
emamian
نکاتی کلیدی برای مدیریت بحران در خانواده
حل مسئله و مدیریت بحران در خانواده از جمله موضوعاتی مهمی است که در این مطلب به انتشار گام های کلیدی آن خواهیم پرداخت:
فرایند حل مسأله به دو مرحله عمده تقسیم می شود:
مرحله نخست برخورد است که شامل سه اقدام اساسی میگردد: بررسی موضوع، بیان احساسات مربوط به آن، بررسی راه حلهای گوناگون.
مرحله دوّم اقدام به حل مسأله است که خود نیز شامل چهار گام مهم است: توافق در حل مسأله، کنترل و ارزشیابی حل مسأله، تداوم حل مسأله، و بکارگیری راه حل بعدی.
دو اقدام اولیه در مرحله اول را میتوان به پنج اقدام متوالی تقسیم نمود.
۱ ـ وضعیت خودتان را بیان کنید، ۲ ـ درک خود را از وضعیت فرد دیگر خانواده بگویید، ۳ ـ بپرسید که آیا فرد دیگر با بیان شما از موقعیت او موافق است، ۴ ـ با دقت به پاسخ او گوش فرا دهید، ۵ ـ به توافقی برسید. نکات دیگر میتواند بدین شرح باشد: ۶ ـ تبیین و حمایت از پیشنهاد طرف مقابل (استدلال، نقاط مثبت و نقاط منفی)، ۷ ـ پرسش دربارة پیشنهادهای دیگر، ۸ ـ ادغام و یکیسازی پیشنهادها به گونهای که مورد رضایت هر دو طرف باشد.
* بحران در خانواده و شیوههای مقابله با آن
بحران در خانواده عبارتست از موقعیتی غیر قابل تصور و غیر قابل پیش بینی که در زندگی خانواده اتفاق میافتد. مانند تشخیص یک بیماری لاعلاج برای یکی از اعضای خانواده، تصادف ناگهانی، مرگ و مانند آن. اینگونه موقعیتها را موقعیتهای استرس زا و خانوادههای دچار آن را، خانواده دارای بحران مینامند.
شیوههای مقابله با بحران را در دو مقوله به شرح زیر عنوان مینماید.
الف ـ شیوههای مطلوب مقابله با بحران
ویژگیهای خانوادههایی که در موقعیتهای استرس زا و حالات بحرانی از خود کارکرد مطلوبی نشان میدهند، در مقایسه با خانوادههای دچار بحران ولی با کارکرد نامطلوب دارای یک سری ویژگی خاص هستند. این ویژگیهای مطلوب عبارتند از:
۱. پذیرش صریح عامل استرس زا. خانوادههای کارآمد قادرند تا به سرعت بپذیرند که ناگزیر به مبارزه با یک موقعیت و یا مجموعهای از حوادث استرس زا هستند. آنان ممکن است خود را موقتاً غرق در مجموعهای از این حوادث ناخوشایند بیابند؛ لیکن به سرعت بهبود یافته، شروع به تجدید انرژی و بهره برداری از منابع برای اقدامات عملی میکنند.
۲. خانواده به عنوان کانون مرکزی مشکل. خانوادههای کارآمد به سرعت کانون مشکل و یا استرس را از فرد یا اعضای خانواده دور میکنند و آنرا مشکل کل خانواده میبینند. برای مثال افسردگی مادر مشکل کل خانواده است زیرا نتیجه مجموعهای از عوامل استرس زا است که بر همگی اعضاء خانواده اثر گذارده است. تلاش خانواده باید در جهت زدودن تمام عوامل استرس زا بکار گرفته شود.
۳. حل مسأله با تأکید بر درمان. خانوادههای کارآمد بسیار کوتاه و سریع فردی را که باید در ارتباط با بحران مورد سرزنش قرار گیرد شناسایی میکنند؛ لیکن به سرعت به بهرهگیری از کلیه منابع خانواده در جهت اصلاح موقعیت میپردازند.
۴. شکیبایی زیاد. اعضای خانواده کارآمد در زمان استرس و بحران به مراتب بیش از اوقات نسبتاً آرام و شاد، احساس شکیبایی میکنند. آنان بخوبی میدانند که در سایة شکیبایی و صبر میتوانند بهتر بیندیشند که این هم اندیشی لازمه تعاون و کار گروهی است.
۵. بیان آشکار و صریح تعهد و محبت. خانوادههای کارآمد دارای اعضایی هستند که احساسات خود را نسبت به یکدیگر کاملاً آشکار و صریح ابراز مینمایند. آنان قطع نظر از اینکه موقعیت سهل یا دشوار است تعهدات خود را نسبت به یکدیگر به روشنی بیان میکنند. افزون بر آن خانوادههای کارآمد در ابراز محبت کلامی و غیر کلامی و تمجید و ستایش یکدیگر بسیار سخاوتمند هستند.
۶. استفاده از روابط باز و کارآمد. اعضای خانوادههای کارآمد نه فقط محبت و تعهد خود را نسبت به یکدیگر روشن و واضح بیان میکنند، بلکه کمیت و کیفیت بحثهای آنان با یکدیگر به مراتب مطلوبتر از خانوادههای معمولی است. آنان ضمن حفظ حرمت یکدیگر میدانند چه چیز را در چه زمانی ادا کنند و از صحبت کردن با یکدیگر درباره موضوعهای مختلف لذت میبرند.
۷. پیوند و همبستگی شدید خانوادگی. خانوادههای کارآمد دارای افرادی هستند که از مصاحبت یکدیگر لذت میبرند، از دوری هم رنج میبرند. از اینکه جزئی از خانواده هستند احساس غرور میکنند و درباره یکدیگر با افتخار سخن میگویند. این همبستگی ارزشمند بویژه هنگامی که خانواده با بحرانی مواجه است از اهمیت بیشتر برخوردار است. زیرا آنان در این لحظات بیش از هر زمان دیگر به کمک همة اعضاء خانواده نیازمندند.
۸. نقشهای انعطاف پذیر خانوادگی. هر یک از اعضای خانواده، در درون خانواده نقشهای زیاد و متنوعی را ایفا میکند. مانند کمک در کارهای خانه، کسب درآمد و مصرف آن، ارتباط با فامیل و دوستان و فعالیتهای دیگر به نفع خانواده. در خانوادههای کارآمد این نقشها را اغلب بیش از یک نفر ایفا میکند؛ بخصوص هنگام بحران که گاه فرد یا افرادی از اعضاء خانواده قادر به کارکرد مؤثر نیست.
۹. استفاده از منابع کارآمد. خانوادههای کارآمد قادرند از منابع درون خانوادگی (مانند منابع مادی و ارتباطی) و هم چنین منابع خارجی و از شرایط (تخصصی یا غیرتخصصی) بدون کمترین مشکل و یا دستپاچگی استفاده کنند. در حقیقت آنها قادر هستند که تحت شرایط معینی بر روی منابع خارج از خانه و درون خانه تکیه کنند.
۱۰. نبود خشونت. خانوادههای کارآمد بدون توجه به میزان استرس و بحران سعی میکنند علیه خود یا خانواده اقدام به خشونت نکنند. بدیهی است ابراز هیجانهای شدید مانند فریاد زدن و یا گریه کردن در هنگام مواجهه با بحرانهای شدید، طبیعی و قابل انتظار است.
۱۱. پرهیز از پناه بردن به مواد کمکی مخرب. استفاده از مواد کمکی مخرب مانند مواد مخدر، الکل، سیگار و حتی داروهای آرام بخش، هرگز به عنوان شیوهای در جهت کاهش بحران و استرس توصیه نمیشود. در خانوادههای با کارکرد مطلوب در مورد این مشکلات به محض شناسایی، اقدامات لازم جهت رفع و اصلاح آن صورت میگیرد.
ب ـ شیوههای نامطلوب مقابله با بحران
خانوادههای دارای کارکرد نامطلوب معمولاً در مواجهه با موقعیتهای استرس زا و بحرانی از روشهای نادرستی استفاده میکنند.
فیگلی و مک کوبین[۱]، (۱۹۸۳)، یازده ویژگی خانوادههای غیر کارآمد را (که بطور کلی عکس شیوههایی است که در خانوادههای کارآمد معمول است) بدین شرح عنوان میکنند:
(۱) انکار یا تحریف عامل استرس زا
(۲) فرد به عنوان کانون مرکزی مشکل
(۳) حل مسأله با تأکید بر سرزنش
(۴) شکیبایی کم
(۵) بیان ناآشکار و غیر صریح تعهد و محبت
(۶) استفاده از روابط بسته و غیرکارآمد
(۷) همبستگی ضعیف خانوادگی
(۸) نقشهای خشک و انعطاف ناپذیر خانواده
(۹) استفاده از منابع غیرکارآمد
(۱۰) استفاده از خشونت
(۱۱) استفاده از مواد کمکی مخرب (مواد مخدر) .
