
emamian
در روزهای آلوده چه بخوریم؟
غزاله اسلامیان عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران و متخصص تغذیه و رژیم درمانی، با اشاره به اینکه مایعات به میزان قابل توجهی اثرات مخرب آلودگی هوا بر سلامت را کاهش میدهد، اظهار کرد: دریافت مایعات را افزایش دهید، حداقل هشت لیوان آب در روز نوشیده و از آبمیوههای طبیعی بجای آبمیوه صنعتی استفاده کنید.
اسلامیان تاکید کرد: استفاده از نوشیدنیها و غذاهای حاوی کافئین را به حداقل برسانید، تاجاییکه ممکن است از قهوه، نسکافه، چای پررنگ، نوشابههای گازدار و شکلات تلخ استفاده نکنید.
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران با اشاره به اینکه میوهها و سبزیجات زرد و نارنجی سرشار از ویتامین A هستند، تصریح کرد: کدو حلوایی، هویج، فلفل دلمههای رنگی، خرمالو و نارنگی اثرات مخرب آلودگی هوا را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد و درمقابل از دریافت مواد غذایی شیرین صنعتی مثل انواع کیک، شیرینی، کلوچه، شکلات، آبنبات و دسرهای حاوی قند و شکر پرهیز کنید.
اسلامیان با بیان اینکه میوهها و سبزیهای قرمز رنگ سرشار از آنتی اکسیداناند، اضافه کرد: انار قرمز تازه دون شده، چغندر (لبو) و کلم قرمز از این دستهاند.
توصیه بر مصرف شیر
وی با بیان اینکه استفاده از شیر در روزهای آلوده توصیه میشود، خاطرنشان کرد: مصرف شیر و لبنیات را بیش از نیاز روزانه، دو واحد در روز مصرف نکنید.
این متخصص تغذیه و رژیم درمانی، با بیان اینکه استفاده از میوهها و سبزیجات سطح دریافت ویتامین C را افزایش میدهد، ادامه داد: استفاده از لیموترش تازه، مرکبات (لیمو شیرین، پرتغال و نارنگی) و کیوی، مخصوصا در افرادی که در محیطهای باز کار میکنند، روزانه یک عدد توصیه میشود. میتوان مکمل یا قرص جوشان ویتامین C را نیز مصرف کرد.
منع مصرف غذاهای پرچرب در روزهای آلوده
منع مصرف غذاهای پرچرب در تمام شرایط خصوصا در روزهایی که هوا آلوده است، یکی دیگر از توصیههای دکتر اسلامیان است.
وی با تاکید بر پرهیز از غذاهای چرب مانند انواع فستفودها، کره، خامه و سرشیر و روغنهای جامد گفت: دریافت منابع غذایی حاوی ویتامین E در روزهایی که هوا آلوده است کمک قابل توجهی به بازسازی بدن میکند، غذاهای کنسروی و حاوی نگهدارنده را در روزهایی که هوا آلوده است، مصرف نکنید.
منابع غذایی حاوی امگا ۳ را افزایش دهید
وی اضافه کرد: منابع غذایی حاوی امگا ۳ را افزایش دهید، انواع ماهیها، گردو، روغن کانولا (کلزا)، سبزیهای برگ سبز تیره مانند اسفناج و سبزی خوردن را در برنامه غذایی خود بگنجانید.
اسلامیان با بیان اینکه باید مصرف گوشت قرمز را حداکثر به یک تا دوبار در هفته محدود کرد، ادامه داد: اگر به کم خونی مبتلا هستید و پزشک برایتان داروهایی مکمل تجویز کرده، داروهای خود را به موقع مصرف کنید.
در هوای آلوده ورزش و فعالیت نکنید
عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی و متخصص تغذیه و رژیم درمانی در پایان تاکید کرد: در روزهایی که هوا آلوده است، در فضای باز به هیچ عنوان ورزش و پیاده روی نکنید.
کاهش مصرف نمک؛ کلید سلامت استخوانها و پیشگیری از پوکی استخوان
احمد اسماعیلزاده مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت ایران درباره راهکارهای تغذیهای برای پیشگیری از پوکی استخوان اظهار کرد: برای جلوگیری از ابتلا به این بیماری، توصیه میشود که لبنیات را از برنامه غذایی خود حذف نکنید و روزانه سه واحد از آن، شامل شیر و ماست، مصرف کنید. از آنجا که پنیر و دوغ حاوی نمک بالایی هستند و نمک زیاد باعث افزایش دفع کلسیم از طریق ادرار میشود، بهتر است برای تأمین کلسیم مورد نیاز بدن، شیر و ماست در اولویت قرار گیرند.
وی افزود: در سنین میانسالی، استخوانها معمولاً در وضعیت مناسبی قرار دارند، اما با افزایش سن، ابتدا مرحلهای به نام استئوپنی (کاهش تراکم استخوان) آغاز میشود که میتواند با دردهای استخوانی همراه باشد و در صورت عدم پیشگیری و مراقبت، به مرحله پوکی استخوان منجر شود. بنابراین، حفظ تعادل در رژیم غذایی و توجه به مصرف منظم لبنیات از گامهای مهم برای داشتن استخوانهایی سالم و قوی در دوران سالمندی است.
مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت تاکید کرد: اگر در مرحلهای هستیم که دردهای استخوانی آغاز شده است، باید توجه ویژهای به رژیم غذایی خود داشته باشیم. گنجاندن لبنیات در برنامه غذایی روزانه ضروری است. همچنین مصرف سبزیجات و میوهها که به قلیایی شدن ادرار کمک میکنند، بسیار توصیه میشود، چراکه این ویژگی باعث کاهش دفع کلسیم از بدن میشود و نقش موثری در تقویت و سلامت استخوانها دارد.
اسماعیل زاده عنوان کرد: در سنین بالاتر، بهویژه برای خانمهایی که وارد دوران یائسگی میشوند، نیاز به مصرف مکملهای کلسیم افزایش پیدا میکند. در این دوران، بدن به کلسیم بیشتری نیاز دارد و سه واحد لبنیات تنها میتواند حدود ۷۵۰ میلیگرم کلسیم تأمین کند. بنابراین، بخش باقیماندهی این نیاز باید از طریق مصرف مکملها جبران شود.
مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت گفت: برای افرادی که نیاز به مکمل کلسیم دارند، بسته به شرایط بدنی آنها توصیه میشود مکمل کلسیم را هفتهای یک تا دو بار یا حتی در برخی موارد به صورت روزانه مصرف کنند. اما باید به این نکته توجه کرد که وضعیت ویتامین D بدن نیز از اهمیت بالایی برخوردار است.
وی توضیح داد: اگر سطح ویتامین D در بدن مناسب نباشد، حتی با مصرف لبنیات و مکملهای کلسیم، بدن قادر به جذب کافی کلسیم نخواهد بود. بنابراین، برای تأمین سلامت استخوانها، نهتنها مصرف کلسیم بلکه توجه به میزان ویتامین D بدن نیز ضروری است. این دو ماده در کنار یکدیگر نقش کلیدی در پیشگیری از پوکی استخوان و حفظ سلامت استخوانها دارند.
اسماعیل زاده خاطرنشان کرد: مصرف مکملهای کلسیم در صورت نیاز، گنجاندن لبنیات در رژیم غذایی، مصرف فراوان میوه و سبزیجات و محدود کردن مصرف گوشت قرمز از جمله عوامل مؤثر در کاهش خطر ابتلا به پوکی استخوان است. مصرف زیاد گوشت قرمز به دلیل افزایش دفع ادراری کلسیم، توصیه نمیشود و باید به حد اعتدال باشد.
وی با اشاره به نقش مضر نمک در سلامت استخوانها گفت: نمک یکی از عوامل اصلی در بروز بسیاری از بیماریهای مزمن مانند پوکی استخوان، پرفشاری خون و حتی سرطان معده است. سدیم موجود در نمک موجب افزایش دفع کلسیم از طریق ادرار میشود و خطر پوکی استخوان را بهطور قابل توجهی بالا میبرد.
مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت افزود: برای پیشگیری از این عوارض لازم است در تمام مراحل زندگی، از کودکی تا سالمندی، مصرف نمک را به حداقل برسانید و از این ماده با احتیاط استفاده کنید.
اسماعیل زاده خاطرنشان کرد: به همین دلیل، باید در مصرف نمک با دقت و احتیاط عمل کنیم، بهویژه اگر دچار دردهای استخوانی هستیم یا نگران ابتلا به پوکی استخوان در دوران سالمندی باشیم. رعایت این نکات میتواند نقش مؤثری در حفظ سلامت استخوانها و پیشگیری از عوارض ناشی از مصرف بیش از حد نمک داشته باشد.
مدیرکل دفتر بهبود تغذیه جامعه وزارت بهداشت بیان کرد: مواد غذایی مصرفی ما نیز نباید شور باشند؛ از مصرف زیاد غذاهای کنسروی، خیارشور، و ترشیهای شور خودداری کنید و نانهای شور را از برنامه غذایی حذف کنید. همچنین، غذاهای رستورانی و فستفودها معمولاً حاوی مقادیر بالایی نمک هستند که اگر مصرف آنها را محدود نکنیم، مقدار زیادی نمک وارد بدن میشود و خطر ابتلا به پوکی استخوان بهویژه در سنین بالاتر افزایش مییابد. انتخاب تغذیهای سالم و کاهش نمک دریافتی، یکی از راههای مؤثر در حفظ سلامت استخوانها است.
