emamian

emamian

    

- سؤال

علت سفر حضرت معصومه (س) به شهر قم چه بوده است؟

    

- پاسخ

(حضرت معصومه سلام الله علیها یکی از بانوان بافضیلت و باشخصیت خاندان اهل بیت علیهم السلام می‌باشد محل تولد و رشد حضرت معصومه سلام الله علیها خاندانی بود که او را با دریایی از علم و معرفت روبه‌رو ساخت. ولی بیش از ۱۰ بهار از عمر شریفش نگذشته بود که پدر بزرگوارش با زهر جفا در زندان هارون به شهادت رسید و دریایی از غم و اندوه بر قلب شریفش فرو ریخت که در این ایام غم و تنهایی، تنها مایه تسلی او برادرش امام رضا علیه السلام بود که ناگهان (مامون) وجود اقدس امام هشتم را از کانون خانواده جدا نمود و به اجبار به خراسان جلب کرد و به اقامت اجباری در خراسان وادار نمود. حضرت معصومه سلام الله علیها که بعد از پدرش تنها امیدش یعنی برادرش را از خود دور می‌دید بسیار ازرده خاطر و افسرده بود و نمی‌توانست دوری برادرش را تحمل کند تا اینکه بعد از یک سال به سوی ایران حرکت کرده اما اینکه علت سفر ان حضرت به ایران چه بوده دقیقا مشخص نیست اما طبق اقوال و گزارشات موجود تاریخی علت سفر به ایران را اینگونه می‌توان بیان کرد.

    

۱. طبق برخی از گزارشات علت سفر حضرت معصومه سلام الله علیها به ایران جهت دیدار با برادر خودش بوده چون همانطور که اشاره شد حضرت معصومه بعد از شهادت پدر بزرگوارش علاقه و محبت و وابستگی خاصی به برادر خودش امام رضا علیه السلام داشت و از محضر علمی و معنوی ان حضرت سود می‌برد حال که امام و برادرش را از خود دور می‌دید نمی‌توانست این دوری را تحمل بکند از این رو تصمیم گرفت برای زیارت برادرش از مدینه به مقصد خراسان حرکت بکند و در سال ۲۰۱ هجری وارد ایران گردید.[۱]

    

۲. طبق نقل دیگر امام رضا علیه السلام بعد از ورودش به خراسان نامه‌ای خطاب به خواهر گرامی‌اش فاطمه معصومه مرقوم فرمود و آن را توسط یکی از غلامانش به مدینه منوره ارسال فرمود. امام به غلامش دستور داد که در هیچ منزلی توقف نکند تا در اندک زمان ممکن ان نوشته را به مدینه برساند. و حضرت معصومه به مجرد رسیدن نامه برادرش خود را اماده سفر نمود.[۲] البته جریان این نامه در کتاب‌های دست اول و قدیمی نیست. برخی محققین از لابلای مطالب کتاب‌های گذشته وجود چنین نامه‌ای را اثبات می‌کنند.[۳] از این دو نقل استفاده می‌شود که حضرت معصومه سلام الله علیها به خاطر وابستگی که به برادر بزرگوار خود داشته و اوضاع مساعد برادرش در خراسان ان حضرت را بر ان داشت تا به حضور برادر خود در خراسان برسد. لذا محقق بزرگوار اقای جعفریان می‌نویسد: پس از امدن علی بن موسی علیه السلام به ایران گروه‌هایی از (سادات) راهی ایران شدند. تسامح مامون در مقابل سخت‌گیری پدرش نسبت به سادات، در رشد و سربلندی علویان، تاثیر بسزایی داشت و امدن حضرت معصومه سلام الله علیها به ایران از جمله مهاجرت‌هایی بوده که در رابطه با امدن امام رضا علیه السلام به ایران صورت گرفته است.[۴] مرعشی هم در این باره می‌نویسد: سادات از اوازه ولایت امام رضا علیه السلام و پناهی که مامون به ان حضرت داده بود،‌ روی به طرف ایران نهادند و مجموع برادران و بنواعمام که به بیش از ۲۰ نفر می‌رسید به ایران امده و در قم مورد تکریم واقع شدند.[۵]

    

دلایل تاریخی

سفر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و سایر امام‌زادگان و همراهان از روی غفلت نبوده است. بنا به دلایل تاریخی این سفر با علم و اگاهی از اوضاع صورت گرفته است. این دلایل عبارتند از:

    

۱. در کتاب کریمه اهل بیت علیهم السلام سخن از نامه امام رضا علیه السلام به حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها است که امام علیه السلام خواستار سفر خواهرش شده است. نویسنده کتاب که سند این نامه را از کتاب (من لایحضره الفقیه) نقل می‌کند اورده است که حضرت امام رضا علیه السلام به یکی از غلامانشان دستور دادند که نوشته‌ای را به خدمت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها برسانند و حضرت به مجرد رسیدن نامه اماده سفر شدند.[۶]

    

۲. سیاست مامون که خلیفه مسلمین بود ابتدا جلب نظر علویان به سوی خود بود و سیاست خوبی با علویان داشته ولی بعدا این سیاست تبدیل به شکنجه و ازار و اذیت علویان گشت. شاید به همان خاطر حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و سایر امام‌زادگان دست به سفر زدند. (مامون بعد از شهادت امام رضا علیه السلام به سال ۲۰۲ قمری طی نامه‌ای به بنی عباس و موالی انها در بغداد، از انها استمالت نمود و پایان سیاست گرایش به علویان را اعلام کرد. و سیاست سابق دولت عباسی در قتل عام شیعیان و سرکوب طالبیان را به رویه‌ی ثابت خود قرار داد.)[۷]

    

۳. اکثر منابع علت سفر حضرت معصومه سلام الله علیها را زیارت برادرش ذکر کردند. در هیچ یک از منابع در مورد غفلت ان بانو حرفی نزدند. از منابع مهم می‌توان به کتب ذیل اشاره کرد: کتاب (تاریخ قم)، نوشته حسن بن محمد بن حسن،۸ کتاب (حیاه الست) (تالیف مهدی منصوری)،[۸] (ریاحین الشریعه) تالیف ذبیح الله محلاتی[۹] (منتهی الامال)، تالیف شیخ عباس قمی[۱۰] و ...

    

۴. مسیرهایی که حضرت معصومه سلام الله علیها جهت سفر انتخاب کردند ان مسیرهایی بود که امام رضا علیه السلام از انها ممنوع شده بودند. این یعنی دقت و اگاهی و یعنی اینکه ایشان می‌خواستند هدف از سفر برادرشان را تبلیغ و تبیین کنند و فرهنگ ناب و اصیل اسلامی را بیان کنند. مامون امام علیه السلام را از مسیرهایی که شیعه‌نشین بودند مانع شد تا مبادا شورش و طغیان علیه حکومت و دولت صورت گیرد حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها با دقت و زیرکی خاص از این مسیرهای ممنوع شده سفر کردند تا توطئه مامون را خنثی کنند و همچنین ورود فاطمه معصومه سلام الله علیها به قم که مرکز تجمع مخالفان دولت عباسی بود دلیل بر انتخاب و اراده ان حضرت در این سفر است.[۱۱]

    

۵. یک مطلب مهم که بالاتر و مهمتر از همه موارد یاد شده است، فشار و اختناق حاکم بر عراق بود که منجر به هجرت امامزادگان و همراهان و حتی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها از مدینه به سوی ایران گردیده است: (در دوران خلفای اموی و عباسی، یکی از جریان‌های معارض و ستیزه‌گر با ایشان، علویان بودند. در دوره حکومت ظالمانه حجاج بن یوسف (۷۵ ۹۵ ه ) بر عراق، علویان در معرض اماج حملات وی قرار گرفتند. این امر موجب گردید تا علویان به منظور پناه‌جویی متوجه سرزمین‌های شرق قلمرو خلافت گردند. علویان که به عنوان جریان معارض، مورد ضرب و شتم و تعقیب عمال خلفا قرار می‌گرفتند، در جستجوی پناهگاه، مناسب‌ترین منطقه را در ایران، مناطق هموار جنوب، سلسله کوه‌های البرز، یعنی شهرهایی چون قزوین، ری، قم، ساوه و اوه تشخیص دادند. این نواحی بیشتر بدین علت مورد توجه بود که در مواقع خطر، دستیابی به مناطق کوهستانی مشرف به این شهرها به سهولت امکان‌پذیر می‌گشت. بعد از این (قیام یحیی بن عبدالله) نیز مهاجرت علویان ادامه یافت و به هنگام طرح مساله ولایتعهدی حضرت رضا علیه السلام شماری از علویان به همراه ان حضرت به خراسان امدند. وقتی اوازه این حرکت در جهان اسلام پیچید، علویان دیگری از نقاط مختلف، بویژه مدینه، عازم خراسان گشتند. حضرت رضا علیه السلام[۱۲]  برادر داشت که همه انها به همراهی بنی اعمام خود از سادات حسینی و حسنی به سوی خراسان حرکت کردند. انان وقتی به نواحی ری رسیدند، بر خبر شهادت ان حضرت وقوف یافتند و مورد تهدید و تعقیب ماموران قرار گرفتند. برخی از این سادات در همین نواحی به شهادت رسیدند، ولی اکثر انها به کوه‌های طبرستان پناه برده، در ان دیار سکونت گزیدند. عده‌ای از علویان نیز که به همراه برادر حضرت رضا علیه السلام مشهور به (سید جمال‌الدین اشرف) تا شهر قم امده بودند، به محض وصول خبر شهادت ان حضرت، از راه قزوین به دیلمان پناه بردند... مهاجرت علویان در دوره‌های بعد نیز ادامه یافت...)[۱۳]

    

نتیجه‌گیری:

با دلایل تاریخی که گفته شد، مشخص می‌شود حضرت معصومه سلام الله علیها و سایر امام‌زادگان و همراهان از روی غفلت دست به سفر به سوی ایران نمی‌زدند، نامه‌ امام رضا (ع)، سیاست مامون، دیدار امام رضا (ع)، تبلیغ امامت و مذهب تشیع، انتخاب مسیر و از همه مهمتر جو اختناق و فشار حاکم بر عراق از جمله دلایل تاریخی است که حضرت معصومه (س) برای دیدن برادرش به سمت ایران حرکت کرد و در این راه از تبلیغ امامت و مذهب تشیع فرو گذار نکرد.[۱۴] لذا با توجه به این توضیحات، می توان گفت که دو عامل مهم باعث شد حضرت معصومه (س) به ایران سفر کنند:

    

۱. علاقه بسیار شدید بین امام رضا علیه السلام و حضرت معصومه سلام الله علیها که فوق العاده زیاد بود و حضرت معصومه (س) از جهات گوناگونی وابستگی خاصی به برادرش داشت.

    

۲. موقعیت عالی امام رضا علیه السلام در دستگاه خلافت مامون که فرصتی بود برای فرزندان پیامبر صلی الله علیه و اله و سادات برای تبلیغ تشیع که از هر سو به طرف ایران مهاجرت کردند و مورد محبت مردم قرار گرفتند.

    

معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:

۱ .اصفهانی، ابوالفرج؛ مقاتل الطالبین، چاپ دوم، قاهره: دارالاحیاء الکتب العربیه، ۱۳۶۸ ه / ۱۹۴۹ م.

۲ .زرین‌کوب‌، عبدالحسین؛ تاریخ مردم ایران از پایان ساسانیان تا پایان ال بویه، ج ۲، تهران، انتشارات امیرکبیر، ۱۳۶۷.

۳ .قمی، حسن بن محمد، تاریخ قم؛ ترجمه حسن بن علی بن حسن قمی، تصحیح سید جلال الدین طهرانی، تهران: انتشارات توس، ۱۳۶۱.

۴ .مستوفی، حمدالله؛ تاریخ گزیده؛ به اهتمام عبدالحسین نوایی، چاپ دوم، تهران؛ انتشارات امیر کبیر، ۱۳۶۲.

۵.ارشاد، شیخ مفید، ترجمه رسولی محلاتی.

۶.حضرت معصومه و شهر قم، محمد حکیمی.

۷.حضرت معصومه فاطمه دوم، محمدمحمدی اشتهاردی.

۸.کریمه اهل بیت، علی اکبر مهدی پور.

