emamian

emamian

امام جمعه اهل سنت ایرانشهر در جنوب سیستان و بلوچستان گفت: اتحاد، همدلی و همراهی مسلمانان با یکدیگر آمریکا و دنیای شرق و غرب را به زانو در می آورد بنابراین حفظ وحدت یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.

مولوی عبدالصمد کریم زایی در خطبه‌های این هفته نماز جمعه اهل سنت ایرانشهر اظهار داشت: اگر بین مسلمانان وحدت و همدلی باشد هیچ وقت آمریکایی و غربی‌ها نمی‌توانند در منطقه نفوذ کنند.

وی ادامه داد: دشمنان از نبود وحدت در میان مسلمانان سو استفاده کرده و در کشورهای اسلامی هر کاری که دلشان می‌خواهد انجام می‌دهند.

امام جمعه اهل سنت ایرانشهر گفت: کشورهای اسلامی باید اختلافات میان خودشان کنار بگذارند و با همدیگر در برابر دشمنان اسلام و بشریت متحد شوند.

وی با دعوت نمازگزاران به تقوای الهی و دوری از گناه گفت: یکی از اموری که در فرهنگ اسلامی و متون دینی اهمیت زیادی دارد تقوا، پرهیزکاری، دوری از آلودگی‌ها و گناهان، وحدت و همدلی است.

مولوی کریم زایی ادامه داد: آدمی اگر بخواهد در راه مستقیم قرار داشته باشد باید از تعالیم آسمانی و معارف قرآنی بهره‌مند شود.

وی افزود: تمام مشکلاتی که امروز دامن گیر امت اسلام شده به خاطر فاصله گرفتن از دستورات اسلام است.

سه شنبه, 24 ارديبهشت 1398 10:07

دانستنی های چاه زمزم

معنی زمزم چیست چرا به ان چاه در مکه زمزم می گویند؟

در خصوص عنوان  « زمزم» در لغت و تفسیر و حدیث برای این نامگذاری دلایلی ذکر شده است: برخی زمزم را از دو واژه مشابه «زم»، «زم» گرفته اند و اضافه کرده اند: «زُمّ » ( به ضم زا) و تشدید (میم) بوده است و سپس مخفف شده و شاید دلیل آن سهولت تلفظ باشد. بدین ترتیب واژه  « زمّ» صیغه امر حاضر است و کلمه ای است که هاجر آن را در مقام خطاب به آب زمزم به کار برد و این هنگامی بود که آب می جوشید و زیادتی می کرد و هاجر از بیم آنکه آن آب پراکنده شود و در زمین فرو رود پیش از آنکه ظرف خود را از آن آب پر کند و یا زیادتی آب خطری برای او و فرزندش اسماعیل ببار آورد، چنین گفت: «زُمَّ، زُمَّ»; یعنی «بس است، بس است، از حرکت بایست »

در یکی از متون عربی می خوانیم : « زَمَّ القربة، شدَّ الخیط علی فمها لئلاّ یَسیل منه الماء. الزِّمام: مقود البعیر المشدود علی فیه ».

« زَمَّ القربة»; یعنی دهانه مشگ را بست تا آب بیرون نریزد. و «زمام »  افسار شتر را گویند که بر دهان او زده شود .

سپس اضافه می کند: جناب هاجر آنگاه که دید آب زمزم با فراوانی از زمین بیرون می زند، کوشید که جلو آب را از فوران و پراکندگی بگیرد، در حالی که می گفت : « زُمّ زُمّ; ای کُفَّ عن التدفّق، فاطلق علی البئر زمزم»; «از فوران خودداری کن، ... و بدین مناسبت برچاه واژه زمزم اطلاق گردید .»

برخی دیگر از اهل لغت و ادب واژه زمزم را کلمه مفرد و رباعی به معنای : « حرکت، کثرت و انباشته شدن »  گرفته اند .

در معجم اللغة العربیة آمده است : « الزمزم من الماء: الزُّمازم، ای الکثیر»;«زمزم آب فراوان را گویند .»

برخی دیگر علاوه بر این واژه، واژه  « زمزوم و زَمزام »  را به معنای کثیر و آب بسیار ذکر کرده اند; (و قال بعضهم: اِنّها مشتقة من قولهم ماء زَمزوم و زمزام، ای الکثیر ).

این منبع در باره معنای دیگر زمزم از ابواسحاق حربی چنین نقل می کند :

« سُمّیت زمزم لزمزم الماء فیها وَ هی حرکته»; «به این جهت زمزم نامیده شد که آب در این چاه در حال حرکت و جوشش است .»

و نیز اضافه می کند : « والزمزمة الصوت تسمع لها دَویّاً »; « زمزمه صدایی است که آهنگی ملایم از آن شنیده شود .»  و این بدان جهت است که آب داخل چاه در حال جوشش زمزمه ای ملایم دارد .

وی در باره تلفظ واژه زمزم، سه نوع اعراب آورده است : « زَمْزَم، زُمَزِمْ و زُمَّزم .»

علاوه بر آنچه در واژه زمزم دیدیم، برخی از صاحبان معاجم، وجه دیگری ذکر کرده اند و آن اینکه: این واژه از  « زمزمه» مشتق شده است. به این جهت که بر سر این چاه کسانی به زمزمه و نیایش پرداخته اند. همچنانکه گاه آن را «عَلَم مرتجل »  نیز گفته اند. در اصطلاح اهل ادب عَلَم مرتجل نام خاصی است که سابقه اشتقاق ندارد .

یاقوت حموی ذیل واژه  « زمزم» می نویسد: «چاه مبارک و مشهوری است و از آن جهت زمزم نامیده شده که آب فراوان دارد. گفته می شود: ماء زَمْزَمْ و زُمازِم .»

و برخی گویند : « زمزم اسم وعَلَم مرتجل است »

و نیز گویند : « از آن جهت زمزم گفته شده که هاجر مادر اسماعیل آن را از پراکندگی گرد آورد و آنگاه که جوشید اطراف آن را بست »  و این گفته ابن عباس است که: اگر اطراف آن را مسدود نمی کرد بر زمین و بر همه جا جاری می شد .

و برخی دیگر در وجه تسمیه زمزم گویند: شاپور پادشاه (ایران) وقتی حج گزارد بالای چاه آمد و زمزمه ای کرد و زمزمه خواندن مجوس است هنگام نماز و (نیایش) و غذا خوردن .

شاعر در این باره گوید

زمزمت الفرس علی زمزم

و ذاک فی سالفها الأقدم

 

« فارسیان بر زمزم زمزمه کردند و این سنّت دیرین آنها بوده است .»

مسعودی گوید: از آن جهت زمزم نامیده شد که ایرانیان در گذشته های دور به حج می آمدند و آنجا زمزمه می کردند و زمزمه صدایی است که فارسیان هنگام نوشیدن آب خیشوم (بینی) خارج می کنند . برخی دیگر در باره علت این نامگذاری گفته اند: جبرئیل در آنجا زمزمه کرده و سخن گفته است .

ابن هشام وجه دیگری آورده است .

او می گوید: زمزمه نزد عرب به معنای کثرت و اجتماع آید و اشاره به فراوانی آب دارد .

یاقوت از قول مسعودی، مورّخ مشهور آورده: فارسیان عقیده دارند که از فرزندان و نسل ابراهیم خلیل(علیه السلام) هستند، پیشینیان آنها آهنگ بیت الله الحرام می کردند و به عنوان بزرگداشت مقام ابراهیم و پیروی از راه او و پاسداری نژادش، به طواف خانه می پرداختند و آخرین کسی که از شاهان ایران به کعبه آمد و به طواف پرداخت، ساسان پسر بابک بود. او هر گاه به خانه کعبه می آمد طواف بیت می کرد و بر سر آن چاه زمزمه می نمود. از اینرو شاعر در عهد قدیم گفته است :

زمزمت الفرس علی زمزم

و ذاک فی سالفها الأقدم

شاعری فارس، پس از اسلام، در این خصوص شعری سروده است که با اشاره به سابقه فارسیان، با مباهات و فخر می گوید :

و مازلنا نحج البیت قدماو ساسان بن بابک سارحتّیو طاف به و زمزم عند بئر

و نُلقی بالأباطح آمنیناأتی الْبیْت العتیق باصیدینالإسمعیل تروی الشاربینا

« ما از دیر زمان همواره حج خانه می کردیم و در سرزمین مکه در نهایت امن و امان دیدار می نمودیم .

و ساسان پسر بابک با سر بلندی آهنگ بیت عتیق کرد .

و آن را طواف نموده، بر سر چاه آمد و زمزمه کرد (ذکر گفت) چاهی که از آنِ اسماعیل است و تشنه کامان را سیراب می کند .»

خلاصه اینکه: واژه زمزم به لحاظ معانی و مفاهیم یاد شده، بر این چاه اطلاق گردید : « فراوانی، جوشش و حرکت، محل زمزمه اهل دعا، کنترل آب آن از پراکندگی و ...»

در هر حال واژه عربی است که صدها سال و بلکه هزاران سال استعمال داشته و بر زبان ها جاری گردیده است و شاعران و ادیبان از هر نسل بدان تمثل جسته و در ادبیات به عنوان ضرب المثل جرعه بهشتی و ایده و آرمان تشنه کامان از آن یاد شده و هم اینک آرزوی موحّدان است که از زمزم و آن چشمه پاک و رمز پاک و رمز عشق و ایمان بنوشند و بدان وضو کنند و جسم و جان را از آلودگی بپالایند .

ماه مبارک رمضان، فرصتی ارزشمند و مغتنم برای تهذیب و پالایش روح و روان انسانی است. ماه سلوک و زدودن زنگارهای شیطانی از آیینه دل و برافروختن چراغ معرفت در شبستان وجود است، گاه تلاوت و تدبّر و هنگامه دعا خواندن و تحوّل است. عاشقان کوی دوست در این ماه، مهر صیام بر لب می زنند و آتش محبّت در قلب مشتعل می سازند و با گام نهادن بر نردبان کمال و فضیلت، پلّه پلّه به معبود و معشوق خویش نزدیک تر می شوند. انسان روزه دار در این ماه مهمان حضرت دوست است و سفره ای از رحمت و مغفرت در پیش روی وی گشوده شده است. در ماه مبارک رمضان، عشّاق از سفره پرفیض الهی، بهره مند می شوند و مشام جان را با عطر عبادت و معنویت می نوازند.

آثار و برکات روزه

در وصف روزه و آثار آن گفته اند: روزه برای انسان، حکمت به ارمغان می آورد؛ روزه، قلب را از وسواس حفظ می کند؛ روزه، تقرّب به خداست؛ روزه، نیاز به مردم را کم می کند.

روزه، نور، برهان، شفا و رحمت را در پی دارد؛ روزه، سبب شناخت عیوب نفسانی است؛ روزه، مانع تأثیر شیطان بر آدمی است؛ انسان به وسیله روزه، آنچه را که تاکنون نمی فهمید می فهمد و آنچه را که نمی دید می بیند.

ماه رمضان در آئینه هنر

هنرمندان، شاعران، نویسندگان و داستان سرایان مسلمان با به خدمت گرفتن هنر متعهد و ناب اسلامی، از دیرباز در راستای توسعه و ترویج ارزشهای اصیل دینی قدم برداشته و اصول راستین اخلاقی و انسانی را به زیباترین و دلنشین ترین شکل ممکن تبلیغ کرده اند؛ از جمله مولانا در مورد اهمیت ماه مبارک رمضان و ضرورت بهره گیری از این فرصت طلایی چنین می سراید:

اندرین ایّام می آرد سبق . . . . . گفت پیغمبر که نفحتهای حقّ

در رُبایید این نفحات را . . . . . گوش و هُش دارید این اوقات را

هرکه را می خواست جان بخشید و رفت . . . . . نفحه ای آمد شما را دید و رفت

تا از این هم وانمانی خواجه تاش . . . . . نفحه دیگر رسید آگاه باش

و در کلیّات شمس تبریزی آمده است :

مَهِل ای طفل، به سستی طرف چادر روزه . . . . . سوی اطفال بیامد به کرم مادر روزه

به همان وی وطن کن، به نشین بر در روزه . . . . . بنگر روی ظریفش بخور آن شیر لطیفشک

بنگر جنّت جان را شده پر عنبر روزه . . . . . بنگردست رضا را که بهاریست خدا را

چون رَسن باز بهاری بچّه از چنبر روزه . . . . . هِله ای غنچه نازان چه ضعیفی و چه یازان

مگر اسحاق خلیلی خوشی از خنجر روزه . . . . . تو گلاغرقه خونی زچه ای دلخوش و خندان

بستان گندم جانی، هله از بیدرروزه . . . . . زچه ای عاشق نانی، بنگر تازه جهانی

مقام روزه دار

امام صادق(ع) در رابطه با صبر روزه دار می فرماید: هیچ روزه داری نیست که بر گروهی که مشغول غذاخوردن هستند، حاضر شود مگر اینکه اعضا و جوارح او، تسبیح پروردگار می کنند و ملائکه بر او درود و رحمت می فرستند که درود ملائکه نیز به معنای استغفار است.

ماه مبارک و گل واژه های نیایش

امام سجاد(ع) در اوّلین روز از ماه مبارک رمضان به درگاه خداوند عرضه می داشت:

سپاس و ستایش از آن خداوندی است که ماه مبارک رمضان را از جمله راههای خیر و رحمت خود قرار داد و این ایّام را به نام مقدس خود، فضیلت و شرافت بخشید. حمد و ستایش ویژه پروردگاری است که ماه رمضان را ماه روزه، ماه تسلیم، ماه صلاح، ماه طهارت و ماه تهذیب و نماز و عبودیت قرار داد.

