emamian

emamian

امام صادق علیه السلام:

الخُلقُ الحَسنُ یَمیثُ الخَطیئةَ کما تَمیثُ الشَّمسُ الجَلیدَ

خوش خویی گناه را ذوب می‌کند، همچنان که آفتاب یخ را.

 

الکافی: ج ۲، ص ۱۰۰، ح

دوشنبه, 27 دی 1400 19:39

«مسجد نصیرالملک شیراز»

مسجد نصیرالملک یا مسجد صورتی یکی از مساجد قدیمی شیراز است. این مسجد در محله گود عربان که در قدیم به محله اسحق بیگ معروف بوده واقع در جنوب خیابان لطفعلی‌خان زند و در نزدیکی شاه‌چراغ و در تاریخ ۱۲۹۴ه‍. ق آغاز و در تاریخ ۱۳۰۵ه‍. ق به پایان رسانید که به معماری میرزا رضا کاشی گر و حاج محمد حسن معمار ساخته شده‌است. این اثر در تاریخ ۳۰ خرداد ۱۳۵۸ ه.ش با شمارهٔ ثبت ۳۹۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

درست در روبروی مسجد نصیرالملک کوچه ی نصیرنظام قرار دارد که به گذر نصیرنظام معروف است. نصیرنظام از سرداران نظامی دوران قاجار میباشد که در این گذر سکونت داشته و گاهاً خانه ی نصیرنظام را با مسجد نصیرالملک اشتباه می‌گیرند.

تاریخچه
این بنا به دستور میرزا حسن علی خان ملقب به نصیرالملک، که از اعیان و اشراف شیراز بود، ساخته شد. معماری آن کار محمد حسن معمار بوده‌است. ساخت آن حدود ۱۲ سال و از سال ۱۲۵۵ تا ۱۲۶۷ خورشیدی به طول انجامیده‌است. مرمت، حفظ و نگهداری این بنا با رعایت استانداردهای بین‌المللی مرمت آثار تاریخی از سال‌ها پیش توسط موقوفه نصیرالملک به تولیت محمود قوام آغاز شده و همچنان ادامه دارد. در و پنجره‌های رنگین شبستان این بنا توسط دو استاد بزرگ نجار شیرازی بنام‌های استاد محمد جعفر و استاد محمد رحیم در زمان احداث این بنا ساخته شد. و در سال ۱۳۴۸ خورشیدی توسط میرزا آیت باز سازی گردیده‌است.



 

مسجد نصیرالملک از دیدگاه کاشی کاری از ارزنده‌ترین مساجد ایران و از دیدگاه ساختمان‌سازی به ویژه مقرنس بی‌مانند است مساحت آن ۲۸۹۰ متر مربع و زیربنای آن ۲۲۱۶ متر مربع است در این مسجد از شیشه‌های رنگی استفاده شده به همین علت آن را مسجد صورتی ایران نیز می‌گویند. مسجد یک سر در ورودی دارد و دو ورودی دیگر آن به کوچهٔ جنوبی و مسجد و به امامزادهٔ جنب آن مرتبط است. ورودی اصلی مسجد از کاشی هفت رنگ با تزیینات فراوانی از گل سرخ گل زنبق شیراز است.

این سردر دارای دو جرز است و هر جرز به سه قسمت تقسیم شده و در بالای آن یک تابلو با کاشی هفت رنگی قرار دارد سردر با یک فرورفتگی قرار دارد در چوبی مسجد دارای قابی سنگی با تزیینات اسلیمی و سنگ یکپارچه بزرگ است و روی آن یک قوس پنج او هفت به کار رفته در بالای قاب سنگی یک کتیبهٔ کوچک که سنگی با شعر شوریده شیرازی و تاریخ ساخت آن با خط نستعلیق آمده‌است.



این مسجد دو شبستان دارد یکی در غرب و دیگری در شرق شبستان شرقی یک شبستان زمستانی بوده که به سمت قبله است همچنین در هوای بسیار گرم تابستان می‌بایست مورد استفاده قرار می‌گرفت که جهت جلوگیری از تابش مستقیم نور آفتاب و گرم شدن شبستان طراحی شده‌است. 

شبستان غربی یکی از زیباترین شبستان‌های مساجد ایران است که با تزیینات کاشی و آجر با نقاشی‌هایی از گل سرخ کار شده بود اما تعمیراتی در حدود ۷۰ سال قبل روی آن انجام شده بود که کاشی فیروزه‌ای روی آن را پوشاند. ستون‌های مسجد نصیرالملک یکی از زیباترین ستون‌های اماکن تاریخی شیراز است که با یک سری گلدان شروع می‌شود این شبستان دارای ستون ۶ تائی است که دو طاق چشمه پوشش سقف را نگه داشته پوشش‌ها از کاربندی ۲۲ است هفت طاق چشمه‌ای در بین دو ستون قرار دارد در انتهای این ردیف و چشم‌های کاشی کاری شده به محراب فوق‌العاده زیبا می‌رسیم.

بدنه این مسجد عمدتاً اجر است اما معمار برای پرهیز از یکنواختی دیوار کاشی آورده‌است در شبستان غربی یک محراب بسیار زیبا با ایجاد یک فرورفتگی در بدنه چوبی شبستان ایجاد گردیده. 

ایوان مسجد نصیرالملک
مسجد نصیر دارای دو ایوان در قسمت شمالی و جنوبی است که با هم قرینه نیستند. در جبهه شمالی مسجد ۴ غرفه در دو طرف ایوان دیده می‌شود این ایوان شمالی (شاه نشین) فرم کانه پوش است با مقرنس کاری زیبا سقف آن نیز دارای طرحی نو و ابتکاری است. در قسمت جنوبی ایوانی با دو گلدسته وجود دارد.



در حیاط حوض سنگی مستطیل شکل و بزرگی وجود دارد که فواره‌های سنگی نیز در وسط ان است. در ضلع شمالی مسجد تاق بلندی مشهور به تاق مروارید قرار دارد که تمام بدنه و سطح بیرونی و درونی آن کاشی کاری هفت رنگ شده‌است. دو تاق نمای کوچک دیگر در دو سوی تاق مروارید قرارگرفته‌است. در ضلع جنوبی نیز تاق نمایی وجود دارد که تمام بدنه و سطح بیرونی و درونی آن کاشی‌کاری شده‌است.

رواق مسجد نصیرالملک شیراز
معماران ایرانی انواع نیروهایی را که به بنا وارد می‌آید وبنا برای ایستایی خود در تقابل با آن هاست. مثل نیروهای فشاری رانشی و خمشی (جان گداز) گویند چون قابل رویت نیست.

اما به بخش‌هایی از بنا که در جهت مقابله و هدایت این نیروها به زمین ساخته می‌شود مثل کلاف‌ها تویزه‌ها و… که قابل رویت است (تن گداز) می‌گویند. در فرهنگ و ادبیات فارسی (جان وتن) نیز همین معنی را دارند. جان به معنی روح و قسمت نادیده هستی انسانی می‌باشد.

