emamian

emamian

شیخ مسعود راهبر امام جمعه اهل سنت بندر لنگه، اظهار داشت: توجه به امور مسلمین در سیره حضرت علی یک جایگاه ویژه قلمداد می شد، امت اسلام باید از این بزرگوار به عنوان کسی که یاور مستضعفین و امت اسلام و مظلومین بود مدد گرفته و در راستای حمایت از ملت مظلوم غزه و لبنان ایشان را الگو قرار دهند.

 
این عالم اهل سنت تصریح کرد: باید اهتمام ویژه ای داشت، نسل پربرکت ایشان اعم از فرزندان و خانواده او، همه دارای یک ارزش و یک گوهری هستند که الگو و اسوه تمام امت اسلامی هستند، از این جهت باید سیره این بزرگوار برای تمام کسانی که خواهان عدل هستند و فرمایشات و حکمت ها و خطبه های ایشان در نهج البلاغه را مورد تامل و تفکر قرار دهند.
 
وی در پایان تاکید کرد: ایشان در بسیاری از غزوات و جنگ ها نقش بی بدیلی در فتوحات و نبردها داشتند، به همین جهت حسنین در کنار ایشان نیز دارای خصیصه و بزرگواری هایی بودند، امیرالمومنین علی(ع) به عنوان شخصیتی دارای ابعاد بسیار والا و گوناگون از نسبی و سببی و نیز دارای خصوصیات و فضائلی وسیع و دارای شخصیتی خاص و بی بدیل در جهان اسلام به شمار می رود.

ماموستا فائق رستمی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی سالروز میلاد حضرت علی(ع) را تبریک گفت و اظهار داشت: پیامبر اسلام و حضرت علی مانند پدری هستند برای امت اسلامی که تمام تلاش خود را برای حفظ اسلام و عزت و شوکت اسلام انجام دادند.

 
عضو مجلس خبرگان رهبری، تصریح کرد: ایشان دارای صفات بارزی هستند که برای بشریت نماد و الگویی ارزشمند و بزرگ است به همین جهت از ایشان به عنوان پدری دلسوز برای بشریت یاد می کنند و برای تایید این مطلب می توان با تامل در قرآن کریم به آن دست یافت.
 
این عالم اهل سنت عنوان کرد: خاندان پیامبر اسلام (ص) همگی الگوی زندگی و تربیتی هستند به همین جهت آیات و روایات بسیاری در شان ایشان و فرزندانشان بیان شده است، زندگی ایشان بر پایه شیوه صحیح زندگی، اخلاق مداری و ایثار و از خود گذشتی بوده است.
 
وی در پایان تاکید کرد: حضرت علی با استقامت و پایداری در سیره و سنت رسول الله این راه را پیمود و راه صحیح را به نمایش گذاشت؛ توصیه این است که مسلمانان، اهل بیت پیامبر را الگوی خود قرار دهند.
 
قرآن کتابی است که برای هدایت عمومی انسان‌ها نازل شده و بر اصول، ارزش‌ها و دستورالعمل‌های کلی تأکید دارد. تمرکز قرآن بر معرفی افراد به عنوان الگوهای رفتاری (با تأکید بر صفات و اعمال) است، نه صرفاً ذکر اسامی آن‌ها. از این رو، حتی بسیاری از نزدیکان پیامبر اسلام، مانند دختر ایشان حضرت فاطمه (س) نیز نامشان به طور مستقیم در قرآن نیامده است. خبرگزاری حوزه | ضرورت شناخت اوصیای پیامبر و امام معصوم در هر عصر و دوره ای چنان حائز اهمیت است که در احادیث عدم شناخت امام زمان (علیه‌السّلام)، همپای شرک و جاهلیت، و تکذیب او همردیف کفر و بی‌ایمانی شمرده‌ شده است. از طرف دیگر ضرورت وجود معصوم و حجت الهی در همه زمان‌ها با استناد به دلایل متعدد عقلی مانند قاعده لطف و فیض دائمی خداوند بر بندگان در کلام شیعی ثابت‌ شده است. بر این اساس، سنت الهی اینگونه است که برای هر پیامبری وصی و جانشینی باشد تا امت آن پیامبر بعد از درگذشت ایشان، به بیراهه نروند و یا راه گمراهی را در پیش نگیرند. پیامبراکرم (ص) درباره تعیین و معرفی اوصیاء خود اینگونه فرمود: «أنَا سَیِّدُ النَّبِیِّینَ وَ عَلیُ بْنُ أبِی طَالِبٍ سَیِّدُ الْوَصِیِّینَ وَ إنَّ أوْصِیَائِی بَعْدِی إثْنَی عَشَرَ أوَّلُهُمْ عَلِی بْنُ أبِی طَالِبٍ (علیه‌السّلام) وَ آخِرُهُمُ الْقَائِمُ»؛ من سید انبیاء و علی بن ابی طالب سید اوصیاء هستیم و همانا عدد اوصیاء بعد از من دوازده است. اولین آنان علی بن ابی طالب (علیه‌السّلام) و آخرین آنان قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. بی شک علی بن ابی طالب (ع)، وصی و جانشین برحق رسول خدا (ص) است و روایات متعددی وجود دارد که رسول اکرم (ص) در مناسبت های مختلفی و بویژه در روز غدیر در میان انبوهی از اصحاب خود علی را بعنوان امیرالمومنین و جانشین بعد از خود معرفی کرده است. اقدام به این انتصاب نه با هدف شخصی (انتصابات خانوادگی) بلکه بعنوان اجرای دستور الهی (شایسته سالاری) از سوی رسول خدا (ص) صورت گرفته، اما امت پیامبر (ص) پس از درگذشت رسول خدا خلاف این دستور عمل کردند و مسیر اصلی خلافت را منحرف کردند. دشمنان امیرالمومنین علیه السلام در توجیه کار خود بهانه های زیادی می آوردند منجمله اینکه خلافت امری سیاسی و شورایی است و ربطی به دین و عبادت فردی و جمعی و از این قبیل مسائل ندارد، و اگر جانشینی پیامبر (ص) یک دستور الهی و موضوع مهمی است چرا خداوند در این خصوص نامی از «علی» در قرآن به میان نیاورده است. در پاسخ به این شبهه و انحراف و سرپیچی آشکار از دستور الهی باید گفت، اگر نام «علی» به طور مستقیم در قرآن ذکر نشده است، اما در روایات و احادیث متعدد پیامبر اکرم (ص)، به جایگاه و فضایل امام علی (ع) به طور گسترده پرداخته شده است. علت نبودن نام «علی» در قرآن می‌تواند دلایل مختلفی داشته باشد: تمرکز بر اصول و شاکله کلی دین: قرآن بیشتر بر ارائه اصول کلی، عقاید، و راهنمایی‌های اخلاقی تمرکز دارد تا ذکر اسامی افراد خاص، مگر در مواردی که به پیامبران یا داستان‌های خاصی مرتبط باشد. اشاره غیرمستقیم به فضایل: در قرآن آیات متعددی وجود دارد که طبق تفسیر مفسران شیعه، به امام علی (ع) اشاره دارد، مثل آیه ولایت (مائده: ۵۵) که به شخصی که در حالت رکوع زکات داد، اشاره می‌کند و در منابع اسلامی این شخص امام علی (ع) معرفی شده است. جلوگیری از سوءاستفاده: ذکر مستقیم نام علی (ع) ممکن بود زمینه سوءاستفاده یا نزاع میان مسلمانان را فراهم کند، همچنین احتمال تحریف قرآن پس از رحلت پیامبر اکرم (ص) بخاطر حب و بغض ها وجود داشت. ازاین‌رو، قرآن از زبان نمادین و مفاهیم کلی برای اشاره به جایگاه اهل بیت علهیم السلام استفاده کرده است. اهمیت بر ویژگی‌ها و اعمال: در قرآن، تأکید بیشتری بر ویژگی‌های اخلاقی، اعمال و وظایف افراد شده است تا ذکر مستقیم اسامی. این شیوه باعث می‌شود که افراد از پیام قرآن درس بگیرند و صرفاً به افراد خاص محدود نشوند. در نهایت، آموزه‌های اسلامی (از جمله سنت و احادیث) نقش مکمل قرآن را دارند و در کنار هم، جایگاه امام علی (ع) و اهل بیت را روشن می‌کنند. اینکه چرا نام «علی» به طور مستقیم در قرآن نیامده است، باید چند نکته بنیادین را بررسی کرد: ۱. ساختار و هدف قرآن قرآن کتابی است که برای هدایت عمومی انسان‌ها نازل شده و بر اصول، ارزش‌ها و دستورالعمل‌های کلی تأکید دارد. تمرکز قرآن بر معرفی افراد به عنوان الگوهای رفتاری (با تأکید بر صفات و اعمال) است، نه صرفاً ذکر اسامی آن‌ها. از این رو، حتی بسیاری از نزدیکان پیامبر اسلام، مانند دختر ایشان حضرت فاطمه (س) نیز نامشان به طور مستقیم در قرآن نیامده است. ۲. روش اشاره به امام علی (ع) به رغم اینکه نام امام علی (ع) به‌طور مستقیم در قرآن ذکر نشده، مفسران شیعه و حتی برخی مفسران اهل سنت، بر این باورند که آیات متعددی به ایشان اشاره دارند. این اشاره‌ها عمدتاً به صورت صفاتی است که نیازمند تفکر و تأمل بیشتر هستند. از ابن‌عباس نقل شده که آن مقدار از قرآن که درباره علی(ع) نازل شده، درباره هیچ‌کس نازل نشده است. ابن‌عباس از رسول خدا(ص) نقل کرده که خدا آیه‌ای را نازل نکرد که در آن «یا أیها الذین آمنوا» باشد، مگر آنکه علی در رأس مؤمنان و امیر آنان است. او نزول بیش از ۳۰۰ آیه را در مدح علی(ع) دانسته است. برخی از فضایل قرآنی امام علی عبارت‌اند از: ۱. آیه ولایت: آیه ۵۵ سوره مائده است که از ولایت خدا، پیامبر(ص) و اقامه‌کنندگان نماز و زکات، بر مسلمانان سخن می‌گوید. مفسران شیعه و سنی، شأن نزول این آیه را ماجرای خاتم‌بخشی حضرت علی(ع) دانسته‌اند که در آن در حال رکوع، انگشتر خود را به فقیر بخشید. ۲. آیه شراء: آیه ۲۰۷ سوره بقره، کسانی را ستوده است که حاضرند جان خود را در ازای به‌دست‌آوردن رضایت خداوند فدا کنند. به‌گفته ابن ابی‌الحدید عالم معتزلی، همه مفسران بر این باورند که این آیه در فضیلت امام علی(ع) نازل شده است. علامه طباطبایی نوشته است: طبق روایات این آیه درباره ماجرای لیلة المَبیت نازل شده است. در لیلة المبیت مشرکان قصد داشتند به خانه پیامبر اسلام(ص) در مکه حمله کنند و او را به قتل برسانند. در این شب، امام علی(ع) برای حفظ جان پیامبر در بستر او خوابید. ۳. آیه تبلیغ: آیه ۶۷ سوره مائده است که براساس آن، پیامبر اسلام(ص) موظف شد پیامی را به مردم ابلاغ کند که اگر در رساندن آن کوتاهی کند، رسالت پیامبریِ خود را به‌انجام نرسانده است. به‌ گفته مفسران شیعه و سنی، آیه تبلیغ پس از بازگشت پیامبر از حجة‌الوداع در غدیر خم نازل شده است. در روایات، شأن نزول آیه تبلیغ واقعه غدیر و اعلام جانشینی حضرت علی دانسته شده است. ۴. آیه اِکمال: آیه ۳ سوره مائده است که از کامل‌شدن دین اسلام سخن می‌گوید. به‌گفته آیت الله مکارم، مفسر شیعه، در تفاسیر شیعه منظور از کامل‌شدن دین، اعلام ولایت و خلافت امام علی(ع) بر مسلمانان دانسته شده و روایات هم آن را تأیید می‌کند. عالمان شیعه بر این باورند که آیه اکمال درباره واقعه غدیر نازل شده است. ۵. آیه صادقین: آیه ۱۱۹ سوره توبه است که به مؤمنان دستور می‌دهد همراه صادقین باشند و از آنان پیروی کنند. در روایات شیعه، صادقین به اهل بیت(ع) تفسیر شده است. محقق طوسی این آیه را از دلایل امامت علی(ع) دانسته است. ۶. آیه خیر البریه: آیه هفتم سوره بینه است که کسانی را که ایمان آورده و عمل صالح انجام داده‌اند، برترین آفریدگان معرفی می‌کند. براساس روایاتِ شیعه و سنی، این گروه به امام علی(ع) و شیعیان او هستند. ۷. آیه صالح‌المؤمنین: آیه ۴ سوره تحریم است که در آن خداوند علی(ع)، جبرئیل و دیگر فرشتگان را، پشتیبان پیامبر اسلام(ص) قرار داده است. در تفاسیر با استناد به روایاتی از طریق فریقین، تنها مصداق صالح‌المومنین امام علی(ع) معرفی شده است. ۸. آیه انفاق:‌ آیه ۲۷۴ سوره بقره است. این آیه پاداش کسانی را که در شب و روز، و نهان و آشکارا، انفاق می‌کنند، نزد پروردگارشان دانسته است. به‌گفته مفسران، این آیه درباره علی(ع) نازل شده که چهار درهم داشت و یکی را در شب انفاق کرد، یکی را در روز، یکی را در نهان و یکی را آشکارا. ۹. آیه نجوا: آیه ۱۲ سوره مجادله است که به مسلمانان ثروتمند دستور می‌دهد قبل از نجوا (گفتگوی سری) با پیامبر اسلام(ص)، باید صدقه بدهند. به‌گفته طبرسی بیشتر مفسران شیعه وسنی امام علی(ع) را تنها کسی دانسته اند که به این آیه عمل کرده است. ۱۰. آیه وُدّ: آیه ۹۶ سوره مریم است که طبق آن خداوند محبت مؤمنان را در دل دیگران قرار می‌دهد. برپایه برخی روایات، پیامبر(ص) از علی خواست بگوید؛ خدایا محبت من را در دل مؤمنان قرار بده. بعد از این درخواست، آیه ود نازل شد. ۱۱. آیه مباهله: آیه ۶۱ سوره آل عمران است که ماجرای مباهله پیامبر(ص) با مسیحیان نجران را بیان می‌کند. بنابر تفاسیر، امام علی(ع) در این آیه به‌منزله نَفْس و جان پیامبر(ص) معرفی شده است. ۱۲. آیه تطهیر: بخشی از آیه ۳۳ سوره احزاب است که در آن از اراده خداوند بر پاکی اهل بیت(ع) از رجس و پلیدی سخن آمده است. مفسران شیعه معتقدند این آیه در خصوص اصحاب کساء نازل شده است. ۱۳. آیه اولی الامر: آیه ۵۹ سوره نساء است که مؤمنان را به اطاعت از خدا و رسول خدا(ص) و اولی ‌الأمر دستور می‌دهد. از نظر مفسران شیعه و سنی آیه مذکور بر عصمت اولی‌ الأمر دلالت دارد. در روایات منظور از اولی‌الأمر امامان شیعه معرفی شده است. ۱۴. آیه مودت: آیه ۲۳ سوره شوری است. در این آیه، مودت و محبتِ «اَلْقُرْبیٰ» به‌عنوان مزد رسالت پیامبر بر مسلمانان واجب شده است. از ابن‌عباس نقل شده که پیامبر منظور از القربی را علی، فاطمه، حسن و حسین بیان کرده است. ۱۵. آیه اطعام: آیه ۸ سوره انسان است. این آیه نیکوکاران را کسانی معرفی می‌کند که با آنکه خودشان به غذا نیاز دارند آن را به‌خاطر خدا به مسکین، یتیم و اسیر می‌دهند. بنابر روایات این آیه، درباره بخشش امام علی(ع) و حضرت زهرا(س) نازل شد. طبق احادیث، حضرت علی(ع)، فاطمه(س) و خادم آنان فضه به‌خاطر شفای حسنین(ع) سه روز روزه گرفتند و هر سه روز هنگام افطار با اینکه خود گرسنه بودند، بخشی از غذایشان را به مسکین و یتیم و اسیر بخشیدند. ۱۶. آیه اهل‌الذکر: آیه ۴۳ سوره نحل و ۷ سوره انبیاء است که بر پرسیدن سؤال از اهل ذکر تأکید می‌کند. برپایه برخی روایات، اهل ذکر منحصر در اهل‌بیت پیامبر علیهم السلام است. ۳. حکمت الهی برخی مفسران و متفکران اسلامی معتقدند که اگر نام امام علی (ع) به صراحت در قرآن آمده بود، ممکن بود موجب سوءبرداشت یا اختلافات بیشتری در میان مسلمانان شود. قرآن بر آن است که مسائل مربوط به جانشینی پیامبر را از طریق اشارات ظریف و معنادار بیان کند، در حالی که توضیح دقیق آن به سنت پیامبر (ص) واگذار شده است. ۴. جایگاه حدیث در تبیین قرآن یکی از ویژگی‌های نظام فکری اسلام این است که قرآن و حدیث مکمل یکدیگر هستند. پیامبر اکرم (ص) در سخنان خود بارها و بارها به فضایل و جایگاه امام علی (ع) تصریح کرده‌اند. مهم‌ترین موارد در این زمینه: حدیث غدیر خم: پیامبر (ص) در خطبه غدیر به صراحت فرمودند: «من کنت مولاه فهذا علی مولاه». حدیث منزلت: پیامبر (ص) به امام علی (ع) فرمودند: «أنتَ مِنّی بِمَنزِلَةِ هارونَ مِن مُوسی إِلّا أنّهُ لا نَبیَّ بَعدی». ۵. رویکرد تفسیری و تاریخی از منظر تاریخی، جامعه اسلامی زمان نزول قرآن نیازمند هدایت به شیوه‌ای بود که مردم ابتدا به اصول دین ایمان بیاورند. ذکر مستقیم نام امام علی (ع) ممکن بود در آن دوران برای بسیاری غیرقابل‌پذیرش باشد و موجب تفرقه در همان مراحل ابتدایی دعوت اسلام شود. نتیجه‌گیری: نبودن نام «علی» در قرآن نه به دلیل کم‌اهمیت بودن جایگاه امام علی (ع)، بلکه به دلیل حکمت الهی، ساختار قرآن، و تبیین نقش اهل بیت علیهم السلام از طریق سنت پیامبر (ص) است. قرآن به عنوان کتابی جهانی و ابدی، به جای ذکر اسامی خاص، ویژگی‌ها و معیارهای هدایت را مطرح کرده و وظیفه تفسیر و توضیح آن را به پیامبر اکرم (ص) سپرده است.

