
emamian
جلوههایی از رهبری و مدیریت کم نظیر حضرت امام
بی تردید شخصیتی همچون امام خمینی (رضوان الله علیه) که تحول بزرگی مانند انقلاب اسلامی را در عصر حاضر رقم زده و در پرتو آن معادلات سیاسی جهان دستخوش تحولاتی شگرف شده است و توانست انقلاب اسلامی را از لابلای امواج سهمگین توطئه ها، بحران ها و حوادث مختلف به سلامت عبور داده، شخصیتی کم نظیر، تأثیر گذار، توانمند و برخوردار از ویژگی های ممتاز مدیریتی، هدایتگری و راهبری است.
تاریخ جهان شاهد ظهور افرادی است که با برخورداری از توانمندی ها و ویژگیهای خاص خود و بدون آنکه دانش مدیریتی را در محافل آکادمیک آموخته باشند، منشأ تحولاتی بزرگ شده اند، افرادی مانند گاندی، نهرو و... اما سرآمد همه آنها حضرت امام است که با الهام از تعالیم مدیریتی اسلام و بینش و منش مثال زدنی مدیریتی و سیاسی خود، بزرگترین انقلاب قرن را به وجود آورده و حرکتی آفرید که به تعبیر «نیکی کدی»، نظریهپرداز آمریکایی، «جهان را لرزاند.» عظمت و ابعاد فرا مرزی و منطقه ای و جهانی انقلاب اسلامی، گویای بزرگی کار امام و نمایش الگوی مدیریتی کم نظیری است که افق های جدیدی را در عرصه مدیریت نمایان ساخت. آنچه اهمیت و نقش مدیریت حضرت امام را بیشتر نمایان می سازد، شکل گیری انقلابی با ماهیتی اسلامی در عصر حاکمیت سکولاریسم و یکّه تازی آن و کنار گذاشته شدن دین از عرصه زندگی اجتماعی بشر و در بحبوحه جولان اندیشه هایی بود که به ضدیت با دین پرداخته و دین را افیون توده ها تلقی می کردند، آن هم در کشوری که در یکی از راهبردی ترین مناطق جهان قرار داشته و برای قدرتهای بزرگ جهانی از اهمیت بسیار بالایی برخوردار بوده تا جایی که از آن به عنوان جزیره ثبات آمریکا و حافظ منافع آنان در منطقه یاد می شد و حجم تلاشهای گسترده آنان در جلوگیری و مقابله با انقلاب اسلامی تا به امروز با استفاده از همه شیوه های سخت، از جنگ تحمیلی هشت ساله گرفته تا حمایت از تحرکات گروهها و جریان های معاند و تجزیه طلب و اقدامات نظامی و نیمه سخت در قالب تحریم ها و فشارهای اقتصادی و جنگ اقتصادی و جنگ نرم، شاهد روشنی بر این مدعاست. بدیهی است شکل دهی و هدایت انقلاب اسلامی در چنین فضا و شرایطی، هوشمندی، درایت و مدیریت فوق العاده ای را می طلبد که نمی توان آن را نادیده گرفت.
گرچه پرداختن به ابعاد و شاخصه های مدیریتی حضرت امام، مجال مفصلی را می طلبد، امّا نگاهی گذرا به ابعاد و جلوه هایی از مدیریت حضرت امام در جای خود مغتنم و فرصتی برای تأمل در این بعد از ابعاد شخصیتی حضرت امام خواهد بود که در این راستا به چند محور اساسی ابعاد و جلوه های مدیریتی ایشان اشاره می کنیم.
1. ابعاد و ویژگیهای ممتاز شخصیتی حضرت امام در عرصه مدیریت
حضرت امام ویژگیهای فردی ای همچون صداقت، اعتماد به نفس، جسارت و شجاعت، قاطعیت، انعطاف پذیری، آرامش، روشن بيني و تیز بینی، بینش، دانش و شناخت لازم، مردم شناسی و زمان شناسی و... برخوردار بود که همین ویژگیها از ایشان شخصیتی جامع ساخته بود که توان اداره، راهبری و مدیریت جامعه را به سوی اهداف بلند آن داشت. حضرت امام فقیهی ژرف نگر، حکیمی خردمند، سیاستمداری شجاع و دور اندیش، عارفی کامل و در یک جمله انسانی جامع با ابعادی فرا تر از زمان و مکان بود.
میخائیل گورباچف، آخرین رهبر شوروی سابق در مورد ایشان می گوید:« امام خمینی(ره) فراتر از زمان میاندیشید و در بعد مکان نمیگنجید. او توانست اثر بزرگی در تاریخ جهان به جای بگذارد ».[1]
یرواند آبراهامیان تاریخ نگار و استاد دانشگاه آمریکا نیز در مورد شخصیت حضرت امام چنین می گوید:«آیت الله خمینی را غالباً یک روحانی سنتی توصیف کردهاند اما ایشان در واقع، نوآور بزرگی در ایران بودند، هم بهلحاظ نظریه سیاسیشان و هم ازنظر استراتژی مردمی که وجهه مذهبی داشت. نقش تعیینکننده و محبوبیت وسیع ایشان را با دو عامل میتوان توضیح داد؛ عامل اول شخصیت ایشان بهخصوص زندگی ساده و سازشناپذیری با طاغوت بود. در کشوری که بیشتر سیاستمداران زندگی پرتجملی داشتند، او زندگی زاهدانهای چون عارفان و صوفیان و عاری از آلایشهای مادی چون مردمان عادی داشت.
در محیطی که رهبران سیاسی، کارچاقکن، اهل ساختوپاخت، و اعمالنفوذ شخصی و خانوادگی بودند، آیت الله خمینی مصرّانه از هرگونه سازشی، حتی آنگاه که ناگزیر و لازم مینمود، سر پیچیدند؛ تأکید کردند که اگر فرزندان خود ایشان مستوجب مجازات باشند، خود این کار را انجام میدهند؛ و همچون «مرد خدا»یی عمل کردند که نه بهدنبال قدرت دنیوی بلکه مرجعیت روحانی بودند. همچنین در دههای رسوا از کردار سیاستمداران خودپسند، بیتفاوت، فاسد، نومید و بیثبات، امام خمینی در عین صمیمیت، جسارت، تحرک، ثبات و بسیار مهمتر از همه، فسادناپذیری ظاهر شدند. کوتاهسخن ایشان رهبر انقلابی پرجاذبهای بودند در زمانی که چنین رهبری بسیار کمیاب و سخت موردنیاز بود.».[2]
ویژگی های برجسته حضرت امام به گونه ای است که حتی برخی از دگر اندیشان و روشنفکران غربگرا و سکولار را نیز به اعتراف وا داشته است. به عنوان نمونه یکی از این افراد، در این رابطه می گوید: « (امام) خمینی باسوادترین رهبر این کشور بوده تا کنون؛ از ایام اولیه حکومت هخامنشیان تا روزگار حاضر هیچکس به لحاظ علمی به پای او نمیرسید. چرا؟ برای اینکه اولاً فقیه درجه اولی بود، عرفان هم خوانده بود، فلسفه هم خوانده بود. شاه قبل از آقای خمینی که بود؟ یک جوان 20 ساله که از سوئیس بلند شد آمد ایران پادشاه شد… پادشاهان قبل از او چی؟ این رو تواریخ برای ما نوشتند، اینها خواندن و نوشتن بلد نبودند. آنقدر فاصله زیاد است که لازم نیست ما بخواهیم شواهد تاریخی بیاوریم. نه فقط در ایران، شما سراغ پادشاهان انگلستان و فرانسه بروید، اینها آدمهای بافکری، با علمی و باسوادی نبودند. در تاریخ ما آقای(امام) خمینی واقعاً یک نمونه بینظیر بود در مقام حکومتداری، (امام)خمینی سابقه خوبی داشت. در گذشته او هیچ چیز ناپاکی وجود نداشت. نه مال مردمی را خورده بود. نه آدمی را کشته بود. نه تجاوزی به حق کسی کرده بود. هیچکدام اینها نبود. مرد شجاعی بود. ما آدم شجاع در تاریخ خودمان کم داشتیم. آدم قلدر داشتیم، ولی شجاعت یک فضیلت اخلاقی است. این غیر از این است که شما زورتان زیاد باشد. نادرشاه هم آدم قلدری بود. ولی شجاعت اصلا حرف دیگری است. اختناق و خفقانی که در زمان شاه بود که کسی جرأت سخن گفتن نداشت، یک کسی از قم (امام خمینی) برمیخاست و فریاد میکشید و مقابل حکومت شاه میایستاد و میگفت من سینهام را برای سرنیزههای شاه آماده کردهام، این چه میزانی از شجاعت لازم دارد؟!»[3]
2. خدا محوری و ارزش مداری در مدیریت
دین و دینگرایی پیش از پیروزی انقلاب اسلامی بهعنوان یک متغیر مغفول شناخته میشد، متغیری که توسط ابرقدرتها آگاهانه و توسط کشورهای تابع ناآگاهانه از هندسه معرفتی خود کنار گذاشتهشده بود. مهمترین کار حضرت امام بازگرداندن حضور فعال دین در عرصه زندگی اجتماعی بود. حضرت امام، معنویت(خدا محوری) و دین را به عرصه مدیریت آن هم در گستره مدیریت کلان و اداره یک نظام سیاسی وارد نمود و اسلام را به عرصه اجتماعی زندگی بشر بازگرداند و حاکمیت و مدیریت سکولار را به چالش کشید از این رو در حقیقت ایشان را باید احیاگر اسلام ناب در عصر حاضر برشمرد.
به تعبیر جامع میشل فوکو اندیشمند مشهور فرانسوی:«امام خمینی(ره) منادى معنویت و روحى جدید براى جهان بى روح در عصر حاضر گردید».[4]
3. قدرت کم نظیر سازماندهی و بسیج مردم
حضرت امام در فضایی که گروهها و جریان های سیاسی مارکسیستی، ملی گرا و لیبرال به دنبال همراه نمودن مردم و هدایت و جهت دهی مبارزات مردمی بودند، بر پایه فرهنگ دینی و شناخت عمیق از مردم، جریان مردمی را در مسیر اهداف انقلاب اسلامی سازماندهی نموده و قدرت مدیریت اسلامی را به رخ همه مکاتب غربی و غربگرا کشاندند.
میشل فوکو در این مورد می گوید: « شخصیت آیت الله خمینی پهلو به افسانه می زند. امروز هیچ رئیس دولتی و هیچ رهبر سیاسی، حتی به پشتیبانی همه رسانه های کشورش نمی تواند ادعا کند که مردمش با او پیوندی چنین شخصی و چنین نیرومند دارند ».[5]
فایننشال تایمز در مطلبی مینویسد: « امام خمینی (ره) مهمترین استراتژیست انقلابی ایران بود که کشور تا آن زمان به خود دیده بود؛ یکی از استراتژیستهای سیاسی پیشرفتهای که قرن بیستم به خود دید؛ او دو چیز را درک کرد: قدرت شیعه و توانایی آن برای بسیج مردم ».[6]
تایمز لندن درتوصیف امام خمینی (ره) می نویسد : « امام خمینی (ره) مردی بود که توده ها را با کلام خود مسحور می کرد، وی به زبان مردم عادی سخن می گفت و به طرفداران فقیر و محروم خود اعتماد به نفس می بخشید، این احساس آنها را قادر ساخت تا هر کسی را که سر راهشان باشد از بین ببرند، وی به مردم نشان داد که حتی می توان در برابر قدرت هایی مثل آمریکا ایستاد و نهراسید.».[7]
4. حفظ جهت گیری اصولی انقلاب اسلامی
از جلوه های مدیریتی حضرت امام، حفظ جهت گیری انقلاب اسلامی و جلوگیری از افتادن آن در دامن الگوهای شرقی و غربی و هضم شدن آن در اردوگاه شرق و غرب بود. با توجه به بلوک بندی کشورها در دو اردوگاه شرق و غرب، شکل گیری انقلابی بر پایه دین در چنین فضا و شرایطی و حفظ ماهیت اصولی آن، کار بسیار مهمی بود که حضرت امام با درایت و هوشمندی خود انجام دادند.
