emamian

emamian

امام علی (علیه السلام):


اَلصَّـدیقُ الصَّدُوقِ مَنْ نَصَحَکَ فی ‏عَیْبِکَ، وَ حَفِظَکَ فی غَیْبِکَ وَ آثَرَکَ عَلی نَفْسِهِ.


دوست راستین کسی است که نسبت به عیب هایت نصیحت و خیرخواهی کند و پشت سرت، آبرویت را حفظ کند و تو را بر خویش مقدّم بدارد و ایثار کند.


میزان الحکمة: ج ۵، ص ۳۱۱

 

 

کانال تلگرامی «صابرین نیوز» امروز (چهارشنبه) اعلام کرد که پایگاه آمریکایی «عین الاسد» در استان «الانبار» عراق با موشک هدف گرفته شده است.

برخی از رسانه‌های دیگر از جمله «المیادین» از شنیده شدن صدای انفجارهای شدید در این پایگاه در پی حمله موشکی خبر دادند.

بر اساس گزارش‌ها، پدافند هوایی پایگاه عین‌الاسد در مقابله با این حمله ناموفق بوده و شعله‌های آتش و دود برخاسته از پایگاه دیده می‌شود.

تیپ «ثأر المهندس» (انتقام ابومهدی المهندس) در بیانیه‌ای مسؤولیت این حمله را بر عهده گرفت و اعلام کرد، در ساعت ۱۲:۳۳ (به وقت محلی) پایگاه عین الاسد را با ۳۰ موشک گراد هدف گرفته و این موشک‌ها با دقت به هدف خورده است.

سخنگوی ائتلاف بین‌المللی موسوم به ائتلاف ضد داعش به فرماندهی آمریکا مدعی شد، این پایگاه به ۱۴ موشک هدف گرفته شده است.

  وی همچنین از زخمی شدن سه نظامی در این پایگاه امریکایی خبر داد اما صابرین نیوز اعلام کرد، بر اساس آمار اولیه دستکم پنج نظامی زخمی شده‌اند.

بالگردهای آمریکایی به صورت گسترده بر فراز عین الاسد به پرواز درآمده‌اند.

 

 

نیروهای آمریکایی در پاسخ، منطقه «البغدادی» در استان الانبار را که گویا موشک‌ها از آنجا شلیک شده، هدف گرفتند.

واحد توپخانه نیروهای آمریکایی همچنین یک مسجد در شهر «هیت» در استان الانبار و در نزدیکی عین الاسد را هدف حملات کور خود قرار داد.

 

دوشنبه هفته جاری نیز  منابع آگاه از حمله راکتی به پایگاه هوایی عین الاسد در استان الانبار واقع در غرب عراق خبر دادند.صابرین نیوز درباره جزئیات این حمله راکتی با انتشار تصاویری نوشت: «هشت راکت ۱۰۷ میلیمتری از تقاطع هیت - کبیسه به سوی پایگاه عین‌الاسد شلیک شد. از این تعداد، چهار راکت مستقیما، به بخش نظامی آمریکایی این پایگاه اصابت کرد».

وحدت طلبی، در سیره عملی و رفتار آن حضرت نیز به راحتی مشاهده می شود؛ چنان که در مقابل حق به غارت رفته ی خویش ۲۵ سال سکوت کرد و با آن که خار در چشم و استخوان در گلو خانه نشین شده بود، از هیچ تلاشی برای اتحاد مسلمانان دریغ نورزید.

به گزارش خبرگزاری «حوزه»، کتاب «پرسمان علوی» اثری از مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی و با همکاری ستاد پاسخگویی به مسائل مستحدثه دینی است که بخش های گوناگون این کتاب در شماره های مختلف تقدیم نگاه شما فرهیختگان می گردد.

    

مرور زمان بسیاری از چهره های بزرگ تاریخی را کهنه و یا به فراموشی می سپارد و جز نامی از آنان در لابلای تاریخ نمی گذارد، اما در این میان برخی از چهره ها را نه تنها مرور زمان کهنه نمی کند بلکه روز بروز آنان را روشن تر و زنده می سازد.

یکی از کسانی که مرور زمان وجود او را روشن تر و نیاز به شناخت وی را ضروری تر می سازد، انسان کامل، امام علی بن ابیطالب(علیه السلام)می باشد.

بدون تردید امروزه انسان های تشنه عدالت و معنویت بیش از هر روز دیگر به الگو قرار دادن شخصیت حضرت امیر(علیه السلام) نیازمند است و این امر بستگی به شناخت و آگاهی همه جانبه از افکار، اندیشه ها و سیره و منش آن حضرت می باشد.

امید است که پروردگار بزرگ زمینه های الگوگیری آن حضرت را بیش از این به ما عنایت فرماید. از آنجا که پیرامون شخصیت بزرگان و افکار و سیره آنان پرسش ها و گاه در اثر فاصله زمانی ابهاماتی پدید می آید، شایسته است که به آنها پاسخ داده و ابهامات برطرف شود.

بدین جهت پرسش های رسیده از مناطق مختلف که مربوط به حضرت علی(علیه السلام)می باشد توسط معاونت پژوهش مؤسسه آموزشی ـ پژوهشی مذاهب اسلامی جمع آوری و به صورت کتاب در خدمت شیفتگان آن حضرت عرضه می شود.

     

* دیدگاه امام علی (علیه السلام) نسبت به وحدت امت اسلام چگونه است؟

    

وحدت و یکپارچگی امت اسلام نزد امیرمؤمنان (علیه السلام) از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است و اهتمام آن حضرت در حفظ یکپارچگی مسلمانان بر کسی پوشیده نیست.

علی(علیه السلام) را بی گمان می توان بزرگ ترین منادی وحدت امت رسول الله(صلی الله علیه وآله) نامید و پژواک وحدت خواهی را از کلام و رفتار او شنید.

آن حضرت در تبیین جایگاه ارزشی و اهمیت فوق العاده وحدت و نقش مخرّب تفرقه و جدایی، خطاب به مردم کوفه می فرماید: «آگاه باشید که شما اکنون دست از رشته اطاعت کشیدید و با زنده کردن ارزش های جاهلیت، دژ محکم الهی را در هم شکستید، در حالی که خداوند بر امت اسلامی با وحدت و برادری منت گذارده بود تا در سایه آن زندگی کنند؛ نعمتی بود که هیچ ارزشی را همانند آن نمی توان تصور کرد...».

    

آن حضرت اعتقاد به خدای سبحان و تمسک به کتاب، شریعت و پیامبر واحد را محور گردهمایی مسلمانان و عروة الوثقای آنان می داند، و اجرای صحیح قوانین شریعت و پیروی از رهبری را عامل تداوم و بقای آن می شمرد، و سرپیچی و تمرد از دستورات رهبری را عامل تضعیف و متلاشی شدن آن معرفی می کند.

آن حضرت در یکی از خطبه های خود می فرماید: «پیروزی و شکست اسلام، به فراوانی و کمی طرفداران آن نبود. اسلام، دین خداست و هموست که آن را پیروز ساخت... .

جایگاه رهبر، چونان ریسمانی محکم است که مهره ها را متحد ساخته، به هم پیوند می دهد. اگر این رشته از هم بگسلد، مهره ها پراکنده و هر کدام به سویی افکنده خواهند شد... . عرب امروز، گرچه از نظر مقدار اندکند، اما به نعمت اسلام فراوان اند و با اتحاد و هماهنگی عزیز و قدرتمند می باشند».

     

وحدت طلبی، در سیره عملی و رفتار آن حضرت نیز به راحتی مشاهده می شود؛ چنان که در مقابل حق به غارت رفته ی خویش ۲۵ سال سکوت کرد و با آن که خار در چشم و استخوان در گلو خانه نشین شده بود، از هیچ تلاشی برای اتحاد مسلمانان دریغ نورزید. امام علی(علیه السلام) آن زمان که سستی مسلمانان را در جنگ با مرتدان مشاهده کرد، با خلیفه اول بیعت نمود.

شاهد این مطلب، گفتار عثمان خطاب به امام(علیه السلام) است که گفت: «اگر تو بیعت نکنی، مسلمانان متفرق شده و کسی به دستور خلیفه برای جنگ با مرتدان نخواهد رفت».

آن حضرت در جواب نامه ابوموسی اشعری درباره حکمیت می نویسد: «پس بدان در امت اسلام هیچ کس وجود ندارد که به وحدت امت محمد(صلی الله علیه وآله) و به انس گرفتن آنان به یکدیگر از من دلسوزتر باشد. من در این کار پاداش نیک و سرانجام شایسته را از خدا می طلبم و به آنچه پیمان بسته ام وفادارم».

      

کوتاه سخن آن که علی(علیه السلام) بزرگ ترین منادی وحدت امت اسلامی بوده است که در راه تحقق و تداوم وحدت از هیچ تلاشی دریغ نورزیده است.

پیر حبیب الله شاه چشتی در مراسم جشنی که به مناسبت سالروز ولادت امام رضا(ع) در کویته پاکستان برگزار شد، اهل سنت واقعی را  عاشق آل محمد(ع) دانست.

مراسم جشنی در سالروز ولادت امام هشتم علی ابن موسی الرضا علیه السلام با همت حجت الاسلام والمسلمین مقصود علی دومکی سخنگوی مرکزی مجلس وحدت مسلمین پاکستان برگزار شد و با سخنرانی سید حبیب الله شاه چشتی رئیس جماعت اهل سنت در بلوچستان پاکستان، حجت الاسلام و المسلمین سید هاشم موسوی امام جمعه شهر کویته و مقصود علی دومکی سخنگوی مرکزی مجلس وحدت مسلمین پاکستان روز گذشته در حوزه علمیه خاتم النبیین(ص) شهر کویته پاکستان ادامه یافت .

پیرحبیب اله  چشتی از روحانیان برجسته اهل سنت در سخنانی با بیان این که عشق آل محمدجزئی ازایمان است واهل سنت واقعی کسی است که عاشق آل محمد(ع) باشد،ابرازداشت: زیارت امام رضا(ع) عبادت عظیمی است،چون آن امام همام(ع)  فرزند و وارث پیامبر(ص) ورهبروراهنمای انسانها هستند.

حجت الاسلام والمسلمین دومکی در سخنانی با تاکید به این که آل محمد(ع) درهرزمان ومکانی برای نجات و بقای اسلام خود را فدا و قربانی کرده اند، اظهار داشت: آل محمد(ع) بااخلاق کریمانه خود جهان رابه سوی دین خدادعوت کردند،قرآن کریم واحادیث شکل وتجسم عملی اخلاق آل محمد(ع) است.

