
emamian
دخترانی که سپر پدر در برابر آتش هستند
رسول اکرم صلی الله علیه و آله در کلامی گران بها نشانهها و شرایط دختری که پوشش و سپر پدر در برابر آتش دوزخ هست را بیان فرمودهاند.
متن حدیث:
مَن کانتْ لَه ابنةٌ فأدّبَها وأحْسَنَ أدَبها ، وعلّمَها فأحْسَنَ تعلیمَها ؛ فأوسَعَ علَیها مِن نِعمِ اللّه ِ الّتی أسبَغَ علَیهِ ، کانَتْ لَه مَنَعةً و سِتْرا مِن النّارِ .
رسول اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و اله:
هر که دختری داشته باشد و خوب تربیتش کند و او را به خوبی دانش بیاموزد و از نعمتهایی که خداوند به او عطا کرده به وفور بهره مندش سازد، آن دختر، سپر و پوشش پدر در برابر آتش دوزخ خواهد بود.
"میزان الحکمه، جلد ۱، صفحه ۱۰۷"
حج، حرکت به سوی خداست
قرآن کریم میفرماید: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ» (الذاریات/۵۰) مفسرین گفته اند که مقصود در این آیه همان حج است، که توجه به دوری از نفسانیات دنیا و توجه به حق دارد. ظاهر حج همان رفتن به سوی خانه خدا و باطن آن دیدن خداست.
حجت الاسلام و المسلمین علی محمد امرالهی بیوکی از روحانیون کاروانهای حج و عمره، ضمن بیان مطلب فوق اظهار کرد: حج یک عمل عبادی است که از نظر فروع دین بودن با دیگر اعمال تفاوتی نمیکند، اما از آن حجت که جامع دیگر اعمال عبادی است، با دیگر فرائض تفاوت دارد، در حج؛ نماز، امساک، جهاد، انفاق و… هست؛ لذا جامع همه عبادات است و همچون دیگر عبادات از یک پوسته (ظاهر) و مغز (باطن) تشکیل شده است.
وی در تشریح ظاهر و باطن اعمال گفت: در هنگام اقامه نماز دست به یک سری حرکات ظاهری مانند وضو، قرائت، سجده، رکوع، قنوت و… میزنیم که در واقع اینها ظاهر عمل است یا همان پوسته که اشاره به یک باطن دارد که معنای باطنی آن همان «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهى عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَر» (عنکبوت/۴۵) است، روزه نیز از این قاعده مستثنی نیست باطن روزه رسیدن به مقام تقوای الهی است آنجا که میفرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا کُتِبَ عَلَیْکُمُ الصِّیامُ کَما کُتِبَ عَلَى الَّذینَ مِنْ قَبْلِکُمْ لَعَلَّکُمْ تَتَّقُون» (البقره/۱۸۳) این مسئله در حج نیز ساری و جاری است.
این روحانی کاروانهای حج و عمره در پاسخ به این سؤال که باطن حج چیست؟ تصریح کرد: تعابیر مختلفی درباره حج در قرآن کریم بیان شده است اما محور سخنان را در این آیه شریفه قرار میدهم که میفرماید: «فَفِرُّوا إِلَى اللَّهِ إِنِّی لَکُمْ مِنْهُ نَذیرٌ مُبینٌ» (الذاریات/۵۰) مفسرین گفته اند که مقصود در این آیه همان حج است، ظاهر حج همان رفتن به سوی خانه خدا و باطن آن دیدن خداست.
حجت الاسلام بیوکی افزود: این باطن در همه اعمال حج مشهود است و باطن تمامی این مناسک، سیر الی الله است، ظاهرش رفتن به میقات و محرم شدن است اما باطن آن سیر الی الله است، طواف، نماز طواف، سعی، قربانی، همه و همه سیر الی الله و به عبارتی رفتن به سوی خدا و در همه حال او را دیدن است.
وی با طرح این مسئله که چرا احرام از میقات است؟ تبیین کرد: میقات جایگاهی است که خدا وعده کرده تا بنده در این مکان جهت حرکت ظاهری و باطنی دست در دست خدا بگذارد و با خدا همراه شود، میقات همان میعاد با خداست، اینکه میگویند: «حج را نه قسمت است و نه همت، بلکه دعوت است.» سخن درستی است، خداوند متعال از قبل (پیش از رسیدن به بیت الله الحرام) در میقات به پیشواز بنده میآید تا بنده احساس کند که دستش در دست خداست.
این متخصص در حوزه حج و زیارت با تأکید بر این نکته که برای درک حقیقت حج باید به ظواهر نیز توجه داست، عنوان کرد: در احرام بستن مییابید که انسان باید همه لباسها را رها کرده و تنها لباسی سفید و پاک بر تن کند که در واقع این نشان از آن است که از این مکان به بعد باید لباسی را که در آن گناه کردی از تن کنده و لباس دعوت به سوی خدا را که پاک و بی آلایش است بر تن کنی، جالب این است که در همه اعمال عبادی انسان وارد در اعمال میشود اما در مسئله حج انسان منفعل بوده و به دعوت پاسخ میگوید؛ چرا که لبیک؛ یعنی پاسخ به یک دعوت قبلی.
حجت الاسلام امرالهی افزود: از میقات که همراه شدید در واقع اعلام میکنید که خدایا نه تنها دست در دست تو گذاشتم بلکه آمده ام دور تو بگردم؛ نه دور سنگ بلکه دور تو کعبه نشانی است که ره گم نشود همسو با فرشتگان که در بیت معمور به دور تو میگردند من نیز در زمین دور تو خواهم گشت که در واقع همه اینها در باطن همان سیر الی الله است؛ زیرا دور چیزی گشتن به معنای قربان و فدای آن شدن است حال که دور خدا میگردی باید دور بندگان برگزیده او نیز بگردی؛ زیرا حجر اسماعیل نیز جزو مطاف است.
وی با بیان اینکه بعد از طواف باید نهایت عبودیت که همان سجده در نماز است را به نمایش بگذاری، گفت: به همین هم اکتفا نمیکنیم بلکه بعد از نماز باید سعی نمود؛ زیرا که سیر الی الله بدون سعی معنا ندارد و برای اینکه نشان دهیم که از خود بی خود شدیم، مقداری از موی سر که نشان از زیبایی انسان است را تقصیر میکنیم، اینها نیز همه اش به معنای رسیدن به حقیقت خداست.