هنري كيسينجر استراتژیست مشهور آمریکایی و مشاور پیشین امنیت ملی آمریکا در توصیف حضرت امام می گوید:« آيت الله خميني غرب را با بحران جدي برنامه ريزي مواجه كرد. تصميمات او آنچنان رعدآسا بود كه مجال هر نوع تفكر و برنامه ريزي را از سياستمداران و نظريه پردازان سياسي مي گرفت. هيچ كس نمي توانست تصميمات او را از پيش حدس بزند. او با معيارهاي ديگري غير از معيارهاي شناخته شده در دنيا سخن مي گفت و عمل مي كرد. گويي از جاي ديگر الهام مي گرفت ».[8]
مقام معظم رهبری فرمودند:« هنر بزرگِ امام بزرگوار ما این بود که چارچوب محکمی را برای این انقلاب به وجود آورد و نگذاشت این انقلاب در هاضمه قدرتها و جریانهای سیاسیِ مسلّط هضم شود. شعار «نه شرقی، نه غربی، جمهوری اسلامی»، یا شعار «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» که تعالیم امام و خطّ اشاره انگشت ایشان در دهان مردم انداخت، معنایش این بود که این انقلاب متّکی به اصول ثابت و مستحکمی است که نه به اصول سوسیالیزمِ اردوگاه آن روز شرق ارتباطی دارد، نه به اصول سرمایهداریِ لیبرال اردوگاه غرب، علّت اینکه شرق و غرب با این انقلاب دشمنی کردهاند و سرسختی نشان دادهاند، همین بود ».[9]
5. مواجهه حضرت امام با جریان ها و گروههای سیاسی
با توجه به حضور و فعالیت گسترده جریان ها و گروههای سیاسی با گرایشات التقاطی در جریان مبارزات انقلابی و پس از پیروزی انقلاب اسلامی و تلاش آنها برای سهم خواهی از انقلاب و سوق دادن انقلاب به سمت اهداف مورد نظر خود، حفظ جهت گیری اصولی انقلاب اسلامی و جلوگیری از افتادن آن در مسیر تفکرات و جریان های التقاطی و انحرافی، در عین مدیریت و کنترل این جریان ها از جلوه های بزرگ مدیریتی حضرت امام است.
حضرت امام جریان های سیاسی و ماهیت آنها را به خوبی می شناختند و نفوذ رگه هاي تفکرات التقاطی در جریان مبارزاتي را، موجب انحراف انقلاب اسلامی از مسیر اصلی خویش می دانستند و در عین تلاش برای اصلاح و جذب این جریان ها و طرد نکردن کلی این جریان ها تا حدا امکان و جلوگیری از تبدیل شدن این جریان ها به نیروهایی علیه نظام، راه هر گونه سوء استفاده را بر آنان بستند و با توجه به نفوذ فکری این جریان ها در میان برخی از افراد جامعه و گرایش به آنها، بستر و شرایطی را ایجاد نمودند تا مردم، ماهیت این جریان ها و زاویه داشتن آنها با اصول و ارزش های اسلامی را عملاً بشناسند.
6. امام خمینی و مدیریت بحران
یکی از جلوه های مدیریتی حضرت امام، مدیریت بحران های پس از انقلاب اسلامی است. پس از پیروزی انقلاب اسلامی شاهد بحران ها و تهدیدات بسیارخطرناکی می باشید که امام با هوشمندی و درایت کم نظیر و با استعانت از قدرت لایزال الهی و پشتیبانی مردم انقلابی موفق به مدیریت این بحرانها گردیدند. بحران های همچون تحرکات قومی و اقدامات گروههای تجزیه طلب، تسخیر لانه جاسوسی آمریکا، قطع رابطه آمریکا با کشورمان، استعفای دولت موقت، درگیری های مسلحانه گروههای مخالف و ترورهای بعد از انقلاب، طراحی کودتا، عزل بنی صدر، وقوع جنگ تحمیلی و پیامدهای آن، ماجرای مک فارلین، پایان جنگ، غائله منافقین، عزل قائم مقام رهبری و...که هر یک از آنها می توانست تهدیدی جدی برای هر نظام سیاسی به وجود آورده و موجودیت آن را به خطر بیندازد. هدایت و مدیریت انقلاب اسلامی و عبور دادن آن از لابلای امواج سهمگین این بحران ها، شاهد روشنی بر درایت و توانایی مدیریتی حضرت امام خمینی است.
[1] . امام خمینی(ره) از دید چهرههای سرشناس جهان؛ www.mashreghnews.ir/news/582862؛ تاریخ انتشار:12 خرداد 1395
[2] . یرواند آبراهامیان، ایران بین دو انقلاب، ترجمه کاظم فیروزمند، حسن شمسآوری و محسن مدیر شانهچی، تهران: نشر مرکز، 1381،ص 490 و 491.
[3] . www.eghtesadnews.com/fa/tiny/news-271209؛ تاریخ انتشار11/12/1397
[4] .میشل فوکو، روح یک جهان بی روح، ترجمه نیکوسرخوش وافشین جهاندیده، تهران: نشر نی، 1380،ص61
[5] .میشل فوکو، ایرانیها چه رؤیایی در سردارند؟ ترجمه حسین معصومی همدانی، تهران: هرمس، 1377، ص 64
[6] . انقلاب اسلامی؛ «انقلابی که جهان را لرزاند»؛ www.mizanonline.com/fa/news/595261؛ تاریخ انتشار:22 بهمن 1398
[7] . نظر اندیشمندان و صاحب نظران خارجی درباره بنیانگذار انقلاب اسلامی؛ www.mojnews.com/fa/tiny/news-161868؛ تاریخ انتشار14/3/1396
[8] . انقلاب اسلامی؛ «انقلابی که جهان را لرزاند»؛ www.mizanonline.com/fa/news/595261؛ تاریخ انتشار:22 بهمن 1398
[9] . بیانات در مراسم سیزدهمین سالگرد رحلت امام خمینی (رحمهالله)؛
رهاوردهای ورود حضرت امام به کشور
*تجدید حیات اجتماعی اسلام
امام در روزگاری که دین از ساحت زندگی اجتماعی بشر کنار گذاشته شده و شاهد یکه تازی و جولان تفکر سکولار بودیم و از دین به عنوان افیون توده ها یاد می شد، اسلام را به صحنه سیاسی اجتماعی بازگرداند و با تکیه بر آموزه های اسلام ناب، الگویی از حاکمیت را فرا روی بشر قرار داد که الگوهای غربی را به چالش کشید.آنتونی گیدنز، جامعه شناس مشهور می گوید: « در گذشته سه غول فکری جامعه شناسی یعنی مارکس، دورکیم و ماکس وبر با کم و بیش اختلافاتی فرآیند عمومی جهانی را به سمت سکولاریزیسون و به حاشیه رفتن دین می دیدند، ولی از آغاز دهه هشتاد و با انقلاب اسلامی ایران شاهد تحقق عکس این قضیه هستیم، یعنی فرآیند عمومی جهان، روند معکوسی را آغاز و به سمت دینی شدن پیش می رود ... احياگرى اسلامى را نمى توان صرفاً براساس ملاحظات مذهبى درك كرد. اين جنبش تا حدى نشان دهنده واكنش عليه تأثير غرب و يك جنبش ابراز هويت ملى يا فرهنگى است. آنچه رخ داده است چيزى پيچيده تر است؛ آداب و شيوه هاى زندگى سنتى احيا گرديده اند، امّا با علايقى همراه اند كه خاص دوران مدرن است ».[1]
مقام معظم رهبری فرمودند: «دويست سال است كه دستگاههاى استعمارى سعى كردند تا اسلام به دست فراموشى سپرده شود. يكى از نخستوزيرهاى انگليس در جمع سياستمداران استعمارى دنيا اعلام كرده بود كه ما بايد اسلام را در كشورهاى اسلامى منزوى كنيم! قبل و بعد از آن نيز پولهاى گزافى خرج شد تا اسلام در درجه اول از صحنه زندگى، و در درجه دوم از ذهن و عمل فردى انسانها خارج شود؛ چون مىدانستند اين دين، بزرگترين مانع در راه چپاول قدرتهاى بزرگ و استكبارى است. امام ما، اسلام را دوباره زنده كرد و به ذهن و عمل انسانها و صحنه سياسى جهان برگرداند.»[2]
«او به اسلام عزت بخشيد و پرچم قرآن را در جهان به اهتزاز درآورد... و او، در عصرى كه همه دستهاى قدرتمند سياسى براى منزوى كردن دين و معنويت و ارزشهاى اخلاقى تلاش مىكردند، نظامى بر اساس دين و معنويت و ارزشهاى اخلاقى پديد آورد و دولت و سياستى اسلامى بنيان نهاد ».[3]
*بازگرداندن عزت وغرور ملی ایرانیان
حضرت امام، عزت و غرور ملی از دست رفته مردم را که در سایه سرسپردگی و خود باختگی رژیم پهلوی و در پرتو قانون ننگینی همچون کاپیتولاسیون لگد مال شده بود را به آنان باز گرداند.
مقام معظم رهبری فرمودند: « برادران عزيز! حكومتهاى استبدادى و فردى، سالهاى متمادى ملت ما را به صورت ملتى ضعيف و مستضعف و توسرىخور در آورده بودند؛ ملتى كه از استعداد جوشان و خصلتهاى جمعىِ فوقالعاده ممتاز برخوردار است و در طول تاريخ بعد از اسلام، اينهمه افتخارات علمى و سياسى دارد.
قدرتهاى خارجى - مدتى انگليسيها و مدتى هم روسها و ديگر دولتهاى اروپايى و پس از آن امريكايي ها - ملت ما را تحقير كرده بودند. ملت ما هم باور كرده بود كه قابليت و لياقت كارهاى بزرگ را ندارد، سازندگى از او بر نمىآيد، ابتكار از او ساخته نيست و ديگران بايد بر او آقايى كنند و به او زور بگويند! بنابراين، روح غرور و افتخار ملى را در ملت ما كشته بودند؛ ولى امام عزيز ما، روح غرور و افتخار ملى را در ملت ايران بيدار و زنده كردند...امروز ملت ما از دست به دست هم دادن و توطئه مشترك شرق و غرب و ارتجاع نمىترسند و احساس ضعف هم نمىكنند. جوانهاى ما احساس مىكنند كه خودشان مىتوانند كشورشان را بسازند. مردم ما احساس مىكنند كه قدرت و توان آن را دارند كه در مقابل تحميلها و زورگويي هاى شرق و غرب بايستند. اين روح عزت و خودباورى و غرور ملى و افتخارات حقيقى و اصيل را امام(ره) در ملت ما زنده كرد ».[4]
*بازگرداندن عزت به ایرانیان
حضرت امام نه تنها عزت و غرور ملی را به ایرانیان بازگرداند، بلکه ایران را به ایرانیان بازگرداند، ایرانی که تبدیل به حافظ منافع آمریکا و جزیره ثبات این کشور در منطقه شده بود را به کشوری مستقل تبدیل کرد که شعار نفی سلطه شرق و غرب را سر داده و به بزرگترین کابوس نظام سلطه بدل شد. برژنیسکی نظريه پرداز مشهور آمريکايی می گويد : «تجديد حيات اسلام بنيادگرا در سراسر منطقه با سقوط شاه و تشنجات ناشی از ايران ( امام ) خمينی ( ره) يک مخاطره مستمر برای منافع ما در منطقه ای که حيات جهان غرب کاملاً به آن وابسته است ايجاد کرده است . بنيادگرايی اسلامی پديده ای است که امروزه آشکار نظم و ثبات موجود را تهديد می کند ».[5]
مقام معظم رهبری فرمودند: « اینکه ملاحظه میکنید بعد از پیروزی انقلاب تاکنون آمریکایی ها از دشمنی با ملت و کشور و نظام جمهوری اسلامی هرگز دست نکشیدهاند و یک لحظه از دشمنی باز نایستادهاند علّت همین است اینجا پایگاه سیاسی و اقتصادی امن و امان آمریکایی ها بود، اما فکر اسلامی و ایمان اسلامی این ملت را بیدار کرد و آنها توانستند به برکت اسلام، دست این سلطهطلبِ زیاده خواهِ زورگوی چپاولگر را کوتاه کنند, در حقیقت اسلام در کشور ما بزرگترین ضربه را به استکبار آمریکایی زده است، بنابراین آنها هم بزرگترین کینه را دارند و بیمهار اقداماتی میکنند ».[6]
*دمیدن روحیه خود باوری و اعتماد به نفس
حضرت امام با دم مسیحایی خویش، روحیه خودباوری و اعتماد به نفس را در مردم دمید و به آنان جرأت و جسارت تغییر سرنوشت خویش، ایستادن روی پای خود و مبارزه و مقاومت داد.