پی نوشت:
[۱] mc cubbin
آیا اسپند دود کردن، تخم مرغ شکستن و خون ریختن ریشه در روایات دارد؟
همهی افراد از بلایا و مشکلات واهمه دارند و سعی دارند با راهحلهایی در دفع و رفع آنها بکوشند.
در این بین، در بین مردم آدابی برای دفع مشکلات، بلا و چشمزخم و... رایج شده است. با توجه به خرافی بودن پارهای از آداب رایج در بین عموم مردم، این موارد نیازمند بررسی و ارزیابی هستند.
در ادامه درباره تأثیر شکستن تخممرغ و دود کردن اسپند و قربانی کردن مطالبی بیان شده است.
الف. شکستن تخممرغ
در بین برخی از مردم رسم است که برای چشم نظر یا دفع بلا، تخممرغ میشکنند یا آن را جلوی لاستیک ماشین میاندازند و... . با جستوجوی بهعملآمده در منابع معتبر دینی، نکتهای در مورد شکستن تخممرغ و همچنین خاصیت دفع بلا یا دفع چشمزخم برای آن یافت نشد. بنابراین، این کار مستندی ندارد و به نظر میرسد مطلبی خرافی باشد.
همچنین علاوه بر خرافه بودن آن، اشکال شرعی نیز دارد؛ زیرا اسراف است و بیجهت هدر میرود.
همچنین این کار میتواند ناشی از تهمت و بدگمانی به دیگران باشد که این موضوع نیز در دستورات دینی نهی شده است. توصیه میشود بهجای این کار، از حرزها و دعاهای معتبری که از اهلبیت علیهمالسلام برای رفع بلا و چشم زخم نقل شده بهره برده شود.
ب. دودکردن اسپند
در منابع روایی، آثار و خواصی برای اسپند (اسفند) بیان شده است. بهعنوانمثال در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله ریشه و ساقه اسپند، شفا و داروی ۷۲ بیماری دانسته شده است.(۱) در روایتی دیگر، این گیاه داروی ترس عنوان شده است.(۲)
در حدیثی دیگر اشاره شده که ۴۰ روز خوردن این گیاه، موجب روشن شدن نور حکمت در دل افراد میشود.(۳) اما در خصوص دود کردن آن، و یا ارتباط آن با چشمزخم و دفع بلا، هیچ روایتی در منابع روایی یافت نشد. ازاینرو چنین کاری، فاقد منبع روایی و سند معتبر است. توصیه میشود افراد بهجای انجام این کار و شکستن تخممرغ از دستورالعملهای مأثور و معتبری که از اهلبیت علیهمالسلام برای دفع بلا و مشکلات رسیده استفاده ببرند.
ج. قربانی کردن (ریختن خون)
یکی از رسومات متداول در میان مردم، قربانی کردن است. افراد در مناسبتهایی حیواناتی نظیر گاو و گوسفند را ذبح کرده و به آن «ریختن خون» نیز میگویند. باید توضیح داد که این عمل، کاری است که در اسلام پذیرفته شده و جزو آداب دینی برشمرده میشود.
مطابق دستورات دینی، قربانی دو نوع واجب و مستحب است. در مواردی مثل قربانی که در مراسم حج انجام میگیرد و همچنین برای کفاره برخی اعمال مانند شکستن نذر و قسم، این کار واجب است؛ اما بهجز موارد واجب، در مواردی دیگر نیز توصیه به قربانی کردن شده که از آن به قربانی مستحب یاد میشود.
برخی از این قربانیها در ادامه بیان میشوند:
۱. عقیقه
عقیقه، قربانی کردن گوسفند در روز هفتم تولد فرزند است. در روایتی بیان شده که سلامتی فرزند در گرو عقیقهاش است.(۴) بنابراین، عقیقه میتواند در دفع بلا مؤثر باشد و مطابق روایات چنانچه افراد در عقیقه شدن خود شک داشته باشند، میتوانند حتی در بزرگسالی خود را عقیقه نمایند و از آثار آن بهره ببرند.(۵) با توجه به تأکید اهلبیت علیهمالسلام بر ریختن خون و قربانی کردن برای عقیقه، و جایگزین نکردن آن با کارهای خوب دیگر مانند صدقه، میتوان نتیجه گرفت که خودِ قربانی کردن خود دارای اثر است.(۶)
۲. ولیمه
در اسلام به کسی که اتفاق خوبی برایش اتفاق افتاده، توصیه شده که افرادی را دعوت کند و آنها را در قالب ولیمه اطعام نماید. در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله بیان شده که: «ولیمه نیست مگر در پنج مورد: در عرس و یا در خرس و یا در عذار و یا در وکار و یا در رکاز، و معنای عرس ازدواج است، و خرس یعنی زایمان و فرزنددار شدن، و عذار بمعنی ختنه سوران، و وکار آنست که شخص خانهای بخرد (یا بنا کند) و رکاز بازگشت از سفر مکّه است.»(۷)
در برخی احادیث، توصیه شده که افراد برای این کار (ولیمه) قربانی کرده و به اطعام بپردازند. بهعنوانمثال در ولیمه تولد حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، پیامبر صلیاللهعلیهوآله قوچی بزرگ را قربانی و همهی مردم را به این مهمانی دعوت کردند.(۸) البته این ولیمه میتواند از همان گوسفند قربانی شده در عقیقه باشد.
یا در مورد ولیمه خانه، از پیامبر عظیم الشأن روایت داریم که: «مَنْ بَنَی مَسْکَناً فَذَبَحَ کَبْشاً سَمِیناً وَ أَطْعَمَ لَحْمَهُ الْمَسَاکِینَ ثُمَّ قَالَ اللَّهُمَّ ادْحَرْ عَنِّی مَرَدَهَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ وَ الشَّیَاطِینِ وَ بَارِکْ لِی فِی بِنَائِی أُعْطِیَ مَا سَأَلَ.»(۹) «هر کس خانهای بسازد و گوسفندی فربه قربانی کند و گوشت آن را به بینوایان دهد و این دعا را بخواند: خدایا، جنبیان و آدمیان و شیاطین سرکش را از من دور کن، و این ساختمان را بر من مبارک گردان، آنچه خواسته است به او داده خواهد شد.»
نکته اینکه در روایت بیان شده، دعا میشود که شر بدخواهان و دشمنان از سر افراد دور شده و به آن خانه برکت داده شود. بنابراین، میتوان نتیجهی این قربانی را دوری شر این افراد و راهیابی برکت به خانه دانست.
در مورد ولیمه عروسی نیز نقل شده که وقت عروسی حضرت فاطمه سلاماللهعلیها، با دستور پیامبر صلیاللهعلیهوآله به امیرالمؤمنین علیهالسلام برای تدارک ولیمه، برخی از اصحاب قوچی را برای قربانی محیا کردند.(۱۰)
بنابراین، ازاینروایات برمیآید که مطابق سیره و سنت اهلبیت علیهمالسلام، قربانی کردن و اطعام مردم از کارهای مناسب در ولیمهها میباشد. البته باید در این موارد نیز از کارهای خرافی یا بدون مستند خودداری کرد؛ مثلاً کشتن حیوان جلوی عروس یا حاجی، مالیدن خون به وسایل و... از کارهایی است که هیچ مستندی ندارد و انجام آن صحیح نیست.
۳. قربانی در هر حال
در برخی روایات به مناسبت خاصی اشاره نشده و بهصورت کلی به قربانی کردن توصیه شده است. مثلاً در حدیثی بیان شده که: «إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی یُحِبُّ إِهْرَاقَ الدِّمَاءِ وَ إِطْعَامَ الطَّعَامِ؛(۱۱) خداوند ریختن خون (قربانی کردن) و طعام دادن را دوست دارد.»
در حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نیز چنین نقل شده است: «الْإِیمَانُ حُسْنُ الْخُلُقِ وَ إِطْعَامُ الطَّعَامِ وَ إِرَاقَهُ الدِّمَاء؛(۱۲) از ایمان حسن خلق و اطعام طعام و ریختن خون (قربانی کردن در راه خدا) است.»
نکتهای که در این روایات وجود دارد، کنار هم بودن توصیه به اطعام و قربانی کردن (خون ریختن) است. چنانچه افراد قربانی انجام دهند و همان قربانی را بهصورت غذا به برادران دینی و افراد محتاج ببخشند و میهمان کنند، از هر دو ثواب (قربانی و اطعام) بهره میبرند.
نکتهی قابلتوجه اینکه در احادیثی اطعام دیگران، باعث افزایش رزق،(۱۳) جاری شدن خیروبرکت (۱۴) و نجات از بلایا و مشکلات (۱۵) میشود. بنابراین، افراد میتوانند با قربانی کردن و اطعام دیگران، از این آثار بهره ببرند.