وی افزود: فرزند رسول حضرت امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام بخاطر اخلاق کریمانه خود، بعنوان عالم آل محمد(ع) شناخته می شوند.

حجت الاسلام والمسلمین سید هاشم موسوی امام جمعه شهر کویته نیز با اشاره به این که زندگی امام علی ابن موسی الرضا علیه السلام مشعل راه برای ما است، ابراز داشت: امام رضا(ع) در برابر سران فاسق بنی عباس از ارزش های دینی و اصول اسلامی محافظت کرد.

پیر نورالحق قادری، وزیر امور مذهبی پاکستان گفت: سیره پیامبر اکرم (ص) به عنوان متن درسی در برنامه آموزشی شامل خواهد شد.

 وی گفت: دولت متعهد است تا نسل جدید را با تعالیم قرآن کریم آشنا کند لذا سیره النبی (ص) را به عنوان متن درسی در برنامه آموزشی کشور قرار خواهد داد.

 روز پنجشنبه وی ریاست جلسه اختتامیه مسابقات حفظ ملی قرآن را بر عهده داشت و به همین مناسبت گواهینامه هایی را به برندگان و حافظان مقام اول، دوم و سوم اعطا کرد.

 وزیر امور مذهبی پاکستان گفت: کسانی که در موضوع قرآن کریم کار می کنند، پاداش بزرگی می گیرند و هیچکس را نمی توان از نعمات و برکات قرآن کریم محروم کرد. 

 پیر نورالحق قادری گفت: همه کودکان، خانم ها و آقایان شرکت کننده در این مسابقه و والدین آن ها بسیار خوشبخت هستند چون در روز قیامت، حافظ و قاریان جایگاه بسیار والایی خواهند داشت.

 وی گفت: افرادی كه قرآن کریم رامیخوانند،فرشتگان را شاهد خود قرار میدهند و ما باید عشق وعلاقه خودرانسبت به قرآن کریم حفظ کنیم،زیراعشق وعلاقه به قرآن کریم روش امت اسلامی است.

وی گفت: بزرگان امت اسلامی ما با قرآن کریم رابطه ویژه ای داشتند. 

 وی به عشق و علاقه خود به قرآن کریم اشاره کرده و گفت: من همیشه قرائت قرآن کریم از قاریان مختلف را گوش می دهم.

 وی افزود: دولت متعهد است نسل جدید را نسبت به آموزه های قرآن کریم آگاه کند.
 نور الحق گفت: عمران خان، نخست وزیر پاکستان همیشه در مورد ترویج قرآن کریم و سیره پیامبر اکرم (ص) صحبت به میان می آورد. 

وی گفت: دولت فعلی ترجمه ای به اتفاق آراء از چهار فرقه اسلامی به همراه ترجمه اردو را آماده کرده است و سیره النبی (ص) را به عنوان متن درسی در برنامه آموزشی قرار خواهد داد.

* معنای واژه مشورت

واژه «شور» در لغت به معنای مکیدن زنبور از شیره گل‌ها و بیرون آوردن و استخراج نمودن عسل از کندوها توسط انسان، است.

و کلمات «شور، تشاور، مشاوره، مشورت» در اصطلاح به معنای استخراج رای و نظر صحیح می‌باشد. گویا انسان‌ها، از راه مشاوره، بهترین نظریه‌ها را جذب می‌کنند. (تفسیر المیزان، علامه طباطبایی، ج18، ص92 و تفسیر نور، محسن قرائتی، ج2، ص213)

* اهمیت مشاوره

قرآن کریم، مشورت نمودن را یکی از صفات نیک مومنان شمرده است. آنان در به‌دست آوردن نظر صحیح، با صاحبان عقل به رایزنی می‌پردازند و تلاش می‌کنند از میان نظرات گوناگون، بهترین آنها را گزینش نمایند. (زمر 18 - شورا 38) (تفسیر المیزان همان ص93)

1- اصولا افراد و خانواده‌هایی که کارهای مهم خود را با مشورت و صلاح‌اندیشی یکدیگر انجام می‌دهند و با صاحب‌نظران به رایزنی و مذاکره می‌نشینند، کمتر گرفتار «لغزش و خطا» می‌گردند.

امرهم شوری برای این بود/ کز تشاور، سهو و کژ کمتر بود  (مثنوی مولوی، دفتر ششم)

2- به عکس، زنان و مردانی که گرفتار استبداد رای هستند و خود را بی‌نیاز از افکار دیگران می‌پندارند، هرچند از نظر فکری فوق‌العاده نیز باشند، در اغلب موارد گرفتار اشتباهات بزرگی شده و در نهایت از عملکرد خود پشیمان می‌شوند.

مشورت در کارها واجب شود/ تا پشیمان در آخر کم بود  (مولوی، دفتر دوم)

3- استبداد رای، شخصیت آدمی را در میان توده مردم ضایع می‌کند و افکار را در مسیر جریان رشد متوقف می‌سازد و استعدادهای آماده را بلااستفاده می‌کند و به این ترتیب بزرگ‌ترین سرمایه‌های انسانی یک خانواده از دست می‌رود.
مرحوم طبرسی مفسر عالی‌مقام می‌گوید: مشاوره وسیله‌ای است برای جلوگیری کردن از صفت خودکامگی. (میناگر عشق، کریم زمانی ص824)

4- افرادی که در انجام کارهای مهم خود با دیگران مشورت می‌کنند، اگر در کارشان موفق شوند، از دیدگاه روانشناسی اجتماعی، کمتر مورد «حسادت» واقع می‌گردند. زیرا مشاورین موفقیت آنها را نیز از خودشان می‌دانند و معمولا نسبت به کاری که خودشان در آن شریک‌اند، حسد نمی‌ورزند.

و چنانچه در کارشان نتیجه مطلوب حاصل نشود، مشورت‌دهندگان زبان و اعتراض و ملامت نمی‌گشایند، زیرا انسان‌ها به سرانجام کار خودشان، نه تنها اعتراض نمی‌کنند، بلکه دل‌سوزی و غم‌خواری نیز خواهند داشت.

5- یکی دیگر از فوائد مشورت، این است که زن و شوهر، ارزش شخصیت افراد و میزان دوستی و دشمنی آنها را با خودشان درک خواهند کرد. و این شناسایی راه را برای موفقیت آنان در زندگی هموار می‌کند.

و شاید مشورت‌های پیامبر(ص)، با آن قدرت فکری فوق‌العاده که در حضرتش وجود داشت، به‌‌خاطر مجموع این جهات بوده است.

پیامبر(ص) فرمود: «هیچ‌کس، هرگز با مشورت کردن، بدبخت نشد و هیچ فردی با خودرایی خوشبخت نشده است.»

امام علی(ع) نیز فرمود: «کسی که استبداد رای داشته باشد، هلاک و ضایع می‌شود و کسی که با اشخاص بزرگ، مشورت کند، در عقل آنها شریک شده است.» (تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی، ج3، ص144-145)

ورچه عقلت هست با عقل دگر/ یار باشی، مشورت کن ای پدر  (مثنوی مولوی دفتر دوم)

با دو عقل از بس بلاها وارهی/ پای خود بر اوج گردون‌ها نهی (همان دفتر چهارم)

مشورت ادراک و هشیاری دهد/ عقل‌ها مر عقل را یاری دهد (همان دفتر اول)

رسول خدا(ص) برای رای و نظر مردم ارزش زیادی قائل بود، تا آنجا که برای احترام آنان، گاهی از نظر خود صرف‌نظر می‌کرد.

در جنگ احد با اینکه رای حضرت این بود که داخل شهر با دشمن مبارزه کنند، اما در نهایت پیشنهاد جوانان را پذیرفت و عملیات دفاع را در خارج از شهر مدینه سامان داد. با اینکه در این جنگ، پیروزی نصیب مسلمانان نشد، اما هیچ‌کس را به‌خاطر این نتیجه سرزنش و ملامت نکرد. (تفسیر نمونه همان ص144)

* مشاوره با خدمتکار

امام رضا(ع) فرمود: در عین اینکه پدرم (امام موسی کاظم(ع)) از همه عاقل‌تر بود،‌ با این حال گاهی با خدمتکار سودانی خود به مشورت می‌نشست. از امام(ع) پرسیدند: آیا شما هم با این‌گونه افراد مشورت می‌نمایید؟ فرمود: آری، چه‌بسا خداوند حق و موارد دلخواه ما را بر زبان او جاری می‌سازد. (میزان الحکمه، ج5، ص211)

* مشاوره با گروه مهاجر و انصار درباره جنگ

معاویه از بیعت با امیر‌المومنین(ع) خودداری کرد. امام با فرستادن نامه‌هایی کوشید او را از مخالفت باز دارد. اما او به هیچ وجه زیر بار نرفت.

امام(ع) مهاجر و انصار را به جلسه‌ای عمومی دعوت کرد و مسئله جنگ با معاویه را با آنان به مشورت گذاشت. اکثر حاضرین رای به جهاد دادند و برخی نیز مانند عدی بن‌حاتم، می‌گفتند، مشکل سیاسی را با نامه حل کنید.

امام علی(ع) نظر اکثریت را پذیرفت و در نامه‌ای به کارگزاران خود در اطراف کشور اسلامی از آنها برای جهاد با اهل شام کمک خواست و سپس لشکر خود را به طرف صفین حرکت داد. (داستان‌های روایی، سیداحمد فاضل بیارجمندی ص686- 687)

* مشاوران صالح

بدیهی است که برای مشاوره باید از کسانی استفاده کنیم که اهلیت آن را داشته باشند. در این جا به اختصار برخی از مهمترین ویژگی‌های مشاوران صالح را متذکر می‌شویم.

1- عاقل بودن:

مشاور محترم نسبت به طرفین نزاع، تعصب خاصی نداشته باشد. زیرا ممکن است برخی از مشاوران و خویشان نزدیک، از روی تعصب، کفه ترازو را به نفع یک طرف سنگین‌تر کند.

او باید دارای فکری آزاد و منشی برادرانه و دل‌سوزانه بوده باشد. در یک کلام فردی متدین و علاقه‌‌مند به گشودن گره‌های زندگی باشد.

2- آگاهی و دانایی:

مشاور مورد نظر باید نسبت به موضوع مورد بحث، آگاهی لازم را داشته باشد. ورود بدون علم کافی در مسائل خانوادگی، نه تنها به حل مسائل کمکی نمی‌کند، بلکه به پیچیدگی‌های آن نیز می‌افزاید.