چگونه احتمال حمله قلبی را پیشبینی کنیم؟
در انسداد و گرفتگی رگهای قلب که بیشتر به بیماریهای کرونری قلب شناخته میشود، معمولا سرخرگها دچار گرفتگی شده و خونرسانی به قلب کاهش می یابد یا مسدود میشود که این اتفاق معمولا بر اثر تجمع رسوبات چربی درون رگهای تامینکننده خون قلب و باریک شدن آنها روی میدهد و احتمال حمله قلبی را بالا میبرد.
پزشکان پیشنهاد می کنند که با یک آزمایش ساده، که چند دقیقه بیشتر طول نمیکشد، از خطر حملات قلبی آگاه شویم.
در این آزمایش، ابتدا باید به مدت چند دقیقه، فعالیتی مانند کارِ خانه یا حرکتی ورزشی انجام دهید که ضربان قلبتان را افزایش دهد و به علایم ناشی از افزایش ضربان قلب مانند تنگی نفس توجه کنید. سپس توقف کرده و در حالت استراحت قرار گیرید و باز به علایم توجه کنید.
اگر موقع فعالیت شدید، احساس سفتی یا درد در قفسه سینه، تنگی نفس یا دردی که در بازو منتشر میشود داشتید، اما موقع استراحت هیچ یک از این علایم بروز نکرد، زنگ خطر برای شما به صدا درآمده است و باید حتما به متخصص قلب برای تشخیص دقیقتر مراجعه کنید، زیرا این دردها میتوانند بهدلیل گرفتگی در رگهای جلویی قلب باشد.
فعالیتهای ورزشی، نرخ ضربان قلب را بالا میبرد و انسداد موجود در رگها جلوی رسیدن خون به قلب را میگیرد، درنتیجه فرد دچار علایم ناخوشایند قلبی میشود و این در حالی است که ضربان قلب فرد با استراحت، آهسته و جریان خون تثبیت میشود و علایم قلبی تسکین مییابد.
شیخ نعیم قاسم نماینده رهبر انقلاب در لبنان شد
شرط حل مشکلات و پیشرفت، اعتماد به خدا و ورود به میدان
رهبر معظم انقلاب اسلامی در دیدار اساتید، قاریان، و حافظان برتر شرکتکننده در چهل و یکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن و قشرهایی از مردم، قرآن را معجزه جاودانه نبی مکرم اسلام خواندند و تأکید کردند: توکل حقیقی به پروردگار، هر امر محالی را هم محقق میکند.
حضرت آیتالله خامنهای با تبریک میلاد اباعبدالله الحسین(ع)، استمرار اعجاز قرآنی و نبوی را برکت عظیمی برای انسان و عالم وجود برشمردند و گفتند: هنگام مراجعه و تلاوت قرآن باید توجه کامل داشت که با معجزه رسول خاتم روبهرو هستیم.
ایشان لفظ، نظم، مفاهیم، بیان سنتهای الهی و همه چیز قرآن را معجزه خواندند و گفتند: اگر از این معجزه عظیم بهرهگیری شود، همه مشکلات بشر برطرف میشود و زندگی جوامع بشری سامان مییابد.
رهبر انقلاب با اشاره به دسترسی اولیاء و علما و بزرگان به معارف بلند قرآنی، گفتند: برای آحاد بشر نیز همین تعابیر ظاهری و درسهای مشهود قرآن راهگشاست.
حضرت آیتالله خامنهای در تبیین مفهوم قرآنی «توکل» گفتند: به فرموده کلامالله مجید، هرکس به خدا توکل کند خدا برای او کافی است؛ بنابراین اگر شروط توکل رعایت شود، این وعده الهی حتماً تحقق مییابد
ایشان، اعتماد و یقین به وعدههای صادق الهی را شرط ذهنی توکل خواندند و افزودند: باید بدون هیچگونه سوءظن، یقین داشت که به اذن پروردگار، هر امر محالی ممکن خواهد شد.
رهبر انقلاب پیروزی مردم غزه بر رژیم صهیونیستی و رژیم آمریکا را نمونهای از تحقق امر محال دانستند و گفتند: اگر گفته میشد مردم منطقه کوچک غزه با قدرت بزرگی مثل آمریکا میجنگند و بر آن پیروز میشوند، هیچکس باور نمیکرد اما این امر محال به اذن پروردگار محقق شد.
حضرت آیتالله خامنهای شرط دوم برای تحقق آیه «مَن یَتَوَکّل عَلی الله فَهُوَ حَسبُه» را حضور در میدان عمل برشمردند و گفتند: خداوند در هر کاری، بخشی را بر عهده انسان گذاشته است و اگر علاوه بر یقین ذهنی به وعدههای پروردگار، این وظایف هم انجام شود، بدون تردید هر کاری حتی اگر محال باشد، ممکن خواهد شد.
ایشان با اشاره به رویارویی استکبار با بسیاری از ملتهای دنیا و نه فقط ملت ایران، گفتند: فرق ملت ایران با دیگران این است که جرأت گفتن این واقعیت را دارد که آمریکا متجاوز، دروغگو، فریبکار و استعمارگر است و به هیچ اصلی از اصول انسانی پایبند نیست؛ بنابراین، «مرگ بر آمریکا» میگوید اما دیگر جرأت بیان این حقایق و ایستادگی در مقابل آمریکا و ادای سهم خود در مبارزه با استکبار را ندارند بنابراین به نتیجهای هم نمیرسند.
رهبر انقلاب با تأکید بر ضرورت صبر و مجاهدت برای حصول نتیجه، صبر و تلاش ۴۶ ساله ملت ایران در مقابل صفآرایی همه مستکبرین جهان را باعث رشد همهجانبه کشور خواندند و افزودند: ملت ایران نه تنها در این رویارویی ضربه ندید بلکه در همه زمینهها رشد و پیشرفت کرد.
ایشان تربیت هزاران جوان و نوجوان قاری و حافظ قرآن در سراسر کشور را نمونهای از پیشرفتهای معنوی کشور برشمردند و افزودند: در جهات مادی نیز کشور رشد کرده و کارهای گوناگون و بزرگی به دست جوانان انجام شده که این پیشرفتها با توکل به پروردگار تا رسیدن ملت به نقطه اوج و مطلوب خود ادامه خواهد یافت.
در ابتدای این دیدار رئیس سازمان اوقاف و امور خیریه، گزارشی از برگزاری چهل و یکمین دوره مسابقات بینالمللی قرآن کریم با حضور قاریانی از ۲۶ کشور اسلامی در مشهد مقدس بیان کرد.
برپایی دورههای حفظ و تلاوت، تفسیر و آموزش، مدیریت دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم و فعالیتهای متنوع در زمینه ترویج معارف و فرهنگ قرآنی در کشور از محورهای گزارش حجتالاسلام والمسلمین خاموشی بود.
در این مراسم همچنین برخی شرکتکنندگان برتر مسابقات بینالمللی اخیر قرآن کریم در مشهد مقدس، آقایان:
- سید محمد حسینیپور، نفر اول رشته قرائت
- استاد محمد علی جابین، داور بینالمللی از کشور مصر
- محمد خاکپور، نفر اول رشته حفظ کل
- محمد حسین محمد، نفر دوم رشته قرائت از کشور مصر
- هاشم روغنی، قاری ممتاز بینالمللی
و جمعی از نوجوانان ممتاز قرآنی به قرائت فرازهایی از کلامالله مجید و اجرای ابتهال پرداختند.
ترامپ در دیدار با نتانیاهو: ایران کشور قدرتمندی است
روز سهشنبه (به وقت آمریکا) دونالد ترامپ، رئیسجمهور آمریکا، بنیامین نتانیاهو نخستوزیر اسرائیل را در کاخ سفید برای گفتوگو در مورد توافق با حماس در غزه و موضوعات دیگر از جمله ایران به حضور، پذیرفت.
ترامپ که موفقیت توافق غزه را به خود نسبت میدهد، پیش از این ملاقات گفت که احتمالاً از متحد خود میخواهد به توافقی که مذاکرات مراحل دوم و سوم آن هنوز به پایان نرسیده است، پایبند باشد.
قبل از ورود به جلسه محرمانه، ترامپ و نتانیاهو به سؤالات خبرنگاران پاسخ دادند. رئیسجمهور آمریکا پیشنهاد کرد که فلسطینیها «به طور دائم» از نوار غزه کوچ کنند و گفت که ساکنان آن پس از ویرانی غزه در جنگ اسرائیل، چارهای جز ترک آن ندارند.
ترامپ در پاسخ به سؤال درباره واکنشهای رهبران فلسطینی و عرب به پیشنهادش گفت: «نمیدانم چگونه فلسطینیها میتوانند بخواهند در غزه بمانند.» ترامپ سپس در مورد پیشنهاد خود مدعی شد: «آنها نمیخواهند به غزه برگردند.»
ترامپ: ایران کشور قدرتمندی است
دونالد ترامپ از سوی دیگر در خصوص جمهوری اسلامی ایران و پس از اینکه یادداشت فشار حداکثری را امضا کرده بود، در پاسخ به سؤال خبرنگاری گفت: «اکنون که ایران بهبود یافته است، زمان مقابله با آن نیست. قدردانی میکنم که میگویید ایران ضعیف است اما قوی است و اجازه نمیدهیم به سلاح هسته ای دست یابد».
نحوه شناسایی و دستگیری عاملان شهادت شهید صدر پس از ۴۴ سال
دستگیری «سعدون صبری» متهم ردیف اول در ماجرای شهادت شهید محمد باقر صدر و اعلام آن از سمت دستگاه امنیت ملی عراق بار دیگر توجه رسانههای عراقی را به جنایات حزب بعث در دهه 80 میلادی معطوف کرد.