امام العارفین و زین العابدین حضرت امام سجاد(ع) در فرازهای دیگری از دعاهای خود به مناسبت آغاز ماه مبارک رمضان چنین زمزمه می کند:

پروردگارا، در این ماه سعادتی نصیب ما فرما تا با ارحام و آشنایان خویش نیکی کرده و به آنها یاری رسانیم و همسایگان را با عطایا و هدایا خشنود سازیم، و اموال و دارایی مان را از آلودگی ها تطهیر کنیم، و کسانی را که آزرده ایم، از رنجش و آزردگی به در آوریم، و حق خویش را از ظالم باز ستانیم و با مخالفان خود از در صلح و صفا وارد شویم.

پروردگارا! بر روان مطهر محمّد و آل محمد درود فرست و ماه مبارک رمضان را با زینت طاعت و عبادت ما بیارای و در شبها و روزهای آن یار و مددکار ما باش تا در نماز و روزه خود سستی و کوتاهی نکنیم.

عید یک ماهه

مقام معظم رهبری حضرت آیت ا... خامنه ای در رابطه با اهمیت و فضیلت ماه مبارک رمضان می فرمایند:

شروع ماه مبارک رمضان، در حقیقت عید بزرگی برای مسلمانان است و جا دارد که مؤمنین، ورود این ماه را به هم تبریک بگویند و یکدیگر را به استفاده هرچه بیشتر از این ماه توصیه کنند. چون ماه ضیافت الهی است. در این ماه فقط مؤمنین و کسانی که اهل ورود در این ضیافت اند بر سر سفره پروردگار منّان و کریم می نشینند. این، غیر از سفره عام کرم الهی است که همه انسانها، بلکه همه موجودات عالم از آن بهره مندند.

این، سفره خواص و ضیافت خاصان پروردگار است.

ایشان همچنین در فراز دیگری از سخنانشان در زمینه ضرورت بهره گیری از وضعیت استثنایی و ارزشمند ماه رمضان می فرمایند: ماه رمضان را مغتنم بشمارید. این روزها با روزه داری و این شبها را با ذکر و دعا به سر ببرید. فصل دعا، همین ماه مبارک است. رابطه دعا، رابطه قلبی شما با خداست. دعا یعنی خواستن و خدا را خواندن، خواستن یعنی امیدواری. تا امید نداشته باشید، از خدا چیزی را درخواست نمی کنید. به برکت دعا، جامعه با نشاط و اهل حرکت می شود.

عاشق عبادت

در حالات عالِم یگانه و فقیه فرزانه حضرت آیت الله العظمی بروجردی آمده است که آن اندیشمند گرامی به ماه مبارک رمضان و فریضه ارجمند روزه، علاقه فراوانی داشت.

به همین دلیل در این ماه هرگز حاضر به مسافرت و برهم زدن عبادت خود نشده و روزه خود را افطار نمی کردند. این عشق و علاقه سبب شده بود تا آن مجتهد بزرگ حتی در دوران پیری نیز روزه بگیرد.

معنای لغوی روزه

روزه از نظر لغت به معنای اِمساک و ترک مطلق امور اعم از خوردنی ها، آشامیدنی ها و حتی سخن گفتن و سایر اعمال می باشد. چنانچه خداوند سبحان به حضرت مریم(س) می فرماید. در پاسخ به سخنان طعنه آمیز مردم بگو. من برای خدا، نذر روزه سکوت کرده ام.

اما از نظر شرعی، روزه یا «صوم» به معنای خودداری و بازداشتن نفس از ارتکاب هرنوع عملی است که «مفطِر» یا باطل کننده معرفی شده است.

روزه، سپری پولادین

در برخی از احادیث و گزاره های دینی، از روزه به عنوان سپر یا محافظ یاد شده است که شخص روزه دار را از آتش دوزخ و سختی های روز قیامت در امان نگاه می دارد. پیامبر گرامی اسلام(ص) می فرمایند:

روزه برای شخص روزه دار به منزله سپر و محافظت کننده است. پس هرگاه یکی از شما در حال روزه بود، زبان به فحّاشی و بدزبانی نگشاید و صدا به خصومت و دشمنی بلند نکند و اگر کسی او را شمامتت و سرزنش نمود و یا به دعوا و درگیری و مجادله فرا خواند آن شخص روزه دار بگوید ای برادر من روزه هستم.

امام صادق(ع) نیز می فرمایند: روزه سپر و حایلی است از آفات و بلایای دنیا و حجابی است از عذاب آخرت.

دستاوردهای یک عبادت

انسان روزه دار به دلیل اِمساک از خوردن و آشامیدن و خودداری از انجام سایر مُفطرات، خُلق و خوی روحانی و ملکوتی می یابد و بیش از هر زمان به پروردگار خویش نزدیک می شود.

خدا و پیامبر، شخص روزه دار را دوست دارند و اهل آسمانها و زمین، از وی به عظمت و تجلیل یاد می کنند. ظاهر روزه، سکوت، آرامش، قناعت و رضایت مندی است و باطنِ آن سرور، بهجت و حَلاوت وصل و توان مندی است. انسان روزه دار، خود را از دام هر قید و بندی، آزاد و رها می بیند و آنچه که بر دیگران دشوار است نزد خود، سهل و آسان می یابد. روزه، چشمه های خیر و حکمت را از قلب به زبان جاری می سازد و برای روزه دار، نور بصیرت و طراوت یقین و معنویت به ارمغان می آورد.

پاداش اختصاصی

از میان احکام و برنامه های عبادی که به منظور تحکیم پیوند معنوی انسان با عالم ملکوت، تعیین شده، روزه یا صوم از اهمیت و عظمت دیگری برخوردار است و اجر و پاداش آن نیز در پیشگاه الهی از بسیاری از عبادات دیگر افزون تر است.

چنانچه در حدیث قدسی آمده است که خداوند سبحان می فرماید: هرکار نیک و ارزشمندی، از ده تا هفتصد برابر پاداش دارد به جز روزه، همانا که روزه، برای من و مخصوص من است و من خود اجر و پاداش آن را خواهم داد.

ماه رحمت

ماه مبارک رمضان، ماه برکت، رحمت و بشارت است و فصل روی آوردن به درگاه الهی و تلاوت قرآن و خواندن دعا و عبادت؛ امام علی بن موسی الرضا(ع) پیشوای هشتم شیعیان در تشریح فضایل بی همتای این ماه می فرمایند: کارهای نیک و شایسته مؤمنین در ماه رمضان، پذیرفته و خطاهای آنان آمرزیده می شود.

کسی که در این ماه یک آیه از قرآن بخواند همانند آن است که در ماه های دیگر، یک ختم کامل قرآن کرده است و کسی که در این ماه با رویِ گشاده و اخلاقِ خوش با برادران مؤمنش برخورد کند و با مزاح و خنده، دل آنها را شاد نماید، در روز قیامت، خوشحال و شادمان است و به بهشت، بشارت داده می شود.

دارویِ درد

روزه و خودداری از خوردن و آشامیدن در طول یک مدت زمان معیّن، نه تنها گوهر جان و روان انسان را صفا و طراوت می بخشد بلکه همان گونه که در دانش پزشکی روز به اثبات رسیده است، از بروز بسیاری از بیماری های جسمانی نیز پیشگیری می کند.

در این زمینه یکی از پژوهشگران آمریکایی به نام «دکتر کارلوس» می نویسد : روزه ای که اسلام واجب کرده، بزرگترین ضامن سلامتی بدن است. بدون شک بشر امروزه به فلسفه این شعار خردمندانه اسلامی که «صوموا تَصحّوا؛ روزه بگیرید تا سالم باشید». به خوبی واقف شده و تأثیر روزه بر سلامتی جسم و روان را تجربه کرده است.

حکمتِ روزه

احکام و دستورات وحیانی اسلام، با توجه به حوزه تأثیراتشان، معمولاً به دو گروه فردی و اجتماعی تقسیم می شوند؛ برخی مانند نمازهای مستحبی در گروه عبادات فردی و برخی دیگر مانند نمازهای جمعه و جماعت، در گروه برنامه های اجتماعی قرار می گیرند.

از شگفتی های روزه آن است که دامنه تأثیرات آن، هر دو زمینه فردی و اجتماعی را در برگرفته و از هر دو بعد به توسعه حیات معنوی مسلمانان کمک می کند. امام صادق(ع) در حدیثی پیرامون فواید اجتماعی روزه می فرمایند: همانا خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن بین فقرا و ثروتمندان، مساوات و برابری به وجود آید، زیرا ثروتمندی که هرگز درد گرسنگی را احساس نکرده، به محرومین ترحّم نخواهد کرد.

روزه و دشمنی با شیطان

پیامبر گرامی اسلام(ص) به منظور انجام رسالت الهی خویش و ابلاغ احکام و معارف دین از شیوه های تبلیغی ویژه ای استفاده می کردند؛ از جمله روزی آن حضرت با جمعی از اصحاب خود نشسته بودند، در این حال رو به آنها کرده و فرمودند: آیا شما را آگاه نکنم از چیزی که اگر آن را انجام دهید، شیطان از شما دور می شود؟

اصحاب عرض کردند: بله، یا رسول اللّه. حضرت وقتی این آمادگی را در آنها دید فرمود: روزه، صورت شیطان را سیاه می کند و صدقه، کمر او را می شکند. از برای هرچیزی زکاتی است و زکاتِ بدن، روزه است.

ماه زیبایی و نیکویی

متأسفانه برخی از مردم علی رغم روزه داری هیچ تفاوتی بین این ماه و ماههای دیگر قائل نیستند. در صورتی که از تعالیم و آموزه های دینی چنین بر می آید که در ماه مبارک رمضان، علاوه بر روزه داری باید به مسائل مهم دیگری، مانند رعایت نکات اخلاقی و حفظ حقوق برادران ایمانی بیش از سایر ایام بها داده شود.

چنانچه رسول خدا(ص) خطاب به مسلمانان می فرمودند: ای مردم هرکس در این ماه اخلاق خود را نیکو سازد، در روزی که قدم ها بر روی صراط بلغزد او به آسانی عبور خواهد کرد، و هرکس که در این ماه یتیمی را گرامی بدارد خداوند در روز قیامت، او را گرامی می دارد و هرکس که در این ماه به اقوام و خویشان خود سرکشی نماید خداوند او را به رحمت خویش متصل می نماید.

ماه ضیافت و مهمانی

امام خمینی(ره) درباره اهمیت ماه مبارک رمضان می فرمایند:

در ماه رمضان، خدای تبارک و تعالی شما را دعوت به مهمانی خودش کرده است، توجه کنید که به آداب ماه مبارک عمل کنید، یعنی آداب روحی اش. فقط دعا نباشد ـ بلکه ـ دعا به معنای واقعی اش باشد. خواندن خدا و تذکرخدا به معنای واقعی، آن تذکری که نفوس را مطمئن می کند.

این ضیافت خدا را قدر بدانید، این ضیافت خیلی لطافت و ظرافت دارد. این را ما باید قدر بدانیم. این ادعیه ای که در ماه مبارک رمضان و در ماه شعبان وارد شده است اینها راهبر ماست به مقصد ـ دعا ـ به تعبیر شیخ ما ـ رحمه الله ـ قرآن صاعد است.

ماه رمضان و آرام بخشی به دلها

بدان که ماه رمضان را دو حرمت است: یکی حرمت رمضان و دیگری حرمت قرآن، و آن را دو عصمت است: یکی عصمت از شیطان و دیگری عصمت از نیران، و برای آن دو نعمت است: گشایش درهای بهشت و آرامش دلها، و آن را دو برکت است: برکت نور، و برکت سحور و نیمه شب ها، و برای آن دو هدیه است: خواب در آن عبادت، و خاموشی در آن تسبیح است، و در آن دو فرح و خوشحالی است: یکی هنگام افطار، و دیگری در ملاقات با ملک جبّار.

ای عزیز از گرسنگی این ماه غمگین مباش و صبر و شکیب پیشه ساز که در روزه گرسنگی است و گرسنگی موجب بازگشت است. همانا حضرت کلیم(ع) چون گرسنه شد، از خداوند نان خواست. (ربّ انّی لما انزلت الیّ من خیرٍ فقر) و مسیح(ع) خوان خواست: (ربّنا انزل علینا مائدة من السماء) و احمد(ص) آمرزش و غفران خواست (غفرانک ربّنا و الیک المصیر) پس بکوش که تو نیز در این ماه، چشم از نان وخوان طعام فرو پوشی و دل در گرو رحمت و غفران الهی بندی.

ماه رمضان، ماه احیای قرآن

ماه مبارک رمضان افزون بر همه آثار و برکات روحانی و ملکوتی اش، فرصت مغتنمی برای احیای نقش و جایگاه قرآن در زندگی اجتماعی، و اصلاح و تحکیم بنیان های فکری و فرهنگی جامعه اسلامی است.

متأسفانه قبل از پیروزی انقلاب، مردم کشور ما به دلیل فاصله گرفتن از مکتب آسمانی قرآن، در وضعیت فرهنگی آشفته و متزلزلی به سر می بردند؛ با پیروزی انقلاب و بازگشت دوباره به سوی قرآن، زمینه های تحوّل در همه ابعاد نظام فرهنگی کشور فراهم آمد و مفاهیم و تعالیم قرآنی در تمامی ارکان نظام اسلامی جریان یافت. در شرایط کنونی جامعه اسلامی ما در پرتو آیات نورانی و هدایت بخش این کتاب آسمانی به غنای فرهنگی شگفت انگیزی دست یافته و حیات معنوی در آن به نحو قابل توجهی توسعه یافته است.

حلقه های انس در ماه مبارک

در کشور ما و نیز در تمام ممالک اسلامی، ماه مبارک رمضان یادآور خاطره های شیرین برپایی جلسات قرائت قرآن و انس با این کتاب جاودانی است. در طول این ماه حلقه های انس با قرآن را در هر مسجد و مدرسه و کوی و برزن می توان مشاهده کرد که در آن پیر و جوان و کودک و نوجوان، با آهنگی دلربا به تلاوت کلام اللّه مجید می پردازند و فضای کشور را عطرآگین می سازند.

