
emamian
اقدامات عملی جمهوری اسلامی ایران در راه تحقق وحدت اسلامی
تفرقه و جدایی سیاسی مسلمانان زیانهای فراوانی برای جهان اسلام و امت اسلامی داشته و دارد. دشمنان اسلام و مخالفان عزت و قدرت مسلمین همواره در صدد ایجاد اختلاف و درگیری بین مسلمانان و پیروان مذاهب بوده اند و یکی از نقشه های استکبار جهانی برای مهار قدرت روزافزون جهان اسلام تلاش در راه دامن زدن به اختلافات فرقه ای و مذهبی است.
انقلاب اسلامی ایران همواره منادی وحدت اسلامی و اتحاد مسلمین جهان بوده و است. تأسیس مجمع جهانی تقریب مذاهب اسلامی و نامگذاری هفته وحدت و برگزاری کنفرانس های بین المللی وحدت و رهنمودهای سازنده ی امام خمینی(ره) و مقام معظم رهبری و تأکید فراوانی بر واژه اسلامی درترکیب انقلاب اسلامی و نام مجلس شورای اسلامی و... روشن گر همین سیاست اسلامی نظام جمهوری اسلامی ایران است.
انقلاب اسلامی ایران بر اساس وحدت اسلامی و تقریب بین مذاهب اسلامی و ایجاد احترام متقابل بین مذاهب مبتنی بوده و هدف آن حاکم کردن اسلام در کل کشورهای اسلامی است.
انقلاب اسلامی به تأسی از آموزه های اسلام، هیچ تفاوتی بین مسلمانان سیاه، سفید، اروپائی و غیر اروپایی قایل نیست، برجنبه های اختلاف برانگیز در بین مسلمین پای نمی فشارد، بلکه با ایجاد مجمع التقریب، برپایی روز قدس، برگزاری هفته وحدت در جهت اتحاد مسلمانان گام برداشته است.
به همین دلیل طیف گستردهای از گروههای غیر شیعی و حتی جنبش های آزادی بخش غیر اسلامی انقلاب اسلامی ایران را الگو و اسوه خود قرار دادهاند.
یکی از عواملی که در ایجاد تقریب و وحدت اسلامی نقش اساسی و تعیین کننده را ایفا مینماید، مربوط به نخبگان فکری کشورهای اسلامی است. اگر تعامل، تفاهم و گفتگو میان نخبگان فکری در جهان اسلام رو به افزایش باشد میتواند کمک مؤثری به روند تقریب مذاهب و همگرائی کشورهای اسلامی بنماید.
قبل از همه بنظر میرسد که مسأله تفاهم نظر و تقریب میان دیدگاهها در میان فرقه های مذهبی کشورهای اسلامی از اهمیت بیشتری برخوردار است. مسألهای که در آموزه های اسلام و انقلاب اسلامی بر آن تأکید میشود. در آموزه های انقلاب اسلامی به مفاهیمی اشاره می شود که در آن بر هم فکری، هم دلی و هم رایی جامعه نخبگان مسلمان تأکید میشود و بنظر میرسد تعامل و تفاهم نخبگان فکری در پرتو اصول، مبانی و آموزههای اسلام و انقلاب میتواند حاوی ظرفیت ها و فرصت های زیادی برای تحقق یافتن همگرائی کشورهای اسلامی باشد. در این زمینه ایران اسلامی نه تنها به ترویج آموزه ها و ارزشهای وحدت آفرین پرداخت، بلکه در عمل به تقویت محیط تفاهم و نزدیک ساختن دیدگاه ها اقدام نمود.
حضور پرشور شیعه و سنی در انتخابات خارچشم دشمنان شدهاست
رییس حوزه انتخابیه شهرستانهای مینودشت، گالیکش، کلاله و مراوهتپه در شرق استان گلستان، حضور مردم شیعه و اهل سنت این خطه از ایران اسلامی را در یازدهمین دوره انتخابات مجلس شورای اسلامی بسیار خوب توصیف و تصریح کرد: این حضور باشکوه، خار چشم دشمنان انقلاب اسلامی شدهاست.
سیدرضا طباطبایی عصر جمعه در گفت و گو با خبرنگار ایرنا اظهار داشت که مطابق اطلاعات و گزارشهای دریافتی از شعب اخذ رای در این حوزه انتخابیه، حضور مردم مناطق شهری و روستایی در انتخابات امروز نسبت به دورههای گذشته بیشتر برآورد شده و این حضور پرشور مایه امید و افتخار برای مردم ایران اسلامی است.
وی با قدردانی از حضور باشکوه گروههای مختلف مردم حوزه انتخابیه مینودشت، گالیکش، کلاله و مراوهتپه اعم از قومیتهای مختلف و شیعه و سنی در انتخابات از صبح امروز تا الان، از آن دسته از واجدین شرایطی که هنوز موفق به رای دادن نشدند، درخواست کرد تا در ساعات باقی مانده، با حضور در نزدیکترین شعبه اخد رای محل سکونتشان، این حماسه بزرگ را تکمیل نمایند.
طباطبایی اضافه کرد: در ساعات گذشته، انتخابات یازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی دراین حوزه انتخابیه در کمال آرامش و بدون هیچ مشکلی برگزاری شده و تعرفه برگه رای هم به میزان کافی در اختیار تمامی ۳۱۲ شعبه اخذ رای در این حوزه انتخابیه گذاشته شده و درصورت درخواست شعب، مجددا تعرفه در اختیار آنها گذاشتهمیشود.
وی تصریح کرد: از کل شعب اخذ رای پیش بینی شده در این حوزه انتخابیه که با گستره ۶ هزار و ۵۰۰ کیلومترمربع وسعت، بزرگترین حوزه در منطقه شرق استان گلستان به شمار میرود، ۷۵ شعبه در شهرستان مینودشت، ۷۶ شعبه در شهرستان گالیکش، ۸۹ شعبه در شهرستان کلاله و ۷۲ شعبه هم در شهرستان مراوهتپه مستقر شده و درحال رای گیری از مردم هستند.
چهار شهرستان مینودشت، گالیکش، کلاله و مراوهتپه با مجموع جمعیت تقریبی ۳۴۰ هزار نفر جمعیت که ترکیبی از قومیتهای مختلف از جمله ترکمن، فارس، ترک، سیستانی و بلوچ و پیروان هر دو مذهب شیعه و سنی هستند، یک کرسی نمایندگی درمجلس شورای اسلامی دارند.
جایگاه انسان در بهشت از نگاه آیات و روایات
از آیات و روایات متعدد استفاده میشود که مراد از ابواب، همان طبقهها و درکات مختلفی است که از نظر نوع پاداش و عذاب با هم تفاوت دارند.
به گزارش خبرگزاری «حوزه»، پاسخ به سؤالات و شبهات موجود در جامعه از وظایف مراکز حوزوی و دینی است که این خبرگزاری در شماره های گوناگون به ارائه برخی از پرسش ها و شبهات و پاسخ های آن، برگرفته از «مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات حوزه علمیه قم» خواهد پرداخت.
- سؤال
آیا این درست است که بهشت هشت طبقه دارد و انسان های بهشتی بر اساس میزان اعمال نیکشان در بهشت طبقهبندی میشوند یا این که همه بهشتیان از جمله پیامبران و امامان در یک محل زندگی خواهند کرد؟
- پاسخ
یکی از مباحثی که در زمینة معاد و قیامت مطرح است، جایگاه انسان ها در بهشت و جهنم میباشد.
در روایات و آیات تا حدود زیادی به این مسئله اشاره شده است. منتها در آنها، گاه به «ابواب» و گاه به «طبقات» تعبیر شده است.
پرسشی که مطرح است این است که آیا مراد از درها همان طبقهها هستند، یا این دو با هم متفاوتند؟
علامه طباطبایی این پرسش را در ذیل آیه ۴۴ سوره حجر مطرح کرده و این گونه پاسخ داده است: از آیات و روایات متعدد استفاده میشود که مراد از ابواب، همان طبقهها و درکات مختلفی است که از نظر نوع پاداش و عذاب با هم تفاوت دارند. ایشان فرمایش خود را به روایاتی از جمله روایت ذیل مستند میکنند:
در روایتی آمده است حضرت علی ـ علیه السّلام ـ به گروهی فرمود: هیچ میدانید درهای جهنم چگونه است؟ (آن گروه گفتند) : لابد مثل همین درهای دنیا است، حضرت فرمودند: نه و لکن این طور است، آن گاه دست خود را روی دست گذاشتند (که اشاره به طبقات آن است).[۱]
تعداد درب ها یا طبقههای بهشت و جهنم
از آیات و روایات استفاده میشود که هر کدام از بهشت و جهنم در های متعددی دارند. جالب این است که در قرآن به صراحت آمده است [۲] که «جهنم» هفت در (طبقه) دارد و بر اساس روایات متعددی بهشت «هشت» در دارد.