سعدون صبری نه تنها به قتل شهید صدر بلکه به ترور و قتل بسیاری از چهرههای منتسب به حزب الدعوه اسلامی نیز اعتراف کرده است. در این گزارش، ضمن تشریح حیات این عالم فقیه و روشناندیش، نحوه دستگیری سعدون صبری تشریح خواهد شد.
شهید محمد باقر صدر، نظریه پرداز حکومت اسلامی در عراق
«محمد باقر صدر»، اندیشمند و عالم شیعی و از نظریهپردازان بارز اسلام سیاسی در عراق بود. صدر یکی برجستهترین چهرهها در جمع 10 موسس «حزب الدعوه اسلامی» در دهه 30 شمسی شناخته میشد که در راستای تاسیس حکومت اسلامی در عصر غیبت حضرت ولی عصر(عج) نظریه پردازی کرده بود. این عالم برجسته شیعی در 11 سالگی کتابی تحت عنوان علم منطق تالیف نمود و از همین سن به تدریس مقدمات علوم حوزوی پرداخت.
محمد باقر صدر در 19 سالگی با تایید مرحوم آیت الله خویی به درجه اجتهاد نائل آمد و سپس در 24 سالگی تدریس درس خارج فقه را در مدارس دینی آغاز کرد. ایشان تا قبل از 35 سالگی کتابهایی همچون «فدک در تاریخ»، «فلسفه ما»، «اقتصاد ما»، «مبانی منطقی استقراء»، «بانک بدون ربا در اسلام» و «الفتاوی الواضحه» که رساله ایشان محسوب میشد را به رشته تحریر در آورد. وی در سن 23 سالگی همراه با گروهی از روحانیون و فعالان حوزه سیاسی عراق، حزبی تحت عنوان «الدعوه الاسلامیه» را بنیان نهاد. در بین رهبران این حزب تنها «محمد باقر حکیم» جوانتر از شهید صدر بود.
«آیت الله سید محمد باقر صدر» در سال 1357 مقارن با پیروزی انقلاب اسلامی ایران از حضرت امام خمینی (ره) حمایت همهجانبهای به عمل آورد تا بدینشکل در داخل عراق نیز موج جدیدی از اعتراضات را برای مردمی که خواستار سقوط رژیم بعث در عراق بودند، پیریزی کند. این حمایت سبب شد تا رسانههای غربی در آن برهه از ایشان با لقب «خمینی عراق» یاد کنند.
استقبال مردم عراق از افکار «محمد باقر صدر» همزمان با آغاز به کار نظام جمهوری اسلامی در ایران، درخواستها برای گسترش دایره نمایندگان ایشان را افزایش داد. اقبال عمومی به «محمد باقر صدر» در داخل عراق تعداد نمایندگان ایشان را علیرغم محدودیتهایی که رژیم بعث در عراق ایجاد کرده بود، به 100 نفر رساند.
فتاوی انقلابی «آیت الله محمد باقر صدر»
فشار مضاعف بعثیها انگیزهای را نزد شهید صدر ایجاد کرد تا در خارج از کشور کمیتههای «حزب الدعوه» را تاسیس و گسترش دهد و از طرف دیگر در داخل عراق نیز با صدور احکام انقلابی مقدمات سقوط نظام بعث که خواسته ملت عراق بود را مهیا کند. در همین راستا ایشان به صدور برخی از احکام و فتاوی انقلابی دست زدند که برخی از آنها عبارت بودند از:
- عضویت در حزب بعث تحت هر عنوانی حرام است؛
- حرمت ورود دانشجویان زن به دانشگاه بدون رعایت حجاب اسلامی؛
- حرمت اقتدا به روحانیون وابسته به دولت بعث در نماز؛
- توسعه فعالیت انقلابی از شهر نجف به دیگر شهرهای عراق از طریق شاگردان و نمایندگان؛
- حفظ و تقویت ارتباط با ایران از طریق مرحوم «آیت الله هاشمی شاهرودی» با هدف طراحی برنامهای واحد برای سقوط نظام بعث (مرحوم آیت الله هاشمی شاهرودی در این راستا سفرهایی را به کویت، امارات، فرانسه و انگلستان داشتند. این اقدامات به تقویت کمیتههای خارجی حزب الدعوه کمک بسیاری کرد.)
تصویری از شهیدان سید محمد باقر الصدر و سید محمد باقر الحکیم به همراه مرحوم هاشمی شاهرودی و دیگر یاران
قیام 17 رجب 1979
این مبارزات انقلابی تدابیر علیه «محمد باقر صدر» از سوی دولت بعث عراق را تشدید کرد؛ تا آنجا که بعثیها به دروغ شایعهای را در جامعه منتشر کردند که محمد باقر صدر قصد مهاجرت از عراق را دارد. این شایعه تا جایی پیش رفت که به گوش حضرت امام خمینی(ره) رسید. رهبر کبیر انقلاب اسلامی ایران در تلگرافی به ایشان اعلام کردند که مهاجرت ایشان از عراق موجب نگرانی شده است.
شهید صدر اما در پاسخ به این تلگراف، پیام امام خمینی (ره) را دلگرمی برای خود دانستند و رهبر انقلاب ایران را از عدم قصد خود برای مهاجرت مطلع ساختند. با این حال کمیته نمایندگان «آیت الله محمد باقر صدر» از این فرصت استفاده کردند و جمعی از یاران و هواداران را جهت تجدید بیعت به نجف اعزام کردند. جمعیت حاضر در نجف به قدری زیاد بود که همگی منتظر یک انفجار و وقوع اتفاق مهم بودند.
«آیت الله صدر» که متوجه فشار بعثیها شده بود نگران قلع و قمع مردم به دست نظامیان رژیم بعث بود و به همین جهت از آنها خواست تا به این تجمعات پایان دهند. یک روز بعد نیروهای بعثی با جمعیتی قریب به 200 نفر برای دستگیری «محمد باقر صدر» به دستور رئیس امنیت استان نجف، خانه این عالم را به محاصره خود در آوردند.
خبر دستگیری «محمد باقر صدر» در عراق توسط خواهر ایشان منتشر شد. این خبر، جمعیت گستردهای در شهرهای شیعی عراق و همچنین در کشورهای امارات، لبنان، ایران، انگلیس و فرانسه را راهی خیابان کرد تا در نهایت در تاریخ به «قیام 17 رجب» مشهور شود. «قیام 17 رجب» یکی از اصلیترین عوامل پیشگیری از اعدام «صدر» بود.
رژیم بعث که در عمل تا یک قدمی سقوط و فروپاشی پیش رفته بود، به منظور مهار فشارهای افکار عمومی و معترضین در همان روز محمدباقر صدر را آزاد کرد.
«صدام حسین» که تا پیش از این معاون رئیس جمهور بود، پس از کنار زدن «احمد حسن البکر» از راس قدرت در سال 1358 خودش را به عنوان رئیس جمهور جدید عراق معرفی کرد.
ریاست صدام موجی از ترس و سرکوب را بر جامعه عراق تحمیل کرد. برخوردهای شدید وی با اعضای «حزب الدعوه» تا بدان حد خشونتآمیز بود که بنابر برخی روایتها به اعدام روزانه 200 تا 300 هوادار و عضو حزب الدعوه میرسید. این سیاست در راستای دستورالعمل قانونی کردن قلع و قمع جنبشهای اسلامی توسط حزب بعث به مرحله اجرا درآمده بود.
اعدام شهید «محمد باقر صدر»
رژیم بعث عراق با اعزام نمایندگان به منزل محمد باقر صدر و تعیین ضرب الاجلی برای ایشان شروط سه گانه زیر را پیش روی این عالم مجاهد شیعه قرار دادند: نخست؛ لغو فتوای حرمت پیوستن به حزب بعث؛ دوم، توقف پشتیبانی از انقلاب اسلامی ایران و اعلام برائت از امام خمینی (ره)؛ و در نهایت، اعلام برائت از «حزب الدعوه» و صدور فتوای تحریم این حزب.
«آیت الله صدر» با قاطعیت شروط مطرح شده از سوی رژیم بعث را رد کردند. بعثیها در ادامه و با مشاهده استقامت ایشان شرط دوم را حذف کردند و دو شرط باقیمانده را بار دیگر مطرح کردند. اما «سید محمد باقر صدر» در ادامه با خشم فراوان این نمایندگان را از خانه خود بیرون کردند.
رژیم بعث که متوجه پایداری «محمدباقر صدر» نسبت به اهداف خود شده بود تعداد زیادی از نیروهای خود را به سمت نجف گسیل و ایشان را به بغداد منتقل کرد. روز بعد «آمنه صدر» (بنت الهدی) که همچون برادرش شخصیتی موثر در جهان تشیع و جامعه عراق بود، دستگیر شدند.
همزمان با این اقدامات از سوی صدام حسین، رژیم بعث دومین مرحله تبعید هزاران خانواده عراقی را در دستور کار خود قرار داد. در این برهه فضای عراق به حدی تاریک و خوفناک شده بود که اکثر خانوادههای عراقی در شهرهای کاظمین، بغداد، کربلا و شهرهای جنوبی شاهد اعدام و یا بازداشت بسیاری از عزیزان خود بودند.
به گفته برخی منابع «سید محمد باقر صدر» و «بنت الهدی» خواهر ایشان در واپسین ساعات حیات پربرکت خویش به کاخ ریاست جمهوری صدام در بغداد منتقل شدند. صدام حسین، رئیس جمهور وقت عراق که دیگر به یک جنایتکار تمام عیار تبدیل شده بود با هفت تیر خود چند تیر به سر و سینه آیت الله صدر شلیک میکند. علاوه بر این خواهر ایشان شهید بنت الهدی صدر نیز از طرف اطرافیان صدام، مورد شدیدترین شکنجهها قرار گرفتند و در نهایت به مقام شهادت نائل آمدند.
