
emamian
بقیةالله در خطبه فدکیه
خطبه فدکیه، گفتاری گرانبها در موضوعات مختلف است. در این خطبه نورانی بانوی یگانه دنیای اسلام، حضرت زهرا سلاماللهعلیها علاوه بر رسوایی دشمنان با محوریت غصب فدک، در زمینه خداشناسی، پیامبرشناسی، امامشناسی و دینشناسی مطالبی بس سترگْمعنا، عمیق و منطقی دارند که توجه به هر بخش آن، میتواند سرنخ نوشتن مقالهای برای شرح آن باشد.
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در عبارتی کوتاه، اما پر نکته در مورد قرآن فرمودهاند که در این نوشتار بنا داریم به آن توجه ویژهای داشته باشیم. ایشان چنین میفرمایند: «... بَقِيَّةٌ اسْتَخْلَفَها عَلَيْكُمْ»؛[1] «... برای خداوند ميان شما يادگاری است كه خداوند آن را خليفه بر شما قرار داد».
حضرت زهرا سلاماللهعلیها در این عبارت به این نکته اشاره دارند که گرچه پیامبر صلىاللهعلیهوآله از دنیا رفت، اما برای شما باقیماندهای را جایگزین کرد و در ادامه تصریح میکنند که آن بقیه، قرآن، کتاب خداست: «کِتَابُ اللَّهِ النَّاطِق»؛[2] «آن بقیه کتاب ناطق خداوند است».
منظور از ناطق بودن قرآن
علامه مصباح یزدی رضواناللهعلیه، در توضیح منظور از ناطق بودن قرآن میفرمایند: «وقتی انسان قرآن را قرائت میکند، از دریای معارف آن خوشهچینی کرده، بر دانش او افزوده میشود. ازاینجهت، قرآن ناطق است. گویا خداوند با انسان سخن میگوید. اینگونه نیست که انسان با مراجعۀ به قرآن، دست خالی بازگردد».[3]
البته باید توجه داشت که رمز و راز فهم آیات این کتاب ناطق، نیازمند مراجعه به اهل بیت علیهمالسلام است؛ چراکه ایشان مبیِّن و مفسر کلام خدا هستند. از این رو امیرالمؤمنین علی علیهالسلام میفرمایند: «هَذَا كِتَابُ اللَّهِ الصَّامِتُ وَأَنَا كِتَابُ اللَّهِ النَّاطِق»؛[4] «این کتاب خاموش خداوند است و من کتاب ناطق خداوند هستم».
در برخی آیات مراد و معنای آیه، روشن نیست و به تعبیری کتاب خدا ساکت است و نیازمند رازگشایی و تفسیر است و اهل بیت علیهمالسلام که قرآنناطق هستند، صلاحیت و شایستگی تفسیر کتاب خدا را دارند.
آخرین امام؛ بقیهالله
واژۀ «بقیة» در قرآن هم به کار رفته است: «بَقِيَّتُ اللَّهِ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ»؛[5] «آنچه خداوند برای شما باقی گذارده، برایتان بهتر است اگر ایمان داشته باشید!».
یکی از القاب امام زمان عجلاللهتعالیفرجهالشریف نیز «بقیةالله» است. توضیح اینکه خداوند در جهانی که خلق نموده، پیامبران و امامان را برای هدایت بشر به سوی رستگاری فرستاده است. در عصر و زمانهای مختلف به تبیین راه سعادت پرداختهاند، پس از آخرین پیامبر نیز این روند ادامه داشت تا نوبت به آخرین امام رسید. پس امام زمان علیهالسلام، امامی است که خداوند برای سعادت بشر باقی گذاشته است. امام زمان علیهالسلام نیز خودشان را با تعبیر «بقیةالله» معرفی نمودهاند: «أنا بَقِيّةُ اللّهِ في أرضِهِ و المُنْتقِمُ مِن أعدائِهِ»؛[6] «من باقيمانده حجّتهاى خدا در زمينم و از دشمنان او انتقام مىگيرم.» از این رو شیعیان به امامشان با چنین تعبیری سلام میدهند: «السَّلاَمُ عَلَیْکَ یَا بَقِیَّةَ اللَّهِ فِی أَرْضِهِ»؛[7] «سلام برتو ای یادگار ماندگار خداوند در زمینش».
قرآن در کلام صدیقه کبری سلاماللهعلیها، یادگاری معرفی شده که پس از پیامبر باقی مانده تا به همراه اهل بیت علیهمالسلام منجی بشر باشد.
پینوشت:
[1]. خطبه فدکیه.
[2]. همان.
[3]. علامه مصباح یزدی، رساترین دادخواهی و روشنگری، ج1، ص359.
[4]. بروجردی، آیت الله سيدحسين، جامع أحاديث الشيعة، ج1، ص201.
[5]. سوره هود، آیه86.
[6]. محمدی ری شهری، محمد، ميزان الحكمه، ج1، ص385.
[7]. زیارت آل یاسین.
اشتراکات فاطمی و مهدوی در قرآن و روایات
زبان از توصیف دخت پیامبر عاجز، قلمها از نگاشتن فضائل او ناتوان و کُمیت عقل آدمی از درک کُنه جایگاه و مقام او لنگ است. شکوه و صولت بیکرانه، وسعت فضائل و مناقب بی شمار حضرتش تا بدانجا است که امام صادق علیهالسلام فرمود: «إِنمَا سُمِّیتْ فَاطِمَةَ لِأَنَّ الْخلْقَ فطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا؛[1] همانا فاطمه، فاطمه نامیده شد؛ چراکه خلق از شناخت و معرفت او بریده شدهاند».
الگوی امام زمان عجلاللهتعالیفرجه
در عظمت صدیقه شهیده همین بس که قطب عالم امکان و آخرین یادگار خاندان عصمت و طهارت، وی را الگوی خویش دانسته و فرمودند: «فی ابْنَةِ رَسُولِ اللَّهِ لِی أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ»؛[2] «برای من دختر رسول خدا الگو و سرمشقی نیکو است».
ارتباط دوسویه فاطمی و مهدوی
علاقه و پیوستگی فاطمی و مهدوی یک رابطه دوسویه است؛ چراکه پیامبر با علم به این ارتباط الهی اینگونه به پاره تن خود بشارت داده است: «ابشری یا فاطِمَة فَانَّ المَهدی مِنکِ»؛[3] «بشارت باد بر تو که مهدی از نسل توست» و بوسیله این بشارت، غم و غصه را از حضرت زهرا سلاماللهعلیها میزدود و مراتب خوشحالی حضرتش را فراهم میساخت.
ویژگی مشترک فاطمی و مهدوی
حضرت زهرا سلاماللهعلیها دارای وجوه اشتراکی با فرزندش مهدی موعود دارد که یکی از این شباهتها روشن شدن عالم خلقت از پرتوی نور وجودی ایشان است. همانگونه که در ابتدای خلقت که ظلمت و تاریکی همه جا را فرا گرفته بود و ملائکه به پیشگاه ربوبی چنین شِکوه کردند که بارخدایا تاریکی را از ما برطرف کن، خداوند به نور فاطمه سلاماللهعلیها آسمانها را روشن ساخت و از اینرو زهرا نامیده شد،[4] همانگونه در انتهای دنیا و با قیام فرزندش مردم چنان از نور وجودیش بهرهمند میشوند که از نور خورشید و ماه بینیاز میگردند.[5]
پدر و مادر پیامبر فدای فاطمه و مهدی
حضرت زهرا و امام زمان علیهماالسلام دارای چنان منزلتی هستند که اشرف مخلوقات همانگونه که به یگانه دختر خود فرمودند: «فِداكَ أَبي و أُمّي»؛[6] «پدر و مادرم فدای تو» آن هنگام که مهدی موعود را یاد کرد نیز فرمودند: «بأَبي و أُمّي»؛[7] «پدر و مادرم فدایش باد».