این تفاوت ممکن است اشاره به این مطلب داشته باشد که هر چند درهای ورود به بدبختی و عذاب فراوان باشد، ولی با این حال درهای رسیدن به سعادت و خوشبختی از آن افزونتر است [۳] و همیشه رحمت خداوند بیشتر از غضب او میباشد: «یا من سبقت رحمته غضبه».
مقامهای بهشتیان
از نکتههای پیشین و از تعبیرهای مختلف قرآن مجید به خوبی استفاده میشود که باغهای بهشتی که بهشتیان در آن ساکن هستند، متعدد و گوناگون است و با توجه به روایاتی که در تفسیر آیات مربوط به این باغ ها آمده، معلوم میشود که تنوع باغ ها، مربوط به مراتب و درجهها و مقامهای بهشتیان است که هر گروهی از آنان بر اساس شایستگی در این باغهای بهشتی که هر یک از دیگری برتر و والاتر است جایگزین میشوند.
برای نمونه به بررسی یکی از این آیات میپردازیم:
«اِنّ الذین ءامنوا و عملو الصالحات کانت لهم جنّات الفردوس نزلا؛ [۴] همانا کسانی که ایمان آوردند و عمل صالح انجام دادند، باغ های فردوس نیز منزل گاهشان است. »
از احادیث استفاده میشود که فردوس بخشی از بهشت و برترین و بالاترین جایگاه آن است که در این بخش پیامبر اکرم، امامان و برخی پیروان راستین آنان مانند ابوذر و سلمان و ... ساکن هستند.
در روایتی از پیامبر اکرم آمده است: «هنگامی که از خداوند متعال تقاضا میکنید، فردوس را تقاضا کنید که وسط بهشت، و قسمت اعلی و برتر آن است و بر فراز آن عرش خدا است و از فردوس نهرهای بهشتی سرچشمه میگیرد. »[۵]
در حدیث دیگری از حضرت علی ـ علیه السّلام ـ چنین میخوانیم: «برای هر چیزی محل اعلایی است و محل اعلای بهشت فردوس است و آن برای محمد و آل محمد است. »[۶]
از مجموع آنچه در بالا آمد به خوبی میتوان نتیجه گرفت که بهشت دارای مقام ها و درجههای متفاوتی است و میتوان هر کدام از این مراتب را بهشتی دانست و بدون شک تفاوت مقامهای اولیای خدا ایجاب میکند که درجههای آنان در بهشت متفاوت باشد، بهشت مقربین با اصحاب الیمین متفاوت است و بهشت کسانی که در قلههای ایمان، معرفت و اعمال صالح قرار دارند با کسانی که در مراتب پایینترند فرق دارد. [۷]
معرفی منابع جهت مطالعه بیشتر:
۱. تفسیر نمونه، آیت الله مکارم شیرازی، دار الکتب الاسلامیه، ج ۱۱، ص ۷۷.
۲. سیری در جهان پس از مرگ، حبیب الله طاهری، انتشارات جامعه مدرسین.
۳. معاد در قرآن، ج۵، آیت الله جوادی آملی.
پی نوشت ها:
[۱] . طباطبایی، سید محمد حسین، تفسیر المیزان، نشر جامعه مدرسین، ج ۱۲، ص ۱۷۰ و ۱۷۶.
[۲] . حجر/ ۴۴.
[۳]. ر. ک: مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، نشر دارالکتب الاسلامیه، چاپ نهم، ج۱۱، ص ۷۷ ـ ۷۸.
[۴] . کهف/ ۱۰۷.
[۵] . مکارم شیرازی، ناصر، پیام قرآن، ج ۶، ص ۳۵۱، به نقل از روح المعانی، ج ۱۶، ص ۴۷.
[۶] . مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، موسسه الوفاء، ج ۲۴، ص ۲۶۹.
[۷] . ر. ک: پیام قرآن، پیشین، ص ۳۴۵ ـ ۳۵۶.
رهبر انقلاب: هر چه حضور پای صندوقها بیشتر باشد، مجلس قویتر است/ آمریکا در حال حرکت به سمت فروپاشی از درون
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (سهشنبه) در دیدار هزاران نفر از مردم آذربایجان شرقی، حضور در انتخابات مجلس را وظیفه شرعی، ملی، انقلابی و حق مدنی آحاد مردم برشمردند و با اشاره به دو رکن مهم «حضور پر شور» و «انتخاب خوب» گفتند: انتخابات یک جهاد عمومی و نعمت و امتحان الهی است که اگر با حضور حداکثری مردم همراه شود، مایه آبروی نظام اسلامی و تقویت کشور و مصونیت بخش در برابر توطئه ها و زمینه ساز ایران قوی خواهد بود.
آمریکا در حال حرکت بهسمت فروپاشی از درون است و شکوه ظاهری مانع از غرق شدنش نمیشود
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با اشاره به مشکلات عمیق و گسترده اجتماعی و اقتصادی جامعه امریکا برخلاف ظاهر بزک کرده آن، افزودند: آمریکا در حال حرکت به سمت فروپاشی از درون است و شکوه و جلال ظاهری آن مانع از غرق شدنش نخواهد شد.
حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار که به مناسبت چهل و دومین سالروز قیام تاریخی مردم تبریز در ۲۹ بهمن سال ۱۳۵۶ برگزار شد، مهمترین ویژگی مردم آذربایجان را تبلور عزت ملی، دینی و انقلابی و حضور در صحنه به وقت نیاز و دفاع از کشور و انقلاب و هویت دینی برشمردند و گفتند: حضور بههنگام مردم تبریز در چهلم قیام ۱۹ دی مردم قم مایه برکت خداوند متعال شد و این حرکت بهصورت سلسله وار تا آغاز حرکت عمومی ملت و سقوط رژیم طاغوت و استقرار حکومت اسلامی ادامه یافت.
حضور گسترده مردم پای صندوق های رأی مایه تأثیرات تحولآفرین میشود
ایشان انتخابات بسیار مهم روز جمعه دوم اسفند را از مصادیق میدان های نیاز به حضور بههنگام دانستند و افزودند: انتخابات، جهاد عمومی، مایه تقویت کشور و آبروی نظام اسلامی است و حضور گسترده و پر شور مردم در پای صندوق های رأی، به توفیق الهی مایه برکت و تأثیرات تحول آفرین در کشور خواهد شد.
آمریکا مانند تشییع شهید سلیمانی و 22 بهمن به نتیجه نمیرسد
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به تبلیغات و تلاشهای گسترده امریکاییها برای تأثیرگذاری بر افکار عمومی ایران و جدا کردن مردم و جوانان از نظام اسلامی خاطرنشان کردند: با وجود همه این تلاشها، آنها به نتیجه نرسیده اند که نمونه بارز آن، تشییع شهید سلیمانی و راهپیمایی ۲۲ بهمن بود و انتخابات مجلس شورای اسلامی نیز بار دیگر نشان خواهد داد مردم در کنار نظام اسلامی و پشتیبان آن هستند.
دشمن میخواهد ببیند نتیجه فشار و بدعهدی چه بوده است؟
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه چشم دوستان و دشمنان به انتخابات روز جمعه است، افزودند: دشمنان می خواهند ببینند نتیجه فشار حداکثری آمریکا و بدعهدی های اروپاییها و مشکلات اقتصادی که در کشور وجود دارد، چه بوده است و دوستان هم با نگرانی منتظر نحوه حضور مردم در انتخابات هستند.
ملت ایران کار بَلَد است
ایشان گفتند: البته من همواره به دوستان نظام اسلامی گفتهام، از ملت ایران نگران نباشید زیرا این ملت کاربلد است و میداند که چه بکند.
انتخابات؛ خنثیکننده نیتهای شوم آمریکاییها و صهیونیستها
رهبر انقلاب اسلامی، انتخابات را خنثی کننده بسیاری از نیتهای شوم امریکاییها و صهیونیستها و بدلِ فنِ مکر و کَید آنها دانستند و خاطرنشان کردند: تنها راه مأیوس شدن دشمنان، قوی شدن ایران است و یکی از مصادیق ایرانِ قوی، مجلسِ قوی است، مجلسی که بتواند با تصویب قوانین لازم و با هدایت دولتها به مسیر مطلوب، کشور را مصونیت ببخشد.
مجلس با تصمیمات خود می توانند تأثیرات بلندمدتی بر کشور بگذارد
حضرت آیتالله خامنهای یک رکن قوی بودن مجلس را حضور هرچه بیشتر مردم در پای صندوق های رأی برشمردند و افزودند: تأثیرات مجلس فقط محدود به چهار سال نیست بلکه مجلس قوی و یا مجلس ضعیف و خود باخته با تصمیمات خود می توانند تأثیرات بلندمدتی بر کشور بگذارند.
ایشان افزودند: انتخابات و رأی دادن، وظیفه شرعی، ملی و انقلابی، جشن ملی و احقاق حق آحاد مردم برای دخالت در سرنوشت کشورشان است.