بازخوانی نحوه شناسایی و دستگیری قاتلان خانواده صدر
از ماهها قبل اخباری حول شناسایی و دستگیری یکی از متهمین اصلی در ماجرای شهادت شهید محمد باقر صدر و خواهر ایشان شهید بنتالهدی صدر در رسانههای عراقی منتشر شده بود. براساس این روایتهای رسانهای نیروهای گردان «عصائب اهل الحق» در عملیاتی پیچیده، موفق شدند تا مهم ترین چهره در پرونده شهادت «آیت الله صدر» و «بنت الهدی» را بازداشت کنند.
بیشتر بخوانید
اعترافات عاملان شهادت آیتالله صدر و هزاران شهروند عراقی
اعلام دستگیری عاملان شهادت شهید صدر و برخی اعضای خاندان حکیم
براساس فایل صوتی منتسب به «سید محمد طباطبایی»، معاون دبیرکل «عصائب اهل الحق» که در فضای مجازی منتشر شد، نحوه دستگیری «سعدون صبری»، قاتل شهید صدر اول توسط نیروهای «عصائب اهل الحق» توضیح داده میشود.
«عصائب اهل الحق» در زمره گروههایی بود که تلاش مجدانهای را به منظور پیگیری و تعیین سرنوشت شهید محمدباقر صدر و خواهر گرامی ایشان شهید بنت الهدی صدر به کار بست. نیروهای «عصائب» برای مدتهای مدید به تلاشهای خود برای یافتن اثری از سعدون صبری در اردن و مصر ادامه دادند، اما در نهایت تنها به اطلاعاتی دست یافتند که نشان میداد، قاتل شهید صدر در سوریه پنهان شده و سپس از همان جا به ترکیه فرار کرده است.
سعدون صبری در زمان حضورش در ترکیه، تصمیم گرفت تا خانهاش در منطقه «یرموک» (یکی از مناطق مرفهنشین بغداد) را به فروش بگذارد. در اینجا برخی از نیروهای «عصائب اهل الحق» در عملیاتی اطلاعاتی خود را به جای خریدار این ملک جا زدند و با او بر سر خرید خانه به تفاهم رسیدند و توافق کردند تا باقی مسائل از جمله امضای قرارداد در اربیل پیگیری شود. این موضوع مورد موافقت طرفین قرار گرفت.
«سعدون صبری» که اکنون 77 سال دارد تحت حفاظت و مراقبت شدید است. شواهد حاکی از آن است که وی در بازجوییهای اخیر تا بدین لحظه به قتل 80 نفر از خاندان حکیم، محمد باقر صدر و بنت الهدی، عموی نخست وزیر فعلی عراق و همچنین 20 هزار نفر از شیعیان عراق به دستور صدام اعتراف کرده است.
درخصوص شیوه دستگیری «سید محمد باقر الصدر»، صبری اعتراف کرده که در طی دو مرحله به ترتیب در «مسجد سهله» و در مرحله دوم به «مسجد کوفه» اقدام به بازجویی از شهید صدر کرده است. وی در ادامه محل دفن «محمد باقر الصدر» را نقطهای در نزدیکی منطقه بسمایه، در جنوب استان بغداد اعلام کرده است اما به دلیل تغییر بافت شهری از دوران نظام بعث، فعلا امکان تعیین محل دقیق دفن پیکر شهید صدر و خواهر بزرگوار ایشان بسیار سخت به نظر میرسد.
جعفر صدر که اکنون سفیر عراق در انگلیس است و پیشتر نامزد نخست وزیری عراق بود، در واکنش به خبر دستگیری قاتل پدرش نوشت: مسئول خون شهید صدر اول و خواهر او، بنت الهدی، صدام جنایتکار است و فرقی نمیکند که او در جنایت خود از چه سلاحی استفاده کرده است. به اعتراف شخص فاسق توجه نمیشود، زیرا او متهم به دروغگویی مغرضانه و هدف او تبرئه ارباب خود است. جنایتکار واقعی صدام است.
این سخنان که از سوی مقتدی صدر مورد تایید قرار گرفته، با واکنش گسترده فعالان مجازی و مردم عراق خصوصا شیعیان همراه شد. مسئلهای که باعث واکنش منفی در قبال سخنان فرزند محمد باقر الصدر و پسر عموی پدرش، مقتدی صدر شده، چگونه اقدامی که به زحمت یک دولت و جناح امنیتی نزدیک به آن دست کم گرفته میشود. برخی معتقدند این گونه واکنشها به اختلافات شخصی قیس الخزعلی دبیرکل «عصائب اهل الحق» و مقتدی صدر مربوط میشود.
در نهایت، نیروهای عصائب اهل الحق که از شاگردان مکتبی آیت الله صدر هستند پس از بازجویی متهم ردیف اول ترور شهید محمد باقر صدر، وی را برای طی مراحل قانونی به دستگاه امنیت ملی عراق تحویل دادند. دستگاه امنیت ملی عراق نیز پس از تکمیل روند بازجویی، بخشی از اعترافات سعدون صبری را از شبکههای تلویزیونی این کشور پخش کرد.
سعدون صبری، در تشریح نحوه تجسس و کسب اطلاعات از شهید صدر میگوید: جاسوسی از سید محمد باقر صدر را ابتدا از تلفن او آغاز کردیم. اولین تماس او با ایران بود و پس از آن نوه (امام) خمینی (ره)، سید حسین خمینی وارد بیت ایشان شد. در بازجوییها دلیل این رفت و آمد سید حسین را از سید محمد باقر صدر جویا شدیم. سید محمد باقر صدر پاسخ داد: سید حسین خمینی آمده بود تا از شرایط جسمانیام باخبر شود.
متهم ردیف اول شهادت شهید صدر در ادامه میگوید: پس از چند روز شاهد رفت و آمد هیئتهایی به خانه (آیت الله) صدر بودیم. این هیئتها برای اعلام بیعت و همراهی با (آیت الله) صدر به منزل ایشان میآمدند. از سوی یکی از مقامات حزب بعث دستوری به ما ابلاغ شد با این محتوا که هر فردی به دیدار صدر میرود پلاک ماشین او را یادداشت کنید. سپس ماشین را در مسیر بازگشت از نجف به بغداد متوقف میکردند و صرفا مدارک هویتی را چک میکردند و اجازه عبور میدادند. بعد از این بود از سید محمد باقر صدر خواسته شد تا از نجف به بغداد برود. ایشام وقتی به بغداد آمد من از پنجره شاهد بودم که نزد رئیس دفتر یکی از مقامات بعثی نشسته بود. بلافاصله به سمت او رفتم و حال و احوال او را جویا شدم. به سید محمد باقر گفتم مریض احوال هستید؟ پاسخ داد خیر، حالم خوب است.
بعد از اینکه جلسه ایشان با مقام حزب بعث (احتمالا فاضل البراک که در آن سال در منصب ریاست دستگاه اطلاعاتی حزب بعث مشغول به کار بود) به پایان رسید، همان مقام نظامی حزب بعث با من تماس گرفت و گفت ماشین اختصاصی را برای سید محمد باقر آماده کنید تا به نجف بازگردد. در آن برهه دلیل اینکه فاضل البراک اجازه ترخیص به سید محمد باقر صدر داد اعلان تظاهرات در نجف بود.
مردم نجف وقتی خبر دیدار سید محمد باقر صدر با فاضل البراک را شنیدند شایعهای را منتشر کردند که نظام بعث سید محمد باقر را بازداشت کرده است. به همین علت سید محمد باقر صدر به نجف بازگردادنده شد. پس از اینکه آیت الله صدر به خانه رسید، دستوری صادر شد که حصر خانگی علیه ایشان اجرا شود.
عزالدین القبانچی و سید حسین هادی الصدر، سید محمد باقر را از خانه بیرون آوردند و همراه خود بردند. در همین حین من از سید محمد باقر صدر پرسیدم که به کجا میرود؟ پاسخ داد با فاضل البراک به توافق رسیدیم. همزمان با شکست حصر سید محمد باقر صدر، حکم دستگیری او و خواهرش به نجف رسید.
پس از دستگیری آیت الله صدر و خواهرشان بنت الهدی، فاضل البراک به اتاق بازجویی آمده بود و همانجا دستور داد تا حکم اعدام محمد باقر صدر را اجرا کنم. محمد باقر صدر را در کنار خواهر او قرار دادند. سید محمد باقر صدر با خواهرش روبوسی کرد و خطاب به او گفت دیدارمان در بهشت خواهد بود. برای اجرای حکم، ابتدا سینه محمد باقر صدر را هدف قرار دادم و بلافاصله دیدم تیرهایی از کنار من به سمت خواهر او شلیک شد. فاضل البراک به ما خبر داد که پیکر سید محمد باقر صدر را به خانوادهاش تحویل دهید.»
دستگاه امنیت ملی عراق از پخش جزئیات بیشتر اعترافات سعدون صبری اجتناب کرد. با این وجود برخلاف آن چه صبری اظهار داشت، پیکر شهید صدر و خواهر مکرمه ایشان بن الهدی صدر هیچ گاه به اعضای خانواده آنها تحویل داده نشد و به طور مخفیانه در جایی در اطراف بغداد دفن شد.
بیانات در دیدار شرکتکنندگان در مسابقات بینالمللی قرآن
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.
خیلی خرسندم و خدا را شاکرم که توفیق عنایت کرد تا یک بار دیگر این محفل قرآنی شیرین و مطلوب و عزیز را در این حسینیّه داشته باشیم. از جناب آقای خاموشی و سازمان اوقاف تشکّر میکنم به خاطر برگزاری این دورهی از مسابقات و بحمدالله ترویج قرآن کریم به شکلهای مختلف و پیدرپی در سراسر کشور. تبریک عرض میکنم میلاد حضرت اباعبدالله الحسین (علیه الصّلاة و السّلام) را و امیدوارم که خداوند متعال، ما را از پیروان این بزرگوار و این خاندان مکرّم قرار بدهد.
