاش در جهت جبران مافات داشتند که این نکته در بیانیه مشترک سران ایران و چین و تأکید آنها بر تمامیت ارضی ایران در پایان سفر محسوس است. شاهد بودیم چینیها برخورد بسیار گرمی داشته و این سفر در سطح دولتی با استقبال رسمی انجام گرفت و آقای رئیسی با تمام مقامات عالیرتبه دیدار داشت.
گفتوگو با شرکتهای بزرگ چینی اهمیت دیگری دارد، چراکه بخش عظیمی از ظرفیت اقتصادی چین در اختیار این شرکتهاست. خروجی مذاکرات و گفتوگوهای پیشهیئت سفر که با حضور آقای صفری در رأس مسئولان وزارتخانهها به پکن انجام شده بود، 20 توافق در زمینههای مختلف است که به امضا رسید.
ما از این تحول مثبت در روابطمان خرسندیم و باید با جدیت آن را ادامه دهیم؛ عملیاتیسازی توافقات باید مد نظر باشد و نیاز است دولت سازوکار مشخصی مانند کمیته پیگیری مصوبات سفر را تشکیل دهد. باید بتوانیم این مصوبات را وارد مرحله عمل کنیم تا در زمان سفر رئیس جمهور چین به کشورمان که به دعوت رسمی آقای رئیسی انجام خواهد گرفت، بخش مهمی از این توافقات را عملیاتی کرده باشیم.
چین امروز به لحاظ توان اقتصادی به سرعت جایگاه آمریکا را میگیرد و میتوان گفت از نظر فناوریهای نوین جهانی کلیه توانمندیهای آمریکا و اروپا در چین محقق شده است. بهعنوان مثال هواپیمای ایرباس در شانگهای و سایر برندهای جهانی در این کشور تولید میشود؛ چینیها سالهاست تکنولوژی دنیا را در دست گرفته و در بخشی رشتهها در دنیا از آمریکا و غرب جلو هستند، مسائل مانند هوش مصنوعی، قطار سریعالسیر و سفر به مریخ که هنوز روسها هم به این مهم دستنیافتهاند.
چین دارای ظرفیت عظیمی بوده و ما میتوانیم از آن استفاده کنیم؛ باید فرصت را مغتنم شمرده و عملا نشان دهیم چین در سیاست خارجی ما گزینهی بهترین است. بعضاً هستند کسانی در داخل کشور که فکر میکنند حتما باید با غرب رابطه داشت، ما مخالفتی با این مسئله نداریم ولی آزموده را آزمودن خطاست؛ چند بار باید این اشتباه را تکرار کرد؟ دیدیم که آمریکا در قضایای اخیر رسما اعلام کرده سیاست براندازی جمهوری اسلامی را دنبال میکند و اروپاییها هم از او تبعیت کردند. در دولت قبل شاهد بودیم شرکتهای بزرگ نفتی مانند توتال به کشور آمدند ولی وقتی ترامپ بازی را بهم زد، ایران را ترک کردند.
آمریکاییها بهشدت «چینهراسی» و «چینستیزی» را هدایت میکنند و برخی هم در داخل فریب آن را میخورند؛ ملت هوشیار ما باید توجه داشته باشد که آمریکاییها تلاش میکنند دو ظرفیت شرق و غرب آسیا در کنار هم قرار نگیرد. ضمنا اخیرا و در این سفر تمایل چین برای عضویت ایران در گروه بریکس مطرح شده است؛ عضویت ما در این مجموعه ضروری و مفید خواهد بود. چراکه نیمی از جمعیت جهان و ظرفیتهای اقتصادی خوبی در آن وجود دارد. تصمیم ما در عرصه سیاست خارجی حضور در این مجموعه است؛ همانگونه که در سازمان همکاریهای شانگهای عضو شدیم و مراحل قانونی آن هم طی شد.
رژیم موقت | ۱۵-بزرگترین تهدیدات موجودیتی رژیم اسرائیل
کتاب «رژیم موقت، مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحرانهای فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی میشود را برشمرده است.
بخش پانزدهم
بی تردید تهدیدات و چالشهایی که ساختار رژیم صهیونیستی با آن مواجه است، آسیبها و شکافهای ماهیتی به این رژیم وارد میکند که مهمترین آنها به این شکل است: به هم خوردن توازن قدرت هستهای در منطقه، عدم وجود چشمانداز اطلاعاتی-نظامی برای اسرائیل، از بین رفتن توازن میان مدیریت تهدیدات نظامی و مشکلات امنیتی و اجتماعی و اقتصادی داخلی رژیم صهیونیستی، نیاز اسرائیل به جلب اعتماد سازمانهای پراگماتیک در منطقه.
به هم خوردن توازن قدرت هستهای در منطقه: مرکز مطالعات امنیت داخلی رژیم صهیونیستی در یکی از پژوهشهای خود اشاره کرده که اسرائیل در شرایطی قرار دارد که میداند دیگر نمیتواند سلاح هستهای را در منطقه در انحصار خود داشته باشد و طرفهای دیگری وجود دارند که در آستانه دستیابی به این «سلاح» قرار دارند؛ به ویژه دشمنان اسرائیل.
