
emamian
عوامل خشکی و ترک خوردن پوست
عوامل مختلفی از کمآبی بدن گرفته تا تغییرات فصلی و آب و هوا میتواند باعث خشکی و ترک خوردن پوست شود که یکی از بهترین روشها برای درمان، بهبود رژیم غذایی است، زیرا رژیم غذایی غنی از مواد مغذی به طور قابل توجهی برای پوست مفید است.
۳ ویتامین اصلی که در حفظ سلامت پوست و مقابله با خشکی نقش دارند، عبارتند از:
ویتامین C
ویتامین C دارای خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی است، به ترمیم آسیبهای پوستی کمک میکند. ویتامین C در طیف گستردهای از میوهها و سبزیجات وجود دارد، از جمله: پرتقال، کیوی، لیمو، گریپ فروت، گوجه فرنگی، توت فرنگی، کلم بروکلی، گل کلم، فلفل دلمهای و ....
ویتامین D
ویتامین D نقش مهمی در حفظ یکپارچگی سد طبیعی پوست دارد که به عنوان اولین خط دفاعی در برابر باکتریهای مضر عمل میکند. اگر ویتامین D کافی دریافت نکنید، پوست شما دیر یا زود ممکن است دچار اگزما یا پسوریازیس شود که هر دو با خشکی پوست مرتبط هستند. ویتامین D همچنین به تنظیم سطح رطوبت پوست کمک میکند.
کمبود ویتامین D بسیار رایج است. معمولا ما بیشتر ویتامین D مورد نیاز بدن را از نور خورشید دریافت میکنیم. کسانی که مبتلا به کمبود ویتامین D هستند، اغلب با خشکی مزمن پوست، دست و پنجه نرم میکنند؛ توصیه میشود این افراد تحت نظر پزشک به مصرف مکملهای این ویتامین روی بیاورند.
ویتامین E
اگر میخواهید پوستی سالم و سرشار از رطوبت داشته باشید، دریافت ویتامین E کافی ضروری است. ویتامین E یک آنتی اکسیدان است و علاوه بر اینکه به طور گسترده به عنوان مکمل در دسترس است، معمولاً در خوراکیهایی مانند: تخمه آفتابگردان، بادام زمینی، کدو تنبل، فلفل دلمهای قرمز، بادام و روغن جوانه گندم نیز یافت میشود.
ویتامین E با جلوگیری از آسیب رادیکالهای آزاد ناشی از UV، به محافظت از پوست در برابر اشعههای مضر UV خورشید کمک میکند. این ویتامین در درمان آفتاب سوختگی نیز نقش دارد.
چرا روایات معصومین مثل قرآن تحریف ناپذیر نشد؟
در پاسخ باید به چند نکته توجه داشت:
اول: اینکه دین اسلام پایه پذیرش خود را بر مبنای عقل گذاشته است و اصول دین را با عقل اثبات و تایید می کند. در اصول دین بحث نبوت مطرح می شود و معصومیت انبیاء و در درجه کاملتر عصمت رسول اکرم (ص) نیز اثبات می می شود.
در قران نیز بر این مطلب صحه گذاشته می شود که “و ما ینطق عن الهوی ان هو الا وحی یوحی” پیامبر اکرم (ص) هیچ سخنی را از سر هوی و هوس بیان نمی کند و آنچه به زبان می راند وحی است که از طرف خداوند به او می رسد.
دوم: در قرآن در مورد اهل بیت پیامبر اکرم (ص) آیه تطهیر نازل شد که
إِنَّمَا یُرِیدُ اللَّهُ لِیُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیْتِ وَیُطَهِّرَکُمْ تَطْهِیرًا . احزاب / ۳۳ .
خدا مى خواهد آلودگى را فقط از شما خاندان [ پیامبر ] بزداید و شما را پاک و پاکیزه گرداند .
و در روایات شیعه و سنی هم تطبیق این آیه بر پنج تن آل عبا وارد شده است.
سوم: پیامبر اکرم (ص) که دارای عصمت است به حکم عقل و قرآن، جانشین خود و وصی خود را تعیین نمودندو برای گمراه نشدن مردم حدیث مشهور و متواتر ثقلین را بیان فرمودند که :
انی تارک فیکم الثقلین کتاب الله وعترتی ما ان تمسکتم بهما لن تضلوا بعدی: کتاب الله فیهالهدی والنور حبل ممدود من السماء الی الارض وعترتی اهل بیتی وان اللطیف الخبیر قد اخبرنیانهما لن یفترقا حتی یردا علی الحوض وانظروا کیف تخلفونی فیهما
«من در میان شما دو امانت نفیس و گرانبها میگذارم یکی کتاب خدا قرآن و دیگری عترت و اهل بیت خودم. مادام که شما به این دو دست بیازید هرگز گمراه نخواهید شد و این دو یادگار من هیچگاه از هم جدا نمیشوند مگر بر سر حوض کوثر.»