دربارهی کلامالله مجید، بزرگان و علما هزاران نکتهی پُرمغز و شیرین گفتهاند و هزاران هزار نکتهی ناگفته همچنان باقی است. هر چه دربارهی قرآن عرض بکنیم، به اوج فضیلت قرآنی و ارزش این کتاب مقدّس آسمانی نخواهیم رسید. من امروز فقط یک نکته را عرض میکنم و توقّع دارم که مردم عزیزمان و شنوندگان این سخن به این نکته التفات داشته باشند و توجّه کنند. آن نکته این است که ما هر وقت به قرآن مراجعه میکنیم، توجّه داشته باشیم که قرآن معجزهی پیغمبر است. قرآن معجزه است؛ یعنی خدای متعال به وسیلهی قرآن، اثبات نبوّت نبیّ مکرّم اسلام را کرده؛ این مسئلهی خیلی مهمّی است. [قرآن] معجزهی خالده است. فرق این معجزه با معجزات دیگر انبیا این است که آن معجزات مال دوران خود آن نبیّ مکرّم بود، و مشاهدهی معجزهی الهی مخصوص به همان مردم بود: ناقهی صالح را فقط مردم آن زمان دیدند، عصای موسیٰ را فقط مردم آن زمان دیدند، بقیّه خبرش را شنفتند؛ لکن معجزهی پیغمبر را در طول تاریخ و تا هزاران سال دیگر، خود مردم جلوی چشمشان مشاهده میکنند، این معجزه را به چشم خودشان میبینند. این استمرار اعجاز قرآنی و اعجاز نبوی یک برکت عظیمی است برای عالم انسانیّت، برای عالم وجود.
قرآن همهچیزش معجزه است؛ لفظ قرآن معجزه است، نظم قرآن معجزه است، مفاهیم قرآن معجزه است، خبر قرآن از گذشته و آینده معجزه است، بیان قرآن از سنّتهای عالمِ وجود معجزه است، از بطون انسان خبر دادن معجزه است؛ همهچیز قرآن معجزه است؛ ما از این معجزهی بزرگ باید بهره ببریم، استفاده کنیم. اگر از قرآن بهره ببریم، زندگی بشر به سامان خواهد رسید، همهی مشکلات برطرف خواهد شد. درسهای قرآن برای بشر، درسهای عملی است، قابل تجربه است؛ این غیر از معارف بلندی است که فقط برای بزرگان و اولیا و مقرّبان، دسترسی به آن ممکن است؛ [منظور از] این چیزی که عرض میکنیم، همین ظواهر قرآن است، همین کلماتی است که همهی ما میفهمیم، همین «وَ لَقَد یَسَّرنَا القُرآنَ لِلذِّکرِ فَهَل مِن مُدَّکِر»(۲) است؛ اینها برای آحاد بشر قابل استفاده است؛ قرآن را با این دید نگاه کنیم.
من یک مثال عرض میکنم که با آن مثال، توجّه بکنیم نوع تبیین قرآنی را؛ مثلاً قرآن میفرماید: وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه؛(۳) اگر به خدای متعال توکّل کردید، یعنی تکیه کردید و اعتماد کردید، خدا برای شما کافی است و به هیچ وسیلهی دیگری، به هیچ عامل دیگری برای رسیدن به مقصود احتیاج ندارید. خب این یک درس مهم و کلّی است؛ منتها باید تدبّر کرد. یعنی چه «اگر توکّل کردیم، به عامل دیگری احتیاج نداریم»؟ در چه شرایطی، با چه وضعی این حقیقت قطعی و مسلّم تحقّق پیدا میکند؟ این را از خود قرآن باید پرسید؛ خود قرآن این را برای ما مشخّص میکند. توکّل به خدا و ترتّبِ اثر بر توکّل به خدا، دارای یک شرط ذهنی، و یک شرط عملی و واقعی است. اگر این دو شرط تحقّق پیدا کرد، آن وقت «وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه»؛ یعنی محتاج هیچ عامل دیگری نخواهید بود.
یکی از آن دو شرط، شرط ذهنی است. شرط ذهنی چیست؟ شرط ذهنی این است که شما اعتماد داشته باشید به صدق وعدهی الهی؛ وَ مَن اَصدَقُ مِنَ اللهِ قیلاً؛(۴) این را معتقد باشید. معتقد باشیم که وعدهی الهی، وعدهی صادق و قاطع است؛ این جزو زمینههای ذهنیِ توکّل است؛ [اگر] این نباشد، توکّل پیدا نمیشود. لذا شما ملاحظه میکنید که خدای متعال مذمّت میکند کسانی را که به خدا سوءظن دارند: اَلظّانّینَ بِاللهِ ظَنَّ السَّوءِ عَلَیهِم دائِرَةُ السَّوءِ وَ غَضِبَ اللهُ عَلَیهِم وَ لَعَنَهُم وَ اَعَدَّ لَهُم جَهَنَّمَ وَ ساءَت مَصیراً؛(۵) یعنی سوءظنّ به وعدهی الهی نباید وجود داشته باشد. معتقد باشیم که اینکه میفرماید «وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه»(۶) راست است؛ این اعتماد را باید داشته باشیم؛ این شرط ذهنی است.
من اضافه کنم این جمله را که اینجا یادداشت کردهام: در آن شرط ذهنی، یقین داشته باشیم که با اذن خدا محال ممکن میشود؛ چیزی که به نظر محال میرسد، ممکن میشود؛ این را یقین داشته باشیم. خیلی از چیزها در عالم موجود ما و زندگی ما جزو محالات است؛ مثلاً زنده شدن مرده جزو محالات است. یقین داشته باشیم که با اذن الهی، اگر خدای متعال اذن بدهد و اراده بفرماید، این امر محال میشود ممکن، میشود واقع؛ همچنان که خود قرآن یک جا از قول حضرت عیسیٰ و یک جا از قول خود خداوند متعال(۷) این را برای ما نقل کرده: اَنّی اَخلُقُ لَکُم مِنَ الطّینِ کَهَیئَةِ الطَّیرِ فَاَنفُخُ فیها فَیَکونُ طَیراً بِاِذنِ الله؛ با گِل یک شکل کبوتری را، حیوانی را، پرندهای را میسازم، بعد در او میدمم، کبوتر میشود؛ این جزو محالات نیست؟ امّا باذنالله این محال ممکن میشود. «و اُبرِئُ الاَکمَهَ وَ الاَبرَصَ وَ اُحییِ المَوتیٰ بِاِذنِ الله»(۸) ــ «اَکمَه» یعنی کور مادرزاد ــ کور مادرزاد را بینا میکنم، مرده را زنده میکنم باذنالله؛ این[جور] است. این را معتقد باشد که با اذن الهی همهی محالات عالم، و چیزهایی که به نظر نمیرسد بتواند تحقّق پیدا کند، تحقّق پیدا میکنند. [یا این آیه:] «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةً کَثیرَةً بِاِذنِ الله»؛(۹) عدّهی کمی میتوانند بر عدّهی زیادی پیروز بشوند باذنالله؛ این[جور] است دیگر. «فَهَزَموهُم بِاِذنِ الله»؛(۱۰) یک گروه کمی دُوروبَر طالوت توانستند باذنالله غلبه پیدا کنند بر یک دشمن گردنکلفت؛ یعنی باذنالله غزّه غلبه پیدا میکند بر رژیم صهیونیستی و رژیم آمریکا؛ این[جور] است دیگر؛ [این] محال نبود؟ اگر به شما میگفتند که بنا است غزّهی یکوجبی، با قدرت بزرگی مثل قدرت نظامی آمریکا مواجه بشود، روبهرو بشود و با هم بجنگند، و غزّه غلبه کند بر او، شما باور میکردید؟ باور نمیکردید؛ این جزو محالات است امّا باذنالله این کار ممکن است. این شرط ذهنی لازم است؛ یعنی بایستی این را بدانیم که همهی محالات موجود عالم، با اذن الهی، با ارادهی الهی قابل تحقّق است، و ممکن است تحقّق پیدا کند؛ این شرط ذهنی است.
[امّا] شرط عملی؛ شرط عملی این است که برای پدید آمدن این رخداد، این حادثه، خدای متعال یک بخش کار را به عهدهی خود انسان میگذارد. اینجوری نیست که بنشینیم داخل منزلمان، بعد بگوییم خب «کَم مِن فِئَةٍ قَلیلَةٍ غَلَبَت فِئَةَ کَثیرَةً بِاِذنِ الله»؛ نه، یک بخشی از کار به عهدهی ما است، همچنان که در همان قضیّهی حضرت عیسیٰ بالاخره یک بخش کار به عهدهی حضرت عیسیٰ بود: ساختن آن پرنده با گِل؛ این کار را حضرت عیسیٰ باید انجام میداد؛ اگر انجام نمیداد، پرندهای به وجود نمیآمد؛ این بخش به عهدهی او است. اگر چنانچه حضرت موسیٰ (علیه السّلام) عصا را روی زمین پرتاب نمیکرد، آن اتّفاق نمیافتاد: وَ ما تِلکَ بِیَمینِکَ یا موسىٰ * قالَ هِیَ عَصایَ اَتَوَکَّؤُا عَلَیها وَ اَهُشُّ بِها عَلىٰ غَنَمی وَ لِیَ فیها مَآرِبُ اُخرىٰ * قالَ اَلقِها یا موسىٰ * فَاَلقاها فَاِذا هِیَ حَیَّةٌ تَسعىٰ؛(۱۱) «اَلقِها» لازم است. [فرمود:] عصا را بینداز؛ وقتی عصا را انداختی، آن وقت نتیجه حاصل خواهد شد، معجزه رخ خواهد نمود، امر محال ــ یعنی تبدیل چوب به اژدها ــ تحقّق پیدا خواهد کرد. پس این شرطِ عملی است: باید یک بخشی از کار را به عهده بگیریم. اِن یَکُن مِنکُم عِشرونَ صابِرونَ یَغلِبوا مِاَتَین؛(۱۲) این را قرآن نقل میکند از تکلیفی که به مسلمانهای صدر اوّل شد: کم هم اگر باشید، میتوانید بر بسیار غلبه کنید.