فاطمه و مهدی، دین استوار در قرآن
توصیف دین به وصف قیمومیت در آیه «وَمَا أُمِرُوا إِلَّا لِيَعْبُدُوا اللَّهَ مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ حُنَفَاءَ وَيُقِيمُوا الصَّلَاةَ وَيُؤْتُوا الزَّكَاةَ ۚ وَذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ»؛[8] «و به آنها دستوری داده نشده بود جز اینکه خدا را بپرستند در حالی که دین خود را برای او خالص کنند و از شرک به توحید بازگردند، نماز را برپا دارند و زکات را بپردازند؛ و این است آیین مستقیم و پایدار» نشان از یک جایگاه رفیع با ویژگیهایی والا است. اين چنین دينی به قطع و یقین خير دنيا و آخرت انسان را فراهم میآورد.
امام باقر علیهالسلام در مورد «ذَٰلِكَ دِينُ الْقَيِّمَةِ» فرمودند: «هِيَ فَاطِمَةُ؛[9] او فاطمه (عَلَيْهَاالسَّلاَمُ) است»، و امام صادق علیهالسلام با عبارت «هُوَ ذَلِكَ دِينُ الْقَائِمِ؛[10] او مهدی قیام کننده است» یکی دیگر از ویژگیهای مشترک فاطمی و مهدوی را بیان فرمودند.
آری همانگونه که مسلمانان قدر دین قیم خدا را ندانسته و از آن حمایت نکرده و به طاغوت فرصت جولان دادند تا جایی که عالم را از وجودش محروم ساختند، همانگونه نیز عدم پیروی و حمایت از مهدی موعود باعث شده است که دین استوار همچنان در پشت پرده غیبت بماند و عالمی تا به امروز از وجود مقدس ظاهری حضرتش محروم گردد.
پینوشت:
[1]. مجلسی، بحارالانوار، ج 43، ص 65.
[2]. همان، ج53، ص180.
[3]. متقی هندی، کنزالعمال، ج2، ص105.
[4]. رحمانی، فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى(ص)، ص177.
[5]. قمی، تفسیر قمی، ج2، ص253.
[6]. مرعشی، احقاق الحق، ج10، ص158.
[7]. خزاز، کفایه الاثر، ص158.
[8]. بینه:5.
[9]. بحرانی، البرهان، ج5، ص718.
[10]. همان، ص719.
درمان آرتروز و پوکی استخوان با این ترکیب معجزهآسا !
امروزه شیوع و گسترش بیماری های مفصلی نظیر آرتروز و پوکی استخوان بهویژه در زنان تبدیل به کابوسی وحشتناک در بسیاری از کشورها شده است. پوکی استخوان، چهارمین عامل مرگومیر در جهان است و از هر ۴ نفر بالای ۲۵ سال، یک نفر مبتلا به آن است.
پودر سنجد سرشار از فیبر و منبع غنی از کلسیم است. سنجد برای ترمیم شکستگی و ترک استخوان، بینظیر است و در درمان پوکی استخوان بهعنوان چهارمین عامل مرگومیر در جهان اثرات معجزهآسایی دارد؛ میتوان گفت همه بیماران مبتلا به پوکی استخوان از سنجد، غافل بودهاند.
پوکی استخوان یکی از بیماریهای بسیار آزار دهنده است. بر اساس تحقیقات از هر چهار نفر یک نفر مبتلا به پوکی استخوان است. برای درمان معجزه آسای پوکی استخوان میتوانید از پودر سنجد با شیر استفاده کنید. خوردن مخلوط سنجد و شیر به مدت چهارده روز اثرات معجزه آسای خود را به شما نشان خواهد داد. اگر این رژیم را برای دو ماه یا بیشتر ادامه دهید یک روش درمانی مکمل بسیار عالی برای مبارزه با پوکی استخوان شما خواهد بود.
رفع کمر درد با پودر سنجد و شیر
از تاثیر سنجد در درمان دردهای مفصلی میتوان به رفع کمردرد اشاره کرد. خواص دیگر این معجون میتوان به درمان کمر درد اشاره کرد. پودر هسته سنجد غضروف ساز است، مصرف آن میتواند برای ترمیم مفاصل و درمان کمر درد بسیار مفید و موثر باشد.
درمان آرتروز
مصرف سنجد و شیر برای درمان آرتروز ثابتشده است. مصرف این معجون حتی از خوردن استامینوفن هم موثرتر است.
پودر سنجد را چگونه تهیه و مصرف کنیم
اگر میتوانید، خودتان تعدادی سنجد تازه را با پوست و گوشت و هسته آسیابکنید، اما اگر آسیاب ندارید یا نگرانهستید، هسته سنجد، آسیاب شما را خرابکند، میتوانید پودر سنجد آماده تهیهکنید.
یک قاشق غذاخوری پودر را در یک لیوان شیر، بریزید و با یک قاشق غذاخوری عسل آن را شیرین کنید و روزانه یک وعده از آن را با غذا یا میانوعده میل کنید.
با ۱۴ روز خوردن این معجون ساده، معجزه آن را مشاهده کنید؛ ۷۰ یا ۷۲ روز مصرف آن، مکمل درمانی بسیار مناسبی برای مبارزه با پوکی استخوان و آلزایمر است.
خواص شگفت انگیز آب هویج برای سلامتی
آب هویج علاوه بر طعم عالی دارای مزایای درمانی مختلفی بوده و برای اندامهایی از بدن مثل چشم، دستگاه گوارش، دندان و پوست بسیار مفید است.
با خواص آب هویج در فهرست زیر آشنا شوید.
۱. سیستم ایمنی را تقویت کرده و بیماریهای قلبی را کنترل میکند.
۲. کلسترول را کاهش میدهد.
۳. به انعقاد خون کمک میکند.
۴. زخمهای خارجی را ترمیم میکند.
۵. از سرطان جلوگیری میکند.
۶. سلامت استخوانها را تقویت میکند.
۷. کبد را پاکسازی میکند.
۸. عفونتها را درمان میکند.
۹. گاز معده را تخلیه میکند.
۱۰. ادرار را افزایش میدهد.
۱۱. قاعدگیها را منظم میکند.
۱۲ . تباهی لکه زرد را درمان میکند
۱۳. بهداشت دهان را بهبود میدهد.
۱۴. برای شیردهی مفید است.
۱۵. از ایجاد عفونت در جنین جلوگیری میکند.
۱۶. کلسیم را برای بدن فراهم میکند.
۱۷. سیستم ایمنی کودکان را تقویت میکند.
۱۸. به رشد عضلات کمک میکند.
۱۹. سوخت و ساز بدن را افزایش میدهد.
۲۰ . ظرفیت حمل اکسیژن را افزایش میدهد.
۲۱. انرژی فوری فراهم میکند.
۲۲. سطح قند خون را کنترل میکند.
۲۳ . به گوارش کمک میکند.
۲۴. بدن را پاکسازی میکند.
۲۵. از آکنه جلوگیری میکند.
۲۶. به رشد موها کمک میکند.
۲۷. منبع ویتامینهای لازم پوست است.
۲۸. آسیبهای ناشی از آفتاب را کنترل میکند.
۲۹. با پیری مبارزه میکند.
فواید شگفت انگیز خوردن سیر با معده خالی!
سیر یکی از آنتی بیوتیکهای طبیعی است که خوردن آن انسان را از بسیاری بیماریها مصون میکند، اما چرا ناشتا؟ در صبح زمانی که معدهتان خالی است باکتریها مقاومت کمتری دارند؛ بنابراین مصرف سیر همچون یک آنتی بیوتیک آنها را از پا در میآورد و باکتریها نمیتوانند از خود به خوبی دفاع کنند.
همچنین مصرف سیر به صورت ناشتا باعث میشود مواد مغذی موجود در آن به راحتی و هرچه بیشتر جذب بدن شما شود.
سیر سرشار از ویتامینها و پروتئین، کربوهیدرات، فیبر، آهن، کلسیم و... است. ارزش غذایی بالای سیر در صورت مصرف به صورت خام و صبح ناشتا یا با معده خالی بسیاری از مشکلات را رفع میکند و یا به تقویت سلامت میپردازد. در زیر تعدادی از خواص سیر ناشتا را با هم مرور میکنیم.