ماموستا ملااحمد فخری امروز در نشستی که به مناسبت تشریح ویژه برنامه های دهه فجر انقلاب اسلامی در شهرستان جوانرود برگزار شد، گفت: انقلاب اسلامی به لحاظ کیفیت و کمیت قابل قیاس با انقلاب های دیگر نیست. ماندگاری وحفظ انقلاب با اهداف متعالی خود یک دستاورد بسیار مهم در تاریخ است که باید به آن اهتمام داشت.

امام جمعه شهرستان جوانرود افزود: عواملی همچون دین و دینداری، ولایت و ولایتمداری، رهبری امام (ره) و حضور منسجم مردم رمز پیروزی انقلاب اسلامی بود و برای تداوم انقلاب باید همچون گذشته از این عوامل استفاده کرد.

این عالم برجسته اهل سنت تاکید کرد: باید در برگزاری مراسم مهمی همچون دهه فجر دستاوردهای انقلاب اسلامی را برای مردم بصورت خلاقانه و انقلابی تشریح کرد تا یاد آن دوران پر افتخار گرامی داشته شود.

وی بیان داشت: دهه مبارک فجر انقلاب اسلامی دهه قدرت نمایی ملت ایران است و مردم عزیز ایران اسلامی همیشه قدرت خودشان را با حضور در تمامی صحنه‌های انقلاب اسلامی به دشمنان نشان دادند و همچنان این روند ادامه دارد.

ماموستا فخری در پایان سخنان خود خاطرنشان کرد: ایام دهه خجسته فجر فرصت مناسب و مغتنمی است که مدیران دستگاههای اجرایی گزارشی از عملکرد و فعالیت های خود را به اطلاع مردم شهرستان برسانند.

ماموستا فائق رستمی عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی ، با اشاره به تاثیر وحدت میان امت اسلامی در خنثی کردن مسائل تفرقه افکن، اظهار داشت: وحدت و انسجام امت اسلامی در برابر فتنه ها و توطئه های جهانی سبب خنثی نمودن اهداف استکبار می گردد؛ البته نقش مجمع جهانی تقریب در هم افزایی و وحدت جوامع اسلامی باعث تحکیم  و تقویت وحدت گردیده است و با حفظ اتحاد وانسجام امت اسلامی توطئه های دشمنان اسلام یکی پس از دیگری خنثی و نابود خواهد شد.

وی افزود: سردار سلیمانی را می توان به عنوان نمادی از عوامل همگرایی و هم افزایی نام برد؛ در واقع سه رکن وحدت ، مقاومت و بصیرت در جوامع اسلامی حائز اهمیت است.

عضو شورای عالی مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی در ادامه بیان داشت: نبود عوامل مقاومت، بصیرت و وحدت میان جوامع اسلامی موجب مشکلات فراوانی برای امت اسلامی خواهد بود؛ پیامبر اسلام در روایتی می فرمایند: "رحم الله امرأً عرف زمانه و حفظ لسانه فاستقامت طريقته"؛ رحمت خداوند بر آن کسی که زمان شناس است و بصیرت و شکیبایی دارد.

وی عنوان کرد: دشمنان اسلام در طول سالیان متمادی درصدد برنامه ریزی فتنه و توطئه های گوناگون بوده اند که در این میان رسانه های بیگانه و دشمنان توسط امکانات سمعی وبصری خود درصدد براندازی جمهوری اسلامی بوده اند.

نماینده مردم استان کردستان در مجلس خبرگان رهبری، در پایان تاکید کرد: در حوادث گوناگونی که در طی این سال ها امت اسلامی با موارد اختلاف انداز و تشتت روبرو بوده است، کشور عزیزمان نیز با انواع فتنه ها و آسیب ها مواجه شد که به حمدلله با بصیرت ، اگاهی و مقاومت توانسته است از این مشکلات به خوبی گذر کند.

با اعزام سه دیپلمات ایرانی، نمایندگی ایران نزد سازمان همکاری اسلامی فعالیت مجدد خود در جده را از پس از ۶ سال وقفه از سرمی‌گیرد.

«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران 23 دسامبر 2021 / 2 جدی 1400 در نشست خبری مشترک با «فواد حسین» وزیر امورخارجه عراق در تهران با اشاره به نقش بغداد در برگزاری چهار دور مذاکره بین ایران و عربستان اعلام کرد: عربستان سعودی با صدور ویزا برای سه نفر از دیپلمات‌های ایران به عنوان دیپلمات‌های مستقر در سازمان همکاری اسلامی درشهرجده موافقت کرده و ویزای این دیپلمات‌ها دریافت شده است.
امیرعبداللهیان همچنین به تازگی در مصاحبه با شبکه خبری "الجزیره" صدور روادید برای دیپلمات های ایرانی برای حضور در جده را  نشانه ای مثبت و خوب  عنوان کرد.
بر اساس این گزارش، سه دیپلمات طی روزهای اخیر راهی جده شده‌اند و قرار است بعد از ۶ سال نمایندگی ایران در سازمان همکاری اسلامی فعالیت خود را مجدداً  در شهر جده آغاز کند.
فعالیت دفتر نمایندگی ایران در شهر جده در سال 2015  و در پی قطع روابط ایران و عربستان تعطیل شد.
سازمان همکاری اسلامی، دومین سازمان بین دولتی پس از سازمان ملل متحد است که ۵۷ کشور از  قاره های مختلف درآن عضویت دارند.
این سازمان به عنوان صدای جمعی جهان اسلام و تضمین برای حفاظت و حمایت از منافع جهان اسلام در روح ترویج صلح بین‌المللی و هماهنگی میان افراد مختلف جهان ایجاد شده است.

مریم خرمائی:

خروج عجولانه آمریکا از افغانستان را شاید بتوان کنایه ای آشکار به اهمیت رویکرد چرخش به ایندوپاسیفیک برای رئیس جمهور دموکرات آمریکا تلقی کرد تا آنجا که برای پیشبرد آن حاضر شد زخمی کاری به چهره اعتماد متحدان اروپایی و منطقه ای واشنگتن وارد کند.

برای جو بایدن و رؤسای جمهور بعد از او، تمرکز همه نیرو و انرژی بر غرب و جنوب غرب آسیا، به منزله واگذاری «ایندوپاسیفیک» به عنوان میدان رقابت قرن ۲۱ به چین است که در این عرصه راهبردی، همزمان یک قدرت بومی و بین المللی تلقی می شود. به بیان دیگر، دوره ثبات پسا جنگ جهانی دوم که در آن آمریکا ستون نظم جهانی بود به سر آمده حال آنکه واشنگتن به رغم اشراف به این واقعیت، همچنان به دنبال تثبیت جایگاه خود در صحنه جدید است.

