emamian
راهکار طبیعی و ساده برای درمان سوزش گلو
اگرچه سوزش گلو اتفاق جالبی نیست. نباید باعث نگرانی شود، چرا که میتوان آن را به سادگی تسکین داد. در اینجا چند درمان خانگی ساده برای درمان سوزش یا تحریک گلو آورده شده است. این راهحلها را میتوان با صرف هزینهای اندک یا حتی بدون هیچ هزینهای اجرا کرد.
عسل
عسل مانند یک مرهم تسکین دهنده برای گلودرد شماست. یک قاشق غذاخوری عسل را در یک لیوان آب گرم مخلوط کرده و به آرامی میل کنید. خواص ضد التهابی و ضد باکتریایی طبیعی عسل به کاهش سوزش و تسکین کمک میکند. مخلوط آب گرم و عسل را به آرامی میل کنید تا مانند مرهمی گلوی شما را بپوشاند و ناراحتی ناشی از سوزش را کاهش دهد.
قرقره آب نمک
این درمان کلاسیک معجزه میکند. برای تاثیر این شیوه درمانی موثر، نصف قاشق چایخوری نمک را در یک لیوان آب گرم حل کرده و سپس با این محلول به مدت ۲۰ تا ۳۰ ثانیه غرغره کنید. نمک به کاهش التهاب و کاهش ناراحتی در گلو کمک میکند. فقط مطمئن باشید که آن را قورت ندهید. این کار را چند بار در روز انجام دهید، تفاوت را احساس خواهید کرد.
زنجبیل
زنجبیل برای قرنها به دلیل خواص دارویی آن مورد توجه قرار گرفته است. وقتی صحبت از تسکین سوزش گلو می شود، زنجبیل فوق العاده است. برای تهیه چای زنجبیل، چند تکه زنجبیل تازه را در آب داغ دم کنید. ترکیبات ضد التهابی و ضد باکتری طبیعی زنجبیل به کاهش سوزش و درد کمک می کند. برای تاثیر بیشتر نیز میتوانید مقدار کمی عسل اضافه کنید و این دم کرده را بنوشید تا جادوی شفابخش آن را تجربه کنید.
زردچوبه
زردچوبه یک ابرقهرمان در دنیای داروهای طبیعی است. این ادویه مملو از فواید سلامتی است. ناگفته نماند که شیر زردچوبه نیز میتواند بهترین دوست گلوی شما باشد. مخلوط کردن یک قاشق چایخوری زردچوبه در یک لیوان شیر گرم میتواند به طرز باورنکردنی سوزش گلو را تسکین دهد. کورکومین موجود در زردچوبه دارای خواص ضد التهابی و درمانی است که میتواند تسکین دهنده باشد. همچنین سیستم ایمنی بدن شما را تقویت کرده و به بهبودی شما کمک میکند.
بخور
استنشاق بخار(در اصطلاح بخور) یک روش آزمایش شده و واقعی برای تسکین ناراحتی گلو است، به خصوص زمانی که با احتقان (بند آمدن تنفس) یا آلرژی همراه باشد. آب را بجوشانید، آن را در ظرفی بریزید و سر را با احتیاط روی بخار آب خم کنید و آن را با حوله بپوشانید تا بخار از آن خارج نشود. ۵ تا ۱۰ دقیقه نفس عمیق بکشید. هوای گرم و مرطوب به باز کردن مجاری تنفسی و آرامش گلو کمک کزده و تنفس را آسانتر میکند.
آلوئه ورا
آلوئه ورا به دلیل خواص خنک کنندگی و درمانی خود شناخته شده است و میتواند برای سوزش گلو معجزه کند. مخلوط کردن یک قاشق غذاخوری آب آلوئه ورا با یک لیوان آب، معجون آرام بخشی ایجاد میکند. خواص ضد التهابی و ضد باکتریایی آلوئه ورا به کاهش التهاب و تسکین ناراحتی در گلو کمک میکند. مخلوط آلوئه ورا با آب را به آرامی میل کنید تا بهترین نتیجه را بگیرید.
دارچین
دارچین فقط برای طعم دادن به دستور العملهای شما نیست. همچنین میتواند گلوی شما را آرام کند. یک چوب دارچین را در آب بجوشانید و بگذارید خنک شود و سپس بنوشید. دارچین دارای خواص ضد التهابی است که میتواند سوزش گلو را کاهش دهد. طعم شیرین و معطر، آن را به یک داروی دلپذیر برای مصرف تبدیل کرده است.
از کوفه تا یمن؛ ردپای هزارساله زیدیان در تاریخ اسلام از کوفه تا یمن؛ ردپای هزارساله زیدیان در تاریخ اسلام
زیدیه فرقهای شیعی است که در قرن دوم هجری پس از شهادت امام حسین(ع) شکل گرفت و بر قیام مسلحانه علیه ظلم تأکید دارد. در ادامه به بررسی این فرقه میپردازیم.
تعریف و پیدایش زیدیه
زیدیه یکی از فرقههای شیعه است که در اوایل قرن دوم هجری از شیعه اصلی منشعب شد. پیروان این فرقه معتقدند پس از امامت حضرت علی(ع)، امام حسن(ع)، امام حسین(ع)، امام سجاد(ع) و زید بن علی، امامت به هر مردی از اولاد حضرت فاطمه(س) میرسد که شرایطی داشته باشد: مردم را به امامت خود دعوت کند، در ظاهر عادل، عالم و شجاع باشد و مؤمنان با او برای جهاد بیعت کنند.
ریشه این تفکر به دوره پس از شهادت امام حسین(ع) برمیگردد، زمانی که برخی از علویان اندیشه قیام مسلحانه را به عنوان یکی از شروط امامت و راهبرد مقابله با ظالمان قلمداد کردند. اختلاف اصلی میان علویان در آن دوره به دو دیدگاه مبارزه فرهنگی یا قیام مسلحانه علیه دستگاه اموی برمیگشت. نتیجه این اختلاف پس از شهادت امام زینالعابدین(ع) پدید آمد: عدهای امامت امام باقر(ع) را پذیرفتند و گروهی دیگر به امامت زید بن علی، برادر امام محمد باقر(ع)، معتقد شدند و به زیدیه مشهور گشتند.
قیام زید بن علی: نقطه عطف پیدایش زیدیه
پس از آنکه حدود ۱۵ هزار نفر در کوفه با زید بن علی بیعت کردند، او عزم خود را برای قیام علیه هشام بن عبدالملک، خلیفه اموی، جزم کرد. شماری نیز در بصره، مدائن و خراسان با او بیعت کرده بودند. اما هنوز نیروهای زید برای قیام ساماندهی نشده بودند که والی عراق با سپاهی به مخفیگاه وی حمله کرد. زید با خروج زودتر از موعد خود در ماه محرم سال ۱۲۲ قمری با دویست نفری که همراهش بودند به جنگ با سپاه اموی رفت و در ۲۴ یا ۲۵ محرم سال ۱۲۲ق به شهادت رسید.
پس از درگذشت زید، شیعیانی که معتقد به اندیشه قیام به سیف و خروج علیه حاکم ظالم بودند، او را به عنوان امام بدون نص دانسته و به زیدیه معروف شدند. اعتقاد به قیام و مبارزه از ویژگیهای اصلی و تمایزبخش زیدیه نسبت به سایر فرقههای شیعی است.
شاخههای اصلی زیدیه
در منابع فرقهشناختی درباره شاخههای پدید آمده در زیدیه و تعداد آنها اختلاف نظرهای زیادی وجود دارد. آنچه در برایند کلی میتوان گفت این است که زیدیه بر دو طایفهاند: متقدمان که به امامت ابوبکر و عمر اعتراف دارند؛ و متأخران که این امامت را نمیپذیرند. شاخههای عمده این فرقه عبارتند از:
جارودیه (سرحوبیه)
جارودیه پیروان ابوالجارود زیاد بن ابی زیاد هستند. این فرقه نخستین یا از نخستین فرقههای زیدیه است و نزدیکترین شاخه زیدیه به امامیه به شمار میرود.
باورهای کلیدی جارودیه:
نقطه اشتراک آنها با امامیه، اعتقادشان به تصریح پیامبر(ص) بر امامت علی(ع) است
به خلفا نسبت فسق و کفر داده و بیشتر صحابه را تکفیر کردند
اعتقاد به مهدویت دارند (هرچند در مصداق آن با امامیه اختلاف دارند)
حصر امامت در فرزندان حضرت زهرا(س)
اعتقاد به علم لدنی امام
بر خلاف امامیه، به شورایی بودن امامت پس از امام حسنین(ع) معتقدند
وجوب اطاعت از فردی از ذریه حسنین(ع) که قیام کرده و مردم را به خود دعوت کند
جارودیه تا اندازهای گرفتار غلو بوده و به رجعت برخی امامان زیدی نظیر نفس زکیه پس از کشته شدن آنان در قیامها اعتقاد داشتند.
صالحیه (بتریه)
صالحیه پیروان حسن بن صالح بن حی همدانی و ابو اسماعیل کثیر بن اسماعیل نواء ملقب به کثیر النواء و الابتر هستند. اختلاف نظر آنان با زید در تولی و تبری از ابوبکر و عمر باعث نفرین زید بر آنان شد و بدین جهت، این فرقه با نام بتریه (بریدهشده از رحمت) نامگذاری شدند.
باورهای کلیدی صالحیه:
امامت را شورایی میدانند
به امامت مفضول با وجود فاضل باور دارند (البته با رضایت فاضل بر این امر)
درباره ایمان یا کفر عثمان توقف میکردند
به اصل امر به معروف معتقد و با تقیه مخالف بودند
امامت ابوبکر و عمر را با این استدلال که علی(ع) راضی بوده میپذیرند
در فقه به اهل سنت نزدیکند
در استنباط احکام شرعی، مانند ابوحنیفه، اخذ به قیاس میکنند.
سلیمانیه (جریریه)
سلیمانیه پیروان سلیمان بن جریر رقی زیدی هستند.
باورهای کلیدی سلیمانیه:
با بداء و تقیه مخالفند
در عین برتر دانستن علی(ع) در امامت، خلافت ابوبکر و عمر را از باب خطا در اجتهاد میپذیرفتند
عثمان را کافر و فاسق میدانستند
عایشه، طلحه و زبیر را کافر میدانستند
اساس آراء شرعی را بر اجماع علمای امت اسلام قرار میدهند.
سایر شاخهها
از دیگر فرقههای زیدیه میتوان به موارد زیر اشاره کرد: حسینیه، قاسمیه (پیروان قاسم رسی)، هادویه (پیروان یحیی بن حسین بن قاسم الهادی الی الحق)، ناصریه (پیروان ناصر اطروش)، صباحیه (پیروان صباح بن قاسم)، عقبیه (پیروان عبدالله بن محمد عقبی)، نعیمیه (پیروان نعیم بن یمان) و یعقوبیه (پیروان یعقوب بن علی کوفی). نوبختی هفده شاخه را برای زیدیه برمیشمارد.
باورهای کلامی زیدیه
اندیشه کلامی زیدیه بسیار شبیه اندیشههای معتزله است. شهرستانی علت این گرایش را شاگردی زید نزد واصل بن عطا، که سرسلسله معتزله بود، میداند.
منزله بین المنزلتین: زیدیان به این اصل قائلند که مرتکب کبیره نه کافر است و نه مسلمان، بلکه فاسق است. آنان کفر را به دو گونه کفر جحود و کفر نعمت میدانند. هرکس گناه کبیرهای انجام دهد و این کار از باب حلال دانستن آن حرام باشد، کافر و مرتد است. اما هرکس کبیرهای را نه به مخالفت و حلال شمردن بلکه به تحریک هوسهای درونی انجام دهد، گناهکار و فاسق است و چنانچه توبه نکرده بمیرد، اهل دوزخ نیز هست.
حسن و قبح عقلی: زیدیه در بحث حسن و قبح، به مذهب معتزلی گرایش دارند و معتقدند عقل میتواند حسن و قبح افعال را تشخیص دهد.
توحید: اندیشه توحید به معنای نفی تشبیه از خداوند یکی از باورهای اساسی آنهاست.
عدل الهی: اصل وعد و وعید را میپذیرند که برداشتی از عقاید معتزله است.
امر به معروف و نهی از منکر: این اصل را واجب میدانند و در راستای احیای آن علیه دستگاه ظلم قیام میکردند.
نفی بداء و رجعت: آنان به بداء و رجعت قائل نیستند.
تقیه: تقیه را جایز نمیدانند، که این یکی از تفاوتهای اساسی با امامیه است.
عدم عصمت امام: در نگاه زیدیه عصمت شرط امامت نیست، که این نیز تفاوت عمدهای با امامیه محسوب میشود.