شاخصها
-«بنی گانتس» وزیر جنگ رژیم صهیونیستی بارها اعلام کرده که اسرائیل نیاز دارد که یک «دیوار آهنین» مقابل ایران بکشد. اما بنی گانتس در عین حال اعتراف میکند اسرائیل ضعیفتر از آن است که بتواند به تنهایی مقابل ایران بایستد و به این منظور نیاز به حمایت بینالمللی دارد. البته هدف از ایجاد دیوار آهنین در برابر ایران، تلاش برای قدرتنمایی در برابر دشمنان تلآویو است وگرنه امکان پیروزی بر آنها وجود ندارد. این مسئله منجر به کشمکشهای داخلی در میان اسرائیلیها به ویژه مقامات ارشد این رژیم شده و شواهد نشان میدهد که همه آنها از میزان تحولات موجود در معادلات قدرت و خطری که در آینده در انتظار اسرائیل است آگاهند.
- مرکز امنیت داخلی رژیم صهیونیستی بارها توصیه کرده که باید جلوی توسعه نظامهای هستهای متعدد در خاورمیانه گرفته شود و به همین منظور آمریکا باید به کشورهای منطقهای که نگران برنامه هستهای ایران هستند تضمین بدهد که اجازه نخواهد داد ایران توانایی هستهای خود را گسترش داده و تبدیل به یک قدرت هستهای مستقل شود.
اما بعد از اینکه آمریکا به میز مذاکرات درباره برنامه هستهای ایران برگشت و همچنین تحریمهای ایالات متحده نتوانست مانع توسعه برنامه هستهای صلحآمیز ایران گردد، نگرانی رژیم موقت اسرائیل چند برابر شده و جمهوری اسلامی ایران را در صف اولین دشمن خود قرار داد.
2- معضل عدم توازن میان مدیریت تهدیدات نظامی و مشکلات امنیتی و اجتماعی و اقتصادی صهیونیستها: طبق گزارش راهبردی رژیم صهیونیستی برای سال 2022، وضعیت استراتژیک اسرائیل به گونهای است که در آن امکانات امنیتی و اقتصادی و تکنولوژی این رژیم قدرت پاسخگویی به چالشهای سیاسی و امنیتی و داخلی که اسرائیلیها با آن مواجهند را ندارد. عمده علت این امر به عدم وجود هیچگونه روش استراتژیک کامل و هماهنگ و دراز مدت برمیگردد. شاخصهای این چالش بزرگ رژیم موقت به شکل زیر است:
-بزرگترین خطر، تهدید داخلی یا تهدید هستهای: طبق گزارش شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی، اوضاع ملتهب فلسطین و پروژه هستهای ایران دو خطر بزرگ برای موجودیت اسرائیل هستند. اما در عین حال اغلب شهرکنشینان صهیونیست معتقدند که تهدیدات داخلی و بحرانهای اجتماعی اسرائیل از تهدیدات امنیتی نیز خطرناکترند. طبق مطالعات انجام شده در مراکز پژوهشی رژیم موقت، اسرائیل هرگز اقدام جدی و فوری برای مقابله با تهدیدات موجودیتی خارجی انجام نداده و صرفا به سلسله عملیاتهای داخلی اکتفا کرده که نتیجه آن فرسایش عناصر امنیتی این رژیم بوده است.
-عدم توانایی شورای امنیت داخلی اسرائیل برای مدیریت همزمان دو تهدید: شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی هرگز نتوانسته بین تدابیر نظامی و تدابیر دیپلماتیک و اقتصادی برای حل مشکلات و مقابله با تهدیدات موجودیتی توازن برقرار کند. درواقع شورای امنیت داخلی رژیم صهیونیستی درحالی که نتوانسته مراکز امنیتی این رژیم را تقویت کند همواره متمرکز بر حفظ برتری نظامی نسبی برای اسرائیل در منطقه است.
3-عدم وجود چشمانداز اطلاعاتی-نظامی برای رژیم موقت در دراز مدت
رژیم صهیونیستی از معضل بزرگ شکست اطلاعاتی در اشراف بر امور حساس و حیاتی رنج میبرد. علت این امر به تغییرات سریع در نقشه تهدیدات منطقه برمیگردد و همین سرعت تحولات موجب شده تا نهادهای اطلاعاتی اسرائیل در ارزیابیهای خود دچار اشتباه شود. بر همین اساس چشمانداز درازمدتی برای اصلاح ساختار اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در میان این تحولات دیده نمیشود. شاخصهای این چالش رژیم موقت به شکل زیر است:
-ارزیابیهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی نمیتواند تفاوتی میان تهدیدهای راهبردی و تهدیدهای تاکتیکی، تهدیدهای دائمی و تهدیدهای موقت، تهدیدهای موثر یا تهدیدهای کم تاثیر، تهدیدهای نزدیک یا تهدیدهای دور و ... قائل شود. از آن گذشته ناتوانی نهادهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی در ترسیم یک چشمانداز طولانی مدت مربوط به عدم وجود هیچگونه چشمانداز سیاسی برای آینده اسرائیل است. همین مسئله بر ذهنیت نظامی و امنیتی اسرائیلیها نیز تاثیر گذاشته و به تبع آن موجب میگردداین رژیم بتواند یک استراتژی نظامی کوتاه مدت ترسیم کند.
-ارزیابیهای اطلاعاتی رژیم صهیونیستی با محیط راهبردی اطراف فلسطین اشغالی طبق یک معیار اصلی صورت میگیرد با عنوان «سطح تهدید فعلی». بر اساس این معیار، اسرائیل (فلسطین اشغالی) در سراسر مرزها توسط چندین ارتش نظامی محاصره و تهدید میشود اما قدرت مقابله با آن را ندارد و همچنین امکان تحرک و مانور گسترده برای مواجهه با این خطر را نمیبیند؛ به ویژه در شرایطی که مجبور باشد در جبهه جنوب با فلسطینیان و در جبهه شمال با حزبالله بجنگد.