حضرت امام محمّد تقی علیه السّلام، نهمین امام شیعیان، به‌دلیل جایگاه بی‌نظیر و برکاتی که وجود مبارکشان برای جامعه اسلامی به‌همراه داشت، به لقب «مولود اعظم برکتاً» شهرت دارند. این لقب که بیانگر جایگاه والای ایشان در تاریخ اسلام است، نه‌تنها بر محوریت علمی و معنوی ایشان تأکید دارد، بلکه تأثیر شگرف ایشان بر تقویت و تثبیت پایه‌های فکری و اعتقادی شیعه را نمایان می‌کند.
امام جواد علیه السّلام در دوره‌ای به امامت رسیدند که شیعه با چالش‌های فکری و عقیدتی متعددی مواجه بود. این‌که آن امام جوان در سن هشت‌سالگی به مقام امامت رسیدند، موجب شد مخالفان تلاش کنند توانایی ایشان را زیر سؤال ببرند، اما آن حضرت با پاسخ‌های حکیمانه و علمی خود در برابر علما و فقیهان دوران، نه‌تنها شبهات را برطرف کردند، بلکه عملاً نشان دادند که امامت، جایگاهی الهی است و وابسته به سن یا شرایط ظاهری نیست.
یکی از برکات مهم دوران ایشان، گسترش فضای علمی و تقویت فرهنگ پرسشگری و پاسخگویی بود. امام جواد با جلسات مناظره و پاسخ به مسائل پیچیده فقهی و کلامی، نه‌تنها مبانی فکری شیعه را مستحکم کردند، بلکه الگویی از علم و تقوا را برای امت اسلامی ارائه دادند، علاوه بر این، حضور آن حضرت در بغداد و تعاملات ایشان با دربار عباسی نیز نشان‌دهنده توانمندی ایشان در مدیریت چالش‌های سیاسی و حفظ استقلال فکری شیعه بود. این اقدامات، مسیر روشنی برای حفظ هویت شیعه در برابر تهدیدهای خارجی فراهم کرد.

مولودی با برکت عظیم

چرا تولد امام جواد علیه السّلام در تاریخ اهل‌بیت علیهم السّلام اهمیت ویژه‌ای دارد؟

تولد امام جواد علیه السّلام از جهات متعددی اهمیت دارد؛ اولاً ایشان تنها فرزند امام رضا علیه السّلام بودند و این موضوع در شرایطی اتفاق افتاد که امام رضا علیه السّلام تا سن 50سالگی فرزندی نداشتند، این امر موجب ایجاد شبهات و هجمه‌هایی از سوی دشمنان و حتی نگرانی‌هایی میان برخی دوستان ناآگاه شد، اما با تولد امام جواد علیه السلام، این شبهات برطرف شد و دهان دشمنان بسته شد.

ثانیاً امام جواد علیه السّلام به‌دلیل برکت فراوانی که وجودشان برای جامعه شیعه به‌همراه داشتند، به لقب «مولود اعظم برکتاً» معروف شدند، لقبی که نشان‌دهنده نقش ویژه ایشان در تاریخ اسلام است.

اشاره کردید که امام به‌عنوان «مولود اعظم برکتاً» شناخته شده‌اند، دلیل اطلاق این لقب به آن حضرت چیست؟

امام جواد علیه السّلام به‌دلیل آثار و برکات فراوانی که وجود مبارکشان برای جامعه شیعه به‌همراه داشت، به این عنوان معروف شدند. آن حضرت از یک سو در سن کودکی به امامت رسید و یکی از برکات مهم وجود ایشان اثبات قدرت الهی در امامت یک کودک بود. ایشان در سن هشت‌سالگی به امامت رسیدند و با پاسخگویی به مسائل پیچیده علمی و اعتقادی، جایگاه امامت را تثبیت کردند.
این موضوع نشان داد که امامت منصبی الهی است و ارتباطی به سن یا تجربه ندارد، بلکه ناشی از علم لدّنی و ارتباط مستقیم با خداوند است، این امر اعتقاد شیعه به الهی بودن امامت را تقویت کرد.

