emamian

emamian

بسم الله الرّحمن الرّحیم
و الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام على سیّدنا و نبیّنا ابی‌القاسم المصطفی محمّد و آله الطّیّبین الطّاهرین المعصومین سیّما بقیّة الله فى الارضین.
 
 امروز مراسم بزرگداشت امام بزرگوارمان به شکلی متفاوت از شکل معمول این مراسم اجرا میشود. چگونگی برگزاری مراسم مهم نیست؛ اصل قضیّه و مهم، گفتگو از امام بزرگوار است که ما [برای] امروزِ کشورمان و فردای کشورمان به این احتیاج داریم. امام بزرگوار سالها پس از درگذشت ظاهری و و فقدان ظاهری او در بین ما زنده است و باید زنده بماند و ما از حضور او و معنویّت او و فکر او و انگشت اشاره‌ی او بهره‌مند بشویم و استفاده کنیم.

تحوّل‌خواهی و تحوّل‌انگیزی از برجسته‌ترین خصوصیّات حضرت امام
 امروز بنده میخواهم درباره ی یک خصوصیّت مهمّی از خصوصیّات امام بزرگوار بحث کنم؛ البتّه ایشان یک انسان ذوابعاد و دارای خصوصیّات برجسته‌ی متعدّدی بودند؛ این خصوصیّتی که امروز بحث میکنیم، جزو مهم‌ترین و برجسته‌ترین خصوصیّات امام بزرگوار است و آن عبارت است از روحیه‌ی تحوّل‌خواهی و تحوّل‌انگیزی امام بزرگوار. امام، روحاً، هم یک انسان تحوّل‌خواه بود، هم تحوّل‌آفرین بود. در مورد ایجاد تحوّل، نقش او صرفاً نقش یک معلّم و استاد و مدرّس نبود؛ نقش یک فرمانده داخل در عملیّات و نقش یک رهبر به معنای واقعی بود. ایشان بزرگ‌ترین تحوّلات را در دوران خودشان، در زمان خودشان در حوزه‌های متعدّدی و در عرصه‌های متنوّع زیادی ایجاد کردند که من به مقداری [از آنها] امروز اشاره میکنم.
 
 اوّلاً روحیه‌ی تحوّل‌خواهی از دیرزمان در این بزرگوار وجود داشته است؛ این چیزی نبود که در آغاز نهضت اسلامی در سال ۱۳۴۱ در ایشان به وجود بیاید؛ نه، ایشان از دوران جوانی یک انسان تحوّل‌خواه بودند که نشانه‌ی آن عبارت است از همان یادداشتی و نوشته‌ای که ایشان در دوران جوانی -‌تقریباً در دهه‌ی ۳۰ از عمرشان- در دفتر مرحوم وزیری‌یزدی نوشته‌اند که مرحوم وزیری عین آن نوشته را، دست‌خط ایشان را به من نشان دادند؛ دیده‌ام که بعد هم چاپ شده و در اختیار خیلی‌ها قرار گرفته. در آن نوشته، ایشان آیه‌ی شریفه‌ی «قُل إِنَّما أَعِظُکُم بِواحِدَةٍ أَن تَقوموا لِلَّهِ مَثنىٰ وَ فُرادىٰ»(۱) [را ذکر میکنند] که دعوت میکند عموم را به قیامِ لله؛ یک چنین روحیه‌ای در ایشان وجود داشت. این روحیه را ایشان اِعمال کردند و همین طور که اشاره کردم تحوّل‌آفرینی کردند. مِیدانی وارد مسئله‌ی تحوّل شدند، نه فقط گفتاری و دستوری؛ از تحوّل‌آفرینی روحی در یک مجموعه‌ای از طلّاب جوان در قم -که من حالا عرض خواهم کرد شرحش را- تا تحوّل‌آفرینی وسیع در عموم ملّت ایران.
 
تحوّل و انقلاب روحی و معنوی در افراد
 آن مسئله‌ی قم عبارت است از درس اخلاق ایشان. ایشان ده‌ها سال پیش از شروع نهضت، غیر از درس فقه و اصول و معقول، سالها در قم درس اخلاق داشتند، جلسه‌ی اخلاق داشتند. البتّه آن‌ وقتی که ما رفتیم قم، سالها بود که این درس تعطیل شده بود،و وجود نداشت. کسانی که دیده بودند آن درس اخلاق را، نقل میکردند ایشان -هفته‌ای یک بار جلسه‌ای داشتند در مدرسه‌ی فیضیّه‌ و طلّاب جوان جمع میشدند در آنجا- وقتی که صحبت میکردند، جلسه را منقلب میکردند، دلها را منقلب میکردند. این را البتّه ما هم، در درس فقه و اصول دیده بودیم. یعنی ایشان حتّی در همین درسهای فقه و اصولشان در یک مناسبتهایی صحبت اخلاقی میکردند، طلبه‌ها زار زار گریه میکردند؛ وقتی ایشان صحبت اخلاقی میکرد، اشک میریختند؛ بیان ایشان این ‌جور مؤثّر بود و انقلاب روحی ایجاد میکرد. این همان روش پیغمبران است؛ پیغمبران هم آغاز همه‌ی حرکتهای خودشان را از انقلاب روحی افراد شروع کردند. اینکه امیرالمؤمنین میفرماید: لِیَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِه وَ یُذَکِّروهُم مَنسیَّ نِعمَتِه ... وَ یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول،(۲) همین است. «یَستَأدوهُم میثاقَ فِطرَتِه» یعنی آن سرشت نهفته‌ی انسانی را در اینها بیدار میکردند و آن را وادار میکردند به تحرّک و هدایتگری عملیّات و اقدامات انسانها؛ امام این جوری از اینجا شروع کردند. من البتّه نمیتوانم قاطعاً ادّعا کنم که آن جلسات را ایشان تشکیل میدادند برای اینکه بعدها به نهضت  عظیم سیاسی منتهی بشود؛ این را من نمیدانم. لکن آنچه مسلّم است اینکه این حرکت‌آفرینی، این تحریک غریزه‌های معنوی و فطرت و سرشت انسانی از راه درس اخلاق و تذکّر و آماده کردن دلها، شیوه‌ی امام بزرگوار بود؛ از اینجا ایشان شروع کردند تا ایجاد تحوّل در سطح وسیع یک ملّت؛ چه در دوران مبارزات -که حالا من مقداری از نمونه‌های این تحوّل را عرض میکنم- و چه بعد از پیروزی انقلاب، ایشان به معنای واقعی کلمه در ملّت ایران تحوّل ایجاد کردند.
 
 توجّه کنید که مخاطب ایشان در این تحوّل، عبارت بود از ملّت ایران. قبل از شروع نهضت امام مبارزاتی وجود داشت، مبارزات سیاسی در ایران وجود داشت، ده‌ها سال بود که گروه‌های مختلف [مبارزه میکردند]، منتها حوزه‌ی کار آنها حدّاکثر محدود میشد مثلاً به یک تعدادی دانشجو؛ اینها میتوانستند فرض کنید ۱۰۰ نفر، ۱۵۰ نفر دانشجو را تحت تأثیر قرار بدهند، در یک مراسمی آنها را وارد کنند. بحث امام، بحث یک گروه محدود یا یک جمع محدود یا یک حرفه‌ی معیّن نبود؛ بحث ملّت ایران بود. ملّت مثل یک اقیانوس است؛ به طوفان درآوردن یک اقیانوس کار هر کسی نیست. یک استخر را میشود موّاج کرد امّا موّاج کردن یک اقیانوس، کار عظیمی است. ملّت یک اقیانوس است و امام این کار را انجام داد؛ تحوّلاتی را به وجود آوردند.

تحوّل در خمودگی و تسلیم بودن ملّت و تبدیل به روحیه‌ی مطالبه‌گری
 یک تحوّل، تحوّل در روحیه‌ی خمودگی و تسلیم ملّت بود. در دوران جوانی ما، در دورانی که ما یادمان هست که این نهضت شروع شد، ملّت ایران یک ملّتی بود که با مسائل اساسیِ سرنوشت خودش هیچ سر و کاری نداشت، مردم تسلیم بودند، خمود بودند، نسبت به زندگی شخصیِ خودشان [بی‌اراده] بودند. این حالت تحرّک میدان‌داری، وارد میدان شدن، مطالبه کردن، آن هم مطالبه‌ی چیزهای بزرگ و مهم، در رفتار ملّت و در خُلق و خوی ملّت ما مطلقاً وجود نداشت؛ این را امام ایجاد کردند؛ همین ملّتِ خمود و تسلیم را تبدیل کردند به یک ملّتِ مطالبه‌گر؛ آن سخنرانی‌های پُرشور و توفنده‌ی امام، آن بیانهای خروشنده‌ی امام، آن چنان تکان داد این ملّت را که این ملّت تبدیل شدند به یک ملّت مطالبه‌گر؛ نمونه‌اش قضایای سال ۴۱ است -که شروع نهضت، سال ۴۱ بود- نمونه‌اش اجتماعات عظیم مردم در شهرهای مختلف است که بعد هم منتهی شد به پانزدهم خرداد، و در پانزدهم خرداد [رژیم] با آن کشتار عظیم نتوانست این حرکت را متوقّف کند. باز هم اجتماعات مردم در طول زمان بود تا پایان دوران مبارزات؛ این یک تحوّل عجیبی بود که ایشان ایجاد کردند.

تحوّل در نگاه مردم و ایجاد عزّت و اعتماد به نفْس ملّی
 تحوّل دیگر، تحوّل در نگاه مردم به خودشان و به جامعه‌شان بود؛ ملّت ایران نسبت به خود یک نگاه حقارت‌پندارانه داشت؛ یعنی اینکه این ملّت بتواند بر اراده‌ی قدرتها، بر اراده‌ی ابرقدرت‌ها فائق بیاید، مطلقاً به ذهن احدی خطور نمیکرد. نه فقط حالا اراده‌ی قدرتهای جهانی، حتّی اراده‌ی قدرتهای داخلی، حتّی اراده‌ی فلان مسئول -فرض کنید که- یک اداره‌ی امنیّتی یا انتظامی، اصلاً به ذهن مردم خطور نمیکرد که بتوانند غلبه کنند بر اراده‌ی صاحبان اراده‌های تلخ و خطرناک. احساس حقارت میکردند، احساس توانایی نمیکردند؛ امام این را تبدیل کرد به احساس عزّت، احساس اعتماد به نفْس، و مردم را از این حالت که حکومت استبدادی را یک امر طبیعی بدانند -که این‌ جور بود؛ آن زمان تصور ماها کأنّه این بود که خب بالاخره یک شخصی در رأس مملکت هست و اراده‌ی او حاکم است؛ خب طبیعت مسئله همین است و اصلاً این را یک امر طبیعی و عادّی میدانستیم- تبدیل کردند به انسانهایی که خودشان نوع حکومت را تعیین میکنند. از شعارهای مردم در انقلاب، اوّل، نظام اسلامی، حکومت اسلامی، بعد هم جمهوری اسلامی بوده؛ مردم خودشان تعیین‌کننده بودند، مطالبه‌کننده بودند؛ بعد هم در انتخابات‌های گوناگون شخص حاکم را، اشخاص مورد مسئولیّت در بخشهای مختلف حکومت را مردم معیّن کرده‌اند؛ یعنی حالت خودحقیرپنداری که در مردم بود، بکلّی تبدیل شد به حالت عزّت و اعتماد به نفْس ملّی.

تحوّل در نوع مطالبات مردم
 یک تحوّل دیگر، تحوّل در مطالبات اساسی مردم بود؛ یعنی اگر چنانچه فرض کنید آن وقت یک گروهی از مردم یک مطالبه‌ای هم از دستگاه داشتند یا از قدرتمندان آن زمان داشتند این بود که مثلاً این کوچه آسفالت بشود یا این خیابان این جوری کشیده شود؛ مطالبات در این حد [بود]؛ این را تبدیل کردند به مطالبه‌ی استقلال، آزادی؛ یعنی [آرمانهای] عظیم. یا شعار «نه شرقی، نه غربی»؛ در خواسته‌های مردم آن چنان تحوّلی به وجود آمد که از این چیزهای حقیر، کوچک، محلّی و محدود تبدیل شد به یک امور اساسی، بزرگ، انسانی، و جهانی.

تحوّل در نگاه مردم به دین
 یک تحوّل دیگری که امام به وجود آورد، تحوّل در نگاه به دین بود؛ مردم، دین را فقط وسیله‌ای برای مسائل شخصی، مسائل عبادی، حدّاکثر احوال شخصی میدانستند، فقط برای همین مسئله‌ی نماز و روزه و فرض کنید که وظایف مالی و ازدواج و طلاق؛ در همین حدود؛ دین را، وظیفه‌ی دین و مسئولیّت دین و رسالت دین را محدود به این چیزها میدانستند. امام برای دین، رسالت نظام‌سازی و تمدّن‌سازی و جامعه‌سازی و انسان‌سازی و مانند اینها تعریف کرد؛ مردم نگاهشان به دین بکلّی متحوّل شد.

تحوّل در نگاه به آینده و ایجاد تمدّن نوین اسلامی
 یک تحوّل دیگر، تحوّل در نگاه به آینده بود. در آن دورانی که نهضت شروع شد و امام وارد میدان شدند، با همه‌ی شعارهایی که حالا بعضی از احزاب و بعضی و از گروه‌ها و گروهک‌ها میدادند -که خیلی محدود و کوچک هم بودند- در نگاه مردم آینده‌ای دیده نمیشد. یعنی مردم یک افق و آینده‌ای در مقابل چشم نداشتند؛ این تبدیل شد به ایجاد تمدّن نوین اسلامی. یعنی شما امروز به ملّت ایران نگاه کنید، این دست مبارک امام است که این حالت را به وجود آورده؛ مردم دنبال این هستند که تمدّن نوین اسلامی را تشکیل بدهند و به وجود بیاورند؛ اتّحاد عظیم اسلامی را به وجود بیاورند، امّت اسلامی را تشکیل بدهند. نگاه عامّه‌ی مردم، توده‌ی مردم این است.
 
تحوّل در مبانی معرفتیِ کاربردی و ورود فقه در عرصه‌ی نظام‌سازی
 در یک حوزه‌ی تخصّصی‌تر، تحوّل در مبانی معرفتیِ کاربردی است؛ امام این را به وجود آوردند؛ که این تخصّصی است، جزو مسائل حوزوی و کسانی است که دستی در کار فقه و در کارِ علم اصول و مانند اینها دارند. امام فقه را وارد عرصه‌ی نظام‌سازی کردند؛ فقه از این مسائل دور بود. البتّه مسئله‌ی ولایت فقیه، هزار سال [بود که] در بین فقها وجود داشت و مطرح میشد، امّا چون این امید وجود نداشت که این ولایت فقیه تحقّق پیدا بکند، هرگز به جزئیّات آن، به مسائلِ آن پرداخته نمیشد. امام این را وارد مسائل اصلی و فقهی کردند. در حوزه‌ی علمیّه‌ی نجف، این را مطرح کردند و درباره‌ی آن بحث کردند؛ بحثهای علمیِ متقنِ محکمِ کاملاً قابل توجّه برای افرادی که صاحب نظر در این زمینه‌ها هستند؛ یا مسئله‌ی مصلحتِ نظام را -که مصلحتِ نظام همان منافع عمومی است، منافع ملّی است، چیزی غیر از آن نیست- امام در فقه مطرح کردند. مسئله‌ی معروف اصولی و فقهیِ «تزاحم» و «اهمّ و مهم» را که در مسائل شخصی و مسائل کوچک به کار میرفت، وارد عرصه‌ی میدان عمومی کردند که در عرصه‌ی اداره‌ی کشور، مسئله‌ی مصلحت نظام و مسئله‌ی «اهمّ و مهم» مطرح میشود. یعنی در فقه، ایشان این چیزها را وارد کردند که این، فرصت خیلی بزرگی برای فقه به وجود می‌آورد؛ دست فقه را باز میکند در گستره‌ی تصرّفاتی که میتواند در مسائل گوناگون بکند. به نظر من حوزه‌ها باید از این خیلی قدردانی کنند و استفاده‌ کنند، استقبال کنند. البتّه این کاری که امام در این زمینه‌ی فقهی انجام داده‌اند، کاملاً روشمند و قانونمند است؛ یعنی طبق همان -به تعبیر امام- فقه جواهری است؛ یعنی بدعتی در فقه نیست؛ یک استفاده‌ی صحیح از موازین متعارف فقهی است که در اختیار فقها است.
 