- وضعیت راهبردی رژیم صهیونیستی عمدتا مبتنی بر شرطبندیهای این رژیم روی عنصر زمان است. رژیم موقت اسرائیل معتقد است که برتری نظامی آن در مقابل کشورهای عربی منطقه موجب دفع خطرات آینده از این رژیم میشود و همچنین تصور میکند که با گذشت زمان کشورهای منطقه در سطح نظامی و اقتصادی حالت عقبگرد پیدا میکنند. اما تلآویو در عین حال در برابر برنامه هستهای ایران دچار وضعیت هیستریک شده و میداند که در صورت گسترش پروژه هستهای ایران، عملا برتری نظامی اسرائیل در منطقه از بین خواهد رفت.
-با ایجاد اختلال در مفهوم معادله بازدارندگی در منطقه، عدم وجود یک چشمانداز راهبردی برای اسرائیل، ترس از تغییرات سریع و غافلگریهای استراتژیک و در نتیجه شکستهای متوالی ارتش اسرائیل در جنگها، این رژیم از مقابله با توانایی محور مقاومت، ناتوان است. در این شرایط رژیم صهیونیستی تلاش میکند تا از خلال توسعه امکانات ارتش، افزایش هزینههای راهبردی دفاعی تا 4 برابر، افزایش سرمایهگذاری در توسعه تسلیحات نظامی، ایجاد مرزهایی برای دفاع از خود و تشکیل ائتلافهای منطقهای جدید، بتواند تا حدی از انزوای منطقهای خود کاسته و از روابط راهبردی با ایالات متحده محافظت کند.
4-نیاز اسرائیل به تکیه بر نظامهای پراگماتیک در منطقه
رژیم صهیونیستی در تلاش است تا با رژیمهای عربی منطقه از خلال ابزارهای دیپلماسی و اقتصادی و نظامی ارتباط برقرار کند و چهره خود را در میان ملتهای عربی بهبود ببخشد تا به این ترتیب فلسطینیان را برای سازش با تلآویو ترغیب کند و به این ترتیب در منطقه موقعیتی برای خود بیابد. نمونه این تلاشهای رژیم موقت را میتوان در امضای توافقنامههای عادیسازی با چندین کشور عربی دید.
خلاصه و ارزیابیها
با توجه به آنچه که در این مطالعه به آن اشاره شد، تهدیدات موجودیتی خارجی تهدیدات خطرناکی هستند که رژیم موقت از آنها میترسد و سرویسهای اطلاعاتی امنیتی و نظامی برای مقابله با این تهدیدات در تلاش برای تقویت قدرت خود هستند اما اختلالات داخلی در سطح جمعیتی و اقتصادی و نیز سیاسی موجب پراکندگی جامعه داخلی اسرائیل شده و این رژیم را در برابر وضعیتی از تزلزل داخلی قرار داده است.
در این میان پروژه هستهای ایران در صدر اولویتهای خارجی اسرائیل قرار دارد و آن را خطری بزرگ برای خود میداند. در کنار آن خطر عرصه داخلی اسرائیل کمتر از سایر تهدیدات امنیتی رژیم صهیونیستی نیست؛ چرا که عموم شهرکنشینان صهیونیست معتقدند که شرایط داخلی اسرائیل (فلسطین اشغالی) این سرزمین را تبدیل به مکانی ناامن و موقتی برای اسرائیلیها کرده است. به این ترتیب نمادهای فرسایش و تجزیه را میتوان در ساختار کلی رژیم صهیونیستی مشاهده کرد.
رژیم موقت|۱۴- چالشهای داخلی اسرائیل؛ از فروپاشی اجتماعی تا چالشهای جمعیتی و اقتصادی
کتاب «رژیم موقت مفهوم و پژوهشهای تخصصی» که توسط مرکز مطالعات و پژوهشهای الاتحاد تالیف و منتشر شده، در مباحثی تخصصی به بررسی پدیده فروپاشی رژیم موقت صهیونیستی پرداخت است. این کتاب در فصل اول مفهوم رژیم موقت و اذعان شخصیتهای مختلف بینالمللی و صهیونیستی این موضوع را مورد اشاره قرار داده و در فصلهای بعدی به بررسی ساختارهای امنیتی و تشکیلاتی سرویسهای جاسوسی و نظامی رژیم صهیونیستی پرداخته و در ادامه بحرانهای فراروی اسرائیل که منجر به این فروپاشی میشود را برشمرده است.
بخش چهاردهم
بحران ساختار سیاسی رژیم موقت
طبق نظرسنجیهای انجام شده در سال 2021 اعتماد شهرکنشینان اسرائیلی به طرز قابل توجهی نسبت به موسسات حکومتی کاهش یافته و نارضایتی آنها از وضعیت فعلی اسرائیل افزایش پیدا کرده است. به ویژه در سطح سیستم قضایی، اسرائیلیها معتقدند دستگاه قضایی این رژیم تصمیماتی اتخاذ میکند که مطابق با دیدگاه سیاسی آنهاست. بر اساس این نظرسنجی 87 درصد از یهودیان ارتدوکس، 77 درصد از یهودیان تلمودی و حداقل نیمی از یهودیان سکولار معتقدند که دستگاه قضایی این رژیم در معرض فشارهای سیاسی قرار دارد.
