تبریز یکی از شهرهای بسیار زیبای ایران است که در خود جاذبه های گردشگری مختلف و متفاوتی دارد. برخی از این جاذبه ها بسیار تاریخی و قدیمی و برخی دیگر اتفاقا دیدنی هایی مدرن و جذاب هستند اما نکته ای که درباره ی این شهر وجود دارد و جالب هست این است که؛ همه ی این جاذبه ها در کنار هم مکملی برای زیباتر کردن این شهر هستند.

emamian
عطوان: "کرونا" آغاز شمارش معکوس فروپاشی امپراتوری آمریکا را ثبت میکند
"عبدالباری عطوان" تحلیلگر مطرح جهان عرب در سرمقاله روزنامه فرامنطقهای "رای الیوم" نوشت: "آنتونیو گوترش" دبیرکل سازمان ملل متحد، روز دوشنبه خواستار آتشبس فوری در مناطق مختلف جهان شد تا تلاشها روی مقابله با بیماری کُشنده "کرونا" و نجات ملتهایی متمرکز شود که جنگها در کشورهایشان در جریان است.
گوترش همانند همتایش "احمد ابوالغیط" دبیرکل اتحادیه عرب این درخواست را مطرح کرد بدون اینکه طرفی را که پشت بیشتر یا تمامی این جنگها قرار دارد و از آنها پیشتیبانی مالی و تجهیزات میکند و محاصره و تحریمهایی را اعمال میکند، مشخص سازد؛ زیرا که او نگران خودش و مقامش است، او که عمرش از 70 سال فراتر رفته است، جرات آن را ندارد که بدون ترس و واهمه در این مرحله حساس از تاریخ بشریت، موارد را با ذکر نامشان عنوان کند.
ایالات متحده آمریکا بود که به عراق لشکرکشی و آن را اشغال کرد و همچنین آمریکا بود که ناتو را برای ویران کردن لیبی و تبدیل آن به کشوری شکستخورده فرماندهی کرد و همچنین پشت جنگ داخلی که در حال حاضر در این کشور در جریان است، قرار دارد. "دونالد ترامپ" رئیسجمهوری آمریکا اذعان کرد که 90 میلیارد دلار در سوریه هزینه کرده و نفت آن را به سرقت میبرد و درآمدهای آن را صرف تامین مالی گروههای جداییطلب و تروریستی میکند. صحت و درستی اتهامات چینیها، مبنی بر اینکه آمریکا پشت شیوع این ویروس قرار دارد را ردّ نمیکنیم.
آرزو میکردیم که آنتونیو گوترش، دبیرکل سازمان ملل همچنین خواستار پایان دادن به محاصرهها و تحریمهای اقتصادی- که باعث گرسنه ماندن دهها میلیون نفر در بسیاری از کشورها، از جمله سوریه و نوار غزه شده است- و نیز لغو تحریمهایی میشد که شامل بستن مرزها و جلوگیری از واردات تمامی کالاها از حمله دارو میشود، امری که به شهادت میلیونها نفر منجر شده که نمونه بارز آن، وضعیت عراق در دهه نود قرن گذشته است. چگونه این کشورهای محاصرهشده میتوانند با این بیماری همهگیر مقابله کنند و شهروندانشان را از شر آن نجات دهند در حالیکه به سختی یک وعده غذا در روز برای شهروندانشان تامین میکنند. این کشورها داراییهایشان در بانکهای غربی بلوکه شده و نمیتوانند آسپرین وارد کنند.
بدون شک، ویروس کرونا خطرناک است و مبارزه با آن به همکاری جهانیان نیاز دارد ولی بسیار مهربانتر از بسیاری از جنگهای آمریکا بهویژه در منطقه خاورمیانه است؛ جنگهایی که به کشته شدن میلیونها نفر و آواره شدن دهها میلیون نفر منجر شد و شاید بُعد مثبت آن، علیرغم همه اینها، این باشد که چهبسا بارزترین دلیل برای آغاز پایان امپراتوری آمریکا و رهایی جهان از شرّ و جنگهای آن باشد.
نیازی به روزنامه "واشنگتنپست" آمریکا نبود که در سرمقاله خود به ما یادآوری کند که خسارات هنگفتی، که این ویروس به زندگی و اقتصاد آمریکاییها وارد کرده ممکن است نشانگر کمرنگ شدن رهبری آمریکا بر جهان باشد. زمانیکه رهبری( آمریکا)- که بزرگترین، قویترین و ثروتمندترین کشور جهان است- فاقد حداقل سطح بشریت میشود و به بدبختیهای نزدیکترین افراد خود پشت میکند و یک "ماسک" برای کمک به میلیونها آسیبدیده از این بیماری همهگیر تقدیم نمیکند، پس هیچ جای تاسفی برای آن و رهبریاش وجود ندارد؛ چرا که در اولین و مهمترین آزمایش انسانی سقوط کرده است.
عظمت با قتل و جنگها، تجارت اسلحه، اخاذی و محاصرهها بهوجود نمیآید بلکه اخلاق و گسترش ارزشهای انسانی و عدالت، ایستادن در کنار افراد ضعیف، یاری رساندن به مظلومان، عظمت را ایجاد میکنند که تمامی این موارد، شاهکارها و رفتارهایی است که هیچ جایگاهی در قاموس آمریکایی ندارد.
نشنیدهایم و یا نخواندهایم که دولت آمریکا یک کیسه برنج به نوار غزه یا مواد شیمیایی مورد نیز برای تصفیه فاضلابها و تصفیه آب و یا تیمی پزشکی برای درمان مبتلایان به وبای همهگیر در یمن، که جان غیرنظامیان را گرفت، و نیز درمان بیماران مبتلا به کمخونی در اردوگاههای آوارگان سوری در دو سوی مرزهای ترکیه و سوریه اعزام کند. ولی ما درباره قراردادهای تسلیحاتی، پهپادهای آمریکایی که برای بمباران مراسمهای عروسی، مجالس عزا، مدارس و مهدکودکها استفاده شده و استفاده میشوند، چیزهایی شنیده و خواندهایم. همانطور که درباره استفاده آمریکا از اورانیوم ضعیفشده در جریان حملاتش در جنگ عراق و انتشار بیماریهای سرطان، که به تولد نسلی از کودکان ناقص الخلقه منجر شده است، چیزهای شنیده و خواندهایم.
ویروس کرونا نژادپرستی رسمی آمریکا و شکست نظام بهداشت و درمان آن را رسوا کرد همانگونه که خودخواهی آمریکا و عدم اهتمام آن به رنج و آلام دیگران را برملا ساخت . در حالیکه هواپیماهای چینی و روسیِ حامل تجهیزات پزشکی و کارشناسان به فرودگاههای ایران، ایتالیا، اسپانیا و فرانسه حرکت میکنند دونالد ترامپ آسمان کشورش را بر روی اروپا و بیشتر کشورهای جهان بست و مبلغ 100 میلیون دلار برای کمک به کشورهای آسیبدیده را اختصاص داد! آیا این مبلغ خیلی کمتر از مبلغی نیست که برای ساکت کردن زنان و ممانعت از افشاگریهایشان درباره رسواییهایش پرداخته است.
اگر جنگ سوئیس و تجاوز سهجانبه انگلیس، فرانسه و اسرائیل فروپاشی امپراتوری انگلیس را تاریخی کرد پس ویروس کرونا ممکن است آغاز شمارش معکوس برای پایان امپراتوری آمریکا را ثبت کند.
روسیه: تمام درگیریهای نظامی در جهان باید به دلیل کرونا متوقف شوند
به نقل از خبرگزاری «تاس»، وزارت امور خارجه روسیه با انتشار بیانیهای اعلام کرد که مسکو از تمامی طرفین درگیریهای منطقهای در جهان می خواهد که با توجه به همه گیری ویروس کرونا، اقدامات نظامی خود را متوقف کنند.
در این بیانیه آمده است: «در ارتباط با شیوع بیماری همه گیر عفونت ناشی از ویروس کرونا COVID-19 ، فدراسیون روسیه از تمامی طرفین درگیریهای مسلحانه منطقهای درخواست میکند تا فوراً هر گونه اقدام نظامی را متوقف کرده، آتشبس و توقف فوری درگیریها با هدف بشردوستانه را اعلام کنند.»
وزارت امور خارجه روسیه تأکید کرده است که در غیر این صورت ، به دلیل عدم دسترسی به داروهای اساسی و کمکهای پزشکی برای بیشتر افرادی که در مناطق حساس و داغ جهان زندگی می کنند ، روند توسعه اوضاع به شکل کنونی آن، منجر به وقوع یک فاجعه انسانی در مقیاس جهانی خواهد شد.
در این بیانیه یادآوری شده است، روسیه به ویژه نسبت به روند اوضاع در افغانستان ، عراق ، یمن ، لیبی ، سوریه و همچنین در سرزمینهای فلسطین از جمله نوار غزه، نگران است.
علاوه بر این ، وضعیت منطقه آفریقا به طور جداگانه قابل توجه است که خطر "تخریب احتمالی وضعیت اپیدمیولوژیک فعلی" وجود دارد.
وزارت خارجه روسیه تاکید کرده که درخواست این کشور قبل از همه مربوط به کشورهایی است که به طور غیرقانونی از نیروی نظامی خود در خارج از مرزهای ملی و در سایر مناطق جهان استفاده می کنند.
طرف روسی همچنین به طور ویژه گوشزد می کند که در شرایط دشوار فعلی هیچ توجیهی برای اعمال سیاست اقدامات محدودکننده یکجانبه ، از جمله محدودیتهای اقتصادی علیه سایر کشورها وجود ندارد و چنین اقداماتی غیر انسانی بوده و به طور جدی تلاش مقامات کشورها برای حفظ سلامت جمعیت خود را پیچیده می کند.
در این بیانیه ، وزارت امور خارجه روسیه از دیدگاه "آنتونیو گوترش" دبیرکل سازمان ملل متحد نیز حمایت کرده است که روز سه شنبه از رهبران کشورهای عضو گروه 20 خواست تا تحریمهایی که مانع از تحویل دارو ، مواد غذایی و ملزومات اساسی به کشورهای مختلف در رابطه با وضعیت شیوع ویروس کرونا در جهان می شود را لغو کنند.
مسجد جامع تبریز| نماینده ی معماری اسلامی و ایرانی در جهان
درباره ی مسجد جامع تبریز
اگر بخواهیم که مسجد جامع تبریز را از لحاظ غنای تاریخی آن به شما معرفی کنیم باید در وصف آن بگوییم که مسجد جامع یک بنای کاملا تاریخی است که در دوره ی سلطنت سلجوقیان در ایران و در شهر تبریز ساخته شده است. یکی از ویژگی های جالب این مسجد بسیار بزرگ و معروف تبریزی این است که نقشه ی قرار گیری و موقعیت جغرافیایی آن در این شهر به گونه ای است که از هر طرف توسط بازار بزرگ تبریز در بر گرفته شده است. در حال حاضر ساختمان بسیار قدیمی که در این شهر به عنوان قدیمی ترین مسجد شهر وجود دارد، یکی از آثار تاریخی دیار شهریاران است که در لیست آثار تاریخی و ملی کشور به ثبت رسیده است و از آثار به نام سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور است.
این مسجد در دوره ی سلجوقیان ساخته شده |
در سال ۱۳۱۰ به عنوان یکی از آثار ملی به ثبت رسید |
این مسجد دارای دو ورودی در قسمت شمالی و جنوبی است |
مسجد جامع تبریز یکی از نمونه های کامل معماری مساجد به سبک اصیل ایرانی است |
گچبری های مسجد تاریخی تبریز در نوع خود بسیار خاص هستند |
از دیگر نام های این مسجد می توان به مسجد جمعه و یا مسجد جامع کبیری اشاره نماییم |
مروری بر تاریخچه ی مسجد تاریخی تبریز
این مسجد تاریخی و معروف را به اسامی دیگری همچون مسجد جامع کبیری و یا مسجد جمعه هم می شناسند. در زمینه ی بیان حقایق تاریخی درباره ی این مسجد تاریخی در حقیقت برای ما محدودیت هایی وجود دارد و علت آن هم زلزله ای است که در سال ۱۱۹۳ هجری قمری در تبریز آمد و با عث تخریب شدن عمارت اولیه و تاریخی این بنا شد. با توجه به بازسازی ها و مرمت هایی که مخصوصا در دوره ی قاجاریه صورت گرفت، می توان گفت که درصد بالایی از آن چه برای اولین بار به آن نمازخانه ی تبریز و بعدها مسجد جامع این شهر اطلاق شد، دیگر وجود ندارد اما با این حال چیزی که بسیار واضح هست این است که این مسجد در قرون ۵ و هجری قمری ساخته شد و نمونه ای بسیار زیبا و کامل از معماری ایرانی و اسلامی است. در کتب مختلفی مثل مرزبان نامه، اولادالاطهار و یا وقف نامه ی حاج طالب خان تبریزی به نام این مسجد اشاره شده و حتی در یکی از این کتب از آن به عنوان مسجد کبیر تبریز نیز نام برده شده است.
در طول دوره های تاریخی مختلف، این مسجد بانیان مختلفی داشته است که از همه ی آن ها معروف تر؛ حاج محمد باقر کلکته بود که بسیاری از بازسازی ها و مرمت های این بنا را انجام داد و به مسجد تالار و کتابخانه هم اضافه نمود. مورخین و کارشناسان می گویند که در دوره ی این فرد، مسجدی که به آن لقب بزرگ را داده بودند دچار تغییرات بسیار فراوان و زیادی شد. اگر از ما بپرسید که چه چیزی به این مسجد، وجهه ی تاریخی و اعتبار می دهد؛ قطعا پاسخ ما ستون های بسیار قطور و پهن مسجد است چون همین پایه های پهن، مدرکی معتبر و گویا از تاریخچه ی پربار و قدمت بسیار طولانی این مسجد در ایران را دارد. امروزه این مسجد یکی از آثار تاریخی است که مخصوصا به عنوان نماینده ای به حق از انواع مساجد ایرانی معرفی می گردد.
ویژگی های معماری مسجد جامع تبریز
مسجد جامع تبریز در دوره ای از تاریخ ایران ساحته شد که سلجوقیان بر این حکومت می کردند و از این رو با سبک و سیاق خاص آن زمان که تلفیقی از معماری سنتی ایرانی و معماری سبک اسلامی بود، ساخته شد. متاسفانه هیچ سند خاصی وجود ندارد که با استناد به آن به شما بگوییم که مسجد جامع دقیقا در این روز و سال ساخته شده اما این را می توانیم به صورت قطعی به شما بگوییم که بنای این مسجد قبل از این که به صورت کاربری فعلی خود دربیاید، یک نمازخانه بوده که به آن جامع تبریز می گفته اند. چیزی که در حال حاضر از بنای مسجد جامع می توانید ببینید، یک محوطه ی مستطیلی شکل است که با آجر و گچ ساخته شده است. این مسجد دارای دو درب ورودی در قسمت شمالی و جنوبی خود است که امکان تردد از هر دو در آن امکان پذیر است. درب شمالی مسجد به سمت صحن باز می شود و درب جنوبی هم به کوچه ی کنار مسجد منتهی می شود.

اگر خواستید که از سمت جنوبی وارد مسجد شوید این را بدانید که به محض ورود شما داخل آلچاق مسجد که به مسجد زمستانی معروف است، می شوید و بعد از آن وارد صحن اصلی مسجد جامع خواهید شد. ساختمان اصلی مسجد از سمت جنوب به شمال دارای طولی برابر با ۶۲ متر است. داخل این بنا فضای میانی وجود دارد که دارای یک طاق بسیار بزرگ است که دارای عرضی ۱۵ متری می باشد. درباره ی طول مسجد باید بگوییم که به دو قسمت مختلف تقسیم شده است که بخش شمالی آن دارای طولی برابر با ۲۸ متر و عرضی کم و در عوض بخش جنوبی آن دارای طولی برابر با ۳۲ متر می باشد.