3- رازداری و امانت‌داری:

مشاور باید امین خانواده باشد، تا عیب و نقص و اسرار نهان آن‌ها را فاش نسازد. اطلاعات درون زندگی زن و شوهر، برای مشاور محترم حکم امانت را دارد. او در حفظ این امانت باید متعهد و کوشا باشد و با افشاء آن‌ها نباید خیانت در امانت کند. (میزان‌الحکمه، محمدی ری‌شهری، ج 1 ص 557 و نصایح لقمان‌حکیم، سید هدایه‌الله مسترحمی ص 77، 199، 200)

* مشاوران ناصالح

مسلم است که هرکسی نمی‌تواند، طرف مشورت قرار بگیرد. زیرا گاهی خود آنان نقاط ضعفی دارند که مشورت با ایشان مایه بدبختی و عقب‌افتادگی است.

به ما سفارش شده است که با گروه‌های زیر هرگز مشورت نکنید:

1- انسان بخیل:

زیرا او شما را از انفاق و کمک به دیگران باز می‌دارد. و پیوسته آدمی را از فقر می‌ترساند. چنین آدمی خانواده را از رسیدن به اهداف متعالی خود، مانع می‌شود.

2- انسان ترسو:

زیرا او شما را از انجام کارهای مهم و بزرگ، باز می‌دارد. و راه‌ حل مشکلات را برایتان تنگ می‌نماید.

3- انسان حریص:

زیرا او به خاطر به دست‌ آوردن مال و ثروت و یا کسب مقام و منافع شخصی، راه ظلم و ستم را در نظر شما زیبا و موجه جلوه می‌دهد.

4- دروغ‌گو:

زیرا او مانند سراب، مسیر دور را نزدیک و مسیر نزدیک را دور نشان می‌دهد. (میزان‌الحکمه همان و تفسیر نمونه همان ص 146)

* طرح مشکل

در زمان‌های نه چندان دور، اختلافات خانوادگی با کمک ریش‌سفیدان و بزرگ‌ترهای فامیل، حل و فصل می‌شد. آن‌ها با راهنمایی‌های پدرانه خود میان زن و شوهر، آشتی و صلح برقرار می‌کردند. و این گونه همسران با یکدیگر، بدون پرداخت هزینه‌های سنگین مالی و آبرویی، زندگی شیرین و خوشی داشتند.

اما امروز، اولاً زن و شوهر به علت وجود مشغله‌های گوناگون، کمتر فرصت پیدا می‌کنند که با هم گفتگو و مباحثه و هم‌دلی نمایند.

ثانیا، اندک فرصتی را هم که می‌یابند کنار هم باشند، چه بسا خودشان را سرگرم فضای مجازی می‌نمایند. بنابراین اگر مسائلی هم در زندگی زناشویی داشته باشند، هم‌چنان لاینحل باقی می‌ماند. ثالثاً آن هنگام هم که نیاز به مشاوره دارند، برای آن باید هزینه سنگین پرداخت کنند و برخی خانواده‌‌ها نیز به خاطر ناتوانی‌ مالی و بلکه برای صرفه‌جویی از خیر مشاور نیز می‌گذرند.

* راه حل مشکل

به نظر می‌رسد که در مرتبه اول بدون تردید، خود همسران بهترین و مناسب‌ترین افراد برای مشاوره با یکدیگرند. برادر و خواهر گرامی، بسیار بسیار ضروری است که برای گفتگو و هم‌‌اندیشی با همسر خود، وقت فراوانی صرف نماییم. هر اندازه با هم باشیم، باز هم کم است، کلید حل معضلات زندگی دست خودمان است. اگر لازم باشد، باید مرخصی‌کاری گرفت تا با همدیگر بیشتر همزبانی و همدلی کنیم.

موقعی که همسرم با من حرف می‌زند، حواسم را باید کاملا جمع کنم، روبه‌روی او بنشینم و مستقیم به او نگاه کنم و با تکان دادن سر و صورت گفته‌های وی را بیشتر مورد توجه قرار دهم.

وسط صحبت‌های او خودم را مشغول کاری نکنم. خوب به حرف‌هایش گوش کنم. این را مطمئن باش که با همین روش خیلی از مسائل داخلی شما قابل حل است. و نیازی به مشاوره بیرونی نیست. بنده خانواده‌هایی را سراغ دارم که بعد از گذشت بیش‌ از سی، چهل سال هنوز مشاوری غیر از خودشان به درون منزل راه پیدا نکرده است.

در مرتبه بعد، پدران و مادران و اقوام نزدیک، برای امر مشاوره مناسب‌تر هستند. زیرا اسرار درونی خانواده به بیرون درز نمی‌کند. ضمن این که هزینه‌ای نیز برای صندوق ذخیره خانواده ایجاد نمی‌کند.

دعوت از فامیل نزدیک برای امر مشاوره، علاوه بر این که نوعی احترام قائل شدن و ارج نهادن به آن‌‌هاست، از لحاظ هم‌خونی و جهات روحی و روانی نیز تاثیر زیادی در حل شدن مشکل خواهد داشت.

در مرتبه سوم، استفاده از مشاور کارشناس است. دوام و بقاء زندگی مشترک، ارزش آن را دارد که هر مقدار که لازم باشد، برایش هزینه کرد.

البته در انتخاب مشاور باید دقت کرد. برخی مشاوران راهکارهای درمان‌گرها و روانشناسان غربی را تجویز می‌کنند که غالبا برای ما مردم مشرق‌زمین به ویژه ما مسلمانان، مفید فایده نمی‌باشد.

استفاده از عالمان دینی وارسته که با دل‌سوزی و نگاهی خیرخواهانه و فقط برای کسب رضای خدا، در امر زناشویی وارد می‌شوند، بسیار مفید و سازنده است.

*جمع‌بندی

همان‌طور که ملاحظه نمودند، محور بحث ما درباره مشورت در همه زمینه‌های زندگی بوده و تاکید شد که بهره‌مندی از اصل مشورت یک روش عقلانی و مورد قبول تمام انسان‌های منصف و عاقل است.

در بیشتر خانواده‌‌ها، در صورت عدم توجه جدی به آن، ممکن است منجر به نزاع‌های پی‌درپی و سرانجام خدای نکرده به جدایی کشیده شود.

از نظر آموزه‌های قرآن، ایثار به معنای برتری چیزی یا کسی در قالب تقدیم دیگرى بر خود و بخشیدن چیزى که انسان خود بشدت به آن نیاز دارد، یک امر ارزشی و فضیلت انسانی در سطح مکارم اخلاقی است. در برابر این افراد، کسان دیگری هم هستند که «استئثار» (خود برتربینی) دارند و با خودبرتری تلاش می‌کنند تا حتی حقوق دیگران را به انحصار خویش در آورند؛ اینان همان جماعت دنیاطلبان هستند که دنیا را بر آخرت و خرما را بر خدا ترجیح می‌دهند و همه چیز را با ظلم و تعدی به انحصار خویش در می‌آورند.

نویسنده در نوشتار حاضر فضیلت ایثار و چیستی مرتبه احسان اکرامی را تشریح کرده است.

* ایثارگری، اوج کرامت انسانی

انسان‌ها در زندگی سه شیوه تعامل با دیگران را در پیش می‌گیرند؛ برخی بر اساس عدالت مثلی عمل کرده و خوبی را با خوبی و بدی را به بدی پاسخ می‌دهند؛ برخی دیگر، از در احسان عفوی وارد شده و از خطا و‌اشتباه دیگران می‌گذرند؛ ولی برخی دیگر هستند که در مقام اکرام به ایثارگری می‌پردازند و حتی حقوق اختصاصی و محبوب‌های انحصاری خویش را برای رضایت خدا و تقرب به او، از مقام سخاوت و جُود به دیگران می‌دهند و همچون شهیدان جان برکف به میدان می‌روند تا با شهادت خویش امنیت را برای دیگران به ارمغان آورند.

از نظر آموزه‌های قرآن، مسلمانان باید فراتر از احسان عفوی در سطح و درجه مکارم اخلاقی و اکرام با یکدیگر تعامل داشته باشد؛ زیرا این گونه است که تقرب حقیقی به خدا دست می‌دهد و انسان در کلاس درس کرامت الهی تحت پرورش پروردگار «اکرم»، شیوه زندگی کریمانه را می‌آموزد و به کار می‌بندد.

خدا در قرآن بیان می‌کند که تعلیمات قرآنی در راستای پرورش انسان‌هایی در سطح عالی کرامت است تا مومنان به فضیلت برتر «اکرم» دست یابند و متصف به صفت پایدار کرامت شوند که کرامت در آنان ملکه و هویت آنان شود خدا در قرآن می‌فرماید: اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ؛‌ ای پیامبر، قرآن را بخوان! و سوگند به پروردگارت که كريمترين كريمان است.(علق، آیه ۳)

در این آیه بصراحت بیان شده که قرائت قرآن باید در جهت کسب فضایل در سطح پروردگار «اکرم» باشد؛ زیرا با خوانش قرآن است که انسان تحت پرورش پروردگاری قرار می‌گیرد که «اکرم» و کریم‌ترین کریمان است. کسی که در درس «رب اکرم» حضور می‌یابد، از او درس کرامت می‌آموزد؛ چنانکه حضور در درس حکیم، فقیه و پزشک، برای کسب حکمت، فقاهت و طبابت است.