پافشاری بر تعبّد، در عین نگاه نوگرایانه به فقه
 یک نمونه‌ی دیگر از این تحوّل در نگاه به دین و مسائل دینی، پافشاری بر تعبّد بود در عین نگاه نوگرایانه به مسائل؛ یعنی امام، یک فقیه نوگرا، یک روحانی نوگرا بود؛ به مسائل با چشم نوگرایانه نگاه میکرد؛ در عین حال بشدّت پابند به تعبّد. در آن روز و آن دورانها خب روحانیّونی بودند که در زمینه‌های مسائل روشنفکری وارد بودند و بحث میکردند و حرف میزدند؛ اینها روحانی و عالم و دین‌شناس هم بودند [امّا] یک مقداری تحت تأثیر برخی از شرایط، نسبت به مسائل تعبّدی آن تقیّد لازم را [نداشتند] -در عمل شخصی چرا، مقیّد بودند- ولی در تبلیغاتشان خیلی روی مسئله‌ی تعبّد تکیه نمیکردند. امام آمدند در عین آن نگاه نویی که نسبت به مسائل فقهی و مسائل اسلامی و مسائل دینی و مانند اینها داشتند، روی مسئله‌ی تعبّد محکم ایستادند؛ هم تعبّد در احکام، هم تعبّد در مراسم دینی؛ [مثلاً] این مسئله‌ی تکیه‌ی عجیبی که ایشان بر روی مجالس عزاداری و مراسم عزاداری و مانند اینها کردند، همه‌‌ی اینها نشان‌دهنده‌ی آن پایبندی و تعبّد بزرگ ایشان بود.

تحوّل در نگاه به نسل جوان و اعتماد به آنها
 یک حوزه‌ی دیگر از تحوّلی که ایشان به وجود آوردند، تحوّل در نگاه به نسل جوان بود؛ نگاه به جوانان. ایشان به فکر و عملِ جوانان اعتماد کردند؛ این به معنای واقعی کلمه یک تحوّل بود. یعنی مثلاً فرض کنید سپاه پاسداران که تشکیل شد، ایشان جوانهای بیست و چند ساله را در رأس سپاه پاسداران پذیرفتند که اینها جوانهایی [بودند] که حدّاکثر مثلاً سی سال سنّشان بود؛ اینها در رأس سپاه پاسداران، فرماندهان لشکرها و فرماندهان کل [بودند]؛ اینها همه جوانهایی بودند که کارهای بزرگ به اینها سپرده شده بود. در زمینه‌های دیگر هم همین‌ جور؛ در بحثهای قضائی، در جاهای دیگر هم ایشان اعتماد عجیبی به جوانهایی که مورد قبولشان بودند [میکردند]؛ ایشان [کارها را] محوّل میکردند و به فکر جوان و به عمل جوان اعتماد میکردند.
 
جوان‌گرایی، در عین اعتماد به نیروهای غیر جوان
 البتّه در عین اینکه ایشان ظرفیّتهای غیر جوان را نفی نمیکردند. اینکه حالا ما امروز بحث جوان‌گرایی را زیاد مطرح میکنیم، بعضی‌ها تصوّر میکنند که جوان‌گرایی یعنی انسان پیران را بکلّی از حوزه خارج کند؛ نه، نظر امام مطلقاً این نبود؛ ایشان به جوانها اعتماد میکردند به عنوان یک ذخیره برای نظام، به عنوان یک ثروت برای نظام، به نیروهای غیر جوان هم به همان اندازه اعتماد میکردند. مثلاً فرض کنید ایشان همان وقتی که این حقیر را -که نسبتاً آن وقت خیلی پیر نبودم- به امامت جمعه‌ی تهران منصوب کردند، همان وقت مرحوم آقای شهید اشرفی،(۳) مرد هشتادساله را به امامت جمعه‌ی کرمانشاه یا مرحوم دستغیب(۴) یا [دیگر] شهدای محراب را منصوب کردند؛ اینها همه مردانی بودند در حدود سنین شصت و هفتاد و مانند اینها. یا در نیروهای مسلّح؛ در سپاه مثلاً جوانها را گذاشتند؛ در ارتش شهید فلّاحی(۵) یا فرض بفرمایید که مرحوم ظهیرنژاد،(۶) که اینها افرادی بودند در سنین شصت و بالاتر از شصت؛ امام از اینها استفاده کردند، این جور نبود که وقتی میگوییم به جوانها تکیه کنند، یعنی نیروهای غیر جوان را بکلّی از حوزه خارج کنند. یا ایشان آن ‌وقت در کمیته‌ی امداد مرحوم عسگراولادی(۷) را که خیلی جوان نبود گذاشتند.
 
 پس اینکه میگوییم ایشان به جوانها اعتماد میکردند -و امروز هم ما همین عقیده را داریم که باید به جوانها اعتماد کرد، باید از نیروی جوان در پیشبرد کشور استفاده کرد که من بعد هم به این میپردازم- به معنای این است که این یک ذخیره‌‌ای است، یک ثروتی است برای کشور که از این ثروت باید استفاده کنیم؛ معنایش این نیست که اگر تجربه‌دارها و غیر جوانها که آنها هم یک ثروتی هستند حضور دارند، از اینها استفاده نشود.

تحوّل در نگاه به قدرتهای جهانی و ابرقدرت‌ها و باور شکست‌پذیری آنها
 خب پس بنابراین این تحولّات [را به وجود آوردند] لکن تحوّل مهم دیگری که به وجود آوردند که شاید از بعضی از این تحوّلات مهم‌تر بود، عبارت است از تحوّل در نگاه به قدرتهای جهانی و ابرقدرت‌ها. آن وقت هیچ‌ کس تصوّر نمیکرد که بشود روی حرف آمریکا حرفی زد، بر خلاف اراده‌ی آمریکا بشود حرکتی انجام داد؛ امام کاری کردند که خود رؤسای جمهور آمریکا گفتند که خمینی ما را تحقیر کرد؛ واقعاً هم همین بود؛ امام و کارگزاران امام و جوانهایی که با اشاره‌ی دست امام حرکت میکردند، به معنای واقعی کلمه تحقیر کردند ابرقدرت‌ها را؛ اراده‌ی اینها را شکستند و اینها را از میدان خارج کردند. امام نشان داد که ابرقدرت‌ها ضربه‌پذیرند، شکست‌پذیرند که آینده هم همان را نشان داد؛ دیدید سرنوشت شوروی سابق که آن جور شد، این هم که آمریکای امروز است و این قضایای آمریکا را که ملاحظه میکنید! هیچ وقت تصوّر چنین چیزی نمیشد؛ امام این را از آن روز در دل مردم قرار داد که بدانند اینها شکست‌پذیرند و ضربه‌پذیرند.
 
نگاه الهی و توحیدی امام، به همه‌ی این تحوّلات
 خب، نکته‌ی مهم این است امام بزرگوار که این همه تحوّلات را به وجود آورد و به معنای واقعی کلمه امامِ تحوّل بود، امّا اینها را از خدا میدانست؛ امام اینها را به خودش نسبت نمیداد، اینها را از خدا میدانست. همین تحوّل روحی‌ را که در جوانها به وجود آمده بود -‌که در همین صحیفه‌ی امام منتشر شده- ملاحظه کنید، [ایشان] مکرّر در بیاناتشان به آن توجّه میکنند و اظهار تعجّب میکنند، برای ایشان اعجاب‌آور است؛ خود امام این کار را کرده بود، دست خود او در این کار بود امّا آن را از خدا میدانست؛ واقعش هم همین است که از خدا است؛ لا حول و لا قوّة الّا بالله العلیّ العظیم، همه چیز و هر حول و قوّه‌ای از خدا است. و امام واقعاً این [آیه‌ی] «ما رَمَیتَ اِذ رَمَیت»(۸) را به معنای واقعی کلمه معتقد بود. ایشان به این حرکت جوانها و تحوّل جوانها خیلی اهتمام می‌ورزید، خیلی مُعجب(۹) به این حادثه بود. یک جا ایشان میگویند که تحوّلی که در روحیه‌ی جوانها وارد شده و واقع شده است، از غلبه‌ی بر رژیم طاغوت بالاتر است؛ چون غلبه‌ی بر رژیم طاغوت، غلبه‌ی بر طاغوت بود، این تحوّلی که در جوانها به وجود آمده غلبه‌ی بر شیطان است و شیطان از طاغوت بالاتر است؛ یعنی ایشان این جوری به این قضیّه نگاه میکردند و مُعجب به این معنا بودند. این راجع به این مسئله‌ای که عرض کردیم.
 
نیاز هر جامعه‌ی زنده‌ای به تحوّل و پویایی
 خب، پس بنابراین امام، امامِ تحوّل بود. این بحثی که ما میکنیم، صرفاً نظر بر این نیست که حالا مثلاً فرض کنید یک اطّلاع بیشتری از شخصیّت امام داشته باشیم -که این هم البتّه در جای خود مهم است- این برای درس گرفتن است؛ باید از امام درس بگیریم. هر جامعه‌ی زنده و پویایی به تحوّل احتیاج دارد؛ ما امروز به تحوّل احتیاج داریم، در بخشهای مختلف. البتّه این را عرض بکنم که بعد از رحلت امام، انقلاب و کشور از رویکرد تحوّلی فاصله نگرفته؛ یعنی ملّت ایران بحمدالله توانسته رویکرد تحوّلی امام را دنبال بکند و پیش برود. ما در زمینه‌های گوناگونی به معنای واقعی کلمه، تحوّل پیدا کرده‌ایم و قدرتمندتر از گذشته شده‌ایم و در مواردی سرزنده‌تر از گذشته شده‌ایم؛ اینها هست. همین تحوّل علمی‌ای که به وجود آمده چیز کوچکی نیست، چیز خیلی مهمّی است.
 
 ما آن روز از لحاظ علمی در یک وضعی بودیم که اصلاً قابل اعتنا و قابل ذکر نبود؛ امروز در دنیا مطرحیم به عنوان [پیشتاز در] حرکت علمی و تلاش علمی. یا در توانایی‌های دفاعی؛ که امروز توانایی‌های دفاعی ‌ما در حقیقت و در واقع نزدیکِ به حدّ بازدارندگی است؛ این چیز خیلی مهمّی است که کشور توانسته [به آن برسد]. یا در عرصه‌ی سیاست؛ که چهره‌ی باابّهتِ کشور است در دنیا. جمهوری اسلامی، امروز چهره‌ی باابّهت و قدرتمند را در دنیا از خودش نشان میدهد، همه‌ی اینها تحوّلاتی است که اتّفاق افتاده‌ و قابل توجّه است. 

 در این سی سال، حرکت کشور، حرکت تحوّلی‌ای که امام به وجود آورده‌اند، متوقّف نشده است و پیش رفته؛ در بعضی از موارد هم زیرساخت‌های تحوّلی‌ای به وجود آمده است لکن هنوز به فعلیّت و به تحقّق نرسیده است؛ اینها هست لکن کافی نیست. آنچه من عرض میکنم این است که ما در یک مواردی تحوّل نداشتیم -در موارد مهمّی تحوّل نداشتیم- و در مواردی عقب‌گرد داشتیم، که این خیلی موضوع تأسّف‌بار و ناپسند و غیر قابل قبولی است، و برخلاف طبیعت انقلاب است. زنده ماندن انقلاب به این است که پی‌درپی نوآوری داشته باشد، تحوّل داشته باشد، پیشرفت داشته باشد؛ تحوّل یعنی به حال برتری با شکل واضحی دست یافتن؛ یعنی یک جهش، یک حرکت بزرگ؛ در زمینه‌های مختلف، ما به این احتیاج داشتیم؛ در بعضی از زمینه‌ها مطلقاً توانایی این را نداشتیم.

پیشرفت و پسرفت جوامع، وابسته به اراده‌ و عملکرد انسانها
 نقطه‌ی مقابل انقلاب، ارتجاع است. خیلی از انقلابهای دنیا مبتلا به ارتجاع شدند؛ یعنی بعد از آنکه پنج سال، ده سال، پانزده سال از شروع انقلاب گذشت، به خاطر بی‌اهتمامی‌هایشان مبتلا شدند به ارتجاع، به عقب‌گرد؛ این ارتجاع، نقطه‌ی مقابل انقلاب است. و هر دو -یعنی هم پیشرفت انقلابی، هم پسرفت به معنای ارتجاع- بستگی دارد به اراده‌ی انسانها؛ انسانها اگر چنانچه درست حرکت بکنند، درست پیش خواهند رفت؛ اگر چنانچه غلط حرکت بکنند، پس‌رفت خواهند داشت، که در قرآن هم به هر دوی اینها اشاره شده. در سوره‌ی مبارکه رعد [میفرماید]: إِنَّ اللَّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛(۱۰) که سیاق آیات نشان میدهد که [این آیه]، آن جنبه‌ی مثبت را بیان میکند، یعنی وقتی که شما تغییرات مثبت در خودتان ایجاد کردید، خدای متعال هم برای شما حوادث مثبت و واقعیّتهای مثبت را به وجود می‌آورد. دوّمی در سوره‌ی انفال است: ذٰلِکَ بِأَنَّ اللَّهَ لَم یَکُ مُغَیِّرًا نِعمَةً أَنعَمَها عَلىٰ قَومٍ حَتّىٰ یُغَیِّروا ما بِأَنفُسِهِم؛(۱۱) این جنبه‌ی منفی است، جنبه‌ی عقب‌گرد است، که اگر چنانچه خدا نعمتی به یک ملّتی داد و این ملّت درست حرکت نکردند، درست عمل نکردند، خداوند این نعمت را از اینها میگیرد. شما در دعای کمیل هم میخوانید: اللَّهُمَّ اغفِر لِیَ الذُّنوبَ الَّتی تُغَیِّرُ النِّعَم‌؛(۱۲) این تغییر نعمت، یعنی سلب نعمت، چیزی است که ناشی از اراده است. ما بایستی بشدّت مراقبت میکردیم و مراقبت بکنیم که به این حالت دچار نشویم.
 
 پس بنابراین در نظام، این معنا وجود داشته است، بعد از رحلت امام این حرکت تحوّلی وجود داشته است، منتها آن مقداری که وجود داشته، به نظر ما کافی نیست. ما به دلایل گوناگون قادریم که در بخشهای مختلفِ تمدّنی کشور و تمدّنی نظام، تحوّل ایجاد بکنیم. ولیکن خب نکاتی وجود دارد؛ یعنی انتظار من از خودم و از جوانهایمان و از ملّتمان و از نخبگانمان این است که در فکر ایجاد تحوّل در بخشهای مختلفی که نیاز هست باشیم.

تحوّل‌خواهی؛ گرایش مستمر به بهتر شدن و اجتناب از تحجّر
 حالا این بخشهایی که باید [در آنها] تحوّل ایجاد بشود چیست، این یک بحث جداگانه‌ای لازم دارد، من بعداً یک اشاره‌ای خواهم کرد، لکن در تحوّل نکاتی هست؛ اگر بخواهیم تحوّل به معنای واقعی کلمه و به معنای صحیح کلمه اتّفاق بیفتد، به این نکات بایستی توجّه کنیم؛ یک نکته این است که تحوّل‌خواهی لزوماً به معنای اعتراض نیست بلکه به معنای این است: گرایش مستمر به بهتر شدن؛ تحوّل‌خواهی این است؛ یعنی اکتفا نکردن به داشته‌های موجود؛ منشأ تحوّل میتواند این باشد. البتّه ممکن است منشأ مواردی، اعتراض به وضع موجود باشد امّا همیشه این جور نیست. در موارد زیادی تحوّل به معنای این است که ما به آنچه داریم، به داشته‌هایمان اکتفا نمیکنیم، یک قدمی بالاتر، یک مرحله‌ای جلوتر را دنبال میکنیم. حتماً لازم نیست یک جا احساس شکست کرده باشیم تا بخواهیم تحوّل ایجاد کنیم؛ نه، یک جاهایی احساس شکست هم نمیکنیم. من از اینجا چه نتیجه‌ای میخواهم بگیرم؟ میخواهم عرض بکنم در آنجاهایی هم که ما تحوّل مثبت ایجاد کرده‌ایم -مثلاً فرض کنید در مقوله‌ی علم- دیگر کسی نگوید که خب ما دیگر تحوّل کرده‌ایم و احتیاجی نیست؛ نه، ما به آنچه داریم نباید قانع باشیم، به داشته‌های خودمان نباید قانع باشیم بلکه بایستی باز هم تحوّل را بخواهیم و لازم بشمریم و دنبال کنیم؛ حتّی در همین زمینه‌ای که در آنجا تحوّل هم مثلاً داشته‌ایم یا در زمینه‌های گوناگون دیگری که تحوّلی انجام گرفته. پس بنابراین تحوّل یعنی میل به شتاب گرفتن و سرعت داشتن در حرکت و جهش در حرکت و اجتناب از تحجّر، اجتناب از پافشاری بر مشهورات غلط؛ معنای تحوّل اینها است و در آنجاهایی که حتّی اعتراضی هم وجود ندارد، این معنا کاملاً وجود دارد. بنابراین این یک نکته است.

پشتوانه‌ی فکری؛ از لوازم تحوّل صحیح
 نکته‌ی دوّم این است که تحوّل صحیح احتیاج دارد به پشتوانه‌ی فکری؛ یعنی هر حرکت بی‌پشتوانه‌ی فکری را نمیشود تحوّل دانست. بعضی از حرکتهای سبُک و سطحی را نمیشود به حساب تحوّل گذاشت؛ تحوّل پشتوانه‌ی فکری [میخواهد]. فرض کنید یکی از مسائلی که امروز باید حتماً تحوّل در آن به وجود بیاید، مسئله‌ی عدالت است. در زمینه‌ی عدالت باید تحوّل ایجاد کنیم و این باید متّکی باشد به یک مبنای فکری که اندیشه‌ی متقن و شکل‌یافته‌ی ما در زمینه‌ی عدالت چیست؛ آن وقت بر اساس آن برویم سراغ تحوّل؛ یعنی این پشتوانه‌ی فکری یکی از چیزهای لازم است که از دارایی‌های معنوی ما است؛ یعنی ما بایستی از دارایی‌های معنوی‌مان در این زمینه استفاده کنیم که عبارت است از احکام اسلام و مقرّرات اسلامی و آیات کریمه‌ی قرآن و کلمات اهل‌بیت (علیهم السّلام)؛ از اینها باید استفاده کنیم و بر اساس اینها باید تحوّل ایجاد بکنیم.
 
