کمفروشی یعنی فروشندهای که جنس را کمتر از وزنی که باید داشته باشد میفروشد. سلب اعتماد، فساد اقتصادی و نزول بلایا از جمله پیامدهای مادی و معنوی کمفروشی محسوب میشود.
از جمله مسائلی که نظم زندگی و معیشت مردم بر آن استوار است، وفای در معاملات است؛ به طور کلی در معالمات و قراردادها باید تعادل منظور و به تعهدات دو طرف معامله جامه عمل پوشیده شود و ضرر و زیان متوجه طرف معامله نشود. آنچه این مسئله را مورد خدشه قرار میدهد، مسائلی همچون کمفروشی است. بدیهی است کمفروشی در حقیقت دو خیانت به خریدار میکند: اول اینکه مال از قیمت مورد توافق برای خریدار گرانتر شده و دیگر اینکه خریدار در مقدار جنس و کالایی که مورد نیاز او بوده کسر خواهد آورد. سلب اعتماد، فساد اقتصادی و نزول بلایا از جمله پیامدهای مادی و معنوی کمفروشی محسوب میشود.
خداوند در آیات متعددی از قرآن این مسئله را مورد توجه قرار داده است؛ از جمله آنکه در آیات ابتدایی سوره المطففین میفرماید: «وَیْلٌ لِلْمُطَفِّفین؛ واى بر کم فروشان»، «الَّذینَ إِذَا اکْتالُوا عَلَى النَّاسِ یَسْتَوْفُونَ آنان که چون از مردم کالایى را با پیمانه و وزن میگیرند، تمام و کامل دریافت میکنند»، «وَ إِذا کالُوهُمْ أَوْ وَزَنُوهُمْ یُخْسِرُونَ؛ و چون براى آنان پیمانه و وزن کنند ، کم مىدهند»؛ «أَ لا یَظُنُّ أُولئِکَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُون؛ آیا اینان یقین ندارند که حتماً بر انگیخته مىشوند؟»، «لِیَوْمٍ عَظیمٍ؛ براى روزى بزرگ».
همچنین خداوند به صورت مصداقی این چالش را در ماجرای شعیب نبی (ع) تبیین کرده است؛ آنجا که خداوند از زبان شعیب(ع) فرمود: «یا قَوْمِ اعْبُدُوا اللَّهَ ما لَکُمْ مِنْ إِلهٍ غَیْرُهُ وَ لا تَنْقُصُوا الْمِکْیالَ وَ الْمیزانَ إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحیط؛ اى قوم من، خدا را بپرستید ، شما را جز او هیچ معبودى نیست ؛ و از پیمانه و ترازو نکاهید ، همانا من شما را در توانگرى و ثروتى [که بىنیاز کننده از کم فروشى است ] مىبینم و بر شما از عذاب روزى فراگیر بیمناکم».
در وهله اول این آیه گویای آن است یکى از مفاسد اقتصادى که از روح شرک و بتپرستى سرچشمه مىگیرد، در آن زمان در میان اهل "مدین" سخت رائج بود. اینکه از میان همه گناهان قوم، خصوص کمفروشى و نقص در مکیال و میزان را نام برده، دلالت دارد بر اینکه این گناه در بین آنان شیوع بیشترى داشته و در آن افراط مىکردهاند به حدى که فساد آن چشمگیر و آثار سوء آن روشن شده بوده و لازم بود دعوتکنندهای به سوى حق، قبل از هر دعوتى آنان را به ترک این گناه دعوت کند و از میان همه گناهانى که داشتهاند انگشت روى این یک گناه مىگذارد. (ترجمه تفسیر المیزان، ج10، ص541) رواج این دو کار در میان آنها نشانهاى بود از نبودن نظم و حساب و میزان و سنجش در کارهایشان، و نمونهاى بود از غارتگرى و استثمار و ظلم و ستم در جامعه ثروتمند آنها.
اما " مکیال" و" میزان" به معنى پیمانه و ترازوست و کم کردن آنها به معنى کم فروشى و نپرداختن حقوق مردم است. این پیامبر بزرگ پس از این دستور بلافاصله اشاره به دو علت براى آن مىکند:
نخست مىگوید:" قبول این اندرز سبب مىشود که درهاى خیرات به روى شما گشوده شود، پیشرفت امر تجارت، پایین آمدن سطح قیمتها، آرامش جامعه، خلاصه "من خیر خواه شما هستم" و مطمئنم که این اندرز نیز سرچشمه خیر و برکت براى جامعه شما خواهد بود. (إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ). این احتمال نیز در تفسیر این جمله وجود دارد که شعیب میگوید:" من شما را داراى نعمت فراوان و خیر کثیرى مىبینم" بنا بر این دلیلى ندارد که تن به پستى در دهید و حقوق مردم را ضایع کنید و به جاى شکر نعمت کفران کنید. (نمونه) همچنان که علامه در تفسیر خود مینویسد " إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ"- یعنى من شما را در خیر مشاهده میکنم و میبینم که خداى تعالى به شما مال بسیار و رزقى وسیع و بازارى رواج داده، بارانهاى به موقع، محصولات زراعى شما را بسیار کرده و با این همه نعمت که خدا به شما ارزانى داشته چه حاجتى به کمفروشى و نقص در مکیال و میزان دارید؟ و چرا باید از این راه در پى اختلاس مال مردم باشید و به مال اندک مردم طمع ببندید و در صدد به دست آوردن آن از راه نامشروع و به ظلم و طغیان برآیید؟؛ (ترجمه تفسیر المیزان، ج10، ص541) نشان به اینکه امام صادق علیه السلام مراد از «إِنِّی أَراکُمْ بِخَیْرٍ» را فراوانى و ارزانى اجناس دانستهاند. (تفسیر نور، ج4، ص105) دیگر اینکه من از آن مىترسم که اصرار بر شرک و کفران نعمت و کمفروشى، عذاب روز فراگیر، همه شما را فرو گیرد" (وَ إِنِّی أَخافُ عَلَیْکُمْ عَذابَ یَوْمٍ مُحِیطٍ).
منابع:
تفسیر المیزان علامه طباطبایی
تفسیر نور حجتالاسلام قرائتی
تفسیر نمونه آیتالله مکارم شیرازی