همچنین ام سلمه از پیامبر اسلام حدیثی با همان مضمون حدیث ثقلین نقل میکند که وی گفت:
«علی با قرآن است و قرآن با علی است، آنها از هم جدا نمیشوند تا اینکه در حوض بر من وارد شوند.( مستدرک حاکم، ج ۳، ص ۱۲۴/صواعق المحرقه، ابن حجر، فصل ۹، بخش ۲، ص ۱۹۱، ۱۹۴/تاریخ الخلفا، جلال الدین سیوطی، ص ۱۷۳)
چهارم: پیش بینی پیامبر نسبت به ۷۲ فرقه شدن امت و تنها فرقه ای که اهل بهشت است:
پیامبر اکرم (ص) فرمود: قوم یهود بعد از حضرت موسی(ع) هفتاد و یک فرقه شدند که از آنها یک فرقه اهل بهشت و هفتاد فرقه اهل جهنمند و نصارا بعد از حضرت عیسی(ع) هفتاد و دو فرقه شدند که از آنها یکی اهل بهشت و هفتاد و یک فرقه اهل جهنم هستند، امت اسلام نیز بعد از نبی اکرم(ص) هفتاد و سه فرقه می شوند که از آن میان یکی در بهشت است و هفتاد و دو فرقه در جهنم خواهند بود.
(ر.ک: کافی، ج۸، ص۲۴۴، وسایل الشیعه، ج۲۷، ص۴۹، بحار، ج ۱۰ ص۱۱۴ و ج۲۴ ص۱۴۴ و ج۲۸ ص۴-۲۹ و … و از منابع اهل سنت ر.ک: مسند احمدبن حنبل، ج۲، ص۳۲۲ و ج۴ ص۱۰۲، سنن ابن ماجه، ج۲، ص۱۳۲۱ و ۱۳۲۲و ۱۴۶۰ و ۱۴۶۱ و سنن ابی داود، ج۲، ص۳۹۰ و سنن ترمذی، ج۴، ص ۱۳۴، مستدرک حاکم، ج۱، ص۶ و ص۱۲۸، صحیح ابن حبان، ج۱۵، ص۱۲۵ و …)
در کتاب روایی شیعه، در بسیاری از این روایات که عمدتا از زبان رسول اکرم(ص) است تصریح شده است که فرقه ناجیه(فرقه ای که اهل بهشت است) شیعیان اهل بیت(ع) هستند. همچنین در یکی از این روایات آمده است که از این هفتاد و سه فرقه، سیزده فرقه قائل به ولایت اهل بیت پیامبرند که از این سیزده فرقه، دوازده فرقه اهل آتشند و تنها یکی اهل نجات است.(ر.ک بحارالانوار، ج۲۸، ص۱۳)
پنجم: سنت الهی، امتحان و جدا شدن سره از ناسره است:
«أَ حَسِبَ النَّاسُ أَن یُترَْکُواْ أَن یَقُولُواْ ءَامَنَّا وَ هُمْ لَا یُفْتَنُونَ * وَ لَقَدْ فَتَنَّا الَّذینَ مِنْ قَبْلِهِم؛ …»(عنکبوت،۲): مردم گمان نکنند، همین که گفتند: ایمان آوردیم، ما آنها را رها میکنیم و از آنها میپذیریم. نه، اینها باید امتحان شوند. پیشینیان را هم امتحان کردیم، اینها را هم امتحان خواهیم کرد. بعد از اینهم هر کس بیاید، امتحان خواهد شد. این یک اصل کلی است.
قرآن مجید به این حقیقت در جاى دیگر تصریح کرده مى گوید: «و لیبتلى الله ما فى صدورکم و لیمحص ما فى قلوبکم و الله علیم بذات الصدور؛ او آنچه را شما در سینه دارید مى آزماید تا دل هاى شما کاملا خالص گردد و او به همه اسرار درون شما آگاه است.» (آل عمران/ ۱۵۴)
امام علی (ع) تعریف بسیار پر معنى در زمینه فلسفه امتحانات الهى دارد مى فرماید:
«و ان کان سبحانه اعلم بهم من انفسهم، ولکن لتظهر الافعال التى بها یستحق الثواب و العقاب؛
گرچه خداوند به روحیات بندگانش از خودشان آگاهتر است ولى آنها را امتحان مى کند تا کارهاى خوب و بد که معیار پاداش و کیفر است از آنها ظاهر گردد.» (نهج البلاغه/ حکمت ۹۳)
یعنى صفات درونى انسان به تنهایى نمى تواند معیارى براى ثواب و عقاب گردد مگر آن زمانى که در لابه لاى اعمال انسان خودنمایى کند، خداوند بندگان را مى آزماید تا آنچه در درون دارند در عمل آشکار کنند، استعدادها را از قوه به فعل برسانند و مستحق پاداش و کیفر او گردند.
ششم: پیامبر اکرم (ص) جعل حدیث و راه تشخیص احادیث صحیح را پیش بینی کرده بودند:
پیامبر اکرم(ص) فرمود: “در آخرالزمان، گروهی از امّت، احادیثی را برای شما نقل کنند که شما و پدرانتان آنها را نشنیده اید. بر شما باد که از آنها دوری گزینید».(المستدرک، ج۱، ص۱۰۳٫)
سهل بن سعد از پیامبر نقل می کند که فرمود: «إِنّی فَرَطَکُم عَلَی الحوْضِ … لَیرُدَّنَّ عَلی أقوامٌ أعْرِفهُم وَ یعْرِفونَنی، ثُمَّ یحالُ بَینی و بَینَهُمْ … فَأقُولُ سُحْقاً سُحقَ لِمَن غَیر بَعْدی؛ من پیش از شما بر حوض وارد می شوم … به راستی گروهی بر من وارد می شوند که من آنان را می شناسم و آنان مرا می شناسند، سپس بین من و آنها فاصله می شود (و از حوض دور می شوند) … می گویم دورباد، دورباد کسی که (اوضاع را) بعد از من دگرگون کرد». (صحیح بخاری، دار ابن کثیر، بیروت، ۱۴۱۴ق، باب ۵۳، حدیث۶۲۱۲٫)
لذا پیامبر اکرم(ص) در حجه الوداع فرمود: «بعد از من جاعلان حدیث فراوان می شوند. بدین جهت باید احادیث را بر قرآن و سنّت (قطعی) عرضه کنید. هر حدیثی که موافق قرآن و سنّت من باشد، به آن عمل کنید و اگر مخالف آن دو بود، بدان عمل نشود»
نتیجه:
دین اسلام از همان ابتدا راه روشن و صحیح خود را بر مردم نمایان ساخت و با ادله وبراهین عقلی و نقلی این راه قابل فهم و درک کرد.