 امام هم هر کاری که در زمینه‌ی تحوّلات انجام دادند، متّکی به همین حرکت اسلامی و مبانی معرفتی اسلام بود؛ امام در چهارچوب آن حرکت کردند. اگر چنانچه یک چنین پشتوانه‌ی فکری‌ای وجود نداشته باشد، این تحوّل انسان، غلط خواهد بود و احتمالاً انسان قدم را نابجا برمیدارد، بعد هم درست پافشاری نمیکند؛ یعنی ثبات قدم در این حالتِ تحوّلی، نخواهد داشت. انسان به یاد بعضی‌ها می‌افتد، ما در انقلاب خودمان داشتیم کسانی را که اینها افراد انقلابی و علاقه‌مند بودند، منتها چون پایه‌‌های فکری‌شان پایه‌های محکمی نبود، پایه‌های ایمانی‌شان، پایه‌های متین و مستحکم و دارای پشتوانه‌های عقلانی محکم و استدلالی محکمی نبود، بعد از اینکه مدّتی گذشت و از سنین جوانی مثلاً یک مقداری عبور کردند، تبدیل شدند به همان فسیل‌هایی که اصلاً انقلاب علیه آن فسیل‌ها بود؛ یعنی انقلاب اسلامی در واقع یک عدّه فسیل‌های کج‌رو را کنار زد. بعضی جوانهای انقلابیِ دیروز هم بعد از آنکه وارد مرحله‌های گوناگون زندگی و عبور از سالهای جوانی شدند، در واقع نزدیک شدند -حالا یا بعضی‌ها نزدیک شدند، یا بعضی‌ها تبدیل شدند- به چیزی شبیه آن فسیل‌ها؛ به قول مرحوم امیری‌فیروزکوهی که ایشان در یک شعری میگوید:
شباب عمر به دانش گذشت و شیب به جهل
کتاب عمر مرا فصل و باب، پیش و پس است (۱۳)
واقعاً بعضی این جور هستند.

استحاله‌ی فکری و خارج شدن از هویّت واقعی، در مقابل تحوّل
 یک نکته‌ی دیگری که خیلی مهم است، این است که تحوّل را نبایستی با استحاله‌ی فکری اشتباه گرفت. اندکی قبل از حکومت پهلوی و بعد، شدّتش در دوران حکومت پهلوی، چیزی به نام تجدّد وارد کشور شد، که این را به عنوان یک تحوّلی در زندگی ملّت ایران به حساب می‌آوردند؛ این تحوّل نبود، این استحاله‌ی ملّت ایران بود، هویّت ملّت ایران را از او سلب کردن بود. یعنی در واقع ملّت ایران، هویّت دینی خود، هویّت ملّی خود، هویّت تاریخیِ عمیق خود را در این تجدّد از دست داد. تجدّدی که [طیّ آن،] در دوران پهلوی، هم یک مقداری به وسیله‌ی رضاخان، هم [به وسیله‌ی] پشتوانه‌ها و به‌اصطلاح روشنفکرهای غرب‌زده و طلسم‌شده‌ی زمان رضاخان -که او را وادار میکردند، هدایت میکردند، کمک میکردند و توجیه میکردند کارهای او را- در واقع هویّت ملّت ایران سلب شد، یعنی [ملّت ایران] از آن هویّت واقعی خارج شد؛ این استحاله است، این تحوّل نیست. تحوّل باید رو به جلو باشد، این رو به عقب رفتن بود. ملّتها اگر چنانچه هویّتِ خودشان را از دست بدهند، داشته‌های معنوی خودشان را از دست بدهند، در واقع یک مرگ تمدّنی برای آنها به حساب می‌آید؛ این یک مرگ تمدّنی است، کما اینکه برای کشور ما هم متأسّفانه همین جور هم بود؛ یعنی در بحثهای علمی، بحثهای اجتماعی، بحثهای دانشگاهی، کار را به جایی رساندند که مثلاً حرف یک دانشمند غربی به عنوان قول فصل(۱۴) شمرده میشود؛ بحث که میکنند، [میگویند] فلان دانشمند غربی این جوری گفته؛ وقتی او این جوری گفته، پس دیگر بحث تمام است. معنای این، آن است که ما راه فکر را ببندیم. وقتی تقلید پیش آمد، مسئله‌ی تقلید از دیگران پیش آمد و اینکه انسان جرئت نداشته باشد در فلان مسئله‌ی علوم انسانی یا امثال آن، روی حرف دانشمند غربی حرف بزند، معنایش این است که باید فکر را گذاشت کنار، اجتهاد را باید گذاشت کنار، باید تقلید کرد؛ این درست نقطه‌ی مقابل آن تعلیم انبیا است که «یُثیروا لَهُم دَفائِنَ العُقول‌»؛(۱۵) آن دفینه‌های عقل را، دفینه‌های اندیشه را در انسانها زنده کردن، شوراندن و به ظهور رساندن؛ این نقطه، درست نقطه‌ی مقابل آنها است؛ این هم یک نکته.
 
لزوم صبر در تحوّل و نیاز به دست هدایت‌گرِ مورد اطمینان
 یک نکته‌ی دیگر این است که تحوّل لزوماً یک حادثه‌ی دفعی نیست؛ گاهی تحوّل تدریجاً انجام میگیرد؛ بی‌صبری نباید کرد. اگر چنانچه هدف‌گیری و نشان‌گیری درست انجام گرفته باشد و حرکت به معنای واقعی اتّفاق بیفتد، اگر چنانچه به هدفِ تحوّل هم دیر برسیم ایرادی ندارد؛ عمده این است که راه را برویم، حرکت را انجام بدهیم، و بی‌صبری نباید کرد؛ اینکه تصوّر کنیم که بایستی حتماً دفعتاً یک کاری انجام بگیرد، نه، این ‌جوری نیست.
 
 و اشکال این تجدّدی که حکومتهای دست‌نشانده به ما دادند این بود که یک دست هدایت‌گری نداشت؛ یکی از اشکالاتش این بود. بایستی در این تحوّلی که تدریجاً بنا است انجام بگیرد، یک دست هدایت‌گرِ مورد اطمینانی بالاسر این تحوّل وجود داشته باشد و بایستی دستهای مطمئن و قابل اعتماد هدایت کنند این حرکتهای تحوّلی را؛ وَالّا اگر هدایت نکردند، مثل آن وضعی میشود که آن روزها وجود داشت. این هم یک نکته.

اجتناب از کارهای سطحی و عجولانه
 یک نکته‌‌ی دیگر این است که تحوّل را نباید با یک سلسله کارهای سطحی و دم‌دستی اشتباه گرفت. بعضی از کارهای سطحی، که متهوّرانه، عجولانه یک کاری انجام میگیرد؛ اینها تحوّل نیست؛ گاهی اوقات برای فرونشاندن هوسِ یک کار، این کارها انجام میگیرد که اینها خیلی ارزشی ندارد. تحوّل، کار عمقی است، کار اساسی است که بایستی اتّفاق بیفتد. سرعت البتّه مهم است لکن سرعت با شتابزدگی فرق دارد. خب حالا اینها یک نکاتی بود در مورد تحوّلی که باید ما دنبالش باشیم، ملّت ایران، بخصوص جوانهای ما باید دنبالش باشند؛ این نکات را بایستی توجّه کرد.

فهرست و نمونه‌هایی از نیاز جامعه به تحوّل
 خب حالا تحوّل در چه زمینه‌هایی باید انجام بگیرد؟ عرض کردم این موضوع یک بحث طولانی دیگری است که بایستی مشخّص بکنیم در چه زمینه‌هایی ما کمبود داریم و بایستی در اینها تحوّل به معنای واقعی کلمه انجام بدهیم؛ لکن به صورت یک فهرست مثالی، چند نمونه و چند مثال میشود گفت: مثلاً در زمینه‌ی اقتصاد تحوّل به این است که ما بتوانیم بند ناف اقتصاد کشور را از نفت قطع کنیم؛ یعنی بتوانیم اقتصادِ بدون نفت را به وجود بیاوریم؛ این یک تحوّل به معنای واقعی کلمه است. یا فرض بفرمایید در زمینه‌ی بودجه‌بندی‌های دولتی، دولت و مجلس بودجه را جوری ببندند که به معنای واقعی کلمه ناظر به موضوع، ناظر به مسئله، ناظر به عملکرد باشد؛ به تعبیری «بودجه‌‌ی عملیّاتی»؛ البتّه ادّعا میشود، دولتها غالباً ادّعا میکنند که بودجه عملیّاتی است ولی نیست. بودجه‌ی کشور به معنای واقعی کلمه اگر چنانچه درست بودجه‌بندی بشود، یک تحوّل در امر اقتصاد [میتواند] به وجود بیاورد. یا فرض کنید در زمینه‌ی مسائل آموزش؛ در زمینه‌ی مسائل آموزشی ما واقعاً احتیاج داریم به تحوّل. تحوّل در زمینه‌ی مسائل آموزش این است که ما آموزشهای دانشگاهی و دبیرستانی را، حتّی دبستانی را، آموزشهای عمقی قرار بدهیم؛ عمقی، کاربردی، نه صرفاً حفظی؛ درسها و بحثهای فایده‌محور را مطرح بکنید.

 بعضی از درسها در مدارس ما یا در دانشگاه‌های ما تدریس میشود که برای آن کسی که دارد این را میخواند، هیچ فایده‌ای تا آخر عمرش نخواهد داشت! چون در این زمینه تخصّص هم پیدا نمیکند، اطّلاعش هم در این زمینه اطّلاع آن چنان کارآمدی نیست؛ مثل اطّلاعات عمومی یک چیزی یاد میگیرد که هیچ فایده‌ای ندارد، وقت او را هم میگیرد. یعنی در زمینه‌ی آموزش اگر بخواهیم به معنای واقعی کلمه تحوّل ایجاد کنیم، تحوّل به این است که درس، فایده‌محور باشد، عمقی باشد، کاربردی باشد؛ که حالا همین برنامه‌ی تحوّلی که برای آموزش و پرورش تهیّه شده،(۱۶) اگر اجرا بشود و عمل بشود، بخشی از این را به عهده خواهد داشت.

 یا در زمینه‌ی مسائل اجتماعی، مثلاً مسئله‌ی تأمین عدالت، یا حلّ قطعی مشکلاتی مثل اعتیاد؛ اینها خب واقعاً یک مشکلات اجتماعی است؛ اینها را باید ما حل کنیم؛ یا در زمینه‌ی مسائل خانواده به معنای واقعی کلمه باید تحوّل ایجاد کنیم. امروز خبرها و گزارشهای متقن به ما میگوید که کشور ما بسرعت به سمت پیری دارد پیش میرود؛ این خبر خیلی دهشتناکی است، خبر بدی است؛ از جمله‌ی چیزهایی است که آثار آن در وقتی ظاهر خواهد شد که هیچ گونه علاجی برایش متصوّر نیست؛ خب اینها را با تحوّل بایست انجام داد؛ در این زمینه‌ها باید تحوّل انجام بگیرد.

نترسیدن از دشمنی و مخالفتها، شرط ایجاد تحوّل
 خب، یک شرط مهم برای ایجاد تحوّل، نترسیدن از دشمن و دشمنی‌ها است. خدای متعال به پیغمبرش میفرماید که «وَ تَخشَى النّاسَ وَاللهُ أَحَقُّ أَن تَخشاهُ»؛(۱۷) از مردم نباید بترسی؛ از حرف این و آن نباید بترسی. بالاخره هر اقدام مثبتی، هر کار مهمّی ممکن است یک عدّه‌ای مخالف داشته باشد؛ مخالف، مخالفت میکند. امروز با حضور فضای مجازی، نوع مخالفتها هم غالباً نوع برخورد‌کننده و تیز و آزار‌دهنده است؛ اگر چنانچه یک حرکت مهمّ صحیحِ متقنِ محاسبه‌شده‌ای انجام میگیرد، باید ملاحظه‌ی اینها را نکنند. ملاحظه‌ی دشمن خارجی را هم نباید بکنند؛ هر گونه حرکتی را که در کشور به سمت صلاح انجام بگیرد، یک جبهه‌ی وسیعی از دشمن وجود دارد که اینها نشسته‌اند دارند دائم فکر میکنند که ضربه‌ها بزنند، هم در زمینه‌های سخت‌افزاری، هم در زمینه‌های نرم‌افزاری؛ نرم‌افزاری‌شان همین است که اینها تصمیم‌های مهم و درست و منطقی را که در کشور گرفته میشود، با تبلیغات وسیعی که دارند، زیر سؤال ببرند و با این امپراتوری تبلیغاتی‌ای که دست صهیونیست‌ها هست، این را بکوبند و نابود کنند و از بین [ببرند]. باید از اینها نترسید، باید حرکت کرد؛ و به نظر من راهش هم این است که نیروهای جوان حضور داشته باشند؛ آن که ملاحظه نمیکند و نمیترسد و بدون ملاحظه حرکت میکند نیروی جوان است. [البتّه] حضور نیروهای جوان با همان شکلی که قبلاً عرض کردیم، به معنای استفاده‌ی از فکر جوان و از روحیه‌ی جوان و از حالت اقدام و جسارت و حرکتی که جوان میکند؛ نه به معنای نفی حضور ذخیره‌های غیر جوان؛ شرطش این است که این کار انجام نگیرد.
 
اضمحلال و افول قدرتها، به خاطر اعتماد به خدا
 خوشبختانه وقتی که کشور به خدا اعتماد میکند، نتیجه همین میشود که ملاحظه میکنید. یکی از بخشهای جبهه‌ی دشمن، شوروی بود که آن شکل را پیدا کرد؛ یکی از بخشها این بخش آمریکا است که شما امروز، وضع آشفته‌ی آمریکا را دارید مشاهده میکنید. آنچه امروز در شهرهای آمریکا و ایالتهای آمریکا مشاهده میشود، بُروز یک واقعیّاتی است که همیشه پنهان نگه داشته میشد. اینها چیزهای جدیدی نیست، اینها بُروز واقعیّتها است؛ که آن لجنِ ته حوض می‌آید بالا خودش را نشان میدهد؛ این حالت این جوری است. اینکه مثلاً فرض بفرمایید یک پلیسی با خونسردی تمام، زانویش را بگذارد روی گردنِ یک سیاه‌پوستی و همین طور نگه دارد و فشار بدهد تا او جان بدهد -او التماس کند، استغاثه کند، این هم خونسرد بنشیند روی او و فشار بدهد- چند پلیس دیگر هم بِایستند تماشا کنند و هیچ اقدامی نکنند، یک چیزی نیست که جدیداً به وجود آمده باشد؛ طبیعتِ آمریکایی این است؛ این کاری است که آمریکایی‌ها با همه‌ی دنیا تا حالا میکردند. با افغانستان همین کار را کرده‌اند، با عراق همین کار را کرده‌اند، با سوریه همین کار را کرده‌اند؛ با خیلی از کشورهای دنیا [از جمله] قبلها با ویتنام همین کارها را کرده‌اند؛ این اخلاق آمریکا است، این طبیعتِ حکومت آمریکا است؛ امروز این جوری خودش را نشان میدهد. اینکه حالا مردم شعار میدهند که «بگذارید ما نَفَس بکشیم» یا «نمیتوانیم نَفَس بکشیم»، که در ایالت‌ها و تظاهرات‌های وسیع شهرهای مختلف، امروز شعار مردم آمریکا شده است، این در واقع حرف دل همه‌ی ملّتهایی است که آمریکا در آنجا ظالمانه وارد شده و اقدام کرده؛ این‌ جوری است.

رسوایی دستگاه حاکمه‌ی آمریکا و سرافکندگی ملّت آمریکا
 و به هر حال به توفیق الهی، به لطف الهی، آمریکایی‌ها با رفتارهای خودشان رسوا شدند؛ آن، مدیریّتشان در قضیّه‌ی کرونا، که آنها را در دنیا رسوا کرده و الان هم این رسوایی ادامه دارد؛ با اینکه دیرتر از خیلی از کشورها اینها ابتلا پیدا کردند و میتوانستند از تجربه‌های دیگران استفاده کنند و میتوانستند آمادگی‌های لازم را به وجود بیاورند، ضعف مدیریّت در آن کشور موجب شده که امروز تلفاتشان چندین برابر تلفات کشورهای دیگر است و ابتلائاتشان هم همین جور. نتوانستند مدیریّت کنند و نمیتوانند مدیریّت کنند؛ به خاطر همین خصوصیّات فسادی که در دستگاه حاکمه‌ی آمریکا وجود دارد. این هم وضع اداره‌ی مردم، این هم برخورد با مردم؛ زبانشان هم دراز است؛ مردم را میکُشند و با جنایت واضح و آشکار، خودشان را نشان میدهند و عذرخواهی هم نمیکنند؛ در عین حال زبانشان هم دراز است، میگویند حقوق بشر! آن مرد سیاهی که آنجا کشته شد، ظاهراً بشر نبود و حقوقی نداشت؛ این جوری است.
 