همچنین درباره وضعیت کلی رژیم صهیونیستی نیز یک سوم اسرائیلیها معتقدند که این رژیم در بدترین وضعیت خود نسبت به هر زمانی قرار دارد. زمانی که از آنها درباره درگیریهای جامعه اسرائیلی سوال شد 46 درصد از مشارکتکنندگان در نظرسنجی گفتند که تنش و درگیری میان یهودیان و اعراب افزایش یافته است. اغلب آنها همچنین درباره ثبات حکومت «دموکراتیک» ابراز نگرانی کردند.
فروپاشی اجتماعی
طبق مطالعات انجام شده توسط مرکز صهیونیستی، درگیریها در داخل فلسطین اشغالی عواقب مستقیم و مضری برای «حکومت» اسرائیل دارد و یک تهدید موجودیتی برای آن محسوب میشود. همچنین سکوت نهادهای رسمی اسرائیل در برابر مظاهر نژادپرستی و حمایت از سیاست آپارتاید و انکار حقوق غیریهودیان عملا شانس ایجاد یک «دولت دموکراتیک» را از بین میبرد. از آن گذشته درگیری میان اعراب و اسرائیلیها عواقب امنیتی مستقیم برای اسرائیل دارد که پدیده «فرار مغزها» در نتیجه همین عواقب ظاهر شده است. این مسئله همچنین موجب تضعیف وضعیت سرمایهگذاری و گردشگری در اسرائیل (فلسطین اشغالی) میشود و همچنین احتمال دارد به موقعیت اسرائیل در غرب ضربه زده و اختلاف میان این رژیم با یهودیان سراسر جهان را تشدید کند. در نتیجه ممکن است برخی گروههای یهودی به ویژه نسل جوانان یهود در آمریکا به کلی از اسرائیل دورو جدا شوند.
چالشهای جمعیتی
وضعیت جمعیتی رژیم صهیونیستی به سمت فرار مغزها و مهاجرت سرمایهگذاران از فلسطین اشغالی به دلیل ترس از اوضاع امنیتی پیش میرود. این درحالی است که مقامات اسرائیلی در تلاش برای جذب شمار زیادی از یهودیان جهان جهت مهاجرت به «سرزمین موعود» (فلسطین اشغالی) هستند. پدیده «مهاجرت معکوس» یا مهاجرت بیبازگشت نیز در نتیجه همین امر ظاهر شده و آمار مربوط به اسرائیلیهایی که به خارج از فلسطین اشغالی مهاجرت میکنند به شکل قابل توجهی افزایش یافته است که این مسئله یک تهدید جمعیتی بزرگ برای اسرائیل است و تاثیر منفی زیادی بر جبهه داخلی این رژیم دارد. طبق دادههای اداره آمار رژیم صهیونیستی در سال 2020 نزدیک به 170 هزار نفری که در فلسطین اشغالی زندگی میکنند «شهروند اسرائیلی» نبوده و اقامت دائم در فلسطین ندارند. همچنین از بین 14.7 میلیون یهودی در جهان تنها 47 درصد آنها ساکن اراضی اشغالی هستند.
طبق آمار سال 2017 حدود 600 هزار اسرائیلی در خارج از اراضی اشغالی زندگی میکنند و البته این آمار به استثنای فرزندان آنهاست که در خارج متولد میشوند. تا سال 2015 از هر 8 اسرائیلی 1 نفر تابعیت دوم در کشورهای دیگر برای خود گرفته بود. طبق نظرسنجی صورت گرفته توسط موسسه «مدگام» در سال 207 بیش از 27 درصد یهودیان ساکن اراضی اشغالی تمایل به مهاجرت به کشورهای دیگر دارند و البته این آمار طی سالهای اخیر افزایش نیز یافته است.
چالش اقتصادی
در منطقه خاورمیانه رژیم صهیونیستی ضمن طرفهایی است که حداقل مساوات و عدالت در توزیع درآمدها میان جامعه آن وجود دارد و همین مسئله تاثیر منفی اجتماعی بزرگی روی این رژیم گذاشته است. «نسیم بن دیوید» کارشناس اقتصادی رژیم صهیونیستی در مقالهای در روزنامه مکور ریشون اعلام کرد که توزیع ناعادلانه درآمدها در جامعه اسرائیلی میانگین رشد جمعیتی را کاهش داده و خانوادهها تمایل به فرزندآوری ندارند.
اقتصاد اسرائیل از نیمه دوم سال 2020 تاکنون بیش از 28 درصد افت کرده و بدترین وضعیت اقتصادی این رژیم طی 40 سال گذشته را رقم زده است. همچنین میزان واردات کالا و خدمات به نیز 41.7 درصد کاهش یافته است. به گفته کارشناس اقتصادی مذکور اسرائیلی شمار زیادی از کودکان در خانوادههای اسرائیلی یک بار اقتصادی محسوب میشوند و فقر در میان اسرائیلیها افزایش پیدا کرده است.
همزمان با کاهش آمار فرزندآوری در جامعه صهیونیستی، اطلاعات نشان میدهد درصد بالایی از افراد بالای 65 سال در این جامعه ازکارافتاده محسوب میشوند و بنابراین شمار اسرائیلیهایی که در سن بازنشستگی و ازکارافتادگی قرار دارند نسبت به سایر جوامع خاورمیانه بسیار زیاد است. این مسئله تاثیر منفی بر تولید داخلی رژیم صهیونیستی و در نتیجه افزایش فقر در جامعه این رژیم داشته و به موازات آن پیش بینی میشود در صورتی که اوضاع به همین منوال ادامه پیدا کند اسرائیلیها در آینده با فقر گسترده مواجه گردند.