اما بایدن که برای زورآزمایی با چین و البته روسیه در میدان ایندوپاسیفیک، حاضر به عقب نشینی نسبی از صحنه های قدیمی تر نظیر خاورمیانه است، برای پیشبرد اهداف خود راهی جز بازتعریف اتحادهای قدیمی و ایجاد اتحادهای جدید ندارد که این به نوبه خود یک چالش بزرگ تلقی می شود که ابتدایی ترین نمونه آن، در پیمان امنیتی «آکوس» نمود پیدا کرد- قراردادی نظامی میان آمریکا، استرالیا و انگلیس که لازمه اجرای آن، دور زدن منافع فرانسه بود.

اما حتی مطالبه «استقلال راهبردی» از سوی اروپا هم که به منزله اعتراف به کاستی های رابطه بروکسل-واشنگتن تلقی می شود، نمی تواند مانع از بازتعریف اتحاد شکل گرفته میان آنها در راستای تأمین منافع متقابل در قرن ۲۱ باشد. همزمان، شکل گیری ائتلاف های جدیدی را هم به ویژه در ایندوپاسیفیک شاهد خواهیم بود که «کواد» و «آکوس» از نمونه های اولیه آن تلقی می شوند.

با این مقدمه، به سراغ طرح این سوال می رویم که معمول ترین واکنش کشورهایی که خارج از حلقه متحدان واشنگتن هستند، به این ائتلاف سازی ها چیست؟

مرمت ساختار جهانی/ تاب آوری در برابر فشار

طی چند سال اخیر، چکیده راهبرد دفاعی آمریکا بر این فرض استوار بوده که روسیه و چین به عنوان قدرت های تجدید نظر طلب به دنبال تضعیف جایگاه آمریکا و تحکیم مدل های مورد نظر خود برای شکل دادن به نظم جهانی و تاثیرگذاری بر دیگر کشورها هستند. این در حالی است که بایدن ۸ فروردین ۱۴۰۰، در پاسخ به سوالی درباره همکاری ایران و چین، مدعی شد که از چند سال پیش نگران این موضوع بوده است.

این نشان می دهد که دولت واشنگتن در میان همه کشورهایی که در نقطه مقابل بلوک غرب قرار دارند، بیش از همه نگران همگرایی روز افزون چین، روسیه و ایران است اما مگر نه این است که آنها مشروعیت این همگرایی را از حق مقابله به مثل با ائتلاف هایی گرفته اند که آمریکا علیه شان تشکیل داده است.

پیشتر هم در گزارشی با عنوان «آمریکا و چالش هژمون های منطقه ای»، به این موضوع پرداختیم که فارغ از آنکه آمریکا کشورهایی نظیر چین، روسیه و ایران را «خصم» یا «دوست» تلقی کند، دولت‌های حاکم بر این کشورها، یک هویت سیاسی مستقل به حساب می آیند که حق دفاع از موجودیت خود را دارند. پس اینکه واشنگتن گمان می‌کند می‌تواند مثلاً علیه روسیه تحریم‌هایی را اعمال کند و انتظار مقابله به مثل هم نداشته باشد؛ نوعی کوته بینی و شاید نابینایی راهبردی است. اساساً کلمه «ائتلاف» هم در خود مفهوم تقابل و رویارویی را گنجانده است و اکنون که آمریکا به بهانه چرخش به سمت شرق (ایندوپاسیفیک)، به صراحت از تشکیل ائتلاف‌های جدید و تقویت ائتلاف‌های قدیمی سخن می‌گوید، کشورهایی که در حلقه مهار واشنگتن جای گرفته‌اند چاره‌ای جز مقابله به مثل از راه تشکیل ائتلاف‌های مشابه و اتحادهای هدفمند نخواهند داشت.

پکن-مسکو طی سال های گذشته، به رغم برخی اختلاف دیدگاه‌ها در مواردی مانند عملکرد اقتصادی چین در شرق دور روسیه، رقابت در آسیای مرکزی و نامتقارن بودن تجارت بین دو کشور، نهایت تلاش خود را کرده اند که مواضع یکسانی در مسائل مهم سیاسی و امنیتی بین المللی اتخاذ کنند و دست کم در یک سال گذشته شاهد اوج گیری هماهنگی ها در این رابطه بوده ایم.

وانگ ئی وزیر خارجه چین در ۹ دی ۱۴۰۰، در اظهاراتی گفت: من به شدت معتقدم که اگر قدرت ‌های عظیم ما، چین و روسیه، در کنار یکدیگر بایستند و همکاری ‌های خود را تقویت کنند، نظم جهانی تزلزل ‌ناپذیر و اصول جهانی غیرقابل انکار خواهد بود.

این درحالی است که پیش از آن، در تاریخ اول آبان، کشتی‌های جنگی چین و روسیه برای نخستین بار در اقدامی مشترک، از تنگه‌ای عبور کردند که دریای ژاپن را به اقیانوس آرام متصل می‌کند و جزء آب‌های بین‌المللی محسوب می‌شود- مانوری که می تواند سرآغاز همکاری های نظامی آنها در منطقه راهبردی ایندوپاسیفیک باشد.

همزمان، چین و روسیه با ایجاد نهادهایی چون «سازمان همکاری شانگهای» و «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» و همچنین طرح هایی چون «یک کمربند، یک جاده» به دنبال پی ریزی بنای معماری جدید برای جهان هستند و در این مسیر کشورهایی مثل ایران نیز در چارچوب تأمین منافع ملی خود، به آنها می پیوندند.

در این میان، شدت گرفتن سیاست های تحریمی آمریکا و اروپا، این سه کشور را بیش از پیش به هم نزدیک کرده و موجب می شود تا قدرت تاب آوری آنها در برابر فشارها بیشتر شود.

اینکه در جریان مذاکرات وین، «وانگ ئی» وزیر خارجه چین از لزوم برچیدن تحریم های ضد ایرانی سخن می گوید، اذعان «سرگئی لاوروف» وزیر خارجه روسیه به اینکه «مسکو-پکن در زمینه توافق هسته ای ایران و لزوم بازگشت به برجام که دولت ترامپ از آن خارج شد، دیدگاه مشترکی دارند» و اظهارات «حسین امیرعبداللهیان» وزیر خارجه ایران مبنی بر اینکه «نماینده چین در وین در کنار نماینده روسیه نقش مثبتی را در حمایت از حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از لغو تحریم‌ها دنبال می‌کنند»، حکایت از آن دارد که این همگرایی در مسیر درستی پیگیری می شود.

برای ایران اما، این همگرایی در راستای تأمین منافع ملی درازمدت نیازمند ارائه یک نقشه راه است و تفاهم نامه ۲۵ ساله با چین هم آنطور که «سعید خطیب زاده» سخنگوی وزارت خارجه ایران می گوید، با اتکا به همین منطق تدارک دیده شده حال آنکه انتظار می رود سند همکاری ۲۰ ساله ایران و روسیه نیز با همین منطق پیگیری شود.