مقام معظم رهبری فرمودند: « امام ملت ما را به این باور رساند که می تواند بایستاد؛ می تواند مقاومت کند؛ می تواند کشور خود را آزاد کند؛ می تواند نظامی را که خود به وجود آورده است، با کمال قدرت این نظام را حفظ کند؛ می تواند در دنیا، در سیاستهای بینالملل اثر بگذارد که همینجور هم شد....ملت ما از صد و پنجاه سال پیش، صد سال پیش، بر اثر عوامل گوناگون، در خود احساس حقارت می كرد؛ خودكمبینی احساس می كرد؛ از جنگهای دوران قاجار بگیرید و آن شكستهای سخت و از دست دادن شهرهای مختلف در زمان قاجار، تا بعد در دوران پهلوی، زمان رضاخان، آن دیكتاتوری و سركوب سخت ملت كه مجال نفس كشیدن به كسی داده نمی شد؛ بعد در دوران بعد از پهلوی اول، زمان محمدرضا، با حضور آمریكائی ها، با ایجاد سازمان امنیت و ساواك، با آن رفتار خشنی كه با مردم می كردند، مردم احساس می كردند كه هیچ توانی دیگر برایشان نمانده است... امام آمد این روح حقارت را گرفت و در طول پانزده سال نهضت امام تا پیروزی انقلاب و از روز پیروزی انقلاب به نحو دیگری تا ده سال عمر بابركت آن بزرگوار، دائم روح خودباوری را در این ملت دمید: شما می توانید، ما می توانیم، شما قادرید، شما بزرگید، شما قدرتمندید ».[7]
*احیای هویت دینی و ملی
حضرت امام هویت دینی و ملی فراموش شده ایرانیان را به آنها بازگرداند و چه زیبا شهید مطهری فرمودند: « ندای امام خمینی از قلب فرهنگ و از اعماق تاریخ و از ژرفای روح این ملت برمی خاست، مردمی که در طول چهارده قرن حماسه محمد، علی، زهرا، حسین، زینب، سلمان، ابوذر...و صدها هزار زن و مرد دیگر را شنیده بودند و این حماسه ها با روحشان عجین شده بود، بار دیگر همان ندای آشنا را از حلقوم این مرد شنیدند .علی را و حسین را در چهره او دیدند، او را آینه تمام نمای فرهنگ خود که تحقیر شده بود، تشخیص دادند. امام خمینی چه کرد؟ او به مردم ما شخصیت داد.خود واقعی و هویت اسلامی آنها را به آنان بازگرداند.آنها را از حالت خود باختگی و استسباع خارج کرد این بزرگترین هدیه ای بود که رهبر به ملت داد، او توانست ایمان از دست رفته مردم را به آنها بازگرداند و آنها را به خودشان مؤمن کند.او با صراحت اعلام کرد که تنها اسلام نجات بخش شماست ».[8]
*بازگرداندن حق فراموش شده مردم
حضرت امام، حق فراموش شده مردم در تاریخ این سرزمین در تعیین سرنوشت خویش و مشارکت سیاسی را به آنها بازگرداند و مردم را حاکم نمود. « اگر فایده ای از این جمهوری اسلامی نداشتیم الاّ همین حضور ملت به همۀ قشرهایش در صحنه و نظارت همۀ قشرها در امور همه، این یک معجزه ای است که جای دیگر من گمان ندارم تحقق پیدا کرده باشد ».[9]
« مهم این است که انقلاب اسلامی، انقلابی است که به دست مردم صورت گرفته، مردم انقلاب کرده اند، مردم باید آن را به آخر برسانند. مردم قیام کرده اند، شاه را بیرون کرده اند و رژیم او را سرنگون نموده و نظام اسلامی را که به نفع مستضعفین است جایگزین آن کرده اند، پس مردم باید پای کاری که کرده اند بایستند، هر چه عمل بزرگ باشد، دشمنش بیشتر و بزرگتر است ».[10]
[1] . گیدنز، آنتونی، جامعه شناسی دین، ترجمه منوچهر صبوری، تهران: نشر نی، 1374، ص 75 و 513
[2] . خطبههای نماز جمعه؛ 23/4/1368
[3] . فرازی از پیام به ملت شریف ایران در تجلیل از امام امّت 18/3/1368
[4] . خطبههای نماز جمعه؛ 23/4/1368
[5] . داودی، محسن، ستيز غرب با آنچه بنيادگرايی اسلامی می نامد، تهران:دفتر مطالعات سياسی و بين المللی،1368، ص 80
[6] . خطبههای نماز جمعه تهران؛1/9/1381
[7] .مراسم سالگرد حضرت امام خمینی(ره)؛14/3/1388
[8] . مطهری ، مرتضی ، پیرامون انقلاب اسلامی ، تهران : صدرا ، ۱۳۷۴، ص ۱۱۹-۱۲۱
[9] . صحیفه امام، ج 14، ص 204.
[10] . صحیفه امام، ج 19،ص 54
آیت الله صافی گلپایگانی از استوانههای حوزه علمیه قم و امین امام خمینی(ره) بودند
حضرت آیتالله خامنهای در پیامی درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی را تسلیت گفتند.
متن پیام رهبر انقلاب اسلامی به این شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
با تاسف خبر درگذشت فقیه عالیمقام و مرجع بصیر، حضرت آیة الله آقای حاج شیخ لطف الله صافی گلپایگانی رضوان الله علیه را دریافت کردم. ایشان از استوانههای حوزهی علمیه قم و از برجستگان علمی و عملی و پر سابقهترین عالم دینی در آن حوزهی مبارک بودند. در دوران مرحوم آیة الله بروجردی در شمار برترین تلامذهی آن استاد بزرگ، در زمان مرحوم آیة الله سید محمدرضا گلپایگانی همراه و مشاور علمی و عملی ایشان، و در دوران انقلاب، امین و مورد اعتماد حضرت امام خمینی رحمة الله علیهم به شمار میرفتند. سالها در شورای نگهبان رکن اصلی آن شورا محسوب میشدند و پس از آن هم همواره دربارهی مسائل انقلاب و کشور، دلسوزانه و مسئولانه ورود میکردند و بارها اینجانب را از نظرات و مشورتهای خود مطلع و بهرهمند میساختند. قریحهی شعری، حافظهی تاریخی، پرداختن به مسائل اجتماعی از دیگر ابعاد شخصیت این عالم کهنسال و بزرگوار بود. رحلت ایشان برای جامعهی علمیِ دینیِ کشور مایهی تأسف است. اینجانب به خاندان مکرّم و فرزندان گرامی ایشان و نیز به مراجع معظم و علمای اعلام حوزهی علمیه و مقلدان و ارادتمندان ایشان بویژه در قم و گلپایگان تسلیت عرض میکنم و رحمت و مغفرت الهی را برای ایشان مسألت مینمایم.
سیّدعلی خامنهای
۱۲ بهمن ۱۴۰۰
حضور رهبر انقلاب در مرقد مطهر بنیانگذار جمهوری اسلامی
در آستانه ایامالله دههفجر و چهلوسومین سالروز پیروزی شکوهمند انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در نخستین ساعات صبح امروز در مرقد بنیانگذار کبیر جمهوری اسلامی حاضر شدند و با قرائت نماز و قرآن، یاد و خاطره امام عظیمالشأن ملت ایران را گرامی داشتند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با حضور بر مزار شهیدان عالیمقام بهشتی، رجایی، باهنر و شهدای حادثه هفتم تیر ۱۳۶۰، علوّ درجات آنان را از خداوند متعال مسألت کردند.
حضرت آیتالله خامنهای سپس در گلزار شهیدان سرافراز حضور یافتند و به ارواح مطهر مدافعان اسلام و ایران ادای احترام کردند.
جهاد کارآفرینان وکارگران در سنگر تولید موجب اعتراف آمریکا به شکست جنگ اقتصادی شد
حضرت آیتالله خامنهای، توجه مسئولان دولتی را به نکاتی که تولیدکنندگان و صنعتگران در دیدار امروز بیان کردند ضروری دانستند و با تأکید بر اینکه اطلاع مردم از موفقیتهای فعالان اقتصادی از زبان خود این افراد، برای مقابله با جنگ روانی دشمن مفید است، گفتند: البته اگر در این ۱۰ سال مسئولان با تولیدکنندگان همراهی بیشتری می کردند، آسیبها کمتر، و موفقیتها بیشتر میشد.
رهبر انقلاب، تولید را «جهاد» خواندند و افزودند: ایستادگی تولیدکنندگان در مقابل حمله به اقتصاد و تلاش دشمن برای ممانعت از فروش نفت و گاز، قطع منابع ارزی و برنامهریزی برای مسدودسازی مبادلات خارجی ایران، در واقع جهاد و از بزرگترین عبادتها است.
ایشان با تأکید بر اینکه طراحیهای دشمن برای فتح سنگر تولید با شکست مواجه شد، خاطرنشان کردند: در این تهاجم به اقتصاد کشور، در معیشت مردم مشکلاتی بهوجود آمد اما تولید به زانو درنیامد و سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا چند روز پیش صراحتاً اعلام کرد که سیاست فشار حداکثری به شکست خفّتبار آمریکا منجر شد.
رهبر انقلاب گفتند: آنها فروپاشی اقتصادیِ به خیال خودشان چند ماهه را زمینهای برای تحقق مقاصد سیاسیِ شوم می دانستند اما پس از ده سال، سنگر تولید و اقتصاد کشور بحمدالله پابرجا است که تولیدکنندگان و فعالان اقتصادی بهعنوان افسران و کارگران بهعنوان رزمندگان این جهاد مقدس، شریک و عامل اصلی این افتخار هستند.
حضرت آیتالله خامنهای گفتند: همانگونه که سال گذشته اعلام شد اقتصاد کشور برای عبور از مشکلات و آسیب ندیدن در مقابل تکانههای داخلی و خارجی، نیازمند جهش تولید است زیرا جهش تولید با بهبود شاخصهای اقتصادی همچون اشتغال پایدار، رونق صادرات، درآمد ارزی و کاهش نرخ تورم را به دنبال دارد و استقلال اقتصادی را که ضامن عزت و امنیت ملی و افزایش اعتماد بهنفس ملی است، به دنبال میآورد.
رهبر انقلاب با یادآوری سخنان همه صاحبنظران داخلی و خارجی درباره ظرفیتهای فراوان و امکانات گسترده ایران گفتند: اگر مدیران کارآمد، پرتلاش و دلسوز از این ظرفیتها استفاده صحیح کنند، یقیناً وضع چندین برابر متفاوت خواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای با تکرار تأکید همیشگیشان مبنی بر «پرهیز از شرطی کردن اقتصاد کشور و متوقف ماندن فعالیتها به مسائلی که اختیارش در دست خودمان نیست»، افزودند: در همین مدت ده سال نیز، بنگاهها و تولیدکنندگانی بودهاند که منتظر برداشتن تحریم و نتایج مذاکرات نماندند و با کار و تلاش، به نمونههای موفقی تبدیل شدند.
ایشان البته آمارهای کلان اقتصادیِ دهه ۹۰ را حقاً و انصافاً ناخرسند کننده خواندند و با اشاره به آثار اینگونه مسائل در زندگی مردم گفتند: آمار و میزان «رشد تولید ناخالص داخلی، تشکیل سرمایه در کشور، تورم، رشد نقدینگی، مسکن، تأمین ماشین آلات و مسائل مشابه»، اصلاً خرسند کننده نیست و ضربه به معیشت مردم که مدام از آن ابراز نگرانی میکنیم ریشه در همین مسائل و واقعیات دارد.
رهبر انقلاب تأکید کردند: عامل اصلی این مشکلات، صِرف تحریم نیست بلکه تصمیمگیریهای غلط یا کمکاریها، باعث بخش مهمی از مشکلات بوده است.
ایشان با اشاره به اهمیت و استفاده حداکثری ایشان از مشاورههای متخصصان و کارشناسان، گفتند همه مسئولان با بهرهگیری از دیدگاههای صاحبنظران برای اجرای کامل توصیههای قبلاً بیان شده، همت کنند که هدایت، نظارت و حمایت از تولید به جای دخالت دولت، بهبود محیط کسب و کار، انضباط مالی، رفع موانع تولید، آسانسازی اخذ مجوز فعالیتها، ایجاد پنجره واحد صدور مجوز، سیاستهای تشویقی برای فعالیتهای مولد، دانشبنیان کردن زنجیره تولید، مبارزه با فساد، حمایت از صنایع داخلی و مبارزه قاطع و بیرحمانه با قاچاق از جمله این توصیهها است.