باورهای فقهی زیدیه
از قدیمیترین کتابهای زیدیه در فقه، کتاب مسند زید بن علی است که به آن مجموع الفقهی والحدیثی یا مجموع الفقهی الکبیر نیز گفته میشود.
اذان: بیان «حی علی خیر العمل» در اذان را میپذیرند که در این مورد با امامیه مشترکند.
مسح بر موزه: جواز مسح علی الخفین (مسح بر موزه) را قائلند که در این زمینه با اهل سنت همراهند.
متعه: متعه را قبول ندارند و آن را حرام میدانند، برخلاف امامیه.
ذبیحه اهل کتاب: جواز خوردن ذبح اهل کتاب از معتقدات فقهی آنهاست.
امر به معروف: امر به معروف و نهی از منکر را واجب میدانند و ائمه زیدیه در راستای احیای این اصل علیه دستگاه ظلم قیام کرده و کشته میشدند.
قیاس: برخی از زیدیه در استنباط احکام شرعی، مانند ابوحنیفه، اخذ به قیاس میکنند.
اجماع: این فرقه اساس آراء شرعی را بر اجماع علمای امت اسلام میدانند.
اندیشه امامت در زیدیه
امامت در اندیشه زیدیه دارای ویژگیهای خاصی است که آن را از سایر فرقههای شیعی متمایز میکند.
شرایط و ویژگیهای امام:
قیام مسلحانه: مهمترین ویژگی امام از نظر زیدیان قیام مسلحانه و علنی علیه ستمگران است. این تفاوت اصلی با امامیه است که امامان آنان غالباً در شرایط تقیه به سر میبردند.
نص بر سه امام نخست: به اعتقاد زیدیه تنها امامت سه امام یعنی علی(ع)، حسن(ع) و حسین(ع) از سوی پیامبر(ص) تعیین و ابلاغ شده بود. در برخی متون کهن و منابع زیدیه به امامت امام سجاد(ع) پس از امام حسین(ع) نیز تصریح شده است و برخی از پژوهشگران امامت امام سجاد را مورد اتفاق عالمان گذشته زیدیه میدانند.
انتخاب از فرزندان فاطمه: بعد از ایشان، امامت از آن فردی از فرزندان حضرت فاطمه(س) است که به جهاد علنی و قیام علیه ستمگران بپردازد. بر این اساس، امامت سایر امامان شیعه که به قیام علنی نپرداختند مورد قبول زیدیان نیست و در عوض افرادی از نسل فاطمه(س) که قیام کردند، امامان زیدی به شمار میروند: زید بن علی، یحیی بن زید، محمد بن عبدالله بن حسن (نفس زکیه)، ابراهیم بن عبدالله و شهید فخ.
دعوت مردم: امام باید مردم را به امامت خود دعوت کند و بیعت بگیرد.
صفات اخلاقی و علمی: امام باید عالم، زاهد، شجاع و سخی باشد.
امامت شورایی: زیدیان معتقدند امامت پس از سه امام نخست شورایی است، نه منصوب از جانب خداوند.
عدم عصمت: در نگاه زیدیه عصمت شرط امامت نیست، که تفاوت بنیادین با امامیه است.
امکان دو امام: زیدیان در عدم جواز قیام دو امام در زمان و سرزمین واحد اتفاق نظر دارند، اما در صورتی که دو امام در دو نقطه دور از یکدیگر باشند اختلاف نظر دارند؛ برخی آن را جایز دانسته و عدهای دیگر رد میکنند.
امامت مفضول: زید امامت مفضول با وجود فاضل را جایز میشمرد. این اعتقاد تا زمان ناصر اطروش در زیدیه پایه داشت و پس از آن زیدیان از این اعتقاد برگشتند.
۱مهدویت: آنها به اصل مهدویت معتقدند اما انطباق مصداق آن در امام دوازدهم شیعیان را نمیپذیرند.
قیامهای مهم زیدیان
به دنبال شهادت زید بن علی، قیامهای متعددی از سوی زیدیان در دوره خلافت امویان و عباسیان به وقوع پیوست که بیشتر آنها توسط خلفا سرکوب شد.
قیام یحیی بن زید (۱۲۶ق)
یحیی بن زید که پس از شهادت پدر به مدائن و از آنجا به ری و سرخس گریخته بود، در خراسان دست به تبلیغ و دعوت زد. او که به دست نصر بن سیار، کارگزار امویان در عراق، به زندان افکنده شده بود، پس از مرگ هشام بن عبدالملک آزاد شد و به اطراف نیشابور رفت. او در آنجا لشکر نصر بن سیار را شکست داد اما در نبردی که در حوالی جوزجان داشت به شهادت رسید. برخی نوشتهاند امام صادق(ع) در نامهای وی را از قیام منع کرده بود. مردم خراسان هفت روز در شهادت او عزاداری کردند.
قیام محمد بن عبدالله (نفس زکیه - ۱۴۵ق)
نفس زکیه لقب محمد فرزند عبدالله محض است. برخی وی را مهدی موعود میخواندند. پیش از خلافت خاندان عباسی، منصور و سفاح با او بیعت کرده و از داعیان وی بودند. او خود را شایستهتر از منصور عباسی به خلافت میدید. قیام او در سال ۱۴۵ق در مدینه شکل گرفت و او در آنجا لقب امیرالمؤمنین یافت. منصور در نامههایی که به او نوشت در ضمن امان دادن، تهدیدش هم کرد. محمد به نامههای منصور وقعی ننهاد و سرانجام منصور لشکری را به فرماندهی عیسی بن موسی به مدینه فرستاد. در جنگ میان سپاهیان منصور و اهالی مدینه، نفس زکیه کشته شد و سرش را در کوفه چرخانده و پیش خلیفه بردند.
قیام ابراهیم بن عبدالله (۱۴۵ق)
در همان زمان که حرکت زیدیان در کوفه و مدینه با شکست مواجه شد و محمد بن عبدالله به قتل رسید، برادر او ابراهیم بن عبدالله در بصره قیام خود را علنی ساخت. وی که از حدود سال ۱۴۳ق به بصره آمده بود، در این شهر با همراهی عیسی بن زید بن علی قیامی را سامان داد. شمار زیادی از زیدیان و همچنین معتزلیانی که از شاخه معتزله بغداد طرفداری میکردند به این دو پیوستند و مردمان فارس و اهواز و نواحی دیگر نیز با آنها اعلام همراهی کردند. سپاهیان ابراهیم در نبردی که میان آنان با سپاه اعزامی از سوی خلیفه در باخمرا درگرفت، ابراهیم به همراه چهارصد تن از زیدیان به قتل رسید.
قیام شهید فخ (۱۶۹ق)
حسین بن علی بن حسن معروف به صاحب فخ در ذیالقعده سال ۱۶۹ق در مدینه قیام کرد. تلاش عوامل حکومت در مدینه برای مقابله با حسین فخی نتیجهای نداشت و به شکست و کشته شدن تعدادی از آنان انجامید. بنا بر نقل طبری، تسلط قیامکنندگان بر مدینه تنها یازده روز طول کشید. صاحب فخ فردی به نام دنیار خزاعی را والی مدینه کرد و خود همراه با سیصد نفر از یارانش در ۲۴ ذیالقعده سمت مکه حرکت کرد.
عباسیان با سپاهی چهار هزار نفری در ۸ ذیالحجه (روز ترویه) در محلی به نام فخ با سپاه حسین رو در روی هم قرار گرفتند. فرمانده عباسی به حسین امان داد اما حسین نپذیرفت. در نبردی که درگرفت، حسین و عده زیادی از یارانش به شهادت رسیدند. همچنین گروهی از یاران حسین اسیر شدند و برخی دیگر گریختند. بنیالعباس تعدادی از اسیرها را کشتند و تعدادی همراه با سرهای شهدا به بغداد نزد هادی عباسی فرستاده شدند.
قیام یحیی بن عبدالله (دوره هارون)
در دوره خلافت هارون عباسی (۱۷۰-۱۹۳ق)، یکی از یاران حسین بن علی به نام یحیی بن عبدالله که از واقعه فخ جان به در برده بود، به سرزمین دیلم رفت و با پشتیبانی شماری از زیدیان قیامی را سامان داد. وی که روزگاری از حمایت زیدیه بتریه برخوردار بود، پس از چندی این پشتیبانی را از دست داد و ناگزیر با خلیفه مصالحه کرد.
قیام ابن طباطبا و ابو السرایا (۱۹۹ق)
سری بن منصور شیبانی مشهور به ابو السرایا در سال ۱۹۹ق در کوفه به همراهی و رهبری محمد بن ابراهیم مشهور به ابن طباطبا و با شعار «الرضا من آل محمد» قیامی را سامان داد و توانست در این شهر به پیروزی دست یابد. بعد از مرگ ناگهانی ابن طباطبا، ابو السرایا رهبری قیام را عملاً به دست گرفت و فرستادگانی را به دیگر نواحی روانه ساخت. حسین بن افطس و محمد بن سلیمان را به حجاز و ابراهیم بن موسی بن جعفر(ع) را به یمن فرستاد و خود نیز پس از کوفه، بصره را به تصرف درآورد. این قیام در حدود سال ۲۰۰ق سرکوب شد.
حکومتهای زیدیان
زیدیان در طول تاریخ توانستند در سه منطقه عمده حکومتهای مستقلی را تشکیل دهند: شمال آفریقا (مغرب)، طبرستان در شمال ایران، و یمن.
دولت ادریسیان در مغرب (۱۷۲-۳۷۵ق)
نخستین حکومت زیدیان در مغرب توسط ادریس بن عبدالله بن حسن بن حسن بن علی(ع)، برادر نفس زکیه، در سال ۱۷۲ق پایهگذاری شد. دولت او به دولت ادریسیان، آلادریس و ادارسه معروف است.
ادریس پس از قیام فخ به شمال آفریقا رفت و سپس به کمک غلام خود و یکی از شیعیان مصر رهسپار مراکش شد. در شهر ولیلی مورد استقبال رئیس قبیله أوربه قرار گرفت و با او بیعت کردند. ادریس برای گسترش حکومت خود به شهر تلمسان حمله کرد و مسجدی را در آنجا بنا نهاد.
طبق گزارش برخی از مورخین، عباسیان که به سبب دوری مسافت و آشنا نبودن به منطقه توان حمله به دولت علوی ادریسیان را نداشتند، نقشه کشتن وی را عملی کرده و او را بر اثر زهر به قتل رساندند.
پس از ادریس، فرزندش (ادریس دوم) که نام پدر را بر او نهاده بودند، به حکومت رسید. ادریس دوم در ابتدای حکومت خود شهر فاس را بنیان نهاد و آن را مرکز دولت خود قرار داد. این شهر از آن دوره تا کنون در کشور مراکش وجود دارد و به عنوان شهری مذهبی شناخته میشود.
ادریسیان تا حدود سال ۳۰۵ق به صورت مستقل حکومت میکردند، اما با ظهور دولت علوی فاطمیان، دولت علوی ادریسیان مجبور به پذیرفتن حکومت آنان شده و تا سال ۳۷۵ هجری قمری دولتمردان ادریسی در فاس، زیر نظر فاطمیان در این منطقه حکومت کردند. پس از این تاریخ دولت زیدی ادریسیان از بین رفت و با از بین رفتن آن، تفکر زیدی به تدریج از شمال آفریقا رخت بربست.
پس از زوال ادریسیان، عموزادههای آنان مشهور به حسنیون که خاندانی از نسل محمد بن عبدالله نفس زکیه برادر ادریس بودند، با عنوان شرفاء به مراکش هجرت کردند. دو سلسله سادات و شرفاء از حسنیون با نام سعدیان و علویان وجود دارد. هماکنون حکومت پادشاهی مراکش در دست شرفای علوی است، با این تفاوت که آنها دیگر شیعه زیدی نیستند بلکه بیشتر به مذهب مالکی گرایش دارند.
حکومت زیدیان در شمال ایران (طبرستان و دیلمان)
ورود زیدیه به ایران
برخی از گزارشها تاریخ ورود زیدیه به ایران را اوائل قرن دوم ذکر کردهاند. بر اساس این گزارشها، زمانی که یحیی بن زید با حدود هفتاد نفر از یارانش در سبزوار علیه امویان قیام کرد و در جوزجان در ۱۲۶ق کشته شد، مردم آن دیار در سوگ کشته شدن وی نام فرزندان خود را یحیی گذاشتند.