روحانی کاروانهای حج و عمره، عرفات را نیز محل عرفان دانست و به عبارات ادعیه این مکان توجه داد و عنوان کرد: در عرفات نهایت بندگی را انجام میدهیم و خدا را با عالیترین صفاتش ثنا گفته و اعتراف به ضعیفترین موجود بودن خود داریم و در پی آن در مشعر آنچه را از این حقیقت یافتیم فهمیده و وصل به این حقیقت میشویم و در واقع شعار عرفات را به شعور در مشعر تبدیل میکنیم و پس از آنکه این حاصل شد پا به عرصه آرزوها در منا گذاشته، آن هم آرزوهایی که جدای از این معرفت نیست آرزویی که توجه به همان کمال وجودی انسان دارد و سبب خدایی شدن انسان میشود.
وی افزود: بنده وقتی ذوب در الله شد، خدایی شده و به دریا وصل میشود و آن عظمت در وجودش متجلی میشود، قطره به خودی خود دیده نشده و گم میشود ولی وقتی حقیقتش دریایی شد، شاید قطره پیدا نباشد اما آن حقیقت الهی پیداست، در اعمال منا حاجی تولی و تبری را نیز به نمایش میگذارد، با سنگ زدن به شیطان تبری از دشمن جسته و با رو سوی خدا آوردن تولی را به نمایش میگذارد، قربانی نیز نمادی است که بیان کنیم از همه علایق دنیایی خود گذشتیم و بعد حلق یا تقصیر و باز میگردیم به همان اعمالی که در ابتدای راه انجام دادیم تا عنوان کنیم آنچه در شروع هست در خاتمه نیز همان است و آن سیر الی الله است.
وی در پایان عنوان کرد: پس در آیه ففروا، فرار کردن از نفسانیات دنیا و رو به سوی خدا نمودن مطرح شده است و فرار نیز به همین معناست که از چیزی دور شده و به چیز دیگری نزدیک شوی.
روحانیون حج تمتع 98 با امام خمینی(ره) تجدید پیمان کردند
نماینده ولی فقیه در امور حج وزیارت و جمعی از روحانیون، معین و معینههای کاروانهای حج تمتع 98 امروز با امام خمینی (ره) و آرمانهای احیاگر حج تجدید پیمان کردند.
حجتالاسلام والمسلمین سیدعبدالفتاح نواب و هیأت همراه در این مراسم، با نثار گل و قرائت فاتحه، صلوات و زیارتنامه امام خمینی (ره)، به معمار کبیر انقلاب اسلامی ادای احترام کردند.
این مراسم تحت عنوان «تجدید میثاق روحانیون حج تمتع سال ۱۴۴۰ - ۱۳۹۸ با احیاگر حج ابراهیمی» برگزار شد.
شرکت کنندگان، پیش از این مراسم، نماز جماعت ظهر و عصر را به امامت حجتالاسلام نواب در حرم امام ( قدس سره) اقامه کردند.
پس از مراسم تجدید بیعت با آرمانهای امام (قدس سره) همایش روحانیون، معین و معینههای کاروانهای حجاج ایرانی در حرم بنیانگذار جمهوری اسلامی برگزار شد.
مسوولان و خادمان ضیوف الرحمان (حج تمتع ۹۸ ) صبح امروز در حسینیه امام خمینی (ره) با حضرت آیت الله العظمی خامنهای رهبر فرزانه انقلاب دیدار کردند و از رهنمودهای ایشان درباره مراسم حج بهره مند شدند.
نخستین پرواز عوامل اجرایی حج ۹۸ فردا پنجشنبه با هواپیمایی جمهوری اسلامی ایران به سوی مدینه منوره پرواز می کند.
اولین کاروان حجاج ایرانی نیز روز دوشنبه ۱۷ تیرماه راهی سرزمین وحی میشوند.
عملیات انتقال ۸۶ هزار و ۵۰۰ زائر خانه خدا در سال جاری به مدت دو ماه و تا ۱۷ شهریور طول خواهد کشید.
آیا خدا انسان با گناه كبیره را می بخشد؟
آیا خدا انسان با گناه كبیره را می بخشد؟ آیا طلب مغفرت و آمرزش و خواندن نماز بعداز ارتكاب گناه فایده ای دارد؟
توبه واقعی و طلب مغفرت قطعا فائده دارد و مورد قبول خداوند قرار می گیرد. در توبه مهم عزم بر ترك گناه و ندامت و پشیمانی درونی است .توبه هر گاه حقیقي و واقعي باشد و از اعماق جان برخیزد و جامع شرایط باشد و واقعاً از گناهي كه مرتكب شده احساس خجلت و ندامت كند و خود را در پیشگاه خدا شرمنده ببیند و در صدد كسب رضاي حق تعالي باشد, مقبول درگاه احدیت واقع شده و آثار و بركاتش نمایان مي گردد. هر چند گناه بزرگ یا بسیار باشد. قرآن كریم مي فرماید:
ای بندگان كه بر خود اسراف و ستم كردید ، از رحمت خدا مأیوس نشوید كه خدا همه گناهان را مي آمرزد, زیرا او بسیار آمرزنده و مهربان است .(1)
توبه حقیقی نه تنها آثار وضعی و تكلیفی گناه را محو می كند و گناهكار را از گناهان پاك می نماید، بلكه گناهكار توبه كننده را محبوب خدا می سازد. قرآن كریم می فرماید:
«اِنّ الله یحبّ التوابین؛(2) خداوند توبه كنندگان را دوست می دارد».كسی كه دوست و محبوب خدا شد، خدا عزیزش می كند؛ همه گناهان كبیره و صغیره او را می بخشد، چنان كه پیامبر فرمود:
«التائب من الذنب كمَن لا ذنب له؛(3) كسی كه از گناه توبه كند (خداوند همه گناهان او را می آمرزد و) همانند كسی می شود كه هیچ گناهی نكرده است».
پی نوشت ها:
- زمر(39) آیه 53.