حضرت آیتالله خامنهای به عنوان نمونه، مشکل صدور بخشنامههای متعدد را مثال زدند و گفتند: از سال ۹۷ تا ۱۴۰۰، هزار و پانصد بخشنامه فقط درباره مسائل گمرکی صادر شده است. فعالان اقتصادی به کدام یک عمل کنند؟ اصلاً فرصت هست همه را بخوانند؟
ایشان سپس لزوم ارتقای کیفیت کالاهای تولید داخل را مورد تأکید قرار دادند و افزودند: حمایتهای عملی و تبلیغاتی از تولید داخلی باید منجر به ارتقای کیفیت محصولات و همچنین ارتقای فناوری شود اما متأسفانه در برخی صنایع بهویژه در صنعت خودرو به موضوع کیفیت توجه نمیشود و مردم نیز بحق به آنها اعتراض دارند.
رهبر انقلاب خاطرنشان کردند: اگر با وجود فضای حمایتی از تولید داخل، به جای ارتقای کیفیت، قیمتها افزایش یابد، مسئله بدی است زیرا نتیجه همه حمایتهای دولتی، بانکی و جلوگیری از رقابتهای خارجی، عملاً منجر به بالا رفتن قیمت شده است.
ایشان با ابراز گلایه از برخی تولیدکنندگان داخلی لوازم خانگی گفتند: با وجود حمایتهایی که از این تولیدکنندگان شد اما گفته میشود برخی محصولات آنها تا دو بابر افزایش قیمت داشته که نباید اینگونه باشد.
حضرت آیتالله خامنهای یکی دیگر از موضوعات مهم در بخش تولید را حمایت از صنابع اشتغالآفرین برشمردند و افزودند: باید در کنار حمایت از صنایع اصلی و مادر، از صنایع پاییندستی و اشتغالآفرین نیز حمایتهای دولتی و بانکی انجام شود که پتروپالایشگاهها در ذیل صنعت نفت و زنجیره صنایع پاییندستیِ صنعت فولاد، نمونههایی از این موضوع هستند.
«توجه ویژه به دانشبنیان شدن صنایع بزرگ» از دیگر نکاتی بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: در سالهای اخیر هزاران بنگاه دانشبنیانِ کوچک و متوسط بهوجود آمده است اما در مورد دانشبنیان شدن صنایع بزرگ غفلت شده است که باید در این زمینه از توانایی و دانش جوانان خوشاستعداد استفاده شود؛ همانطور که در هر جایی، از واکسن کرونا تا موشک نقطهزن که به جوانان اعتماد و از آنها کار خواسته شد، واقعاً درخشیدند.
ایشان با تأکید بر اینکه به طور کلی با استفاده از شرکتهای خارجی مخالف نیستم، خاطرنشان کردند: معتقدم شرکتهای دانشبنیان کارآمد داخلی میتوانند نیازهای ما را در صنایع بزرگ همچون نفت برآورده کنند بنابراین نباید تصور شود که ارتقای فناوری در صنایع گوناگون فقط منوط به حضور شرکتهای خارجی است.
حضرت آیتالله خامنهای افزودند: جوانان با استعداد ما در زمینه نانو، سلولهای بنیادی و زیست فناوری نیز کارهای برجستهای انجام داده و نشان دادند «جوانِ ایرانی میتواند».
«مسئله هدایت اعتبار» نکته دیگری بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: فاصله بین رشد نقدینگی و رشد تولید ناخالص داخلی، فاصلهای نجومی و غیرقابل قبول است و مصرف اعتبارات به شکلی است که این انبوه نقدینگی تأثیری در تولید ندارد، در حالیکه باید دولت و بانک مرکزی به صورت فعال و با نظارت جدی، تسهیلاتدهیِ بانکها را منوط به هدایت اعتبار به سمت تولید کنند.
ایشان «دانشبنیان و فناورانه کردن کشاورزی» را نیز ضروری دانستند و افزودند: کشت گلخانهای قابل توجه است اما با آن نمیتوان کشور را اداره کرد و با توجه به زمین، خاک و آب موجود در کشور، باید با دانشبنیان کردن کشاورزی و یافتن الگوی مصرف بهینه، از نابودی خاک و هدررفت آب جلوگیری، و صرفهجویی در آب را به صورت جدی دنبال کرد.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید مجدد بر لزوم تهیه و تصویب سند و نقشه راهبردی صنعتی کشور، گفتند: وجود این سند مهم و قانونی موجب جلوگیری از انحراف برنامههای صنعتی کشور با رفت و آمد و تغییر دولتها خواهد شد.
رهبر انقلاب با تشکر مجدد از همه دستاندرکاران تولید، مسئولان را به رفع موانع در این زمینه فراخواندند و افزودند: مسئولان دولتی حقیقتاً در حال تلاش هستند و باید این تلاش را بهگونهای ادامه دهند که آثار آن بعد از مدتِ نه چندان طولانی، در زندگی مردم محسوس شود.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، ۱۴ تن از فعالان از بخشهای مختلف تولید به بیان نظرات و دیدگاههای خود پرداختند.
آقایان:
- محمد خلج قاسمآبادی، فعال در حوزه کسب و کارهای دیجیتال
- مجید حبیبی، فعال در حوزه بالادستی نفت و گاز
- یوسف ابراهیمی، فعال در حوزه تولید و صادرات محصولات گلخانهای
- امیرعباس اختراعی رئیسهیئتمدیره انجمن سازندگان تجهیزاتصنعتی و تشکلهای ماشینسازی
- ایرج گلابتونچی مدیرعامل سندیکای شرکتهای ساختمانی ایران
- محسن کارگر پارسا جم، فعال در حوزه میکروالکترونیک
- ایمان عتیقی فعال در حوزه اکتشاف، استخراج، تولید کنستانتره و گندله سنگآهن و تکمیل زنجیره ارزش
- مجید روحی نیاسر فعال در حوزه تجهیزات و ملزومات پزشکی و دارویی
- حسن نوایی فعال در حوزه تولید انواع کاتالیستها و جاذبهای مورد نیاز صنایع
- علی تقویفر فعال در حوزه دام و طیور
- مرتضی سلطانی فعال در حوزه فرآوری غلات و تولید ماکارونی
- عباس ابهری فعال در حوزه لوازم خانگی
- مهدی یوسفیفر فعال در حوزه صنعت نساجی و پوشاک
- و خانم مریم تاجآبادی ابراهیمی فعال در حوزه زیستفناوری
در این دیدار که از طریق ارتباط تصویری با چهار مرکز تولیدی برای کارگران آنها در حال پخش بود، به بیان این نکات و محورها پرداختند:
- دستاوردهای مهم ناشی از بومیسازی اغلب کاتالیستهای مورد نیاز صنایع کشور در زمینه خنثیسازی تحریمها
- امکان حل مشکلات نظام توزیع کالا و حذف واسطههای زائد با استفاده از گسترش اقتصاد دیجیتال
- انتقاد از واردات محصولات پروبیوتیک با وجود تولید آنها در داخل و رتبه بالای ایران در زیستفناوری
- پیشنهاد ایجاد فرماندهی واحد برای صادرات بهعنوان رکن اساسیِ افزایش تولید و ارزآوری
- لزوم تمرکز بر گسترش صادرات خدمات فنی- مهندسی
- ظرفیتهای مهم کشت گلخانهای در افزایش تولیدات کشاورزی و کاهش مصرف آب
- ضرورت شناسایی مزیتهای نسبی کشور و هدفمند کردن توسعه صنعتی و سرمایهگذاری بر اساس آنها
- انتقاد از اجرای ضعیف قانون استفاده حداکثری از توان داخلی در زمینه تجهیزات صنعتی و ماشینسازی
- پیشنهاد تأسیس پارک علم و فناوری و چند شهرک علمی در حوزه میکروالکترونیک
- ضابطهمند کردن واردات به منظور تکمیل زنجیرههای ارزش تولید داخلی
- ضرورت ترویج نام و نشانهای برتر تولید بهویژه در بازارهای جهانی
- لزوم حل مشکل تأمین نهادههای تولید به منظور تقویت صنعت بزرگ دام و طیور
فضائل حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها) مستند بر منابع اهل سنت
ماموستا لقمان محمدیان، امام جمعه اهل سنت شهرستان بیجار در مقاله ای با عنوان « فضائل حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها مستند بر منابع اهل سنت » نوشت:
در این مقاله با بیان مختصری از فضائل فاطمه زهرا سلام الله علیها که مستند بر منابع اهل سنت آمده است قلم خود را در مسیر اجر و ثواب قرار می دهیم.
- معرفی حضرت زهراعلیها السّلام
فاطمه دختر رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم سیدة نساء العالمین آخرین دختر حضرت خدیجه بنت خویلد علیها السّلام و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 19). در کتابهای اهل تسنن در کوچکتر بودن حضرت زهرا و رقیه خواهر آن حضرت اختلاف نظر است، لکن ابن عبد البر، ابن اثیر و عسقلانی معتقدند که آن حضرت خردسال ترین دختران پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بود (ابن عبد البر، 1415 ق: ج 4، ص 448؛ ابن اثیر جزری، 1475 ق: ج 7، ص 216؛ عسقلانی، 1415 ق: ج 8، ص 262). آن حضرت در سن 41 سالگی رسول خدا در مکه به دنیا آمد و در تاریخ ولادتش میان صاحبان کتاب ها اختلاف نظر است، لکن این سال صحیح تر است (همان).
فاطمه علیها السّلام مکنّا به«ام ابیها» (ابن اثیر جزری، 1415 ق: ج 7، ص 216) و ملقّب به «زهراء» بود (عسقلانی، 1415 ق: ج 8، ص 262).
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، فاطمه علیها السّلام را در اوایل محرم سال دوم پس از هجرت، پس از جنگ احد به ازدواج علی بن ابیطالب علیه السّلام درآوردند. نیز گفته شده است که ازدواج آن دو چهار ماه و نیم پس از ازدواج پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با عایشه بود. سن مبارکش هنگام ازدواج پانزده سال و پنج ماه و سن علی بیست و یکسال و پنج ماه بود (ابن عبد البر، 1415 ق: ج 4، ص 448؛ ابن اثیر جزری، 1415 ق: ج 7، ص 216؛ عسقلانی، 1415 ق: ج 8، ص 262). علی علیه السّلام مالی نداشت و مهریه فاطمه علیها السّلام به پیشنهاد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم زره علی بن ابی طالب بود که پیامبر از غنائم جنگ بدر به او بخشیده بود، پس حضرت علی علیه السّلام زره خود را صداق فاطمه علیها السّلام قرار داد که حدود 480 درهم ارزش داشت و پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود که با یک سوم بهای آن عطریات خریداری شود (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، صص 22 -20؛ ابن عبد البر، 1415 ق: ج 4، ص 448؛ ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 216؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 263).
ابن اثیر نقل می کند که فاطمه علیها السّلام گریست، رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: «مالک تبکین یا فاطمه! فو اللّه لقد أنکحتک أکثرهم علما و أفضلهم حلما و أوّلهم سلما» (ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 216) : چرا گریه می کنی!بخدا قسم ترا به ازدواج فردی درآوردم که از همه عالم تر و صبورتر است و اول فردی است که اسلام آورد. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برای ایشان دعا فرمود: «الهم بارک فیهما و بارک علیهما و بارک لهما فی نسلهما» (همان، ص 217؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 265) بار خدایا در میانشان برکت ده و بر آنها برکت نازل فرما و در نسل ایشان برکت بده.
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فاطمه علیها السّلام فرمود: جز این نمی خواستم که تو را به بهترین اهلم (فرد از خانواده ام) مزدوج کنم (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 24).
ابن ابی الحدید می نویسد: ازدواج علی با فاطمه زمانی رخ داد که خداوند به شهادت ملائکه آنها را به عقد یکدیگر درآورد (ابن ابی الحدید، 1383 ق: ج 9، ص 139).
ثمره این پیوند حسن، حسین، ام کلثوم و زینب علیها السلام بودند (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 26؛ ابن عبد البر، 1415ق: ص 448) و علی علیه السّلام هرگز در حیات فاطمه علیها السّلام ازدواج دیگری نکرد (ابن عبد البر، همان).
نسل رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فقط از طریق فاطمه علیها السّلام است (عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 263).
شأن و منزلت حضرت فاطمه علیها السّلام
مقام و منزلت حضرت زهرا علیها السّلام از نقل های فوق مشهود است.