به صورت کلی عاملی که باعث می شود مسجد جامع تبریز امروزه یکی از بناهای شاخص و قابل ستایش سبک معماری اسلامی و ایرانی باشد این است که این مسجد در عین این که سادگی خود را حفظ کرده اما در نهایت زیبایی و جذابیت به سر می برد و این خود بسیار جذاب است و این در حالی است که به جرات شاید بتوان گفت که در هیچ کجای دنیا نمی توانید نمونه ای همچون این مسجد مخصوصا در زمینه ی حجاری و کاشی کاری را بیابید. درباره ی محراب این مسجد باید این را بدانید که کتیبه ای در بالای فضای طاق قرار گرفته است که به خط کوفی نوشته شده و متعلق به دوره ی حکومت ایلخانان مغول است.

البته از اولین باری که این بنا ساخته شد تا به الان تغییرات بسیاری را در خود دیده است ولی به جرات می توان گفت که حاصل تغییرات هنرمندانه ی استادکاران بزرگ، یک بنای بسیار تاریخی و زیبا شده است. نمازخانه ای که قبلا حکم مسجد را داشت، تنها دارای یک ایوان بوده و در طول دوره های مختلف و با گسترش آن، یک ایوان دیگر هم به آن اضافه شد. امروزه کارشناسان معماری درباره ی ویژگی های معماری این بنا می گویند که کسانی که برای اولین بار پلان مسجد جامع تبریز را ریخته اند به اصول ساخت و ساز محوطه ی فیروزآباد استان فارس نیم نگاهی داشته اند و از روی آن الگوبرداری کرده اند. یکی از ویژگی هایی خاصی که مسجد تاریخی تبریز دارد این است که می توان آن را نماینده ای تمام و کمال از نوع معماری طراحی مساجد ایرانی به حساب آورد!

ویژگی گچبری های مسجد جامع تبریز چیست؟
یکی از شاخص ترین ویژگی هایی که از لحاظ بصری و غنای معماری در مسجد جامع تبریز وجود دارد این است که گچبری های این بنا بسیار شاخص و تاریخی می باشند. این گچبری ها به صورت رنگی هستند و زمان شکل گیری آن ها نیز به دوره ی ایلخانان و سلجوقیان باز می گردد. البته این نکته نیز گفتنی است که این گچبری ها به خاطر زلزله ای که در سال ۱۱۹۳ اتفاق افتاد به خاطر تعمیر و بازسازی محراب و شبستان تا به حدودی پنهان شده بودند البته این روزها دیگر مرمت و بازسازی مجدد این مسجد به پایان رسیده است و این گچبری ها کاملا قابل دیدن هستند.

ویژگی سنگ نوشته های مسجد جامع تبریز
در مسجد تاریخی شهر تبریز همانند بسیاری از مساجد تاریخی و کهن دیگر در ایران، تعدادی سنگ نوشته و کتیبه ی تاریخی وجود دارد که پس از کشف آن ها؛ بر روی بخش غربی طاق مرکزی و بر بالای درب قسمت شمالی مسجد قرار گرفته است. یکی از کتیبه ها از سنگ مرمر ساخته شده است و بر روی آن داستانی از خواب شاه تهامسی صفوی حک شده است!
نوشته های این کتیبه می گوید که این شاه صفوی، خواب امام زمان (ع) را دیده است و امام غایب در آن به این پادشاه امر به برداشتن مالیات مردم و مهربانی و گذشت نسبت به آن ها دعوت می نماید. کتیبه ی دوم هم نوشته های آن حکایت از دستوری که شاه سلطان حسین صفوی مبنی بر دستور بسته شدن قمارخانه ها، چرس فروش ها را به بیگلربیگی آذربایجانی و رستم خان سالار سپه داده است و خواسته که همه ی متخلفین را شلاق بزنند. همچنین در قسمتی دیگر از این کتیبه آماده است که این پادشاه از مردن خواسته که به فعالیت هایی مثل؛ گرگ دوانی، کفتربازی، گاوبازی و یا قوچ بازی نپردازند تا از بروز اختلاف و فساد جلوگیری شود.

پرسش و پاسخ های متداول درباره ی مسجد جامع تبریز
+ در اطراف مسجد کبیر تبریز، چه مراکزی وجود دارد؟
_ در اطراف این مسجد؛ مسجد میرزرا اسمعیل خاله اوغلی، مدرسه ی طالبیه، مسجد حجت الاسلام قرار گرفته است.
+ ساخت این مسجد به چه دوره ای باز می گردد؟
_ با توجه به فراز و نشیب های تاریخی که اتفاق افتاده نمی توان تاریخ دقیقی را عنوان کرد اما چیزی که کاملا مشخص هست این است که این مسجد در دوره ی سلجوقیان و حدودا در قرون ۵ و ۶ هجری ساخته شده است.

+ ویژگی متمایز این بنای تاریخی نسبت به دیگر جاذبه های شهر تبریز چیست؟
_ هر بنای تاریخی ارزش بالا و ویژگی خاص و منحصر به فرد خودش را دارد اما این بنا، در عین این که بسیار ساده است اما در عین حال تزئینات و ظرافت هایی در شکل معماری خود مخصوصا در قسمت گچبری ها و ستون های مسجد دارد که آن را از هر بنای دیگری مجزا و خاص می سازد.
+ بزرگ ترین بازسازی که در این مسجد صورت گرفته در چه زمانی بوده است؟
_ بزرگ ترین بازسازی و تغییراتی که در مسجد بزرگ و تاریخی تبریز صورت پذیرفت متعلق به سال ۱۱۹۳ بود که در شهر تبریز زلزله ای بسیار بزرگ آمد و بعد از آن بازسازی هایی که انجام شد، شبستان و محراب این مسجد را بسیار تحت تاثیر قرار داد.
آشنائی با کشور سومالی
دین رسمی: اسلام
جمعیت کل: ۱۱.۰۳۱.۳۸۳ نفر (۲۰۱۷ میلادی)
مساحت: ۶۳۷.۶۶۱ کیلومتر مربع
پایتخت: موگادیشو
ادیان(درصد): اسلام (۹۹ درصد)
سومالی شرقیترین کشور قاره آفریقا است که بیش از ۹۸٪ جمعیت آن مسلمان است. اسلام در قرن اول قمری وارد این کشور شد. بیشتر مسلمانان این کشور، شافعی و بخشی نیز شیعه هستند.
اطلاعات عمومی
کشور سومالی در قسمت شاخ آفریقا در شرقیترین بخش این قاره قرار گرفته و از شمال غربی با جیبوتی، از غرب با اتیوپی و از جنوب غربی با کنیا همسایه است و در شمال با خلیج عدن و در شرق با اقیانوس هند مرز ساحلی دارد. تنگه راهبردی «بابالمندب» که رابط میان خلیج عدن و دریای سرخ است، در شمال این کشور قراردارد.
واقع شدن این کشور در مجاورت دریای سرخ و اقیانوس هند، موقعیت استراتژیکی برای آن رقم زده است. پس از افتتاح کانال سوئز که دریای مدیترانه را از طریق دریای سرخ و تنگه عدن به اقیانوس هند متصل میساخت، بر اهمیت این کشور افزوده شد.
این کشور با ۳۳۳۰ کیلومتر خط ساحلی، طولانیترین خط ساحلی را در قاره آفریقا داراست.
بر اساس برآوردهای سازمان c.i.a در سال ۲۰۱۷ جمعیت سومالی ۱۱.۰۳۱.۳۸۳ نفر بوده است.
تاریخ
استقلال از سلطه قیمومیت انگلیسی سومالیلند پادشاهی انگلستان در مورخ ۲۶ ژوئن سال ۱۹۶۰ اعلام گردید. در تاریخ ۱ ژوئیه سال ۱۹۶۰، اتحاد انگلیسی و سومالیلند ایتالیائی سابق بوقوع پیوست.
در این زمان دولت توسط عبداللهی عیسی شکل گرفته و عادن عبدالله عثمان دار به عنوان رئیسجمهور سومالی و عبد الرشید علی شرماکه به عنوان نخستوزیر سومالی انتخاب گردیدند. بعدها در سال ۱۹۶۷، محمد ابراهیم ایگال در دولت تعیین شده توسط عبد الرشید علی شرماکه به نخستوزیری رسید. ایگال بعداً به عنوان رئیسجمهور در دولت خود-اظهار مستقل سومالی لند انتخاب شد. او در مورخه ۳ می سال ۲۰۰۲ در بیمارستانی در پرتوریا درگذشت.
در اواخر سال ۱۹۶۹، و بهدنبال قتل شرماکه، کسی که از سال ۱۹۶۷ -: ۱۹۶۹ به عنوان رئیسجمهور انتخاب و فعالیت نموده بود، یک دولت نظامی قدرت را بدست گرفت. در سال ۱۹۶۹ و در پی وقوع یک کودتا، محمد زیادباره، یک ژنرال نیروهای مسلح، ریاست جمهوری را برعهده گرفت. رهبران انقلابی ارتش به سرکردگی زیادباره اقدام به ایجاد فعالیتهای گسترده عمومی نمودند. آنها همچنین اقدام به اجرای موفق طرح سواد آموزی در مناطق شهری و روستائی نموده که بنحو شگفتآوری نرخ باسوادان را از ۵٪ به ۵۵٪ در اواسط دهه ۱۹۸۰ ارتقاء داد.
در همین زمان، باره یک فرد شاخص کابینه خود بنام سرلشکر گبیر و دو تن دیگر از مقامهای رسمی را به قتل رسانید. از سال ۱۹۷۷ جنگهای داخلی متناوب به بخشی از واقعیات حیات سومالی تبدیل شدهاند. در سال ۱۹۹۱، اولین گروه شورشی به رهبری عبداللهی یوسف احمد، رهبر (اس اس دی اف) به وجود آمده و حکومت رئیسجمهور علی مهدی محمد توسط برخی از جناحها به عنوان رئیسجمهور موقت به رسمیت شناخته نگردید. در همان سال، بخش شمالی کشور استقلال خود به عنوان سومالی لند را اظهار نمود؛ اگرچه این استقلال غیررسمی و در مقایسه با منطقه پر آشوب جنوب دارای ثبات نسبی بود، ولی توسط هیچیک از سازمانهای بینالمللی پذیرفته نگردید. در فاصله سالهای ۱۹۹۱ و ۱۹۹۲، یک شکاف در کنگره متحد سومالی، که تلاش هائی را در جهت خلع ید باره انجام داده بود، باعث بروز جنگ داخلی به ویژه در منطقه موگادیشو گردید.
در سال ۱۹۹۳ و بهدنبال عدم موفقیت عملیات امید برگشت یک تلاش دو ساله از سوی سازمان ملل متحد (ابتدا در مناطق جنوبی) آغاز گردید که توانست وضعیت زنان را بهبود بخشد.
نیروهای سازمان ملل متحد شامل نیروی ویژه (Delta Force) ایالات متحده آمریکا که ۱۹ نفر از آنها در جریان هدف قرار گرفتن بالگرد حامل ایشان در موگادیشو جان خود را از دست دادند و یک نفر به اسارت گرفته شد (همانگونه که در فیلم سقوط شاهین سیاه ساخته ریدلی اسکات به تصویر کشیده شدهاست) و در مقابل ۱۰۰۰ نیروی شبهنظامی سومالیایی کشته شدند.
سازمان ملل در عملیات سپر اتحاد که در مورخه ۳ مارس سال ۱۹۹۵ انجام گردید، ناچار از عقبنشینی شد. در این عملیات نیروهای سازمان ملل متحمل خساراتی سنگین گردیدند ولی هنوز نقش دولت اعاده نشده بود.
اما یک تجزیه دیگر در سومالی و در مناطق شمال شرق رخ داد. ایالت خود مختار پس از اعلام استقلال «موقت» در سال ۱۹۹۸ نام پانت لند را بخود اختصاص داد. البته این ایالت از قصد خود برای شرکت در هر نوع دولت آشتی در سومالی بجهت تشکیل یک دولت جدید مرکزی خبر داد. این نکته شایان ذکر است که این ایالت بهدنبال تجزیه دائم از خاک سومالی نبود.
سومین تجزیه در ژوئیه ۲۰۰۶ با اعلام استقلال ایالت جوبالند اتفاق افتاد. هماکنون منطقه جوبالند استقلال و حکومت مردمی خود را اعلام نمودهاست. سرهنگ باره عادن شیر هیراله، رئیس تشکیلات اتحاد دره جوبا دوکسادا جوبا قدرتمندترین رهبر منطقه محسوب میگردد. در این بخش نیز این دولت محلی خواستار خود مختاری کامل نیست.
چهارمین حکومت خود – اظهار برهبری ارتش مقاومت راهانویان (آر آر ای) در سال ۱۹۹۹ به وجود آمد. این اعلام استقلال «موقت» در سال ۲۰۰۲ مجدداً اعلام گردید که به ایجاد حکومت خود مختار غیررسمی منطقه جنوب غربی سومالی، انجامید. آر آر ای از ابتدا اقدام به تشکیل تشکیلات خود مختاری در مناطق بای و باکول جنوب و مرکز سومالی در سال ۱۹۹۹ نموده بود.
سومالی یکی از کشورهای متعددی بود که مورد هجوم امواج تسانومی قرار گرفت که بهدنبال زلزله سال ۲۰۰۴ اقیانوس هند ایجاد، سواحل اقیانوس هند را در هم کوبیده، تمام روستاها را از بین برده و ۳۰۰ کشته بر جای گذارد.
یک درگیری به منظور برکناری نظامیان در می سال ۲۰۰۶ اتفاق افتاد. طرفین این درگیری عبارت بودند از اتحاد نظامیان مورد حمایت سی.آی.ای. موگادیشو که با نام اتحاد برای برگشت صلح و عملیات ضد تروریستی یا «ای آر پی سی تی فعالیت مینمودند از یک سو و یک گروه شبهنظامی وابسته به اتحاد دادگاههای اسلامی موسوم به» یو آی سی" از سوی دیگر. این درگیری در اواسط فوریه آغاز گردید. چند صد نفر از مردم که اکثر آنان را غیرنظامیان تشکیل میدادند در جریان آتشباری توپخانه جان خود را از دست دادند. شهروندان موگادیشو از این درگیری به عنوان سختترین درگیری در زمانی بیش از یک دهه بی قانونی یاد میکنند. اسلام گرایان ایالات متحده را متهم به حمایت مالی از نظامیان توسط سازمان اطلاعات مرکزی و در جهت جلوگیری از بقدرت رسیدن اسلام گرایان، نمودند. وزارت امور خارجه ایالات متحده، در عین حالی که نه این اتهام را پذیرفته و نه آن را رد نمود، اعلام کرد که ایالات متحده هیچ اقدامی در جهت نقض تحریم بینالمللی تسلیحات سومالی انجام ندادهاست. به هرحال گزارشهایی از چند نامه الکترونیکی که به توضیح عملیات سری برخی شرکتهای نظامی در راستای نقض قوانین سازمان ملل متحد پرداخته بودند، واصل گردید
سازمان ملل اقدام به وضع تحریم نظامی سومالی نمود ولی برخی ادعا مینمایند که ایالات متحده قوانین بینالمللی را با حمایت رهبران نظامی موگادیشو، نقض کردهاست.
عبداللهی یوسف، رئیسجمهور حکومت انتقالی سومالی به بیبیسی گفت که علیرغم اشغال بعضی از مناصب کابینه از سوی نظامیان، ائتلاف نظامیان به طرفیت از سوی دولت موقت نمیجنگند. چهار نظامی قدرتمند که به عنوان وزیر کابینه فعالیت مینمودند، از خدمت اخراج شدند.
در تاریخ ۵ ژوئن سال ۲۰۰۶ گروه شبهنظامی اسلامی ادعا نمود که کنترل کل شهر موگادیشو را در اختیار گرفتهاست. در تاریخ ۵ ژوئن سال ۲۰۰۶ آخرین استحکامات ای آر پی سی تی در مناطق جنوبی سومالی، شهر جوهار، با مقاومتی کم در اختیار یو آی سی قرار گرفت. در واقع ائتلاف نظامیان بصورتی تأثیرگذار از هم پاشیده شد.