از طرف دیگر امام جواد علیه السّلام در مدت کوتاه امامت خود، با مناظرات علمی و بیان معارف عمیق دینی، زمینه رشد فکری و علمی جامعه شیعه را فراهم کردند. مناظره مشهور ایشان با یحیی‌بن اکثم، که در آن به سؤالات جزئی و دقیق فقهی پاسخ دادند، نمونه‌ای از این برکات علمی است که جایگاه علمی اهل‌بیت علیهم السّلام را به همگان نشان داد.

در مناظره با یحیی‌بن اکثم، فقیه برجسته آن زمان، درباره حکم صید در حالت احرام، چنان شاخه‌های متعدد و جزئیاتی برای پرسش مطرح کردند که خود یحیی به ناتوانی‌اش اعتراف کرد، این نشان‌دهنده اتصال امام جواد علیه السّلام به علوم الهی است.

تقویت ارتباط شیعیان با امامت هم باید مورد توجه باشد. دوران امامت امام جواد علیه السّلام مصادف با افزایش فشارهای سیاسی و اجتماعی از سوی خلفای عباسی بود. ایشان با تدبیر و مدیریت الهی، شیعیان را در برابر این فشارها متحد و مقاوم نگه داشتند و شبکه وکالت را برای ارتباط میان شیعیان و امامت گسترش دادند. این شبکه بعدها در زمان امامان بعدی نقش کلیدی ایفا کرد.

ایشان همچنین به تعلیم اصل عبودیت و اخلاص پرداخت و با تأکید بر نیت و اخلاص در اعمال، تعالیم اخلاقی و عرفانی را در جامعه نهادینه کردند. جمله مشهور ایشان «القصد الی الله تعالی بالقلوب ابلَغ من اتعاب الجوارح بالاعمال؛ قصد قلبی به‌سوی خدا از تلاش ظاهری اعضا و جوارح مؤثرتر است» بر اهمیت نیت خالص نزد خداوند تأکید می‌کند. این تعالیم نشان‌دهنده روح عمیق و تربیتی امامت است. این ویژگی‌ها موجب شد که امام جواد علیه السّلام میان شیعیان به‌عنوان نمادی از برکت و نعمت الهی شناخته شوند و لقب «مولود اعظم برکتاً» به ایشان داده شود.

اثبات امامت در کودکی

چگونه آن حضرت در کودکی توانستند امامت خود را اثبات کنند؟

امام جواد علیه السّلام در خردسالی به امامت رسیدند، امری که برای بسیاری از افراد، حتی شیعیان، در ابتدا قابل پذیرش نبود، اما علم لدّنی ایشان که از جانب خداوند به ائمه معصومین علیهم السّلام عطا شده بود، موجب شد به همه شبهات پاسخ دهند.

در یک جلسه مناظره علمی که با حضور 80 نفر از علما و فقها برگزار شد، امام به بیش از 30 هزار سؤال در زمینه‌های مختلف، از فقه و تفسیر قرآن گرفته تا مسائل اجتماعی و اخلاقی، به‌دقت و با استحکام پاسخ دادند. این مناظرات نه‌تنها حقانیت ایشان را به اثبات رساند، بلکه بسیاری از مخالفان را نیز به سکوت واداشت.

پاسخگویی امام به سؤالات علمی

به پاسخگویی امام به سؤالات علمی دانشمندان ادیان دیگر اشاره کردید، رفتار علمای هم‌عصر آن حضرت با ایشان چگونه بود؟

یکی از نمونه‌های برجسته، علی‌بن جعفر، عموی پدر امام جواد علیه السّلام است که مردی 80ساله و ریش‌سفید بود. علی‌بن جعفر، با وجود جایگاه سنّی و نسبی‌اش، در برابر امام جواد علیه السّلام چنان ادب و تواضعی نشان می‌داد که مانند یک بنده ذلیل در برابر ایشان می‌نشست و به مقام الهی امام اعتراف می‌کرد. او می‌گفت: خداوند به ریش سفید من مقام امامت نداده، اما به این نوجوان در 8سالگی عطا کرده است.

دشمنان چه‌شبهاتی درباره نسب امام جواد علیه السلام مطرح کردند و چگونه این شبهات برطرف شد؟

برخی دشمنان به‌دلیل کینه و عداوت خود، نسبت به نسب امام جواد علیه السلام شبهاتی مطرح و ادعا کردند که ایشان فرزند امام رضا علیه السّلام نیستند. برای رفع این تهمت‌ها، از روش قیافه‌شناسی که در آن زمان رایج بود، استفاده شد.
امام را به‌همراه گروهی از مردان در یک باغ حاضر کردند و از قیافه‌شناسان خواستند بر اساس ویژگی‌های ظاهری، پدر ایشان را شناسایی کنند. این قیافه‌شناسان با بررسی دقیق، تأیید کردند که امام جواد تنها فرزند امام رضا علیهما السّلام هستند، این اتفاق نیز به‌لطف الهی و برای بستن دهان دشمنان رخ داد.

با این توضیفات، تولد امام جواد علیه السّلام چه‌پیامی برای مسلمانان دارد؟

تولد امام جواد علیه السّلام به ما یادآوری می‌کند که حکمت و مصلحت الهی در همه امور جاری است، حتی زمانی که شرایط ظاهری دشوار به‌نظر می‌رسد، خداوند با تدبیر خود راه‌های روشن و راهگشا فراهم می‌کند، همچنین، ایشان الگویی برای ایمان و توکل به خداوند هستند و وجودشان برکتی بزرگ برای امت اسلامی به‌شمار می‌رود. تولد ایشان نشان داد که خداوند در سخت‌ترین شرایط می‌تواند حجت خود را به جهانیان معرفی کند و از آن برای تقویت ایمان مؤمنان و پاسخ به شبهات استفاده کند.

درواقع امامان ما، حتی در سخت‌ترین شرایط، از زندان تا شهادت، هرگز در میدان علم دچار ضعف یا ناتوانی نشدند. هیچ‌گاه در تاریخ ثبت نشده است که کسی از امامان سؤال علمی کند و آنها پاسخی نداشته باشند، این در حالی است که مدعیان خلافت و امامت در موارد متعددی از حل مسائل عاجز بودند و بارها از حضرت علی علیه السّلام یاری طلبیدند. امامان ما نه‌تنها خود مشکل علمی نداشتند، بلکه همواره مشکلات دیگران را حل می‌کردند؛ چرا که متصل به علوم الهی بودند، این ویژگی یکتایی مکتب تشیع را ثابت می‌کند.

زیارت جامعه کبیره که منشور امامت و ولایت است هم یکی از بهترین راه‌ها برای درک عظمت امامان است. این زیارت به ما یادآوری می‌کند که هیچ‌کس به مقامی نزد خدا نمی‌رسد جز با تواضع و عبودیت در برابر اهل‌بیت علیهم السّلام.
پیام اصلی زندگی امامان این است که در هر شرایطی باید به خداوند توکل کرد و علم و معرفت را از منابع الهی جست‌وجو کرد. آنها نشان دادند که اتصال به علوم الهی، انسان را از هر ناتوانی نجات می‌دهد. ما باید آموزه‌های آنها را چراغ راه خود قرار دهیم و در همه امور زندگی، اخلاص و توجه به نیت قلبی را اصل قرار دهیم.

حضرت امام جواد علیه‌السلام، نهمین امام شیعیان، جلوه‌ای از علم و حکمت الهی و سرچشمه فیوضات معنوی است. ایشان در سنین جوانی به امامت رسیدند و با وجود عمر کوتاه خویش، میراثی عظیم از دانش، تقوا و راهنمایی‌های اخلاقی برای جامعه اسلامی به‌جا گذاشتند. امام جواد علیه‌السلام به دلیل جایگاه رفیع امامت، دروازه‌ای به‌سوی حکمت خداوند به شمار می‌روند و نشان دادند که مقام امامت نه به سن، بلکه به فضل و علم الهی وابسته است. شخصیت ایشان الهام‌بخش شیعیان در مسیر شناخت حق و عمل به ارزش‌های الهی است.

در حدیثی فرمود:  سه چیز است که اگر در کسی باشد سبب خوشنودی خداست: زیاد استغفار کردن،  همنشینی خوب و زیاد صدقه دادن. «ثَلاثٌ یبْلُغْنَ بِالْعَبْدِ رِضْوانَ اللّهِ تَعالی: کثْرَةُ الاْسْتِغفارِ وَ لِینُ الْجانِبِ و کثْرةُ الصَّدَقَةِ» (کشف‌الغمة، ج2، ص343)

استغفار به معنای طلب آمرزش از خداوند است و نشان‌دهنده‌ی تواضع و بازگشت به سوی اوست و سبب رها شدن جان از بند اعمال ناپسند می‌شود. با استغفار، انسان از گناهان خود پاک می‌شود و زمینه‌ی جلب رحمت الهی را فراهم می‌کند. این عمل سبب آرامش قلب و کاهش اضطراب می‌شود، زیرا انسان احساس می‌کند به لطف خداوند متصل است. استغفار نشان‌دهنده‌ی آگاهی انسان از ضعف‌های خود و تلاش برای بهبود و اصلاح خویش است. تکرار این عمل در شبانه‌روز سبب دفع بلاها و اجابت دعاها می‌شود.

همنشینی با افراد نیک و بااخلاق، تأثیر مستقیمی بر رفتار و افکار انسان دارد و او را به سوی خوبی‌ها سوق می‌دهد. دوستان خوب مانند آینه‌ای هستند که انسان را از اشتباهاتش آگاه می‌کنند و او را در مسیر درست هدایت می‌کنند. همنشینی با افراد صالح باعث افزایش ایمان و تقویت روحیه‌ی معنوی می‌شود. این نوع همنشینی از افتادن در دام گناه و انحرافات اخلاقی جلوگیری می‌کند. دوستان خوب در مشکلات یار و یاور انسان هستند و باعث رشد و پیشرفت او در زندگی می‌شوند.

صدقه دادن نشان‌دهنده‌ی بخشندگی و توجه به نیازمندان است و باعث جلب رضایت خداوند می‌شود. صدقه باعث دفع بلا و مصیبت از انسان می‌شود و برکت را در زندگی او افزایش می‌دهد. این عمل نیک باعث پاک‌سازی مال و جان انسان می‌شود و او را از حرص و طمع دور می‌کند. صدقه دادن احساس همدلی و مسئولیت‌پذیری اجتماعی را در انسان تقویت می‌کند. در روایات آمده است که صدقه دادن سبب طولانی‌شدن عمر و افزایش روزی می‌شود.

در سالروز قیام نوزدهم دی ۱۳۵۶
 
بسم الله الرّحمن الرّحیم

الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خوشامد عرض میکنم به همه‌ی برادران و خواهران عزیزی که از قم تشریف آورده‌اید و این فضای حسینیّه‌ی ما را با نفَس گرم خودتان، با دل نورانی خودتان، با یاد شهیدان عزیز خودتان، منوّر و معطّر کرده‌اید. علاوه‌ی بر مناسبت نوزدهم دی ــ که مناسبت مهمّی است و درباره‌اش عرض خواهم کرد ــ نفْس دیدار با مردم مؤمن، شجاع، فعّال قم برای ما ارزشمند است. از خدای متعال میخواهیم که این مردم عزیز را همیشه در سایه‌ی تفضّلات خود و الطاف خود محفوظ و موفّق بدارد.

