
emamian
فلسفه حلق و تقصیر در حج
تقصیر آخرین عمل عمره تمتع است که بعد از انجام آن انسان از احرام عمره تمتع خارج میشود و یعنی این که شخص در آخر عمل حجّ یا عمره مقداری از موی سر یا صورت خویش را بزند. یکی از اسرار معنوی حلق تواضع و خودسازی موجود در آن است و چون بلند نگه داشتن موی سر نوعی زینت است و از آن جهت که روییدن موی سر و برگشتن به حالت اولیه آن مستلزم گذشت زمان زیادی است و انسان را ماهها از تکبر حفظ میکند. جنبه دیگرمعنویت حلق از دیدگاه عرفان تقویت عقل و کسب آمادگی جهت دریافت فیوضات الهی است. سر دیگر عمل حلق و یا تقصیر این است که وقتی انسان موفق به انجام حج میشود وبرای تولدی دوباره وکسب روحی خالی از هر گناه به نزد خدا پناه میآورد. حکمت اجتماعی نیز در آن ملحوظ شده است که عبارت از ملاقات امت و جامعهی اسلامی است با امام و پیشوا و زمامدار خود با توجه به اینکه مقصود از این ملاقات تجمع و تمرکز قوا در نقطهی واحده است و اعلام اتحاد و اتفاق عمومی بر تبعیت از دستور صادر از مصدر پیشوائی و حکومت که نتیجهی قطعی آن زدودن انواع پلیدیها و مفاسد از صحنهی اجتماع و ایجاد زندگی توأم با طهارت و پاکی مطلق خواهد بود.
کلیدواژه: حلق، تقصیر، حج، غرور، تکبر، معنویت، امام
مقدمه
بر شخص مستطیع واجب است در مدت عمر یک بار به مکه رود و اعمال حج را بجا آورد. اعمال حج تمتع دارای دو بخش عمره تمتع و حج تمتع است که عمره تمتع دارای پنج عمل است:
1- احرام
2- طواف خانه خدا
3- دو رکعت نماز طواف
4- سعی بین صفا و مروه
5- تقصیر
تقصیر آخرین عمل عمره تمتع است که بعد از انجام آن انسان از احرام عمره تمتع خارج میشود و چیزهایی که در حال احرام بر او حرام شده بود حلال میشود مگر سر تراشیدن. واجب است بعد از تمام کردن سعی بین صفا و مروه با قصد قربت تقصیر کند یعنی قدری از ناخن یا موی خودش را بگیرد و تراشیدن سر کافی نیست بلکه حرام است. اگر کسی تقصیر را فراموش کند تا وقتی که احرام حج به بندد عمره او صحیح است و اگر عمدا ترک کند تا بعد از احرام حج عمره او باطل است و باید حج افراد بجا آورد. تقصیر هم مثل سایر اعمال از عبادات است و باید با قصد قربت انجام شود. (2)
همان طور که در عبادات بحثی در مورد احکام آن اعم از وجوب، حرمت، صحت و بطلان است بحث دیگری هم پیرامون حکمتهای آن میباشد. در حدیثی امام سجاد –علیه السلام- به شبلی فرمودکه اگر هنگام اعمال حج را بدون در نظر داشتن اسرار آن انجام دادهای گویا احکام آن را انجام ندادهای. (3) پس در این تحقیق به بیان قسمتی از اسرار حلق و تقصیر پرداخته میشود.
بحث اجمالی پیرامون معنای لغوی حلق و تقصیر
راغب در مفردات (4) میگوید اصل حلق به معنی گلو است و «حَلََقَه» یعنی گلوی او را برید سپس در قطع مو (تراشیدن) بکار رفته است. از این مادّه فقط دو مورد در قرآن یافت میشود که اولی در آیه ﴿وَ لا تَحْلِقُوا رُؤُسَکُمْ حَتَّی یَبْلُغَ الْهَدْیُ مَحِلَّهُ ﴾(5) (سر خود را نتراشید تا قربانی بمحل خود برسد) و دومی در آیه ﴿ لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْیَا بِالْحَقِّ لَتَدْخُلُنَّ الْمَسْجِدَ الْحَرَامَ إِن شَاءَ اللَّهُ آمِنِینَ مُحَلِّقِینَ رُؤُوسَکُمْ وَمُقَصِّرِینَ لَا تَخَافُونَ فَعَلِمَ مَا لَمْ تَعْلَمُوا فَجَعَلَ مِن دُونِ ذَلِکَ فَتْحًا قَرِیبًا ﴾(6) آمده است.
قصر(7) به چند معنی آمده است:
1- کوتاهی و ضدّ درازی. فعل آن از ضرب یضرب و بوزن (فلس و عنب) آمده چنانکه در اقرب الموارد است در مفردات و مصباح فقط «وزن عنب» گفته شده و از باب تفعیل نیز آید مثل ﴿ مُحَلِّقِینَ رُؤُسَکُمْ﴾. تقصیر یعنی که شخص در آخر عمل حجّ یا عمره مقداری از موی سر یا صورت خویش را بزند و یا مقداری از ناخنش را، بقول طبرسی از آیه بدست میآید که شخص میان حلق و تقصیر مخیّر است. ﴿وَ إِذا ضَرَبْتُمْ فِی الْأَرْضِ فَلَیْسَ عَلَیْکُمْ جُناحٌ أَنْ تَقْصُرُوا مِنَ الصَّلاةِ إِنْ خِفْتُمْ أَنْ یَفْتِنَکُمُ الَّذِینَ کَفَرُوا﴾(8) قصر صلوة عبارت از دو رکعت خواندن نمازهای چهار رکعتی است. ﴿وَ عِنْدَهُمْ قاصِراتُ الطَّرْفِ﴾. (9) قاصِراتُ الطَّرْفِ به معنی زنانی است که نگاهشان را از دیگران کوتاه کردهاند و بدیگران نگاه نمیکنند و مهر نمیورزند و نگاه و علاقهشان منحصر به شوهران خویش است در اقرب الموارد گفته: «امرءة قاصرة الطّرف» یعنی زنی که جز به شوهر خویش نگاه نمیکند.
2- (قَصَرَ) به معنی حبس، فعل آن از نصر ینصر آید «قصر الشّیء قصرا: حبسه» ﴿حُورٌ مَقْصُوراتٌ فِی الْخِیامِ﴾(10) زنان سیمین تن که در خیمه هستند شاید مقصورات به معنی محبوسات باشد.
3- (قصر) به معنی خانه و عمارت، ﴿وَ بِئْرٍ مُعَطَّلَةٍ وَ قَصْرٍ مَشِیدٍ﴾ (11) چه بسا چاه معطّل که آب بر ندارد و چه بسیار خانه مرتفع یا گچکاری شده که اهلش هلاک شدهاند. طبرسی فرموده: قصر خانهایست دارای حصار که در آن مقصور و محبوس است.
اسرار تقصیر یا پالایش درون
عمل دیگری که در منا بر حاجی واجب است تراشیدن موی سر یا حلق است حاجی که از آغاز احرام جامه فاخر و عطر و زر و زیور و کفش و کلاه را که مایه تعین وتشخص او بود کنار نهاده هنوز یک چیز دارد که به او زیبایی و امتیاز میبخشد و آن زلف و کاکلی است که بدان مینازد و نصف زیبایی خود را بدان مدیون است. اینک در منا خداوند تیشه دیگری به دست او میدهد تا ضربهی دیگری بر بنای خود پرستی وارد آورد. آیا مقصود از این اعمال این است که ما برای قطع تعلق به دنیا و امتیازات و شئون آن تمرینی کرده باشیم آیا همین زلف و زینت و سلاح و تاج نیست که ما را هم از خدا و هم از بندگان خدا جدا کرده و به خود مشغول داشته است؟ ما گرفتاران دام خویشتنیم و خداوند میخواهد در نماز بزرگ حج بندهای این دام را یک به یک ببرد و بگسلد تا آزاد شویم و بتوانیم برای ادای نماز بزرگ حج حضور قلب پیداکنیم. اکنون حاجی میتواند با گرفتن ناخنی یا چیدن اندک مویی تقصیر کند و از احرام خارج شود گرچه هنوز اعمال مهمتری در پیش دارد و هنوز همه چیز بر او حلال نیست. (12)
وقت آن است که جمال خویش را به پای آن جمیل مطلق قربانی کنی و تارهایی از مو یا قدری از ناخنها را به نیت او تقصیر نمایی. قربانی کردن مظاهر زیباییای که تو را از خالق زیبایی غافل میکند. غرور، کبر و نخوت دیگر جایی برای ماندن در تو ندارد. «تو» در آخرین امتحانها هستی. بیرون ریختن هر چه غیر اوست از خانه او و گشودن روزنههای دل به سوی معرفت او. دست به دعا بردار که «اللهم اعطنی معشره نوراً یوم القیامه» پیش از این عشق را آموختی خود و خدا را شناختی و اینک در پایان راه، خسته از یک هجرت طولانی، به نشان بازگشتن به زندگی دستی بر سر و روی خود میکشی ودر واقع زینتهای ظاهر را از خود دور میکنی. اوج تواضع و خضوع در برابر خدا، حتی از مظاهر جمال و زیبایی با گشتن روح غرور، کبر و نخوت که جلال و جمال کبریایی تنها از آن خداست و بزرگی انسان در گرو بندگی او. تقصیر میکنی وخود را از آلودگیها میرهانی دلت را پاک میکنی. درونت را میشویی و مناسک، تماماً تکرار این پالایش است. تکرار از خود بریدن گریختن از بدیها زشتی را شستن، تمرین تعبد و بندگی کردن خدایی شدن و باز تکرار، تا ذره ای از نشانههای عصیان و طغیان و کدورت و پستی در تو نماند از آلودگیها ببری وعادت کنی به پاک بودن، قفسها را بشکنی خود را برهانی. (13)
حرمت و وجوب یک شی در عمل واحد
حلق یا تقصیر در اثنای احرام بر محرم حرام است ولی در بخش پایانی آن بر او واجب است و با انجام آن بسیاری از چیزهایی که بر محرم حرام بود بر او حلال میشود. مانند تسلیم ابتدایی و عمدی بعد از تکبیره الاحرام در نماز که در اوایل و اواسط نماز حرام است ولی در پایان نماز واجب است و با تحقق آن شخص نمازگزار از حالت نماز خارج میشود و چیزهایی که در نماز بر او حرام بود با تسلیم خاص بر او حلال میشود.
تفاوت تقصیر و سلام در نماز
تفاوت تقصیر در اثنای احرام وتسلیم ابتدایی عمدی در اثنای نماز این است که تقصیر مبطل احرام یا حج و عمره نیست هر چند کفاره دارد، لیکن تسلیم مبطل نماز است. کسی که برای حج یا عمره احرام میبندد باید به نحو تفصیل یا اجمال قصد انجام حلق یا تقصیر را در بخش پایانی عبادت خود داشته باشد در حالی که بنابر لزوم عزم بر ترک محرمات احرام باید به نحو تفصیل یا اجمال قصد ترک آنها را تا مرحله پایانی احرام داشته باشد. البته برای آشنایان به کیفیت تعبد در امور اعتباری و متخصصان در فقه، ترسیم و تصویر مطلب مزبور، سهل است (14)
حلق نهایت تواضع و دوری از تکبر
یکی از اسرار معنوی حلق تواضع و خودسازی موجود در آن است. زیرا عرب خصوصاً عرب جاهلی تراشیدن موی سر راعیب میدانستند از این رو همیشه موی سر وریش خود را بلند نگه میداشتند. در فقه اسلامی نیز بعضی اعمال زشت مجازاتشان تراشیدن موی سر و چرخاندن مجرم در میان مردم است. چون بلند نگه داشتن موی سر نوعی زینت است و بعضاً همراه تکبر بوده بدین جهت دستور به تراشیدن موی سر داده شده است تا آدمی از تکبر و توجه زیاد به زینت ظاهری به دور باشد. امروزه نیز در بسیاری از ممالک یکی از مجازاتها برای زندانیان تراشیدن موی سر است. چون زیبایی ظاهری به میزان قابل توجهی به موی سر است از طرف دیگر همانگونه که در ایام حج توجه به سایر امور دنیوی مانند استعمال بوی خوش، پوشاندن سر، رفتن زیر سایه، آرایش به زیور آلات حرام است، توجه به زیبایی ظاهری خود که نمودش در موی سر و شانه کردن و آرایش آن نیز ممنوع شده است. خصوصاً که روییدن موی سر و برگشتن به حالت اولیه آن مستلزم گذشت زمان زیادی است و انسان ماهها این تواضع و دوری از تکبر را میتواند حفظ کند.
حلق کسب فیض الهی
جنبه دیگرمعنویت حلق از دیدگاه عرفان تقویت عقل و کسب آمادگی جهت دریافت فیوضات الهی است. بعضی از عرفا میگویند: موی سر (شعر) حجاب شعور انسانی است. همانگونه که در صورت ظاهری موی سر حجاب و پوشش سر انسان است در صورت معنوی نیز شعور برداشته شده و انسان استعداد بیشتری برای کسب معنویت پیدا میکند (15)
سر عمل حلق و یا تقصیر این است که وقتی انسان موفق به انجام حج میشود وبرای تولدی دوباره و کسب روحی خالی از هر گناه به نزد خدا پناه میآورد، ابتدا با وجود ظلمانی بر خداوند وارد میشود و خداوند در این مدت، او را از استفاده بعضی نعمات محروم میکند. پس از انجام اعمال حج، آن وجود ظلمانی، تبدیل به وجود نورانی میشود و به تعبیر دیگر، قبل از اعمال حج، نفس انسان در خدمت شیطان و مهمان او بود، ولی پس از انجام اعمال حج نفس او مهمان خداوند شده و تبدیل به وجودی نورانی میشود. حلق یا تقصیر علامت آن تبدیل و میهمانی خداوند است (16)
موی سر به حسب ظاهر جمال و زیبایی انسان است اگر کسی موی سر شخصی را به اجبار بتراشد زیبایاش را از او گرفته و باید دیه بپردازد. هیچکس حاضر نیست موی سر خود را با تیغ بزند به خصوص جوانان اما وقتی وارد سرزمین منا میشوند، این جمال را هم که برایش ارزش بسیار قائل است در پای فرمان آن جمیل محض نثار میکند. در میان عرب، بسیار سخت و دشوار بوده است که موی سر خود را تیغ بزند اما از آن هنگام که فرمان وحی را توسط پیامبر-صل الله علیه واله- شنیدند برای رضای خدا از این جمال ظاهری و صوری هم دل بریدند. راز سر تراشیدن به این است که انسان از هر گونه غرور و کبر و نخوت و منیت جدا شود و خود را از هر معصیتی تطهیر و تنظیف نماید. امام سجاد –علیه السلام- به شبلی فرمود: آیا هنگام تراشیدن سر و رمی جمرات و قربانی کردن این اسرار را در نظر داشتی یا نه؟ عرض کرد: نه. فرمود:گویا به منا نرفتهای و احکام آن را انجام ندادهای. این گویاهایی را که امام سجاد-علیه السلام- فرمودند: گویا طواف نکردی، گویا در مقام ابراهیم نماز نخواندهای، گویا آب زمزم را ننوشیدهای واشراف نکردی، گویا سعی بین صفا و مروه نکردی، گویا در عرفات نایستادی، گویا به مشعر نرفتی و ... شبلی را به شدت متاثرکرد به طوری که سال بعد موفق شد حجی را با دستورات امام سجاد-علیه السلام-انجام دهد (17)
حلق و تطهیر روح
ظاهر عمل واجب تراشیدن است و ناخن چیدن و اوساخ و کثافات را از خود دور نمودن. اما باطن کار و حقیقت آن، عبارت است از تطهیر روح از پلیدی رزائل خلقیه و ریختن آخرین نشان و اثر، از هوی پرستی و خود خواهی از دامن دل و طیب و طاهر ساختن صفحهی جان از لوث تعلقات حیوانی و افکار شیطانی که امام صادق-علیه السلام- میفرماید: «واحلق العیوب الظاهره و الباطنه به حلق شعرک» (18) یعنی باتراشیدن موی خود تمام عیبهای ظاهری و باطنیت را بتراش.
