خصوصيات پيامبر اكرم (ص)

امتیاز بدهید
(19 امتیاز)

100خصلت از خصوصیات رفتاری پیامبر اکرم(ص)

1- هنگام راه رفتن با آرامی و وقار راه می رفت.

2- در راه رفتن قدم ها را بر زمین نمی کشید.

3- نگاهش پیوسته به زیر افتاده و بر زمین دوخته بود.

4- هرکه را می دید مبادرت به سلام می کرد و کسی در سلام بر او سبقت نگرفت.

5- وقتی با کسی دست می داد دست خود را زودتر از دست او بیرون نمی کشید.

6- با مردم چنان معاشرت می کرد که هرکس گمان می کرد عزیزترین فرد نزد آن حضرت است.

7- هرگاه به کسی می نگریست به روش ارباب دولت با گوشه ی چشم نظر نمی کرد.

8- هرگز به روی مردم چشم نمی دوخت و خیره نگاه نمی کرد.

9- چون اشاره می کرد با دست اشاره می کرد نه با چشم و ابرو.

10- سکوتی طولانی داشت و تا نیاز نمی شد لب به سخن نمی گشود.

11- هرگاه با کسی هم صحبت می شد به سخنان او خوب گوش فرا می داد.

12- چون با کسی سخن می گفت کاملا برمیگشت و رو به او می نشست.

13- با هرکه می نشست تا او اراده ی برخاستن نمی کرد آن حضرت برنمی خاست.

14- در مجلسی نمی نشست و برنمی خاست مگر با یاد خدا.

15- هنگام ورود به مجلسی در آخر و نزدیک درب می نشست نه در صدر آن.

16- در مجلس جای خاصی را به خود اختصاص نمی داد و از آن نهی می کرد.

17- هرگز در حضور مردم تکیه نمی زد.

18- اکثر نشستن آن حضرت رو به قبله بود.

19- اگر در محضر او چیزی رخ می داد که ناپسند وی بود نادیده می گرفت.

20- اگر از کسی خطایی صادر می گشت آن را نقل نمی کرد.

21- کسی را بر لغزش و خطای در سخن مواخذه نمی کرد.

22- هرگز با کسی جدل و منازعه نمی کرد.

23- هرگز سخن کسی را قطع نمی کرد مگر آنکه حرف لغو و باطل بگوید.

24- پاسخ به سوالی را چند مرتبه تکرار می کرد تا جوابش بر شنونده مشتبه نشود.

25- چون سخن ناصواب از کسی می شنید. نمی فرمودـ« چرا فلانی چنین گفت» بلکه می فرمود « بعضی مردم را چه می شود که چنین می گویند؟»

26- با فقرا زیاد نشست و برخاست می کرد و با آنان هم غذا می شد.

27- دعوت بندگان و غلامان را می پذیرفت.

28- هدیه را قبول می کرد اگرچه به اندازه ی یک جرعه شیر بود.

29- بیش از همه صله ی رحم به جا می آورد.

30- به خویشاوندان خود احسان می کرد بی آنکه آنان را بر دیگران برتری دهد.

31- کار نیک را تحسین و تشویق می فرمود و کار بد را تقبیح می نمود و از آن نهی می کرد.

32- نچه موجب صلاح دین و دنیای مردم بود به آنان می فرمود و مکرر می گفت هرآنچه حاضران از من می شنوند به غایبان برسانند.

33- هرکه عذر می آورد عذر او را قبول می کرد.

34- هرگز کسی را حقیر نمی شمرد.

35- هرگز کسی را دشنام نداد و یا به لقب های بد نخواند.

36- هرگز کسی از اطرافیان و بستگان خود را نفرین نکرد.

37- هرگز عیب مردم را جستجو نمی کرد.

38- از شر مردم برحذر بود ولی از آنان کناره نمی گرفت و با همه خوشخو بود.

39- هرگز مذمت مردم را نمی کرد و بسیار مدح آنان نمی گفت.

40- بر جسارت دیگران صبر می فرمود و بدی را به نیکی جزا می داد.

41- از بیماران عیادت می کرد اگرچه دور افتاده ترین نقطه ی مدینه بود.

42- سراغ اصحاب خود را می گرفت و همواره جویای حال آنان می شد.

43- اصحاب را به بهترین نام هایشان صدا می زد.

44- با اصحابش در کارها بسیار مشورت می کرد و بر آن تاکید می فرمود.

45- در جمع یارانش دایره وار می نشست و اگر غریبه ای بر آنان وارد می شد نمی توانست تشخیص دهد که پیامبر کدامیک از ایشان است

46- میان یارانش انس و الفت برقرار می کرد.

47- وفادارترین مردم به عهد و پیمان بود.

48- هرگاه چیزی به فقیر می بخشید به دست خودش می داد و به کسی حواله نمی داد.