 به هر حال به نظر من ملّت آمریکا -من قبلاً هم یک وقت گفتم، الان هم میگویم- احساس خجلت و سرافکندگی میکند از حکومتهای خودش؛ و واقعاً جا دارد که ملّت آمریکا از این حکومتی که امروز در آمریکا هست احساس سرافکندگی کند. آن کسانی هم که -چه در کشور ما، [یعنی] ایرانی‌هایی که داخل کشورمان هستند، چه بعضی ایرانی‌هایی که خارج از کشور هستند- شغلشان حمایت از آمریکا و دفاع از آمریکا و بزک کردن آمریکا بود، آنها هم به نظر من دیگر سرشان را نمیتوانند بلند بکنند با این وضعی که الان پیش آمده.

 امیدواریم ان‌شاء‌الله خداوند متعال حوادث عالم را به نفع ملّت ایران پیش ببرد و اقتدار جمهوری اسلامی را روز‌به‌روز بیشتر کند و روح مطهّر امام بزرگوار را و شهدای عزیز را و شهید عزیز اخیر ما، شهید سلیمانی را با اولیائش ان‌شاء‌الله محشور کند.

والسّلام علیکم و ‌رحمةالله
 
 
۱) سوره‌ی سبأ، بخشی از آیه‌ی ۴۶؛ «بگو من فقط به شما یک اندرز میدهم که دو به دو و به تنهایى براى خدا به پا خیزید ...»
۲) نهج‌البلاغه، خطبه‌ی ۱
۳) شهید آیت‌الله عطاءالله اشرفی‌اصفهانی، پنجمین شهید محراب
۴) شهید آیت‌الله سیّدعبدالحسین دستغیب، سوّمین شهید محراب
۵) مرحوم شهید سرتیپ ولی‌الله فلّاحی، بعد از بنی‌صدر به فرماندهی کلّ قوا منصوب شد.
۶) مرحوم سرلشکر قاسمعلی ظهیرنژاد، از سال ۱۳۵۸ مسئولیّت فرماندهی در ارتش را به عهده داشت.
۷) حبیب‌الله عسگراولادی
۸) سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۱۷؛ «... و چون [ریگ به سوى آنان] افکندى، تو نیفکندى ...»
۹) آنچه موجب شگفتی شود.
۱۰) سوره‌ی رعد، بخشی از آیه‌ی ۱۱؛ «... در حقیقت، خدا حال قومى را تغییر نمیدهد تا آنان حال خود را تغییر دهند. ...»
۱۱) سوره‌ی انفال، بخشی از آیه‌ی ۵۳، «این [کیفر] بدان سبب است که خداوند نعمتى را که بر قومى ارزانى داشته تغییر نمیدهد، مگر آنکه آنان آنچه را در دل دارند تغییر دهند ...»
۱۲) مصباح‌المتهجّد، ج۲، ص ۸۴۴
۱۳) غزلیّات، غزل شماره‌ی ۹۱
۱۴) سخن نهایی صحیح و متقن
۱۵) نهج‌البلاغه، خطبه ۱
۱۶) سند تحوّل بنیادین آموزش و پرورش
۱۷) سوره‌ی احزاب، بخشی از آیه‌ی ۳۷؛ «... و از مردم میترسیدى، با آنکه خدا سزاوارتر بود که از او بترسى‌ ...»

قانون منع تردد در ایالت «مینه‌سوتا» در نهمین شب ناآرامی‌های آمریکا در حالی تمدید شده که اعتراضات مردم آمریکا به قتل «جرج فلوید» مرد سیاهوست 46 ساله به دست پلیس سفیدپوست، همچنان ادامه دارد.

دستگاه قضایی ایالت «مینه‌سوتا» همچنین دستور بازداشت سه پلیسی که اقدام به دستگیری جورج فلوید کرده بودند، صادر کرد.

«جورج فلوید» مرد آفریقایی تباری بود که در روز دوشنبه 25 می به طرز وحشیانه‌ای توسط پلیس آمریکا به قتل رسید که این مساله، خشم مردم آمریکا برانگیخت.

انتشار ویدئویی از صحنه بازداشت مردی به نام «جورج فلوید» آمریکاییِ آفریقایی تبار که در آن پلیس پای خود را روی گردن او گذاشت و با فشار وی را دچار خفگی و قتل کرد، خشم بسیاری از چهره‌های مطرح جهان را نیز برانگیخت و برخی از هنرمندان و سینماگران هالیوودی نسبت به این اقدام وحشیانه پلیس آمریکا واکنش نشان دادند.

انتهای پیام

حج، حضرت امام خمینی (س) در چهارم شهریور 1363 در پیامی ششگ انه به مسلمین ایران و جهان و حجاج بیت اللَّه الحرام در باره ‏فلسفه حج و رسالت حجاج در کنگره عظیم عبادی- سیاسی حج‏ می فرماید: بیت اللَّه الحرام، اول بیتی است که برای «ناس» بنا شده. بیت همگانی است. هیچ شخصیتی و هیچ رژیمی و هیچ طایفه ‏ای حق تقدم در آن را ندارد. اهل بادیه و صحرانشینان و خانه به دوشان با عاکفان کعبه و شهرنشینان و دولتمردان در آن یکسانند. این بیت معظم برای ناس بنا شده، و برای قیام ناس و نهضت همگانی، و برای منافع مردمی. و چه نفعی بالاتر و والاتر از آنکه دست جباران جهان و ستمگران عالم از سلطه بر کشورهای مظلوم کوتاه شود، و مخازن عظیم کشورها برای مردم خود آن کشورها باشد. بیتی که برای قیام تأسیس شده است، آن هم قیام ناس و للناس، پس باید برای همین مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود، و منافع ناس را در همین مواقف شریف تأمین نمود، و رمی شیاطین بزرگ و کوچک را در همین مواقف انجام داد.

 

خلاصه توصیه ششگانه امام به شرح ذیل است:

 

1- مراتب معنوی حج، که سرمایه حیات جاودانه است و انسان را به افق توحید و تنزیه نزدیک می‏نماید، حاصل نخواهد شد مگر آنکه دستورات عبادی حج به طور صحیح و شایسته و مو به مو عمل شود... و بُعد سیاسی و اجتماعی آن حاصل نمی‏ گردد، مگر آنکه بُعد معنوی و الهی آن جامعه عمل پوشد، و لبیکهای شما جواب دعوت حق تعالی باشد و خود را محْرم برای وصول به آستانه محضر حق تعالی نمایید، و لبیک گویان برای حق نفی شریک به همه مراتب کنید و از «خود»، که منشأ بزرگ شرک است  به سوی او- جلّ و علا- هجرت نمایید... اگر جهات معنوی به فراموشی سپرده شود، گمان نکنید که بتوان از چنگال شیطان نفس رهایی یابید. و تا در بند خویشتن خویش و هواهای نفسانی خود باشید، نمی‏توانید جهاد فی سبیل اللَّه و دفاع از حریم اللَّه نمایید.

 

2- ...  شما حامل پیام ملتی هستید که با انقلاب خود کشوری را که می‏ رفت با شرق زدگی و از آن بیشتر غربزدگی در الحاد و فساد و فحشا غرق شود نجات داده، و حکومت اسلامی را به جای حکومت طاغوتی جایگزین نموده‏ اند. همان مردمی که تصمیم دارند با صدور پیام انقلاب اسلامی ‏شان نه تنها کشورهای اسلامی، که مستضعفان جهان را به اسلام عزیز و حکومت عدل اسلامی آشنا سازند. شما نمایندگان مردمی هستید که انقلاب اسلامی ‏شان، با عمر کوتاه خود و گرفتاری های طاقت فرسای حاصل از رویارویی با دو ابرقدرت و مقابله دو بلوک شرق و غرب با آن و خرابکاری های تروریست های وابسته به دو جناح ستمگر، تنها و تنها به برکت اسلام و نورانیت آن و مقاومت مردم توانسته است کشورهای اسلامی را در شرق و غرب ارض و مظلومان جهان را در سراسر گیتی‏ تکان داده و به اسلام جلب نماید؛ و توانسته است ندای اسلام را هر چند ضعیف به گوش جهانیان رسانده و نظر آنان را به خود جلب کند.

 

 3- ... بسیار محتمل است که عده‏ ای از منحرفان و دشمنان انقلاب و اسلام برای بدنام کردن حجاج محترم و مشوّه نمودن چهره انقلاب، بلکه اسلام، در این سفر شرکت کنند و به صفوف حجاج محترم به پیوندند و دست به کارهای ناشایسته و مخالف دستورات اسلام زنند، و گاه باعث شوند که بعض متدینین هم گول خورده و از آنها، به توهّم آنکه تکلیف انقلابی است، تبعیت کنند و به دست مخالفان انقلاب، که با دقت در صدد یافتن نقاط ضعف و خرده‏ گیری از حجاج ایرانی می‏باشند، بهانه دهند؛ مخالفانی که همراه کاروانان و راهپیمایان و اجتماعات در مواقف شریفه می‏باشند مطالب را صد چندان کرده و به رسانه‏ های گروهی مخالف مخابره نموده، و موجب تضعیف انقلاب می‏شوند. در این صورت، بر تمام حجاج محترم، خصوصاً رؤسای کاروانها و روحانیون محترم و اشخاص هوشیار، لازم است تا با دقت بسیار مواظب حرکات و سکنات و رفتار حجاج باشند؛ و به مجرد رؤیت یک امر انحرافی طرف را نهی کنند. و اگر دیدند اصرار دارد و در صدد فساد است، به نحوی که به ملایمت و موعظه حسنه نزدیکتر است از آن جلوگیری نمایند؛ و به دیگران هشدار دهند که او را از صفوف خود خارج کنند. و متوجه باشند که گاهی مفسدان می‏خواهند جار و جنجال و تشنج ایجاد کنند. باید از این گونه امور احتراز نمایند.

 

4- ... مسلمانان حاضر در مواقف کریمه، از هر ملت و مذهب که هستند، باید به خوبی بدانند که دشمن اصلی اسلام و قرآن کریم و پیامبر عظیم الشأن- صلی اللَّه علیه و آله و سلم- ابرقدرتها، خصوصاً امریکا و ولیده فاسدش اسرائیل است که چشم طمع به کشورهای اسلامی دوخته و برای چپاول مخازن عظیم زیرزمینی و روی زمینی این کشورها از هیچ جنایت و توطئه‏ ای دست بردار نیستند. و رمز موفقیت آنان در این توطئه شیطانی تفرقه انداختن بین مسلمانان، به هر شکل که بتوانند، می‏ باشد. در مراسم حج ممکن است اشخاصی، از قبیل ملّاهای وابسته به خود، را وادار کنند که اختلاف بین شیعه و سنی ایجاد کنند؛ و آن قدر به این پدیده شیطانی دامن ‏زنند که بعض ساده دلان باور کنند و موجب تفرقه و فساد شوند. برادران و خواهران هر دو فرقه باید هوشیار باشند. ...

 

5-... به حجاج محترم ایرانی، که حامل پیام اسلام و قرآن کریمند و حامل پیام انقلاب اسلامی می‏باشند، سفارش کرده و می‏کنم که در آن مواقف شریفه- چه در مکه معظمه و چه در مدینه منوره- مدارا با مسلمین و مسالمت را حتی با مأمورین آنجا از دست ندهید؛ و در آن مراکز، که محل امن است، به مقابله برنخیزید و با همه با اخلاق انسانی- اسلامی برخورد کنید؛ و با نصیحت برادرانه و موعظه حسنه، همه مسلمانان را از اعمال خشونت بازدارید، و به دستور خداوند تعالی با جاهلان مدارا نمایید؛ و با دقت متوجه حرکات و سکنات خود و دوستانتان باشید. و اگر مخالفان شما بر خلاف دستورات قرآن کریم با شمار رفتار کردند، مقابله به مثل نکنید، تا در پیشگاه خداوند تعالی آبرومند و مطیع باشید. ...

 

6-  ملت و دولت ایران، در حالی که از بسیاری از دولتهای منطقه مخالفت های بیجا دیده است، هر گز نمی‏خواهد از اخوت اسلامی چشم‏ پوشی نموده و به اعمال قدرت دست زند...

السومریه نیوز نوشت: «حسن الکعبی»، نایب رئیس پارلمان عراق روز دوشنبه (12 خرداد ماه) در بیانیه‌ای مطبوعاتی از دولت عربستان خواست تا برای بازسازی مزار ائمه اطهار (علیهم‌السلام) در قبرستان بقیع اقدام کند.


وی افزود: جامعه جهانی، سازمان‌های مربوطه و همه کشورهای عربی و اسلامی باید برای فشار به عربستان سعودی برای بازسازی قبرستان بقیع، به شکل جدی اقدام کنند.


نایب رئیس پارلمان عراق تأکید کرد که تلاش جدی دولت عراق برای تحرک در این زمینه ضرورت دارد.


الکعبی اعلام کرد: احترام به مذاهب اسلامی و اعتقادات ملت‌ها و مناسک دینی ایجاب می‌کند که عربستان برای ساخت زیارت‌گاه‌ها و بارگاه‌های مقدس سریعاً اقدام کند و به درد و حزن و اندوهی که هر سال برای مسلمان تجدید می‎شود، پایان دهد.

 

 

گر چه سیر و سفر در طبیعت یک امر مطلوب و خواسته قرآن مجید است1، ولی سفر حج و عمره یک سفر روحانی و معنوی، و تجلی " فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ"2، و تبلور سیاسی و اجتماعی اسلام، و ایام آن، عرصۀ اقتدار مسلمانان است. از این رو حجاج ایرانی در این سفرها مسئولیت سنگینی را برعهده دارند. زیرا آنان سفیران ایران زمین، اسوه های مقاومت و پایداری، از همه مهم تر: عاشقان مکتب اهل بیت علیهم السلام می باشند. به این مناسبت دیدگان سایر حجاج از تمام جهان به سوی آنان معطوف می گردد، و رفتار و کردارشان زیر ذره بین قرار می گیرد.

 

 

 

حضرت امام خمینی رضوان الله علیه در این زمینه می فرمایند:"حجاج محترم ایران، و زایران حرمین شریفین بدانند که آنان از کشوری که برای اهداف اسلامی، و بیرون راندن ستمگران از کشور عزیز خویش قیام کرده است، به سوی خانۀ خدا و حرم شریف رسول الله (ص) می روند، تحت مراقبت برادران اسلامی سرارسر جهان هستند..."3

در فراز دیگر می فرمایند: شما (زایران محترم) امروز در بوتۀ امتحان قرار گرفته اید، چون نمونه ای از ملت ایران هستید، و باید بدانید که چشمان کنجکاو و صدها هزار زایر، از اطراف جهان، اعمال شما را تحت نظر دارند، می خواهند ببینند چه تحول عظیمی در ابعاد مختلف اخلاقی و معنوی پیدا کرده اید؟4

امام در پیامی دیگر به جایگاه معنوی این سفر پرداخته و می فرمایند: هر سال میلیون ها مسلمان به مکه می روند، پا جا پای پیامبر و ابراهیم و اسماعیل و هاجر می گذارند، ولی هیچ کس نیست که از خود بپرسد: ابراهیم و محمد علیهماالسلام که بودند؟ و چه کردند؟ هدفشان چه بود؟ از ما چه خواسته اند؟ 5

امام با این سخنان، وظایف و اهداف سنگینی را متوجه حجاج و زایران ایرانی می نماید که به بخشی از آنها می پردازیم.