- بقره(2) آیه 222.
3.كلینی ،اصول كافی، ج 3، ص 109.
چگونه می توان اثبات كرد قرآن وحی از جانب خداوند است؟
وجود قران خودش دلالت مي كند كه وحی و از جانب خداست و غير خدا حتي پيامبر را توان ایجاد چنین كتابی ندارد. با صراحت تمام هم اعلام كرده كه از جانب خداست و پيامبر و غير پيامبر را در ايجاد آن دخالتي نيست . خود را آيت خدايي شمرده و اعلام كرده اگر در خدايي بودن قرآن شك داريد و مرا ساخته بشر از جمله پيامبر مي دانيد ، و معتقديد و مدعي هستيد كه بشر را توان انشاي چنين كتابي هست ، پس يك سوره مثل سوره هاي من بياوريد و به جامعه عرضه كنيد و در معرض قضاوت سخن شناسان قرار دهيد.
با وجود آن كه دشمنان از صدر اسلام در صدد بودند كه آسماني بودن قرآن را انكار كنند و آن را ساخته ذهن پيامبر يا ديگران معرفي كنند ولي نتوانستند به مبارزه طلبي قرآن پاسخ دهند و تا ابد هم نخواهندتوانست . الان سرسخت ترين دشمن اسلام ، يهوديان صهيونيست هستند كه از تمام امكاناتشان براي نابودي اسلام استفاده مي كنند، ليكن تاكنون نتوانستهاند حتي يك سوره مثل قرآن را بنويسند.
قرآن مجيد از جهات گوناگون خدايي بودن خود را فرياد مي زند.
چند نمونه را ذكر ميكنيم :
1- از جنبه هاي اعجاز قرآن فصاحت و بلاغت آن است.
قرآن از فصاحت و بلاغتي برخوردار است كه از عهده بشر خارج است. از اين رو عرب جاهلي كه در فصاحت و بلاغت و شعر و ادب تخصص بلكه نبوغ داشت، وقتي در برابر قرآن قرار گرفت و در فصاحت آن دقت كرد، به معجزه بودن آن پي برد و اظهار عجز و ناتواني نمود. به سبب اعجاز فصاحتي قرآن ، عدهاي از آنان وحي بودن قرآن را پذيرفته و نبوت پيامبر اسلام را تصديق نمودند .بقيه نيز گر چه ايمان نياوردند ولي هماوردي نكردند و عجز خود را از آوردن حتي سوره اي كوچك فرياد زدند و اين خود بزرگ ترين دليل بر آسماني بودن قرآن است و ثابت ميكند كه آوردن كتابي مثل قرآن از دايره قدرت بشر بيرون است . بنا بر اين قرآن بهترين گواه بر آسماني بودن خويش است.
2- امی بودن پیامبر
همه قبول دارند كه رسول خدا (ص) امي يعني درس نخوانده بود ، ولي با وجود اين، كتابي آورد كه پر است از معارف عقلي و دقايق علمي و فلسفي ، به طوري كه اين كتاب افكار فلاسفه و دانشمندان را به خود جلب كرده و متفكران شرق و غرب عالم را مبهوت و متحير ساخته است.
امي و درس ناخوانده بودن پيامبر و بيگانه بودن ايشان و محيط زندگي شان از دانش روز و ناتواني او از مراحل ابتدايي خواندن و نوشتن كه معلوم همگان بود ، بهترين دليل بر اين است كه قران محصول فكر و فهم ايشان يا تعليم گرفته از ديگران نبوده است . پيامبر پيش هيچ كسي زانوي شاگردي نزده است و از هيچ كس تعليم نگرفته و قبل از بعثت هيچ سخن و كلامي شبيه قرآن از او شنيده نشده و اين معارف و آيات به ناگاه بر زبان او جاري شد .
قرآن بر اين موضوع تكيه كرده و آن را يكي از نشانه هاي آسماني بودن خود شمرده است:
و ما كنت تتلوا من قبله من كتاب و لا تخطه بيمينك اذا لارتاب المبطلون(1)
تو پيش از نزول قرآن هيچ نوشته اي را نمي خواندي و با دست راست خود (كه وسيله نوشتن است)نمي نوشتي . اگر قبلا مي خواندي و مي نوشتي ، ياوه گويان شك و تهمت به وجود مي آوردند.
و كذلك اوحينا اليك روحا من امرنا ما كنت تدري ما الكتاب و لا الايمان (2)
ما قرآن را كه روح و حيات است ،از امر خود بر تو وحي كرديم .تو قبلا نمي دانستي نوشته و ايمان چيست.
اين آيات صراحت دارد كه پيامبر قبل از نزول قرآن با خواندن و نوشتن و معارف بلند قرآن بيگانه بوده ، اينها نه تراوش ذهن او بلكه نازل شده از جانب خداوند حكيم است.
3- صداقت، ایمان و خداترس بودن پیامبر
دليل محكم ديگر بر وحي بودن و آسماني بودن قرآن و اين كه حتي آيه اي از آن از جانب شخص پيامبر نمي باشد ، اين است كه پيامبر مومن و خدا ترس و راستگو بود . در اين ايمان و خداترسي و راستگويي هيچ شكي نيست. چنين كسي هيچ گاه به خود اجازه نمي دهد تراوش فكر و ذهن خود را به خدا و آسمان نسبت دهد زيرا يقين دارد كه نسبت دادن مطلبي به خدا، افترا به خدا و بزرگ ترين گناه است و با قهر خدا مواجه خواهد شد و هيچ قدرتي نيست تا او را از قهر خدا برهاند.
اگر افرادي غير از پيامبر بودند، ممكن بود به خود اين جرات را بدهند كه مطالب ساخته ذهن و روح خود را به خدا نسبت دهند تا بهتر مقبول خلق گردد ولي از مومن بي نظيري چون پيامبر با آن مرحله خداترسي چنين كاري محال است .
قرآن افترا و نسبت دادن چيزي را به خدا بزرگ ترين گناهان مي شمارد :
و من اظلم ممن افتري علي الله كذبا (3)
و چه كي ستمكارتر از كسي است كه به دروغ چيزي به خدا ببندد؟!