نمایندگان «شجاع»، «کارآمد»، و «دل نبسته به دنیا و مطامع مالی» برگزیده شوند
رهبر انقلاب اسلامی، رکنِ دوم یک مجلس قوی را کیفیت انتخاب دانستند و در تبیین ویژگیهای نمایندگان شایسته ملت بزرگ ایران تأکید کردند: باید برای مجلس شورای اسلامی، افراد «با ایمان»، «شجاع»، «کارآمد»، «وظیفهشناس»، «پرانگیزه»، «وفادار به اسلام، مردم، انقلاب و کشور»، «سرسخت در مقابل دشمنان» و «دل نبسته به دنیا و مطامع مالی» برگزیده شوند.
نمایندگانی در مجلس داشتیم که اکنون نوکر و کُلفَت آمریکا و دشمنان ایران هستند
حضرت آیتالله خامنهای خاطرنشان کردند: مردم باید در انتخاب نمایندگان بسیار مراقبت کنند زیرا ما در همین دوره انقلاب، نمایندگانی در مجلس داشتیم که اکنون نوکر و کُلفَت امریکا و دشمنان ایران هستند.
تکیه بر جوانان به معنای چشم پوشی از افراد با تجربه نیست
ایشان همچنین درباره حضور جوانان و افراد با تجربه در مجلس گفتند: مجلس باید یک ترکیب متناسبی از جوانان و افراد مجرب، دانا و راه بلد باشد. جوانگرایی یک ضرورت قطعی برای کشور است و کُنشگر اصلی و پیشران حرکت رو به جلو جوانان هستند اما تکیه بر جوانان به معنای چشم پوشی از افراد با تجربه نیست.
کسی که اعتماد به نفس، در برابر دشمن ندارد، برای نمایندگی ملت ایران مناسب نیست
رهبر انقلاب اسلامی، سابقه دلبستگی به دشمنان و انفعال در برابر آنها را یک نکته منفی برشمردند و تأکید کردند: ملت ایران دارای روحیه اعتماد به نفس ملی است و بسیاری از اندیشمندان و سیاسیون جهان نیز ملت ایران را رشید و بزرگ و نیرومند و نترس توصیف میکنند، بنابراین کسی که قدرت ایستادگی و اعتماد به نفس، در برابر دشمنان را ندارد، برای نمایندگی ملت ایران مناسب نیست.
نباید انتخابات میاندورهای خبرگان به حاشیه برود
حضرت آیتالله خامنهای همچنین اهمیت بالای انتخابات میان دورهای مجلس خبرگان را یادآور شدند و افزودند: وظیفه مجلس خبرگان بسیار مهم است و نباید انتخابات میان دورهای مجلس خبرگان در برخی شهرها به حاشیه برود.
ایشان تأکید کردند: همه کسانی که دوستدار اسلام، انقلاب، نظام اسلامی و ایران هستند باید در انتخابات شرکت کنند و انتخاب خوب و درست انجام دهند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به گزارشی مبنی بر پرداخت مبالغ زیادی دلار نفتی از جانب یکی از کشورهای عَنود منطقه به یکی از رسانه های انگلیسی فارسیزبان برای منصرف کردن مردم ایران از گرایش به افراد انقلابی در انتخابات، افزودند: این گزارش نشان میدهد کیفیت و چگونگی انتخاب تا چه حد مهم است.
ایشان انتخابات را میدان امتحان الهی دانستند و ابراز امیدواری کردند ملت ایران در این امتحان، سربلند بیرون بیاید.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از سخنانشان درباره یاوهگوییهای اخیر مقامهای آمریکایی درباره ایران و انتخابات، گفتند: بخشی از اظهارات این احمقهای درجهیک برای تأثیرگذاری در انتخابات و با هدف مأیوس کردن مردم از صندوق رأی است اما بخش دیگری از آن، ناشی از انفعال است.
انفعال آمریکاییها نتیجه اثرات معکوس ترور سردار سلیمانی است
رهبر انقلاب اسلامی انفعال آمریکاییها را نتیجه اثرات معکوس ترور سردار سلیمانی دانستند و خاطرنشان کردند: در این قضیه رئیسجمهور آمریکا و اطرافیان او منفعل و متوجه شدند کارشان حسابنشده بود چرا که هم در داخل آمریکا و هم در دنیا به شدت به آنها حمله شد.
راهپیمایی ضدآمریکایی بغداد، نقطه مقابل خواست آنها را رقم زد
ایشان افزودند: آمریکا میخواست با ترور سردار عزیز ما که تأثیرات عمیقی در منطقه داشت، بر منطقه مسلط شود اما ماجرا بر عکس شد و راهپیمایی بزرگ ضدآمریکایی در بغداد، مسائل سوریه و حلب و قضایای دیگر منطقه، درست نقطه مقابل خواست آنها را رقم زد، بنابراین یک هدف از یاوهگوییها اخیر آنها، جبران این انفعال است.
حضرت آیتالله خامنهای شهادت سردار سلیمانی را یک فقدان تلخ خواندند و گفتند: شهید سلیمانی حقیقتاً بسیار خوب، مفید و تحسینبرانگیز بود اما در این حادثه غلبه با لطف الهی بود زیرا آن بزرگوار به هر دو حُسن «پیروزی» و «شهادت» دست یافت، چرا که در این سالها در منطقه، پیروزِ میدان سلیمانی بود و مغلوب میدان، آمریکا و عوامل آن، و در نهایت به فوز شهادت هم رسید.
رهبر انقلاب اسلامی، اجتماعات بینظیر و دهها میلیونی مردم در تشییع شهید سلیمانی را از برکات الهی و نشاندهنده عظمت، اتحاد، حضور، قدرشناسی و بصیرت ملت ایران دانستند و با اشاره به همدردی بسیاری از ملتها با مردم ایران در این قضیه افزودند: در یکی از کشورها هزار مجلس به یاد شهید سلیمانی برگزار شد که این واقعیتهای شوقانگیز نشانه عمق راهبردی نظام اسلامی است، بنابراین باطن این قضیه برخلاف ظاهر بسیار تلخ آن، برای جبهه حق سراسر پیروزی است.
باطن قضیه شهادت سردار سلیمانی شکست دشمن خبیث است
ایشان با یادآوری تعبیر امام بزرگوار از درگذشت فرزند فاضل و برجسته خود مرحوم حاجآقا مصطفی به «الطاف خفیه الهی» خاطرنشان کردند: آنزمان کسی متوجه مفهوم تعبیر امام نشد اما پس از حرکت مردم ایران و عکسالعمل دربار و حوادث قم و تبریز و آغاز حرکت عمومی ملت که به سقوط حکومت طاغوت منجر شد، مفهوم آن مشخص شد، همچنانکه در حادثه تلخ شهادت سردار سلیمانی نیز دشمن تصور کرد ضربه ای زده است اما باطن قضیه، پیروزی و شکست دشمن خبیث است.
آمریکا با ۲۲ هزار میلیارد دلار بدهی، مقروضترین دولتهای دنیا است
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر اینکه دشمن نه فقط در این ماجرا بلکه در یک نبرد ۴۰ ساله دائماً از ملت ایران ضربه و شکست خورده است، افزودند: آمریکاییها در این ۴۰ سال همه سلاحهای سیاسی، نظامی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی، رسانهای و هر اقدام ممکن را برای ساقط کردن نظام اسلامی بهکار گرفتند اما نظام اسلامی نه تنها ساقط نشد بلکه هزار برابر قویتر و در مقابل، آمریکا ضعیفتر از قبل شده است.
رهبر انقلاب اسلامی در تبیین ضعف روزافزون امریکا، ظاهر فعلی آن را بزک کرده خواندند و افزودند: امروز آمریکا با ۲۲ هزار میلیارد دلار بدهی، مقروضترین دولتهای دنیا است و اختلاف طبقاتی در این کشور، وحشتناک و از همیشه بیشتر است.
ایشان با اشاره به نمونههایی از مشکلات عمیق آمریکا از زبان یکی از سناتورهای برجسته این کشور گفتند: این سیاستمدار آمریکایی میگوید در دولت ترامپ به ثروت پنج تن از ثروتمندترینهای آمریکا بیش از صد میلیارد دلار اضافه شده و ثروت سه نفر از آنها به اندازه نیمی از جمعیت آمریکا است. ۸۰درصد کارگران فقیرند و حقوقشان کفاف زندگی آنها را نمیدهد. از هر پنج آمریکایی تنها یک نفر توان خرید داروهای تجویز شدهاش را دارد و فاصله ثروت سفیدپوستان و سیاهپوستان آمریکایی در ۵۰ سال گذشته سه برابر شده است.