۱. رفع مشکلات معده
مصرف سیر با معده خالی باعث تحریک هضم و اشتها میشود و میتواند استرس را کنترل کند. کنترل استرس، باعث توقف ترشح اسید معده که ناشی از عصبی شدن است میشود. مصرف سیر خام به صورت ناشتا با توجه به تجربیات بعضی از مردم، توانسته است مشکلات عصبی را در آنها درمان کند. همچنین سیر درمان مؤثری برای اسهال است.
۲. کاهش فشار خون و بیماریهای قلبی
مصرف سیر برای افرادی که مبتلا به فشار خون بالا هستند، گزینه مناسبی است. مصرف سیر نقش مفیدی در گردش خون بدن دارد و میتواند به خوبی از شما در برابر بیماریهای قلبی نیز محافظت کند.
۳. ضد باکتری
همانطور که گفته شد با توجه به مطالعات و تحقیقاتی که انجام گرفته، نشان داده شده است که مصرف سیر با معده خالی برابر با عمل یک آنتی بیوتیک طبیعی و بسیار قوی است. این اثر به مصرف سیر به صورت ناشتا برمیگردد، به این دلیل که باعث میشود باکتری در معرض آن قرار گرفته و با آن مواجه شود، در نتیجه باکتری از دفاع از خود باز میماند و نمیتواند مقاومت کند و از بین میرود.
۴. دفع سموم از بدن
سیر ناشتا بدن را سمزدایی کرده و کرمها و انگلهای موجود در بدن را از بین میبرد.
۵. جلوگیری از بروز بیماریها
خوردن سیر صبح ناشتا میتواند باعث پیشگیری از بروز بیماریهایی مانند دیابت، تیفوس، انواع سرطان ها و افسردگی شود.
۶. رفع بیماریهای تنفسی
سیر بیماریهای تنفسی حاد و مزمن را رفع میکند. از جمله بیماریهای قابل درمان به وسیله سیر آسم، زکام، سیاه سرفه، برونشیت، احتقان ریه، پنومونی و سل است.
۷. رفع ریزش مو
یکی دیگر از خواص سیر ناشتا این است که گردش خون بدن و پوست سر را بهبود میبخشد. با بالا رفتن گردش خون در پوست سر فولیکولهای مو تقویت میشوند و این باعث جلوگیری از ریزش مو میشود.
۸. رفع جوش و آکنه
اگر صبح ناشتا یک حبه سیر خام مصرف کنید، با توجه به آلیسین فراوان موجود در سیر که خواص ضد التهابی و ضد باکتری دارد، میتواند کبد را پاکسازی کرده و عملکرد کبد را بهبود بخشد. در نتیجه داشتن کبد سالم میتوانید پوستی سالم داشته باشید و از بروز جوش و آکنه صورت به دور بمانید.
۹. مفید برای دوران بارداری
لزوم مصرف اسید فولیک در دوران بارداری در علم پزشکی اثبات شده است. مصرف سیر خام به صورت ناشتا در طی دوران بارداری، به دلیل داشتن میزان بالای اسید فولیک موجود در خود، باعث پیشگیری از نقص سیستم عصبی در جنین میشود. همچنین سیر خام به صورت ناشتا به دلیل داشتن خواص ضد عفونی و ضد التهابی باعث محافظت از زنان باردار در برابر ابتلا به آنفلوانزا و سرماخوردگی میشود.
یکی دیگر از خواص سیر ناشتا در زنان باردار این است که فشار خون بالا را کاهش میدهد. به خاطر داشته باشید مصرف سیر خام ناشتا احتمال دارد زنان باردار را با سوزش سر دل، واکنشهای آلرژیک و معده درد مواجه کند. همچنین در سه ماهه آخر بارداری، مصرف سیر خام، کیفیت شیر مادر را پایین میآورد.
۱۰. کاهش وزن و لاغری
مصرف سیر در اول صبح و به صورت ناشتا اشتها را کم میکند و منجر به رفع پرخوری در طول روز میشود. همچنین مصرف سیر خام با معده خالی نور اپی نفرین را که یک انتقال دهنده عصبی است افزایش میدهد و باعث بالا رفتن متابولیسم بدن میشود. با خوردن یک حبه سیر خام در صبح از تجزیه چربیهای ذخیره شده در بدن ممانعت به عمل میآید.
۱۱. درمان روماتیسم و آرتروز
گفتیم که سیر خاصیت ضد التهابی دارد؛ این به دلیل وجود چهار ترکیب گوگردی مختلف در سیر است. با توجه به این ویژگی یکی از خواص سیر ناشتا درمان روماتیسم، آرتروز و واریس است. خوردن سیر خام آنهم به صورت ناشتا با تاثیربخشی بیشتر میتواند باعث دفع سنگ کلیه و همچنین سنگ کیسه صفرا شود.
۱۳. عملکرد مثانه را بهبود میبخشد
خوردن سیر ناشتا باعث ضدعفونی شدن دستگاههای ادراری و عفونتهای واژینال و مثانه میشود.
قبل از مصرف سیر، به بررسی وضعیت سلامت بدن خود بپردازید. اگر از افرادی هستید که به سیر حساسیت دارید از مصرف سیر به صورت خام خودداری کنید و در صورتی که مصرف سیر باعث سردرد شدید، بروز جوش صورت و بالا رفتن دمای بدن شما شد، سریعا مصرف سیر را متوقف کنید. همچنین نتایج حاصل از برخی مطالعات حاکی از این است که مصرف سیر در افراد مبتلا به ایدز باعث بروز عوارض جانبی میشود.
چرا سکته قلبی در روزهای سرد سال افزایش می یابد
پزشکان قلب و عروق، علت افزایش سکته قلبی در روزهای سرد سال را ناشی از فعل و انفعالات بدنی بیماران قلبی میدانند.
افزایش فشارخون و افزایش سطح فیبرینوژن خون که تشکیل لخته در عروق کرونر را تسهیل میکند به عنوان مکانیسمهای دخیل در افزایش حملات قلبی در روزهای سرد سال، مطرح شده است. زیرا هوای سرد، رگهای قلبی را تنگ و منقبض کرده، جریان فشار خون به اعضای بدن کاهش مییابد و در نتیجه خطر سکته قلبی بالا میرود اما علت این اتفاق فقط مربوط به رگهای قلبی نیست بلکه هوای سرد میتواند باعث گرفتگی رگهای خونی شود، آنها را تنگ کند و باعث میشود که بدن تلاش کند تا بتواند دمای مرکزی را متناسب نگه دارد و همین امر فشار به رگهای خونی را افزایش میدهد و باعث گرفتگی و تنگی آنها نیز خواهد شد.
دلیل دیگری که سکته قلبی در فصل زمستان رایجتر است، این است که عفونتهای تنفسی فوقانی افزایش پیدا میکند، التهابات بدن بالا میرود و رگها دیگر تعادل و استقامت قبلی را ندارند و وضعیت بدتر میگردد و همین امر عاملی برای افزایش حمله و سکته قلبی خواهد شد.
جامجهانی قطر فرصتی برای معرفی اسلام به جهانیان
خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی با عنوان "قطر آشنایی با دین اسلام را به مسافران جام جهانی ارائه میکند" به شرح اقدامات مقامات این کشور برای ترویج دین اسلام همزمان با برگزاری بازیهای جام جهانی ۲۰۲۲ در این کشور پرداخته است.
بر اساس گزارش آسوشیتدپرس، گارسیا در داخل نمازخانه مسجد که به خاطر کاشیهای فیروزهای زیبایش به مسجد آبی نیز معروف است، گفت: "در قطر اولین مواجهه من با دین اسلام رقم خورده است. قطر برای من یک ماجراجویی تغییر دهنده زندگیام بوده است زیرا به شما دیدگاهی نسبت به فرهنگهای مختلف میدهد."