از زبان پيامبر اعلام مي كند كه از خدا چنان ترسي دارد كه هيچ گاه چيزي بر خدا نمي بندد زيرا مي داند كسي نمي تواند نگهدار او از قهر خدا باشد:
قل ان افتريته فلا تملكون لي من الله شيئا (4)
بگو اگر آن را به خدا بسته باشم ، نمي توانيد در قبال خدا مالك و نگهدار من باشيد.
بارها بود كه مساله اي پيش مي آمد يا سوالي مطرح مي گرديد و پيامبر جواب و حكم آن را نمي دانست و منتظر نزول وحي مي نشست تا جواب و حكم آن را بگيرد. در مكه كه پيامبر زير ذره بين قريش بود، تعدادي از يهود آمدند و سوال هايي از رسول خدا مطرح كردند و پيامبر به پشت گرمي وحي وعده جواب در فردا را به آنان داد و خدا براي تاديب پيامبرش و تعليم پيروان ايشان چندين روز نزول وحي را به تاخير انداخت به نحوي كه مشركان شايعه كردند كه خداي محمد با او قهر كرده و او را واگذارده است. طبيعي است كه اگر قرآن جوشش روح و روان پيامبر بود، حضرت جواب آنان را به تاخير نمي انداخت تا دشمنان شادكام گردند و دوستان اندوهگين شوند و...
با توجه به دلايلي كه گذشت نمي توان گمان كرد قرآن جوشش روح پيامبر يا تعليم ديگران به او بوده و قطعا اين آيات و سوره ها از عالم غيب بر قلب ايشان نقش بسته و ايشان مامور به ابلاغ آنها بوده است.
پی نوشت ها:
1.عنكبوت آيه 48
2.شوري آيه 52
3.انعام آيه 21
4.احقاف آيه8
مقام و منزلت حضرت معصومه(س) از منظر آیت الله جوادی آملی
آیت الله جوادی آملی در تبیین عظمت مقام کریمهٴ اهلبیت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) فرمود: از آنجا که حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) که از دودمان نبوت و ولایت است به جایی میرسد که امام هشتم و امام نهم(سلام الله علیهما) دربارهٴ زیارت او هم توصیه و سفارش و هم دستور و برنامه دارند، لذا از وجود مبارک امام هشتم علی بن موسی الرضا (سلام الله علیهما) رسیده است که، خواهر ما فاطمهٴ معصومه در قم مدفون است [و] هر کس این بانو را زیارت کند بهشت برای او است[1]، و از وجود مبارک امام نهم امام محمد تقی(سلام الله علیه) روایت شده است که عمّهٴ من فاطمهٴ معصومه(س) در قم مدفون است و هر کس آن حضرت را زیارت کند بهشت برای او است[2].
بنابراین و با این تفاسیر از آیت الله جوادی آملی ضرورت تعمّق هر چه بیشتر در شاخصه های وجودی حضرت معصومه(س) باید مورد اهتمام همۀ شیعیان واقع گردد، زیرا تأکیدات ائمۀ معصومین(ع) همگی لزوم واکاوی شأن و منزلت بالای آن حضرت را دو چندان می کند.
بهشت؛ پاداش زائر حضرت فاطمهٴ معصومه(س)
آیت الله جوادی آملی با تشریح آثار و نتایج بی بدیل زیارت آن حضرت، به شاخصه هائی از قبیل استحقاق ورود به بهشت برای زائران آن حضرت و نیز برخورداری از مقام شفاعت حضرت معصومه (س) اذعان نموده، و با ذکر روایتی مهم از امام رضا(ع) معرفت و شناخت نسبت به حق کریمۀ اهل بیت و نیز چیستی مراتب این شناخت را برای تشنگان به آموزه های ناب تشیع بازگو می کند.
وی در سخنانی عنوان می کند: «اعمالی که باعث ورود در بهشت است یکسان نیست؛ بعضی از عمل های خیر باعث میشود انسان به بهشت راه پیدا کند، بعضی از اعمال خیر سبب میشود که بهشت در اختیار او قرار بگیرد، نه او در اختیار بهشت، لذا سرّ اینکه وجود مبارک امام هشتم و امام نهم(سلام الله علیهما) فرمودند، هر کس کریمهٴ اهلبیت فاطمهٴ معصومه (سلام الله علیها) را زیارت کند بهشت برای او است، بدین خاطر است که او اهل ولایت است، اگر کسی پیوند ولایی با دودمان عصمت و طهارت داشته باشد، میکوشد که رایحهٴ ولایت و طعم ولایت در هستی او پدید آید و خود جزء اولیای الهی بشود، اگر کسی جزء اولیای خدا شد، «ولیّالله» شد، در آن صورت بهشت مشتاق او است.
در برخی از روایات آمده است که بهشت مشتاق سلمان است و اشتیاق بهشت به سلمان بیش از علاقهٴ سلمان به بهشت است[3]. سّرش آن است که بهشت محصول عقیده صحیح و اخلاق صحیح و عمل صالح است و عقیده و اخلاق و اعمال جزء شئون ادراکی و عملی انسان است، اگر بهشت در اثر عقیده و خُلق و عمل است و اگر عقیده و خلق و عمل جزء شئون ادراکی و عملی روح آدم است؛ پس روح انسان والاست که در اثر تحصیل عقیده و اخلاق و اعمال بهشت را میسازد، بهشت مملوک انسانی است که «ولیّ الله» است در جریان دوزخ هم ـ معاذالله ـ اینچنین است؛ بنابراین وجود مبارک امام هشتم و امام نهم(سلام الله علیهما) اثر زیارت فاطمهٴ معصومه(سلام الله علیها) را استحقاق بهشت دانستند که بهشت برای او است.»