و هم امام سجاد-علیه السلام- به آن شخص حاج که از مکه مراجعت کرده بود ضمن سوالات راجع به توجه اسرار مناسک حج فرمودند: «فعند ما حلقت رأسک ذویت انک تطهرت من الادناس و من تبعته بنی آدم وخرجت من الذنوب کما ولدنک امک» (19) یعنی آیا هنگامی که سر خود را میتراشیدی نیت این نمودی که با این عمل خود را از آلودگیهای گناهان و تعدی به حقوق آدمیان تطهیر نمائی وهم چون روز ولادت از مادر از تمام سیئات و معاصی بیرون رفته و دیگرعود به آنها ننمائی؟
سر حلق ملاقات امام و عرض تسلیم
در بعضی از روایات آمده که مراد از «تفث» در آیه قرآن «لقاء امام» است. ذریح از امام صادق-علیه السلام- در بیان مراد از آیه «ثُمَّ لْیَقْضُوا تَفَثَهُمْ وَلْیُوفُوا نُذُورَهُمْ وَلْیَطَّوَّفُوا بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ» (20) نقل کرده که امام -علیه السلام_فرمود: «تفث» ملاقات با امام است. (21) مرحوم فیض در بیان روایت میفرماید جهت مشترک بین تفسیر و تأویل آیه همان «تطهیر» است. چه آنکه مراد از تفسیر ظاهر آیه تطهیر از آلودگیهای ظاهری است و نتیجه حاصله از تأویل آیه و ملاقات با امام، تطهیر از پلیدی جهل و نابینائی باطنی است.
همچنان که با تراشیدن موی سر و ازاله اوساخ از بدن، نظافت و پاکیزگی ظاهری حاصل میشود همچنین با ملاقات امام –علیه السلام- و عرض اطاعت و تسلیم و اهتداء به نور هدایت آن حضرت، ظلمت جهل تبدیل به روشنایی علم میگردد و فضائل انسانی جایگزین رذائل حیوانی شده وطهارت باطنی به وجود میآید. آری آنچه که جامعهی بشر را از مطلق ارجاس و ادناس و آلودگیها و ناپاکیها تطهیر نموده و طهارت همه جانبه، در تمام شئون زندگی انسان از عالم اعتقاد و اخلاق و اعمال به وجود میآورد، همانا وجود اقدس امام –علیه السلام- است که معصوم از خطا و منصوب از جانب خدا میباشد. اوست که با اراده نافذ و مشیت قاهرهی حضرت حق، دارای منصب مرجعیت و زعامت مطلقه است و زمام رهبری و قیادت در تصحیح عقائد و تهذیب اخلاق و اصلاح برنامههای عملی و تمشیت امور اجتماعی و تدبیر جهات امت کلاً به دست او سپرده شده است. واسترعاکم امور خلقه جامعهی بشر اگر «سر» خود را، و فکر وعزم و تصمیم خود را با طوع و رغبت در اختیار امام –علیه السلام- بگذارد و «تیغ» حکومت حقه و شمشیر عدالت او را برای «اصلاح» شئون زندگیش بپذیرد، او با آن قدرت عادلهاش سراسر حیات انسانها را از هر گونه ناپاکی، تطهیر مینماید. خباثت جهل و نابینایی نسبت به حقائق روشن عالم را از فضای زندگی بر میدارد و عائله بشر را به «حیات طیبه» و حسن مآب نائل میگرداند ﴿ الَّذِینَ آمَنُواْ وَعَمِلُواْ الصَّالِحَاتِ طُوبَی لَهُمْ وَحُسْنُ مَآبٍ ﴾(22)، ﴿ مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِّن ذَکَرٍ أَوْ أُنثَی وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاةً طَیِّبَةً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُم بِأَحْسَنِ مَا کَانُواْ یَعْمَلُونَ ﴾(23). حاصل مضمون هر دو آیه آن که انسانهای مومن شایسته کار (که حقیقت ایمان و عمل صالح همانا اتباع از امام است) هم در دنیا از زندکی پاک و با طهارت برخوردار میگردند و هم در آخرت به فرجام نیک نائل میشوند؛ و لذا برای توجه دادن مردم به وظیفهی حیاتشان میفرمودند: حج خود را از مکه آغاز کنید و با زیارت ما به پایان برسانید (24) البته ضاهر روایت در بیان ترتیب شروع زیارت از مکه یا مدینه است از نظر انکه مقصود از زیارت تجدید عهد ولایت وعرض مراتب تسلیم و اتباع به حضور اقدس امام –علیه السلام- است. این مطلب نیز استفاده میشود که مقاصد حج شما وقتی تحقق کامل مییابد که با امام و ولی امر خود ملاقات نمایید و سر تسلیم در برابر او فرود آورده و نسبت به امور جاریهی عصری کسب تکلیف و اخذ دستور نموده و رهسپار اوطان خود گردید تا بر اثر ازالهی اوساخ از ظاهر و باطن زندگی به سعادت هر دو جهان نائل شوید بنابراین در صورت تخلف امت از فرمان امام –علیه السلام- با غائب بودن امام از میان مردم و محرومیتشان از درک فیض حضور و اخذ برنامهی حیات از آن جناب از هر دو سعادت بینصیب خواهند بود. نه زندگی خوش خواهند داشت و نه فرجام نیک مانند رمهی بی شبان متفرق گشته و هر دسته سویی خواهند بود و طعمه گرگان خونخوار جهان خواهند شد.
وتنها فائده حلق و تقصیرشان در منی همان تنظیف بدن خواهد بود و آراستگی ظاهر و لاغیر بلکه عیدشان هم معنای حقیقی خود را از دست داده و بر حزن و اندوه ارباب معرفت خواهد افزود. عن عبد الله بن دینار عن ابی جعفر –علیه السلام- قال یا عبدالله ما من عبد المسلمین اضحی و لا فطر الا و هو یتجدد فیه لآل محمد-صل الله علیه وآله- حزن. قلت: فلم؟ قال: لانهم یرون حقهم فی ید غیرهم (25) عبد الله دینار از امام باقر نقل میکند که فرمودند: هیچ عیدی از عید فطر و قربان برای مسلمانان پیش نمیآید مگر اینکه حزن و اندوه آل محمد تجدید میشود. راوی میگوید گفتم برای چه؟ فرمودند: از آن جهت که حق خود را در دست دیگران میبینند. آری روز عید که مشهد عام و مجمع عمومی مسلمین است باید «امام» و حجت کبرای پروردگار «محور» جمعیت باشد و همگی بر گرد آن «قطب» عالم انسان بچرخند و به امامت او اقامهی نماز نماینده و از زبان درباره او، استماع خطبه نموده و آشنای با حقائق عالیه عالم هستی گردند و با قیادت و رهبری او در راه دفاع از حریم دین با اعداء دین بجنگند.
و طبق تشخیص و فرمان او به اصلاح عیوب و نقائض زندگی در ظاهر و باطن بپردازند. ولی یا للاسف که در تمام این مقامات جای امام خود را خالی میبیند به هر سو و به هر جانب که روی می آوررند از صاحب و قیم خود خبری نمییابند. به رمی جمرات و سرکوبی اعداء دین میروند بیفرمانده میروند به کشتارگاه و میدان فداکاری و جانبازی میآیند به حلق و تقصیر و ازالهی اوساخ و تهذیب اخلاق میرسند باز هم از مصلح اصلی و مطهر حقیقی نشانی بدست نمیآورند؛ و لهذا بدیهی است که هم امام –علیه السلام- از مشاهدهی وضع نابسامان شیعه و اتباع خود متأثر و غمگین میشود. هم شیعه بیپناه از فقدان مولا و آقای خود، ناله و آه، از دل سر داده و عیدش تبدیل به عزا میگردد؛ و به همین جهت میبینیم که یکی از وظائف مستحبه شیعه در اعیاد چهارگانه (فطر، قربان، غدیر و روز جمعه) خواندن دعای ندبه است. آری آن روز روز عید شیعه است که سایه امام خود را بر سر خود بالعیان ببیند که پرچم توحید بر افراشته و دنیا را در پرتو نور هدایت حضرتش به راه خدا افکنده و با تیغ اصلاح و تطهیرش بساط جهل و فساد و تباهی را از زمین برچیده و عالمی سراسر امنیت و سلامت و طهارت به وجود آورده است. نتیجه آن شد که حلق و تقصیر در منی هم دارای فائده بهداشتی که بدن از آلودگیها و کثافات ظاهری تنظیف میشود؛ و هم واجد اسرار روحی که رمز تهذیب اخلاق و ازاله ارجاس باطنی از کبر و بخل و حسد و آز و خود خواهی و اشباه این رذائل، صفحه بی جان میباشد.
و مهمتر آنکه نظر به معنای تأویلی آیه مربوطه به این وظیفه که قبلاً گذشت (ثم لیقضوا تفثهم) حکمت اجتماعی نیز در آن ملحوظ شده است که عبارت است از ملاقات امت و جامعهی اسلامی است با امام و پیشوا و زمامدار خود با توجه به اینکه مقصود از این ملاقات تجمع و تمرکز قوا در نقطهی واحده است و اعلام اتحاد و اتفاق عمومی بر تبعیت از دستور صادر از مصدر پیشوائی و حکومت که نتیجهی قطعی آن زدودن انواع پلیدیها و مفاسد از صحنهی اجتماع و ایجاد زندگی توأم با طهارت و پاکی مطلق خواهد بود (26)
نتیجه گیری
تقصیر آخرین عمل عمره تمتع است که بعد از انجام آن انسان از احرام عمره تمتع خارج میشود مقصود از این عمل این است که ما برای قطع تعلق به دنیا و امتیازات و شئون آن تمرینی کرده باشیم. یکی از اسرار معنوی حلق تواضع و خودسازی موجود در آن است. چون بلند نگه داشتن موی سر نوعی زینت است و بعضاً همراه تکبر بوده بدین جهت دستور به تراشیدن موی سر داده شده است تا آدمی از تکبر و توجه زیاد به زینت ظاهری به دور باشد. جنبه دیگر معنویت حلق از دیدگاه عرفان تقویت عقل و کسب آمادگی جهت دریافت فیوضات الهی است همانگونه که در صورت ظاهری موی سر حجاب و پوشش سر انسان است در صورت معنوی نیز شعور برداشته شده و انسان استعداد بیشتری برای کسب معنویت پیدا میکند؛ و باطن کار و حقیقت آن، عبارت از تطهیر روح از پلیدی رزائل خلقیه و ریختن آخرین نشان و اثر، از هوی پرستی و خود خواهی از دامن دل و طیب و طاهر ساختن صفحهی جان از لوث تعلقات حیوانی و افکار شیطانی است. سر دیگر حلق ملاقات امام و عرض تسلیم به ایشان است. همچنان که با تراشیدن موی سر و ازاله اوساخ از بدن، نظافت و پاکیزگی ظاهری حاصل میشود همچنین با ملاقات امام –علیه السلام- و عرض اطاعت و تسلیم و اهتداء به نور هدایت آن حضرت، ظلمت جهل تبدیل به روشنایی علم میگردد و فضائل انسانی جایگزین رذائل حیوانی شده وطهارت باطنی به وجود میآید. مقاصد حج وقتی تحقق کامل مییابد که با امام و ولی امر خود ملاقات نمایید و سر تسلیم در برابر او فرود آورده و نسبت به امور جاریهی عصری کسب تکلیف و اخذ دستور نموده و رهسپار اوطان خود گردید تا بر اثر ازالهی اوساخ از ظاهر و باطن زندگی به سعادت هر دو جهان نائل شوید. حکمت اجتماعی نیز در آن ملحوظ شده است که عبارت است از ملاقات امت و جامعهی اسلامی است با امام و پیشوا و زمامدار خود با توجه به اینکه مقصود از این ملاقات تجمع و تمرکز قوا در نقطهی واحده است و اعلام اتحاد و اتفاق عمومی بر تبعیت از دستور صادر از مصدر پیشوائی و حکومت که نتیجهی قطعی آن زدودن انواع پلیدیها و مفاسد از صحنهی اجتماع و ایجاد زندگی توأم با طهارت و پاکی مطلق خواهد بود.