پیامدهای جدایی دین از اخلاق
انسان خواسته یا ناخواسته با جدا کردن اخلاق از دین، به نوعی نسبیگرایی اخلاق میرسد؛ زیرا آموزههای اخلاقی در سرشت همه انسانها وجود دارد و تنها دین است که به آنها جهت داده و از انحراف و خودکامگی انسان جلوگیری میکند.[1]
پیامدهای عدم تقید به دین
جدا کردن دین از متن زندگی و بسنده کردن به اخلاق، خواه ناخواه، پیامدهای ویرانگر و غیر قابل جبرانی را به دنبال دارد، که به برخی از آنها اشاره میشود:
یک. بیمسئولیتی
از جمله پیامدهای مهم این نوع دیدگاه این است که هیچ کسی، خود را در برابر رفتارهایش، مسئول نمیداند؛ زیرا رفتارهای خود را انسانی و حتی اخلاقی میپندارد، چرا که بیشتر انسانها همواره حق به جانب قضاوت میکنند.
دو. ایجاد هرج و مرج
خداوند متعال از روی حکمت بیپایانش، در وجود انسان گرایشهایی قرار داده است، بنابراین انسان؛ علاوه بر هجمههای بیرونی، تحت تاثیر گرایشهای درونی نیز قرار دارد، که به طور طبیعی در رفتارهایش تاثیر میگذارد و از آنجا که گرایشها و خواستههای انسانها متفاوت است، رفتارهای متفاوتی نیز از خود نشان داده و آنها را انسانی و اخلاقی میشمارد. اینجا شروع نزاع و اختلافات است، که نتیجهای جز هرج و مرج در جامعه نخواهد داشت.
سه. اختلال در قضاوت
یکی از لوازم جدا کردن دین از متن زندگی، اختلال در قضاوت صحیح است؛ زیرا در صورت جدایی دین، هیچ قانون کلی و مطلقی وجود ندارد که همه ملزم به پذیرش آن باشند. از طرفی قوانین بشری نیز چنین قابلیت قضاوت را نخواهد داشت؛ زیرا قوانین بشری به دلیل علم محدود و ناقص انسان، با اشکالات زیر روبروست:
1. همه جانبه و همگانی نیست؛
2. محدود به زمان و مکان خاص است؛
3. مورد پسند فطرت و سرشت همه انسانها نیست.
چهار. جابجایی جلاد و شهید
یکی از مهمترین پیامدهای ناگواری که نبود دین در متن زندگی، به دنبال دارد، جابجا شدن شهید و جلاد است؛ زیرا با برداشته شدن دین، عملکرد فرعون و حضرت آسیه، یکسان توجیه میشود.
پنج. فاصله طبقاتی
دین تمام فاصلهها را برداشته و همه قومیتها و اقشار جامعه را از حقوق یکسان بهرمند کرده و تنها تفاوت را در بهرمندی بیشتر از کرامت و اخلاق دانسته است.[2] این نبود دین است که فاصله طبقاتی ایجاد میکند.
بنابراین تنها دین است که با قوانین عام و همگانی خود، زیباییهای اخلاقی را در جامعه به نمایش میگذارد و نتیجه جدا کردن دین، بروز صفات حیوانی از انسان است.
پینوشت:
[1]. انفال: 46.
[2]. حجرات: 13.
مسیری برای از بین بردن ناامیدی
بيشتر مردم وقتی مرتكب گناه و نافرمانى خدا میشوند و در مبارزه با نفس مغلوب میگردند، دچار ناامیدی میشوند، این نوع افراد غالباً بیان میکنند که رستگارى و رسيدن به كمالات انسانى با این گناهان امکانپذیر نبوده و مأيوس مىشوند. در این نوع دیدگاه افراد وقتى راه بازگشت را به روى خود بسته و افق آينده خود را تیره میبینند، به سركشى و گناهان بزرگ و متعدد دست میزنند. این افراد با تجسّم اعمال زشت خود و سنگينى و تعداد آنها دچار ترس و ناامیدی میشوند و با اضطراب و فشار روانى نسبت به آینده خود به سر میبرند و چهبسا دچار افسردگی شوند .
مسیر امیدواری گناهکاران
خداوند رحمان و رحیم همواره عنايتى خاص به بندگانش دارد، به همین خاطر راهى براى آنان قرار داده است تا هنگام آلودگی و گناه بهسوی او برگردند، حتی هرقدر هم آلوده به گناه و نافرمانى باشند، آنها را بخشیده و راه نجات را فراهم کرده و امكان جبران را برایشان مهيّا کرده است.
توبه؛ مسیر بازگشت بهسوی خداوند است كه خدا در برابر انسانها قرار داده تا بندگانش از يأس و نوميدى بپرهيزند و بدانند آفريدگارشان پذيرنده افراد عاصى است و هر شخصی با هر گناهى، اگر بهطور حقيقى بهسوی پروردگارش برود، خداوند با آغوش باز پذيراى او خواهد بود و گناهانش را میآمرزد.
خداوند متعال به داوود نبی وحی میکند: «يا داودُ، لَو يَعلَمُ المُدبِرونَ عَنّي كَيفَ انتِظاري لَهُم ورِفقي بِهِم وشَوقي إلى تَركِ مَعاصيهِم لَماتوا شَوقا إلَيَّ، وتَقَطَّعَت أوصالُهُم مِن مَحَبَّتي»؛[1] «اى داوود! اگر آنان كه از من رویگردان شدهاند، میدانستند كه چگونه در انتظارشان هستم و چه مهرى نسبت به آنان دارم و چه قدر مشتاقم كه معصيتشان را ترک كنند، از اشتياق من میمردند و درراه محبتم، بند از بندشان جدا میشد».