دولت موقت درخواست مداخله یک نیروی حافظ صلح منطقهای شرق آفریقا را نمود. رهبران یو آی سی با این درخواست مخالفت نموده و در یک مراسم رسمی اتحادیه آفریقا که در مورخه ۹ سپتامبر سال ۲۰۰۶ در لیبی برگزار گردید، به رایزنی با کشورهای عضو اتحادیه آفریقا (ای یو) بر سر ترک طرحهای ارسال نیرویهای حافظ صلح به سومالی، پرداختند. گروههای اسلامی بهطور قاطع با حضور سربازان خارجی در سومالی مخالفند-؛ خصوصاً نیروهای اتیوپیائی.
در سالهای ۷۸–۱۹۷۷ جنگی سخت بین سومالی و اتیوپی برسر استان اوگادن سومالی درگرفت که دستور آغاز آن توسط اتیوپی صادر گشته و دلیل آن نیز تجزیه سرزمینهای سومالی در نیمه اول قرن بیستم ذکر شد. همچنین بسیاری ادعا کردند که اتیوپی، با سابقه طولانی امپراتوری، قصد فرمانروائی با واسطه بر سومالی را دارد.
نقشه سیاسی سومالی
گروه شبهنظامی اسلامی که یو آی سی را حمایت میکردند بهطور مستمر کنترل اکثر مناطق نیمه جنوبی سومالی را به صورت عادی از طریق مذاکره با سران اقوام محلی و نه با استفاده از زور، برعهده گرفت. مواضع اسلام گرایان در خصوص شهر بایدوا که مرکز دولت در آن قرار داشته و اتیوپی نیز اعلام کرده بود که در صورت تهدید آن را را مورد حمایت قرار خواهد داد، بصورتی شفاف بیان گردید. لکن در مورخه ۲۵ سپتامبر سال ۲۰۰۶، یو آی سی به سمت بندر جنوبی کیس مایو یعنی آخرین بندر تحت کنترل دولت حرکت نمود.
در روز چهار شنبه ۱ نوامبر سال ۲۰۰۶ مذاکرات صلح بین دولت موقت که از سوی سازمان ملل شناخته شده در شمال از یک سو و اسلام گرایان جنوب معلق گردید. بسیاری از مقامات از جنگ داخلی هراس داشتند. در این میان، اتیوپی و نیروهای رقیب اریترهای نیز از گروههای متخاصم در جنگ قدرت و بنبست سیاسی بین دولت موقت تعیین شده و گروه محبوب یو آی سی حمایت میکردند.
سیاست
در سال ۱۸۸۱م انگلستان خاک سومالی را تصرف کرد. در سال ۱۸۸۳م فرانسه در بخش شمالی سومالی که اکنون کشور مستقل جیبوتی قرار دارد، نیروی نظامی پیاده کرد. ایتالیا نیز در سال ۱۸۸۹م به این سرزمین لشکر کشید و در نتیجه سومالی بین متجاوزین مذکور تقسیم شد و در سال ۱۹۳۶م سومالیِ ایتالیا و اریتره و اتیوپی که هر سه مستعمره ایتالیا بودند، مستعمره جدیدی بنام آفریقای شرقی را تشکیل دادند. در سال ۱۹۰۱م در سومالیِ انگلستان، یک انقلاب اسلامی به وقوع پیوست که توسط «محمد عبدالله حسن» با هدف استقلالخواهی بر ضد بریتانیا رهبری میشد و تا سال ۱۹۲۰م چهار حمله انگلیسیها را دفع نمود. در سال ۱۹۴۸م حزب اتحادیه جوانان سومالی تشکیل گرفت که هدف آن استقلال سومالی بود. سرانجام در سال ۱۹۶۰م سومالی کنونی متشکل از سومالیِ انگلیس و سومالیِ ایتالیا، استقلال خود را به دست آورد.
از سال ۱۹۹۱ هیچ دولت مرکزی در سومالی وجود ندارد؛ قسمت شمال غرب سومالی که سومالیلند «Somaliland» نامیده می شود از ثبات بیشتری برخوردار است و اعلام خودمختاری نموده هرچند خودمختاری اش به رسمیت شناخته نشده است.
نژاد و زبان
مردم آفریقای شرقی و به ویژه سومالی از نسل حامیت (از اعقاب حام فرزند حضرت نوح(ع)) به شمار میآیند. ۹۵٪ آنان از نژاد سومالیائی و بقیه بانتو و عرب هستند. زبان آنان سواحیلی است که ریشه عربی دارد اما زبان بانتو هم به آن وارد شده است. زبانهای انگلیسی، ایتالیائی و عربی نیز کاربرد دارند.
جغرافیا
سومالی در سواحل شرق قاره آفریقا و بروی خط استوا و قسمت شمالی آن بین خلیج عدن در قسمت شمال و اقیانوس هند در شرق واقع شدهاست. این کشور به همراه اتیوپی و جیبوتی را معمولاً به عنوان شاخ آفریقا مورد اشاره قرار میدهند. مرزهای سومالی در شمال غرب به جیبوتی، در غرب به اتیوپی و در جنوب غرب به کنیا محدود میگردد. سومالی از مستعمره پیشین ایتالیا منطقه تراست سومالی و مستعمره پیشین انگلستان سومالیلند تحتالحمایه انگلستان (که هماکنون در پی شناخت استقلال خویش توسط جامعه جهانی است) تشکیل شدهاست. طول خط ساحلی سومالی ۳۰۲۵ کیلومتر است که بیشترین ساحل در بین کشورهای آفریقائی بحساب میآید.
سومالی با دارا بودن وسعتی برابر با ۶۳۷۶۵۷ کیلومتر مربع، چهل و دومین کشور بزرگ دنیا پس از افغانستان است. اندازه این کشور قابل مقایسه با جمهوری آفریقای مرکزی و بنوعی کوچکتر از ایالت تگزاس در ایالات متحده است.
پایتخت
از موگادیشو، به همراه دیگر نواحی سومالی پیشین، به عنوان نمونهای دارای رژیم سرمایه هرج و مرج یاد میشود. علیرغم بی قانونی، موگادیشو در زمینه ارتباطات و اینترنت در شرق آفریقا سرآمد است. در این شهر یک شبکه نوین ارتباطی ایجاد و توسعه یافتهاست که شامل سامانههای تلفن سلولی محلی با اتصالات بینالمللی ماهوارهای میگردد. عدم وجود سامانه فراگیر اخذ مالیات باعث برخورداری شبکه ارتباطی این کشور از قیمت هائی نازل گردیده که در سراسر قاره آفریقا قابل رقابت نیستند. کافی نتهای بسیار زیادی در این کشور به وجود آمدهاند و علاوه بر آن دو شبکه تلویزیونی و یک فراهمکننده سرویس اینترنت نیز به فعالیت مشغول هستند.
تقسیمات کشوری
سومالی به هجده بخش مناطق («گوبولوداً، مفرد»گوبول") تقسیم میشود که هر منطقه نیز به مناطقی زیر مجموعه بنام نواحی تقسیم شدهاند.
مناطق عبارتند از:
۱ آودال
۲ باکول
۳ بنادیر
۴ باری
۵ بای
۶ گالگودوود
۷ جدو
۸ هیرران
۹ جوبادا ذکسه
۱۰ جوبادا هووز
۱۱ ماداگ
۱۲ ناگال
۱۳ ساناگ
۱۴ شابیل لاها ذکسه
۱۵ شابیل لاها هووز
۱۶ سوول
۱۷ تاگدهییر
۱۸ وکوویا گالبید
آب و هوا
بخش شمالی کشور دارای تپههای زیاد بوده و ارتفاع بسیاری از مناطق از سطح دریا از ۹۰۰ تا ۲۱۰۰ متر در نوسان است. نواحی مرکزی و جنوبی مسطح بوده و ارتفاع متوسط آن کمتر از ۱۸۰ متر میباشد. رودخانههای جوبا و شابله از اتیوپی سرچشمه گرفته و در طول کشور به سمت جنوب و اقیانوس هند جاری میباشند. البته رود شابله بجز در فصول پر باران به دریا نمیرسد.
رود جوبا
عوامل اصلی آب و هوائی این کشور عبارتند از آب وهوای گرم درسراسر سال، بادهای موسمی فصلی و بارانهای نامنظّم که باعث بروز خشکسالیهای تکرار شونده میگردند. متوسط حداکثر دمای روزانه از ۳۰ تا ۴۰ درجه سانتیگراد (۱۰۵–۸۵ فارنهایت) میباشد که استثنای آن مناطق مرتفع و در امتداد خط ساحلی شرق است. متوسط حداقل دمای روزانه از حدود ۱۵ تا ۳۰ درجه سانتیگراد (۸۵–۶۰ فارنهایت) میباشد. وجود بادهای موسمی جنوب غرب، یک نسیم دریائی، باعث میشود که دوره زمانی بین ماههای می تا اکتبر ملایمترین فصل موگادیشو بهشمار آید. دوره دسامبر تا فوریه نیز با وجود بادهای موسمی جنوب شرق، هوای نسبتاً ملایمی دارد، اگرچه وضعیتهای آب و هوائی جاری در موگادیشو بندرت دلپذیر میباشند. دوره زمانی «تنگامبیلی» که در بین دو فصل موسمی (اکتبر – نوامبر و مارس – می) قرار دارد، دورهای گرم و مرطوب بهشمار میآید.
اقتصاد
از زمان فروپاشی دولت، سومالی از آنچه محمد زیاد باره آن را «سوسیالیسم علمی» میخواند به یک اقتصاد بازار آزاد تبدیل شدهاست.
سومالی به دلیل مسامحه «جامعه جهانی» بصراحت رشد و نمو یافت. در سومالی "همین نبود دولت به پرورش یک نوع روش عجیب آفریقائی کمک نمود – بخش تجاری کارآ و قابل اتکاء که در ملاء عام کنترل مقامات فاسد بر خود را آشکار نمینمود. سازماندهی صنایع ارتباطات، ترابری و شرکتهای کشتیرانی در جهت ارائه خدمت به بخش خصوصی آزاد میباشد. کافی نتها در موگادیشو رشد زیادی داشتهاند. شرکتهای خصوصی امنیتی به بازرگانان در حفظ سرمایهها و داراییهای ایشان خدمات ارائه مینمایند.
تحقیق اخیر بانک جهانی به این امر اذعان دارد که: «سومالی در خصوص اعلام نرخهای شدید فقر اغراق نموده و در برخی موارد از زیر ساخت هائی مناسب تر از کشورهای ثروتمندتر آفریقا، برخوردار است.» دلیل مسلم این امر آنست که این بانک با دولت مرکزی تحت حمایت یارانهای خود، در چپاول ثروت ملی، همزبان نگشتهاست.
کشاورزی مهمترین بخش فعالیتهای اقتصادی بوده و حدود ۴۰٪ درآمد سرانه و حدود ۶۵٪ درآمد صادراتی را بخود اختصاص میدهد. اقوام ایلیاتی و شبه ایلیاتی کوچنشین که برای ادامه حیات به دامهای خود وابسته هستند نیز بخش عمدهای از جمعیت کشور را تشکیل میدهند. پس از دام، موز دیگر قلم صادراتی مهم کشور است؛ شکر، ذرت خوشهای، ذرت و ماهی اقلام تولیدی برای مصرف داخلی هستند. بخش صنعتی کوچک کشور که در رشته پردازش فراوردههای کشاورزی فعالیت میکند، ۱۰٪ درآمد سرانه را ایجاد مینماید.
بهداشت
سومالی یکی از بالاترین درصدهای مرگ و میر کودکان جهان را داراست. ۱۰٪ کودکان در هنگام تولد و ۲۵٪ از آندسته که در هنگام تولد جان سالم بدر میبرند قبل از رسیدن به پنج سالگی از دنیا میروند؛ ولی از سوی دیگر، سومالی از لحاظ مبتلایان به ویروس اچ آی وی / ایدز کمترین درصد در آفریقا و جهان را داراست.
در سومالی – که از زمان آغاز جنگ داخلی و بمدت ۱۴ سال در انزوا بوده و دارای جمعیت مذهبی مسلمان نیز است – نرخ این بیماری در حد یک و نیم تا ۲ درصد کل جمعیت بزرگسال است.
«تصویر سومالی در دنیای خارج به دلیل تمایل طبیعی رسانههای خارجی به تمرکز بر خبرهای بد، تحریف گشتهاست» دلیل دیگر این امر آنست که «[ص]لح بر اکثر نقاط کشور حاکمیت داشته» و آنکه «در نتیجه اینکه دولتهای منطقهای و محلی قابلیت ادامه کار در زمینههای مختلف زیاد را داشتهاند.» این مقاله به نقل از عمر موهالیم موحامود، سفیر سومالی در واشینگتن اینگونه میآورد که «اهالی سومالی خود را مردمی آزاد میدانند. بهنظر آنان، معنای دولت ثبت کردن، قانونگذاری و محدودیتگذاری میباشد» استناد آنان به این تعصب بر اثر فرهنگ کوچ نشینی و تجارب نامناسب از رژیم باره و در تضاد با دولت مرکزی جدید است. این مقاله با ذکر این مطلب بپایان میبرد که: «سومالی تنها در صورت قرار گرفتن اجزای این پیچیدگی در جای مناسب خود، قادر به مقابله با مشکلات روزافزون مادی و اجتماعی خود خواهد بود.»
«علیرغم بی نظمی و آشفتگی آشکار، بخش خدماتی سومالی به حیات و رشد خود ادامه دادهاست. در بازار اصلی موگادیشو انواع محصولات از مواد غذائی تا جدیدترین وسایل الکترونیکی عرضه میگردد. هتلها به فعالیت خود ادامه داده و شبهنظامیان امنیت را تأمین میکنند.»
ساختارهای زیر بنائی مانند جادهها از لحاظ کمیت با کشورهای همسایه یکسان ولی از کیفیتی بسیار پایینتر برخوردار هستند. بر اساس یک گزارش بانک جهانی ساخت جاده برای بخش خصوصی به دلیل هزینههای بالای اجرائی و اینکه آنهایی که پول جاده را میپردازند تنها کسانی نیستند که از آن استفاده میکنند، (ببینید مشکل مجانی سوارها) و از این جهت برگشت سرمایه را با مشکل روبرو میسازد، بسیار دشوار است. صنعت پررونق ارتباطات خصوصی بوده و به ارائه سرویس بیسیم و راه اندازی کافی نتها همت گماردهاست. شرکتهای رقیب در زمینه تلفن توافق کردهاند که استانداردهای اتصالات داخلی را رعایت نمایند. هزینه این امور از کمکهای سازمان ملل متحد به انجمن ارتباطات سومالی تأمین شدهاست.
نیروی برق توسط موسسات اقتصادی بزرگی تأمین میگردد که اقدام به خرید مولدهای برق نموده و شهرها را به بخشهای قابل کنترل تقسیم کردهاند. سازمان هواپیمائی ملی در سال ۱۹۸۹ و قبل از فروپاشی دولت، تنها یک فروند هواپیما در اختیار داشت. هماکنون ناوگان هوائی کشور با دارا بودن حدود پانزده هواپیمای مسافربری و بیش از شصت هواپیما پروازهایی به شش مقصد بینالمللی و تعداد بیشتری مقصد داخلی دارد. بر پایه گزارش بانک جهانی، «هماینک، حرفه خطوط خصوصی هوائی در سومالی با وجود رقابتهای کاری و قیمت از سوی بیش از پنج شرکت ترابری و بازرگانی در حال رشد تلقی میشود.» مالک خطوط هوائی دااللو اینگونه اظهار میدارد که «بعضی اوقات نداشتن دولت یک معضل و گاهی نیز یک امتیاز بحساب میآید،» از اینرو «فساد به دلیل نبود دولت یک مشکل بهشمار نمیآید.»