تجربه های شخصی بسیاری از افراد و بزرگان جهان اسلام حکایت از آن دارد که این محافل انس قرآنی، نقش بسیار عمیق و سازنده ای در شکل گیری شخصیت مذهبی آنان داشته و پایه های ایمان و عشق و علاقه آنان به اصول دینی و ارزش های آسمانی در همین مجالس، استوار شده است.

شروط دشوار روزه

روزه داشتن و خودداری از آنچه که در اصطلاح فقه اسلامی «مفطر» و باطل کننده نامیده می شود، اگرچه در ظاهر سهل و آسان است، اما رعایت دقیق آن نیاز به دقت، جدیت و مواظبت نفس بیشتری دارد.

چنانچه روزی پیامبر گرامی اسلام(ص) به جابربن عبدالله فرمود: ای جابر، این ماه رمضان است هرکس روزهای این ماه را روزه بدارد و پاره ای از شبهای آن را به عبادت بایستد و عفّت خویش را حفظ کرده و شکم خود را نیز از حرام باز دارد، از گناهان خود بیرون رود، همان طور که از این ماه بیرون می رود. جابر عرض کرد: یا رسول اللّه چه نیکو و با ارزش است این حدیثی که بیان کردید. پیامبر دوباره فرمود: و چقدر دشوار است آن شرط هایی که ذکر کردم.

اسرار روزه

از منظر تعالیم اخلاقی و عرفانی مکتب اسلام، روزه فقط به معنای پرهیز از خوردنی ها و آشامیدنی ها نیست، بلکه عبادتی شگفت انگیز و پررمز و راز است که نکات سازنده بسیاری در دل آن نهفته است.

امام صادق(ع) می فرمایند: همانا روزه فقط خودداری از طعام و شراب نیست، بلکه برای آن شرایطی است که باید رعایت کنی. پس هرگاه روزه گرفتید، زبان خود را از دروغ باز دارید و چشمانتان را از حرام بپوشانید و منازعه و دعوا نکنید و به همدیگر حسادت نورزید و غیبت نکنید و به زیردستان و خدمتگزاران، ظلم و ستم ننمایید و از یاد خدا غافل نشوید و نماز را فراموش نکنید.

روزه و اخلاص

یکی از والاترین صفات اخلاقی ایشان، اخلاق و تصفیه قلب و جان از هرآنچه که رنگ و بوی غیرالهی دارد می باشد. انسانهای مؤمن برای دست یافتن به آن، رنج و زحمات بسیاری را بر خود هموار می سازند. از میان احکام و برنامه های عبادی اسلام، آنچه که بیش از همه مؤمنان را در کسب گوهر گرانبهای اخلاص یاری می رساند، روزه است.

روزه به دلیل برخی ویژگی های اختصاصی و نیز از آن رو که انسان را در خلوت و جلوت به یاد حضرت حق می اندازد تأثیر شگرفی در اصلاح جهت گیری های قلبی و تثبیت تعلقات الهی انسان دارد. در این زمینه سرور بانوان جهان حضرت زهرا(س) می فرمایند: همانا خداوند روزه را بر مؤمنین واجب ساخت تا نهال اخلاص را در بوستان قلب آنها، محکم و استوار نماید.

روزه در تعالیم قرآنی

قرآن کریم پیام دعوت خویش برای فراخوانی مؤمنین به روزه داری در ماه مبارک رمضان را با اشاره به این نکته آغاز می فرماید: روزه بر پیروان سایر ادیانی که قبل از شما می زیسته اند نیز واجب و ضروری بوده است.

علاوه بر این قرآن، رمز و حکمت ضروری شدن روزه که همانا دست یافتن به مقام تقوا و پرهیزگاری است را گوشزد کرده و تأکید می فرماید که مرز زمانی این عبادت، محدود و منحصر به روزهای ماه مبارک رمضان است، و سپس در ادامه مسافران و بیماران را از گرفتن روزه استثنا می کند و از این حقیقت پرده بر می دارد که اراده الهی بر آسان سازی و سهولت امور قرار گرفته است و خداوند هرگز در صدد نیست تا زندگی را بر شما دشوار و غیرقابل تحمل سازد.

معراج یک روزه دار

نفیسه، دختر حسن بن زید و از نوادگان امام مجتبی(ع) یکی از زنان بزرگ جهان اسلام است. وی به همراه همسرش اسحاق فرزند امام صادق(ع) وارد مصر شد و مدتها در آنجا زندگی می کردند. نفیسه در هنگام مرگ، روزه بود. از او خواستند که افطار کند. گفت: عجب، من سی سال است که از خداوند می خواهم او را با زبان روزه ملاقات کنم، حال که دعایم مستجاب شده، چگونه افطار کنم.

آن گاه مشغول تلاوت سوره انعام شد و هنگامی که به آیه شریفه «لهم دارالسّلام» رسید، مرغ روحش از قفس جان پرواز کرد. پس از مرگش هنگامی که همسر او ـ اسحاق ـ می خواست جنازه او را به مدینه منتقل کند، مردم مصر از او خواستند که نفیسه را در همانجا دفن کند تا از قبر او کسب رحمت و برکت کنند. در همان شب اسحاق، پیامبر را خواب دید که به او فرمود: با اهل مصر معارضه نکن، زیرا به برکت وجود نفیسه، رحمت الهی بر مردم مصر نازل می شود.

جهاد در دو جبهه

در جنگ موته که از جنگ های بزرگ صدر اسلام است نیروهای دشمن بیش از ده برابر مسلمانان بود. در این جنگ جعفر طیّار برادر امیرالمؤمنین(ع) وارد میدان نبرد شد و با دشمنان به جهاد پرداخت تا آنکه هفتاد تیر به بدن او اصابت کرد و دست راست و چپش قطع شد.

گروهی از یاران جعفر، بدن او را به خیمه ای منتقل کرده و خواستند به او آب بدهند. جعفر که نیمه جان بود چشمان خود را به زحمت باز کرد و گفت: من روزه هستم اگر زنده بودم هنگام مغرب افطار می کنم و سپس با لب تشنه و زبان روزه به شهادت رسید.

سيره مختصر امام جواد (ع)

نام مبارک امام نهم « محمد»، کنیه‌ی حضرت « ابوجعفر» و لقب او « تقی» و «جواد» ، ولادت ایشان در سال ۱۹۵ ه.ق در شهر مدینه بوده ، در روز و ماه ولادت آن جناب ، عده‌ای آنرا نیمه ماه رمضان و بعضی دهم ماه رجب ذکر کرده‌اند .

مادر حضرت « سبیکه» از خاندان « ماریه‌ی قبطیه» ام المومنین ؛ همسر پیامبر خدا (ص) به شمار می‌رود ، از نظر فضائل اخلاقی در درجه‌ی والایی قرار داشت و برترین زنان زمان خود بود . امام هشتم حضرت علی بن موسی الرضا (ع) از او به عنوان بانویی منزه و پاکدامن یاد می‌فرمودند .

به هنگام شهادت پدر بزرگوار خویش ، حضرت حدود هشت سال داشتند .

خلفای معاصر حضرت

دو خلیفه‌ از خلفای عباسی معاصر با عصر امام جواد (علیه‌السلام) بودند.

۱ـ مأمون (۱۹۳-۲۱۸)

۲ـ معتصم (۲۱۸-۲۲۷)

امامت در سنین کودکی

در امر امامت آنچه مهم است ، تنصیص امام سابق بر امامت امام پس از خود می‌باشد که شیخ مفید آنرا از شماری از اصحاب بزرگ و نزدیک به امام (علیه‌السلام) درباره‌ی امامت امام جواد (ع) نقل کرده از آن جمله : علی بن جعفر بن محمد الصادق (علیهماالسلام)، صفوان بن یحیی ، معمر بن خلّاد، حسین بن بشّار، ابن ابی نصر بزنطی، ابن قیام واسطی، حسن بن جَهم، ابویحیی صنعانی خیراتی و گروهی دیگر.

از این روایات به خوبی برمی‌آید که امام رضا (علیه‌السلام) در موارد متعدد و مناسبت های گوناگون ، امامت فرزند بزرگوارشان را گوشزد فرموده و اصحاب را در جریان امر گذاشته اند و نزد اماميه و علماء آن اصلا مسئله‌ی کمی سنّ مطرح نبوده بلکه عقیده ایشان بر این پایه بوده که اگر امر از جانب خدا باشد فرقی بین طفل یک روزه و شیخ صد ساله نیست .

اما از آنجا که حضرت جواد (علیه‌السلام) نخستین امامی بود که در سن کودکی جانشین پدر بزرگوار خود امام رضا (علیه‌السلام) گشت طبعاً بین برخي از شیعيان و همچنین علماء اهل سنت و فِرَق دیگر این سؤال پیش می‌آمد که چگونه یک انسان ۸ ساله می‌تواند مسؤولیت حساس و سنگین امامت و پیشوایی مسلمانان را برعهده بگیرد و بعبارت دیگر آیا ممکن است انسانی در چنین سن بتواند جانشین پیامبر خدا (ص) باشد ؟

از این رو گروه های مختلفی برای اطمینان قلب از راه های دور و نزدیک به محضر امام (علیه‌السلام) شرفیاب شده و بعد از سؤال های گوناگونی که از جنابش می پرسیدند ، دلشان آرام گشته و به امامت آن حضرت اقرار می‌کردند .

گاهی بعضی از دوستان حضرت متعرّض کمی سن آن حضرت می‌شدند، آن حضرت در جواب ، اشاره به جانشینی سلیمان از داود (علی نبینا و آله و علیهما السلام) کرده و می‌فرمودند : حضرت سلیمان ، هنگامی که هنوز کودکی بیش نبود و گوسفندان را به چرا می برد ، حضرت داود او را جانشین خود کرد ، در حالی که عبّاد و علمای بنی اسرائیل این عمل او را انکار می‌کردند .

خداوند درباره‌ی حضرت یحیی می فرماید : « و آتیناه الحکم صبیّاً ؛ ما به یحیی در کودکی مقام نبوت دادیم » .

حضرت عیسی (علی نبینا و آله و علیه‌السلام) در گهواره فرمود : « انّی عبدالله آتانی الکتاب و جعلنی نبیّا ؛ من بنده‌ی خدا هستم او به من کتاب عطا کرده و مرا پیامبر قرار داده است.»

امام رضا (علیه‌السلام) به یکی از یاران خود به نام «معمر بن خلاد» فرمودند: « من ابو جعفر را جانشین خود قرار دادم ، ما خاندانی هستیم که کوچکتران ما مو به مو از بزرگان مان ارث می‌برند.»

مناظرات علمی امام جواد (ع)

یکی از شاخصه‌های دوران امامت امام جواد (ع) تشکیل مجالس مناظره و سؤال و جواب از وجود مقدس آن حضرت بود . امام (ع) از دو جهت به مناظرات علمی دعوت می‌شد .

نخست از طرف شیعیانِ خود که با توجه به سنّ کم آن حضرت می‌خواستند علم الهی امام را دریابند. دوم از جانب حکومت ، به ویژه مأمون و معتصم . از آنجا که شیعیان ، مدّعی علم الهی برای امامان خود بودند، خلفاء می‌کوشیدند با تشکیل مجالس مناظره ، آنان را رودرروی برخی از دانشمندان بنام زمان قرار دهند تا شاید در پاسخ برخی از پرسش ها درمانده شده و از این رهگذر برخي در اعتقاد خود دچار مشکل شوند . البته در ظاهر هدف خود را عکس آنچه گذشت نشان می‌دادند و بگونه‌ای وانمود می‌کردند که برای نشان دادن دانش امام دست به این اقدام زده‌اند .

برخورد با فرقه‌های منحرف

امام جواد (ع) در برابر فرقه‌هایی که در دوران آن حضرت وجود داشتند ، شیعیان خود را آگاه ساخته و از انحراف از جاده‌ی حقیقت بر حذر می‌داشتند .

یکی از این فرقه‌ها مجسمی مذهب بوده که خدا را جسم می‌پنداشتند. امام درباره‌ی آنان می‌فرمودند که اجازه ندارند پشت هر کسی که خدا را جسم می‌داند نماز گزارده و به او زکات بپردازند .

واقفه یکی دیگر از فرقه‌های موجود انشعابی از شیعه در زمان امام جواد بود که به صورت مشکلی در مقابل شیعیان مطرح شده بود. آنان کسانی بودند که پس از شهادت امام کاظم (ع) بر آن حضرت توقف کرده و امامت فرزندش علی بن موسی الرضا (ع) را نپذیرفتند. وقتی از امام درباره‌ی نمازخواندن پشت سر واقفی مذهبان سؤال می‌شد ، آن حضرت در جواب ، آنها را از این کار نهی می‌فرمودند.

زیدیه نیز فرقه‌ای بود منشعب از شیعه ، در روایتی از امام جواد (علیه‌السلام) آمده که حضرتش فرمودند :«واقفیه و زیدیه مصداق این آیه از قرآن می‌باشند که «وجوهٌ یَومَئِذٍ خاشعَه عامِلَهٌ ناصِبَه » یعنی در روز قیامت یک عدّه که اهل آتش هستند بر چهره‌هایشان در آن روز غبار ذلت و خواری نشسته همچون کسانی نمودار است که شدت سختی‌های وارده بر چهره‌های ایشان نمودار است.

غلات نیز مورد تنفر امامان (علیهم‌السلام) بودند . خطر اینان بسیار جدی بود. اینان به نام امامان‌ ، روایاتی را به دروغ ساخته و بدین وسیله مردم را به انحراف می‌کشاندند . امام جواد (ع) درباره‌ی ابوالخطاب که از سران غلات بود فرمودند: « لعنت خدا بر ابوالخطاب و اصحاب او و کسانی که درباره‌ی لعن بر او توقف کرده و یا تردید کنند.»