وقتی انسان در درس قرآن شرکت می‌کند که خدای اکرم به عنوان رب و پروردگار در حال پرورش جان حضار در درس است، از چنین پروردگاری درس کرامت می‌آموزد و زندگی خویش را کریمانه در نهایت تمامیت کمالی آن ساماندهی می‌کند. این گونه است که افزون بر کرامت ذاتی(اسراء، آیه 70) از کرامت اکتسابی و تفضلی نیز بهره‌مند می‌شود که انسانیت انسان بدان سنجیده می‌شود؛ زیرا معیار و ملاک سنجش در مدرسه الهی، مال و ثروت و قدرت نیست، بلکه کرامتی است که با تقوای الهی به دست می‌آید: إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقَاكُمْ؛ براستی گرامی‌ترین شما در نزد خدا با تقواترین شماست.(حجرات، آیه 13)

از نظر قرآن، کسانی می‌توانند همانند خدا، «اکرم» باشند که بتوانند درس کرامت و مکارم اخلاقی را از قرآن بیاموزند و آن را در فلسفه و سبک زندگی خود تحقق بخشند. قرآن نیز به انسان می‌آموزد که کسب مکارم اخلاقی منوط به کسب تقوای اخص فراتر از تقوای عام و خاص است؛ یعنی زمانی شخص به مکارم اخلاقی در سطح «اکرم» می‌رسد که بتواند فراتر از عدالت مثلی یا احسان عفوی، در سطح اکرام ایثاری عمل کند و چنین امری به عنوان ملکه و مقوم هویتی شخص در آید. از این رو به مومنان می‌فرماید که اگر به سطح ابرار و نیکان دریادل رسیده و اهل احسان عفوی هستند، می‌بایست تلاش کنند تا به احسان اکرامی ایثاری برسند و در این راه  باید «مقربان» را سرمشق خویش قرار دهند که با ایثارگری، هویت اکرم را ملکه و مقوم ذات خویش ساخته‌اند.(انسان، آیات 5 تا 10)

به هر حال، هدف از آموزه‌های تعلیمی و تزکیه قرآن که به دست معصومان(ع) انجام می‌شود(آل عمران، آیه 164؛ توبه، آیه 103)، دستیابی انسان به مقام «اکرم» و پرورش یابی در این سطح از فضایل و مکارم اخلاقی است. بنابراین، هر کسی بخواهد در این درس شرکت کند، می‌بایست تحت «قرائت» پیامبر قرآن را بخواند و بفهمد(علق، آیه 3) و با بهره‌گیری از «کتاب الله و عترتی» یعنی همان ثقلین(کلینی، الکافی، دار الکتب الاسلامیه، ج۱، ص ۲۹۴؛ نسائی، السنن الکبری، ۱۴۱۱ق، ج۵، ص۴۵) راه کسب کرامت را بیاموزد و تحت حبل الله المتین که تار آن قرآن و پودش عترت است، پرورش یابد.

از همین رو پیامبر(ص) درباره فلسفه بعثت خویش بر اساس همین آیه 3 سوره علق و آیات دیگر قرآن می‌فرماید: انما بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَكَارِمَ الْأَخْلَاقِ؛ جز برای اتمام مکارم اخلاقی بر انگیخته نشده‌ام.(سنن كبری،بیهقی ج۱۰ ص ۱۹۲؛ تفسیر مجمع البیان ، فضل بن حسن طبرسى‏ ج ۱۰ ص ۸۶؛ مكارم الاخلاق ، رضى الدين حسن بن فضل طبرسى‏ ص ۸؛ بحارالانوار،علامه مجلسی ج ۶۷ ص ۳۷۲؛ كنزالعمال ،متقی هندی ج ۱۱ ص ۴۲۰ ح ۳۱۹۶۹)

تاکید پیامبر (ص) بر واژه «اتمام» برای این است که دستیابی به تمامیت این کمال که همان «اکرم» است هدف بعثت آن حضرت (ص) به حکم فرمان الهی است.(علق، آیه 3) پس آن حضرت نمی‌خواهد تنها مکارم اخلاقی را بیاموزد و انسان را با ربوبیت الهی خویش تعلیم و تزکیه دهد؛ بلکه می‌خواهد تمامیت این کمال را تحقق بخشد؛ زیرا مامور است تا در این سطح عالی عمل کند؛ یعنی سومین سه گانه را نه در سطح آغازین بلکه در سطح عالی‌ترین آن تحقق بخشد که تمامیت کمالی کرامت به معنای«اکرم» است.

بر این اساس، حضرت(ص) تلاش می‌کند تا مومنانی را پرورش دهد که حتی در برابر دشمنان جاهل و بی‌خرد خویش، کریمانه‌ترین رفتار را دارند (فرقان، آیه 72) و در مقام ایثارگری از محبوب انحصاری خویش می‌گذرند؛ چنانکه شهیدان جان عزیز و محبوب خویش را در راه تقرب به خدا و قرار گرفتن در سطح «مقربان» تنها برای «وجه‌الله» پیشکش می‌کنند.

از آیات قرآن به دست می‌آید که غیر از معصومان(ع) که در آیات سوره انسان به عنوان ایثارگران و مقربان از آنان مدح و ستایش شده، گروهی دیگر از مومنان به این سطح عالی از تمامیت مکارم اخلاقی رسیده‌اند تا جایی که از امور اختصاصی و محبوب خویش می‌گذرند و دیگران را بر خود مقدم می‌دارند چنانکه می‌فرماید: و نيز كسانى كه قبل از مهاجران در مدينه جاى گرفته و ايمان آورده‏‌اند هر كس را كه به سوى آنان كوچ كرده دوست دارند و نسبت به آنچه به ايشان داده شده است در دل‌هايشان حسدى نمى‌يابند و هر چند در خودشان احتياجى مبرم باشد، آنها را بر خودشان مقدم مى‌دارند و هر كس از خسّت نفس خود مصون ماند، ايشانند كه رستگارانند.(حشر، آیه ۹) (توبه، آیه 130) به عنوان نمونه اهل بیت(ع) با آنکه روزه‌دار بودند از افطاری که به آن نیاز شدید داشتند گذشت کردند و سه شبانه‌روز بی‌غذا روزه گرفتند؛ زیرا در هر وعده افطاری غذای خویش را نه تنها به یتیم و فقیر دادند، بلکه حتی به اسیری دادند که در جنگ با آنان اسیر شده بودند. دشمنی که آمده بود جانشان را بگیرد، اما اینان با فداکاری و ایثارگری خویش، محبوب مورد نیاز شدید خویش را به دشمن می‌بخشند و او را غذا می‌دهند.(انسان، آیات 8 و 9)

* اهداف ایثار از دیدگاه قرآن

از نظر قرآن، مهم‌ترین هدفی که ایثارگران اهل سخاوت و جود و بخشش در نظر دارند، همان تقرب به خدا در سایه انجام عمل صالح «لوجه‌الله» است که خالصانه‌ترین حالت از حالات انسانی در برابر خداست. از همین رو هیچ‌گونه توقع پاداش حتی زبانی در قالب تشکر و شکرگزاری را از دیگران ندارند؛(همان) چرا که از نظر ایشان رضایت الهی فراتر از هر چیزی است و آنان تنها برای «ابْتِغَاءَ مَرْضَاهًِْ الله» (بقره، آیه 207) این کار را می‌کنند تا نه تنها صفت رأفت در آنان ظهور کند، بلکه بهره‌مند از صفت رَءُوفٌ الهی شوند که مختص عِبَادِالله است.(همان)

در روایت تفسیری ذیل آیه 207 بقره آمده است که امیرمومنان علی(ع) جان خویش را با خدا معامله می‌کند و جان برکف در رختخواب پیامبر(ص) می‌خوابد در حالی که علم به حمله دشمن برای کشتن شبانه دارد. این گونه است که ایشان برای رضایت الهی ایثارگری می‌کند.(شواهدالتنزيل، ذيل‌آيه) از امام‌باقر(ع)نقل شده كه آيه، در شأن على(ع) است؛ هنگامى كه در جاى پيامبر(صلى‌الله عليه وآله) خوابيد. (تفسير عيّاشى؛ البرهان، ذيل ‌آيه)

البته در آیه 10 سوره انسان به نکته‌ای دیگر ‌اشاره شده که بسیار عبرت آموز است، در این آیه آمده است که اهل بیت(ع) با آنکه جز تقرب الهی چیزی نمی‌خواهند، ولی به این امر نیز ‌اشاره می‌کنند که ما می‌خواهیم با این کار خویش از شداید روز قیامت در امان بمانیم.

به نظر می‌رسد که این امان‌خواهی به سبب همان خشیت عالمانه از عظمت الهی است؛ زیرا همان‌طوری که انسان جمال اکرامی الهی را در عمل خویش مد نظر قرار می‌دهد و بر اساس محبت به خدا کار خویش را انجام می‌دهد، ولی عظمت جلالی خدا را نیز نباید از نظر دور داشت. عالمان که اهل خشیت در برابر عظمت جلالی خدا هستند(فاطر، آیه 28)، تلاش می‌کنند تا به «الله» برساند و «وجه‌الله» را به دست آورند که ترکیبی از ذوالجلال و الاکرام است.(رحمن، آیات 27 و 78)

از نظر قرآن، رستگاری که هدف و آرزوی اصلی هر انسانی است، با ایثارگری تضمین می‌شود و خدا ایثارگران را به این مقام می‌رساند و دنیا و آخرت ایشان به فلاح و رستگاری خواهد بود.(حشر، آیه 9)
باید توجه داشت که در قرآن، از ایثارگران به محسنین نیز یاد می‌شود(توبه، آیه 120)، که البته مراد از این همان مرتبه احسان اکرامی است، نه احسان عفوی؛ زیرا احسان همانند تقوا و ایمان دارای مراتب تشکیکی و درجات چندگانه‌ای است؛ همان طوری که مرتبه عالی تقوای الهی را ورع می‌نامند، مرتبه عالی احسان را اکرام می‌گویند.

از نظر قرآن، امنیت واقعی را باید در همان سخاوت ایثارگرانه یافت که انسان از خود می‌گذرد تا دیگران در امنیت و آرامش و آسایش باشند.(انسان، آیات 8 تا 11)

کسانی که محبوب‌های خویش از جمله محبوب‌های مالی و جانی خویش را در راه خدا همچون شهیدان می‌دهند، اینان همان ابرار و نیکان دریادلی هستند که برای رضایت الهی گام بر می‌دارند و با عمل خویش تصدیق می‌کنند و صداقت و راستی را در قول و عمل به نمایش می‌گذارند.(بقره، آیه 177)

اینان هر کار صالحی را با رغبت تمام انجام می‌دهند و بدان گرایش شدید دارند؛ زیرا برایشان محبت و رضایت خداوندی برتر از هر چیزی است. پس مال و جان، هر چند بسیار عزیز و گرانسنگ است، ولی در برابر محبت و رضایت الهی هیچ است.(همان؛ انسان، آیه 8)

به تصریح قرآن، باتقواترین انسان، کسی است که مال خویش را می‌دهد تا هم مال با زکات تزکیه شود و رشد و نمو یابد و هم جان انسان تحت ربوبیت و پروردگاری الهی به تمامیت کمالی خویش برسد.(لیل، آیات 17 و 18)

به مناسبت سالروز شهادت آیت‌الله بهشتی و روز قوه‌ی قضائیه(۱)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین سیّما بقیّة الله فی الارضین.