پينوشتها:
1. طلبه پایه 3 مدرسه علمیه ثامن الحجج علیه السلام
2. همدانی، علی عراقچی، آداب و احکام حج مطابق با فتوای حضرت آیة الله العظمی امام خمینی مد ظله نگارش: از حوزه علمیه قم
3. عرفان حج، ایت الله جوادی آملی
4. قاموس قرآن، ج 2، ص: 167
5. بقره، 196
6. فتح، 27
7. قاموس قرآن، ج 2، ص: 166
8. نساء، 101
9. صافات، 48
10. رحمن،72
11. حجّ، 45
12. حداد عادل، غلامعلی، حج نماز بزرگ
13. مجله حریم یار، ویژه نامه حج تمتع
14. جوادی آملی، عبدالله، صحبای حج
15. فاضلی، قادر، اسرار و عرفان حج
16. زارعی سبزواری، عباسعلی، پرتویی از اسرار حج
17. فاضلی، قادر، اسرار و عرفان حج
18. -مصباح الشریعه باب 21
19. مستدرک الوسائل ج 2 کتاب حج ص 187
20. حج، 29
21. وافی ج 2 ابواب الزیارات ص 194
22. سوره رعد آیه 29
23. سوره نحل آیه 97
24. وافی ج 2 ابواب الزیارات ص 192
25. علل الشرایع ج 2 ص 76
26. ضیاء ابادی، سید محمد، حج برنامه تکامل
ارتباط اربعین با ظهور/ زیارتی که برگ برنده شیعیان است
امام حسین (ع) یگانه دوران است، دورانی که وسعت آن به طول تاریخ بشریت است، از حضرت آدم ابوالبشر (ع) گرفته تا روزی که منتقم اصلی او یعنی حضرت حجت (ارواحنا له الفداء) ظهور بفرمایند. گرچه در منابع روایی کهن و حتی مجامع روایی ثانویهای چون «بحار الأنوار» بحث قرار گرفتن امام زمان (عج) مابین رکن و مقام کعبه و معرفی خودشان وجود ندارد، اما در کتاب «إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب (عج)» نوشته علی حائری یزدی، جملاتی را از کتابی با نام «الموائد» اینگونه نقل میکند: «زمانی که حضرت قائم (عج) ظهور میکند، [کنار کعبه] مابین رکن و مقام میایستد و پنج ندا میدهد:
الأول: ألا یا أهل العالم أنا الإمام القائم؛ آگاه باشید ای جهانیان که منم امام قائم؛
الثانی: ألا یا أهل العالم أنا الصمصام المنتقم؛ آگاه باشید ای اهل عالم که منم شمشیر انتقام گیرنده؛
الثالث: ألا یا أهل العالم إن جدّی الحسین قتلوه عطشان؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جد من حسین را تشنهکام کشتند؛
الرابع: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیهالسلام طرحوه عریانا؛ بیدار باشید ای اهل عالم که جدّ من حسین را برهنه روی خاک افکندند؛
الخامس: ألا یا أهل العالم إنّ جدّی الحسین علیهالسلام سحقوه عدوانا؛ آگاه باشید ای جهانیان که جدّ من حسین را از روی کینهتوزی پایمال کردند.»[۱]
از این مطلب هم اگر بگذریم یکی از بهترین سندهایی که این مطلب را تأیید مینماید همان فراز از دعای ندبه است که میفرماید: «أَیْنَ اَلطَّالِبُ [اَلْمُطَالِبُ] بِدَمِ اَلْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاَءَ؛ کجاست آن طلبکننده خون کسی که در کربلاء کشته شد.»[۲]
اینکه امام حسین (ع) از ابتدای خلقت تا انتهای آن به عنوان یک سمبل و نماد والا مطرح است به سبب دستگیری است که سیدالشهداء (ع) از تمام بشریت دارد. امام حسین (ع) ملجأ و پناه بشریت است خصوصاً در این زمانی که گرفتاریها به شکل وسیعی گسترش یافته است.
پیوند عجیبی میان امام حسین (ع) و آیه ۹ سوره کهف وجود دارد که بیان گویایی از کهف و پناه بودن ایشان دارد، پناهی که بهوقت سختی و ایجاد بنبستهای انسانساخته، گره را باز مینماید و مسیر را هموار و شفاف میسازد. منهال بن عمرو اینگونه بیان مینماید: «أَنَا وَ اَللَّهِ رَأَیْتُ رَأْسَ اَلْحُسَیْنِ عَلَیْهِ السَّلاَمُ حِینَ حُمِلَ وَ أَنَا بِدِمَشْقَ وَ بَیْنَ یَدَیْهِ رَجُلٌ یَقْرَأُ اَلْکَهْفَ حَتَّى بَلَغَ قَوْلَهُ أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ اَلْکَهْفِ وَ اَلرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً فَأَنْطَقَ اَللَّهُ اَلرَّأْسَ بِلِسَانٍ ذَرِبٍ ذَلِقٍ فَقَالَ أَعْجَبُ مِنْ أَصْحَابِ اَلْکَهْفِ قَتْلِی وَ حَمْلِی؛ در دمشق بودم که دیدم سر حسین (ع) را مىبرند و مردى در جلو، سورۀ کهف را تلاوت مىکرد تا اینکه به این آیه رسید: «أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحابَ اَلْکَهْفِ وَ اَلرَّقِیمِ کانُوا مِنْ آیاتِنا عَجَباً» پس خدا آن سر را به زبان فصیح گویا ساخت و گفت: شگفتتر از اصحاب کهف، کشته شدن من و حمل سر من مىباشد».[۳]
اگر بخواهیم یکی از شباهتهای این ماجرا با ماجرای شهادت سیدالشهداء (ع) را بیان کنیم که وجه آن در ماجرای شهادت امام حسین (ع) اعجابانگیزتر و رساتر است باید بگوییم که آنها با اعتزالی که از حاکمیت جور داشتند ورق را به نفع مظلومان و به ضرر مستکبران زمانه خود برگرداند که این وجه در قیام اباعبدالله (ع) بسیار بلیغتر و بلندتر از حرکتی بود که اصحاب کهف انجام دادند.
سیدالشهداء (ع) مظهر اتصال بشریت به خداست چون او با قیامش آن حقیقتی که خود به آن ایمان داشت را به اوج تبلور خود رساند و آن حقیقت چیزی نبود جز اینکه فرمودند: «اَنْتَ کَهْفِی حِینَ تُعْیِینِی اَلْمَذَاهِبُ فِی سَعَتِهَا وَ تَضِیقُ عَلَیَّ اَلْأَرْضُ بِرُحْبِهَا؛ تو پناهگاه منی هنگامی که راهها با وسعتی که دارند بر من سخت میشوند و زمین با آن گستردگیاش، بر من تنگ میگردد.»[۴]
اکنون باید گفت که اگر امام حسین (ع) در آن اوج ظلم و تباهی که بر مردم عارض شده بود با اتصالی که به خداوند تبارک و تعالی دارد جنگ به ظاهر باخته را به یک بردی تاریخی تبدیل میکند و کهفی حصین برای بندگان خدا و آزادگان عالم میگردد، همه نمادهای او برای اسلام عزیز، گرانقیمت محسوب میشود و برای دشمنان بشریت سدی نفوذناپذیر جلوه مینماید.
اگر زیارت اربعین سیدالشهداء (ع) در این روزهای پرالتهاب برگ برنده شیعه و اسلام عزیز محسوب میشود و در لسان معصومین (ع) به عنوان یکی از علامات انسان مؤمن مطرح میشود، مطلب عجیبی نیست و با آموزههای اسلامی کاملاً مطابق است.
زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین با این کیفیتی که در این سالهای اخیر دنبال میشود، برای مستکبران عالم بسیار سخت و دلهرهآور است. آنها میدانند حقیقتی همچون امام حسین (ع) اگر بر سر زبانها بیفتد هدف او نیز تحقق پیدا خواهد کرد و آن هدف چیزی جز رفع جهالت و تحیر از تمامی بشریت در تمام اعصار نیست. سرگردانی، حیرانی و جهالتی که دنیای کفر حکومت خود را بر آن بنا نموده است.
آن معرفیای که امام زمان (ارواحنا له الفداء) از خود با نام مبارک جد اطهرشان حضرت اباعبدالله (علیهالسلام) در زمان ظهور انجام میدهند، پرده از این حقیقت برمیدارد که جهانیان با نام مبارک امام حسین (ع) آشنا هستند و با این رمز مقدس به نهضت جهانی امام زمان (عج) متصل خواهند شد و آنچه صاحبنظران در این باب گفتهاند تأکید بر این مطلب است که زیارت اربعین اباعبدالله (ع) بار این شناخت عظیم را به دوش خواهد کشید.
مصطفی راهی
پینوشت
۱.إلزام الناصب فی إثبات الحجه الغائب (عج)، على یزدى حائری،محقق، ج ۲، ص ۲۳۳، بیروت، مؤسسه الأعلمى، چاپ اول، ۱۴۲۲ق.
۲.بحارالانوار، محمدباقر بن محمدتقی مجلسی، ج ۹۹،ص ۱۰۴، انتشارات دار احیاء التراث العربی، بیروت.
۳.همان، ج ۴۵، ص ۱۸۸.
۴.همان، ج ۹۵، ص ۲۱۶.
ابراز ارادت مسیحیان به سیدالشهدا (ع) در آستانه اربعین
در آستانه اربعین حسینی، جمعی از مسیحیان نجف اشرف با ورود به حرم سیدالشهدا (ع) به ساحت مقدس سیدالشهدا (ع) ابراز ارادت کردند.
پس از ورود آنها به حرم امام حسین (ع)، گروهی سجده کرده و زمین حرم را بوسیدند و به سمت ضریح حرکت کردند.
هر ساله در ایام محرم و صفر، ادیان مختلف با تشرف به حرم امام حسین (ع) به دعا و نیایش میپردازند، چرا که معتقدند اباعبدالله (ع) فقط مختص شیعیان نیست.
مقایسه برنامههای دو نامزد انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در حوزههای مختلف
برخلاف رشد اقتصادی مداوم در چندین سال گذشته، در سال ۲۰۲۰ رشد اقتصادی کاهش شدیدی داشت. طبق گزارش BEA (https://www.bea.gov/data/gdp/gross-domestic-product) در سه ماهه دوم سال، تولید ناخالص داخلی (GDP) کاهش ۳۱.۴ درصدی داشته است. هم چنین پیش بینی میشود که رشد اقتصادی در سال ۲۰۲۰ کاهشی معادل ۸ درصد داشته باشد. با این حال پس از شکست کرونا و اتمام این بیماری همهگیر، انتظار میرود، ایالات متحده شاهد رشد اقتصادی ناگهانی و بزرگی باشد.
تمامی این مسایل، باعث میشود که برنامه اقتصادی نامزدهای انتخابات ۲۰۲۰ اهمیت ویژهای برای مقبولیت نامزدها پیدا کند. آنها باید ثابت کنند که میتوانند اقتصاد آمریکا را به خوبی مدیریت کنند.
دو نامزد اصلی دونالد ترامپ (نامزد حزب جمهوری خواه) و جو بایدن (نامزد حزب دموکرات) برنامههای اقتصادی خود را در حوزههای زیرساختهای اقتصادی-معیشتی، مالیات، درمان، تجارت، اشتغال و دستمزد، تغییرات آب و هوایی ارایه دادهاند. برنامه اقتصادی دو نامزد و رویکردشان نسبت به ایران را به طور خلاصه در ذیل خواهید خواند.
زیرساختهای اقتصادی-معیشتی
ترامپ در کمپینهای خود دایما بر ساختن دوباره آمریکا تاکید دارد و به دنبال لایحه زیرساختها است. او درخواست دومین بسته حمایتی کرونا را در کنگره اعلام کرده است که ارزش آن به میزان ۲ تریلیون دلار است. با توجه به ارزش بسیار بالای این طرح و عدم رضایت اعضای حزب جمهوری خواه، ترامپ شانس چندانی برای دستیابی به این طرح نخواهد داشت. او هم چنین اطلاعات چندانی از چگونگی انجام این طرح بیان نکرده است.
جو بایدن یک برنامه زیرساختی ۱۰ ساله به ارزش ۱.۳ تریلیون دلار ارایه داده است. در این طرح او به دنبال کاهش کامل گازهای گلخانهای در آمریکاست و با ایجاد شغل به دنبال بهبود وضعیت طبقه متوسط آمریکایی است. او بر گسترش انرژیهای پاک و سرمایهگذاری بر روی راه سازی (پل، جاده، آزادراه و ...) و بهبود وسایل نقلیه در قسمتهای فقیرنشین تاکید میکند. این نامزد انتخاباتی، شیوه تامین مالی خود را با تغییر اقدامات ترامپ برای مالیات شرکتها بیان میکند. او معتقد است که کاهش راههای فرار مالیاتی و برون سپاری، باعث میشود که شرکتها مالیات عادلانه خود را بپردازند. او میگوید که راههای فرار مالیاتی که به جای تکریم کار کردن، سرمایهداری را ارزش میدانند باید بسته شوند و یارانه سوختهای فسیلی قطع گردد.
مالیات
دولت ترامپ در پیشنهاد بودجه فوریه ۲۰۲۰، خواستار تمدید اصلاحات مالیاتی سال ۲۰۱۷ شد و درخواست تمدید قانون کاهش عوارض و مشاغل مالیاتی بعد از ۲۰۲۵ را ارایه داد. این کاهشهای مالیاتی در سالهای ۲۰۲۵ و ۲۰۳۰ هزینهای نزدیک به ۱.۵ تریلیون را برای دولت فدرال خواهد داشت. او هم چنین خواستار لغو اعتبارات برای انرژیهای تجدید پذیر، ارایه اعتبارات مالیاتی برای طرح بورس تحصیلی و افزایش ۱۵ میلیون دلاری بودجه خدمات درآمد داخلی در طول یک دهه شد.
در مقابل، بایدن قصد افزایش مالیاتها را دارد. طبق برنامه، بالاترین نرخ مالیات بر درآمد را از ۳۹٪ به ۳۹.۶٪ و بالاترین نرخ مالیات بر درآمد شرکت را از ۲۱٪ به ۲۸٪ افزایش میدهد. او درصدد است تا مالیات امنیت اجتماعی برای افرادی که دریافتی بالاتر از ۴۰۰.۰۰۰ دلار دارند، و مالیات بر عوامل سرمایهای (بازارهای غیرمولد و موازی بخش تولید) و سود سهام با نرخ عادی را برای کسانی که درآمدی بالای یک میلیون دلار در سال دارند، وضع کند. نرخ مالیات سود حاصل از شرکتهایی که تابعه خارجی شرکتهای آمریکایی هستند، دو برابر خواهد شد و به ۲۱ درصد میرسد.
طبق گزارش مرکز سیاستهای مالیاتی، طرح بایدن برای مالیاتها، درآمد دولت فدرال را در سالهای ۲۰۲۱ تا ۲۰۳۰ به میزان ۴ تریلیون دلار افزایش میدهد. این طرح در جهت کاهش فشار در طبقه متوسط جامعه است.
اشتغال و دستمزد
در ماه اگوست نرخ بیکاری حدود ۸.۴ درصد افزایش داشته است. بنابراین هر کدام از نامزدها باید برنامه و سیاستهای کارآمدی را ارایه دهند.
سیاستهای ترامپ برای ایجاد اشتغال عموما بر پایه مقررات زدایی و کاهش مالیات است. ترامپ وعده داده است که با همین اهرمها طی ده ماه، ۱۰ میلیون شغل جدید و ده میلیون تجارت کوچک ایجاد میکند. با توجه به بهبود بیش از انتظار رشد شغلی در تابستان امسال، جمهوری خواهان معتقدند که نیازی به محرک بیشتری از سمت دولت نبوده و با توجه به شواهد، اقتصاد به خودی خود در حال بهبود است. ایده ترامپ برای ایجاد اشتغال از طریق لایحهای زیرساختی به ارزش ۲ تریلیون دلار است. او همچنین گفته است که دوست دارد حداقل دستمزد فدرال را افزایش دهد، اما ترجیح میدهد که این کار را به ایالتها بسپارد.
این درحالی است که بایدن و هم قطاران دموکرات او معتقدند که در این دوره بیکاری شدید، دولت باید هزینه بیشتری برای کمک به کارگران صرف کند. بایدن به دنبال اعتباردهی مالیاتی به شرکتهایی است که بتوانند شغلهای جدیدی را ایجاد کنند. او همچنین مجازات مالیاتی را برای شرکتهایی که به محصولات وارداتی روی میآورند، درنظر گرفته است. توجه ویژه او بر ایجاد شغل برای طبقه متوسط جامعه است که شامل ایجاد زیرساختهای انرژی تجدیدپذیر، موسسات لنگرگاه و صنایع انعطاف پذیری آب و هوا است. او به دنبال افزایش حداقل دستمزد فدرال به ۱۵ دلار است، هم چنین قصد دارد تا گرین کارتهای مبتنی بر اشتغال را به حدود ۱۴۰.۰۰۰ مورد در سال و بیشتر افزایش دهد.