صدها هزار مسافر از نقاط مختلف جهان در طول جام جهانی به قطر آمدهاند. بسیاری از آنها اولین بار است که سفر به یک کشور مسلمان را تجربه میکنند. کسانی از آنها که پایشان را از استادیومها و هتلهای پر زرقوبرق دوحه فراتر نمیگذارند، تنها در سطحی محدود با ابعاد مذهبی این کشور مواجه میشوند، مانند شنیدن صدای اذان از دور یا مشاهده سجده مسلمانان حین نماز خواندن در نمازخانههای استادیومها، فرودگاهها و هتلها. اما مقامات قطری و مقامات مذهبی مشتاق به کمک به افراد کنجکاو برای آشنایی بیشتر با دین اسلام هستند.
مساجد محلی قطر تورهای چندزبانه را به مسافران در این کشور ارائه میدهند و مرکز فرهنگی اسلامی در دوحه تور واقعیت مجازی شهر مقدس مکه را برگزار میکند. غرفههایی در مکانهای توریستی نسخههای رایگان از قرآن توزیع میکنند و بروشورهایی درباره دین اسلام در لابی هتلها در دسترس هستند. بیلبوردهایی در سراسر دوحه با به نمایش گذاشتن تصاویر ابتهاج محمد، شمشیرباز آمریکایی و دیگر شخصیتهای مسلمان به عنوان بخشی از کمپین تشویق مردم به کشف اسلام نصب شده است.
ابو هریره، یک نیروی داوطلب در کمپین بنیاد کاوش اسلام و ابتکار عمل اسلام و مسلمانان میگوید: "چرا این برنامه در ضمن جام جهانی اجرا میشود؟ چون همه از سراسر جهان به قطر، یک کشور مسلمان، میآیند و این فرصتی است برای آگاه ساختن مردم درباره دین."
مقامات قطری میگویند امیدوارند این تورنمنت به مسافران کمک کند تا درک بهتری از فرهنگ خود و کلیت منطقه پیدا کنند.
به نوشته آسوشیتدپرس، هر چند قطر میزبان جام جهانی است اما با انتقادات شدیدی از بابت مسائل حقوق بشری، از جمله نحوه رفتار با کارگران مهاجر و همچنین اتهاماتی همچون "ورزششویی" یا تلاش برای استفاده از اعتبار این رویداد برای بازسازی وجههاش مواجه شده است.
مقامات قطری استدلال کردهاند که پیشرفتها و دستاوردهای این کشور نادیده گرفته میشوند. شیخ تمیم بن حمد آل ثانی، امیر حاکم بر قطر، گفت: برخی از انتقادها علیه کشورش که اولین کشور عربی و مسلمان میزبان جام جهانی شده با "صحبتهای ساختگی و استانداردهای دوگانه" آمیخته شدهاند.
در بازگشت به داخل مسجد مملو از تزئینات کتارا که به سبک عثمانی ساخته شده، رفعت اشفق، یک راهنمای پاکستانی، به گارسیا گفت که این مسجد توسط زینب فضلیاوغلو، یک مهندس ترکیهای طراحی شده است که نام کوچکش نام نوه حضرت محمد (ص) است. اشفق گفت که کاشیهای این مسجد دست ساز هستند، ستونهایش با چرم پوشانده شدهاند و سقف گنبدی آن طلاکاری شده است. در پایان این تور، گارسیا به فلسفه پوشش متواضعانه زنان و ریشههای دین اسلام پی برد.
اشفق در حالی که از گارسیا خواست ردا را به عنوان هدیه برای خودش نگه دارد، اظهار کرد: "ما میخواهیم به مردم درباره اسلام بگوییم. ما به هویت خود احساس افتخار میکنیم. این به رفع باورهای غلط کمک میکند."
در همان حوالی، سرجیو مورالس، یک گواتمالایی که برای تماشای کل مسابقات آمده بود، گوش دادن به مطالب یک تور آشنایی با اسلام را تمام کرد و از مسجد خارج شد و نزد غرفهای که در ورودی آنجا قرار داشت، رفت و خواستار دریافت یک نسخه رایگان از قرآن شد.
او بیان داشت: "امروز به این موضوع علاقهمند شدم زیرا این تور با راهنما به زبان اسپانیایی بود و میتوانستم همه آن را بفهمم. در هر مسجد باید راهنماهایی به زبان اسپانیایی وجود داشته باشند زیرا مردم خیلی زیادی از آمریکای لاتین زیادی به این کشور میآیند."
غرفههای توزیع قرآنهای رایگان و بروشورها و کتابچههای معرفی دین اسلام به چندین زبان همچنین در کوچههای سنگفرششده سوق واقف، قدیمیترین بازار پایتخت قطر، که در آن ادویهها و عطرها، روغنهای معطر و روسریهای ابریشمی عرضه میشوند، موجود است.
تنها چند قدم دورتر از آنجا، مسافران جام جهانی برای گشتوگذار و بازدید به مسجد مرکز فرهنگی اسلامی عبدالله بن زید آل محمود در ضمن جمع شدن مردم برای نماز جمعه در آنجا، وارد ساختمان مارپیچ مانندش شدند.
کارلوس بوستوس، میریا آریاس و پسرانشان، جاکوبوی ۸ ساله و ماتیاس ۱۳ ساله از این مرکز فرهنگی بازدید کردند. این خانواده کلمبیایی بر روی پلاکاردهایی بزرگ اطلاعاتی در مورد کمکهای جهان اسلام به پزشکی، علوم، ریاضیات و معماری را مطالعه کردند.
کارلوس بوستوس در حالی که به همراه پسرانش لباسهای سنتی قطری پوشیده بودند، گفت: آنچه ما دیدیم این است که آنها تلاش کرده اند تصویری را که ما در غرب از اسلام داریم، تغییر دهند. این دارد این سد را میشکند.
عواقب و آفتهای تعصّب و تفرقه
خطبه قاصِعَه، طولانیترین خطبه نهج البلاغه است که محتوایی اخلاقی و اجتماعی دارد و موضوع آن نکوهش تعصب و خودپسندی است. این خطبه در اواخر حکومت امیرالمؤمنین(ع) در کوفه ایراد شده و امام در این خطبه درباره تفرقه اجتماعی هشدار داده و عاملان آن را سرزنش میکند و حوزه نیوز در شماره های گوناگون به انتشار متن، ترجمه و شرح آن خواهد پرداخت.
- متن بخش چهاردهم خطبه
أَلَا وَ إِنَّکُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ أَیْدِیَکُمْ مِنْ حَبْلِ الطَّاعَةِ وَ ثَلَمْتُمْ حِصْنَ اللَّهِ الْمَضْرُوبَ عَلَیْکُمْ بِأَحْکَامِ الْجَاهِلِیَّةِ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ امْتَنَ عَلَی جَمَاعَةِ هَذِهِ الْأُمَّةِ فِیمَا عَقَدَ بَیْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هَذِهِ الْأُلْفَةِ الَّتِی [یَتَقَلَّبُونَ] یَنْتَقِلُونَ فِی ظِلِّهَا وَ یَأْوُونَ إِلَی کَنَفِهَا بِنِعْمَةٍ لَا یَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَهَا قِیمَةً لِأَنَّهَا أَرْجَحُ مِنْ کُلِّ ثَمَنٍ وَ أَجَلُّ مِنْ کُلِّ خَطَرٍ؛ وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ صِرْتُمْ بَعْدَ الْهِجْرَةِ أَعْرَاباً وَ بَعْدَ الْمُوَالاةِ أَحْزَاباً، مَا تَتَعَلَّقُونَ مِنَ الْإِسْلَامِ إِلَّا بِاسْمِهِ وَ لَا تَعْرِفُونَ مِنَ الْإِیمَانِ إِلَّا رَسْمَهُ؛ تَقُولُونَ النَّارَ وَ لَا الْعَارَ، کَأَنَّکُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُکْفِئُوا الْإِسْلَامَ عَلَی وَجْهِهِ انْتِهَاکاً لِحَرِیمِهِ وَ نَقْضاً لِمِیثَاقِهِ الَّذِی وَضَعَهُ اللَّهُ لَکُمْ حَرَماً فِی أَرْضِهِ وَ أَمْناً بَیْنَ خَلْقِهِ، وَ إِنَّکُمْ إِنْ لَجَأْتُمْ إِلَی غَیْرِهِ حَارَبَکُمْ أَهْلُ الْکُفْرِ ثُمَّ لَا [جَبْرَائِیلَ] جَبْرَائِیلُ وَ لَا [مِیکَائِیلَ وَ لَا مُهَاجِرِینَ وَ لَا أَنْصَارَ] مِیکَائِیلُ وَ لَا مُهَاجِرُونَ وَ لَا أَنْصَارٌ یَنْصُرُونَکُمْ إِلَّا الْمُقَارَعَةَ بِالسَّیْفِ، حَتَّی یَحْکُمَ اللَّهُ بَیْنَکُمْ وَ إِنَّ عِنْدَکُمُ الْأَمْثَالَ مِنْ بَأْسِ اللَّهِ وَ قَوَارِعِهِ وَ أَیَّامِهِ وَ وَقَائِعِهِ، فَلَا تَسْتَبْطِئُوا وَعِیدَهُ جَهْلًا بِأَخْذِهِ وَ تَهَاوُناً بِبَطْشِهِ وَ یَأْساً مِنْ بَأْسِهِ، فَإِنَّ اللَّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِیَ [الْقُرُونَ الْمَاضِیَةَ] بَیْنَ أَیْدِیکُمْ إِلَّا لِتَرْکِهِمُ الْأَمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ، فَلَعَنَ اللَّهُ السُّفَهَاءَ لِرُکُوبِ الْمَعَاصِی وَ الْحُلَمَاءَ لِتَرْکِ التَّنَاهِی؛ أَلَا وَ قَدْ قَطَعْتُمْ قَیْدَ الْإِسْلَامِ وَ عَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ وَ أَمَتُّمْ أَحْکَامَهُ.