خیلی خوش‌‌آمدید برادران عزیز! بنده لازم میدانم به مناسبت هفته‌ی قوّه‌ی قضائیّه سلام و خداقوّتی عرض بکنم به همه‌ی عناصر فعّال و دلسوزی که در این قوّه‌ی مهم مشغول خدمت هستند، مشغول کار هستند؛ هم شما، هم هزاران نفری که در اینجا تشریف ندارند؛ ما به همه‌ی شما خداقوّتی عرض میکنیم و سلام عرض میکنیم؛ ان‌شاءالله که خدماتتان مورد توجّه پروردگار قرار بگیرد.

حقّ بزرگ شهید بهشتی بر گردن کشور و ملّت
 یک حقّ بزرگی شهید بزرگوارمان، شهید بهشتی بر گردن کشور و ملّت دارند و آن پایه‌گذاری دادگستری اسلامی است.
 
کار، کار آسانی نبود و کار دشواری بود. ایشان یک حرکت جدیدی را برای قوّه‌ی قضائیّه شروع کرده بود که آرام‌آرام حرکت میکرد و کارهایی هم میکرد. همان وقتها شکایتهایی میرسید و بنده خودم با ایشان در میان گذاشتم که آخر مثلاً چه کار میکنید و ایشان این کارها را توضیح داد. واقعاً کارهای بزرگی را ایشان شروع کرده بود و بتدریج بسیاری از این کارها هم به ثمر رسید، به نتیجه رسید.

برخی ویژگی‌های شخصیّتی شهید بهشتی
 ایشان یک عالِم متفکّر بود، نظریّه‌پرداز بود؛ مرحوم آقای بهشتی حقّاً شخصیّت برجسته و ممتازی بود؛ انقلابی بود؛ واقعاً انقلابی بود، پُرتلاش بود؛ ایشان از بن دندان معتقد به مبانی انقلاب بود. حالا گاهی بعضی‌ها به نام بعضی از بزرگان و چهره‌های خوشنام یک چیزهایی را نقل میکنند لکن حقیقت همین است که عرض میکنم: آقای مرحوم شهید بهشتی به معنای واقعی کلمه پایبند به مبانی انقلاب و مبانی امام (رضوان ‌الله ‌علیه) بود؛ و پرهیزکار هم بود؛ آقای بهشتی، مرد مؤمن و متشرّعی بود. خب بنده با ایشان زیاد معاشر بودم؛ خیلی متشرّع بود، خیلی پرهیزکار بود، خیلی در حرکت در جهت دین و مسائل دینی جدّی بود. علاوه بر اینها ایشان از ارکان تدوین قانون اساسی است؛ یعنی حقّ این بزرگوار بایستی شناخته بشود و گزارده بشود ان‌شاءالله.

وقاحت غربی­ها با تریبون دادن به منافقین و ادّعای حقوق بشر
 و منافقین در مثل امروزی -هفتم تیر- جنایت بزرگی کردند در حق ملّت ایران که این شخصیّت برجسته‌ی باعظمتِ ممتاز را با حدود هفتاد نفر شخصیّت‌های دیگر از این کشور گرفتند و این قاتلها، این قاتلهایی که خودشان به این جنایت و به این حرکت فجیع و به این معنا اعتراف کردند -که اعترافاتشان در دسترس است- امروز در همین کشورهای مدّعی حقوق بشر -در فرانسه و کشورهای دیگر اروپا- آزادانه دارند رفت ‌و ‌آمد میکنند، زندگی میکنند و دولتهای اروپایی -دولت فرانسه و دیگران- خجالت نمیکشند که با بودن اینها و با حمایت از اینها و با تریبون دادن به اینها حتّی در مجالس ملّی‌شان، در عین حال ادّعای حقوق بشر میکنند؛ یعنی واقعاً وقاحت این غربی‌ها یک چیز فوق‌العاده و عجیبی است.

حرکت جهادی در قوّه‌ی قضائیّه، عامل اعتماد مردم به دستگاه‌­های جمهوری اسلامی و سرمایه­‌ی بزرگ اجتماعی
 خب، لازم است یک خداقوّتی به جناب آقای رئیسی عرض بکنیم. قوّه‌ی قضائیّه طبعاً در معرض یک تغییر و تبدّلی است.

ایشان در این دو سال و چند ماهی که مسئولیّت قوّه‌ی قضائیّه را داشتند، حقّاً زحمت کشیدند، تلاش کردند، کارهای خوبی انجام گرفت در این قوّه. و حرکت جناب آقای رئیسی در قوّه‌ی قضائیّه مصداق همان چیزی بود که ما همیشه تکرار میکنیم [یعنی] «حرکت جهادی»؛ حرکت جهادی، یعنی جدّی، شبانه‌روزی، پُرتلاش، پُرانگیزه؛ یک حرکت این‌ جوری بود، بحمدالله آثار خوبی هم داشت و مهم‌ترین اثر این حرکت همین بود که امید مردم به قوّه‌ی قضائیّه را زنده کرد، احیا کرد، مردم را به قوّه‌ی قضائیّه خوش‌بین کرد. ما شکایتهای مردم را از دستگاه‌های مختلف دریافت میکنیم؛ در نظرات مردم خیلی تفاوت هست بین [دوره‌ی] قبل از این دو سال و اندی، و بعد از این دو سال و اندی؛ امید و اطمینان به قوّه را زنده کرد؛ این سرمایه‌ی اجتماعی است. این اعتماد مردم به دستگاه‌های فعّال در جمهوری اسلامی یک سرمایه‌ی بزرگ اجتماعی است و هیچ چیزی با این معادل نیست، که بحمدالله این دستاورد را قوّه‌ی قضائیّه داشته.

لزوم استمرار رویکرد تحوّلی در قوّه‌ی قضائیّه
 خب حالا که قوّه در معرض یک تغییر جدیدی است، چند نکته را بنده باید عرض بکنم که ان‌شاءالله در آینده‌ی حرکت قوّه‌ی قضائیّه مورد توجّه قرار بگیرد. اینها عیناً همان چیزهایی است که ایشان الان بیان کردند که من هم اینجا یادداشت کرده‌ام.

در درجه‌ی اوّل، مسئله‌ی رویکرد تحوّلی در قوّه است. البتّه تحوّل به معنای درست کلمه، در یک سال و دو سال و مانند اینها انجام نمیگیرد امّا شروع این حرکت در قوّه‌ی قضائیّه و اتّخاذ این جهت‌گیری و این رویکرد چیز بسیار مهمّی بود؛ این باید ادامه پیدا کند، متوقّف نشود بلکه باید شدّت پیدا کند؛ طبیعت قضیّه [هم] همین است که اگر چنانچه یک حرکتی شروع شد و بخواهیم این حرکت به سرانجام برسد، بایست در اثنای راه، نه فقط نُکس(۲) پیدا نکند بلکه مدام نیرو به آن اضافه بشود و تقویت بشود تا بتواند به آن آخر راه و سرمنزل نهایی برسد.

سند تحوّل قوّه‌ی قضائیّه، سندی متقن و عملیّاتی و ملاک عمل برای ادامه‌ی راه
 به ‌هر حال این کار شروع شد؛ خب سندی(۳) تهیّه شد در قوّه‌ی قضائیّه؛ بعد، این سند مورد تجدیدنظر قرار گرفت و نسخه‌ی دوّمِ ارتقایافته‌‌ی آن سند را ایشان ارائه دادند، دیدیم؛ سند خوب و متقنی است. بعضی اسناد تهیّه میشود در اینجا و آنجا که نمایشی است و کلّی‌گویی‌ است؛ در این سند کلّی‌گویی نیست؛ این سند، سند قوی خوبی است؛ مشخّصاً برای کارهای مختلف مدّت‌دار و زمان‌دار است؛ مبنا و مسیر حرکت را معیّن کرده، که نشان‌دهنده‌ی این است که این سند به معنای واقعی کلمه عملیّاتی است و شعاری و ظاهری نیست. این سند [تحوّل]، سند خوبی است؛ همین سند را ملاک عمل قرار بدهند. البتّه ممکن است در گذشت زمان، به‌روزرسانی این سند هم لازم باشد منتها این به معنای این نباشد که مسیر حرکت دستخوش تغییراتِ پی‌درپی بشود؛ باید مسیر، مسیر روشنِ مستقیمِ مستقرّی باشد.

لزوم رفع موانع عمل به سند تحوّل و تشویق بدنه‌ی قوّه برای عمل به آن
 و یک ملاحظه‌ این است که این سند به اطّلاع همه برسد. گزارشهایی به من رسید که بعضی از افراد مؤثّر در مجموعه‌ی قوّه‌ی قضائیّه این سند را درست نمی‌شناسند؛ باید سند را به اطّلاع همه رساند تا صاحب‌نظران قوّه ببینند، نگاه کنند. اوّلاً همه وظیفه‌ی خودشان را بر طبق سند تحوّل احساس کنند و بفهمند؛ ثانیاً، اگر چنانچه نظری دارند، آن را به مراجع بالاتر منعکس کنند. بنابراین بی‌اطّلاع نمانند.

لزوم برطرف کردن خلأهای مقرّراتی برای اجرای سند تحوّل
 یک مطلب دیگر در ذیل این سند این است که من شنیدم که خلأ مقرّراتی وجود دارد، یعنی قوانینی نیاز است برای اجرای کامل این سند؛ این قوانین را باید تهیّه کنید، و شما [هم] باید تهیّه کنید و نگذارید بماند که فرضاً یک طرحی در مجلس تهیّه بشود؛ نه، قانون را تهیّه کنید، قانون مورد نیاز را آماده کنید و نگذارید این خلأ باقی بماند. و علاوه بر اینها بدنه‌ی قوّه تشویق بشوند برای اجرای این سند؛ به نحوی انواع و اقسام شیوه‌های تشویق را میتوانید پیدا کنید. این یک نکته که مسئله‌ی تحوّل و اجرای کامل و پیگیری کامل سند تحوّل قوّه‌ی قضائیّه است.