همچنین در روایات بیان شده که صدقه از چیزهایی است که موجب رفع بلا میباشد. وقتی افراد قربانی انجام میدهند و گوشت آن را بهعنوان صدقه به فقرا و مستمندان میدهند، از بلاء و مشکلات دور میشوند. بهعنوان نمونه در روایتی از امام باقر علیهالسلام چنین آمده است: «إِنَّ الصَّدَقَهَ لَتَدْفَعُ سَبْعِینَ بَلِیَّهً مِنْ بَلَایَا الدُّنْیَا مَعَ مِیتَهِ السَّوْء؛(۱۶) صدقه، هفتاد بلا از بلایای دنیوی و مردن بد و دلخراش را دفع میکند.»
نتیجه گیری
در بین مردم آدابی برای دفع بلا و چشم نظر مرسوم شده است. شکستن تخممرغ و دود کردن اسپند از این موارد است. با جستوجوی انجام شده، هیچ مستندی درباره انجام این کار و ارتباط آن با دفع بلا و چشمزخم یافت نشد.
قربانی کردن (خون ریختن) عمل دیگری است که برای دفع بلا انجام میشود. در منابع دینی توصیه شده که در برخی مراسم مانند عقیقه و ولیمه، قربانی صورت بگیرد. در پارهای ازاینروایات، آثاری همچون رفع بلا و جذب برکت و رزق برای این کار بیان شده است.
در کنار این، احادیثی وجود دارند که بهصورت عمومی امر بر قربانی و ریختن خون میکنند. درست است که در این احادیث، بهصورت مستقیم اشارهای به دفع بلا برای قربانی کردن نشده، ولی اطعام و صدقه دادنی که پس از قربانی متداول است، میتواند موجب دفع بلا و مشکلات از افراد شود.
پینوشتها:
۱. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق، ص۱۸۶.
۲. طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی، ۱۴۱۲ق، ص۱۸۶.
۳. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحارالأنوار (ط - بیروت)، محقق / مصحح: جمعی از محققان، بیروت: دار إحیاء التراث العربی، ۱۴۰۳ق، ج۵۹، ص۲۳۵، ح۵.
۴. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵، ح۴.
۵. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵، ح۳.
۶. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۶، ص۲۵، ح ۶.
۷. ابن بابویه، محمد بن علی، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفاری، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، ۱۴۱۳ق، ج۴، ص۳۵۶، ح۵۷۶۲.
۸. طوسی، محمد بن الحسن، الأمالی، محقق / مصحح: مؤسسه البعثه، قم: دارالثقافه، ۱۴۱۴ق، ص۴۲، ح۴۵.
۹. ابن بابویه، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دارالشریف الرضی للنشر، ۱۴۰۶ق، ص۱۸۶.
۱۰. اربلی، علی بن عیسی، کشف الغمه فی معرفه الأئمه (ط - القدیمه)، محقق / مصحح: رسولی محلاتی، سید هاشم، تبریز: بنی هاشمی، ۱۳۸۱ق، ج۱، ص۳۶۵.
۱۱. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۱، ح۶.
۱۲. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلالالدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۳۸۹، ح۱۶.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۱، ح۱۰.
۱۴. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلالالدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ق، ج۲، ص۳۹۰، ح۲۴.
۱۵- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۵۱، ح۵.
۱۶- کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ق، ج۴، ص۶، ح۶.
جزئیات جلسه امروز رئیسجمهور با رهبر انقلاب
مسعود پزشکیان رییسجمهور عصر امروز در گفتگو با رسانه دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیتالله خامنهای به تشریح جلسات منظم خود با رهبر انقلاب اسلامی و جزئیات جلسه امروز پرداخت و مهمترین دغدغه را تلاش برای حل مشکلات معیشتی مردم، رسیدگی به وضعیت کنترل قیمتها و فقرزدایی و ایجاد عدالت اجتماعی توصیف کرد.
وی افزود: میتوانیم همهی مشکلات و معضلات کشور را حل کنیم.
رئیسجمهور هماهنگی با رهبر انقلاب را پایهای برای تقویت انسجام داخلی دانست و گفت: «این جلسات نه تنها وحدت میان قوا را تقویت میکند، بلکه موجب میشود بسیاری از مشکلات کشور راحتتر حل شوند.»
رئیسجمهور با بیان اینکه مهمترین محور جلسه اخیر، کنترل تورم و هدفمندی یارانهها بود گفت: «هدف ما رساندن یارانهها به مصرفکننده نهایی است و در این راستا، تیمهایی برای بررسی روندهای جاری تشکیل شده است.»
پزشکیان یکی دیگر از محورهای جلسه اخیر خود با رهبر انقلاب را تقویت ارتباط با کشورهای همسایه و مستقل توصیف و تأکید کرد که همکاری اقتصادی با این کشورها میتواند به تقویت اقتصاد ملی کمک کند و مسیرهای جدیدی برای تجارت باز کند.
وی همچنین در پاسخ به سوالی درباره عبور از بحران انرژی و رفع ناترازی آن در آینده به اهمیت مشارکت مردم اشاره کرد و گفت: «اگر مصرف انرژی در بخشهای غیرضروری کنترل شود، میتوان منابع حاصل را به معیشت مردم و پروژههای زیرساختی اختصاص داد.»
رییسجمهور بهطور مشخص به صرفهجویی در روشنایی و انرژی اشاره کرد و افزود: «این اقدامات بدون فشار به مردم، راهگشا خواهد بود.»
رییسجمهور با تاکید بر اینکه به جای نسخههای کلی باید به حل مسائل متکی بود و از کلیگویی پرهیز کرد، یکی از مهمترین موضوعات فعلی دولت را مساله تامین اجتماعی دانست که شورای آن به صورت هفتگی برگزار میشود و در آن بهجای کلیگویی باید راهکارهای مشخصی برای مسائلی مانند مسکن و معیشت محرومان ارائه شود
پزشکیان همچنین از طرحی برای رفع کمبود کلاسها و مدارس مناطق محروم خبر داد که با مشارکت مردم و خیرین و بسیج همگانی اجرا میشود تا بیعدالتی در آموزش کاهش یابد. دکتر پزشکیان اظهار امیدواری کرد که این مساله تا یک سال آینده بهطور کامل حل شود.
وی در پایان این گفتگو با تأکید بر اهمیت وحدت و انسجام داخلی گفت: «اگر مردم باور کنند که دولت در تلاش برای حل مشکلات آنها است، هیچ دشمنی نمیتواند به کشور آسیب بزند. وحدت میان قوا و پیروی از سیاستهای رهبری میتواند تمام چالشهای پیش رو را مدیریت کند.»
تمجید عمان از موضع مسئولانه ایران درباره سوریه
«سید بدر البوسعیدی» وزیر امور خارجه عمان که برای رایزنی با مقامهای عالیرتبه ایران به تهران سفر کرده است، روز دوشنبه با «سید عباس عراقچی» وزیر امور خارجه جمهوری اسلامی ایران دیدار و گفتوگو کرد.
وزیر امور خارجه ایران، روابط تهران-مسقط را ممتاز توصیف کرد و با اشاره به تاکید ویژه «مسعود پزشکیان» رئیسجمهوری اسلامی ایران بر ضرورت اجراییشدن توافقات فیمابین ۲ کشور، بر آمادگی ایران برای گشودن عرصههای جدید همکاری به خصوص در زمینههای اقتصادی و تجاری و انرژی تاکید و برگزاری کمیسیون مشترک اقتصادی ۲ کشور در آینده نزدیک را فرصت مناسبی برای طرح و پیگیری این موضوع عنوان کرد.
طرفین همچنین در مورد تحولات منطقه گفتوگو کردند.
وزیر امور خارجه ایران با اشاره به تحولات سوریه تصریح کرد: بیثباتی و هرم و مرج در سوریه به نفع ایران و هیچ یک از کشورهای منطقه نیست و جمهوری اسلامی ایران از تشکیل دولتی فراگیر که نماینده همه طیفها و جریانهای سیاسی و اجتماعی و مدنی جامعه سوریه باشد حمایت میکند.


وزیر امور خارجه عمان هم با ابراز خرسندی از سفرش به تهران و دیدار با همتای ایرانی، بر اهتمام ویژه سلطان عمان به روابط تاریخی و ریشهدار بین ۲ کشور همسایه تاکید و ابراز امیدواری کرد که روابط نمونه بین مسقط و تهران برای تحقق منافع و مصالح ۲ ملت و همچنین در راستای ثبات و امنیت و توسعه منطقه بیش از پیش گسترش یابد.
البوسعیدی همچنین با قدردانی از موضع مسئولانه جمهوری اسلامی ایران در حمایت از تمامیت سرزمینی و حاکمیت ملی و احترام به اراده مردم سوریه، بر موضع کشورش مبنی بر نفی هرگونه مداخله خارجی در امور داخلی سوریه، احترام به اراده و خواست ملت این کشور برای تعیین سرنوشت خود و حمایت از استقلال و تمامیت ارضی سوریه تاکید کرد.