رهبر انقلاب اسلامی در ادامه نقل قول از این مقام امریکایی افزودند: رئیس جمهور آمریکا میگوید اوضاع در دوران وی بهتر شده، بله، اما نه برای مردم بلکه برای میلیاردرها و به قول یکی از رؤسای جمهور سابق آمریکا، «آمریکا حکومت یک طبقه خاص بدون دخالت مردم و با رشوهخواری سیاسیِ نامحدود» است.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به آمارها و واقعیتهای تکاندهنده از تبعیض، فاصله طبقاتی فقر و جنایت در آمریکا که مانند خوره به جان این کشور افتاده است، تأکید کردند: همچنانکه شکوه و جلال کشتی معروف تایتانیک مانع از غرق شدن آن نشد، تلاش برای آرایش ظاهر آمریکا و شکوه و جلال آن نیز مانع از غرق شدنش نیست و آمریکا غرق خواهد شد.
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی با هیچ ملت و نژادی مخالف نیست بلکه با استکبار، ظلم و طغیان علیه ارزشهای انسانی مخالف است، گفتند: امروز قله طغیان و استکبار، آمریکایی است که در دست ثروتمندان و کمپانیدارهای صهیونیست میچرخد و در دنیا نیز منفور است.
استکبار آمریکایی در حال فرو ریختن است
ایشان افزودند: آمریکا در کشورهای اطراف ما دهها پایگاه نظامی دارد اما اگر روزی مسئلهای پیش بیاید، این پایگاهها نه به درد آمریکا خواهد خورد و نه به درد آنها که پولشان را به آمریکا میدهند و چشم امید به آن دارند، چرا که استکبار آمریکایی در حال فرو ریختن است.
حضرت آیتالله خامنهای با تأکید بر لزوم حفظ حرکت پر شتاب نظام اسلامی به سمت اهداف والا، وجود جوانان را برای ادامه این حرکت امیدبخش خواندند و خطاب به آنان گفتند: جوانان عزیز خود را از لحاظ علمی، عملی، تجربی و ایمانی آماده کنید چراکه فردای این کشور در دستان شماست و باید بتوانید این مملکت را به اوج برسانید که انشاءالله این کار را خواهید کرد.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش دیگری از سخنانشان با اشاره به نقش تأثیرگذار مردم آذربایجان و تبریز در حوادث تاریخی و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، گفتند: مردم آذربایجان همواره در مقاطع و حوادث مختلف جلودار بوده اند که نمونه های آن را می توان حرکت ۲۹ بهمن سال ۵۶، دوران دفاع مقدس، فتنه سال ۸۸، اجتماع عظیم در تجلیل از سردار سلیمانی و در راهپیمایی امسال ۲۲ بهمن دید که با وجود بارش شدید برف، مردم حضور پرشوری داشتند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجت الاسلام والمسلمین آل هاشم نماینده ولی فقیه در استان آذربایجان شرقی و امام جمعه تبریز، لحظه شناسی و اقدام به هنگام در میادین دفاع از انقلاب را از خصوصیات برجسته مردم تبریز خواند و با بیان گزارشی از اقدامات انجام شده در زمینه استفاده از ظرفیت های جوانان در گام دوم انقلاب گفت: در مقابل جنگ شناختی دشمن که امید و باورهای جوانان را هدف گرفته است، معتقدیم مساجد بهعنوان خاستگاه اصلی نیروهای انقلاب باید مرکز طراحی، اندیشه ورزی و فعالیت باشند.
محمد علاوی: برخی مانع تشکیل کابینه میشوند؛ دولت من مستقل از احزاب است
«محمد علاوی» نخستوزیر مأمور به تشکیل کابینه عراق امروز (چهارشنبه) گفت که وزرای او مستقل از احزاب هستند و برخی در تشکیل دولت ایجاد مانع میکنند.
به نوشته وبگاه المسله، او از اینکه اعتراضات به طور خیلی گستردهتر و شدیدتر باز گردد هشدار داد و متعهد شد که عاملین کشتار معترضان را تحت پیگرد قرار دهد.
علاوی با بیان اینکه برخی طرفها در مسیر رأی اعتماد به کابینه مانعتراشی میکنند؛ افزود: «اگر دولت نتواند تشکیل شود، طرفهایی هستند که در جهت ادامهدار شدن بحران در کشور کار خواهند کرد.»
او گفت که وزرای کابینه خود را از میان افراد «با کفایت» و «شایسته» انتخاب کرده و برنامه قابل اجرایی برای حل مشکلات عراق دارد.
محمد علاوی همچنین گفت که اعتراضات مردمی برای اولین بار موجب تشکیل دولت مستقل و بدون حضور احزاب شده است و کابینه او نماینده تمامی مردم عراق خواهد بود.
نخستوزیر در ادامه قول بهبود وضعیت معیشتی مردم عراق و بازگردان آوارگان به خانههایشان را داد و گفت باید دوره جدیدی در عراق آغاز شود.
طبق قانون اساسی عراق، نخست وزیر جدید عراق باید تا دوم ماه مارس (۱۲ اسفند) دولت خود را تشکیل دهد اما اختلاف احزاب و گروهها بر سر نامزدهای به اصطلاح مستقل تا کنون مانع این کار شده است.
فرودگاه بینالمللی حلب پس از 10 سال بازگشایی شد
«علی حمود» وزیر حمل و نقل سوریه امروز (دوشنبه) از راهاندازی فرودگاه بینالمللی حلب پس از آزادسازی کامل این شهر خبر داد.
به نوشته خبرگزاری رسمی سوریه (سانا)، او گفت که چهارشنبه هفته جاری اولین پرواز رفت و برگشت به دمشق صورت خواهد گرفت و پرواز به قاهره نیز در روزهای آتی انجام میگیرد.
بنابراین فرودگاه بینالمللی حلب که از سال ۲۰۱۱ و آغاز بحران سوریه، تعطیل و زمینگیر شده بود؛ با آزادی آخرین محلههای شهر حلب دوباره فعالیت خود را از سر گرفته که نشان دهنده بازگشت امنیت به حریم هوایی سوریه است.
«حسین دیاب» استاندار حلب نیز در مرداد ماه گذشته گفته بود که فرودگاه حلب آماده از سرگیری پروازهاست و به محض رفع برخی مسائل امنیتی، کار خود را آغاز خواهد کرد.
هرچند در دی ماه سال ۹۵ نیز پس از آزادسازی فرودگاه امکان از سرگیری پروازها مطرح شد اما به علت ادامه ناامنیها این موضوع تا کنون به تعویق افتاده بود. فرودگاه حلب دومین فرودگاه بزرگ سوریه محسوب میشود.
لزوم برائت از مشرکین در ایام حج
برداشتهایی از بیانات امام خمینی (ره)
اینجانب تمام گرفتاریها و بدبختیهای مسلمین و دولتهای کشورهای اسلامی را در اختلاف و نفاق بین آنان میدانم.
چرا باید دولتهای اسلامی با داشتن قریب یک میلیارد جمعیت و در دست داشتن ذخیرههای زیرزمینی، خصوصاً موجهای نفت که رگ حیات ابرقدرتهاست، و برخورداری از تعلیمات حیاتبخش قرآن کریم و دستورات عبادی سیاسی پیامبر اسلام (ص) که مسلمانان را به اعتصام به «حبل الله» دعوت و از تفرقه و اختلاف تحذیر میفرماید، و با داشتن مَلاذ و ملجأیی چون حرمین شریفین، که در عهد رسولالله - صلواتالله علیه - مرکز عبادت و سیاست اسلامی بوده و پس از رحلت آن بزرگوار مدتها نیز چنین بوده است و طرح فتوحات و سیاسات از آن دو مرکز بزرگ سیاسی عبادی ریخته میشده است، اکنون به واسطه کجفهمیها و غرضورزیها و تبلیغات وسیع ابرقدرتها کار را به آنجا بکشانند که دخالت در امور سیاسی و اجتماعی، که مورد احتیاج مبرم و از اهمّ امور مسلمین است، در حرمین شریفین جرم شناخته شود و پلیس سعودی در داخل مسجدالحرام و در جایی که به حکم خدا و به نصّ قرآن مجید برای همه کس حتی منحرفین محل امن است با چکمه و سلاح به مسلمانان حمله کرده و آنان را مضروب و دستگیر نمایند و به زندان بفرستند.
جرم این مسلمانان شعار بر ضد امریکا و اسرائیل، این دشمنان خدا و رسول بوده است. من نمیدانم مسائل و جریاناتی که در کشور شما و حرمین شریفین میگذرد به طور صحیح به شما گزارش میدهند، یا همچون شعارهای ایرانیان، که در همه جا شعار آنان مشهور است، برای شما تحریف شده و برخلاف واقع گزارش دادهاند و نمیدانم ائمه جماعات حرمین شریفین از اسلام چه برداشت کردهاند و از حج بیتالله الحرام، که سرتاسر آن مشحون به سیاست، و سرّ جعل آن قیام انسانها به قسط و رفع ستمگریها و چپاولگریهاست، که سیاست کلی انبیای عظام و خصوص حضرت رسول خاتم - صلواتالله علیه و آله و سلم - است چه فهمیدهاند که زائرین حرمین شریفین را به اسم اسلام از دخالت در سیاست و حتی از شعار علیه اسرائیل و امریکا منع و مسلمانان را، به دلخواه امریکا و اسرائیل و سایر دشمنان اسلام و برخلاف سیره پیامبر عظیمالشأن اسلام (ص) و مسلمانان صدر اسلام، از دخالت در سیاست منع میکنند و عمداً یا از روی جهالت و غفلت مقدمات سلطه اجانب را بر ممالک اسلامی حتی حرمین شریفین، مهبط وحی و مهبط ملائکةالله فراهم مینمایند. (1)
اگر دولت حجاز از این فریضه عبادی - سیاسی، که هر سال در مواقف کریمه حرمین شریفین با حضور میلیونی مسلمانان تشکیل میشود، استفاده سیاسی اسلامی مینمود، احتیاج به امریکا و هواپیماهای آواکس آن، و سایر ابرقدرتها نداشت و مشکلات مسلمانان حل میشد.