احیای حقوق عامّه، وظیفه مهم و قانونی قوّه‌ی قضائیّه
 نکته‌ی دوّم، بحث ورود قوّه‌ی قضائیّه به احیای حقوق عامّه است که عمدتاً در مسئله‌ی پیگیری تولید و مسئله‌ی تولید و کارخانه‌های ازخط‌خارج‌شده و مانند اینها بُروز پیدا کرد؛ البتّه در زمینه‌های دیگر هم مثل رفع تصرّف از منابع طبیعی و اراضی دولتی و امثال اینها تحقّق پیدا کرد؛ این بسیار کار لازم و خوبی است. اینکه بعضی بگویند این جزو وظایف قوّه‌ی قضائیّه نیست، کاملاً خلاف حق و خلاف قانون است؛ ورود به مسئله‌ی احیای حقوق عامّه جزو وظایف مهمّ قوّه‌ی قضائیّه است، جزو مجموعه‌ی کارهای دادستانی‌ها است که بایستی مراقب باشند، مواظب باشند و مجموعه‌ی قوّه بایستی به این مسئله بپردازند؛ این کار، کار مهمی است. البتّه فقط مسائل اقتصادی نیست؛ مسئله‌ی سلامت، مسئله‌ی آموزش، مسئله‌ی محیط‌ زیست و امثال اینها مسائل زیادی هست که در اینها حقوق عامّه باید مورد توجّه قرار بگیرد.

حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر، به عنوان مصداقی از حقوق عامّه
 یک قلم از حقوق عامّه همین مسئله‌ی امر به معروف و نهی از منکر است. البتّه متأسّفانه این واجب آن‌ چنان که باید و شاید در جامعه‌ی ما جاری نیست امّا گوشه و کنار هستند کسانی که آمر به معروف و ناهی از منکرند؛ اینها را نباید تنها گذاشت، باید از اینها حمایت کرد. البتّه بنده هم میدانم که بعضی هستند به نام امر به معروف و نهی از منکر بی‌خودی هیاهو میکنند و مقاصد دیگری را دنبال میکنند، خیلی خب، تشخیص بین آمر به معروف و ناهی از منکر واقعی و غیر واقعی هم باز با چه کسی است؟ باز با قوّه‌ی قضائیّه است دیگر؛ باید [کار] آن کسی را که واقعاً میفهمید آمر به معروف و ناهی از منکر است دنبال کنید.

نیاز به رفع خلأ قانونی و تدوین قانون مناسب در مسئله‌ی حقوق عامّه
 این جور که به من گزارش دادند بحث پیگیری حقوق عامّه هم دچار خلأ قانونی است؛ حالا مثلاً فرض کنید کسی که حقوق عامّه را تضییع کرد حکمش چیست؟ مجازاتش چیست؟ این درست در قانون مشخّص نیست؛ لذاست طبعاً دستگاه‌های مختلف قضائی در شهرهای مختلف، جاهای مختلف کشور ناچارند سلیقه‌ای رفتار کنند؛ یکی یک جور رفتار میکند، یکی یک جور دیگر؛ این هم احتیاج به قانون دارد. این هم یک نکته.

اهمّیّت مبارزه با فساد در قوّه‌ی قضائیّه و حفظ شأن عناصر و قضات شریف
 یک نکته‌ی دیگر، بحث مبارزه‌ی با فساد در درون قوّه است که این هم در قوّه شروع شد و کار بسیار خوبی است و جزو واجب‌ترین کارها است؛ جزو اولیٰ‌ترین و اوّلی‌ترین کارهای قوّه‌ی قضاییّه است. البتّه من این را عرض بکنم که گاهی اوقات جنجال راجع به وجود فساد در قوه‌ی قضائیّه جوری افراطی میشود که به قضات شریف، پاک‌دامن، مؤمن هم اهانت میشود.

این [کار] هیچ جایز نیست. یک اکثریّت بزرگی از قضات دادگستری در سرتاسر کشور، مردمان شریف، باانگیزه، مؤمن، پاک‌دامن و باگذشت، با زندگی‌های سخت و با کارهای سنگین دارند میگذرانند؛ مراقب باشیم به اینها بی‌مهری نشود؛ به عناصر مؤمن -که اینها بدون شک در قوّه‌ی قضائیّه اکثریّتند- نباید بی‌مهری بشود. لکن بالاخره عنصر فاسد و ناباب، ولو کم هم که باشد، تأثیر خودش را میبخشد؛ یعنی اگر چنانچه مثلاً یک عضو متوسّط در دادستانی یا در فلان دادگستریِ فلان شهرستان، در هر جا یک حرکت غلط و خلافی بکند، یک نفر مطّلع بشود، این را به این بگوید، به آن بگوید، به آن [دیگری] بگوید، طبعاً شایع میشود که فساد در قوّه‌ی قضائیّه هست؛ یک نفر فاسد است امّا انعکاسش انعکاس بدی است برای قوّه‌ی قضائیّه. لذا [دستگاه شما] باید بشدّت با این مسئله مواجه بشود؛ قضات باشرافت و مؤمن مورد اهانت و بی‌مهری قرار نگیرند امّا با آن کسانی که باید برخورد بشود، به معنای واقعی کلمه برخورد بشود.

خب ما گزارشهای مردمی زیادی داریم؛ یعنی هر روز یک یا دو جزوه‌ی گزارش مردمی و مانند اینها به بنده داده میشود و غالباً نگاه میکنم؛ شکایتهایی هست که ما این شکایتها را غالباً میفرستیم برای قوّه‌ی قضائیّه. گاهی اوقات شکایت میشود که مثلاً فلان متّهم مالی و مانند اینها با فلان عنصر داخل فلان دادگستری فلان شهر با هم ارتباط دارند، دستشان یکی است؛ یک گزارش این جوری [میرسد]. خب ممکن است راست باشد، ممکن است دروغ باشد، امّا مهم است. اینجا از آن جاهایی است که وقتی یک چنین گزارشی رسید، به نظر من فوراً بایستی بازرسی را فعّال کنید و بفرستید بررسی کنید تحقیق کنید ببینید قضیّه چیست؛ یعنی جزو چیزهایی است که مطلقاً نبایستی با خوش‌بینی با آن برخورد کرد که مثلاً «نه آقا، ما فلانی را می‌شناسیم، این حرف [درست نیست]»؛ نخیر، دقیق بفرستید؛ این جزو آن مواردی است که مغتنم باید شمرد گزارشهای این‌چنینی را. من گمان میکنم در دوره‌ی قبل بود -حالا درست یادم نیست زمان جناب آقای رئیسی بود یا قبل از ایشان- که یک عدّه‌ای را مشخّص کرده بودند که اینها به طور ناشناس میرفتند به دادگاه‌ها سر میزدند، به دادگستری‌های شهرستان‌ها سر میزدند، چیزهایی را از نزدیک میدیدند؛ این خیلی کار خوبی است. این جور افراد را بسیج کنید بفرستید بروند ببینند که این قضیّه چیست، این ادّعایی که شده چقدر با واقعیّت تطبیق میکند یا نمیکند. بالاخره دیدنِ با چشم خیلی مؤثّر است؛ از روی کاغذ، خیلی چیزها را نمیشود فهمید. بنده متأسّفانه حالاها کمتر توفیق دارم که با مردم ارتباط زیادی داشته باشم امّا سالهای متمادی همیشه بنده با مردم خیلی ارتباط داشتم؛ میدیدم که خیلی چیزها را در ملاقاتها، در حضور مردمی، در جلسات و مانند اینها انسان میفهمد و درک میکند که با کاغذ و با نوشته و گزارش و مانند اینها نمیشود آنها را فهمید.

لزوم حفظ ارتباط مسئولان قوّه با مردم و گروه­‌های فعّال جامعه
 نکته‌ی بعدی درباره‌ی همین حضور مردمی است؛ همین که حالا اشاره کردم. یکی از نقاط قوّت کار جناب آقای رئیسی در قوّه‌ی قضائیّه همین رفتن بین مردم بود. این را ترک نکنید؛ مسئولان محترم قوّه بعد از ایشان این را ترک نکنند. این کارِ بسیار خوب و مهمّی است و همین طور که عرض کردم برکات زیادی دارد؛ هم رفتنِ داخل مردم، هم ارتباط داشتنِ با گروه‌های فعّال جامعه؛ فعّالان دانشگاهی، فعّالان حوزه‌ای، فعّالان اقتصادی، فعّالان بخش مربوط به مسائل زنان که یک عدّه‌ای در این قضیّه فعّالند؛ یا مسئله‌ی اقوام؛ ارتباط با اینها خیلی مهم است. اینکه مسئولین قوّه، بخصوص رئیس قوّه با مجموعه‌هایی که در این زمینه‌ها مشغول کارند، ارتباط داشته باشد، خیلی چیز مهمّی است. خیلی از چیزها هست در زمینه‌ی تولید که انسان تا با همین کسانی که در مسائل تولید فعّالند -مسئولین کارگری، کارگرها- تماس نداشته باشد و از آنها نشنود، نمیتواند بفهمد حقیقت قضیّه چیست. ارتباط با این گروه‌های فعّال هم یک بخشی از حضور مردمی و ارتباط مردمی است که باید توجّه به آن داشته باشیم. فایده‌اش اوّلاً این است که هم میتوانید از آنها بشنوید حرفها را، ثانیاً برای آنها تبیین کنید؛ خیلی اوقات است یک سیاستهایی را دستگاه‌های مختلف دارند که بعضی‌ها از بیرون معترض میشوند؛ غرضی هم ندارند، [بلکه] بر اثر بی‌اطّلاعی معترض میشوند؛ یعنی باطن این تصمیم را، یا استدلال بر این تصمیم را نمیدانند؛ چون نمیدانند، معترض میشوند. خیلی خب، برای آنها تبیین کنید؛ بعضی از چیزها هست که باید تبیین بشود و گفته بشود. خب این مطالبی بود راجع به قوّه‌ی قضائیّه. ان‌شاءالله حالا یک فصل جدیدی در قوّه شروع خواهد شد و ان‌شاءالله همان روال و روشی که در دوره‌ی جناب آقای رئیسی در این دو سال و چند ماه بود که خیلی خوب بود، همین ان‌شاءالله با قوّت ادامه پیدا کند و امتیازات بیشتری ]حاصل شود[ و کارهای فعّال‌تری انجام بگیرد.