وزیران امور خارجه جمهوری اسلامی ایران و سلطنت عمان با تاکید بر حساسیت روند تحولات در منطقه و به خصوص در سوریه، تداوم رایزنی و مشورت بین تهران و مسقط و سایر کشورهای منطقه را ضروری دانستند.
پیام تبریک پزشکیان به مناسبت سالروز میلاد حضرت عیسی (ع) و آغاز سال نوی میلادی
مسعود پزشکیان در پیامی با تبریک میلاد حضرت مسیح (ع) و سال نوی میلادی به سران و مردم کشورهایی که این مناسبتها را جشن میگیرند، با بیان اینکه حضرت عیسی مسیح (ع)، پیامبر نور و رحمت، میلادش، گرامیداشت صلح و اخلاق در جوامع بشری و آموزههایش، همانند همه پیامبران الهی راه حل برطرف کردن بیعدالتیها است، اظهار امیدواری کرد که در آستانه سال نو میلادی و به برکت این میلاد بزرگ، شاهد ریشهکن شدن ظلم، خشونت، جنگ و نسلکشی و برقراری صلح و آرامش در جهان باشیم.
رئیس جمهور همچنین در پیام جداگانهای فرارسیدن سال ۲۰۲۵ را به سران و مردم کشورهایی که صرفاً آغاز سال نو میلادی را جشن میگیرند، تبریک گفت.
آیات قرآن و احادیث درباره حضرت عیسی مسیح (ع)
توجه قرآن به ادیان الهی از جمله مسیحیت و داستان زندگی حضرت عیسی مسیح (ع) و مادرش حضرت مریم (س) نشان دهنده جایگاه ادیان الهی و ابراهیمی در دین مبین اسلام است و حکایت از ضرورت عبرت آموزی از سرگذشت پیروان ادیان الهی دارد. حضرت مریم (س) در نزد مسلمانان به عنوان ۴ بانوی برگزیده در میان زنان عالم شناخته میشود و سورهای از قرآن به نام ایشان نامگذاری شده است. قرآن کریم در دوازده سوره و ۳۴ آیه از ایشان نام برده است. به گونهای که بیشترین اسمی که در رابطه با زنان در قرآن کریم آمده است نام حضرت مریم (س) است. از حضرت مریم (س) در قرآن کریم به عنوان صدیقه یاد شده است و همچنین در سوره آل عمران اشارهای به ارتباط ایشان با ملائکه شده است و لذا به آن زن با فضیلت، محدّثه نیز گفته میشود. ایشان روزها روزه میگرفت و شبها شب زنده داری مینمودند. در رابطه با تولد حضرت عیسی (ع) آیات زیادی در قرآن کریم است.
معنای نام حضرت عیسی مسیح
نام مبارک این پیامبر بزرگ به عنوان عیسی (ع) ۲۵ بار در سورههای مختلف قرآن کریم ذکرشده است از جمله در سورههای بقره، آل عمران، انعام، توبه، مریم، مؤمنون، احزاب، شوری و غیره و واژه مسیح نیز یازده بار در قرآن مورد استفاده قرار گرفته است.
علت اینکه به حضرت مسیح میگویند، این است که این کلمه از مسح به معنی کشیده گرفته شده است و این پیامبر با کشیدن دست بر بدن افراد بیمار، آنان را شفا میداد. گاهی گفته میشود مسیح به معنای ممسوح، یعنی شستشو شده از گناه، یا فرا گرفته شده به یمن و برکت است. و یا مسیح لغت عبری الاصل و مشتق از مشح است و یهود به موجب تورات، اشیای مقدس را با روغنی مخصوص و تشریفاتی خاص مسح میکردند و عدهای هم او را به خاطر عصمت و طهارت و پاکی اش مسیح نامیدهاند. کلمه عیسی نیز از یسوع گرفته شده و به معنای نجات دهنده است.
سرگذشت حضرت عیسی در قرآن
سرگذشت حضرت مسیح (ع) در ۱۵ سوره و ۹۳ آیه از قرآن آمده است که با عنوانهای عیسی بن مریم ۱۶ بار و ابن مریم ۱۷ بار و مسیح ۱۱ بار یاد شده است. در قرآن کریم توصیفهای بسیاری درباره حضرت مسیح (ع) به کار رفته است که حکایت از جایگاه ویژه ایشان نزد خداوند متعال دارد. عیسی مسیح جایگاه بسیار والا و متمایزی با دیگر پیامبران دارد.
دیدگاه قرآن درباره زندگانی مریم (ع) در برخی موارد برخلاف گفتههای تورات و حتی انجیل است. در مقالهای که خلیل حقیقی آن را نگاشته است اشارات قرآن درباره حضرت مریم و عیسی مسیح را به تفسیر جمع آوری کرده است. در این تحقیق آمده است که از نظر قرآن همسر عمران گفت: اذا قالت امراءت عمران رب انی نذرت لک ما فی بطنی محرراً فتقبل منی أنت سمیع علیم. یعنی: پروردگارا من آنچه را در شکم، دارم نذر کردم که آزاد از هر قید و بند در خدمت تو باشد از من بپذیر که تو شنوای دانایی. و لما وضعتها قالت رب انی وضعتها أنثی و الله اعلم بما وضعت و لیس الذکر کالانثی وانی سمیتها مریم و انی اعیدها بک و ذریتها من الشیطن الرجیم یعنی او چون فرزندش را بزاد، گفت پروردگارا من دختر زادهام و خدا بهتر میداند که او چه زاده بود و پسر مانند دختر نیست و من او را مریم نام نهادم و او و فرزندش را از شر شیطان مطرود به پناه تو می آورم»
با توجه به اینکه تولد مریم (ع) از دید قرآن یک حادثه الهی و برای پرورش پسری است که خود سرمنشاء تحولات میگردد اما این شخص پاکدامن تحت تربیت و سرپرستی و کمکهای خدا قرار میگیرد و در مورد مریم (ع) آمده است که: فتقبلها ربها بقبول حسن و انبتها نباتاً حسناً و کفلها زکریا کلما دخل علیها زکریا المحراب وجد عند ها رزقاً قال یمریم أنی لک هذا قالت هو من عند الله ان الله یرزق من یشاء بغیر حساب، یعنی: «آنگاه پروردگارش او را هر چه نیکتر پذیرفت و به نیکی پرورش داد زکریا را به سرپرستی او برگماشت، هرگاه که زکریا در آن غرفه بر او وارد میشد. میدید که نزد او رزق و روزیی است و میگفت ای مریم اینها از کجا برائت آمده است؟ مریم میگفت آن از نزد خداوند است؛ خدا هرکس را که بخواهد بی حساب روزی می میبخشد»
توجه ویژه خداوند به حضرت مریم
مریم (ع) با این اوصاف از بدو وجود تا زمانی که سرپرستی حضرت عیسی مسیح (ع) را بر عهده گرفت تحت توجهات خداوند بود، اما علی رغم آنکه مردم روزگار او از زمان رحلت حضرت یعقوب (ع) به او قول دادند و ام کنتم شهدا اذ حضر یعقوب الموت اذ قال لبنیه ما تعبدون من بعدی قالوا نعبد الهک واله أ ابانک ابراهیم و اسمعیل و اسحق الهاً واحداً و نحن له مسلمون یعنی که مگر شما شاهد بودید که چون مرگ یعقوب فرا رسید به پسرانش گفت پس از… من چه میپرستید و گفتند خدای ترا و خدای نیاکانت ابراهیم اسماعیل اسحاق را که خدای یگانه است رامی پرستیم و ما فرمانبردار او هستیم.» اما مردم راه فساد و پیمانشکنی را پیشه خود کردند و به همین علت مشیت خدا به حمایت حضرت مریم (س) و انتخاب پیامبرانی مانند حضرت عیسی (ع) و دیگران برای رسالت آنها انجامید، اما جامعة بنیاسرائیل برخلاف آنچه قرآن تصریح کرده است که با خدا پیمان بسته بودند و کوه طور شاید به عنوان شاهد نیز بر فراز آنها برافراشته شده بود و در پاسخ درخواستهای خدا گفتند شنیدیم، اما سرپیچی کرده و با دلی کفر آلود مهر گوساله در سرشته شد.
و آمده است که او اذا اخذنا میتقکم و رفعنا فوقکم الطور خذوا ما اتینکم بقوه و اسمعوا قالوا سمعنا و عصینا و اشربوا فی قلوبهم العجل بکفرهم قل بشسما یا مرکم به ایمنکم ان کنتم مؤمنین یعنی، بگو اگر مؤمن باشید چه بد است آنچه ایمان شما به آن فرمان میدهد. اما باز راه فساد در پیش گرفتند ولی در این زمان دو حادثه مهم به وقوع پیوست اول اینکه برحسب درخواست زکریا از خدا، وی دعا نموده و و لقد ارسلنا رسلا من قبلک و جعلنا لهم أزواجاً و ذریة و ما کان لرسول ان یاتی بأیه الا باذن الله لکل اجل کتاب یعنی: و پیش از تو پیامبرانی فرستادهایم همسران و فرزندانی به آنان بخشیدهایم و هیچ پیامبری را نرسد که معجزهای جز به اذن الهی بیاورد. هر اجلی… معین است.
