امامان معصوم علیهمالسلام هم خودشان مکتوباتی داشتند و هم اصحابشان را به نوشتن احادیث تشویق میکردند.
تاریخ تدوین حدیث
در مورد پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله ایشان خط نمینوشتند و آیات قرآن هم که بر ایشان نازل میشد کاتب وحی داشتند و آیات را پیامبر املا میکردند و کاتبان مینوشتند و این از وجوه اعجاز قرآن است که آورنده آن نوشتن نمیدانست آیه قرآن هم به این مطلب اشاره دارد ( و لا تخطه بیمینک )(1) و با دست خود کتابی نمینگاشتی؛ بنابراین اینکه چرا پیامبر اسلام احادیث را خودشان کتابت نکردند، روشن است؛ ولی در زمان ایشان احادیث را هم اصحاب کتابت میکردند و پیامبر اهتمام ویژهای به امر کتابت داشتند. در جریان جنگ بدر پیامبر آموزش کتابت را فدیه برخی از اسرای جنگی قرار داد، برخی از اصحاب را به تعلیم کتابت به دیگران مأمور ساخت و اهتمام حضرت به این امر چنان بدر که تعلیم کتابت را از حقوق فرزند بر پدر قرار داد.
شهید مطهری پس از نقلقول برخی مستشرقان مبنی بر عدم کتابت حدیث در عصر نبوی ضمن رد نظریه آنان میگوید: از مطالعه دقیقتر در آثار صدر اسلام معلوم میشود که کتابت و یادداشت از زمان پیامبر اکرم معمول شد و ادامه یافت ... ایشان سپس به دو تألیف که این مدارک را جمعآوری کردهاند اشاره میکند: یکی کتاب مصنفات الشیعه الامامیه فی العلوم الاسلامیه، تألیف علامه شیخالاسلام زنجانی و تأسیس الشیعه لعلوم الاسلام، تألیف علامه آیتالله سید حسن صدر.(2)
همچنین آقای سید محمدرضا جلالی نویسنده کتاب تدوین السنه الشریفه دراینباره میگوید: کتابت حدیث همگام با روایت آن جریان داشت ازاینرو پیش از آنکه پیامبر به جوار رحمت حق انتقال یابد کتابت حدیث بدون هیچ چونوچرایی در بین همه امری پذیرفتهشده و گردآوری و نوشتن دانستنیها امری به واقعیت پیوسته بود...(3)
بعد از رحلت پیامبر اسلام امر کتابت حدیث تداوم یافت و حرکتی که با هدایت رسول خدا آغاز شد و در بین امت پا گرفت ادامه یافت؛ ولی با گذشت مدتی و در زمان خلیفه دوم کتابت حدیث منع شد و در اقدامی رسمی مسلمانان را از کتابت و گردآوری حدیث و سنت بر حذر داشت و این سیاست منع تدوین حدیث تا زمان عمر بن عبدالعزیز رواج داشت. منتهی دراینبین امامان معصوم علیهمالسلام مکتوباتی داشتند که به برخی از آنان اشاره میکنیم:
امام علی علیهالسلام پس از رحلت پیامبر همچنان به ترویج سنت نبوی در قالب نقل و کتابت حدیث پرداخت. مرحوم احمدی میانجی مکتوبات علوی را چنین بیان میکند:
1- نوشتهای برای امام مجتبی مشتمل بر مکارم اخلاق و توصیه آن جناب به آنها.
2- نوشتهای برای امام حسین و محمد بن حنفیه مشتمل بر مستحبات و آداب.
3- نوشتهای برای پیروان خویش و توجه دادن آنها به امور مهم.
4- نوشتهای برای مالک اشتر مشتمل بر اصول مملکتداری.(4)
امام حسن نیز علاوه بر آنکه خود به کتابت حدیث اقدام نمود اصحاب را به کتابت حدیث و محافظت آن سفارش میفرمود. یکی از مکتوبات امام مجتبی نوشتهای است در باب امامت که برای جندب بن عبدالله مرقوم فرمود همچنین نوشتهای برای اصحاب خودشان در پاسخ به چیزی که ایشان برای حضرت نوشتند و نوشتهای به معاویه درباره خلافت نگاشته بودند. امام حسین هم نوشتهای در موضوع قدر مکتوب فرمودند.(5)
صحیفه سجادیه از مشهورترین کتابهای فراهم آمده است که مطالب این کتاب را امام سجاد در قالب دعا بر امام محمدباقر و فرزند دیگرش زید بن علی املا فرمود.
امام باقر علیهالسلام در جهت سیره امامان دیگر به نشر و جمعآوری حدیث همت گماشت. برخی از مکتوبات ایشان چنین است:
1- کتابی در تفسیر قرآن که ابو الجارود آن را روایت کرده است.
2- نوشتهای که حضرت به یکی از خلفای بنی امیه نگاشت که بخشی از آن در کتاب کافی آمده است.(6)
مکتوبات امام صادق علیهالسلام:
1- کتاب التوحید ، که امام این کتاب را بر مفضل بن عمر املا فرمود.
2- رساله عبدالله بن نجاشی، که امام این رساله را در پاسخ به درخواست او نوشت و حاوی نکات اخلاقی و اجتماعی بسیاری است.
3- رسالهای برای پیروانش که امام این کتاب را برای عموم اصحاب خود نگاشت.(7)
همچنین امامان دیگر ما هم دارای مکتوباتی بودند که برای آشنایی بیشتر به کتاب تاریخ حدیث مراجعه نمایید.(8)
بنابراین امامان معصوم علیهمالسلام هم خودشان مکتوباتی داشتند و هم اصحابشان را به نوشتن احادیث تشویق میکردند.
پینوشتها :
- عنکبوت (29) آیه 24.
- مرتضی مطهری، خدمات متقاتل اسلام و ایران، در مجموعه آثار،ج14، ص 393.
- محمدرضا حسینی جلالی، تدوین السنه الشریفه، ص 256.
- علی احمدی میانجی، مکاتیب الرسول ،ج1، ص423.
- همان، ص427.
- اسد الله جمشیدی ،تاریخ حدیث ،انتشارات موسسه امام خمینی ،ص166.
- همان، ص175.
- همان.