تغییرات اقلیمی
ترامپ میگوید که تغییرات اقلیمی و آب و هوایی یک دروغ محض است. او از حامیان استفاده از سوختهای فسیلی است. وی به عنوان رئیس جمهور، قوانین زیست محیطی را لغو کرده و قصد دارد میلیونها هکتار زمین عمومی را برای حفاری اجاره کند و روند طولانی را برای خروج از توافق نامه آب و هوای پاریس آغاز کرده است.
در مقابل رقیب او، بایدن، به شدت معتقد به لزوم انجام اقدامات برای بهبود وضعیت آب وهوایی است. او به دنبال اقتصادی با انرژی پاک است و در نظر دارد تا قبل از ۲۰۵۰ انتشار گازهای مضرر گلخانهای را به صفر برساند (کربن زدایی). بایدن خواستار پیوستن به قرارداد پاریس است. او قصد ندارد که فرکینگ و حفاری را ممنوع کند ولی مجوزهای جدید حفاری نفت و گاز را در سرزمین های فدرال و فرا مرزی را ممنوع خواهد کرد.
سیاست خارجی دو نامزد انتخاباتی نسبت به ایران
ترامپ در دوره اول خود نشان داد که موافق مذاکرات با ایران نبوده و از توافق برجام، که در زمان ریاست جمهوری باراک اوباما انجام شده بود، خارج شد. او همچنین مخالف مداخلات نظامی در منطقه خاورمیانه بود اما پس از عقب نشینی و با افزایش تنش با ایران، نیروهای بیشتری را به منطقه اعزام کرد. همچنین در حمله ژانویه، دستور ترور سردار قاسم سلیمانی را صادر نمود.
در مقابل، بایدن خواستار رویکردی سیاسی با ایران و ورود دوباره به برجام، در صورتی که ایران به محدودیتهای خود در توافق هستهای عمل کند، است. او بیان میکند که حمله ژانویه (ترور سردار سلیمانی)، ایران و ایالات متحده را در مسیر تضاد و اختلاف قرار داده است. او همچین اشاره میکند که لازم است ارتش ایالات متحده تمرکز بیشتری بر منطقه ضد تروریسم و همکاری با متحدان محلی داشته باشد. او برخلاف ترامپ، مخالف حمایت جنگ عربستان بر ضد یمن است.
اربعین ساحتی بینظیر برای همگرایی امت اسلامی و آزادگان خلق کرده است
آیتالله سبحانی در پیامی به همایش بینالمللی «امام حسین(ع) و همگرایی امت اسلامی» تأکید کرد: «اربعین» با تجلی خاص خود همه ارادتمندان به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آن حضرت به ویژه امام حسین(ع) را دور هم مجتمع ساخته و عرصه و ساحتی بینظیر برای همگرایی امت اسلامی و آزادگان خلق کرده است.
متن این پیام به شرح زیر است:
بسم الله الرّحمن الرّحیم
إن الحسین مصباح الهدی و سفینة النجاة؛ حسین بن علی(علیهما السلام) چراغ هدایت و رستگاری و کشتی نجات از غرق در مهلکهها است.
با درود و سلام بر پیامبر اعظم(ص) و اهل بیت بزرگوارش و اصحاب گرانقدر و با تشکر از حضور عالمان و فرهیختگان از مذاهب اسلامی در همایش بینالمللی «امام حسین(ع) و همگرایی امت اسلامی» که به همت کمیته فرهنگی و آموزشی ستاد مرکزی اربعین برگزار شده است.
از محنتها و آلام امروز جوامع اسلامی و امت اسلامی، پراکندگی و تشتت و افتراقهاست که به سبب دست های پیدا و پنهان دشمنان اسلام هر روز بر آن افزوده میشود. و این مسأله سرمایههای بزرگی از امت اسلامی را بلااستفاده و یا با دشمنیها به هدر داده است. از این رو بیش از گذشته نیازمند تلاش عالمان متعهد برای ایجاد مودت و همبستگی در میان امت اسلامی هستیم که بیتردید این همبستگی میبایست بر کانون و ارزشهای مشترک بنا گردد که به لطف و رحمت الهی در میان امت اسلامی این کانون و ارزشهای مورد اعتماد و قبول وجود دارد.
پیامبر اعظم اسلام (ص) و اهل بیت بزرگوار آن حضرت، کانون مهر و محبت همه دلدادگان به اسلام و توحید است. امام حسین(ع)، هم به دلیل جایگاهش در میان اهل بیت رسول الله (ص) و هم به عنوان شخصیتی که برای احیا و دفاع از اسلام و سیره جدش از جان و حقاش گذشت، و به نماد آزادگی و حریت و اسلام خواهی و جهاد فی سبیل الله و غیرت اسلامی و مبارزه با ظلم و ستم و کجراههها تبدیل شده است، مورد مودت و احترام و تکریم همه مسلمانان است.
راه او، مسلک و پیام او که زندگی عزتمند در سایه اسلام و آزادگی و انسانی زیستن و در یک کلام، زیست موحدانه است، مورد وفاق امت اسلامی بوده و میتواند کانون همبستگی و همگرایی امت اسلامی قرار گیرد. در مکتب نورانی و متعالی اسلام، زیارت مزارهای مقدس مورد اهتمام همه مسلمانان از صدر اسلام تا به امروز بوده است و تمامی مذاهب و نحلههای اسلامی بر آن تأکید نمودهاند، و روایات متعدد و نیز سیره پیامبر(ص) و بزرگان دین شاهد و دلیل محکمی بر جایگاه و اهمیت زیارت است.
اربعین حسینی یادآور فداکاریها و جانفشانیهای سبط پیامبر(ص) یعنی حسین بن علی(ع) است که به حق رهبر آزادگان و سرسلسله شهدای راه خداست، و پیامبر گرامی(ص) سالها پیش از شهادت فرزندش امام حسین(ع) درباره او فرمود: «شهادت حسین آن چنان شعلهای از عواطف و احساسات را در دلهای مردم با ایمان برمیافروزد که هرگز سرد و خاموش نمیگردد».
«اربعین» با تجلی خاص خود همه ارادتمندان به پیامبر اسلام(ص) و خاندان آن حضرت به ویژه امام حسین(ع) را دور هم مجتمع ساخته و عرصه و ساحتی بینظیر برای همگرایی امت اسلامی و آزادگان خلق کرده است. این خود ظرفیتی و فرصتی مغتنم برای امت اسلامی آفریده تا با ایجاد اعتماد، یعنی اعتماد عناصر برجسته اسلامی به هم و با اتکا به ارزشهای مقدس اسلامی، شاهد همگرایی و همبستگی امت اسلامی برای رهایی مسلمانان در مقابل تجاوز و تهاجم دشمنان اسلام باشیم.
امید است این نشستها و گفتگوها مطلع مبارکی باشد برای این هدف مهم و گامی برای تعمیق مودت امت اسلامی. با این همه تأکید در پایان یادآور میشویم که شرائط کنونی ایجاب میکند که علاقهمندان سالار شهیدان(سلام الله علیه) از همین سرزمین خودشان، سلام و درود خود را بفرستند و در حقیقت مسئله سلامتی جامعه سبب میشود که زیارت از دور انجام بگیرد و در عین حال با کمال تأسف و تأثر.
قم – حوزه علمیه
جعفر سبحانی
اربعین نشانگر پیروزی مقاومت بر تسلیم است/ انقلاب اسلامی جلوه ای از جلوه های عاشوراست
آیتالله سیدابراهیم رئیسی امشب در جمع مردم بیرجند در حسینیه جماران، با بیان اینکه اربعین در ارزشهای دینی ما جایگاهی خاص دارد، اظهار داشت: جایگاه اربعین بحث مفصلی دارد اما اینکه چرا تنها برای وجود امام حسین(ع) است دلایل مختلفی دارد.
وی افزود: اربعین پرچم و نشانی است که عاشورا گم نشود و پیروزی مقاومت را بر تسلیم نشان دهد.
رئیس قوه قضائیه بیان داشت: اربعین نماد و نمودی است که پیام امام حسین(ع) را منتقل کند و توسط سلاطین و جاهلان از بین نرود.
رئیسی با تأکید بر اینکه بهترین زمان انسان باید با عاشورا رقم بخورد و عاشورا در متن زندگی انسان قرار بگیرد، تبیین کرد: مکتب عاشورا مکتبی انسانساز و موحدساز است که انسانهای موحد و انقلابی و در میدان ساخته و خون امام حسین(ع) را در رگهای جوامع بشری ظلمشناس و ظلمستیز جاری میکند.
وی با اشاره به اهمیت جریان اربعین، مطرح کرد: جریان اربعین روز به روز بیشتر رونق میگیرد و دلها را بیشتر متوجه عاشورا و عاشوراییان کرده و ملتهای زیادی را جذب خود میکند .
رئیس قوه قضائیه مهمترین پیام اربعین حسینی را انسانسازی، جامعهسازی قرآنی و جامعهسازی و مدنیتی بهنام دین و ارزشهای دینی ذکر و عنوان کرد: گرچه امسال با وجود ویروس کرونا نمیتوان جریان اربعین را همانند سالهای گذشته برگزار کرد اما عاشورا یک امتداد راهبردی دارد و آن هم ایجاد مکاتب بسیاری در طول تاریخ است.
رئیسی اضافه کرد: امروز مکتب شهید «حاج قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» بهعنوان امتداد جریان عاشورا معرفی میشود، لذا این مکتب در امتداد راهبردی جریان عاشورا است .
وی با تأکید بر اینکه خونخواه شهدا پروردگار متعال است و خون آنهایی که در مسیر و امتداد عاشورا بر زمین ریخته شد هرگز ضایع نخواهد شد، مطرح کرد: به خانواده شهدا و ایثارگران میگویم خون فرزندان شما کارهای زیادی میکند و دارای جلوههای زیادی است.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه امروزه عالم گرفتار جهلی علمی و جهالت عملی است و خون امام حسین(ع) این دو را از جامعه بشری میزداید و به جای آن تعقل و تدبر شکل میگیرد، عنوان کرد: امام حسین(ع) میخواهد جامعه گرفتار تعطیلی قدرت تعقل و تدبر نشود و جامعه اهل تحلیل شود.
رئیسی با تأکید بر اینکه خون شهدا جهلزدایی میکند، تصریح کرد: امروز عالم گرفتار جاهلیت مدرن است و همچنانی که دیروز در جریان اموی و عباسی گرفتار جاهلیت بود، جاهلیت مدرن مجهز به قدرت علم و فناوری بوده و قدرت رسانهای دقیق دارد.
وی با بیان اینکه زشتترین اخلاق بهنام مدنیت و تمدن در جامعه معرفی میشود و بزرگترین ظلم بر جوامع بشری بهعنوان خیرخواهی و عدالت معرفی میشود، تصریح کرد: 70 سال ظلم به مردم فلسطین به نام حمایت معرفی میشود و داعش هم یکی از دست پرودههای جاهلیت مدرن است.
رئیس قوه قضائیه در خصوص تشکیل داعش و سخنان رهبر انقلاب در این خصوص، گفت: ابتدا که رهبر بصیرتآفرین فریاد زدند جنس داعش صهیونیستی است متأسفانه برخی در داخل و خارج کشور متوجه آن نشدند، جنایتهای هولناکی به دست داعش انجام و پول و سلاح و آموزش آن توسط جریان جاهلیت مدرن انجام شد و مولود آن هم گروههایی نظیر القاعده و داعش و تکفیری بود که به جان مسلمانان انداختند.
رئیسی با بیان اینکه امروز بیش از هر زمانی رئیس جمهور بیخرد آمریکا و اسرائیل نزد عالم منفور است، اضافه کرد: این جهلزدایی و بصیرت را هیچ چیز جز خون شهدا محقق نکرد لذا مردم امروز همان مردم پیشین هستند و در برابر این جریان ایستادگی میکنند.
وی مطرح کرد: متأسفانه امپراطوری خبری و رسانهای دشمن از دانش و فهم واقعی مردم جلوگیری میکند و هرگونه بصیرتافزایی را برای خود مضر میداند تا به امیال پلید خود برسد.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه امروز بنا است در عالم روشنگری شود، اضافه کرد: علیرغم تمام پوششهای خبری و رسانهای دشمن باید چهره ظالم برای عالم روشن شود همچنان که جریان کربلا روشنگری را رقم زد.
رئیسی عاشورا را جلوه امید دانست و با اشاره به اینکه این شرایط نوید دهنده روزنههای امید برای جامعه به برکت عاشورا است، تبیین کرد: اربعین پیامی امیدبخش به انسانهای مظلوم میدهد که ظلم ماندگاری ندارد.
وی مطرح کرد:جریان اربعین جریان بسیار مهمی در تاریخ و فرهنگ دینی است برای اینکه این علم برافراشته بماند و ظلم در عالم پا نگیرد تا مصلح کل جهان بشریت در عالم اصلاحگری کند.
نماینده مردم خراسانجنوبی در مجلس خبرگان رهبری با اشاره به قدرت گرفتن جریان مقاومت در لبنان و تشکیل جبهههای مقاومت در اقصی نقاط جهان، بیان داشت: رهبر انقلاب اسلامی فرمودند؛ «در منطقه دشمن خواست و نتوانست و ما خواستیم و توانستیم» بنابراین این قدرت و توانایی از امتداد جریان عاشورا سرچشمه گرفت.
رئیسی به تشریح راهبرد دشمن پرداخت و توضیح داد: امتداد راهبردی جریان یزیدی راهبرد دشمنی است که ازمردم و خدا و آحاد بشر خجالت نمیکشد و بهعنوان قاتل سردار شهیدمان اعلام میکند که با این جنایت هولناک به تروریستها خدمت میکند.
وی با تأکید بر اینکه چهره شهید سلیمانی در دنیا به چهره جریان ضد تروریستی معروف است، عنوان کرد: سردار سلیمانی تنها به ملت ایران تعلق نداشت و به عنوان یک قهرمان ضد تروریست بود.
رئیس قوه قضائیه با بیان اینکه امتداد راهبردی دشمن دست پلید سعودیها است، متذکر شد: همچنان که عاشورا نشان داد و اربعین اثبات کرد امتداد جریان عاشورا ماندگار و امتداد جریان دشمن ماندگار نیست، ممکن است زمانی طول بکشد و برخی حوصلهشان از بین برود اما بدانید منظومه نظام هستی بر حق بنا شده و این نظام باطل نمیپذیرد آنچه قرار واقعی عالم هستی است حق است و ماندگاری دارد.
رئیسی، امام حسین(ع) را مظهر حق و اربعین را جلوه عاشورای حسینی دانست و با تأکید بر اینکه این حرارت هرگز به سردی نمیگراید و روز به روز جلوه عاشورا بیشتر و بیشتر خواهد شد، خاطرنشان کرد: اگر کسی بخواهد سعادتش تضمین شود ارتباط با حسین(ع) تنها راه آن است و ارتباط جهان هستی با عاشورا است.