    

پی نوشت‌ها:

[۱] میرعظیمی، بارگاه فاطمه معصومه، چاپ نهضت، ص ۲۴.

[۲] فقیه محمدی، محمدمهدی‌، انوار پراکنده، انتشارات جمکران، ج ۶، ص ۱۲۳.

[۳] همان.

[۴] جعفریان، رسول، تاریخ تشیع در ایران، انتشارات سازمان تبلیغات، ص ۱۶۲، الاصفهان، مقاتل‌الطالبین، ص ۳۱۹.

[۵] مرعشی، تاریخ طبرستان، تهران، انتشارات گسترده، ص ۲۷۷.

[۶] مهدی‌پور، علی اکبر، کریمه اهل بیت علیهم السلام چ نهضت، نشر حاذق، اول ذیقعده ۱۴۱۵ ه . ق، قم، ص ۴۹۳.

[۷] پاک، محمدرضا، قم در دو قرن نخست هجری، فصلنامه تخصصی تاریخ اسلام، تابستان، ۸۲، موسسه باقرالعلوم، شماره ۱۴، ص ۳۵.

[۸] قمی، حسن بن محمد بن حسن، تاریخ قم، تصحیح و تحشیه جلال الدین طهرانی، تهران، توس ۶۱، مترجم: حسن بن علی بن حسن بن عبدالملک قمی، ص ۲۱۳.

[۹] منصوری، مهدی، حیاه الست، انتشارات صحفی، قم، ۳۹ ش، موضوع چهارم، ص ۹.

[۱۰] محلاتی، ذبیح الله ریاحین الشریعه در ترجمه دانشمندان بانوان شیعه، ناشر دارالکتب الاسلامیه، تهران، ج ۵، ص ۳۰.

[۱۱] قمی، شیخ عباس، منتهی الامال، چاپ احمدی، چ ۹، ۷۷، نشر مطبوعاتی حسینی، تهران، ج ۲، باب ۹، فصل ۶، ص ۸۴۳.

[۱۲] پاک، محمدرضا، پیشین.

[۱۳] پرگاری، صالح، تاریخ تحولات سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی ایران در دوره صفاریان و علویان، چ اول، تابستان ۷۸، چاپ شرکت انتشارات علمی و فرهنگی، ناشر سمت، تهران، ۷۸، بخش دوم، فصل دوم، ۱۲۶.

[۱۴] کریمان، قصران، انتشارات انجمن اثار ملی، ج ۱، ص ۱۷۱.

    

جمعه, 07 آبان 1400 12:24

مسجد جامع کبود ایروان

مسجد کبود که با نام‌های مسجد پارسی، مسجد آبی آسمانی و مسجد گک جامی نیز شناخته می‌شود، در قرن ۱۸ میلادی بنا گردید. گزارش شده این مسجد با معماری نسبتا ساده و فاقد هرگونه المان مجلل ، توسط فرمانروای محلی، " حسین علی خان" در دوره‌ی سلطنت نادرشاه افشار ساخته شده است.

ساخت بنا در سال ۱۷۶۰ آغاز گردیده، و بین سال‌های ۱۷۶۴ تا ۱۷۶۸ به اتمام رسیده است.  در دوران حکم‌فرمایی حکومت صفوی، مذهب شیعه به عنوان مذهب رسمی امپراطوری سرزمین پارس اعلام می‌شود. این مسجد به عنوان مسجدی ایرانی، از شاخه‌ی ۱۲ امامی پیروی می‌کند.
 


مسجد کبود که به دلیل رنگ غالب آبی در ورودی و کاشی‌هایش این لقب را گرفته‌ است، بیش از ۲۱.۳۰۰ متر مربع از زمین‌های درجه یک را پوشش داده است. این مسجد دارای محوطه‌ی محصور داخلی، سالن‌های ملاقات (صحن اصلی مسقف) و مدرسه‌ی علمیه است.

تاریخچه‌ی مسجد کبود

ارمنستان در طول تاریخ تحت سلطه‌ی امپراتوری‌های مسلمان زیادی بوده است. پارس‌ها یکی از این فرمانروایان هستند و در حال حاضر مسجد کبود تنها مسجد باقی مانده‌ی ایروان محسوب است.

خواست‌گاه دقیق مسجد قابل ردیابی نیست ولی ساخت‌ وساز آن از سال ۱۷۶۴ آغاز شده و در همان دهه به اتمام رسیده است. اعتقاد بر این است که این بنا به دستور حسین‌ علی خان، حاکم محلی وقت ساخته شده.

از این مسجد به عنوان مسجد جمعه‌ی اصلی استفاده می‌شده است. سردر و گنبد به زیبای و دقت با کاشی‌های آبی رنگ تزیین شده‌اند. بارگاه اصلی دارای فواره‌ای با یاخته‌های دور تا دور می‌باشد. این بنا همچنین توسط نارون‌های سرخ محصور شده بوده.


 
سال بنای مسجد نشان از دوره حکومت پارسیان بر ایروان و ارمنستان شرقی دارد. در آن زمان ایروان مرکز استانی با حدود ۲۰.۰۰۰ نفر جمعیت بوده است. در نتیجه‌ی جنگ‌های روسی-ایرانی در سال‌های ۱۸۲۷-۱۸۲۸، به نظر می‌رسد هم ایروان و هم ارمنستان شرقی تحت کنترل مستقیم  امپراتوری روس‌ درآمده‌اند.
 
پس از آن‌که عهدنامه‌ی ترکمنچای به امضا رسید، رود ارس به عنوان مرز بین منطقه‌ی تحت حکومت روس‌ها و ایران شناخته شد. جالب این است که این رود حتی امروز هم مرز بین ایران و ارمنستان جنوبی را مشخص می‌کند. پس از استقرار قوانین روسی بر این سرزمین، مسجد کبود تبدیل به بزرگ‌ترین مسجد از بین ۸ مسجد فعال شد.
 

مسجد کبود در طول دوره‌ی شوروی سابق

منابع بسیاری که به نظر قابل اطمینان نیز می‌آیند، مدعی هستند که پیش از رسیدن روس‌ها، ۱۰ مسجد فعال در ایروان وجود داشته است. این مساجد یا تخریب شده‌ یا به حال خود رها گردیده‌اند. از این ۱۰ مسجد فقط یکی باقی مانده که همان مسجد با شکوه کبود است که در زمان حکومت شوروی سابق به عنوان موزه از آن بهره برداری می‌شده است.
 
هرچند این مسجد در دوره‌ی شوروی آسیب‌های و سختی‌های زیادی را متحمل شده. دقیقا به مانند تمامی کلیسا‌های ارمنی و در کل تمامی بنا‌ها و مراکز دینی ارمنستان، از مسجد کبود نیز تحت سیاست‌های سکولار وضع شده توسط حکومت کمونیستی، به طرز رقت‌باری نگهداری می‌شده است. پیش از این در سال ۱۹۳۱ تمامی خدمات دینی در آن متوقف شده بود و تنها کاربرد این بنا به عنوان موزه‌ی شهر ایروان بوده‌ است.
 


 

مسجد کبود پس از دوران شوروی


پس از سقوط حکومت شوروی، مسجد کبود تحت ترمیم‌های جدی و پایه‌ای با آجر‌ها و کاشی‌های براق قرار می‌گیرد. این بازسازی‌ها که توسط ایران سرمایه گذاری شده بودند مورد استقبال منتقدین واقع نشدند چرا که آنان معتقد بودند روح اصیل این مسجد حفظ نشده است.

امام جواد علیه السلام:

اَلْمُؤمِنُ یَحْتاجُ اِلی تَوْفیقٍ مِنَ اللّه‏ِ وَ واعِظٍ مِنْ نَفْسِهِ وَ قَبُولٍ مِمَّنْ یَنْصَحُهُ.

مـؤمن [به سه چـیز]مـحتاج است:

۱ ـ توفیق الهی، که کارها را بخوبی به پیش ببرد؛

۲ ـ واعظ درونی که هر لحظه او را پند و انذار دهد؛

۳ ـ پذیرش نصحیت از کسی که او را پند می ‏دهد.

تحف العقول، ص ۷۲۹

مصرف گریپ فروت خواص شگفت انگیزی را به همراه دارد، استفاده از گریپ فروت برای تناسب اندام، زیبایی و درمان بسیاری از بیماری‌ها مفید است.

گریپ فروت، میوه‌ای است شبیه پرتقال، ولی درشت‌تر از آن و درون آن به رنگ‌های سفید، صورتی و قرمز پرورش می‌یابد و گاه به اندازه یک طالبی  بزرگ رشد می‌کند. در ابتدا مستقیم به سراغ مشهورترین خاصیت گریپ فروت می‌رویم؛ امروزه مشکل بسیاری از افراد انتخاب یک رژیم غذایی مناسب برای کمک به کاهش وزن است بنابراین، بسیاری از روش‌های رژیم غذایی برای رسیدن به کاهش وزن  مورد هدف قرار می‌گیرند.

یک نوع از روش‌های موثر، شامل استفاده از گریپ فروت است. بعضی از مطالعات معتقدند که این میوه می‌تواند بعد از چند ماه مصرف و تلاش، برای کاهش وزن مفید باشد. با در نظر گرفتن احتمال کاهش وزن با مصرف گریپ فروت، تقاضای بیشتر از این میوه اتفاق افتاده است. بنابراین، کشت این گیاه به تازگی افزایش یافته است تا این نیاز را تامین کند. شاید بعضی از مردم هنوز درباره گنجاندن گریپ فروت در رژیم غذایی روزانه خود مطمئن نیستند، از این رو، به نکات مطرح شده  بررسی خواص گریپ فروت  برای دانستن مزایای سلامتی گریپ فروت توجه کنید.

۱. گریپ فروت غنی از ویتامین C:

این میوه به  دلیل مقادیر بالای ویتامین C معروف و شناخته شده است. بنابراین، می‌تواند به حفظ و بهبود سیستم ایمنی بدن کمک کند. همچنین، این امر به اطمینان از حفظ سلامتی بدن کمک خواهد کرد.

۲. گریپ فروت سرشار از فیبر:

گریپ فروت حاوی فیبر است که به هضم غذا از روده کمک می‌کند. بنابراین، از جذب چربی جلوگیری می‌کند و به تدریج منجر به کاهش وزن می‌شود.

۳. گریپ فروت برای جلوگیری از انباشت چربی:

محتوای فیبر موجود در گریپ فروت به جلوگیری از تشکیل و انباشت چربی کمک می‌کند و به بهبود عملکرد سیستم گوارش نیز کمک می‌کند. بنابراین، انرژی به حداکثر تبدیل می‌شود و هیچ کالری برای ذخیره چربی در بدن باقی نمی‌ماند.

۴. گریپ فروت برای کمک به بهبود هضم و راحتی سیستم گوارش:

فیبر عملکرد سیستم گوارش را نیز آسان می‌کند. این فرایند گوارش، در تبدیل غذا به انرژی و دفع مواد مغذی بی اهمیت نقش بسزایی دارد. بنابراین، مصرف روزانه آن به هضم آسان و سیستم گوارشی مناسب کمک می‌کند. 

۵. گریپ فروت برای تحریک هورمون ها:

یکی دیگر از مزایای گریپ فروت برای رژیم غذایی این است که تولید هورمون‌های تعادل در بدن را تحریک می‌کند. هورمون‌های تعادل روند فرایند گوارشی و بهینه سازی متابولیسم بدن را افزایش می‌دهند، بنابراین، به کاهش وزن نیز کمک خواهد کرد.

۶. گریپ فروت منبع غنی از آنتی اکسیدان ها:

گریپ فروت به عنوان یک منبع ضد اکسیدان شناخته شده است. بنابراین، مصرف آن به از بین بردن و خنثی کردن اثر مخرب رادیکال‌های آزاد کمک می‌کند و به جلوگیری از بروز نشانه‌های زودهنگام پیری و بهینه سازی سیستم بدن در حفظ وزن بهینه کمک می‌کند.

۷. گریپ فروت برای کمک به کاهش وزن:

با مصرف گریپ فروت، می‌توانید به کاهش وزن کمک کنید. از آنجا که محتوای میوه بدون کربوهیدرات است، باعث بهینه سازی متابولیسم بدن و ایجاد انرژی می‌شود. بنابراین، مصرف منظم و هر روزه آن خول و مناسب خواهد بود.