مکتب علمی امام جواد (ع)

امامان علیهم‌السلام در زمان خود با توجه به وجود شرایط و زمینه فعالیت های علمی ، شاگردانی را تربیت می فرمودند و علم و دانش را توسط آنان در میان افراد منتشر می‌کردند . بدیهی است که شرائط اجتماعی و سیاسی زمان ایشان یکسان نبوده و هر یک به فراخور آزادی بیان مشغول به فعالیت در این قسمت می‌شدند.

مثلاً در زمان امام باقر (ع) و امام صادق (ع) شرائط اجتماعی مساعد بود و به همین جهت تعداد شاگردان و راویان امام صادق (ع) بالغ بر ۴ هزار نفر می‌شد ، ولی از دوران امام جواد تا زمان امام عسکری (علیهماالسلام) به دلیل فشارهای سیاسی و کنترل شدید فعالیت آنان از طرف دربار خلافت ، شعاع فعالیت ایشان بسیار محدود بود . بنابراین اگر می‌خوانیم که تعداد راویان و اصحاب حضرت جواد (ع) قریب به صد و ده نفر یا صد و بیست نفر بوده ، جای تعجب نیست زیرا از یک سو آن حضرت شدیداً تحت مراقبت و کنترل سیاسی بود و از طرف دیگر در سن ۲۵ سالگی حضرت به شهادت رسیدند .

امام جواد (ع) از نگاه دیگران :

مامون عباسی:

خلیفه عباسی در پاسخ به اعتراض بزرگان بنی عباس در خصوص به تزویج درآوردن دخترش " ام الفضل " به امام جواد (ع) ، این امام همام را اعجوبه عصر خواند و گفت : " قد اخترته لتفضیله علی كافة اهل الفضل فی العلم والفضل مع صغر سنه والاعجوبه فیه بذالك "؛ من بدان جهت وی را به دامادی خود برگزیدم كه با كمی سن در علم و فضیلت بر همه اهل زمان برتری دارد و در علم و دانش اعجوبه ای است. (1)

اسقف بزرگ مسیحی:

اسقف مسیحی پس از آگاهی یافتن از علم و دانش امام جواد (ع) در مسائل پزشكی گفت : به نظر می رسد این شخص " امام جواد (ع) " پیامبری از نسل پیامبران است. (2)

سبط بن جوزی:

یوسف بن قزا اغلی بن عبدالله بغدادی مشهور به سبط بن جوزی پس از بیان تاریخ تولد و شهادت حضرت می نویسد :

كان علی منهاج ابیه فی العلم والتقی و الزهد والجود.

او در علم و تقوا، پرهیزکاری و سخاوت؛ چون پدر بزرگوارش "امام رضا (ع) " و دنباله رو او بود. (3)

ابن ابی طلحه:

ابن ابی طلحه در كتاب مطالب السؤول فی المناقب آل الرسول درباره شخصیت امام جواد(ع) می نویسد: او گرچه صغیرالسن است ولی كبیرالقدر و رفیع الذكر می باشد. (4)

ابن صباغ مالكی:

علی بن محمد احمد مشهور به " ابن صباغ " فقیه مالكی و متوفای 855 در مكه پس از بیان گوشه ای از خصوصیات زندگی حضرت جواد(ع) ، می نویسد: آری چنین بود كرامات جلیل و مناقب او.

و در جای دیگر می افزاید: چه گوییم ما در جلالت و مقام امام جواد(ع) و فضیلت كمال و عصمت و جلال او ، حضرت در میان طبقات ائمه (ع) سنش كمتر از همه و قدر و شان اش اعظم است .

او در اندك مدتی از عمر شریفش كراماتی بسیار و معجزاتی بی شمار از خود نشان داده و معارج و فضیلت كمال را طی كرده و از رشحات و تراوش دانش و بینش خود اثرها گذاشته و از نفحات و ریزش فضل كمالش بی اندازه و شمار فیوضاتی به عالم علم نثار فرموده ، چه با مجالس و محافلی كه متكلم به احكام گردیده و از مسائل، حلال و حرام را بیان نموده و زبان دشمنان و خصم بد فرجام را به منطق صحیح و گفتار ملیح خود الكن كرده و گاه ، بسیار انجمن و محفلی كه در صدر جلساء و راس خطبا و بلغاء قرار گرفته و در برابر خود تمامی فصحاء و علما و حكما را تحت الشعاع قرار داده است. (5)

صلاح الدین صفدی:

خلیل بن ابیك بن عبدالله، معروف به صلاح الدین صفدی، ادیب و مؤرخ نامدار اهل فلسطین كه در حدود دویست تصنیف از وی برجای مانده ، می نویسد:

" محمد بن علی، همان جواد بن رضا (ع) بن الكاظم موسی بن الصادق جعفر رضی الله عنهم است . لقب او جواد، قانع و مرتضی است. وی از فرزندان اهل بیت نبوت است كه در سخاوت شهرت داشت تا جائی كه او را جواد(ع) ، نام نهاده اند، او یكی از امامان دوازده گانه است. (6)

ابن تیمیه:

ابن تیمیه می گوید:" محمد فرزند علی ملقب به جواد از بزرگان و اعیان بنی هاشم است كه در سخاوت و بزرگواری شهرت تام دارد. (7)

یوسف بن اسماعیل نبهانی:

یوسف بن اسماعیل نبهانی حنفی ادیب و شاعر فلسطینی، متولد 1350 هجری كه از وی سیزده كتاب مهم بر جای مانده، می نویسد:

" محمد جواد فرزند علی رضا (ع) از بزرگان امامان و چراغ هدایت امت و سادات اهل بیت (ع) است كه عبدالله شبراوی شافعی نیز از وی در كتاب خود " الاتّحاف بجبّ الاشراف " با ستایش و تكریم یاد كرده است. (8)

محمود بن وهیب بغدادی فنخی:

محمدالجواد (ع) فرزند علی بن الرضا (ع) است كنیه او مانند كنیه جدش محمد الباقر، ابو جعفراست رضی الله عنهما.

سه لقب وی جواد، قانع و مرتضی است كه مشهورترین آنها " جواد" است . رنگ پوست او سفید، قامتش معتدل و نقش انگشترش نعم المقدّرالله، و وارث علم پدر بود. (9)

علی جلال حسینی:

علی جلال حسینی دانشمند بزرگ مصری می نویسد :

" محمدالجواد ابوجعفر دوم، فرزند علی (ع) در سال 195 هجری در مدینه دیده به جهان گشود. وی با وجود سن كم در علم و فضیلت سرآمد همه عالمان و اهل فضیلت زمان خویش بود." (10)

خیرالدین زركلی:

خیرالدین زركلی می نویسد: " ابوجعفر جواد (ع) چون اجداد خویش مقام بلندی داشت . هوشمند و خوش بیان بود و استعداد نیرومند و اصیلی داشت. (11)

گزیده ای مختصر از فرمایشات امام جواد (علیه اسلام)

1ـ نیاز مومن به سه چیز

المومن یحتاج الى توفیق مـن الله, و واعظ مـن نفسه, وقبـول ممـن ینصحه.(12)

مومن نیاز دارد به توفیقى از جانب خدا , و به پندگـویى از سوى خـودش , و به پذیرش از کسى که او را نصیحت کند.

2ـ استوار کن ,آشکار کن!

اظهار الشـىء قبل ان یستحکـم مفسده له.(13)

اظهار چیزى قبل از آن که محکـم و پـایـدار شـود سبب تباهـى آن است .

3ـ کیفیت بیعت زنان با رسول خدا(ص)

کانت مبایعه رسول الله(ص) النساء ان یغمس یده فى اناء فیه ماء ثـم یخرجها و تغمس النساء بایـدهـن فـى ذلک الاناء بـالاقــرار و الایمـان بالـله و الـتصدیـق برسوله على ما اخذ علیهن .(14)

بیعت رسول خدا(ص) با زنان این چنین بود که آن حضرت دستش را در ظرف آبى فرو مى برد و بیرون مي آورد و زنان (نیز) با اقرار و ایمان به خدا و رسولـش , دست در آن ظرف آب فـرو مـى کـردنـد , به قصـد تعهد آنچه بـر آنها لازم بـود .

4ـ قطع نعمت , نتیجه ناسپاسى

لاینقطع المزیـد مـن الله حتـى ینقطع الشکـر مـن العباد.(15)

افزونى نعمت از جانب خدا بریده نشود تا آن هنگام که شکر گزارى ازسوى بندگان بریده شود .

5ـ تاخیر در توبه

تاخیر التـوبه اغترار و طول التسویف حیره, والاعتذار على الله هلکه والاصرار علـى الذنب امـن لمکـر الله (( فلا یـامـن مـکـر الله الا القـوم الخـاســرون)) (سوره اعراف آیه ۹۹)(16)

به تاخیر انداختن توبه نوعى خود فریبى است و وعده دروغ دادن نوعى سرگردانى است و عذر تراشى در برابر خدا نابـودى است و پا فشارى بر گناه آسودگى از مکر خـداست. (( أَفَأَمِنُواْ مَکْرَ اللّهِ فَلاَ یَأْمَنُ مَکْرَ اللّهِ إِلاَّ الْقَوْمُ الْخَاسِرُونَ. آیا از مکر خدا خود را ایمن دانستند [با آنکه] جز مردم زیانکار [کسى] خود را از مکر خدا ایمن نمى‏داند )) (17)

6ـ پسندیدن, در حکم پذیرفتن

من شهد امرا فکرهه کان کمن غاب عنه, و من غاب عن امر فرضیه کان کمن شهده.(18)

کسى که در کارى حاضر باشد و آن را ناخوش دارد , مانند کسى است که غایب بـوده , و هر که درکارى حاضر نباشد , ولى بدان رضایت دهد , مانند کسى است که خـود در آن بوده است.

7ـ نوشته امام جواد علیه السلام

ان انفسنا و اموالنا من مواهب الله الهنیئه و عواریه المستودعه یمتع بما متع منها فـى سـرور و غبطه و یـاخذ مـا اخذ منها فـى اجــر و حسبه فمن غـلب جزعه على صبره حبط اجره و نعوذ بالله مـن ذلک . (19)

حضرت جـواد الائمه علیه السلام به خط خود نوشتند : جان و دارایى ما از بخشش هاى گواراى خداست و عاریه و سپرده اوست , هر آنچه را که به ما ببخشد , مایه خوشى و شادى است و هر آنچه را بگیرد , اجر و ثوابـش باقى است . پـس هرکه جزعش بر صبرش غالب شـود اجرش ضایع شده و از ایـن ( صفت) به خدا پناه مى بریم .

8ـ موعظه اى جامع

توسد الصبر و اعتنق الفقر و ارفض الشهوات و خالف الهوى و اعلم انک لن تخلو من عین الله فانظر کیف تکون.(20)

صبر را بالش کن , و فقر را درآغوش گیر , و شهوات را ترک کن , و با هواى نفس مخـالفت کـن و بـدان که از دیـده خـدا پنهان نیستـى , پـس بنگـر که چگـونه اى.

9ـ عالمان غریب !

العلماء غرباء لکثره الجهال.(21)

عالمـان , به سبب زیـادى جـاهلان , غریب اند .

10ـ پـاسخ مبسـوط امـام جـواد به یک سـوال فقهى حج

قال المامـون : یا یحیى سل ابـا جعفر عن مسئله فـى الفقه لتنظر کیف فقهه؟ فقـال یحیـى : یـا ابا جعفر اصلحک الله مـا تقـول فـى محـرم قتل صیـدا ؟

فقال ابو جعفر(ع):

قتله فى حل او حرم, عالما او جاهلا, عمـدا او خطا, عبـدا او حـرا صغیـرا او کبیرا, مبدئا او معیدا.من ذوات الطیر او غیره؟ مـن ضغار الطیر او کباره. مصرا او نادما باللیل او فـى اوکارها او بالنهار و عیانا, محـرما للحج او للعمره؟ قال : فانقطع یحیـى انقطاعا لـم یخف علـى احد مـن اهل المجلـس انقطاعه و تحیر الناس عجبا من جواب ابى جعفر(ع).

.....فقال الماءمـون : یا ابا جعفر ان رایت ان تعرفنا ما یجب علـى کل صنف مـن هذه الاصناف فـى قتل الصیـد؟

فقال علیه السلام :ان المحرم اذا قتل صیدا فى الحل و کان الصید من ذوات الطیر مـن کبـارها فعلیه الجزاء مضاعفا.

و ان قتل فـرخـا فـى الحل فعلیه حمل قـد فطـم فلیست علیه القیمه لانه لیـس فـى الحرم.

واذا قتله فـى الحرم فعلیه الحمل و قیمه الفرخ . و ان کان مـن الـوحـش فعلیه فـى حمار الـوحـش بقره و ان کان نعامه فعلیه بدنه. فان لـم یقدر فاطعام ستیـن مسکینـا. فـان لـم یقـدر فلیصـم ثمـانیه عشـر یـومـا.

و ان کان بقره فعلیه بقـره, فان لم یقدر فلیطعم ثلاثین مسکینا, فان لم یقدر فلیصم تسعه ایام.

و ان کان ضبیا فعلیه شاه,فان لم یقدر فلیطعم عشره مساکین, فان لم یجد فلیصم ثلاثه ایام. و ان اصابه فـى الحـرم فعلیه الجزاء مصافعا(( هـدیا بالغ الکعبه))

حقـا واجبـا ان ینحـره ان کان فـى حج بمنـى حیث ینحـر النـاس . و ان کـان فـى عمره ینحره بمکه فـى فناء الکعبه و یتصـدق بمثل ثمنه حتـى یکـون مضاعفا,و کذلک اذا اصاب ارنبا او ثعلبا فعلیه شاه و یتصدق بمثل ثمن شاه. و ان قتل حماما مـن حمام الحرم فعلیه درهم یتصـدق به. و درهـم یشتـرى به علفا لحمام الحرم. و فـى الفرح نصف درهم.

