emamian

emamian

امام حسین علیه السلام برای احیای اسلام و تشیع قیام کردند و طبق گواهی تاریخ، پس از شهادت ایشان، طولی نکشید که ریشه بنی امیه خشکید و اسلام عزیز باقی ماند و لذا تردیدی وجود ندارد که بقای اسلام و احیای تشیع مرهون شهادت امام حسین علیه السلام است. باید توجه داشت که پس از شهادت امام حسین علیه السلام، نوبت به امام سجاد علیه السلام، حضرت زینب (سلام الله علیها) و اهل بیت امام رسید که با اسارت خود، موج شهادت و وقایع جانسوز کربلا را سراسری کنند. در واقع، اگر قضیه اسارت رخ نمیداد، موج کربلا در جهان منتشر نمیشد. پس از اسارت نیز موج شهادت، با عزاداری عالمگیر شد. در واقع، حرکت حسینی، ابتدا با شهادت و اسارت و سپس با عزاداری شیعیان جاودان و سراسری شد و همیشه باقی خواهد ماند. از این رو می توان گفت: شهادت، اسارت و عزاداری در یک راستا هستند.

حضرت زینب (سلام الله علیها) قافله سالار اسرای کربلا

حضرت زینب (سلام الله علیها) با تلاش و فداکاری فراوان، سفر اسارت را بسیار خوب اداره کرده، به ثمر رسانیدند. از این جهت، تشیع، مرهون زحمات آن بانوی بزرگوار است.

البته در این میان نباید از نقش اساسی امام سجاد علیه السلام در بقای تشیع غافل شد؛ چرا که آن حضرت در مدت سی و چهار سال بعد از شهادت امام حسین علیه السلام، برای احیا و ترویج حرکت حسینی تلاش کردند و در آن دوران، تشیع را در بین مردم جا انداختند و باعث شدند که شجره طیبه قرآن، به بار بنشیند؛ اما در روز عاشورا مصلحت تشیع، در بیماری امام سجاد علیه السلام بود؛ زیرا بیماری، مانع شهادت ایشان و عامل باقی ماندن امامت شد.به هر حال، حضرت زینب (سلام الله علیها) در دوران اسارت، قافله سالار کاروان اسرا بودند و زیر نظر ولایت امام سجاد علیه السلام، اهداف اسارت را دنبال کردند. در حقیقت، اگر زینب نبود، اهداف اصلی قیام امام حسین علیه السلام محقق نمی شد.

شایستگی حضرت زینب (سلام الله علیها) برای به ثمر نشاندن قیام عاشورا

قافله سالاری کاروان اهلبیت (علیهم السلام) و به ثمر نشاندن خون شهدای مظلوم کربلا، لیاقت خاصی میطلبید که حضرت زینب (سلام الله علیها) از آن برخوردار بود. در حقیقت، شخصیتی که وظیفه خطیر و عظیمی که بر عهده دارد باید به صفاتی همچون صبر، گذشت، وفا، اخلاص، ایثار و از جمله شجاعت، متصف باشد و حضرت زینب (سلام الله علیها) چنین بود. ایشان، قضیه کربلا و وظایف خویش را از مادر گرامی خویش حضرت زهرا (سلام الله علیها) در دوران طفولیت، آموخته بود. مثلاً طبق آنچه در برخی مقاتل آمده است، حضرت زهرا (سلام الله علیها) پیراهنی که با دست مبارک خود، بافته و دوخته بودند، به زینب دادند تا وقت وداع، به برادر بدهد و از طرف مادر، زیر گلوی او را نیز ببوسد. امیرالمؤمنین علیه السلام نیز دختر خویش را از واقعه کربلا آگاه ساخته بودند. پس، حضرت زینب (سلام الله علیها) از کودکی برای این حرکت سرنوشت ساز تربیت و برای سربلندی در این میدان، آماده و تربیت شده بود.

تبلور مراتب شجاعت در شخصیت حضرت زینب (سلام الله علیها)

شجاعت، سه مرتبه یا سه معنا دارد؛ مرتبۀ اول شجاعت، نترسیدن از دیگران به خصوص نترسیدن از افراد زورگو و قدرتمند است. مرتبه دوم شجاعت که بالاتر از معنای اول است، تسلط بر هوی و هوس و نفس اماره است. اما بالاترین مرتبه، شجاعت این است؛ که انسان در جزر و مد روزگار خودش را نبازد و حضرت زینب مظلومه (سلام الله علیها) از هر سه مرتبه شجاعت، در حد اعلای آن برخوردار بودند.

عزت و اقتدار حضرت زینب (سلام الله علیها)

مرتبه اول شجاعت، به خوبی در شخصیت حضرت زینب (سلام الله علیها) ظهور و بروز داشت؛ به گونه ای که در دوران اسارت و پس از آن، هیچگاه از افراد زورگویی چون یزید و ابن زیاد نترسید و در برابر سخنان ناحق و بی منطق آنان با عزت و اقتدار تمام ایستادگی کرد.

در مجلس ابن زیاد، وقتی اسرا وارد مجلس شدند، حضرت زینب (سلام الله علیها) در گوشه ای از قصر نشستند که در دید نامحرم نباشند. ابن زیاد رو به سوی ایشان کرد و گفت: دیدی خدا با شما چه کرد؟ حضرت زینب (سلام الله علیها) برخاست و با شدت فراوان فرمود: «ما رأیت إلا جمیلًا هؤلاء قوم کتب الله علیهم القتل فبرزوا إلی مضاجعهم و سیجمع الله بینک و بینهم فتحاجّ و تخاصم فانظر لمن الفلج یومئذ ثکلتک أمک یا ابن مرجانة» (بحارالانوار/45/116)

ایشان به بیان ساده فرمود: تو نمیفهمی! ما در این مسافرت، چیزی جز خوبی ندیدیم؛ زیرا شهادت و اسارت، سرنوشت ما بود و ریشه شما را خواهد سوزاند، تشیع برای همیشه احیاء خواهد شد و اما تو به زودی خواهی مرد. پس، منتظر باش و ببین چه کسی رسوا میشود؟ مادرت به عزایت بنشیند!

ابن زیاد از کلمات شجاعانه حضرت زینب (سلام الله علیها) به اندازه ای عصبانی شد که دستور قتل حضرت زینب(سلام الله علیها) را داد، اما مشیت الهی اقتضا نکرد و نیت شوم او عملی نشد.

در مجلس یزید هم حضرت زینب (سلام الله علیها) با شجاعت تمام، خطبۀ بسیار کوبنده ای خواند. او در ابتدای سخنان خود بعد از حمد الهی، خطاب به یزید فرمود: تو فکر میکنی که خداوند ما را ذلیل و تو را عزیز کرده است؟ هرگز چنین نیست؛ زیرا خدا به تو مهلت داده است که هرچه میخواهی ظلم کنی تا عذاب خود را زیاد کنی. پس، صبر کن و عاقبت خود را ببین. سپس آیه شریفه «و لا یحسبنّ الذین کفروا أنّما نملی لهم خیر لأنفسهم إنّما نملی لهم لیزدادوا إثماً و لهم عذاب مهین» (آلعمران/178) را قرائت کرد. در بخش دیگری از خطبه نیز میفرماید: ای یزید! تو دشمن پیامبری و به زودی تو و کسانی که تو را بر حکومت نشاندند، خواهید فهمید که ظالمان چه جایگاه بدی دارند. هرچند مجبورم با تو سخن بگویم، اما تو در نزد من خوار و کوچکی! (بحارالانوار/ 45/134)

حضرت زینب (سلام الله علیها)، مظهر وظیفه شناسی

برخورداری از شجاعت، حتی در مرتبه اول آن، این توان را به انسان میدهد که پس از تشخیص وظیفه، به آن عمل نماید و هراسی از موانع انجام وظیفه نداشته باشد. حضرت زینب (سلام الله علیها) چنین بود؛ یعنی شناخت وظیفه و عمل به آن در سیره ایشان، به خصوص در مدت اسارت به خوبی مشهود بود. به عنوان مثال، وقتی وظیفه ایشان اقتضا میکرد که سخنرانی کند به افشاگری بنی امیه پرداخت و از هیچ کس ترس و واهمه نداشت. خطبه های حضرت زینب (سلام الله علیها) در بازار کوفه، مجلس ابن زیاد، بازار شام و مجلس یزید بسیار عالی و کوبنده بود و در تاریخ ثبت است. ایشان چنان خطبه میخواند که به تعبیر راوی، گویا امیرالمؤمنین علیه السلام خطبه میخواند، حتی در همان روزهای اول اسارت در کوفه، نزدیک بود مردم با افشاگری حضرت زینب(سلام الله علیها)، علیه بنی امیه قیام کنند، اما چون شورش آنان در آن موقعیت، منجر به سرکوب میشد و نتیجه مطلوب، یعنی انتشار سراسری موج کربلا را در بر نداشت، امام سجاد علیه السلام مانع آن شده، فرمودند: «یا عمة اسکتی... أنت بحمد الله عالمة غیر معلمة فهمة غیر مفهمة» (الاحتجاج/2/305)

عمه جان صبر کن؛ شما عالم و زن فهمیده ای هستید که بدون معلم به این درجه رسیده اید. حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز بر حسب وظیفه شناسی سکوت اختیار کرد.