- ترجمه بخش چهاردهم خطبه (آیت الله مکارم شیرازی)
آگاه باشید شما دست از ریسمان اطاعت خدا کشیدید و با احیای احکام جاهلیّت دژ محکم الهی را که گرداگرد شما بود درهم شکستید، خداوند سبحان بر این امّت منّت نهاده و پیوند الفت و اتحاد را میان آنان برقرار ساخته، الفتی که در سایه آن (در نهایت امنیّت) رفت و آمد کنند و در کنف حمایت آن قرار گیرند؛ نعمتی که هیچ کس از مردم نمی تواند بهایی برای آن بشناسد، زیرا از هر بهایی برتر و از هر چیز با ارزشی پرارزش تر است.
بدانید شما بعد از هجرت (به سوی اسلام) به خوی اعراب بادیه نشین (قبل از اسلام) بازگشتید و بعد از دوستی و محبّت (رشته الفت را گسستید و) به صورت گروه های پراکنده درآمدید. از اسلام تنها به نامش قناعت کردید و از ایمان جز صورتی نمی شناسید. شما می گویید: «النار و لا العار» (آتش دوزخ آری! اما ننگ و عار نه!) گویا می خواهید با این شعارتان اسلام را واژگون کنید و حرمت آن را بشکنید و پیمان الهی را که خداوند آن را حرمی برای شما در زمین قرار داده و وسیله امنیّت خلقش شمرده، نقض کنید.
شما اگر به غیر اسلام پناه برید کافران با شما نبرد خواهند کرد و در آن هنگام نه جبرئیل و میکائیل به یاری شما می آیند و نه مهاجرین و انصار و راهی جز پیکار با شمشیر نخواهید داشت تا خداوند میان شما حکم کند و شکست و زبونی شما فرا رسد.
نمونه هایی از کیفرهای الهی و عذابهای کوبنده او و روزهایی که مجازات وی دامن گنهکاران را گرفت و وقایعی که در این زمینه اتفاق افتاد (در قرآن مجید) در دسترس شماست، بنابراین تهدیدهای الهی را به جهت جهل و سبک شمردن خشم پروردگار و ایمنی از کیفر او دور نشمرید، زیرا خداوند سبحان مردم قرون پیشین را از رحمت خود دور نساخت جز به این سبب که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند، لذا افراد نادان را به سبب گناه و دانایان را به علت ترک نهی از منکر از رحمت خود دور ساخت. آگاه باشید شما رشته اسلام را قطع کردید و حدود آن را تعطیل نمودید و احکامش را به نابودی کشاندید (با این حال انتظار نجات دارید؟!).
- شرح بخش چهاردهم خطبه (آیت الله مکارم شیرازی)
از تعصّب و تفرقه بپرهیزید
به دنبال بحثی که در فرازهای گذشته درباره بنی اسرائیل و ضعف آنها قبل از قیام موسی(علیه السلام) سپس قدرت و قوّت آنان در سایه این قیام وحدت ساز و آن گاه ضعف و ذلّت مجدّد به جهت پشت کردن به آیین موسی بیان فرمود، همین مراحل سه گانه را درباره مسلمانان یادآور می شود: مرحله اوّل که مربوط به عصر جاهلیت بود و مرحله دوم که ارتباط با عصر قیام پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) و آن همه موفقیّت ها و پیروزی ها داشت، در بخش های سابق این خطبه گذشت.
اکنون امام در این بخش به بیان مرحله سوم که دوران عقب گرد مسلمانان از وحدت و پیروزی پیشینه است، پرداخته چنین می فرماید: «آگاه باشید شما دست از ریسمان اطاعت خدا کشیدید و با احیای احکام جاهلیّت دژ محکم الهی را که گرداگرد شما بود درهم شکستید»؛ (أَلاَ وَ إِنَّکُمْ قَدْ نَفَضْتُمْ(۱) أَیْدِیَکُمْ مِنْ حَبْلِ الطَّاعَةِ، وَ ثَلَمْتُمْ(۲) حِصْنَ اللّهِ الْمَضْرُوبَ عَلَیْکُمْ، بِأَحْکامِ الْجَاهِلِیَّةِ).
سپس به شرح این سخن پرداخته، می افزاید: «چنان که خداوند سبحان بر این امّت منّت نهاده و پیوند الفت و اتحاد را میان آنان برقرار ساخته، الفتی که در سایه آن (در امنیّت) رفت و آمد کنند و در کنف حمایت آن قرار گیرند؛ نعمتی که هیچ کس از مردم نمی تواند بهایی برای آن بشناسد، زیرا از هر بهایی برتر و از هر چیز با ارزشی پرارزش تر است»؛ (فَإِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ قَدِ امْتَنَّ عَلَی جَمَاعَةِ هذِهِ الاُْمَّةِ فِیمَا عَقَدَ بَیْنَهُمْ مِنْ حَبْلِ هذِهِ الاُْلْفَةِ الَّتی یَنْتَقِلُونَ فِی ظِلِّهَا، وَ یَأْوُونَ إِلَی کَنَفِهَا(۳)، بِنِعْمَة لاَ یَعْرِفُ أَحَدٌ مِنَ الْمَخْلُوقِینَ لَهَا قِیمَةً، لاَِنَّها أَرْجَحُ مِنْ کُلِّ ثَمَن، وَ أَجَلُّ مِنْ کُلِّ خَطَر).
این تعبیرات بلند و بالا، همه درباره اهمیّت اتحاد و الفت است، همان چیزی که قرآن بارها بر آن تأکید کرده از جمله می فرماید: «(وَاعْتَصِمُوا بِحَبْلِ اللهِ جَمِیعاً وَلاَ تَفَرَّقُوا وَاذْکُرُوا نِعْمَتَ اللهِ عَلَیْکُمْ إِذْ کُنْتُمْ أَعْدَاءً فَأَلَّفَ بَیْنَ قُلُوبِکُمْ فَأَصْبَحْتُمْ بِنِعْمَتِهِ إِخْوَاناً)؛ و همگی به ریسمان خدا (= قرآن و اسلام، و هرگونه وسیله وحدت) چنگ زنید و پراکنده نشوید و نعمت (بزرگ) خدا را بر خود، به یاد آرید که چگونه دشمن یکدیگر بودید و او میان دلهای شما، الفت ایجاد کرد و به برکت نعمتش، برادر شدید».(۴)(۵)
در ادامه این سخن با صراحت بیشتری می فرماید: «بدانید شما بعد از هجرت (به سوی اسلام) به خوی اعراب بادیه نشین (قبل از اسلام) بازگشتید و بعد از دوستی و محبّت (رشته الفت را گسستید و) به صورت گروه های پراکنده درآمدید. از اسلام تنها به نامش قناعت کرده اید و از ایمان جز صورتی نمی شناسید»؛ (وَ اعْلَمُوا أَنَّکُمْ صِرْتُمْ بَعْدَ الْهِجْرَةِ أَعْرَاباً، وَ بَعْدَ الْمُوَالاَةِ أَحْزَاباً. مَا تَتَعَلَّقُونَ مِنَ الاِْسْلاَمِ إِلاَّ بِاسْمِهِ، وَ لاَ تَعْرِفُونَ مِنَ الاِْیمَانِ إلاَّ رَسْمَهُ).