او در حالی که در محراب به نماز ایستاده به بود فنادته الملائکه و هو قائم یصلی فی المحراب ان الله یبشرک بیحیی مصدقا بکلمه من الله و سیدا و حصوراً و نبیاً من الصلحین، یعنی: فرشتگان ندایش دادند که خداوند تو را به فرزندی به نام یحیی بشارت میدهد که گواهی دهنده بر حقانیت کلمه الله (عیسی بن مریم) و مهتر و خویشتندار و پیامبری از شایستگان است.
معجزات حضرت مریم (س) و حضرت عیسی (ع)
بعد از انتخاب مریم (ع) و تصریح قرآن مبنی بر عدم وجود همسر برای وی علی رغم متون تحریف شده مسیحیت و یهود او به شدت نگران سرنوشت خود و آینده بود، قرآن آورده است، واذکر فی الکتب مریم اذ انتبذت من اهلها مکاناً شرقیاً یعنی از مریم یاد کن که آنگاه از خاندان خویش در گوشهای شرقی کناره گرفت فاتخذت من دونهم حجاباً فارسلنا الیها روحنا فتمثل لها بشراً سویاً، یعنی: و از آنان پنهان شد؛ آنگاه روح خویش (جبرئیل) را به سوی او فرستادیم که به صورت انسانی معتدل به دیده او درآمده قرآن.
امام صادق علیه السلام میفرمایند که حضرت عیسی بن مریم گفت: بیماران را طبابت کردم و به اذن خدا آنان را درمان کردم، کورانِ مادر زاد و مبتلایان به پیسی را به اذن خدا بهبود بخشیدم، و مردگان را به اذن خدا زنده کردم، اما احمق را نتوانستم اصلاح کنم
مریم گفت: قالت انی اعوذ بالرحمن منک ان کنت تقیأه یعنی.... گفت من از تو اگر پرهیزکار باشی به خدای رحمان پناه میبرم. گفت: «قال انما انا رسول ربک لاهب لک علم زکیاً» یعنی «من فقط فرستاده پروردگارت هستم تا به تو پسری پاکیزه بخشم «قالت انی یکون لی علم و لم یمسنی بشرو لم اکن بغیاً، یعنی: «گفت چگونه مرا پسری باشد و حال آنکه هیچ بشری به من دست نزده است و من پلیدکار نبودهام «قال کذالک قال ربک هو علی هین و لنجعلة ابه للناس و رحمة منا و کان امراً مقضیاً، یعنی: ه گفت همین است پروردگارت فرموده آن کار بر من آسان است تا او را پدیده شگرفی برای مردم قرار دهیم و رحمتی از ما است و کاری انجام یافتنی است. فحملته فانتبذت به مکاناً قصباء یعنی سپس (مریم) به او باردار شد و با او در جایی دور دست کناره گرفت. آنگاه، فاء جاء ها المخاض إلی جذع النخله قالت یلیتنی مت قبل هذا وکنت نسیاً منسباً، یعنی: درد زایمان او را به پناه تنه درخت خرمایی کشانید. گفت ای کاش پیش از این مرده بودم و از یاد رفته بودم و فراموش شده بودم»
فنادتها من تحتها الا تحزنی قد جعل ربک تحلک سریاً، یعنی از فرودست او را ندا داد که اندوهگین مباش پروردگارت از فرودست تو جویباری روان کرده است. چون درد زایمان بر مریم سخت گرفت، آمده است و او هری الیک بجذع النخله تساقط علیک رطباً جنباً، یعنی: تنه درخت خرما را به سوی خود تکان بده تا بر تو رطب تازه چیده فرو ریزد. فکلی و اشربی و قری عیناً فاما ترین من البشر أحداً فقولی انی نذرت للرحمن صوماً فلن اکلم الیوم انسیا یعنی: پس بخور و بیاشام و دیده روشن دار آنگاه اگر انسانی را دیدی بگو برای خداوند رحمان روزه گرفتهام و هرگز امروز با هیچ انسانی سخن نمی گویم.
سلام خداوند بر حضرت عیسی
پس او را برداشت و به نزد قومش آورد، فانت به قومها تحمله قالوا یمریم لقد جنت شیئاً فریاً، یعنی: گفتند ای مریم کار شگرفی پیش آوردی «یا اخت هرون ماکان ابوک امرأ سو و ما کانت امک بغباء» یعنی: ای خواهر هارون نه پدرت مردی نابکار و نه مادرت پلیدکار بوده آنگاه به او اشاره کرد فاشارت الیه قالوا کیف تکلم من کان فی المهد صبیا، یعنی: گفتند چگونه با کودکی که در گهواره است سخن بگوییم.
(نوزاد به سخن درآمد) و قال انی عبد الله أتنی الکتب و جعلنی نبیاء یعنی: گفت من بنده خداوندم که به من کتاب آسمانی داده است و مرا پیامبر گردانیده است. وجعلنی مبارکاً این ما کنت و اوصتی بالصلاة والزکوة مادمت حباه یعنی در هرجا که باشم مبارک گردانیده و مرا مادام که زنده باشم به نماز و زکات سفارش فرموده است و «برا بولدنی و لم یجعلنی جباراً شقیاء یعنی: و نیز مرا در حق مادرم نیکوکار گردانده و مرا زورگوی سخت دل نگردانده است» او السلم علی یوم ولدت و بوم اموت و یوم ابعث حیاه یعنی سلام او بر من در روزی که زادم و در روزی که در گذرم و روزی که زنده برانگیخته شوم، درود باد. ذلک عیسی ابن مریم قول الحق الذی فیه یمترون، یعنی: این است عیسی بن مریم این سخن راست که آنان در آن شک و شبهه دارنده. ما کان الله ان یتخذ من ولد سبحنه اذا فضی امرأفانما یقول له کن فیکون یعنی: سزاوار نیست که خداوندی فرزندی برگیرد او منزه است آنگاه که کاری را مقرر فرماید فقط به آن میگوید موجود شو بی درنگ موجود میشود.
احادیث حضرت عیسی علیه السلام
در منابع حدیثی اسلامی، احادیث زیادی از حضرت عیسی مسیح (ع) نقل شده است. از آن جمله میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
حضرت عیسی علیه السلام: طُوبی لِلمُصلِحینَ بَینَ النّاسِ، اُولئکَ هُمُ المُقَرَّبونَ یَومَ القِیامَةِ؛
حضرت عیسی علیه السلام: خوشا به حال اصلاح کنندگان میان مردم؛ اینان در روز قیامت مقرّبان اند. [۱]
امام صادق علیه السلام: اجْتَمَعَ الْحَوَارِیُّونَ إِلَی عیسی ع فَقَالُوا لَهُ یَا مُعَلِّمَ الْخَیْرِ أَرْشِدْنَا فَقَالَ لَهُمْ إِنَّ مُوسَی کَلِیمَ اللَّهِ ع أَمَرَکُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ تَبَارَکَ وَ تَعَالَی کَاذِبِینَ وَ أَنَا آمُرُکُمْ أَنْ لَا تَحْلِفُوا بِاللَّهِ کَاذِبِینَ وَ لَا صَادِقِینَ.
حواریون کنار حضرت عیسی علیه السلام جمع شدند و عرض کردند ای آموزگار نیکی [ها] ما را هدایت فرما پس آن حضرت فرمود: موسای کلیم الله علیه السلام به شما امر کرد که به خدای متعال قسم دروغ نخورید. و من به شما امر میکنم که چه راست و چه دروغ، به خدای متعال قسم دروغ نخورید. [۲]
عَنْ المسیحِ عَلَیهِ السَّلام قَالَ: إِنَّ مُوسَی نَبِیَّ اللَّهِ ع أَمَرَکُمْ أَنْ لَا تَزْنُوا وَ أَنَا آمُرُکُمْ أَنْ لَا تُحَدِّثُوا أَنْفُسَکُمْ بِالزِّنَا فَضْلًا عَنْ أَنْ تَزْنُوا فَإِنَّ مَنْ حَدَّثَ نَفْسَهُ بِالزِّنَا کَانَ کَمَنْ أَوْقَدَ فِی بَیْتٍ مُزَوَّقٍ فَأَفْسَدَ التَّزَاوِیقَ الدُّخَانُ وَ إِنْ لَمْ یَحْتَرِقِ الْبَیْتُ
حضرت عیسی علیه السلام فرمود: موسی بن عمران به شما امر کرد که زنا نکنید و من به شما امر میکنم که فکر زنا را در خاطر نیاورید چه رسد به عمل زنا زیرا آنکه فکر زنا کند مانند کسی است که در عمارت زیبا و مزینی آتش روشن کند دودهای تیره آتش زیبائیهای عمارت را خراب میکند اگر چه عمارت آتش نگیرد یعنی فکر گناه خواه ناخواه در قلب مردم تیرگی ایجاد میکند و به صفا و پاکی دل آنها ضربه میزند گر چه مرتکب آن گناه نشوند. [۳]
عَنْ أَبِی عَبْدِ اللَّهِ علیه السّلام قَالَ: مَرَّ عیسی ابْنُ مَرْیَمَ [علیهما السّلام] عَلَی قَوْمٍ یَبْکُونَ فَقَالَ مَا یُبْکِی هَؤُلَاءِ فَقِیلَ یَبْکُونَ عَلَی ذُنُوبِهِمْ قَالَ فَلْیَدَعُوهَا یُغْفَرْ لَهُم.