معرفت به حق کریمۀ اهل بیت(س)؛ شرط ورود به بهشت
آیت الله جوادی آملی در تبیین چگونگی دریافت ثواب کامل از زیارت حضرت فاطمۀ معصومه(س) به مولّفۀ شناخت و معرفت حقیقی نسبت به آن حضرت اشاره کرده و می گوید: از وجود مبارک امام رضا(سلام الله علیه) روایتی به ما رسیده است که فرمود؛ اگر کسی خواهرم کریمه اهلبیت فاطمهٴ معصومه را «عارفاً بحقّها»[4] زیارت کند بهشت برای او ثابت است، معلوم میشود کریمهٴ اهلبیت فاطمهٴ معصومه(س) حقّی دارد که بعضی از زائران به حقّش عارف هستند، برخی عارف نیستند و آن حضرت را تنها به عنوان خواهر امام و دختر امام و عمه امام میشناسند و زیارت میکنند که اینها بخشی از فضیلت و ثواب را دریافت می دارند، اما به ثواب کامل راه نمی یابند. لیکن برخی دیگر از زائرین آن حضرت حقّ این کریمه را میشناسند که امام هشتم فرمود هر کس خواهرم را «عارفاً بحقّها» زیارت کند بهشت برای او است.
زیرا معمولاً در مستحبّات، مطلوب متعدد است؛ یعنی اگر کسی عارف به حق وجود مبارک فاطمهٴ معصومه(سلام الله علیها) نبود و یک زیارت عادی و عامی انجام داد، اینچنین نیست که از فضیلت محروم باشد، بلکه به اندازهٴ کار خود و درک خود ثواب میبرد، ولی آن ثواب کامل برای کسی است که عارف به حقّ کریمه اهلبیت باشد و او را زیارت کند.
تبیین چیستی «عارفاً بحقّها» در پرتو زیارتنامۀ آن حضرت
آیت الله جوادی آملی با تشریح روایت وارد شده از امام رضا(ع) مبنی زیارت حضرت فاطمۀ معصومه(س) به نحو «عارفاً بحقّها» می گوید: حال این پرسش مطرح می گردد که حقّ او چیست تا انسان آن حقّ را بشناسد و آن حضرت را با معرفت به حق زیارت کند؟ حقّی که میتوان برای کریمهٴ اهلبیت (سلام الله علیها) ثابت کرد از راه های متعدّد و گوناگون قابل اثبات است؛ ولی روشنترین و سادهترین راه همان تحلیل عمیق زیارتنامهٴ آن حضرت است.
آیت الله جوادی آملی در تبیین ریشۀ تاریخی متن زیارت حضرت معصومه (س) عنوان می کند: برخلاف برخی از زیارت نامه هایی که توسط علما و بزرگان دینی برای معصومزادگان و امامزادگان انشاء گردید، لیکن دربارهٴ فاطمهٴ معصومه (سلام الله علیها) زیارتش از امام رضا(ع) نقل شده است، از یکی از محدّثین بزرگ قم به نام سعد اشعری که توفیق تشرّف به محضر امام زمانش یعنی وجود مبارک امام رضا(ع) را پیدا نمود، نقل شده است که وجود مبارک امام رضا (ع) به من فرمود: یا سعد! قبری از ما در خاک شماست. عرض کردم: منظور قبر کریمهٴ اهلبیت فاطمهٴ معصومه(سلام الله علیها) است؟ فرمود: آری. سپس فرمود: شما آن بزرگوار را با این وضع زیارت بکنید[5]. لذا این زیارتنامهای که در کُتب زیارات و ادعیه آمده است جزء مُنشئات وجود مبارک امام هشتم(سلام الله علیه) است که امام رضا(علیه السلام) فرمود وقتی خواستید فاطمهٴ معصومه(سلام الله علیها) را زیارت کنید اینچنین بگویید.
مقام شفاعت کریمهٴ اهلبیت
آیت الله جوادی آملی در تبیین این بخش از زیارت حضرت فاطمۀ معصومه(س)که می خوانیم؛«یا فاطمة إشفَعی لیّ فی الجنة فإن لَکِ عِندَ الله شأناً من الشأن»[6]، می گوید: کسی حق شفاعت دارد که در کنار عدالت الهی از مظاهر اسمای حسنای خدا باشد. خداوند اگر با عدل خودش با ما رفتار بکند بسیاری از انسان ها آسیب خواهند دید، ولی اگر رحمت او ضمیمهٴ عدل او گردد در این صورت به این کار «شفاعت» می گویند.
لذا اگر حضرت فاطمه معصومه (س)به این مقام رسیده است که همه بزرگان، همه علما، همه مراجع، در کنار بارگاه ملکوتی او عرض میکنند: «یا فاطمة إشفَعی لیّ فی الجنة..» معلوم میشود که حقّ شفاعت دارد، شما میبینید همهٴ مراجع بزرگ در کنار قبر کریمۀ اهل بیت(س)میگویند از ما شفاعت نما، زیرا در قیامت همگان به شفاعت خاندان پیغمبر(علیهم الصلاة و علیهم السلام) نیازمندند.
آنها که اهل بهشتاند به برکت شفاعت درجاتشان رفیع میشود، همه شیعیان و کسانی که دینشان مورد رضایت خداوند است نیازمند به شفاعتاند، یا در نجات از جهنّم یا در تخفیف از عذاب و ورود به بهشت یا ترفیع درجات بهشت، به هر تقدیر در همهٴ این مراحل و درجات به شفاعت نیازمندند. اینکه همه بزرگان در پیشگاه این کریمه عرض میکنند «..إشفَعی لیّ فی الجنة فإن لَکِ عِندَ الله شأناً من الشأن»[7]، معلوم میشود که وجود مبارک این کریمه از ولایت الهی برخوردار است و با قرآن همراه است و از قرآن جدا نمیشود، چنین مقامی را اگر کسی بشناسد و آن حضرت را با این معرفت زیارت کند استحقاق بهشت را خواهد داشت.
همۀ این امور نشان میدهد که حضرت فاطمه معصومه(س) به چه جایگاهی رسیده است که امام هشتم و امام نهم(سلام الله علیهما) هم ترغیب کردهاند که آن حضرت را زیارت کنید به نحوی که وجود مبارک امام رضا امام هشتم(سلام الله علیه) زیارتنامه خاصی مقرر کرده است، و هم در این زیارتنامه جملههایی را تعبیه نمودند که نشانهٴ مقام و منزلت والای حضرت فاطمه معصومه (سلام الله علیها) است.
ـــــــــــــــــــــــــــــــ
[1] ـ وسائل الشیعه، ج14، ص576 ؛ «فاطمه بنت موسی بن جعفر (ع) بقم فقال من زارها فله الجنة».