۸. گریپ فروت منبع ویتامین E:

گریپ فروت، منبع خوبی از ویتامین E است که باعث می‌شود پوستی سالم و سلامت داشته باشید. این میوه از خانواده‌ی مرکبات، گزینه‌ی فوق العاده‌ای برای رژیم غذایی شما خواهد بود و تاثیر بسزایی در سلامت بدن و داشتن ظاهری جوان‌تر دارد.

۹. گریپ فروت سرشار از مواد معدنی مختلف:

این میوه حاوی مواد معدنی مختلفی است که در حمایت از یک رژیم غذایی سالم مفید هستند. گریپ فروت به بهبود متابولیسم کمک می‌کند و در حفظ وزن مناسب عملکرد خوبی دارد.

۱۰. گریپ فروت برای کمک به آرامش ذهن:

مصرف گریپ فروت برای آرام شدن ذهن نیز مناسب است. گریپ فروت برای تان ذهنی آرام به ارمغان می‌آورد و به کاهش استرس  و اضطراب  کمک می‌کند. بنابراین، اگر هر روز صبح مقداری گریپ فروت مصرف کنید، باعث تقویت روحیه، خوشی و آرامش شما خواهد شد.

۱۱. گریپ فروت برای سم زدایی بدن:

مصرف یک لیوان آب گریپ فروت روزانه، به از بین بردن و دفع سموم و مواد مضر از بدن کمک خواهد کرد. بنابراین، مصر منظم آن باعث حفظ سلامتی بن خواهد شد.

۱۲. گریپ فروت برای حفظ حرکت مناسب روده:

یکی دیگر از خواص گریپ فروت این است که حرکت روده را در زمان هضم غذا حفظ می‌کند بنابراین، این میوه برای بهینه سازی سیستم گوارش مفید است و کمک می‌کند که فرایند گوارش سالمی داشته باشیم. گریپ فروت همچنین برای کمک به جذب مواد مغذی مهم در بدن مفید است، از جذب چربی جلوگیری می‌کند و ویتامین و مواد معدنی مهمی را بیشتر جذب می‌کند، این برای حفظ سلامت بدن در طول رژیم غذایی مناسب و خوب است.

۱۳. گریپ فروت برای جلوگیری از بیماری‌های قبلی عروقی:

مصرف روزانه گریپ فروت به حفظ گردش خون کمک می‌کند. بنابراین، از بیماری‌های قلبی عروقی مانند حمله قلبی  یا سکته مغزی  جلوگیری می‌کند.

۱۴. گریپ فروت برای کمک به کاهش فشار خون:

مصرف گریپ فروت در رژیم غذایی روزانه به کاهش فشار خون کمک می‌کند. بنابراین، برای تثبیت فشار خون در سطح نرمال و سالم بسیار مهم و مناسب است. از آنجایی که گریپ فروت حاوی کلسترول نیست، برای شریان‌ها مناسب است و جریان خون را حفظ می‌کند. علاوه بر این، برای جلوگیری از انباشت خون در رگ‌ها مناسب خواهد بود. گریپ فروت همچنین برای حفظ وضعیت قلب مفید است. با کمک به کاهش فشار خون، می‌تواند از هر گونه بیماری‌های قلبی عروقی جلوگیری کند.

۱۵. گریپ فروت برای حفظ سلامت استخوان‌ها و دندان ها:

با مصرف گریپ فروت، سطح کلسیم در بدن افزایش می‌یابد. بنابراین، سلامت استخوان‌ها و دندان‌ها را افزایش می‌دهد. از این رو، می‌تواند از شکنندگی استخوان‌ها و احتمال پوکی استخوان  جلوگیری کند.

۱۶. گریپ فروت برای کمک به داشتن پوستی سالم:

یکی دیگر از مزایای گریپ فروت، حفظ ظاهر درخشان و سالم پوست است. عصاره ویتامین‌های داخل میوه، پوست را صاف و ابریشمی حفظ می‌کند.

۱۷. گریپ فروت برای کمک به متابولیسم بدن:

مصرف گریپ فروت به افزایش سیستم متابولیسم بدن کمک می‌کند. بنابراین، روند تبدیل انرژی از مواد غذایی  را افزایش می‌دهد و در نتیجه می‌تواند به کاهش وزن کمک کند. با وجود اینکه بسیاری از گریپ فروت‌ها برای رژیم غذایی مفید هستند، مطمئن شوید که هیچ اثر مضری بری بدن شما نداشته باشد بنابراین، میوه را در مقدار کافی مصرف کنید، از مصرف بیش از حد آن اجتناب کنید. علاوه بر این، اگر برخی نشانه‌های ناخواسته رخ می‌دهد، با متخصص تغذیه  مشورت کنید تا منوی رژیم غذایی شما را تغییر دهد.

نسخه‌های درمانی طب سنتی از خواص دیگر گریپ فروت

گفتنی است علاوه بر خود میوه، آب و پالپ میوه، عصاره گریپ فروت نیز خواص درمانی فراوان دارد و برای همین از آن در انواع محصولات آرایشی بهداشتی پوست استفاده می‌شود.

پاکسازی کبد برای کمک به کاهش وزن

متخصصان طب سنتی توصیه می‌کنند که چنانچه فصل زمستان مبتلا به عفونت ریه و بینی می‌شوید بهتر است از بخور آب گرم با عصاره گریپ فروت استفاده کنید به این دلیل که باعث بازشدن مجاری تنفسی و نیز ضدعفونی سینوس‌ها می‌شود.یکی دیگر از موارد مصرف گریپ فروت تسکین درد است به این روش که چند قطره از عصاره گریپ فروت را مخلوط با روغن نارگیل  روی پنبه استریل ریخته و با آن موضع دردناک بر روی پوست بدن خود را بخ خوبی و آرامی ماساژ  دهید.برای جلوگیری و مبارزه با رشد کپک و حفظ تازگی مواد غذایی عصاره گریپ فروت را به آن‌ها اضافه کنید.

جمعه, 07 آبان 1400 12:01

خواص شگفت انگیز پوست پیاز!

پوست پیاز بر خلاف تصور ما درمانی برای مشکلات و بیماری‌های مختلفی محسوب می‌شود. 

ترکیبات شیمیایی

پوست پیاز سرشار از ترکیبات معدنی و آلی است که فعالیت‌های بیولوژیکی بالایی را از خود نشان می‌دهد که از جمله می‌توان به ویتامین E، B، کاروتنوئید‌ها و اسکوربیک اسید اشاره کرد.

پوست پیاز را می‌توان به عنوان دارویی برای سرماخوردگی مورد استفاده قرار داد. پوست پیاز دارای خواص ضد التهابی است و می‌تواند به عنوان یک ماده ضد عفونی کننده عمل کند. پیاز گیاهی ایمن برای بدن ماست؛ اگرچه پیش از مصرف باید بدانید موارد منع مصرف پوست پیاز چیست.

همچنین باید بدانید جوشانده و دمکرده پوست پیاز نیز می‌تواند تأثیر‌های متعددی بر اندام‌های داخلی مان داشته باشد از جمله:

- ریتم عملکرد ماهیچه قلب به شکل قابل توجهی بهبود می‌یابد.

- دارای اثر ضد تصلب شرایین است که آن نیز به دلیل وجود فلاونوئید‌ها و ویتامین هاست. در حالی که شکنندگی مویرگی کاهش می‌یابد، خطر لخته شدن خون نیز به حداقل می‌رسد.

- سبب افزایش تولید هموگلوبین و جریان خون می‌شود.

طریق آماده کردن جوشانده پوست پیاز

برای تهیه جوشانده پوست پیاز، باید پس از جوشیدن پوسته آن، به مقدت بیست دقیقه، آ ن را صاف کردن و سپس با استفاده از آب جوشیده رقیق کنید.

ذکر این نكته مفید است که افزودن مقداری پوست پیاز به چای سبز و یا سیاه، اقدامی مفید است. بیماران مبتلا به فشار خون بالا می توانند هر روز از آن استفاده کنند تا سلامت خود را افزایش دهند. اما باید بدانید که این نوشیدنی تهیه شده، موارد منع مصرف نیز دارد و نباید از آن برای بیمارانی که دارای فشار خون پایین هستند، استفاده کرد ، زیرا فشار خون را به میزان قابل توجهی کاهش می دهد.

آخرین گزارش‌ها نشان می‌دهد بیش از ۵ درصد از جمعیت کره زمین از افسردگی رنج می‌برند؛ اما نوع رژیم غذایی و شیوه زندگی که فرد رعایت می‌کند در مورد سلامت کلی، چه از نظر جسمی و چه از نظر روانی، نقش عمده‌ای ایفا می‌کند.

 مصرف بیش از حد غذا‌های ناسالم مانند فست فود، غذا‌های سرخ شده، شیرینی‌ها و ... برای چند روز متوالی می‌تواند باعث بیماری شود و به طور مشابه، وقتی رژیم غذایی سالم و متعادل است، فرد متوجه می‌شود که توانایی‌های روانی و جسمی آن افزایش یافته است.

برای جلوگیری از علائم افسردگی

غذا‌ها می‌توانند به درمان افسردگی کمک کنند، به این معنی که ترکیباتی مانند ویتامین‌ها، پروتئین و چربی‌های امگا ۳ در برخی از غذا‌ها می‌توانند به تسکین و کنترل علائم افسردگی کمک کنند.

افسردگی یک وضعیت سلامت روانی است که در آن مجموعه‌ای از علائم به دلیل تعادل نداشتن برخی مواد شیمیایی و هورمون‌ها در مغز رخ می‌دهد. این علائم شامل احساس مداوم غم، کمبود انرژی، عدم علاقه به فعالیت‌ها، عدم تمرکز، گریه زیاد، تحریک پذیری بالا، تغییرات اشتها، تفکر بیش از حد، استرس و در موارد بعدی تمایل به خودکشی است.

به طور کلی، عادات و مواد مغذی که در رژیم غذایی روزانه خود وارد می‌کنید می‌تواند به جلوگیری یا درمان بسیاری از بیماری‌ها از جمله افسردگی کمک کند یا حداقل علائم را تسکین داده یا از بدتر شدن آن‌ها جلوگیری کند. البته این مرحله پس از مشورت با پزشک برای تعیین مناسب‌ترین مکمل غذایی برای هر فرد انجام می‌شود.

ویتامین‌های ضد افسردگی

لیستی از ویتامین‌هایی که می‌توانند به جلوگیری یا درمان طبیعی برخی از علائم افسردگی کمک کنند عبارتند از:

۱. ویتامین D

منبع اصلی ویتامین D نور خورشید بوده که یک ماده مغذی بسیار ضروری است و می‌تواند افسردگی را در کنار بسیاری از بیماری‌های دیگر درمان کند.

ویتامین D باعث تقویت گیرنده‌های خاصی در مغز شده و در نتیجه سطح سروتونین را افزایش می‌دهد. هنگامی که سطح سروتونین به میزان مناسب در مغز برسد و علائم افسردگی کاهش می‌یابد. این ویتامین همچنین در زرده تخم مرغ، پنیر، گوشت گاو، پرتقال، ماهی و شیر سویا یافت می‌شود.

 

۲. ویتامین B ۶

غذا‌های حاوی ویتامین B ۶ یکی دیگر از مواد مغذی است که می‌تواند علائم افسردگی را تسکین دهد، زیرا عملکرد عصبی را در مغز افزایش می‌دهد؛ همچنین به حل تعادل نداشتن هورمون در مغز کمک می‌کند، که می‌تواند علت افسردگی باشد. افزودن غذا‌های غنی از ویتامین B ۶ مانند مرغ، ماهی، نان گندم کامل، لوبیا، تخم مرغ، سبزیجات و ... به رژیم غذایی می‌تواند به میزان مطلوبی از ویتامین B ۶ برسد.

۳. ویتامین B ۳

سطح پایین سروتونین در مغز عامل اصلی افسردگی است. ویتامین B ۳ می‌تواند به افزایش تولید سروتونین در مغز کمک کند، بنابراین به درمان افسردگی کمک می‌کند. برخی از بهترین منابع غذایی غنی از ویتامین B ۳ قارچ، بادام زمینی، نخود سبز، ماهی، بوقلمون و گوشت گاو تغذیه شده با علف است.