بزرگداشت حادثه‌ی نوزدهم دی ۵۶ از دو نظر لازم و ضروری است: اوّلاً از این نظر که روز نوزدهم دی سال ۵۶ یکی از قلّه‌های تاریخ کشور ما است؛ یعنی هر کسی در آینده به تاریخ کشور نگاه کند، یکی از برجسته‌ترین نقاط این تاریخ، همین روزی است که شما به مناسبت آن در اینجا اجتماع کرده‌اید؛ چون این روز بود که یک حرکت عظیمی را در کشور به راه انداخت و این حرکت عظیم به یک انقلاب عظیمی منتهی شد که دنیا را تکان داد، نقشه‌ی سیاسی دنیا را تغییر داد؛ [لذا] قلّه است. جهت دوّم برای لزوم پاسداشت نوزدهم دی این است که ما باید از نوزدهم دی درس بگیریم. این حوادث، این ایّام‌الله، برای درس گرفتن هستند؛ هم درس بگیریم، هم عبرت بگیریم. لذاست که این اجتماع هر ساله‌ی شما ــ چه اینجا، چه در خود قم ــ یک حرکت لازم و معتبر و ان‌شاءالله اثربخشی است. من در این بخش دوّم، یعنی درسها و عبرتهای مربوط به حادثه‌ی نوزدهم دی، چند مورد را یادداشت کرده‌ام که به شما عرض کنم.

یک مورد این است که رژیم آمریکا و استکبار جهانی چگونه ایرانی را می‌پسندیدند. امروز هم که شما می‌بینید هر کسی از یک گوشه‌ای ــ داخل، خارج ــ یک حرفی میزند، بدانیم آمریکا ایران را چه جور می‌پسندد و چه جور آرزو میکند، چه جور میخواهد؛ این را در این مسائل مربوط به قضیّه‌ی قم میشود فهمید.

چند روز پیش از نوزدهم دی،(۱) کارتر، رئیس‌جمهور وقت آمریکا، تهران بود؛ در یک جلسه‌ی رسمی بنا کرد از محمّدرضا تعریفهای مبالغه‌آمیز کردن و گفت ایران، امروز، به برکت این آقا جزیره‌ی ثبات است؛ یعنی ایران سال ۵۶ در چشم رئیس‌جمهور آمریکا یک ایران مطلوب به حساب می‌آمد. ایران سال ۵۶ چه جوری بود؟ من حالا سه چهار مورد از شاخصها را عرض میکنم.

از لحاظ سیاست خارجی، مطیع محض آمریکا بود. آن روز بیش از پنجاه هزار مستشار نظامی آمریکا در ایران حضور داشتند در ارتش و بیرون ارتش و دستگاه‌های اطّلاعاتی و دیگر دستگاه‌ها که با پول ایران، از خزانه‌ی ایران حقوق میگرفتند و آن‌طوری که تحقیق کردند، پولی که این مستشارها میگرفتند از مجموعِ بودجه‌ی آموزش‌وپرورشِ آن روز بیشتر بود؛ این یک نمونه‌ است. کار سیاست خارجیِ رژیمِ مطلوبِ آمریکا این بود که مطیع محض باشد و منافع آمریکا را و منافع رژیم صهیونیستی را تأمین کند. حالا خدا خواست، انقلاب شد وَالّا اگر حادثه‌ی انقلاب پیش نمی‌آمد، تا چند سال بعد از‌ آن، همه‌ی دشتهای حاصلخیز کشور مثل دشت قزوین ــ که در اختیار صهیونیست‌ها قرار گرفت ــ در اختیار آنها قرار میگرفت. این دشت قزوین داده شد به صهیونیست‌ها. کار سیاست خارجی این بود. این سیاست خارجی.

سیاست داخلی؛ سیاست داخلی رژیم عبارت بود از سرکوب مطلق هر حرکتی در داخل کشور؛ دیکتاتوری شدید. همه‌ی مجموعه‌هایی که داعیه‌ی مبارزه‌ی با نظام آن روز ــ رژیم سلطنتی ــ را داشتند، با فشار و سرکوب رژیم منزوی شده بودند؛ از جبهه‌ی ملّی بگیرید ــ که جبهه‌ی ملّی یک مجموعه‌ی سیاسی‌ای بودند، سیاسی‌کار بودند ــ تا نهضت آزادی؛ یک سر قضیّه اینجا، تا چریکهای فدائی خلق که کمونیست بودند و مسلّح بودند و در جنگلها بودند، همه سرکوب شده بودند. من به شما عرض بکنم که جز حرکت تابع امام بزرگوار ــ حرکت دینی و نهضت دینی که فعّال بود در سرتاسر کشور، از [سال] ۵۳ و ۵۴ به بعد تا [سال] ۵۶ و تا پیروزی انقلاب ــ هیچ سازمانی، هیچ تشکیلاتی در سطح کشور وجود نداشت که بتواند حرفی بزند، اعتراضی بکند؛ همه را سرکوب کرده بودند. این سیاست داخلی رژیم بود.

اقتصاد کشور؛ آن روز جمعیّت کشور حدود ۳۵ میلیون [نفر] بود. روزی نزدیک به شش میلیون بشکه نفت میفروختند ــ توجّه دارید مبالغ را! ــ ما امروز وقتی که یک میلیون و پانصد هزار بشکه نفت میفروشیم، دولتهایمان افتخار میکنند. آن روز نزدیک به شش میلیون بشکه نفت میفروختند، صادر میکردند، پولش می‌آمد داخل کشور و میرفت در جیب یک طبقه‌ی خاص؛ شکاف طبقاتی در کشور به شکل هولناکی خودش را نشان میداد. این ضریب جینی که اهل اقتصاد میدانند که شاخص شکاف طبقاتی است، در دوران آنها ۵۱ درصد بود، یعنی بالاترین رقم! این شکاف طبقاتی بین مردم. طبقات فقیر رهاشده [بودند]؛ پول کشور صرف کشور نمیشد، صرف مردم نمیشد، صرف آبادانی نمیشد، صرف راه‌های درست نمیشد؛ سطح زندگی مردم پایین [بود]. این هم از اقتصاد.

[از لحاظ] علم و فنّاوری؛ کشور از عقب‌افتاده‌ترین کشورهای دنیا در علم و در فنّاوری بود؛ در ردیفهای آخر، [بین] کشورهای عقب‌افتاده‌ [بود]. علم و فنّاوری ما این بود.

از لحاظ فرهنگی؛ گسترش فساد و ابتذال، دوری روزافزون از ارزشهای اخلاقی و دینی و مذهبی، ترویج فرهنگ غربی، ترویج بی‌حیائی به طور روزافزون در کشور، حتّی بیش از کشورهای اروپایی، که آن روز قضاوت کسانی از خودهایشان در مطبوعات ما همین بود که اینجا وضع زنهای کشور در پوشش و لباس و حجاب و حیا و مانند اینها از کشورهای اروپایی بدتر است! این هم وضع فرهنگی.

خب، ایران این بود؛ آن وضع سیاستش، آن داخلی‌اش، آن خارجی‌اش، آن اقتصادش، آن علمش، آن فرهنگش، این [ایران] را رئیس‌جمهور آمریکا می‌پسندید و تعریف میکرد و تمجید میکرد و محمّدرضا را به خاطر ایجاد یک چنین ایرانی بالا میبرد که حتّی خودهایشان هم میگفتند ــ دُوروبَری‌هایش ــ که نطق او مبالغه‌آمیز بود، امّا این مبالغه را کرد. اینها برای ایران این [وضع] را دوست داشتند، این را آرزو میکردند؛ امروز هم برای کشور این را آرزو میکنند؛ کارتر این آرزو را به گور برد، اینها هم این آرزو را به گور خواهند برد.

درس دوّم از حادثه‌ی نوزدهم دی: خطای محاسباتی دستگاه آمریکا. این کسانی که به ظواهر آمریکا دل میبندند و عظمت معنوی ملّت خودشان را از یاد میبرند، خدا را از یاد میبرند و آمریکا در نظرشان جلوه میکند، توجّه کنند: «خطای محاسباتی آمریکا». روز دهم دی سال ۱۳۵۶، کارتر آمد اینجا، نطق کرد و تمجید کرد و سفارش کرد و گفت اینجا «جزیره‌ی ثبات» است و مانند اینها، روز نوزدهم دی، یعنی نُه روز بعد از آن، حادثه‌ی قم اتّفاق افتاد؛ خطای محاسباتی [داشتند]. این‌جور میفهمیدند و این‌جور غلط محاسبه میکردند. مردم قم هم به نیابت از ملّت ایران قیام کردند؛ مردم قم با انگیزه‌ای آمدند وارد میدان شدند که آن انگیزه، در سرتاسر کشور وجود داشت؛ بعد نشان داده شد و همه دیدند. آن روز قمی‌ها بودند که توانستند پیشرو این حرکت بشوند و نشان بدهند.

انقلاب اسلامی از دل مهم‌ترین سنگر استکبار بیرون آمد؛ این خطای محاسباتی آمریکا است؛ آنها فکر نمیکردند: وَ ظَنُّوا اَنَّهُم مانِعَتُهُم حُصونُهُم مِنَ اللهِ فَاَتاهُمُ اللهُ مِن حَیثُ لَم یَحتَسِبوا.(۲) مثل حضرت موسیٰ؛ حرکت موسوی در دل خانه‌ی فرعون و کاخ فرعون آغاز شد که به نابودی کاخ فرعون و فرعونیان انجامید. اینجا ایرانِ دوران پهلوی، قلعه‌ی مستحکمِ منافعِ آمریکایی بود؛ از دل این قلعه بود که انقلاب بیرون آمد و جوشید؛ و آمریکایی‌ها نفهمیدند و آمریکایی‌ها فریب خوردند و آمریکایی‌ها خواب ماندند و آمریکایی‌ها غافل شدند؛ خطای محاسباتی آمریکا یعنی این. بعد از آن هم تا امروز، در طول این چند دهه، آمریکایی‌ها غالباً در مورد مسائل ایران دچار خطا شدند، اشتباه کردند. مخاطب این حرف من، بیشتر، آن کسانی هستند که مرعوب سیاستهای آمریکایند: مرعوب نباشند.

آمریکایی‌ها در این چهل و چند سال، در اغلب سیاستهایی که علیه جمهوری اسلامی به کار بردند اشتباه کردند. مثلاً تحریم کردند؛ برای چه تحریم کردند؟ تحریم کردند که اقتصاد ایران را به زانو دربیاورند دیگر؛ ما بیشترین پیشرفت علم و فنّاوری را در همین دورانِ تحریم کردیم؛ بیشترین نفوذ منطقه‌ای را در همین دوران انجام دادیم؛ ما بیشترین جوان آماده‌به‌کار در زمینه‌های گوناگون را، در همین دوران تحریم در مقابل خودمان مشاهده کردیم. محاسبه‌ی آمریکا غلط از آب درآمد؛ خواست ایران را فلج کند، ایران فلج [نشد]. بله؛ البتّه تحریم ضررهایی به کشور زد؛ این‌جور نبود که ضرر نزند، ضرر زد؛ ان‌شاء‌الله ملّت ایران به حساب این ضررها هم یک روزی خواهد رسید.