پس از یحیی بن زید، یحیی بن عبدالله بن حسن، برادر نفس زکیه، به عنوان اولین علوی پس از شرکت در قیام شهید فخ در ۱۶۹ق در حجاز و شکست آن، به همراه حجاج به دیلم رفته و مخفیانه ساکن شد و مردمان آن دیار را به امامت خود دعوت کرد. او توانست یارانی را دور خود جمع کند. قیام او به دلیل تهدید و تطمیع یارانش توسط فضل بن یحیی برمکی، فرمانده لشکر اعزامی از سوی هارون عباسی، به شکست منجر شد و یحیی مجبور به مصالحه شد و به بغداد برگشت. پس از چندی به دستور هارون الرشید به زندان افکنده شد و در ۱۷۶ق در همانجا از دنیا رفت.
ویلفرد مادلونگ، شیعهشناس غربی، معتقد است اگرچه زیدیه با این قیامها نتوانست تا قرن سوم هجری قمری جایگاه تثبیت شدهای در ایران پیدا کند، اما پیدایش زیدیه در ایران رقم خورده و زمینهساز تثبیت و گسترش این فرقه در قرن سوم هجری و بعد از آن شد.
حکومت داعی کبیر (۲۵۰-۲۷۰ق)
با دعوت مردم طبرستان از حسن بن زید ملقب به داعی کبیر، وی در سال ۲۵۰ق از ری به آنجا رفته و از مردم بیعت گرفت. پس از شکست عامل طاهریان وارد آمل شد. حکومت بیست ساله داعی کبیر همیشه با جنگ و گریز همراه بود، اما او توانست در نامههایی به مردم مناطق مختلف شمال ایران شمار زیادی را که تا آن دوره اسلام را نپذیرفته بودند، به اسلام شیعی دعوت نماید.
در نامههای او همواره بر شعائر شیعی، تفضیل امام علی(ع) بر دیگر صحابه، نقد شدید جبرگرایی، تشبیه و تجسیم تأکید شده است. پس از اینکه داعی کبیر در سال ۲۷۰ق از دنیا رفت، برادرش محمد بن زید با نام داعی صغیر فرمانروای طبرستان شد. او نیز پس از حدود هفده سال حکومت در ۲۸۷ق در درگیری با سپاه سامانیان کشته شد، سرش به بخارا و مرو منتقل و بدنش را در گرگان دفن کردند. مدفن وی به گورداعی معروف است. بعد از این شکست، طبرستان به قلمرو سامانیان درآمد.
حکومت ناصر اطروش (۳۰۱-۳۰۴ق)
پس از حدود سیزده سال از سیطره سامانیان بر این مناطق، حسن بن علی بن حسن ملقب به ناصر اطروش و ناصر کبیر توانست پس از چند بار جنگ و گریز، طبرستان را از تصرف سامانیان خارج ساخته و در ۳۰۱ق وارد آمل شود.
ناصر اطروش به عنوان یکی از امامان زیدی است که در دوره زندگی خود کتابهای زیادی را تألیف کرده است. او برخلاف دیگر امامان زیدی، بیشتر از آنکه متأثر از اندیشههای معتزلی باشد، به امامیه گرایش داد. او در اواخر زندگی خود مدرسهای علمی را بنا نهاد و به تعلیم و تربیت شاگردان پرداخت. پیدایش مکتب ناصریه به عنوان یکی از شاخههای زیدیه، حاصل اندیشه و تفکرات او است.
پس از ناصر اطروش و حکومت ۱۲ ساله حسن بن قاسم پسر عموی ناصر، حکومت علویان در ایران منحل شده و سلسله شیعی آل بویه شکل گرفت. در دوره حکومت آلبویه، امامان زیدی به صورت مقطعی حکومتهای محلی تشکیل دادند. از مهمترین ائمه زیدیه در این دوره میتوان به احمد بن حسین بن هارون ملقب به ابوالحسین هارونی (م۴۱۱ق) و برادرش ابوطالب یحیی بن حسین هارونی (م۴۲۴ق) اشاره کرد. آنان برخلاف ناصر اطروش گرایش اعتزالی داشتند و نقش مهمی در ترویج فقه هادویه (منسوب به هادی الی الحق رهبر زیدیه یمن) در برابر فقه ناصریه (منسوب به ناصر اطروش) داشتند.
دولت زیدیه از قرن چهارم تا ظهور صفویه
زیدیه از قرن چهارم به بعد در بیشتر موارد از حمایت آل بویه برخوردار بوده و مورد احترام و تکریم آنان قرار گرفتند. به ادعای برخی مورخان، امامان زیدی در سایه حضور دولت آل بویه به اوج اقتدار خود رسیدند، به طوری که طبرستان، دیلم، گیلان و گرگان را در اختیار گرفتند. یکی از مهمترین فعالیتهای زیدیه در این دوره منازعات علمی درونی بوده است.
پس از قرن ششم هجری تا قرن هشتم، گزارشی از قیام زیدیان در شمال ایران وجود ندارد، تا اینکه در سال ۷۷۶ق، همزمان با حکومت تیمور گورکانی، سلسله آل کیا که بر اساس برخی گزارشهای تاریخی از زیدیه به شمار میرفتند، در گیلان توسط سیدعلی بن سیدامیر کیا بنیان نهاده شد.
اضمحلال زیدیه و جایگزینی امامیه در ایران
با ظهور صفویه، جنگی میان شاه طهماسب با خان احمد گیلانی آخرین فرد از خاندان کیا درگرفت که به شکست این سلسله منجر شد. برخی مورخین ادعا میکنند خان احمد گیلانی در ۹۶۰ق آیین زیدی را کنار گذاشت و دنبال آن تودههای مردم از مذهب زیدی به امامیه درآمدند. با ظهور صفویه و تشیع اثنیعشری شدن ایران، زیدیه به تدریج از شمال ایران محو شد.
دولت زیدیه در یمن (۲۸۴ق-۱۹۶۲م)
حکومت زیدیه در یمن نخستین بار توسط یحیی بن حسین بن قاسم رسی از نوادگان امام حسن(ع) (متوفی ۲۹۸ق)، ملقب به هادی الیالحق، در سال ۲۸۴ هجری قمری پایهگذاری شد. او با گرفتن بیعت از مردم، صعده را مرکز حکومت خود قرار داد و مذهب زیدی را به یمن منتقل کرد.
اگرچه صعده در طول حکومت پرفراز و نشیب زیدیه، مرکز اصلی حکومت آنان بود، اما در زمان اوج قدرت زیدیه، شهرهایی نظیر عدن و صنعا نیز به عنوان مناطق اصلی قلمرو امامان زیدی به شمار میرفتند.
آیا اشعریون قم و مذهب اشعری یکی هستند یا متفاوت؟
در این نوشتار به تفاوتهای خاندان اشعریون قم، از شیعیان برجسته، و فرقه کلامی اشاعره، از اهل سنت، خواهیم پرداخت.
خاندان اشعریون قم
اشعریان قم طایفهای از عربهای یمنی و قحطانی هستند که نسبشان به «نبت بن ادد بن زید بن یشجب بن عریب بن زید بن کهلان» معروف به اشعر میرسید.
جایگاهی غبطهبرانگیز در قیامت
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم):
أَلا اُخْبِرُکُمْ عَنْ اَقْوامٍ لَیْسُوا بِأَنْبِیاء وَ لا شُهدَاء تَغْبِطُـهُمْ النّاسُ یَـوْمَ الْقِـیامَةِ ... یَأْمُرُونَهُمْ بِما یُحِّبُ اللّه ُوَ یَنْهَوْنَهُمْ عَمّا یَکْرَهُ اللّه. ُ
گروهی هستند که نه پیامبرند و نه شهید ولی مردم به مقامی که خداوند به خاطر امر به معروف و نهی از منکر به آنان عطا فرموده غبطه می خورند.
مستدرک الوسایل، ج ۱۲ ، ص ۱۸۲
ادعاهای غربیها علیه فعالیت صلحآمیز هستهای ایران بیاساس است
مسعود پزشکیان در حاشیه هشتادمین نشست مجمع عمومی سازمان ملل متحد در نیویورک، در گفتوگویی با شبکه خبری فاکسنیوز، به تبیین مواضع جمهوری اسلامی ایران درباره مسائل منطقهای و بینالمللی، تحولات مربوط به جنگ غزه، برنامه هستهای، آینده روابط با آمریکا، جایگاه حقوق بشر و وضعیت زنان در ایران پرداخت.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است:
مجری: آقای رئیس جمهور پزشکیان؛ بسیار سپاسگزارم از اینکه امروز با من گفتوگو میکنید. پرزیدنت ترامپ بعد از ظهر امروز (۳ مهر ۱۴۰۴) اعلام کرد که او و همکارانش با رهبران خاورمیانه گفتوگو و به توافقی نزدیک شدهاند که ممکن است به آزادی گروگانها و پایان جنگ منجر شود. آیا بهنظر شما زمان آن فرا رسیده؟ آیا با چنین توافقی موافق هستید؟
رئیسجمهور: من ضمن آرزوی موفقیت و پیروزی برای صلح و امنیت در خاورمیانه، معتقدم اگر گفتوگوها و گزارشهایی که مطرح شدهاند بتوانند به صلح منجر شوند و به حل بحران محاصره غزه؛ جایی که مردم از گرسنگی جان میدهند، کمک کنند، دستاورد بسیار بزرگی خواهد بود.
آقای رئیسجمهور، آقای ترامپ طرح ۲۱ مادهای را درباره وضعیت خاورمیانه مطرح کردهاند. آیا با این طرح آشنایی دارید یا چیزی دربارهاش شنیدهاید؟ همچنین، پرزیدنت ترامپ گفتهاند که اجازه نخواهند داد اسرائیل کرانه باختری را تحت تصرف خود درآورد. واکنش شما به این موضوع چیست؟
اینکه گفته شده رژیم صهیونیستی نباید به روند فعلی ادامه بدهد، خودش یک گام رو به جلوست. من تصور میکنم این رژیم بدون اجازه آمریکا نمیتوانست این اقدامات را انجام دهد. فجایع انسانی که امروز در آن منطقه رخ میدهد، دل هر انسان با شرافتی را به درد میآورد؛ جایی که کودکان از گرسنگی جان میدهند، مردم بیخانمان شدهاند، غذا ندارند و بیمارستانها تخریب شدهاند. این کاری بود که میتوانست خیلی زودتر هم انجام دهد و هنوز هم دیر نیست. او میتوانست رژیم صهیونیستی را وادار کند که مسیر کمکهای بشردوستانه به منطقه باز شود و جنگ پایان یابد.
درباره سخنرانی دیروز شما در سازمان ملل؛ برای اولینبار بود که بعد از حمله ۱۲ روزه از این جایگاه با دنیا صحبت کردید. حملهای که در آن تعداد زیادی از سامانههای دفاعی و موشکی شما از بین رفت و همچنین ضرباتی به حماس و حزبالله وارد شد. این اتفاقات، بهنوعی یک تغییر در معادلات خاورمیانه را نشان میدهد. با توجه به همه این رویدادها، کشور شما امروز در چه موقعیتی قرار دارد؟
روندی که اتفاق افتاد باعث شد کشور ما قدرت و انسجام بیشتری پیدا کند. امروز، اگر نگاه کنید، در تمام مجامع بینالمللی، ورزشکاران، دانشمندان، دانشجویان و دانشآموزان ما در رقابتها، احترام ویژهای برای پرچم و سرود ملی قائلاند. اتفاق و اتحاد بسیار خوبی در داخل کشور شکل گرفته و انسجام داخلی بیشتر شده است. در نهایت، روندی که در آن حمله ۱۲ روزه رخ داد، باعث شد حتی کسانی که قبلاً نسبت به کشور موضعگیری داشتند یا گاهی از عملکرد ما گلهمند بودند، همه آمدند و پشت سر مقام معظم رهبری ایستادند و یکصدا از تمامیت ایران و حقوق و آزادی خودشان محکم دفاع کردند. این اتفاق، دستاورد بسیار خوبی برای ایجاد انسجام و وحدت داخلی بود که بهخاطر حملهای که رژیم صهیونیستی انجام داد و نباید انجام میداد، رقم خورد.
این رژیم قوانینی را زیر پا گذاشت که در هیچ چارچوب بینالمللی قابل قبول نیست، اما با این حال حمله کرد. علاوه بر اینکه مراکز ما را هدف قرار داد و دانشمندان ما را زد، مردم ما را هم مورد حمله قرار داد. در سخنرانیام در مجمع عمومی، تصاویر خانوادههایی را نشان دادم که در جریان این حوادث جان خود را از دست داده بودند. این اتفاقات در هیچ چارچوب قانونی و بینالمللی پذیرفتنی نیست.