امام صادق علیه السّلام فرمود: حضرت عیسی علیه السّلام عدهای را دید که گریه میکردند. پرسید که چرا گریه میکنند. جواب دادند که بر گناهانشان میگریند. آن حضرت علیه السّلام فرمودند: اگر آن گناهان را ترک نمایند، آمرزیده میشوند. [۴]
مَرَّ عیسی ابْنُ مَرْیَمَ بِقَبْرٍ یُعَذَّبُ صَاحِبُهُ ثُمَّ مَرَّ بِهِ مِنْ قَابِلٍ فَإِذَا هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَقَالَ یَا رَبِّ مَرَرْتُ بِهَذَا الْقَبْرِ عَامَ أَوَّلَ وَ هُوَ یُعَذَّبُ وَ مَرَرْتُ بِهِ الْعَامَ وَ هُوَ لَیْسَ یُعَذَّبُ فَأَوْحَی اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ إِلَیْهِ یَا رُوحَ اللَّهِ قَدْ أَدْرَکَ لَهُ وَلَدٌ صَالِحٌ فَأَصْلَحَ طَرِیقاً وَ آوَی یَتِیماً فَغَفَرْتُ لَهُ بِمَا عَمِلَ ابْنُه.
امام صادق (ع) از پدرش از پدرانش (ع) نقل کرده که رسول خدا (ص) فرمود: روزی حضرت عیسی (ع) سر قبری رسید که صاحبش در عذاب بود. سال بعد دوباره سر آن قبر آمد اما دید که صاحبش در عذاب نیست. عرض کرد: خداوندا سال گذشته بر این قبر برخوردم دیدم صاحبش معذب است ولی امسال که آمدهام می بی نم معذب نیست. علت این امر چیست؟ خداوند به حضرت عیسی وحی فرمود: ای روح اللَّه، فرزند این شخص بالغ شده و راه صالح را گرفت و به یتیمی جا داد. این است که من به خاطر عمل فرزندش از گناه این شخص صرف نظر کردم. ۵]
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: أوحی اللّهُ إلی عیسی ابنِ مریمَ علیه السلام: اکْحُلْ عَیْنَیکَ بمِیلِ الحُزنِ إذا ضَحِکَ البَطّالونَ.
امام صادق علیه السلام فرمود: خداوند به عیسی بن مریم علیه السلام وحی فرمود: آن گاه که هرزگان میخندند، تو با میلِ اندوه بر چشمانت سرمه بکش. [۶]
الإمامُ الصّادقُ علیه السلام: إنّ عیسی بنَ مَریمَ علیه السلام قالَ: داوَیْتُ المَرْضی فشَفَیتُهُم بإذنِ اللّهِ، و أبْرَأتُ الأکْمَهَ و الأبْرَصَ بإذنِ اللّهِ، و عالَجْتُ المَوْتی فأحْیَیتُهُم بإذنِ اللّهِ، و عالَجْتُ الأحمَقَ فلَم أقْدِرْ علی إصْلاحِهِ.
امام صادق علیه السلام: عیسی بن مریم گفت: بیماران را طبابت کردم و به اذن خدا آنان را درمان کردم، کورانِ مادر زاد و مبتلایان به پیسی را به اذن خدا بهبود بخشیدم، و مردگان را به اذن خدا زنده کردم، اما احمق را نتوانستم اصلاح کنم. [۷]
[۱] تحف العقول، ص ۵۰۱.
[۲] کافی ج ۵ ص ۵۴۲
[۳] کافی ۵ ج ص ۵۴۲
[۴] ثواب الأعمال و عقاب الأعمال ص ۱۳۴
[۵] وسایل الشیعة ج ۱۶ ص ۳۳۸ - الجواهر السنیة ص ۲۲۹
[۶] بحارالانوار: ۷۲/۷۱/۲
[۷] الاختصاص: ۲۲۱
رعایت چه مواردی برای حفظ کیفیت روغن خوراکی ضروری است
یکی از سوالات رایج مردم در خصوص روغن نحوه نگهداری و مصرف و پسماند آن است.
این موضوعات بسیار مهم هستند و با سلامتی ما ارتباط مستقیمی دارند. بنابراین برای حفظ کیفیت روغن باید یک سری نکات نیز رعایت شود که این نکات شامل موارد زیر است:
۱. قرار دادن روغن در ظرف در بسته
برای نگهداری روغن باید آن را در ظرف در بسته بریزید و سپس درب ظرف را محکم ببندید تا روغن در معرض اکسیژن هوا قرار نگیرد. اکسیژن موجب کاهش کیفیت روغن و فساد آن میشود. به خاطر داشته باشید که بعد از هر بار استفاده از روغن، حتماً درب ظرف را محکم ببندید.
۲. استفاده از ظرف تیره برای نگهداری روغن
برای نگهداری روغن بهتر است از ظروف شیشهای که رنگ تیره ای دارند استفاده کنید. استفاده از شیشههای معمولی موجب میشود تا روغن در معرض نور قرار بگیرد و کیفیت آن کاهش پیدا کند. برای نگهداری روغن بهتر است از شیشههایی که رنگ آن سبز یا آبی است استفاده کنید.
برای نگهداری انواع روغن به هیچ عنوان از ظروف آهنی و مسی استفاده نکنید. قرار گرفتن روغن در ظروف فلزی موجب ایجاد واکنش شیمیایی و ایجاد مادهای سمی میشود.
۳- ریختن روغن در ظرف کوچک
برای استفاده راحت از روغن و همچنین جلوگیری از قرار گرفتن حجم زیادی از روغن در معرض هوا، بهتر است هر بار مقداری از روغن را به یک شیشه کوچک منتقل و از آن استفاده کنید. سپس میتوانید هر بار بعد از تمام شدن ظرف روغن، آن را دوباره پر کنید.
۴- توجه به زمان نگهداری روغن
مدت زمان نگهداری انواع روغن متفاوت است و از همین رو باید به این موضوع توجه ویژه داشته باشید. حتماً به تاریخ تولید و انقضا روی بسته بندی روغن توجه کنید و از مصرف روغنها ی تاریخ گذشته خودداری کنید.
۵- قرار دادن روغن در مکان مناسب
برای جلوگیری از کاهش کیفیت روغن باید آن را در مکانی خنک و تاریک قرار دهید. دمای بالا باعث اکسیداسیون روغن و کاهش کیفیت آن میشود؛ بنابراین. بهترین مکان برای نگهداری طولانی مدت انواع روغن، در کابینت است. به خاطر داشته باشید که اگر کابینت شما در معرض گرما و رطوبت قرار دارد، برای نگهداری روغن مناسب نیست.
۶- نگهداری برخی روغنها در یخچال
برخی از روغنهای خوراکی تنها باید در یخچال نگهداری شوند، در مقابل قرار دادن برخی دیگر از روغنها در یخچال موجب کدر و خراب شدن آن میشود. به خاطر داشته باشید که برای استفاده از روغن بعد از نگهداری در یخچال، باید آن را از یک ساعت قبل خارج کنید و زمانی که روغن به دمای اتاق رسید، آن را مصرف کنید..
۷- قرار دادن روغن جامد در مکان مناسب
روغن جامد باید در ظرف در بسته نگهداری شود. به خاطر داشته باشید که باز بودن درب روغن و همچنین استفاده از قاشق آلوده برای برداشتن این روغن موجب فاسد شدن آن میشود. پس حتماً از قاشق تمیز برای برداشتن روغن از داخل ظرف استفاده کنید.
چطور روغن باقی مانده از سرخ کردن مواد غذایی را دور بریزیم؟
۱. برای دفع مناسب روغن را داخل سینک نریزید زیرا باعث مسدود شدن لولهها و گرفتگی آنها میشود. همچنین این روغنها در فاضلابهای شهری انباشته میشود.روغن و چربی مانند یک چسب عمل میکنند و ذرات ریز متفاوت در فاضلاب را به شکل یک کوه چربی به یکدیگر میچسبانند که باعث گرفتگی میشود و حذف آنها نیازمند عملیاتی هزینهبر برای دولت است.