1- اخلاص و خودسازی

امام خمینی با الهام از قرآن، سفر "حج و عمره" را یک سفر سیاحتی نمی داند، بلکه این سفر را مهاجرت به سوی خدا و رسول خدا تلقی نموده،6 و هدف نهایی را خدایی شدن، و به خانه دل رسیدن می داند. ولذا می فرمایند: فریضۀ حج، لبیک به حق است، و هجرت به سوی حق. حجاج بیت الله الحرام از خانۀ تن و دنیا، مهاجرت الی الله و رسول الله می کنند، که خانۀ دل است.7

برخی ناآگاهان، یا تحلیل گران مغرض، یا جیره خواران می گویند: حج عبارت است از یک عبادت دسته جمعی، و یک سفر زیارتی و سیاحتی برای دیدار از قبله و مدینه و بس! و حال آن که، حج برای نزدیک شدن و اتصال انسان با صاحب خانه است. حج کانون معارف الهی است. حج تنها حرکات و اعمال و الفاظ نیست. با کلام و لفظ و حرکت خشک نمی توان به خدا رسید.8

"شما حجاج محترم! باید بدانید که کجا می روید؟ چگونه می روید؟ با چه دعوتی این سفر را آغاز کرده اید؟ مهمان چه کسی هستید؟ آداب و شرائطش چیست؟9

آنگاه ابزار و اسباب این جایگاه را تعیین نموده، و "اخلاص و تزکیۀ نفس" را وسائل رسیدن به این حالت می دانند و می فرمایند:

عامل بزرگ در کمال عبادات و اعمال، نیت صادقه و ارادۀ خالصه است، هر قدر عبادات از"تشریک" خالص تر باشند، کامل ترند، و هیچ چیز در عبادات به اهمیت"اخلاص" نمی رسد.10

از مهمات در عبادات، از جمله در حج، اخلاص در عمل است، اگر خدای نخواسته، کسی عملی را برای خودنمایی انجام دهد باطل است، حجاج محترم بدانند که خودبینی و خودخواهی، با خداخواهی مخالف است، و با هجرت الی الله، و سیر الی الله نمی سازد.11

توجه داشته باشید که سفر حج، سفر کسب نیست، سفر تحصیل دنیا نیست، سفر الی الله است، شما رو به سوی خانه خدا سفر می کنید، باید تمام امورتان الهی باشد، مثل انبیا و سایر بزرگان دین، که یک قدم تخلف نمی کردند، چون سفر الی الله است.12

اکنون بازارهای مکه و سایر مشاهد مشرفۀ حجاز که مرکز وحی و نزول ملائکه است، پر از کالاهای بیگانگان، و بازار برای دشمنان اسلام و پیامبر بزرگ گردیده، و کثیری از حجاج بیت الله الحرام که برای فریضه حج می روند و باید در آن مکان مقدس از توطئه بیگانگان به یاری مسلمین برخیزند، ولی غافلانه در بازارها به جستجوی کالاهای امریکایی، اروپایی، ژاپنی و ... پرسه می زنند، و دل صاحب شریعت را با این عمل که با حیثیت حج و حجاج بازی می کنند به درد می آورند!13

2- تفاهم و حفظ وحدت

زایران ایرانی باید بدانند که مراسم "حج و عمره" بزرگترین تجمع مسلمانان از کشورهای جهان، و زیباترین نماد وحدت مسلمین است، بنابراین باید با تدبیر و برنامه ریزی صحیح، اخلاق حسنه، همبستگی خویش را به نمایش بگذارند و در این راه، با نگرش مثبت و محبت آمیز به یکدیگر بنگرند، از هرگونه رفتارهای حساسیت برانگیز حذر کنند، و در برابر توطئه های اختلاف برانگیز هوشیار باشند.

امام خمینی می فرمایند: یکی از فلسفه های مهم اجتماع عظیم از سراسر جهان در این مقام مقدس و مهبط وحی، به هم پیوستن مسلمانان جهان، و تحکیم وحدت بین پیروان اسلام و قرآن کریم، در مقابل طاغوت های جهان است14

لازم است برادران ایرانی، و شیعیان سایر کشورها از اعمال جاهلانه، که موجب تفرق صفوف مسلمین است احتراز کنند، در جماعات اهل سنت حاضر شوند، از انعقاد و تشکیل نماز جماعات در منازل، و گذاشتن بلندگوهای مخالف رویه، اجتناب نمایند. و از افتادن روی قبور مطهره، و کارهایی که گاهی مخالف شرع است، جداً اجتناب نمایند.15

امام با این پیام موکد، هم انعطاف خود و پیروان مکتب اهل بیت را می رساند، و هم جلوی حساسیت های دیگران را می گیرد، و هم توطئه های دشمنان را، در ایجاد اختلاف بین شیعه و سنی خنثی می نماید. حتی برای رسیدن به وحدت و تفاهم که از اهداف مهم "حج و عمره" است، دستور می دهند:

به حجاج محترم ایرانی سفارش کرده و می کنم که: در آن مواقف شریفه، چه در مکه معظمه، و چه در مدینه منوره، مدارا با مسلمین و مسالمت با مأمورین آنجا را از دست ندهید، و در آن مراکز که محل امن است، به مقابله برنخیزید، و با همه با اخلاق اسلامی و انسانی برخورد کنید، و با دقت متوجه حرکات و سکنات خود و دوستان باشید، و اگر مخالفان شما برخلاف دستورات قرآن کریم با شما بدرفتاری کردند مقابله به مثل نکنید، تا در پیشگاه خداوند تعالی آبرومند و مطیع باشید.16

اگر چه رسیدن به وحدت و تفاهم، طرفینی است، و باید پیروان سایر مذاهب اسلامی نیز چنین رفتارهای اخلاقی و اسلامی را مراعات نموده، و از هرگونه اعمال حساسیت برانگیز اجتناب نمایند، و توجه داشته باشند که به حکم قرآن همۀ مومنین برادران یکدیگر،17 و هیچ کس حق ندارد، دیگری را تکفیر نموده و غیر مومن بداند.18 ولی امام امت با این سخنان وحدت بخش، شیعیان جهان و به ویژه ایرانیان بزرگوار را به انعطاف بیشتر و جهاد نفس در برابر بی ادبان و بداندیشان مأمور می سازد، تا وحدت مسلمین در این اماکن مقدس خدشه دار نگردد!

3- هوشیاری در مسائل سیاسی

دین مقدس اسلام آئینی جهانی و جاودانی است.19 به این جهت برنامه های آن براساس ادارۀ جهانی تدوین شده است. از سوی دیگر: اداراۀ جهان نیازمند مدیریت جهانی، و اعمال سیاستهای مناسب برای پیشرفت اسلام و مسلمین، و ستیز دفاعی در برابر تهاجم بدخواهان و دشمنان اسلام است. از این رو حضرت امام صادق(ع) می فرمایند:

زمانی فرا رسد که مردم به اوصاف گرگ در می آیند! چنانچه در برابر آنان گرگ نباشید، آنان شما را می خورند!20

با این مقدمه روشن است که "سیاست" از دین جدا نیست، و حضرت امام خمینی خطاب به علما، فقها، طلاب علوم دینیه، می فرمایند: روحانیون و طلاب و علما باید کارهای اجرایی را برای خود یک امر مقدس، و ارزش الهی بدانند، و چنانچه احساس کنند: منصب امامت جمعه، و ارشاد مردم، یا قضاوت در امور مسلمین خالی است، با داشتن قدرت اداره، اگر مسئولیت نپذیرند، یقیناً در پیشگاه خداوند متعال مؤاخذه می شوند.21

آنگاه در امور "حج و عمره" خطاب به زایرین می فرمایند:

فریضۀ حج از بزرگترین کنگره های جهان اسلام است، حجاج محترم جهان را دور هم گرد آورید، در مصالح اسلام و مشکلات مسلمین تبادل نظر فرمائید، و در حل مشکلات و راه رسیدن به آرمان مقدس اسلام، تصمیمات لازم اتخاذ نمائید، و راه های اتحاد همۀ طوایف و مذاهب اسلامی را بررسی کنید، و در امور سیاسی مشترک بین همه طوایف، مشکلاتی را که برای مسلمین پیش آمده است، چاره اندیشی نمائید.22

قابل توجه است که ادارۀ چنین امور ضروری اسلام و مسلمین، بدون آشنایی به مدیریت و سیاست، امکان پذیر نیست. حضرت امام در سخنان دیگر به ابعاد سیاسی "حج و عمره" پرداخته و در این باره می فرمایند:

حج از مسائلی است که جنبۀ سیاسی اش، بسیار، بیش از عبادی آن است. و شما آقایان توجه  به این معنا داشته باشید. 23 سپس می افزایند: یکی از فلسفه های مهم حج "بعد سیاسی" آن است. و اهمیت "بعد سیاسی" کمتر از "بعد عبادی" نیست! (حتی) "بعد سیاسی" علاوه بر سیاستش، خودش عبادت است.24

امام امت، زایران ایرانی را به هوشیاری سیاسی و اجتماعی دعوت نموده، و می فرمایند:

آقایان روحانیون کاروانها به مردم بگویند: در امور سیاسی و اجتماعی خیلی منظم باشند، از جانب خود کاری ننمایند، این که هر کس هر چه بخواهد بکند، هرج و مرج می شود، باید تمام کارها در کاروان براساس میزان و برنامه صورت پذیرد.25

از جمله سفارش های من برای مراسم "برائت از مشرکین" این است که در راهپیمایی ها، در عین حال که فریاد برائت از مشرکین و ستمکاران، کوبنده و با شرکت همگانی باشد، لازم است نظم و ترتیب و آداب اسلامی را به طور شایسته و دقیق مراعات نمایند، و از شعارهای خودساخته که ممکن است با القای مغرضان، برای ایجاد اغتشاش صورت بگیرد، جداً خودداری کنند.26

حضرت امام در این پیام ها وظایف مختلف زایران را تبیین نموده، و اهداف حج و عمره را بیان کرده، و ابعاد گوناگون سیاسی، عبادی، اجتماعی، معنوی و اخلاقی را گوشزد فرموده است تا حاجیان در تمام موارد سفر موفق باشند و با دست پر به وطن برگردند.

1. حج، 46: أَفَلَمْ یَسِیرُوا فِی الْأَرْضِ فَتَکُونَ لَهُمْ قُلُوبٌ یَعْقِلُونَ بِهَا أَوْ آذَانٌ یَسْمَعُونَ بِهَا ۖ فَإِنَّهَا لَا تَعْمَى الْأَبْصَارُ وَلَٰکِنْ تَعْمَى الْقُلُوبُ الَّتِی فِی الصُّدُورِ

2. ذاریات، 50

3. صحیفه امام، ج18، ص96

4. صحیفه امام، ج19، ص338

5. صحیفه امام، ج21، ص78

6. نساء، 100: وَمَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهَاجِرًا إِلَى اللَّهِ وَرَسُولِهِ

7. صحیفه امام، ج20، ص88و89

8. صحیفه امام، ج21، ص76و77

9. صحیفه امام، ج19، ص337

10. چهل حدیث، ص325

11. صحیفه امام، ج19، ص337

12. صحیفه امام، ج10، ص175

13. صحیفه امام، ج19، ص344

14. صحیفه امام، ج19، ص340

15. صحیفه امام، ج10، ص62

16. صحیفه امام، ج19، ص29

17. حجرات، 10: انمّا المؤمنون اخوة

18. نسا، آیه94: وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَیْکُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا

19. اعراف، 158: قُلْ یَا أَیُّهَا النَّاسُ إِنِّی رَسُولُ اللَّهِ إِلَیْکُمْ جَمِیعًا ، آل عمران، 85: وَمَنْ یَبْتَغِ غَیْرَ الْإِسْلَامِ دِینًا فَلَنْ یُقْبَلَ مِنْهُ

20. بحارالانوار، ج77، ص159، حدیث 140

21. صحیفه امام، ج21، ص292

22. صحیفه امام، ج19، ص321

23. صحیفه امام، ج18، ص53

24. صحیفه امام، ج18، ص51

25. صحیفه امام، ج16، ص430

26. صحیفه امام، ج19، ص339

پنج شنبه, 15 خرداد 1399 17:58

حج از دیدگاه امام خمینی (ره)

اسلام دینی جامع و چندجانبه گراست که هم بعد فردی زندگی انسان را مد نظر قرار داده و هم بعد اجتماعی زندگی انسان را در نظر دارد. از این رو حج را می توان سمبل نگاه جامع گرایانه اسلام به ابعاد سیاسی و اجتماعی زندگی انسان دانست. زمانی که این فریضه الهی به دلیل نقش کلیدی آن در بیداری مسلمانان جهان از سوی دشمنان اسلام به سمت سطحی گرایی سوق داده شد؛ امام خمینی به تبیین و تفسیر ابعاد سیاسی و اجتماعی حج پرداختند.

 

چیستی و ماهیت حج در نگاه امام (ره) حج یکی از مظاهر تبلور ماهیت معارف و مقررات اسلام است که خود به تنهایی می تواند معرف این مکتب انسان ساز باشد. در اسلام جنبه اجتماعی معارف و دستورات اجرایی دین، نسبت به جنبه های فردی آن بسیار پر رنگ تر است؛ به طوری که می توان گفت نسبت به آن اصالت دارد. نگاه قرآن این است که جامعه را بدون اصلاح فرد نمی توان اصلاح کرد و لذا یک سلسله دستورات برای اصلاح افراد تنظیم شده است، اما این نکته همواره لحاظ شده که فردسازی، برای ایجاد یک جامعه بهتر است و فردیت به تنهایی در اسلام معنا ندارد. لذا حج نیز تنها یک عمل عبادی صرف نیست بلکه عملی چند بعدی است.


فلسفه سایر عبادات مانند نماز جمعه نیز بر همین اساس است اما جلوه اجتماعی عبادت در حج بسیار روشن تر از سایر عبادات است. جنبه جهانی بودن این فریضه، و تکیه بر شعائر؛ آن هم در محیط اجتماعی به خوبی بیانگر بعد اجتماعی آن است. از همین رو حضرت امام (ره) جنبه های سیاسی و اجتماعی حج را از جنبه های دیگرش پر رنگ تر می داند (صحیفه امام، ج ۱۵، ص:۱۶۸)


در مقابل حج غیرابراهیمی که مناسب ترین نام در این مقطع از تاریخ اسلام که بتواند نمایانگر واقعیت حج غیرابراهیمی باشد، نام «حج آمریکایی» است که طرفداران اسلام آمریکایی این گونه حج را ترویج می کنند. از نظر امام عزیز، حج ابراهیمی با حج آمریکایی از ریشه متفاوت است، هم از نظر فلسفه و هم از نظر محتوی، هم از نظر حاجی و زائران بیت الله و هم از نظر کارگزاران حج.به فرموده امام، حج آمریکایی یک سفر تفریحی برای دیدن قبله و مدینه، و برای تکرار یک سلسله الفاظ بی معنا و انجام یک سلسله حرکات بی محتوی است. (محمد محمدی ری شهری، مبانی حج ابراهیمی از دیدگاه امام خمینی (ره)، دوره ۱، شماره ۲، زمستان ۱۳۷۱، صفحه ۲۳-۲۲»)


دلیل بسیاری از انحرافات اینجاست که اسلام را به صورت یک مکتب فردی و مناسک اسلامی را به عنوان مناسک فردساز معرفی کرده اند و خطر بزرگی برای اسلام راستین بوجود آورده اند.


حج عرصه نمایش استعدادها و توان مادی و معنوی مسلمانان حج یک مراسم سیاسی-عبادی و مرکز وحدت و اجتماع مسلمانان است که این خود نشان دهنده قدرت و عظمت اسلام می باشد. امام خمینی حج را اجتماع عظیمی می داند که تنها اسلام قادر به تشکیل آن است و هیچ قدرتی توان جمع کردن این سیل عظیم جمعیت را در کنار هم ندارد (صحیفه امام، ج ۱۰، ص:۱۲۵) این اتفاق بزرگ سبب اقتدار جامعه اسلامی شده و قدرت معنوی، سیاسی و اجتماعی مسلمانان را به جهانیان نمایش می دهد.


در طول تاریخ اهمیت جنبه های اقتصادی حج در کنار جنبه های معنوی آن به خوبی روشن شده است. افزایش تعاملات اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می تواند به شکوفایی جوامع مسلمان در عرصه های مختلف بینجامد. امام خمینی با آگاهی از این ظرفیت؛ حج را فرصت مناسبی جهت نمایش توان مادی و معنوی مسلمانان می دانستند. (صحیفه امام، ج ۲۱، ص:۷۷ و ۷۸)

 

حج فرصتی برای حل مشکلات مسلمانان


رهبر فقید انقلاب فریضه حج را فرصتی مغتنم برای بررسی و حل مشکلات مسلمانان اعم از مشکلات مادی، اجتماعی، سیاسی و... می دانستند. (صحیفه امام، ج ۱۸، ص: ۵۲)


آنچه مسلم است بدون همفکری جوامع اسلامی و همدلی دولتها و ملتها نمی توان اصلاحات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی را آغاز کرد. در حج این فرصت وجود دارد که مسلمانان از گوشه و کنار دنیا گرد هم آیند و ضمن آشنا شدن با مشکلات یکدیگر، راه حلهای مختلفی را برای رفع مشکلات جهان اسلام ارائه دهند.


قطعا این حضور توده ای، زمینه ای را فراهم می آورد که مردمان در یک محیط و دوره ای آموزشی علمی، با حقوق خویش آشنا شوند و به تبادل اطلاعات بپردازند و یکدیگر را برای تحول و تغییر فراگیر کمک کنند تا بتوانند حقوق خویش را باز پس گیرند.(سیدرضا صالحی، مروری بر کارکردهای گوناگون مناسک حج، مقاله ۹، دوره ۱۹، شماره ۷۴، زمستان ۱۳۸۹، صفحه ۱-۱) واقعیت این است که اگر حج ابراهیمی به معنای واقعی آن، تحقق پیدا کند، بسیاری از مشکلات مسلمانها حل خواهد شد.