حماسه­‌ی انتخابات، مشتی محکم بر سینه‌ی تحریم‌کنندگان و مخالفین انتخابات
 یک جمله هم راجع به انتخابات میخواهم عرض بکنم. این انتخابات حقّاً و انصافاً حماسه بود؛ این انتخاباتی که گذشت، به معنای واقعی کلمه حماسه‌ی این مردم بود که حماسه آفریدند. خب تلاشهایی انجام میگیرد، کاغذ مینویسند، نامه مینویسند، در فضای مجازی، در دستگاه‌ها حرف میزنند که عظمت این انتخابات را انکار کنند؛ فایده‌ای ندارد؛ این تلاش بیهوده است؛ کار، کار بزرگی بود. تحلیلگرانی که چشمشان به این انتخابات بود، آنها میفهمند چه اتّفاقی افتاد. در کجای دنیا معمول است و دیده میشود که همه‌ی دستگاه‌های تبلیغاتی ]مخالف،[ فعّال و مؤثّر به کار بیفتند برای اینکه به مردم نهیب بزنند که در انتخابات شرکت نکنید؟ کجا چنین چیزی هست؟ در کدام کشور شما سراغ دارید یک چنین چیزی را که رادیوهای آمریکا، رادیوهای انگلیس، رادیوهای بعضی از کشورهای مرتجع و روسیاه به کار بیفتند، عناصری از خودشان، عناصر خائنی هم از ایرانی‌هایی که زیر پرچم آمریکا و انگلیس زندگی میکنند و از آنها ارتزاق میکنند، شروع کنند از مدّتها پیش در رادیو، در تلویزیون، در ماهواره، بخصوص در فضای مجازی، نه یکی دو تا، صدها بلکه هزاران شبکه و کار و مسیر برای اینکه مردم را از انتخابات دور کنند؟ خب، یک بهانه‌هایی هم داشتند؛ مشکل معیشتی مردم یکی از بهانه‌ها بود و به آن امید بسته بودند؛ بعضی از حوادثی که بعداً اتّفاق افتاد، مثلاً بحث احراز صلاحیّت یا عدم احراز صلاحیّتها، اینها را هم بهانه میکنند.

حالا بنده ممکن است با بعضی از این نظرات شورای محترم نگهبان موافق هم نباشم امّا شورای نگهبان بر طبق وظیفه‌ی دینی عمل میکند، بر طبق قانون عمل میکند. اینها مردمان متشرّع و پرهیزکاری هستند و مقیّد به وظیفه‌ی دینی هستند، طبق وظیفه‌ی دینی عمل میکنند. حالا ممکن است بنده مثلاً با یک مورد، دو مورد یا کمتر یا بیشتر موافق هم نباشم امّا اعتقادم بر این است که آنها [این جور عمل میکنند]. همین را اینها بهانه قرار دادند؛ یکی از بهانه‌ها این بود، یکی از بهانه‌ها مسائل معیشتی بود و شروع کردند یقه‌درانی کردن برای اینکه مردم را از [حضور] پای صندوقها منصرف کنند و امیدشان هم این بود که مشارکت مردم در انتخابات مثلاً حدود ۲۰ درصد یا ۲۵ درصد باشد. اینها را هم به زبان آوردند؛‌ اینها را گفتند. خب با یک چنین وضعی، مردم این جور می‌آیند شرکت میکنند؛ با وجود کرونا که حالا با محاسباتی که آدمهای کارشناس کردند، میگویند لااقل ۱۰ درصد از عدم شرکتها مربوط به کرونا است که اگر چنانچه آن را محاسبه کنیم، نزدیک به ۶۰ درصد مشارکت است که مشارکت خوبی است. با وجود این، مردم می‌آیند وارد میدان میشوند، از صبح زود صف میبندند و رأی می‌اندازند و اظهاراتِ پُر‌انگیزه از آنها پخش میشود در تلویزیون که انسان مشاهده میکند. اینها چیست؟ این مشت محکمی است که مردم به سینه‌ی آن تحریم‌کنندگان و مخالفین و معارضین انتخابات زدند؛ مردم ایستادند؛ این واقعاً حماسه است، این واقعاً یک حرکت عظیم مردمی است. آنهایی که این تلاش را در ظرف این مدّت کردند که مردم را از صندوقها دور کنند، بازندگان این انتخابات هستند. افراد، دنبال برنده‌ و بازنده‌ی انتخابات نگردند؛ برنده‌ی انتخابات همه‌ی کسانی هستند که به شور و هیجان این انتخابات کمک کردند. نامزدهای انتخابات جزو برندگانند؛ آنهایی هم که رأی نیاوردند برنده‌اند، چون کمک کردند به اینکه مردم به این صندوقها علاقه‌مند بشوند. برنده‌ی اصلی ملّت ایران است، بازنده‌ی اصلی هم آن کسانی هستند که این مدّت تلاش کردند که مردم در این انتخابات شرکت نکنند و با طرد مردم مواجه شدند و امید آنها و طمع آنها نسبت به نتیجه‌ی انتخابات را مردم ناکام کردند. این حضور مردمی خیلی باارزش است. بنابر‌این، یک نکته‌ این است که حماسه‌ی حضور مردم را نبایستی ندیده گرفت.

تحلیل غلط برخی نسبت به آراء باطله
 بعضی‌ها روی آراء باطله تکیه میکنند که «آقا آراء باطله [زیاد است]». خب حالا چه؟ آراء باطله دلیل چیست؟ آراء باطله دلیل جدایی آن افراد از نظام است؟ ابداً! عکسِ قضیّه است. آن کسی که می‌آید در شعبه‌ی رأی‌گیری و میخواهد رأی بدهد -با صندوق قهر نکرده، میخواهد رأی بدهد- نگاه میکند میبیند آن شخصی که قبول دارد، در این مجموعه‌ی نامزدها نیست؛ خب این چه کار کند؟ میتواند قهر کند بگوید «حالا که شخص مورد نظر من در این فهرست نامزدها نیست، من رأی نمیدهم»، و برود؛ اگر قهر نکرد، نرفت و رأی داد و اسم همان شخص را نوشت -که این میشود آراء باطل- یا رأی سفید انداخت، پس پیدا است که این [شخص] به صندوق رأی علاقه‌مند است، پیدا است که با صندوق رأی قهر نکرده، پیدا است که به نظام علاقه‌مند است. بعضی‌ها روی این چیزهای بیخودی همین طور مدام تحرّک و حرف و گفت و تحلیل‌های غلط میکنند. به هر حال، بحمدالله انتخابات انجام گرفت و امیدواریم ان‌شاءالله این انتخابات مبارک باشد. در جریان انتخابات [هم] خب یک چیزهایی دیده شد که اینها را آدم بایستی به عنوان تجربه نگه دارد و عبرت باشد که بعدها ملّت ایران از این عبرتها استفاده کنند.

اعتقاد به وجود راه حل و عدم وجود بن‌بست در مسائل اقتصادی کشور در نظر نامزدهای انتخاباتی
 خب تنوّع سلیقه‌ها در مناظرات مشاهده شد و پیدا بود؛ امّا همه‌ی این نامزدهای محترم بر این معنا متّفق بودند که مشکلات اقتصادی کشور راه حل دارد؛ درست نقطه‌ی مقابل آن چیزی که دشمن میخواهد اعلام کند که راه حلّی وجود ندارد. همه متّفق بودند راه حل دارد، منتها این [یکی] میگفت راه حلّ من درست است، آن [دیگری] میگفت راه حلّ من درست است؛ امّا همه وجود بن‌بست را انکار کردند؛ این خیلی چیز مهمّی است.

رعایت موازین اخلاق و ادب و دفاع از مواضع انقلاب در مناظرات انتخاباتی
 البتّه در خلال این مناظرات بعضی‌ها با دفاع از مواضع انقلاب حرف زدند، با ادب و رعایتهای لازم شرعی حرف زدند؛ بعضی‌ها هم بداخلاقی‌هایی کردند که حالا آنها مایه‌ی تأسّف است و بایستی این جور بداخلاقی‌ها نباشد. ما نباید شیوه‌های کاری خودمان را در مسائل سیاسی، در انتخابات و غیره از آمریکا یاد بگیریم، ]نباید[ از ترامپ و بایدن یاد بگیریم که به همدیگر در مناظرات فحّاشی کردند، به همدیگر اهانت کردند؛ اینها سرمشق‌های خوبی نیستند، به اینها نباید نگاه کرد. بایستی با تأدّب، با رعایت جهات اخلاقی و جهات شرعی رفتار کرد؛ ]نامزدها[ حرفهایشان را بزنند، منتها بدون اهانت، بدون تهمت، با اخلاق خوب برخورد بکنند؛ این روش کار است.

انتخابات مفتضح دشمنان و طعنه‌زنندگان به انتخابات ایران
 انتخابات دشمنان ایران مثل آمریکا، از چشم همه‌ی دنیا انتخابات مفتضحی بود؛ یعنی واقعاً افتضاح کردند. حالا همان مفتضحین دارند به انتخابات ما ایراد میگیرند! یک عنصر آمریکایی راجع به انتخابات ایران اظهار نظر میکند؛ با آن فضاحتی که دارند، حالا بعد از چند ماه زبان درآورده‌اند و حرف میزنند؛ آنها دیگر با آن وضع و با آن افتضاحی که به وجود آوردند، اصلاً نباید راجع به انتخابات کلمه‌ای بر زبان بیاورند.

اظهار علاقه و ارادت مسئولان و نامزدها به رئیس‌جمهور منتخب، نعمتی الهی
 خب، یک نکته‌ای که جای این دارد انسان خدا را شکر کند، این است که بحمدالله بعد از انتخابات و پیروزی نامزد مورد قبول مردم با رأی خوب و درصد بالا، برخورد مسئولان کشور، برخورد خوبی بود؛ این نشان طمأنینه و آرامش روحی لازم در کشور است. اینکه مسئولین درجه‌ی اوّل و طراز اوّل کشور بیایند با رئیس‌جمهور منتخب ملاقات کنند و دیدار کنند و حرف بزنند و اظهارنظر کنند، تبادل نظر کنند، کار خیلی خوبی است؛ اینکه نامزدهایی که رأی نیاوردند به نامزدی که رأی آورده تبریک بگویند و اظهار علاقه و ارادت بکنند، کار خیلی خوبی است؛ این هم جزو نِعَم الهی است. امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال روز‌به‌روز این جهت‌گیری‌ها را برای کشور ما افزایش بدهد. این را مقایسه کنید با رفتار آمریکایی‌ها که بعد از آنکه یکی از آنها پیروز شد، آن دیگری با او چه جوری رفتار میکرد؛ حرفها و اظهاراتش را که یادتان هست که چند ماه قبل از این چه وضعی داشتند.

امیدواریم ان‌شاءالله خدای متعال نتیجه‌ی انتخابات را مبارک کند؛ مسئولیّت پیدا کردنِ جناب آقای رئیسی را، هم بر خود ایشان، هم بر ملّت ایران و کشور ان‌شاءالله حادثه‌ی مبارکی قرار بدهد و خدای متعال نتایج این حرکت مردم را با برکت در اختیار مردم قرار بدهد و کمک کند ان‌شاءالله تا ایشان و دیگر مسئولین بتوانند کارهای مهمّی را که برعهده‌شان هست، با کمک مردم بخوبی انجام بدهند.


والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته
 
 
۱) در ابتدای این دیدار، حجّت‌الاسلام والمسلمین سیّدابراهیم رئیسی (رئیس قوّه‌ی قضائیّه) گزارشی از اقدامات انجام‌گرفته در این قوّه ارائه کرد.
۲) برگشت
۳) سند تحوّل قوّه‌ی قضائیّه که رئیس قوّه‌ی قضائیّه در ابتدای شروع به کار، آن را به عنوان راهبرد اساسی به رهبرمعظّم انقلاب اسلامی تقدیم کردند.

بسم الله الرّحمن الرّحیم(۱)

خیلی متشکّرم از همه‌ی کسانی که تلاش کردند و دانش و تجربه و کوشش علمی و عملی خودشان را به کار انداختند برای اینکه بتوانند کشور را از این امکان بزرگ و آبروبخش، یعنی واکسن ضدّ کرونا برخوردار کنند.

از آقای دکتر نمکی، وزیر محترم و مجموعه‌ی درمانی و بهداشتی و همه‌ی متعلّقین این مجموعه‌ی کار مجدّداً تشکّر میکنم. از آقای مخبر به خاطر زحماتی که کشیدند و تلاشی که کردند تشکّر میکنم؛ ایشان در این قضیّه هم مثل بقیّه‌ی قضایایی که وارد شدند، بحمدالله کارشان با توفیق همراه بود و نشان دادند و ثابت کردند که هم دلسوز و علاقه‌مندند، هم توانا هستند، هم دارای ابتکار عملند در بخشهای مختلف.

از آقای دکتر مرندی و آقای دکتر سجّادی هم به خاطر مراقبتهایی که همیشه نسبت به وضع مزاجی بنده داشته‌اند صمیمانه تشکّر میکنم و امیدوارم که ان‌شاءالله همه‌ی آقایان موفّق و مؤیّد باشند.

به من اصرار میشد از مدّتی پیش -از چند ماه قبل از این- که من از واکسن استفاده کنم؛ من اوّلاً مایل نبودم که از واکسن غیر ایرانی استفاده کنم و به دوستان هم گفتم -هم به کسانی که اصرار میکردند، هم به بعضی از دوستان دیگر- که منتظر میمانیم تا ان‌شاءالله واکسن داخل کشور تولید بشود و از واکسن خودمان استفاده کنیم؛ این افتخار ملّی را به معنای واقعی کلمه پاس بداریم. این خیلی مهم است که ما وقتی امکان پیشگیری یا امکان علاج در داخل کشور داریم، چرا باید از آن استفاده نکنیم؟ حالا یک وقت هست که در کنار واکسن داخلی، واکسن‌های خارجی هم مورد استفاده است، مورد نیاز است، ایرادی ندارد، من اشکالی به آن ندارم؛ امّا بالاخره باید به واکسن ایرانی احترام بگذاریم و به این زحمتی که کشیدند. دانشمندانی که آقای مخبر از این دانشمندها استفاده کردند، غالباً جوانند و پُرتلاش و‌ فعّال، زحمت کشیدند این کار را کردند. همچنین از بقیّه‌ی مراکزی که چند مرکز دیگر هم الان در مراحل مختلف مشغول تولید واکسن هستند، باید تشکّر کنیم. اوّلاً از این جهت من قبول نکردم واکسن بزنم، بعد هم گفتم بالاخره مایلم که در وقت خود، یعنی آن وقتی که به حسب تقسیم طبیعیِ واکسن در کشور، نوبت به ما میرسد آن وقت بزنم؛ خب الحمدلله پیرمردهای هم‌سنّ ما -هشتاد سال به بالا- اغلبشان واکسن زده‌اند -حالا ممکن است بعضی نزده باشند- ما هم در ردیف آنها واکسن بزنیم؛ این بود که تا امروز تأخیر افتاد و حالا هم که الحمدلله زحمت کشیدید و ایشان هم زحمت کشیدند و واکسن را تزریق کردند. امیدواریم همه چیز به خیر و خوشی و عافیت باشد و آقای دکتر مرندی هم هر چه زودتر سلامت خودشان را به دست بیاورند به حقّ محمّد و آل محمّد.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته

بیانات معظم‌له پس از ارائه گزارش جناب آقای مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام رحمه‌الله:
یک نکته‌ای به من گفته شد و آن، این است که شما این واکسن را که بحمدالله این‌جور قوی و خوب و سریع و به‌موقع فراهم کردید، هم اسناد علمی‌اش را، هم مقاله‌هایی که درباره‌اش باید نوشته بشود فراهم بکنید که دنیا ببیند آنها را؛ این چیز مهمّی است؛ این را حتماً انجام بدهید.

۱) حضرت آیت‌الله خامنه‌ای صبح امروز (جمعه) دُز اول واکسن کوو ایران برکت را دریافت کردند. این واکسن که محصول تلاش محققان و دانشمندان جوان ایرانی است به تازگی مجوز مصرف را با اتکا به دانش بومی دریافت کرد و ایران به یکی از ۶ کشور تولیدکننده واکسن کرونا در جهان تبدیل شد. پیش از بیانات رهبر انقلاب، آقایان دکتر سعید نمکی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی، محمد مخبر رئیس ستاد اجرایی فرمان امام خمینی رحمه‌الله و آقای دکتر سیّد جمال‌الدین سجادی به ارائه گزارش پرداختند.

خبرنگار: بسم الله الرّحمن الرّحیم. محضر مبارک و شریف رهبر معظّم، معزّز و فرزانه‌ی انقلاب اسلامی عرض سلام و ادب و احترام دارم.

معظّمٌ‌له: علیکم السّلام و رحمة الله.

خبرنگار: صبح حضرت مستطاب‌عالی به خیر و نیکی و قرین به صحّت و سلامت و عافیت ان‌شاءالله. اجازه میخواهم که پیشاپیش فرا رسیدن سالروز میلاد ولی‌نعمت‌مان حضرت امام علیّ بن موسی الرّضا (علیه آلاف التّحیّة و الثّناء) را به محضر شریف حضرتعالی و ملّت بزرگ ایران در این روز مبارک تبریک و تهنیت عرض بکنم. حضرت آقا! بسیاری از هموطنان عزیزمان هم‌اکنون از طریق شبکه‌های مختلف رسانه‌ی ملّی -از طریق تلویزیون و رادیو و از طریق شبکه‌های اجتماعی در فضای مجازی- شنونده‌ی صدا و بیننده‌ی تصاویر زنده‌ی حضور حضرتعالی در پای صندوق رأی هستند. جزو سنّت‌های همیشگی‌ حضرت مستطاب‌عالی حضور در پای صندوق رأی در نخستین دقایق آغاز فرایند اخذ رأی بوده. خواهش میکنم در این لحظات آغازین اخذ رأی در سیزدهمین دوره‌ی انتخابات ریاست جمهوری که همزمان است با ششمین دوره‌ی انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا و میان‌دوره‌ای پنجمین دوره‌ی خبرگان رهبری و میان‌دوره‌ای یازدهمین دوره‌ی مجلس شورای اسلامی، اگر برای ملّت شریف ایران توصیه‌ای دارید بفرمایید.

معظّمٌ‌له: بسم الله الرّحمن الرّحیم. و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی محمّد و آله الطاهرین. روز انتخابات، روز ملّت ایران است. امروز میدان‌دار و صحنه‌گردان اصلی مردمند. مردم هستند که با حضور در کنار صندوقهای رأی و با دادن رأی، در واقع تکلیف کلّی و اساسی کشور را برای سالهای آینده معیّن میکنند. امروز متعلّق به مردم است و هر کاری که ملّت ایران امروز تا شب انجام بدهند، از حضور در کنار صندوق رأی و دادن رأی، سازنده‌ی آینده‌ی آنها و تعیین‌کننده‌ی سرنوشت چندساله‌ی آنها است. درست به همین دلیل است که عقل حکم میکند، خِرد انسان حکم میکند که همه در این آزمون بزرگ ملّی و سراسری شرکت‌ کنند. اینکه ما مکرّر دعوت میکنیم مردم را به حضور در انتخابات، اوّلین اثر و نتیجه‌ی این حضور به خود مردم برمیگردد. البتّه با حضور مردم، کشور و نظام جمهوری اسلامی هم امتیازات بزرگی را در عرصه‌ی بین‌المللی به دست می‌آورد لکن آن که اوّل منتفع میشود از این رأی دادن، خود مردمند. بیایید و تشخیص بدهید و انتخاب بکنید و رأی بدهید. این چیزی است که برای آینده‌ی کشور و برای آینده‌ی یکایک مردم دارای اهمّیّت است.

یک رأی هم مهم است. هیچ کس نگوید که حالا با یک رأی من چه اتّفاقی خواهد افتاد؛ نه، یک رأی هم قطعاً دارای اهمّیّت است و همین رأی‌ها است -یک رأی یک رأی است- که آراء میلیونی ملّت را تشکیل میدهد. به اعتقاد من با نیّت خدایی وارد بشوید، ثواب ببرید و این کار را انجام بدهید.

توصیه‌ی من این است که این کار مهم و لازم را هر چه زود‌تر انجام بدهید؛ این توصیه‌ی همیشگی من است. الان اوّل وقت است و تا آخر وقت ساعات زیادی وجود دارد لکن هرچه زودتر این وظیفه را و تکلیف را انجام بدهید، بهتر است. ان‌شاءالله امیدواریم خدای متعال به آراء شما مردم برکت بدهد و بتوانید ان‌شاءالله با آراء خودتان آینده‌ی خوبی را برای کشورتان و برای یکایک آحاد ملّت تهیّه ببینید. امیدواریم ان‌شاءالله به برکت علیّ بن موسی الرّضا (سلام الله علیه) که این ایّام ،ایّام متعلّق به این بزرگوار است، امروز برای ملّت ایران یک جشن باشد و همین هم خواهد شد؛ ان‌شاءالله به توفیق الهی همین طور هم خواهد شد و ملّت از این انتخابات ان‌شاءالله خیر خواهد دید به توفیق پروردگار. از همه‌ی دست‌اندرکاران مجدّداً تشکّر میکنم. تأکید میکنم در هر نقطه‌ی کشور، کار را با اتقان کامل انجام بدهند. به شما خبرنگاران و عکّاسان محترم هم سلام عرض میکنیم و به شما خسته‌نباشید و خداقوّتی میگوییم.

والسّلام علیکم و رحمة‌الله و برکاته