میدانیم که امریکا این هواپیماها را از آن جهت در اختیار عربستان قرار داده است تا به نفع خود و اسرائیل از آن استفاده نماید. چنان که دیدیم که آواکسهای امریکایی برای تفرقه بین ایران و سایر مسلمانان عرب گزارشی سرتاسر دروغ داد مبنی بر بمباران مراکز نفتی کویت توسط ایران. معالأسف این سهلانگاری در عموم دولتهای کشورهای اسلامی شیوع دارد، تا آنجا که مسلمانان و خصوص دولتمردان آنان را دست خیانتکار و جنایتکار ابرقدرتها از دخالت در سیاست و اهتمام به امر مسلمین بر کنار زده است؛ و تا جایی که در مرکز سیاست اسلام، مسلمین به حکم وعّاظ السلاطین با دخالت در سیاست، بلکه با شعار علیه دشمنان خونخوار قرآن کریم و اسلام عزیز، مجرم شناخته میشوند و به حبس و شکنجه کشیده میگردند. (2)
اعلان برائت از مشرکان که از ارکان توحیدی و واجبات سیاسی حجّ است، باید در ایّام حجّ به صورت تظاهرات و راهپیمایی با صلابت و شکوه هرچه بیشتر و بهتر برگزار شود و حجّاج محترم ایرانی و غیرایرانی با هماهنگی کامل با مسؤولین حجّ و نماینده اینجانب، جناب حجتالاسلام آقای کروبی در کلیه مراسم شرکت نمایند و فریاد کوبندهی برائت از مشرکان و ملحدان استکبار جهانی و در رأس آنان امریکای جنایتکار را در کنار خانه توحید طنین اندازند و از ابراز بغض و کینه خود نسبت به دشمنان خدا و خلق غافل نشوند.
مگر تحقّق دیانت جز اعلام محبّت و وفاداری نسبت به حق و اظهار خشم و برائت نسبت به باطل است؟ حاشا که خلوص عشق موحّدین جز به ظهور کامل نفرت از مشرکین و منافقین میسّر شود و کدام خانهای سزاوارتر از کعبه و خانهی امن و طهارت و ناس که در آن به هر چه تجاوز و ستم و استثمار و بردگی و یا دون صفتی و نامردمی است عملاً و قولاً پشت شود و در تجدید میثاق «أَلَسْتَ بِرَبِّكُمْ» بت آلههها و اربابان «مُّتَفَرِّقُونَ» شکسته شود و خاطرهی مهمترین و بزرگترین حرکت سیاسی پیامبر (ص) در وَأَذَانٌ مِّنَ اللّهِ وَرَسُولِهِ إِلَى النَّاسِ یَوْمَ الْحَجِّ الأَكْبَرِ زنده بماند و تکرار شود، چرا که سنّت پیامبر (ص) و اعلان برائت کهنه شدنی نیست و نه تنها اعلان برائت به ایام و مراسم حج منحصر نشود، که باید مسلمانان فضای سراسر عالم را از مَحبّت و عشق نسبت به ذات حق و نفرت و بغض عملی نسبت به دشمنان خدا لبریز کنند و به وسوسهی خنّاسان و شبهات تردیدآفرینان و متحجرین و منحرفین گوش فرا ندهند و لحظهای از این آهنگ مقدّس توحیدی و جهان شمولی اسلام، غفلت نکنند که مسلماً جهانخواران و دشمنان ملّتها، بعد از این آرام و قرار نخواهند داشت و به حیلهها و تزویرها و چهرههای گوناگون متمسک میشوند و روحانینماها و آخوندهای درباری و اجیرشدگان سلاطین و ملّیگراها و منافقین به فلسفهها و تفسیرها و برداشتهای غلط و منحرف روی میآورند و برای خلع سلاحهای مسلمانان و ضربه زدن به صلابت و اُبّهت و اقتدار امت محمد (ص) به هر کاری دست میزنند و چه بسا جاهلان مُتنسّک (3) بگویند که قداست خانه حق و کعبه معظّمه را به شعار و تظاهرات و راهپیمایی و اعلان برائت نباید شکست و حج جای عبادت و ذکر است نه میدان صفآرایی و رزم و نیز چه بسا عالمان مُتهتّک (4) القا کنند که مبارزه و برائت و جنگ و ستیز، کار دنیاداران و دنیاطلبان بوده است و ورود در مسائل سیاسی، آن هم در ایام حج دون شأن روحانیون و علما میباشد که خود این القائات نیز از سیاست مخفی و تحریکات جهانخواران به شمار میرود. (4)
مسلمانان باید با همه امکانات و وسایل لازم به مقابله جدّی و دفاع از ارزشهای الهی و منافع مسلمین برخیزند و صفوف مبارزه و دفاع مقدس خویش را محکم و مستحکم نمایند
و به این بیخبران و دلمردگان و پیروان شیاطین بیش از این مجال حمله را به صفوف عقیده و عزّت مسلمانان ندهند و از همه جا و همه سرزمینها و خصوصاً از کعبه حق به جنود خدا متصل شوند و زائران عزیز، از بهترین و مقدّسترین سرزمینهای عشق و شعور و جهاد به کعبه بالاتری رهسپار شوند و همچون سیّد و سالار شهیدان حضرت ابی عبدالله الحسین (ع) از احرام حج به احرام حُبّ و از طواف کعبه و حرم به طواف صاحب بیت و از تَوضؤ زمزم به غسل شهادت و خون رو آورند و به امّتی شکستناپذیر و بنیانی مرصوص مبدّل گردند که نه ابرقدرت شرق یارای مقابله آنان را داشته باشد نه غرب که مسلّماً روح و پیام حج چیز دیگری غیر از این نخواهد بود که مسلمانان، هم دستورالعمل جهاد با نفس را بگیرند و هم برنامه مبارزه با کفر و شرک را.
به هر حال اعلان برائت در حج، تجدید میثاق مبارزه و تمرین تشکل مجاهدان برای ادامه نبرد با کفر و شرک و بت پرستها است و به شعار هم خلاصه نمیشود که سرآغاز علنی ساختن منشور مبارزه و سازماندهی جنود خدای تعالی در برابر جنود ابلیس و ابلیسصفتان است و از اصول اوّلیه توحید به شمار میرود و اگر مسلمانان در خانه ناس و خانه خدا از دشمنان خدا اظهار برائت نکنند، پس در کجا میتوانند اظهار نمایند؟
و اگر حرم و کعبه و مسجد و محراب، سنگر و پشتیبان سربازان خدا و مدافعان حرم و حرمت انبیا نیست، پس مأمن و پناهگاه آنان در کجاست؟ (6)
خلاصه، اعلان برائت مرحله اوّل مبارزه و ادامه آن مراحل دیگر وظیفه ما است و در هر عصر و زمانی جلوهها و شیوهها و برنامههای متناسب خود را میطلبد و باید دید که در عصری همانند امروز که سران کفر و شرک همه موجودیت توحید را به خطر انداختهاند و تمامی مظاهر ملی و فرهنگی و دینی و سیاسی ملّتها را بازیچه هوسها و شهوتها نمودهاند چه باید کرد.
آیا باید در خانهها نشست و با تحلیلهای غلط و اهانت به مقام و منزلت انسانها و القای روحیه ناتوانی و عجز در مسلمانان، عملاً شیطان و شیطانزادگان را تحمل کرد و جامعه را از وصول به خلوص - که غایت کمال و نهایت آمال است - منع کرد و تصور نمود که مبارزه انبیا با بت و بتپرستها منحصر به سنگ و چوبهای بیجان بوده است و نعوذ بالله پیامبرانی همچون ابراهیم در شکستن بتها پیشقدم و اما در مصاف با ستمگران، صحنه مبارزه را ترک کردهاند؟ و حال آنکه تمام بتشکنیها و مبارزات و جنگهای حضرت ابراهیم با نمرودیان و ماه و خورشید و ستارهپرستان مقدمه یک هجرت بزرگ و همه آن هجرتها و تحمل سختیها و سکونت در وادی غیر ذی زرع و ساختن بیت و فدیه اسماعیل، مقدمه بعثت و رسالتی است که در آن، ختم پیام آوران، سخن اوّلین و آخرین بانیان و مؤسسان کعبه را تکرار میکند و رسالت ابدی خود را با کلام ابدی إِنَّنِی بَرِیءٌ مِّمَّا تُشْرِكُونَ ابلاغ مینماید که اگر غیر از این تحلیل و تفسیری ارائه دهیم، اصلاً در زمان معاصر، بت و بتپرستی وجود ندارد و راستی کدام انسان عاقلی است که بتپرستی جدید و مدرن را در شکلها و افسونها و ترفندهای ویژه خود نشناخته باشد و از سلطهای که بتخانههایی چون کاخ سیاه بر ممالک اسلامی و خون و ناموس مسلمین و جهان سوم پیدا کردهاند، خبر نداشته باشد. (7)
امروز فریاد برائت از مشرکان و کافران، فریاد از ستم ستمگران و فریاد امّتی است که جانشان از تجاوزات شرق و غرب و در رأس آنان امریکا و اَذناب آن به لب رسیده است و خانه و وطن و سرمایهاش به غارت رفته است.