دولت جو بایدن و دولت سابق دونالد ترامپ با وجود شباهت‌هایی که به یکدیگر دارند، اما مسلما در برخورد با مسائل ایران و جهان تفاوتِ رویکردهایی نیز دارند.

در بررسی جریان تحولات جهانی به ویژه آنچه که در سال ۲۰۲۱ گذشت، بی‌شک پرداختن به مسائل آمریکا از منظر و حوزه سیاست خارجی این کشور، از جایگاه و اهمیت ویژه‌ای برخوردار است، چرا که اگر نگوییم تحولات ایالات متحده و نگاه این کشور در مقوله سیاست خارجی مهم‌ترین پارامتر در تعیین سمت و سوی بسیاری تحولات جهانی است، یقینا این مهم یکی از اصلی‌ترین پارامترها در تبیین و تعریف تحولات است.

با روی کار آمدن دولت جو بایدن، این امیدواری به وجود آمد، برجام و بسیاری از مشکلات دیگری که در سطح جهان، دولت ترامپ مسبب آن بود، به تدریج حل شوند، اما به اعتقاد برخی کارشناسان رویکرد اصلی این دو دولت شبیه به یکدیگر است و فقط در نحوه رسیدن به اهداف خود دارای تفاوت‌هایی هستند.

برای بررسی بیشتر این موضوع و تفاوت رویکردهای دولت ترامپ و جو بایدن در برخورد با مسائل ایران و جهان و وضعیت فعلی آمریکا در جهان، خبرنگار ایسنا با امیرعلی ابوالفتح، کارشناس مسائل آمریکا  به گفت‌وگو پرداخته که در ادامه می‌خوانید:

بایدن و ترامپ در برخورد با برجام رویکرد متفاوتی دارند

امیرعلی ابوالفتح اظهار کرد: دولت ترامپ و دولت بایدن هر دو معتقد هستند که توافق برجام که در سال ۲۰۱۵ حاصل شد، تمام نگرانی‌های ایالات متحده آمریکا را برطرف نمی‌کند، به این معنا که ترامپ و بایدن درباره نگرانی‌های ناشی از آنچه که اقدامات تنش‌زای ایران می‌نامند، حس مشترک دارند و حتی دولت باراک اوباما نیز همین رویکرد را داشت.

وی افزود: این دو دولت فقط از نظر رسیدن به هدف نهایی و رفع نگرانی‌ها اخلاف‌نظر دارند. دولت اوباما و دولت بایدن معتقد بودند و هستند که ایران و آمریکا اختلافات متعددی دارند و بایدن این اختلافات را تقسیم‌بندی کرد و از حساس‌ترین و فوری‌ترین تهدید آغاز کرد و تک‌تک این تهدیدها و مشکلات را رفع کرد و به موضوعات کم‌اهمیت‌تری رسید، به همین دلیل از موضوع هسته‌ای که از نظر دولت آمریکا فوری‌ترین تهدید است آغاز کردند تا توافق برجام حاصل شد.

ترامپ سیاست حل تدریجی مشکلات با ایران را نداشت

این کارشناس مسائل آمریکا گفت: ترامپ معتقد بود که نمی‌توان مرحله به مرحله وارد حل اختلافات با ایران شد، چراکه اگر در بحث هسته‌ای به توافق برسند به زعم آنان این فرصت را برای ایران فراهم می‌کردند که در موضوعات دیگر رفتارهای تنش‌زای خود را شدت ببخشد. به همین دلیل طرح ۱۳ ماده‌ای را ارائه دادند و تمام موضوعاتی که بین ایران و آمریکا اختلاف ایجاد کرده بود را در یک پکیج ارائه دادند تا بر سر موضوعات موشکی، هسته‌ای، حقوق بشر، جبهه مقاومت و... به شکل هم‌زمان بحث شود.

ابوالفتح تصریح کرد: به همین دلیل دولت ترامپ از توافق برجام خارج شد، به این امید که ایران بپذیرد بر سر تمام موضوعات با آمریکا تعامل کند. این اتفاق نیفتاد و دولت بایدن به همان سیاست دولت اوباما بازگشته است که فقط در حوزه هسته‌ای متمرکز شود، منتها نه به این معنا که دوباره به توافق ۲۰۱۵ بازگردد و به یک توافق هسته‌ای جدید در سال جدید میلادی یا سال آینده با ایران دست پیدا کند. این تفاوت اصلی میان دولت ترامپ و جو بایدن در قبال مسائل ایران و برجام است.

ترامپ، سواری مفت به هیچ کشوری نمی‌داد

وی در پاسخ به این سؤال که تفاوت رویکرد دولت ترامپ با بایدن در برخورد با جهان و دیگر کشورها چگونه است؟ گفت: تأکید دولت ترامپ مبنی بر اینکه اول آمریکا مهم است، بیشتر از دولت‌های قبل و دولت بایدن بود و تأکید بیشتری بر این موضوع داشت که منافع ملی آمریکا بر منافع جمعی نظام بین‌الملل ارجحیت دارد و هرگاه این موارد در تضاد با یکدیگر باشد، آمریکا دیگر به کسی یا کشوری سواری مفت نمی‌دهد و هر کشوری که می‌خواهد از حمایت آمریکا برخوردار باشد باید هزینه آن را پرداخت کند.

این کارشناس مسائل آمریکا افزود: در حالی که دولت‌هایی مانند دولت باراک اوباما و حتی جورج بوش معتقد بودند که برای حفظ ابرقدرتی و موقعیت جهان و تهدیدات جهانی، آمریکا مجبور است از جیب خودش خرج و این بها را برای حفظ صلح پرداخت کند، اما دولت ترامپ معتقد بود که این امر ضرورتی ندارد و اگر این روند ادامه یابد، آمریکا از درون دچار فرسودگی می‌شود و منابع مالی آن بی‌دلیل هدر می‌رود و این رقبا و متحدین هستند که بی‌دلیل سود می‌کنند و در درازمدت آمریکا را به سمت تضعیف سوق می‌دهند.

بایدن سیاست هزینه کرد بابت حفظ امنیت متحدانش را دارد

ابوالفتح ادامه داد: به همین دلایل دولت ترامپ از برخی پیمان‌های بین‌المللی بیرون آمد و متحدان را تحت فشار قرار داد تا هزینه‌های امینت را بپردازند و در واقع هزینه‌های امنیت را به متحدان خود مانند عربستان، کره جنوبی و ناتو می‌فروخت، اما دولت بایدن روند را تغییر داد و همچنان به سیاست هزینه کرد بابت حفظ امنیت متحدانش و کمک به دیگران از جیب مالیات دهندگان آمریکا ادامه می‌دهد.