ما ملّت ایران، ما امّت اسلامی، ما جامعهی بشری، امروز مشکلاتی داریم که بعضی از این مشکلات، به نظر غیر قابل حل میرسد؛ نه، حلّش همین است: وَ مَن یَتَوَکَّل عَلَی اللهِ فَهُوَ حَسبُه؛ توکّل به خدا کنیم، با این دو شرط: اوّلاً یقین داشته باشیم، اعتماد داشته باشیم که اگر وارد میدان شدیم، خدای متعال ما را کمک خواهد کرد؛ ثانیاً وارد میدان بشویم: فَاِذا دَخَلتُموهُ فَاِنَّکُم غالِبون؛(۱۳) خدای متعال به اصحاب موسیٰ فرمود: باید بروید داخل این شهر؛ اگر وارد شدید، «فَاِنَّکُم غالِبون»؛ امّا وارد نشدند، غلبه هم پیدا نکردند. اگر آن بخشی را که به عهدهی شما است انجام دادید، مطمئنّاً به آن نتیجه خواهید رسید و خدای متعال آن وعده را عمل خواهد کرد.
امروز ما در مقابل استکبار قرار داریم؛ [البتّه] نهفقط ما ملّت ایران. فرق ملّت ایران با بسیاری از ملّتهای دیگر این است که ملّت ایران این جرئت را دارد که بگوید آمریکا متجاوز است، آمریکا دروغگو است، آمریکا فریبکار است، آمریکا مستکبر است و «مرگ بر آمریکا»، [در حالی که] دیگران حس میکنند که آمریکا دروغگو است، حس میکنند که فریبگر است، حس میکنند استعمارگر است، حس میکنند متجاوز است، حس میکنند که به هیچ اصلی از اصول انسانی پایبند نیست، [امّا] جرئت نمیکنند این را بیان کنند، جرئت نمیکنند در مقابل او بِایستند. خیلی خب، سهم خودشان را انجام نمیدهند؛ وقتی انجام ندادند، نتیجه حاصل نمیشود. باید سهم خود را انجام داد، باید صبر داشت، باید مجاهدت داشت و تلاش کرد تا اینکه به این نتایج رسید.
ملّت ایران، در طول این چهل و چند سال، صبر کرده، تلاش کرده، همهی قدرتهای مستکبر دنیا در مقابلش صف کشیدند، علیه او تلاش کردند، کار کردند امّا ملّت ایران نهفقط ضربه ندیده، [بلکه] پیش رفته، ترقّی کرده، رشد کرده؛ ایرانِ امروز، ایرانِ چهل سال قبل نیست؛ ما در همهجهت رشد کردهایم. حالا بعضیها میگویند در جهات معنوی [رشد نکردهایم]؛ نه، در جهات معنوی هم بفرمایید: این نمونهی قرآنیاش است. [وقتی] این بچّهها قرآن میخوانند، انسان از خواندن اینها لذّت میبرد؛ حافظ قرآن و تالی(۱۴) قرآن [هستند]. زمان جوانی ما در مشهد، ما هم اهل قرآن بودیم، ما هم جلسهی قرآن داشتیم [امّا] تعداد کسانی که میتوانستند قرآن تجویدیِ خوب بخوانند، حقیقتاً در همهی مشهد به ده نفر نمیرسید. امروز هزاران جوان در سرتاسر کشور، قرآن تجویدیِ قوی خوب [میخوانند]، هزاران نفر حافظ [هستند]؛ امروز معنویّتمان [هم] پیش رفته، قرآن ما هم بحمدالله پیش رفته؛ از جهات مادّی هم پیشرفت کردهایم؛ جوانهای ما کارهای گوناگونی انجام دادهاند، و این پیشرفت ادامه پیدا خواهد کرد و ملّت ایران انشاءالله به برکت توکّل بر خدای متعال، به اوج مطلوب خود خواهد رسید.
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در دیدار مسئولان نظام و سفرای کشورهای اسلامی
بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا و نبیّنا ابیالقاسم المصطفی محمّد و علی آله الاطیبین الاطهرین المنتجبین الهداة المهدیّین سیّما بقیّة الله فی الارضین.
تبریک عرض میکنم عید سعید مبعث را به شما حضّار محترم، به همهی ملّت ایران، به همهی امّت بزرگ اسلامی و به همهی آزادیخواهان و آزادگان عالم. مبعث پیغمبر اکرم برای آزادگان عالم هم حقیقتاً عید است. امسال، عید مبعث با بهمنِ پیروز همزمان شده. امیدواریم که جریان بهمن، جریان انقلاب اسلامی، حرکتی که ما داریم میکنیم و نیّت بنیانگذار این حرکت، تبعیّت از پیغمبر و بعثت بوده است، انشاءالله در همین طریق ادامه پیدا کند و راه خودش را پیش ببرد.
تشکّر میکنم از بیانات بسیار خوب و مفید رئیسجمهور محترممان. امیدواریم انشاءالله توفیق پیدا کنیم و به این مطالبی که ایشان اشاره کردند، به توفیق الهی انشاءالله عمل کنیم. یک کلمهای دربارهی بعثت عرض میکنم، بعد هم یک جمله دربارهی مسائل پیرامون خودمان.
بعثت یکی از مبارکترین و بزرگترین رخدادهای عالم وجود و تاریخ بشریّت است؛ یعنی یک حادثهی معمولی نیست، [بلکه] جزو برترین حوادث تاریخ بشریّت است. خب، حوادث بزرگ کارکردهای زیادی در زمینههای مختلف فردی و اجتماعی دارند، لکن یکی از مهمترین و شاید بشود گفت مهمترین کارکردهای رخدادهای بزرگ عبارت است از: ایجاد تحوّل فکری و ادراکی در مخاطب. آن وقتی یک تحوّل عظیم و یک حادثهی بزرگ خواهد توانست در واقعیّت زندگی مردم اثر بگذارد و ماندگار بشود که قادر باشد تحوّل فکری در مخاطب خود به وجود بیاورد. فکر که درست شد، عمل هم درست خواهد شد؛ عمده این است. نظام زندگی بر اساس آن اندیشهای و آن فکری است که در ادارهکنندگان زندگی وجود دارد. اگر تحوّل فکری و ادراکی و فهم عالم وجود در انسانها و در جوامع به وجود آمد، آن وقت نظامهای سیاسی، اقتصادی، نظامهای اخلاقی، نظامهای اجتماعی بر اساس آن به وجود خواهد آمد و تشکیل خواهد شد. بعثت پیغمبر اکرم از این جهت برجسته است. [البتّه] جهات برجستگی بعثت از همهی حوادث گوناگون دیگر متعدّد است که خب محلّ بحث ما نیست، امّا در همین خصوصیّت هم بعثت نبیّ اکرم فوقالعاده است: تحوّلی که به وجود آورد؛ با چه کسانی، چه افکاری، چه رفتاری و چه جامعهای مواجه شد و آنها را تبدیل کرد به چه انسانهایی، به چه جامعهای، به چه مردمی؛ چه در زمان خود و چه در طول زمان.
خب، عامل این تحوّل چیست؟ یعنی همهی پیغمبران، از جمله پیغمبر عظیمالشّأن اسلام وقتی میخواهند این تحوّل را انجام بدهند، ابزارشان چیست؟ آن عاملی که این تحوّل را به وجود میآورد چیست؟ دو چیز است: «عقل» و «ایمان». عقل یک قوّهی ویژهای است که خدای متعال در همهی انسانها به ودیعت گذاشته که بعضی از انسانها آن را فعّال میکنند، از آن استفاده میکنند، بسیاری هم آن را فعّال نمیکنند. ایمان هم مثل عقل [است]؛ در فطرت همهی انسانها ایمان به حقیقت، ایمان به خدا وجود دارد، [امّا] انسانها فراموش میکنند. پیغمبران میآیند عقل را بیدار میکنند، تا انسان را به یاد ایمانش بیندازند. شما ملاحظه کنید در قرآن، «ذکر» ــ به یاد آوردن ــ چقدر تکرار شده. این ایمان در من و شما هست؛ باید آن را به یاد ما بیاورند، باید ما را به آن متوجّه کنند. وقتی که عقل و ایمان زنده شد، زندگی رشد میکند؛ هر کدام کارکردی دارند. آن وقت انسانِ برخوردار از عقل و ایمان قادر میشود که راه زندگی را، صراط مستقیم را پیدا کند و در آن حرکت کند.
در قرآن، حالا مثلاً در مورد عقل، شواهدی قرآنی که بخواهیم عرض بکنیم، دهها بار تکرار شده است: اَفَلا یَعقِلون،(۲) لَعَلَّکُم تَعقِلون،(۳) لَعَلَّهُم یَتَفَکَّرون،(۴) اَ فَلا یَتَدَبَّرون،(۵) وَ قالوا لَو کُنَّا نَسمَعُ اَو نَعقِل.(۶) یعنی مسئلهی عقل، توجّه به عقل و به کار بردن عقل در قرآن یک قلم برجستهی از تعلیم قرآنی است. هر کسی مسلمان است بداند که سروکارش باید با عقل باشد، با عقل کار کند، از عقل استفاده کند، عقل خودش را رشد بدهد، تربیت کند.