اینکه پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم شخصیتی که معصوم است و از روی هوا و هوس سخن نمی گوید (النجم، 3) ، همسر این دخترش را عالم ترین، بهترین خاندانش و از اولین مسلمان انتخاب می کند، علی رغم اینکه از ثروتمندان و سرشناسان قوم به خواستگاری زهرا علیها السّلام آمده بودند و پیامبر نپذیرفته بودند، نشانه جایگاه معنوی و عالم بودن و بهترین بودن حضرت فاطمه علیها السّلام است.
هنگامی که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برای مباهله با اهل کتاب حاضر شد، آیه شریفه زیر نازل گردید:
«... فقل تعالوا ندع أبنآئکم و نسآئکم و انفسنا و انفسکم...»
(آل عمران، 61) (بگو بیایید فرزندانمان و فرزندان شما، و زنان ما و زنان شما و خود ما و خود شما را بخوانیم...). آنگاه رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فاطمه و علی و حسنین را همراه برد و فرمود: «اللّهم هؤلاء أهلی» (حاکم نیشابوری، 1411 ق: ج 3، ص 15).
انس بن مالک می گوید: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم مدت شش ماه برای رفتن به نماز صبح از کنار خانه فاطمه عبور می کرد و می فرمود:
«الصلاة یا أهل بیت محمد، انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت و یطهرکم تطهیرا»
(الاحزاب، 33) به درستی که خداوند می خواهد تا پلیدی را از شما اهل بیت بزداید و شما را پاک پاکیزه نماید.
ام سلمه می گوید: آیه «انّما یرید اللّه لیذهب عنکم الرجس أهل البیت» (الاحزاب، 33) در خانه من نازل شد پس رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به دنبال فاطمه و علی و حسن و حسین فرستاد و فرمود: «هؤلاء أهلی» . عرض کردم یا رسول اللّه! آیا من از اهل بیت نیستم؟فرمود: تو به خیری (حاکم نیشابوری، 1411 ق: ج 3، ص 146؛ ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 218؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 265؛ سیوطی، 1411 ق: ج 5، ص 198).
4) جایگاه حضرت زهرا علیها السّلام نزد رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم
محبوب ترین فرد نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم، فاطمه علیها السّلام بود (ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 218). این علاقه نه تنها به سبب نسبت پدر و فرزندی بلکه به سبب جایگاه و مقام حضرت زهرا علیها السّلام بود، زیرا رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم دارای چند فرزند دختر بود.
از علی بن ابی طالب علیه السّلام نقل شده است که فرمود: از رسول خدا پرسیدم کدام یک از ما نزد شما محبوب تر است، من یا فاطمه؟فرمود: «فاطمه أحبّ الی منک و أنت أعزّ علی منها» (همان، ص 219) : نزد من فاطمه محبوب تر است و تو عزیزتری. ابن عباس نقل کرده است که هرگاه پیامبر از سفر بازمی گشت، به دیدار دخترش فاطمه می رفت (همان؛ ابن عبد البر، 1415ق: ج 4، ص 449).
جمیع بن عمیر تیمی می گوید که نزد عایشه رفتم و از او پرسیدم: پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چه کسی را بیش از همه دوست می دارد، گفت فاطمه، سؤال شد از مردان چه کسی را؟ گفت: همسرش را (ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 219).
طبرانی و ابن اثیر به سند خود از امیر المؤمنین علیه السّلام روایت می کنند که فرمود: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فاطمه فرمود: «انّ اللّه یغضب لغضبک و یرضی لرضاک» ، (خداوند با خشم تو خشمناک و از رضایت تو خشنود می گردد) (طبرانی، 1404 ق: ج 22، ص 402؛ ابن اثیری جزری، 1415ق: ج 7، ص 219؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 266).
ابن عباس و دیگران نقل کرده اند که رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چهار خط بر روی زمین کشید و فرمود: آیا می دانید که این خطوط چیست؟ گفتند: خدا و رسولش بهتر می دانند. سپس فرمود: برترین زنان بهشت خدیجه بنت خویلد و فاطمه بنت محمد و مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم هستند. رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم با عباراتی شبیه این گفتار فاطمه علیها السّلام و مادر گرامی اش خدیجه کبری علیها السّلام را ستوده است، از جمله فرموده است: «حسبک من نساء العالمین مریم، خدیجة، فاطمة و آسیة» بهترین زنان عالم، مریم، خدیجه، فاطمه و آسیه هستند. «سیدات نساء أهل الجنة أربع: مریم و فاطمة و خدیجة و آسیة» ، سرور زنان بهشت چهار تن هستند: مریم، فاطمه، خدیجه و آسیه، «خیر نساء العالمین أربع: مریم بنت عمران، آسیة بنت مزاحم، خدیجة بنت خویلد و فاطمة بنت محمّد» (بهترین زنان بهشت چهار تن می باشند: مریم دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، خدیجه دختر خویلد و فاطمه دختر محمد صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) (ابن عبد البر، 1415ق: ج 4، ص 451؛ طبرانی، 1404 ق: ج 22، ص 402؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 264).
رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بارها با عباراتی نظیر یکدیگر فرمود: فاطمه پاره تن من و نور دیده من و میوه قلب من است؛ هر که به او بدی کند، به من بدی کرده و هر که او را مسرور گرداند، مرا شاد کرده است. او اولین فرد از خاندان من است که به من ملحق می شود. ایشان درباره فاطمه و همسر و فرزندانش فرمود: بار خدایا می دانی که اینان اهل بیت من و عزیزترین افراد نزد من هستند. پس دوست بدار هر که ایشان را دوست می دارد و دشمن بدار هر که ایشان را دشمن بدارد و یاری فرما هر که ایشان را یاری نماید (کحاله، 1404 ق: ج 4، ص 125).
زید بن أرقم می گوید: رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به فاطمه و خانواده او فرمود: هر که با شما دشمنی و جنگ داشته باشد، با او دشمنم و می جنگم و هر که با شما در صلح و آرامش باشد با او در صلح و آرامش هستم (عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 266).
این دو همسر جوان با سختی و تنگدستی زندگی کردند. کارهای سنگین خانه، آرد کردن و نان پختن، دست های حضرت زهرا علیها السّلام را آزرده بود. امیر المؤمنین علیه السّلام به وی فرمود که نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برو و خدمتکاری طلب نما.
فاطمه علیها السّلام ناچار نزد آن حضرت رفت و پس از مدتی درنگ، خواسته خویش را بر زبان آورد.
پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم فرمود: در شرایطی که اصحاب کفّه محتاجند، چیزی نمی توانم بدهم.
پس از آن کلماتی را که جبرائیل علیه السّلام برای آن حضرت آورد، به فاطمه علیها السّلام هدیه کرد و فرمود: برای آنکه فضیلتی از تو فوت نشود، ذکر و تسبیحی به تو تعلیم می دهم که کمک و ثواب تو باشد و آن عبارتست از: 33 بار سبحان اللّه، 33 بار الحمد اللّه و 34 بار اللّه اکبر (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 25؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 267).
بدیهی است که حضرت زهرا علیها السّلام برای رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بسیار عزیز بود، به همین سبب پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم چیزی به دخترش عطا کرد که برای او مفیدتر از خدمتکار باشد، یک هدیه و کمک معنوی به تجربه بر ایمان ثابت شده است که این ذکر خستگی را از انسان می زداید و به توان و وقت ما برکت می دهد.
- همسران رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و جایگاه حضرت فاطمه
فضایل و مناقب فاطمه علیها السلام چنان بی شمار است که ام المومنین عایشه گفت: هرگز کسی را با فضیلت تر از فاطمه جز پدرش ندیدم (عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 264).
جمیع بن عمیر می گوید: از عایشه پرسیدم، چه کسی نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم محبوب تر از همه بود؟گفت: فاطمه گفتم از مردان؟گفت: همسرش (همان).
ام سلمه می گوید: فاطمه نزد پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم آمد، آن حضرت به او چیزی فرمود که فاطمه گریست. سپس مطلبی فرمود که فاطمه خندید. از او در این باره سؤال کردم، گفت: رسول خدا صلّی اللّه علیه و آله و سلّم به من خبر داد که امسال رحلت خواهد فرمود، پس گریه کردم، سپس فرمود: «ما یسرّک أن تکونی سیدة نساء اهل الجنة» ، پس خندیدم (ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 219).
از ام المومنین عایشه نقل شده که گفت: فاطمه آمد، قدم برمی داشت مانند قدم برداشتن رسول خدا. پیامبر فرمود:
«مرحبا بإبنتی» سپس سمت راست آن حضرت نشست، پس پیامبر رازی با او در میان نهاد و او گریه کرد. سپس رازی به او گفت که او خندید (کاتب واقدی، بی تا: ج 8، ص 27؛ عسقلانی، 1415ق: ج 8، ص 265).
- حضرت فاطمه علیها السّلام در کلام اصحاب رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم
شأن حضرت زهرا و خانواده
ابن عباس می گوید: حسن و حسین بیمار شدند.
رسول خدا با علی در میان مردم بیماری آنها را یاد کرد.
پس گفتند: ای ابو الحسن (علی) ، چرا برای فرزندانت نذر نمی کنی.
علی و فاطمه و فضّه خدمتکار ایشان نذر کردند که سه روز روزه بگیرند.
حسنین بهبود یافتند.
چیزی برای خوردن در خانه یافت نمی شد.
علی از شمعون یهودی سه صاع جو قرض کرد و فاطمه آن را آرد کرد و پنج قرص نان به تعدادشان پخت.
هنگام افطار در برابرشان بود که فقیری نزد ایشان آمد و گفت: السلام علیکم أهل بیت محمد. مسکینی از مساکین مسلمانان هستم.
مرا سیر کنید که خدا شما را از خوراکیهای بهشت سیر کند. سهم افطار خود را به مسکین دادند و این برنامه سه روز تکرار شد و هر بار ایشان با آب افطار کردند و در نوبت دوم یتیمی و در روز سوم اسیری به ایشان مراجعه کرد. پس از آن از شدت ضعف و گرسنگی، علی علیه السّلام حسنین را نزد رسول اللّه صلّی اللّه علیه و آله و سلّم برد.
سوره انسان (دهر) توسط جبرئیل علیه السّلام به عنوان هدیه به اهل بیت بر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم نازل شد (زمخشری، 1407 ق: ج 4، ص 670).
- رقت قلب زهرای بتول
انس می گوید: فاطمه به من گفت: ای أنس چگونه قلبهایتان طاقت آورد که خاک بر پیکر رسول خدا بریزید؟! (ابن اثیر جزری، 1415ق: ج 7، ص 221) ، سپس گریه کرد و در فراق پدر شعر سرود.
فاطمه نزد قبر پیامبر صلّی اللّه علیه و آله و سلّم ایستاد، مشتی از خاک قبر برداشت و آن را بر چشمهایش گذاشت و گریه کرد و شعر سرود (کحاله، 1404 ق: ج 4، ص 113).
دانستههایی از مسلمانان و دیگر اقوام در هند
هند یکی از بزرگترین کشورهای جهان به شمار میود و این به معنای وجود نژادها و ادیان متعدد در این سرزمین است.
این نوشتار به بررسی جمعیت و وضعیت مسلمانان و دیگر اقلیتها در هند میپردازد.
جمعیت مسلمانان در هند
تعداد مسلمانان در هند حدود دویست میلیون نفر گزارش شده است و این بدان معناست که مسلمانان تقریبا یک چهارم از جمعیت این کشور را به خود اختصاص دادهاند.
اگر بخواهیم از چگونگی ورود اسلام به هند اطلاع یابیم باید به کتب تاریخی مراجعه کنیم.
براساس شواهد موجود در کتب تاریخی، اسلام توسط تجار عرب که از طریق بنادر ساحلی در این کشور تجارت میکردند وارد هند شده است.
در آن دوره اسلام تنها در مناطق جنوبی وجود داشت و مسلمانان، اقلیتی کوچک به شمار میرفتند.
جمعیت هند در سال 2022
براساس سرشماری منتشر شده از سوی سازمان ملل متحد، جمعیت هند در سال 2022 حدود یک میلیارد و 350 هزار نفر تخمین زده شده است.
هند دومین کشور بزرگ دنیا بعد از چین به شمار میرود و با داشتن 29 ایالت، مساحت بزرگی از آسیا را به خود اختصاص داده است.