شما ممکن است با یک کشور اختلاف نظامی داشته باشید، اما نباید مردم بیگناه را زیر بمباران قرار دهید و باعث شوید جانشان را از دست بدهند. این اتفاق نهفقط در تهران، بلکه در غزه، لبنان و سوریه هم در حال رخ دادن است. متأسفانه رژیم صهیونیستی هیچکدام از چارچوبهای حقوق بینالملل را رعایت نمیکند و از طرف برخی کشورها هم حمایت میشود. این مسئله به هیچوجه قابل قبول نیست. نفرتی که امروز در دنیا نسبت به رژیم صهیونیستی ایجاد شده، بیسابقه و استثنایی است.
پرزیدنت ترامپ در سازمان ملل گفت که موضع من بسیار ساده است؛ او مدعی است که بزرگترین حامی تروریسم در جهان نباید اجازه داشته باشد که سلاح هستهای در اختیار داشته باشد. همچنین گفته که برنامه هستهای ایران قابل بازسازی نیست و آمریکا تحمل چنین برنامهای را نخواهد داشت. جناب دکتر پزشکیان، واکنش شما به این اظهارات چیست؟
این مسئله برای ما کاملاً روشن است. از زمانی که مسئولیت به عهده گرفتم، و حتی پیش از آن، مقام معظم رهبری رسماً اعلام کرده بودند که نظام جمهوری اسلامی در دکترین خود هیچ جایگاهی برای سلاح هستهای قائل نیست. ما همین مبنا را در تمام روند گفتوگوها و مذاکرات خود اعلام کردهایم و امروز هم همان را اعلام میکنیم. در گفتوگوهایی که با طرفهای مختلف داشتهایم، خیلی شفاف گفتهایم و در سازمان ملل هم تأکید کردهایم که آمادهایم همه مراکزی را که تصور میشود برای ساخت سلاح هستهای ایجاد شده، در اختیار بازرسان قرار دهیم تا ارزیابی کنند و در این زمینه هیچ مشکلی نداریم.
اما کاری که طرف مقابل انجام میدهد، ایجاد یک توهم غیرواقعی در دنیا است.
ما کاملاً آمادهایم به دنیا اطمینان بدهیم که بههیچوجه بهدنبال سلاح هستهای نیستیم و نخواهیم بود، اما اقداماتی که آنها علیه ما انجام دادهاند، خلاف همه تعهدات و اصول بوده است. هیچ دلیلی برای اینکه ایران به سمت سلاح هستهای برود وجود نداشته و ندارد، با این حال تجاوزاتی انجام شده که نباید رخ میداد.
یکی از دلایلی که سازمانهای اطلاعاتی آمریکا و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در این زمینه مطرح کردهاند، این است که غنیسازی به سطح ۶۰ درصد رسیده و برخی تاسیسات در عمق زمین قرار دارند؛ این حقایق باعث شده بسیاری گمان کنند هدف دنبالکردن سلاح هستهای بوده و نه برنامه هستهای صلحآمیز. نظر جنابعالی در اینباره چیست؟
ببینید، درست است که شاید ما به آن سطح از غنیسازی، یعنی ۶۰ درصد، نیاز نداشته باشیم، اما ما در آن زمان توافق برجام را پذیرفتیم و آژانس هم طبق همان چارچوبهای تعیینشده، بهطور کامل بر مراکز ما نظارت داشت. چه در مراکز زیرزمینی و چه روی زمین، هر زمان که میخواستند، میآمدند و بازرسی میکردند.
این آمریکا بود که برجام را پاره کرد؛ یعنی همان توافقی که ما بر اساس آن عمل میکردیم و نظارتها نیز تحت چارچوب آژانس انجام میشد. بعد از خروج آمریکا از برجام، شرکتهای اروپایی که برای همکاری به ایران آمده بودند، یکییکی مجبور شدند از کشور خارج شوند. هیچیک از تعهداتی را که پذیرفته بودند، اجرا نکردند. وقتی آنها به تعهداتشان عمل نکردند، بهطور طبیعی کارشناسان ما هم خارج از آن چارچوبها مسیر خود را ادامه دادند.
ما در گفتوگوهای فعلی هم اعلام کردهایم که همه آنچه را در اختیار داریم، میتوانیم در روند مذاکرات و بر اساس همان چارچوبها ارائه کنیم، بهشرط آنکه حقوق بینالمللی ما در چارچوب انپیتی و تحت نظر آژانس بینالمللی انرژی اتمی حفظ شود. اگر این چارچوبها رعایت شود، ما هیچ مشکلی نداریم. همه موارد قابل ارزیابی است و میتوان طبق همان اصول با آن برخورد کرد.
مشکل از جایی آغاز شد که نهتنها آن چارچوبها را درباره ما رعایت نکردند، بلکه هر روز تحریمهای جدیدی بر ما اعمال کردند و سعی داشتند فشار بیشتری وارد کنند و این ذهنیت را در جهان القا کنند که ایران بهدنبال سلاح هستهای است.
در گفتوگوهایی که اینجا داشتیم، خود من با رئیسجمهور فرانسه صحبت کردم و روشهایی برای حل مشکل پیشنهاد دادیم که از سوی طرف فرانسوی پذیرفته شد. آنها با طرف آمریکایی نیز صحبت کردند، اما متأسفانه طرف آمریکایی نپذیرفت. با وجود موافقت اروپاییها، آمریکا حاضر به پذیرش نشد. اگر این روند ادامه پیدا کند و بخواهند تحریمهای جدیدی علیه ما اعمال کنند، طبیعتاً مسئله پیچیدهتر خواهد شد.
با همه اینها، آیا کشور شما موافقت میکند درصد غنیسازی را به سطوح تکرقمی محدود کند و تمام تأسیسات هستهای را مانند اغلب تأسیسات هستهای جهان، روی زمین قرار دهد؟
ما که بر اساس همان چارچوب بینالمللی عمل کردهایم؛ ما زیر نظر آژانس بودهایم و عضو انپیتی هستیم. به چه دلیلی آمدند و حتی مراکز زیرزمینی ما را زدند؟ مگر ما خلاف کرده بودیم؟ حتی اگر خلافی رخ داده باشد، آیا این رژیم صهیونیستی حق دخالت دارد؟ او خود عضو انپیتی نیست، زرادخانه هستهای دارد و از سلاحهایی برخوردار است؛ چرا با آنها برخورد نمیشود؟ چه حقی داشت که بیاید و مراکز هستهای ما را بمباران کند و در نهایت کسی او را محکوم نکند؟ ما آمادهایم در چارچوب قوانین بینالمللی همه آنچه را که لازم است ارائه کنیم و طبق همان چارچوب عمل نماییم؛ در این صورت هیچ مشکلی نخواهیم داشت.
در دورهای حدود ۶۰ یا ۹۰ روز پیش از حمله به ایران، پرزیدنت ترامپ همراه با اسرائیل تلاش داشت این پیام را منتقل کند که بازرسیها باید در هر زمان و هر مکانی از تأسیسات ایران انجام شود. نگرانی آنها از نزدیکشدن ایران به نقطه بریکاوت برای دستیابی سریع به سلاح هستهای مطرح شده بود. چون ایران به این خواستهها تن نداد، حملات در آن زمان آغاز شد!
اصلاً اینطور نیست؛ اولاً آژانس مرتباً از مراکز ما بازدید میکرد و گزارشهایی تهیه و ارائه داده که برخلاف آن چیزی است که برخی میگویند. ما با آمریکا گفتگو میکردیم و اعلام کردیم که آمادهایم شفافسازی را انجام دهیم.
آژانس مسئول ارزیابی است و تاکنون هیچ گزارشی که نشان دهد ایران بهدنبال سلاح هستهای بوده، ارائه نکرده است. بارها آمده و ارزیابی کرده و همه گزارشها نشان داده که ایران در چارچوبهای پذیرفتهشده عمل کرده است؛ اما متأسفانه در حالی که ما آماده بودیم این شفافسازی را انجام دهیم، حمله آغاز شد.
یکی از دلایل مطرحشده برای حملات این بود که عوامل اطلاعاتی اسرائیل در داخل کشور شما نفوذ کرده بودند و به اطلاعاتی درباره مکانها، اشخاص و سایر موضوعات دست یافته بودند. آیا این مسئله همچنان یک چالش امنیتی برای ایران محسوب میشود؟ آیا معتقدید که هنوز جاسوسها یا شبکههای اطلاعاتی اسرائیل در داخل ایران فعال هستند و لازم است با آنها مقابله شود؟
خب، همین نشان میدهد که رژیم صهیونیستی متجاوز است. این رژیم کاملاً برخلاف چارچوبهای قوانین بینالمللی عمل میکند؛ آیا همین کافی نیست که بفهمیم خودش عامل اصلی ناآرامی در منطقه است؟ این رژیم به غزه حمله کرده، به لبنان حمله کرده، به سوریه حمله کرده، به ایران حمله کرده، حتی به قطر هم حمله کرده؛ یعنی در واقع، منشأ ناآرامیها در منطقه بوده است.
در مقابل، ما در ایران داریم کاملاً در چارچوب قوانین بینالمللی عمل میکنیم، اما ادعا میکنند که ایران میخواهد منطقه را بههم بزند. ما میخواهیم با همه ملتها و همسایگانمان در صلح و آرامش زندگی کنیم. بهدنبال سلاح هستهای نیستیم و صراحتاً اعلام کردهایم که این موضوع از نظر اعتقادی، همانطور که مقام معظم رهبری فرمودهاند، جزو باورهای قطعی ماست و هیچکس در کشور ما نمیتواند خلاف این اعتقاد عمل کند.
ما آمادهایم که سازمانهای مسئول بینالمللی بیایند و ارزیابیهای لازم را انجام دهند. این آمادگی را اعلام کردهایم و در گفتوگوها هم مطرح شده است، اما در حالیکه گفتوگوها ادامه داشت، رژیم صهیونیستی حمله خود را آغاز کرد.
اگر بخواهیم نگاهی به آینده داشته باشیم، استیو ویتکاف، فرستاده ویژه رئیسجمهور آمریکا، اعلام کرده که ایالات متحده در حال گفتگو با ایران است. این در حالی است که رهبر معظم انقلاب تصریح کردهاند که نیازی به گفتگو وجود ندارد و این مذاکرات برای ایران فایدهای ندارد. آیا این موضعگیری، کار شما را در مسیر تعاملات دیپلماتیک دشوارتر نمیکند، بهویژه در شرایطی که بسیاری از کشورها خواهان گفتگو هستند؟
ما که از گفتوگو فرار نکرده بودیم؛ داشتیم مذاکره میکردیم که حمله کردند. روندی که امروز شکل گرفته این است که در کشور ما، بهدلیل بدعهدیها و عدم پایبندی طرف مقابل به آنچه میگوید، نوعی بیاعتمادی به وجود آمده است. این بیاعتمادی باعث شده که ذهن سیاستمداران ما و بهخصوص مقام معظم رهبری به این باور برسد که آمریکا واقعاً نمیخواهد مسئله را حل کند؛ آمریکا میخواهد، بهویژه از طریق حمایت از اسرائیل، ناآرامی را در کشور ما و منطقه گسترش دهد.
ما هرگز از گفتوگو فرار نکردهایم. همین حالا هم در رابطه با مسئله اسنپبک که آنها قصد اجرای آن را دارند، بارها با آنها مذاکره کردهایم. تمام شرایط ممکن را با آنها در میان گذاشتهایم. حتی به تفاهماتی با اروپاییها رسیدهایم، اما آمریکا قبول نکرده و حالا میخواهد اسنپبک را اجرا کند. آیا اسنپبک مشکل را حل میکند؟ بهنظر من این کار فقط وضعیت را بدتر خواهد کرد.
در رابطه با مکانیزم بازگشت سریع تحریمها موسوم به اسنپبک، میدانم که روسیه و چین تلاش کردند اجرای آن را به تأخیر بیندازند. ۳ چارچوب پیشنهادی برای عقب انداختن یا حذف کامل بازگشت تحریمها مطرح شده است؛ اول انجام ارزیابیها و بازرسیهای کامل، دوم روشن شدن وضعیت چند ۱۰۰ پوند اورانیوم غنیسازیشده که گفته شده تهران محل نگهداری آن را قبل از حملات تغییر داده، و سوم آغاز گفتوگو با آمریکا. آیا با این ۳ اقدام موافقید تا بتوان اسنپبک را به تعویق انداخت؟
ما که این گفتگوها را با طرف مقابل انجام دادیم و آمادهایم همه آنچه درباره غنیسازی انجام شده ارائه و در چارچوب مذاکرات بررسی شود. وقتی میگوییم هدفمان ساخت بمب هستهای نیست، این ادعا را با صراحت و بر اساس اعتقاد اعلام میکنیم و هیچ قصدی برای چنین کاری نداریم. بهجای تلاش برای حل مسئله، طرف مقابل دارد روند را پیچیدهتر میکند؛ نیازی به اسنپبک وجود ندارد، زیرا ما آمادهایم بنشینیم و گفتگو کنیم.