وی در پایان گفت: انقلاب اسلامی از جلوههای عاشورای حسینی است و بسیاری از بیداریهای موجود از برکات عاشورا است که روز به روز جلوههای آن نمایان خواهد شد.
سرنگونی صدام راه را برای میلیونها زائر حسینی باز کرد/ پس از انقلاب اسلامی زمینه برای برگزاری پرشور مراسم اربعین فراهم شد
دبیر کل حزب الله لبنان در سخنانی به مناسبت اربعین حسينی گفت راهپیمایی عظیم و میلیونی زائران به سمت کربلا پدیده ای بسیار مهم است.
سید حسن نصر الله راهپیمایی زائران را از مناطق مختلف به سمت کربلای معلی آن هم در یک زمان واحد هر چند از گذشته وجود داشته است، در حجمی عظیم و جمعیتی میلیونی, پدیده ای جدید و بسیار مهم دانست.
سید حسن نصر الله گفت: ملت های جهان با دیدن میلیون ها زائر حسینی در صفحات تلویزیونی, از قیام حسینی و اهداف آن آگاه می شوند.
سید مقاومت افزود: هزاران نفر از مردمی که در مراسم اربعین حسینی شرکت می کنند, اقدامی فولکلور یا ظاهری و نمادین گونه انجام نمی دهند بلکه با عشق و دلی پر از حب و شوق حسین (ع) آمده اند. زیباترین صحنه مراسم اربعین زمانی است که زائر امام حسین (ع) به شهر کربلا می رسد و از دور مناره طلایی و گلدسته های مرقد امام حسین (ع) را مشاهده می کند. تصور کنید هنگامی که حبیب به محبوبش می رسد چه اتفاقی رخ می دهد
دبیرکل حزب الله لبنان در ادامه افزود: در طول ۴۰ تا ۵۰ سال گذشته و پس از آغاز جنبش و بیداری اسلامی در چندین کشور اسلامی و به ویژه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (ره) و تحول بزرگی که در منطقه حاصل شد، همچنین پس از سقوط نظام صدام در عراق زمینه برای برگزاری مراسم اربعین فراهم شد.
سید مقاومت گفت: همه ما میدانیم نظام صدام حسین از زیارت و راهپیمایی روز اربعین جلوگیری میکرد و در برخی سالها راهپیمایی مردم را با راکت و تانک و هواپیما هدف قرار میداد. ما با چشمان خود دیدیم که نظام صدام چگونه زائران امام حسین (ع) را هدف قرار میداد.
سید حسن نصر الله در ادامه افزود: پس از سرنگونی حکومت صدام، راه برای میلیونها عراقی و میلیونها نفر از دوستداران حسینی خارج از عراق باز شد تا با شکوه هر چه تمام تر، اربعین حسینی را برگزار کنند. در شرایط کرونایی جدید هر چند زائران خارج از عراق نتوانسته اند مانند سالهای گذشته در پیاده روی اربعین شرکت کنند، اما داخل عراق شاهد آن هستیم که میلیونها عراقی با پای پیاده راهی کربلای معلی شده اند.
سید حسن نصر الله گفت: بیداری و جنبش های اسلامی در چهل پنجاه سال گذشته در شماری از کشورهای اسلامی به ویژه پیروزی انقلاب اسلامی در ایران به رهبری امام خمینی (قدس سره الشریف) و برپایی حکومت جمهوری اسلامی در ایران تحولی بسیار بزرگ بود که در منطقه اتفاق افتاد.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: امسال شیوع ویروس کرونا, روادید ندادن به زائران خارجی و در پیش گرفتن تدابیر علیه انتشار این ویروس در بیشتر کشورها بر مراسم اربعین تأثیر گذاشت, ولی در داخل عراق می بینیم که میلیون ها عراقی از شهرهای مختلف عراق به سوی کربلا و برای زیارت مرقد امام حسین (ع) پیاده روی می کنند.
وی همچنین خاطر نشان کرد: حاکمان بسیاری از زمان بنی امیه و بنی عباس و نیز در سده های اخیر تلاش می کردند به علت شرایط خاص سیاسی و امنیتی مانع برگزاری پیاده روی زائران حسینی شوند اما هیچگاه نتوانستند.
سید حسن نصر الله گفت: کسانی که کمر به قتل امام حسین (ع) بستند چه کسانی بودند؟ اینها و قریش قبل از بعثت پیامبر (ص) چگونه بودند؟ اعراب چگونه بودند و چگونه زندگی میکردند و سطح شان در چه حدی بود؟ هیچ چیزی نداشتند. پیامبر که جد شخصیتهایی بود که روز عاشورا در کربلا به قتل رسیدند و مثله شدند، مردم را از تاریکی به سوی نور هدایت کرد و بیشتر از سایر پیامبران اذیت و آزار دید و امت و این دولت عظیم را برای اعراب و مسلمانان بنیان نهاد. سپس همینها آمدند و محبوب دل این پیامبر را به قتل رسانند و به آبروی او تعرض کردند. این مصیبت بسیار بزرگی است.
شرح و تفسیر زیارت اربعین قسمت
اهمیت زیارت اربعین
زیارت اربعین از علامت های ایمان برای مؤمن است و به یک معنا آینه ای برای معرفت و عرفان مؤمن محسوب می شود.
همانطور که از حضرت امام حسن عسکری(ع) به ما رسیده است؛ حضرت فرمودند: علامات مؤمن پنج چیز است؛ 51 رکعت نماز خواندن؛ زیارت اربعین؛ انگشتر در دست راست کردن، بسم الله را بلند گفتن و پیشانی بر خاک نهادن که این مواردی است که تأکید شده و اهمیت بسیار زیادی در مکتب شیعه دارد.
چیزهایی که ذکر شده و موارد مورد اشاره که مرحوم شیخ طوسی در تهذیب الاحکام درباره فضیلت زیارت امام حسین(ع) در اربعین نقل کرده اند؛ به این نکته اشاره دارد که زیارت امام حسین(ع) ثواب حج و عمره و فضیلت های فراوانی دارد که این فضیلت برای این عبادت و زیارت اربعین نیز ذکر شده که باید گفت بسیاری از معانی این زیارت«یدرک و لا یوصف» است یعنی مفاهیم عمیقی دارد که بسیار ارزشمند است.
وراثت الهی در وجود امام حسین(ع)
«اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللَّهِ وَ حَبیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَلیلِ اللَّهِ وَ نَجیبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللَّهِ وَابْنِ صَفِیِّهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَیْنِ الْمَظْلُومِ الشَّهیدِ»( سلام بر ولی و حبیب - دوست – خدا، سلام و درود بر خلیل و گزیده خدا، درود بر برگزیده خدا و پسر انتخاب شده خدا، درود بر حسین مظلوم شهید)
ما هر زیارتی را ابتدا با سلام شروع می کنیم و در زیارت وارث نیز از حضرت آدم(ع) تا حضرت نوح(ع) و ابراهیم(ع)، موسی(ع) و عیسی(ع) و حضرت محمد(ص) سلام می دهیم که در زیارت وارث امام حسین(ع) را به عنوان وارث همه انبیا و همه اولیاء الله می شناسیم که باید ایشان به کمال و تمام وراثت داشته باشند.
در شرح این زیارت باید این جهت هم خوب توجه شود که معنای وراثت این است که پیامبران و امامان که خواستند اهداف الهی را پیش ببرند که امام حسین(ع) به وراثت از آنها این موضوع را انجام دادند و در این موضوع بایدکمال دقت و تأمل را داشته باشیم.
یکی از بیاناتی که حضرت امام حسین(ع) بسیار زیبا فرموده اند« أنا قتیل العبرة لا یذکرنی مؤمنا الا استعبر» من کشته شده ام که هیچ مؤمنی مرا یاد نمی کند مگر آنکه بر من گریه می کند.
«استعبار» یک حالت درخواستی است که وجود انسان برای گریه کردن و ارتباط با خدا دارد که گریه بر امام حسین(ع) سبب ایجاد این ارتباط معنوی با خداوند می شود.
شهادت؛ سعادتی بی پایان
در بخش بعدی این زیارت پر فضیلت به این عبارت می رسیم که «الْفاَّئِزُ بِكَرامَتِكَ اَكْرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعادَةِ » همه ما اهمیت می دهیم که گرامی ترین و بالاترین کرامت، گرامی داشته شدن با شهادت است.
در واقع بالاترین، پاک ترین و عالی ترین مرتبه ای که انسان می تواند به محضر خداوند متعال برسد، دستیابی به کرامت شهادت است و خداوند فیض شهادت را نصیب هر کس نمی کند و سعادتی است که خداوند برای بندگان مخصوص خود قرار داده است و در این میان، خداوند به وسیله شهادت، سعادتی مخصوص را برای امام حسین(ع) قرار داده است که از کرامات همه شهدا بالاتر است.
« وَاَجْتَبَیْتَهُ بِطیبِ الْوِلادَةِ» و از چیزهایی که در این زیارت شریف ذکر می شود؛ پاکی طینت و نسلی است که در وجود نازنین امام حسین(ع) قرار داده شده است و خداوند متعال به وسیله این خصوصیت آن حضرت را گرامی داشته است.
این خصوصیات خاصه که از یک طرف ارتباط با حضرت زهرا(س) و رسول گرامی اسلام(ص) از سوی مادر و از طرف پدر نیز ارتباط با حضرت امیرمؤمنان علی(ع) دارند؛ نشان دهنده طنیت پاک و گرامی آن حضرت است.
امام حسین(ع)؛ جامعیت سروری شهدا
«وَ جَعَلْتَهُ سَیِّداً مِنَ السّادَةِ» در این فراز از زیارت، نکته های ظریفی ذکر شده است که می گوییم خداوند آن حضرت را سید سادات و بزرگان قرار داده اند.
در حقیقت بزرگان و شهدا که سید و سرور دیگران هستند و هر کسی که از بالاترین بزرگی برخوردار باشد؛ آقا امام حسین(ع) سید این بزرگان به شمار می رود.
باید توجه کرد که شهدا هم در مقام خود دارای رتبه بندی هستند و هر شهید در یک رتبه و مقام است و امام حسین(ع) سیدالشهدا هستند؛ البته برای حضرت حمزه عموی پیامبر نیز لقب سیدالشهدا ذکر شده است ولی سیادتی که برای امام حسین(ع) بیان شده است، کاملیت در سیادت است و این سیادت در بین همه انبیا، اولیا، شهدا و بزرگان به حضرت اباعبدالله الحسین (ع) واگذار شده است.
«و اَعطیتـَهُ مَواریثَ الانبیاء»؛ در این بخش از دعا نکته های ظریفی بیان شده است که جانشینی و وراثت انبیاء از ویژگی ها و فضایل امام حسین(ع) شمرده می شود و این میراث داری به صورت تمام و کمال است و لذا هیچکدام از امامان ما زیارت وارث ندارند و این زیارت مخصوص امام حسین(ع) است چراکه مدافع اسلام و قرآن؛ آن حضرت هستند و خداوند متعال مقرر داشته است که جانشینی همه انبیا و اولیا در وجود آن حضرت متبلور شده است.
در حقیقت خداوند با این مقامی که به امام حسین(ع) اعطا کرده اند؛ خواسته اند که آن حضرت حجتی بر تمام شهدا باشند.
بذل تمامی وجود نماد ایثار تام امام حسین(ع)
یکی از جمله هایی در این زیارت «بَذَلَ مُهْجَتَهُ فیكَ لِیَسْتَنْقِذَ عِبادَكَ مِنَ الْجَهالَةِ وَ حَیْرَةِ الضَّلالَةِ» این بخش از زیارت معانی بسیار بلند و عارفانه ای دارد.
بذل کردن مهجه موضوع مهمی است؛ «مهجه» خون نهایی در قلب است که اگر این خون نباشد انسان می میرد و امام حسین(ع) و یارانشان این عصاره و خون کوچکی که در قلب انسان است و حیات او بدان بستگی دارد را در راه خدا بخشیدند.
در حقیقت این خون پاک که در راه خدا به خاک ریخته شده و این شهدای بزرگوار عصاره وجودشان را بذل کردند و بخشیدند تا بندگان را از جهالت و حیرت گمراهی نجات دهند؛ یعنی کار امام حسین(ع) برای این بوده است که بتوانند کسانی که عباد پرورگار هستند را از جهالت خارج سازند تا گمراه نشده و راه را تشخیص بدهند و در انجام وظایف و تکالیف دینی خود دچار گمراهی و سرگردانی نشوند و این عمل امام حسین(ع) سبب شده است تا عاشورا به یک مکتب بسیار با عظمتی تبدیل شود.
نکته ای که در این باره نیازمند توجه است این است که نهضت کربلا درحالی که یک نهضت عظیم است؛ اما یک هماهنگی بزرگ در تمام جهات آن دیده می شود که یک بخش آن مربوط به روشن کردن و بینا کردن مردم مسلمان نسبت به مصائب آل الله و همچنین انحرافات جامعه است که این وظیفه بر عهده حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) قرار داشت که اگر این جنبه مهم و با عظمت مربوط به تبلیغ و ادامه نهضت عاشورا انجام نمی شد؛ اثرات نهضت خونین کربلا در همانجا دفن و اثر آن کم می شد ولی این جامعیت و کاملیت نهضت عاشورا سبب شد تا این پیام به جامعه منتقل شود.
از سویی نیز بچه های کوچک این خاندان چه دختر و چه پسر در دل این حادثه حضور داشتند تا واقعه عاشورا را از نزدیک مشاهده کنند تا بعداً حامل پیام نهضت عاشورا باشند و در نقل و بیان این حادثه بزرگ ایفای نقش کنند.
این نهضت برای کسانی که می خواهند صبر و شکیبایی و تحمل مشقت های بسیار را در راه اسلام و قرآن مشاهده کنند، یک سرمشق پر عظمت است و امام حسین(ع) و یاران با وفایشان با اطاعت از دستورات الهی و بذل خون پاک خود، سبب شدند تا اسلام به واسطه این مکتب زنده بماند و مسیر حرکت خاندان پاک آن حضرت نیز در راه عظمت قرآن و اسلام پیش رود.
شفاعت کامل امام حسین(ع) در قیامت
«فجاهَدَهُمْ فیكَ صابِراً مُحْتَسِباً حَتّى سُفِكَ فى طاعَتِكَ دَمُهُ» امام حسین(ع) با صبر زیبای خود در حالی که خون خودشان و حقیقت حیاتشان را در راه جهاد و با اخلاص کامل و با صبر و شکیبایی و «صابراً محتسباً» دادند؛ سبب پیروزی نهضت عاشورا شدند و همین ایثار و گذشت و فدا شدن در راه خدا، قرآن و اسلام عاملی شده است که آن حضرت در روز قیامت هم جلودار شفاعت هستند یعنی تمام آن حضرت در روزز قیامت جلو می افتند و شفاعت جامع و کامل مخصوص آن حضرت است که این شفاعت در روز قیامت از جانب آن حضرت به خوبی بروز و ظهور می یابد و سپس نوبت به دیگر امامان و پیامبران می رسد.