همچنین وظیفه تأمین آب آشامیدنی برعهده بخش خصوصی است. به هر حال یک آمار مربوط به سال ۲۰۰۰ نشان میدهد که در آن سال تنها ۲۱ ٪ مردم به آب مطمئن و سالم دسترسی داشتهاند. با فروپاشی دولت مرکزی، هماکنون نظام آموزش کشور نیز در اختیار بخش خصوصی است. یک پژوهش بانک جهانی موید آنست که «افراد فروتن از آموزش سود میبرند.» بر پایه آخرین اندازهگیری انجام شده در سال ۲۰۰۱، میزان ثبت نامهای مدارس ابتدائی که ۱۷٪ بوده تقریباً نزدیک به سطح پیش از جنگ ارزیابی گردید. میزان ثبت نام در مدارس راهنمائی از سال ۱۹۹۸ افزایش یافت. بهرحال، تخمین زده میشود که میزان باسوادی افراد بزرگسال از ۲۴٪ در سال ۱۹۸۹ به ۱/۱۷٪ در سال ۲۰۰۱ کاهش یافتهاست."
یک تحقیق جدید تر در سال ۲۰۰۳ نشان داد که نرخ باسوادی به ۱۹٪ رشد یافتهاست.
در مقام مقایسه، میزان باسوادی در غرب آفریقا که منطقهای ثروتمند تر است ۴۹٪ بوده و در سایر کشورهای همسایه ۳۵٪ است. جنگ سال ۱۹۹۱ باعث توقف کامل تحصیلات عالیه گردید ولیکن دانشگاه موگادیشو در سال ۱۹۹۸ بازگشائی و اولین دوره دانشآموختگی آن در سال ۲۰۰۱ برگزار شد. دانشگاههای دیگر نیز در شهرهای دیگر گشایش یافتند. علاوه بر وجوهی که از دانشجویان اخذ میشود، بخش بزرگ بودجه سامانه آموزشی از سوی نهادهای نیکوکاری اسلامی بینالمللی مانند الاصلاح تأمین میشود.
یک مشکل عمده که بر روی رشد اقتصادی تأثیر منفی دارد، عدم ثبات یا تصور وجود آن، است. برای انجام امر تجارت، لازم است که سطح معینی از امنیت وجود داشته باشد و از آن مهمتر میبایست یک دولت شناخته شده بینالمللی نیز وجود داشته باشد که از رهبریهای قومی سنتی، که در حال حاضر نیز کنترل امور در سومالی را در دست دارند، اطمینان بخش تر باشد. بهر حال، اخیراً سرمایهگذاران احساس راحتی بیشتری دارند؛ به عنوان مثال، یک کارخانه ساخت بطریهای کوکاکولا در سال ۲۰۰۴ در موگادیشو احداث گردید.
سرویسهای ارسال پول به یک صنعت بزرگ در سومالی تبدیل شدهاند. مردم موفق از گروههای یهودیان پراکنده از سراسر جهان که بخاطر جنگ از کشور فرار کردهاند، با سالیانه حدود ۲ میلیارد دلار در اقتصاد سومالی شراکت میکنند. در غیاب یک بخش بانکداری رسمی، سرویسهای مبادله وجوه نقد در سراسر کشور رشد یافته و سالیانه از ۵۰۰ میلیون تا ۱ میلیارد دلار را جابجا مینمایند. ارتباطات بیسیم بخش دیگری است که به دلیل وجود جنگ تبدیل به نیروی اقتصادی عظیمی در سومالی گردیدهاست. کسی دقیقاً نمیداند که حجم اقتصاد و میزان رشد آنچه مقدار است.
سرشماری جمعیت
جمعیت سومالی بالغ بر حدود ۸۵۹۱۰۰۰ نفر است. اما تخمین در این زمینه به دلیل وضعیت سیاسی و از آن مهمتر طبیعت زندگی قومی در این کشور، بسیار دشوار است. آخرین آمارگیری نفوس در سال ۱۹۷۵ انجام شد. اکثر تحلیل گران خارجی از نتایج این آمارگیری بهره میجویند ولی سومالی کشوری است که در میان دیگر کشورهای آفریقا و جهان از رشدی سریع برخوردار است. هماینک برخی تخمینها جمعیت این کشور را بین ۱۵ تا ۲۵ میلیون نفر برآورد میکنند.
امروزه، حدود ۶۰٪ از کل جمعیت سومالی را اقوام کوچنشین یا شبه کوچنشین تشکیل میدهد که به نگهداری گلههای حیوانات، شتر، گوسفند و بز اشتغال دارند. حدود ۲۵٪ جمعیت نیز کشاورزانی هستند به صورت عمده در مناطق بارور کشاورزی بین جوبا و شبله در جنوب سومالی زندگی میکنند. مابقی جمعیت کشور (۲۰٪ - ۱۵٪) نیز شهرنشین هستند.
به دلیل وجود جنگ داخلی، این کشور دارای اجتماع یهودیان پراکنده است که یکی از بزرگترین اجتماعات در سراسر قاره آفریقا محسوب میگردد. بیش از یک میلیون نفر سومالیایی در خارج از این کشور زندگی میکنند و این تعداد جدای از تعدادی است که در استان اوگادن واقع در شمال شرق کنیا و دیجیبوتی ساکن هستند، است.
زبانها
تقریباً تمام مردم به سومالی که زبان رسمی کشور است، صحبت مینمایند. اساس این استاندارد از لهجه هائی است که از استان ماداگ نشات گرفتهاند.
تا سال ۱۹۷۳ یعنی زمانیکه دستور کاربری یک استاندارد یکدست با استفاده از الفبای لاتین توسط شورای عالی انقلاب (اس آر سی) صادر گشت، زبان سومالیایی بهطور گسترده در نوشتار مورد استفاده قرار نمیگرفت. امروزه زبان سومالیایی زبان مورد استفاده در نظام آموزش این کشور بهشمار میرود. همچنین انگلیسی، ایتالیائی وعربی نیز کاربرد دارد. زبان سواحلی نیز وجود دارد که ریشه آن عربی است.
پیشینه اسلام
مسلمانان از طریق بندر زیلغ در کنار خلیج عدن وارد سومالی شده و اسلام را در قرن اول هجری در آن گسترش دادند. رفت و آمد بازرگانان مسلمان عرب به بنادر سواحل شرقی آفریقا سبب گسترش نفوذ اسلام در این بخش از قاره سیاه شد. در قرن ۱۴ میلادی یک دولت قدرتمند اسلامی در سومالی تشکیل شد.
از قرن سیزدهم تا پانزدهم میلادی، صوفیگرایی در سومالی رایج بود و رهبران صوفیه در این کشور مهمترین پایگاه عقیدتی و فکر را داشتند و به سه بخش عمده «قادریه، احمدیه و صالحیه» تقسیم میشدند. در سالهای اخیر و پس از شدت یافتن افکار سلفیگری، رهبران صوفی به خاطر احساس خطر از رشد این افکار، دوباره در صحنه سیاسی سومالی فعال شده، در صدد مقابله با افکار سلفی برآمدند.
گفته میشود مردم سومالی نسب خود را به قبیله قریش و بنی هاشم میرسانند و تاریخ ورود اسلام به این منطقه را با تاریخ مهاجرت گروههایی از بنیهاشم به این منطقه مقارن میدانند.
پیشینه تشیع
در منابع تاریخی و سفرنامهها آمده است طی قرنهای هشتم و نهم میلادی، شیرازیهای ایرانیتبار با کشتیهای تجاری از بندر سیراف در خلیج فارس به سواحل کشورهای سومالی، کنیا، تانزانیا و مجمع الجزایر کومور سفر نموده و سهم مهمی در رونق تجاری بنادر این کشورها داشتهاند. آنها همچنین در گسترش و تبلیغ اسلام و تشیع در مناطق عمدهای از قاره آفریقا به خصوص شرق آفریقا تاثیر بهسزایی داشتند. شیرازیها با ورود به سومالی مسجدی در این کشور بنا کردهاند که هنوز نیز با عنوان مسجد شیرازیهای ایران معروف است. گفته شده هنوز آثاری مربوط به بندر سيراف از جمله قبرهای سيرافی در سرزمينهايی مثل سومالی وجود دارد.
همچنین در قرن گذشته حدود ۱۲۰۰ نفر شیعه خوجه اثناعشری در سومالی زندگی میکردند که پس از بحرانی شدن اوضاع اقتصادی و سیاسی این کشور در سال ۱۹۹۰م، ۱۰۵۳ نفر از آنها این کشور را ترک کردند و در کشورهای تانزانیا، کنیا، آمریکا و کانادا اقامت گزیدند.
جمعیت شیعیان
جمعیت کل جمعیت شیعیان تاریخ منبع
۸،۹۳۳،۹۲۲ ............. ۲۰۰۰ دائرة المعارف امام حسین(ع)
۸،۶۰۰،۰۰۰ ۸۶،۰۰۰ ۲۰۰۸ مجمع جهانی اهل بیت
۹،۵۵۸،۶۶۶ ۹۰،۰۰۰ ۲۰۰۹ انجمن دین و زندگی اجتماعی «مؤسسه PEW»
شخصیتهای شیعی
هاشم علی اوکرا:
او از سال ۱۹۷۰ فعالیتهای تبلیغی خود را در سومالی آغاز کرده است. او در سال ۱۹۸۶ «بنیاد خیریه خدمات اجتماعی المنتظر(ع)» را در شهر موگادیشو تاسیس کرد و در سال ۱۹۸۹ «مؤسسه توسعه و امداد بین المللی المنتظر» را بعنوان نخستین NGO شیعی اثناعشری در کانادا ثبت نمود.
او در عرصه مجازی نیز فعال است و چند سایت راه اندازی کرده است از جمله:
سایت تبلیغی برای «سواحیلی زبانان»:(http://africashia.bravehost.com)
سایت تبلیغی و اطلاع رسانی برای سازمانهای شیعی افریقا:(http://africashia.multiply.com)
سایت بیوگرافی و آثار علمای شیعه در قرن ۲۱:(http://Shiascholars.ning.com)
در «facebook» نیز صفحه تبلیغی دارد و به سؤالات جوانان سومالیایی و شبهات آنان درباره شیعه پاسخ می دهد و به آنها کتاب معرفی میکند.
سيد عبدالله الشريف حسن الحسنی:
او دبير كل مجلس اعلای اهل بيت(ع) سومالی و رييس جمعيت الاحسان الخيريه در این کشور است.
مراکز شیعی
بنیاد خیریه خدمات اجتماعی المنتظر(ع): در سال ۱۹۸۶ در شهر موگادیشو تاسیس شد.
مجلس اعلای اهل بيت(ع)
جمعيت الاحسان الخيريه
آشنائی با کشور فلسطین
جمعیت کل: ۸ میلیون نفر (۲۰۰۲م)
مساحت: ۲۷ هزار کیلومتر مربع
حکومت: جمهوری
پایتخت: بیت المقدس
شهرهای مهم: غزه، بیت لحم، الخلیل
ادیان(درصد): اسلام
زبان رسمی: عربی
فلسطین کشور مسلمان و میزبان مسجد الاقصی است. کشور فلسطین با کشورهای لبنان، اردن، سوریه و مصر هم مرز است. پایتخت این کشور بیت المقدس است.
در طول تاریخ، سرزمین فلسطین محل سکونت مسلمانان، مسیحیان و یهودیان بوده است. اعتقاد به یگانگی خدا، با ورود حضرت ابراهیم(ع) به فلسطین آغاز شد. دین اسلام در زمان خلافت خلیفه دوم وارد فلسطین شد. پس از ورود اسلام به فلسطین، امویان، عباسیان، فاطمیان و عثمانیان بر این سرزمین مسلط بودند. پس از پیروزی مسیحیان بر مسلمانان در جنگهای صلیبی، مدتی حکومت فلسطین در اختیار مسیحیان قرار گرفت؛ امّا پس از مدتی مسلمانان فلسطین را پس گرفتند.
در سال ۱۹۱۷م فلسطین توسط بریتانیا اشغال شد و زمینه اشغال فلسطین توسط اسرائیل را فراهم نمود. سرزمین فلسطین در سال ۱۹۴۸م توسط اسرائیل اشغال شد و این اشغال همچنان ادامه دارد. این کشور در طی این دوره، شاهد جنگها، انتفاضهها و قتلعامهای فراوانی بوده است.
در طول تاریخ شیعیان از جمله ساکنان فلسطین بودهاند و اکنون نیز در فلسطین حضور دارند؛ امّا باتوجه به آمار منتشر شده، جمعیت قابل توجهی را به خود اختصاص نمیدهند. جنبش صابرین، مجلس شیعه اعلی فلسطین و انجمن شقاقی از مهمترین گروههای شیعه فلسطینی هستند.این کشور همانند دیگر کشورها دارای احزاب سیاسی است که معروفترین این احزاب عبارت است از حماس، جهاد اسلامی، فتح.
جغرافیا
کشور فلسطین در حاشیه شرقی دریای مدیترانه قرار دارد. این کشور از شرق با سوریه و اردن، از شمال با لبنان و بخشی از سوریه و از جنوب با مصر همسایه است. مساحت فلسطین بیش از ۲۷ هزار کیلومتر مربع است. در گذشته به منطقه جنوب غرب شام، فلسطین میگفتند؛ امّا مرزهای سرزمین فلسطین امروزی، از زمان اشغال آن توسط بریتانیا شکل گرفت.
فلسطین دارای آب و هوای معتدل و مدیترانهای است. این نوع آب و هوا، برای زندگی، مناسب شناخته میشود در گذشته سرزمین فلسطین جزئی از سوریه به حساب میآمد، از اینرو در بین عربها از آن به «سوریه جنوبی» یاد میکردند.
مشهورترین شهرها
نخستین شهر سرزمین فلسطین «أریحا» نام داشت که ۸۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح بنا نهاده شد. پس از مهاجرت عربها به منطقه فلسطین در حدود سال ۲۵۰۰ قبل از میلاد، شهرها و مناطق زیادی پدید آمد، از جمله: بِیْسان، عسقلان، عکا، حیفا، الخلیل، بیت لحم و غزه. شهرهای أریحا و غزه، از قدیمیترین شهرهای جهان محسوب میشوند.
یکی دیگر از شهرهای فلسطین، ناصره است. این شهر محل سکونت حضرت مریم بود، از اینرو نزد مسیحیان از جایگاه ویژهای برخودار است. شهر باستانی سامریه، از دیگر شهرهای فلسطین است.چاهی که یوسف(ع) در آن افکنده شد، در این شهر قرار داشت. همچنین سامریه محل دفن یحیی(ع) است. شهر الخلیل، با تاریخ چهار هزار ساله، از شهرهای مهم فلسطین است که در زمانی از شهرهای اصلی فلسطین بود.رام الله یکی دیگر از شهرهای مهم فلسطین است.
بیت المقدس پایتخت کنونی فلسطین مهمترین شهر این کشور است. این شهر محل ظهور ادیان یهودیت و مسیحیت بوده است. همچنین وجود مسجد الاقصی به عنوان اولین قبله مسلمانان و محل عروج پیامبر اسلام(ص)، بیت المقدس را برای مسلمانان مورد اهمیت قرار داده است. از دیگر مکانهای مهم بیت المقدس عبارتند از: مسجد صخره، مقبره داوود نبی، مقام حضرت موسی.
تاریخچه
بنا بر نظر مورخان، فلسطین از عصر حجر محل سکونت بشریت بوده است. سرزمین فلسطین شاهد مراحل توسعه زندگی انسان از عصر کوچنشینی تا عصر کشاورزی بوده است. قدیمیترین نام شناخته شده فلسطین «سرزمین کنعان» است، چرا که اولین گروه مهاجر به فلسطین، عربهای کنعانی بودند که در سال ۳۵۰۰ قبل از میلاد، فلسطین را برای مهاجرت برگزیدند. و امّا اسم فلسطین برگرفته از اقوام مهاجری است که در حدود ۱۲۰۰ قبل از میلاد، از غرب آسیا به این سرزمین مهاجرت کردند.