تقوای حضرت زینب (سلام الله علیها)

مرتبه دوم شجاعت، یعنی غلبه بر هوای نفس نیز در شخصیت حضرت زینب (سلام الله علیها) تجلی بارزی داشت. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم میفرمایند: شجاعترین مردم کسی است که متقی باشد: «أشجع الناس من غلب هواه» (امالی الصدوق/21)

به تعبیر نبی گرامی، شجاعترین مردم کسی است که بر نفس خود مسلط باشد، و تسلط بر نفس یعنی به همه واجبات مخصوصاً به نماز اهمیت دهد و در عمل به مستحبات به خصوص نماز شب، انس با قرآن و خدمت به خلق خدا کوشا باشد و از گناهان و حتی مکروهات اجتناب ورزد، بیشک چنین کسی با مداومت بر عبادت، به مقام عبودیت نائل خواهد شد.حضرت زینب (سلام الله علیها) در مقام عبودیت چنان پیش رفته بود که امام حسین علیه السلام هنگام خداحافظی از او خواستند که در نماز شبها آن حضرت را دعا کند. حضرت زینب (سلام الله علیها)، با ریاضت های دینی به مقام عبودیت رسیده بود و در آن مقام، از نماز لذت میبرد؛ زیرا بهترین لذت در مقام عبودیت، نماز به خصوص نماز شب است. به تعبیر قرآن در سوره اسراء نماز شب انسان را به مقام محمود می رساند.

اهتمام حضرت زینب (سلام الله علیها) به نماز شب

نماز شب حضرت زینب (سلام الله علیها) هیچگاه، حتی در این مسافرت و در شام عاشورا، ترک نشد. شام عاشورا، برای حضرت زینب (سلام الله علیها) شب سختی بود، ایشان علاوه بر مصیبت از دست دادن شش برادر، با لشکری درنده خو مواجه شده بود که می بایست کودکان و اهل حرم را نیز سرپرستی نماید. همین زینب (سلام الله علیها)، بعد از نماز مغرب و عشا، با کمک ام کلثوم خیمه نیم سوخته ای را برپا کردند، و امام سجاد علیه السلام را در آن خیمه آوردند و به دنبال جمع کردن بچه ها به بیابان رفتند؛ بالاخره تا نیمه های شب، همه زنان و کودکان را جمع کردند و سپس کسی را فرستادند و از عمر سعد، مشک آبی گرفتند و بچه ها را سیراب کردند. وقتی از سر و سامان دادن امور کودکان و زنان فارغ شدند، نزد امام سجاد علیه السلام آمدند و نشسته، نماز شب خواندند. امام سجاد علیه السلام که از شدت بیماری قادر به نشستن نبودند. پس از نماز، به حضرت زینب (سلام الله علیها) فرمودند: عمه جان! ندیده بودم که نماز شب را نشسته بخوانید!

همه این وقایع برای ما پیام دارد؛ امام سجاد علیه السلام از نماز شب عمه خود در آن شرایط بحرانی تعجب نکردند، بلکه فرمودند: چرا نماز شب را نشسته خواندید؟ حضرت زینب (سلام الله علیها) نیز پاسخ داد: میخواستم بایستم، اما زانوهایم تاب و توان ایستادن نداشت. دو شب پس از عاشورا کاروان اسرا در نیمه های شب، به پشت دروازه کوفه رسید. طبق برنامه قبلی، آنها را نگه داشتند تا فردا با حضور مردم و همزمان با جشن پیروزی، وارد کوفه شوند. زینب مظلومه (سلام الله علیها) در آن موقعیت و در پشت دروازه کوفه نیز نماز شب خواند. در خرابه شام و در طول مسیر مسافرت هم نماز شب حضرت زینب (سلام الله علیها) ترک نشد.

امنیت دل و آرامش درونی حضرت زینب (سلام الله علیها)

انسان در سایه تقوا، به امنیت دل و آرامش درونی دست می یابد. قرآن شریف در سوره انعام، با طرح یک سؤال و ارائه پاسخ روشن آن، نکته دقیقی را به بشریت میآموزد. ابتدا میپرسد: چه کسی استحقاق دارد که امنیت دل پیدا کند؟ سپس پاسخ میدهد: کسی که ایمان را زیربنا و تقوا را روبنای ساختمان دین خود قرار دهد. به تعبیر دیگر، کسی که با اعتقاد راسخ، تقید به ظواهر شرع مقید باشد؛ یعنی به انجام واجبات و مستحبات اهمیت میدهد و از محرمات و مکروهات اجتناب میورزد، به اطمینان قلبی خواهد رسید و هدایت الهی نصیب او می گردد: «فأی الفریقین أحق بالأمن إن کنتم تعلمون، الذین آمنوا و لم یلبسوا إیمانهم بظلم أولئک لهم الأمن و هم مهتدون» (انعام/81 و 82)

حضرت زینب (سلام الله علیها) از مصادیق این آیه شریفه به شمار میرود، چرا که ایشان با ایمان قوی و تقوای مثال زدنی، مشمول هدایت خاص الهی بود و از این جهت، در آن بحران سخت، پیروز میدان شد.

استقامت حضرت زینب (سلام الله علیها)

مرتبه سوم شجاعت نیز به خوبی در حضرت زینب ظهور نمود، ایشان در دوره اسارت که برای ایشان یک دریای پر تلاطم و مواج بود، به اعتراف دوست و دشمن، از عهده وظیفه و مسئولیت خود برآمد و هجوم مصایب و بلایا او را منزوی و منفعل نکرد. ایشان در شام عاشورا و پس از دیدن داغ شش برادر و دو فرزند و تحمل مصایب فراوان، منفعل نشد و گریه نکرد، بلکه با صلابت و استواری، زنان و کودکان را که در بیابان متفرق شده بودند، جمع کرده، از آنان محافظت کرد. ایشان در آن شرایط سخت و حتی با مشاهده صحنه ای که در آن دوتن از بچه ها دست به گردن یکدیگر، از فرط تشنگی از دنیا رفته بودند، مانند یک شیرمرد به خوبی ایفای نقش کرد.

خطبه های حضرت زینب (سلام الله علیها) و سخنرانی افشاگرانه ایشان در کوفه و شام، در حالی که چند روزی از عاشورا میگذشت، ناشی از استقامت و استواری آن حضرت بود.

حیا، عفت و غیرت حضرت زینب (سلام الله علیها)

آنچه به خصوص در زمان حاضر توجه جدی میطلبد، این است که خاندان وحی، از ابتدای مسافرت تا رسیدن به کربلا و پس از آن در دوران اسارت، هیچگاه در حفظ حجاب خود کوتاهی نکردند و همواره پوشش مورد نظر اسلام را مراعات کردند. آنان در رعایت حیا نیز بسیار کوشا بودند و حتی در شرایط بحرانی اجازه ندادند که نامحرم به آنها خیره شود. زینب (سلام الله علیها) در این زمینه نیز قافله سالار بود و همواره با غیرت خاصی از حجاب، حیا و عفت زنان کاروان مراقبت میکرد. در مجلس یزید که قبلاً به برخی خصوصیات آن اشاره شد، وقتی حضرت زینب (سلام الله علیها) احساس کرد که زنان و دختران اهل بیت در معرض دید افراد نامحرم قرار دارند، با تندی فرمود: «أمن العدل یا ابن الطلقاء تخدیرک حرائرک و إماک و سوقک بنات رسول الله سبایا قد هتکت ستورهن و أبدیت وجوههن تحدو بهن الأعداء من بلد إلی بلد» (الاحتجاج/2/308) ای فرزند رهاشدگان [اشاره به فتح مکه و بخشیده شدن ابوسفیان و معاویه توسط پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم]، آیا این از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را در امنیت و پشت پرده بنشانی و دختران پیامبر خدا را در بند اسارت و در برابر دید دشمنان، در این شهر و آن شهر بگردانی؟

در روز یازدهم محرم هم وقتی افراد لشکر دشمن برای سوار کردن زنان و کودکان و بردن آنها، به کوفه آمدند، حضرت زینب (سلام الله علیها) به آنها تشر زد و اجازه نداد نزدیک زنان و دختران شوند. سپس، گرچه مشقت داشت، اما برای رعایت حیا و عفت، خود ایشان با کمک ام کلثوم، زنان و کودکان را سوار بر مرکب کردند، و برای تحریک عواطف و بیدار شدن کوفیان، نحوه قرار گرفتن آنها در مرکب را طوری طراحی و برنامه ریزی کردند که هر کودک یتیم در دامن یکی از زنان بنشیند.

حضرت زینب (سلام الله علیها) سرمشق زندگی

همه باید حضرت زینب (سلام الله علیها) را سرمشق خود قرار دهند و با رعایت تقوا و مداومت بر عبادت، به مقام عبودیت برسند. اهتمام حضرت زینب به نماز شب، باید الگوی جوانان باشد تا موفق شوند. شجاعت شگفت آور حضرت زینب (سلام الله علیها) باید در زندگی شیعیان جاری شود و همه در شناخت وظیفه و عمل به وظیفه از همدیگر سبقت بگیرند.

«علی الحسینی» از فرماندهان سازمان «الحشد الشعبی» (بسیج مردمی) عراق از نقش مخرب ایالات متحده آمریکا در حمایت از داعش انتقاد کرد.

الحسینی به خبرگزاری العهد گفت که «عناصر تروریستی داعش در مناطقی حضور دارند که نیروهای آمریکایی در آن حاضر هستند».

وی تصریح کرد، مناطق «کرکوک» به ویژه در «الحویجة»، «حمرین»، مناطق جنوب «الطوز» و «امرلی»  از نظر امنیتی، شاهد ثبات خوبی است.

این فرمانده الحشد در عین حال گفت که عناصر تروریستی داعش در برخی از مناطق، به صورت فردی، دست به تحرکاتی می‌زنند.

الحسینی همچنین خبر داد که نیروهای الحشد در جریان عملیات اخیر خود پی بردند که عناصر داعش به صورت مخفیانه، حمایت می‌شوند و کمکهایی دریافت می‌کنند.

وی در پایان بار دیگر گفت که «هر جا آمریکا حضور داشته باشد، داعش در آنجاست».

روزنامه «افغانستان ما» در سر مقاله امروز خود درباره مراسم تحلیف همزمان غنی و عبدالله نوشت: روز گذشته برای افغانستان روز مهمی بود. مهم از این جهت که چشم بینای مردم افغانستان و جامعه جهانی به کابل خیره بود تا ببینند اگر دو نامزد پیشتاز انتخابات آقایان اشرف غنی و عبدالله عبدالله باهم به توافق برسند.