امام در این چند جمله نگرانی شدید خود را از وضع مسلمانان آن زمان ابراز می دارد که چگونه تعصّبات قبیلگی در میان آنها به شدت آشکار شده بود، همان چیزی که پیامبر اسلام آن را در سایه تعلیمات عالی اسلامی محو کرد و این تعصّبات سرچشمه درگیری و خونریزی شد، لذا امام(علیه السلام) به آنها می فرماید: «شما دم از اسلام و ایمان می زنید؛ ولی تنها از اسلام نامی برخود نهاده اید و از ایمان به تشریفاتی بسنده کرده اید. آری! شما شهادتین را بر زبان جاری می کنید و نماز و روزه ای در ظاهر انجام می دهید؛ ولی از اصول تعلیمات اسلام بی خبرید».
سپس امام به شرح این جمله سربسته پرداخته، می فرماید: «شما می گویید: «النّارَ وَ لاَ الْعارَ» (آتش دوزخ آری! اما ننگ و عار نه!) گویا می خواهید با این شعارتان اسلام را واژگون کنید و حرمت آن را بشکنید و پیمان الهی را که خداوند آن را حرمی برای شما در زمین قرار داده و وسیله امنیّت خلقش شمرده، نقض کنید»؛ (تَقُولُونَ: النَّارَ وَ لاَ الْعَارَ! کَأَنَّکُمْ تُرِیدُونَ أَنْ تُکْفِئُوا(۶) الاِْسلاَمَ عَلَی وَجْهِهِ انْتِهَاکاً لِحَرِیمِهِ، وَ نَقْضاً لِمِیثَاقِهِ الَّذِی وَضَعَهُ اللّهُ لَکُمْ حَرَماً فِی أَرْضِهِ، وَ أَمْناً بَیْنَ خَلْقِهِ).
جمله شعارگونه «اَلنّارَ وَ لاَ الْعارَ» که به گفته بعضی از شارحان نهج البلاغه اوّلین بار از زبان «اوس بن حارثه»(۷) شنیده شد و مفهومش این است که «ما از آتش استقبال می کنیم ولی ننگ را نمی پذیریم» در واقع از شعارهای متعصّبین دور از اسلام است؛ آنها می گفتند: «حاضریم به دوزخ برویم؛ اما حاضر نیستیم مثلا فلان قبیله بر ما پیشی گیرد یا خونی از ما بریزد و انتقامش را دو چندان نگیریم». امام می فرماید: «مفهوم این سخن پشت کردن به اسلام و نقض پیمانهای الهی است».
جمعی از شارحان نهج البلاغه گفته اند: جمله «اَلنّارَ وَ لاَ الْعارَ» اگر در مورد اهداف مقدّس باشد جمله خوبی است؛ ولی اگر درباره افتخارات موهوم قبیلگی باشد سخن زشت و نادرستی است.
این سخن در صورتی صحیح است که «النار» به معنای آتش دوزخ نباشد، بلکه به معنای وسیعی باشد که شامل آتش مشکلات دنیوی نیز بشود. مثلا گفته شود: «تن به مشکلات و حتی مرگ می دهیم اما ننگ سیطره کفّار را بر بلاد اسلامی نمی پذیریم». به یقین این شعار صحیحی است؛ اما اگر گفته شود «تن به آتش دوزخ می سپاریم؛ اما ننگ برتری جویی فلان قبیله را نمی پذیریم» شعاری بسیار نادرست و همگون با تعصّبات جاهلیت است.
بر این اساس آنچه در شرح نهج البلاغه محقّق تستری آمده است که این تقسیم را سخن مضحکی می داند، درست به نظر نمی رسد، زیرا گویندگان این سخن نار را به معنای وسیع تفسیر کرده اند، هر چند آنچه در کلام امام(علیه السلام) از زبان متعصّبان آن زمان آمده، منظور همان قسم منفی این شعار است.
آن گاه امام به عاقبت شوم این روش اشاره کرده، می فرماید: «شما اگر به غیر اسلام پناه برید کافران با شما نبرد خواهند کرد و در آن هنگام نه جبرئیل و میکائیل به یاری شما می آیند و نه مهاجرین و انصار و راهی جز پیکار با شمشیر نخواهید داشت تا خداوند میان شما حکم کند (و شکست و زبونی شما فرا رسد)»؛ (وَ إِنَّکُمْ إِنْ لَجَأْتُمْ إِلَی غَیْرِهِ(۸) حَارَبَکُمْ أَهْلُ الْکُفْرِ، ثُمَّ لاَ جَبْرَائِیلُ وَلاَ مِیکائِیلُ وَ لاَ مُهَاجِرُونَ وَ لاَ أَنْصَارٌ(۹) یَنْصُرُونَکُمْ إِلاَّ الْمُقَارَعَةَ(۱۰) بِالسَّیْفِ(۱۱) حَتَّی یَحْکُمَ اللّهُ بَیْنَکُمْ).
اشاره به اینکه آن روز که متمسّک به اسلام بودید، خداوند فرشتگان آسمان را به یاری شما فرستاد و امدادهای غیبی شامل حال مهاجران و انصار شد؛ دشمنان را عقب راندید و پیروزی و امنیت و عزّت را برای خود فراهم ساختید؛ ولی اگر به اسلام پشت کنید همه اینها از شما گرفته خواهد شد؛ شما می مانید و دشمنان خون آشام و به یقین بدون یاری خداوند راه به جایی نخواهید برد، بنابراین به اسلام راستین بازگردید، باد کِبر و غرور از سر به در کنید و تعصّبهای جاهلیّت را کنار بگذارید و آتش اختلاف را فرو بنشانید تا دست لطف الهی بر سر شما باشد.
آن گاه امام(علیه السلام) به آنها هشدار می دهد که درسرگذشت دردناک متمرّدان پیشین بیندیشید و حال خود را با آنها قیاس کنید، می فرماید: «(در قرآن مجید) نمونه هایی از کیفرهای الهی و عذابهای کوبنده او و روزهایی که مجازات وی دامن گنهکاران را گرفت و وقایعی که در این زمینه اتفاق افتاد در دسترس شماست»؛ (وَ إِنَّ عِنْدَکُمُ الاَْمْثَالَ مِنْ بَأْسِ اللّهِ وَ قَوَارِعِهِ، وَ أَیَّامِهِ وَ وَقَائِعِهِ).
تعبیرات چهارگانه «بأس» و «قوارع» و «ایام» و «وقایع» همه، اشاره به مجازاتهای سخت و سنگین امتهای تبه کار پیشین است؛ ولی هر یک از این تعبیرات مفهوم خاص خود را دارد؛ «بأس» به معنای جنگ و پیکار و عذاب است و «قوارع» اشاره به کیفرهای کوبنده است؛ مانند طوفان نوح و زلزله ویرانگر قوم لوط و صاعقه عاد و ثمود. «ایّام» اشاره به مجموعه روزهایی است که این حوادث در آن اتفاق افتاد و «وقایع» مجموعه این حوادث اعم از مقدمات و ذی المقدمه و آثار و نتایج آن است.