 

۴. ویتامین B ۱۲

چندین مطالعه تحقیقاتی نشان داده است که خوردن رژیم غذایی سرشار از ویتامین B ۱۲ می‌تواند به تثبیت خلق و خو، بهبود انرژی روانی و کاهش افسردگی کمک کند، زیرا این ویتامین می‌تواند انتقال دهنده‌های عصبی را در مغز سالم نگه دارد. لیست غذا‌های غنی از ویتامین B ۱۲ شامل گوشت و جگر طیور، صدف، ماهی، شیر و محصولات لبنی است.

۵. ویتامین C

ویتامین C یکی از همه کاره‌ترین مواد مغذی با مزایای سلامتی خود است که شامل درمان افسردگی می‌شود. مطالعات تحقیقی انجام شده در طول سال‌ها نشان داده است که ویتامین C در بهبود خلق و خو و کاهش برخی علائم افسردگی مانند عدم تمرکز تأثیر قابل توجهی دارد. مطالعات نشان می‌دهد و دلیلش این است که ویتامین C می‌تواند سلول‌های مغزی را بازسازی کند. بهترین منابع غذایی ویتامین C پرتقال، توت، کیوی، گل کلم، کلم بروکلی، گوجه فرنگی، اسفناج و سبزیجات برگ دار است.

 

۶. ویتامین E

مطالعات نشان می‌دهد که مصرف ویتامین E از طریق رژیم غذایی یا مصرف روزانه مکمل‌ها می‌تواند افسردگی را تا حد زیادی کاهش دهد، زیرا ویتامین E می‌تواند انتقال دهنده‌های عصبی را در مغز سالم نگه دارد؛ این ویتامین همچنین با خوردن بادام زمینی، فندق، ماهی، روغن ماهی، تخمه آفتابگردان، سبزیجات برگ دار، بادام و روغن نارگیل به دست می‌آید.

۷. ویتامین B ۹

ویتامین B ۹ همچنین به عنوان اسید فولیک شناخته می‌شود و دارای مزایای متعددی برای سلامتی است. اسید فولیک همچنین یک ماده مغذی ضروری در درمان افسردگی است، زیرا می‌تواند سطح سروتونین و دوپامین را در مغز بهبود بخشد و در نتیجه علائم افسردگی را کاهش دهد.

مقدار کافی ویتامین B ۹ را می‌توان با قرار دادن قسمت‌های مناسب عدس، لوبیا، نخود فرنگی، آووکادو، اسفناج، بامیه و مرکبات در رژیم غذایی استفاده کرد.

ارده خمیری از کنجد آسیاب شده و برشته است که بافت غلیظ و صاف همراه با فواید زیادی دارد، اما حقیقت درباره فواید ارده برای سرفه چیست و چگونه می‌توان از مزایای آن برای سرفه استفاده کرد؟

مطالعات یا تحقیقات علمی کافی وجود ندارد که فواید استفاده از ارده را برای سرفه تایید کند، بنابراین به مطالعات بیشتری نیاز داریم تا تأیید کنیم که ارده فواید سلامتی برای سرفه دارد.

اما یک مطالعه کوچک که به نقش روغن کنجد در کاهش فراوانی و شدت سرفه‌های شدید در کودکان ۲ تا ۱۲ ساله پرداخته است، توضیح می‌دهد  روغن کنجد به تسکین علائم سرفه کمک کرده و پس از استفاده از آن برای ۳ روز متوالی، بهبودی در کودکان مشاهده شده است.

اما از آنجایی که محتوای ارده از مواد مغذی، به ویژه مواد معدنی و ویتامین‌ها که طیف وسیعی از فواید برای سلامتی را دارند تشکیل شده، می‌تواند برای درمان سرفه مفید باشید و فواید همچون موارد زیر را برای سلامتی داشته باشد:

 تقویت سیستم ایمنی بدن

ارده یکی از مواد غذایی غنی از بسیاری از مواد معدنی و ویتامین‌ها از جمله روی، مس، منیزیم و آهن است. همه این مواد معدنی به ایجاد یک سیستم ایمنی قوی در برابر هرگونه عفونت باکتریایی یا ویروسی، به ویژه در فصل زمستان کمک می‌کند که باعث کاهش خطر سرماخوردگی و سرفه می‌شود.

دارا بودن خواص ضد التهابی

مشخصه ارده محتوای غنی از آنتی اکسیدان‌هایی است که با استرس اکسیداتیو و رادیکال‌های آزاد که به سلول‌ها حمله کرده و باعث التهاب می‌شوند، مبارزه می‌کند.

راه‌های دست یابی به فواید ارده برای سرفه

با رعایت روش‌های زیر می‌توان از نقش ارده برای درمان سرفه استفاده کرد:

- ارده را با عسل مخلوط کرده و روزانه آن را میل کنید.

- ارده را با عسل و سیب مخلوط و میل کنید.

-ارده را با سبزیجات اضافه و میل کنید.

-سس ارده را با یک فنجان ماست، یک حبه سیر، یک قاشق غذاخوری ارده و یک فنجان آبلیمو با هم مخلوط کرده و سس را به غذا‌های مختلف اضافه کنید.

-روزانه دو قاشق غذاخوری ارده بخورید.

- ارده را با عسل و لیمو به خوبی مخلوط کنید و دو بار در روز صبح و عصر میل کنید.

موارد زیر باید توجه شود:

- ارده را به محض باز شدن در یخچال نگهداری کنید تا از خراب شدن آن جلوگیری شود.

- ارده تهیه شده از دانه‌های کنجد بدون پوست را بخرید، زیرا مفیدتر هستند و تمام مواد مغذی را حفظ می‌کنند و ارزش تغذیه‌ای کامل را تضمین می‌کنند.

عوارض جانبی احتمالی ارده

پس از بررسی فواید ارده برای سرفه، اجازه دهید به جنبه دیگری نیز بپردازیم و آن مضرات احتمالی ارده است، زیرا استفاده از ارده برای اکثر افراد بی خطر است، اما برخی از افراد ممکن است از حساسیت به دانه کنجد رنج ببرند. علائم به شرح زیر است:

خارش و گزگز همراه با قرمزی در دهان.بثورات در قسمت‌های مختلف پوست.تورم در قسمت‌های مختلف بدن مانند: لب، زبان، صورت و گلو.گرفتگی بینی همراه با خس خس سینه.اختلالات گوارشی: از جمله: درد معده، تهوع، استفراغ و اسهال.

چه زمانی باید به پزشک مراجعه کرد؟

هنگامی که برخی از علائم و نشانه‌های واکنش آلرژیک به ارده ظاهر می‌شود، باید به محض ظاهر شدن به پزشک مراجعه کنید، از جمله موارد زیر:

مشکل تنفس.

تورم گلو یا احساس توده‌ای در گلو که تنفس را مشکل می‌کند.

چرخش و از دست دادن تعادل.

بی هوشی.

کاهش فشار خون.

افزایش ضربان قلب.

وزرای امور خارجه کشورهای همسایه افغانستان از جمله جمهوری اسلامی ایران، جمهوری خلق چین، جمهوری اسلامی پاکستان، جمهوری تاجیکستان، ترکمنستان و جمهوری ازبکستان + فدراسیون روسیه در تاریخ 27 اکتبر 2021 در تهران دیدار کردند.

این دیدار توسط جناب آقای محمد مخبر معاون اول محترم رئیس جمهوری اسلامی ایران افتتاح شد و ایشان سخنرانی جامعی در مورد وضعیت افغانستان داشتند. سپس پیام ویدئویی جناب آقای آنتونیو گوترش دبیر کل سازمان ملل متحد در افتتاحیه نمایش داده شد. در ادامه وزرای محترم امور خارجه در مورد مسائل مربوط به افغانستان سخنرانی کردند. سپس جلسه در پی بحثها و گفتگوها در فضایی سرشار از اعتماد، تفاهم چندجانبه و رویکرد سازنده، با تصویب بیانیه مشترک وزیران خاتمه یافت.

وزرای خارجه:

  • با توجه به اینکه وضعیت در افغانستان به طور اساسی تغییر کرده است بر حمایت از حاکمیت ملی، استقلال سیاسی، وحدت و تمامیت ارضی افغانستان و عدم مداخله در امور داخلی آن تاکید کردند؛
  • با یادآوری اصول پذیرفته شده جهانی حقوق بین‌الملل و احترام به آرمان مردم افغانستان برای تحقق صلح پایدار، برای مشاهده یک افغانستان با ثبات، توسعه، رفاه و روابط هماهنگ با کشورهای همسایه ابراز امیدواری کردند؛
  • از وضعیت پیچیده نظامی- سیاسی، اجتماعی-اقتصادی و بشردوستانه در افغانستان نگرانی عمیقی ابراز داشتند؛
  • توافق دارند که کشورهایی که مسئول اصلی مشکلات در افغانستان هستند باید تعهدات خود را با جدیت انجام دهند و کمک های ضروری اقتصادی، معیشتی و بشردوستانه را برای کمک به تحقق انتقال پایدار وضعیت در افغانستان، به این کشور ارائه دهند؛
  • متذکر شدند یک ساختار سیاسی فراگیر و گسترده با مشارکت همه اقوام تنها راه حل مسائل افغانستان است؛
  • حمایت قوی کشورهای همسایه افغانستان برای دستیابی به صلح، ثبات و آشتی ملی در این کشور را ابراز نموده و همه طرف‌های درگیر از جمله طالبان را برای ادامه گفتگوها و مشورت های سیاسی به منظور بهبود وضعیت آتی این ملت تشویق کردند؛
  • بر این موضوع که سازمان های بین‌المللی و منطقه‌ای به ویژه سازمان ملل متحد و اعضای شورای امنیت سازمان ملل باید به مسئولیت خود در زمینه پیشبرد حل و فصل سیاسی مسائل افغانستان پایبند باشند و از افغان ها برای توسعه زیرساخت های اقتصادی-اجتماعی کمک های اقتصادی و بشردوستانه حمایت کنند، تاکید کردند؛
  • با ابراز نگرانی شدید درمورد وخامت اوضاع اقتصادی در افغانستان از جامعه بین‌المللی درخواست ارائه کمک های بشردوستانه به صورت فوری نمودند؛
  • حملات تروریستی را در هر فرم و شکل از جمله حملات علیه گروه های قومی و مذهبی به ویژه حملات تروریستی اخیر به مساجد را شدیدا محکوم نمودند؛

مفاد بیانیه:

 1. حمایت مستمر و واقع بینانه از حل و فصل اختلافات بوسیله گفتگو و مذاکره میان طرف های مربوطه برای دستیابی به مصالحه ملی، راه حل سیاسی پایدار و تشکیل دولت فراگیر.

2. در خواست از طرف‌های افغان در راستای اجرای سیاستهای داخلی و خارجی متواضعانه و محتاطانه، در جهت بازگرداندن هرچه سریعتر نظم به جامعه،  تحقق  بخشیدن به عملکرد مؤثر ادارات دولتی، ارائه خدمات عمومی اولیه به مردم، اقدام در جهت بهبود معیشت مردم و صیانت از حقوق اساسی افراد از جمله گروه های قومی، زنان و کودکان در افغانستان؛

3. توجه به ضمانت‌ها و تعهدات طرف‌های مسئول ذیربط افغان به جامعه بین المللی بدین ترتیب که قلمرو افغانستان هیچ گونه تهدیدی برای کشورهای همسایه ایجاد نخواهد کرد و توسط گروه های جنایتکار، تروریستی و جدایی طلب استفاده نخواهد شد و ابراز امیدواری که به طور جدی روابط خود را با انواع گروه های تروریستی قطع کرده، به آنها حمله کند و آنها را به طور قاطع از بین ببرد.

4. درخواست از طرف های ذیربط که به تمام مسئولیت های غیرقابل انکار خود پایبند باشند، رویکردی دوستانه در قبال کشورهای همسایه اتخاذ کنند و به اصول پذیرفته شده جهانی حقوق بین الملل و حقوق اساسی بشر احترام بگذارند و از امنیت و حقوق مشروع اتباع و مؤسسات خارجی در افغانستان حمایت کنند.