حج فرصتی برای ایجاد وحدت میان مسلمانان


امام راحل همواره تاکید ویژه ای بر جنبه های وحدت آفرین حج داشته اند (صحیفه امام، ج ۱۰، ص:۶۱)


امروز اهمیت حفظ انسجام و وحدت میان مسلمین جهان بر کسی پوشیده نیست. هر چند جهان اسلام همواره با عوامل تفرقه افکن مواجه بوده است ولی هر بار عناصر اتحاد بخش در سطح وسیعی بروز کرده اند؛ زمینه اتحاد فراهم شده است. در این بین حج به عنوان عبادتی جهانشمول که هر ساله مسلمانانی را از سرتا سر جهان در قالب مناسکی یکسان در زمان و مکانی واحد گرد هم جمع می کند مورد توجه قرار گرفته است تا ظرفیت های آن در برقراری و تقویت همبستگی جهان اسلام بررسی شود. حج با تقویت هویت تمدنی و تمرکز بر دشمن مشترک ظرفیت برقراری همگرایی سیاسی جهان اسلام را دارد. از طرف دیگر تقویت هویت دینی و سرمایه اجتماعی در حج زمینه همگرایی ارتباطی را تقویت می کند. (ظرفیت های درونی اسلام در تقویت همبستگی با تمرکز بر نقش حج در وحدت جهان اسلام، محسن محمدی، نورالله کریمیان - حسن رضایی، فصلنامه اسلام و مطالعات اجتماعی در سال ۱۳۹۴)


تاثیر بر افکار عمومی


از آنجا که حج تنها کنگره ای است که مسلمین از اقصی نقاط جهان را با ملیت های مختلف دور هم جمع می کند تا همگی هم صدا و هم لباس اعمال مشترکی را به جای آوردند لذا بهترین فرصت برای خنثی کردن فعالیت تبلیغاتی دشمنان است.. در نگاه امام راحل حج فرصت مغتنمی برای تاثیرگذاری بر افکار عمومی دنیا است و این قابلیت را دارد تا افکار عمومی را متحول کند و مردمان را از توانایی های ذاتی و فرصت های برابر برای دستیابی به کمالات، آگاه سازد.


بعد سیاسی حج حج تنها یک عبادت محض و خودسازی بدون توجه به جامعه سازی نیست. این فریضه بزرگ در عین اینکه مهمترین و تاثیرگذارترین عبادت برای پاکی روح و روان از هر گونه آلودگی است، موثرترین راه برای پیشبرد اهداف سیاسی مد نظر اسلام است، از این رو هرگز نمی توان بعد سیاسی را از حج جدا کرد، چراکه بعد معنوی و سیاسی در کنار یکدیگر تار و پود حج را تشکیل می دهند،


در حقیقت روح عبادت، توجه به خدا است، و روح سیاست توجه به خلق خدا، و این دو در مراسم حج آنچنان به هم آمیخته اند که جدا کردن هر یک، مساوی با نابودی اصل حج است.(تفسیر نمونه، جلد ۱۴، ص ۷۷)


این بدان معناست که یکی از فلسفه های بزرگ حج بعد سیاسی آن است، که دست های آشکار و پنهان در همه زمانها و از همه طرف برای کوبیدن این بعد در کار هستند. امام با تیز بینی بسیار همواره این خطر را گوشزد کرده و به مسلمین جهان از اینکه سفر حج را یک عبادت خشک خالی بدون توجه به مصالح مسلمین بدانند تذکر می دادند. (صحیفه امام، ج۱۸، صص ۶۰-۵۱)


حج به مثابه قیام الناس

امام خمینی اصلی ترین بخش اعمال عبادی- سیاسی حج را «برائت از مشرکین» می دانند در کلام معمار کبیر انقلاب حج «قیام» است و بایستی پاسخگوی فریادهای مظلومانه فلسطین، و همه مسلمانان مظلوم جهان باشد.. نکته مهم اینجاست که ایشان برای این عمل تنها منشا سیاسی قائل نیستند، بلکه ریشه اصلی برائت از مشرکین را در قیام انبیای الهی و ادامه راه آن بزرگواران می دانند. از همین روست که معمار کبیر انقلاب برائت از مشرکین را شرط قبولی حج می دانند و اعلام می کنند که بدون آن، حج ما حج نیست.


 


حج؛ تمرین بندگی


با توجه به آیات و روایاتی که در خصوص حج وارد شده است می توان گفت این فریضه الهی خلاصه و فشرده معارف اسلامی است که در تاروپود آن نهفته است.


پرورش روح عبودیت و بندگی در پیشگاه خداوند یکتا و مبارزه با شرک و خودپرستی یکی از مهمترین ابعاد عبادی حج است. در حقیقت حج تنظیم و تمرین و تشکل زندگی توحیدی است و در سایه همین تمرین و تکرار می توان به جامعه ای با تمدن اسلامی رسید. از همین رو امام خمینی (ره) حج را کانون معارف الهی معرفی کرده اند (امام خمینی، ۱۳۷۸، ص۳۰)

"ماموستا عبدالرحمن خدایی" امام جمعه بانه با بیان اینکه امام خمینی(ره) از مصلحین بزرگ تاریخ معاصراست، گفت: امام راحل با الگو گیری از قیام عاشورایی امام حسین(ع) انقلاب و نهضتی در ایران پایه‌گذاری کردند که زمینه نجات جهان از ظلم و استبداد را فراهم کرد.

امام جمعه بانه از امام راحل به عنوان عالمی فرهیخته و فقیهی نستوه در علوم دینی نام برد و افزود: امام خمینی (ره) قبل از اینکه یک رهبر برای ملت ایران باشد شاگردان بسیاری را تربیت نمودند که هر یک مهره‌های مهمی در پیشبرد اهداف اسلام و نظام بوده‌اند.

به گفته وی، امام خمینی (ره) در مسائل مختلف به ویژه در علوم دینی آثار و کتب بسیاری نوشته و از خود به یادگار گذاشته‌اند که با گذشت سال‌ها از رحلت ایشان هنوز در حوزه ها و دانشگاه از این کتب به عنوان منابع اصلی درسی استفاده می‌شود.

ماموستا خدایی با اشاره به این مطلب که پیاده نمودن شریعت اسلامی و تشکیل حکومت دینی یکی از مهم ترین دستاوردهای امام راحل با بنا نهادن انقلاب اسلامی در کشور ما بوده است، خاطر نشان کرد: در دهه 40 رژیم شاه اصلاحاتی را که به نوعی تیشه به ریشه اصل اسلام بود انجام داد، در چنین شرایطی وقتی امام خطر از بین رفتن اسلام در کشور را احساس کرد با پشتیبانی ملت دست به قیام زد.

امام جمعه بانه در پایان ضمن گرامیداشت یاد و خاطر شهدای قیام 15 خرداد 42 گفت: این روز برای همیشه در تاریخ مبارزات ملت مسلمان ایران ثبت شده است.

رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در سخنرانی زنده تلویزیونی به مناسبت سالگرد ارتحال امام خمینی(ره) بنیانگذار جمهوری اسلامی، «تحول‌خواهی، تحول‌انگیزی و تحول‌آفرینی» را از مهمترین خصوصیات امام راحل عظیم‌الشأن خواندند و تأکید کردند: برای زنده‌ماندن انقلاب باید با درس‌آموزی از این ویژگی نرم‌افزاری و عملیاتی امام، رویکرد تحولی و گرایش پرشتاب به «بهتر شدن و حرکت جهشی» را، در همه زمینه‌ها بخصوص در زمینه‌هایی که بی‌تحرکی یا عقب‌گرد داشته‌ایم با جدیت دنبال کنیم.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای با اشاره به روحیه تحول‌خواهی امام از دوران جوانی، افزودند: امام به روش پیامبران سرشت نهفته و غرایز معنوی انسان‌ها را بیدار می‌کرد که این ویژگی ده‌ها سال قبل از آغاز نهضت اسلامی نیز در درس اخلاق منقلب‌کننده ایشان در حوزه علمیه قم مشهود بود.

ایشان، امام خمینی را «امام تحول» نامیدند و افزودند: امام از دوران مبارزات تا پایان حیات مبارکشان در میدان عمل نیز در نقش یک فرمانده بی‌نظیر، روند تحول‌خواهی را رهبری و اقیانوس عظیم ملت ایران را در مسیر تحقق اهداف طوفانی ومتلاطم می‌کرد.

رهبر انقلاب اسلامی در تبیین تحولات ایجاد شده در پرتو روحیه تحول‌آفرینی امام، به «تبدیل روحیه خمودگی و تسلیم ملت ایران به روحیه‌ای مطالبه‌گر» اشاره کردند و افزودند: امام عظیم‌الشأن، ملت ایران را از ملتی بی‌تحرک که فقط به فکر زندگی شخصی خود بود، به ملتی مطالبه‌گر وحاضر در میدان تغییر داد که این ویژگی از آغاز نهضت در سال ۴۱ و پس از آن ۱۵ خرداد ۴۲ تا مبارزات منتهی به پیروزی انقلاب و سال‌های بعد از آن، نمایان و مشهود است.

ایجاد تحول در نگاه حقارت‌پندارانه ملت در برابر «قدرت‌های خارجی و حتی مسئولان دون‌پایه رژیم پهلوی به ملتی دارای اعتماد به نفس و عزت ملی و مؤثر در سرنوشت کشور» دومین نکته‌ای بود که رهبر انقلاب در تبیین نتایج روحیه تحول‌خواهی امام خمینی به آن پرداختند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «تحول در مطالبات اساسی مردم از خواسته‌های بسیار محدود به مطالباتی همچون استقلال و آزادی» و «تحول در نگاه مردم به دین از یک چارچوب عادی و فردی به یک مکتب نظام‌ساز وتمدن‌ساز» را از دیگر آثار تعیین‌کننده نگاه تحول‌خواه رهبر کبیر انقلاب اسلامی برشمردند.

ایشان در بیان نکته‌ای دیگردر همین زمینه افزودند: در شروع نهضت اسلامی هیچ افقی از آینده در ذهن ملت نبود اما امام این نگاه بی‌افق را به نگاه کنونی ملت یعنی تشکیل امت اسلامی و ایجاد تمدن نوین اسلامی در افق آینده متحول کرد.

رهبر انقلاب «ایجاد تحول در مبانی معرفتی کاربردی و وارد کردن فقه در عرصه نظام‌سازی و اداره کشور» و نیز «پافشاری بر تعبد و معنویت در عین نگاه نوگرایانه به مسائل» را دو نتیجه بارز نگاه تحول‌انگیز امام راحل برشمردند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای «تحول اساسی در نگاه به جوانان و نسل جوان» را از دیگر آثار مبارک و عمیق رویکرد تحولی امام خمینی خواندند و افزودند: سپردن کارهای بزرگ به جوانان و استفاده از آنان به عنوان ثروت و ذخیره ملی، روش روشن امام بود البته آن بزرگوار در عین حال به افراد غیرجوان نیز به عنوان ثروت ملی اعتماد می‌کردند که این واقعیت نیز در انتصابات ایشان مشهود است و اکنون نیز همچنان که گفته‌ایم باید همین نگاه و روش مد نظر باشد.

ایشان در تبیین دیگر نتایج بسیار مهم نگاه تحول‌خواه امام، ایستادگی و تحقیر ابرقدرت‌ها را مورد توجه قرار دادند و افزودند: زمانی کسی حتی تصور نمی‌کرد بشود روی حرف آمریکا حرف زد اما امام خمینی با ایجاد تحول در نگاه به ابرقدرت‌ها، آن‌ها را تحقیر و ثابت کرد که زورگویان جهانی ضربه‌پذیرند که این حقیقت در فروپاشی شوروی سابق و اوضاع امروز آمریکا مشهود است.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه امام، «امامِ تحول» بود افزودند: مهمترین نکته این است که امام که عامل اصلی این تحولات بود، به درستی همه آنها را از خدا می دانست.
ایشان نکته مهم دیگر در روحیه تحول انگیز امام را نگاه ایشان به اهمیت تحول روحی و اعتقادی در جوانان دانستند و در جمع بندی این بخش از سخنانشان افزودند: درسی که ما از روحیه و حرکت تحولی امام می گیریم این است که باید حرکت تحول آفرین در همه بخشها ادامه داشته باشد، اگرچه کشور و انقلاب در سی سال گذشته از رویکرد تحولی امام فاصله نگرفته است.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، «پیشرفت ها و حرکت علمی کشور»، «توانمندی‌های دفاعی و رسیدن به نزدیکی مرز بازدارندگی» و «چهره قدرتمند جمهوری اسلامی در عرصه سیاسی» را نمونه‌هایی از پیشرفت و حرکت تحولی در دوران بعد از امام برشمردند و خاطر نشان کردند: در این ۳۰ سال با وجود پیشرفت و تحول در عرصه‌های گوناگون، در برخی موارد در زیر ساختها تحول به‌وجود آمد اما به فعلیت نرسید و در برخی موارد هم عقب‌گرد و پسرفت داشتیم که تأسف‌بار و غیر قابل قبول است.

ایشان، نقطه مقابل انقلاب را که طبیعت آن «نوآوری، تحول، پیشرفت و جهش» است، «ارتجاع» خواندند و افزودند: پیشرفت و یا پسرفت انقلابها بستگی به اراده انسان ها دارد زیرا اگر انسانها در مسیر درست حرکت نکنند، خداوند نعمت خود را از آنها خواهد گرفت، بنابراین باید به‌شدت مراقب بود که دچار چنین وضعیتی نشویم.

رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه «ما قادر هستیم در بخش های مختلف تمدنی کشور و نظام، تحول ایجاد کنیم و از بنده، جوانان، نخبگان و مردم انتظار است به فکر ایجاد تحول در بخشهای مختلف باشیم»، به برخی الزامات ایجاد تحول اشاره کردند.

«قانع نبودن به داشته‌ها و داشتن روحیه تحول خواهی و پیشرفت مستمر و افزودن بر داشته‌ها» اولین نکته ای بود که رهبر انقلاب به آن اشاره کردند و گفتند: تحول خواهی لزوماً به معنای اعتراض نیست و یا نباید حتماً بعد از شکست به فکر تحول افتاد بلکه تحول یعنی میل مستمر به شتاب و سرعت گرفتن در حرکت و اجتناب از تحجر و پافشاری بر مشهورات غلط.

حضرت آیت الله خامنه‌ای، تحول صحیح را نیازمند پشتوانه فکری دانستند و با تأکید بر لزوم تحول در مقوله «عدالت» افزودند: تحول باید مبتنی بر یک اندیشه متقن و شکل‌یافته باشد همچنانکه هر حرکت تحولی امام، مبتنی بر مبانی معرفتی اسلام بود زیرا اگر چنین پشتوانه فکری وجود نداشته نباشد، تحول غلط خواهد بود و ثبات قدم وجود نخواهد داشت.

ایشان در همین خصوص به برخی افراد انقلابی و علاقه‌مند در اویل انقلاب اشاره کردند و گفتند: این افراد چون پایه‌های فکری و ایمانی مستحکم و متین و پشتوانه های عقلانی محکم نداشتند، بعد از گذر از دوران جوانی و مراحل مختلف زندگی، به همان فسیل‌هایی تبدیل شدند که انقلاب برای مقابله با آن فسیل‌های کج رو بوجود آمده بود.

ایشان با تأکید بر اینکه تحول را نباید با «استحاله فکری» اشتباه گرفت، افزودند: تحول باید رو به جلو باشد در حالی‌که مسایلی همچون تجدد و غرب‌گرایی که در دوران پهلوی مطرح شد، سلب هویت دینی و ملی و تاریخی ملت ایران و به عبارتی «مرگ تمدنی» بود.

رهبر انقلاب اسلامی خاطر نشان کردند: در تحول، سرعت مهم است اما این سرعت با شتابزدگی و کارهای عجولانه سطحی متفاوت است ضمن آنکه در تحول باید یک دست هدایتگر مطمئن وجود داشته باشد.

حضرت آیت الله خامنه‌ای در ادامه به چند نمونه از مواردی که در کشور نیازمند تحول است، اشاره کردند و افزودند: در مسائل اقتصادی «قطع وابستگی اقتصاد از نفت و بودجه بندی عملیاتی»، در مسائل آموزشی «فایده محور و عمقی و کاربردی شدن دروس در مراکز آموزشی»، در مسائل اجتماعی «تأمین عدالت» و در مسایل خانواده و موضوع ریشه‌کنی اعتیاد و همچنین جلوگیری از پیر شدن کشور، نیازمند حرکت های تحولی هستیم.

حضرت آیت الله خامنه‌ای شرط ایجاد تحول را «نترسیدن از دشمن و دشمنی‌ها» برشمردند و افزودند: در مقابل هر اقدام مثبت و کار مهم، مخالفانی وجود دارد، مثلاً در فضای مجازی غالباً نوع مخالفتها تیز و آزاردهنده است یا جبهه وسیعی از دشمن خارجی وجود دارد که با هر حرکتِ به صلاح کشور، مقابله می‌کند و امپراتوری تبلیغاتی وابسته به صهیونیست‌ها نیز آن را می‌کوبد ولی در انجام یک کار حساب‌شده، نباید ملاحظه این مخالفتها و دشمنی‌ها را کرد.

ایشان راه غلبه بر ترس از دشمنی‌ها را حضور نیروهای جوان، نترس و بدون ملاحظه در صحنه دانستند و گفتند: حضور نیروهای جوان یعنی استفاده از فکر، روحیه، جسارت و اقدام جوانان.
رهبر انقلاب اسلامی در بخش پایانی سخنانشان، آشفتگی جبهه دشمنان جمهوری اسلامی را نتیجه اعتماد ملت ایران به پروردگار خواندند و خاطرنشان کردند: یک بخش از جبهه دشمنان ایران، شوروی بود که با آن وضع فروپاشید و بخش دیگر آن آمریکا است که امروز وضع آشفته آن را همه می‌بینند.