اعتقاد به توحید و یگانگی خدا در فلسطین، از زمان ورود ابراهیم نبی بوده است. حضرت ابراهیم فلسطین را برای سکونت برگزید و توحید را در این سرمین گسترش داد. سرانجام در این دیار از دنیا رفت و در شهر الخلیل دفن شد. علت نامگذاری این شهر به الخلیل به خاطر وجود مقبره ابراهیم خلیل الله در این شهر است. بعد از ابراهیم، فرزندش اسحاق، سپس نوهاش یعقوب در فلسطین ماندند؛ امّا فرزندان یعقوب به مصر مهاجرت کردند. نوادگان و فرزندان یعقوب که به بنی اسرائیل معروف بودند، پس از وفات حضرت موسی به رهبری حضرت یوشع به فلسطین بازگشتند. پس از آن هرج و مرج فلسطین را دربرگرفت و این هرج و مرج تا زمان طالوت باقی ماند. سپس داوود نبی، جانشین طالوت شد. داوود(ع) بر تمام فلسطین تسلط یافت و حدود سال ۱۰۰۰ قبل از میلاد، بیت المقدس را پایتخت حکومت خود قرار داد. پس از داوود، فرزندش سلیمان حکومت را به دست گرفت و از این زمان فلسطین شاهد عمران و آبادنی وسیعی بود. در طی قرنهای طولانی بیشتر ساکنان فلسطین، عرب کنعانی بودند و به مرور با دیگر اقوام عرب در هم آمیختند. همچنین در دورههایی، یهود در برخی مناطق فلسطین به حکومت رسیدند؛ امّا در سال ۶۳ قبل از میلاد، رومیان بر فلسطین مسلط شدند و یهودیان را تحت سیطره خود قرار دادند. سال ۳۰ میلادی آغاز نبوت حضرت عیسی(ع) بود. او تعالیم خود در شهر اورشلیم آغاز کرد و به هدایت مردم مشغول بود .
ورود اسلام به فلسطین
دین اسلام در زمان خلیفه اول وارد سرزمین فلسطین شد؛ امّا فتح این سرزمین در سال ۱۳ هجری قمری و در زمان خلافت عمر طی چندین نبرد از جمله نبرد اجنابین به رهبری خالد بن ولید بوده است. بر اساس برخی منابع، در نبرد اجنابین حدود سه هزار نفر کشته شدند.
از فتح مسلمانان تا اشغال آن توسط اسرائیل
در عهد خلافت عمر بن خطاب، فلسطین جزئی از سرزمین اسلامی شد و خلفای بنیامیه و بنیعباس بر این سرزمین حکومت داشتند. در ۳۵۸ق فاطمیان کنترل فلسطین را به دست گرفتند. فاطمیان برای به دست آوردن کنترل فلسطین، با انقلابهای محلی، قرامطه و ترکهای سلجوقی به مبارزه پرداختند. در این مدت نزاع بر سر فلسطین ادامه داشت، به شکلی که حکومت فلسطین بین مملوکان مصر، مغولان و عثمانیها رد و بدل میشد تا اینکه از حدود ۴۰۰ق عثمانیها اختیار فلسطین را به طور کامل در دست گرفتند. پس از جنگهای صلیبی و کشته شدن حدود هفتاد هزار نفر از مسلمانان، در ۴۹۳ق، مسیحیان اروپایی بر فلسطین سیطره یافتند. حکومت مسیحیان پس از جنگهای صلیبی، ۸۸ سال ادامه داشت. مسلمانان پس از نبرد حَطّین تحت رهبری صلاح الدین ایوبی فلسطین را پس گرفتند. حکومت عثمانیها بر فلسطین تا اشغال آن توسط بریتانیا در سال ۱۹۱۷م ادامه داشت. اشغال فلسطین توسط بریتانیا تا سال ۱۹۴۸م ادامه یافت، اگر چه بریتانیا در سال ۱۹۲۲عنوان اشغال را به قیمومیت تغییر داد. در سال ۱۹۳۶م، مردم فلسطین انقلاب بزرگی را علیه حکومت بریتانیا به راه انداختند؛ اما این انقلاب با کارشکنیهای بریتانیا و صهیونیسم با شکست مواجه شد.
اشغال فلسطین توسط اسرائیل
در سال ۱۷۹۹م، ناپلئون بناپارت اولین رهبر اروپایی بود که یهودیان را برای ایجاد یک کشور یهودی در سرزمین فلسطین دعوت کرد. سالها بعد و در سال ۱۸۹۷م، اولین کنفرانس صهیونیستی در سوئیس برگزار شد و تصمیم بر آن شد که برای یهودیسازی سرزمین فلسطین، سیاستی هدفمند دنبال شود. آنان برای حساسیت زدایی، به جای عبارت دولت یهودی از وطن یهودی استفاده کردند. با این وجود پس از ۳۰ سال و در ابتدای جنگ جهانی اول، تنها ۱٪ یهودیان از این طرح حمایت کردند و در عمل این طرح با شکست مواجه شد. در آن زمان تنها ۸٪ از جمعیت فلسطین را یهودیان به خود اختصاص داده بودند و از لحاظ مساحت نیز، تنها ۲٪ کل فلسطین در اختیار آنان بود. اتفاقات جنگ جهانی اول، منجر به صدور بیانه بالْفُور در سال ۱۹۱۷م شد. در این بیانه بریتانیا خواستار ایجاد وطن یهودی در فلسطین شد. به همین خاطر در زمان حکومت بریتانیا بر فلسطین، جمعیت انبوهی از صهیونیستها به سرزمین فلسطین مهاجرت کردند، به طوری که تعداد یهودیان در این دوره ۶ برابر افزایش یافت.
در سال ۱۹۴۸م اسرائیل تاسیس شد. در این زمان یهودیان ۷۸٪ سرزمین فلسطین را اشغال کردند. مناطق اشغالی شامل الخلیل واقع در شمال فلسطین، ساحل دریای مدیترانه، صحرای نقب و منطقه مرکزی فلسطین بود. از آنجا که کرانه باختری تحت اداره اردن بود و غزه نیز توسط دولت مصر اداره میشد، این دو منطقه از اشغال صهیونیستها در امان ماند؛[۴۱] امّا از سال ۱۹۶۷ تا ۱۹۹۵م اسرائیل موفق شد ۶۰٪ از کرانه باختری و ۴۰٪ از غزه را اشغال کند. همچنین در این دوره اسرائیل توانست ۹۷٪ فلسطین را به اشغال خود درآورد.
جنگ فلسطین-اسرائیل
با اشغال فلسطین توسط اسرائیل در سال ۱۹۴۸م، همواره نزاع و درگیری بین فلسطین و اسرائیل وجود داشته است. به مجموعه این منازعات، منازعه فلسطین-اسرائیل گفته میشود. بسیاری از دولتها نسبت به این زمینه حساس بودند؛ امّا اخیرا به دلایل مختلف سیاسی، اقتصادی و امنیتی، این منازعه نزد دولتها از توجه افتاده است. با این حال، مسئله فلسطین به شکل قابل توجهی مورد حمایت شیعیان قرار دارد، که اظهارات و فتاوای بسیاری از علمای شیعه در این زمینه حاکی از حمایت از فلسطینیها دارد. یکی از مهمترین حمایتهای شیعیان از فلسطین، ایجاد روز قدس توسط امام خمینی است. امام خمینی رهبر جمهوری اسلامی ایران، در حمایت از مردم فلسطین، آخرین جمعه از ماه رمضان را روز قدس نام نهاد. همه ساله در بسیاری از کشورهای جهان همچون عراق، ایران، هند و مالزی به حمایت از مردم فلسطین، در روز قدس تظاهرات گستردهای برگزار میگردد.
سال نکبت
سال ۱۹۴۸م به خاطر تشکیل اسرائیل، سال نَکْبَت نامگذاری شده است. همچنین سال ۱۹۶۷م به خاطر شکست کشورهای عربی از اسرائیل، به سال نَکْسَه معروف است. این جنگ ۶ رو طول کشید که پس از شکست کشورهای عربی، کرانه باختری، غزه و برخی از مناطق کشورهای همسایه فلسطین توسط اسرائیل اشغال شد.
انتفاضهها
طی سالهای اشغال فلسطین، این سرزمین شاهد قیامهای متعدد مردم فلسطین بوده است. این قیامها به انتفاضه نامگذاری شده است. اولین قیام مردم فلسطین، در سال ۱۹۷۶م با نام انتفاضه روز زمین اتفاق افتاد. انتفاضه دیگر در سال ۱۹۸۷م اتفاق افتاد که به انتفاضه اول یا انتفاضه شعب فلسطینی معروف است. این انتفاضه در کرانه باختری و غزه رخ داد. انتفاضه دیگر، انتفاضه الاقصی است. این انتفاضه به خاطر ورود آریل شارون نخست وزیر وقت اسرائیل به مسجد الاقصی در سال ۲۰۰۰م آغاز شد. از مهمترین شعارهای انتفاضه الاقصی، ایجاد یک دولت فلسطینی و خروج اشغالگران از کرانه باختری بود.
در انتفاضه ۱۹۸۷م که ۶ سال به طول انجامید، ۱۵۴۰ نفر کشته و ۱۳۰ هزار نفر زخمی شدند. در انتفاضه سال ۲۰۰۰م نیز، ۲۸۰۰ نفر کشته شدند.
قتلعام
اسرائیل چندین مرتبه مرتکب قتلعام فلسطینیها شده است. در سال ۱۹۴۸م، ۳۴ قتلعام توسط اسرائیل اتفاق افتاد که معروفترین آنها، قتلعام «دیر یاسین» است. در این قتلعام ، ۲۵۴ نفر به شکل فجیعی کشته شدند. از دیگر جنایات اسرائیل، قتلعام «خان یونس» در سال ۱۹۵۶م است. در این جنایت، ۲۵۰ فلسطینی کشته شدند. یکی از بزرگترین جنایات تاریخ، کشتار صبرا و شتیلا است. این حادثه در سال ۱۹۸۲م اتفاق افتاد که در آن ۳۲۹۷ زن و کودک فلسطینی کشته شدند.
ساکنان فلسطین
طبق منابع تاریخی، ساکنان فلسطین به دو دسته عرب و یهود تقسیم میشوند. عربها نیز به عرب مسلمان، مسیحی و سایر گروهها تقسیم شدهاند.
عربها
بر حسب آمار، تعداد عربهای ساکن فلسطین در سال ۱۹۴۸م حدود یک میلیون و ششصد هزار نفر بود که ۸۸.۵٪ مسلمان، ۱۰.۴٪ مسیحی و ۱.۱٪ سایر گروهها بودند. پس از جنگ اعراب و اسرائیل در سال ۱۹۴۹م، عربهای فلسطینی به چهار دسته تقسیم شدند:
کسانی که در برابر اشغال ۱۹۴۸م مقاومت کردند. این گروه به ساکنان خط سبز نامگذاری شدند.
ساکنان کرانه باختری رود اردن و غزه.
پناهندگان به خط سبز، کرانه باختری، غزه، اردن، سوریه و لبنان که این مناطق را برای سکونت برگزیدند.
مهاجران فلسطینی که به دیگر کشورهای عربی و غیرعربی مهاجرت کردند.
در سال ۱۹۴۸م حدود نیمی از عربهای فلسطین از مناطقی که بعدها اسرائیل نامیده شد اخراج شدند و به اجبار به کرانه باختری، غزه، اردن، سوریه، لبنان، مصر و عراق مهاجرت داده شدند. طبق آمار در آن سال، عربهای باقیمانده در سرزمین فلسطین ۱۴٪ از جمعیت کل فلسطین را تشکیل دادند. طبق آمار سال ۲۰۰۲م، جمعیت کل فلسطینیان ۸ میلیون نفر بود که، ۵۲٪ از آنان را پناهندگان به دیگر کشورها تشکیل میدادند.
یهود
در سال ۱۹۱۴م از مجموع ساکنان فلسطین، حدود ۸٪ را یهودیان به خود اختصاص داده بودند؛ امّا این نسبت در سال ۱۹۴۳م به ۳۰٪ افزایش یافت. در سال ۱۹۴۸م و پس از اشغال فلسطین توسط اسرائیل، بیشتر جمعیت این سرزمین در اختیار یهودیان قرار گرفت.
احزاب سیاسی
فلسطین نیز مانند بسیاری از کشورها، دارای احزاب سیاسی مختلف است. برخی از معروفترین این احزاب عبارت است از اخوان المسلمین، حماس، جنبش جهاد اسلامی و جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین (فتح).
اخوان المسلمین
اخوان المسلمین فلسطین در سال ۱۹۴۸م با مشارکت اخوان المسلیمن مصر و اردن شکل گرفت. با اشغال کرانه باختری رود اردن و غزه در سال ۱۹۶۷م توسط اسرائیل، ارتباط اخوان المسلمین مصر و اردن با فلسطین قطع شد. همین امر، موجب پیشرفت و توسعه اخوان المسلمین فلسطین شد.
حماس
جنبش مقاومت فلسطین (حماس)، برجستهترین جنبش مقاوت اسلامی فلسطین است. این جنبش، ادامه جنبش اخوان المسلمین است. جنبش حماس اولویت فعالیت خود را بر تربیت افراد، خانواده و جامعه قرار داده است تا زمینه را برای تشکیل دولت اسلامی در فلسطین فراهم سازد. حماس در آغاز شکلگیری ایدهای برای مقابله با اشغال فلسطین نداشت؛ امّا بعدها وارد مبارزه مسلحانه شد.
جنبش جهاد اسلامی
جنبش جهاد اسلامی یکی از مهمترین احزاب فلسطین است. این جنبش، منازعه فلسطین-اسرائیل را به عنوان ایدئولوژی خود قرار داده است. این جنبش حرکت خود را در سال ۱۹۸۰م آغاز کرد. جنبش جهاد اسلامی با دیگر جریانهای سنتی اسلامی از جمله جنبش اخوان المسلمین اختلاف دارد.
جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین (فتح)
جنبش آزادیبخش میهنی فلسطین، قدیمیترین حزب سیاسی فلسطین است. این جنبش در سال ۱۹۶۵م تأسیس شد. بیشتر مقامات دولت فلسطین عضو این حزب هستند.
جایگاه فلسطین در جهان اسلام
سرزمین فلسطین به دلایل مختلفی از جمله وجود مسجد الاقصی در این کشور، موقعیت ویژهای نزد مسلمانان دارد. پیامبر اسلام(ص) در آغاز رسالت خود، مسجدالاقصی را اولین قبله مسلمانان قرار داد. به گفته برخی مفسران، در قرآن از شهر بیت المقدس به طور غیر مستقیم یاد شده است. همچنین احادیث فراوانی از پیامبر اسلام(ص) و امام علی(ع) در فضیلت این شهر وارد شده است. به طور کلی از سرزمین فلسطین در قرآن به عناوینی چون «ارض مقدسة» و «ارض مبارکة» یاد شده است. فلسطین محل هبوط بسیاری از پیامبران و محل دفن بسیاری از انبیاء الهی است. همچنین فلسطین محل عروج پیامبر اسلام است.
فلسطین سرزمین معراج
مسجد الاقصی محل عروج حضرت محمد(ص) به آسمان است. در زمان حکومت عبدالملک بن مروان، بر صخرهای که پیامبر اسلام از آنجا به آسمان عروج کرد، مسجدی با نام مسجد الصخره یا قبة الصخره ساخته شد.
شیعه در فلسطین
پیشینه حضور شیعه در فلسطین به صدر اسلام و حضور ابوذر غفاری در شام برمیگردد. مقدسی در کتاب احسن التقاسیم و ناصر خسرو در کتاب «سفر به آرامگاه ابوهریره»، نقل کردهاند، در زمانی بیشتر جمعیت فلسطین را شیعیان تشکیل میدادند.