[2] ـ وسائل الشیعه، ج14، ص576 ؛ «من زار قبر عمتی بقم فله الجنة».
[3] ـ بحارالانوار، ج22، ص342؛ «ان الجنة لا شوق الی سلمان من سلمان الی الجنة وان الجنة لا عشق لسلمان من سلمان للجنة».
[4] ـ بحارالانوار، ج48، ص317؛ «من زارها عارفاً بحقها فله الجنة».
[5] ـ بحار الأنوار، ج99، ص266.
[6] ـ مفاتیج الجنان، زیارت حضرت فاطمهٴ معصومه (سلام الله علیها).
[7] ـ مفاتیج الجنان، زیارت حضرت فاطمهٴ معصومه (سلام الله علیها).
برگزاری کنفرانس مقابله با افراطگرایی در موصل، نشانه ای از وجود وحدت بود
روحانی شیعی برجسته عراقی : برگزاری کنفرانس مقابله با افراطگرایی در موصل، نشانه ای از وجود وحدت بود
روحانی شیعی مطرح در عراق با اشاره به اینکه، اوضاع موصل باثبات شده است و اهالی این شهر با نیروهای امنیتی همکاری خوبی دارند، بر ضرورت توجه بیشتر به آوارگان این شهر تأکید کرد.
محمد جواد الاعرجی از روحانیون شیعی مطرح در عراق، با اشار به استقبال خوب فرهنگیان و شخصیتهای دینی از کنفرانس بین المللی مقابله با افراط گرایی، گفت: برگزاری دومین کنفرانس بین المللی مقابله با افراطگرایی در شهر موصل، یک نشانه امیدوار کننده است.
وی افزود: سخنانی که از جانب گروههای سنی، شیعی، مسیحی و ایزدی در این کنفرانس ارائه شد، نشان دهنده وحدت است و چه خوب است که عشایر و فرهنگیان دیگر نیز در این کنفرانس مشارکت داشته باشند، تا آثار آن هرچه بیشتر در محافل جمعی نیز منتشر شود.
الاعرجی خاطرنشان کرد؛ اوضاع موصل باثبات شده است، اهالی این شهر با نیروهای امنیتی همکاری خوبی دارند و دولت مرکزی و محلی باید به مردم این شهر توجه بیشتر داشته است.
وی در بخشی از این گفتگو با اشاره به اوضاع نابسامان و درد و رنج آوارگان در اردوگاهها و ضرورت رسیدگی به اوضاع آنان گفت: بنده حتی به طور شخصی با خانواده های داعشی صحبت کرده ام، داعشی هم خانواده دارد و اگر رها شوند، هر کدام ممکن است تبدیل به یک بمب شوند، بنابراین باید به مسأله آوارگان و حتی خانواده های داعشی توجه کرد.
الاعرجی اظهار کرد: وجود شهروندان در اردوگاهها منجر به انتشار افکار داعشی در بین آنها می شود، درست است که اینها جزء گروه تروریستی داعش نیستند، اما از آنجا که معلمان آنها و پزشکان و ... از عناصر داعش هستند، ممکن از افکار آنها تأثیر بپذیرند.
دیدار کارگزاران حج با رهبر انقلاب
رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگیهای مهم حج را، «ایجاد الفت و برادری اسلامی» خواندند و گفتند: به همین دلیل، حجاج ایرانی باید ضمن رفتار عاقلانه و خردمندانه و محترمانه و همراه با وقار و متانت و آبرو بخشیدن به ملیت و هویت ایرانی و جمهوری اسلامی، در نمازهای جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبی در کنار برادران و خواهران مسلمان حضور داشته باشند.
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار دست اندرکاران و کارگزاران حج، فریضه حج را مجموعه ای استثنایی و ممتاز از ارزشهای مورد تمجید اسلام خواندند و با اشاره به وجود مفاهیم سیاسی ضروری نظیر وحدت، دفاع از مظلومان و برائت از مشرکین در حج تأکید کردند: هر حاجی ایرانی باید با رفتار و گفتار و متانت خود، به ملیت، هویت و جمهوری اسلامی ایران آبرو ببخشد.
در این دیدار که در آستانه آغاز اعزام زائران بیت الله الحرام انجام شد، رهبر انقلاب اسلامی، حج را نمونه کوچکی از جامعه اسلامی برتر و مظهر تمدن نوین اسلامی خواندند و افزودند: در حج، عروج اخلاقی و معنوی و روحی، و تضرع و خشوع در کنار پیشرفت زندگی مادی قرار میگیرد.
حضرت آیت الله خامنه ای با اشاره به وجوه مختلف حج، افزودند: در حج در کنار مظاهر معنوی شاهد مظاهر حیات اجتماعی اسلام همچون «وحدت، برادری و یکرنگی»، «تجمع مردمی در عرفات، مشعرالحرام و منا» و «تحرک و طواف و سعی» هستیم و همزمان با این مظاهر برجسته، تجلی با شکوهی از «اخلاق، برادری و گذشت» به نمایش درمی آید.
ایشان «ابعاد سیاسی حج» را یکی دیگر از ویژگی های این فریضه استثنایی برشمردند و تأکید کردند: اینکه برخی می گویند حج را سیاسی نکنید، سخن نادرستی است زیرا ابعاد سیاسی حج، مطابق با خواسته و دستورات اسلام است.
رهبر انقلاب اسلامی افزودند: وحدت، حمایت از مظلومین همچون ملت فلسطین و مردم یمن، و یا برائت از مشرکین، همه اموری سیاسی و مطابق تعالیم اسلام هستند بنابراین ابعاد سیاسی حج، همان تکلیف دینی و عبادت است.
حضرت آیت الله خامنه ای خاطرنشان کردند: برائت از مشرکین یک فریضه اسلامی و یک کار لازم است و به همین دلیل ما اصرار داریم که این موضوع هر سال، به بهترین وجه انجام شود.
ایشان تأکید کردند: در کنار حرکات سیاسی دینی، اقدامات سیاسی غیردینی و شیطانی هم وجود دارد، همانند اینکه بگویند در حج به امریکا اعتراض نکنید و یا از مشرکین ابراز برائت نکنید.