5. تشویق طرف‌های ذیربط افغان به رویارویی با تهدیدات و چالش‌های مختلف از جمله تروریسم، قاچاق مواد مخدر و قاچاق انسان، سرکوب جرایم سازمان‌یافته و سایر اعمال جنایتکارانه‌ای که از داخل افغانستان نشات می‌گیرد، در عین درنظر داشتن تهدیدات تروریسم و ​​اثربخشی مبارزه با تروریسم در افغانستان، و انجام مذاکرات دوجانبه یا  از طریق کانال‌های چندجانبه، به منظور برقراری امکان از سرگیری همکاری های مبارزه با تروریسم با افغانستان در زمان مقتضی.

6. درخواست از طرف های ذیربط افغانستان و جامعه بین‌المللی برای رسیدگی به دلایل اصلی مهاجرت و آوارگی اجباری در افغانستان، پرهیز از هر گونه فعالیت بی ثباتکنندهای که وضعیت را بدتر میکند، و همکاری برای یافتن راه حل دائمی برای وضعیت مستمر پناهندگان افغان.

7. درخواست از جامعه بین‌المللی و کشورهای کمک‌کننده به منظور فراهم آوردن حمایت‌های مالی مستمر، کافی و متناسب از کشورهای میزبان پناهندگان افغان، به‌ویژه جمهوری اسلامی ایران، جمهوری اسلامی پاکستان و سایر کشورهای همسایه افغانستان.

8. درخواست از جامعه بین‌المللی به منظور ارائه کمک‌های بشردوستانه فوری‌تر از جمله غذا، دارو، تجهیزات زمستانی و غیره برای جلوگیری از بحران انسانی و موج پناهجویان در افغانستان و جلوگیری از شوک جدید به کشورهای همسایه و جامعه بین‌المللی.

9. درخواست از جامعه جهانی تا اقدامات مشخصی را برای کمک به افغانستان در برابر کووید-19 و جلوگیری از انتشار ویروس انجام دهد.

10. پیشنهاد ایجاد یک ساز و کار برای برگزاری جلسات منظم نمایندگان ویژه در امور افغانستان. همچنین، نسبت به همکاری ساز و کار جلسات منظم نمایندگان سفارتخانه ها در افغانستان در آینده نزدیک، در راستای ترویج و رایزنی در مورد جزئیات همکاری های مربوطه برای رسیدن به دست‌اوردهای ملموس تر موافقت شد.

11- تصریح کردند که جامعه بین‌المللی به صورت مثبت به تعامل خود با افغانستان ادامه داده و با نقشه راه طولانی مدت دستور کار تعامل سیاسی، یکپارچه‌گی اقتصادی و اتصالات منطقه‌ای را پیش ببرد.

وزرای امور خارجه با قدردانی از میزبانی جمهوری اسلامی ایران در دور دوم این نشست، موافقت خود را برای برگزاری دور سوم این نشست در سال 2022 اعلام کردند.

ایرج مسجدی سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق گفت: پیرو پیگیری‌هایی که انجام شد، امروز در ایام میلاد خجسته پیامبر اسلام دو کشور ایران و عراق موافقت کردند که مسافرین و زائرین دو کشور بدون اخذ ویزا از طریق پرواز وارد دو کشور شوند.

 

وی افزود: بنابراین لازم بود که بنده این خبر را در این ایام مبارک به مردم عزیز ایران و نیز مردم عراق عرض کنم که برای اینکه با هواپیما وارد جمهوری اسلامی ایران شوند و یا مردم عزیز ما وارد کشور عراق شوند، از این پس نیازی به اخذ ویزا ندارند و فقط با در اختیار داشتن گذرنامه رسمی کشور خودشان و حفظ پروتکل‌های بهداشتی که اعلام شده، می‌توانند سفر خودشان را با موفقیت انجام دهند. تست کرونا هم حتماً باید داشته باشند.

 

سفیر جمهوری اسلامی ایران در عراق ادامه داد: ممکن است سوال کنند که اگر کسی با هواپیما وارد عراق شد، آیا از طریق مرز زمینی می‌تواند به ایران برگردد، که پاسخ این است که بله، می‌تواند برگردد.


بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمد لله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّیّبین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.

خیلی خوش‌آمدید حضّار محترم، و من به همه‌ی شما خوشامد عرض میکنم؛ مخصوصاً به میهمانان عزیز نشست وحدت اسلامی و برادرانی که از کشورهای دیگر به اینجا تشریف آورده‌اند. تبریک عرض میکنم میلاد باسعادت حضرت نبیّ مکرّم و رسول اعظم (صلّی ‌الله ‌علیه‌ و ‌آله ‌و سلّم) را و همچنین ولادت باسعادت حضرت امام صادق (علیه ‌الصّلاة و السّلام) را که در سال ۸۳ هجری، منطبق با روز ولادت نبیّ مکرّم اتّفاق افتاده است.

 

ولادت پیغمبر اکرم در واقع شروع یک دوره‌ی جدید در زندگی بشر است؛ بشارتی است برای آغاز یک دوره‌ی تازه‌ای از اراده‌ی الهی و تفضّلات الهی بر بشریّت؛ لذا این ولادت حادثه‌ی خیلی عظیم و بزرگی است. واقعاً با زبان متعارف و معمولی نمیشود عظمت ولادت پیغمبر را توصیف کرد؛ این حادثه، حادثه‌ی خیلی بزرگی است. بعضی‌ها با زبان هنر و شعر مطالبی گفته‌اند و میگویند که خب یک تصویری، ترسیمی از این قضیّه است:
ولد الهدی فالکائنات ضیاء
و فم الزّمان تبسّمٌ و ثناء(۲)
زبان هنر این‌ جوری حرف میزند: هدایت متولّد شد؛ سراسر وجود، نورباران شد؛ لبهای روزگار به تبسّم و ستایش گشوده شد. با این جور تعبیرات میشود عظمت این حادثه را تا حدودی به ذهن نزدیک کرد؛ حادثه‌ی مهمّی است.

 

عظمت حادثه‌ی ولادت پیغمبر به قدر علوّ مرتبه‌ی پیغمبر است؛ همان رتبه‌ی عظیمی که در عالم وجود، از اوّل خلقت تا آخر، خدای متعال موجودی با این عظمت نیافریده است؛ و عظمت امانتی که خداوند بر دوش او گذاشته است؛ که به خاطر این امانت بزرگ، خدای متعال میفرماید: لَقَد مَنَّ اللهُ عَلَی المُؤمِنینَ اِذ بَعَثَ فیهِم رَسولًا مِن اَنفُسِهِم؛(۳) منّت میگذارد بر بشریّت؛ عظمت، این ‌جوری است. خداوند متعال، کتاب مکنون را بر قلب مقدّس پیغمبر نازل کرد، بر زبان مطهّر و پاکِ آن بزرگوار جاری کرد؛ برنامه‌ی سعادت بشر را به طور کامل به او سپرد، بر دوش او گذاشت و او را مأمور کرد که این برنامه را، هم عمل کند، هم ابلاغ کند، هم از پیروان خود مطالبه کند.

 

خب، حالا ما پیروان همین پیغمبریم؛ ما خودمان را منتسب به این پیغمبر میدانیم. وظیفه‌ی ما چیست؟ در هر دوره‌ای از دوره‌های زمان وظیفه‌ی مؤمنین این است که ببینند در چه موقعیّتی قرار دارند و دین از آنها چه میخواهد و چه مأموریّتی را بر عهده‌ی آنها میگذارد؛ آنچه باید به آن بیندیشند و آنچه باید به آن عمل کنند؛ این را در هر دوره‌ای باید بفهمند. خب، در این زمینه‌ها علما و روشنفکران دینی بحث زیاد کرده‌اند و حرفها زده‌اند و بحثها کرده‌اند. من در این جلسه یک مختصری در این زمینه‌ها میخواهم عرض بکنم که یک نگاه به امّت اسلامی است، یک نگاه به مجموعه‌ی ایران و جمهوری اسلامی در ایران است.

 

در مورد آنچه مربوط به امّت اسلامی و مربوط به کلّ مسلمانها است، دو نکته باید مورد توجّه قرار بگیرد که درباره‌ی آن مختصری صحبت میکنیم.  یکی مسئله‌ی اداء حقِّ جامعیّت اسلام است ــ اسلام دین جامعی است و باید حقّ این جامعیّت را اداء کرد؛ این یک مسئله است ــ یک مسئله هم مسئله‌ی اتّحاد مسلمین است؛ این دو مسئله جزو مسائل مهمّ روز ما است؛ البتّه مسائل روز، متعدّد داریم که اینها هم جزو مهم‌ترینش است.

 

در مورد مسئله‌ی اداء حقّ جامعیّت اسلام اصراری وجود داشته است و دارد ــ که عمدتاً‌ هم این اصرار از سوی قدرتهای سیاسی مادّی است ــ بر اینکه اسلام را در عمل فردی و عقیده‌ی قلبی منحصر کنند؛ این تلاش از قدیم بوده است؛ حالا من نمیتوانم یک تاریخ معیّنی را مشخّص کنم که از این زمان شروع شده امّا از حدود صد سال، صد و خرده‌ای [سال] پیش این تلاش در دنیای اسلام به طور برجسته مشاهده میشود. در دوره‌ی تشکیل جمهوری اسلامی این تلاش مضاعف شده است؛ سعی هم میکنند که شکل سیاسی به این [کار] ندهند و شکل فکری بدهند؛ به تعبیر فرنگی تئوریزه کنند این را. به متفکّرین و نویسندگان و فعّالان فکری و مانند اینها مأموریّت داده میشود تا درباره‌اش مطلب بنویسند و اثبات کنند که اسلام به مسائل اجتماعی، مسائل زندگی، مسائل اساسی بشریّت کاری ندارد؛ اسلام یک عقیده‌ی قلبی است، یک ارتباط شخصی است با خدا و عملیّات فردی‌ای است که مترتّب بر این ارتباط است؛ اسلام این است؛ اصرار دارند این را در ذهنهای مخاطبین خودشان اثبات کنند.

از نظر این گرایشِ باطناً سیاسی و ظاهراً فکری، عرصه‌های مهمّ زندگی و مناسبات اجتماعی از دخالت اسلام باید خارج بشود؛ در مدیریّت جامعه و تمدّن‌سازی، اسلام در مورد تولید تمدّن و ساخت تمدّن بشری نقشی ندارد، وظیفه‌ای ندارد، امکانی ندارد؛ در مدیریّت جامعه نقش ندارد، در تقسیم قدرت و ثروت در جامعه، اسلام نقشی ندارد؛ اقتصاد جامعه، مسائل گوناگون جامعه مربوط به اسلام نیست؛ یا مسئله‌ی جنگ، مسئله‌ی صلح، سیاست داخلی، سیاست خارجی، مسائل بین‌المللی. گاهی می‌شنوید گفته میشود که «دیپلماسی را ایدئولوژیک نکنید»، با ایدئولوژی مربوط [نکنید] یعنی اسلام در مسئله‌ی سیاست خارجی و مسائل بین‌المللی بایستی اظهار نظری نکند؛ در مسئله‌ی اشاعه‌ی خیر، اقامه‌ی عدل، مقابله‌ی با شُرور، مقابله‌ی با ظلم، جلوگیری از اَشرار عالم، در این زمینه‌ها، اسلام کاره‌ای نیست. در این عرصه‌های مهمّ زندگی بشری، اسلام نه مرجع فکری باشد، نه راهنمای عملی باشد؛ این اصراری است که دارند. حالا علّت این اصرار چیست، منشأ آن چیست، از کجا شروع شده، اینها دیگر بحثهای مربوط به صحبت امروز من نیست. آنچه من میخواهم عرض بکنم این است که اوّلاً این حرکتِ در واقع ضدّ اسلامی، عمدتاً از سوی قدرتهای سیاسی بزرگ دنیا است و آنها هستند که در این زمینه فعّالند و تلاش میکنند و سعی هم میشود که از زبان صاحبان فکر بیان بشود.