اما از آنجایی که سنت الهی در اختیار داشتن انسان است و این سنت موجب ابتلائات و امتحانات بشر می گردد لذا بشر در انتخاب راه آزاد گزارده شد و البته خداوند در کنار این اراده و اختیار، عقل را هم به بشر هدیه داد تا بر اساس این پیامبر درونی از گمراهی خارج شود. و همچنین وحی و حبل الله را به بشر عطا کرد تا بشر با چنگ زدن به این ریسمان الهی از خطاها و اشتباهات و گمراهی نجات پیدا کنند.
عقل حکم می کند که قرآنی که میخواهد راه سعادت بشر را تعیین کند مصون از خطا و تحریف باشد، عقل حکم می کند پیامبر و امامانی که مسئولیت ابلاغ دین خدا و هدایت مردم را دارند از خطا و اشتباه مصون باشند. این اراده تکوینی الهی است و دست بشر در تغییر آن راهی ندارد.
در واقع دین اسلام راه مصون ماندن روایات از تحریف و خطا را هم فراهم و بیان نموده است. به این صورت که اگر مردم طبق دستور قرآن و رسول خدا (ص) به اهل بیت علیهم السلام تمسک می کردند قطعا جلوی تشویش و جعل حدیث و .. گرفته می شد و مکتب شیعه بر اساس همین راه است که دستورات ناب دین اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام را دریافت می کند.
اما اینکه مردم نسبت به اهل بیت و روایات چه مسیری را انتخاب می کنند و چه موضعی انتخاب می کنند اینجا جای امتحان و اختیار انسان است. و به شهادت تاریخ با رحلت پیامبر اکرم(ص) بعد از ۲۳ سال تلاش برای هدایت و سازندگی جامعه اسلامی، مسائل انحرافی فراوانی همچون: غصب خلافت، غصب فدک و اهانت به فاطمه زهرا(س) پیش آمد و نقل و تدوین احادیث پیامبر اکرم ممنوع شد و حتی به بهانه های واهی، آن را به آتش کشیدند که خسارت های جبران ناپذیری به جامعه اسلامی بلکه جامعه بشری وارد کرد؛ چرا که مجموعه سخنان پیامبر اکرم(ص) که طی ۲۳ سال گرد آمده بود و گنجینه نفیسی از رهنمودها، هدایت ها و حکمت ها را تشکیل می داد، از بین رفت. البته جامعه تشیع به برکت وجود امامان خویش سخنان رسول خدا(ص) را از طریق آنان شنید و بهره برد، امّا بخش دیگر جامعه اسلامی بر اثر برخی تعصّبات، نتوانست بهره کاملی از احادیث آن حضرت ببرد.
منع نقل احادیث در زمان خلیفه اول و دوم شروع شد و بعد از آن معاویه دست به جعل حدیث زد:
یحیی بن جعده می گوید: «عمر اراده کرد که سنّت را بنویسد و آن را نوشت. سپس رای او عوض شد و آن گاه به شهرها نوشت: در نزد هر کسی که چیزی از سنّت هست، آن را محو کند»(کنزالعمّال، متقی هندی، ج۱۵، مؤسسه الرساله، بیروت، ص۲۹۱)
ابوجعفر اسکافی می گوید: «معاویه عده ای از اصحاب و تابعان را وادار کرد که حدیث هایی در طعن و تبرّی از علی(ع) جعل کنند و برای این کار اجرت زیادی تعیین کرد و افرادی مانند ابوهریره، عمرو بن عاص، عروه بن زبیر … را اجیر کرده بود»( شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج۴، ص۱۴۳٫)
درب اختصاصی بهشت برای مجاهدین
پیامبرگرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم):
لِلْجَنَّةِ بَابٌ یُقَالُ لَهُ بَابُ اَلْمُجَاهِدِینَ یَمْضُونَ إِلَیْهِ فَإِذَا هُوَ مَفْتُوحٌ وَ هُمْ مُتَقَلِّدُونَ سُیُوفَهُمْ وَ اَلْجَمْعُ فِی اَلْمَوْقِفِ وَ اَلْمَلاَئِکَةُ تُرَحِّبُ بِهِمْ فَمَنْ تَرَکَ اَلْجِهَادَ أَلْبَسَهُ اَللَّهُ ذُلاًّ فِی نَفْسِهِ وَ فَقْراً فِی مَعِیشَتِهِ وَ مَحْقاً فِی دِینِهِ إِنَّ اَللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی أَعَزَّ أُمَّتِی بِسَنَابِکِ خَیْلِهَا وَ مَرَاکِزِ رِمَاحِهَا
بهشت را دربی است به نام درب جهادکنندگان و مجاهدین که ایشان به سوی آن میروند، در حالی که سلاح بر دوش دارند و مردم همه در محشر ایستادهاند. فرشتگان به آنان خوشامد میگویند.