ترامپ بر اقتصاد ملی تمرکز کرد

وی در پاسخ به این سؤال که ترامپ و بایدن کدام یک بیشتر به اقتدار آمریکا اهمیت می‌دادند؟ گفت: جریان ملی‌گرای آمریکا که سخنگوی آنان ترامپ بود، معتقد هستند که امپراتوری آمریکا به شدت گسترش یافته است و اقتصاد ملی آمریکا توان حفظ مدیریت و پاسداری از این امپراتوری را ندارد، بنابراین باید بخش‌های غیرضروری واگذار و آمریکا از بخش‌های غیرضروری خارج شود و بر اقتصاد ملی تمرکز کند. در این قالب بحث خروج از افغانستان و سوریه توجیه می‌شود با این هدف که جنگ تجاری با چین به شدت ادامه داشته باشد.

این کارشناس مسائل آمریکا، افزود: این امر طرفدارانی دارد و از یک سری الگوهای تاریخی استفاده می‌کنند و معتقدند امپراتوری‌ها فروپاشیدند به این دلیل که الزامات خاصی را در نظر نگرفتند. جریان جهان‌گرایی که در داخل آمریکا وجود دارد معتقدند که واگذاری قدرت در عرصه بین‌المللی در نهایت آنان را وادار می‌کند که در داخل آمریکا بجنگند و این تعبیری بود که دولت جرج بوش داشت که اگر در بغداد نجنگند مجبور هستند در آمریکا به جنگ بپردازند و به هر قیمتی باید امپراتوری را با فداکاری ملت حفظ کنیم تا مجبور به عقب‌نشینی  در داخل مرزها نشویم.

جریان جهان‌گرایان در آمریکا دست بالا را دارند

ابوالفتح گفت: فعلاً بین این دو جریان در داخل آمریکا کشمکش وجود دارد. نزدیک به ۸۰ سال است که جریان جهان‌گرایان در داخل آمریکا دست بالا را داشته‌اند، به همین دلیل امپراتوری گسترش و دوام پیدا کرده است. نشانه‌های ناکارآمدی این روند خود را نشان می‌دهد و اگر ترامپ و این گروه ملی‌گرایان نتوانند بر جهان‌گرایان غلبه پیدا کنند و آمریکا اصلاحی در تغییر شیوه امپراتوری خود ندهد، چه بسا به سرنوشت امپراتوری‌هایی مانند بریتانیا، عثمانی و شوروی سابق دچار شود.

وی ادامه داد: البته این گروه از جهان‌گرایان معتقد هستند آمریکا امکان خود ترمیمی را دارد و می‌تواند با اصلاحات غیربنیادین و تغییر و تاکتیک‌هایی، این خطر را از سر بگذراند و این امر را زمان می‌تواند مشخص کند که حق با ملی‌گرایان آمریکایی بوده یا حق با جهان‌گرایان آمریکایی؟

این کارشناس مسائل آمریکا، خاطرنشان کرد: بدون تردید آمریکا به تنهایی و بدون کمک متحدانش قدرت اول نظامی جهان است و به نظر نمی‌رسد تا آینده نامعلومی کشوری بتواند برتری نظامی بر ایالات متحده کسب کند. البته این موضوع را باید در نظر بگیریم که هرچه زمان می‌گذرد، ابزار قدرت نظامی نسبت به قبل کم‌اهمیت‌تر شده است و می‌توان گفت اقتصاد در حال نزدیک شدن به ابزار نظامی است و چه بسا از آن هم بتواند پیشی بگیرد.

نقش ارتش قدرتمند در ایفای هژمونی جهانی کم‌رنگ‌تر می‌شود

ابوالفتح گفت: اگر زمانی چینی‌ها از آمریکایی‌ها از نظر اقتصادی پیشی بگیرند، الزاماً به این معنا نیست که ارتش قوی‌تری داشته باشند و اینجاست که نقش ارتش در ایفای هژمونی جهانی کم‌رنگ‌تر می‌شود، اما آمریکا به حدی میزان بودجه نظامی خود را افزایش داده است که حتی ائتلاف بین روسیه و چین از نظر نظامی نمی‌توانند بر آمریکا غلبه یابند. ملی‌گرایان آمریکایی معتقدند توجه دائم به ابزار نظامی باعث فریبی می‌شود که از نظر اقتصادی آمریکا دچار مشکل شود.

وی خاطرنشان کرد: در زمان جنگ سرد شاید از نظر کمی تعداد سربازان شوروی از آمریکا بیشتر بود، اما ساختار نظامی و پشتیبانی ارتش آمریکا از روس‌ها قوی‌تر بود و دونالد ریگان بحث جنگ ستارگان را مطرح کرد با این امید که روس‌ها توان علمی و قدرت تکنولوژی برای ورود به رقابت فضایی را ندارند و یکی از دلایل فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این بود که بیش از توان تکنولوژی خود، روس‌ها به سمت بحث تسلیحاتی رفتند و این‌گونه بود که فروپاشیدند. بنابراین در زمان جنگ سرد هم ایالات متحده از نظر کیفیت نظامی‌گری، بسیار جلوتر از اتحاد شوروی بود.

حسین امیرعبداللهیان در پایان دیدارهای تفصیلی خود با وزیر خارجه چین گفت: در این سفر توافق کردیم که دو طرف شروع اجرایی و عملیاتی شدن توافق همکاری‌های راهبردی و بلندمدت جامع ۲۵ ساله دو کشور را اعلام کنیم.

وزیر امور خارجه ایران تصریح کرد: از جمله موضوعات دیگری که در دستور کار بود این است که ما برای عملیاتی کردن توافق ۲۵ ساله و موضوعات مختلف منطقه‌ای و بین‌المللی، حامل پیام کتبی رئیس جمهوری اسلامی ایران به رئیس جمهوری چین بودیم.

امیرعبداللهیان همچنین با بیان اینکه در موضوع مذاکرات وین برای لغو تحریم‌ها، گفت‌وگوهای مفصلی را داشتیم، تصریح کرد: نماینده چین در وین در کنار نماینده روسیه، نقش مثبتی را در حمایت از حقوق هسته‌ای جمهوری اسلامی ایران و در حمایت از لغو تحریم‌ها دنبال می‌کنند.

وی تاکید کرد: امیدواریم که طرف‌های غربی هم با نگاهی واقع‌بینانه و با هدف نیل به یک توافق خوب که حقوق و منافع ملت ایران هم در آن دیده شود، مذاکرات را در وین دنبال کنند و ابتکار عمل داشته باشند.

امیرعبداللهیان در پایان خاطرنشان کرد: جمهوری اسلامی ایران از رسیدن به یک توافق خوب در کوتاه‌ترین زمان ممکن استقبال می‌کند؛ اما این بستگی به طرف‌های غربی دارد.

دولت اندونزی امیدوار است که سفر عمره گزاران از این کشور به تدریج به وضعیت پیش از شیوع کرونا برگردد. هفته قبل ۴۱۹ عمره‌گزار اندونزیایی به عربستان رفتند.