مذهب شیعه در قرن چهارم و در عصر حکومت فاطمیان در فلسطین رونق یافت. «الحاکم بامرالله» ششمین حاکم فاطمیان،دار العلم فاطمی را در بیت المقدس تاسیس کرد. این مکان تاثیر قابل توجهی در گسترش تشیع در فلسطین داشت و تا زمان اشغال فلسطین توسط صلیبیها، به فعالیت خود ادامه داد. با وجود جنگهای صلیبی و پس از آن، تسلط صلاح الدین ایوبی سنی مذهب بر مناطق فلسطین و شام، شیعه در فلسطین باقیماند. در عصر عثمانی شیعیان فلسطین دوباره مطرح شدند.
تاثیر و نفوذ شیعیان بر فلسطین در قرن ۲۱م و در دوران معاصر، به سبب ارتباط گروههای فلسطینی با حزبالله لبنان بیشتر شده است. پیروزیهای حزبالله لبنان بر اسرائیل، نقش مهمی در گسترش شیعه در فلسطین داشته است. مرکز آمار انجمن دین و زندگی اجتماعی «مؤسسه PEW»، وجود شیعیان در فلسطین را تأیید کرده است.
اذیت و آزار شیعیان
در طول تاریخ، شیعیان فلسطین تحت آزار فراوانی قرار داشتهاند. اولین سرکوب شیعیان فلسطین توسط صلاح الدین ایوبی رخداد. پس از رونق گرفتن شیعه در عصر عثمانی، احمد پاشا حدود ده سال با شیعیان مبارزه کرد و کتابهای آنها را سوزاند. در سال ۲۰۱۰م، سرویس امنیتی حماس دهها تن از مستبصران شیعه را بازداشت کرد. از طرف دیگر، گروه «ابن بار الخیریة الاسلامیة» در غزه وجود دارد که عمده فعالیتش، مبارزه با گسترش تشیع است. همچنین جنبشی با نام «جهاد سلفی» در غزه تاسیس شده است که هدف اصلی آن مبارزه با شیعه است.
احزاب و گروههای شیعه
جنبش جهاد اسلامی به عنوان پرچمدار شیعه در فلسطین شناخته میشود. بنیانگذار این جنبش، فتحی شقاقی بود. فتحی شقاقی از شیعه تاثیر میپذیرفت، از این رو جنبش جهاد اسلامی را نماد شیعه در فلسطین میدانند. گروهی در فلسطین با نام «جنبش صابرین» شکل گرفته است. این گروه از جنبش جهاد اسلامی منشعب شده و به شیعه نزدیک است. جنبش صابرین در سال ۲۰۱۴م حرکت خود را با رهبری هشام سالم آغاز کرده است. از دیگر گروههای شیعی فلسطینی میتوان به «مجلس شیعه اعلی فلسطین» اشاره کرد. این گروه در سال ۲۰۰۶م توسط محمد عبدالفتاح غوانمه تاسیس شده است. یکی از مهمترین انجمنهای شیعه فلسطین، «انجمن شقاقی» است. این انجمن یک انجمن خیریه و غیر سیاسی است که سعی میکند تا دیدگاه برابری نسبت به همه مذاهب اسلامی داشته باشد.
برخی دیگر از نهادهای شیعه فلسطین عبارتند از: انجمن جوانان اسلامی، درمانگاه احسان خیری، مدرسه نقاء، جمعیت غدیر، جمعیت آل البیت. همچنین هفتهنامه «الاستقلال» و شبکه رادیویی «إذاعة صوت القدس» در اختیار شیعیان فلسطین است.
گناهان چشم چیست؟ و چه راهکاری برای ترک این گناهان پیشنهاد میکنید؟
در میان اعضای بدن، چشم از جایگاه ویژهای برخوردار بوده و بیشترین رابطه انسان با محیط پیرامونی با استفاده از این عضو صورت میگیرد، با این وجود در روایات بیان شده است که چشم کمترین شکرگزاری را در میان اعضای بدن دارد. (یعنی گناهان بیشتری توسط آن انجام میشود).
امام علی(ع) فرمود: «چشم در میان اعضای بدن کمترین شکرگزاری را دارد، پس خواستههاى آنرا اجابت نکنید که شما را از ذکر خدا دور میکند».[1]
لذا سفارش شده است از گناهانی که به وسیله چشم انجام میشود، دوری کنید. برخی از گناهان چشم عبارتاند از:
نگاه به نامحرم
آن دسته از نگاههای آلوده به نامحرم که ممکن است انسان را به گناه و روابط نامشروع بکشانند، در دین اسلام حرام بوده و تیری از تیرهای مسموم شیطان معرفی شده است،[2] که در ارتباط با جزئیات احکام مرتبط با آن، میتوانید به سرفصل «نگاه» در بخش فقه و احکام مراجعه فرمایید.
نگاه غضب آلود به افراد با ایمان
احترام مؤمن در روایات، در ردیف احترام به پیامبر(ص)، قرآن و کعبه قرار گرفته است؛ لذا نگاه محترمانه به او دارای ثواب و در مقابل، نگاه غضبآلود به او گناه به حساب میآید.[3]
نگاه حسرتآمیز به امکانات و اموال دیگران
در اسلام تولید ثروت و همچنین جمعآوری مال و سرمایه با رعایت موازین شرعی جایز است و داشتن مال و ثروت ناپسند نیست، بلکه دنیاپرستی و ترجیح دنیا بر آخرت و نیز حسرت خوردن بر اموال دیگران شایسته نیست.[4] اینکه انسان همواره با چشم حسرت و یا حسد به اموال دیگران - چه مشروع و چه نامشروع - بنگرد، موضوعی است که در اسلام مورد نکوهش قرار گرفته است.
اسلام توصیه میکند که وضعیت خود را با افرادی مقایسه کنیم که امکانات کمتری از ما دارند و نه آنانی که اموال بیشتری دارند. در این راستا، نه حسرتخوردن به اموال ثروتمندانی صحیح است که از راه مشروع به این ثروت دست یافتهاند و نه غصهخوردن از اینکه امکاناتی که به صورت نامشروع در اختیار قارون و قارون صفتان قرار گرفته در اختیار آنان نیست.
مطالعه کتابهای گمراهکننده
تعالیم دین اسلام، مسلمانان را تشویق به مطالعه کتابهایی میکند که منجر به افزایش دانش، بینش و معنویت خواهد شد، اما با این وجود از مطالعه کتابهای که موجب گمراهی مسلمانان میشود، نهی شده است:
- کتابهای آموزش سحر و جادوگری: از نظر اسلام، خود جادوگری، آموزش آن و نیز کسب درآمد از آن، ممنوع و حرام و از گناهان کبیره است و بر اساس تعبیر برخی روایات، همسان با کفر است.[5]
- کتابهای مرتبط با ادیان و نظریات منحرف: مطالعه کتابهای ادیان دیگر و نظریات نادرست برای کسانی که مطالب حق و باطل آن را تشخیص میدهند، اشکالی ندارد. در غیر این صورت، اگر احتمال انحراف عقیده داشته باشد، جایز نیست.[6]
- کتابهای شهوتانگیز: خواندن برخی کتابها و داستانها به ویژه در آغاز جوانی و سن بلوغ، زمینه گناه و دوری از یاد خدا و غفلت برای انسان را فراهم مینماید، بنابراین لازم است حتی الامکان از آن دوری شود.
- کتابهای محتوی اسرار زندگی دیگران: از نظر اسلام، هر شخصی دارای یک حریم خصوصی است که دیگران نباید وارد آن حریم شوند؛ لذا خواندن اسرار زندگی دیگران حرام است. همچنین است نگاه کردن به مطالب افراد دیگر بدون اجازه آنها.[7]
نگاه تحقیرآمیز به دیگران
از نگاه اسلام هیچ کسی حق ندارد دیگران را با چشم حقارت نگاه کند؛ چرا که ممکن است آن شخص نزد خدا آبرومند باشد.[8]
در پایان باید گفت؛ دستورالعملهایی وجود دارد که در مبارزه با تمام انواع گناه میتوان از آنها بهره جست، اما اینگونه نیست که برای مبارزه با هر گناهی، دستورالعملی ویژه در قرآن و روایات وجود داشته باشد. با این وجود شاید به صورت استحسانی بتوان روشهایی را توصیه کرد.[9]
[1]. تمیمی آمدی، عبد الواحد بن محمد، تصنیف غرر الحکم و درر الکلم، محقق، مصحح، درایتی، مصطفی، ص 190، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1366ش.
[2]. برقی، ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد، المحاسن، محقق، مصحح، محدث، جلال الدین، ج 1، ص 109، قم، دار الکتب الإسلامیة، چاپ دوم، 1371ق.
[3]. «حقوق مسلمانان نسبت به یکدیگر»، 28053؛ «ریختن آبروی مؤمن»، 12154؛
[4]. «اسلام و ثروت اندوزی»، 1398؛ «مهمترین عوامل ایجاد غفلت در انسان»، 45844؛ «تلاش برای دنیا یا آخرت»، 1821؛ «راه خلاصی از حب دنیا»، 1443.
[5]. «حکم مشاهدۀ سحر و یادگیری آن»، 619؛ «سحر و جادوگری از دیدگاه اسلام»، 2022.
[6]. «مطالعه کتب ادیان آسمانی برای مسلمان»، 70155؛ «مطالعه کتب ادیان مختلف»، 66547؛ «مطالعه کتب ضاله»، 48270.
[7]. «تجسس و دخالت در امور دیگران»، 1768؛ «وارسی کردن تلفن همراه همسر»، 84694؛ «کنترل وسایل شخصی فرزندان»، 71206.
[8]. «تحقیر و سرزنش نکردن گنهکاران ناآگاه»، 42228؛ «واکنش قرآن در برابر تحقیر و تمسخر دیگران»، 39250؛ «حکم تعییر و سرزنش دیگران»، 93866.
[9]. «عامل معنوی خشکی چشم»، 49494؛ «اثر فرو بستن چشم از نگاههای حرام»، 97025؛ «راه های پاک شدن از گناه»، 798؛ «راه های دعوت به خوبی ها و ترک از گناه»، 7165؛ «راهکارهای عملی برای هدایت گناه کار»، 2078؛ «راه رهایی از گناه»، 5207؛ «راه های ترک گناهان زبانی»، 13868.
هديه دادن در زندگي زناشويي از نظر اسلام
هديه دادن، از امور پسنديده اي است که آثار مثبت و ارزنده اي را در روابط انساني بر جا مي گذارد. اين امر تأثير ويژه اي نيز بر روابط همسران و ايجاد سازگاري و آرامش در ميان آنان خواهد گذاشت. هديه، تحفه و ارمغاني است که به رسم ابراز محبت و بزرگداشت براي کسي مي فرستد. (1) تقديم تحفه و هديه به اعضاي خانواده، از جمله همسر، چنان اهميتي دارد که رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) مي فرمايند:
من دخل السوق فاشتري تحفة فحملها الي عياله کان کحامل صدقة الي قوم محاويج؛ (2) هر کس به بازار برود، تحفه اي را خريداري کند و به خانواده اش هديه کند، همانند کسي است که صدقه اي را به گروه نيازمندان رسانده باشد.
هديه دادن در ظاهر امر مهمي به شمار نيامده و از امور پيش پا افتاده محسوب مي شود؛ ولي آثار تربيتي ويژه اي بر آن مترتب است که در اين مجال به آن مي پردازيم:
آثار هديه در سازگاري همسران
اعطاي هديه به همسر از زواياي گوناگوني به سازگاري همسران کمک مي کند؛ از جمله:
أ. پاکسازي اخلاقي
يکي از مهم ترين اموري که در سازگاري همسران ايفاي نقش مي کند، عاري بودن آن ها از اخلاق و صفات ناپسند است، به طوري که در بسياري از درگيري ها و مشاجرات خانوادگي ردّ پاي يکي از ويژگي هاي نامطلوب اخلاقي ديده مي شود. از آن جا که هديه دادن، بهبود بسياري از اين صفات ناپسند را به دنبال دارد، مي تواند به آرامش و تفاهم همسران در زندگي مشترک بينجامد. رسول اعظم (صلي الله عليه و آله و سلم) مکرّر مي فرمودند:
تَهادُّوا فَاِنَّ الهَدِيَّةَ تَسُلُّ السَّخائِمَ؛ (3) به يکديگر هديه دهيد؛ به درستي که هديه کينه ها را از بين مي برد.
« سَلَّ » به معناي خارج کردن چيزي از چيز ديگر همراه با رفق و مداراست. (4) بر اين اساس، هديه دادن باعث آن مي شود که بسياري از بدي هاي اخلاقي به راحتي و بدون احساس سختي، از وجود هديه دهنده و هديه گيرنده خارج شود. بخل، حرص، خشم، کينه و... نخست از وجود هديه دهنده بيرون مي شود تا او بتواند به ديگري هديه دهد. هديه گيرنده نيز با پذيرش هديه، زمينه ي پاکسازي خود از صفات ناپسندي همانند تکبر، خود برتربيني و کينه را فراهم مي سازد. عايشه مي گويد:
اهدت الّي امرأة مسکينة هدية فلم اقبلها رحمة لها فذکرت ذلک لرسول الله (عليه السّلام) فقال: الّا قبلتيها منها و کافيتيها منها! فلاتري انّک حقّرتيها! يا عايشة، تواضعي فان الله يحب المتواضعين و يبغض المستکبرين؛ (5) زن مستمندي هديه اي به من داد و من آن را از باب ترحّم بر او نپذيرفتم. پس از آن که ماجرا را براي رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) بازگو کردم، حضرت فرمودند: چرا هديه را قبول نکردي و متقابلاً به او ندادي تا خيال نکند او را تحقير کرده اي؟ اي عايشه، فروتن باش؛ زيرا خداوند فروتنان را دوست دارد و از متکبران متنفر است.
در روايت ديگري اميرالمومنين (عليه السّلام) دادن هديه را زمينه ساز برطرف شدن برخي مشکلات فردي و اجتماعي معرفي کرده و فرموده اند:
ما استعطف السلطان و لا استسلَّ سخيمة الغضبان و لا استميل المهجور و لا استّنجِحت صِعاب الامور و لا استدفعت الشرور بمثل الهدية؛ (6) براي جلب عطوفت سلطان، از بين رفتن کينه خشمگين، به دست آوردن دل مهجور، غالب شدن بر مشکلات و رفع شرور، چيزي همانند هديه کار آمد نيست.
از جمله صفات ناپسندي که با هديه دادن زدوده مي شود، کينه است. هرگاه فردي کينه ي همسرش را در دل بگيرد، اميد به سازگاري آنها و ايجاد آرامش در محيط خانواده از بين مي رود؛ امّا تأثير هديه آن چنان معجزه آسات که باعث مي گردد کينه ي ديرينه از عمق جان فرد رخت بر بندد. در روايات متعددي تأثير هديه در کينه زدايي مورد توجه قرار گرفته است که براي نمونه به يکي از اين روايات از رسول اکرم (صلي الله عليه وآله و سلم) اشاره مي کنيم:
تهادّوا تحابّوا تهادّوا فانها تذهب بالضغائن؛ (7) به يکديگر هديه دهيد تا زمينه ساز محبت شما به يکديگر شود؛ پس به درستي که هديه کينه ها را از بين مي برد.
از مجموع مطالب گذشته روشن مي شود که يکي از پيامدهاي هديه دادن، پاکسازي دروني شخص است.
ب. جلب محبّت
هديه علاوه بر آن که کينه را از دل هديه دهنده و هديه گيرنده خارج مي سازد، باعث ايجاد محبّت و مودّت ميان آنان نيز مي شود. در روايات متعددي - از جمله روايت پيشين - جلب محبّت از جمله نتايج طبيعي هديه دادن به شمار آمده است: « تهادوا تحابّوا » (8) هديه دهيد تا به يکديگر محبت پيدا کنيد ».