هر کس جهاد را ترک کند، خداوند جامۀ زبونی و فقر بر او میپوشاند که در زندگی زبون و بینوا خواهد بود و دین او از میان میرود.
همانا که خداوند متعال، امت من را با تاخت و تاز اسبهایش و پیکانهای نیزههایش عزت و شوکت بخشیده است.
بحارالأنوار، ج ۹۷، ص ۸
ترک گناه از ترس خدا یا ترس از ریختن آبرو در محله؟!
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «ریا در اعمال و شرک خفی بودن آن» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
امام سجاد علیهالسلام در دعای مکارم الأخلاق میفرماید: «وَ لَیسَ عِنْدِی مَا یوجِبُ لِی مَغْفِرَتَک، وَ لَا فِی عَمَلِی مَا أَسْتَحِقُّ بِهِ عَفْوَک». پروردگارا، من چیزی ندارم که وسیله آمرزش من شود و در اعمالم چیزی نیست که باعث استحقاق بخشش تو باشد.
در فرازهای پیشین، امام از خداوند طلب میکند که «الهی، من به امید آمرزش به در خانه تو آمدم و به سوی عفو و بخشش تو حرکت کردم. مشتاق گذشت تو هستم و به احسانت اعتماد دارم».
حقیقت این است که ما هیچ عملی نداریم که بتواند باعث مغفرت ما شود.
اعمال ما به سه دسته تقسیم میشوند: واجبات، ترک محرمات و اعمال صالحه مانند زیارت و صدقه. با این حال، هیچیک از این اعمال تضمینشده نیستند؛ زیرا احتمال ریا و انگیزههای نادرست وجود دارد و روشن نیست که این اعمال واقعاً برای خداوند انجام شدهاند.
حتی واجبات نیز معلوم نیست مورد رضایت او قرار بگیرند. در مورد محرمات نیز باید از خود بپرسیم آیا همه آنها را ترک کردهایم؟
هیچ عملی بهطور قطعی قابلقبول نیست؛ زیرا نیت واقعی ما همیشه روشن نیست. مثلاً کسی که هر سال به زیارت مشهد یا کربلا میرود، اگر این کار واقعاً برای خدا باشد، یک بار هم میتواند هزینه سفر را به شخص نیازمندی بدهد که توانایی رفتن به زیارت را ندارد.
بسیاری از ما انتظار داریم که امام رضا علیهالسلام به دیدارمان بیاید چون بارها به زیارتش رفتهایم؛ اما معمولاً زیارتهای ما با انگیزههایی همچون خودنمایی همراه است.
گاهی از گناه پرهیز میکنیم نه به خاطر خدا، بلکه از ترس اینکه آبرویمان در محله نرود. ما گمان میکنیم برای خدا عمل میکنیم، ولی ممکن است نیتهای دیگری در میان باشد.
اگر عملی برای خدا باشد، ارزشمند است، اما اگر برای خدا نباشد، ارزشی ندارد. بنابراین، به جای تکیه بر اعمال خود، باید به درگاه خداوند برویم و بگوییم: «خدایا، ما چیزی نداریم و امید ما فقط به احسان توست».
ممکن است کسی بگوید خداوند در قرآن و روایات بارها بر بخشندگیاش تأکید کرده است. آیا این با سخنان ما در تضاد نیست؟ پاسخ این است که خیر، من هم همان سخن خداوند را میگویم.
نباید به گونهای عمل کنیم که از شرایط عفو الهی خارج شویم. بخشش خداوند اندازه دارد و برخی از انسانها از شمول بخشش او خارج میشوند.
قرآن میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ لَا یَغْفِرُ أَنْ یُشْرَکَ بِهِ». شرک مورد بخشش واقع نمیشود، بنابراین نباید تا جایی پیش برویم که از قابلیت عفو الهی خارج شویم.
شرک به دو گونه است: جلی و خفی. شرک جلی همان پرستش غیر خداست و شرک خفی ریا در عمل است.
در روز قیامت، انسان به خداوند عرض میکند: «من نماز خواندم و کارهای خوب انجام دادم». خداوند پاسخ میدهد: «درست است، اما این کارها را برای دیگران انجام دادی. مرا در عمل با غیر من شریک کردی. پس حق خود را به همان کسی واگذار میکنم که برای او عمل کردی. برو و پاداشت را از او بگیر».
در اینجا انسان باید توبه کند، وگرنه اینگونه اعمال قابل بخشش نخواهند بود. برخی از گناهان، مانند قتل ائمه علیهمالسلام، از دایره بخشش خداوند خارج هستند.
رژیم صهیونیستی شکست خورد اما شکست بزرگتر از آن تمدن و سیاستمداران غرب است
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار دستاندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس، حوادث منطقه و ایستادگی و مجاهدت مقاومت را باعث تغییر در سرنوشت و تاریخ منطقه خواندند و با تأکید بر شکست رژیم صهیونیستی در نابود کردن مقاومت با وجود کشتار بیش از ۵۰ هزار انسان بیگناه، شکست بزرگتر را رسوایی فرهنگ و تمدن و سیاستمداران غرب دانستند و گفتند: در صفآرایی جبهه مقاومت در مقابل جبهه شرارت، پیروزی از آنِ مقاومت است.
حضرت آیتالله خامنهای مسائل کنونی منطقه و حوادث غزه، لبنان و کرانه باختری را تاریخساز خواندند و گفتند: اگر امثال شهید سنوار پیدا نمیشدند که تا لحظه آخر بجنگند یا اگر بزرگانی همچون شهید سیدحسن نصرالله نبودند که جهاد و عقل و شجاعت و فداکاری را با هم درآمیزند و به میدان بیاورند، سرنوشت منطقه به گونهای دیگر رقم میخورد.