 

خب متون اسلامی صریحاً این را رد میکند و ما مسلمانها به این مسئله باید اهمّیّت بدهیم. اینکه عرض میکنم «اداء حق»، در درجه‌ی اوّل این است: تلاش کنیم نظر اسلام را درباره‌ی خودش که به کدام عرصه از عرصه‌های زندگی اهتمام می‌ورزد، در آنها نظر دارد، اقدام دارد، تبیین کنیم، ترویج کنیم، بیان کنیم؛ اوّل‌قدم این است، بعد هم سعی کنیم [این مطلب] تحقّق پیدا کند.

 

آنچه اسلام مطرح میکند، این است که عرصه‌ی فعّالیّت این دین، تمام گستره‌ی زندگی بشر است؛ از اعماق قلب او تا مسائل اجتماعی، تا مسائل سیاسی، تا مسائل بین‌المللی، تا مسائلی که به مجموعه‌ی بشریّت ارتباط دارد. در قرآن، این معنا واضح است؛ یعنی اگر کسی این قضیّه را انکار کند، قطعاً به بیّنات قرآن توجّه نکرده. در قرآن، یک جا میگوید: یـٰاَیُّهَا الَّذینَ ءامَنُوا اذکُرُوا اللهَ ذِکرًا کَثیرًا، وَ سَبِّحوهُ بُکرَةً وَ اَصیـلًا،(۴) که مطلب یک مطلب قلبی و مربوط به دل انسان است، امّا یک جا هم میگوید: اَلَّذینَ ءامَنوا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ الَّذینَ کَفَروا یُقاتِلونَ فی سَبیلِ الطّاغوتِ فَقاتِلوا اَولِیاءَ الشَّیط‌ـٰن؛(۵) این هم هست؛ یعنی از آن «اُذکُرُوا الله» تا «فَقاتِلوا اَولِیاءَ الشَّیط‌ـٰن»، همه‌ی این عرصه‌ی عظیم در حوزه‌ی تصرّف دین است.
یک جا خطاب به پیغمبر میفرماید که «قُمِ الَّیلَ اِلّا قَلیلًا، نِصفَه اَوِ انقُص مِنهُ قَلیـلًا، اَو زِد عَلَیهِ وَ رَتِّلِ القُرءانَ تَرتیلًا»،(۶) یک جا هم باز خطاب به پیغمبر میفرماید که «فَقاتِل فى سَبیلِ اللهِ لا تُکَـلَّفُ اِلّا نَفسَکَ وَ حَرِّضِ المُـؤمِنین‌»؛(۷) یعنی همه‌ی این عرصه‌های عظیم زندگی: از بیداری نیمه‌ی شب و تضرّع و توسّل و دعا و گریه و نماز، تا مقاتله و حضور در میدان جنگ، که زندگی پیغمبر هم همین را نشان میدهد.

در احکام مالی، یک جا میفرماید: وَ یُؤثِرونَ عَلیٰ اَنفُسِهِم وَ لَو کانَ بِهِم خَصاصَة،(۸) که یک امر شخصی [است]، و یک جای دیگر میفرماید: کَی لا یَکونَ دولَةً بَینَ الاَغنِیاءِ مِنکُم،(۹)  [یعنی] تقسیم درست ثروت که مسئله‌ی صد درصد اجتماعی [است]؛ یا میفرماید که «لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط»؛(۱۰) اصلاً انبیا و اولیا و همه آمده‌اند برای اقامه‌ی قسط، برای اقامه‌ی عدل. یک جا میفرماید: وَلا تُؤتُوا السُّفَهـاءَ اَموالَکـُمُ الَّتی جَعَـلَ اللهُ لَکُـم قِیٰما،(۱۱) یک جا میفرماید: خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَکِّیهِم بِها؛(۱۲) یعنی همه‌ی گوشه و کنارهای مسائل مالی را به شکل آن فکر کلّی و نظر کلّی و هدایت کلّی [بیان میکند؛] که البتّه اینها باید برنامه‌ریزی بشود در عمل؛ امّا کلّیّات و جهت‌گیری، اینهایی است که بیان میکند. یعنی اسلام در همه‌ی این مسائل دارای نظر است.

در مسائل امنیّتی و مسئله‌ی امنیّت داخلی جامعه: لَئِن لَم یَنتَهِ المُنٰفِقونَ وَ الَّذینَ فى قُلوبِهِم  مَرَضٌ وَ المُرجِفونَ فِی المَدینَةِ لَنُغرِیَنَّکَ بِهِم؛(۱۳) مسئله‌ی امنیّت. یا «وَ اِذا جاءَهُم اَمرٌ مِنَ الاَمنِ اَوِ الخَوفِ اَذاعوا بِه؛  وَلَو رَدّوهُ اِلَی الرَّسول»(۱۴) تا آخر آیه؛ یعنی اسلام در همه‌ی ابعاد مهمّ زندگی اجتماعی بشر حرف دارد. اینها که عرض کردیم نمونه‌های اندکی است از آنچه در قرآن کریم هست؛ صدها مورد از این قبیل در قرآن مشاهده میکنید.

کسی که اهل قرآن است و با قرآن و احکام قرآن آشنا است، میفهمد که اسلامی که قرآن معرّفی میکند، این است. اسلامی که قرآن معیّن میکند و معرّفی میکند، اسلامی است که در تمام شئون زندگی دخالت دارد، رأی دارد، نظر دارد، مطالبه دارد. خب، این را بایستی دانست و در مقابل افرادی که در این زمینه تلاش میکنند تا این حقیقت روشن را انکار کنند، بایستی پاسخگویی کرد.

 

[از سویی هم] چون مسائل اجتماعی و وظایف مهمّ جامعه‌سازی و تمدّن‌سازی در اسلام وجود دارد، لذا اسلام به مسئله‌ی حاکمیّت هم اهتمام دارد. نمیتوان فرض کرد که اسلام نظم اجتماعی را به یک شکلی مطالبه کند امّا مسئله‌ی حاکمیّت و ریاست دین و دنیا را در آنجا مشخّص نکند. وقتی دین، نظام شد، نظامی که به فرد و جامعه ارتباط دارد، و یک منظومه‌ای شد که در مورد همه‌ی مسائل فردی و اجتماعی نظر دارد، رأی دارد، مطالبه دارد، پس بنابراین لازم است که مشخّص کند در رأس این جامعه چه کسی باشد، چه باشد، و امام را معیّن کند. لذا [اگر] در قرآن ملاحظه کنید، حدّاقل در دو جا از پیامبران به عنوان امام نام آورده شده: یک جا «وَجَـعَلنٰهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا وَ اَوحَینا اِلَیهِم فِعلَ الخَیرٰتِ وَ اِقامَ الصَّلوٰة»،(۱۵) یک جا هم «وَجَعَلنا مِنهُم اَئِمَّةً یَهدونَ بِاَمرِنا  لَمّـا صَبَروا»؛(۱۶) یعنی پیغمبر، امام است، امام جامعه است، رهبر جامعه است، فرمانده جامعه است؛ لذا امام صادق (علیه‌ الصّلاة و السّلام) در منیٰ در بین جمعیّت ایستاد و فریاد زد: اَیُّهَا النّاسُ! اِنّ رَسولَ‌ اللهِ کانَ هُوَ الاِمام.(۱۷) برای اینکه بفهماند که حرکت دینیِ صحیحِ پیغمبر چیست، امام صادق در منیٰ در بین جمعیّت منیٰ فریاد زد: اِنّ رَسولَ ‌اللهِ کانَ هُوَ الاِمام. خب، این یک مطلب است. در سطح دنیای اسلام، روشنفکران دینی وظیفه دارند، علما وظیفه دارند، نویسندگان وظیفه دارند، محقّقین وظیفه دارند، اساتید دانشگاه وظیفه دارند این را تبیین کنند؛ این را باید بگویند، دشمن در این زمینه سرمایه‌گذاری میکند که عکس این را، نفی این را ترویج کند.

 

البتّه در این زمینه وظیفه‌ی ما در ایران سنگین‌تر است؛ علّت هم این است که در اینجا امکانات بیشتری هست، و میشود تلاش کرد. مسئولین کشور، بخصوص مسئولین فرهنگی و افرادی که در زمینه‌هایی، منبرهای مهمّ اجتماعی در اختیار اینها است، بایستی این را تبیین کنند. در داخل کشور هم این‌ جور نیست که حالا چون در جمهوری اسلامی، نظام اسلامی تشکیل شده، ما از تبیین این قضیّه بی‌نیاز باشیم؛ نه، همین حالا در کشور ما هم نسبت به این موضوع یک تشکیک‌هایی ایجاد میشود، حرفهایی زده میشود و در این زمینه فعّالیّت داریم. خب این یک سرفصل بود که مربوط به دنیای اسلام بود.

 

یک سرفصل دیگری که باز آن هم مربوط به دنیای اسلام است، مسئله‌ِی وحدت است، مسئله‌ی اتّحاد مسلمین؛ این مسئله، مسئله‌ی بسیار مهمی است. البتّه ما خیلی در زمینه‌ِی وحدت صحبت کردیم؛ رحمت خدا و رضوان الهی بر امام بزرگوار ما که این هفته‌ی وحدت را اعلام کردند، دنبال کردند، دائماً درباره‌ی وحدت مسلمین صحبت کردند، تأکید کردند، توصیه کردند؛ ما هم در این زمینه زیاد گفته‌ایم، در عین حال باز هم باید گفت.

 

من قبل از اینکه چند جمله‌ای در زمینه‌ی اتّحاد مسلمین بخواهم عرض بکنم، لازم میدانم که از چند چهره‌ی برجسته و پُرتلاش در عرصه‌ی اتّحاد اسلامی یاد کنم؛ از جمله مرحوم آقای تسخیری(۱۸) (رضوان‌ الله ‌علیه) که یکی از پُرتلاش‌ترین عناصر ما در این زمینه بود؛ ایشان سالهای متمادی تلاش کرد، حتّی در حال بیماری تلاش ایشان ادامه داشت. پیش از ایشان مرحوم آقای آشیخ محمّد واعظ‌زاده(۱۹) (رضوان ‌الله ‌علیه)، عالِم بزرگوار، فاضل و مسلّط بر علوم اسلامی که ایشان هم چند سال در این زمینه تلاش کردند؛ اینها از ایران. از سوریه، شهید بزرگوار شیخ محمّد رمضان البوطی که شهید عالی‌قدری است و خیلی تلاش کرد؛ یکی از آن علمای بزرگ تقریبیِ دنیای اسلام مرحوم شیخ محمّد رمضان البوطی (رضوان‌ الله ‌علیه) بود. شهید سیّدمحمّدباقر حکیم(۲۰) که ایشان هم جزو عناصر مهمّ تقریبی بودند. یکی از کسانی که بنده را تشویق کردند و تحریض(۲۱) کردند بر ایجاد این مجمع تقریب [مذاهب] اسلامی، شهید بزرگوار مرحوم آسیّد محمّدباقر حکیم بودند. در لبنان هم، مرحوم شیخ احمد الزّین که اخیراً از دنیا رفتند، جزو علمای تقریبی بود؛ جزو نزدیکان و دوستان ما بود. و پیش از ایشان [هم] مرحوم شیخ سعید شعبان از لبنان که ایشان هم جزو دوستان خوب ما بود. رحمت خدا بر ایشان باد که جزو کسانی بودند که به معنای واقعی کلمه معتقد به اتّحاد مسلمین و معتقد به تقریب بین مسلمانها بودند. و امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال ارواح طیّبه‌ی همه‌ی این کسانی را که نام بردیم و کسانی که نام نبردیم ــ [چون] قبل از اینها هم زیاد بودند؛ هم از عراق، هم از ایران، هم از مصر و جاهای دیگر؛ کسانی که در این زمینه تلاش کردند زیادند، دیگر من نخواستم و نمیشود اسم همه‌ی اینها را آورد ــ مورد رحمت و لطف خودش قرار بدهد.