«ایّام الله» در اینجا اشاره به روزهای سخت و وحشتناک امتهای پیشین است. در قرآن مجید درباره قوم عاد آمده است: «(إِنَّا أَرْسَلْنَا عَلَیْهِمْ رِیحاً صَرْصَراً فِی یَوْمِ نَحْس مُّسْتَمِرّ)؛ مانند باد وحشتناک و سردی را در یک روز شوم طولانی بر آنان فرستادیم».(۱۲) و به دنبال آن می فرماید: «(تَنزِعُ النَّاسَ کَأَنَّهُمْ أَعْجَازُ نَخْل مُّنْقَعِر)؛ که مردم را همچون تنه های نخل ریشه کن شده از جایشان بر می کند».(۱۳) و آیات فراوان دیگری که درباره قوم فرعون و قوم نوح و مانند آنها آمده است.
سپس امام به دنبال آن می افزاید: «بنابراین تهدیدهای الهی را به جهت جهل نسبت به آن و سبک شمردن خشم پروردگار و ایمنی از کیفر او دور نشمرید»؛ (فَلاَ تَسْتَبْطِئُوا(۱۴) وَعِیدَهُ جَهْلاً بِأَخْذِهِ، وَ تَهَاوُناً بِبَطْشِهِ(۱۵)، وَ یَأْساً مِنْ بَأْسِهِ).
اشاره به اینکه اگر چند روز یا چند ماهی مجازات عاصیان و گردنکشان به تأخیر افتد آن را دلیل بر عدم نگیرید، زیرا تاریخ نشان داده این امر «گرچه دیر آید بیاید» و اصولا این گونه فاصله های زمانی در مقیاس عمر جهان فاصله ای محسوب نمی شود.
آن گاه امام به ذکر دلیل برای این موضوع (همگونی سرنوشتها) پرداخته و انگشت بر یکی از مهم ترین خطاهای آنان گذارده، می فرماید: «خداوند سبحان مردم قرون پیشین را از رحمت خود دور نساخت جز به این سبب که امر به معروف و نهی از منکر را ترک کردند، لذا افراد سفیه و نادان را به سبب گناه و دانایان را به علت ترک نهی از منکر از رحمت خود دور ساخت»؛ (فَإِنَّ اللّهَ سُبْحَانَهُ لَمْ یَلْعَنِ الْقَرْنَ الْمَاضِیَ بَیْنَ أَیْدِیکُمْ إِلاَّ لِتَرْکِهِمُ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ. فَلَعَنَ اللّهُ السُّفَهَاءَ لِرُکُوبِ الْمَعَاصِی، وَ الْحُلَمَاءَ(۱۶) لِتَرْکِ التَّنَاهِی).
این سخن اشاره به آیات شریفه قرآن مجید است، آنجا که می فرماید: «(لُعِنَ الَّذِینَ کَفَرُوا مِنْ بَنِی إِسْرَائِیلَ عَلَی لِسَانِ دَاوُدَ وَعِیسَی ابْنِ مَرْیَمَ ذَلِکَ بِمَا عَصَوْا وَّکَانُوا یَعْتَدُونَ * کَانُوا لاَ یَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُّنکَر فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا کَانُوا یَفْعَلُونَ)؛ کافران بنی اسرائیل از زبان داود و عیسی بن مریم لعن و نفرین شدند. این به جهت آن بود که گناه کردند و تجاوز نمی نمودند؛ آنها از اعمال زشتی که انجام می دادند یکدیگر را نهی نمی کردند، چه بدکاری انجام می دادند».(۱۷)
البتّه در بخش آینده خطبه، به عوامل دیگر سقوط آنها اشاره شده؛ ولی تعبیر امام نشان می دهد که مهم ترین خطای آنها ترک امر به معروف و نهی از منکر بود، زیرا اجرای همه احکام الهی وابسته به زنده نگه داشتن این دو وظیفه الهی است و هر گاه این دو فریضه برپا داشته شود همه فرایض برپا خواهد بود و اگر رها شود فرایض دیگر نیز دستخوش فنا و نابودی خواهد شد، لذا در حدیث امام باقر(علیه السلام)می خوانیم: «إنَّ الاَْمْرَ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیَ عَنِ الْمُنْکَرِ... فَریضَةٌ عَظیمَةٌ بِها تُقامُ الْفَرائِضُ».(۱۸)
درباره اهمیّت فوق العاده امر به معروف و نهی از منکر در اسلام، ذیل خطبه های دیگری که با صراحت از این موضوع سخن می گوید به خواست خدا بحث خواهیم کرد.
سپس امام(علیه السلام) سخنش را در این فراز از خطبه با این جمله پایان می دهد، می فرماید: «به هوش باشید شما رشته اسلام را قطع کردید، حدود آن را تعطیل نمودید و احکامش را به نابودی کشاندید»؛ (أَلاَ وَ قَدْ قَطَعْتُمْ قَیْدَ الاِْسْلاَمِ، وَ عَطَّلْتُمْ حُدُودَهُ، وَ أَمَتُّمْ أَحْکامَهُ).
اشاره به اینکه که تنها نام اسلام یا تشریفات ظاهریش سبب نجات کسی نیست، بلکه باید احکامش اجرا شود، حدودش برقرار گردد و پیوند با اسلام در همه زمینه ها محکم باشد و شما چنین نیستید. نام اسلام را یدک می کشید و از افکار و رفتار جاهلی پیروی می کنید و باز هم انتظار دارید سربلند و عزیز و مقتدر باشید.
پی نوشت ها:
۱. «نفضتم» از ریشه «نفض» بر وزن «نبض» به معنای تکان دادن چیزی است برای فروریختن اشیایی که در آن است و تعبیر بالا به معنای رها ساختن رشته طاعت الهی است.
۲. «ثلمتم» از ریشه «ثلم» بر وزن «عزم» به معنای شکستن و سوراخ کردن و شکاف دادن است.
۳. «کنف» به معنای حمایت و حفاظت و سایه و پناه است.
۴. آل عمران، آیه ۱۰۳.
۵. نمونه های عینی این فرمان قرآنی و تعلیمات امام(علیه السلام) را در این خطبه با چشم خود در ایّام مشاهده کردیم. دشمنان اسلام و استعمارگران غرب نقشه های خطرناکی برای کشورهای اسلامی لبنان کشیده بودند که آن را به وسیله عمّال نفوذی خود تحت سیطره قرار دهند؛ هم فکر اسرائیل را از این ناحیه آسوده کنند و هم سکویی باشد برای دست انداختن به سایر کشورهای اسلامی؛ ولی ملّت لبنان در یک روز تاریخی (روز ۲۶ محرم الحرام ۱۴۲۶) دست اتحاد به هم دادند و گردهمایی عظیم میلیونی به راه انداختند و با یک زبان، بیزاری خود را از دشمنان ابراز داشتند و نقشه های آنها را نقش بر آب کردند : (وَمَکَرُوا وَمَکَرَ اللهُ وَاللهُ خَیْرُ الْمَاکِرِینَ).
۶. «تکفئوا» از ریشه «اکفاء» به معنای واژگون کردن است.
۷. او مردی بود که در عصر جاهلیّت می زیست؛ ولی مطابق نقل نوه او «حمید بن منهب» جدّش اوس بن حارثه با هفتاد نفر از قبیله «طیّ» خدمت پیامبر رسید و با آن حضرت بیعت کرد. (اسد الغابة، ج ۱، ص ۱۴۱)
۸. مرجع ضمیر در «غیره» اسلام است که قبلا ذکر شده، هر چند بعضی احتمال دادند که منظور خداست.
۹. واژه «لا» در چهار مورد که در این جمله آمده است، اگر «لا» نافیه جنس باشد باید جبرائیل و میکائیل و مهاجرون و انصار به صورت منصوب خوانده شود، آن گونه که در بعضی از نسخ نیز وارد شده است و اگر آن را «لا»ی نفی بدانیم (لای مشبهه به لیس) باید هر چهار کلمه به صورت مرفوع خوانده شود، آن گونه که در نسخه موجود است.
۱۰. «المقارعة» به معنای زد و خورد و نبرد و کشمکش است.