حضرت آیت‌الله خامنه‌ای حوادث جاریِ این روزهای آمریکا را بروز واقعیات پنهان نگه‌داشته‌شده‌ی آمریکا دانستند و گفتند: زانو زدن پلیس بر روی گردن یک سیاهپوست و فشار دادن آن تا جان باختن شخص و تماشای این صحنه از طرف چند پلیس دیگر، چیز جدیدی نیست بلکه همان اخلاق و طبیعت حکومت آمریکا است که قبلاً نیز با بسیاری از کشورهای دنیا مثل افغانستان، عراق، سوریه و قبل از آن در ویتنام، همین کارها را کرده‌اند.

ایشان شعار امروز مردم آمریکا یعنی «نمی‌توانیم نفس بکشیمِ» را حرف دل همه ملتهای تحت ظلم دانستند و افزودند: البته آمریکایی‌ها با رفتارهایشان در دنیا رسوا شده‌اند. آن از مدیریت ضعیفشان در کرونا که به علت فساد موجود در هیئت حاکمه آمریکا، تلفات و مبتلایان به بیماری در آمریکا چندین برابر کشورهای دیگر است و این هم از برخورد وقیحانه‌شان با مردم که آشکارا جنایت می‌کنند، عذرخواهی هم نمی‌کنند و بعد هم می‌گویند حقوق بشر، انگار آن مرد سیاهی که کشته شد، بشر نبود و حقوقی نداشت.

حضرت آیت الله خامنه‌ای با اشاره به احساس خجالت و سرافکندگیِ بجایِ ملت آمریکا از حکومتهای خود و حکومت فعلی‌شان افزودند: با این وضع پیش‌آمده، برخی از ایرانی‌های داخل یا خارج از کشور هم که شغلشان حمایت از آمریکا و بزک آن بود، دیگر نمی‌توانند سر بلند کنند.

رهبر انقلاب اسلامی در پایان ابراز امیدواری کردند که خداوند حوادث عالم را به نفع ملت ایران و اقتدار روزافزون جمهوری اسلامی پیش ببرد و روح امام بزرگوار و شهید عزیز سلیمانی را با اولیاء خود محشور فرماید.

امام در ۱۵ خرداد سال ۵۹ در جمع روحانیون و اقشار مختلف مردم ‌‏به تشریح انگیزه‌ها و اهداف این قیام و نکاتی درباره روشنفکرمآبان غرب‌زده‏ پرداختند که مشروح آن به شرح ذیل است:

‌‏بسم الله الرحمن الرحیم‏

‌‏پانزده خرداد چرا به وجود آمد؟ و مبدأ وجود آن چه بود؟ و دنباله آن در سابق چه‌‎ ‏بود؟ و الآن چیست؟ و بعدها چه خواهد بود؟ ۱۵ خرداد را کی به وجود آورد؟ و دنباله‌‎ ‏آن را کی تعقیب کرد؟ و الآن کی همان دنباله را تعقیب می‌کند؟ و پس از این امید به‌‎ ‏کیست؟ ۱۵ خرداد برای چه مقصدی بود؟ تاکنون برای چه مقصدی است؟ و بعدها‌‎ ‏برای چه مقصدی خواهد بود؟ ۱۵ خرداد را بشناسید و مقصد ۱۵ خرداد را بشناسید، کسانی که ۱۵ خرداد را به وجود آوردند بشناسید، کسانی که ۱۵ خرداد را دنبال کردند‌‎ ‏بشناسید، کسانی که از این به بعد امید تعقیب آنها هست بشناسید، مخالفین ۱۵ خردادماه و مقصد ۱۵ خرداد را بشناسید.‏

‌‏۱۵ خرداد از همین مدرسه شروع شد. عصر عاشورا در همین مدرسه اجتماع عظیم‌‎ ‏بود و بعد از اینکه صحبت‌هایی و افشاگری‌هایی شد، دنباله آن منتهی به ۱۵ خرداد شد.

۱۵‌‎ ‏خرداد برای اسلام و به اسم اسلام بود و به مبدأیت اسلام و راهنمایی روحانیت و‌‎ ‏همین جمعیت‌ها که الآن اینجا هستند. این‌ها بودند که ۱۵ خرداد را به وجود آوردند. همین‌‎ ‏سنخ جمعیت بودند که ۱۵ خرداد را به وجود آوردند و همین سنخ جمعیت بودند که‌‎ ‏کشته شدند. همین طبقه از افراد اسلامی بودند که برای اسلام قیام کردند و هیچ نظری جز‏اسلام نداشتند ۱۵ خرداد را به وجود آوردند. همین جمعیتی که مقصدی غیر از اسلام‌‎ ‏ندارند در تعقیب ۱۵ خرداد تا حالا دنبال کردند. از همین جمعیت که مقصدی غیر از‌‎ ‏اسلام ندارند امید آن است که تعقیب کنند و نهضت ما را به ثمر برسانند.‏

‌‌‌‏باید دید این جمعیت کی هستند. این‌ها که ۱۵ خرداد را به وجود آوردند و آن‌ها که در‌‎ ‏۱۵ خرداد، به طوری که مشهور است، پانزده هزار فدایی دادند و آن‌هایی که پس از ۱۵‌‎ ‏خرداد و ۱۵ خردادها و پس از قتل عام ۱۵ خرداد و قتل عام‌های دیگر در میدان‌ها آمدند‌‎ ‏چه قشری از جمعیت بودند؟ آنهایی که ۱۵ خرداد را به وجود آوردند، آنهایی که دنباله خرداد را تاکنون رساندند، آنهایی که برای شکستن سد رژیم فعالیت کردند، آن‌هایی‌‎ ‏که به خیابان‌ها ریختند و فریاد «الله اکبر» کردند، همین قشر از جمعیت بودند. حق مال همین‌‎ ‏قشر از جمعیت است، دیگران هیچ حقی ندارند. الآن مسیر ملت‌‎ ‏ما را کی منحرف می‌کند؟ چه گروه‌هایی هستند که ملت ما را از این مسیر می‌خواهند منحرف کنند؟ چه‌‎ ‏جمعیت‌هایی هستند که نهضت اسلامی را می‌خواهند از اسلامیتش منحرف کنند؟ اینها‌‎ ‏گروه‌هایی هستند که عده‌ای از آن‌ها نمی‌دانند قضایا را، جاهلند و عده‌ای هستند عالماً‌‎ ‏عامداً با اسلام مخالفند.

آن‌هایی که جاهلند باید هدایت کرد، باید گفت به آن‌ها که ای‌‎ ‏آقایان! که خیال می‌کنید به غیر از اسلام در ایران می‌تواند چیزی پیش ببرد، ای کسانی که‌‎ ‏گمان می‌کنید ‌‏[‌‏قدرتی‌‏]‌‏ غیر اسلام رژیم را ساقط کرده است، ای کسانی که احتمال‌‎ ‏می‌دهید که غیرمسلمین و غیر اسلام کس دیگر دخالت داشته است، شما مطالعه کنید،‌‎ ‏بررسی کنید اشخاصی که در ۱۵خرداد جان دادند، سنگ‌های قبرهای آنها را ببینید کی‌‎ ‏بودند این‌ها.

اگر یک سنگ قبر از این قشرهای دیگر غیر اسلامی پیدا کردید، آنها هم‌‎ ‏شرکت داشته‌اند. اگر در قشرهای اسلامی یک سنگ قبر از آن درجه‌های بالا پیدا‌‎ ‏کردید، آن‌ها هم شرکت داشته‌اند. ولی پیدا نمی‌کنید. هر چه هست این قشر پایین است،‌‎ ‏این قشر کشاورز است، این قشر کارگر است، این تاجر مسلم است، این کاسب مسلم‏ است، این روحانی متعهد است. هر چه هست از این قشر است. پس ۱۵ خرداد را به تبع‌‎ ‏اسلام این‌ها بوجود آوردند و به تبع اسلام این‌ها حفظ کردند و به تبع اسلام این‌ها نگهداری‌‎ ‏می‌کنند. کسانی که گمان می‌کنند غیر قدرت اسلام می‌توانست یک همچو سدی را‌‎ ‏بشکند در خطا هستند. ‏

انقلابی نمایان فرصت طلب‏ ‌‏و اما آن قشری که به واسطه مخالفت با اسلام با ما مخالفت می‌کنند، آنها باید به‌‎ ‏هدایت ـ اگر ممکن است علاج ـ کرد، والا با همان مشتی که رژیم را از بین بردید این‌‎ ‏وابسته‌ها را هم از بین خواهید برد. از ۱۵ خرداد تاکنون آنچه شده است، آنچه تحقق پیدا‌‎ ‏کرده است، با فعالیت همین قشر و با جان نثاری همین جمعیت و با خون دادن همین طبقه‌‎ ‏بوده است. این‌ها حق دارند در همه چیزهایی که باید تحقق پیدا بکند رأی بدهند. آن‌هایی‌‎ ‏که در خارج بودند و حالا آمده اند و آن‌هایی که در خارجِ صف بوده‌اند و حالا وارد صف‌‎ ‏شده‌اند هیچ حقی در این نهضت ندارند و نظر آن‌ها هیچ اعتباری ندارد. نظر آن ملتی که‌‎ ‏نهضت را به وجود آورد و قدرت‌های بزرگ را شکست و بعد از این هم دنبال همین‌‎ ‏قدرت خواهد بود، تمام حَظّ مال این‌هاست. نظرهای این‌ها میزان است. نظرهای دیگران‌‎ ‏اگر موافق با نظر اینهاست، اگر دنباله اسلام است، اگر با حفظ اسلام و احکام است، اهلاً و‌‎ ‏مرحبا و اگر انحراف است آن‌ها باید بروند آنجایی که قبلاً بوده‌اند.

انحرافات را از کجا‌‎ ‏بشناسیم؟ از کجا بدانیم که ‌‏[‌‏تفاوت‌‏]‌‏ قشر نهضت به وجودآور، با قشرهای مخالف‌‎ ‏نهضت چیست؟ از کجا بفهمیم؟ از نوشته‌های آنها، از گفتار آن‌ها، از اجتماعات آن‌ها، از‌‎ ‏میتینگ‌های آنها. هر اجتماعی که براساس اسلام و قوانین اسلام است، بر مسیر این ملت‌‎ ‏است و هر اجتماع و هر نطق و هر خطابه و هر قلم‌فرسایی که برخلاف مسیر اسلام است،‌‎ ‏هرچه باشد خلاف این نهضت است. مخالفین شما می‌خواهند خون را شما دادید،‌‎ ‏استفاده را آنها ببرند. مخالفین شما می‌خواهند زحمت‌ها را شما کشیدید، میوه‌ها را آنها‌‎ ‏بچینند. مخالفین شما ملت ستمدیده هیچ رنجی نبردند، در زمان طاغوت هم هیچ رنجی‌‌‏نبردند، برای اینکه تبع بودند، موافق بودند یا ساکت بودند. حالا که شما سفره را پهن‌‎ ‏کردید، این‌ها به دور سفره نشسته‌اند برای استفاده. کاش می‌گفتند شما هم شریک، لکن‌‎ ‏می‌گویند ما، و شما نه. و روحانیت نه. ما و قشرهای دیگر نه. همه چیز را برای خودشان‌‎ ‏می‌خواهند. ما و اسلام نه! ‏

سخنی با غرب باوران بیگانه از ۱۵ خرداد‏

ای غربزده‌ها! ای اجنبی زده‌ها! ای انسان‌های میان تهی! ای انسان‌های بی‌محتوا! به خود‌‎ ‏آیید همه چیز خودتان را غربی نکنید. ملاحظه کنید چیزهایی که در غرب است، چیزهای‌‎ ‏خوبی که در غرب است، ملاحظه کنید جمعیت حقوق بشر که در غرب است، ببینید چه‌‎ ‏اشخاصی هستند و چه مقاصدی دارند. این‌ها حقوق بشر را می‌خواهند ملاحظه کنند، یا‌‎ ‏حقوق ابرقدرت‌ها را؟ اینها دنبال ابرقدرت‌ها هستند و حقوق ابر قدرتها را می‌خواهند تأمین‌‎ ‏کنند.

شما ای حقوقدان‌های ما! ای جمعیت حقوق بشر! دنباله این حقوقدان‌ها نروید. شما‌‎ ‏مثل این قشر، این قشر زحمتکش، حقوق را اجرا کنید. این‌ها جمعیت حقوق بشر هستند. ‏این‌ها برای حقوق بشر زحمت می‌کشند. اینها تأمین آسایش بشر را می‌کنند. شما صحبت‌‎ ‏می‌کنید! این‌ها عمل می‌کنند. این کارگرها، این دهقان‌ها، این‌ها جمعیت حقوق بشر و‌‎ ‏حقوقدان هستند. این‌ها عمل می‌کنند، و شما می‌نویسید. هیچ یک از شما در راه رسیدن‌‎ ‏بشر به حقوق خودش فعالیت ندارد. آنکه فعالیت دارد همین جمعیتی هستند که امروز‌‎ ‏قیام کرده و ۱۵ خرداد قیام کرد. این‌ها برای بشر دلسوزند، برای اینکه مسلمند. این‌ها‌‎ ‏مسلمند. اسلام برای بشر دلسوز است. شما که مسیرتان غیر اسلام است برای بشر هیچ‌‎ ‏کاری نمی‌کنید، می‌نویسید و می‌خواهید نهضت را منحرف کنید، می‌گویید تا نهضت را‌‎ ‏منحرف کنید.

‌‏تواضع و تعظیم در برابر ملت‏

از ۱۵ خرداد تا حالا که آمدیم، خون دادیم یعنی شما خون دادید، من که نشسته‌ام‌‎ ‏اینجا. من هم هیچ حقی ندارم. شما خون دادید. شماها به میدان رفتید، شماها مبارزه‏ ‌‏کردید، ماها هیچ حقی نداریم.

ما باید برای شما خدمت کنیم. خودمان نباید استفاده کنیم.‎ استفاده عنوانی. خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنوانی از شما بکنم! خاک بر سر‌‎ ‏من که بخواهم خون شما ریخته بشود و من استفاده‌اش را ببرم! گریه و ابراز احساسات شدید‌‎ ‏جمعیت و شعار درود بر خمینی‌‏] ‏طبقه‌های بالا، آن‌هایی که فعالیت هیچ نداشتند و مخالفت هم‌‎ ‏ندارند، حقی ندارند، و نباید حقی داشته باشند، لکن اگر از حالا خدمت بکنند، صاحب‌‎ ‏حق می‌شوند. و من مأیوسم که خدمت بکنند.

آن‌هایی که نظر انحرافی دارند، آن‌هایی که‌‎ ‏نظر خیانت به اسلام و این ملت دارند، آن‌هایی که اسلام ۱۴۰۰ ساله را کافی نمی‌دانند،‌‎ ‏آن‌ها باید حسابشان را از ملت جدا کنند. جدا هم هست. ما از این به بعد احتیاج به شما‌‎ ‏داریم. احتیاج به همین طبقه؛ و بی نیاز از آن طبقات. ‏

‌‏مخالفان اجرای اسلام‏ ‌‏امروز روزی است که اسلام باید تحقق پیدا کند. این حرف‌ها که گفته می‌شود نظیر‌‎ ‏همان حرف‌ها بود که گفته شد که «حالا زود است صبر کنید.» ما اگر اسلام را در این انقلاب،‌‎ ‏در این نهضت احکام اسلام را پیاده نکنیم، کی پیاده خواهیم کرد؟ چه وقت همچو‌‎ ‏نهضتی تحقق پیدا می‌کند؟ اگر این نهضت خدای نخواسته بخوابد و به خاموشی بگراید،‌‎ ‏کی می‌تواند دیگر اسم اسلام را بیاورد؟ ‏

اگر ما امروز قوانین اسلام را اجرا نکنیم، کی اجرا بکنیم؟ آقایانی که می‌گویید‌‎ ‏نمی‌شود، پس کی می‌شود؟ پس بگویید هیچ وقت اسلام نه! بگویید نهضت منهای‌‎ ‏اسلام. همان طوری که گفتید اسلام منهای روحانیت، حالا هم بگویید نهضت منهای‌‎ ‏اسلام. اگر با این نهضت اسلام را متحقق نکنید و احکام اسلام را مو به مو جاری نکنید،‌‎ ‏مأیوس باشید دیگر نخواهد شد.

آن‌هایی که به اسلام عقیده دارند، آن‌هایی که دلشان برای‌‎ ‏قرآن می‌تپد، امروز باید فعالیت کنند. ۱۵ خرداد برای همین بود. قبل از ۱۵ خرداد برای‌‎ ‏اسلام بود قیام روحانیون، قیام ۱۵ خرداد برای همین بود، بعد از آن هم دنباله همین بود. اسلام بود لَیْسَ اِلاّ. ما غیر اسلام نمی‌خواهیم و اسلام در همه وقت و خصوصا حالا قابل‏ اجراست. ‏

‌‏هشدار و اخطار‏

آقایان! توجه کنید به گفته‌های خودتان، توجه کنید به نوشته‌های خودتان، توجه‌‎ ‏کنید که شما را اسلام از قید و بند آزاد کرد. توجه کنید که شما را اسلام از بلاد خارج‌‎ ‏به داخل کشاند. توجه کنید که اسلام شما را از زاویه‌ها بیرون کشید، از کنج خانه‌ها‌‎ ‏بیرون کشید. توجه کنید که اسلام قلم شما را آزاد کرد. توجه کنید که اسلام بیان شما‌‎ ‏را آزاد کرد. حالا بر ضد اسلام؟!