ازاینرو اگر افراد گناهکار که دچار معصیت الهی شدهاند در برنامههای زندگی خود تجديدنظر كنند، مسیر توبه و راه نجات برايشان باز است و از بيراهه به راه بازمیگردند و خداوند متعال توبه آنها را میپذیرد: «إِنَّ اللَّهَ تَوَّابٌ رَحِيمٌ»؛[2] «همانا خداوند توبه پذير و مهربان است».
درنتیجه احساس گناه و ترس از بخشیده نشدن يكى از عوامل اضطراب و مايه خستگى روح انسان است كه باعث سرخوردگى و ناامیدی در زندگى میشود. فرد گناهکار اگر بداند كه آمرزش الهى نصيب او خواهد شد، اميد در او ایجاد شده، به همین خاطر تلاش خويش را به كار میبندد تا مرتكب گناه نشود. از دیدگاه خداوند اگر شخص مرتكب نافرمانى شد، نباید مأيوس شود، بلکه باید به درگاه الهی توبه کرده و از خداوند آمرزش بطلبد.
پینوشت:
[1]. فیض کاشانی، المحجةالبيضاء، نشراسلامی، ج7، ص62.
[2]. حجرات، 12.
بهترین بندگان چه ویژگیهایی دارند؟
امام رضا علیه السلام:
اَلَّذینَ اِذا اَحْسَنُوا اسْتَبْشَرُوا، وَ اِذا اَساؤُوا اسْتَغْفَرُوا، وَ اِذا اُعْطُوا شَکَرُوا، وَ اِذَا ابْتَلَوْا صَبَرُوا، وَ اِذا غَضِبُوا عَفَوا
از حضرت رضا علیه السلام درباره بهترین بندگان پرسیدند.
حضـرت فـرمــود: آنان که هرگاه نیکی می کنند، خوشحال می شوند؛ هرگاه بدی می کنند، استغفار می کنند؛ هرگاه چیزی به آنان داده می شود، سپاس می گویند؛ هرگاه مبتلا و گرفتار می شوند، شکیبایی می کنند، و هرگاه خشمگین می شوند، عفو و گذشت می کنند.
مسند الامام الرضا علیه السلام، ج ۱ ص ۲۸۴
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را به شما حضّار محترمی که اینجا تشریف دارید، به همهی ملّت ایران، به همهی مسلمانان جهان و به همهی حقطلبان عالم که اگر ندای بعثت به گوش دل حقطلبان عالم برسد، قطعاً مجذوب آن خواهند بود.
با محاسبهای که انسان میکند اینجور به دست میآید که بعثت نبیّ اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) بزرگترین هدیهای است که خداوند متعال به مجموع بشریّت عنایت کرده. هدایای الهی که خب «وَ اِن تَعُدّوا نِعمَةَ اللَهِ لا تُحصوها»،(۲) امّا هیچ نعمتی، هیچ هدیهای به عظمت و وزانت بعثت نبیّ اکرم نیست. علّت هم این است که بعثت حامل گنجینههایی است برای بشر که این گنجینهها تمامنشدنی است. بشر ممکن است از این گنجینهها استفاده کند، ممکن است استفاده نکند لکن این گنجینههای عظیمی که بعثت برای بشریّت آورده، در اختیار او است؛ این گنجینهها میتواند سعادت بشر را در زندگی خودش، در همین زندگی دنیا ــ تا قبل از آخرت ــ تأمین کند. انسان با محاسبه میتواند به این مطلب برسد. حالا این گنجینهها چه چیزهایی است؟
در درجهی اوّل توحید. توحید، همان گنجینهای است که هیچ چیزی به وزانت و اهمّیّت آن نمیرسد. چون عبودیّت خدا بشر را از بردگی و بندگی دیگران خلاص میکند. گرفتاری بشر این است دیگر؛ گرفتاری بشر، اسیر بودن در چنگ دیگران است؛ در طول تاریخ هم همین بوده؛ این با بندگی خدا از بین میرود. اگر چنانچه انسان به معنای واقعی کلمه بندهی خدا باشد و به معنای واقعی کلمه به توحید که نفی عبودیّت غیر خدا است تمسّک کند، از بندگی دیگران خلاص میشود؛ و از این چیزهایی که در تاریخ دیدهاید، شنیدهاید؛ قتلها، ظلمها، کشتارها، جنگها و امثال اینها. این یکی از هدایای بعثت است.
تزکیه یک هدیهی دیگر است. «یُزَکّیهِم»(۳) که در واقع تزکیه داروی رهایی بشر از فساد است. انواع فسادهای اخلاقی را تزکیه است که از جامعهی بشری و از وجود بشر و از دل انسان میزداید و پاک میکند.
تعلیم کتاب یکی [دیگر] از هدایا است؛ وَ یُعَلِّمُهُمُ الکِتاب؛(۴) تعلیم کتاب. تعلیم کتاب یعنی زندگی را تحت ادارهی هدایتِ الهی قرار دادن. خدا که مالک و خالق و ربّ همهی اشیاء است، یک راهی را برای زندگی انسان معیّن کرده تا انسان این راه را برود؛ تعلیمِ کتاب این است. و حکمت: یُعَلِّمُهُمُ الکِتابَ وَ الحِکمَة؛(۵) یعنی جامعه با عقل، با حکمت، با خردمندی، با فرزانگی اداره بشود. ببینید، اینها همه هدیهها و آوردههای بعثت خاتمالانبیا است. البتّه بعضی از اینها یا بسیاری از اصول اینها به دیگرِ پیغمبران شبیهند، شریکند، منتها خب این، نوع کامل آن است.