۲. همچنین روغن را مسقیم بدون هیچ پوششی مستقیم داخل کیسه زباله نریزید. زیرا این کار باعث ایجاد میکروب و به وجود آمدن حشرات و جوندگان میشود.
۳. نحوه صحیح پسماند روغن این است که روغن استفاده شده را بذارید تا خنک شود. سپس آن را داخل یک بطری پلاستیکی مثل ظرف نوشابه یا آبمیوه یا داخل کیسه فریزر بریزید درب آن را محکم کنید و داخل کیسه سطل زباله بیندازید.
شیوه تشخیص روغن فاسد
اگر از روغن خوراکی بهدرستی نگهداری نکنید، ممکن است پیش از سررسید تاریخ انقضا، خراب شود. روغن نیز مانند سایر موادغذایی، پس از مدتی فاسد میشود. علائم فساد روغن عبارتاند از:
۱. تغییر رنگ: روغن مایع فاسد معمولاً تیرهتر از روغن تازه است.
۲. تغییر بو: روغن فاسد معمولاً بوی بدی شبیه به بوی سوختگی دارد.
۳. تغییر طعم: اگر روغن فاسد شود، طعم بدی دارد.
۴. کدر شدن: اگر روغن شفاف رو به کدرشدن رفت، به معنی فاسدشدن آن است.
۵. ایجاد رسوب: وجود رسوبهایی در روغن مایع و کثیفبودن آن، نشانهای از خراببودن آن است.
چرا اسرائیل نمیتواند سناریوی لبنان را در یمن اجرا کند؟
در حالی که رژیم صهیونیستی بههمراه آمریکا و انگلیس، با هدف وادارکردن یمن به عقبنشینی از موضع اصیل خود در حمایت از غزه، همچنان به حملات وحشیانه علیه مراکز غیرنظامی یمن ادامه میدهند، یک منبع یمنی اعلام کرد؛ تحقق سناریویی که دشمن صهیونیستی در لبنان اجرا کرد، در یمن دشوار است و این اتفاق به چند دلیل رخ نخواهد داد.
«اکرم الحاج»، روزنامهنگار یمنی در گفتگو با خبرگزاری اسپوتنیک اظهار داشت: تجاوزاتی که علیه فرودگاه صنعاء و تعدادی از تأسیسات غیرنظامی دیگر در غرب یمن انجام شد، به سالن خروج و برج مراقبت فرودگاه آسیب رساند. این حمله همچنین به نیروگاه برق در منطقه حجنی در صنعا نیز آسیب رساند که منجر به قطعی جریان برق شد، حملات دشمن، بندر الحدیده را هم هدف قرار داد.
وی افزود: اما تکرار سناریوی لبنان در یمن بعید است؛ زیرا در وهله نخست، فاصله جغرافیایی فلسطین اشغالی و یمن نسبت به فاصله جغرافیایی فلسطین اشغالی و لبنان بسیار زیاد است، علاوه بر آن، صهیونیستها قادر به نفوذ اطلاعاتی در یمن، بهعکس آنچه در لبنان اتفاق افتاد، نیستند.
این تحلیلگر یمنی تأکید کرد: جغرافیای دشوار یمن با کوهستانهای این کشور، مانع دستیابی رژیم صهیونیستی به اهدافی میشود که بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر رژیم اشغالگر درباره آن حرف میزند. نباید فراموش کنیم که جنگندههای ائتلاف متجاوز عربی بهمدت بیش از 9 سال بیشتر مناطق نظامی یمن را هدف قرار دادهاند و این مناطق به زمینهای بیابانی تبدیل شده است، بنابراین، احتمال هدف قرار دادن مناطق نظامی در یمن توسط دشمن در بازه زمانی کنونی بسیار کم میشود.
الحاج خاطرنشان کرد: این در حالی است که یمن توانسته است بانک اهداف حساسی را در داخل و عمق فلسطین اشغالی هدف قرار دهد و علاوه بر آن، اهداف دریایی دشمن را در دریای سرخ هم هدف قرار میدهد که موجب شده است رژیم اشغالگر در نبردی سخت قرار بگیرد.
وی درباره تهدیدات صهیونیستها برای ترور مقامات جنبش انصارالله یمن گفت: موضوع هدف قرار دادن رهبران انصارالله، یکی از توهماتی است که اسرائیل بهسرکردگی نتانیاهو آن را تبلیغ میکند. رهبران انصارالله بسیار مؤمن هستند و ترکیب جامعه قبیلهای یمنی هم مانع از هرگونه نفوذی به داخل این کشور میشود و از رسیدن صهیونیستها به این اهداف خود جلوگیری میکند.
نتانیاهو بعد از حملاتی که رژیم اشغالگر چند روز قبل علیه فرودگاه بینالمللی صنعا و دیگر مناطق غیرنظامی یمن انجام داد، گفت؛ اسرائیل به حملات خود علیه انصارالله در یمن تا تکمیل مأموریت خود ادامه خواهد داد.
«اسرائیل کاتس»، وزیر جنگ رژیم صهیونیستی هم گفت؛ همه رهبران انصارالله در یمن تحت تعقیب و در معرض ترور هستند و هیچکس از دست دراز اسرائیل فرار نخواهد کرد.
روز پنجشنبه رژیم اشغالگر با حمله به فرودگاه صنعا پایتخت یمن و بندر الحدیده، 3 غیرنظامی را در این کشور به شهادت رساند و 16 نفر هم مجروح شدند.
بعد از این حمله و در حالی که نیروهای مسلح یمن طی هفته گذشته حملات کوبندهای علیه عمق فلسطین اشغالی و مشخصاً تلآویو انجام دادهاند، رسانههای عبری گزارش دادند که ارتش اسرائیل از ترس پاسخ یمن در بالاترین حالت آمادهباش قرار گرفته است،
بهدنبال آن ظهر دیروز سرتیپ یحیی سریع، سخنگوی نیروهای مسلح یمن حمله موشکی تلافیجویانه این کشور به فرودگاه بنگوریون را تأیید کرد و گفت؛ این عملیات با موفقیت انجام شد.
در بیانیه نیروهای مسلح یمن آمده است؛ نیروهای مسلح این کشور موفق شدند عملیات نظامی منحصر به فردی علیه فرودگاه بنگوریون در منطقه اشغالی یافا با موشک بالستیک مافوقصوت (هایپرسونیک فلسطین2) انجام دهند.
شب گذشته هم آمریکا و انگلیس که چند ماه بعد از جنگ غزه، در چارچوب حمایت از رژیم صهیونیستی ائتلافی ضدیمن تشکیل دادند، مجدداً به صنعا حمله کردند.
شبکه المسیره گزارش داد که آمریکا و انگلیس، پارک 21 سپتامبر در منطقه معین در صنعاء را بمباران کردند،
پس از آن، بامداد امروز سخنگوی ارتش رژیم صهیونیستی از به صدا درآمدن آژیر هشدار در مناطق مختلف فلسطین اشغالی از جمله تلآویو پس از شلیک موشک از سمت یمن خبر داد.
رسانههای رژیم اشغالگر هم از زخمی شدن چندین شهرکنشین صهیونیست هنگام فرار بهسمت پناهگاهها خبر دادند.
خوشبخت کیست؟
امام صادق علیه السلام:
السَّعیدُ مَن وَجَدَ فی نفسِهِ خَلوَةً یَشغَلُ بها؛
خوشبخت، کسی است که برای نفس خود خلوت و فراغتی یابد و به کار اصلاح آن پردازد.
بحارالأنوار: ج ۷۸، ص ۲۰۳، ح ۳۵
چرا مسلمانان معجزه تولد مسیح را میپذیرند، اما او را پسر خدا نمیدانند؟
بحث ماهیت خداوند، یکی از مباحث مهم و اساسی در بیشتر ادیان بوده و تلقی این مفهوم در ادیان ابراهیمی نیز، ممکن است تا حدودی با یکدیگر متفاوت باشد.
در این میان دین مسیحیت علی رغم تاکید و تکیه بر مفهوم خداوند واحد، قائل به اعتقاد به اقانیم سه گانه (تثلیث) و تجسد خداوند در قالب حضرت عیسی علیه السلام بوده و برای حضرتش، اصطلاح «پسر خدا» را در نظر می گیرند.
شگفت این است که علی رغم اصالت و قدمت باور به پسر خدا بودن حضرت عیسی که در میان سه مکتب اصلی این دین، یعنی کاتولیک، ارتدوکس و پروتستان مورد اتفاق بوده و از مهمترین اصول الهیاتی در این دین به حساب می آید، اما تا به امروز، هیچ وحدت رویه و اتفاق نظری در تفسیر و چیستی آن به وجود نیامده و همین امر به رازآلودگی و غیر عقلانی بودن این دین، منتهی گشته است.