این روزنامه ادامه داد: مردم افغانستان از این جهت این موضوع را با نگرانی دنبال می‌کردند که بعد از 19 سال خون دل خوردن و تحمل رنج و مشقت و فقر و ناامنی بالاخره سیاسیون این کشور به توافق می‌رسند یا خیر. توافقی که می‌توانست افغانستان را از هرج و مرج داخلی دور نگهدارد و مالک جبهه قدرتمند برای دفاع از آزادی و ارزش‌های جدید در برابر طالبان بگرداند اما آنچه انتظار می‌رفت، اتفاق نیافتاد. دو کاندید پیشتاز هرکدام با ادعای پیروزی خواسته‌هایی داشتند که برای طرف مقابل نه تنها قابل پذیریش نبود بلکه مطرح کردن این خواسته‌ها به خودی خود زمینه توافق دو طرف دعوا را زدود و در نهایت هر دو طرف اعلام پیروزی کردند و سوگندوفاداری به نظام و قانون اساسی کشور یاد کردند.

به نوشته این روزنامه، اینگونه شد که امروز یک کشور و دو رئیس جمهور داریم، یک نظام دو فرماندهی، یک بام و دو هوا و در نهایت یک سرزمین با دو پادشاه. مطمئنا طرف‌ها به این فکر نکردند که در فردای روز تحلیف چه اتفاقاتی ممکن است رخ دهد. آنچه که از قرائن پیداست را یکی یکی می‌شماریم:

یکم: به نظر می‌رسد که اولین پیامد این رویداد، هرج و مرج داخلی است. جامعه افغانستان به صورت کل جامعه بدون نظم است و اگر نظم را به معنای قانونگرایی و سلطه قانون بر رفتار و کردار مردم در نظر بگیریم، جامعه افغانستان جامعه نظم پذیر نبوده و نیست و بسیار طول می‌کشد تا مردم از زندگی قبیله‌ای و نظم عرفی بیرون شوند و به نظم عمومی تن بدهند.

یکی از دلایل که بهترین قوانین افغانستان را بدون اجرا باقی می‌گذارد، نظم ناپذیری است. این ریشه در خوی و خاصیت مردم افغانستان دارد. سال‌های جنگ و تعدد گروه‌ها و تسلط آن‌ها بر سرنوشت مردم به روند نظم‌گریزی تاثیر گذاشته و در واقع کمک کرده است. از امروز مردم افغانستان که نمی‌دانند از کدام رئیس جمهور فرمان بگیرند و به کدام قانون تن بدهند و یا این که در قلمرو کدام نظم و قانون زندگی و کار می‌کنند، در نهایت به یک چیز منجر می‌شود، هرج و مرج داخلی و آنارشیک شدن وضعیت عمومی جامعه. این مساله تنها در سطح جامعه باقی نمی‌ماند، از امروز شاهد بی‌نظمی در دیوان سالاری کشور نیز خواهیم بود.

وقتی کارمندان دولت نمی‌دانند، رئیس آن‌ها کیست، از چه کسی دستور بگیرند و به چه کسی گزارش دهند، در سطح بیوروکراسی کشور و یا همان دیوان سالاری نیز بی‌نظمی حاکم می‌شود. بی‌نظمی در اداره و پاسخگو نبودن کارمندان یک اداره منجر به فساد و چپاول‌ اموال عمومی می‌شود که در وضعیت کنونی قابل مهار نیست. در نهایت این مساله برای اداره نوپای افغانستان خطرناک به شمار می‌رود، بدون آن نیز اداره افغانستان فاسد است و در سال‌های گذشته فساداداری به اوج خود رسیده است.

دوم: از هرج و مرج داخلی که بگذریم دومین پیامد داشتن دو رئیس جمهور سردرگمی در نهادهای امنیتی و تضعیف روحیه سربازان و مسئولان این نهادها است. ریزیش نیرو در سال‌های گذشته نیز از نهادهای امنیتی و مخصوصا اردوی ملی کم نبوده است. به نقل از اشرف غنی و مسئولان نهادهای امنیتی تنها در دوره پنج ساله حکومت وحدت ملی، 45هزار تن از نیروهای امنیتی افغانستان کشته شده‌اند.

آماری وجود ندارد که چه تعداد از نیروها وظیفه خود را ترک می‌کنند و افزون بر این‌ها به دلایل شکست‌های اقتصادی دولت، سربازان ماه‌ها معاش و حقوق خود را دریافت نکرده‌اند و یا در جنگ‌ها گیر مانده‌اند و خود را بدون پشتوانه احساس کرده‌اند. سربازانی که جان خود را از دست داده‌اند، با خانواده‌های آنان رفتار درست و مناسب صورت نگرفته است و یا دولت نتوانسته که به بازماندگان سربازان رسیدگی کند و آنان را تحت پوشش و حمایت دولت قرار بدهد.

همه‌ این ضعف‌ها در نهادهای امنیتی وجود دارد. با این حال گرهی در کار آنان افزوده شد و آن این که بعد از این نمی‌دانند برای چه کسی بجنگند؟ از عبدالله دستور بگیرند ویا از اشرف غنی؟ در اینجا یک مساله دیگر نیز قابل ذکر است: در یک سو مجاهدین و ایتلاف شمال قرار دارد که زدوبندهای سیاسی با کشورهای منطقه دارند، در سوی دیگر اشرف غنی که متهم به قوم گرایی در سطوح مختلف و از جمله در نهادهای امنیتی است و نیز متهم به اخراج چهره‌های شاخص نظامی اقوام دیگر است. با این حال فضا به جزو از تعدد مسئولین، تا اندازه‌ای قومی نیز شده است.

قومی شدن فضای سیاسی کشور در جامعه به شدت قومی افغانستان روی روحیه سربازان تاثیر می‌گذارد و احتمال این که سربازان هر قوم به دامن احزاب قومی و یا رهبران قومی پناه ببرند، دور نیست. این مساله به خودی خود ارتش ملی را در معرض فروپاشی قرار میدهد. حکومت مرکزی نیز با نمایش نفاق و شقاق و دو تحلیف اقتدار خود را از دست داده است و سربازان نیز شاهد ناکامی و عجز آنان در حل کردن مسایل داخلی است.

سوم: در مرحله سوم از هرج و مرج داخلی و ضعف روحی نیروهای امنیتی و دفاعی که بگذریم، پیامد منفی رویداد دیروز در مورد صلح و گفتگوهای بین‌الافغانی است. پس از توافق صلح میان ایالات متحده آمریکا و گروه طالبان قرار بود که امروز گفتگوهای بین‌الافغانی آغاز شود و دولت افغانستان یک هیات با صلاحیت و کوچک به نمایندگی از مردم افغانستان در این گفتگوها بفرستد.

افغانستان ما در ادامه افزود: تلاش‌های خلیلزاد برای پا درمیانی میان طرفین درگیر در مساله انتخابات، یک هدف را دنبال می‌کرد و آن این که اختلاف‌ها کنار گذاشته شود و جریان‌ها و گروه‌های سیاسی همگام با دولت افغانستان از موضع واحد در برابر طالبان صحبت کنند. البته برای امریکایی‌ها و نیروهای بین المللی زیاد اهمیت ندارد که افغانستان به کدام سو حرکت می‌کند، بلکه برای آن‌ها خروج آبرومندانه از افغانستان در درجه اهمیت بالاتری قرار دارد. با آن هم تلاش‌های ناکام خلیلزاد برای حل کردن تنش‌های داخلی و زمینه‌سازی یک توافق و مشارکت در قدرت را نمی‌شود نادیده گرفت.

این روزنامه ادامه دا: در نهایت شکست در توافق داخلی و انسجام داخلی پیامدهای بی‌شمار دارد و از جمله این که پروژه خلیلزاد ممکن است به شکست بیانجامد و یا حداقل طبق زمان‌بندی آن به پیش نرود. با این وجود، افغانستان اکنون دچار پراکندگی داخلی است و در سوی دیگر قرار است که با طالبان وارد گفتگوهای صلح شود. طالبان که از آغاز گفتگوهای صلح از موضع بالا حرف می‌زدند، اکنون با وضعیت پیش آمده از موضع قوی‌تر گفتگو خواهند کرد. 

این رسانه افغان در پایان یادآور شد: شکست داخلی و هرج و مرج داخلی به صورت مستقیم به نفع طالبان می‌انجامد. آنان پنج هزار زندانی خود را آزاد می‌کنند، دولت افغانستان را نیز اداره کابل گفته تمسخر می‌کنند، تعداد قابل ملاحظه‌ای از سیاستمداران و رهبران سیاسی را نیز با خود همسو کرده‌اند و خطر این که تیم عبدالله برای تحت فشار قرار دادن اشرف غنی با طالبان یکدست شود نیز بعید به نظر نمی‌رسد. بالاخره از تمام این‌ها می‌شود یک نتیجه را گرفت و آن این که در این بازی تاج و تخت، افغانستان باخته است و طالبان نفع برده است.

سفر اخیر دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران به عراق نشان از عمق نفوذ و روابط سطح بالای دو کشور دارد که عزم خود را جزم کردند تا ضمن افزایش همکاری‌، خروج نیروهای آمریکایی از عراق را نیز محقق کنند.

محمد مهدی ملکی - به عقیده برخی تحلیلگران سیاسی، شرایط منطقه و روند تحولات آن را باید به دو دوره پیش و پس از ترور شهدای مقاومت یعنی سرداران شهید «حاج قاسم سلیمانی» و «ابومهدی المهندس» تقسیم کرد.