آنچه در روایات خاصه از امامان چه قبل و چه بعد از واقعه عظیم عاشورا و حتی از زبان پیامبر(ص) پیرامون شفاعت امام حسین(ع) بیان شده است نشان دهنده عظمت نهضت عاشورا است.
در واقع همه پیامبران که از سوی خداوند مبعوث شدند، با استدلال عقلی و جهات استدلالی با مردم حرف می زدند ولی مکتب امام حسین(ع) با دل انسان ها سخن می گوید و این ویژگی مختص امام حسین(ع) است که دلها را متوجه خود می کند و چنین مکتب جامع و کاملی را در هیچ جای دیگر مشاهده نمی کنید.
در این مکتب، کودک شیرخواره، جوان، نوجوان، علی اکبر، قاسم، برادری مانند عباس و اصحاب بزرگواری قرار دارند که هر کس با عشق، با هرکسی که مناسب خودش می بیند ارتباط معنوی ایجاد می کند؛ جوانها با حضرت علی اکبر، نوجوانها با حضرت قاسم، نوزادان با حضرت علی اصغر و هر فردی با هرکس که می تواند ارتباط معنوی ایجاد می کند.
در بخش دیگر این دعا بیان می شود که « اَشْهَدُ اَنَّكَ اَمینُ اللهِ وَابْنُ اَمینِهِ» یک نکته بسیار مهم و پر عظمت در این بخش زیارت است؛ یعنی خدایا ما شهادت می دهیم و تو را گواه می گیریم که امین وحی هستی و فرزند امین حقی.
همه سعادت جهان هستی باید به امین خداوند برگردد و ارتباط با خداوند متعال از طریق امین خدا صورت می گیرد و ما شهادت می دهیم که این موضوع در وجود امام حسین(ع) محقق شده است
پیام حسینی به تمامی انسان ها
«عِشْتَ سَعیداً وَ مَضَیْتَ حَمیداً وَ مُتَّ فَقیداً مَظْلُوماً شَهیداً» این عبارت، عبارت بسیار مهمی است یعنی گواهی دیگری می دهیم که ای امام حسین(ع) تو در مقام وعده الهی، به این وعده خوب عمل کردی و زندگی این دنیایی را یک سعادت همیشگی کردی و آن وظیفه ای که باید در راه خدا انجام بدهی انجام دادی.
هر کسی در آخر عمر خود می خواهد یک نکته ای را بگوید و اثری از مجموعه عمرش را بیان کند؛ حضرت امام حسین(ع) با بیان نه بلکه با عمل و با این مظلومیت و شهادت در راه حق که ما می گوییم« تو دور از وطن؛ بی مانند و مثل برای تو کسی نیست که اینطور مظلوم و شهید در راه حق شده باشد که تو گشته ای» پیام خود را تا پایان تاریخ به مردم رساندند.
شفاعت کبری مخصوص امام حسین(ع) است
بخش دیگری از این زیارت جمله زیبا و پرعظمتی دارد«وَ اَشْهَدُ اَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ »؛ نکته مهمی که در این زیارت است این است که گواهی می دهیم که خداوند متعال وعده ای که به تو داده یعنی تو را در اعلا درجه سعادت و شفاعت کبری است قرار داده چراکه در قضیه ایشان ذکر کرده اند که شهادت کبری مخصوص امام حسین(ع) است؛ شهادت کبرای امت متعلق حضرت است؛ هرچه وعده بوده خداوند داده است؛ که البته وعده مسلم است وفا می شود و این وفا شدن به خاطر عظمتی است که امام حسین(ع) در مقام ربوبی پروردگار و در آستانه ربوبی حضرت حق دارد.
«وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ» قاتلان تو به سختی به عذاب می رسند و از بین می روند «معذب» هرکس هم تو را کشته است خداوند او را عذاب سخت می دهد.
وفای به عهد الهی
و باز گواهی می دهیم«اَشْهَدُ اَنَّكَ وَفَیْتَ بِعَهْدِاللهِ» اینها اوج عظمت این زیارت بسیار شریف است که می فرماید به عهد خدا که هدایت امت و قبول شهادت است وفا کرده ای؛ این شهادت و جان دادن عهد خدا از روز ازل با تو بوده است ای امام حسین(ع) و تو وفا کردی به عهد خدا؛ این هدایت امت و قبول شهادت را تو وفا کردی و عمل کردی و «جاهَدْتَ فى سَبیلِهِ» تو مجاهده کردی در راه خدا؛ آنچه نهایت جهاد بود و باید انجام می گرفت؛ آن جهاد بزرگ و باعظمتی بود که در کربلا انجام شد تا انتهای یقین«حَتّى اَتیكَ الْیَقینُ» این قدر مجاهده کردی که اثر این شهادت و پیشرفت این شهادت؛ مقام یقین است.
مقام یقین مقام بسیار بالایی است؛ علمای بزرگ خیلی به مقام یقین اهمیت داده اند و فرموده اند که رسیدن به این مقام بسیار عظمت دارد و وجود حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) در این مجاهدت فی سبیل الله، به بالاترین مقام که مقام یقین است رسیده اند و ما شهادت می دهیم که ای امام حسین(ع) تو به آن درجه مقام عین الیقین که لقاء حق و پروردگار است رسیده ای و این مقام برای تو حاصل شده است.
عبادت در گودی قتلگاه
این مقام برای هرکس حاصل نمی شود؛ خیلی ها هستند بعد از مردن تازه اگر توفیقی داشته باشند در برزخ در مقام ترقی و تعالی ممکن است به آنها اجازه دهند که در برزخ مقاماتشان مقداری عالی تر شود؛ ولی برای حضرت امام حسین(ع) اصلاً در همین عالم دنیا و از اول شروع این مجاهده به جایی رسید که«حتی اتیک الیقین» و این مقام حاصل جریان باعظمت هدایت جامعه و هدایت امت و قبول شهادت از ناحیه امام حسین(ع) است.
در برخی عبارات اینگونه ذکر شده که آن حضرت وقتی در گودی قتلگاه بودند؛ راوی می گویند من رفتم نزدیک دیدم ایشان در حال سجده هستند؛ گاهی گونه راست را می گذارند«الهی رضاً بقضائک، مطیعاً لامرک، لامعبود سواک یا غیاث المستغیثین»، باز گونه چپ صورت را روی خاک می گذاشتند و همین جمله را می فرمودند؛ باز سجده می کردند و پیشانی بر خاک می گذاشتند؛ اینها همه مراتب یقین است و آن عالی ترین مقام یقین که در آن گودی قتلگاه و وضعیت خاصی که دیگر هیچ جنبه دنیایی در کار نبود، حضرت در حال عبادت با خدا بودند؛ شب تا صبح در شب عاشورا عبادت کردند، روز عبادت کردند؛ در وقت ظهر ادای نماز داشتند ولی وقت از دنیا رفتن و در آخرین لحظه های گودی قتلگاه وضعیت ایشان اینگونه است.
این جمله خیلی با عظمت است که خداوند متعال را شاهد گرفته اند که تا حالا هرچه وعده بین من و تو بود ای خدا من همه را عمل کردم یعنی باید فرزندانم را بدهم؛ دوستان و شهیدان و اصحاب را در راه تو بدهم دادم وحقیقتاً آنچه باید از دین حمایت کنم کردم؛ حالا ای خدا نوبت تو و وعده توست که ذکر شده است آن وعده یعنی شفاعت کبری و با عظمت است و آن چیزی است که به وسیله این شروع شهادت و مکتب بزرگ موجب هدایت عامه مردم بشود.
امروز ما می بینیم سراسر جهان در عظمت قضیه امام حسین(ع) به مقام هدایت و جریان هدایت متوجه می شوند که به تعبیر امام(ره) که فرمودند اگر ما محرم و عاشورا نداشتیم معلوم نبود اسلام به کجا می رسید؛ آن را از بین می بردند؛ هرچه داریم از محرم است و صفر است؛ واقعاً امروز هم این عظمتی که در کل عالم بشریت برای این شعاع و نور عظمت کربلا و امام حسین(ع) است؛ اثرات همان دعا است.
آن طوری که ذکر شده است امام حسین(ع) به دنبال این بوده اند که شفاعت کامل آنطور که گناهکاران امت را به ایشان ببخشند که خطاب رسیده است«یا ایتها النفس المطمئنه ارجعی الی ربک راضیه مرضیه فادخلی فی عبادی وادخلی جنتی» کأنه این آیه همه خصوصیاتش برای امام حسین(ع) است و ندا به آن حضرت شده است.
پاکی نسل امام حسین(ع)
یک جمله دیگر که نیاز است به آن توجه شود و یک شهادت دیگر که می دهیم این است«اَشْهَدُ اَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فىِ الاصْلابِ الشّامِخَةِ وَالاَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجاهِلِیَّةُ بِاَنْجاسِها وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمّاتُ مِنْ ثِیابِها» خداوند را گواهی می دهیم که تو از انوار الهی بودی و از صلب های پدران عالی رتبه و رحم های مادران پاک طینت بودی.
یعنی در بدو خلقت و در پاکی نسل هم طرف مادری و هم طرف پدری؛ پلیدی های شرک، فسق، ظلم و جاهلیت تو را آلوده نکرده است و جامه وجود تو تیره و ظلمانی نشد و ملبس به لباس ظلمانی و پلیدی و ناپاکی نشد؛ آنچه در اعصار جاهیلت وجود داشت که از بین مردم ناشایسته این آثار به دیگران منتقل می شد؛ به تو هیچ چیز سرایت نکرد بلکه همه وجود تو پاکی و فضیلت بود.
امام حسین(ع) رکن اصلی دین
«وَ اَشْهَدُ اَنَّكَ مِنْ دَعاَّئِمِ الدّینِ وَ اَرْكانِ الْمُسْلِمینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنینَ» باز گواهی می دهیم در این زیارت عظیم که تو محققاً از ارکان و ستون دین خدایی؛ دین خدا رکن دارد که رکن اصلی آن امام حسین(ع) است؛ می گوییم ای امام حسین(ع) تو اصل و اساس و پایه دینی، مسلمانها به تو پناه می برند،؛ نگهبانشان توئی و دژ محکمی که اهل ایمان دارند و آنچه که شایستگی آن حصار و استحکام آن است؛ وجود مقدس امام حسین است.
«اَشْهَدُ اَنَّكَ الامامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ الرَّضِىُّ الزَّكِىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ» و نیز گواهی می دهیم که تویی محققاً پیشوای نیکوکار، پیشوای بزرگ، اهل تقوا، تقوا شعار توست؛ صفات پسندیده برای توست؛ پاک و پاکیزه ذات هستی؛ هم راهبر و هم راهنمای و هم هدایت کننده ای و هم راه هدایت را یافته ای و به حق متصل کرده ای.
اهل بیت(ع) تفسیر کلمه تقوا
«وَ اَشْهَدُ اَنَّ الاَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوى وَ اَعْلامُ الْهُدى» یکی از تعابیر بسیار قشنگ و بسیار زیبا «نحن کلمات الله» است؛ یکی از جهاتی که تعبیر شده است کلمه التقوا است؛ می گویند کلمه تقوا وجود نازنین ائمه(ع) است؛ ما شهادت می دهیم و گواهی می دهیم که نُه تن از امامان معصوم که همه از ولد آن حضرت تا امام زمان(عج) هستند؛ همه کلمه تقوا هستند و نمونه ها و علم های هدایت هستند؛ پرچم های هدایت، نمونه های بلند هدایت؛ وجود نازنین این امامان است.
«وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْیا» ریسمان مستحکم و رشته محکم که در تعابیر قرآن کریم که در سوره شریف بقره در آیت الکرسی وجود دارد؛ این عروه وثقی است؛ تو رشته محکمی برای کل خلق و حجت خدایی بر تمام اهل دنیا؛ حجت به وسیله حضرت امام حسین(ع) شکل می گیرد؛ این ارتباط احتجاج و حجت؛ تمامیت یقین است و بالاترین درجه که هیچ احتجاجی بالاتر از آن نیست و این ارتباط محکم به وسیله امام حسین(ع)ایجاد می شود.
هدایت مردم با اذن الهی
در فرازهای پایانی این دعا می گوییم«اشْهَدُ اَنّى بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِاِیابِكُمْ مُوقِن» یعنی من به امامت تو، حقانیت تو و آنچه مربوط به جریان اعتقاد و یقین است و شریعت به آن آیین و احکام دین است و به تو ختم می شود شهادت می دهم که اینها به وسیله تو اینهاحاصل می شود؛ البته ممکن است برخی دشمنان خیال کنند که این ها غلو است که گفته شده ولی باید بدانیم که این امامان واسطه هستند و در عین حال «بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِاِیابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرایِعِ دینى وَ خَواتیمِ عَمَلى»خاتمه هر عمل و تمامیت هر عمل من به واسطه وجود نازنین تو است که مشاهده کردم یقین را و همه هدایت های من به وسیله شماست.
«قَلْبى لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ» چون همه هدایت ها از ناحیه توست؛ قلب من به قلب تو رام شده و همراه و پیرو توست؛ یعنی هرچه در قلب حضرت اباعبدالله الحسین(ع) بوده، من هم به همان متصل بوده و توجه دارم و پاینبد به آن بوده و رضا و تسلیم دارم.
«اَمْرى لاَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ» همه امور من؛ دنیا و آخرت من هرچه هست؛ شما هستید و یاری دهنده ام شما هستید.
«لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتّى یَاْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ» همه اینها با اذن خداست؛ چون خدا این اذن را داده است به اهل بیت(ع)؛ برخی هم تفسیر کرده اند که اذن خدا در ظهور حضرت قائم آل محمد(ص) مهدی موعود(عج) است و حقیقت اذن آنجا ظهور پیدا می کند و آنجا حاصل می شود و همین ظهور، اثراتش تا روز قیامت و تا لحظه های آخری که در روز محشر همه را محاکمه می کنند موجود است.
مراحل ظهور امام عصر(عج)
برخی ذکر کردند که یک ظهور صغری، یک ظهور اوسط و یک ظهور کبری است؛ آن ظهور اولیه شاید حاصل شده است که ظهور صغری است و ظهور وسط است که ما منتظر هستیم که آثار حکومت را ببینیم و یک ظهور کبری و با عظمتی است که همه به واسطه امام حسین (ع) نصیب حضرت ولی عصر(عج) می شود.
بعد می گوییم«فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لامَعَ عَدُوِّكُمْ» همیشه با شما هستیم؛ طوری با شما هستیم که هرگز از شما دور نخواهیم شد؛ روح و روان ما، جسم ما همه در رابطه با شماست، در ارتباط با شماست نه با دشمنان شما، قدرت بدنی ما، قدرت باطنی ما، قدرت وجودی ما همه به وسیله ارتباط با شما و با شما خواهد بود نه با دشمنان شما.