در ادامه به برخی از احتمالاتی که در خصوص معنای «پسر خدا» ممکن است به ذهن متبادر شود، خواهیم پرداخت و پاسخ و نقد هر کدام را از منظر اسلامی در قالب چند نکته اشاره خواهیم کرد.
نکته اول:
اگر از عبارت «پسر خدا» معنایی حقیقی اراده شود، برای کسانی که در فضای فرهنگی اسلامی، تنفس کرده و از زلال باورهای راستین دین خاتم سیراب گشته اند، این مسئله، امری شگفت آور و تا حدود بسیاری دور از عقلانیت، به حساب می آید هر چند ممکن است در فضای فکری مسیحیان که خدا را در قالب «اقانیم ثلاثه» یعنی (خدای پدر، خدای پسر و خدای روح القدس) تصویر می نمایند، به این اندازه، عجیب به نظر نرسد.
در واقع، اثبات «واجب الوجود» بودن خداوند در حکمت و الهیات اسلامی، مستلزم اثبات صفات ثبوتیه و صفات سلبیه درحق خداوند بوده و بدین معناست که خداوند «من جمیع الجهات» واجب الوجود بوده و هیچ جهت نقصان عیب، ترکیب، احتیاج، محدودیت و مسائلی از این دست در او قابل تصوّر نیست.(۱)
مطابق با آموزه های اسلامی، واژه خداوند ناظر به وجودی است که قابل کثرت و تعدد نباشد، نه در خارج و نه در ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود، و اگر هم برایش دومی فرض شود، باز خود همان است و چیزی بر او اضافه نشده است.(۲)
در حقیقت، وصف احدیت الهی اساسا جایی برای غیر خداوند نمی گذارد تا آن غیر بخواهد، پدر، فرزند، خواهر، برادر و ... خدا باشد.
از این رو آیات انتهایی سوره مبارکه توحید، ناظر به شریک نداشتن خدا در ذات و صفات است که در آیه سوم این سوره، این حقیقت با مفهوم «فرزند و پدر نداشتن خدا» و با عبارت « لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَدْ» بیان شده و در آیه چهارم با مفهوم «بیهمتایی خدا در صفات» و با عبارت « وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ کُفُواً أَحَدٌ» بدان اشاره شده است.
«این دو آیه کریمه از خدای تعالی این معنا را نفی می کند که چیزی را بزاید. و یا به عبارت دیگر ذاتش متجزی شود، و جزئی از سنخ خودش از او جدا گردد... و نیز این دو آیه از خدای تعالی این معنا را نفی می کنند که خود او از چیزی متولد و مشتق شده باشد، حال این تولد و اشتقاق به هر معنایی که اراده شود... و نیز این معنا را نفی می کنند که برای خدای تعالی کفوی باشد که برابر او در ذات و یا در فعل باشد، یعنی مانند خدای تعالی بیافریند و تدبیر نماید.»(۳)
نکته دوم:
در نکته قبل گذشت که اطلاق «پسر خدا» بر حضرت عیسی علیه السلام، به نحو حقیقی، شرک آمیز و نادرست است و منطقاً نمی توان توحید و تثلیث را با هم پذیرفت.
در نتیجه چاره ای جز گذر از حقیقت به مجاز، نبوده و برای یافتن معنایی معقول، باید این واژه را در چارچوبی استعاری و مجازی تعریف کرد.
همچنانکه با مراجعه به متن کتاب مقدس، موارد متعددی وجود دارد که نشان می دهد «پسر خدا» بودن به معنای «خدایی شدن» و «طهارت نفس» است و این عنوانی است که میتوان از طریق اعمال نیک به آن دست یافت.
چه اینکه عنوان «پسر خدا»، ریشه در اصطلاحات عهد عتیق داشته(۴) و در عهد جدید نیز علاوه بر حضرت عیسی،(۵) عنوان، «پسران خدا» بر پیروان عیسی نیز اطلاق شده است.
نظیر آنکه در عهد جدید، حضرت عیسی از تعبیر «فرزندان خدا» برای صلحجویان استفاده کرد. او بیان کرد: «خوشا به حال صلح کنندگان، زیرا آنها فرزندان خدا خوانده خواهند شد.»(۶)
همچنین برای کسانی که دشمنان خود را دوست دارند و برای آنها دعا می کنند، می فرماید: «اما من به شما می گویم که دشمنان خود را دوست بدارید و برای کسانی که به شما جفا می کنند دعا کنید تا فرزندان پدر خود در آسمان باشید.»(۷)
از این منظر، «پسر خدا»، برای حضرت عیسی نظیر «خانه خدا» برای کعبه است. بدین معنا که وقتی گفته می شود، «بیت الله» در اینجا نوعی «اضافه تشریفیه» وجود دارد که برای نشان دادن، شرافت و برکت آن مکان است نه اینکه این مکان حقیقتا خانه خدا باشد!! نظیر کلمه «ثار الله» (به معنای خون خدا) که نوعی از اضافه تشریفیه بوده و شدت شرافت و عظمت خون حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام را نشان می دهد.
نکته سوم:
اما اگر گفته شود که «پسر خدا» بودن حضرت عیسی علیه السلام ناظر به تولد ویژه حضرت بوده که در قرآن کریم نیز بدان اشاره شده است(۸) و بدین معناست که در امر ولادت وی، پدری زمینی وجود نداشته و روح القدس متکفل تولد او از حضرت مریم سلام الله علیها بوده است -چنانکه از سوال یادشده نیز همین معنا به ذهن متبادر می شود- در این صورت هر چند باز هم معنایی مجازی از عبارت «پسر خدا» در نظر گرفته شده و از این جهت محذوری که در نکته اول بدان اشاره شد را با خود ندارد، اما این نقض بوجود می آید که اگر حضرت عیسی بواسطه نوع تولدش از طریق روح القدس، «پسر خدا» است، پس حضرت آدم علیه السلام که اولین انسان بوده و حتی در ولادتش روح القدس و مادری نیز مشارکت نداشته اند، به طریق اولی باید «پسر خدا» باشد؛ در حالی که مسیحیان ایشان را پسر خدا نمی دانند.
توضیح بیشتر اینکه، در باور به خلقت ابتدایی حضرت آدم علیه السلام میان ادیان ابراهیمی، اتفاق نظر وجود داشته(۹) و اگر ویژگی تولد حضرت عیسی وی را مستحق عنوان «پسر خدا» کرده است، باید بر طبق عقاید مسیحیان، حضرت آدم به چند مرتبه اولی تر، پسر خدا باشد چرا که همان مقدار وساطت واسطه ها نیز که در تولد حضرت عیسی وجود دارد، در تولد حضرت آدم وجود ندارد؛ در حالیکه ایشان وصف «پسر خدا» را منحصر به حضرت عیسی می دانند و آن را به معنای الوهی بودن حضرت عیسی و همذات بودن ایشان با خدا می دانند.(۱۰)
نتیجه:
از آنچه بیان شد روشن می شود که:
اولا اگر معنای پسر خدا بودن، معنایی حقیقی باشد، مطابق با باور مسلمانان به خداوند، که هیچگونه از جهات نقص، عیب، ترکیب، احتیاج، محدودیت و مسائلی از این دست در او قابل تصور نیست، قابل جمع نخواهد بود.
دوم اینکه، اگر این واژه را استعاری -مثل خدایی شدن و طهارت نفس- تلقی کنیم، در این صورت اختصاصی به حضرت عیسی علیه السلام نخواهد داشت و شامل بسیاری از مومنان خواهد شد.
سوم اینکه، اگر اتصاف حضرت عیسی علیه السلام به این عنوان، به سبب خلقت ویژه حضرت عیسی علیه السلام است، این عنوان به مراتب برای حضرت آدم علیه السلام مناسب تر است.
پی نوشت:
۱. طباطبایی، سیدمحمدحسین، نهایۀالحکمه، چ۱، ص ۶۸.
۲ . طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص۶۷۰.
۳ . طباطبایی، سیدمحمدحسین، تفسیر المیزان، ج۲۰، ص ۶۷۲.
۴ . ایوب، ۱: ۶ ؛ ۲: ۱۷.
۵ . یوحنا، ۱۰: ۳۴-۳۶.
۶ . متی، ۵: ۹.
۷ . متی، ۵: ۴۴-۴۵.
۸ . ر.ک سوره مریم، آیات ۱۶-۲۱
۹ . خواص، امیر، «بررسی تطبیقی خلقت آدم و حوا از منظر قرآن و عهد عتیق، مجله معرفت ادیان»، ص۴۸.
۱۰ . خواص، امیر، «پولس و الوهیت عیسی مسیح»، مجله معرفت ادیان، بهار ۱۳۸۹ش، شماره۲، ص ۱۰۵-۱۰۸.