 

پس از اینکه دولت اندونزی تدابیر ویژه تازه ای‌ از جمله لزوم قرنطینه همه زائران در فرودگاه سوکارنو هاتا پیش از عزیمت به حج را برای پایش کرونا اعلام کرد، عربستان پذیرش حجاج اندونزی را آغاز کرد. همچنین اندونزی پایش سلامت و تست پی‌سی‌آر را به صورت متمرکز انجام می‌دهد.

 

حلمان لطیف، مسئول سازمان حج و عمره در وزارت امور دینی اندونزی اعلام کرد: ما باید اطمینان حاصل کنیم که این اعزام موفقیت‌آمیز است  و اگر موفق شویم تدابیر اتخاذ شده می‌تواند برای ادامه اعزام زائران امسال مبنای عمل قرار گیرد.

 

از فوریه سال ۲۰۲۰ میلادی ده‌ها هزار سفر عمره در اندونزی لغو شده است. پیش از شیوع کرونا اندونزی هرساله یک میلیون عمره‌گزار به عربستان اعزام می‌کرد.

 

سیام رسفیادی رئیس انجمن سفر حج و عمره اندونزی اعلام کرد که در پایان ماه ژانویه  فروش بسته‌های سفر عمره را در این کشور از سر خواهد گرفت.

 

وی گفت که تدابیر پیشگیرانه جدید اقدام درستی است که از سوی دولت برای جلوگیری از صدور آزمایش‌های جعلی کرونا یا جعل مدارک از سوی آژانس‌های مسافرتی غیرمجاز صورت می‌گیرد.

 

با از سرگیری سفر عمره شرکت هواپیمایی دو بار در هفته روزهای چهارشنبه و جمعه از فرودگاه سوکارنو هاتا به مدینه منوره پرواز خواهد داشت.

سیزدهم جمادی الثانی، روز وفات مادری فداکار و بانوی مکرمی است که عزیزترین ثمره های زندگیش را در راه دین و ولایت  تقدیم کرد. بانویی با عظمتی که  از تبار دلاوران بود و تا پایان عمر بر راه امام زمان خود حضرت حسین بن علی علیه السلام محکم و  استوار باقی ماند. ام البنین، مادر پسرانِ علی علیه السلام، بعد از عمری تلاش، شکیبایی و استقامتْ و صبر بر شهادت  مولا و چهار فرزند رشیدش، با دلی مالامال از محبت و عشق،راهی دیار دوست شد و در بقیع، آرام گاهِ نیکان، آرمید.

بعد از شهادت سرور زنان عالميان حضرت فاطمه زهرا عليها السلام و پس از گذشت زمان نسبتا زیادی از این واقعه غم بار،  امام علی (ع) برادرش عقيل بن ابى طالب را كه آشنا به انساب عرب بود، فرا خواند و از او خواست برايش همسرى از تبار سلحشوران بر گزيند تا پسر دليرى براى مولا به ارمغان آورد كه یار و یاور سالار شهيدان حسين بن على عليه السلام در كربلا باشد. ایشان نیز بانوی با فضیلت و شجاعی  به نام فاطمه از خاندان با اصالت بني کلاب را برگزید.

پدر و مادر فاطمه از اجداد بزرگ حضرت محمد (صلي الله عليه و آله) بودند و داراي خوبي ها و صفات خانوادگي مشترک بودند فاطمه دختري پاکدل وباتقوا بود.

فضايل اخلاقي، کمالات انساني، نيروي ايماني، ثبات و پايداري، شکيبايي و بردباري، بصيرت و دانايي، نطق و سخنداني او را به شايستگي ، بانوي بانوان کرده بود. حزام بن خالد بن ربيعة بن وحيد بن کعب بن عامر بن کلاب پدر ام البنين است او مردي شجاع و دلير و راستگو بود که شجاعت از صفات ويژه اوست. وي از استوانه‏ هاى شرافت در ميان عرب به شمار مى ‏رفت و در بخشش، مهمان‌نوازى، دلاورى و رادمردى و منطق قوي مشهور بود.

پس از خواستگاری عقیل هنگامی که  پدر فاطمه به نزد همسر و دخترش برگشت ديد همسرش موهاي دخترش را شانه مي زند و او از خوابي که شب گذشته ديده بود براي مادر سخن مي گويد... «مادر خواب ديدم که در باغ سرسبز و پردرختي نشسته ام. نهرهاي روان و ميوه هاي فراوان در آنجا وجود داشت. ماه و ستارگان مي درخشيدند و من به آن ها چشم دوخته بودم و درباره عظمت آفرينش و مخلوقات خدا فکر مي کردم... در اين افکار غرق بودم که ماه از آسمان فرود آمد و در دامن من قرار گرفت و نوري از آن ساطع مي شد که چشمها را خيره مي کرد. در حال تعجب و تحير بودم که سه ستاره نوراني ديگر هم در دامنم ديدم. نور آنها نيز مرا مبهوت کرده بود. هنوز در حيرت و تعجب بودم که هاتفي ندا داد و مرا با اسم خطاب کرد من صدايش را مي شنيدم ولي او را نمي ديدم گفت:«فاطمه مژده باد تو را به سيادت و نورانيت. به ماه نوراني و سه ستاره درخشان پدرشان سيد و سرور همه انسانهاست بعد از پيامبر گرامي و اينگونه در خبر آمده است»

پس از خواب بيدار شدم در حالي که مي ترسيدم. مادرم! تاويل رؤياي من چيست؟!» 
مادر به دخترک فهيمه و عاقله خود گفت: «دخترم رؤياي تو صادقه است اي دخترم به زودي تو با مرد جليل القدري که مجد و عظمت فراواني دارد ازدواج مي کني. مردي که مورد اطاعت امت خود است. از او صاحب چهار فرزند مي شوي که اولين آنها مثل ماه چهره اش درخشان است و سه تاي ديگر چونان ستارگانند«پس از صحبت هاي دوستانه و صميمانه مادر و دختر، حزام بن خالد وارد اتاق شد و از آنها در مورد پذيرش علي(عليه السلام) سؤال کرد و گفت: آيا دخترمان را شايسته همسري اميرالمؤمنين(عليه السلام) مي داني؟ بدان که خانه او خانه وحي و نبوت و خانه علم و حکمت و آداب است اگر (دخترت را) اهل و لايق اين خانه مي داني - که خادمه اين خانه باشد - قبول کنيم و اگر اهليت در او نمي بيني پس نه؟

همسر او که قلبي مالامال از عشق به امامت داشت گفت: «اي حزام ! به خدا سوگند من او را خوب تربيت کردم و از خداي متعال و قدير خواستارم که او واقعا سعادتمند شود و صالح باشد براي خدمت به آقا و مولايم اميرالمؤمنين(عليه السلام) پس او را به علي بن ابيطالب، مولايم، تزويج کن.» عقيل با اجازه از ام البنين عقد بين اين دو بزرگوار را اجرا کرد با مهريه اي که سنت رسول اللّه (صلي الله عليه و آله) بود و براي دختران و همسران خود معين کرده بود و آن 500 درهم بود در حالي که پدر او مي گفت: «او هديه اي است از سوي ما به پسرعموي رسول خدا و ما طمع به مال و ثروت او ندوخته ايم»

فاطمه کلابيه سراسر نجابت و پاکي و خلوص بود. هنگامي که مي خواست پابه خانه علي بگذارد گفت تا دختر بزرگ فاطمه (س) اجازه نفرمايند وارد خانه نمي شوم اين نهايت ادب او را به خاندان امامت مي رساند.

