عوامل متعددی در دور شدن انسان از مسیر فطرت و پذیرش حق تأثیرگذارند که ریشههای آن در دلهای بشر نهفته است.
علل انحراف از فطرت
عوامل مختلفی ممکن است باعث انحراف بشر از فطرت خویش شود. اصولاً لفظ کافر از کَفَرَ گرفته شده است که به معنای پوشش است. به شخصی که خدا را قبول ندارد از این جهت کافر می گویند که او
بر فطرت خویش پوشش قرار داده است و از این رو حق را نمی یابد. این پوششها که باعث انحراف انسان از فطرت میشود و ما آن را علل انحراف از فطرت میدانیم مختلف است. اکنون به برخی از آنها اشاره می کنیم.
اشباع کاذب: گاهی افراد، حس پرستش و عشق به موجود برتر و بی نیاز را به چیزهای دیگر اشباع میکنند مثلا خیال میکنند که بت همان موجود برتر و بی نیاز است؛ از این رو در برابر او کرنش و احساس پرستش خویش را این چنین ارضا میکنند.
عناد و لجاجت: برخی با اینکه حق را فهمیده و یافته اند، باز آن را انکار میکنند؛ به سبب عنادی که دارند قرآن میفرماید:«وَجَحَدُوا بِهَا وَاسْتَیْقَنَتْهَا أَنْفُسُهُمْ » یعنی او را انکار کردند در حالی که نفسشان به او یقین داشت.۱
پس عناد و لجاجت هم باعث میشود که انسان زیر بار حق نرود.
تعصب و تقلید کورکورانه موقعی که به برخی از کفار گفته میشد ایمان بیاورید میگفتند: «حَسْبُنَا مَا وَجَدْنَا عَلَیْهِ آبَاءَنَا» آنچه را که پدرانمان را بر آن یافتهایم برای ما کافی است!۲
تعصب باقی ماندن بر روش گذشتگان باعث نپذیرفتن حق میشد؛ گرچه گذشتگانِ آنها کارهای جاهلانه ای انجام میداده اند.
غلبه کردن برخی از احساسات: (نظیر کشتن دختران برای حفظ آبرو در زمان جاهلیت) بعضی برای فرار از مسئولیت و آزادی از هر گونه قید و بند، خدا و قیامت را انکار میکنند.
قرآن می فرماید: «بل یُرید الإنسان لِیَفْجَرَ أمامَهُ ، یَسْلُ أیَّانَ یَوْمَ القیامة»؛ بلکه انسان میخواهد از هر قید و بندی آزاد باشد و هر کار خلافی را انجام دهد. میگوید کی قیامت خواهدآمد؟۳
در زمان ما گرایش به شیطان پرستها، فرقه های نوظهور و گروههای منحرف دیگر، بیشتر برای فرار از مسئولیت و آزادی در مسائل شهوانی است. افرادی که میخواهند از انجام تکالیف نماز روزه و....) آزاد باشند و در مسائل شهوانی همانند حیوانات هیچ حد و مرزی نداشته باشند به این فرقه های منحرف رو می آورند؛ ولی روزگاری می رسد که از عملکرد خویش پشیمان میشوند؛ در حالی که پشیمانی در آن روز فایده ای نخواهد داشت.
چرا متخصصانی که از عجایب مخلوقات آگاهی دارند خدا را قبول ندارند؟
اولا: همه این طور نیستند؛ بسیاری از آنها خدا را قبول دارند؛ مثل انیشتین، الکسیس ،کارل ژان ژاک روسو، داروین، نیوتون و ...؛
ثانیاً: برخی بی توجه اند؛ مانند جراح چشم که هر روز با این اندام پیچیده سرو کار دارد؛ ولی به چگونگی خلقت آن و آفریننده اش توجه نمیکند.
گاهی نیز اشباعهای کاذب و عوامل دیگر، باعث انحراف آنها شده است.
پینوشت:
۱ نمل / ۱۴
۲ مانده / ۱۰۴
۳.قیامت ۵ و ۶