و فى البیضه ربع درهـم و کل ما اتـى به المحرم بجهاله او خطا فلا شـىء علیه الا الصید. فان علیه فیه الفـداء بجهاله کان ام بعلـم , بخطا کان ام بعمد.

و کل ما اتـى به العبـد فکفارته علـى صـاحـبه مثـل ما یلـزم صاحـبه. و کـل ما اتـى به الصغیر الذى لیـس ببالغ فلا شىء علیه.فان عاد فهو ممـن ینتقـم الله منه. و ان دل علـى الصید و هـو محرم و قتل الصیـد فعلیه فیه الفـداء. و المصر علیه یلزمه بعد الفـداء العقـوبه فـى الاخره.

والنادم لاشىء علیه بعد الفداء فى الاخره و ان اصابه لیلا اوکارها خطا فلا شىء علیه الا ان یتصیـد بلیل او نهار فعلیه فیه الفداء و المحرم للحج ینحر الفـداء بمکه.(22)

مامون به یحیى بن اکثم گفت: از ابو جعفر(امام محمد تقى) مساله اى فقهى بپرس تا بنگرى در فقه چگونه است.

یحیى گفت : اى اباجعفر! خدا کارت را رو به راه کند , چه مى گویى درباره محرمى که شکارى را کشته است ؟

امام جـواد(ع) گفت: آن صید را در حل کشته یا در حرم؟ عالـم بـوده یا جاهل ؟ به عمد بوده یا به خطا ؟ آن محرم بنده بوده یا آزاد ؟ صغیر بـوده یا کبیر ؟ نخستیـن صید او بوده یا صید دوباره او ؟ آن صیـد پرنده بـوده یا غیر آن ؟ پـرنـده کـوچک بوده یا بزرگ ؟ محرم با قصد صید پرنده دارد و مصر است یا تائب ؟ ایـن صید در شب بـوده و از آشیانه بـوده یا در روز و آشکـارا ؟ محـرم بـراى حج بـوده یا عمـره ؟

رواى گـوید: یحیى بـن اکثم طورى واماند که واماندگى اش بر احدى از اهل مجلس پـوشیـده نمـانـد و همه مـردم از جـواب امـام جـواد (ع) در شگفت مـانـدند.

بعداز آن که مردم پراکنده شـدنـد ؛ مامـون گفت : اى ابا جعفر! اگر صلاح بدانى , آنچه را که بر هر صنف از ایـن اصناف در قتل صید , واجب است به ما بشناسان!

امام جواد(ع) در پاسخ فرمود: چـون محرم صیدى از پرنده هاى بزرگ را در حل بکشد , یک گوسفند کفاره بر او باشد. و اگر در حرم باشد کفاره دو چندان است و اگر جـوجه اى را در حل بکشـد بره از شیر گرفته اى بر اوست و بها بـر او نیست چـون در حرم نبـوده است و اگر در حرم باشد بره و بهاى جـوجه هر دو به عهده اوست و اگر آن صید حیـوان وحشـى باشد , در گورخر وحشى گاوى باید و اگر شتر مرغ است یک شتر باید و اگر نتوانــد شصت مسکیـن را اطعام کند و اگر آن راهـم نتـواند هجـده روز روزه بـدارد و اگــر شکار,گاو باشد بر او گاوى است و اگرنتواند سى مسکـیـن را اطعـام بدهد و اگر آن را هـم نتـواند نه روز روزه بگیردو اگـر آهـو باشد یـک گـوسفند بر اوست و اگر نتواند ده مسکیـن را طعام دهد و اگر نتـواند ســه روز را روزه بـدارد و اگر در حرم شکـارش کـرده کفـاره دو چندان است و باید آن را به کعبه رساند و قربانـى کنـد و حق واجب است کـه اگر در احـرام حـج باشد کفاره را در منـى بکشد آنجا که قربانگاه مردم است و اگر در عمره باشد در مکه و در پناه کعبه بکشد و به اندازه بهایـش هـم صدقه بدهد تا دو چـندان باشـد و همچنیـن اگر خرگوشى یا روباهى صید کند یک گوسفند بر اوست و به اندازه بـهایش هم بـاید صدقه بـدهد و اگر یکـى از کبـوتران حرم را بکشد یک درهـم صدقه دهد و درهم دیگـرى هـم دانـه بخرد بـراى کبـوتـران حرم و اگر جـوجه باشـد نیـم درهـم.و اگر تخم بـاشد یک چهارم درهم و هر خلافـى که محرم از راه نادانـى و یا خطا مرتکب شـود کفاره ندارد جز همان صیـد که کفـاره دارد , جـاهل بـاشـد یـاعالـم ؛ خطـا بـاشـد یـا عمــد.

و هر خلافى بنده کند تمام کفاره اش بر مـولاى اوست و هر خلافـى کـودک نابالغ کند چیزى بر او نیست و اگر بار دوم صید او باشد خـدا از او انتقام کشد ( و کفاره ندارد) اگر محرم شکار را به دیگرى نشان بـدهد و او آن را بکشـد کفاره بر اوست و آن که اصـرار دارد و تـوبه نکـرده پـس از کفـاره عذاب آخـرت هـم دارد و اگر پشیمان است پـس از کفاره , عذاب آخرت ندارد اگر شبانه از آشیانه به خطا شکار کرده چیزى بر او نیست , مگر قصد شکار داشته باشـد و اگر عمـدا شکار کند , در شب باشـد و یا روز کفاره بـر اوست و آن محرم به حج است بایـد کفاره را در مکه قربانى کند.

11ـ مهدى منتظر

ان القـائم منا هـو المهدى الذى یجب ان ینتظر فـى غیبته و یطاع فـى ظهوره, و هو الثالث من ولى.(23)

همانا قائم از ماست او همان مهدى اى است که واجب است در زمان غیبتـش منتظرش بـاشنـد و در وقت ظهورش اطـاعتـش کننـد و او سـومیـن نفـر از اولاد مــن است.

۱2ـ دیدار با دوستان

ملاقـات الاخـوان نشـره و تلقیح للعقل و ان کان نزرا قلیلا.(24)

ملاقـات و زیارت بـرادران سبب گستـرش و بارورى عقل است , اگر چه اندک باشـد.

13ـ هواى نفس

من اطاع هواه اعطى عدوه مناه.(25)

کسـى که فـرمـان هـوى نفـس خـویـش را بـرد آرزوى دشمنـش را بـر آورد.

14ـ مرکب شهوت

راکب الشهوات لاتستقال له عثره,(26)

کسـى که بـرمـرکب شهوات سـواراست, از لغزش درامـان نخـواهـد مـانـد.

15ـ متمسکین به خدا

کیف یضیع من الله کافله, و کیف ینجوا من الله طالبه و مـن انقطع الى غیر الله وکله الله الیه.(27)

چگونه ضایع مى شـود کسى که خدا, عهده دار و سرپرست اوست؟ وچگونه فرار مى کند کسى که خدا جـوینده اوست ؟ کسـى که از خـدا قطع رابطه کنـد و به دیگرى تـوکل نماید , خداوند او را به همان شخص واگذار نماید.

16ـ شناخت آغاز و انجام

من لم یعرف الموارد اعیته المصادر.(28)

کسـى که محل ورود را نشنـاسـد, از یـافتـن محل خـروج درمـانـده گـردد.

17ـ نتیجه تلاش استوار

اتئد تصب او تکد.(29)

سخت بکـوش تـا به مقصـود دست یـابـى , و گـرنه در رنج فـرومـانى.

18ـ سپاس نعمت

نعمه لاتشکر کسیئه لا تغفر.(30)

نعمتـى که بـراى آن شکـرگزارى نشـود , مانند گناهى است که آمـرزیـده نگردد.

19ـ سازش با مردم

من هجر المداره قاربه المکروه.(31)

کسـى که سازش و مدارا با مـردم را رها کنـد , نـاراحتـى به او روى مي آورد .

20ـ نتیجه کار بدون آگاهى

من عمل على غیر علم ما یفسد اکثر مما یصلح .(32)

کسى که کارى را بدون علم و دانش انجام دهد افسادش بیش از اصلاحش خواهد بود.

21ـ افشاگرى زمان

الایـام تهتک لک الامـر عن الاسـرار الکامنه.(33)

روزگـار و گذشت زمـان , پـرده از روى کـارهـاى نهفته بـرمـى دارد .

22ـ چنین مباش

لاتکـن ولیـا لله فـى العلانیه, عدوا له فـى السـر.(34)

در ظاهـر دوست خـدا و در بـاطـن دشمـن او مباش .

23ـ رضایتى که در حکم عمل است

العالـم بـالظلـم و المعیـن علیه و الـراضـى به, شـرکـاء.(35)

کسى که آگاه به ظلم است و کسى که کمک کننده بر ظلم است و کسى که راضى به ظلم است, هر سه شریک اند .

24ـ گناهان مرگ خیز

مـوت الانسان بالذنـوب اکثـر مـن مـوته بالاجل و حیاته بـالبر اکثر من حیاته بالعمـر.(36)

مـرگ آدمـى به سبب گناهان بیشتـر است از مـرگـش به واسطه اجل, و زنـدگى و ادامه حیـاتـش به سبب نیکوکارى , بیشتر از حیاتش به واسطه عمر طبیعى

25ـ عوامل جلب محبت

ثلاث خصـال تجلب بها المـوده: الانصـاف و المعاشـره و المـواسـاه فى الشده و الانطواء على قلب سلیم.(37)

سه چیز است که به وسیله آن دوستـى حـاصل گـردد : انصـاف , معاشـرت و همیـارى در وقت سختـى , وسپـرى نمـودن عمر با قلب پـاک.

26ـ اعتماد به خدا, نردبان ترقى

الثقه بـالله ثمـن لکل غال و سلـم الـى کل عال. (38)

اعتماد به خـداوند بهاى هر چیز گـرانبها و نردبان هر امر بلند مرتبه اى است .

27ـ سرعت تقرب,بادلهاى پاک

القصـد الـى الله تعالـى بـالقلـوب ابلغ مــن اتعاب الجـوارح بالاعمال.(39)

با دلها به سوى خداوند متعال آهنگ نمودن رساتر از به زحمت انداختن اعضا با اعمال است.


پی نوشت ها

1- بحارالانوار، ج50، ص75 / موسوعة الامام الجواد(ع)، ج1 ، صص360 و 363/ اعیان الشیعه ، ج3 ، ص 129.

2- المناقب لابن شهرآشوب ،ج4 ، ص389 / موسوعة الامام الجواد (ع) ،ج1 ، ص362.

3- تذكرة الخواص ، ص202 / الامام جواد (ع) ، ص72 .

4- كشف الغمه، ج2، ص186.

5- حلیة الابرار، ج 4، ص568 / الفصول المهه، ص266 / موسوعة الامام الجواد (ع) ، ج1 ، ص364 / سرور الفؤاد ابوالقاسم سحاب ، صص 40 و 41 .

6- الوافی بالوافیات، ص105 / الامام محمد الجواد (ع) ، ص73 .

7- منهاج السند، ص 127.

8 - جامع كرامات الاولیاء ،ج1 ، ص100.

9- جوهرة الكلام ، ص147 / الامام الجواد (ع) ، ص76 .

10- زندگانی امام جواد(ع)، ص200.

11- الامام محمد الجواد (ع) ، ص76 / زندگانی امام جواد (ع)، ص200.

12ـ تحف العقـول, ص ۴۵۷, چـاپ جـامعه مـدرسیـن.

13ـ همان , ص ۴۵۷.

14ـ همان, ص ۴۵۷.

15ـ تحف العقول,ص ۴۵۷.

16ـ همان ,ص ۴۵۶.

17- سوره اعراف ، ۳۹.

18ـ همان,ص ۴۵۶.

19ـ تحف العقول, ص ۴۵۶.

20ـ تحف العقول ,ص ۴۵۵.

21ـ مسند الامام الجواد, ص ۲۴۷.

22ـ تحف العقول. ص ۴۵۲,ص ۴۵۳.

23ـ پیشین, ص ۱۳۱.

24ـ مسند الاما الجواد,ص ۲۴۲.

25ـ همان,ص ۲۴۳.

26ـ همان , ص ۲۴۳.

27ـ همان, ص ۲۴۳.

28ـ مسندالامام الجواد,ص ۲۴۳.

29ـ همان, ص ۲۴۳.

30ـ همان,ص ۲۴۳.

31ـ همان,ص ۲۴۴.

32ـ مسندالامام الجواد,ص ۲۴۴.

33ـ همان,ص ۲۴۵.

34ـ همان,ص ۲۴۵.

35ـ همان,ص ۲۴۷.

36ـ مسند الامام الجواد,ص ۲۴۸.

37ـ پیشین, ص ۲۴۸.

38ـ همان , ص ۲۴۴.

39ـ مسند الامام الجواد,ص ۲۴۴.

Normal 0 false false false EN-US X-NONE AR-SA ۲۹ـ مسندالامام الجواد,ص ۲۴۴.
شنبه, 06 خرداد 1391 12:33

فضیلت و اعمال ماه مبارك رجب

ماه رجب و ماه شعبان و ماه رمضان شرافت زیادی دارند و در فضیلت آنها روایات بسیاری وارد شده است. از حضرت رسول (صلى الله علیه و آله) روایت شده كه : ماه رجب ماه بزرگ خدا است و ماهى در حرمت و فضیلت به آن نمى ‏رسد و جنگیدن با كافران در این ماه حرام است ؛ و رجب ماه خدا است و شعبان ماه من است و ماه رمضان ماه امت من است كسى كه یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد ، موجب خشنودى خدای بزرگ می‌گردد و غضب الهى از او دور می گردد و درى از درهاى جهنم بر روى او بسته گردد.