علاوه بر اين گونه روايات، در روايات ديگري نيز محبّت نتيجه ي قهري هديه به شمار آمده است. روايتي از رسول خدا (صلي الله عليه و آله و سلم) است که مي فرمايند:
تهادوا بالنبق تحيي المودة و الموالاة؛ (9) با ميوه درخت سدر به يکديگر هديه دهيد تا مودّت و ياري رساني زنده شود ».
گويا پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در اين روايت شريف متذکر اين نکته مي شوند که ارزش مادي هديه اهميّت چنداني ندارد؛ بلکه حتي هديه دادن « نَبِق » ( ميوه ي درخت سدر ) نيز تأثير بسيار مهمي در ايجاد صميميت و محبّت خواهد داشت؛ بنابراين همسر نبايد نگاه خود را به لوازم ارزشمند مادّي معطوف سازد تا در نتيجه اوّلاً هديه دادن را بر خود سخت کند و ثانياً تعداد آن را کاهش دهد و به حدّاکثر سالي يک بار اکتفا بسنده کند. آنچه در هديه مهمّ است، ابراز علاقه اي است که در پس آن نهفته و همسر با نگاه تيزبين خود پرده از روي هديه به ظاهر کم ارزش کنار مي زند و امواج نهاني محبّت همسر را مشاهده مي کند.
در حديث ديگري نيز اميرالمؤمنين (عليه السّلام) جلب محبت را پيامد طبيعي هديه به شمار مي آورند و مي فرمايند: « الهدية تجلب المحبة؛ (10) هديه جلب محبت مي کند ».
رسول اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در روايتي هديه گيرنده را به اين نکته توجه مي دهند که نبايد مقدار هديه را در نظر بگيرد؛ بلکه با قبول هديه، کرامت هديه دهنده را حفظ کند. آن الگوي انسانيت مي فرمايند: « لو اُهدي اِليَّ کُراع لقبلته و کان ذلک من الدين؛ (11) اگر پاچه ي گاو يا گوسفندي نيز به من هديه دهند، آن را مي پذيرم و اين از دين است ». پس از ذکر آثار اخلاقي و عاطفي هديه، چند نکته مهم در اين در زمينه ي را مورد توجه قرار مي دهيم:
مناسبت هاي هديه
تأثير هديه از نظر زماني کلّي است و به موقعيت ها بستگي ندارد؛ ولي اين تأثير در برخي موقعيت ها شدّت بيشتري دارد. براي نمونه، از تأکيدات اسلام آن است که مرد پس از ازدواج در شب زفاف هديه اي تقديم همسر خود کند و آميزش پيش از آن مکروه دانسته شده است:
عن ابي عبدالله (عليه السّلام): اذا تزوج الرجل المرأة فلايحلّ له فرجها حتي يسوق اليها شيئاً در هماً فما فوقها او هديةً من سويقٍ او غيره؛ (12) وقتي مردي ازدواج مي کند آميزش با او صحيح نيست مگر اين که چيي در حدّ درهم و بيشتر يا آرد گندم و غير از آن را به زن هديه کند.
از مناسبت هاي ديگري که تأثير هديه را مضاعف مي سازد، عيدها و ايام بزرگداشت ديني و ملّي است. در ميان عيدهاي مذهبي عيد سعيد غدير جايگاه ويژه اي دارد و بر عيدي دادن به همسر و فرزندان در آن روز، بسيار تأکيد قرار گرفته شده است. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در خطبه اي که در اين روز ايراد فرمودند، هديه و توسعه بر خانواده را در اين روز بسيار مهم شمردند:
... عودوا رحمکم الله بعد انقضاء مجمعکم بالتوسعة علي عيالکم... و هبوا لاخوانکم و عيالکم من فضله بالجهد عن جودکم و بما تناله القدرة من استطاعتکم؛ (13) خداوند شما را رحمت کند پس از آن که اجتماعتان پايان يافت، نزد خانواده برگرديد و با توسعه بر اهل خانه خود به آنان صله دهيد. با کوشش خود از باب سخاوتمندي آنچه را که از فضل خدا روزي تان شده است، و آنچه در توانتان است، ببخشاييد.
دادن هديه در عيدهاي ملّي نيز، قابل توجه و مهمّ است، چنان که در روايت آمده است:
عنه صلي الله و آله انه اهدي اليه فالوذج فقال ما هذا؟ قالوا يوم نيروز قال فنِوروزوا ان قدرتم کل يوم يعني تهادّوا و تواصلوا في الله؛ (14) به حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) فالوده اي هديه داده شد. حضرت فرمودند: اين چيست؟ گفتند: امروز نوروز است. حضرت فرمود: اگر توانستيد هر روز ما را نوروز قرار دهيد؛ يعني در راه خدا هديه دهيد و ارتباط برقرار کنيد.
همچنين در حديثي ديگر آمده است:
اتي علّي بهدية النيروز فقال (عليه السّلام): ما هذا؟ قالوا: يا اميرالمؤمنين اليوم النيروز فقال (عليه السّلام): اصنعوا لنا کلّ يوم نيروزاً؛ (15) براي حضرت علي (عليه السّلام) در عيد نوروز هديه اي آوردند. حضرت فرمودند: اين چيست؟ آن ها گفتند: امروز روز نوروز است. حضرت فرمود: هر روز ما را نوروز قرار دهيد. (16)
هديه پس از بازگشت از مسافرت نيز، تأثير شگرفي بر وحدت دل ها و آرامش محيط خانواده خواهد داشت. سوغات سفر براي همسر آن چنان اهميت دارد که امام صادق (عليه السّلام) با استناد به سيره ي حضرت ابراهيم (عليه السّلام) مي فرمايند:
اذا سافر احدکم فقدم من سفره فليأت اهله بما تيسّر و لو بحجرٍ فان ابراهيم (عليه السّلام) کان اذا ضاق اتي قومه و انه ضاق ضيقة فاتي قومه فوافق منهم اَزمةً فرجع کما ذهب فلّما قرب من منزله نزل عن حماره فملأ خرجه رملاً ارادة ان يُسکِّن من روح سارة فلّما دخل منزله اخذ الخرج عن الحمار و افتتح الصلاة فجائت سارة ففتحت الخرج فوجدته مملوءاً دقيقاً فاعتجنت منه و اختبرت ثم قالت لابراهيم: انفتل من صلاتک فکل فقال لها انّي لک هذا قالت من الدقيق الذي في الخرج، فرفع رأسه الي السماء فقال اشهد انک الخليل؛ (17) هرگاه يکي از شما مسافرتي مي رود و از سفر بر مي گردد، بايد براي خانواده اش آنچه ممکن است - گرچه سنگي باشد - هديه بياورد. به درستي که حضرت ابراهيم (عليه السّلام) اين گونه بود که هرگاه به تنگنايي برخورد مي کرد، به سوي قوم خويش سفر مي کرد. در مقطعي به تنگنا افتاد و پيش قوم خود رفت. پس آن گاه به سوي اهل خويش بازگشت. چون به منزلش نزديک شد، از مرکب پياده شد و خورجين آن را از شن پر کرد. پس چون داخل خانه شد، خورجين را از روي مرکب برداشت؛ آن گاه به نماز ايستاد. پس ساره آمد و خورجين را باز کرد و آن را پر از آرد يافت. پس آن را آماده کرد و نان پخت. سپس به ابراهيم (عليه السّلام) گفت: نمازت را تمام کن و از نان مصرف کن. حضرت ابراهيم (عليه السّلام) به او گفت: اين نان از کجا آمده است؟ ساره گفت: از آردي که در خورجين بود! پس حضرت سر خود را به آسمان بلند کرد و گفت: خدايا، شهادت مي دهم که تو خليل هستي.
از روايات گذشته اهميت هديه دادن به همسر در ايجاد آرامش و سازگاري روشن مي شود. از خصوص روايات مربوط به نوروز به دست مي آيد که لازم نيست هديه به زمان خاصي محدود شود، هر چند اعطاي آن در مناسبت هايي همچون عيدها، روز تولد همسر، ازدواج و... در روابط عاطفي همسران تأثير آشکارتري خواهد داشت.
انگيزه و نيّت هديه
هديه دادن به همسر مي تواند به انگيزه هاي مختلفي صورت پذيرد. امام صادق (عليه السّلام) با نقل حديثي از پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) به سّر انگيزه اصلي هديه دادن اشاره کرده و فرمودند:
الهدية علي ثلاثة اوجه هدية مکافأة و هدية مصانعة و هدية لله عزّوجلّ؛ (18) هديه سه گونه است: هديه جبراني، هديه رشوه اي و هديه اي فقط براي خدا.
طبق اين حديث گاهي هديه فرد به همسر به منظور جبران هديه اي است که وي عطا کرده است ( مکافاة ). همچنان که گاهي هدف از هديه آن است که همسر آن را جبران کند و در مقابل، او نيز هديه اي ببخشد ( مصانعه ). اين مصداق ضرب المثل معروفي است که مي گويد: « کاسه جايي رود که قدح باز آيد! » هديه دادن با اين دو انگيزه نيز، برخي از آثار هديه ( چون برطرف کردن کينه و جلب محبت ) را به همراه دارد؛ ولي بهترين انگيزه در تقديم هديه آن است که جلب نظر و محبت خداوند در آن مورد توجه باشد و حتي اگر درصدد جبران احساس همسر است، به منظور خشنودي خداي متعال هديه دهد. در چنين شرايطي براي فرد مهم نيست که آيا همسرش به او هديه داده است يا نه. همچنان که براي او مهم نيست که همسر احسان وي را جبران خواهد کرد يا خير. چنين هديه دادني ضمن تحصيل آثار مثبت در زندگي فردي و خانوادگي، زمينه ي تقرب هر چه بيشتر به خالق را نيز فراهم مي سازد. چنين هديه اي حتي شامل کسي مي شود که اهل هديه دادن نيست. اميرالمؤمنين (عليه السّلام) در تأييد اين نوع هديه دادن مي فرمايند:
عُد من لا يعودک، واهد الي من لا يهدي اليک؛ (19) عيادت کن از کسي که به عيادت تو نمي آيد و هديه بده به کسي که به تو هديه نمي دهد.
انواع هديه
هديه اي که فرد به همسر خود تقديم مي کند، انواع گوناگوني را در بر مي گيرد؛ ولي به طور کلّي مي توان آن را به دو نوع مادّي و معنوي تقسيم کرد. مصداق هاي هديه مادّي تا حدودي روشن است و فرد بايد با شناخت روحيّات همسر، لوازم مادّي مورد علاقه ي همسر را شناسايي و در زمان مناسب آن ها هديه کند. امّا هديه ها به نوع مادّي خلاصه نمي شود و مصداق هاي معنوي نيز دارد. کلمات حکمت آميز و موعظه، از جمله برترين هدايا به شمار آمده است:
عن رسول الله (صلي الله عليه و آله و سلم): ما اهدي المرء المسلم علي اخيه هدية افضل من کلمة حکمة يزيده الله بها هدي و يردّه عن ردي. از ميان هدايايي که يک مرد مسلمان به برادر خويش مي دهد، برتر از سخن حکمت آميزي نيست که به واسطه آن خداوند هدايت او را زياد و پستي او را دور کند.
در حديث ديگري امام علي (عليه السّلام) مي فرمايند: « نعم الهدية الموعظة؛ (20) موعظه هديه خوبي است ». از اين روايات استفاده مي شود که مناسب است هديه همواره جنبه ي مادي نداشته باشد و هديه دهنده هداياي معنوي خود را نيز در قالبي دوستانه و ارزشمند که حاکي از محبّت قلبي اوست، به وي تقديم کند.
در مواردي از پذيرش هديه نهي شده که از محل بحث ما خارج است. درباره ي جنگاوري معروف به نام ملاعب آمده است که او براي پيامبر (صلي الله عليه و آله و سلم) هديه اي آورده بود، حضرت به او فرمودند: آيا اسلام آوردي؟ او گفت: نه، حضرت فرمودند: من از گرفتن هديه مشرکان نهي شده ام.
فانّي نُهيتُ عن زبدِ المشرکين؛ (21) من از پذيرش هديه ي مشرکان نهي شده ام.
همچنين درباره ي رشوه اي که به نام هديه مطرح مي شود، دستور داريم که آن را نپذيريم. حضرت رسول (صلي الله عليه و آله و سلم) به علي بن ابي طالب (عليه السّلام) فرمودند: به زودي مسلمانان به وضعيّتي نامطلوب خواهند رسيد که رفتارشان چنين خواهد بود:
يستحلون حرامَه بالشبهات الکاذبه... فيستحلّون الخمر بالنبيذ و السحت بالهدية و الرّبا بالبيع؛ (22) حرام خدا را با شبهه هاي دروغين حلال مي سازند... پس شراب را به نام نبيذ، رشوه را به نام هديه و ربا را به نام بيع حلال مي کنند.
در همين زمينه، روايتي از امام رضا (عليه السّلام) ذيل آيه شريفه « اکّالون للسحت » نقل شده است که مي فرمايد:
هو الرجل يقضي لاخيه الحاجة ثم يقبل هديته؛ (23) خورنده ي مال حرام کسي است که حاجت برادر خويش را برآورده سازد، سپس هديه او را قبول کند.
اين روايت در مجموعه ي روايات رشوه آمده است؛ بنابراين در صورتي که رشوه با عنوان هديه مطرح شود، از پذيرش آن نهي شده است، وگرنه هديه به عنوان اوّلي خود بسيار مطلوب است.
مهارت هايي براي افزايش کارآمدي هديه
توجه به برخي مهارت ها، تأثيرگذاري هديه به همسر را تا حدّ قابل ملاحظه اي افزايش مي دهد. در اين جا برخي از اين مهارت ها را توضيح مي دهيم:
أ. شناسايي گرايش ها (24)
هر يک از دو جنس مرد و زن گرايش هاي خاصّ خود را دارند و اين گرايش ها در انتخاب نوع هديه بايد مورد توجه قرار گيرد؛ بنابراين صرف توجه به ارزش مادي هديه نه تنها راه گشا نيست، بلکه گاهي به مشکلاتي نيز دامن مي زند. براي مثال مردي که همواره پول زيادي را به همسرش هديه مي کند، توقّع دارد که همسرش ديگر مشکلي نداشته باشد. چنين شوهري به همسر خود اجازه ي ناراحتي نمي دهد؛ چون فکر مي کند بيشترين امکانات را در اختيار او گذاشته است. در حالي که او بايد بداند که نيازهاي عاطفي با پول حل نمي شود و هنگامي که نيازهاي مالي زن برآورده مي شود، او بيشتر به فکر نيازهاي عاطفي خويش مي افتد. (25)
آنچه هديه را تأثيرگذارتر مي کند، عواطفي است که در پس آن قرار دارد. اين بار عاطفي در برخي هديه ها بسيار وجود دارد و هديه دهنده بايد آن ها را شناسايي کند. براي مثال نتيجه ي تحقيقات اخير درباره ي هديه که از طريق رسانه هاي گروهي پخش شد. اين بود که محبوب ترين هديه براي زنان شاخه گلي است که همسر به آنان تقديم مي کند؛ حتي آنان مايلند در فصل بهار و تابستان گل هايي با رنگ هاي روشن و در زمستان گل هايي با رنگ هاي قرمز از شوهران خود دريافت کنند.
علاوه بر اين، لازم است گرايش هاي طرف مقابل در دادن هديه مورد توجه قرار گيرد. همچنين بايد گرايش هاي خاصّ همسر نيز شناسايي و در تهيه هديه ملاحظه شود. ممکن است همسر ما از آنچه عموم همسران مي پسندند، تنفر داشته باشد و آن را مطلوب نداند و به جاي آن چيز ديگري را بپسندد. در اين صورت بايد آن موارد شناسايي شود و همان هايي که مورد علاقه ي اوست، به عنوان هديه به همسر تقديم گردد.