افزایش تعداد مسلمانان در هند
سرشماریهای اخیر از کاهش مستمر تعداد هندوها در این کشور حکایت دارد به گونهای که نسبت هندوها از 80.5 درصد در سال 2011 به 79 درصد کاهش یافته است.
مسلمانان در سال 2001 تنها 13.4 درصد از کل جمعیت هند را تشکیل میداند اما اکنون جمعیت آنها به حدود یک چهارم جمعیت هند رسیده است.
براساس اظهارات یکی از عالمان هندی، زنان هندو باید چهار فرزند به دنیا بیاورند تا نسبت تعداد هندوها در این کشور حفظ شود.
اقوام موجود در هند در سال 2022
جمعیت زیاد هند، وجه تمایز این کشور به شمار میرود از همین رو مذاهب و اقوام متعددی در این کشور دیده میشوند که بارزترین آنها عبارتند از :
هندو: هندو یکی از قدیمیترین آیینها در هند است. هندوها به سه گروه تقسیم میشوند؛ کسانی که الهه شیوا (خدای فنا و نابودکننده و وحشتآور)را می پرستند؛ گروهی که الله ویشنو (خدای مظهر بقا و زندگی روی زمین) را میپرستند و گروهی که الهه شاکتی (الهه قهر و نابودی و همسر شیوا) را مورد پرستش قرار میدهند.
بودا: بودا یکی از قدیمیترین آیینها در هند به شمار رفته و بعد از هندو در رتبه دوم قرار دارد. تاریخ ظهور بودا در هند به 16 قرن قبل از میلاد مسیح (ع) باز میگردد.
اسلام: مسلمانان حدود یک چهارم از کل جمعیت هند را به خود اختصاص دادهاند.
مسیحیت: دین مسیحیت توسط انگلستان و رفت و آمد هیئتهای تجاری غرب از طریق بنادر هند وارد این کشور شده است.
به آتش کشیده شدن مسلمانان در هند
مسلمانان هند در سالهای اخیر از تبعیض و نژادپرستی هندوها در این کشور رنج میبرند؛ به گونهای که هندوها در سالهای گذشته اقدام به کشتار مسلمانان و سوزاندن جمعی آنها کردند.
کشتار فردی مسلمانان از دیگر جنایاتی است که به دور از چشم رسانهها در هند انجام میشود و تا کنون به زندگی هزاران مسلمان در این کشور پایان داده است.
نشانه شناسی ولادت حضرت فاطمه (س) از منظر حضرت آیت الله مکارم شیرازی
متن گفتار مطرح شده آیت الله العظمی ناصرمکارم شیرازی درباره ولادت حضرت فاطمه (س)بدین شرح است:
حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها به عنوان مولود بزرگ از عصاره پاک میوه هاى بهشتى و از پدرى همچون پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم، و مادر ایثارگر و فداکارى همچون حضرت خدیجه سلام الله علیها [۱] در روز بیستم جمادى الثانى گام به این دنیا نهاد.[۲]
هنگامى که خدیجه سلام الله علیها که زنى با شخصیت و معروف به بزرگى بود، با پیامبر اسلام صلّى الله علیه وآله وسلّم ازدواج کرد زنان مکه از او قطع رابطه کردند،[۳] این وضع همچنان ادامه یافت تا اینکه خدیجه باردار شد و جنینش کسى جز فاطمه زهرا سلام الله علیها نبود.[۴]
کیفیت ولادت مولود بهشتی
اگر چه حضرت خدیجه سلام الله علیها به هنگام وضع حمل از زنان قریش یاری طلبید اما با این پاسخ سرد و درد آلود روبه رو شد که تو سخن ما را گوش نکردى، با یتیم ابوطالب که مالى نداشت ازدواج نمودى، ما نیز به کمک تو نخواهیم شتافت!.[۵]
با همه ی این تفاسیر خدیجه سلام الله علیها با ایمان، در اعماق دلش، نور امیدى درخشید که خدایش او را در این حال تنها نخواهد گذاشت.[۶] لحظات سخت و بحرانى وضع حمل آغاز شد،[۷] و در محیط خانه، زنى که او را کمک کند وجود نداشت، قلب او فشرده تر می شد، و امواج خروشان بی مهری هاى مردم روح پاکش را آزار می داد.[۸]
ناگهان برقى در افق روحش درخشید، چشم بگشود و چهار زن را نزد خود دید؛ یکى از آن چهار زن صدا زد: نترس و غمگین مباش! پروردگار مهربانت ما را به یارى تو فرستاده است، ما خواهران تو ایم، من ساره ام؛ و این آسیه همسر فرعون است که از دوستان تو در بهشت خواهد بود؛ آن دیگر مریم دختر عمران؛ و این چهارمى را که می بینى دختر موسى بن عمران، کلثوم است. ما آمده ایم که در این ساعت یار و یاور تو باشیم.[۹] و نزد او ماندند تا فاطمه بانوى اسلام دیده به جهان گشود.[۱۰]،[۱۱]
در اینجا نیز علاوه بر فرشتگان، ارواح زنان با شخصیت جهان[۱۲] به مصداق آیه ی « (إن الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة ألا تخافوا ولا تحزنوا)؛[۱۳] به یقین کسانى که گفتند: پروردگار ما خداوند یگانه است سپس استقامت کردند فرشتگان بر آنان نازل می شوند که: نترسید و غمگین مباشید» به یارى خدیجه با ایمان و پر استقامت شتافتند.[۱۴]
بانوی همه بانوان جهان
گفتنی است در تعبیری دیگر درباره بانوى اسلام فاطمه زهرا علیها السلام در روایات اسلامى می خوانیم که خداوند مائده بهشتى بر آن حضرت نازل کرد و پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم و علی علیه السلام و جمعى از همسران پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم و همسایگان از آن خوردند و پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم آن را تشبیه به جریان مریم کرده و فرمود: الحمد لله الذی جعلک شبیهة بسیدة نساء بنی اسرائیل: «شکر مى کنم خدایى را که تو را شبیه مریم بانوى زنان بنى اسرائیل قرار داد».[۲۷]،[۲۸]
آری او از لحظه تولد تا آخرین لحظات عمرش در مسیر عبودیت و بندگى خدا بود. در داستان تولد بانوى اسلام فاطمه زهرا سلام الله علیها و انعقاد نطفه او از میوه بهشتى و آمدن چهار زن با شخصیت جهان همچون مریم سلام الله علیها و … به نحوی که هنگام تولد او آمده است[۲۹] به این گونه فاطمه متولد شد و در حین تولد براى خدا سجده کرد.[۳۰]،[۳۱]
لذا آنچه درباره بانوى بزرگ اسلام فاطمه سلام الله علیها رسیده است این است که او برترین بانوى جهان است همچنان که در روایات متعددى از پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم و امام صادق علیه السلام نقل شده است که «اما مریم بانوى زنان زمان خود بود اما فاطمه بانوى همه بانوان جهان از اولین و آخرین است».[۳۲]
بانوی بهشتی
بنابراین با تأمل در مجموع این احادیث و روایات میتوان اذعان نمود پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم از تمام میوه هاى بهشتى تناول کرده، و نطفه فاطمه سلام الله علیها از عصاره همه آنها تشکیل شده است. به هر حال یک بانوى بهشتى که داراى خلق و خوى بهشتى است، باید نطفه او را عصاره میوه هاى بهشتى تشکیل دهد، و این امتیازى است که این بانو بر همه زنان جهان دارد.[۳۳]
با این تفاسیر باید تصریح کرد بی تردید او یک زن بهشتى است، خلق و خویش بهشتى، قلب و جانش بهشتى، رنگ و رویش بهشتى، گفتار و سخنانش بهشتى، خلاصه سر تا پا بهشتى است.[۳۴] حال آیا در تمام تاریخ بشر کسى را مى توان یافت که چنین سند افتخارى که در این روایات آمده، در تاریخچه زندگانیش ثبت شده باشد؟[۳۵]
نام گذاری حضرت زهرا سلام الله علیها از طرف خداوند
بدیهی است هر نامى معمولاً بیانگر چگونگى صاحب آن است؛ البته اگر نامگذارى بوسیله شخص حکیمى انجام گیرد.[۳۶]لذا از احادیث بر می آید که نامگذارى فاطمه زهرا علیها السلام بوسیله حکیم على الاطلاق یعنى خداى عالم انجام گرفته است.[۳۷] از سوى دیگر «فاطمه» از ماده «فطم» (بر وزن حتم) به معناى بازگرفتن کودک از شیر مادر است، که به هر گونه بریدن و جدایى اطلاق شده است،[۳۸] از این رو در حدیثى از پیامبر اکرم صلّى الله علیه وآله وسلّم آمده است که فرمودند:[۳۹] او را فاطمه نام نهاده، زیرا خداوند او و دوستانش را از آتش دوزخ باز داشته است».[۴۰]
بی تردید از این تعبیر استفاده مى شود که نامگذارى بانوى اسلام به این نام، از سوى خداوند صورت گرفته، و مفهومش این است که خدا وعده داده است او و کسانى که او را دوست دارند و در خط مکتب او باشند هرگز به دوزخ نروند.[۴۱]
نام های پرمعنای حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
گفتنی است این بانوى بهشتى ده نام دارد که هر کدام از دیگرى پر معناتر و بیانگر اوصاف و برکات وجود پربرکت اوست: ۱- فاطمه ۲- صدیقه[۴۲] ۳- طاهره ۴- مبارکه ۵- زکیه ۶- راضیه[۴۳] ۷- مرضیه[۴۴] ۸- محدثه ۹- زهرا ۱۰- بتول[۴۵]،[۴۶]
در تببین چیستی معنی و مفهوم نام های آن حضرت همین بس که در نام معروفش «فاطمه» بازدارندگی او و شیعیان و پیروان مکتبش از آتش دوزخ[۴۷] به عنوان بزرگترین بشارت براى پیروان مکتبش نهفته است.[۴۸]
لیکن از میان نام هاى او نام «زهرا» نیز درخشندگى و فروغ خاصى دارد، به نحوی که به تعبیر امام صادق علیه السلام زهرا به معناى درخشنده است و فاطمه چنان بود که چون در محراب عبادت مى ایستاد نور او براى اهل آسمانها پرتوافکن مى شد، همانگونه که نور ستارگان براى اهل زمین پرتو افکن است لذا زهرا نام نهاده شد.[۴۹]
تأملی در مفهوم لقب “امّ ابیها”
لازم به ذکر است در میان عرب معمول است که علاوه بر اسم، کنیه اى نیز براى افراد انتخاب مى کنند، اگر مرد باشد با «اب» شروع می شود و اگر زن باشد با «ام».[۵۰]
حال در روایات اسلامى در میان کنیه هاى فاطمه زهرا علیها السلام کنیه عجیبى دیده می شود که چشم انداز دیگرى از عظمت فوق العاده آن حضرت را ترسیم مى کند.[۵۱] در کتاب «اسد الغابه» آمده است؛ «کانت فاطمة تکنى ام ابیها؛[۵۲] کنیه فاطمه ام ابیها (مادر پدرش!) بود».[۵۳]
این معنا در کتاب «استیعاب» از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است.[۵۴] این تعبیر عجیب که نظیر آن درباره هیچ یک از زنان اسلام دیده نشده، نشان مى دهد که این دختر با وفا آنچنان نسبت به پدرش محبت مى کرد که گویى «یک مادر» براى او بود.[۵۵] زیرا حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از خردسالى از هیچ گونه محبت و دلسوزى درباره پدر بزرگوارش فروگذار نکرد.[۵۶] هم دخترى دلسوز و فداکار و هم مادرى مهربان و ایثارگر و هم یارى وفادار محسوب مى شد.[۵۷]
ولادت فاطمه زهرا سلام الله علیها؛ «خیر کثیر»
تولد این مولود خجسته آنچنان پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم را خشنود کرد که زبان به مدح و ثناى پروردگار گشود، و زبان بدخواهان که او را «ابتر» یعنی بریده نسل و بی عقب می خواندند، براى همیشه کوتاه شد.[۵۸] و طعن و سرزنش هاى مخالفین که پیامبر را بدون «نسل جانشین» می پنداشتند، همگى نقش بر آب شد، و به مضمون سوره «کوثر» فاطمه زهرا سلام الله علیها چشمه جوشان براى ادامه دودمان پیامبر و ائمه هدى صلوات الله علیهم اجمعین و خیر فراوان در طول قرون و اعصار تا روز قیامت شد.[۵۹]