روز اولي که ام البنين عليهاالسلام پا در خانه علي عليه‏السلام گذاشت، حسن و حسين عليهماالسلام مريض بوده و در بستر افتاده بودند. عروس تازه ابوطالب، به محض آن‏که وارد خانه شد، خود را به بالين آن دو عزيز عالم وجود رسانيد و هم‏چون مادري مهربان به دلجويي و پرستاري آنان پرداخت و همواره مي گفت من کنيز فرزندان فاطمه هستم

ایشان بعدها پس از ازدواج با حضرت علي (عليه السلام) با کنيه‏ "امُّ البنين" مشهور گردید. به اميرالمؤمنين پيشنهاد کرد که به جاي «فاطمه»، که اسم قبلي و اصلي وي بوده، او را ام البنين صدا زند تا فرزندان حضرت زهرا عليهاالسلام از ذکر نام اصلي او توسط پدرشان، به ياد مادر خويش، فاطمه زهرا عليهاالسلام نيفتند و در نتيجه، خاطرات تلخ گذشته، در ذهن آن‏ها تداعي نگردد و رنج بي‏مادري آن‏ها را آزار ندهد. 

حضرت علي (عليه السلام) در همسرش، خردى نيرومند، ايمانى استوار، آدابى والا و صفاتى نيکو مشاهده کرد و او را گرامى داشت و از صميم قلب در حفظ او کوشيد.

در کتب تاريخي در خصوص تولد ایشان نوشته اند: حَزام بن خالد به همراه جمعي از «بني کلاب» به سفر رفته بود. در يکي از شبها به خواب فرو رفته و در عالم رؤيا ديد که در زمين سرسبزي نشسته است و مرواريدهاي درخشاني از اطراف بر دستان او مي ريزد و او از زيبايي آنها متعجب مي شود.

سپس مردي را مي بيند که به سوي او مي آيد ـ از طرف بلندي ـ و هنگامي که به او مي رسد سلام مي کند و حزام او را جواب مي دهد. آن مرد به او مي گويد: اين مرواريد را به چه قيمت مي فروشي؟ حزام نگاه کرد و آن درّ زيبا را در دستان خود ديد؛ رو به مرد کرده و گفت: من قيمت اين درّ را نمي دانم که به شما بگويم، شما آن را به چه قيمت خريداري؟ مرد گفت: من نيز نمي دانم قيمت او را ولي اين هديه اي است که يکي از پادشاهان عطا کرده است. و من ضامن هستم براي تو به چيزي که از درهم و دينار بالاتر است. حزام گفت: آن چيز چيست؟ مرد گفت: تضمين مي کنم که او شرافت و سيادت ابدي دارد و بهره و بزرگي از او است. حزام گفت: آيا اين را برايم ضمانت مي کني. و مرد پاسخ داد: آري. و حزام در پايان به مرد گفت: و تو اکنون واسطه در اين امر مي شوي.

و مرد نيز گفت: و من واسطه مي شوم؛ او را به من اعطاء کرده اند و من به تو عطا مي کنم. وقتي حزام از خواب بيدار شد رؤياي خود را براي بني کلاب گفت و خواستار تعبير آن شد. يکي از خاندان وي گفت: اگر رؤياي صادقه باشد دختري روزي تو خواهد شد که يکي از بزرگان او را عقد خواهد کرد و به سبب اين دختر مجد و شرافت و آقايي نصيب تو خواهد شد. و هنگامي که او از سفر برگشت، ثمامة بنت سهيل، همسر باوفاي او، که حامله بود وضع حمل کرده و دختري چونان مرواريد درخشان وزيبا به دنيا آورد. حزام پس از آگاه شدن از تولد دخترش به خود گفت: «قد صدّقت الرؤيا» و از اين بشارت شاد و مسرور شد.

نام او را «فاطمه» نهاد، و به رسم عرب کنيه اي براي وي برگزيدند که «ام البنين» بود. به هر حال پس از اين رؤياي صادقه فاطمه، مادر فضليت ها، به دنيا آمد و دوران کودکي را چونان ديگر کودکان گذراند و در دامان مادري مهربان و پاک و پدري شجاع که داراي سجاياي اخلاقي فراوان بودند رشد کرد. مورخان در مورد مادر بزرگوار فاطمه اين گونه مي نويسند:«ثمامه، مادر ام البنين، بانويي اديب و کامل و عاقل بود. آداب عرب را به دخترش آموخت و هر آنچه مورد نياز يک دختر است در زندگاني از مسايل مربوط به خانه داري و اَداي حقوق و همسرداري و غيره را به او ياد داد.

در خاندان و تبار پاک ام البنين چند ويژگي مهم وجود دارد که همگي در وجود عباس(عليه السلام) به ظهور رسيد.

1) شجاعت و دلاوري که در کربلا زيباترين چهره خويش را نماياند.
2) ادب و متانت و عزت نفس که در زندگاني 34 ساله عباس بن علي به وضوح ديده مي شود.
3) هنر و ادبيات که ام البنين از «دايي » خويش لبيد شاعر به ارث برده بود و فرزند عزيزش عباس(عليه السلام) از مادر اديبه خود.
4) ايثارگري و احترام به حقوق ديگران که نمود آن در عشق به ولايت و امامت متجلي شد.
5) وفا و پايبندي به تعهدات.

ثمره ازدواج حضرت علي با او، چهار پسر رشيد بود به نام هاي: عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان. فرزندان ام البنين همگي در کربلا به شهادت رسيدند و نسل ايشان از طريق عُبيداللّه‏ فرزند حضرت ابوالفضل عليه‏السلام ادامه يافت.

هنگامي که امام حسين عليه‏السلام آهنگ ترک مدينه و تشرف براي حج و به دنبال آنْ هجرت به سوي عراق کرد، ام البنين عليهاالسلام به همراهان امام حسين عليه‏السلام چنين سفارش مي ‏کرد: «چشم و دل مولايم امام حسين عليه‏السلام و فرمان‏بردار او باشيد» مورخان مي نويسند: پس از واقعه کربلا بشير در مدينه ام البنين را ملاقات مي کند تا خبر شهادت فرزندانش را به او بدهد.