امروز تلاش جبهه مقاومت معطوف به خروج نیروهای آمریکایی از منطقه شده و در مقابل هم آمریکا و ایادی آن نیز، همه توان خود را به کار بستند تا با تضعیف حداکثری کشورهای عضو جبهه مقاومت آنها را مشغول به امور دیگری کرده تا بلکه از خواست خود مبنی بر خروج نیروهای آمریکایی از منطقه عقب نشینی کنند.

قطع به یقین فرآیند خروج نیروهای آمریکایی از منطقه زمان بر خواهد بود و موانعی هم پیش روی این مسیر خواهد بود که نیازمند برنامه ریزی مناسب و عزم و اراده همه طرف های تاثیرگذار در منطقه هستیم تا بتوانیم به این خواست و اراده مردمی جامه عمل پوشانیم.

خروج نیروهای آمریکایی از منطقه به صورت گام به گام و تدریجی صورت خواهد گرفت و اولین و شاید مهمترین گام در این مرحله، خروج آمریکا از عراق است که محل اقدام تروریستی آمریکایی بوده و امروز شاهدیم که پارلمان آن کشور در اقدامی قابل تحسین خروج نیروهای آمریکایی را به قانون بدل کرده است. 

در این میان اما رابطه میان ایران و عراق علی‌رغم خواسته و میل بدخواهان، تنها کاهش پیدا نکرده بلکه شواهد نشان از سیر صعودی همکاری‌ها و افزایش سطح روابط به خصوص پس از ترور فرماندهان ایرانی و عراقی مقاومت توسط آمریکا دارد.

اخیراً سفری رسمی یک مقام عالی رتبه امنیتی ایران به عراق را شاهد بودیم که در آن سفر هیئت ایرانی دیدارهای جداگانه ای را با مقامات عالی عراق به ترتیب داد و گفتگوهای خوبی میان دو طرف در زمینه های مختلف همکاری صورت گرفت.

سفر اخیر دریابان علی شمخانی به عراق به عنوان اولین سفر رسمی یک مقام ایرانی به آن کشور پس از ترورسردار قاسم سلیمانی و آن هم در این برهه زمانی که دو کشور در شرایط خاصی قرار داشته و تحولات ویژه ای را در منطقه و عرصه بین المللی شاهد هستیم، می تواند حائز اهمیت بالایی برای دو طرف به حساب آید.

شمخانی در این سفر با «عادل عبدالمهدی» نخست وزیر دولت پیشبرد، «برهم صالح» رئیس جمهور، «محمد الحلبوسی» رئیس مجلس، «فالح فیاض» مشاور امنیت ملی، «مصطفی کاظمی» رئیس دستگاه اطلاعاتی عراق و برخی دیگر از شخصیت‌های تاثیرگذار سیاسی از جمله «سید عمار حکیم» رهبر جریان حکمت ملی، «نوری مالکی» رئیس ائتلاف دولت قانون، «حیدر العبادی» رهبر ائتلاف نصر و «هادی العامری» رهبر ائتلاف فتح دیدار و در خصوص موضوعات مشترک و مورد علاقه دو طرف، مسائل مهم دوجانبه، منطقه‌ای و بین المللی گفتگو کرد.

وجه مشترک دیدارهای صورت‌ گرفته طرف ایرانی با مقامات عراقی، تاکید دو طرف بر لزوم افزایش سطح روابط و همکاری‌های دوجانبه میان ایران و عراق در زمینه های مختلف از جمله همکاری‌های سیاسی، اقتصادی، امنیتی و اطلاعاتی بود.

این سفر و دیدارهای انجام شده آن، دربردارنده نکات مختلف و مهمی بود که تلاش می‌شود در این گفتار به برخی از آنها به صورتی موجز پرداخته شود:

_ هیچ مقام آمریکایی پس از ترور فرماندهان مقاومت تاکنون سفری به عراق انجام نداده که این موضوع به اعتقاد برخی کارشناسان می‌تواند به دلیل فضای ضد آمریکایی ایجاد شده در عراق و نگرانی مقامات کاخ سفید از عواقب حضور احتمالی خود در آن کشور باشد. در مقابل اما، سفر رسمی شمخانی به عراق نشان از عمق نفوذ و روابط سطح بالای ایران با عراق دارد.

_ شمخانی در این دیدارها به عنوان دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران ضمن تاکید مجدد بر لزوم فراهم شدن شرایط جهت ایجاد ثبات امنیتی و سیاسی در عراق، تسریع روند انتخاب دولت مورد نظر مردم عراق را امری مهم برای این کشور دانست و حمایت ایران را از دولت آینده و شخص نخست وزیر عراق اعلام کرد.

_ حضور شخصی چون شمخانی در عراق و دیدارهای مهم وی با مقامات عالی رتبه آن کشور، آن هم در شرایطی که گروه ها و شخصیت های مختلف سیاسی عراق در حال رایزنی در به اجماع رسیدن انتخاب فردی به عنوان نخست وزیر هستند، می تواند به منزله تلاش های ایران در تسریع روند انتخاب دولت مردمی عراق به منظور رسیدن به ثبات سیاسی و امنیتی آن کشور به حساب آید.

_ تاکید بر «نقش مرجعیت» به عنوان رکن اصلی اتحاد و انسجام در عراق و اینکه ایشان در شرایط حساس کنونی کشور نقشه راه سیاسیون و مردم را به خوبی ترسیم کردند و از طرفی دشمن با آگاهی از این مسئله در صدد تضعیف جایگاه مرجعیت در عراق بر آمده است.

_ دیدار شمخانی با «مصطفی کاظمی» رئیس دستگاه اطلاعاتی عراق حائز اهمیت ویژه‌ای بود به این دلیل که وی به عنوان یکی از نامزدهای تصدی پست نخست وزیری به حساب می آید و از طرفی پیشتر از سوی برخی گروه‌های حشد شعبی عراق از وی به عنوان فردی که در ترور شهدای مقاومت در فرودگاه بغداد دست داشته یاد کردند که این موارد بر اهمیت دیدار صورت گرفته می افزاید.

_ تاکید دو طرف برعدم دخالت بازیگران خارجی و جلوگیری از تبدیل شدن عراق به زمین بازی و تسویه حساب و درگیری دیگر کشورها با یکدیگر و اینکه امروز عراق به قدری توانمند شده که می‌تواند امنیت خود را بدون نیاز به کمک خارجی تامین کند، بنابراین نیازی به حضور نیروهای خارجی و از جمله آمریکا در آن کشور به بهانه تامین امنیت عراق نیست.

_ تاکید دو طرف بر «افزایش سطح روابط دوجانبه و همکاری ها» در زمینه های مختلف سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و امنیتی و همچنین تداوم برنامه های ایران و عراق در راستای مبارزه با تروریسم و خشکاندن ریشه های آن، از دیگر مواردی بود که در این سفر مورد تاکید قرار گرفت.

_ تاکید بر «وجود دشمنی مشترک» در مقابل دو ملت ایران و عراق یعنی آمریکا، به نحوی که امروز ایران را با شدیدترین تحریم ها مواجه کرده و از طرفی عراق را هم تهدید به تحریم می‌کند تا مبادا حضورش در عراق با چالش و تهدید مواجه شود.

_ ایران همواره خواستار صلح، ثبات و امنیت در عراق و دیگر کشورهای منطقه بوده و هست و در جهت تحقق این مهم تاکنون هزینه‌های بسیاری را هم پرداخت کرده که نقش انکارناپذیر ایران در سال‌های مبارزه با تروریست‌ها در خاک عراق را می‌توان به عنوان یکی از مصادیق این امر به حساب آورد. مقامات عراقی در این سفر بارها از کمک های ایران در مبارزه با تروریست ها تشکر و قدردانی کردند.

_ با توجه به فراگیر شدن ویروس کرونا در کشورها مختلف جهان، ایران پیشنهاد همکاری و ارائه تجربیات خود در «مقابله با کرونا» را به عراق مطرح کرد و آنها هم از این موضوع در راستای گسترش همکاری های دوجانبه استقبال کردند.

پایگاه اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای نوشت که ایشان همواره با اشاره به برگزاری مراسم معنوی اعتکاف در ایام البیض (۱۳-۱۵) ماه رجب آن را یک فرصت با ارزش برای صفا دادن به دل، توبه و خودسازی دانسته‌اند.

این پایگاه در ادامه خاطرنشان کرده است: مؤمنین و به‌ویژه جوانان نیز در طول سالیان بعد از انقلاب اسلامی با گرایش به این پدیده‌ی معنوی آن را مغتنم شمرده و برای استفاده از این پدیده‌ی معنوی در مساجد شهرها سه روز معتکف شده‌اند، اما امسال به دلیل شیوع ویروس کرونا و توصیه‌ها و دستورالعمل‌های مجموعه‌های مسئول برای پرهیز از اجتماع به منظور جلوگیری از ابتلا به این بیماری، قرار شد مراسم معنوی اعتکاف در سراسر کشور برگزار نشود.

بنابر اعلام اطلاع‌رسانی دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای با توجه به شرایط پیش آمده، رئیس ستاد مرکزی اعتکاف با ارسال نامه‌ای از رهبر انقلاب درخواست کرد برای کسانی که قصد شرکت در مراسم معنوی اعتکاف را داشتند و اکنون از این فیض محروم مانده‌اند توصیه‌ای داشته باشند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای در پاسخ به این نامه و برای استفاده از فرصت ایام‌البیض ماه رجب به تمام مشتاقان مراسم معنوی اعتکاف امسال توصیه‌ای مرقوم داشتند که متن آن را پایگاه اطلاع‌رسانی KHAMENEI.IR منتشر می‌کند:

«کسانی که از عمل با فضیلت اعتکاف محروم مانده‌اند، بهتر است در هر یک از این سه روز نماز حضرت جعفر طیار علیه السلام بخوانند.»