به تعبیر دیگر در آن هنگام که دشمنان خوشحالى می کردند که از پیامبر نسلى باقى نمى ماند که آیین او را نگهدارى کند، زیرا تنها یادگار او دخترش فاطمه زهرا علیها السلام بود[۶۰] لذا می گفتند «محمد ابتر است». سوره کوثر نازل شد و خداوند مژده این مولود پربرکت[۶۱] و بشارت قاطع را به پیامبر صلّى الله علیه وآله وسلّم داد و فرمود: ما «خیر کثیر» و با برکت به تو عطا کردیم «إِنَّاأَعْطَیْنَاکَ الْکَوْثَرَ».[۶۲]،[۶۳] از این تعبیر استنباط می شود که این «خیر کثیر» همان فاطمه زهرا علیها السلام است.[۶۴]
هم چنین در این سوره از یک سو نوید اعطاء خیر کثیر به پیغمبر صلّی الله علیه وآله وسلّم، و از سوی دیگر تداوم نسل و دودمان پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به طور فراوان در جهان مورد تأکید و پیشگویی قرار گرفته است، در ادامه تأکید بر این مسأله که دشمنان پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم ابتر و بلا عقب خواهند بود، به صراحت مورد نظر قرار گرفته است.[۶۵]
نکته ی مهم این است که در آیه نخست سوره ی کوثر، خداوند با صیغه متکلم مع الغیر «ضمیر جمع» از خود یاد می کند[۶۶] و می فرماید: «ما کوثر را به تو عطا کردیم»!، که این تعبیر و مانند آن براى بیان عظمت و قدرت است، زیرا بزرگان هنگامى که از خود سخن می گویند، نه فقط از خود، که از مامورانشان نیز خبر می دهند، و این کنایه از قدرت و عظمت و وجود فرمانبردارانى در مقابل اوامر است.[۶۷]
بنابراین نسل و ذریه پیامبر صلّی الله علیه وآله وسلّم به وسیله دختر گرامى ایشان در جهان انتشار یافت. نسلى که نه تنها فرزندان جسمانى بودند، بلکه آیین او و تمام ارزش هاى اسلام را حفظ کردند، و به آیندگان ابلاغ نمودند،[۶۸] نه تنها امامان معصوم اهل بیت علیهم السلام، که آنها حساب مخصوص به خود دارند، بلکه هزاران هزار از فرزندان فاطمه سلام الله علیها در سراسر جهان پخش شدند که در میان آنها علماى بزرگ و نویسندگان و فقها و محدثان و مفسران والا مقام و فرماندهان عظیم بودند که با ایثار و فداکارى در حفظ آیین اسلام کوشیدند.[۶۹]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت مقامات فاطمه زهرا سلام الله علیها بسیار بی نظیر است و تعبیراتی از پیامبر اکرم صلّی الله علیه وآله وسلّم در مورد ایشان نقل شده که پس از مطالعه انسان را متعجب می سازد؛[۷۰] حضرت محمد صلّی الله علیه وآله وسلّم در روایتی خطاب به دختر بزرگوارشان می فرمایند «خداوند با خشم تو خشمگین می شود و با خوشحالی تو خوشحال»[۷۱] که این امر نشان دهنده جایگاه بالا حضرت زهرا سلام الله علیها است. بنابراین هرچه در مورد ایشان ذکر می شود کم است؛ در حالیکه نام حضرت زهرا سلام الله علیها در بین مسلمانان بسیار مظلوم بوده و لازم است کارهای بسیار گسترده ای در این زمینه انجام شود.[۷۲]
چنین مقامات بسیار والاست که نشان می دهد حضرت زهرا سلام الله علیها برترین افراد و زنان است و این بهشت است که مشتاق چنین افرادى است، و آغوش باز می کند، و با وجود حضرت فاطمه سلام الله علیها و امثال آن حضرت، عظمت پیدا می کند.[۷۳]
هم چنین باید گفت بر خلاف حملات بی رویه افرادى که می گویند اسلام عملاً آیین مردان است و زنان در آن به حساب نیامده اند[۷۴] این سخن حقیقت ندارد چرا که اسلام در هزار و ۴۰۰ سال گذشته به زنان توجه ویژه ای داشته است.[۷۵] زنان در مواقع حساس به سهم خود در پیشبرد اهداف اسلامى نقش کلیدی ایفا نموده اند، که صفحات درخشان زندگى فاطمه بانوى اسلام سلام الله علیها و زنان دیگرى که در تاریخ اسلام، گام بر جاى گام هاى آنها نهاده اند، گواه این حقیقت است.[۷۶]
امید است خداوند ما را از برکات این «خیر کثیر» که به پیامبرش مرحمت فرموده است بی نصیب نگرداند و ما را در زمره ی آن حضرت و ذریه ی طاهرینش محشور فرماید.[۷۷]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (دام ظلّه) makarem.ir
[1] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۲۰.
[2]همان؛ ص ۲۱.
[3]همان؛ ص ۲۲.
[4]همان.
[5] همان.
[6]همان.
[۷]همان.
[8]همان؛ ص ۲۳.
[9] همان.
[10] مضمون این حدیث را گروهى از دانشمندان اهل سنت از جمله« طبرى» در« ذخائر العقبى» نقل کرده است.
[11]زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۲۳.
[12] همان.
[13] سوره فصلت؛ آیه ۳۰.
[14] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۲۳.
[27] این حدیث را زمخشرى در کشاف و سیوطى در درالمنثور، ذیل آیه ۳۷ آل عمران، و همچنین ثعلبى در قصص الأنبیاء، صفحه ۵۱۳ نقل کردهاند.
[28] پیام قرآن؛ ج ۶؛ ص ۲۵۴.
[29] ذخائر العقبى، صفحه ۴۴.
[30] همان.
[31] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۸۵.
[32] نور الثقلین؛ جلد ۱ صفحه ۳۳۶ و بحار الانوار؛ جلد ۱۰؛ صفحه ۲۴.
[33] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۶۹.
[34] همان؛ ص ۷۰.
[35] همان.
[36] همان؛ ص ۹۹.
[37] همان.
[38] همان.
[39] تاریخ بغداد، جلد ۲، صفحه ۳۳۱.
[40] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۹۹.
[41] همان؛ ص ۱۰۰.
[42]کسى است که بسیار راست مى گوید؛ پیام قرآن؛ ج ۱؛ ص ۴۳۱.
[43]تعبیر به «راضیة» به خاطر آن است که تمام وعده هاى پاداش الهى را بیش از آنچه تصور مى کرد قرین واقعیت مى بیند. برگزیده تفسیرنمونه؛ ج ۵؛ص ۴۹۷.
[44]تعبیر به «مرضیة» به خاطر این است که مورد قبول و رضاى دوست واقع شده است. برگزیده تفسیرنمونه؛ ج ۵؛ ص ۴۹۷.
[45]او از زنان عصر خود از نظر اعمال و رفتار ومعرفت جدا و برتر ، و به حالت انقطاع الى الله رسیده بود. تفسیرنمونه؛ ج ۲۵؛ ص ۱۷۹.
[46] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۲۱.
[47] این حدیث در بسیارى از کتب اهل سنت از جمله «تاریخ بغداد» و «صواعق ابن حجر» و« کنز العمال» و کتب دیگر آمده است.
[48] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۲۱.
[49]همان؛ ص ۲۲.
[50] همان؛ ص ۱۰۲.
[51] همان.
[52] اسد الغابه، جلد ۵، صفحه ۵۲۰.
[53] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۱۰۲.
[54] استیعاب، جلد ۲، صفحه ۷۵۲.
[55] زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۱۰۲.
[56] همان.
[57] همان.
[58] همان؛ ص ۲۴.
[59] همان؛ ص ۲۱.
[60] پیام قرآن؛ ج ۷؛ ص ۲۳۱.
[61]زهرا سلام الله علیها برترین بانوى جهان؛ ص ۲۴.
[62] سوره کوثر؛ آیه ۱.
[63] پیام قرآن؛ ج ۷؛ ص ۲۳۲.
[64] برگزیده تفسیر نمونه؛ ج ۵؛ ص ۵۹۹.
[65] تفسیر نمونه؛ ج ۲۷؛ ص ۳۷۷.
[66] همان.
[6۷] همان.
[68]برگزیده تفسیر نمونه؛ ج ۵؛ ص ۶۰۰.
[69]تفسیر نمونه؛ ج ۲۷؛ ص ۳۷۶.
[70] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه) در مراسم رونمایی از دانشنامه فاطمی همزمان با میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها؛ ۱۳۹۳/۰۱/۳۱.
[۷1] بحار الانوار، ج ۲۹، ص ۳۳۶.
[72] پیام حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی (مدّ ظلّه) در مراسم رونمایی از دانشنامه فاطمی همزمان با میلاد حضرت زهرا سلام الله علیها؛ ۱۳۹۳/۰۱/۳۱.
[73] گفتار معصومین علیهم السلام؛ ج ۱؛ ص ۵۵.
[74] تفسیر نمونه؛ ج ۲؛ ص ۵۹۰.
[75] بیانات حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی، جلسه تقسیر قرآن کریم؛ شبستان امام خمینی رحمه الله؛ حرم مطهر حضرت معصومه سلام الله علیها؛ ۱۳۹۲/۰۵/۰۸.
[76] تفسیر نمونه؛ ج ۲؛ ص ۵۹۰.
[۷۷] تفسیر نمونه؛ ج ۲۷؛ ص ۳۷۸.
شش تفاوت دنیا و آخرت
تفاوت دنیا و آخرت را بنویسید؟
- پاسخ
باید توجه داشت که زندگی دنیا و آخرت با وجود مشابهتها، تفاوتهای بنیادینی نیز با هم دارند و چنین نیست که دقیقاً همین قوانین طبیعی که بر جهان ما حاکم است، بر آن جهان نیز حاکم باشد.
برای نشان دادن تفاوتهایی که بین این دو نوع زندگی وجود دارد مثال دقیقی در دسترس نیست زیرا هر مثالی که آورده شود از دنیا خواهد بود و تابع قوانین این جهان، اما برای تقریب به ذهن و با کمی مسامحه میتوان دنیا و آخرت را به عالم رحم و دنیا تشبیه نمود که با وجود اشتراکها، بین این دو مقطع تفاوتهای بنیادینی بین این دو عالم وجود دارد.
یکی از مشترکات این دو زندگی این است که در هر دو تغذیه هست اما نحوه تغذیه جنین با تغذیه کودک پس از تولد فرق اساسی دارد؛ پیش از تولد جنین با ریههایش تنفس نمیکند اما با پا گذاردن در این جهان نظام زندگیاش تغییر کرده و در اینجا نمیتواند یک لحظه مثل سابق زندگی کند.
در اینجا باید تنفس کند و از راه دهان غذا بخورد برخلاف سابق که اگر قبل از تولد هوا وارد ریهاش میشد میمرد و … با این مثال تا حدودی روشن میشود که اگر چه بین حیات و زندگی این جهان و جهان آخرت مشابهتهایی وجود دارد در عین حال بین این دو جهان و نحوه زندگی در آنها تفاوتهای بنیادینی وجود دارد و در جهان آخرت قوانینی غیر از قوانین دنیوی حاکم است، به عبارت دیگر دنیا و آخرت دو نوع جهان هستند.
برای به دست آوردن تفاوتهای این دو جهان، باید به توصیفهایی که از ناحیه متون دینی در این باره به ما رسیده است مراجعه کنیم.
۱. فناپذیری دنیا و ابدیت آخرت
اولین تفاوت بارز میان این دو جهان محدودیت دنیا و جاودانگی آخرت است عمر هر انسانی در این جهان بالاخره پایان مییابد اما جهان آخرت بی پایان و جاودان است در آیات قرآن، قلیل بودن دنیا [۱] و جاودانگی آخرت [۲] مورد اشاره قرار گرفته است و زندگی دنیا به گیاهی که تنها چند روز سبز و خرم است و آنگاه به زردی و پژمردگی میگراید و سپس خشک و نابود میشود تشبیه شده است .[۳]
۲. تفکیک نعمت از عذاب در آخرت
یکی دیگر از تفاوتهای مهم این دو جهان آن است که خوشی های دنیا آمیخته با رنج است و چنین نیست که عدهای از مردم همیشه متنعم و خوشحال و عدهای دیگر همیشه غمگین و ناراحت باشند اما جهان آخرت دارای دو بخش مجزا است که در یکی یعنی بهشت هیچ اثری از اندوه و عذاب و تلخ کامی وجود ندارد و در دیگری یعنی دوزخ چیزی جز آتش و درد وجود ندارد لذا لذتها و رنجهای اخروی بسیار شدیدتر از موارد دنیوی است از این رو است که در قرآن کریم برتری نعمتهای اخروی و جوار و قرب الهی بر نعمتهای دنیا مورد تاکید واقع شده [۴]، چنانکه سختتر بودن عذاب آخرت از رنجهای دنیوی نیز خاطر نشان شده است .[۵]
۳. ثبات و تغییر
در این جهان حرکت و تغییر هست. کودک جوان میشود و کامل میگردد و به پیری میرسد و سپس میمیرد.