حمله، تخریب و قتل شهروندان و سپس نمایش غیرواقعی در صحنه بینالمللی که گویی ایران بهدنبال سلاح هستهای است، غیرقابل قبول است. ما آماده هرگونه همکاری و راستیآزمایی در چارچوب قوانین بینالمللی هستیم، اما اگر بخواهند اسنپبک را اعلام کنند و فشارها را افزایش دهند، عملاً راههای گفتگو را میبندند.
آیا ایران متعهد است که آنچه را در جریان حملات اخیر از بین رفته بازسازی کند؟ برخی افراد، بهویژه ایرانیان مقیم آمریکا، این پرسش را مطرح میکنند که اگر برنامه هستهای واقعاً صلحآمیز است، چرا با وجود فشارهای سنگین اقتصادی، همچنان با چنین هزینه هنگفتی دنبال میشود؟ چرا بهجای تمرکز بر حل مشکلات اقتصادی، کاهش تورم، و بهبود وضعیت معیشت مردم، منابع کشور صرف توسعه این برنامه میشود؟
ما که میخواهیم اقتصاد را بهبود دهیم، مشکل این است که آمریکا از همان اوایل پیروزی انقلاب، به طرق مختلف در امور داخلی کشور دخالت کرده است. ابتدا به دامن زدن به اختلافات قومی و سپس تلاش برای کودتا پرداختند که ناکام ماند. بعد جنگ تحمیلی را بر ما تحمیل کردند و در ادامه نیز با تحریک و حمایت از گروهها و جناحهایی که قصد ایجاد تفرقه داشتند، بیش از ۲۰ هزار ترور خیابانی علیه شخصیتها و فعالان کشور انجام شد. همه اینها به گونهای طراحی شده بود که نتوانیم روی پای خود بایستیم.
این روند ارتباطی با تلاشهای ما برای فعالیتهای صلحآمیز هستهای ندارد. فعالیتهای هستهای ما برای امور پزشکی، کشاورزی، صنعت و موارد دیگری که امروز با آنها مواجهیم ضروری است. در پزشکی بسیاری از تشخیصها نیازمند فناوریهای هستهای است، در کشاورزی و صنعت نیز وضعیت به همین منوال است. ما صرفاً آن مقدار فعالیت را انجام میدادیم که برای نیازهای داخلی لازم بود.
اما آمریکا تلاش میکند ما را روزبهروز بیشتر تحریم کند. اگر فرض کنیم آمریکا میخواهد مانع از دستیابی ما به سلاح هستهای شود که ما خودمان چنین نیتی نداریم، چه دلیلی دارد راه دارو، تجارت و اقتصاد کشور را ببندد و تحریمهای گسترده اعمال کند؟ از منظر علمی، تحریمهایی که آمریکا وضع میکند، مرگ و آسیبهایی پنهانی و گستردهتر از جنگ در جامعه ایجاد میکند. چرا باید آمریکا تلاش کند کشورها را تحریم کند و حتی کشورهایی را که میخواهند با ایران مراوده داشته باشند، تحت فشار قرار دهد؟ چه منطقی پشت این اقدامات وجود دارد؟
وقتی کشوری آماده است در چارچوب قوانین بینالمللی فعالیت کند و خارج از آن چارچوب کاری انجام ندهد، چرا باید با آن کشور برخورد دوگانه شود؟ چرا اصول و قواعد بینالمللی باید به گونهای اعمال شود که به صورت گزینشی علیه ما اجرا شود؟
برخی بر این باورند که برای استفادههای صلحآمیز، نیازی به غنیسازی اورانیوم تا این درصدها نیست و اگر تاسیسات و برنامههای هستهای ایران بهجای قرارگیری در اعماق زمین، بر روی سطح زمین مستقر بودند، شاید امکان فلج کردن حوزههایی مانند کشاورزی، پزشکی و سایر نیازهای داخلی اینگونه فراهم نمیشد. از سوی دیگر، پرزیدنت ترامپ گفته است که میخواهد درهای تجارت جهانی را به روی ایران باز کند و ایران را بهعنوان بخشی از یک خاورمیانه قوی و رو به رشد اقتصادی ببیند. آیا شما تمایلی دارید که درباره این گشایش احتمالی، مستقیماً با رئیسجمهور آمریکا یا فرستاده ویژه او، آقای استیو ویتکاف، گفتوگو کنید؟
ببینید، آنچه در رابطه با مسائل اقتصادی مطرح است این است که ما میخواهیم کشورمان با تمام دنیا رابطه داشته باشد. ما بههیچوجه بهدنبال ایجاد ناآرامی، نه در داخل و نه در خارج از کشور، نیستیم. اما این نوع برخوردها باعث میشود که در کشور ما مشکل ایجاد شود. رئیسجمهور آمریکا اعلام کرده که ایران نباید به سلاح هستهای دست پیدا کند. خب، ما نمیخواهیم دست پیدا کنیم. آمادهایم ارزیابی انجام شود. اگر واقعاً در گفتار خود صادق هستند، ما هم صادقانه اعلام کردهایم که آمادهایم همکاری کنیم.
پس چه لزومی دارد که تحریمها تشدید شود؟ اگر میگویند نمیخواهند ایران به سلاح هستهای دست یابد، ما هم میگوییم نمیخواهیم. پس این رفتارها چه معنایی دارد؟
در ایران، طبق نظرسنجیهایی که صورت گرفته، بیش از ۵۰ درصد مردم گفتهاند که باید سلاح هستهای بسازیم تا بتوانیم در برابر این فشارها بایستیم. این در حالی است که در دکترین نظام جمهوری اسلامی و در سیاستگذاریهای مقام معظم رهبری، چنین رویکردی وجود ندارد. ما بههیچوجه نمیخواهیم به سمت سلاح هستهای برویم.
راستیآزمایی و ارزیابی این موضوع کار سختی نیست. بنابراین، اگر واقعاً صداقت دارند، بیایند با ما بر اساس همان چارچوبهای بینالمللی رفتار کنند. اول صداقت خود را به ما نشان دهند تا بدانیم که با ما غرض و مرضی ندارند. در آن صورت، ما هم آمادهایم که در چرخه اقتصاد جهانی فعالیت خود را انجام دهیم.
جناب آقای دکتر پزشکیان، یکی از روندهایی که هماکنون در خاورمیانه در جریان است، بازگشایی احتمالی گفتوگوها پیرامون توافقهای موسوم به «ابراهیم» پس از پایان جنگ میان اسرائیل و غزه است. در همین راستا، گمانهزنیهایی درباره آغاز مذاکرات جدید میان رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی نیز مطرح شده و حتی از احتمال گفتوگو با سوریه یا شکلگیری تفاهمات دفاعی میان برخی از بازیگران منطقه سخن گفته میشود. نشانههایی نیز مشاهده میشود که بسیاری از کشورهای منطقه شما در حال تمرکز بر قراردادها و تفاهمنامههای منطقهای و بینالمللی با هدف رونق اقتصادی هستند. واکنش و ارزیابی شما نسبت به این تحولات چیست؟
مشکلاتی که در منطقه وجود دارد ریشهای است. من پزشکم و معتقدم تا علت اصلی این مسئله حل نشود، درمان علامتی هرگز نمیتواند پاتولوژی موجود را از بین ببرد. روند کنونی ظلم و جنایت اسرائیل علیه مردم غزه، لبنان و فلسطین است. تا زمانی که نپذیریم با مردم بر اساس عدالت رفتار کنیم، هر طرح یا راهحلی که ارائه کنیم، از نظر علمی محکوم به شکست خواهد بود، زیرا اصل و ریشه مسئله تحقیر انسانها است؛ گروهی را از سرزمینشان بیرون میکنیم، برخی را از رشد محروم میسازیم و بسیاری از مشکلات منطقه ناشی از همین بیعدالتیها و ظلمهایی است که تاکنون صورت گرفته و همچنان ادامه دارد.
تصور کنید در غزه کودکان از گرسنگی جان میدهند، بیمارستانها و مدارس نابود شدهاند و خبرنگاران کشته میشوند. حتی اگر امروز آرامش برقرار شود، آنچه در درون انسانهایی که در آن شرایط زندگی کرده و تحت فشار ماندهاند، هرگز فراموش نخواهد شد و روزی ممکن است به شکلی دیگر بروز کند. باید عامل این وضعیت حذف شود، وگرنه با ادامه این رفتارها حتی اگر اکنون هدفها محقق شود، در آینده خودشان با مشکل مواجه خواهند شد.
آیا چشمانداز شما برای آینده منطقه شامل وضعیتی میشود که در آن رژیم صهیونیستی بتواند در کنار سایر کشورهای منطقه و همسایگان خود به موجودیت خود ادامه دهد؟
هر کس این قوانین را زیر پا بگذارد و رفتاری انجام دهد که مردم را وادار به عکسالعمل کند، حتماً دچار مشکل خواهد شد. این موضوع بازمیگردد به رفتار رژیم صهیونیستی و نوع مواجههای که با مردم منطقه دارد. این مسئله با صرف گفتن، تأیید یا رد و حل نمیشود. برخوردی که اکنون در منطقه شکل گرفته و نفرتی که در ذهن مردم منطقه ایجاد شده است، به این زودیها از بین نخواهد رفت. اگر اسرائیل میخواهد در منطقه بماند، باید چارچوبهای حقوقی و انسانی را مراعات کند.
همه ما شعارهای مرگ بر اسرائیل و مرگ بر آمریکا را دیدهایم و شنیدهایم، حزبالله و حماس را دیدهایم که هفتم اکتبر چه نابودی و فاجعهای به بار آوردند؛ این کاردی است که دو طرفه میبرد. آیا موافق هستید با این عرض بنده؟ آیا این عرض بنده اعتباری دارد؟
ببینید، همانطور که گفتم اینها معلولاند، نه علت. باید پرسید که چرا حزبالله، حماس یا گروههای دیگر واکنشی نشان دادهاند. دلیل این رفتارها چیست؟ آیا دیوانه بودهاند؟ قطعاً نه. وقتی کسی را از خانهاش بیرون کنند، وقتی که بخواهند او را تحقیر کنند، یا خانهاش را روی سرش خراب کنند، هر انسانی ممکن است واکنشی نشان دهد. حتی اگر اسمش حماس نباشد یا حزبالله نباشد، چیز دیگری شکل خواهد گرفت. این یک واکنش انسانی است در برابر نوعی از رفتار که مبتنی بر عدالت و احترام متقابل نیست.
اگر میخواهیم صلح در منطقه برقرار شود، باید به هم احترام بگذاریم. نباید به هم زور بگوییم یا با قلدری رفتار کنیم. وقتی برخوردها بر پایه احترام باشد، خودبهخود آرامش شکل میگیرد.
اجازه میفرمایید بپرسم در رابطه با تعهد و اتحادی که با چین و روسیه دارید؛ با توجه به آنچه در ایران اتفاق افتاد و حملاتی که منجر شد به از بین رفتن نیمی از گروههایی مانند حوثیها، حزبالله، حماس که بهطور کلی میتوان گفت تعداد زیادی از شبکههای مسلح خارجی مرتبط با ایران حداقل بهطور جدی فلج شدند؛ در طول آن جنگ ۱۲ روزه روسیه و چین به کمک شما نیامدند. به این چه پاسخی میدهید؟
ببینید، ما بهدنبال آن هستیم که بر توان و انسجام داخلی خود تکیه کنیم. دل به کسی نبستهایم. انسجام داخلی و قدرت ملی ما بعد از جنگ بیشتر از قبل شده است، چون مردم فهمیدند آن حرفهایی که برخی میزدند درست نبوده است. آن مدینه فاضلهای که از دموکراسی و حقوق بشر و انسانیت حرف میزدند، در حالی که در سرزمینهایی که زیر سلطه آنهاست کودکان و زنان را بهراحتی میکشند و نابود میکنند، حالا برای مردم ما کاملاً روشن شده که دروغ بوده است.
این انسجام چه در داخل کشور و چه در میان مردم، بهوضوح شکل گرفته است. شاید در آن ساختارهای رسانهای که شما تصور میکنید، تلاش کرده باشند آن را تخریب کنند، اما در دل مردم چیزی دیگر رشد کرده؛ این باور که حرفهایی مثل تمدن، حقوق بشر و انسانیت که بارها از سوی برخی کشورها تکرار میشود، واقعی نیست.