ام البنين پس از ديدن وي که فرستاده امام سجاد عليه‏السلام بود مي گويد:«اي بشير! از امام حسين عليه‏السلام چه خبر داري؟ بشير گفت: خدا به تو صبر دهد که عباس تو کشته گرديد. ام ‏البنين فرمود: از حسين عليه‏السلام مرا خبر ده!» بشير خبر شهادت بقيه فرزندان او را هم اعلام کرد، ولي ام‏ البنين پيوسته از امام حسين عليه‏السلام خبر مي‏ گرفت و با صبر و بصيرتي بي نظير مي گويد:اي بشير خبر از [امام من]اباعبدالله الحسين بده فرزندان من و همه آنچه زير اين آسمان مينايي است فداي اباعبدالله(عليه السلام) باد.

چون بشير خبر شهادت امام حسين عليه‏السلام را به آن حضرت داد، صيحه ‏اي کشيد و گفت: : اي بشير! رگ قلبم را پاره کردي و سپس صدا به ناله و شيون بلند کرد.  اما فقدان فرزندانش او را متأثر و ناراحت کرده بود، چنانکه وقتي حضرت زينب(س) سپرخونين حضرت عباس را به عنوان يادگاري به ام البنين نشان داد، وي تا آن را ديد چنان دلش سوخت که نتوانست تحمل کند و بي هوش بر زمين افتاد.

با شهادت چهار فرزند ام‏ البنين عليهاالسلام در کربلا، اين بانوي شکيبا، به افتخار مادر شهيدان بودن نائل آمد و درکنار همسر شهيد بودن، افتخاري ديگر بر صفحه افتخاراتش افزوده شد.

وقتي خبر شهادت فرزندانش به او رسيد، سرشک اشک از ديده فرو ريخت و با روحيه‏ اي قوي در اشعاري گفت: «اي کسي که فرزند رشيدم عباس را ديدي که همانند پدرش بر دشمنان تاخت، فرزندان علي عليه‏السلام همه شيران بيشه شجاعتند.

شنيده ام بر سر عباس عمود آهنين زدند، در حالي که دست‏ هايش را قطع کرده بودند؛ اگر دست در بدن پسرم بود، چه کسي مي‏ توانست نزد او آيد و با او بجنگد؟
از ويژگي‏ هاي بسيار مهم ام البنين، توجه به زمان و مسائل مربوط به آن است. وي پس از واقعه عاشورا، از مرثيه ‏خواني و نوحه‏ سرايي استفاده کرده تا نداي مظلوميت کربلاييان را به گوش نسل‏ هاي آينده برساند.

ايشان هر روز به همراه پسرِ حضرت عباس عليه‏ السلام ، عبيداللّه‏ که همراه مادرش در کربلا حضور داشت و سند زنده ‏اي براي بيان وقايع عاشورا بود، به بقيع مي ‏رفت و نوحه مي‏ خواند و شور و غوغايي بپا مي کرد . مردم مدينه اطراف او گرد مي آمدند و با او هم ناله مي شدند. امام باقر(سلام الله عليه)مي فرمايد: آن حضرت به بقيع مي رفت و آن قدر جانسوز مرثيه مي خواند که مروان با آن قساوت قلب گريه مي کرد.

وفاداري ام البنين به همسر بزرگوار خويش به حدي است که پس از شهادت حضرت علي(عليه السلام) با آنکه جوان بود اما به احترام آن حضرت و براي حفظ حرمت او، تا پايان عمر ازدواج نکرده و همسر ديگري را اختيار نمي کند. با آن که مدّتي نسبتاً طولاني (بيش از بيست سال) پس از آن حضرت زنده بود. آنگاه که «امامه» يکي از همسران آن حضرت(عليه السلام) توسط «مغيرة بن نوفل»که يکي از مشاهير عرب است خواستگاري مي شود با ام البنين در مورد ازدواج مشورت مي کند، او در جواب مي گويد: «سزاوار نيست پس از علي، ما در خانه ديگري باشيم و با مرد ديگر پيمان همسري بنديم»

اين سخن ام البنين نه تنها در اَمامه که در ليلي تميميه و اسماء بنت عميس نيز اثر گذاشت و تا پايان عمر هر چهار همسر علي بن ابيطالب(عليه السلام) ازدواج مجدد نکردند.

از ديگر صفات والاي ام البنين فصاحت و بلاغت اوست که نمود آن در اشعار زيبا و جاودانه وي متجلي است.

از جمله اشعار جاودانه وي که مورد تجليل و تحسين بزرگان ادب قرار گرفته است شعر جانسوز وي پس از شهادت پسرش که پدر فضايل بود مي باشد:«مرا ام البنين نخوانيد که به ياد شيران دلاور مي افکنيدم. مرا فرزنداني بود که به نام آنها خوانده مي شدم ولي امروز فرزندي ندارم. چهار فرزند داشتم همچون بازهاي شکاري و همگي به شهادت رسيدند.»

علاقه ام البنين به اهل بيت(عليهم السلام) و بصيرت ديني او به امامت به قدري بود که درباره او مي نويسند«براي عظمت و معرفت و بصيرت ام البنين کافي است که او هر گاه بر اميرالمؤمنين وارد مي شد و حسنين مريض بودند با ملاطفت و مهرباني با آنها صحبت مي کرد و از صميم قلب با آنها برخورد مي کرد چونان مادري مهربان و دلسوز» علمِ سرشارِ وي در کلام او و فرزند بزرگوارش عباس نمايان است. او از محدثات شيعه است و فرزندان خود را با علم و دانايي تربيت کرد. اگرچه آنان فرزندان «باب علم نبي» بودند اما از دانش مادري هم بي بهره نبودند چنانکه حضرت علي(عليه السلام) در مورد عباس مي فرمايد:«همانا فرزندم عباس در کودکي علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر که از مادرش آب و غذا مي گيرد از من معارف را فرا گرفت»

آن مادر فداکار، بعد از زينب کبري عليهاالسلام دار فاني را وداع گفت و در سيزدهم جمادي الثاني سال 64 هجري قمري به دیدار معبود شتافت و در قبرستان بقيع در کنار سبط رسول خدا، امام حسن(علیه السلام)، و فاطمه بنت اسد و ديگر چهره هاي درخشان شريعت محمدي(صلي الله عليه و آله) به خاک سپرده شد.

و چه مناسب روز رحلت این بانوی بزرگوار که خود همسر و مادر شهید است به عنوان روز تکریم  مادران و همسران شهدا  انتخاب شد.

سزاوار است مادران ، همسران و دختران با تاسی به این بانوی عالمه و فاضله که زندگانيش همواره با بصيرت ، شجاعت و نور دانش همراه بوده است ، ایشان را الگوی عملی برای زندگی خود قرار دهند.