حجت الاسلام حسن سعیدی در گفتگویی ضمن تبریک میلاد با سعادت مولود کعبه حضرت علی (ع) اظهار داشت: ولادت حضرت علی (ع) ۱۳ رجب در سال سی عام الفیل در کعبه رخ داده و بسیاری از دانشمندان و مهندسان اهل سنت این واقعه را نقل کرده‌اند از جمله حاکم نیشابوری از عالمان بزرگ اهل سنت نویسنده کتاب مستدرک علی الصحیحین نقل شده که فاطمه بنت اسد، امیرالمومنین را در درون خانه کعبه به دنیا آورد، در واقع این را عالمان اهل سنت یادآوری کرده‌اند.

وی بیان کرد: مادر حضرت (ع) در ابتدا نام وی متناسب با نام پدر خود با نام اسد، حیدر گذاشت سپس پدر و مادر با الهام الهی توافق کردند نام وی را علی بگذارند همچنین برای ایشان چند کنیه از جمله ابوالحسن، ابوالحسین، ابوریحانتین، ابوسبطین و ابوتراب ذکر شده که در این میان حضرت علی (ع) ابوتراب را بسیار دوست می‌داشتند و اگر کسی آن حضرت را با این کنیه صدا می‌زد وی خوشنود می‌شد؛ در واقع حضرت این کنیه را از یک سو به معنای تواضع، فروتنی و همنشینی با خاک می‌دانست از سوی دیگر در یکی از جنگ‌ها وقتی پیامبر (ص) مشاهده کرد علی سر بر خاک گذاشته و خوابیده حضرت (ص) فرمودند او ابوتراب است و این کنیه را حضرت رسول به وی داد.

این استاد دانشگاه عنوان کرد: باید این عدم پایبندی به عناوین اجتماعی درس بزرگی برای ما باشد که خود را گرفتار القاب نکنیم زیرا حضرت علی (ع) اسیر عناوین اجتماعی نبودند و هرگز اجازه ندادند موقعیت اجتماعی او را بفریبد از این جهت می‌توان سبک زندگی حضرت را در این عرصه و عرصه‌های مختلف راهگشا و آن را الگویی برجسته دانست که به آن اقتدا کنیم.
 

جایگاه حضرت علی (ع) در مسئولیت‌های اجتماعی


وی گفت: از منظر دیگر جایگاه حضرت پیش از مسئولیت و مدیریت نظام اجتماعی هم در خور بررسی است، قبل از اینکه حضرت در جایگاه مدیریت اجتماعی قرار گیرد به عنوان سربازی وظیفه شناس و تابع پیامبر (ص) بودند و نسبت به پیامبر (ص) و رهبری بر حقوق نظام اجتماعی در دوره خود ولایت پذیری تام داشتند و در عرصه مبارزه با شرک و بت پرستی به عنوان همراهی وفادار پیوسته کنار حضرت رسول بودند.

حجت‌الاسلام سعیدی گفت: همچنین در عرصه‌هایی از نظام اجتماعی که نیازمند فداکاری بود، به عنوان برجسته‌ترین فرد مطرح می‌شدند و اگر احساس می‌کردند باید از جان مایه بگذارند در این عرصه حضوری جدی می‌یافتند تا جایی که در لیله المبیت در بستر پیامبر آرمیدند، جان خود را فدای پیامبر کردند و آماده جانفشانی شدند؛ در این عرصه دشمنان از او ترسیدند در واقع اگر انسانی عافیت طلب باشد معمولاً سعی می‌کند در این موقعیت‌ها این عرصه‌ها را رها کند اما هرگز عافیت طلبی در زندگی حضرت (ع) مشاهده نشد.

این استاد دانشگاه خاطرنشان کرد: از سوی دیگر حضرت مجاهدی خستگی‌ناپذیر در عرصه‌های جنگ و مبارزه با دشمن است در غزوه هایی مانند بدر، احد و بنی نضیر و بنی قریظه در صف مقدم رویارویی با دشمن قرار گرفتند و شیرمرد بیشه رزم بودند و با همه این شجاعت‌ها و بی هراسی از دشمن در شب هنگام و خلوت با معبود به عنوان پارساترین انسان ظهور می‌کردند همچنین انسانی امین برای پیامبر بودند که حضرت رسول (ص) ماموریت‌ها را در بخش‌های مختلف به ایشان واسپاری می‌کردند و حضرت (ع) به خوبی از پس مأموریت‌ها بر می‌آمدند.

وی عنوان کرد: وظایف و مسئولیت‌های اجتماعی به هنگام پذیرش مدیریت نظام اجتماعی نیز در خور توجه است، حضرت امیر (ع) در مرحله‌ای اقدام به اصلاح نظام مدیریت قبلی کردند و پایشی جدی نسبت به حیف و میل بیت المال داشتند، در واقع در حاکمیت‌های پیش از وی، بیت‌المال به تاراج رفته بود و حضرت (ع) فرمودند تمامی اموالی که پیش از من به ناحق به افراد واگذار شده همه آنها را به بیت المال بر خواهم گرداند علاوه بر اینکه نسبت به بازگرداندن اموال به بیت المال حساسیت نشان دادند به مدیران فاسد هشدار دادند سعی کنند توبه کرده و دست از اعمال ناشایست بردارند.
 

صادق‌ترین سیاستمدار


این استاد دانشگاه گفت: حضرت در عرصه سیاست اداری و سازمانی یکی از بهترین روش‌ها را به کار می‌بردند گرچه این نکته و ذهنیت در فرهنگ و عرف جهانی رایج شده که سیاست مداران را نیرنگ بازان معرفی می‌کنند و دلیل این مساله به نوع عملکرد آنها برمی گردد اما باید توجه کرد سیاست به معنای حقیقی عبارت است از تدبیر هم در حوزه زندگی فردی و هم اجتماعی معنا یابد، علی (ع) همیشه در عرصه سیاست، انسانی صادق است و با صداقت در این عرصه ظهور می‌یابند.

وی ادامه داد: پایبندی به حق و قانون از دیگر ویژگی‌های آن حضرت است؛ ایشان از قانون الهی و حق هرگز عدول نکردند، همچنین در حوزه سیاست اداری در اجرای قانون هرگز سستی و مداهنه به خود راه نمی‌دادند و سعی می‌کردند قانون را به طور کامل اجرا و مدیرانی شایسته بر مسئولیت‌های اجتماعی بگمارند از سوی دیگر نظارت اجتماعی را هرگز از یاد نمی‌برد به ویژه نسبت به عملکرد مدیران اهتمام جدی دارد که می‌تواند در نظام اجتماعی برای مدیران به عنوان درس جدی مورد توجه باشد.

حجت الاسلام سعیدی گفت: علی (ع) در عرصه اقتصادی یک فعال در راستای رشد و توسعه اجتماعی است، در سیاست گذاری‌های اقتصادی در حوزه‌های مختلف کار، عمران و آبادانی، صنعت و تجارت، نظات بر بازار و نظارت بر خانوار در برخورداری‌های اقتصادی را از یاد نمی‌بردند و پیوسته به این مسائل مهم توجه دارد و نسبت به نیازهای ضروری جامعه اهتمام جدی دارد این نکته نیز در خور توجه است مخصوصاً نسبت به نظارت بر خانواده و رعایت عدالت در این عرصه‌ها جرق جرداق دانشمند مسیحی می‌گوید اگر به دنبال صدای عدالت انسانی هستید به علی توجه کنید، علی (ع) در همین راستا دستورهای اکید و در همه عرصه‌ها حضور جدی دارد و این حقیقت در سیره عملی و نامه‌های وی در عرصه اقتصاد و مدیریت نظام اجتماعی به ویژه در منشور مدیریتی آن حضرت که به مالک اشتر نوشته‌اند به وضوح مشاهده می‌شود.

وی افزود: در عرصه سیاست اجتماعی نسبت به مردم مهربان بودند و سعی می‌کردند ازستم به مردم جلوگیری کنند و ارتباط با مردم را سرلوحه کار خود قرار می‌دادند الگو بودن در سیاست قضائی، عرصه امنیت اجتماعی و در حوزه‌های زندگی حضرت امیر نیز در خور بررسی است، در عرصه سیاست‌های مدیریتی امروزه زندگی و سیره حضرت (ع) در حوزه اجرا و قضا درس آموز است.

حجت الاسلام سعیدی تصریح کرد: در شرایط اجتماعی که اکنون در آن هستیم به ویژه با توجه به شیوع بیماری کرونا سخنانی از حضرت علی (ع) نقل می‌کنیم مبنی بر اینکه دشواری‌ها جز با شکیبایی از میان نمی‌رود همچنین امام علی (ع) فرمودند پیوسته بر صبر و شکیبایی پیشه کنید زیرا کسی که اهل شکیبایی و صبر باشد، محنت و سختی بر او آسان خواهد شد امیدواریم مردم این سخنان را در شرایطی کنونی اجتماع به عنوان تابلویی پیش روی خود قرار دهند و آن را آویزه گوش خود کنند تا دشواری‌ها را بهتر برای خود هموار کنند.

در دنیای امروز که معنویت گمشده بشریت است، شناساندن شخصیت‌های بی‌نظیر و والا و سبک زندگی بزرگمردانی همچون امام علی(ع) که در همه مقاطع عمر گرانبهایش می‌تواند برای نسل‌های عصر حاضر الگو و اسوه کاملی باشد؛ امری شایسته و ضروری است، این ضرورت به ویژه در جامعه اسلام به سبب توطئه‌های دشمنان و تلاش بیگانگان در جهت ایجاد تفرقه میان مسلمان شیعه و سنی، بیشتر خود را نشان می‌دهد.

امام علی (ع) شخصیتی تربیت یافته در دامن پیامبر گرامی اسلام (ص) است، ایشان در تمام دوران رسالت پیامبر همواره در رکاب پیامبر اسلام برای دفاع از اسلام و اعتلای کلمه وحدت مبارزه کرده و افتخارات فراوانی برای اسلام آفریده و احادیث و روایات رسیده از پیامبر اعظم در رابطه با شخصیت علی(ع) بیانگر عظمت و مقام والای آن حضرت در نزد پیامبر اکرم است.