خلاصه‌ی حرف من در این درسِ دوّمِ حرکتِ قمی‌ها این است که آن دیوار بتونی استکبار غرب از جایی ترک خورد که بیشترین امید را به آنجا داشت؛ از ایران. [انقلاب اسلامی] حقیقتاً حصار غرب را متزلزل کرد؛ این دیوار بتونی‌ای که با تبلیغات و با پول و با رشوه و با انواع و اقسام جنایات درست کرده بودند ــ و هنوز هم البتّه وجود دارد؛ و این دیوار باید خراب بشود ــ اوّلین تَرک را انقلاب اسلامی در آن به وجود آورد. این، درس دوّم ماجرای قم شما.

درس سوّم این است که ما وقتی به قضایای قم نگاه میکنیم، میفهمیم که باید خودمان را، افکارمان را، افکار عمومی را در قبال تبلیغات دشمن مصونیّت ببخشیم ــ این جزو درسهای نوزدهم دی است ــ همچنان که آن روز ذهن قمی‌ها مصونیّت پیدا کرده بود. چرا؟ مقاله منتشر کردند، امام را متّهم کردند، بدگویی کردند؛ هدفشان چه بود؟ اینها که بر همه‌چیز مسلّط بودند؛ هزاران نفر از طرف‌داران امام زیر شکنجه بودند، در زندانها بودند، در تبعیدها بودند؛ دیگر مقاله چرا؟ آنها به یک حقیقتی دست پیدا کرده بودند که امروز هم وجود دارد؛ آنها فهمیده بودند که غلبه‌ی بر یک ملّت فقط با ابزارهای سخت‌افزاری ممکن نیست، ابزارهای نرم‌افزاری هم لازم است. آنها چیست؟ تبلیغ کردن، توجیه کردن، تبیین کردن. اینکه بنده این‌همه روی «تبیین» تکیه میکنم [به همین خاطر است]. میخواستند دل مردم را نسبت به امام بزرگوار سرد کنند. چند هزار نفر از طرف‌داران امام اینجا در زندان و در تبعید و زیر فشار و کتک و همه‌چیز، امّا این کافی نبود؛ باید کاری میکردند که آن ذوالفقاری را که از کنار قبر امیرالمؤمنین، این دلها را برمی‌آشفت و این حرکت عظیم را به وجود می‌آورد، از بین ببرند؛ [یعنی] زبان مبارک امام بزرگوارمان. اینجا سختگیری میکردند، یک پیام یا یک اطّلاعیّه از امام می‌آمد، دلهای افسرده دوباره امیدوار میشد، خستگی آدمهای خسته برطرف میشد، میدان مبارزه گرم‌تر میشد. قیام قمی‌ها این نقشه را باطل کرد.

اگر شما قمی‌ها روز نوزدهم دی آن حرکت را انجام نمیدادید، این مقاله‌نویسی و اهانت کردن ادامه پیدا میکرد؛ اوّل به یک صورت، بعد به شکلهای پیچیده‌تر؛ از شخص امام بزرگوار به روحانیّت، از روحانیّت به اصل دین سرایت میکرد و پیش میرفت. قمی‌ها جلوی این حرکت را گرفتند، نگذاشتند این اتّفاق بیفتد. امروز هم همین‌جور است. امروز هم آمریکایی‌ها خوب فهمیده‌اند که با ابزارهای سخت‌افزاری نمیشود کارها را پیش برد. ببینید در غزّه این‌همه آدم کشتند، تانک آمد، توپ آمد، بمب آمد، مسلسل آمد، ریزپرنده آمد، عناصری را به شهادت رساندند امّا نهضت را نتوانستند از بین ببرند. در لبنان، از حزب‌الله کسی مثل سیّدحسن نصرالله را به شهادت رساندند، عناصر زیادی را از بین بردند ــ اینها کارهای سخت‌افزاری است ــ امّا نتوانستند حزب‌الله را از بین ببرند و نمیتوانند و نخواهند توانست؛ لذا باید کار نرم‌افزاری کنند، باید تبلیغات کنند. این، برای من و شما مردم ایران، امروز یک شاخص مهم است. کار نرم‌افزاری عبارت است از: دروغ، دروغ‌پردازی، فاصله انداختن بین واقعیّت با فکر و تصوّر افکار عمومی. شما رو به قوّت میروید، او تبلیغ میکند که شما دارید ضعیف میشوید؛ خودش دارد ضعیف میشود، تبلیغ میکند که دارد قوی میشود؛ شما تهدید‌ناپذیر میشوید، او میگوید من با تهدید شما را از بین میبرم. تبلیغات این است. یک عدّه‌ای هم تحت تأثیر قرار میگیرند.

امروز کار اساسی، کار مهم برای دستگاه‌های تبلیغاتی ما،‌ برای دستگاه‌های فرهنگی ما، تبلیغات ما، وزارت ارشاد ما، صداوسیمای ما، فعّالان فضای مجازی ما، این است که پرده‌ی توهّم اقتدار دشمن را پاره کنند، بشکنند، نگذارند تبلیغات دشمن بر روی افکار عمومی اثر کند. این کاری است که آن روز قمی‌ها کردند؛ آن روز این ابزار را از دست دشمن گرفتند، شکستند؛ کاری کردند که او دیگر نتواند اصلاً ادامه بدهد. این درس سوّم.

خب حالا در این زمینه‌ی استفاده‌ی از درسهای نوزدهم دی، یک چیز دیگر هم دنباله‌ی همین مسئله عرض بکنم و آن، این است که ذات استکبار تغییر پیدا نکرده. کسی خیال نکند که آمریکای امروز با آمریکای آن روز فرق دارد، رژیم صهیونیستیِ امروز با رژیم صهیونی آن روز فرق دارد؛ نه، همان[جور] هستند؛ روشها تفاوت کرده، ابزارها تفاوت پیدا کرده. آن روز با مقاله این کار را میکردند، امروز وسایل و ابزارهایشان هزار برابر متنوّع‌تر و گسترده‌تر و تواناتر شده؛ ما [هم] باید هزار برابر از آن روز هوشیارتر باشیم؛ باید توجّه کنیم، دقّت کنیم؛ باید امنیّت‌سازی کنیم، مصونیّت‌سازی کنیم، حرف دشمن را باور نکنیم. کلید قضیّه این است: حرف دشمن را باور نکنیم. اگر دیدید در تبلیغات دشمنان حرفی وجود دارد که احساس میشود برای تحت تأثیر قرار دادن شما است، [آن] حرف را رد کنید؛ بدانید دروغ میگوید، بدانید دروغ میگوید! اگر نشانه‌های فریب را در یک سخنی دیدید، بی‌درنگ آن را کنار بگذارید. عید نوروز میشود، رئیس‌جمهور آمریکا به مردم ایران تبریک میگوید! این تبریک راست است؟ خب معلوم است این یک فریب و یک دروغگویی بزرگ [است]؛ اینها حاضرند میلیون‌ها [نفر] از مردم ایران را از بین ببرند. شما ملاحظه کنید درباره‌ی غزّه از آن طرف پول میدهند، سلاح میدهند به دشمن، از آن طرف [دیگر] هم گاهی اظهار میکنند که نه، مثلاً خوب است که این کارها انجام نگیرد. سخن دشمن را نباید باور کرد. خب، حالا این راجع به درسهای نوزدهم دی.

دو سه مطلب دیگر هم عرض میکنیم. یک مطلب این است که ببینید برادران عزیز، خواهران عزیز! ایران ــ کشور شما ــ یک قلّه‌ی راهبردی است در دنیا، هم از لحاظ امکانات طبیعی، هم از لحاظ امکانات انسانی، هم از لحاظ موقعیّت جغرافیایی و جغرافیای سیاسی؛ یک کشور برخورداری است از این جهات؛ این خدایی است، کار خدا است. مردمش، نیروی انسانی‌اش از متوسّط دنیا جلوترند؛ امکانات طبیعی‌اش از متوسّط دنیا بیشتر است؛ موقعیّت جغرافیایی‌اش از بسیاری از کشورهای دنیا حسّاس‌تر است؛ از لحاظ جغرافیای سیاسی هم همین‌جور، وسط دنیای اسلام قرار گرفته؛ قلب دنیای اسلام است. خب این کشور، این منبع عظیم راهبردی، از اواسط دهه‌ی ۱۳۲۰ شمسی یعنی از حدود هشتاد سال پیش، این منبع ثروت که ایران شما باشد، ده‌ها سال در مشت آمریکا بود، متعلّق به آمریکا بود، [در] دست آمریکا بود؛ انقلاب شما آمد این را از دست آمریکا بیرون کشید؛ تلخ‌کامی آمریکا از این قضیّه فراموش‌شدنی نیست. بعضی‌ها میگویند: شما که نسبت به آمریکا، نه حاضرید مذاکره کنید، نه حاضرید ارتباط برقرار کنید، [پس] چرا با کشورهای اروپایی ارتباط دارید؟ خب آنها هم مثل آمریکایند، چه فرقی میکند؟ خب همان‌طور که آنها سفارت دارند، این هم داشته باشد. نه، فرق هست [بین اینها]. فرقش این است که آمریکا اینجا تملّک کرده بود، از کف او و قبضه‌ی او بیرون کشیده شد؛ کینه‌ی او نسبت به کشور و انقلاب، کینه‌ی شتری است و به این آسانی‌ها دست‌بردار نیست. این فرق میکند با فلان کشور اروپایی. بله، آن کشور اروپایی هم دوستِ عزیزکرده‌ی ملّت ایران نیست؛ این را ما میدانیم، بلدیم، امّا این با آن خیلی فرق دارد. با انقلاب اسلامی، آمریکا یک ثروت عظیم، یک امکان عظیم سیاسی و اقتصادی را از دست داده، بعد هم در این چهل و چند سال چقدر خرج کرده برای اینکه بتواند مجدّداً ایران را از چنگ انقلاب اسلامی بیرون بیاورد و در اختیار خودش قرار بگیرد و نتوانسته. کینه‌ی او با جمهوری اسلامی با کینه‌ی فلان کشور دیگر فرق دارد؛‌ خیلی فرق دارد. علّت اینکه ما بین آمریکا و دیگر کشورهای غربی تفاوت قائل میشویم، این است: آمریکا در ایران شکست خورده و درصدد است که این شکست را جبران کند، لذا هر جور بتواند دشمنی میکند. این نکته‌ی اوّل.

نکته‌ی دوّم؛ یکی از خواسته‌های استکبار به طور کلّی ــ از جمله در رأسِ استکبار، دولت آمریکا ــ از مسئولان همه‌ی کشورها، از جمله از مسئولان جمهوری اسلامی این است که وقتی راجع به مسائل گوناگون کشور فکر میکنند، طرّاحی میکنند، نقشه‌کشی میکنند، یک نگاهی هم به منافع آمریکا داشته باشند، ملاحظه‌ی آمریکا را هم بکنند؛ این درخواست آنها است. ما که خب مستقیم ارتباطی نداریم [امّا] از طُرق مختلف این را به مسئولان ما تفهیم میکنند. در این سالهای متمادی ما نمونه‌های متعدّدش را دیدیم که بیایند واسطه بشوند در فلان قضیّه‌ی اقتصادی، فلان قضیّه‌ی فرهنگی، فلان مسئله‌ی سیاست خارجی، که شما  که میخواهید این کار را بکنید، این را تغییر بدهید، به این نحوه عمل کنید که آمریکا هم یک سودی ببرد؛ این یکی از خواسته‌های آمریکا است! من عرض میکنم این تهدیدِ مردم‌سالاری است؛ اگر مسئولان کشور ما در هر دوره‌‌ای به این توقّع بیجای آمریکایی‌ها گوش فرابدهند، مردم‌سالاری کشور و جمهوریّت کشور را تهدید کرده‌اند. چرا؟ برای خاطر اینکه مردم به ما رأی دادند، ما را سر کار آوردند، برای اینکه برای منافع آنها کار بکنیم؛ نه‌اینکه منافع آمریکا را مورد نظر قرار بدهیم.