«صَلَواتُ اللهِ عَلَیْكُمْ وَ على اَرْواحِكُمْ وَ اَجْسادِكُمْ وَ شاهِدِكُمْ وَ غاَّئِبِكُمْ وَ ظاهِرِكُمْ وَ باطِنِكُمْ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ»
توسل به امام حسین(ع) و ارتباط با ایشان خواسته همه ماست که دستمان از دامن آن حضرت جدا نشود؛ این جمله بسیار پرمعناست؛ صلوات و درود خدا بر شما چه حاضر و چه غایب شما، بر ظاهر و باطن شما، بر جسم شما و بر روح شما.
ای پروردگار عالمیان؛ ای کسی که همه اجابت دعاهای ما به سوی توست و خواسته های ما به تو می رسد؛ ظاهر و باطن همه ما مرتبط می شود به مکتب امام حسین(ع) است و جلوه و نورانیت او روز قیامت برای همه اهل محشر خوب روشن می شود و هدایت هایی که در این دنیا بوده، اثراتش در روز محشر ظهور پیدا می کند به صورت ظاهر وباطن.
باطن را شاید بتوان اینطور معنا کرد که آن چیزی که در باطن هست و به وسیله حضرت صاحب الزمان(عج) ظاهر خواهد شد؛ سلام به شاهد و غایب؛ شاهد امامانی هستند که همه مردم به خدمتشان رسیدند و غایب وجود امام زمان(عج) است.
خداوند به همه عزیزانی که خدمت برای اسلام و مسلمین می کنند توفیق دهد و ان شاالله امسال هم بدون کوچکترین خطری این جریان بسیار باعظمت و این حرکت عظیم میلیون ها جمعیت که از سراسر دنیا می آیند برای شرکت در راهپیمایی عظیم اربعین انجام شود که این حرکت عظیم مقدمه ضیافت الهی و شکوه و شعائر زیارت اربعین است؛ خداوند از همه قبول بفرماید و از خطرات محفوظ گرداند.
ویژگیهای امام حسین(ع) در زیارت اربعین
در زیارت اربعین، مضامین عالیه ای را ملاحظه می کنیم که مملو از شناخت و معرفت ویژگیهای یک امام و رهبر الهی برای تحکیم اعتقادات شیعه است. شیخ طوسی رحمه الله این عبارات فاخر را در زیارت اربعین از صفوان بن مهران جمال روایت می کند که وی از مولایمان حضرت صادق(ع) آموخته و برای ما نقل کرده است. این مجموعه ارزشمند به طور کامل یک دوره امام شناسی است و هر انسان موحدی را با ویژگیهای یک رهبر الهی آشنا می کند، به این جهت توجه و عنایت به این زیارت از ویژگیهای هر شیعة تمام عیار محسوب می شود.
امام حسن عسكرى(ع) در این مورد فرموده است: عَلَامَاتُ الْمُؤْمِنِ خَمْسٌ: صَلَاةُ إِحْدَى وَ الْخَمْسِینَ وَ زِیارَةُ الْأَرْبَعِینَ وَ التَّخَتُّمُ بِالْیمِینِ وَ تَعْفِیرُ الْجَبِینِ وَ الْجَهْرُ بِبِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم؛ پنج چیز از نشانه هاى مؤمن است: گزاردن پنجاه و یك ركعت نماز [واجب و نافله در هر شبانه روز]، زیارت اربعین، انگشتر در دست راست كردن، پیشانى بر خاك نهادن [هنگام نماز]، و بلند گفتن بسم الله الرحمن الرحیم.۱ با مطالعه این نوشتار پاسخ این پرسش روشن می شود که چرا زیارت اربعین از نشانه های ایمان و شیعه بودن است؟ با این هدف به شرح چند فراز از این زیارت گرانقدر می پردازیم:
تأثیر کلمات معنوی در زائر
در ابتدای زیارت اربعین می خوانیم: السَّلاَمُ عَلَى وَلِی اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلاَمُ عَلَى خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ؛ ۲ سلام بر ولى خدا و حبیب [خاص] او! سلام بر دوست [و محبوب] و برگزیده خدا. ولیّ، نجیب، حبیب و خلیل خدا؛ چهار ویژگی امام حسین(ع) است که تک تک این واژه ها برای معرفی یک رهبر الهی کافی است. این اوصاف امام آثار تربیتی فراوانی بر روح و جسم زائر دارد که از جمله با اظهار این کلمات ولایت و دوستی خدا را در وجودش تقویت می کند. وقتی زائر با تمام وجود به صاحب چنین اوصافی تعظیم می کند، روح و جسم خود را تحت الشعاع این خصلتهای پر فضیلت قرار می دهد.
مفهوم سلام در زیارت
سلام، یکی از نامهای خدای عزّوجّل است. هنگامی که زائر این نام خدا را بر زبان جاری می کند، می خواهد بگوید: ای امام! خداوند حافظ مرام و مکتب تو باشد و آن را از گزند دشمنان سلامت بدارد. همچنین سلام به معنای اظهار تسلیم شدن در برابر فرمان امام (ع) است. گذشته از این دو معنا، سلام به معنای تعهد به آسایش، امنیت و سلامتی از طرف خود است و وقتی زائر به حضرت سلام می دهد، در واقع اعلام می دارد که هیچ آزار و آسیبی از ناحیة من در آن وقت و پس از آن به آن امام(ع) نخواهد رسید؛ زیرا هدف تمامی آن بزرگواران هدایت و اصلاح مردم و اعلای کلمة توحید و ترویج طاعت خداوند در میان مردم بوده است. به این جهت آنها از معصیت خدا و تخلف از اوامر و نواهی او، اخلاق ناپسند مردم از قبیل خود بزرگ بینی، حرص، ریا، بخل، حّب قدرت، غیبت، آزار رساندن و... اذیت خواهند شد.
زائر باید حال خود را به گونه ای قرار دهد که مورد رضایت امام باشد، نه مایۀ اذیت آن حضرت. آنگاه در سلام دادن به امام(ع) صادق است. زائر باید دل را با آب توبه شستشو داده، اشک پشیمانی از دیدگان فرو ریزد، و پس از آن به امام عرض سلام داشته باشد.
زائر با عرض سلام، خود را به آن حضرت نزدیک نموده و با تکرار این واژه ادب، روح و روان خود را به لحاظ نزدیکی به ایشان، از پستیها، رذائل و آلودگیها پاک می نماید و سلام را چنان با ادب و خلوص و اشک و آه بر دل القا می نماید تا سلامتی کامل حاصل گردد و موجب جواب سلام آن بزرگوار گردد.
در واقع زائر با عرض سلام بر آن حضرت و یارانش چهرة اجتماعی- سیاسی خود را نمایان ساخته و اعلان می دارد که نه تنها با بت درون خود مبارزه می کند؛ بلکه همانند خود آن بزرگوار، با طاغوتیان، ظالمان، مستبدان و خائنین به مردم در ستیزه بوده و با شعار سلام، خود را در زمرة یاران آن حضرت قرار می دهد. ۳
ویژگیهای امام حسین(ع)
۱. مقام عبودیت
در فرازی از زیارت اربعین می خوانیم: السَّلاَمُ عَلَى صَفِی اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلاَمُ عَلَى الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ؛ سلام بر بندة خالص، و فرزند بندة خالص خدا، سلام بر حسین مظلوم شهید.
عبودیت از ویژگیهای امام حسین(ع) و پیروان آن گرامی است. تا فردی به مقام بندگی خالص خدا نرسد، هرگز نمی تواند به سوی کمال حرکت کند. خداوند در قرآن فرموده: (وَ الصَّافَّاتِ صَفًّا)؛ ۴ یعنی قسم به آن نفوسى كه از روى حقیقت و صمیم قلب در حضور من در مقام اطاعت و بندگى خالصانه صف كشیده، مرا براى خود، مراد و مقصود قرار داده، به غیر از من به هیچ چیز دیگرى التفات نمى كنند.
و در جایی دیگر بندگی خالصانه را منشأ علم و رحمت الهی قلمداد کرده، می فرماید: (فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً)؛ ۵ [موسی (ع) و همراهش] بنده اى از بندگان ما را یافتند كه رحمت و موهبت عظیمى از سوى خود به او داده، و علم فراوانى از نزد خود به او آموخته بودیم.
این آیه نشان مى دهد كه برترین افتخار هر انسانی آن است كه بندة خالص خدا باشد و این مقام عبودیت است كه انسان را مشمول رحمت الهى مى سازد و دریچه هاى علوم را به قلبش مى گشاید. در حقیقت جوهرة علم الهى از عبودیت و بندگى خدا سرچشمه مى گیرد.
اساساً رمز دستیابى امام حسین(ع) به مقامات والا، عبودیت و تسلیم محض خدا بودن آن حضرت بود. همان چیزى كه در هر زیارتی به آن شهادت مى دهیم و حتی خود حضرت همواره به آن افتخار می کرد، نمونه اش این روایت است:
امام حسین (ع) به همراه انس بن مالك به كنار قبر مادربزرگش حضرت خدیجه(ع) آمدند. امام در كنار قبر آن بانوى اسلام گریه كرد، سپس به انس فرمود: مرا تنها بگذار! انس مى گوید: به كنارى رفتم و از دید آن حضرت پنهان شدم. آن حضرت به نماز و ذكر و دعا مشغول شد. وقتى كه مناجاتش به طول انجامید، نزدیك آمدم، شنیدم كه این گونه نجوا مى كرد:
یا رَبِّ! یارَبِّ! اَنْتَ مَوْلاهُ
فَاْرْحَمْ عَبیداً اِلَیكَ مَلْجاهُ؛
پروردگارا! پروردگارا! تو مولاى او هستى، به بنده اى كه پناهگاهى به جز تو ندارد، رحم كن.
یا ذَالْمَعالى! عَلَیكَ مُعْتَمَدى
طُوبى لِمَنْ كُنْت اَنْتَ مَوْلاهُ؛
اى خدایى كه داراى شكوه و عظمتى! پشتیبانم تویى. خوشا به حال آن کس كه تو مولاى او هستى.
طُوبى لِمَنْ كانَ خادِماً اَرِقاً
یشْكُو اِلى ذى الْجَلالِ بَكْواهُ؛
خوشا به حال كسى كه خدمتگزار و شب زنده دار است و گرفتاریش را فقط به خداى بزرگمنش خویش عرضه مى دارد.
وَ ما بِهِ عِلَّةٌ وَ لا سَقَمٌ
اَكْثَرَ مِنْ حُبِّهِ لِمَوْلاهُ؛
هیچ گونه بیمارى و ناراحتى ندارد كه بیشتر از محبت به مولایش باشد.
اِذا اِشْتَكى بَثَّهُ وَ غُصَّتَهُ
اَجابَهُ اللَّهُ ثُمَّ لَبَّاهُ؛
هرگاه غصه و ناراحتى اش را با خدایش در میان مى گذارد، خداوند او را پاسخ داده و اجابت مى كند.
اِذا اِبْتَلی بِالظَّلامِ مُبْتَهَلاً
اَكْرَمَهُ اللَّهُ ثُمَّ اَدْناهُ؛ ۶
هرگاه به گرفتارى مبتلا گردد، در تاریكى با التماس و ناله خدایش را مى خواند و خداوند او را گرامى داشته و به خود نزدیك مى گرداند. اگر ما نیز طالب قُرب الهى هستیم و مى خواهیم مؤمن حقیقى و واقعى باشیم و ادّعاى پیروى از مكتب آن حضرت را داریم، باید در هر حال تسلیم فرمان حق باشیم؛ حتّى اگر بر خلاف خواسته و سلیقة ما باشد. با نجوای زیارت اربعین تعهد کنیم که از این پس با پیروی از آن گرامی خدا را خالصانه بندگی کنیم.
۲. تحمّل غم و اندوه برای اصلاح جامعه
السَّلاَمُ عَلَى أَسِیرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ؛ سلام بر آن اسیر [غم و اندوه و] مصائب سخت [عالم] و كشتة آب چشمان. امام(ع) همواره سنگ صبور جامعه و در معرض آزارهای روحی و جسمی بوده و مشکلات را به جان می خرد و همواره رهبران الهی و پیروان واقعی آنان بیشترین فشار روحی، صدمات روانی، غم و اندوه را تحمل می کنند.
امام صادق(ع) فرمود: إِنَّ أَشَدَّ النَّاسِ بَلَاءً الْأَنْبِیاءُ ثُمَّ الَّذِینَ یلُونَهُمْ ثُمَّ الْأَمْثَلُ فَالْأَمْثَل؛ ۷ رنج و ناراحتی انبیا شدیدتر از دیگران است. از آن پس، کسانی که پشت سرشان می آیند و سپس هر که شبیه تر باشد. همچنانکه گفته اند: آن که در این بزم مقرب تر است جام بلا بیشترش می دهند
در روایت سلمان نیز نشانه های مؤمن آمده است که: فَعِنْدَهَا یذُوبُ قَلْبُ الْمُؤْمِنِ فِی جَوْفِهِ كَمَا یذُوبُ الْمِلْحُ فِی الْمَاءِ مِمَّا یرَى مِنَ الْمُنْكَرِ فَلَا یسْتَطِیعُ أَنْ یغَیرَه؛ ۸ مؤمن در اثر مشاهدۀ منکرات و بی بند و باریها و نداشتن توان مقابله و تغییر وضع موجود، [چنان در فشار روحی قرار می گیرد که] قلبش آب می شود، هم چنانکه نمک در آب ذوب می شود.
معمر بن خلاد می گوید: در محضر حضرت رضا(ع) از آسایش و راحتی در عصر امام قائم(ع) سخن به میان آمد، حضرت فرمود: أَنْتُمُ الْیوْمَ أَرْخَى بَالًا مِنْكُمْ یوْمَئِذٍ قَالَ: وَ كَیفَ؟ قَالَ: لَوْ قَدْ خَرَجَ قَائِمُنَا(ع) لَمْ یكُنْ إِلَّا الْعَلَقُ وَ الْعَرَقُ وَ الْقَوْمُ عَلَى السُّرُوجِ وَ مَا لِبَاسُ الْقَائِمِ (ع) إِلَّا الْغَلِیظُ وَ مَا طَعَامُهُ إِلَّا الْجَشِب؛ ۹ شما امروز راحت تر از هنگام ظهور قائم خواهید بود. عرض كردند: چگونه؟ حضرت فرمود: زیرا اگر قائم ما خروج کند جز زحمت و مشقت نخواهد بود، و مردم باید همواره بر زین اسبان سوار شوند [و جهاد كنند]، و لباس قائم (ع) درشت و خشن و غذایش خشك خواهد بود.
۳. بخشیدن هستی خود برای نجات جامعه
وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلاَلَةِ؛ ۱۰ خداوندا! او خون پاك قلبش را در راه تو بذل کرد [و جانش را فدا نمود] تا بندگانت را از جهالت و حیرت و گمراهى نجات دهد.