یک هدیهی دیگر، که واقعاً گنجینهای است و جزو گنجینههایی است که در بعثت وجود دارد، تعلیم استقامت است که استقامت، راز و رمز رسیدن به مقصود است. شما هر مقصودی دارید ــ مقصود دنیوی، مقصود اخروی ــ با ایستادگی، با استقامت، با پیگیری ممکن است به آن برسید؛ بدون آن نمیشود به این رسید. فَاستَقِم کَما اُمِرتَ وَ مَن تابَ مَعَک؛(۶) قرآن این [دستور] را به ما داده، بعثت این گنجینه را در اختیار ما گذاشته؛ یاد بگیریم و بدانیم باید چهکار بکنیم.
گنجینهی بینظیر قسط، عدالتِ بدون تبعیض، چه در زمینهی مسائل اقتصادی، چه در زمینهی مسائل بشری و به طور کلّی عدالت اجتماعی؛ این هم یکی از گنجینههایی است که بعثت به ما داده. زندگی را با «قسط» مدیریّت کنید. لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۷) خود بشر بتواند زندگیاش را با قسط اداره کند؛ اصلاً پیغمبرها آمدهاند تا بشر را در این راه قرار بدهند، یادش بدهند.
یکی از گنجینههای بسیار مهمّی که متأسّفانه مورد توجّه قرار نمیگیرد، سخت بودن و غیر قابل نفوذ بودن در مقابل بدخواهان است. یکی از ضربههایی که جوامع بشری میخورند، از ناحیهی نفوذ دشمنانشان است، که این در آیهی «اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار» وجود دارد. «اَشِدّاء» به معنای شدّت عمل نیست. «اَشِدّاء» به این معنا که ما در فارسی [به آن] شدّت عمل میگوییم، نیست؛ «اَشِدّاء» یعنی سخت بودن، محکم بودن، غیر قابل نفوذ بودن؛ این معنای «اَشِدّاء» است. اَشِدّاءُ عَلَی الکُفّار؛ نگذارید در جامعهی شما نفوذ پیدا کنند. معنای نفوذ دشمن، نفوذ بیگانه و بدخواه این است که شما از خودتان اختیاری ندارید؛ او میآید و در جامعهی شما، مثل انسان بیهوشی که هرچه میخواهند به او تزریق میکنند، تصرّف میکند. شما میتوانید با اختیار خودتان ارتباطات خوب، مرتّب، منظّم، منطقی، عاقلانه داشته باشید؛ این خوب است.
یا مهربانی و محبّت و صفا و صمیمیّتِ بین افراد جامعه. این «رُحَمآءُ بَینَهُم»(۸) هم یکی از همان گنجینهها است، که زندگی در جامعه با رحم و مروّت و مانند اینها [همراه باشد].
یا انسان از طغیانگران و اشرارِ عالم کناره بگیرد، با آنها همراهی نکند: اِجتَنِبُوا الطّاغوت؛(۹) که اجتناب از طاغوت در قرآن به ما تعلیم داده شده؛ این یکی از همان گنجینهها است که همیشه میشود از آن استفاده کرد و زندگی را درست حرکت داد.
یا رها شدن از زنجیر جهل و تعصّب و جُمود و توقّف و مانند اینها: وَ یَضَعُ عَنهُم اِصرَهُم وَ الاَغلالَ الَّتی کانَت عَلَیهِم.(۱۰) هزاران گنجینهی ممتاز از این قبیل در قرآن هست؛ در تعلیم اسلام هست، در بعثت هست؛ اینها را بعثت به ما داده و برای ما آورده.
بعضی از ما مسلمانها این گنجینهها را اصلاً نمیشناسیم؛ بعضی از ما آن را انکار میکنیم، کفران میکنیم این هدیههای عظیم الهی را؛ بعضی از ما به آنها افتخار میکنیم منتها عمل نمیکنیم؛ این[جوری] است دیگر. نتیجه چه میشود؟ نتیجه این است که دنیای اسلام دچار تفرقه، دچار عقبماندگی، دچار ضعف علمی و عملی میشود؛ نتیجهاش این است. در یک دورهای مسلمانها با عمل کردن نصفهنیمه به این گنجینههای عظیم ــ نه عمل کردن کامل ــ توانستند بزرگترین تمدّنهای زمان خودشان را ایجاد کنند، تولید کنند؛ در قرن سوم و چهارم هجری [قمری]، در همهی دنیا، روی کرهی زمین هیچ حکومتی، هیچ قدرتی، هیچ ملّتی به پیشرفتگی امّت اسلامی نبود، وجود نداشت؛ با اینکه میدانیم آن وقت هم نصفهنیمه عمل میشد؛ افرادی که سرِ کار بودند، افراد درستی، افراد مطلوب و کاملی نبودند امّا همان هم تأثیر داشت. ما میتوانیم با رجوع به این گنجینههای هدیهشدهی از سوی بعثت به خودمان، ضعفهای دنیای اسلام را برطرف کنیم؛ چه آن گنجینههایی که مربوط به معارف اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به احکام اسلامی است، چه آنهایی که مربوط به اخلاق اسلامی است. این[جوری] است.