آن کسانی که در مسائل فرهنگی، در مسائل اقتصادی، در مسئله‌ی تورّم، در مسئله‌ی تولید، در مسئله‌ی ارز، در مسائل فرهنگی، در مسئله‌ی حجاب و غیره تصمیم میگیرند، توجّه داشته باشند که ملاحظه‌ی خواسته‌ی آمریکا، مواضع آمریکا و مواضع صهیونیست‌ها را نکنند، ملاحظه‌ی منافع کشور را بکنند، ملاحظه‌ی منافع جمهوری اسلامی را بکنند. خوشبختانه، مواضع صریح و شجاعانه‌ی رئیس‌جمهور محترممان در مورد رژیم صهیونیستی دل مردم را شاد کرد، مردم خوشحال شدند. ایشان، صریح و قاطع، هم در مورد رژیم صهیونیستی، هم در مورد تحرّکات آمریکا و پشتیبانی‌های آمریکا موضع قاطع گرفت؛ این خیلی خوب بود. باید مراقبت بکنند؛ مسئولین کشور، در این زمینه بایستی مراقب باشند و تسلیم خواسته‌ی کسانی نشوند که از بُن دندان با ملّت ایران و با جمهوری اسلامی دشمنند و ایران را ویران میخواهند و آرزو میکنند.

مسئله‌ی بعد، مسئله‌ی «امید» است؛ امید. ما بایستی به هدایت الهی امیدوار باشیم، به کمک الهی امیدوار باشیم، به نیرویی که خدا به ملّتها داده امیدوار باشیم. درست نقطه‌ی مقابل آن کاری که دشمن میخواهد بکند که امید را از دل جوانهای ما خارج کند، آنها را مأیوس کند، همه‌ی کسانی که در زمینه‌های تبلیغاتی مخاطبی دارند، میتوانند حرف بزنند، زبان گویایی دارند، یکی از بزرگ‌ترین و اوّلی‌ترین اهدافشان بایستی این باشد که امید را در دلها زنده کنند و حرف ناامیدکننده بر زبان جاری نکنند. این کاری بود که امام بزرگوار خیلی به آن توجّه داشت. شما ملاحظه کنید در همین قضیّه‌ی نوزدهم دی، روز نوزدهم دی این حادثه اتّفاق افتاد، مردم قم قیام کردند و قیام قم سرکوب شد؛ مردم را زخمی کردند، شهید کردند، خیابانها را خونین کردند؛ این مال نوزدهم دی است. پیام امام بزرگوار، در دوّم بهمن ــ یعنی دوازده روز بعدش ــ از نجف آمد؛ در پیام امام این عبارت هست که من یادداشت کرده‌ام: «من به ملّت ایران با این بیداری و هوشیاری و با این روحیه‌ی قوی و شجاعت بی‌مانند، نوید پیروزی میدهم.»(۳) مردم در خیابانهای قم سرکوب شدند؛ چه کسی گمان پیروزی میبَرد؟ امام میگوید من به شما نوید پیروزی میدهم! امام بشارت میدهد که شما با این کارتان، با این حرکتتان، ایران را زیرورو کردید، سیاست جهانی را تغییر دادید. این، نوید پیروزی امام است.

چه کسی آن‌وقت باور میکرد که این حرکت به جایی برسد که یک قدرت بزرگِ خط‌شکنی مثل جمهوری اسلامی در این منطقه سرپا بیاید که برای همه‌ی اهداف خباثت‌آلود غرب تا آنجایی که میتواند اختلال ایجاد کند و مانع بشود، جلوی خیلی از تجاوزها را بگیرد، جلوی خیلی از سیاستها را بگیرد؛ چه کسی باور میکرد؟ آن روز چه کسی باور میکرد که روزی فرابرسد که پرچم آمریکا در کشورهای غربی آتش زده بشود، حتّی در خود واشنگتن آتش زده بشود؟ چه کسی خیال میکرد؟ آن روز امام گفت من به شماها نوید پیروزی میدهم. این معنایش همین است که ما بایستی هرگز نگذاریم چراغ امید خاموش بشود.

امروز در همین مسئله‌ی اقتصادی هم ــ که حالا ما مشکلات اقتصادی داریم ــ آن کسانی که واردند، مطّلعند، کارشناسند، اینها افق را امیدوار می‌بینند. وقتی مثلاً فرض کنید در سیاستها گفته میشود، [رسیدن به] رشد هشت‌درصدی اقتصاد کشور، یک عدّه‌ای حرفهایی میزنند که معنایش این است که این ممکن نیست. در نمایشگاه فعّالان اقتصادی که رئیس‌جمهور رفت آنجا، فعّالان اقتصادی گفتند و ثابت کردند و رئیس‌جمهور حرف آنها را تکرار کرد، گفتند ما رشد هشت‌درصدی را میتوانیم تأمین کنیم، بدون احتیاج به خارج. بنابراین ما در همه‌ی زمینه‌ها باید امیدوار باشیم، منتها امیدواری بدون تلاش معنی ندارد. امیدوار باشیم و تلاش کنیم؛ امیدوار باشیم و به لوازم پیشرفت عمل کنیم؛ امیدوار باشیم و بدانیم چه میخواهیم و دنبال چه هستیم و چگونه باید به دنبال آن حرکت بکنیم. این امیدواری [است].

مطلب آخری که میخواهم عرض کنم این است که حوادث گوناگون ــ چه حوادث ما، چه حوادث منطقه مثل حوادث سوریه ــ نباید مسئله‌ی فلسطین را در یادها کم‌رنگ کند. مایه‌ی اصلی مقاومت، مقاومت در مقابل حرکتِ خباثت‌آلودِ رژیم صهیونی است. مقاومت این است. مقاومت زنده است و باید زنده بماند و باید روزبه‌روز قوی‌تر بشود و ما از مقاومت حمایت میکنیم؛ از مقاومت در غزّه، از مقاومت در کرانه‌ی باختری، از مقاومت در لبنان، از مقاومت در یمن. ما از هر نقطه‌ای که در مقابل حرکت خباثت‌آلود رژیم صهیونیستی ایستادگی کنند و مقاومت کنند، حمایت میکنیم.

والسّلام علیکم و رحمة ‌الله و برکاته
 
سفر جیمی کارتر به ایران در دهم دی ۱۳۵۶
سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ی ۲؛ «... و خودشان گمان داشتند که دژهایشان در برابر خدا مانع آنها خواهد بود، و[لی‌] خدا از آنجایی که تصوّر نمیکردند بر آنان درآمد ...»
صحیفه‌ی امام، ج ۳، ص ۳۱۶؛ پیام به ملّت ایران به مناسبت قیام نوزدهم دی مردم قم و نوید پیروزی (۱۳۵۶/۱۱/۲)‌

روز جمعه بیست‌ودوم دی ماه بود که از شهر موشکی جدید ایران با حضور سردار سرلشکر «حسین سلامی»، فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی و سردار «امیرعلی حاجی‌زاده» فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی رونمایی شد.

پیشتر، سردار سلامی با بیان اینکه «امروز ایران در حوزه موشکی، پهپادی و شناوری به قدرت فوق‌العاده‌ای رسیده است و هیچ کم و کسری ندارد»، گفته بود: «به زودی از شهرهای موشکی و پهپادی رونمایی خواهد شد و شما عظمت و عمق ناپیدای قدرت ایران را خواهید دید؛ ما در موشک‌هایمان و پهپادهایمان و شناورهایمان که بخش مهمی از قدرت بازدارنده ماست مگر الان با کم و کسری مواجه هستیم؟ چه چیزی ضعیف شده؟ ملت ایران ضعیف شدند؟ نخیر آگاه‌تر مصمم‌تر شدند. ملت ایران تنها ملتی است که شما وقتی پایگاه دشمن را می‌زنید با خودروهای چراغ روشن نیمه‌های شب در خیابان‌ها شادی می‌کنند؛ ایران تنها کشوری است که وقتی موشک شلیک می‌کند قیمت نفت و دلار در آن ارزان می‌شود. این یعنی ضعف؟»

موضوع «اقتدار موشکی» ایران، توجه بسیاری از رسانه‌های جهان از جمله رسانه‌های رژیم صهیونیستی را به خود جلب کرده است.

شبکه آمریکایی «سی‌ان‌ان» با اشاره به رونمایی شهر موشکی جدید ایران نوشت: «رسانه‌های ایران از تولید موشک ویژه جدیدی خبر داده‌اند.»

این شبکه با اشاره به تصاویر منتشر شده توسط خبرگزاری صداوسیما گزارش کرد: «فرمانده نیروی هوافضای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی شهر موشکی تازه را "آتشفشان خاموش" توصیف کرده است. ایران از این پایگاه علیه (رژیم) اسرائیل در ماه اکتبر و آوریل استفاده کرده است.»

سی‌ان‌ان همچنین با اشاره به اظهارات سردار سلامی نوشت: «ایران درحال ساخت موشک ویژه تازه‌ای است. هدف ایران نشان دادن اقتدار خود است.»

 

استفاده از شهر موشکی در عملیات‌های وعده صادق

در ادامه بازتاب شهر موشکی تازه ایران در رسانه‌های جهان پایگاه خبری «فرست پست» نیز با عنوان «آتشفشان خاموش؛ رونمایی ایران از شهر موشکی تازه خود همزمان با تشدید تنش‌ها در خاورمیانه» گزارش کرد: «همزمان با تشدید تنش‌ها، ایران از شهر موشکی تازه خود رونمایی کرد.»

این پایگاه خبری نیز مجددا تأکید کرد: «در ۲ عملیات ایران علیه اسرائیل از این شهر موشکی استفاده شده است.»

ایران در عملیات «وعده صادق ۱» که در روزهای پایانی فروردین ماه انجام شد، در پاسخ به حمله رژیم صهیونیستی به کنسولگری ایران در دمشق، سرزمین‌های اشغالی را آماج حملات موشکی و پهپادی خود قرار داد.

در عملیات «وعده صادق ۲»، ایران در پاسخ به تجاوزات رژیم صهیونیستی به خاک کشور در به شهادت رساندن «اسماعیل هنیه» رئیس دفتر سیاسی حماس که برای حضور در مراسم تحلیف «مسعود پزشکیان» رئیس جمهور ایران به تهران سفر کرده بود، سرزمین‌های اشغالی را آماج حملات موشکی خود قرار داد. به اذعان رسانه‌های غربی و صهیونیستی، حملات موشکی ایران به دست‌کم سه پایگاه نظامی رژیم صهیونیستی آسیب جدی وارد کرده است.

نشریه انگلیسی «دیلی رپ» (Daily Wrap) نیز در گزارشی نوشت: «همزمان با رونمایی از شهر موشکی تازه ایران به نام "آتشفشان خاموش" رسانه‌های این کشور گزارش کردند که این آتشفشان می‌تواند در کوتاه‌ترین زمان ممکن فعال شود.»

