برای اينكه يک فرضيه علمی اثبات شود، بايد چندين بار و در شرايط مختلف مورد آزمايش و تجربه قرار گيرد و بعد از اینکه به تأييد جامعه علمی رسید با عنوان «علم» مطرح میشود. سؤال اینجاست که آیا سخنان اهلبیت علیهمالسلام را میتوان «علم» نامید؟
تقسیمبندی علوم
برای پاسخ به این پرسش، نخست باید به تقسیمبندی علوم دقت داشت؛ زیرا علوم در یک تقسیمبندی به دو بخش علوم تجربی و علوم غیرتجربی تقسیم میشوند.
علوم تجربی، علومی است که اثبات آن نیاز به آزمایش و تجربه دارد و بهطورمعمول خطاپذیر است؛ مانند علم پزشکی.
علوم غیرتجربی، علومی است که از آزمایش و تجربه بینیاز است. این علوم به چند دسته تقسیم میشوند:
یک. علوم عقلی که از برهان و استدلالات عقلی محض بهدست میآیند؛ مانند: منطق و ریاضیات.
دو. علوم نقلی که بر اساس اسناد و مدارک تاریخی حاصل میشوند؛ مانند: علم تاریخ و رجال.
سه. علوم شهودی که از طریق حسن باطن و تزکیه نفس درک میشوند؛ مانند: برخی آموزههای علمای عرفان.[1]
این سه بخش علم نیز باید در بوته آزمون و خطا قرار گیرند؛ علاوه بر اینکه همه این علوم گفته شده، اکتسابی و با تلاش شخص حاصل میشوند.
چهار. علوم وحیانی که بالاترین درجه علم است و خداوند این علم را تنها در اختیار پیامبران و امامان علیهمالسلام قرار داده است.
علوم اهلبیت علیهمالسلام
بهطورتقریبی همه انواع علومی که گفته شد، در روایات اهلبیت علیهمالسلام وجود دارد که بعد از بررسی متنی و سندی و یقین به صدور آنها از معصوم، آن را بهعنوان «علم» میپذیریم؛ زیرا اینگونه علوم ریشه در علوم وحیانی دارد که خدا در اختیار اهلبیت علیهمالسلام قرار داده است و انسانهای عادی از آنها بهرهای ندارند.
از طرفی هر فرضیهای که از پشتوانه عقلی، منطقی یا تجربی، برخوردار باشد در آکادمیهای جهان به عنوان علم پذیرفته میشود و بیتردید سخنان اهلبیت علیهمالسلام، نیز دارای پشتوانه منطقی و عقلی محکمی است، بر همین اساس قرآن و روایات سفارش فراوانی در به کارگیری عقل و تفکر در آموزههای دین دارد.[2]
نکته: هرچند در حال حاضر علوم بشری پیشرفت چشمگیری کرده است؛ ولی درعینحال هنوز بشر در ابتدای راه قرار دارد؛ بنابراین میتوان گفت: هنوز این آیه در جامعه امروزی تازه و کارآمد است: «هُوَ الَّذي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آياتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتابَ وَ الْحِكْمَة»؛[3] «و خدا کسی است که در میان جمعیت درس نخوانده، پیامبری از خودشان برانگیخت که آیاتش را بر آنها میخواند و آنها را تزکیه میکند و به آنان قرآن و حکمت میآموزد»؛ چراکه بنابر روایت، دو حرف از علوم تا زمان ظهور امام زمان علیهالسلام کشف میشود و بقیه 25 حرف آن، در زمان ظهور است.[4] همین امر نشان از آن دارد که مردم نیاز به علوم امام علیهالسلام دارند.
بنابراین به روشنی میتوان گفت که هنوز بشریت به علوم قرآن، پیامبر و امامان علیهمالسلام محتاج است؛ زیرا خداوند تمام علوم را در اختیار آنها قرار داده است[5] و هنوز بشر در مقابل علم پیامبر صلیاللهعلیهوآله همانند انسان بیسواد است؛ چراکه در مورد روح و روان انسان، اعماق زمین و آسمانها، قبر، برزخ و قیامت، جز اندکی نمیداند.
پینوشت:
[1]. رک، مطهری، مرتضی، آشنایی با علوم اسلامی، صدرا، ج1، ص186 و رک مصباح یزدی، محمدتقی، اخلاق در قرآن، موسسه امام خمینی(ره)، 1391ش، ج2، ص54.
[2]. بقره: 242و نحل: 44.
[3]. جمعه: 2.
[4]. راوندی، قطب الدین، الخرائج و الجرائح، موسسه الامام المهدی علیهالسلام، 1409ق، چاپ اول، ج2، ص841.
[5]. رعد: 43.