در کشور ما یک اتفاق افتاد. فردی، چه بهدرستی و چه بهغلط، جان خود را از دست داد. اروپا، آمریکا و برخی کشورها زمین و زمان را به هم ریختند که ایران حقوق بشر را رعایت نکرده و حق یک انسان را نادیده گرفته است. فرض کنیم این حرف درست باشد و ما حقوق یک انسان را نادیده گرفته باشیم، اما امروز در غزه بیش از ۶۵ هزار انسان را بمباران و قتلعام کردهاند. تعداد زیادی از مردم از گرسنگی در حال جان دادن هستند. بیمارستانها را نابود کردهاند، صدها هزار نفر آواره شدهاند و تعداد مجروحان به چند صد هزار نفر رسیده است.
حقوق بشر، دموکراسی و انسانیتی که از آن حرف میزنند، کجاست؟ چرا کسی به فکر این انسانها نیست؟ چرا راه آب، غذا، نان و دارو را بر مردم بستهاند؟ این انسانیت کجاست؟ این دموکراسی و حقوق بشر کجاست؟ اگر ما اشتباهی مرتکب شدیم، فرض کنید ۱۰ اشتباه، آیا این دنیای متمدن میتواند در برابر چشمان خود، تنها بهخاطر اشتباه یک عده که بهنظر من واکنشی به فشارهای مداوم بوده است، چنین فاجعهای را بر سر مردم بیاورد؟
ما اکنون روابطمان با کشورهای همسایه بهمراتب بهتر شده است. آنها گمان میکردند ایران مسبب ناامنی در منطقه است، اما ما اعلام کردهایم که با همه همسایگان دوست و برادر هستیم، تمامیت ارضی همه کشورها را محترم میشماریم و در چارچوب قوانین بینالمللی در امور داخلی دیگر کشورها دخالت نمیکنیم. ما خواهان زندگی در صلح و آرامش با جهان هستیم. کسی که منطقه را ناامن کرده، رژیم صهیونیستی است؛ آن رژیم به کشورهای دیگر حمله کرده، نه ایران. ما به هیچ کشوری حمله نکردهایم و حمله هم نخواهیم کرد. ما صرفاً از خود دفاع میکنیم.
اجازه میفرمایید موضوع دیگری را مطرح کنم؛ یکی دو سؤال دیگر مانده و واقعاً از وقتتان سپاسگزارم. پرزیدنت ترامپ این هفته گفت که اوکراین میتواند روسیه را شکست بدهد و با کمک اتحادیه اروپا و ناتو همه سرزمینهایش را پس بگیرد و معتقد است آن سرزمینها قابل بازگشت هستند. با توجه به اینکه شما به روسیه تجهیزات دادید و از آنها حمایت کردید، آیا با این ارزیابی آقای ترامپ موافق هستید؟ آیا معتقدید که اوکراین میتواند در این جنگ پیروز شود؟
ما فکر میکنیم گفتوگو بهتر از جنگ است. میتوان گفت گفتوگو، بهترین راه حل مسائل در چارچوب قوانین بینالمللی است. اختلاف و درگیری زمانی آغاز میشود که آن قوانین زیر پا گذاشته شود و هر کس بنا به میل خود بخواهد عمل کند و با زور به طرف مقابل تحمیل کند، اما اگر انسانها بر اساس چارچوبها و قوانین بینالمللی با هم کار کنند و پذیرش داشته باشند که در آن چارچوب عمل کنند، اصولاً نباید جنگی رخ دهد.
جنگ زمانی رخ میدهد که من به حق و حقوق خودم قائل نباشم و هر وقت دلم خواست نسبت به حقوق دیگران تهاجم کنم. بحث اوکراین و روسیه نیز دقیقاً همینگونه است. به نظر من باید بنشینند و در چارچوب قوانین بینالمللی حق و حقوق همدیگر را حفظ کنند.
یک پرسش دیگر جناب دکتر، در ادامهی بحث درباره اسرائیل؛ پیشتر از حضورتان پرسیدم که آیا معتقدید اسرائیل باید حق وجود داشته باشد و شما پاسخ دادید که رفتارشان باید تغییر کند. آیا میتوانید آیندهای را تصور کنید که در آن ایران و اسرائیل هر ۲ در صلح و آرامش در کنار یکدیگر وجود داشته باشند؟
مسئله این است که کسانی که اکنون آنجا حکومت میکنند، در حال نسلکشی هستند. کسی که دست به نسلکشی میزند و هیچیک از چارچوبهای قوانین بینالملل را رعایت نمیکند، خود بهنوعی در حال نابودی است. ما قرار نیست به کشوری حمله کنیم یا آغازگر جنگ باشیم؛ ما هیچگاه آغازگر جنگ نبودهایم و نخواهیم بود، اما رژیم صیهیونیستی به هر جا که دلش بخواهد حمله میکند و جنگ بهراه میاندازد.
ولی اسرائیل با این فرمایش شما موافقت نمیکند و احساسشان این است که ایران از طریق گروههای نیابتیاش در سراسر خاورمیانه رویکردی مهاجمانه داشته است؛ چند روز پیش حوثیها به کشتیهای آمریکا حمله کردند و در اوایل سالهای ۲۰۰۰ نیز دهها نفر از افسران و نظامیان آمریکایی کشته شدند. در برابر این ادعاها چه پاسخی دارید؟
این ذهنیتی است که رژیم صهیونیستی القاء میکند؛ میگویند ایران این کار را کرده و باید یکی را ثابت کنند که ایران دست داشته است. ما از مظلوم دفاع میکنیم و آنچه انجام میدهیم دفاع است؛ دفاع از کسانی که از سرزمینشان بیرون شدهاند، اما اینکه ادعا شود ما مردم را میفرستیم تا ترور کنند یا کسانی را به قتل برسانند، حقیقت ندارد. اگر در همه آن ترورها و کشتارهایی که در دنیا انجام شده بررسی کنید، آیا یک ایرانی پیدا میکنید که مسبب آن بوده باشد؟ خیلی راحت قابل ارزیابی است؛ چه در آمریکا، چه در اروپا و جاهای دیگر کسانی که با ایدئولوژی تند و خشونتطلب چنین اقداماتی را انجام میدهند، ربطی به ما ندارند. اتهام زدن آسان است، اما ما آن کسانی نیستیم که تخریب و نابودی میکنند.
متوجه هستم دیدگاه شما را، ولی سازمانهای اطلاعاتی آمریکا یک دیدگاه کاملاً متفاوت دارند و همینطور نیروی نظامی آمریکا و همینطور اشخاصی که جانشان را از دست دادند و بازماندههای آنها. سؤال من از حضورتان این است که جناب رئیسجمهور، شما به عنوان یک اصلاحطلب به دفتر ریاستجمهوری آمدید و خیلیها این جنبش آزادیخواه زنان را در ایران دارند دنبال میکنند و دنبال کردند. چه آرزویی دارید ببینید برای خانمها، بانوهای ایرانی، در رابطه با آزادی بیشترشان؟
الان زنان در ایران آزادی بیشتری دارند. در دولت ما در حال حاضر چهار یا پنج نفر از خانمها حضور دارند که در هیچکدام از دولتهای قبلی چنین چیزی سابقه نداشته است. ما حق و حقوق همه افراد را در چارچوب مقررات خودمان حفظ خواهیم کرد و از آن دفاع خواهیم نمود. در عین حال، اصولاً باید به فرهنگ و باورهای هر جامعهای احترام گذاشت. توسعه به این معنا نیست که به فرهنگ دیگران توهین کنیم یا آنها به فرهنگ ما بیاحترامی کنند. توسعه یعنی احترام متقابل میان انسانها، نه دعوا و درگیری.
یادم هست در یکی از مسابقات والیبال بین ایران و آمریکا، در ماه مبارک رمضان، بازیکنان روزهدار بودند. همان آمریکاییها بطریهای آب را کنار میدان گذاشتند و زمانی که اذان گفته شد، بازیکنان روزهدار آب نوشیدند. این کار، تنها احترام به طرف مقابل بود. کسانی که لازم نبود روزه باشند، روزه نبودند، اما به باور طرف مقابل احترام گذاشتند.
ما که در یک محیط جهانی با هم زندگی میکنیم، باید حرمت یکدیگر را حفظ کنیم و تلاش کنیم که فرهنگ و آداب همدیگر را مسخره نکنیم یا به سخره نگیریم. اگر بتوانیم به چنین درک و دیدگاهی برسیم، دیگر دعوایی وجود نخواهد داشت.
من فکر میکنم احترام بزرگی در این کشور وجود دارد برای تمام مذهبها و احترام گذاشتن به سنت آنها. آیا معتقد هستید که حجاب باید اجباری باشد یا هر کدام از بانوان ایرانی خودشان این اختیار را داشته باشند که تصمیم خودشان را بگیرند در رابطه با حجاب؟
من هیچ باوری به اجبار ندارم و نه آن را اجرایی نمیدانم. در روندی که ما دنبال میکنیم هم چنین چیزی وجود ندارد. هیچوقت نمیشود با اجبار کسی را وادار به کاری کرد. اما حفظ حرمتها و احترام به فرهنگها، انتظاری است که باید از یکدیگر داشته باشیم.
الان هم در کشور ما، علیرغم اینکه قوانینی نوشته شده، اما در همان چارچوب، روندی در حال شکلگیری است. از نظر اعتقادی و باوری، من معتقدم که با اجبار نمیتوان بهراحتی کسی را وادار کرد کاری را که شما میخواهید انجام دهد. باید با گفتوگو و روشهای مناسب، کنار یکدیگر بنشینیم و صحبت کنیم. این مسائل با دعوا و جنگ و بازداشت و اقداماتی که گاهی ممکن است اتفاق بیفتد، قابل حل نیست. در حال حاضر در ایران چنین رویکردی وجود ندارد.
مردم و خانمها امروز ...
نه، مگر اینکه رفتاری بسیار فراتر از مصادیق متعارف حجاب رخ دهد. حتی در خود آمریکا هم اگر چارچوبی رعایت نشود، گمان نمیکنم اجازه دهند با افراد آنگونه رفتار شود، اما در محدودهای که هست، فعلاً کسی بهخاطر این موضوع بازداشت یا مجازات نمیشود. بهتر است بیایند ایران را ببینند، زیرا آنچه به شما میگویند و آنچه در خبرها مطرح است و آنچه سرویسهای اطلاعاتی شما گزارش میکنند، با واقعیت فاصله زیادی دارد. آنها ذهنیتی درباره ما ساختهاند که واقعی نیست؛ بیایند و ببینند، کار دشواری نیست.
حتماً من این کار را انجام خواهم داد. یک جهان سپاس. متشکرم از وقت گرانبهاتان، جناب رئیسجمهور پزشکیان.
متشکرم، موفق باشید.
اشتباهات محاسباتی دشمنان از جنگ تحمیلی ۸ ساله تا نبرد ۱۲ روزه
هادی رضایی: سخنان اخیر سردار علی فدوی، جانشین فرمانده کل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، درباره جنگ ۱۲ روزه، که با حمله رژیم صهیونیستی در ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ آغاز شد، پرسشهایی عمیق در ذهن ایجاد میکند: چگونه یک ملت میتواند از بروز اشتباه محاسباتی در دشمن جلوگیری کند؟ سردار فدوی با اشاره به اینکه «این بار همه جبهه کفر با تمام توان پای کار آمده بود» و دشمنان از سالها قبل، از ماجرای لبنان تا ترور سردار قاسم سلیمانی، برای تقابل با ایران برنامهریزی کرده بودند، تأکید کرد که دشمنان «بر اساس محاسبات عقلانی خود نباید وارد چنین تقابلی میشدند»، اما به دلیل «برداشتهای غلط» به جنگ و اقدامات خصمانه روی آوردند. این اظهارات، ضرورت بازنگری در راهبردهای بازدارندگی را برجسته میسازد. جلوگیری از اشتباه محاسباتی دشمن نه تنها از منظر نظامی، بلکه در ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و حتی سایبری، نیازمند هوشیاری و هماهنگی ملی است. در ادامه با بررسی دو نمونه تاریخی برجسته جنگ تحمیلی ایران-عراق (۱۳۵۹-۱۳۶۷) و جنگ ۱۲ روزه اخیر رژیم صهیونیستی علیه ایران به تحلیل پیامدها و راهکارهای پیشگیری از چنین اشتباهاتی میپردازد، با تأکید بر اینکه حتی پیروزی در برابر دشمن، هزینههای به ملت تحمیل میکند.