ب. تقويت مثبت (26) و (27)
در اين شيوه هنگامي که زن يا شوهر چيزي مي گويد يا رفتاري انجام مي دهد که احساس خوبي در طرف مقابل ايجاد مي کند، طرف مقابل به صورت کلامي يا غير کلامي از او قدرداني مي کند. بر اين اساس، علاوه بر آن که نفس هديه دادن به تقويت ارتباط عاطفي زوجين مي انجامد همسر را در جهت تکرار عمل يا کلام مورد نظر تقويت مي کند و از اين جهت نيز به ايجاد و تقويت سازگاري ميان همسران مدد مي رساند.
اين نکته نيز اهميّت دارد که تقويت مثبت به صورت کلامي نيز محقق مي شود و تنها منحصر به اهداي اشيا نيست. (28)
تقويت کلامي همسر پس از انجام دادن رفتار مطلوب يا گفتن سخني دلنشين علاوه بر آن که در تشويق و تقويت رفتار بسيار مؤثر است، آسان و کم هزينه نيز هست و باعث مي شود که تقويت با سهولت و سرعت بيشتري صورت پذيرد.
ج. تقويت منفي (29)
تقويت منفي، به معناي نيرومند شدن يک رفتار پس از حذف تقويت کننده ي منفي به دنبال آن است. (30) در واقع با حذف عاملي آزارنده همسر که به دنبال رفتار يا گفتار مطلوب صورت گرفته است، آن رفتار يا گفتار را تأييد و تقويت مي کنيم. مثال زير مي تواند نقش اين شيوه را روشن کند: مردي را در نظر بگيريد که نشانه هاي تمکين نکردن و نشوز را در رفتار همسر خود مشاهده کرده است. او براي بازداشتن همسر از اين رفتار نامطلوب با عمل به قرآن کريم، (31) از بستر استراحت همسر خود اعراض کرده است. اين اعراض پيامدي ناخوشايند براي همسر به شمار مي رود. در اين شرايط، اگر زن تغيير رويّه دهد و نشانه هاي تمکين بروز دهد، مرد به اعراض پايان مي دهد و بدين وسيله عامل آزارنده را برطرف مي سازد و اين خود زمينه هاي نيرومندي و تقويت رفتار عاري از نشوز همسر را فراهم مي کند. با اين حساب، پايان دادن به اعراض، نوعي هديه رفتاري به همسر محسوب مي شود که به تشويق همسر به رفتار مطلوب ( تمکين ) مي انجامد.
د. تنوع (32)
استفاده از تغيير و تنوع در انتخاب هديه، به تأثيرگذاري بيشتر هديه در تقويت گرايش عاطفي همسران کمک مي کند. تنوّع باعث انبساط و شکفتگي خاطر مي شود؛ به خصوص اگر آن تجدّد و تنوّع در جهت حيات و تازگي زندگي باشد. ويژگي زندگي دنيا، طلب تغيير، تنوّع و تحوّل است؛ البته اين درخواست به اين دنيا اختصاص دارد و کيفيت بهشت و نعمت هاي آن به گونه اي است که بهشتيان دگرگوني آن را طلب نمي کنند:
إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلًا
خَالِدِينَ فِيهَا لَا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلًا
؛ (33) کساني که ايمان آوردند و کارهاي شايسته کردند، مهمان سرايشان باغ هاي فردوس است که در آن، جاويدانند و هرگز هواي تحوّل نمي کنند.
بنابراين ايجاد تحوّل و تنوّع در هدايا از نظر رنگ، شکل، ارزش مادّي و معنوي، چگونگي گفتار، رفتار و... تأثير خاصي در استفاده از اين شيوه خواهد داشت.
پينوشتها:
1. علي اکبر دهخدا، لغت نامه دهخدا « هديه ».
2. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه ( عنوان الزواج )
3. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 5، ص 143.
4. المنجد، مادّه « سلَّ »
5. محمد محمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 14، ص 6650.
6. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 207.
7. محمد بن يعقوب کليني، الکافي، ج 5، ص 144.
8. همان.
9. همان.
10. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 207.
11. محمد بن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 17، ص 290.
12. همان، ج 21، ص 254.
13. محمدباقر مجلسي، بحارالانوار، ج 94، ص 117.
14. ميرزا حسين نوري، مستدرک الوسائل، ج 13، ص 205.
15. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 17، ص 288.
16. جالب آن که در روايتي وارد شده که نيروز همان روزي است که پيامبر اکرم (صلي الله عليه و آله و سلم) در غدير خم از مردم عهد به ولايت اميرالمؤمنين (عليه السّلام) گرفت. عوالي اللئالي، ج 3، ص 40.
17. همان، ج 11، ص 459.
18. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 5، ص 141.
19. محمدبن حسن حرّ عاملي، وسائل الشيعه، ج 17، ص 288.
20. عبدالواحد آمدي، غررالحکم، ص 121.
21. عبدالعلي عروسي حويزي، تفسير نور الثقلين، ج 1، ص 633.
22. نهج البلاغه، خطبه 156.
23. محمدمحمدي ري شهري، ميزان الحکمه، ج 14، ص 6648.
24. Recognition Tendencies
25. جان گري، مردان مريخي و زنان ونوسي، ترجمه سيد رضا نياز، ص 178.
26. Positive Reinforcement
27. ديويس کنث، خانواده، راهنماي مفاهيم و فنون براي متخصص ياوري، ترجمه فرشاد بهاري، ص 189.
28. امام صادق (عليه السّلام) در بياني ارزشمند بهترين دوست خود را کسي دانسته اند که عيب هاي ايشان را به ايشان تقديم دارد. در اين بيان ارائه عيوب نيز عنوان « هديه » به خود گرفته است. محمدبن يعقوب کليني، الکافي، ج 2، ص 639.
29. Negative Reinforcement
30. علي اکبر سيف، روان شناسي پرورشي، ص 245.
31. نساء، 34: « وَ اللاَّتِي تَخَافُونَ نُشُوزَهُنَّ فَعِظُوهُنَّ وَ اهْجُرُوهُنَّ فِي الْمَضَاجِعِ ».
32.naviety
33. کهف، 107 و 108.
منبع مقاله :
حسين زاده، علي؛ (1391)، همسران سازگار: راهکارهاي سازگاري، قم: انتشارات مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره)، چاپ سيزدهم
حد و مرز انتقاد از همسر
فلسفه اصلی زندگی مشترک، قرار گرفتن دو نفر در کنار هم برای طی کردن مسیر رشد و کمال در این دنیاست. انسان در صورتی میتواند به رشد واقعی دست پیدا کند که نقص های خویش را یکی بعد از دیگری رفع کند. در این بین نادانی یا غفلت انسان، مانع دست یابی به تمام نقص هاست. از همین روست که باید گفت یکی از اصلی ترین معارفی که باید به دنبال آن بود، شناخت نقص های خود است.
با رویکرد مثبت با همسرتان برخورد کنید
مقصود اصلی این است که شما و همسرتان بتوانید مشکلاتی که با هم دارید را جوری حل کنید که هر دو طرف حس کنند مورد احترام و توجه قرار گرفته است. بنابراین درصورتی که رویکردتان در موقع انتقاد کردن مثبت باشد، همسرتان حس نمی کند که دوستش ندارید.
برای هر انتقادی که از وی می کنید، ۹ بار از همسرتان تعریف کنید
همه ما هنگامی که حس می کنیم، مورد توجه و احترام و محبّت هستیم، بهتر می توانیم انتقاداتی که از ما می شود را تحمل کنیم. هنگامی که شما و همسرتان دائما با محبّت و احترام با هم برخورد کنید، ذخیره خوبی از احساسات مثبت می سازید که سبب می شود فیدبک های انتقالی و جر و بحث های احتمالی راحت تر تحمل شود.
هرگز درهنگام انتقاد کردن شوهرتان را مقایسه نکنید
اسم شخص خاصی رو نیاروید مثلا نگویید داداشم یا داداشت یا دوستت بلکه او را تنها با خودش مقایسه کنید به عنوان مثال عزیزم دیروز که نشستی و به حرفام گوش دادی خيلي کیف کردم و بهت افتخار کردم( هم اقتدار و هم اطلاعات میدهید)
درصورتی که بتوانید به جای انتقاد کردن از شوهرتان به او پیشنهاد بدهید اثربخش تر خواهد بود به عنوان مثال به جای این که بگوییم چرا من رو تفریح نمی بری به او بگوییم زمانی که منو تفریح میبری حالم خوب میشه و یا به جای این که بگویید چرا دیر اومدی خونه؟و تاحالا کجا بودی؟ میتوانید بگویید خيلي ترسیدم و نگرانت شدم اتفاق خاصی افتاده بود که دیر اومدی؟( دارید هم اطلاعات میدهید و هم اقتدار)
برای انتقادکردن وقت شناس باشید
به عنوان مثال هنگامی که شوهرتون تو غار تنهایی هست انتقاد نکنید زیرا اون از این شرایط داره لذت میبره و شما با حرف زدنتون هرچند هم صحیح و درست و منطقی باشه دارید احساس کیف رو از وی می گیرید به عنوان مثال زمانی که از سرکار اومد خونه یا دیر اومد خونه یه مدت بهش وقت بدید تا خودشو بازیابی کنه( غار تنهایی)
خودداری از انتقاد تغییرناپذیر
از بیان انتقاد درمورد مسائلی که امکان تغییرپذیری محدود یا ناممکن دارند، پرهیز کنید.« حس می کنم اگر دماغت کوچکتر بود، زیباتر بودی»،« اگر سبزه تر بودی، با نمک تر می شدی»،« کاش اندامت بهتر از این بود» و... طرح انتقاد از وضعیت صورت، اندام، رنگ چهره و... سبب دلسردی عاطفی در بین همسران و نتیجه زیانبار دیگری شود.
انتقاد، اهانت نیست
زن و مرد هر گاه ضعفی از یکدیگر می بینند که میتواند بخود و زندگی شان اسیب بزند، می بایست بتوانند با ارامش و لطافت، فرد مقابل را نسبت به آن ضعف قانع کنند. درصورتی که انتقاد بتواند باعث عشق و محبّت بیش تر زن و مرد نسبت به هم شود، هرگز اهانت محسوب نخواهد شد. بلکه این ویراني و ناراحتی در روابط است که به نوعی اهانت به حساب می آید و باید برای سخت نشدن وضعیت زندگی هم که شده از آن دور شد.
انتقاد، خارج شدن از تعادل نیست
یادآوری این نکته بسیار الزامی است که همانطور که انتقاد ناسالم و نابجا میتواند به خانواده اسیب جدّي بزند و فضای خانواده را به جای شادکامی با تلخ کامی پر کند، انتقاد محبّت آمیز هم میتواند جلوی خصومت و دشمنی را بگیرد.
انتقاد اگر در زمان ، جایگاه و وضعیت مطلوب خود و با شیوه صحیح و درست و همچنين با رعایت اصل تعادل صورت بگیرد، یک روش تربیتی کارامد و مؤثر است. و در طرف مقابل، اشکار است که انتقاد با شیوه اشتباه و تحریک آمیز ، به یک ضد تربیت تبدیل خواهد شد.
دوری از انتقادهای آمرانه
در بیان انتقاد، هیچوقت از عبارات آمرانه یا جملاتی که با ضمیر دوم شخص مفرد آغاز میشوند ، استفاده نکنید. بیان جملاتی مانند« تو باید بفهمی که...»،« تو مدام می خوای، حرف خودت باشه»،« رفتارهای تو، مدام این مدلیه» و... نه تنها منجر به تصحیح رفتار نمی شوند بلکه سبب دوری زوجین از یکدیگر شده و اختلافات را تشدید می کند.« من حس ارامش بیشتری دارم وقتی که...»،« زمانی بیشتر مورد توجه من قرار می گیری که...» و... و در کل استفاده از جملاتی که پیام های دلنشین تری داشته و کم تر اسیب زا هستند، بسیار مثمرثمر بوده و انتقاد را بهینه و سازنده می کند.
انتقاد کردن به شرط حذف موانع برقراری رابطه در زندگی زناشویی
تنها در روش ارتباطی امن کارساز است و همسران میتوانند از هم انتقاد سازنده کنند. زیرا در روش ارتباطی اجتنابی همسران می خواهند از شر هم راحت شوند و در روش اضطرابی انتقاد کردن برای فرو نشاندن استرس همسران بکار می رود. انتقاد در روش ارتباطی امن میسر است برای این که در دو روش اضطرابی و اجتنابی، اشخاص درگیر سختی های خود هستند و به فکر اصلاح طرف مقابل نیستند.
توصیف بخشهایی از ویژگیهای پیامبر(صلی الله علیه وآله) در خطبه ۷۱ نهجالبلاغه
نزدیکترین فرد بشر به آخرین فرستاده خداوند، امام علی(علیه السلام) است. فردی که در دامان نبی(ص) بزرگ شد، قدر مسلم بیش از هر انسان دیگری میتواند ویژگیهای حضرت محمد(ص) را توصیف کند. امیرمؤمنان(علیه السلام) در خطبهها و نامههای خود بارها و بارها به توصیف خاتم انبیا(صلی الله علیه وآله) پرداخته است. مطالبی که مطالعه آنها بهترین و مطمئنترین راه شناخت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) است.
حضرت علی(علیه السلام) در خطبه ۷۱ نهجالبلاغه ضمن توصیف بخشهایی از ویژگیهای پیامبر(صلی الله علیه وآله) به مردم آموخته است که چگونه بر ایشان درود فرستند. در این خطبه آمده است:
«بار خدایا، اى گستراننده زمینهاى گسترده و نگاه دارنده آسمانهاى برافراشته و اى آفریننده دلها براساس فطرت، چه بدبخت آن و چه خوشبخت آن، شریفترین درودهایت و افزونترین برکاتت را بر محمد بنده و رسول خود قرار ده، رسولى که ختمکننده نبوت و بازکننده راههاى بسته و آشکارکننده حق بر مبناى حق است. پیامبرى که خروشهاى باطل را دفع و حملههاى گمراهى را شکست، چنان که سنگینى رسالتى را که برعهده گرفت با قدرت پیش برد.
به امر تو قیام نمود و در راه رضاى تو شتافت، بدون اینکه از پیشى گرفتن بماند و در عزمى که داشت سستى ورزد، وحى تو را ضبط نمود، عهدت را حفظ نمود، بر اجراى فرمانت اقدام ورزید، تا آتش دانش طلب را برافروخت و راه حق را براى اشتباهکار روشن ساخت، و دلهایى که در فتنهها و گناهان غرق شده بود به وسیله او هدایت شد، پیامبرى که نشانههاى واضح را برپا کرد و احکام نورانى را ابلاغ نمود. او امین درستکار تو، و خزینهدار دانش سرّى تو و شاهد تو در روز قیامت و پیامبر به حقات و فرستادهات به سوى خلق بود.
خداوندا، جایى وسیع در سایه رحمتت براى او بگشا و او را از خیر فراوان و اجرى از فضل و کرمت مرحمت فرما. الهى، بناى او را بر بناى بناکنندگانِ فضیلت بلند گردان و مرتبهاش را نزد خود گرامىدار و نورش را کامل ساز و او را در عوض رسالت چنین پاداش ده؛ شهادتش را مقبول، گفتارش را پسندیده، منطقش را عدل و سخنش را جداکننده بین حق و باطل قرار ده. خداوندا، بین ما و او در جایى که زندگیش نیک و نعمتش بىزوال و خواهشهایش برآورده و هوسهایش لذت بخش و آسایشش فـراوان و در منتهاى آرامش با ارمغانهاى کرامت اسـت جمع فرما.
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّكَ الَّذِي خَلَقَ ﴿١﴾
به نام خدا که رحمتش بیاندازه است و مهربانیاش همیشگی
بخوان به نام پروردگارت که [همه آفریده ها را] آفریده؛ (۱)
خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ ﴿٢﴾
[همان که] انسان را از علق به وجود آورد. (۲)
اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ ﴿٣﴾
بخوان در حالی که پروردگارت کریم ترین [کریمان] است. (۳)
الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ ﴿٤﴾
همان که به وسیله قلم آموخت، (۴)