۱۱. جمله «إلاّ المُقارَعَةَ بِالسَّیْفِ» احتمال دارد از قبیل استثنای منقطع باشد، اشاره به اینکه شما هیچ یار و یاوری نخواهید داشت، جز زد و خورد با شمشیر که آن نیز نمی تواند با این پراکندگی که دارید سبب پیروزی شما شود، بنابراین محکوم به شکست خواهید شد. این احتمال نیز از سوی جمعی از شارحان داده شده که جمله مزبور استثنای متّصل است؛ یعنی یار و یاور شما تنها شمشیرهای شماست که احتمال پیروزی و شکست، هر دو را دارد؛ ولی پیداست که این احتمال با سیاق عبارت امام سازگار نیست.
۱۲. قمر، آیه ۱۹.
۱۳. قمر، آیه ۲۰ .
۱۴. «تستبطئوا» از ریشه «استبطاء» به معنای کُند شمردن و انتظار کشیدن است. از «بُطئ» بر وزن «قفل» به معنای کُندی گرفته شده است.
۱۵. «بطش» در اصل به معنای گرفتن چیزی با قدرت است و چون به هنگام مجازات مجرم، نخست او را با قدرت می گیرند، این واژه به معنای مجازات نیز آمده است.
۱۶. «الحلماء» جمع «حلیم» به معنای عاقل است و از ریشه «حُلُم» بر وزن «شتر» به معنای عقل گرفته شده است.
۱۷. مائده، آیه ۷۸-۷۹.
۱۸. الکافی، جلد ۵، صفحه ۵۶ .
چرا با وجود اعتقاد به قیامت، باز هم گناه می کنیم؟
آیا شفاعت در عالم برزخ هم ممکن است یا فقط مخصوص عالم بعث است؟
آنچه از مجموعۀ آیات و روایات بهدست میآید این است که شفاعت به معنی عام کلمه، در هر سه عالم (دنیا، برزخ و آخرت) صورت میپذیرد، اما محل اصلی شفاعت، به معنی خاص آن، در قیامت و برای نجات از آتش دوزخ است.
براساس شواهد قرآنی، شفاعت در دنیا نیز ممکن است؛ در داستان حضرت یوسف، فرزندان حضرت یعقوب از پدرشان خواستند تا در پیشگاه خدا برای آنان استغفار کند.
حضرت یعقوب خواستۀ آنان را پذیرفت و این چیزی جز شفاعت نیست؛ زیرا شفاعت یعنی اینکه شخص مقرّبی در پیشگاه خدا واسطه شود تا گناهان فرد شفاعتشونده بخشیده شود.
دربارۀ شفاعت در عالم برزخ نیز در روایات بسیاری آمده است که اعمال نیک آدمی همچون نماز، روزه، ولایت و... یا حضور اولیاء الله سبب تخفیف آلام و مجازاتها در این عالم میگردد.
در آخرت نیز اعمالی مانند نماز، روزه، ولایت، توبه و وساطت اولیای الهی شفاعتگر خواهند بود. بنابراین، شفاعت به معنی عام آن، به عالم خاصی منحصر نیست و عوالم سهگانه را در بر میگیرد. البته محل اصلی شفاعت، به معنی خاص آن، قیامت و در آستانۀ عذاب الهی است.
شفاعت در آخرت ردّ نمیشود و موجب بخشودگی کامل شفاعتشونده میشود. شاید دلیل نگرانی ائمه برای شیعیان در عالم برزخ، همین محدودیت دایرۀ شفاعت در عالم برزخ و احتمال رد آن در این عالم باشد.
در قیامت، شفاعت به معنی خاص، ممکن میشود و ائمه و صلحا برای گنهکاران شفاعت میکنند.
به گفتۀ علامه طباطبایی «مسئلۀ شفاعت در آخرین موقف از مواقف قیامت انجام میگیرد و در اینجا است که شفاعتکننده، تقاضای مغفرت شفاعتشونده را میکند تا بدین وسیله وارد دوزخ نشود و یا به کمک شفاعت او، بعضی از کسانی که در دوزخند، خارج شوند» .
روایاتی با این مضمون از ائمه معصومین نقل شده است؛ چنانکه امام صادق (ع) فرمود: «وَ اللَّهِ مَا أَخَافُ عَلَیْکُمْ إِلَّا الْبَرْزَخَ فَأَمَّا إِذَا صَارَ الْأَمْرُ إِلَیْنَا فَنَحْنُ أَوْلَی بِکُم ؛ به خدا سوگند تنها از برزخ بر شما میترسم، ولی هنگامیکه کار به دست ما آید (اشاره به قیامت است)، ما به شما سزاوارتریم».
بنابراین، شفاعت به معنایی که در ذهن عموم افراد جامعه است، مخصوص قیامت است و رهایی از آتش را به ارمغان میآورد، اما به معنی عام آن، در همۀ عوالم (دنیا، برزخ و آخرت) امکانپذیر است.
چرا انسانها با اینکه میدانند سرانجامشان مرگ و بازگشت بهسوی حق است، باز هم پیدرپی گناه میکنند؟
اینکه همۀ انسانها میدانند که روزی خواهند مرد، نمیتواند دلیلی برای دوری آنها از گناه باشد؛ چراکه علاوه بر این باید اعتقاد دیگری نیز داشته باشند و آن، اعتقاد به خدا و روز رستاخیز است.
شک دربارۀ بازگشت به خدا و قیامت یکی از مهمترین عوامل ارتکاب گناه است؛ وقتی انسان دربارۀ این دو اصل اساسی شک داشته باشد، میگوید: باید امروز را غنیمت بشماریم، از کجا معلوم که فردایی نیز باشد؟ اینجاست که هوسها و خواهشهای نفس بر انسان غلبه و او را وادار به گناه میکنند.
اعتقاد قوی و محکم، عامل اساسی دوری از گناه بهشمار میآید، اما کافی نیست؛ شیطان با اینکه خدا و ملائکه را حاضر میدید، تکبر ورزید و سرکشی و گناه کرد. بنابراین، اعتقادداشتن و دانستن، انسان را از خطا مصون نمیدارد؛ چنانکه میبینیم پزشکی که خود از مضرات سیگار بهخوبی آگاه است هم سیگار میکشد، چون از سیگارکشیدن لذت میبرد و چیزی نمیتواند جلودار این کشش درونی باشد.
وقتی لذت گناه در وجود انسان نفوذ کرد، ترک آن گناه برای او سخت میشود؛ مخصوصاً اگر به آن گناه معتاد شود. دراینصورت، اگر آن گناه را ترک کند، احساس میکند چیزی در وجودش کم دارد. پس، این کشش درونی عامل اساسی گناه شمرده میشود و برای اینکه انسان معتقد به گناه آلوده نشود، اولاً باید اعتقاد و ایمان خود را تقویت کند و ثانیاً اگر گناهی کرد، زود توبه کند.
پیام رهبر معظم انقلاب اسلامی در پی شهادت مولوی عبدالواحد ریگی/ تاکید بر تعقیب و مجازات سریع و جدی جنایتکاران
در پی حادثهی ناگوار ربایش و شهادت مولوی عبدالواحد ریگی، حضرت آیتالله خامنهای طی پیامی ضمن اظهار تاثر از این حادثه، بر تعقیب و مجازات سریع و جدی جنایتکاران از سوی دستگاههای مسئول تاکید کردند.
متن پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرحمن الرحیم
حادثهی ناگوار ربایش جناب مولوی عبدالواحد ریگی رحمةالله علیه و به شهادت رساندن این عالم خیرخواه و شجاع موجب تأسف و تأثر اینجانب گردید. اشراری که این جنایت را مرتکب شدند مزدورانی روسیاهند که در خدمت دشمنان سعادت هممیهنان بلوچ و اتحاد اقوام ایرانی قرار گرفتهاند. وظیفهی دستگاههای مسئول تعقیب و مجازات جنایتکاران است و باید با سرعت و جدیت انجام شود.
اینجانب به خاندان محترم آن شهید و همهی مردم بلوچستان بویژه خاش و ایرانشهر تسلیت عرض میکنم و رحمت الهی را برای همگان مسألت مینمایم.
سید علی خامنهای
۱۴۰۱/۹/۲۳