رهبر انقلاب برآیند کنونی حوادث منطقه را شکستی بزرگ نه فقط برای رژیم صهیونیستی بلکه برای تمدن و فرهنگ غرب دانستند و گفتند: صهیونیستها فکر میکردند به آسانی قادر به نابودی گروههای مقاومت هستند اما امروز به رغم به شهادت رساندن بیش از ۵۰ هزار انسان بیدفاع و غیرنظامی و چند تن از سران برجسته مقاومت، و همچنین با وجود انبوه هزینهها و حمایتهای آمریکا و روسیاهی و نفرتی که در دنیا از آنها ایجاد شد به طوری که حتی در دانشگاههای آمریکا علیه جنایتکاران راهپیمایی شد، جبهه مقاومت و جوانان مبارز در حماس، جهاد اسلامی و حزبالله و سایر گروههای مقاومت با همان عزم و قدرت در حال مبارزه هستند که این شکستی بزرگ برای رژیم صهیونیستی است.
ایشان شکست بزرگتر را از آنِ فرهنگ و تمدن غرب خواندند و گفتند: قتل عام ۱۰ هزار کودک معصوم و بیگناه با بمبهای دو تُنی و انواع تسلیحات در حالی که سیاستمداران غربی حتی خم به ابروی خود نیاوردند، باعث رسوایی سیاستمداران دروغگوی غربی و مدعیان حقوق بشر شد و بیاعتباری تمدن غرب را به همه دنیا نشان داد که این بزرگترین شکست برای آنها است.
حضرت آیتالله خامنهای جبهه پشتیبان رژیم صهیونیستی را جبهه شرارت خواندند و افزودند: در مقابل این جبهه شرارت، جبهه مقاومت ایستاده و به توفیق الهی پیروزی از آنِ جبهه مقاومت است.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار همچنین استان فارس را برترین مظهر ترکیب دین، حماسه و هنر خواندند و با گرامیداشت یاد شهیدان برجسته این دیار از گذشته تا کنون از جمله شهیده معصومه کرباسی که به تازگی در لبنان هدف جنایت رژیم صهیونیستی قرار گرفت، گفتند: کنگره شهدای استان فارس باید ترکیب زیبای حماسه و هنر و دین را ماندگار کند.
ایشان با اشاره به تلاشهایی در دوره پهلوی برای دینزدایی از شیراز و استان فارس خاطرنشان کردند: غلط کردند کسانی که در آن دوره خیال کردند با اقدامات سخیفی مانند جشن هنر شیراز میتوانند شیراز را از حرم اهلبیت و مرکز دین و ایمان به نقطه فسادبرگردانند. البته امروز نیز برخی تفالهها و پسماندهای آن تشکیلات در کشور عزیز ما به دنبال جدا کردن هنر از معنویت و حماسهاند اما آنچه موجب پیشرفت کشور و ملت است، ترکیب دین، حماسه و هنر است.
حضرت آیتالله خامنهای دستاندرکاران برگزاری کنگره ۱۵ هزار شهید استان فارس را به اثرسنجی تولیدات فرهنگی و هنری توصیه کردند و افزودند: جوانان ما به شناخت گذشته پر افتخار کشور بخصوص سالهای پس از انقلاب و حقایقی مانند ابعاد تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در تهران و یا علت ۸ سال جنگ در مقابل دشمن بعثی نیاز دارند که لازمه آن، روایت خوب و صحیح از حواث انقلاب است.
حزبالله شهادت «هاشم صفیالدین» را تأیید کرد
حزبالله لبنان با صدور بیانیهای شهادت «هاشم صفی الدین» رئیس شورای اجرایی حزبالله را اعلام کرد.
حزبالله لبنان بیان کرد که شهید هاشم «صفی الدین» در نتیجه حمله هوایی رژیم صهیونیستی به محل حضور وی و همرزمان شهیدش که در هفتههای گذشته صورت گرفت به شهادت رسیده است.
همچنین حزبالله لبنان به خدمات ارائهشده از سوی این شهید بزرگوار به مقاومت سخن گفت و وی را بهترین برادر برای شهید «سید حسن نصرالله» دبیرکل فقید حزبالله توصیف کرد.
در این بیانیه شهادت شهید صفی الدین به حضرت صاحب الزمان (عج)، آیتالله العظمی خامنهای ولی امر مسلمین، حوزههای علمیه جهان اسلام و برادران رزمنده این شهید تسلیت گفته شده است.
حزبالله لبنان در پایان تأکید کرد: ما با شهید بزرگ خود و برادران شهید وی عهد میبندیم که تا تحقق اهداف مقاومت و جهاد مبنی بر آزادی و پیروزی، به این راه ادامه خواهیم داد.
جبهه مقاومت کمترین توقفی نخواهد داشت/ باذنالله حماس زنده است و زنده خواهد ماند
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی در پیامی خطاب به ملتهای مسلمان و جوانان غیور منطقه با تجلیل از مجاهد قهرمان فرمانده «یحیی السنوار» تاکید کردند: جبهه مقاومت همانگونه که قبلاً با شهادت برجستگان خود از پیشروی باز نماند، با شهادت سنوار هم کمترین توقفی نخواهد داشت باذنالله. حماس زنده است و زنده خواهد ماند
متن پیام رهبر انقلاب به این شرح است:
بسم اللّه الرّحمن الرّحیم
ملّتهای مسلمان!