یک مورد مسئلهی فلسطین است که باز امروز یکی از مسائل مهمّ ما این مسئله است. یک ملّت، یک کشور به طور کامل در قبضهی انسانهای وحشی، خبیث، شرور ــ نه انسانهای عادی ــ قرار گرفته، دنیای اسلام هم نگاه میکند، تماشا میکند! یعنی واقعاً به ملّت فلسطین در زمین خودشان، در خانهی خودشان ــ آنهایی که حالا ماندهاند و اخراجشان نکردهاند ــ روزبهروز دارد ظلم میشود. جلوی چشم دنیای اسلام هر روز یک گوشهای را خراب میکنند، یک شهرک صهیونیستی میسازند؛ اینهمه حکومتهای اسلامی با این ثروتی که در دنیای اسلام هست، با این تواناییهایی که در مجموع دنیای اسلام دارد، [دارند] نگاه میکنند و این دارد اتّفاق میافتد؛ و سالهای متمادی است که جلوی چشم همهی عالم دارد اینجور به یک ملّتی ظلم میشود. این به خود دنیای اسلام هم ضربه زده؛ یعنی همین که دولتهای اسلامی و کشورهای اسلامی در مقابل یک چنین تجاوزی ــ که این تجاوز به خودشان هست، تجاوز به امّت اسلامی است ــ سکوت کردهاند و در مواردی، بخصوص در این اواخر متأسّفانه با آن همراهی کردهاند، این کشورها را هم تضعیف کرده، این وضعیّت را برایشان پیش آورده و دشمن را بر اینها مسلّط کرده.
امروز کشورهای پیشرفتهی دنیا، قدرتهای دنیا برای خودشان حق قائلند که در کشورهای اسلامی دخالت کنند؛ میآیند دخالت میکنند؛ آمریکا یک جور، فرانسه یک جور، آن یکی یک جور. در کشورهای اسلامی دخالت میکنند، برای خودشان [هم] برای این کار حق قائلند! در ادارهی کشورهای خودشان درماندهاند، مشکلات خودشان را در کشورهای خودشان نتوانستهاند حل کنند، میخواهند بیایند کشورهای اسلامی را تصرّف کنند و به ادّعای خودشان مشکلات اینها را حل کنند! خب این به همان معنای ضعف دنیای اسلام و ضعف دولتهای اسلامی به خاطر قضیّهی فلسطین است.
اگر در قضیّهی فلسطین از روز اوّل، دولتهای اسلامی محکم میایستادند و مقاومت میکردند، قطعاً امروز وضعِ منطقهی غرب آسیا، منطقهی ما، وضع دیگری بود؛ امروز ما قدرتمندتر بودیم، متّحدتر بودیم و از جهات گوناگون، امروز وضعمان بهتر بود. همان وقت خیرخواهان میگفتند، از جمله علمای بزرگ نجف. علمای بزرگ نجف در این قضیّهی فلسطین و غصب فلسطین و مانند اینها نامهها نوشتند، اظهارات کردند، خطابهها خواندند؛ و بعضی از عناصر دلسوز و کسانی که واقعاً دلسوز بودند. شاعر عرب شعری گفته:
راست گفته؛ اگر فلسطین را رها کنید، خودتان در طول زمانه دچار آلام و رنجها و مانند اینها خواهید بود. اگر از روز اوّل ما وارد میشدیم [وضعمان بهتر بود].
حالا امروز جمهوری اسلامی حرف دل مسلمانان مظلومِ فلسطین را صریح و علنی بیان میکند. ما ملاحظهی هیچکس را نمیکنیم، حقیقت را با صدای بلند بیان میکنیم: از ملّت فلسطین حمایت میکنیم، دفاع میکنیم، میگوییم هم که دفاع میکنیم؛ به هر طریقی بتوانیم از ملّت فلسطین دفاع میکنیم. همین موجب شده دشمنان متمرکز بشوند و ایرانهراسی راه بیندازند و آن کسانی که خودشان هم موظّفند که لااقل به اندازهی ما به فلسطین کمک کنند، با آنها همصدا بشوند در مورد ایرانهراسی.
راهِحلّ همهی این مشکلات، برگشت به اسلام است؛ اتّحاد ملّتهای اسلامی، همدلی ملّتهای اسلامی، همکاری دولتهای اسلامی به معنای واقعی کلمه نه به شکل صوری؛ به معنای واقعی کلمه همکاری کنند، همدلی کنند؛ و همهی اجزای امّت اسلامی احتیاج دارند به اینکه با هم همکاری کنند. مشکلات پیش میآید. الان شما ملاحظه کنید این زلزلهی ویرانگری که در سوریه و در ترکیه پیش آمده، خب این یک حادثهی سختی است؛ این مربوط به همهی مسلمین است؛ یعنی واقعاً همه باید از یک چنین چیزهایی احساس درد کنند، احساس رنج کنند؛ منتها این در مقابل مسائل سیاسی مثل مسئلهی فلسطین، مثل دخالتهای آمریکا در کشورهای مختلف منطقه، در سوریه، در جاهای دیگر چیز کوچکی است، امّا در عین حال حادثهی مهمّی است.
امیدواریم خدای متعال کمک کند، همهی ما بتوانیم از بعثت به معنای واقعی کلمه استفاده کنیم و مبعث پیامبر اعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را به معنای حقیقی کلمه عید دنیای اسلام و امّت اسلامی قرار بدهیم؛ خداوند ما را در این راه یاری کند. درجات امام بزرگوار ما را که این راه را او به ما نشان داد، او ما را در این راه حرکت داد، عالی کند و شهدای گرانقدر ما را با شهدای صدر اسلام انشاءالله محشور کند.
والسّلام علیکم و رحمةالله و برکاته
(۱در ابتدای این دیدار، حجّتالاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیسجمهور) مطالبی بیان کرد.