از حضرت موسى بن جعفر(علیهماالسلام) روایت شده است كه:

هر كس یك روز از ماه رجب را روزه بگیرد ، آتش جهنم یك سال ، از او دور شود و هر كس سه روز از آن را روزه بگیرد بهشت بر او واجب می گردد.

و همچنین فرمود كه : رجب نام نهرى است در بهشت که از شیر سفیدتر و از عسل شیرین‏تر است . هر كس یك روز از رجب را روزه بگیرد البته از آن نهر بیاشامد.

از امام صادق(علیه السلام) روایت است كه حضرت رسول اکرم( صلى الله علیه و آله) فرمود كه: ماه رجب ماه استغفار امت من است پس در این ماه بسیار طلب آمرزش كنید كه خدا آمرزنده و مهربان است و رجب را "أصب" مى ‏گویند زیرا كه رحمت خدا در این ماه بر امت من بسیار ریخته مى‏ شود .

پس بسیار بگوئید: "أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ" .

ابن بابویه از سالم روایت كرده است كه گفت : در اواخر ماه رجب كه چند روز از آن مانده بود ، خدمت امام صادق(علیه السلام) رسیدم . وقتی نظر مبارك آن حضرت بر من افتاد فرمود كه آیا در این ماه روزه گرفته ‏اى؟ گفتم نه والله اى فرزند رسول خدا . فرمود كه آنقدر ثواب از تو فوت شده است كه قدر آن را به غیر از خدا كسى نمى‏داند به درستى كه این ماهى است كه خدا آن را بر ماه‌هاى دیگر فضیلت داده و حرمت آن را عظیم نموده و گرامی داشتن روزه دار را در این ماه بر خود واجب گردانیده است.

پس گفتم یابن رسول الله اگر در باقیمانده این ماه روزه بدارم آیا به بعضى از ثواب روزه‏داران آن نائل مى‏گردم؟ فرمود : اى سالم هر كس یك روز از آخر این ماه را روزه بدارد خدا او را ایمن گرداند از شدت سكرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر و هر كس دو روز از آخر این ماه را روزه بگیرد از صراط به آسانى بگذرد و هر كس سه روز از آخر این ماه را روزه بگیرد ایمن گردد از ترس بزرگ روز قیامت و از شدت‌ها و هول‌هاى آن روز و برات بیزارى از آتش جهنم به او عطا كنند.

و بدان كه براى روزه ماه رجب فضیلت بسیار وارد شده است و روایت شده كه اگر شخصی قادر بر آن نباشد هر روز صد مرتبه این تسبیحات را بخواند تا ثواب روزه آن را دریابد: سُبْحَانَ الْإِلَهِ الْجَلِیلِ سُبْحَانَ مَنْ لا یَنْبَغِى التَّسْبِیحُ إِلا لَهُ سُبْحَانَ الْأَعَزِّ الْأَكْرَمِ سُبْحَانَ مَنْ لَبِسَ الْعِزََّ وَ هُوَ لَهُ أَهْلٌ .

اعمال مشترك ماه مبارک رجب

اینها اعمالی است كه انجام دادن آنها متعلق به همه ماه است و اختصاصى به روز معینی ندارد و آن چند مورد است :

1- در تمام ايام ماه رجب در تعقیبات نمازهاى روز و شب خوانده شود:

" يا مَنْ اَرْجُوهُ لِكُلِّ خَيْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ كُلِّ شَرٍّ يا مَنْ يُعْطِى الْكَثيرَ بالْقَليلِ يا مَنْ يُعْطى مَنْ سَئَلَهُ يا مَنْ يُعْطى مَنْ لَمْ يَسْئَلْهُ وَمَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً اَعْطِنى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ جَميعَ خَيْرِ الدُّنْيا وَ جَميعَ خَيْرِ الاْخِرَةِ وَاصْرِفْ عَنّى بِمَسْئَلَتى اِيّاكَ جَميعَ شَرِّ الدُّنْيا وَشَرِّ الاْخِرَةِ فَاِنَّهُ غَيْرُ مَنْقُوصٍ ما اَعْطَيْتَ وَ زِِدْنى مِنْ فَضْلِكَ يا كَريمُ يا ذَاالْجَلالِ وَالاِْكْرامِ يا ذَاالنَّعْماَّءِ وَالْجُودِ يا ذَاالْمَنِّ وَالطَّوْلِ حَرِّمْ شَيْبَتى عَلَى النّار "

اى كه براى هر خيرى به او اميد دارم و از خشمش در هر شرى ايمنى جويم؛ اى كه مى دهد (عطاى) بسيار در برابر (طاعت) اندك اى كه عطا كنى به هركه از تو خواهد؛ اى كه عطا كنى به كسى كه از تو نخواهد و نه تو را بشناسد از روى نعمت بخشى و مهرورزى؛ عطا كن به من به خاطر درخواستى كه از تو كردم همه خوبى دنيا و همه خوبى و خير آخرت را؛ و بگردان از من به خاطر همان درخواستى كه از تو كردم همه شر دنيا و شر آخرت را ؛ زيرا آنچه تو دهى چيزى كم ندارد (يا كم نيايد)؛ بيفزا بر من از فضلت اى بزرگوار؛ اى صاحب جلالت و بزرگوارى اى صاحب نعمت و جود؛ اى صاحب بخشش و عطا، حرام كن محاسنم را بر آتش دوزخ.

2- در تمام ایام ماه رجب دعای ذیل را که روایت شده امام زین العابدین(علیه السلام) در حجر در غره خواندند، خوانده شود:

"یَا مَنْ یَمْلِكُ حَوَائِجَ السَّائِلِینَ وَ یَعْلَمُ ضَمِیرَ الصَّامِتِینَ لِكُلِّ مَسْأَلَةٍ مِنْكَ سَمْعٌ حَاضِرٌ وَ جَوَابٌ عَتِیدٌ اللَّهُمَّ وَ مَوَاعِیدُكَ الصَّادِقَةُ وَ أَیَادِیكَ الْفَاضِلَةُ وَ رَحْمَتُكَ الْوَاسِعَةُ فَأَسْأَلُكَ أَنْ تُصَلِّىَ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَقْضِىَ حَوَائِجِى لِلدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَىْ‏ءٍ قَدِیرٌ ."

3- دعایی را كه از امام صادق(علیه السلام) روایت شده، خوانده شود:

«خَابَ الْوَافِدُونَ عَلَى غَیْرِكَ وَ خَسِرَ الْمُتَعَرِّضُونَ إِلا لَكَ وَ ضَاعَ الْمُلِمُّونَ إِلا بِكَ وَ أَجْدَبَ الْمُنْتَجِعُونَ إِلا مَنِ انْتَجَعَ فَضْلَكَ بَابُكَ مَفْتُوحٌ لِلرَّاغِبِینَ وَ خَیْرُكَ مَبْذُولٌ لِلطَّالِبِینَ وَ فَضْلُكَ مُبَاحٌ لِلسَّائِلِینَ وَ نَیْلُكَ مُتَاحٌ لِلْآمِلِینَ وَ رِزْقُكَ مَبْسُوطٌ لِمَنْ عَصَاكَ وَ حِلْمُكَ مُعْتَرِضٌ لِمَنْ نَاوَاكَ عَادَتُكَ الْإِحْسَانُ إِلَى الْمُسِیئِینَ وَ سَبِیلُكَ الْإِبْقَاءُ عَلَى الْمُعْتَدِینَ اللَّهُمَّ فَاهْدِنِى هُدَى الْمُهْتَدِینَ وَ ارْزُقْنِى اجْتِهَادَ الْمُجْتَهِدِینَ وَلا تَجْعَلْنِى مِنَ الْغَافِلِینَ الْمُبْعَدِینَ وَ اغْفِرْ لِى یَوْمَ الدِّینِ .»

4- از امام صادق (علیه السلام) روایت شده كه در ماه رجب این خوانده شود:

«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُكَ صَبْرَ الشَّاكِرِینَ لَكَ وَ عَمَلَ الْخَائِفِینَ مِنْكَ وَ یَقِینَ الْعَابِدِینَ لَكَ اللَّهُمَّ أَنْتَ الْعَلِىُّ الْعَظِیمُ وَ أَنَا عَبْدُكَ الْبَائِسُ الْفَقِیرُ أَنْتَ الْغَنِىُّ الْحَمِیدُ وَ أَنَا الْعَبْدُ الذَّلِیلُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ امْنُنْ بِغِنَاكَ عَلَى فَقْرِى وَ بِحِلْمِكَ عَلَى جَهْلِى وَ بِقُوَّتِكَ عَلَى ضَعْفِى یَا قَوِىُّ یَا عَزِیزُ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الْأَوْصِیَاءِ الْمَرْضِیِّینَ وَ اكْفِنِى مَا أَهَمَّنِى مِنْ أَمْرِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ.»

قابل توجه است که ادعیه دیگری نیز برای این ماه عزیز ذکر شده است که می‌توانید به مفاتیح الجنان مبحث اعمال ماه رجب رجوع نمایید.

5- از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت شده كه: هر كس در ماه رجب صد مرتبه بگوید: «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَحْدَهُ لا شَرِیكَ لَهُ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» و آن را به صدقه ختم فرماید حق تعالى براى او به رحمت و مغفرت و كسى كه چهار صد مرتبه بگوید بنویسد براى او اجر صد شهید عطا فرماید.

6- از نبی مکرم اسلام روایت است: كسى كه در ماه رجب هزار مرتبه "لا إِلَهَ إِلا اللهُ" بگوید خداوند عز و جل براى او صد هزار حسنه عطا کند و براى او صد شهر در بهشت بنا فرماید .

7- روایت است كسى كه در رجب در صبح هفتاد مرتبه و در شب نیز هفتاد مرتبه بگوید:

"أَسْتَغْفِرُ اللهَ وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ"

و پس از اتمام ذکر، دست‌ها را بلند كند و بگوید:

"اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِى وَ تُبْ عَلَىَّ"

اگر در ماه رجب بمیرد خدا از او راضى باشد و به بركت ماه رجب، آتش او را مس نكند .

8- در کل این ماه هزار مرتبه ذکر:

أَسْتَغْفِرُ اللهَ ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ مِنْ جَمِیعِ الذُّنُوبِ وَ الْآثَامِ "

گفته شود؛ تا خداوند رحمان او را بیامرزد .

9- سید بن طاووس در اقبال از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) فضیلت بسیاری براى خواندن سوره قل هو الله أحد نقل کرده است که ده هزار مرتبه یا هزار مرتبه یا صد مرتبه در این ماه تلاوت شود. و نیز روایت كرده كه هر كس در روز جمعه ماه رجب صد مرتبه سوره قل هو الله أحد را بخواند براى او در قیامت نورى شود كه او را به بهشت بكشاند.

10- سید بن طاووس از حضرت رسول اکرم(صلى الله علیه و آله) روایت كرده كه: هر كس در روز جمعه ماه رجب، مابین نماز ظهر و عصر، چهار ركعت نماز بگزارد و در هر ركعت حمد یك مرتبه و آیة الكرسى هفت مرتبه و قل هو الله أحد پنج مرتبه بخواند، و سپس ده مرتبه بگوید:

«أَسْتَغْفِرُ اللهَ الَّذِى لا إِلَهَ إِلا هُوَ وَ أَسْأَلُهُ التَّوْبَةَ»

حق تعالى براى او از روزى كه این نماز را گزارده تا روزى كه بمیرد هر روز هزار حسنه به او عطا فرماید، و او را به هر آیه‌ای كه خوانده شهرى در بهشت از یاقوت سرخ و به هر حرفى قصرى در بهشت از دُرّ سفید دهد و تزویج فرماید او را حورالعین و از او راضى شود .

11- سه روز از این ماه را كه پنجشنبه و جمعه و شنبه باشد روزه گرفته شود.

زیرا كه روایت شده هر كس در یكى از ماه‌هاى حرام، این سه روز را روزه بدارد حق تعالى براى او ثواب نهصد سال عبادت بنویسد.

12- از حضرت رسول اکرم(صلی الله علیه و آله) روایت شده است كه: هر كس در یك شب از شب‌هاى ماه رجب ده ركعت نماز به این نحو که در هر ركعت حمد و قل یا ایها الكافرون یك مرتبه و توحید سه مرتبه بخواند، خداوند گناهان او را می‌آمرزد.

************

لیلة الرغائب

اولین شب جمعه ماه رجب را لیلة الرغائب ناميده مي شود. در این شب ملائك بر زمین نزول می كنند. برای این شب عملی از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) ذكر شده است كه فضیلت بسیاری دارد و بدین قرار است:

روز پنج شنبه اول آن ماه - در صورت امكان و بلا مانع بودن - روزه گرفته شود. چون شب جمعه شد مابین نماز مغرب و عشاء دوازده ركعت نماز اقامه شود كه هر دو ركعت به یك سلام ختم می شود و در هر ركعت یك مرتبه سوره حمد، سه مرتبه سوره قدر، دوازده مرتبه سوره توحید خوانده شود. و چون دوازده ركعت به اتمام رسید، هفتاد بار ذكر" اللهم صل علی محمد النبی الامی و علی آله" گفته شود. پس از آن در سجده هفتاد بار ذكر "سبوحٌ قدوسٌ رب الملائكة والروح" گفته شود. پس از سر برداشتن از سجده، هفتاد بار ذكر "رب اغفر وارحم و تجاوز عما تعلم انك انت العلی الاعظم" گفته شود. دوباره به سجده رفته و هفتاد مرتبه ذكر "سبوح قدوس رب الملائكة والروح" گفته شود. در اینجا می توان حاجت خود را از خدای متعال درخواست نمود. ان شاء الله به استجابت می رسد.

پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله) در فضیلت این نماز می فرماید: كسی كه این نماز را بخواند، شب اول قبرش خدای متعال ثواب این نماز را با زیباترین صورت و با روی گشاده و درخشان و با زبان فصیح به سویش می فرستد. پس او به آن فرد می‌گوید: ای حبیب من، بشارت بر تو باد كه از هر شدت و سختی نجات یافتی.