نشریه انگلیسی در ادامه به نقل از نشریه چاپ فلسطین اشغالی «جروزالم پست» نوشت: «نیروهای اسرائیلی نگران قریب‌الوقوع بودن حمله ایران علیه اسرائیل هستند. در صورت تصمیم ایران برای حمله به اسرائیل، این سومین حمله مستقیم ایران به اسرائیل خواهد بود».

در همین راستا، جروزالم پست در مطلبی جداگانه به موشک‌های حاضر در شهر موشکی «آتشفشان خاموش» پرداخت: «یکی از موشک‌های حاضر در این شهر موشکی، موشک قدر، یک نوع موشک زمین به زمین دوربرد است که در سال ۲۰۰۷ رونمایی شد. موشک قدر دارای کلاهک مدولار است که می تواند تعداد زیادی بمب را در خود جای دهد.»

 

شهر موشکی جدید ایران؛ آتشفشان خفته که آماده فوران است
عملیات وعده صادق ۲

 

پیام ایران به غرب

شبکه «العربیه» عربستان سعودی هم گزارش داد: «تصمیم ایران برای رونمایی از توانمندی تازه موشکی خود پیش از مراسم تحلیف دونالد ترامپ، پیامی آشکار به غرب است.»

خبرگزاری فرانسه هم خبر رونمایی از این شهر جدید موشکی را بازتاب داد.

«دونالد ترامپ» بیستم ژانویه به‌عنوان چهل‌وهفتمین رئیس جمهور آمریکا سوگند یاد خواهد کرد. او اخیرا در حساب کاربری خود در شبکه اجتماعی «تروث سوشال» ویدئویی معنادار علیه نتانیاهو و خواست او برای ایجاد جنگ بین ایران و آمریکا منتشر کرد.

اذعان نشریات و رسانه‌های غربی به اقتدار ایران و هراس رژیم صهیونیستی از این اقتدار درحالی است که آن‌ها پیشتر، با طرح ادعای «ضربه اسرائیل به محور مقاومت» مدعی ضعیف شدن ایران شده بودند.

در همین راستا، سردار سلامی در نشست سراسری راهیان نور در آبادان عنوان کرد: «ما در کدام بُعد قدرت ضعیف شده‌ایم که دشمنان این گونه می‌گویند. اکنون در نیروی سپاه جا برای نگهداری موشک‌ها نداریم و مدام در حال تولید تجهیزات جدید هستیم. در حال ساخت موشک‌های جدید و خاص در نیروی هوافضاهستیم. دست سپاه روی ماشه است و هیچ مشکلی وجود ندارد و لباس‌های رزم بر تن داریم و مردم نگران هیچ چیزی نباشند. امروز سپاه برای حل همه موضوعات کشور پای کار است. ما آماده‌ایم در هر زمینه به کمک بشتابیم. همچنین ظرفیت عظیمی در بسیج برای همه مسائل کشور داریم و آماده کارآفرینی در همه بخش‌ها هستیم.»

بعد از دوسال‌ونیم خالی بودن پست ریاست‌جمهوری در لبنان، روز پنجشنبه 9 ژانویه «جوزف عون» در سیزدهمین نشست پارلمانی لبنان و دور دوم این نشست، توانست چهاردهمین رئیس جمهور لبنان شود.

در اولین دور این نشست که ساعت 11 قبل‌ازظهر به‌وقت بیروت (12:30 به‌وقت تهران) برگزار شد، جوزف عون با کسب 71 رأی از 128 نماینده‌ای که در جلسه شرکت کرده بودند، در کسب رأی کافی ناکام ماند و این نشست به دور دوم کشید و در این دور که دو ساعت بعد برگزار شد، او 99 رأی کسب کرد و به این ترتیب به خلأ ریاست‌جمهوری طولانی لبنان پایان داده شد.

نشست سرنوشت‌ساز مقامات حزب‌الله و جنبش امل با جوزف عون

اما در مورد اینکه چگونه آرای جوزف عون طی دو ساعت نزدیک به 30 رأی بیشتر شد، شبکه المنار گزارش داد: نبیه بری، رئیس پارلمان لبنان دور دوم جلسه را به‌مدت دو ساعت به تعویق انداخت و طی آن نشستی میان جوزف عون با «محمد رعد» رئیس فراکسیون وفاداری به مقاومت در پارلمان لبنان و «علی حسن خلیل» مشاور سیاسی نبیه بری برگزار شد.
طرف‌ها در این نشست بحث‌های خود را درباره عناوین سیاسی و تفاهمات مربوط به مرحله آینده، حول چهار محور اصلی تکمیل کردند که به‌شکل زیر است:

ـ قطعنامه 1701 هیچ ارتباطی به قطعنامه 1559 ندارد و مرزهای قطعنامه 1701 جنوب لیتانی است نه شمال آن؛ به‌خلاف آنچه تبلیغ می‌شود.

ـ بر نقش محوری حزب‌الله و جنبش امل در تشکیل دولت بعدی به‌هرشکلی که باشد، تکنوکرات یا... تأکید شد.

ـ دریافت تضمین (برای حزب‌الله و جنبش امل) به‌ویژه درباره نقش آنها در وزارت دارایی و تشکیلات اصلی آینده در سطح قضایی، نظامی و امنیتی.

ـ گرفتن تضمین (درباره نقش حزب‌الله و جنبش امل) در پرونده بازسازی لبنان.

نقش محوری حزب‌الله در خروج لبنان از خلأ ریاست‌جمهوری

به گزارش المنار، تثبیت این نکات اساسی، امکان تکمیل روند انتخاب رئیس جمهور و انجام موفقیت‌آمیز آن را فراهم کرد و اگر موضع منطقی نمایندگان حزب‌الله و جنبش امل نبود، این جلسه پارلمان هم مانند 12 جلسه قبلی ناکام می‌ماند، بنابراین نشستی که بین فاصله دور اول جلسه روز پنجشنبه با دور دوم آن، میان جوزف عون و مقامات حزب‌الله و جنبش امل برگزار شد، موجب گشت تعداد آرای جوزف عون از 71 به 99 برسد.

بعد از انتخاب جوزف عون، محمد رعد گفت: حزب‌الله همان‌طور که حافظ حاکمیت ملی لبنان است، حافظ وفاق ملی نیز می‌باشد و شهدای زیادی را در این راه تقدیم کرده است که همگی از حاکمیت و وفاق ملی لبنان دفاع می‌کردند، بنابراین حق مقاومت است که از این فداکاری‌ها محافظت و از حاکمیت و وفاق ملی لبنان در برابر هرگونه توطئه خارجی دفاع کند.

این مقام حزب‌الله همچنین اظهار داشت: ما حافظان واقعی مردم لبنان هستیم و در این راه شهدای زیادی تقدیم کرده‌ایم که در رأس آن، شهید سید حسن نصرالله سید بزرگ مقاومت قرار دارد. ما به سرزمین و مردم خود، صرف‌نظر از اختلافات فرقه‌ای و مذهبی وفاداریم.

علی حسن خلیل هم به‌نوبه خود اعلام کرد: امروز موضع خود را در رابطه با مدیریت این نبرد انتخاباتی بیان کردیم و به یک اجماع ریشه‌دار ملی رسیدیم که موجب شد ژنرال جوزف عون، فرمانده ارتش به منصب ریاست‌جمهوری برسد.

این مسئول جنبش امل تأکید کرد: امروز صفحه جدیدی در تاریخ لبنان باز شد و به خلأ ریاست‌جمهوری پایان داده شد که مستلزم همکاری همه مؤلفه‌ها با یکدیگر بود. آنچه ما از ژنرال جوزف عون شنیدیم، این است که ایشان به‌دنبال برقراری یک رابطه اعتمادساز میان همه نهادهای کشور برای رسیدن به واقعیتی بهتر است.

در همین زمینه، روزنامه الاخبار هم گزارش داد: حزب‌الله و جنبش امل این پیام روشن را به همه طرف‌های داخلی و خارجی رساندند که بدون توافق آنها رئیس جمهور لبنان انتخاب نمی‌شد، بنابراین به سرانجام رسیدن روند انتخاب رئیس جمهور تا حد زیادی وابسته به حزب‌الله و جنبش امل بود و همه باید از هرگونه محاسبات اشتباه پرهیز کنند و همانند گذشته با حزب‌الله تعامل داشته باشند.

امام جواد علیه السلام:

مَنِ استَحسَنَ قَبیحا کانَ شَریکا فیهِ

هر که کار زشتی را نیک بشمارد، در آن کار شریک است.

 

بحارالأنوار، ج ۷۵، ص ۸۲

برای تقویت حافظه و افزایش هوش، نیازی به جستجو در کتاب‌های پیچیده نیست!

اهل بیت علیهم‌السلام راهکارهای عملی و ساده‌ای را برای ما به یادگار گذاشته‌اند.

در روایات اهل‌بیت علیهم‌السلام به موضوع عقل و حافظه تصریح شده و عواملی را باعث کاهش و حتی افزایش آن می‌داند و در ادامه برخی از عوامل و کارهایی که در افزایش عقل و حافظه تأثیرگذار هستند بیان خواهند شد.‏

 

عوامل تقویت عقل و حافظه

 

۱. رعایت تقوی

در برخی روایات، گناه به‌عنوان عامل کاهش و زوال عقل شمرده شده است. در مقابل، ترک گناه و رعایت تقوا از موضوعاتی است که به‌عنوان راه افزایش عقل شمرده شده است. در روایتی طولانی امیرالمؤمنین علیه‌السلام به یکی از یارانش به‌عنوان موعظه و نصیحت نوشته‌اند که تقوی موجب عزتمندی و توانمندی است و کسی که از نگاهش به جهان واپسین باشد و از حرام‌ها دست بکشد و به اندک دنیا اکتفا کند، خداوند در عوض بر عقلش می‌افزاید.(۱)

 

۲. اطاعت از فرد ناصح

در روایتی چنین گفته شده که اطاعت از کسانی که دلسوز و اندرز دهنده هستند، می‌تواند در افزایش عقل تأثیرگذار باشد. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرموده‌اند: «أَمَّا طَاعَهُ النَّاصِحِ فَیَتَشَعَّبُ مِنْهَا الزِّیَادَهُ فِی الْعَقْلِ وَ کَمَالُ اللُّبِّ وَ مَحْمَدَهُ الْعَوَاقِبِ؛»(۲) «اما آنچه از پیروی ناصح و اندرزگوی به وجود می‌آید: فزونی عقل، تکامل فهم و سرانجام خوش است.»

 

۳. فراگیری علم و تجربه‌آموزی

از راهکارهای زیاد شدن عقل علم‌آموزی و تجربه کردن است. در روایتی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام چنین بیان شده است: «الْعَقْلُ غَرِیزَهٌ تَزِیدُ بِالْعِلْمِ وَ التَّجَارِبِ؛»(۳) «عقل غریزه‌ای است که با علم و تجربه زیاد می‌شود.» این علم‌آموزی می‌تواند در علوم اجتماعی و تجربی و یا حتی علوم انسانی و وحیانی باشد. شاهد این مطلب حدیثی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام است که پس از بیان نکاتی عمیق و زیبا در موضوع‌های معارفی، این معارف را موجب زیاد شدن عقل می‌دانند: «عَلِّمُوا هَذِهِ الْحِکَمَ أَوْلَادَکُمْ فَإِنَّهَا زِیَادَهٌ فِی الْعَقْلِ وَ الْحَزْمِ وَ الرَّأْیِ؛»(۴) «این حکمت‏ها را به فرزندانتان بیاموزید، زیرا این‌ها بر عقل و شناخت و قدرت تصمیم می‏افزاید.»