 

چند نکته را در مورد وحدت مسلمین عرض میکنیم. یک نکته این است که اتّحاد مسلمانان یک فریضه‌ی قطعیِ قرآنی است؛ این یک چیز دلبخواه نیست؛ این را به عنوان یک وظیفه باید نگاه کنیم. قرآن دستور داده: وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا  وَلا تَفَرَّقوا؛(۲۲) یعنی حتّی در اعتصام به حبل‌الله هم با اجتماع باید این کار را انجام بدهید. وَاعتَصِموا بِحَبلِ اللهِ جَمیعًا  وَلا تَفَرَّقوا؛ این «امر» است دیگر؛ چرا ما این را به یک امر اخلاقی تبدیل میکنیم؟ این یک دستور است، یک حکم است که باید بر طبق این عمل کرد؛ و همچنین آیات متعدّد دیگری که در قرآن هست؛ [مثل آیه‌ی] «وَ لا تَنازَعوا فَتَفشَلوا وَ تَذهَبَ ریحُکُم»(۲۳) تا آخر؛ این یک نکته که این یک فریضه است.

 

نکته‌ی دوّم؛ وحدت و اتّحاد مسلمانها یک امر تاکتیکی نیست که حالا بعضی خیال کنند به خاطر شرایط خاصّی ما بایستی با همدیگر متّحد باشیم؛ نه، یک امر اصولی است؛ هم‌افزایی مسلمانها لازم است؛ اگر مسلمانها متّحد باشند، هم‌افزایی میکنند و همه قوی میشوند؛ وقتی که این هم‌افزایی وجود داشته باشد، حتّی آنهایی که مایلند ــ و مانعی هم نیست ــ که تعامل با غیر مسلمانها داشته باشند، با دست پُر وارد این تعامل میشوند. بنابراین این هم نکته‌ی بعد که این یک امر اصولی است، و امر تاکتیکی نیست.

 

نکته‌ی سوّم این است که علّت اینکه ما در جمهوری اسلامی بر وحدت مسلمین، زیاد تأکید میکنیم، این است که فاصله زیاد است. امروز مرتّباً تلاش میشود که بین فِرَق مسلمین، بین شیعه و سنّی اختلاف ایجاد بشود؛ تلاش جدّی و برنامه‌ریزی‌شده. شما ملاحظه کنید، امروز کلمه‌ی «شیعه» و «سنّی» وارد ادبیّات سیاسی آمریکا شده! آمریکایی‌ها به شیعه و سنّی چه‌ کار دارند؟ چند سال است که در ادبیّات سیاسیِ آمریکا مسئله‌ی سنّی بودن و شیعه بودن وارد شده، که بله، فلان کشور شیعه‌اند، فلان کشور سنّی‌اند؛ با اینکه آنها با اصل اسلام مخالفند و دشمنند امّا مسئله‌ی شیعه و سنّی را رها نمیکنند. پس این چیزها هست؛ اختلافات را روزبه‌روز دارند زیاد میکنند، سوءتفاهم‌ها را زیاد میکنند. بنابراین ما تأکید میکنیم و علّت تأکید ما این است. و ملاحظه هم میکنید که دست‌آموزهای آمریکا در هر جای دنیای اسلام که بتوانند، فتنه ایجاد میکنند. نزدیک‌ترین نمونه‌اش همین حوادث تأسّف‌بار و گریه‌آور افغانستان در این دو جمعه‌ی گذشته است که مسجد مردمِ مسلمان و در حال نماز را منفجر کردند؛(۲۴) چه کسی منفجر میکند؟ داعش؛ داعش کیست؟ داعش همان مجموعه‌ای است که آمریکایی‌ها ــ همین گروه دموکرات آمریکا [که الان در قدرتند] ــ صریحاً گفتند که این را ما به وجود آورده‌ایم؛ البتّه حالا نمیگویند، حالا انکار میکنند، امّا این از آنها سر زده، این را صریحاً بیان کرده‌اند. بنابراین لازم است که این قضیّه را دنبال کنیم.

 

نکته‌ی چهارم این است که تصوّر نکنیم با این [کار] که ما هر سال در هفته‌ی وحدت دُور هم می‌نشینیم، سخنرانی میکنیم، حرف میزنیم، حالا یک جلسه، دو جلسه‌ی دیگر در این طرف و آن طرف دنیا بنشینیم دُور هم حرف بزنیم، وظیفه‌ی ما انجام گرفته؛ نه، وظیفه با این چیزها تمام نمیشود؛ لازم است که هر کسی، در هر نقطه‌ای، در هر جایی که حضور دارد، محور بحث مهمّ اتّحاد باشد؛ و بحث کنیم، تبیین کنیم، تحریض کنیم، برنامه‌ریزی کنیم، تقسیم کار کنیم در این زمینه‌ها؛ این کار واجب و لازمی است که باید انجام بگیرد. حالا اینکه میگویم برنامه‌ریزی کنیم، مثلاً در همین قضیّه‌ی افغانستان که من عرض کردم، یکی از راه‌های جلوگیری از این حوادث این است که مسئولان محترمِ کنونی افغانستان، خودشان در این مراکز و مساجد حضور پیدا کنند، در نمازها حضور پیدا کنند، یا برادران اهل تسنّن را تشویق کنند که در این مراکز حضور پیدا کنند. اینکه میگوییم برنامه‌ریزی کنند، مثلاً این جور کارهایی را میشود در دنیای اسلام انجام داد.

نکته‌ی بعدی این است که یکی از هدفهای نظام جمهوری اسلامی که ما تعریف کردیم، عبارت است از ایجاد تمدّن نوین اسلامی؛ یعنی یکی از اهداف نظام جمهوری اسلامی و اهداف انقلاب اسلامی، ایجاد تمدّن نوین اسلامی است: تمدّن اسلامی با نگاه به ظرفیّتهای امروز و حقایق و واقعیّات امروز. این کار جز با اتّحاد شیعه و سنّی امکان‌پذیر نیست؛ این را تنها یک کشور و یک فرقه نمیتواند انجام بدهد؛ برای این بایستی همه با هم همکاری کنند. این هم نکته‌ی بعدی است؛ بنابراین این هم یک ضرورت دیگر.

 

یک نکته‌ی دیگر ــ نکته‌ی ششم ــ [اینکه] شاخص عمده‌ برای اتّحاد مسلمین، مسئله‌ی فلسطین است؛ مسئله‌ی فلسطین، شاخص است. اگر چنانچه اتّحاد مسلمین تحقّق پیدا بکند، قضیّه‌ی فلسطین قطعاً به بهترین وجه حل خواهد شد. هر چه ما در قضیّه‌ی فلسطین جدّیّت بیشتری برای احیای حقوق ملّت فلسطین به خرج بدهیم، به اتّحاد مسلمین نزدیک‌تر میشویم. این مسئله‌ی عادّی‌سازی‌های اخیر ــ که متأسّفانه بعضی از دولتها خطا کردند، خطای بزرگی کردند و گناه کردند و عادّی‌سازی [روابط] کردند با رژیم غاصب و ظالم صهیونیستی ــ حرکتی ضدّ وحدت اسلامی و ضدّ اتّحاد اسلامی است؛ از این راه باید برگردند و این خطای بزرگ را بایستی جبران بکنند. خب، این هم مسئله‌ی اتّحاد. بنابراین آنچه در ابعاد جامعه‌ی اسلامی و بین‌الملل اسلامی میخواستیم عرض بکنیم، همین دو نکته بود که اینها را عرض کردیم.

 

و امّا آنچه مربوط به کشور ما است. اگر چه مخالفین، دشمنان دین و پیروان آمریکا سالهای سال در این کشور حکومت میکردند امّا مردم همیشه مؤمن بوده‌اند؛ ملّت ایران بحمدالله از قدیم هم این ‌جور بوده است، امروز هم از همیشه بیشتر و بهتر خودمان را پیرو پیغمبر میدانیم. خب پیروی چه‌ جوری است؟ کلمه‌ی «پیروی» را هم دقّت کنید؛ یعنی در پی او روان شدن، در پی او حرکت کردن. چه ‌جوری حرکت کنیم؟ قرآن هم این را از ما خواسته: لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ  حَسَنَةٌ لِمَن کانَ یَرجُوا اللهَ وَ الیَومَ الأخِر؛(۲۵) اسوه یعنی الگو؛ خب ما بایستی دنبال این الگو حرکت کنیم و خصوصیّاتی که او در عمل داشت، آن خصوصیّات را در عملمان ایجاد کنیم؛ در خصوصیّاتی که در اخلاق داشت، از او تبعیّت کنیم که البتّه با این وسعت، کار هر کسی هم نیست؛ یعنی ماها خیلی کوچک‌تر از آن هستیم که بخواهیم با این وسعت حرکت بکنیم، لکن باید تلاش بکنیم در این زمینه.
خب، خصال حمیده‌ی پیغمبر یکی دو تا ده ‌تا که نیست؛ از همسر مکرّم پیغمبر درباره‌ی اخلاق پیغمبر سؤال کردند، فرمود: کانَ خُلقُهُ القُرآن؛(۲۶) قرآن مجسّم، پیغمبر است؛ این که خب باب وسیعی است.

من سه نکته را در مورد رسول اکرم و خصال پیغمبر انتخاب کرده‌ام که این سه نقطه را مثل اینکه سه ستاره از این کهکشان نور را انسان انتخاب بکند، ما مردم ایران بیاییم و در جمهوری اسلامی به این سه نقطه تکیه کنیم و اهمّیّت بدهیم و دنبال بکنیم این سه نقطه را. این سه نقطه عبارت است از صبر، عدل، اخلاق.

 

صبر در زندگی پیغمبر یک چیز برجسته‌ای است؛ البتّه درباره‌ی صبر، مفهوم صبر و وظیفه‌ی صبر در جاهای مختلف قرآن ده‌ها آیه هست امّا آن صبری هم که مربوط به پیغمبر است زیاد است؛ بیش از ده مورد ــ شاید حدود بیست مورد ــ خطاب به پیغمبر در مورد صبر هست. مهم این است که از اوّل بعثت، خدای متعال دستور صبر به پیغمبر داده است؛ در سوره‌ی مدّثّر: وَ لِرَبِّکَ فَاصبِر،(۲۷) در سوره‌ی مزّمّل: وَاصبِر عَلیٰ ما یَقولون؛(۲۸) ــ و سوره‌ی مدّثّر و مزّمّل جزو اوّلین سوره‌هایی است که بر پیغمبر نازل شده ــ از همان قدم اوّل، خدای متعال به پیغمبر میگوید باید صبر داشته باشی. بله، من اینجا یادداشت کرده‌ام که قریب به بیست جا خطاب به پیغمبر، امر به صبر شده: «فَاصبِر لِحُکمِ رَبِّک»(۲۹) تا موارد متعدّد دیگر. صبر یعنی چه؟ صبر یعنی پایداری. معروف است، در روایاتِ متعدّد هم هست که صبر تقسیم میشود به صبر عن المعصیة، صبر علی الطّاعة و صبر در مقابل حوادث.(۳۰) خب صبر یعنی پایداری؛ در مقابل میل به گناه، انسان پایداری کند؛ در مقابل بی‌حالی و بیکاری و تنبلی به انجام وظیفه، انسان پایداری کند؛ در مقابل دشمن پایداری کند؛ در مقابل مصائب گوناگون، خودش را حفظ کند، نفْسش را حفظ کند، پایداری کند؛ این معنای صبر است؛ صبر یعنی پایداری. ما امروز بیش از همه چیز احتیاج داریم به پایداری.
شما مسئولینی که در اینجا تشریف دارید و مسئولین کشور در همه‌ی رده‌ها، آنچه از همه چیز برایتان مهم‌تر است صبر است. بایستی پایداری کنید، مقاومت کنید، فشارها را تحمّل کنید، مشکلات را تحمّل کنید و راه را ادامه بدهید؛ متوقّف نباید بشوید. لازمه‌ی صبر و پایداری برای من و شما که مسئولیم در این کشور، این است که متوقّف نشویم؛ حرکت نباید توقّف پیدا کند، باید ادامه پیدا کند؛ این صبر است. لَقَد کانَ لَکُم فی رَسولِ اللهِ اُسوَةٌ  حَسَنَة؛(۳۱) این میشود پیروی از پیغمبر.