جوانان غیور منطقه!
مجاهد قهرمان، فرمانده یحیی السّنوار، به یاران شهیدش پیوست.
او چهرهی درخشان مقاومت و مجاهدت بود؛ با عزم پولادین در برابر دشمن ظالم و متجاوز ایستاد؛ با تدبیر و شجاعت به او سیلی زد؛ ضربهی جبرانناپذیر هفتم اکتبر را در تاریخ این منطقه به یادگار گذاشت؛ و آنگاه با عزّت و سربلندی به معراج شهیدان پرواز کرد..
کسی چون او که عمری را به مبارزه با دشمن غاصب و ظالم گذرانده است، سرانجامی جز شهادت شایستهی او نیست. فقدان او برای جبههی مقاومت البتّه دردناک است، ولی این جبهه با شهادت برجستگانی چون شیخ احمد یاسین، فتحی شقاقی، رنتیسی و اسماعیل هنیّه از پیشروی باز نماند، و با شهادت سنوار هم کمترین توقّفی نخواهد داشت؛ باذن اللّه. حماس زنده است و زنده خواهد ماند.
ما چون همیشه، در کنار مجاهدان و مبارزان بااخلاص خواهیم ماند؛ بتوفیق من اللّه و عونه.
اینجانب شهادت برادرمان یحیی السّنوار را به خاندانش، به همرزمانش، و به همهی دلبستگان جهاد فیسبیلاللّه تبریک، و فقدانش را تسلیت میگویم.
والسّلام علی عباد اللّه الصّالحین
سیّدعلی خامنهای
۲۸ مهر ۱۴۰۳
ذکری که سبب توسعه محبت الهی میشود
مرحوم آیت الله محمدعلی ناصری از اساتید اخلاق حوزه در یکی از دروس اخلاق خود به موضوع «راههای گسترش محبت الهی» پرداختند که متن آن بدین شرح است:
درباره محبت ما به خدا و محبت خدا به ما صحبت میکردیم.
در قرآن کریم میفرماید: «وَ ما قَدَرُوا اللهَ حَقَّ قَدْرِهِ»؛ و خدا را آن گونه که حقّ اوست قدردانی نکردند (و او را نشناختند).
کسی نمیتواند حق خدا را ادا کند، حتی پیغمبران هم نمیتوانند حق خدا را ادا کنند، نبی اکرم(ص) که اشرف همه انبیای الهی است، خود را مقصر میبیند و میفرماید: «مَا عَبَدْنَاکَ حَقَّ عِبَادَتِک»؛ ما تو را آن گونه که حق عبادت تو است پرستش نکردیم.
چهارده نور مقدس با وجود اینکه ایام حیاتشان را در رضای حق و به امر حق طی میکردند، لحظهای از خدا جدا نبودند و غرق خدا شدند. نبی اکرم (ص) فرمودند: علی غرق در خداست. حضرت اباعبدالله (ع) نیز همین تعبیر را درباره حضرت علی اکبر بیان فرمودند. زمانی که حضرت علیاکبر برای وداع به خیمهها رفتند، دور ایشان را اهل خیمه گرفتند، امام حسین (ع) وارد شدند و فرمودند: «دعوه!»؛ رها کنید پسرم را! «فَاِنَّهُ مَمْسُوسٌ فِی ذَاتِ اللَّهِ»؛ او غرق در خداست.
شما می بینید کسی که یک نفر را خیلی دوست داشته باشد، مرتب اسمش را میبرد و فضائل و مناقب او را بیان میکند. شاعرانی هم که غرق در خدا باشند، در اشعارشان مطالبی در این مورد مینویسند.
ذکر خدا بسیار زیاد است، قرآن خواندن، ذکر خداست، تمام دعاهایی که از ائمه اطهار علیهم السلام در ابواب مختلف حیاتی انسان و ابعاد حرکات نقل شده است، التماس و التجا و ذکر خداست.
بعضی از بزرگان دعاها را به سه قسمتِ دعای ذکری، دعای عملی و دعای قلبی، تقسیم کردهاند.
«دعای ذکری»، همان قرآن خواندن، ذکر خداست. همه دعاها ذکر با خدا، انس با خدا و ارتباط با خدا و راز و نیاز با خداست.
«دعای عملی»، نماز است. موقع نماز با خدا حرف میزنی و موقع قرآن خواندن خدا با تو حرف میزند.
در روایت آمده است که خدا میفرماید: اگر میخواهی تو با من حرف بزنی، نماز بخوان و اگر میخواهی من با تو حرف بزنم، قرآن بخوان.
موقع نماز خواندن با خدا حرف میزنی، راز و نیاز میکنی، تسبیح و تحمیدش را میگویی، عظمتش را یاد میکنی و مخاطبت خداست. لکن ما در موقع نماز غافل هستیم و سریع میخوانیم، تازه با این نماز طلبکار خدا هم هستیم.
ما خدای خوبی داریم، اما افسوس که از او غافل هستیم.
نبی اکرم (ص) فرمودند: «عَلَیْکُمْ بِسِلاَحِ اَلْأَنْبِیَاءِ. فَقِیلَ: وَ مَا سِلاَحُ اَلْأَنْبِیَاءِ؟ قَالَ: اَلدُّعَاءُ»، بر شما باد سلاح پیامبران. عرض شد: سلاح پیامبران چیست؟ فرمود: دعا.