رهبر انقلاب اسلامی یکی از ویژگیهای مهم حج را، «ایجاد الفت و برادری اسلامی» خواندند و گفتند: به همین دلیل، حجاج ایرانی باید ضمن رفتار عاقلانه و خردمندانه و محترمانه و همراه با وقار و متانت و آبرو بخشیدن به ملیت و هویت ایرانی و جمهوری اسلامی، در نمازهای جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبی در کنار برادران و خواهران مسلمان حضور داشته باشند.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه دولت سعودی وظایف سنگین برای «تأمین امنیت زائران بدون امنیتی کردن محیط و حفظ حرمت و کرامت حجاج» برعهده دارد، افزودند: حجاج باید با بهره گیری از فرصت کم نظیر و مغتنم حج و توجه به ابعاد اجتماعی، سیاسی و اخلاقی آن، شأن یک مؤمن قدردان حج ابراهیمی را رعایت کنند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به دشمنی عمیق امریکا و دیگر مستکبران با حقایق اسلامی افزودند: تهاجم وحشیانه سیاسی، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و امنیتی زورگویان جهانی به ملتهای مسلمان نشان دهنده عمق خصومت آنان با معارف اسلامی است.
ایشان حقایق و معارف اسلام را ضدمنش ظالمانه مستکبران خواندند و افزودند: پایبندی جوامع اسلامی به مبانی و شریعت اسلام و تسلیم نشدن آنها در مقابل زورگویی ها، مایه پیروزی و پیشرفت و صلاح و نجات امت اسلامی خواهد بود.
حضرت آیت الله خامنه ای در همین زمینه خاطرنشان کردند: در داخل کشور نیز هر جا و در مورد هر مسئله ای، به مبانی و حدود اسلامی بیشتر پایبند بوده ایم، یاری خداوند بیشتر شامل حال ما شده است و هر جا از این مفاهیم غفلت کرده ایم، چوب غفلت خود را خورده ایم.
رهبر انقلاب اسلامی تحقق آینده ای توأم با پیشرفت و عزت مسلمین را نیازمند تلاش و مجاهدت و همکاری خواندند و تأکید کردند: به فضل الهی، دشمنان وحشی و درنده ملت ایران و امت اسلامی سرانجام مجبور می شوند در مقابل اسلام زانو به زمین بزنند.
پیش از سخنان رهبر انقلاب اسلامی، حجتالاسلام والمسلمین نواب نماینده ولیفقیه در امور حج و سرپرست زائران ایرانی شعار حج امسال را «حج با محوریت خودسازی، اخوت دینی و تمدن اسلامی» خواند و گزارشی از فعالیتهای فرهنگی و آموزشی بیان کرد.
همچنین آقای رشیدیان رئیس سازمان حج و زیارت، صیانت از حقوق و عزت و کرامت زائران را مهمترین رویکرد این سازمان در حج خواند و گزارشی از فعالیتهای اجرایی حج امسال بیان کرد.
سخن پیامبر(ص) درباره برکت خانههایی که در آن فرزند دختر باشد
رسول اکرم صلی الله علیه و اله در سخنی ارزشمند برکت و آثار خیر وجود فرزندان دختر در خانهها را بیان فرمودهاند.
قال رسول الله(ص) :
ما من بیت فیه البنات إلا نزلت کل یوم علیه اثنتا عشرة برکة و رحمة من السماء. و لا تنقطع زیارة الملائکة من ذلک البیت یکتبون لأبیهم -کل یوم و لیلة-عبادة سنة.
پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله فرمود:
خانه ای که در آن دخترانی وجود داشته باشند، هر روز دوازده برکت از آسمان بر آن خانه نازل می شود و رفت و آمد ملائکه از آن خانه قطع نمی شود و برای پدر در هر شب و روز، عبادت یک سال را می نویسند.
«جامع الاخبار، صفحه ۲۸۵- مستدرک، جلد ۱، صفحه
خشم و غضب در روایات اسلامی
کمتر صفتى از صفات رذیله است که به اندازه غضب ویرانى به بار مى آورد و اگر فهرستى از آثار سوء غضب نوشته شود، معلوم مى گردد که اثرات سوء آن از بسیارى از اخلاق رذیله بیشتر است، و از جمله مى توان امور زیر را برشمرد:
اثرات ویرانگر غضب و پیامد های آن
1ـ قبل از هر چیز باید به این نکته توجه داشت که خشم و غضب دشمن آدمى است و به هنگام هیجان غضب، عقل به کلى از کار مى افتد، و انسان دیوانه وار حرکاتى را انجام مى دهد که نه تنها مایه تعجب همه اطرافیانش مى گردد، بلکه خود او نیز بعد از فرو نشستن آتش غضب، از کارهایى که در آن حال انجام داده است در تعجب و وحشت فرو مى رود، در آن حال گاهى دیوانه وار به هر کس حتى نزدیکترین دوستان خود حمله مى کند، دست او تا مرفق در خون بى گناهان فرو مى رود، مى زند، درهم مى شکند، مى کوبد و ویران مى کند، درست همانند یک دیوانه خطرناک.
لذا امیرمؤمنان على(علیه السلام) در حدیثى مى فرماید: «اَلْغَضَبُ یُفْسِدُ الاَْلْبابَ وَ یُبْعِدُ مِنَ الصَّوابِ; غضب عقل آدمى را فاسد مى کند، و انسان را از کار صحیح دور مى سازد».(1)
و نیز به همین دلیل در روایات اسلامى آمده است که اگر بخواهید میزان عقل انسان ها را به دست آورید، به مقدار مالکیت آنها بر نفس و اعصابشان به هنگام غضب نگاه کنید، در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) آمده است: «لایُعْرَفُ الرَّأىُ عِنْدَ الْغَضَبِ; فقط در موقع غضب مى توان عقل و رأى افراد را سنجید».(2)
2ـ غضب موجب تباهى ایمان است، زیرا افراد عصبانى نه تنها مرتکب گناهان کبیره مى شوند که با ایمان صحیح سازگار نیست، بلکه گاهى به ساحت مقدس پروردگار نیز ـ نعوذ باللّه ـ جسارت مى کنند، و یا بر حکمت و قسمت و تدبیر او خرده مى گیرند که این مرحله اى است بسیار خطرناک.