 

دوّم، عدل و عدالت. یکی از مهم‌ترین و شاید بشود گفت مهم‌ترین هدف میانیِ بعثت پیغمبران، عدالت است. لَقَد اَرسَلنا رُسُلَنا بِالبَیِّنٰتِ وَ اَنزَلنا مَعَهُمُ الکـِتٰبَ وَ المیزانَ لِیَقومَ النّاسُ بِالقِسط؛(۳۲) اصلاً هدف ارسال رسل و انزال کتب این بود که قیام به قسط بشود، جامعه قائم به عدل و قسط باشد. در قرآن کریم از قول پیغمبر [میفرماید]: وَ اُمِرتُ لِاَعدِلَ بَینَکُم؛(۳۳) این هم امر خدا است که بایستی عدالت انجام بگیرد. همه‌ی عقلای عالم هم البتّه این را قبول دارند؛ یعنی حتّی ظالم‌ترین قدرتهای عالم و عناصر شریر عالم نمیتوانند منکر حُسن عدالت بشوند؛ حتّی بعضی‌ها با وقاحت تمام، ادّعای عدالت هم میکنند، در حالی که ظالمند! قرآن کریم عدالت را حتّی در مورد دشمنان لازم میداند؛ این کسی که دشمن ما است، در مورد او بی‌عدالتی نباید بکنیم. وَ لا یَجرِمَنَّکُم شَنَئانُ قَومٍ عَلیٰ اَلّا تَعدِلُوا اِعدِلوا هُوَ اَقرَبُ لِلتَّقویٰ؛(۳۴) با دشمن هم حتّی بایستی شما با عدالت رفتار بکنید. پس بنابراین، این هم یک وظیفه‌ی دیگر است و [مخاطب] این هم باز در درجه‌ی اوّل ما مسئولین هستیم. شما هر تصمیمی که میگیرید، هر مقرّره‌ای که انجام میگیرد، چه در مجلس شورای اسلامی که قانون تصویب میکنید، چه در دولت، چه در بخشهای مدیریّتی گوناگون دیگر در سراسر کشور، یکی از مهم‌ترین چیزهایی که مورد نظر قرار میدهید باید مسئله‌ی عدالت باشد که آیا این بر طبق عدالت است یا نیست. یک جاهایی لازم است تا پیوست عدالت برای آن مقرّره ترتیب داده بشود که معلوم بشود که این مقرّر جوری انجام میگیرد، این قانون جوری اجرا میشود که بر طبق عدالت باشد.

این هم مطلب دوّم که اگر بخواهیم عدالت را رعایت کنیم، توجّه بشود که عدالت فقط هم عدالت در تقسیم اموال و ثروت نیست؛ عدالت در همه‌ چیز است؛ عادلانه برخورد کردن [در همه چیز]. امروز در فضای مجازی انسان گاهی اوقات بی‌عدالتی مشاهده میکند؛ خلاف میگویند، تهمت میزنند، دروغ میگویند، قول بغیر علم میگویند؛ اینها بی‌عدالتی است، اینها نباید انجام بگیرد. آن کسی که با فضای مجازی سر و کار دارد، باید خودش مراقبت کند، و آن کسی که فضای مجازی را در اختیار دارد، بایستی مراقبت مضاعف بکند که این کارها انجام نگیرد. یاد بگیریم، عادت کنیم که عادلانه با مردم رفتار بکنیم؛ عادلانه. حرف هم که میزنیم، شما ممکن است با یک نفری بد باشید، او را قبول هم نداشته باشید؛ عیبی ندارد، نظر شما است، ممکن است نظر درستی هم باشد امّا این را با تهمت، با دروغ، با اهانت، با این چیزها نبایستی آلوده کرد؛ آلوده شدنِ اینها خیلی بد است. این هم مسئله‌ی عدالت.

 

سرانجام مسئله‌ی اخلاق؛ پیروی از پیغمبر در اخلاق که خدای متعال فرمود: «وَ اِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ‌ عَظیم»؛(۳۵) چیزی را که خدای خالق عظمت عظیم بداند، این دیگر از لحاظ عظمت فوق‌العاده است: وَ اِنَّکَ لَعَلیٰ خُلُقٍ‌ عَظیم. این اخلاق بایستی برای ما به عنوان یک دستورالعمل همواره مورد نظر قرار داده بشود. اخلاق اسلامی [داشته باشیم]: تواضع داشته باشیم، گذشت داشته باشیم ــ اینها اخلاق اسلامی است ــ سهل‌گیری در مسائل شخصی داشته باشیم. در مسائل عمومی و آنچه به حقوق مردم و حقوق عمومی و حقوق دیگران مربوط است، نه، سهل‌انگاری جایز نیست امّا در مسائل شخصی سهل‌انگاری داشته باشیم، سهل‌گیری داشته باشیم؛ احسان، پرهیز از دروغ، پرهیز از تهمت، پرهیز از سوءظنّ به مؤمن، گذشت از مؤمنین. در یکی از دعاهای صحیفه‌ی سجّادیّه(۳۶) عمده‌ی مضمون این دعا همین است که پروردگارا! هر کسی که به من ظلم کرده، به من [مطلب] ناروایی نسبت داده، کار خلافی کرده، من مظلمه‌ای بر گردن او دارم، از او گذشتم؛ این دعای امام سجّاد در صحیفه‌ی سجّادیّه است. اینها است دیگر؛ بایستی وظایفمان را عمل کنیم.

برادران عزیز، خواهران عزیز! باید عمل کرد، باید اقدام کرد، با ادّعا مسائل تمام نمیشود؛ ما ادّعا میکنیم مسلمانیم، ادّعا میکنیم جمهوری اسلامی هستیم، باید واقعاً اسلامی باشیم، باید پیرو پیغمبر باشیم. این ولادت باعظمت، این ولادت مبارک یک فرصتی است برای اینکه روی این قضیّه فکر کنیم، مطالعه کنیم، عزم راسخی در این راه برای خودمان اتّخاذ کنیم.

مجدّداً به همه‌ی شما تبریک عرض میکنم؛ به ملّت عزیز ایران تبریک عرض میکنم؛ به همه‌ی مسلمانان عالم و به امّت اسلامی تبریک عرض میکنم؛ به آزادگان عالم تبریک عرض میکنم؛ به ارواح طیّبه‌ی شهیدان راه اسلام و راه مکتب نبوی درود میفرستم؛ به روح مطهّر امام بزرگوارمان که این راه را روی ما باز کرد و ما را به این کار بزرگ هدایت کرد، درود میفرستیم و از خدای متعال، رضوان و رحمت خودش را برای همه‌ی‌ آنها مسئلت میکنیم و توفیقات عموم مردم ایران بخصوص شما مسئولین را، همچنین شما میهمانان و خودمان را از خدای متعال طلب میکنیم.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
 

۱( در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیس جمهور) مطالبی بیان کرد.
احمد شوقی (شاعر ونویسنده‌ی مصری)
سوره‌ی  آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۴؛ «بیقین، خدا بر مؤمنان منّت نهاد [که] پیامبرى از خودشان در میان آنان برانگیخت ...»
سوره‌ی احزاب، آیات ۴۱ و ۴۲؛ «اى کسانى که ایمان آورده‌اید، خدا را یاد کنید، یادى بسیار. و صبح و شام او را به پاکى بستایید.»
سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۷۶؛ «کسانى که ایمان آورده‌اند، در راه خدا کارزار مىکنند. و کسانى که کافر شده‌اند، در راه طاغوت مىجنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. ...»
سوره‌ی مزّمّل، آیات ۲ تا ۴؛ «به پا خیز شب را مگر اندکى، نیمى از شب یا اندکى از آن را بکاه، یا بر آن [نصف] بیفزاى و قرآن را شمرده‌شمرده بخوان.»
سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۸۴؛ «پس در راه خدا پیکار کن، جز عهده‌دارِ شخص خود نیستى. و[لى] مؤمنان را [به مبارزه] برانگیز. ...»
سوره‌ی حشر، بخشی از آیه‌ی ۹؛ «... و هر چند در خودشان احتیاجى [مبرم] باشد، آنها را بر خودشان مقدّم مىدارند. ...»
همان، بخشی از آیه‌ی ۷؛ «... تا میان توانگران شما دست‌بهدست نگردد. ...»
(۱۰ سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «... تا مردم به انصاف برخیزند. ...»
(۱۱ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۵؛ «و اموال خود را- که خداوند آن را وسیله قوام [زندگى] شما قرار داده- به سفیهان مدهید ...»
(۱۲ سوره‌ی توبه، بخشی از آیه‌ی ۱۰۳ ؛ «از اموال آنان صدقه‌اى بگیر تا به وسیله آن پاک و پاکیزه‌شان سازى...»
(۱۳ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۶۰ ؛ «اگر منافقان و کسانى که در دلهایشان مرضى هست و شایعه‌افکنان در مدینه، [از کارشان] باز نَایستند، تو را سخت بر آنان مسلّط مىکنیم ...»
(۱۴ سوره‌ی نساء، بخشی از آیه‌ی ۸۳ ؛ « و چون خبرى [حاکى] از ایمنى یا وحشت به آنان برسد، انتشارش دهند و اگر آن را به پیامبر و اولیاى امر خود ارجاع کنند...»
(۱۵ سوره‌ی انبیاء، بخشی از آیه‌ی ۷۳ ؛ «و آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما هدایت مى‌کردند، و به ایشان انجام دادن کارهاى نیک و برپاداشتن نماز ... را وحى کردیم...»
(۱۶ سوره‌ی سجده، بخشی از آْیه‌ی ۲۴ ؛ «و چون شکیبایى کردند ... برخى از آنان را پیشوایانى قرار دادیم که به فرمان ما [مردم را] هدایت مىکردند.»
(۱۷ کافی، ج ۴، ص ۴۶۶
(۱۸ آیت‌الله محمّدعلی تسخیری (دبیرکلّ پیشین مجمع تقریب مذاهب اسلامی)
(۱۹ نخستین دبیرکلّ مجمع تقریب مذاهب اسلامی
(۲۰ رئیس پیشین مجلس اعلای انقلاب اسلامی عراق
(۲۱ برانگیختن تمایل یا انگیزه، تحریک کردن
(۲۲ سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۰۳؛ «و همگى به ریسمان خدا چنگ زنید، و پراکنده نشوید ...»
(۲۳ سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۴۶؛ «... و با هم نزاع مکنید که سُست شوید و مهابت شما از بین برود ...»
(۲۴ در پی دو حمله‌ی انتحاری که در ۱۶ و ۲۳ مهر به مساجد محل برگزاری نماز جمعه‌ی شیعیان در ولایات قندوز و قندهار به وقوع پیوست، بیش از ۳۰۰ نفر شهید و مجروح گردیدند. مسئولیّت این انفجارها را گروه تکفیری و تروریستی داعش بر عهده گرفت.
(۲۵ سوره احزاب، بخشی از آیه‌ی ۲۱؛ « قطعاً براى شما در [اقتدا به‌] رسول خدا سرمشقى نیکو است براى آن کس که به خدا و روز بازپسین امید دارد ...»
۲۶) مرآة العقول فی شرح اخبار آل الرّسول، ج ۳، ص ۲۳۶
(۲۷ سوره‌ی مدّثّر، آیه‌ی ۷؛ «و براى پروردگارت شکیبایى کن.»
(۲۸ سوره مزّمّل، بخشی از آیه‌ی ۱۰؛ «و بر آنچه مىگویند شکیبا باش...»
(۲۹ از جمله، سوره‌ی قلم، آیه‌ی ۴۸؛ «پس در [امتثال] حکم پروردگارت شکیبایى ورز...»
(۳۰ کافی، ج ۲، ص ۹۱
(۳۱ سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۲۱؛ «قطعاً براى شما در [اقتدا به] رسول خدا سرمشقى نیکو است...»
(۳۲ سوره‌ی حدید، بخشی از آیه‌ی ۲۵؛ «براستى [ما] پیامبران خود را با دلایل آشکار روانه کردیم و با آنها کتاب و ترازو را فرود آوردیم تا مردم به انصاف برخیزند...»
(۳۳ سوره‌ی شوریٰ، بخشی از آیه‌ی ۱۵؛ «... و مأمور شدم که میان شما عدالت کنم...»
(۳۴ سوره‌ی مائده، بخشی از آیه‌ی ۸؛ «... و البتّه نباید دشمنىِ گروهى شما را بر آن دارد که عدالت نکنید؛ عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک‌تر است...»
(۳۵ سوره‌ی قلم، آیه‌ی ۴؛ «و راستى که تو را خویى والا است.»
۳۶) دعای سی‌ونهم