به سلاح انبیاء مسلح شوید، انبیاء در مقابل دشمنان سلاح دعا را به کار میبردند و شب و نصف شب درِخانه خدا گدایی میکردند. پس اگر نارحتی، گرفتاری، حاجتی داری دو رکعت نماز بخوان و دعا بکن و از خدا بخواه زیرا جز او کسی را نداریم که به فریادمان برسد.
در روایت آمده است زمانی که انسان با عجله نماز میخواند و بعد از اتمام نماز سریع مهرش را برمیدارد و میرود، مَلکی میگوید: کجا میخواهی بروی؟ آیا جایی بهتر از اینجا پیدا کردهای؟ هرچه میخواهی از خدا بخواه. اینقدر دویدی به چه چیزی رسیدی؟ صبر کن و تمام نیازهایت را از خدا بخواه.
دعای بعد از نماز مستجاب است، بعد از نمازت تسبیحات حضرت زهرا را بگو و سپس حاجتهایت را از خدا بخواه.
در روایت دیگری نبی اکرم میفرماید: «أَ لاَ أَدُلُّکُمْ عَلَی سِلاَحٍ یُنْجِیکُمْ مِنْ أَعْدَائِکُمْ وَ یُدِرُّ أَرْزَاقَکُمْ قَالُوا بَلَی قَالَ تَدْعُونَ رَبَّکُمْ بِاللَّیْلِ وَ اَلنَّهَارِ فَإِنَّ سِلاَحَ اَلْمُؤْمِنِ اَلدُّعَاءُ» ؛ سلاحی رهنمائی نکنم که از دشمنتان نجات بخشد و روزی شما را فراوان و سرشار کند؟ گفتند: بله. فرمود: به درگاه پروردگارتان در شب و روز دعا کنید، زیرا سلاح مؤمن دعاء است.
در روایت است که حضرت موسی (ع) عرض کرد پروردگارا من معرفت و محبت تو را میخواهم. چه باید بکنم؟ خطاب شد که بگو «لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ». این ذکر سبب بیشتر شدن محبت خدا در قلب انسان میشود.
این ذکر آثار زیادی دارد و یکی از آثار آن، این است که اغلب ذکرهایی که شما میخوانید لبهایتان تکان میخورد و دیگران متوجه میشوند، اما این ذکر که اساس اسلام و توحید در آن است، موقع گفتن آن لبهای انسان تکان نمیخورد و هیچ کس متوجه نمیشود.
خداوند بهترین ذکرها را به گونهای به ما یاد داده که آن را در اجتماع بگوییم اما احدی متوجه نشود و ریا نشود.
«خیر الذکر من اخفی»؛ بهترین ذکر آن است که کسی متوجه بیان آن نشود. فقط خودت و خدایت بداند. اگر در جایی تنها هستی قرآن بخوان، ذکر بگو اشکالی ندارد؛ اما در اجتماع ذکر را پنهانی بگو و خودنمایی نکن چون به دنبال آن ریا میآید.
ذکر «بِسْمِ ٱللَّهِ ٱلرَّحْمنِ ٱلرَّحِیمِ»، آثار زیادی دارد، در روایت آمده است که این ذکر به اسم اعظم نزدیکتر است از سفیدی چشم به سیاهی آن.
لذا روایت است «کهکُلُّ اَمْر ذی بال لَمْ یُذْکَرْ فیهِ اسْمُ اللهِ فَهُوَ اَبْتَرُ»؛ هر کار دارای اهمیّتی که بدون یاد خدا آغاز گردد، به سرانجام نمی رسد.
هر کاری که میخواهی انجام دهی، موقع خارج شدن از خانه موقع ورود به خانه، موقع خواب و بیداری، مسافرت موقع سوار شدن به ماشین، در هر کاری «بسم الله» بگو که خود را محفوظ کردهای و سلامتی خود را از خدا خریدهای.
خوشبختی در این عمل است
امیرالمؤمنین امام علی (علیه السلام):
أسعَدُ الناسِ مَن تَرَکَ لَذَّةً فانِیَةً لِلَذَّةٍ باقِیَةٍ
خوشبختترین مردم، کسی است که لذّت گذرا را به خاطر لذّت ماندگار ترک کند.
غررالحکم ، حدیث ۳۲۱۸
شهادت قهرمانانه یحیی السنوار چگونه صهیونیستها را رسوا کرد؟
ارتش رژیم صهیونیستی با انتشار آخرین صحنههای مربوط به شهادت یحیی سنوار، رئیس دفتر سیاسی حماس، بدون اینکه بخواهد یا بفهمد، خودش را رسوا کرد و خط بطلانی بر همه ادعاهای پوچ خود علیه این رهبر و فرمانده قهرمان مقاومت کشید.
اشتباه امنیتی صهیونیستها با انتشار تصاویر شهادت یحیی السنوار
ناظران امور معتقدند که تصاویر منتشرشده توسط نظامیان صهیونیست از پیکر یحیی سنوار و در حالی که او تا آخرین قطره خون خود و تا آخرین گلوله با اشغالگران میجنگید، دروغ بودن روایت رژیم صهیونیستی را با این ادعا که سنوار از اسرائیل میترسد و در یک تونل عمیق پنهان شده است، کاملاً فاش کرد.
رادیو ارتش رژیم صهیونیستی اعلام کرد که السنوار بعد از درگیری با نیروهای اسرائیلی در محله تل السلطان در رفح کشته (شهید) شد و تجهیزات نظامی به تن داشت و کنار یک فرمانده میدانی دیگر بود.