فریاد برائت ما، فریاد ملّت مظلوم و ستم - دیده - کشیده افغانستان است و من متأسفم که شوروی به تذکر و هشدار من در مورد افغانستان عمل ننمود و به این کشور اسلامی حمله کرد. بارها گفتهام و اکنون نیز تذکر میدهم که ملّت افغانستان را به حال خود رها کنید، مردم افغانستان سرنوشت خودشان را تعیین نموده و استقلال واقعی خود را تضمین میکنند و به ولایت کرملین یا قیمومت امریکا احتیاجی ندارند و مسلم بعد از خروج نظامیان بیگانه از کشورشان، به سلطه دیگری گردن نمینهند و پای امریکا را اگر قصد دخالت و تجاوز در کشورشان کرده باشد، میشکنند.
و نیز فریاد برائت ما فریاد مردم مسلمان آفریقا است، فریاد برادران و خواهران دینی ما که به جرم سیاه بودن، تازیانه ستمِ سیه ورزان بیفرهنگِ نژادپرست را میخورند.
فریاد برائت ما، فریاد برائت مردم لبنان و فلسطین و همه ملّتها و کشورهای دیگری است که ابرقدرتهای شرق و غرب، خصوصاً امریکا و اسرائیل به آنان چشم طمع دوختهاند و سرمایه آنان را به غارت بردهاند و نوکران و سرسپردگان خود را به آنان تحمل نمودهاند و از فواصل هزاران کیلومتر راه به سرزمینهای آنان چنگ انداخته و مرزهای آبی و خاکی کشورشان را اشغال کردهاند. (8)
فریاد برائت ما، فریاد برائت همه مردمانی است که دیگر تحمل تفرعن امریکا و حضور سلطهطلبانه آن را از دست دادهاند و نمیخواهند صدای خشم و نفرتشان برای ابد در گلوهایشان خاموش و افسرده بماند و اراده کردهاند که آزاد زندگی کنند و آزاد بمیرند و فریادگر نسلها باشند. فریاد برائت ما، فریاد دفاع از مکتب و حیثیات و نوامیس، فریاد دفاع از منابع و ثروتها و سرمایهها، فریاد دردمندان ملّتهایی است که خنجر کفر و نفاق قلب آنان را دریده است. فریاد برائت ما، فریاد فقر و تهیدستی گرسنگان و محرومان و پابرهنههایی است که حاصل عرق جبین و زحمات شبانهروزی آنان را، زراندوزان و دزدان بینالمللی به یغما بردهاند و حریصانه از خون دل ملّتهای فقیر و کشاورزان و کارگران و زحمتکشان، به اسم سرمایهداری و سوسیالیزم و کمونیزم مکیده و شریان حیات اقتصاد جهان را به خود پیوند دادهاند و مردم جهان را از رسیدن به کمترین حقوق حقه خود محروم نمودهاند. فریاد برائت ما، فریاد امّتی است که همه کفر و استکبار به مرگ او در کمین نشستهاند و همه تیرها و کمانها و نیزهها به طرف قرآن و عترت عظیم نشانه رفتهاند و هیهات که امّت محمّد (ص) و سیرابشدگان کوثر عاشورا و منتظرات وراثت صالحان به مرگ ذلتبار و به اسارت غرب و شرق تن در دهند و هیهات که خمینی، در برابر تجاوز دیوسیرتان و مشرکان و کافران به حریم قرآن کریم و عترت رسول خدا و امّت محمّد (ص) و پیروان ابراهیم حنیف ساکت و آرام بماند و یا نظارهگر صحنههای ذلت و حقارت مسلمانان باشد.
من خون و جان ناقابل خویش را برای ادای واجب حق و فریضه دفاع از مسلمانان آماده نمودهام و در انتظار فوز عظیم شهادتم. (9)
راهبردهای تصریحی:
1- حج باید همراه با برائت از مشرکین باشد.
2- حکومت آل سعود همواره مخالف برائت از مشرکین بوده است.
3- حج بدون برائت از مشرکان، حج ابراهیمی و محمّدی (ص) نیست.
4- دشمنان از مراسم برائت از مشرکان که افشاگری ماهیت آنان است، میترسند.
نکات استنباطی:
1- روح حج در نفی طاغوت و بازگشت به خداوند است که برائت از مشرکین تجلّی آن است.
2- حج فرصت مغتنمی است برای بررسی مسائل جهان اسلام و ستمگریهای دشمنان بویژه آمریکا و صهیونیسم و به همین علت است که دشمنان تلاش میکنند تا جهتگیری حج را محدود به مسائل عبادی کنند.
پینوشتها:
1. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 290 و 291.
2. صحیفه امام (ره)، ج15، صص 291 و 292.
3. جاهلان زاهد.
4. عالمان پرده در (رسوا و بی حیا).
5. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 314 و 315.
6. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 315 و 316.
7. صحیفه امام (ره)، 20، صص 316 و 317.
8. صحیفه امام (ره)، ج20، صص 317 و 318.
9. صحیفه امام (ره)، ج20، ص 318.
منبع مقاله :
گردآوری: مؤسسه فرهنگی هنری قدر ولایت، (1390)، سیره سیاسی حضرت امام خمینی (ره) (12)، تهران: قدر ولایت، چاپ اول.
حِجر اسماعیل در طواف و موقعیت تاریخی آن
از بقاع متبرکه از لواحق خانهی کعبه، که محلّ سکونت حضرت اسماعیل و مادرش هاجر بوده، سپس مدفن ایشان و نیز عدهی کثیری از پیغمبران و پیغمبر زادگان گردیده است.
حِجر به معنی پناه و دامن است، و محوّطهی میان دیوار کعبه و حطیم، که در قسمت شرقی مقام ابراهیم (علیه السلام) و زمزم قرار دارد، حِجر اسماعیل نامیده شده است. حطیم دیواری است به شکل نیم دایره مابین دو زاویهی شمالی و غربی خانهی کعبه که ارتفاع آن 1/31 متر، و عرض آن از بالا 1/52 متر، و از پائین 1/44 متر میباشد، و همهی آن با سنگ مرمر پوشیده شده، و آیات قرآنی در آن منقوش است، و فاصلهی دو سر نیم دایرهی مزبور تا دو زاویهی شمالی و غربی خانهی خدا دو متر و نیم میباشد، و مسافت وسط نیم دایره تا دیوار خانهی کعبه حدود ده متر است، حطیم به معنی شکسته است، و چون مردمان به شکستن یکدیگر و ازدحام برای دعا جمع میشوند، آن جایگاه را حطیم خواندهاند، و یا از جهت شکسته بودن دیوار و انحناء داشتن آن، بدین نام شهرت یافته است.
حجر اسماعیل در طواف، هنگام طواف خانهی کعبه، لازم است از پشت حجر طواف کنند، و چنانچه کسی از داخل حجر اسماعیل بگذرد، طواف او باطل است. در بیان دلیل این حکم، روایات شیعه حاکی از این علت است که چون حضرت اسماعیل (علیه السلام) مادر خود هاجر را در آن موضع به خاک سپرد، و بر آن دیوار کشید، و خوش نداشت که طواف کنندگان بر قبر او قدم بگذارند، این حرمت به امضای شرعی رسیده و حکم قطعی بدین ترتیب صادر گردیده است. ولی در روایات غیر شیعه، دلیل این حکم چنین آمده: چون قریش خانهی کعبه را ساختند، پولهای حلال و هدایا و نذور کفایت نکرد که آن را به شکل سابق آن به طور کامل بنا نمایند، لذا مقداری از بیت در حجر اسماعیل بر جای ماند، و لازم است طواف پیرامون بیت باشد نه درون آن، بنابراین باید از بیرون حجر اسماعیل طواف کرد، تا اطمینان حاصل شود که طواف دور خانه کعبه صورت گرفته است. این تعلیل در چند حدیث، به صراحت انکار شده است (جواهرالکلام، 292/19).