در مورد ایمان هم در دعوت همهی انبیا اوّلچیزی که گفته شده است، توحید است. توحید فقط یک اعتقاد ساده به اینکه خدایی هست و واحد است، نیست؛ توحید، شاکلهی جهانبینی اسلامی است. جهانبینی اسلامی را از هر طرف که نگاه کنیم به توحید میرسیم و همین توحید، شاکلهی جامعهی اسلامی را هم تشکیل میدهد. لذا شما ملاحظه کنید مثلاً در سورهی اعراف، آنجایی که راجع به پیغمبران و دعوت آنها ــ حضرت نوح، حضرت هود، حضرت صالح و غیره ــ مطالبی بیان میفرماید، اوّلین حرفشان این است که «یا قَومِ اعبُدُوا اللَهَ ما لَکُم مِن اِلهٍ غَیرُه»؛ توحید. البتّه در کنار توحید، بحث معاد هم مطرح میشود؛ در همین آیهی شریفه: یا قَومِ اعبُدُوا اللَهَ ما لَکُم مِن اِلهٍ غَیرُهُ اِنّی اَخافُ عَلَیکُم عَذابَ یَومٍ عَظیم،(۷) آن یوم عظیم، قیامت است. یا در سورهی شعراء، آنجا هم باز همینجور، اسم پیغمبران یکییکی آمده، اوّلین حرفشان این است که «فَاتَّقُوا اللَهَ وَ اَطیعون»؛(۸) تقوای الهی. اطاعت از پیغمبر هم به خاطر این است که وقتی که خدای متعال پیغمبر را مبعوث کرد، او کمک میکند به عقل انسان برای اینکه خطا نکند، اشتباه نکند، عوضی نبیند، سراب را آب نپندارد؛ انبیا [کارشان این است]. لذا «اَطیعون» هم دنبال این میآید به خاطر همین که [انسان] یک راهنمایی داشته باشد تا کمکش کند.
آن وقت امیرالمؤمنین (سلام الله علیه) میفرماید: وَ واتَرَ اِلَیهِم اَنبیاءَهُ لِیَستَأْدوهُم میثاقَ فِطرَتِهِ وَ یُذَکِّروهُم مَنسِیَّ نِعمَتِهِ وَ یَحتَجّوا عَلَیهِم بِالتَّبلیغِ وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛(۹) خدای متعال پیغمبران را برای این چیزها، برای این هدفها مبعوث فرموده: میثاق فطرت، منسیّ نعمت، بعد هم برانگیختن دفینههای عقل؛ وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول؛ استخراج کند این دفینهها را؛ حالا این دفینه به چه معنا است؟ یا به معنای گنج است ــ که ما دفینه که میگوییم، معمولاً مرادمان گنج است و آن را اراده میکنیم ــ یا نه، [به معنای] عقلهای دفنشدهی در زیر خرافات و توهّمات و تصوّرات باطل و حرفهای گوناگون و مکتبهای گوناگون و غیره [است]. آن حرف حقیقی و حرف درست، آن یک کلمهی صحیحِ «لاالهالّاالله» گاهی دفن میشود. آن فهم عقلانی صحیح در زیر این حرفهای باطل گاهی دفن میشود، فراموش میشود؛ یکی از این دو معنا مراد آن بزرگوار است. پیغمبران میآیند که عقل را از زیر اینها استخراج کنند، بیرون بیاورند. خب، این حالا راجع به بعثت.
ما [باید] چه کار کنیم؟ اینجور عرض میکنم که به نظر من بعثت یک حادثهی دفعی نیست. یک وقت یک برقی میزند و خاموش میشود؛ بعثت اینجوری نیست؛ البتّه چرا، برای منافق اینجور است: ذَهَبَ اللَهُ بِنورِهِم وَ تَرَکَهُم فی ظُلُماتٍ لا یُبصِرون؛(۱۰) آدمی که از ته دل ایمان ندارد، یک برقی میزند، یک روشناییای برایش پیش میآید، بعد در زیر اهواء، هوسها، فراموشکاریها، غفلتها و بقیّهی عیوبی که دارد خاموش میشود. امّا در غیر منافق، در جریان طبیعی عالم، کلّ بعثت یک جریان است، یک امر مستمر است؛ مال یک زمان خاص، مال یک روز خاص نیست، مال همیشه است؛ نهفقط بعثت رسول اکرم، [بلکه] همهی انبیا؛ حرف اصولی انبیا [مال] همیشه است. در قرآن کریم به کفّار میگوید: خب شما که ادّعا میکنید، یک کتابی بیاورید که از این دو کتاب هدایتکنندهتر باشد؛(۱۱) «دو کتاب» یعنی یکی قرآن و یکی تورات. ما به انبیا ایمان داریم؛ به همهی انبیا ایمان داریم؛ منتها وقتی یک نبیّ بعدی آمد، حرف نبیّ قبلی را تکمیل میکند، پس [حرف] او منسوخ میشود. نسخ به این معنا است: [حرف] او را تکمیل میکند، یک چیزهاییاش را عوض میکند و یک چیزهاییاش را بر طبق زمان تکمیل میکند. بنابراین این جریان ــ جریان دین، جریان بعثت ــ یک جریان مستمر و همیشگی است.
«همیشگی است» یعنی چه؟ یعنی در همهی دورهها میشود از برکات بعثت استفاده کرد؛ یعنی همان تحوّلی که در اوّل بعثت به وجود آمد و خود نبیّ مکرّم اسلام سینه سپر کرد و آمد وسط میدان و کارها را خودش با آن تلاش غیر قابل توصیف انجام داد، این [تحوّل] در همهی زمانها به تناسب ــ تناسب انسانها، با تفاوت ما با آن قلّهی عظیم ــ ممکن است؛ منتها شرطش چیست؟ شرطش این است که آن دو عاملی را که آن بزرگوار در اختیار گرفت و به کار برد، به کار ببریم: یعنی عقل و ایمان. اگر عقل و ایمان را ما به کار بیندازیم، بعثت به وجود میآید، تحرّک به وجود میآید، تحوّل به وجود میآید. تحوّل در ذهن، تحوّل در واقعیّت زندگی را به وجود میآورد؛ مشکلات برطرف میشود، اصلاح میشود. درسی که باید از بعثت بگیریم این است.
امروز مخاطب این حرف، خود ما دولتهای مسلمان و ملّتهای مسلمان هستیم؛ همهی ما مخاطبیم. باید بدانیم اگر در دنیا چیزی مطالبه میکنیم یا امید به لطف الهی در آخرت بستهایم، باید به مفهوم بعثت و مقتضای بعثت و حرکت بعثت متشبّث بشویم. مَن کانَ یُریدُ العِزَّةَ فَلِلَّهِ العِزَّةُ جَمیعًا؛(۱۲) عزّت آنجا است. عزّت یعنی کسی دارای حالتی باشد که هیچ عامل بیگانهای نتواند بر روی او اثر سوء بگذارد؛ این عزّت است. اِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعا.(۱۳) نه دشمن، نه عوامل گوناگون فکری، روحی، خارجی، جسمانی، روحانی ــ همهجور ــ نمیتوانند اثر بگذارند وقتی که عزّت وجود داشته باشد. یا در آیهی شریفه[ی دیگری میفرماید]: وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین؛(۱۴) اگر ایمان باشد، شما برترین هستید، بالاترین هستید.
خب، کارکرد عقل را امروز ما در دنیا مشاهده کنیم و عقل را به کار بیندازیم؛ اگر عقل را به کار بیندازیم، میتوانیم خیلی از مفاهیم عالم را بفهمیم. در دعا [هست که] «اَللَهُمَّ اَعطِنی نَصراً فی دینِکَ وَ قُوَّةً فی عِبادَتِکَ وَ فَهماً فی خَلقِک»؛(۱۵) درک واقعیّات جامعهی بشری؛ این [واقعیّات] را درک بکنیم. ما به عنوان جمهوری اسلامی، به عنوان ایران اسلامی، به عنوان مسئولان سیاسی یک کشور بزرگ و مهم ــ کشور عزیز ما یک کشور واقعاً استثنائی است از جهات گوناگون ــ باید توجّه بکنیم و بفهمیم این حقایقی را که در عالم وجود دارد.
استعمارِ قدرتهای ظالم، در درجهی اوّل و در مرحلهی اوّل، از غارت منابع شروع کرد. شما [اگر] بخوانید تاریخ استعمار را، اوّلین چیزی که اینها هدف قرار دادند و دنبال کردند، منابع طبیعی بود؛ در مرحلهی اوّل از اینجا شروع کردند؛ این یک مرحله است. مرحلهی بعدی، تخریب فرهنگهای اصیل ملّتها بود. داستان تلخی است این داستان؛ یعنی شرح این مطلب از آن چیزهایی است که واقعاً گریهآور است که اینها چه کردند با ملّتها و با تمدّنها! در همین آفریقایی که شما ملاحظه میکنید، تمدّنهایی وجود داشته، فرهنگهای اصیلی وجود داشته؛ اینها آمدند وارد شدند همهچیز را به هم ریختند، همهچیز را خراب کردند، تخریب کردند و در واقع، اینجا هم غارت کردند؛ غارت فرهنگی. و در مرحلهی بعدی، چشم به هویّت ملّی و دینی ملّتها دوختند تا آن را تحت تصرّف بگیرند.