بررسی شخصیت ممتاز حضرت علی(ع) به عنوان یکی از مهم‌ترین محورهای وحدت مسلمانان و تبیین سیره وحدت‌آفرین آن حضرت در دوران سایر خلفای راشدین، می‌تواند امروزه درسی راهگشا برای مسلمانان و یک الگوی علمی و کاربردی برای اتحاد جهان اسلام باشد.

در میزگرد خبرگزاری تستیم که به‌مناسبت فرارسیدن سالروز ولادت آن بزرگ مرد تاریخ تشکیل شد، علمای برجسته اهل‌سنت استان کردستان، دیدگاه خود را نسبت به جایگاه و منزلت امام علی(ع) در نزد اهل‌سنت مطرح کرده تا گامی در جهت تقویت وحدت بین مذاهب اسلامی برداشته شود و روح وحدت، اتحاد و اخوت که از مهم‌ترین درس‌های آن حضرت به جوامع اسلامی است، در بین نسل امروزی تقویت شود.

ماموستا رستمی: امام علی(ع) اسوه‌ و الگویی همیشه جاودان برای جامعه بشریت است

ماموستا فایق رستمی، نمایند مردم کردستان در مجلس خبرگان رهبری و امام جمعه شهر سنندج، ضمن تبریک فرارسیدن میلاد حضرت علی(ع) به جایگاه این حضرت از دیدگاه اهل سنت اشاره و اظهار داشت: امام علی(ع) اسوه‌ای جامع و انسانی‌ و الگویی همیشه جاودان برای نسل امروز و فرداهای جامعه بشریت است.

وی افزود: نوشته‌های بسیار زیادی از شخصیت، جایگاه والا، بزرگی و عظمت حضرت علی(ع) در در کتاب‌های اهل سنت وجود دارد، ایشان شیرمردی از خلفای بزرگ اسلام بوده و بزرگ‌منشی و راه و روش و سبک زندگیش هیچ‌گاه فراموش نمی‌شود.

وی به یکی از دیدگاهای اهل‌سنت اشاره و بیان کرد: شخصیت حضرت علی (ع) در جهان آفرینش پس از پیامبر اسلام (ص) یگانه است.

ماموستا رستمی گفت: از حضرت عایشه همسر پیامبر گرامی اسلام (ص) سوال پرسیده شده، که بزرگ‌ترین و دوست‌داشتنی‌ترین زن و مرد نزد پیامبر کیست، گفته در بین زنان حضرت فاطمه (س) و از مردان نیز حضرت علی (ع) است.

امام جمعه شهر سنندج عنوان کرد: سعادتمند به معنای کامل و حقیقی کسی‌ست که امام علی (ع) را در دوران زندگیش دوست داشته باشد.

ماموستا خدایی: شخصیت امام علی(ع) به نسل جوان معرفی شود
ماموستاعبدالرحمن خدایی، عالم برجسته اهل‌سنت نیز با بازخوانی ابعاد شخصیتی امیرالمومنین امام علی(ع) اظهار داشت: شخصیت گرانقدر حضرت علی (ع) برای بشریت قابل درک نیست و زبان بنده از توصیف عظمت و جاگاه والایش قاصر است.

وی حضرت علی(ع) یکی از بزرگمردان و برجسته‌ترین شخصیت‌های عالم اسلامی است، افزود: امام علی (ع) از یاران نزدیک پیامبر بزرگ اسلام و نزد اهل سنت جایگاه بسیار بزرگ و والایی دارد.

ماموستا خدایی با بیان اینکه روز میلاد خجسته حضرت امیر مؤمنان(ع) به روز پدر نامیده شده است، گفت: این نام‌گذاری، به معنای بزرگ‌مردی، تکریم، بزرگداشت و ضرورت احترام به مقام پدران با ایمان و مسلمان است.

امام جمعه شهرستان بانه با تاکید بر اینکه شخصیت امام علی(ع) به نسل جوان معرفی شود، تصریح کرد: همه انسان‌ها باید از مسیر و راه حضرت علی(ع) پیروی کنند و یقیناً تداوم این راه، سبب شده که علاوه‌بر تقویت وحدت و همدلی جامعه اسلامی، دشمنان هیچ‌گاه نتوانند در میان شیعه و سنی تفرقه ایجاد کنند.

ماموستا راستی: شخصیت بی‌همتای ‌امام علی (ع)؛ الگویی بی‌نظیر برای تربیت نسل امروز جامعه

ماموستا محمد امین راستی، عالم برجسته اهل‌سنت نیز نیز ضمن تبریک میلاد با سعادت مولی الموحدین، امیرالمؤمنین علی ابن ابیطالب (علیه السلام) و روز پدر اظهار داشت: امام علی (ع) از صحابه رسول خدا و از دیدگاه اهل سنت از جایگاه والایی برخوردار است.

وی با تاکید بر اینکه باید ویژگی‌های شخصیتی حضرت امام علی(ع) برای نسل جوان تبیین شود، افزود: احترام به اهل بیت رسول الله (ص) و حرمت نگه داشتن آنها، ریشه عمیقی در فرهنگ و اعتقادات اهل سنت داشته و باید این مسیر تداوم داشته باشد.

امام جمعه موقت سنندج با بیان اینکه همه ما اهل تسنن و اهل تشیع امام علی(ع) دوست داشته و احترام به این بزرگمرد را وظیفه خود می‌دانیم، خاطرنشان کرد: شخصیت بی‌همتای ‌امام علی (ع)، الگویی بی‌نظیر برای تربیت نسل امروز جامعه بوده چراکه ایشان عظمتی ماندگار، معجزه خلقت، اسطوره‌ عدالت و پدری معنوی و سراسر وحدت و نور است.

ماموستا شیرزادی: رأفت و گذشت را از امام علی (ع) فرا بگیریم
ماموستا مصطفی شیرزادی، امام جمعه شهرستان مریوان نیز با بیان اینکه 13 رجب روز ولادت امام علی(ع) از دیدگاه اهل‌سنت روزی بزرگی‌ست، اظهار داشت: تواضع، فروتنی، بزرگ‌مردی، عبادت، اخلاص، ایثار، شجاعت و استقامت در راه خدا و همه ویژگی‌های برجسته‌ای که در عالم وجود دارد در وجود پاک امیر المومنین (ع) جمع بود.

وی با بیان اینکه اهل سنت جایگاه ویژه و احترام خاصی برای امام علی(ع) قائل هستند، گفت: رأفت و گذشت یکی از مهم‌ترین درس‌هایی‌ست که باید همه ما و نسل امروزی از امام علی (ع) فرا بگیریم.

امام جمعه شهرستان مریوان با تاکید بر ضرورت درس گرفتن از راه و روش، رفتار و گفتار حضرت علی(ع) تصریح کرد: از مردم با ایمان و مسلمان کشور واستان کردستان درخواست می‌شود در صورت توان به برکت سالروز این روز فرخنده، روزه گرفته تا خداوند به خاطر این روزهای بزرگ، مشکلات و بلاها را از مسلمانان دور کند.

تأکید و توصیه فراوان متون دینی و سفارشات رهبران و مصلحان جهان اسلام به تقویت وحدت و یکدلی میان امت اسلامی، به جهت آثار و برکات ارزشمند و گران­سنگی است که به واسطه آن نصیب مسلمانان می گردد. مقام معظم رهبری بارها در رابطه با امام خمینی (ره) نقل کردند که حفظ وحدت کلمه وصیت دائمى امام بود. «شاید در طول ده سال بعد از انقلاب، کمتر مسئله‌اى به اندازه «وحدت» مورد تأکید آن بزرگوار بود» (3/4/1368). برخی از این آثار پر برکت از منظر مقام معظم رهبری عبارتند از:

1. حفظ امنیت: «من بر روى «وحدت ملى» تأکید بیشترى دارم؛ به خاطر اینکه امنیت هم ناشى از وحدت است. اگر وحدت نباشد، امنیت ملى هم به خطر مى‌افتد و ایجاد ناامنى مى‌شود» (26/1/1379).

2. پشتوانه دولتمردان و مایه ابهت و عظمت کشور: «برادران مسلمان وحدت اسلامى را بر افتراق مذاهب شیعه و سنى ترجیح دهند و نگذارند اختلاف مذهبى به اختلاف مشى و روش و جهت­گیرى منتهى شود. وحدت اقوام ایرانى، وحدت مذاهب اسلامى، وحدت جریانهاى گوناگون سیاسى، تضمین کننده ابهت کشور است» (28/2/1388). «وحدت ملی همان چیزی است که می­تواند پشتوانه همه تلاشهای دولتمردان و مبارزان و دلسوزان این کشور و این انقلاب باشد. بدون وحدت ملی این کشور بزرگ­ترین نیروی خود و مایه عظمت خود را نخواهد دانست ... وحدت ملی شعار اساسی و حیاتی برای کشور ما است و مخاطب این شعار افراد خاصی نیستند، همه هستند آحاد مردم مسئولند ... وحدت ملی برای همه ملت شعار بزرگی است» (حدیث ولایت، خامنه­ای، ج1، ص229).

3. بهره­مندی از ایمان، عدالت و علم در جامعه: «آنچه که زمینه و بستر به کار گرفتن ایمان و عدالت و علم است، اتحاد ملى و آرامش در سطح کشور است. اگر در کشور آرامش نباشد، نه از علم مى­شود بهره­بردارى کرد، نه از ایمان، و نه مى­شود عدالت را در جامعه مستقر کرد» (14/3/1385).