اهمیت پیشگیری از اشتباه محاسباتی
در سیاست و امنیت بینالمللی، اشتباه محاسباتی زمانی رخ میدهد که دشمن، بر اساس ارزیابی نادرست از توان، اراده یا انسجام یک کشور، دست به اقداماتی میزند که به درگیریهای پرهزینه منجر میشود. این اشتباهات اغلب ریشه در تحلیلهای ناقص اطلاعاتی، تبلیغات مغرضانه یا غرور استراتژیک دارند. تاریخ خاورمیانه پر است از نمونههایی که دشمنان، به دلیل تصور ضعف طرف مقابل یا برتری خود، وارد جنگهایی شدند که نه تنها به شکست آنها انجامید، بلکه منطقه را با بحرانهای طولانیمدت مواجه کرد. برای ایران، این اشتباهات دشمنان همواره با مقاومت ملی پاسخ داده شده، اما هزینههای انسانی، اقتصادی و اجتماعی آن، از جمله شهادت جوانان و تخریب زیرساختها، ضرورت پیشگیری را دوچندان میکند. راهکارهای پیشگیری شامل تقویت بازدارندگی نظامی، دیپلماسی هوشمند، انسجام ملی و نمایش قدرت نرم وسخت در عرصه جهانی است.
۱. اشتباه محاسباتی صدام حسین در جنگ تحمیلی علیه ایران (۱۳۵۹-۱۳۶۷)
جنگ تحمیلی، که در ۳۱ شهریور ۱۳۵۹ با تهاجم رژیم بعثی عراق به خاک ایران آغاز شد، نمونهای کلاسیک از اشتباه محاسباتی دشمن است. صدام حسین، رئیسجمهور وقت عراق، پس از انقلاب اسلامی ۱۳۵۷، ایران را در شرایط ضعف سیاسی و نظامی ارزیابی کرد. او تصور میکرد که تغییرات در ساختار ارتش، ناآرامیهای داخلی و تحریمهای بینالمللی، ایران را به هدفی آسان برای اشغال تبدیل کرده است.

صدام در گفتگویی با مشاورانش ادعا کرد که میتواند ظرف یک هفته تهران را فتح کند. این ارزیابی نادرست بر اساس عوامل زیر شکل گرفت:
تصور ضعف ایران: انقلاب اسلامی منجر به بازسازی ساختار ارتش و خروج مستشاران خارجی شده بود. صدام این تغییرات را نشانه فروپاشی نظامی تلقی کرد.
حمایتهای بینالمللی: عراق از حمایت گسترده کشورهای غربی، شوروی و برخی کشورهای عربی برخوردار بود، که صدام آن را تضمینی برای پیروزی سریع میدانست.

جاهطلبی ارضی و ایدئولوژیک: صدام به دنبال الحاق خوزستان، کنترل آبراه اروندرود و تضعیف انقلاب اسلامی به عنوان تهدیدی برای رژیم بعثی بود.

اما مقاومت بیسابقه ملت ایران، همراهی نیروهای مسلح و بسیج مردمی، معادلات صدام را بر هم زد. جنگ هشتساله شد و رژیم بعثی نه تنها به اهداف خود نرسید، بلکه در نهایت فروپاشید. با این حال این جنگ برای ایران، هزینههای در پی داشت.
صدام بعدها این تهاجم را «بزرگترین اشتباه تاریخی» خود خواند، اما این اعتراف نتوانست خسارات وارده به ایران را جبران کند. این جنگ نشان داد که اشتباه محاسباتی دشمن، حتی اگر با شکست او همراه باشد، میتواند نسلی را تحت تأثیر قرار دهد.
۲. اشتباه محاسباتی دشمن در جنگ ۱۲ روزه
جنگ ۱۲ روزه، که از ۲۳ خرداد ۱۴۰۴ با تهاجم رژیم صهیونیستی به ایران آغاز شد، نمونهای معاصر از اشتباه محاسباتی دشمن است. این درگیری، که به «جنگ ایران و اسرائیل» معروف شد، با حملات ترکیبی موشکی، هوایی و سایبری علیه تأسیسات نظامی و غیرنظامی ایران کلید خورد. سردار فدوی تأکید کرد که دشمنان، با برنامهریزی از سالها قبل و با تکیه بر ترور سردار سلیمانی در سال ۱۳۹۸، تصور میکردند میتوانند ایران را تضعیف کنند.

عوامل کلیدی این اشتباه محاسباتی عبارت بودند از:
ارزیابی نادرست از توان دفاعی ایران: دشمن تصور میکرد سامانههای پدافندی و پاسخ نظامی ایران در برابر حملات پیشرفته آسیبپذیر است. اما واکنش سریع نیروهای مسلح، بهویژه موشکهای نقطهزن ایران، این محاسبه را باطل کرد.

اعتماد به حمایتهای خارجی: رژیم صهیونیستی با چراغ سبز آمریکا و حمایت لجستیکی برخی کشورهای غربی، گمان میکرد میتواند ایران را در انزوا قرار دهد.
تأثیر رویدادهای پیشین: ترور سردار سلیمانی و دیگر اقدامات خصمانه، دشمن را به این باور رساند که ایران از نظر اطلاعاتی و نظامی ضعیف شده است.
این جنگ با آتشبس در ۴ تیر ۱۴۰۴ پایان یافت و ایران نه تنها خاک خود را حفظ کرد، بلکه معادله دشمن را در هم شکست. با این حال، هزینههای مانند شهادت تعدادی از فرماندهان ، دانشمندان و مردم عادی و تخریب زیر ساخت ها را در پی داشت. اگر چه به اعتراف رسانه های غربی ضربات ایران بر پیکر رژیم صهیونی نیز بسیار کاری بوده و اسیب های فراوانی برای این رژیم کودک کش در پی داشت.

کارشناسان تأکید دارند که «هیچ دیپلماسی نمیتوانست مانع این جنگ شود»، اما توان دفاعی ایران مسیر آن را تغییر داد. این جنگ نشان داد که اشتباه محاسباتی دشمن میتواند به بیداری جهانی علیه تجاوزات منجر شود، اما هزینههای برای ایران در پی داشت.
راهکارهای پیشگیری از اشتباه محاسباتی دشمن
برای جلوگیری از تکرار چنین سناریوهایی، ایران باید ترکیبی از راهبردهای زیر را به کار گیرد:
تقویت بازدارندگی نظامی: ارتقای توان موشکی، پدافند هوایی و فناوریهای سایبری برای نمایش قدرت دفاعی.
دیپلماسی فعال و هوشمند: تقویت روابط با کشورهای منطقه و جهان برای کاهش انزوا و خنثیسازی تبلیغات دشمن.
نمایش انسجام ملی: وحدت داخلی و مشارکت مردمی در برابر تهدیدات، پیامی قوی به دشمنان ارسال میکند.
قدرت نرم فرهنگی: استفاده از رسانهها و دیپلماسی عمومی برای اصلاح تصویر ایران در جهان و جلوگیری از تحلیلهای نادرست دشمن.
تقویت توان اطلاعاتی: شناسایی و خنثیسازی برنامهریزیهای دشمن پیش از اقدام، همانطور که در جنگ ۱۲ روزه مؤثر بود.
نتیجهگیری: درسهایی برای آینده
اشتباهات محاسباتی دشمنان در تاریخ ایران، از جنگ تحمیلی تا جنگ ۱۲ روزه، نشاندهنده قدرت و اراده ملت ایران در برابر تجاوزات است. با این حال، این پیروزیها با شهادت تعدادی از هموطنانمان به دست آمدهاند. همانطور که سردار فدوی تأکید کرده، ایران هرگز آغازگر جنگ نبوده، اما در برابر تهدیدات تسلیم نمیشود. برای پیشگیری از جنگهای آینده، باید با تقویت بازدارندگی، دیپلماسی هوشمند و وحدت ملی، اجازه نداد دشمنان بر اساس برداشتهای غلط دست به ماجراجویی بزنند. تاریخ ایران گواه آن است که این ملت از هر چالش قویتر بیرون میآید، اما اولویت باید بر صلح پایدار و پیشرفت نسلهای آینده باشد تا هزینههای غیرضروری تحمیل نشود.
اتحاد ملی؛ سرمایهای که نقشههای دشمن را برهم زد
محمدصادق دانشجو: سخنان مقام معظم رهبری درباره جنگ ۱۲ روزه میان ایران و رژیم صهیونیستی، نکتهای کلیدی را آشکار ساخت: دشمن در این جنگ نه صرفاً به دنبال حمله نظامی یا عملیات ترور دانشمندان، بلکه در پی فعالسازی شبکههای آشوب داخلی و براندازی ساختاری جمهوری اسلامی بود. آنها گمان میکردند فشار تحریمها، مشکلات اقتصادی و اختلافات سیاسی میتواند جامعه ایران را آماده پذیرش دخالت خارجی کند. اما نتیجه، کاملاً خلاف انتظارشان رقم خورد.
در شرایطی که محافل غربی سناریوهای پس از سقوط نظام را طراحی کرده بودند، همبستگی ملی در ایران عملاً تمام مسیرهای آنان را مسدود کرد. این تجربه بار دیگر نشان داد که معادلات قدرت در ایران صرفاً با ابزار نظامی یا فشار اقتصادی فهم نمیشود، بلکه به پیوند مردم و حاکمیت وابسته است؛ پیوندی که در لحظه تهدید خارجی، بازتولید میشود.
از منظر علم سیاست، این وضعیت را میتوان در قالب «انسجام در برابر تهدید» تحلیل کرد. جامعهای که در درون خود شاید با اختلاف نظر هایی مواجه باشد، اما هنگامی که موجودیت کشور هدف قرار گیرد، اختلافات داخلی را تعلیق میکند و به یک واحد یکپارچه بدل میشود. این الگو بارها در تاریخ جمهوری اسلامی تکرار شده است: از دوران دفاع مقدس گرفته تا بحرانهای هستهای و امروز.
تجربه جنگ ۱۲ روزه روشن ساخت که دشمنان ایران همچنان درک درستی از این واقعیت ندارند. آنان بر اساس منطق فشار حداکثری تصور میکنند تحریمها یا عملیات ترور میتواند شکاف دولت–ملت را به نقطه انفجار برساند؛ اما واکنش اجتماعی در ایران خلاف این تحلیل را ثابت کرد. حتی در سختترین شرایط معیشتی، مردم اجازه نمیدهند سرنوشت کشورشان در اتاقهای فکر واشنگتن یا تلآویو رقم بخورد.
این واقعیت، معنایی روشن دارد. هرچند تحریمها اقتصاد کشور را تا حدی تحت تاثیر قرار داده و تحولات منطقهای برخی فشارهای سیاسی بر ایران تحمیل کرده است، اما دشمنان در دستیابی به هدف اصلی یعنی سلب مشروعیت از جمهوری اسلامی و پشت کردن مردم به کشور خودشان، ناکام ماندهاند.
به بیان دیگر، ناکامی اسرائیل و آمریکا نه در میدان جنگ، بلکه در جایی رقم خورد که مردم ایران نشان دادند با وجود گلایهها و اختلاف دیدگاهها، در برابر بیگانه یکصدا هستند.
مقام معظم رهبری با اشاره به این حقیقت، یادآور شدند که رمز بقای جمهوری اسلامی، همین پشتیبانی مردمی است. این پشتیبانی محصول یک روز یا یک حادثه نیست، بلکه ریشه در تجربه تاریخی ایرانیان از مواجهه با قدرتهای خارجی دارد.
آنان بهخوبی دریافتهاند که فاصله میان شعارهای دموکراسیخواهانه غرب و اقدامات عملی آن، همانقدر عمیق است که فاصله میان تحریمهای به ظاهر «هدفمند» و پیامدهای واقعی آن بر زندگی مردم. همین آگاهی است که جامعه ایران را در برابر پروژههای تجزیه و براندازی مقاوم ساخته است.
در نهایت، جنگ ۱۲ روزه تنها یک درگیری کوتاهمدت نبود؛ صحنهای بود که در آن انسجام ملی بهعنوان اصلیترین سد در برابر تهدید خارجی جلوه کرد. برای دشمنان جمهوری اسلامی، این تجربه پیامی روشن دارد: هرقدر بر فشارهای بیرونی بیفزایند، تا زمانی که ملت ایران در برابر دخالت بیگانه متحد بایستد، رؤیای تغییر نقشه سیاسی ایران محقق نخواهد شد.
طلای مایع برای کاهش کلسترول
یکی از مهمترین مزایای روغن زیتون، تأثیر آن بر سلامت قلب است. این روغن با کاهش کلسترول بد (LDL) و افزایش کلسترول خوب (HDL)، از گرفتگی عروق جلوگیری میکند و خطر سکتههای قلبی و مغزی را کاهش میدهد. اسیدهای چرب تک غیراشباع موجود در آن، جریان خون را بهبود بخشیده و فشار خون را تنظیم میکنند.
برای تقویت مفاصل چی بخوریم؟
نتایج شماری از مطالعات تازه نشان میدهد که برخی مواد خوراکی میتوانند به حفظ سلامت مفاصل و کاهش التهاب آنها کمک کنند.