ما امروز دچار هر سه مرحلهی استعماریم. امروز هم دستگاههای قدرت زورمند شیطانی عالم، هم به منابع طبیعی کشورها و ملّتها چشم دارند و نظر سوء دارند، هم به فرهنگ اصیل آنها، هم به هویّت ملّی و اسلامی آنها نظر دارند و درصدد تخریب اینها، درصدد تصرّف اینها هستند. البتّه همه یک جور نیستند؛ در رأس اینها آمریکا است. امروز آن توصیفی که ما برای استعمار و استکبار میکنیم، مصداق اتمّش دولت آمریکا است که زیر نفوذ قدرتمندان مالی دنیا است؛ یعنی امروز قدرتمندان درجهی یک مالی دنیا بر تعدادی از حکومتهای غربی ــ که از جملهی آنها و شاید هم بیشترین آنها دولت آمریکا است ــ مسلّطند؛ به تعبیر رایج خودشان، کارتلها و تراستها و امثال اینها مسلّطند و نقشهی هر سه مرحلهی استعمار را اینها دارند میکشند. اینکه میبینید هر روزی یک سوغات تازهی عملی در زمینههای بشری، در زمینههای جنسی، در زمینههای مالی، پیدرپی بُروز میکند، ناشی از این است؛ [یعنی] همین تغییر هویّت ملّتها، تغییر مصالح ملّتها و کشاندن آنها به سمت خودشان.
قرآن توصیف روشنی دارد: [میفرماید:] «وَدّوا مَا عَنِتُّم»؛ هر چیزی که شما را دچار مشکل میکند، دشمنان شما، کفّار، و کسانی که تابع شیطان هستند و شیطانی حرکت میکنند، آن را دوست میدارند. «قَد بَدَتِ البَغضاءُ مِن اَفواهِهِم وَما تُخفی صُدورُهُم اَکبَر»؛(۱۶) دشمنی در زبانشان هم پیدا است؛ حرف هم که میزنند، نطق هم که میکنند، دشمنیشان را نشان میدهند؛ حرکت هم که میکنند، دشمنی را نشان میدهند، امّا آنچه در دلشان هست بیشتر است؛ آنچه دشمنی آنها را [ایجاد میکند]. گاهی اوقات، در یک مواردی این دشمنیها ظاهر میشود؛ یعنی یک جاهایی همان ضمایر خصمانهی خبیث در مواردی خودشان را نشان میدهند. مثلاً فرض کنید در کنگرهی آمریکا برای تکّهتکّه شدن هزاران کودک، نمایندگان بلند میشوند، برای قاتل کف میزنند و تشویقش میکنند! این همان «وَما تُخفی صُدورُهُم اَکبَر» است که اینجا ظاهر میشود، اینجا [خودش را] نشان میدهد. چندین هزار کودک را تکّهتکّه کنند، بعد بیایند اینجا مورد تشویق قرار بگیرند! یا کاپیتان ناو وینسنس آمریکا بزند یک هواپیمای مسافربری را با حدود سیصد مسافر سرنگون کند و همهی سرنشینان را هلاک کند، بعد به او مدال تشویقی بدهند.(۱۷) این «ما تُخفی صُدورُهُم» اینجا ظاهر میشود، اینجا نشان میدهد خودش را. اینها همیشه پشت لبخندهای دیپلماسی پنهان است؛ پشت لبخندهای دیپلماسی، اینجور دشمنیها، اینجور کینهها، این باطن خبیث، پنهان است. چشمانمان را باز کنیم: وَ فَهماً فی خَلقِک. چشمانمان را باز کنیم؛ «تُسِرّونَ اِلَیهِم بِالمَوَدَّة»(۱۸) نباشیم. حواسمان باشد که با چه کسی مواجهیم، با چه کسی معامله میکنیم، با چه کسی داریم حرف میزنیم؛ این را بدانیم. انسان وقتی که طرف خودش را شناخت، ممکن است معامله هم بکند امّا میفهمد که چه کار باید بکند. باید بشناسیم، بدانیم.
به نظر من در دورهی کنونی ما، این جریان مقاومت، این حرکت مقاومت، یک رشحهای از همان بعثت است. مقاومت که از ایران اسلامی آغاز شد، بیدار کرد ملّتهای مسلمان را؛ بعضی از ملّتهای مسلمان را به صحنه آورد؛ ملّتهای مسلمان را عموماً بیدار کرد و وجدانهای بسیاری از غیر مسلمانها را هم بیدار کرد. نظام سلطه شناخته شد، شناسانده شد. بسیاری از ملّتها، نظام سلطه را نمیشناختند.
شما نگاه کنید به غزّه! غزّهی منطقهی محدودِ کوچک، رژیم صهیونیستیِ تا دندان مسلّح و دارای پشتیبانی کامل آمریکا را به زانو درآورد؛ غزّه رژیم صهیونیستی را به زانو درآورد! این شوخی است؟ این همان رشحهای از بعثت است؛ این همان ایمان و عقل است؛ این همان تلاوت آیات قرآن است؛ این دل بستن به خدا است؛ این همان اعتقاد به «اِنَّ العِزَّةَ لِلَّهِ جَمیعاً» است. حزباللهِ سرافراز خسارتی در حدّ فقدان شخصیّتی مثل سیّدحسن نصرالله میبیند؛ این شوخی نیست! ما مگر چند انسان بزرگ در دنیا در قدّوقوارهی سیّدحسن نصرالله (رضوان الله تعالی علیه) ــ این شهید بزرگوار ــ داریم؟ یک چنین شخصیّتی از بین حزبالله رفت؛ دشمن و دوست خیال میکردند حزبالله تمام شد؛ حزبالله نشان داد که نهفقط تمام نشده، در یک مواردی انگیزهاش بیشتر هم شده و توانست در مقابل رژیم صهیونیستی بِایستد؛ این همان [رشحهی بعثت] است. این مال مسلمانها بود.
در غیر مسلمانها وجدانها تکان خورد. آماری که به من دادند، در حدود ۳۰ هزار تظاهرات ضدّ صهیونیستی، ۳۰ هزار تظاهرات ضدّ صهیونیستی در ۶۱۹ شهر جهان در طول این مدّت به راه افتاد! مردم بیدار شدند؛ وجدانها بیدار شد؛ این مقاومت است؛ این مقاومت رشحهای از بعثت است. در خود آمریکا عدّهای جمع شدند ــ که آمریکایی بودند ــ گفتند: «مرگ بر آمریکا»؛ در خود آمریکا! این همان تحوّل ادراکی است؛ این همان چیزی است که انبیای عظام به آن همّت گماشتند، و بزرگترین و مهمترین و شگفتانگیزترین نوع آن را رسول مکرّم اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) در زمان خود و تا آخر دنیا به وجود آورد، و امروز مقاومت هم دارد آن را نشان میدهد. بنابراین حواسمان به این حقایق باشد و این آیهی قرآن را فراموش نکنیم که «وَ لا تَهِنوا وَ لا تَحزَنوا وَ اَنتُمُ الاَعلَونَ اِن کُنتُم مُؤمِنین».
والسّلام علیکم و رحمة الله و برکاته
بیانات در پایان مراسم روضه شهادت امام کاظم علیهالسلام در جمع مسئولان ستاد مرکزی اعتکاف
حضرت آیتالله خامنهای رهبر انقلاب اسلامی امروز یکشنبه ۷ بهمنماه ۱۴۰۳، در پایان مجلس روضهی شهادت امام کاظم علیهالسلام که با حضور مسئولان ستاد مرکزی اعتکاف برگزار شد، بر اهمیت تثبیت حالات معنوی اعتکاف در جوانان تأکید کردند.
رهبر انقلاب در این مراسم پس از ارائه گزارش حجتالاسلام والمسلمین سیّدعلیرضا تکیهای مسئول ستاد مرکزی اعتکاف کشور ضمن تشکر از دستاندرکاران مراسم اعتکاف امسال فرمودند:
«دستتان درد نکند؛ خدا خیرتان بدهد انشاءالله؛ خدا قبول کند از شما این زحمتی را که کشیدید و اعتکاف را رواج دادید. اعتکاف در زمان ما اصلاً نبود، خیلی معمول نبود. در مشهد که من اصلاً ندیده بودم هیچ کس اعتکاف کند. در قم، در مسجد امام [حسن عسکری (علیه السّلام)]، در آن شبستان بالا، شاید مثلاً پنج شش تا از این بینِ ستونها را پرده میکشیدند و در هر پردهای دو نفر یا سه نفر از طلبهها آنجا معتکف میشدند. در همهی قم که منحصر میشد به همان مسجد امام [حسن عسکری (علیه السّلام)]، مجموعاً شاید مثلاً ۲۰ نفر یا ۲۵ نفر معتکف میشدند. [امّا حالا] اینهمه جوان، اینهمه مرد، زن، نوجوان، در همه جای کشور، در همهی مساجد، [معتکف میشوند؛] این نعمتِ خیلی بزرگی است.
منتها کاری کنید که این جوانی که سه روز میآید آنجا توجّه پیدا میکند و حال و توسّل و تضرّع و تغییر در او به وجود میآید ــ قهراً [اینجوری است] دیگر؛ جوانها زود [اُنس میگیرند] ــ این بماند، این تثبیت بشود؛ یعنی این حالت، ثبات پیدا کند. خب مثلاً پای منبر آقا مینشینیم، تا نشستهایم خوب است، تأثیر [دارد]؛ امّا بعد که رفتیم بیرون باید بماند آن مطلب، آن روحیه، آن حالت، آن اجتناب از گناه، تا وقتی که باز یک مطلب دیگری پیش بیاید که طبعاً باز تقویت کند. لذا در برنامههای اعتکاف، این نکته را باید در نظر گرفت.»