مسلمین می‌توانند تحمل کنند که اسلام و خون‌‎ ‏مسلمین شما را آزاد کرد، و حالا بر ضد اسلام قیام می‌کنید؟ چیز می‌نویسید؟ این‌‎ ‏کفران نعمت است . خداوند این نعمت را به شما داد. شکرانۀ این نعمت این است‌‎ ‏که تبعیت کنید از اسلام. توبه کنید از حرف‌هایی که می‌زنید. توبه کنید از نوشته هایی که‌‎ ‏می‌نویسید. گرایش کنید به اسلام. گرایش کنید به طبقات پایینی که شما پایین می‌دانید و از‌‎ ‏شما بالاترند. این‌ها چهره نورانی اسلام و مسلمینند. اینها چهره‌هایی هستند که رسول خدا‌‎ ‏آنها را می‌پذیرد. اینها چهره‌هایی هستند که محبوب خدا هستند. شما هم وارد این‌ها‌‎ ‏بشوید، چهره خودتان را با این‌ها منطبق کنید، آراء خودتان را با این‌ها منطبق کنید. هی دم از‌‎ ‏غرب چقدر می‌زنید! چقدر میان تهی شدید! باید احکام اسلام را با احکام غرب‌‎ ‏بسنجیم! چه غلطی است! شکر نعمت این است که به اسلام وفادار باشید.

من به شما‌‎ ‏اخطار می‌کنم که به اسلام وفادار باشید، من شما را نصیحت می‌کنم. من در همین مدرسه‌‎ ‏شاه را نصیحت کردم و نشنید، شما که چیزی نیستید. عصر عاشورا من گفتم کاری نکن که‌‎ ‏ملت تو را بیرون کند. نشنید و کاری کرد که ملت بیرونش کرد.‌‌‌‏

برادرهای من! از هر قشری که هستید، وقت نگذشته است، وقت‌‎ ‏توبه باقی است. بیایید با این ملت برادروار در این راه راهپیمایی کنید. یکی از شما توی‌‎ ‏این جمعیت نیست! یک دانه از شما توی این جمعیت نیست! بیایید با این مردم هم رأی‌‎ ‏باشید، هم صدا باشید. بیایید به سوی‌‎ ‏اسلام که همه شما را نجات داد. به شکرانه نعمت‌‎ ‏از اسلام وفاداری کنید. برای اسلام باشید. برادرهای من! آنچه می‌خواهید در اسلام ‏است.

آنچه می‌خواهید در این کنج مدرسه‌هاست. زندگی آن‌ها را ببینید و مقایسه کنید با‌‎ ‏آن‌هایی که برای بشر دلشان می‌تپد! یعنی با قلم، یعنی با بیان! ببینید اینها در چه حال هستند. ‏ببینید زندگی روحانیت چه است. ببینید زندگی این طبقه کارگر چه است. ببینید زندگی‌‎ ‏این کشاورز چه است. زندگی این کاسبکار چه است. برای این‌ها فکر کنید.

دلسوزی این‌‎ ‏نیست که قلم بردارید بر ضد اسلام چیز بنویسید، به اسم حقوق بشر و به اسم حقوقدان با‌‎ ‏اینها همراهی کنید. شماها تا حالا برای این ملت از جیبتان چیزی خرج کردید؟ به وجدان‌‎ ‏خودتان من ارجاعتان می‌کنم. آن‌هایی که دلشان برای این مستمندان و این بشر می‌سوزد،‌‎ ‏این زن‌های اطراف شهر قم و زن‌های جنوب تهران و زن‌های جنوب همه شهرستان‌‌ها. جنوب‌‎ ‏به معنای اینکه شما می‌گویید اینها پایین هستند. این‌ها حقوق بشر را می‌دانند و عمل‌‎ ‏می‌کنند. اینها طلاهایشان که ذخیره یک پنجاه سال، بیست سال، سی سالشان بود آمدند‌‎ ‏برای مستمندان دادند. شما چه کردید؟ شماها چه کردید؟ بگویید. شما هم همراهی کنید‌‎ ‏با این مستمندان. شما با این طبقه همراه بشوید. نمی‌گویم پول بدهید، می‌گویم قلمتان‌‎ ‏موافق باشد، قدمتان موافق باشد، رأیتان موافق باشد، اسلام را حفظ کنید.

اسلام برای شما‌‎ ‏خوب است. برای دنیایتان خوب است. اگر آخرت را هم قبول ندارید، برای دنیایتان‌‎ ‏خوب است. با روحانیون مخالفت نکنید، رای دنیایتان خوب است. این‌ها هستند، این قشر‌‎ ‏روحانی متعهد، این قشر روحانی که توی این حجره‌های کوچک دو تا سه تا زندگی‌‎ ‏می‌کنند که بیرونشان کردند، این جمعیت زاغه نشین‌های اطراف شهرها که هر هفت نفر،‌‎ ‏هشت نفر آنها در یک سوراخی زندگی می‌کنند، این‌ها حقوق بشر را بهتر از ما می‌دانند. این‌ها جمعیت دلسوزی برای بشرند. این‌ها جمعیت حقوق بشرند، نه من و شما. بیایید برای‌‎ ‏این‌ها فکری بکنید، برای این‌ها. دولت و ملت برای این طبقه فکر کنند. این‌ها حق دارند. حق‌‎ ‏این‌ها را ادا کنید. و همین‌ها حق بشر را دارند ادا می‌کنند.‏

پند و اندرز به روشنفکرمآب‌ها

‌‏من به شما جمعیت‌ها، جمعیت‌هایی که هر چند روز دور هم می‌نشینید، نصیحت می‌کنم.‏ من علاقه دارم که همه سعادتمند باشید. من نصیحت می‌کنم که مسیر خودتان را از اسلام‌‎ ‏جدا نکنید. مسیر خودتان را از روحانیت جدا نکنید. این قدرت الهی را. این قدرت‌‎ ‏روحانیت که یک قدرت الهی است، از دست ندهید. اگر این قدرت از دست برود، شما‌‎ ‏هیچ خواهید بود. این قدرت روحانی است که مردم را به کوچه‌ها می‌کشد. قدرت اسلام‌‎ ‏است که از حلقوم روحانیت بیرون می‌آید. اینها را نشکنید.

خدایا، تو می‌دانی که من‌‎ ‏برای اینکه معمم هستم از روحانیت طرفداری نمی‌کنم. برای اینکه می‌دانم این قشرند،‌‎ ‏که می‌توانند ملت را نجات بدهند، این قشرند که مردم آن‌ها را می‌خواهند. این‌‎ ‏مساجد است که این بساط را درست کرد. این مساجد است که نهضت را درست کرد. در‌‎ ‏عهد رسول‌الله هم، و بعد از آن هم تا مدت‌ها، مسجد مرکز اجتماع سیاسی بود، مرکز‌‎ ‏تجییش جیوش بود.

«محراب» یعنی مکان حرب، مکان جنگ هم جنگ با شیطان، و هم‌‎ ‏جنگ با طاغوت. از محراب‌ها باید جنگ پیدا بشود، چنانکه پیشتر از محراب‌ها پیدا می‌شد از‌‎ ‏مسجدها پیدا می شد. ای ملت! مسجدهای خودتان را حفظ کنید. ای روشنفکران‌‎ ‏مسجدها را حفظ کنید، روشنفکر غربی نباشید.

روشنفکر وارداتی نباشید! ای حقوقدان‌ها! مسجدها را حفظ کنید. بروید به مسجد، نمی‌روید! این مسجدها را حفظ کنید تا این‌‎ ‏نهضت به ثمر برسد، تا مملکت شما نجات پیدا کند. خداوند ان شاءالله این مسجدها را‌‎ ‏برای ما حفظ کند. خداوند ان شاءالله روحانیون را برای ما حفظ کند. خداوند ان شاءالله ‌‎ ‌‏مخالفین را هدایت کند. خداوند ان شاءالله ملت ما را سعادتمند کند. ‏

‌‏والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته
صحیفه امام؛ جلد ۸

حجت الاسلام و المسلمین حسن روحانی روز پنجشنبه در مراسم افتتاح پروژه های وزارت نیرو در استان های بوشهر و آذربایجان غربی، ضمن اظهارهمدردی با مردم آمریکا که در اعتراض به کشته شدن مظلومانه جرج فلوید به خیابانها آمده اند، تاکید کرد: ایران به شدت این جنایت آمریکا و کاخ سفید را که فرمان این جنایتها را صادر می کند، محکوم می نماید.

رئیس جمهور گفت: در شرایطی که وضع آمریکا در یکی از بدترین روزهای تاریخ سیاسی و اجتماعی این کشور است، شاهدیم که چه ظلم بزرگی به سیاهپوستان و به همه مردم آمریکا می شود که از لحاظ سیاسی، تفکر کنونی حاکم بر کاخ سفید را مردود می‌دانند.

  روحانی با بیان اینکه قتل جرج فلوید رابطه انسان ها با یکدیگر را در عرصه جهانی نمایان کرد، افزود: این ماجرا نشان داد وقتی یک مظلوم در دنیا کشته می‌شود، همه جهان به حرکت در می‌آید و مهم نیست فردی که کشته شده مسلمان، مسیحی، آمریکایی و یا غیر آمریکایی بوده بلکه مهم برای جهانیان این بوده که فردی در شدت مظلومیت و با وحشیانه‌ترین طریق کشته شده است و این همچنین نشان می دهد هنوز تا رسیدن به آن تمدن جهانی و بشری که مورد توجه انبیا و پیامبر عظیم‌الشان اسلام بوده فاصله داریم.

رئیس جمهور با ابراز اظهار همدردی با همه مردم آمریکا که امروز با حضور در خیابانها دست به تظاهرات زده اند، تصریح کرد: ما جنایات آمریکا را به شدت محکوم می‌کنیم؛ جنایاتی که امروز در آمریکا واقع می‌شود و حاکمان کاخ سفیدی که فرمان این جنایت‌ها را صادر می‌کنند.

 روحانی با بیان اینکه انجیل کتاب آسمانی و کتاب مقدسی است که همه مردم را به صلح، آرامش و انسانیت دعوت می‌کند، اظهارداشت: انجیل کتابی نیست که فرمان قتل بی‌گناهان را صادر کند و شرم‌آور است رئیس‌جمهوری که می‌خواهد علیه ملت خود اقدام کند، دست به کتاب آسمانی می‌برد و انجیل را بلند می‌کند و این باعث خشم همه ادیان ابراهیمی است چرا که کتاب مقدس برای همه ما مقدس است و ما هم به انجیل و به عیسی مسیح احترام می‌گذاریم، این کتب آسمانی برای ما محترم و عزیز هستند، حالا هر کجا  و توسط هر پیامبری که از جانب خداوند بر او نازل شده است.

رئیس جمهور افزود: در شرایطی که امروز همه مردم جهان با خشم و نفرت به کاخ سفید نگاه می‌کنند، همه دوستداران ما در دنیا شاهدند که مردم ما با همه توان و برای افتتاح طرح های بزرگ به صحنه آمده اند و ان شاءالله اهدافی که مورد نظر ماست و آن تحولی که امام مدنظرش بود و دیروز مقام معظم رهبری آن تحول‌آفرینی امام و اندیشه تحول امام را بیان کردند، محقق شود و همگان شاهد ادامه این تحول در مسیر انقلاب اسلامی به دست مردم بزرگوار ایران باشند.

 روحانی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه نیازمندکمک مردم برای مدیریت مصرف آب و برق در کشور هستیم، گفت: با توجه به شرایط دشواری که امسال به دلیل بیماری کرونا با آن مواجه ایم، نباید بگذاریم در موضوع آب و برق با مشکل مواجه شویم.

رئیس جمهور اعلام خبر افتتاح 18 واحد نیروگاهی تا پایان امسال را خوشحال کننده برای هم ملت ایران دانست و گفت: امروز یک واحد نیروگاهی ما در عسلویه با هزینه 2هزار و 240میلیارد تومان افتتاح شد. همچنین امسال 9 سد در مجموع افتتاح می شود که سد اشنویه سومین سدی است که از ابتدای سال  افتتاح شد و 6 سد دیگر تا پایان سال افتتاح و آبگیری 9 سد دیگر هم آغاز خواهد شد.

 روحانی به مراودات برق با کشورهای همسایه اشاره کرد و اظهارداشت:خوشحالم که در زمینه برق امروز یک مراودات خیلی خوبی با همسایگان خود داریم یعنی آن روزی که آنها نیاز دارند ما برق به آنها صادر می‌کنیم و روزی که ما نیاز داریم، از آنها برق می‌گیریم. این تبادل یعنی روابط با همسایگان ما فقط در دنیای سیاست مهم نیست بلکه در دنیای اقتصاد و فرهنگ و گردشگری، همکاری‌های علمی، فناوری، دانشگاهی هم خیلی مهم است.

رئیس جمهور گفت: به اعتماد من هیچ رابطه‌ای در سیاست خارجی مهم‌تر از رابطه با همسایگان نیست. ما 15 همسایه داریم و باید یک روابط بسیار خوب و نزدیک با این 15 همسایه برقرار کنیم چرا که موجب ثبات مرزها و امنیت ملی است و ما خوشبختانه از این 15 همسایه با 13 همسایه روابط خوبی داریم و با بعضی از آنها روابط ما بسیار نزدیک، صمیمانه، برادرانه و دوستانه است. متاسفانه یکی دو کشور در جنوب از مردم خوب ایران فاصله گرفتند والا ما آغازگر این فاصله نبودیم و همیشه می‌خواهیم با همسایگان‌مان روابط خوب و نزدیک داشته باشیم.

 روحانی با اشاره به صادرات گاز ایران به ترکیه و عراق گفت: ما آمادگی داریم گاز را به پاکستان، هندوستان و عمان صادر کنیم و البته توافق‌نامه‌هایی هم در این موارد به امضا رسیده و در عمل هم قدم‌هایی در این راستا برداشته شده است و در زمینه برق هم همینطور است و ما یک ارتباط تنگاتنگی در این حوزه با پاکستان، ترکمنستان، آذربایجان، عراق و کشورهای مختلف داریم یعنی برق را از آنها می‌گیریم و یا صادر می‌کنیم و در همین ارتباط در سفر وزیر نیرو به عراق توافقتنامه ای برای صادرات دوساله برق به عراق امضا شد.

 رئیس جمهور با قدردانی از نامگذاری امسال به نام سال جهش تولید از سوی مقام معظم رهبری، گفت: همه ما باید کمک کنیم تولید به حرکت در بیاید و مردم ما کاملا مطمئن باشند دولت علیرغم سختی‌ها با همه توان به اقتصاد و مسائل زیربنایی کشور توجه دارد و افتتاح های گسترده در سطح کشور بویژه در روزهای پنجشنبه در همین راستا است و امیدواریم هر روز ما در امسال روز تولید، جهش تولید، افتتاح طرح های بزرگ و روز نشاط مردم باشد.

رئیس جمهور در ابتدای سخنان نیز با گرامیداشت 15 خرداد سال 42  اظهارداشت: 15 خرداد به عنوان روز تاریخی برای ما، نشانگر حضور، ایثار و فداکاری مردم برای انقلاب اسلامی است.

 روحانی گفت: حادثه 15 خرداد یک حادثه معمولی نبود و شاید هیچ‌کس فکر نمی‌کرد به خاطر دستگیری حضرت امام به عنوان رهبر نهضت و مرجع بزرگ شیعیان، چنین حرکتی در سراسر ایران به وجود بیاید و مردم این چنین در راه نهضت اسلامی ایثار و فداکاری کنند.

در این مراسم، بهره برداری از طرحهای مهم سد اشنویه (چپرآباد) در استان آذربایجان غربی و واحد یک بخش بخار نیروگاه سیکل ترکیبی عسلویه، پروژه‌های افزایش ظرفیت، توسعه و بهینه‌سازی پست‌های 400 کیلوولت پارس، 2300 بوشهر1، گناوه، صنعت بوشهر و 400 پارس در استان بوشهر، به دستور حجت  روحانی آغاز شد.

همچنین در ابتدای این مراسم پس از ارائه گزارش  اردکانیان وزیر نیرو از طرح‌های قابل افتتاح این وزارتخانه در استان‌های بوشهر و آذربایجان غربی، مدیرعامل شرکت مادر تخصصی تولید نیروی برق حرارتی گزارشی از واحد یک بخش بخار نیروگاه سیکل ترکیبی عسلویه ارائه کرد.

در ادامه این مراسم، مدیرعامل شرکت توانیر در ارتباط با پروژه‌های افزایش ظرفیت، توسعه و بهینه‌سازی پست‌های 400 کیلوولت پارس، 2300 بوشهر1، گناوه، صنعت بوشهر، 400 پارس در استان بوشهر و معاون آب و آبفای وزارت نیرو نیز از روند تکمیل و آغاز بهره برداری سند اشنویه(چپرآباد) و اثرات این طرح بر منطقه، گزارش های جداگانه ای ارائه کردند.