میّت می‌پرسد تو كیستی؟ به خدا سوگند كه من صورتی زیباتر از تو ندیده‌ام و كلامی شیرین تر از كلام تو نشنیده‌ام و بویی، بهتر از بوی تو نبوئیده‌ام. آن زیباروی پاسخ می‌دهد: من ثواب آن نمازی هستم كه در فلان شب از فلان ماه از فلان سال به جا آوردی. امشب به نزد تو آمده‌ام تا حق تو را ادا كنم و مونس تنهایی تو باشم و وحشت را از تو بردارم و چون در صور دمیده شود و قیامت بر پا شود، من سایه بر سر تو خواهم افكند.

************

عمره رجبیه

انجام «عمره»، در ماه رجب فضیلت فراوان دارد. طبق روایات اهل بیت (ع) «عمره» در ماه رجب فضیلتى هم ردیف حج (تمتع) دارد.

در روایتى از امام صادق (ع) آمده است: «اَفْضَلُ الْعُمْرَةِ، عُمْرَةُ رَجَب؛ با فضیلت ترین عمره، عمره در ماه رجب است».

************

شب سیزدهم

امام صادق (ع) فرمود: «خداوند به این امت سه ماه ارزشمند عطا کرد که به امت هاى قبل نداده بود و آن ماه ها، رجب، شعبان و ماه رمضان است و سه شب نیز به این امت عنایت کرد که به امت هاى پیشین نداده بود و آن شب هاى سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم ماه است و همچنین سه سوره (بافضیلت و پرمحتوا) به این امت عطا کرد که به امّت هاى سابق نداده بود و آن سوره هاى «یس»، «مُلک» و «توحید» است، از این رو هر کس که میان این سه فضیلت جمع کند، میان بهترین عطاهاى این امّت جمع کرده است».

از امام (ع) سوال شد: «چگونه مى توان میان آنها جمع کرد؟»

فرمود: «در لیالى بیض (سه شب مزبور) در این سه ماه نماز بخواند. به این نحو که «در شب سیزدهم، دو رکعت نماز بگزارد و در هر رکعتى پس از سوره «حمد» این سه سوره (یس، ملک و توحید) را بخواند، و در شب چهاردهم، چهار رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعتى «حمد» و «یس» و «ملک» و «توحید» را بخواند و در شب پانزدهم، شش رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت به یک سلام) و همان سوره ها را در هر رکعت بخواند».

امام (ع) در فضیلت این نمازها فرمود: «هر کس چنین کند فضیلت این سه ماه را به دست آورده و خداوند همه گناهانش را ـ جز شرک ـ مى آمرزد».

روز سیزدهم ماه

روز سیزدهم ماه رجب مصادف با ولادت امیرالمؤمنین على (ع) است و اولین روز از ایام البیض است. روزه گرفتن در این روز، و دو روز بعد، ثواب فراوانى دارد.

روز چهاردهم ماه

روزه گرفتن در این روز پاداش فراوانى دارد. در روایتى از رسول خدا(ص) مى خوانیم: «هرکس که روز چهاردهم ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند پاداشى به وى عنایت کند که نه چشمى دیده و نه گوشى شنیده و نه بر قلبى خطور کرده باشد... .»

شب نیمه ماه

 

این شب، شب ارزشمندى است که چند عمل در آن وارد شده است.

اوّل: غسل.

دوم: احیاى آن شب به عبادت که فضیلت بسیار دارد.

سوم: زیارت امام حسین (ع) که زیارت آن حضرت در شب و روز نیمه رجب مورد تأکید قرار گرفته است.

چهارم: شش رکعت نماز بگزارد (هر دو رکعت با یک سلام) و در هر رکعتى «حمد» و «یس» و «ملک» و «توحید» را بخواند .

پنجم: بجا آوردن سى رکعت نماز، که در هر رکعت یک مرتبه «حمد» و ده مرتبه سوره «توحید» را بخواند، در روایتى از رسول خدا (ص) پاداش فراوانى براى این نماز ذکر شده است.

ششم: دوازده رکعت نماز (هر دو رکعت به یک سلام) و در هر رکعت یک بار «حمد» و یک بار «سوره» را مى خوانى و پس از پایان نمازها هر یک از سوره هاى «حمد»، «فلق»، «ناس»، «توحید» و «آیة الکرسى» و همچنین سوره «قدر» را چهار مرتبه مى خوانى و پس از آن، چهار مرتبه مى گویى: سُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ وَ لاَ اِلهَ إِلاَّ اللهُ وَاللهُ اَکْبَر، سپس مى گویى: أللّهُ أللّهُ رَبِّی، لا أُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً، ما شاءَ اللهُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّةَ إِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظیمِ.

روز نیمه رجب

روز مبارکى که در آن چند عمل وارد شده است:

غسل کردن.

زیارت امام حسین (ع)؛ در روایتى از محمد بن ابى نصر نقل شده است که از امام رضا (ع) سوال کردم: «در چه ماهى زیارت امام حسین (ع) بهتر است؟» فرمود: «در نیمه رجب و نیمه شعبان».

بجا آوردن نماز جناب سلمان (همان گونه که در اعمال روز اوّل ماه رجب گذشت).

شب بیست و هفتم ماه رجب (شب مبعث)

شب مبعث از شب هاى مهمّ سال و بسیار ارزشمند است و اعمالى براى این شب نقل شده است:

اوّل: غسل کردن در این شب مستحب است.

دوم: «شیخ طوسى» در كتاب «مصباح المتهجّد» روایتى را از امام جواد (ع) نقل کرده است که آن حضرت فرمود: «در ماه رجب، شبى است که از تمام آنچه که خورشید بر آن مى تابد بهتر است و آن شب، شب «بیست و هفتم» ماه رجب است که در صبح این شب، رسول خدا(ص) به رسالت مبعوث گردید و از شیعیان ما هر کس در آن شب عملى را انجام دهد، پاداش آن به اندازه عمل شصت سال خواهد بود.»

از آن حضرت سوال شد: چه عملى در آن شب بهتر است؟

فرمود: پس از نماز «عشا» وقتى که خوابیدى، پیش از نیمه شب، یا پس از نیمه آن از خواب برمى خیزى و دوازده رکعت نماز مى خوانى، در هر رکعتى، سوره «حمد» و یک سوره از سوره هاى کوچک مفصّل را مى خوانى. آنگاه در هر دو رکعتى که سلام نماز را دادى، مى نشینى و هفت مرتبه سوره «حمد» و هفت مرتبه «معوّذتین» (سوره فلق و ناس) و سوره هاى «توحید» و «کافرون» و سوره «قدر» و «آیة الکرسى» را هر کدام هفت مرتبه مى خوانى. آنگاه هر حاجتى که دارى از خداوند طلب کن.

سوم: دوازده رکعت نماز است که نحوه آن در اعمال شب نیمه رجب، بیان شد.

چهارم: زیارت حضرت امیر مؤمنان على (ع) در این شب، از افضل اعمال است. براى آن حضرت، در این شب سه زیارت نقل شده است.

روز بیست و هفتم ماه

بیست و هفتم رجب، روز مبعث است که روز بسیار شریف و با ارزشى است.

در روایتى از امام صادق (ع) روز مبعث به عنوان شریفترین اعیاد یاد شده است. در هر حال بزرگان براى این روز، اعمالى ذکر کرده اند:

اوّل: غسل کردن در این روز مستحب است.

دوم: روزه. این روز در میان روزهاى سال یکى از چهار روزى است که روزه گرفتن آن فضیلت بسیار دارد و پاداش فراوانى براى آن نقل شده است.

در روایتى از امام صادق (ع) مى خوانیم: «هر کس در روز بیست و هفتم رجب روزه بگیرد، خداوند براى او پاداش روزه هفتاد سال را مى نویسد».

سوم: زیاد صلوات فرستادن.

در روایتى از امام صادق (ع) نقل شده است که: «در این روز روزه مى گیرى و بر محمد و آلش زیاد صلوات مى فرستى.»

چهارم: زیارت رسول خدا و امیر مؤمنان (علیهما السلام) است.

پنجم: دوازده رکعت نماز است.

از «ریّان بن صلت» نقل شده است که هنگامى که امام محمّد تقى (ع) در بغداد بود، روز نیمه رجب و روز بیست و هفتم رجب را روزه مى گرفت و همه ملازمان و یاران آن حضرت نیز روزه گرفتند. آنگاه به ما فرمودند، دوازده رکعت نماز بجا آوریم (هر دو رکعت به یک سلام) که در هر رکعت، «حمد» و «سوره اى» بخوانیم و هنگامى که نمازها به پایان رسید، هر یک از سوره هاى حمد، توحید و معوّذتین (فلق و ناس) را چهار مرتبه بخوانیم، آنگاه چهار مرتبه گفته شود: لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللهِ وَ الْحَمْدُ لِلّهِ، وَ لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ الْعَلِىِّ الْعَظِیمِ; و چهار مرتبه: اَللهُ اَللهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً و چهـار مرتبـه: لا اُشْرِکُ بِرَبّى اَحَـداً.

ششم: دوازده رکعت نماز دیگر: «شیخ طوسى»، از حسین بن روح (رحمه الله) روایت کرده است که در این روز دوازده رکعت نماز بجا مى آورى و در هر رکعت حمد و هر سوره اى که خواستى مى خوانى و پس از هر دو رکعت و سلام نماز، مى خوانى: اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذى لَمْ یَتَّخِذْ وَلَداً، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ شَریکٌ فى الْمُلْکِ، وَ لَمْ یَکُنْ لَهُ وَلِىٌّ مِنَ الذُّلِّ، وَکَبِّرْهُ تَکْبیراً، یا عُدَّتى فى مُدَّتى یا وَلیّى فى نِعْمَتى،یا غِیاثى فى رَغْبَتى،یا نَجاحى فى حاجَتى یاحافِظى فى غَیْبَتى،یاکافِىَّ (کافِىَ) فى وَحْدَتى،یااُنْسى فى وَحْشَتى اَنْتَ السّاتِرُ عَوْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ، وَ اَنْتَ الْمُقیلُ عَثْرَتى فَلَکَ الْحَمْدُ وَاَنْتَ الْمُنْعِشُ صَرْعَتى فَلَکَ الْحَمْدُ،صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَاسْتُرْ عَوْرَتى، وَ آمِنْ رَوْعَتى، وَ اَقِلْنى عَثْرَتى، وَ اصْفَحْ عَنْ جُرْمى، وَتَجاوَزْ عَنْ سَیِّئاتى فى اَصْحابِ الْجَنَّةِ، وَعْدَ الصِّدْقِ الَّذى کانُوا یُوعَدُونَ.

وقتى که نماز و دعا پایان یافت، هر یک از سوره هاى حمد، اخلاص، معوّذتین، کافرون، انّاانزلناه و آیة الکرسى را هفت مرتبه مى خوانى. سپس هفت بار مى گویى: لا اِلـهَ اِلاَّ اللهُ واللهُ اَکْبَرُ، وَسُبْحانَ اللهِ وَلا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاَّ بِاللهِ و آنگاه هفت مرتبه مى گویى: اَللهُ اَللهُ رَبِّى لا اُشْرِکُ بِهِ شَیْئاً. پس از آن، هرچه از خدا مى خواهى طلب نما.

هفتم: دعایى است که وقتى امام موسى بن جعفر (ع) را در روز 27 رجب سال 179 هجرى از مدینه به سوى بغداد حرکت دادند، آن را خواند: یا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ وَالتَّجاوُزِ، وَضَمَّنَ نَفْسَهُ الْعَفْوَ وَالتَّجاوُزَ، یا مَنْ عَفى وَتَجاوَزَ، اُعْفُ عَنّى وَتَجاوَزْ یا کَریمُ، اَللّـهُمَّ وَقَدْ اَکْدَى الطَّلَبُ، وَاَعْیَتِ الْحیلَةُ وَالْمَذْهَبُ، وَدَرَسَتِ الاْمالُ، وَانْقَطَعَ الرَّجآءُ اِلاَّ مِنْکَ، وَحْدَکَ لا شَریکَ لَکَ ...

روز آخر ماه

در این روز، نماز جناب سلمان را بجا مى آورى. همچنین روزه نیز در این روز پاداش فراوان دارد، امام رضا (ع) فرمود: «هر کس روز آخر ماه رجب را روزه بگیرد، خداوند گناهانش را مى آمرزد».

1-پايه‏ هاى اسلام

قال الباقر عليه السلام:

بنى الاسلام على خمسة اشياء، على الصلوة و الزكاة و الحج و الصوم و الولايه.

امام باقر عليه السلام فرمود:

اسلام بر پنج چيز استوار است، برنماز و زكات حج و روزه و ولايت.

فروع كافى، ج 4 ص 62، ح 1

 

2-فلسفه روزه

قال الصادق عليه السلام:

انما فرض الله الصيام ليستوى به الغنى و الفقير.

امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند روزه را واجب كرده تا بدين وسيله دارا و ندار (غنى و فقير) مساوى گردند.

من لا يحضره الفقيه، ج 2 ص 43، ح 1

 

3-روزه آزمون اخلاص

قال اميرالمومنين عليه السلام:

فرض الله ... الصيام ابتلاء لاخلاص الخلق.‏

امام على عليه السلام فرمود:

خداوند روزه را واجب كرد تا به وسيله آن اخلاص خلق را بيازمايد.

نهج البلاغه، حكمت 252

 

4-روزه ياد آور قيامت

قال الرضا عليه السلام:

انما امروا بالصوم لكى يعرفوا الم الجوع و العطش فيستدلوا على فقر الاخر.

امام رضا عليه السلام فرمود:

مردم به انجام روزه امر شده ‏اند تا درد گرسنگى و تشنگى را بفهمند و به واسطه آن فقر و بيچارگى آخرت را بيابند.