موقعیت تاریخی حجر اسماعیل، پیوسته این مکان مقدس، محلّ جلوس و عبادت مردان برجسته از انبیا و صلحا بوده است. چنانکه مورخان ضبط کردهاند که جناب عبدالمطلب - نیای گرامی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) - در حجر اسماعیل جایگاه ویژه و فرش مخصوصی داشت که هیچکس با او بر آن فرش نمینشست، دیگر شخصیتهای قریش هر یک به تناسب موقعیتی که داشتند اطراف جایگاه او به ترتیب مینشستند، یک روز پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در سنّ خردسالی تشریف آورد تا در کنار پدر بزرگ بر روی آن فرش بنشیند، اطرافیان او را کشیدند، پیامبر به گریه افتاد، عبدالمطلب - که بر اثر ضعف بینایی واقعه را ندیده بود - وقتی صدای گریهی آن حضرت را شنید سؤال کرد: فرزندم را چه شده است که گریه میکند؟ گفتند: او میخواست با شما روی فرش بنشیند که دیگران مانع شدند. عبدالمطلب فرمود: بگذارید بیاید و مانع او نشوید، امیدوارم که از آن چنان بزرگی و شرافت یابد که هیچ عربی بدان حد نرسد (اخبار مکه، 314/1). همچنین در آثار تاریخی تصریح شده که قسمت مهمی از رؤیاهای صادقه برای عبدالمطلب و نیز ابوطالب، در حالی روی داده که در حجر اسماعیل استراحت داشتهاند. چنانکه محلّ جلوس و تلاوت قرآن، و دعوت مردم به اسلام، از سوی پیامبر اکرم، حجر اسماعیل یاد شده است.
نیز طبق روایات بسیار، مدفن حضرت اسماعیل (علیه السلام) و برخی از دخترانش، و مادرش هاجر، و بسیاری از انبیاء (علیه السلام) در این مکان مقدس میباشد؛ بدین سبب حاجیان خانهی کعبه به این مکان تبرک میجویند، و در آن نماز میخوانند، و آب باران بام کعبه از ناودان طلا به حجر اسماعیل میریزد، حاجیان زیر ناودان طلا - که محل ریزش رحمت الهی و نزول برکات آسمانی است - به دعا و استغاثه میپردازند.
کتابنامه :
بحارالانوار، 117/12؛ تاریخ الیعقوبی، 222/1؛ مرآة الحرمین، 266/1؛ تفسیر القمی، 293/2؛ مناقب آل ابی طالب، 245/2؛ السیرة النبویة، 150/1؛ البدایة و النهایة، 303/2؛ تاریخ مکّه، 23/2
احترام و نیکی به والدین در قرآن
در مورد احترام به پدر و مادر در آیات و روایات خیلی سفارش شده است ما در اینجا فقط به بعضی نکات که نشاندهنده اهمیت احسان به پدر و مادر است اشاره میکنیم:
1. نیکی به پدر و مادر در کنار توحید:
«لا تَعْبُدُونَ إِلاَّ اللَّهَ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[1] «وَ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ لا تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[2] «أَلاَّ تُشْرِکُوا بِهِ شَیْئاً وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[3] «وَ قَضى رَبُّکَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً»،[4] «یا بُنَیَّ لا تُشْرِکْ بِاللَّهِ إِنَّ الشِّرْکَ لَظُلْمٌ عَظِیمٌ وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ».[5]
از این آیات معلوم میشود که عقوق والدین بعد از شرک به خدا در شمار بزرگترین گناهان و یا خود این از بزرگترین آنها است و از آن طرف هم معلوم میشود که واجبترین واجبها احسان به پدر و مادر است.[6]
2. احترام انبیاء نسبت به پدر و مادرشان:
از بعضی آیات این درس مهم را از انبیاء میآموزیم خداوند در مورد یحیی ـ علیه السلام ـ میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَیْهِ»[7] و در مورد عیسی میفرماید: «وَ بَرًّا بِوالِدَتِی وَ لَمْ یَجْعَلْنِی جَبَّاراً شَقِیًّا»[8] «خداوند مرا نسبت به مادرم نیکوکار قرار داده است و جبار و شقی قرار نداده است.
در سالهای آغاز بعثت پیامبر اسلام ـ صلّی الله علیه و آله ـ بود. روزی آن حضرت: فرشی پهن فرموده بود و روی آن نشسته بود که در این موقع شوهر حلیمه به حضور آن حضرت آمد، پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به یاد مهربانیهای او، برخاست و او را احترام زیادی کرد و گوشهای از فرش خود را گسترد و پدر رضاعی خود را روی آن نشاند طولی نکشید که مادرش حلیمه وارد شد، حضرت گوشه دیگر فرش را برای او پهن کرد و او را روی آن نشانید و محبت فراوانی به مادر رضاعی خود کرد.[9]
3. سفارش به همه مردم نسبت به تمام پدران و مادران:
در آیات به انسانها سفارش شده است که نسبت به پدر و مادر احترام و احسان کنند و نگفته است که ای مسلمانها به پدر و مادر خود احترام کنید «وَ وَصَّیْنَا الْإِنْسانَ بِوالِدَیْهِ حُسْناً».[10]
و از طرف مادران و پدران هم احترام آنها اختصاصی به پدران و مادران مسلمان ندارد بلکه هر کس که پدر و مادر است باید مورد احترام فرزندان قرار گیرد چون در آیات سخن از «والدین» است بدون هیچ قیدی به ایمان و اسلام.
«وَ إِنْ جاهَداکَ عَلى أَنْ تُشْرِکَ بِی ما لَیْسَ لَکَ بِهِ عِلْمٌ فَلا تُطِعْهُما وَ صاحِبْهُما فِی الدُّنْیا مَعْرُوفاً».[11] در این آیه با آنکه پدر و مادر کافر هستند و فرزند را دعوت به کفر میکنند خداوند فقط در این مورد اجازه عدم اطاعت داده است امّا با این حال میفرماید: ولو اینکه آنها کافرند ولی با آنها در دنیا به طور شایستهای رفتار کن.
4. سفارش به فرزندان شده نه والدین:
در قرآن آیات زیادی تأکید بر رعایت حقوق پدر و مادر آمده است امّا به والدین نسبت به فرزندان سفارش کمتر میشود مگر در مورد نهی از کشتن فرزندان که یک عادت شوم و زشت در عصر جاهلیت بود. این هم به خاطر آن است که پدر و مادر به حکم عواطف نیرومندشان کمتر ممکن است فرزندان خود را فراموش کنند در حالی که زیاد اتفاق میافتد که فرزندان پدر و مادر خود را مخصوصاً در دوران پیری فراموش کنند.[12]
آیات احترام با والدین,آیه های قؤانی نیکی به والدین
خداوند در سوره اسراء می فرماید: نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید
5. شکر والدین هم ردیف شکر خدا:
«أَنِ اشْکُرْ لِی وَ لِوالِدَیْکَ»[13] (به او توصیه کردم) که برای من و پدر و مادرش شکر به جا آور» همان طور که ملاحظه میشود در این آیه خداوند و شکر والدین در یک ردیف قرار گرفتهاند، لذا امام رضا ـ علیه السلام ـ میفرماید: خدا امر فرموده به شکرگذاری از خودش و برای والدین، پس اگر کسی والدین را شکر نکند خدا را هم نمیکند.[14]
6: تواضع و فروتنی نسبت به آنها آشکار باشد:
در آیه «وَ اخْفِضْ لَهُما جَناحَ الذُّلِّ مِنَ الرَّحْمَهِ»[15] در رابطه با تواضع و فروتنی نسبت به پدر و مادر است. جناح به معنای پر و بال گستران است که کنایه از مبالعه در تواضع و خضوع زیانی و عملی است مثل جوجهای که بال و پر خود را باز میکند تا مهر و محبت مادر را تحریک کند و او را به فراهم ساختن غذا وادار سازد از اینکه در این آیه جناح مقید به «ذُل» شده استفاده میشود که انسان باید در معاشرت و گفتگو با پدر و مادرش طوری رفتار کند که پدر و مادر تواضع و خضوع او را احساس کنند و بفهمند که او را در برابر آنها خوار میکند و نسبت به ایشان محبت و مهر دارد.[16]
یکی از آثار مهم احترام و نیکی کردن به پدر و مادر:
الف) غفران الهی: خداوند در سوره اسراء بعد از آنکه دستور میدهد که نسبت به پدر و مادر نیکی و احترام و خضوع داشته باشید بعد از آن میفرماید: «ربکم اعلم بما فی نفوسکم ان تکونوا صالحین فانه کان للاوابین غفورا.»[17]
«خدا به آنچه در دلهای شما است از خود شما آگاهتر است اگر همانا در دل اندیشه صلاح دارید خدا هرکه را با نیت پاک به درگاه او تضرع و توبه کند البته خواهد بخشید.»