از مهم ترین محورهای زیارت اربعین، بیان فلسفۀ قیام عاشورا است که در یک جملۀ کوتاه تمام مقصود حضرت اباعبدالله(ع) بیان گردیده است. امام صادق(ع) در این فراز به صراحت تمام عرضه می دارد که امام حسین(ع) تمام هستی خود را فدا کرد تا بندگان خدا را از بند جهالت، تاریکی و گمراهی رها کرده و به سوی نور و کمال هدایت رهنمون کند. این همان هدف نهایی تمام پیامبران (ع) و فرستادگان الهی در طول تاریخ بوده است که در قیام عاشورا به اوج خود رسید.
انقلاب ارزشها
در تاریخ می خوانیم: بعد از بعثت رسول گرامی اسلام (ص) اصول و ارزشهای جاری در جامعه كه علیه مصالح دنیا و آخرت مردم بود، به ارزشهای انسانی و الهی تبدیل شد. خرافه پرستی به حقیقت یابی، و جنگ و خونریزی و ناعدالتی به قسط و عدل و مساوات بدل گردید و انسانهای در ظاهر پایین درجه، به افرادی مورد اعتماد و دارای منزلت اجتماعی والایی تبدیل شدند. تمام قوانین و ملاكهای ظاهری و مادی جای خود را به معیارهای ارزشمند و متعالی داد. پیامبر رحمت (ص) حتی به كارگزاران خویش تأكید می نمود كه در تبدیل و تغییر روشهای غلط و رسوم جاهلانه نهایت تلاش خود را به عمل آورند.
هنگامی كه معاذ بن جبل را به سوی یمن می فرستاد، به او فرمود: ای معاذ! آثار جاهلیت و رسوم باطل را بمیران و سنتهای متعالی اسلامی را در میان مردم ترویج كن! آن گرامی، در آخرین فرازهای پیام حج خود، به انقلاب ارزشها و حركت به سوی زیباییها و كمالات تأكید ورزید و فرمود: ألا كُلُّ شَیءٍ مِنْ أمْرِ الْجاهِلیةِ تَحْتَ قَدَمی موضوعٌ؛ ۱۱ بدانید تمام باورها و رسمهای ایام جاهلیت را زیر پای خود نهاده و باطل اعلام می كنم.
امام حسین(ع) نیز انقلاب تاریخی خود را انقلاب ارزشها معرفی کردند و فرمودند: إِنِّی أَدْعُوكُمْ إِلَى اللَّهِ وَ إِلَى نَبِیهِ فَإِنَّ السُّنَّةَ قَدْ أُمِیتَتْ فَإِنْ تُجِیبُوا دَعْوَتِی وَ تُطِیعُوا أَمْرِی أَهْدِكُمْ سَبِیلَ الرَّشاد؛ ۱۲ من شما را به سوى خدا و رسول دعوت می نمایم؛ زیرا سنت ارزشمند پیغمبر خدا (ص) از بین رفته است. اگر شما دعوت مرا بپذیرید و امر مرا اطاعت كنید، من شما را به راه هدایت راهنمایى می كنم.
امام حسین(ع) همانند جدش رسول خدا (ص) چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی بود و همانند شمعی خود را فدا کرد تا مردم در پرتو نور او به ارزشهای اخلاقی دست یابند. چنانکه قرآن پیامبر اکرم (ص) را چراغ روشنی بخش در تاریکیهای جهل و نادانی معرفی می کند و می فرماید: (یَا أَیهَُّا النَّبىِ إِنَّا أَرْسَلْنَاكَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا * وَ دَاعِیا إِلىَ اللَّهِ بِإِذْنِهِ وَ سِرَاجًا مُّنِیرًا)؛ ۱۳ اى پیامبر! ما تو را گواه فرستادیم و بشارت دهنده و انذاركننده! و تو را دعوت كننده به سوى خدا به فرمان او قرار دادیم، و چراغى روشنى بخش!
پیامبر (ص) نیز امام حسین(ع) را چراغ روشنی بخش هدایت معرفی کرده و فرمود: اِنَّ الْحُسَیْنُ مِصْبَاحُ الْهُدَی وَ سَفِینَةُ النَّجَاةِ؛ ۱۴ همانا حسین(ع) چراغ هدایت و کشتی نجات است.
۴. ذلت و خواری دشمنان امام حسین(ع)
وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ؛ و گواهى می دهم كه خداى متعال وعده اى كه به تو داده است، البته به آن وفا می كند و آنان كه تو را خوار [و مضطر] گذاشتند، همه را هلاك كند و قاتلانت را عذاب سخت چشاند.
از دیگر پیامهای زیارت اربعین جاودانگی حماسۀ عاشورا است و این در حقیقت حکایتگر یک پیام غیبی و تحقق وعدة الهی است که حضرت زینب (ع) نیز در خطبه ای که در مجلس یزید قرائت کرد، به آن اشاره نمود. آن گرامی در سخنان خویش از آیندة دردناك یزیدیان پرده برداشت و فردای درخشان حماسه آفرینان عاشورا و پیروزی همیشگی مرام حسینی را نوید داد و به یزید این چنین نهیب زد: فَكِد كَیدَكَ واسعَ سَعیكَ وناصِب جُهدَكَ فَوَاللَّه لا تَمحو ذِكرَنا و لا تُمیتُ وَحینَا و لا تُدرِكُ أمرَنا و لا تَدحَضُ عَنكَ عارَها وهَل رَأیكَ إلاّ فَنَد؟ و أیامُكَ إلاّ عَدَدٌ؟ و جَمعُكَ إلاّ بَدَدٌ؟ یومَ ینادى المُنادى: ألا لَعَنةُ اللَّه عَلَى الظالمینَ؛ ۱۵ [اى یزید!] هر نیرنگى كه خواهى بزن، و هر اقدامى كه توانى بكن و هر كوشش كه دارى، دریغ مدار! سوگند به خدا كه نمى توانى نام ما را محو كنى و نمى توانى نور وحى ما را خاموش نمایى. تو نمى توانى عظمت امر ما را درك كنى و ننگ این ستم را هرگز از خود نتوانى زدود!؟ آیا غیر از این است که رأى، [طرح و نقشه هاى] تو سست و مدت حكومت تو اندك و جمعیت تو پراكنده است؟ آن روزى كه منادى فریاد مى زند: آگاه باشید، لعنت خدا بر گروه ستمكاران باد.
یادگار رسول خدا(ص) در آن موقعیت حساس و تاریخی - كه هیچ سخنور ماهری؛ حتی قادر به تعادل در گفتار نیست- چنان با اعتماد به نفس عمیقی خبر از آینده داد و پیش بینی دقیقی كرد كه ما بعد از صدها سال نتایج آن را به وضوح مشاهده می كنیم. آری، امروزه این پیام زیارت اربعین تحقق یافته و پیش بینی حضرت زینب (ع) به وقوع پیوسته و در واقع وعدة الهی تحقق یافته، دشمنان امام حسین(ع) خوار و رسوا گشته و عظمت نام و یاد و حماسة حسینی(ع) تمام عالم را فرا گرفته است.
ای که در کرب و بلا بی کس و یاور گشتی
چشم بگشا و ببین خلق جهان یاور توست
از دیگر پیامهای زیارت اربعین: مشمول لطف و کرم الهی، مقام شهادت، پاکی نسل، میراث دار انبیا، منصوب شدن به امامت از سوی خدا، مدافع اسلام و اندیشه های الهی، لیاقت و شایستگی رهبری، نصیحت امت با دلسوزی، و مهرورزی می باشد.
……………………………………………….
پی نوشت:
۱) روضة الواعظین، محمد فتال نیشابورى، نشر رضى، قم، ج ۱، ص ۱۹۵.
۲) تهذیب الأحكام، محمد بن حسن طوسى، دارالكتب الاسلامیه، تهران، ۱۳۶۵ش، ج ۶، ص۱۱۳؛ و كامل الزیارات جعفر بن قولویه قمى، نشر الفقاهه، تهران، ص ۲۲۸. امام صادق(ع) متن زیارت اربعین را چنین نقل کرده است: السَّلَامُ عَلَى وَلِی اللَّهِ وَ حَبِیبِهِ السَّلَامُ عَلَى خَلِیلِ اللَّهِ وَ نَجِیبِهِ السَّلَامُ عَلَى صَفِی اللَّهِ وَ ابْنِ صَفِیهِ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَینِ الْمَظْلُومِ الشَّهِیدِ السَّلَامُ عَلَى أَسِیرِ الْكُرُبَاتِ وَ قَتِیلِ الْعَبَرَاتِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَشْهَدُ أَنَّهُ وَلِیكَ وَ ابْنُ وَلِیكَ وَ صَفِیكَ وَ ابْنُ صَفِیكَ الْفَائِزُ بِكَرَامَتِكَ أَكْرَمْتَهُ بِالشَّهَادَةِ وَ حَبَوْتَهُ بِالسَّعَادَةِ وَ اجْتَبَیتَهُ بِطِیبِ الْوِلَادَةِ وَ جَعَلْتَهُ سَیداً مِنَ السَّادَةِ وَ قَائِداً مِنَ الْقَادَةِ وَ ذَائِداً مِنَ الذَّادَةِ وَ أَعْطَیتَهُ مَوَارِیثَ الْأَنْبِیاءِ وَ جَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلَى خَلْقِكَ مِنَ الْأَوْصِیاءِ فَأَعْذَرَ فِی الدُّعَاءِ وَ مَنَحَ النُّصْحَ وَ بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الْجَهَالَةِ وَ حَیرَةِ الضَّلَالَةِ وَ قَدْ تَوَازَرَ عَلَیهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْیا وَ بَاعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الْأَدْنَى وَ شَرَى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكَسِ وَ تَغَطْرَسَ وَ تَرَدَّى فِی هَوَاهُ وَ أَسْخَطَ نَبِیكَ وَ أَطَاعَ مِنْ عِبَادِكَ أَهْلَ الشِّقَاقِ وَ النِّفَاقِ وَ حَمَلَةَ الْأَوْزَارِ الْمُسْتَوْجِبِینَ النَّارَ فَجَاهَدَهُمْ فِیكَ صَابِراً مُحْتَسِباً حَتَّى سُفِكَ فِی طَاعَتِكَ دَمُهُ وَ اسْتُبِیحَ حَرِیمُهُ اللَّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبِیلًا وَ عَذِّبْهُمْ عَذَاباً أَلِیماً السَّلَامُ عَلَیكَ یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیكَ یا ابْنَ سَیدِ الْأَوْصِیاءِ أَشْهَدُ أَنَّكَ أَمِینُ اللَّهِ وَ ابْنُ أَمِینِهِ عِشْتَ سَعِیداً وَ مَضَیتَ حَمِیداً وَ مِتَّ فَقِیداً مَظْلُوماً شَهِیداً وَ أَشْهَدُ أَنَّ اللَّهَ مُنْجِزٌ مَا وَعَدَكَ وَ مُهْلِكٌ مَنْ خَذَلَكَ وَ مُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَكَ، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وَفَیتَ بِعَهْدِ اللَّهِ وَ جَاهَدْتَ فِی سَبِیلِهِ حَتَّى أَتَاكَ الْیقِینُ فَلَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ ظَلَمَكَ وَ لَعَنَ اللَّهُ أُمَّةً سَمِعَتْ بِذَلِكَ فَرَضِیتْ بِهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أُشْهِدُكَ أَنِّی وَلِی لِمَنْ وَالَاهُ وَ عَدُوٌّ لِمَنْ عَادَاهُ بِأَبِی أَنْتَ وَ أُمِّی یا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ كُنْتَ نُوراً فِی الْأَصْلَابِ الشَّامِخَةِ وَ الْأَرْحَامِ الطَّاهِرَةِ لَمْ تُنَجِّسْكَ الْجَاهِلِیةُ بِأَنْجَاسِهَا وَ لَمْ تُلْبِسْكَ الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِیابِهَا وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ مِنْ دَعَائِمِ الدِّینِ وَ أَرْكَانِ الْمُسْلِمِینَ وَ مَعْقِلِ الْمُؤْمِنِینَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ الْإِمَامُ الْبَرُّ التَّقِی الرَّضِی الزَّكِی الْهَادِی الْمَهْدِی وَ أَشْهَدُ أَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِكَ كَلِمَةُ التَّقْوَى وَ أَعْلَامُ الْهُدَى وَ الْعُرْوَةُ الْوُثْقَى وَ الْحُجَّةُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْیا وَ أَشْهَدُ أَنِّی بِكُمْ مُؤْمِنٌ وَ بِإِیابِكُمْ مُوقِنٌ بِشَرَائِعِ دِینِی وَ خَوَاتِیمِ عَمَلِی وَ قَلْبِی لِقَلْبِكُمْ سِلْمٌ وَ أَمْرِی لِأَمْرِكُمْ مُتَّبِعٌ وَ نُصْرَتِی لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى یأْذَنَ اللَّهُ لَكُمْ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیكُمْ وَ عَلَى أَرْوَاحِكُمْ وَ أَجْسَادِكُمْ وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ ظَاهِرِكُمْ وَ بَاطِنِكُمْ آمِینَ رَبَّ الْعَالَمِینَ.
۳) با استفاده از سایت تبیان، بخش دین و اندیشه.
۴) صافات / ۱.
۵) کهف/ ۶۵.
۶) مناقب آل ابى طالب، محمد بن شهر آشوب مازندرانی، نشر علامه، قم، ۱۳۷۹ ق، ج ۳، ص۲۲۵.
۷) كافی، محمد بن یعقوب كلینى، دارالكتب الاسلامیة، تهران، ۱۳۸۸ ق، ج ۲، ص ۲۵۲.
۸) مستدرك الوسائل، محدث نورى، مؤسسه آل البیت، قم، ۱۴۰۸ ق، ج ۱۱، ص ۳۷۲.
۹) مسند الإمام الرضا(ع)، شیخ عزیز الله عطاردی خبوشانی، مؤسسة طبع و نشر آستان قدس رضوی، ج ۱، ص ۲۱۹.
۱۰) در بعضی از نسخه ها مثل كامل الزیارات این عبارت اینگونه آمده است: بَذَلَ مُهْجَتَهُ فِیكَ لِیسْتَنْقِذَ عِبَادَكَ مِنَ الضَّلَالَةِ وَ الْجَهَالَةِ وَ الْعَمَى وَ الشَّكِّ وَ الِارْتِیابِ إِلَى بَابِ الْهُدَى ... كامل الزیارات، ابن قولویه، ص ۲۲۸.
۱۱) سیره ابن هشام، ابو محمد عبد الملك بن هشام حمیری، دار القلم، بیروت، ج ۴، ص۲۵۰.
۱۲) بحار الأنوار، محمد باقر مجلسى، مؤسسۀ الوفاء، بیروت، ۱۴۰۳ق، ج ۴۴، ص ۳۴۰.
۱۳) احزاب/ ۴۵ و ۴۶.
۱۴) مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانى، مؤسسۀ المعارف الاسلامیة، قم، ۱۴۱۴ق، ج ۴، ص ۵۱.
۱۵)بحار الانوار، علامه مجلسی، ج ۴۵، ص ۱۳۳؛ و مقتل خوارزمی، موفق بن احمد خوارزم، نشر مفید، قم، ج ۴، ص ۶۴۶.