در احادیث گذشته خواندیم که پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) فرمود: غضب ایمان را فاسد مى کند، همان گونه که صبر (دارویى است بسیار تلخ) عسل را فاسد مى کند.
3ـ غضب منطق انسان را خراب مى کند، و به گزافه گویى و باطل گویى وامى دارد، و اگر شخص غضبناک در مقام قضاوت باشد به یقین داورى صحیح نخواهد کرد. به همین دلیل در حدیثى از امیرمؤمنان على(علیه السلام) مى خوانیم: «شِدَّةُ الْغَضَبِ تُغَیِّرُ الْمَنْطِقَ وَ تَقْطَعُ مادَّةَ الْحُجَّةِ، وَ تُفَرِّقُ الْفَهْمَ; شدت غضب منطق انسان را دگرگون مى سازد، و ریشه دلیل را قطع مى کند، و فهم و شعور را پراکنده مى سازد».(3)
در آداب القضاء در کتاب قضاوت از کتب فقهیه نیز تصریح شده است که قاضى به هنگام غضب بر کرسى قضاوت ننشیند.
در حدیثى از پیامبر اکرم(صلى الله علیه وآله) مى خوانیم: «مَنِ ابْتُلِىَ بِالْقَضاءِ فَلا یَقْضِى وَ هُوَ غَضْبانٌ; کسى که گرفتار امر قضاوت مى شود، در حال غضب قضاوت نکند».
4ـ دیگر از پیامدهاى سوء خشم و غضب، آشکار شدن عیوب پنهانى انسان است زیرا در حال عادى، هر کس خود را کنترل مى کند، تا عیوب و نقطه ضعف هاى خویش را پنهان دارد، و آبرویش را در برابر این عیوب که تقریباً همه کم و بیش دارند حفظ نمایند، اما هنگامى که آتش خشم و غضب شعلهور مى شود، پرده ها کنار مى رود، و کنترل عقل برداشته مى شود، و عیوب مخفى انسان آشکار مى گردد، و آبروها بر باد مى رود.
در غررالحکم از امیرمؤمنان على(علیه السلام) چنین نقل شده است: «بِئْسَ الْقرِیْنُ اَلْغَضَبُ یُبْدِىُ الْمَعایِبَ، وَ یُدْنِى الشَّرَّ وَ یُباعِدُ الْخَیْرَ; غضب همنشین بدى است، عیوب نهانى را آشکار مى سازد، شر و بدى را نزدیک و خیر و نیکى را دور مى سازد».(4)
5ـ خشم و غضب راه شیطان را به سوى انسان باز، و به او نزدیک مى سازد، زیرا ایمان و عقل که دو مانع قوى در برابر هجمات شیطانند به هنگام غضب، ضعیف و ناتوان مى شوند، و موانع از سر راه شیطان برداشته مى شود به همین دلیل به آسانى در انسان نفوذ مى کند.
در حدیث معروفى مى خوانیم: هنگامى که نوح(علیه السلام) امت خود را (که بعد از ارشاد و تبلیغ طولانى و مستمر پذیرش هدایت نشده بودند) نفرین کرد (و نابود شدند) شیطان نزد نوح(علیه السلام) آمد و گفت: تو حقى بر گردن من دارى مى خواهم آن را تلافى کنم.
نوح(علیه السلام) در تعجب فرو رفت، گفت بسیار بر من گران است که حقى بر تو داشته باشم، چه حقى؟
گفت همان نفرینى که درباره قومت کردى و آنها را غرق نمودى و احدى باقى نماند که من او را گمراه سازم، و من تا مدتى راحتم، تا زمانى که نسل دیگرى بپا خیزد و من به گمراه کردن آنها مشغول شوم.
نوح(علیه السلام) (با این که مى دانست نهایت کوشش را براى قوم خود کرده بود در عین حال ناراحت شد و) به شیطان گفت: حالا چه جبرانى مى خواهى کنى؟
(نوح مى خواست سخنان او را نپذیرد، ولى خطاب از طرف پروردگار آمد که گفتارش را بپذیر در اینجا راست مى گوید).
شیطان گفت: در سه زمان به یاد من باش، که من نزدیکترین فاصله را به مردم در این سه موقع دارم:
1ـ هنگامى که خشم تو را فرا مى گیرد به یاد من باش.
2ـ هنگامى که در میان دو نفر قضاوت مى کنى مراقب من باش.
3ـ و هنگامى که با زن بیگانه اى تنها هستى، و هیچ کس در آنجا نیست باز به یاد من باش.(5)
در روایت دیگرى مى خوانیم که «ذوالقرنین یکى از فرشتگان را ملاقات کرد و به او گفت: دانشى به من بیاموز که بر ایمان و یقینم بیفزاید. او گفت: خشم و غضب را ترک کن زیرا هنگامى که انسان غضب مى کند، شیطان بیش از هر زمان بر او مسلط است، بنابراین غضب را با وقار خویشتن دارى بازگردان، و آتش آن را با آرامش خاموش کن و از عجله بپرهیز که هنگامى که در کارها عجله کنى از نصیب خود محروم خواهى شد و در برابر اشخاص دور و نزدیک مهربان باش و سخت گیر و عنود نباش».(6)
بى شک غضب علاوه بر این آثار شوم مادى و اجتماعى و اخلاقى آثار سوء معنوى فراوانى نیز دارد به طورى که از روایات مختلف استفاده مى شود کسى که خشم خود را فرو برد، ثواب شهدا را(7) دارد و در قیامت همنشین انبیاء (8) و قلب او از نور ایمان پر مى شود(9)
* * *
1.غررالحکم، حدیث 1356.
2.بحارالانوار، جلد 75، صفحه 113.
3.بحارالانوار، جلد 68، صفحه 428.
4.جامع احادیث الشیعه، کتاب الجهاد، جلد 13، صفحه 468.
5.بحارالانوار، جلد 11، صفحه 318.
6.المحجة البیضاء، جلد 5، صفحه 293.
7.جامع احادیث الشیعه، جلد 13، صفحه 479.
8.همان مدرک.
- همان، صفحه 478.