 

۴. قرائت قرآن و روزه گرفتن

در برخی احادیث آمده که قرائت قرآن نیز می‌تواند در قدرت حافظه تأثیرگذار باشد. در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله آمده است: «یَا عَلِیُّ ثَلَاثَهٌ یَزِدْنَ فِی الْحِفْظِ وَ یَذْهَبْنَ السُّقْمَ اللُّبَانُ وَ السِّوَاکُ وَ قِرَاءَهُ الْقُرْآن؛»(۵) «یا علی سه چیز قوه حافظه را می‌افزاید و بیماری را از تن بیرون می‌کند: کندر خوردن و مسواک کردن و قرآن خواندن.»

در روایتی دیگر نیز از پیامبر صلی الله علیه و آله چنین بیان شده است: «ثَلَاثٌ یُذْهِبْنَ النِّسْیَانَ وَ یُحْدِثْنَ الذُّکْرَ قِرَاءَهُ الْقُرْآنِ وَ السِّوَاکُ وَ الصِّیَامُ؛»(۶) «سه چیز فراموشی را از بین می‌برد و حافظه می‌آورد: تلاوت قرآن، مسواک زدن و روزه.»

 

۵. عطر زدن

عمل دیگری که در تقویت عقل مؤثر است، عطر زدن است. در حدیثی از رسول اکرم صلی الله علیه و آله چنین سفارش شده است: «مَا طَابَتْ رَائِحَهُ عَبْدٍ إِلَّا زَادَ عَقْلُه‏؛»(۷) «عطر لباس انسان خشک نمی‌شود مگر اینکه عقلش زیاد می‌شود.»

در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نیز استفاده از عطر موجب بقا و پایداری عقل معرفی شده است: «مَنْ تَطَیَّبَ أَوَّلَ النَّهَارِ لَم‏ یَزَلْ عَقْلُهُ مَعَهُ إِلَی اللَّیْل‏؛»(۸) «کسی که در اول روز از عطر استفاده کند تا شب عقلش باقی می‌ماند.»

 

۶. حجامت

در احادیث فوایدی برای حجامت بیان شده است. یکی از این فواید، زیاد شدن عقل است. در حدیثی از امیرالمؤمنین علیه‌السلام چنین نقل شده است: «إِنَّ الْحِجَامَهَ تُصَحِّحُ الْبَدَنَ وَ تَشُدُّ الْعَقْل‏؛»(۹) «حجامت بدن را سالم می‌کند و عقل را تقویت می‌کند.»

در حدیثی از پیامبر صلی الله علیه و آله نیز نقل شده که: «الْحِجَامَهُ تَزِیدُ الْعَقْلَ وَ تَزِیدُ الْحَافِظَ حِفْظاً؛»(۱۰) «حجامت عقل را زیاد می‌کند و سبب تقویت حافظه هم می‌شود.»

 

۷. مسواک زدن

مسواک عملی بهداشتی است که در احادیث تأکید فراوان و تأثیرات شگرفی برای آن بیان شده است. از دیگر کارهایی که مطابق احادیث در افزایش عقل انسان مؤثر است، مسواک زدن است.

در روایتی از امام باقر علیه‌السلام چنین نقل شده است: «السِّوَاکُ یَذْهَبُ بِالْبَلْغَمِ وَ یَزِیدُ فِی الْعَقْلِ؛»(۱۱) «مسواک زدن بلغم را برطرف می‌کند و عقل را زیاد می‌کند.»

در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام نیز در مورد فواید مسواک زدن ۱۲ نکته آمده که یکی از آن‌ها، افزایش حافظه است. «در مسواک زدن دوازده فایده و اثر است: جزء سنّت است و پاکیزه‏کننده دهان است، روشنی‌بخش چشم است و خداوند را خشنود می‌سازد، دندان‌ها را سفید می‌کند و زردی دندان را از بین می‌برد، لثه را محکم ساخته و اشتهای غذا می ‏آورد، بلغم را از بین برده و حافظه را زیاد می‌کند، اجر و حسنات را دوچندان کرده و فرشتگان بدان شادمان می‌شوند.»(۱۲)

 

۸. استفاده از برخی خوراکی‌ها

در احادیث توصیه‌هایی برای استفاده از برخی خوراکی‌ها و مواد برای افزایش عقل وجود دارد. به‌عنوان‌مثال «سداب» در روایات عامل افزایش عقل شمرده شده است.(۱۳)

یا در مورد «کندر» و تأثیر آن بر افزایش عقل و تیزی ذهن و رفع فراموشی احادیث فراوانی نقل شده است.(۱۴) حتی کندر برای تیزهوشی جنین(۱۵) و زیاد شدن عقل(۱۶) نیز سفارش شده است.

توصیه شده که کندر برای تأثیرگذاری در افزایش عقل، خوب جویده شود و فوراً قورت داده نشود.(۱۷) علاوه بر این، کرفس نیز در احادیث موجب تقویت حافظه(۱۸) و عقل(۱۹) دانسته شده است. از دیگر خوراکی‌ها که موجب افزایش عقل دانسته شده، «سرکه» است.(۲۰)

همچنین در حدیثی مصرف سرکه موجب تقویت ذهن دانسته شده است.(۲۱) خرفه،(۲۲) چغندر،(۲۳) کدو،(۲۴) و به(۲۵) نیز از دیگر خوراکی‌هایی هستند که در احادیث موجب افزایش عقل دانسته شده‌اند.

 

۹. تجارت

نکته‌ی قابل‌توجه این‌که در برخی روایات، تجارت کردن از عوامل افزایش عقل شمرده شده است. در حدیثی از امام صادق علیه‌السلام آمده است: «التِّجَارَهُ تَزِیدُ فِی الْعَقْلِ؛»(۲۶) «تجارت عقل را زیاد می‌کند.» در مقابل حدیثی نیز وجود دارد که تجارت نکردن را عامل زوال عقل می‌داند.(۲۷) البته ممکن است در این دسته از روایات مراد از عقل، عقل معاش باشد.

 

نتیجه گیری

در روایات به عواملی تصریح شده که با انجام آن‌ها می‌توان عقل و حافظه را افزایش داد. مطابق احادیث، رعایت تقوی، اطاعت از فرد ناصح و فراگیری علم و تجربه‌آموزی از این موارد شمرده می‌شوند. در کنار این، قرائت قرآن و روزه گرفتن نیز در این امر بی‌تأثیر نیست. عطر زدن، حجامت کردن و مسواک زدن نیز می‌تواند در افزایش عقل انسان مفید باشد. هم‌چنین استفاده از برخی خوراکی‌ها و تجارت کردن به‌عنوان عملی برای افزایش حافظه و عقل تصریح ‌شده است.

 

پی‌نوشت‌ها:

۱. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۲، ص‌۱۳۶، ح ۳۲.
۲. ابن شعبه حرانی، حسن بن علی‏، تحف العقول، محقق / مصحح: غفاری، علی‌اکبر، قم: جامعه مدرسین‏، ۱۳۶۳ ق، ص‌۱۸.
۳. لیثی واسطی، علی بن محمد، عیون الحکم و المواعظ، محقق / مصحح: حسنی بیرجندی، حسین‏، قم: دارالحدیث‏، ۱۳۷۶ ش، ص‌۵۲، ح ۱۳۴۶.
۴. ابن‌بابویه، محمد بن علی‏، معانی الأخبار، محقق / مصحح: غفاری، علی‌اکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۴۰۳ ق، ص‌۴۰۱، ح ۶۲.
۵. ابن‌بابویه، محمد بن علی‏، الخصال، محقق / مصحح: غفاری، علی‌اکبر، قم: جامعه مدرسین‏، ۱۳۶۲ ش‏، ج‏۱، ص‌۱۲۶، ح ۱۳۲.
۶. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی‏، دعائم الإسلام، محقق / مصحح: فیضی، آصف‏، قم: مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام‏، ۱۳۸۵ ق، ج‏۲، ص‌۱۳۷، ح ۴۸۱.
۷. ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی‏، دعائم الإسلام، محقق / مصحح: فیضی، آصف‏، قم: مؤسسه آل البیت علیهم‌السلام‏، ۱۳۸۵ ق، ج‏۲، ص‌۱۶۵، ح ۵۹۳.
۸. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۶، ص‌۵۱۱، ح ۷.
۹. ابن‌بابویه، محمد بن علی‏، الخصال، محقق / مصحح: غفاری، علی‌اکبر، قم: جامعه مدرسین‏، ۱۳۶۲ ش، ج‏۲، ص‌۶۱۱، ح ۱۰.
۱۰. طبرسی، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی‏، ۱۴۱۲ ق، ص‌۷۶.
۱۱. ابن‌بابویه، محمد بن علی‏، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم: دارالشریف الرضی للنشر، ۱۴۰۶ ق، ص‌۱۸.
۱۲. ابن‌بابویه، محمد بن علی‏، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفاری، علی‌اکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم‏، ۱۴۱۳ ق، ج‏۱، ص‌۵۵، ح ۱۲۶.
۱۳. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۶، ص‌۳۶۷، ح ۱.
۱۴. مستغفری، جعفر بن محمد، طب النبی صلی الله علیه و آله و سلم، محقق / مصحح: الهی خراسانی، علی‌اکبر، نجف: مکتبه الحیدریه، ۱۳۸۵ ق، ص‌۲۵.
۱۵. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق ، ج‏۶، ص‌۲۳، ح ۷.
۱۶. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۶، ص‌۲۳، ح ۶.
۱۷. طبرسی، حسن بن فضل‏، مکارم الأخلاق، محقق / مصحح: ندارد، قم: الشریف الرضی‏، ۱۴۱۲ ق ص‌۱۹۴.
۱۸. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار (ط - بیروت)، محقق / مصحح: جمعی از محققان‏، بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۰۳ ق، ج‏۶۳، ص‌۲۴۰، ح ۲.
۱۹. مجلسی، محمدباقر بن محمدتقی، بحار الأنوار (ط - بیروت)، محقق / مصحح: جمعی از محققان‏، بیروت: دار إحیاء التراث العربی‏، ۱۴۰۳ ق، ج‏۵۹، ص‌۳۰۰.
۲۰. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۶، ص‌۳۲۹، ح ۲.
۲۱. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۶، ص‌۳۲۹، ح ۴.
۲۲. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص‌۵۱۷، ح ۷۱۲.
۲۳. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص‌۵۲۰، ح ۷۲۵.
۲۴. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۶، ص‌۳۷۱، ح ۵.
۲۵. برقی، احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق / مصحح: محدث، جلال‌الدین، قم: دارالکتب الإسلامیه، ۱۳۷۱ ق، ج‏۲، ص‌۵۵۰، ح ۸۸۷.
۲۶. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق ، ج‏۵، ص‌۱۴۸، ح ۲.
۲۷. کلینی، محمد بن یعقوب‏، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علی‌اکبر و آخوندی، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، ۱۴۰۷ ق، ج‏۵، ص‌۱۴۸، ح ۱.