4. ایجاد رعب در ابرقدرتها: «آن چیزی که ابرقدرتها را در مقابل ملت ایران مرعوب کرده است، در وجه اول وحدت کلمه بود» (حدیث ولایت، خامنه­ای، ج1، ص110).

5. جلب لطف و نعمت الهی و مجذوب ساختن دلها: وحدت عمومی تمام قشرها و طبقات نیز موجب جلب الطاف و نعمتهای الهی می­شود. باید مثل گذشته از آن نگهداری کرد و در میان عامه مردم گسترش داد. اگر قرار باشد ارزشهای اسلامى به صورت ارزشهای قطعى در دنیا مطرح شود و دل انسانها را جذب کند و بر مبناى آن در زندگى مسلمانها تغییرى به وجود آید، باید وحدت بین آنها حفظ شود. با شعبه شعبه شدن و دشمنى کردن و جنگ فرقه‌اى راه انداختن، امکان ندارد که مسلمانان به وحدت دست یابند (10/4/1368 و  8/5/1368).

در سيزدهم رجب سال 30 عام الفيل، حادثه بس عجيبی رخ داد كه هرگز در تاريخ بشريت سابقه نداشته و بعد از آن نيز تكرار نشده است، و آن حادثه، به دنيا آمدن نوزادی است در درون خانه كعبه كه به نام علی عليه السلام اسم گذاری شد.

مادر وی فاطمه، دختر اسد فرزند هاشم است كه جزء نخستين زنانی شمرده می شود كه به پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله ايمان آورد و پيش از بعثت از آيين ابراهيم پيروی می كرد. همين فاطمه زنی است كه سخت مورد احترام پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله بوده است.

پدر اين طفل، عمران معروف به ابوطالب، حامی بزرگوار رسول خدا صلی الله عليه و آله بود.

* مدرک حادثه

به دنيا آمدن اميرمؤمنان، علی عليه السلام در درون خانه خدا فضيلتی است كه محدّثان شيعه و دانشمندان علم انساب آن را در كتابهای خود نقل كرده اند و در ميان دانشمندان اهل تسنن گروه زيادی به اين حقيقت، تصريح و آن را يك فضيلت بی نظير خوانده اند كه به نمونه هايی اشاره می شود:

1. محمد مالكی می گويد: «وُلِدَ بِمكَّةَ الْمُشَرّفَةَ داخِلَ بَيْتِ الْحَرامِ فی يَوْمِ الْجُمعَةِ الثَّالِثَ عَشَرَ مِنْ شَهْرِاللّه ِ رَجَبِ سَنَةِ ثَلاثينَ مِنْ عامِ الْفيلِ... وَلَمْ يُولَدْ فِی الْبَيْتِ الْحَرامِ قَبْلَهُ اَحَدٌ سِواهُ، وَهِی فَضيلَةٌ خَصَّهُ اللّه تَعالی بِها اِجْلالاً لَهُ وَاِعْلاءً لَمَرْتَبَتِهِ وَاِظْهارا لِكَرامَتِهِ؛(1) علی در داخل خانه خدا در مكه، روز جمعه سيزدهم ماه خدا، رجب سال سی از عام الفيل به دنيا آمد... قبل از او كسی در داخل خانه خدا به دنيا نيامده بود و اين ولادت فضيلتی است كه خدای بلند مرتبه علی عليه السلام را به آن اختصاص داده است، برای تجليل او و بالا بردن مرتبه او و آشكار نمودن كرامت و بزرگواری او».

2. حاكم نيشابوری می گويد: «ولادت علی در داخل كعبه به طور تواتر به ما رسيده است. »(2)

3. آلوسی بغدادی صاحب تفسير می گويد: «تولد علی در كعبه در ميان ملل جهان مشهور و معروف است. تاكنون كسی به اين فضيلت دست نيافته است. »(3)

و ديگر دانشمندان اهل سنّت(4) نيز به اين مسئله معترف می باشند. امّا در منابع شيعه روايات فراوانی در اين زمينه داريم كه به يكی از آنها اشاره می شود:

سعيد بن جبير از يزيد بن قعنب نقل نموده كه من با عباس بن عبدالمطلب و گروهی از فرزندان عبدالعزّی در مقابل خانه خدا نشسته بوديم كه ناگهان فاطمه دختر اسد مادر اميرالمؤمنين كه نه ماهه باردار بود و درد زايمان او را گرفته بود، ظاهر شد، «فَقالَتْ رَبِّ اِنّی مُؤمِنَةٌ بِكَ وَبِما جاءَ مِنْ عِنْدِكَ مِنْ رُسُلٍ وَكُتُبٍ، وَاِنّی مُصَدّقَةٌ بِكَلامِ جَدّی اِبْراهِيْمَ الخَليلِ، وَاِنّهُ بَنی الْبَيْتَ العَتيقَ فَبِحَقِّ الّذی بَنی هذَا الْبَيْتَ وَبِحَقِّ الْمَوْلُودِ الَّذی فِی بَطْنی لمّا يَسَّرْتَ عَلَی وِلادَتي؛(5) پس فاطمه گفت: پروردگارا! به تو و پيامبران و كتابهايی كه از طرف تو نازل شده اند، ايمان دارم و سخن جدّم ابراهيم خليل را تصديق می كنم؛ او كه اين خانه عتيق را بنا كرد. پس به حق آن كسی كه اين خانه را ساخت، و به حق كودكی كه در رحم دارم، ولادت اين كودك را بر من آسان فرما!»

يزيد بن قعنب می گويد: ما ديديم كه خانه خدا از پشت شكافته شد (محل مستجار) و فاطمه داخل خانه شد و ما ديگر او را نديديم، و ديوار دوباره به حال اوّل برگشت، به ذهن ما رسيد كه قفل در خانه خدا را باز كنيم، ولی باز نشد، «فَعَلِمْنا اَنَّ ذلِكَ اَمْرٌ مِنَ اَمْرِ اللّه ِ عَزّوجَلّ؛(6) پس دانستيم كه اين مسئله كاری است از طرف خدای عزيز و جليل».

چند روز اين مادر و كودك در درون خانه خدا می مانند. راستی در اين چند روز مادر چه خورده و چه نوشيده؟ و ديگر نيازهای خويش را چگونه برآورده نموده است؟ ...

اگر كمترين دقت و تأمّلی در اين مسائل انجام گيرد، بی گمان به فضيلت والای اين نوزاد و مادر می توان پی برد كه چگونه معجزات متعددی به احترام آن دو انجام می گيرد؛ شكافته شدن ديوار خانه خدا و به هم آمدن آن، ماندن چهار روز در درون خانه، پاك بودن نوزاد از آلودگی زايمان وگر نه در درون خانه خدا راه نمی يافت، استفاده از غذای بهشتی و...! خوب است در ادامه گزارش را از زبان فاطمه بنت اسد بشنويم:

وقتی از خانه بيرون آمد، گفت: «اِنّی فُضِّلْتُ عَلی مَنْ تَقَدَّمَنی مِنَ النِّساءِ لاَِنَّ آسِيَةَ بِنْتَ مُزاحِمٍ عَبَدَتِ اللّه َ عَزَّوَجَلَّ سِرّا فِی مَوْضِعٍ لايُحِبُّ اَنْ يَعْبُدَاللّه َ فِيهِ اِلاّ اضْطِرارا، وَاِنَّ مَرْيَمَ بِنْتَ عِمْران هَزَّتِ النَّخْلَةَ الْيابِسَةَ بِيَدِها حَتّی اَكَلَتْ مِنْها رُطَبا جَنيّا، وَاِنّی دَخَلْتُ بَيْتَ اللّه ِ الْحَرامَ فَاَكَلْتُ مِنْ ثِمارِ اَلجَنَّةِ وَاَوْراقِها[ارزاقها] ؛(7) به راستی من بر زنهای پيش از خود برتری يافتم؛ زيرا آسية دختر مزاحم (همسر فرعون) خدا را پنهانی در جايی عبادت كرد كه دوست نمی داشت در آن مكان (يعنی كاخ فرعون) خدا را عبادت كند، مگر در حال ناچاري. و به راستی مريم دختر عمران درخت خشك خرما را با دستش تكان داد تا رطب تازه ای از آن بخورد، ولی من داخل خانه خدا شدم و از ميوه های بهشتی و ورقها (يا روزيها)ی آن استفاده بردم.»

* مراسم نامگذاری

مولود نورانی كه در درون خانه خدا به دنيا آمده و چهار شبانه روز از او و مادرش با غذای بهشتی پذيرايی شده، برای نام گذاريش نيز خدای خانه بايد تصميم بگيرد، نه پدر و مادر و يا پدربزرگ و مادربزرگ. و چنين هم شد، خداوند منّت خويش را بر او كامل نمود و با جملاتی از عالم غيب به گوش فاطمه مادر نوزاد رساند كه او را چه نام نهد.

فاطمه بنت اسد می گويد: «فَلمّا اَردْتُ اَنْ اَخْرُجَ هَتَفَ بی هاتِفٌ يا فاطِمَةُ سَمّيهِ عَليّا فَهُوَ عَلِی وَاللّه ُالْعَلِی الاَْعْلی يَقُوْلُ: اِنّی شقَقْتُ اِسْمَهُ مِنْ اِسْمی وَاَدّبْتُهُ باَدَبی وَوَقَفْتُهُ عَلی غامِضِ عِلْمی وَهُوَ الَّذي... يُؤذِّنُ فَوْقَ ظَهْرِ بَيْتی وَيُقَدِّسُنی وَيُمَجِّدُنی فَطُوبی لِمَنْ اَحَبَّهُ واَطاعَهُ وَوَيْلٌ لِمَنْ اَبْغَضَهُ وَعَصاهُ؛(8) پس هنگامی كه خواستم [از كعبه] خارج شوم، هاتفی [از غيب] مرا ندا داد: ای فاطمه [او را] به نام علی نام گذاری كن! پس او علی است و خدای علی اَعْلی است كه می گويد: به راستي، اسم او را از اسم خودم جدا ساختم و او را به ادب خود پرورش دادم و او را بر پيچيدگيهای علم خود آگاه ساختم و او كسی است كه... بر بام خانه من اذان خواهد گفت و مرا تقديس و تمجيد خواهد نمود. پس خوش به حال كسی كه او را دوست بدارد و اطاعتش كند و وای بر كسی كه او را دشمن بدارد و نافرمانی كند.»