و یکی از آثار بیحرمتی به پدر و مادر گرفتار شدن به عذاب الهی است:
«والذی قال لوالدیه افٍ لکما اتعد اننی ان اخرج و قد خلت القرون من قبلی و هما یستغیثان الله ویلک ءامن ان وعدالله حق فیقول ما هذا الا ساطیر الاولین.»[18]
این آیه در مورد فرزند بی ایمان و حق نشناسی است که مورد عاق والدین واقع شده است و به پدر و مادر اف گفته و میگوید: «آیا به من وعده میدهید که من در روز قیامت مبعوث میشوم در حالی که قبل از من هم اقوامی بودند و مردند و هرگز مبعوث نشدند.» این پدر و مادر مؤمن در مقابل این فرزند تسلیم نمیشوند آنها فریاد می زنند و خدا را به یاری میطلبند که وای بر تو ای فرزند ایمان بیاور که وعده خدا حق است اما او همچنان لجاجت میکند و در مقابل پدر و مادر میگوید اینها چیزی جز افسانههای پیشین نیست.
از این آیه معلوم میشود این فرزند کاملا به پدر و مادر بی احترامی کرده و به حرف پدر و مادر گوش نداده بلکه حتی آنها را مسخره هم کرده است سرانجام کار چنین افرادی را در آیه بعد روشن میکند و میفرماید: اولئک الذین حق علیهم القول فی امم قد خلت من قبلهم من الجن و الانس انهم کانو خاسرین.[19]
آنها کسانی هستند که عذاب الهی در باره آنها حتمی است و همراه با اقوام کافر از جن و انس که قبلا از آنها بوده گرفتار مجازات دردناک میشوند و اهل دوزخاند.[20]
================================
پیوست
[1] . سوره بقره، آیه 83.
[2] . سوره نساء، آیه 36.
[3] . سوره انعام، آیه 151.
[4] . سوره اسراء، آیه 23.
[5] . سوره نعمان، آیه 14،13.
[6] . محمّد حسین طباطبایی، المیزان، مترجم سید محمّد باقر موسوی همدانی، (قم، انتشارات اسلامی) ج 7، ص 515.
[7] . سوره مریم، آیه 14.
[8] . سوره مریم، آیه 32.
[9] . محمّد مهدی اشتهاردی، داستان دوستان، (قم، مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1369) ج 3، ص 47.
[10] . سوره عنکبوت،آیه 8.
[11] . سوره نعمان،آیه 15.
[12] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، (تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ چهاردهم،1374)، ج 17، ص 41.
[13] . سوره لقمان، آیه 14.
[14] . محمّدی ریشهری، میزان الحکمه، (ناشر مکتب الاعلام الاسلامی، چاپ اول، 1363) ج 10، 709.
[15] . سوره اسراء،آیه 24.
[16] . محمّد حسین، طباطبائی، تفسیر المیزان، مترجم سید محمّد باقر موسوی همدانی (قم، انتشارات اسلامی) ج 13، ص 109.
[17] . اسراء 25
[18] . احقاف 17.
[19] . احقاف 18.
[20] . ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه (تهران، دارالکتب الاسلامیه، چاپ دهم 1371)، ج21، ص337.
بررسی اهمیت و جایگاه صبر در اسلام
صبر یکی از سجایای اخلاقی است که بدون آن تداوم زندگی و موفقیت ممکن نیست. این صفت اخلاقی به امور دینی اختصاص ندارد و هر انسانی برای هر اقدامی و هر هدفِ ریز و درشتی که در روزها، هفته ها و ماه ها و سال های زندگی خود دنبال می کند، باید به صبر که لازمه دست یابی به آن هدف هاست پایبند باشد. البته به هر میزان که هدف او بزرگ تر و دستیابی به آن دشوارتر و زمان بَرتر باشد، به همان میزان صبر بیشتری نیاز دارد.
صبر و استقامت در اسلام
صبر و استقامت در اسلام یکی از فضایل اخلاقی است که از ارزش بالایی برخوردار می باشد و در احادیث وارد شده از اهل بیت (علیه السلام) در مورد معنای صبر و استقامت صحبت شده است.
احادیث در مورد صبر و استقامت در اسلام
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود:
صبر سه نوع است: صبر در هنگام مصیبت، صبر بر طاعت و صبر بر ترک گناه.(1)
امام علی (علیه السلام):
صبر آن است که انسان گرفتارى و مصیبتى را که به او مى رسد تحمل کند و خشم خود را فرو خورد.(2)
امام علی (علیه السلام):
اگر صبر کنى مقدرات الهى بر تو جارى مى شود و اجر خواهى بُرد و اگر بیتابى کنى باز هم مقدرات خداوند بر تو جارى مى شود و گناهکار خواهى بود.(3)
صبر و استقامت در بیان امام صادق (علیه السلام)
حضرت صادق (علیه السلام) در این باره می فرماید:
تنها صبر است که آن چه را که در باطن بندگان از نور و روشنایی ایمان هست ظاهر می کند، و شکایت و ناله در مقابل بلاها ظاهر کننده تاریکی و وحشتی است که در قلب اشخاص وجود دارد.
البته همه مردم مدعی وجود صبر در خودشان هستند، لکن صبر فقط در نزد کسانی یافت می شود که ایمان یقینی و خالصانه به خداوند داشته باشند.
شکایت و جزع هم صفتی است که همه مردم وجود آن را در خود انکار می کنند، در صورتی که منافقین نمونه کامل این صفت هستند. زیرا نزول محنت و بلا می تواند ماهیت راستگویان و دروغگویان را نمایان سازد.
منافقین چون ظاهرشان با باطنشان یکی نیست از این جهت به محض این که گرفتار بلا شدند ماهیت آن ها معلوم می گردد و لب به شکایت و گله باز می کنند، در نتیجه رسوا می شوند.
البته صبر حقیقی که صفت مومن شناخته شده صبری است که انسان به میل و رغبت خود آن را در قبال بلاها و رنج ها به کار برد. ولی اگر بردباری از روی ناچاری و اضطرار باشد آن صفت کمال واقعی در وجود انسان پدید نمی آورد.
معنای شکوه و جزع هم این است که قلب آدمی از مشاهده یک بلا و یا یک مصیبت مضطرب شود و آن شخص متالم گردد و رنگ صورت و حالش دگرگون شود.
به طور کلی هر بلایی که نازل می شود، [اگر] از ابتدا خالی از تسلیم شخص به آن بلا و توجه به سوی خداوند و تضرع به او باشد، این شخص صبور نیست بلکه شکوه گر و بی بردباری می باشد.
صبر یک حالت مقاومت مثبت است که اولش بسیار تلخ ولی آخرش بسیار شیرین و مطبوع می باشد.
به عبارت دیگر صبر لقمه هایی است که لقمه اول تلخ و ناراحت کننده است ولی هر چه جلوتر برود شیرین تر می شود که لقمه آخر آن از همه گواراتر است.
پس اگر کسی آن لقمه های تلخ اولی و دومی و سومی را بخورد و باز هم ادامه دهد می تواند به لقمه ی آخری که نتیجه صبر است و بسیار گوارا هم می باشد برسد.
ولی اگر از همان لقمه اولی و یا دومی تلخ زده شد و نتوانست سختی آن بلا و یا آن مصیبت را تحمل نماید، دیگر نمی تواند به صبر و استقامت دست یابد.
هر کس قدر و ارزش واقعی صبر را بشناسد دیگر از آن دست بر نمی دارد. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم در داستان حضرت موسی با حضرت خضر (علیه السلام) می فرماید: حضرت خضر به موسی می گوید (تو چگونه می توانی به چیزی صبر کنی که از نتیجه و عاقبت آن آگاه نیستی؟.) [و کیف تصبر علی مالم تحبطه خبرا. ]
با توجه به مفاد این آیه کسانی می توانند صبر و بردباری را پیشه خود سازند که نتیجه شیرین آن را قبلا دیده باشند.
بنابراین اگر کسی از روی اکراه به بلا و مصیبت صبر کند (یعنی نه از روی اشتیاق و رغبت) و یا این که به مردم از آن مصیبت شکایت نکند و یا به خاطر حفظ آبروی خویش در مقابل دیگران جزع و ناله نکند، این اشخاص از نظر اسلام جزو صبر کنندگان عام می باشند و نصیبشان از این گونه صبر همان است که خداوند فرموده (یا محمد به صبر کنندگان مژده بده) [و بشر الصابرین] یعنی آن ها را به بهشت و مغفرت ما مژده بده.
ولی اگر مومنی بلا و مصیبت ها را با اشتیاق و میل استقبال کند و با آرامش و وقار آن ها را تحمل نماید، این شخص مقامش از آن شخص اولی والاتر است و جزو صابران خاص محسوب می شود و نصیب این شخص از عنایت خداوند متعال همان است که فرموده (به درستی که خداوند با صبر کنندگان است.) [ان الله مع الصابرین]
پی نوشت:
1.کافى(ط-الاسلامیه) ج۲، ص۹۱، ح۱۵
2. عیون الحکم و المواعظ(لیثی) ص ۵۶ ، ح ۱۴۳۹
3.جامع الأخبار(شعیری) ص ۱۱۶