در این جهان نوها کهنه میشوند و کهنهها از بین میروند اما در جهان آخرت پیری و کهنگی وجود ندارد. آنجا خانه ثبات و قرار است .[۶]
۴. نمایان شدن حقایق در آخرت و خفای آنها در دنیا
در جهان ما، اشیا و امورات چنان صبغه و رنگ مادی به خود گرفته اند که حقایق آنها در زیر خروارها رنگ و لعاب مادی مدفون شده و دیده نمیشود اما در جهان آخرت حقایق به صورت اصلی خود دیده میشوند لذاست که در قرآن میفرماید: «یوم تبلی السرائر »[۷] آن روز که اسرار نهان آشکار میشود، از منظر قرآن همة عالم اعم از زمین و آسمان در حال حاضر تسبیح گوی پروردگارند و باشعورند اما انسان از درک این واقعیات عاجز است و تنها در آن جهان است که با کنار رفتن حجابها واقعیات رخ مینماید و آنجاست که انسان تازه میتواند حقایق را درک کند به گونهای که حتی اعضا و جوارحش بر علیه او شهادت میدهند.
البته باید توجه داشت که برخی از انسانها که به درجة کمال نائل شده اند در همین جهان نیز توانایی دیدن حقایق را دارند از این روست که حضرت امیر المؤمنین علیه السّلام میفرماید: لو کشف الغطا لما ازددت یقیناً [۸]: اگر پردهها کنار رود هیچ دانش نوینی بر یقین من اضافه نمیشود.
۵. کشت و درو
دنیا محل کشت و عمل انسان است اما آخرت خانة بهره برداری و درو کردن است، از این روست که در آن جهان عمل وجود ندارد و انسان ملزم به انجام یکسری از امور نیست پیامبر اسلام در این باره میفرمایند: «الدنیا مزرعة الآخرة »[۹] دنیا کشت گاه آخرت است و حضرت علی علیه السّلام در بیان زیبا در این باره میفرمایند: «و ان الیوم عمل و لا حساب و غداً حسابٌ و لا عمل »[۱۰] امروز، (روز) کار است و محاسبه نیست و فردا (روز) محاسبه است و کار نیست.
۶. سرنوشت اختصاصی و مشترک
سرنوشتها تا حدی در دنیا مشترک است ولی در آخرت هر کس سرنوشت جداگانه دارد. از آنجا که زندگی دنیا اجتماعی است و در زندگی اجتماعی همبستگی و وحدت حکفرماست لذا کارهای خوب نیکوکاران در سعادت دیگران مؤثر است و کارهای بد بدکاران نیز در جامعه اثر میگذارد لذاست که در دنیا خشک و تر با هم میسوزند و یا با هم از سوختن مصون میمانند ولی در جهان دیگر چنین نیست در آنجا محال است که کسی در عمل دیگری سهیم گردد نه کسی از ثمرة کار نیک که خودش در آن سهمی نداشته است بهرمند میشوند و نه کسی از کیفر گناهان دیگران معذّب میگردد .[۱۱] قرآن کریم به این حقیقت تصریح نموده میفرماید: «وَ لا تَزِرُ وازِرَةٌ وِزْرَ أُخْری »[۱۲]؛ هیچکس بار دیگری و گناه دیگری را به دوش نمیگیرد.
پی نوشتها:
[۱] . آل عمران/ ۱۹۷، نساء/ ۷۷، توبه/ ۳۸، نحل/ ۱۱۷.
[۲]. کهف / ۴۶، مریم / ۷۶، طه / ۷۳، قصص / ۶۰، شوری / ۳۶، اعلی / ۱۷.
[۳]. کهف / ۴۵.
[۴]. آل عمران / ۱۵، نساء / ۷۷، انعام / ۳۲.
[۵]. رعد / ۳۴، طه / ۱۲۷، سجده / ۲۱.
[۶]. مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، ص ۲۲۸.
[۷]. الطارق، ۹.
[۸]. سبزواری، ملأ هادی، شرح الاسماء الحسنی، مکتبه بصیرتی، ج ۱، ص ۱۹۰.
[۹]. ابن ابی جمهور احسایی، عوالی اللآلی، قم، انتشارات سیدالشهدا، چاپ اول، ۱۴۰۵، ج ۱، ص ۲۶۷.
[۱۰]. نهج البلاغه، خطبه ۴۲، قم، انتشارات دارالهجرة.
[۱۱] . مطهری، مرتضی، عدل الهی، انتشارات صدرا، ص ۲۳۰.
[۱۲]. انعام / ۱۶.
مدینه؛ شهری با ظرفیت بالای گردشگری دینی
در مدینه، مسجدالنبی(ص) و بسیاری از مساجد دیگر واقع شده است که در حوزه گردشگری دینی اماکن مهمی بهشمار میآیند، اماکن گردشگری و آثار تاریخی نیز در این شهر افراد زیادی را جذب خود کرده است.
در این گزارش نگاهی به مساجد و اماکن زیارتی و مقدس مدینه خواهیم داشت:
مسجد النبی(ص)
مسجد النبی(ص) از اماکنی است که هنگام سفر به مدینه نمیتوان از زیارت آن چشم پوشید، زیرا از اماکن مقدس اسلامی و مورد احترام همه مسلمانان و نخستین مرکز تبلیغ اسلام بوده است.
در کنار این مسجد، حجره و مقبره پیامبر(ص) و قبور ابوبکر و عمر از خلفای مسلمانان وجود دارد و «روضه شریفه» که به روایت پیامبر(ص) باغی از باغهای بهشت است، از دیگر بخشهای این مسجد به شمار میآید که در حد فاصل حجره پیامبر(ص) و منبر واقع شده است.
قبة الخضراء(گنبد سبز) از دیگر بخشهای مسجد است که بالای مقبره پیامبر(ص) قرار گرفته است و به دشتور «منصور قلاوون الصالحی» پادشاه مملوکی ساخته شد. کتابخانهای با کتب متنوع و ارزشمند نیز از دیگر بخشهای این مسجد است.
مسجد قباء
این مسجد از مساجد مهم و مقدس نزد مسلمانان است؛ زیرا اولین مسجد ساخته شده در تاریخ اسلام است، این مسجد چندین بار بازسازی شده است و در دورانهای مختلف و در زمان حکومت خلفا تغییرات زیادی یافت.
آخرین تغییر مربوط به سال ۱۴۰۵ هجری قمری و به دستور «ملک فهد عبدالعزیز آل سعود» پادشاه وقت عربستان بود که اصرار زیادی برای توسعه مسجد داشت.
مساحت این مسجد ۱۳ هزار و پانصد متر است و در فاصله ۳ و نیم کیلومتری از مسجد النبی واقع شده است. به فرموده پیامبر(ص)، نمازخواندن در مسجد قبا، پاداش یک عمره را دارد، آن حضرت روزهای شنبه در این مسجد نماز میخواند.
مسجد «قبلتین»
این مسجد از بهترین اماکن گردشگری مقدس در مدینه است و به این دلیل «قبلتین» نامیده شده که تغییر قبله مسلمانان از بیتالمقدس به خانه کعبه در این مکان اتفاق افتاد و این مکان عبادی شاهد نمازگزاردن مسلمانان به سمت دو قبله مختلف بوده است.
گفته میشود در این مسجد قبله مسلمانان در حین یکی از نمازهای ظهر از بیت المقدس به کعبه تغییر یافت. پیامبر اسلام دو رکعت از نماز ظهر را به سوی بیتالمقدس و دو رکعت دیگر را به جانب کعبه گزارد. این امر در مسجد بنیسالم مدینه انجام شد که بعدها به مسجد «ذوالقبلتین» یا دو قبلهای، مشهور شد.
این مسجد ۴۰۰ متراست و در بخش غربی مدینه قرار دارد.
مسجد «ابوبکر صدیق»
این مسجد در سال ۱۲۵۴ هجری قمری ساخته شد و در بخش غربی مسجد النبی در منطقه «العریضه» واقع شده است. مسجد به این دلیل «ابوبکر صدیق» نامیده شده است که ابوبکر هنگام خلافت در آن نماز عید خواند.
در زمان «عمر بنعبدالعزیز»، هشتمین خلیفه اموی، این مسجد چندین عملیات بازسازی را پشت سر گذاشت و این بازسازیها در چارچوب طرح بازسازی مساجد مدینه انجام شد.
موزهها و اماکن تاریخی مدینه
بنا بر این گزارش، مدینه اماکن تاریخی دینی و موزههای زیادی نیز دارد که مهمترین آنها بدین شرح است:
کوه احد
این کوه از اماکن گردشگری مقدس در مدینه منوره است که حوادث تاریخی اسلامی زیادی را به خود دیده که مهمترین آن «غزوه احد» بود که در آن مسلمانان با کفار قریش جنگیدند.
این کوه، جاذبههای گردشگری زیادی از جمله «مقبرة الشهداء» دارد که در آن بیش از ۷۰ تن از صحابه رسول خدا(ص) که در غزوه احد به شهادت رسیدهاند، دفن شدهاند.
کوه احد در بخش شمالی مدینه واقع شده و بلندترین کوه این شهر است که از گرانیت سرخ تشکیل شده است، این کوه ۷ کیلومتر طول و سه کیلومتر عرض دارد و ارتفاع آن نیز تقریبا ۳۵۰ متر است و در فاصله ۴ کیلومتری مسجد النبی قرار دارد.
موزه «دارالمدینه»
این موزه از موزههای تازه تأسیس است که در سال ۲۰۱۱ بنا شده و از زمان افتتاح تاکنون پذیرای بسیاری از مسلمانان بوده است.
این موزه میراث اسلامی را به بازدیدکنندگان معرفی و دورههای مختلف تاریخی مدینه از جمله زمان پیامبر (ص) را بازگو میکند و آثار تاریخی زیادی را از مدینه در خود جای داده است.
مقبره «شهدای احد»
این مقبره نیز در جذب گردشگر در مدینه موفق بوده است و افراد زیادی از آن دیدن کردهاند؛ این مکان شاهد واقعه مهم و تاریخی غزوه احد بوده و همانطور که گفته شد، محل دفن بیش از ۷۰ تن از صحابه بوده که مشهورترین آنان «حمزه بن عبدالمطلب» عموی پیامبر(ص) است.
رسول خدا(ص) برای این مکان جایگاه و اهمیت خاصی قائل بود و بارها آن را زیارت کرد.
نمایشگاه دائمی قرآن کریم
این نمایشگاه در بخش جنوبی مدینه واقع شده است و ۱۳ سالن دارد که در آن تاریخ اسلام در قالب فیلم به نمایش درمیآید، کارکنان سالنهای این نمایشگاه با لبخند پذیرای بازدیدکنندگان هستند و آنها را برای آشنایی با بخشهای مختلف این مکان همراهی میکنند.
این نمایشگاه سالنی تخصصی دارد که با نمایشگرهای مجهز به مانیتورهای « ۴k»( تلویزیونهای با وضوح افقی در حدود ۴۰۰۰ پیکسل)، هر روز فیلمهای زیادی را درباره تاریخ بشریت قبل و بعد از پیامبر(ص) برای بازدیدکنندگان به نمایش میگذارد.
مجمع چاپ قرآن «ملک فهد»
این مجمع در سال ۱۹۴۸ میلادی تأسیس شد و ملک فهد بن عبدالعزیز در سال ۱۴۰۳ هجری سنگ بنای آن را بنیان نهاد و ساخت آن در سال ۱۴۰۵ به پایان رسید، این مجمع، بزرگترین مجمع چاپ قرآن کریم در جهان اسلام است.
مجمع قرآن ملک فهد بیش از ۱۰ میلیون نسخه قرآن در سطح جهان توزیع کرده است و روزانه از ساعت ۸ صبح تا ۱۴ بعدازظهر پذیرای بازدیدکنندگان است و تنها مردان را میپذیرد.