آن گاه فاطمه بنت اسد روی به خانه نهاد. شخصی به سرعت خود را به ابوطالب و خانواده او رساند و بشارت ولادت علی عليه السلام را داد. همه خانواده كه در پيشاپيش آنها محمد مصطفی صلی الله عليه و آله قرار داشت، به استقبال فاطمه و نوزادش آمدند، محمد مصطفی صلی الله عليه و آله نوزاد را در بغل گرفت و زبان خويش را در دهان او قرار داد و اذان و اقامه در گوش او خواند. آن گاه ابوطالب شتران زيادی را به عنوان وليمه اين نوزاد قربانی نمود و تمام مردم را نيز دعوت نمود؛ به اين صورت كه اوّل هفت بار خانه خدا را طواف نمايند، آن گاه داخل خانه ابوطالب روند و بر علی عليه السلام سلام نمايند. (9)

* راز ولادت

آنچه مهم و ضروری است كه جامعه اسلامي، اعم از شيعه و سنی به آن توجه نمايند، راز و فلسفه اين ولادت در درون خانه خداوند و كعبه است. مريم با آن عظمت كه به تصريح قرآن معصومه است و فرزند او از پيامبران اولوالعزم بود، وقتی درد زايمان او فرا می رسد، به او دستور داده می شود كه محراب و عبادتگاه را ترك گويد و به نقطه دوردستی پناه برد؛(10) چرا كه اينجا عبادتگاه است، نه زايشگاه؛ ولی فاطمه بنت اسد را به درون مقدس ترین عبادتگاه، يعنی كعبه فرا می خوانند و با معجزه ديوار شكافته می شود و در برخی منابع آمده كه به فاطمه بنت اسد الهام شد كه وارد خانه كعبه گردد. (11)

نوع دانشمندان اهل سنّت اين جريان را فقط يك فضيلت بی هدف برای علی عليه السلام می دانند و بس؛ ولی در لابه لای روايات شيعه جملات و نكاتی به چشم می خورد كه نشان از يك راز بزرگ و هدف والا دارد؛ يعنی اين گونه نيست كه تولّد حضرت در درون خانه خدا يك حادثه استثنايی بدون هدف و فلسفه باشد و خداوند از آن هيچ منظوری جز بيان شرافت و فضيلت علی عليه السلام نداشته باشد، بلكه مطلب عميق تر از آن است و در پشت پرده اين حادثه، اسراری نهفته است كه با دقّت و توجّه می توان به آن رسيد.

* تحليل حادثه

روی علی است قبله اين دل حق پرست/ ما كوی علی است منزل و جايگه نشست ما

بوی علی است باعث حال خراب و مست ما/ سوی علی است هر زمان به التماس دست ما

اگر به روايات امامت و ولايت ائمه اطهار عليهم السلام مخصوصا اميرمؤمنان عليه السلام دقّت شود، در می يابيم كه اساسي ترین شرط توحيد، ولايت امامان معصوم است؛ چنان كه در حديث سلسلة الذهب و دهها حديث ديگر به آن تصريح شده است كه كلمه توحيد دژ نفوذناپذير الهی است، به شرطی كه ولايت و امامت امامان در كنار آن باشد. (12) اين از نظر فكری و اعتقادي، و امّا از نظر رفتاری و عمل نيز اساسي ترین شرط قبولی اعمال، پذيرفتن امامت علی عليه السلام و فرزندان اوست.

امام باقر عليه السلام فرمود: «هر كس به خداوند عزّتمند تقرّب جويد با عبادتی كه تلاش خود را در انجام آن به كار برد، ولی امامی نصب شده از جانب خداوند برای او نباشد، تلاشش پذيرفته نمی شود و گمراه و سرگردان خواهد بود، و خداوند نيز اعمال او را دشمن می دارد. »(13)

و همچنين پيامبر اكرم صلی الله عليه و آله خطاب به علی عليه السلام در مورد ولايت آن حضرت فرمود: «اگر كسی به اندازه رسالت حضرت نوح در ميان قومش عبادت كند، و به اندازه كوه احد طلا داشته باشد و در راه خدا انفاق كند و عمرش طولانی شود تا هزار بار خانه كعبه را با پای برهنه زيارت كند، و سپس در ميان صفا و مروه مظلومانه به قتل برسد، اگر ولايت تو را ای علي! نداشته باشد، بوی بهشت را نچشيده و داخل آن نخواهد شد.» (14) و امّا از نظر ظاهری و حسی هر چند خانه خدا، كعبه، محور توحيد شمرده می شود و مردم بايد به دور آن طواف كنند، ولی در طواف و نماز بايد توجّه دلها به سمت و سوی فردی باشد كه خانه زاد اين بيت می باشد.

* لطيفه

خداوند زاده نشده و دارای فرزند نيز نمی باشد، ولی يك امر را نمی توان انكار كرد و آن اينكه صدای گريه نوزاد از خانه خدا به گوش رسيده است.

ولادت علی عليه السلام در درون خانه خدا رمز و رازش اين است كه بدانيم قلب خانه خدا و توحيد را ولايت و امامت علی تشكيل می دهد. در منابع روايی اِشاراتی به اين مطلب شده است، از جمله:

1. در ذيل جملاتی كه فاطمه بنت اسد در لحظه خروج از خانه خدا شنيد، می خوانيم: «فَطُوبی لِمَنْ اَطاعَهُ وويلٌ لِمَنْ اَبغَضَه وَعَصاهُ؛(15) پس خوش به حال كسی كه او را دوست بدارد و اطاعتش كند و وای بر كسی كه او را دشمن بدارد و نافرمانی كند.» قبلاً اشاره شد جملات فوق راز ولادت علی عليه السلام را در درون كعبه اين می داند كه مردم مطيع و فرمانبر او گردند و از امامت و ولايت او سرپيچی نكنند.

2. در دعوت نامه ابوطالب از مردم برای وليمه حضرت علی عليه السلام می خوانيم: «وَقالَ هَلُمُّوا وَطَوِّفُوا بالبَيْتِ سَبْعا وَادْخُلُوا وَسَلِّموا عَلی عَلی وَلَدِي؛(16) گفت: مردم! بياييد و هفت بار دور خانه طواف كنيد، [آن گاه] داخل [خانه من] شويد و بر فرزندم علی سلام كنيد.»

اين سخن به اين رمز كه علی عليه السلام امام و رهبر آينده شماست، اشاره دارد.

3. امام باقر عليه السلام فرمود: «اِنَّما اُمِرَ النّاسُ اَنْ يَأْتُوا هذِهِ الاَحْجارَ فَيَتَطَوّفُوا بِها، ثَمَّ يَأْتُونَنا فَيُخْبِروُنا بِوِلايَتِهِمْ وَيَعْرِضُوا عَلَيْنا نُصْرَتَهُمْ؛(17) همانا به مردم دستور داده شده است كه بيايند و اين سنگها (كنايه از كعبه) را طواف كنند. سپس نزد ما (امامان) آيند و خبر ولايتشان را [نسبت به ما] اظهار نمايند، و ياری شان را نسبت به ما عرضه دارند».

نتيجه آنكه راز ولادت اميرمؤمنان عليه السلام در درون خانه كعبه اين است كه مردم در حال نماز رو به كعبه باشند و صورت دل را به سوی امامت امامان معصوم و در رأس آنها اميرمؤمنان داشته باشند و هرگز از ياد نبرند كه علی در درون خانه توحيد جا دارد.

من ار به قبله رو كنم به عشق روی او كنم/ اقامه صلات را به گفتگوی او كنم

گر از وطن سفر كنم سفر به سوی او كنم/ زحج و بيت بگذرم طواف كوی او كنم

كز احترام مولدش حرم شده است محترم/ در اين ولا بگو نعم كه هست اعظم نعم

* * *

الا كه رحمت آيتی زرحمت علی بود/ همه كتاب انبيا حكايت علی بود
بهشت و هر چه اندر او عنايت علی بود/ اجلّ نعمت خدا ولايت علی بود. (18)

پی نوشت:

1)- الفصول المهمة، ص12 ـ13؛ بحارالانوار، ج35، ص8.
2)- مستدرك حاكم، ج3، ص483.
3)- شرح قصيده عبدالباقی افندي، ص15.
4)- مروج الذهب، ج2، ص349؛ شرح الشفاء، ج1، ص151؛ موسوعة التاريخ الاسلامي، ج1، ص306 ـ 310.
5)- بحارالانوار، داراحياء التراث العربي، ج35، ص8، حديث 11؛ ر.ك: خصائص اميرالمؤمنين، للشريف الرضي، ص39؛ الغدير، علاّمه اميني، ج6، ص22.
6)- همان.
7)- بحارالانوار، ج35، ص8.
8)- بحارالانوار، ج35، ص9، ذيل حديث 11.
9)- بحار، ج35، ص18؛ اعلام الهدايه، ج2، ص50.
10)- مريم/22 ـ 23.
11)- سنة الهداية، ص129.
12)- ر.ك: توحيد صدوق.
13)- اصول كافي، ج1، ص183.
14)- بحارالانوار، ج27، ص194؛ ر.ك: مناقب خوارزمي، ص28.
15)- بحار، ج35، ص8، ذيل حديث 11.
16)- همان، ص18؛ ذيل حديث 14.
17)- عيون اخبارالرضا، ج2، ص262، حديث 29 و 30.
18)- فؤاد كرماني.