وسائل الشيعه، ج 4 ص 4 ح 5 علل الشرايع، ص 10

 

5-روزه زكات بدن

قال رسول الله صلى الله عليه و آله :

لكل شيئى زكاة و زكاة الابدان الصيام.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

براى هر چيزى زكاتى است و زكات بدنها روزه است.

الكافى، ج 4، ص 62، ح 3

 

6-روزه سپر آتش

قال رسول الله صلى الله عليه و آله:

الصوم جنة من النار.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

روزه سپر آتش (جهنم) است. «يعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»

الكافى، ج 4 ص 162

 

7-اهميت روزه

قال رسول الله صلى الله عليه و آله:

الصوم فى الحر جهاد.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

روزه گرفتن در گرما، جهاد است.

بحار الانوار، ج 96، ص 257

 

8-روزه نفس

قال اميرالمومنين عليه السلام

صوم النفس عن لذات الدنيا انفع الصيام.

اميرالمومنان على عليه السلام فرمود:

روزه نفس از لذتهاى دنيوى سودمندترين روزه‏ هاست.

غرر الحكم، ج 1 ص 416 ح 64

 

9-روزه واقعى

قال اميرالمومنين عليه السلام

الصيام اجتناب المحارم كما يمتنع الرجل من الطعام و الشراب.

امام على عليه السلام فرمود:

روزه پرهيز از حرام ها است همچنانكه شخص از خوردنى و نوشيدنى پرهيز مى ‏كند.

بحار ج 93 ص 249

 

10-برترين روزه

قال اميرالمومنين عليه السلام

صوم القلب خير من صيام اللسان و صوم اللسان خير من صيام البطن.

امام على عليه السلام فرمود:

روزه قلب بهتر از روزه زبان است و روزه زبان بهتر از روزه شكم است.

غرر الحكم، ج 1، ص 417، ح 80

 

11-روزه چشم و گوش

قال الصادق عليه السلام

اذا صمت فليصم سمعك و بصرك و شعرك و جلدك.

امام صادق عليه السلام فرمود:

آنگاه كه روزه می‏ گيريد بايد چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.«يعنى از گناهان پرهيز كند.»

الكافى ج 4 ص 87، ح 1

 

12-روزه اعضا و جوارح

عن فاطمه الزهرا سلام الله عليها

ما يصنع الصائم بصيامه اذا لم يصن لسانه و سمعه و بصره و جوارحه.

حضرت زهرا عليها السلام فرمود:

روزه‏ دارى كه زبان و گوش و چشم و جوارح خود را حفظ نكرده روزه ‏اش به چه كارش خواهد آمد.

بحار، ج 93 ص 295

 

13-روزه ناقص

قال الباقر عليه السلام

لا صيام لمن عصى الامام و لا صيام لعبد ابق حتى يرجع و لا صيام لامراة ناشزة حتى تتوب و لاصيام لولد عاق حتى يبر.

امام باقر عليه السلام فرمود:

روزه اين افراد كامل نيست:

 

1 - كسى كه امام را نافرمانى كند.

 

2 - بنده فرارى تا زمانى كه برگردد.

 

3 - زنى كه اطاعت‏ شوهر نكرده تا اينكه توبه كند.

 

4 - فرزندى كه نافرمان شده تا اينكه فرمانبردار شود.

بحار الانوار ج 93، ص 295.

 

14-روزه بى ارزش

قال اميرالمومنين عليه السلام

كم من صائم ليس له من صيامه الا الجوع و الظما و كم من قائم ليس له من قيامه الا السهر و العناء.

امام على عليه السلام فرمود:

چه بسا روزه دارى كه از روزه‏ اش جز گرسنگى و تشنگى بهره‏ اى ندارد و چه بسا شب زنده‏ دارى كه از نمازش جز بي خوابى و سختى سودى نمی‏ برد.

نهج البلاغه، حكمت 145

 

15-روزه و صبر

عن الصادق عليه السلام فى قول الله عزوجل

«واستعينوا بالصبر و الصلوة‏» قال: الصبر الصوم.

امام صادق عليه السلام فرمود:

خداوند عزو جل كه فرموده است: از صبر و نماز كمك بگيريد، صبر، روزه است.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 298، ح 3

 

16-روزه و صدقه

قال الصادق عليه السلام

صدقه درهم افضل من صيام يوم.

امام صادق عليه السلام فرمود

يك درهم صدقه دادن از يك روز روزه مستحبى برتر و والاتر است.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 218، ح 6

 

17-پاداش روزه

قال رسول الله صلى الله عليه و آله: قال الله تعالى

الصوم لى و انا اجزى به

رسول خدا فرمود خداى تعالى فرموده است:

روزه براى من است و من پاداش آن را می دهم.

وسائل الشيعه ج 7 ص 294، ح 15 و 16 ; 27 و 30

 

18-جرعه نوشان بهشت

قال رسول الله صلى الله عليه و آله

من منعه الصوم من طعام يشتهيه كان حقا على الله ان يطعمه من طعام الجنة و يسقيه من شرابها.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

كسى كه روزه او را از غذاهاى مورد علاقه ‏اش باز دارد برخداست كه به او از غذاهاى بهشتى بخوراند و از شرابهاى بهشتى به او بنوشاند.

بحار الانوار ج 93 ص 331

 

19-خوشا بحال روزه داران

قال رسول الله صلى الله عليه و آله

طوبى لمن ظما او جاع لله اولئك الذين يشبعون يوم القيامة.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

خوشا بحال كسانى كه براى خدا گرسنه و تشنه شده‏ اند اينان در روز قيامت‏ سير می شوند.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 299، ح‏2.

 

20-مژده به روزه‏ داران

قال الصادق عليه السلام

من صام لله عزوجل يوما فى شدة الحر فاصابه ظما و كل الله به الف ملك يمسحون وجهه و يبشرونه حتى اذا افطر.

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر كس كه در روز بسيار گرم براى خدا روزه بگيرد و تشنه شود خداوند هزار فرشته را می گمارد تا دست‏ به چهره او بكشند و او را بشارت دهند تا هنگامى كه افطار كند.

الكافى، ج 4 ص 64 ح 8; بحار الانوار ج 93 ص 247

 

21-شادى روزه دار

قال الصادق عليه السلام

للصائم فرحتان فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه.

امام صادق عليه السلام فرمود:

براى روزه دار دو سرور و خوشحالى است:

1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قيامت)

وسائل الشيعه، ج 7 ص 290 و 294 ح‏6 و 26.

 

22-بهشت و باب روزه‏ دارن

قال رسول الله صلى الله عليه و آله

ان للجنة بابا يدعى الريان لا يدخل منه الا الصائمون.

رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمود:

براى بهشت درى است‏ به نام (ريان) كه از آن فقط روزه داران وارد مى ‏شوند.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 295، ح‏31.

معانى الاخبار ص 116

 

23-دعاى روزه‏ داران

قال الكاظم (عليه السلام)

دعوة الصائم تستجاب عند افطاره

امام كاظم (عليه السلام) فرمود:

دعاى شخص روزه‏ دار هنگام افطار مستجاب می شود.

بحار الانوار ج 92 ص 255 ح 33.

 

24-بهار مومنان

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله)

الشتاء ربيع المومن يطول فيه ليله فيستعين به على قيامه و يقصر فيه نهاره فيستعين به على صيامه.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

زمستان بهار مومن است از شب هاى طولانی ‏اش براى شب زنده ‏دارى و از روزهاى كوتاهش براى روزه دارى بهره مى ‏گيرد.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 302، ح 3.

 

25-روزه مستحبى

قال الصادق (عليه السلام)

من جاء بالحسنة فله عشر امثالها من ذلك صيام ثلاثة ايام من كل شهر.

امام صادق عليه السلام فرمود:

هر كس كار نيكى انجام دهد ده برابر آن پاداش دارد و از جمله آنها سه روز روزه در هر ماه است.

وسائل الشيعه، ج 7، ص 313، ح 33

 

26-روزه ماه رجب

قال الكاظم (عليه السلام)

رجب نهر فى الجنه اشد بياضا من اللبن و احلى من العسل فمن صام يوما من رجب سقاه الله من ذلك النهر.

امام كاظم (عليه السلام) فرمود:

رجب نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين ‏تر هركس يك روز از ماه رجب را روزه بگيرد خداوند از آن نهر به او می نوشاند.

من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 56 ح 2

وسائل الشيعه ج 7 ص 350 ح 3

 

27-روزه ماه شعبان

قال الصادق (عليه السلام)

من صام ثلاثة ايام من اخر شعبان و وصلها بشهر رمضان كتب الله له صوم شهرين متتابعين.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

هر كس سه روز آخر ماه شعبان را روزه بگيرد و به روزه ماه رمضان وصل كند خداوند ثواب روزه دو ماه پى در پى را برايش محسوب مى ‏كند.

وسائل الشيعه ج 7 ص 375،ح 22

 

28-افطارى دادن(1)

قال الصادق (عليه السلام)

من فطر صائما فله مثل اجره

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

هر كس روزه دارى را افطار دهد، براى او هم مثل اجر روزه دار است.

الكافى، ج 4 ص 68، ح 1

 

29-افطارى دادن (2)

قال الكاظم (عليه السلام)

فطرك اخاك الصائم خير من صيامك.

امام كاظم (عليه السلام) فرمود:

افطارى دادن به برادر روزه دارت از گرفتن روزه (مستحبى) بهتر است.

الكافى، ج 4 ص 68، ح 2

 

30-روزه خوارى

قال الصادق (عليه السلام)

من افطر يوما من شهر رمضان خرج روح الايمان منه.

امام صادق (عليه السلام)فرمود:

هر كس يك روز ماه رمضان را (بدون عذر)، بخورد - روح ايمان از او جدا می شود.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 181، ح 4 و 5

من لا يحضره الفقيه ج 2 ص 73، ح 9

 

31-رمضان ماه خدا

قال اميرالمومنين

شهر رمضان شهر الله و شعبان شهر رسول الله و رجب شهرى.

امام على (عليه السلام) فرمود:

رمضان ماه خدا و شعبان ماه رسول خدا و رجب ماه من است.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 266، ح 23.

 

32-رمضان ماه رحمت

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله)

... و هو شهر اوله رحمة و اوسطه مغفرة و اخره عتق من النار.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

رمضان ماهى است كه ابتدايش رحمت است و ميان اش مغفرت و پايانش آزادى از آتش جهنم.

بحار الانوار، ج 93، ص 342

 

33-فضيلت ماه رمضان

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله)

ان ابواب السماء تفتح فى اول ليلة من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر ليلة منه.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

درهاى آسمان در اولين شب ماه رمضان گشوده م‏ی شود و تا آخرين شب آن بسته نخواهد شد.

بحار الانوار، ج 93، ص 344

 

34-اهميت ماه رمضان

قال رسول الله (صلى الله عليه و آله)

لو يعلم العبد ما فى رمضان لود ان يكون رمضان السنة.

رسول خدا (صلى الله عليه و آله) فرمود:

اگر بنده «خدا» می دانست كه در ماه رمضان چيست [چه بركتى وجود دارد] دوست میداشت كه تمام سال، رمضان باشد.

بحار الانوار، ج 93، ص 346

 

35-قرآن و ماه رمضان

قال الرضا (عليه السلام)

من قرا فى شهر رمضان اية من كتاب الله كان كمن ختم القران فى غيره من الشهور.

امام رضا (عليه السلام) فرمود:

هر كس ماه رمضان يك آيه از كتاب خدا را قرائت كند مثل اينست كه درماه هاى ديگر تمام قرآن را بخواند.

بحار الانوار ج 93، ص 346

 

36-شب سرنوشت‏ ساز

قال الصادق (عليه السلام)

راس السنة ليلة القدر يكتب فيها ما يكون من السنة الى السنة.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته می شود.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 258 ح 8

 

37-برترى شب قدر

قيل لابى عبد الله (عليه السلام)

كيف تكون ليلة القدر خيرا من الف شهر؟ قال: العمل الصالح فيها خير من العمل فى الف شهر ليس فيها ليلة القدر.

از امام صادق (عليه السلام) سوال شد:

چگونه شب قدر از هزار ماه بهتر است؟

 

حضرت فرمود: كار نيك در آن شب از كار در هزار ماه كه در آنها شب قدر نباشد بهتر است.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 256، ح 2

 

38-تقدير اعمال

قال الصادق (عليه السلام)

التقدير فى ليلة تسعة عشر و الابرام فى ليلة احدى و عشرين و الامضاء فى ليلة ثلاث و عشرين.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

برآورد اعمال در شب نوزدهم انجام می‏گيرد و تصويب آن در شب بيست ويكم و تنفيذ آن در شب بيست‏ و سوم.

وسائل الشيعه، ج 7 ص 259

 

39-احياء شب قدر

عن فضيل بن يسار قال:

كان ابو جعفر (عليه السلام) اذا كان ليلة احدى و عشرين و ليلة ثلاث و عشرين اخذ فى الدعا حتى يزول الليل فاذا زال الليل صلى.

فضيل بن يسار گويد:

امام باقر (عليه السلام) در شب بيست و يكم و بيست‏ و سوم ماه رمضان مشغول دعا می ‏شد تا شب بسر آيد و آنگاه كه شب به پايان می رسيد نماز صبح را می خواند.

وسائل الشيعه، ج 7، ص 260، ح 4

 

40-زكات فطره

قال الصادق (عليه السلام)

ان من تمام الصوم اعطاء الزكاة يعنى الفطرة كما ان الصلوة على النبى (صلى الله عليه و آله) من تمام الصلوة.

امام صادق (عليه السلام) فرمود:

تكميل روزه به پرداخت زكاة يعنى فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر (صلى الله عليه و آله) كمال نماز است.

وسائل الشيعه، ج 6 ص 221، ح 5