محافل صهیونیستی معتقدند؛ با توجه به سانسور نظامی شدید اسرائیل و پنهانکاری اعمالشده از سوی رهبری سیاسی و فرماندهی نظامی این رژیم درباره همه تحولات مربوط به جنگ در نوار غزه، تصاویری که نظامیان اسرائیلی از آخرین لحظات نبرد یحیی سنوار با نیروهای اسرائیلی منتشر کردهاند، بهمعنای یک آسیب بزرگ به اطلاعات حساس امنیتی است و انتظار میرود که ارتش اسرائیل، عاملان انتشار این تصاویر را مجازات و حتی درجات نظامی آنها را سلب کند و این افراد را به زندان بفرستد.
تحلیلگران صهیونیست بر این باورند که کشتهشدن (شهادت) یحیی سنوار یک رویداد امنیتی بسیار بزرگ بود و قرار بود کاملاً محرمانه بماند، اما نظامیان اسرائیلی این اطلاعات حساس را فاش کردند.
شهادت قهرمانانه السنوار چگونه رؤیاهای نتانیاهو را بر باد داد؟
در این میان، نتانیاهو که پیش از این بارها رؤیای تصویر پیروزی مطلق را در جنگ غزه در سر میپروراند، همواره تصور میکرد که یحیی سنوار را داخل تونلهای غزه دستگیر خواهد کرد و در صحنهای تحقیرآمیز او را از تونلها بیرون میکشد و این رهبر بزرگ مقاومت فلسطین را در تلویزیون مقابل چشم میلیونها بیننده محاکمه میکند؛ محاکمهای که شاید ماهها و یا سالها طول بکشد و سپس او را اعدام میکند، جسدش را میسوزاند و خاکسترش را به دریا میاندازد.
اما سرنوشت سناریویی متفاوت از رؤیاهای نتانیاهو مینویسد و یحیی سنوار بهشکلی بسیار قهرمانانه و اسطورهای میانه نبرد با جنایتکاران صهیونیست و در جنگ رودررو به شهادت رسید و همه متوجه دروغ بودن اتهامات گستاخانه و وقیحانه صهیونیستها مبنی بر پنهان شدن سنوار داخل تونلهای غزه و استفاده از غیرنظامیان بهعنوان سپر دفاعی برای خود، شدند.
این شهادت شکوهمند یحیی سنوار به همه ثابت کرد او هرگز از غزه فرار نکرده و در تونلها پنهان نشده بود. خود ارتش صهیونیستی اعتراف کرد که نتوانسته بود محل حضور یحیی سنوار را در یک سال گذشته پیدا کند و نظامیان اسرائیلی بهطور اتفاقی در یکی از خرابههای غزه با او روبهرو شدند.
نتانیاهو همیشه زمانبندی اتفاقات بزرگ همچون عملیاتهای تروریستی ارتش رژیم صهیونیستی را بر اساس خواستههای خود مدیریت میکرد تا به اهداف سیاسی نظامی و راهبردیاش برسد، اما تحولات جنگ بهگونهای پیش رفت که طبق محاسبات نتانیاهو نبود و کارتهای او را به هم ریخت. او در محاسبات احمقانه خود تصور میکرد که بعد از نابودی مقاومت در غزه سراغ لبنان میرود و حزبالله را هم در همین جبهه از بین میبرد و این یعنی پیروزی مطلق.
ایران چگونه کارتهای نتانیاهو را به هم ریخت؟
اما شاید نتانیاهو هرگز به ورود ایران به عرصه درگیری مستقیم با اسرائیل فکر نکرده بود و تصور میکرد هیچ یک از تحرکات متجاوزانه این رژیم معادلات را بهسمتوسویی پیش نمیبرد که ایران مستقیماً از پاسخ نظامی علیه اسرائیل استفاده کند.
نتانیاهو همواره در نوشتههایش میگفت که آرزو دارد آرمان فلسطین را در داخل جبهه ایران از بین ببرد زیرا تا زمانی که ایران از فلسطین حمایت میکند حذف این آرمان غیرممکن است.
تحلیلگران بر این باورند که نتانیاهو ازآنجایی که معتقد بود آرمان فلسطین به حمایتهای ایران گره خورده است و تا زمانی که ایران با این قدرت خود در منطقه حضور دارد، نمیتوان مسئله فلسطین را از بین برد، از سالها پیش تصمیم به تقابل غیرمستقیم با ایران گرفته بود؛ به این صورت که قصد داشت چهره ایران را در منطقه تخریب کند و این کشور را بهعنوان یک کشور جنگطلب معرفی کند و کشورهای عربی را بترساند.
در واقع هدف نتانیاهو متحد کردن همه اعراب با خود ضد ایران در منطقه بود تا بتواند یک ساختار جدید در منطقه طبق دیدگاهی که خودش دارد ایجاد کند و منطقه را به سیطره خود در بیاورد؛ مسئلهای که هرگز در آن موفق نبود و حتی میان جنگ کنونی هم نتوانست به این هدفش برسد.
در اینجا مجدداً به صحنههای تخیل احمقانه و وحشیانه نتانیاهو برای تولید صحنههایی از پیروزیهای موقت بازمیگردیم؛ جایی که ترور یحیی سنوار با چیزی که نتانیاهو برنامهریزی کرده بود، فاصله زیادی داشت، بهطوری که رژیم صهیونیستی و شخص نتانیاهو بعد از منتشر شدن تصاویر مربوط به شهاد ت یحیی سنوار نمیتوانند ادعا کنند که در یک عملیات مهم، برنامهریزیشده و «قهرمانانه»، او را ترور کردند.