49- اگر در حال نماز بود و کسی پیش او می امد نمازش را کوتاه می کرد.

50- اگر در حال نماز بود و کودکی گریه می کرد نمازش را کوتاه می کرد.

51- عزیزترین افراد نزد او کسی بود که خیرش بیشتر به دیگران می رسید.

52- احدی از محضر او نا امید نبود و می فرمود « برسانید به من حاجت کسی را که نمی تواند حاجتش را به من برساند.»

53- هرگاه کسی از او حاجتی می خواست اگر مقدور بود روا می فرمود و گرنه با سخنی خوش و با وعده ای نیکو او را راضی می کرد.

54- هرگز جواب رد به درخواست کسی نداد مگر آنکه برای معصیت باشد.

55- پیران را بسیار اکرام می کرد و با کودکان بسیار مهربان بود.

56- غریبان را خیلی مراعات می نمود.

57- با نیکی به شروران دل آنان را به دست می آورد و مجذوب خود می کرد.

58- همواره متبسم بود و در عین حال خوف زیادی از خدا بردل داشت .

59- چون شاد می شد چشم ها را بر هم می گذاشت و خیلی اظهار فرح نمی کرد.

60- اکثر خندیدن آن حضرت تبسم بود و صدایش به خنده بلند نمی شد .

61- مزاح می کرد اما به بهانه ی مزاح و خنداندن حرف لغو و باطل نمی زد.

62- نام بد را تغییر می داد و به جای آن نام نیک می گذاشت.

63- بردباریش همواره بر خشم او سبقت می گرفت.

64- ز برای فوت دنیا ناراحت نمی شد و یا به خشم نمی آمد.

65- از برای خدا آنچنان به خشم می آمد که دیگر کسی او را نمی شناخت

66- هرگز برای خودش انتقام نگرفت مگر آنکه حریم حق شکسته شود.

67- هیچ خصلتی نزد آن حضرت منفورتر از دروغگویی نبود.

68- در حال خشنودی و نا خشنودی جز یاد حق بر زبان نداشت.

69- هرگز درهم و دیناری نزد خود پس انداز نکرد .

70- در خوراک و پوشاک چیزی زیادتر از خدمتکارانش نداشت.

71- بر روی خاک می نشست و بر روی خاک غذا می خورد.

72- بر روی زمین می خوابید.

73- کفش و لباس را خودش وصله می کرد.

74- با دست خودش شیر می دوشت و پای شتر ش را خودش می بست.

75- هر مرکبی برایش مهیا بود سوار می شد و برایش فرقی نمی کرد.

76- هرجا می رفت عبایی که داشت به عنوان زیر انداز خود استفاده می کرد.

77- اکثر جامه های آن حضرت سفید بود.

78- چون جامه ی نو می پوشید جامه ی قبلی خود را به فقیری می بخشید.

79- جامه ی فاخری که داشت مخصوص روز جمعه بود.

80- در هنگام کفش و لباس پوشیدن همیشه از سمت راست آغاز می کرد.

81- ژولیده مو بودن را کراهت می دانست.

82- همیشه خوشبو بود و بیشترین مخارج آن حضرت برای خریدن عطر بود.

83- همیشه با وضو بود و هنگام وضو گرفتن مسواک می زد.

84- نور چشم او در نماز بود و اسایش و آرامش خود را در نماز می یافت.

85- ایام سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هرماه را روزه می داشت.

86- هرگز نعمتی را مذمت نکرد.

87- اندک نعمت خداوند را بزرگ می شمرد.

88- هرگز از غذایی تعریف نکرد یا از غذایی بد نگفت.

89- موقع غذا هرچه حاضر می کردند میل می فرمود.

90- در سر سفره از جلوی خود غذا تناول می فرمود.

91- بر سر غذا از همه زودتر حاضر می شدو از همه دیرتر دست می کشید.

92- تا گرسنه نمی شد غذا میل نمی کرد و قبل از سیر شدن منصرف می شد.

93- معده اش هیچ گاه دو غذا را در خود جمع نکرد.

94- در غذا هرگر آروغ نزد.

95- تا آنجا که امکان داشت تنها غذا نمی خورد.

96- بعد از غذا دستها را می شست و بر روی خود می کشید.

97- وقت آشامیدن سه جرعه آب می نوشید؛ اول آنها بسم الله و آخر آنها الحمدلله.

98- از دوشیزگان پرده نشین با حیاتر بود.

99- چون می خواست به منزل وارد شود سه بار اجازه می خواست.

100- اوقات داخل منزل را به سه بخش تقسیم می کرد: بخشی برای خدا، بخشی برای خانواده و نیز بخشی برای خودش بود و وقت خودش را نیز با مردم قسمت می کرد.

منبع: کتاب «منتهی الآمال» مرحوم محدث قمی و کتاب «مکارم الاخلاق» مرحوم طبرسی

خوانده شده 9144 مرتبه