ایسنا به نقل از «نشریه سلامت هاروارد» نوشت: متخصصان تغذیه و پزشکان ارتوپدی توصیه میکنند که افراد برای تقویت مفاصل، در تغذیه روزانه خود مصرف گروههای غذایی زیر را مدنظر قرار دهند:
امگا-۳: ماهیهای چرب مانند سالمون و ساردین، دانههای کتان و گردو منابع غنی از اسیدهای چرب امگا-۳ هستند که با کاهش التهاب مفاصل میتوانند درد و سفتی ناشی از آرتروز را کاهش دهند.
کلسیم و ویتامین D: شیر، ماست، پنیر و سبزیجات دارای برگ سبز با استحکام بخشیدن به استخوانها از فشار روی مفاصل جلوگیری میکنند.
پروتئین: منابع پروتئینی مانند گوشت مرغ و تخممرغ نیز به بازسازی بافتهای مفصلی کمک میکنند.
میوهها و سبزیجات ضدالتهاب: توتها، گیلاس و سبزیجات سبزرنگ با دارا بودن ترکیبات آنتیاکسیدانی و ضدالتهابی خود میتوانند آسیبهای مفصلی را تسکین دهند.
منیزیم و روی (زینک): مغزها، دانهها و حبوبات منابع مهم این ماده معدنی هستند که در سلامت عضلات و بازسازی بافت مفاصل نقش دارند.
ادویهها و گیاهان دارویی: به عنوان مثال زردچوبه و زنجبیل با اثرات ضدالتهابی خود میتوانند به کاهش درد و التهاب مفصل کمک کنند.
به گفته «انجمن آرتریت آمریکا»، متخصصان توصیه می کنند که علاوه بر مصرف مواد غذایی مفید، رعایت سبک زندگی سالم، حفظ وزن متعادل و انجام ورزشهای منظم تقویتی و کششی نیز برای سلامت و حفظ انعطاف پذیری مفاصل ضروری است.
فواید و مضرات پاستیل برای بدن
این خوراکی ژلهای و خوشمزه، یکی از محبوبترین تنقلات در سراسر جهان است که کودکان و بزرگسالان را به یک اندازه مجذوب خود میکند. با بافت نرم، طعمهای متنوع و شکلهای جذاب، پاستیل نهتنها یک میانوعده سرگرمکننده است، بلکه بخشی از فرهنگ غذایی و حتی نوستالژی بسیاری از افراد شده است.
ایرنا نوشت: پاستیل در ایران نیز بهعنوان یک میانوعده محبوب در مهمانیها، جشنهای تولد و حتی بهعنوان هدیه استفاده میشود. کودکان عاشق شکلهای فانتزی و طعمهای متنوع آن هستند، و بزرگسالان هم از پاستیلهای ترش یا فانتزی لذت میبرند.
در این مطلب، به بررسی تاریخچه، انواع، مواد اولیه، فواید و مضرات، انتخاب پاستیل مناسب برای کودکان و طرز تهیه آن در خانه میپردازیم.
تاریخچه پاستیل
از آغاز تا امروز پاستیل ریشهای قدیمی دارد و قدمت آن به اوایل قرن بیستم برمیگردد. اولین پاستیلهای تجاری توسط شرکت آلمانی هاریبو (Haribo) در سال ۱۹۲۲ معرفی شدند. هانس ریگل، بنیانگذار هاریبو، پاستیل خرسی را خلق کرد که بهسرعت به نماد این خوراکی تبدیل شد. ایده اولیه پاستیل از شیرینیهای ژلهای سنتی الهام گرفته شده بود که در اروپا با ژلاتین و طعمهای میوهای درست میشدند. اما هاریبو با تولید انبوه و شکلهای خلاقانه، این محصول را جهانی کرد.
در ایران، پاستیل ابتدا بهصورت وارداتی عرضه میشد، اما با گسترش صنعت شیرینیسازی، برندهای ایرانی وارد بازار شدند و پاستیلهای متنوعی با قیمتهای اقتصادی تولید کردند. امروزه پاستیلهای خانگی و طبیعی نیز محبوبیت زیادی پیدا کردهاند، بهویژه برای افرادی که به دنبال گزینههای سالمتر هستند.
مواد اولیه و فرآیند تولید پاستیل پاستیلها عمدتاً از ژلاتین یا جایگزینهای گیاهی مثل پکتین(مشتق از میوهها) یا آگار(از جلبک دریایی) ساخته میشوند. ژلاتین، که از پروتئینهای حیوانی (معمولاً گاوی) بهدست میآید، بافت نرم و الاستیک پاستیل را ایجاد میکند. همچنین برای گیاهخواران یا افرادی که به ژلاتین حیوانی حساسیت دارند، پکتین یا آگار استفاده میشود.
مواد اولیه اصلی پاستیل شامل موارد زیر است:
شیرینکنندهها: شکر، گلوکز، یا شیرینکنندههای طبیعی مثل استویا و آبمیوه.
طعمدهندهها: عصارههای طبیعی میوه (مثل توتفرنگی، پرتقال) یا طعمدهندههای مصنوعی.
رنگها: رنگهای طبیعی (از چغندر، زردچوبه) یا مصنوعی (مثل تارترازین).
اسیدها: اسید سیتریک یا مالیک برای طعم ترش.
افزودنیها: موم زنبور عسل یا روغنهای گیاهی برای براق شدن سطح پاستیل.
انواع پاستیل
پاستیلها تنوع زیادی دارند و بر اساس طعم، شکل، و کاربرد دستهبندی میشوند:
پاستیلهای میوهای: رایجترین نوع با طعمهایی مثل توتفرنگی، سیب، لیمو، و پرتقال. این پاستیلها معمولاً نرم و شیریناند و برای همه سنین مناسباند.
پاستیلهای ترش: با لایهای از پودر ترش که برای بچههای بزرگتر و بزرگسالان جذاب است.
پاستیلهای گیاهی: بدون ژلاتین حیوانی، با پکتین یا آگار، مناسب گیاهخواران یا افراد با حساسیت به ژلاتین.
پاستیلهای بدون قند: با شیرینکنندههای مصنوعی یا طبیعی، برای دیابتیها یا رژیمهای کمکالری.
پاستیلهای شکلدار: از خرسی و کرمی تا شخصیتهای کارتونی و حیوانات، که بهویژه برای کودکان جذاباند.
پاستیلهای فانتزی: مثل پاستیلهای اسپاگتی، حلقهای یا چندلایه، که بیشتر جنبه سرگرمی دارند.
نکات کلیدی برای استفاده کودکان از پاستیل
انتخاب پاستیل برای کودکان نیاز به دقت دارد، چون بچهها به مواد اولیه، بافت و طعم حساسترند. در ادامه، معیارهای انتخاب پاستیل مناسب کودکان را بررسی میکنیم:
ایمنی مواد اولیه
از پاستیلهایی با رنگهای طبیعی (مثل عصاره چغندر یا زردچوبه) استفاده کنید، چون رنگهای مصنوعی ممکن است باعث حساسیت یا بیشفعالی در برخی کودکان شود.
پاستیلهای کمشکر یا با شیرینکنندههای طبیعی (مثل آبمیوه) برای جلوگیری از پوسیدگی دندان مناسبتر هستند.
اگر کودک آلرژی دارد، پاستیلهای گیاهی یا بدون گلوتن انتخاب کنید.
بافت و اندازه
پاستیل باید نرم و ژلهای باشد تا خطر خفگی برای کودکان زیر ۳ سال کاهش یابد.
اندازه کوچک و لقمهای برای دهان بچهها مناسبتر است.
از پاستیلهای سفت یا چسبناک پرهیز کنید، چون ممکن است به دندانها بچسبد یا جویدنش سخت باشد.
طعم ملایم
طعمهای میوهای ملایم مثل توتفرنگی، سیب، یا انگور برای بچهها جذابتر و ایمنترند.
از پاستیلهای خیلی ترش اجتناب کنید، چون اسید زیاد به مینای دندان آسیب میزند.
شکلهای جذاب
شکلهای خرسی، ستارهای یا کارتونی برای کودکان سرگرمکنندهاند و تجربه خوردن را لذتبخشتر میکنند.
بستهبندی بهداشتی
بستهبندی باید هوابندی شده و دارای برچسب استاندارد (مثل سیب سلامت) باشد.
بستههای کوچک (۵۰ تا ۱۰۰ گرمی) برای کودکان کافی است تا بیش از حد مصرف نشود.
فواید و مضرات پاستیل
فواید:
منبع انرژی سریع: پاستیل به دلیل قند ساده، انرژی سریعی به بدن میرساند، بهویژه برای کودکان فعال.
تقویت استخوانها: ژلاتین موجود در پاستیل حاوی کلاژن است که میتواند به سلامت مفاصل و استخوانها کمک کند، هرچند مقدار آن کم است.
سرگرمی و لذت: شکلها و طعمهای متنوع، پاستیل را به یک میانوعده سرگرمکننده تبدیل میکند.
گزینههای سالم: پاستیلهای گیاهی یا بدون قند برای رژیمهای خاص مناسباند.
مضرات:
قند بالا: مصرف زیاد پاستیل میتواند باعث پوسیدگی دندان، چاقی یا مشکلات قند خون شود.
افزودنیهای مضر: رنگها و طعمدهندههای مصنوعی ممکن است در برخی کودکان حساسیت یا بیشفعالی ایجاد کنند.
خطر خفگی: برای کودکان زیر ۳ سال، پاستیلهای کوچک و نرم ضروری است.
ارزش غذایی پایین: پاستیل معمولاً مواد مغذی کمی دارد و نباید جایگزین میانوعدههای سالم مثل میوه شود.
طرز تهیه پاستیل خانگی
برای تهیه پاستیل خانگی، میتونید از این دستور ساده و کاربردی استفاده کنید:
مواد لازم:
ژلاتین: ۴ قاشق غذاخوری (یا ۴ ورق ژلاتین)
آب سرد: نصف لیوان (برای حل کردن ژلاتین)
آبمیوه طبیعی یا شربت: ۱ لیوان (مثل آب پرتقال، انار، یا هر طعم دلخواه)
شکر (اختیاری): ۲-۴ قاشق غذاخوری (بسته به ذائقه)
عصاره وانیل یا طعمدهنده: چند قطره (اختیاری)
قالب سیلیکونی: برای شکل دادن به پاستیل
طرز تهیه:
آمادهسازی ژلاتین
ژلاتین پودری را در نصف لیوان آب سرد بریزید و ۵-۱۰ دقیقه صبر کنید تا ژلاتین حالت اسفنجی (بلوم شده) پیدا کند. اگر از ورق ژلاتین استفاده میکنید، ورقها را داخل آب سرد خیس کنید تا نرم شوند.
گرم کردن آبمیوه
آبمیوه یا شربت را داخل قابلمهای کوچک و روی حرارت ملایم گرم کنید (نباید بجوشد). درصورت استفاده از شکر در این مرحله به ترکیب خود اضافه کنید و آن راهم بزنید تا حل شود.
مخلوط کردن ژلاتین
ژلاتین بلومشده را به آبمیوه گرم اضافه کنید و هم زده تا کاملاً حل شود. اگه ژلاتین خوب حل نشد، میتوانید مخلوط را روی حرارت خیلی ملایم هم بزنید (ولی مراقب باشید داغ نشود).
اضافه کردن طعمدهنده
اگر دوست دارید، چند قطره عصاره وانیل یا طعمدهنده دلخواه (مثل عصاره لیمو یا پرتقال) اضافه کنید.
ریختن در قالب
مایع را درون قالبهای سیلیکونی (یا هر قالب کوچک دیگر) بریزید. برای راحتی درآوردن پاستیل، میتوانید قالب را کمی با روغن بیمزه (مثل روغن نارگیل) چرب کنید.
سرد کردن
قالبها را ۲ تا ۳ ساعت داخل یخچال بگذارید تا پاستیلها کاملاً سفت شوند.
خارج کردن از قالب
پاستیلها را بهآرامی از قالب جدا کرده و مصرف کنید.
نکات
طعمدهی: میتوانید از آبمیوههای مختلف یا حتی پوره میوه استفاده کنید تا طعمهای متنوعی داشته باشید.
شیرینتر کردن: اگه آبمیوه شما شیرین نیست، شکر یا عسل اضافه کنید.
نگهداری: پاستیلها را داخل ظرف دربسته درون یخچال نگه دارید و تا ۱ تا ۲ هفته مصرف کنید.
رنگ طبیعی: برای رنگهای جذابتر، از آبمیوههای طبیعی مثل زرشک (قرمز) یا اسفناج (سبز) استفاده کنید. این روش ساده بوده و میتوانید با بچهها هم درست کنید و لذت ببرید.































