emamian

emamian

در آستانه‌ی ولادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام)

بسم الله الرّحمن الرّحیم

بچّه‌های عزیزم! اوّلاً سرودتان خیلی عالی بود؛ هم شعرش خوب بود، هم آهنگش خوب بود، هم شماها خوب اجرا کردید. جشن تکلیفتان را به شما تبریک میگویم، عید ولادت امیرالمؤمنین (علیه السّلام) را هم به همه‌ی شما دختران عزیزم تبریک عرض میکنم. ان‌شاءالله که موفّق باشید. شما دختران عزیز، نوگلان عزیز من، امشب نماز واجبتان را به جماعت در این حسینیّه به جا آوردید؛ خدا ان‌شاءالله قبول کند.

بچّه‌های عزیزم! جشن تکلیف یک جشن واقعی است، واقعاً جشن است، واقعاً عید است. چرا؟ چون شما از لحظه‌ای که تکلیف میشوید، با خدای متعال حرف میزنید و خدا با شما حرف میزند؛ یعنی شما این قابلیّت را پیدا کردید که خدای متعال با شما حرف بزند، به شما تکلیف بدهد و شما آن تکلیف را به جا بیاورید؛ این یک رتبه‌ی باارزشی در عالم انسانیّت است که انسان مخاطب خدا بشود، خدا با انسان حرف بزند. معنای جشن تکلیف این است که شما دیگر بعد از این، بچّه نیستید، کودک نیستید، شما نوجوانید، مسئولیّت‌پذیرید و در خانواده‌تان، در محیط مدرسه‌تان، در محیط‌های بازی با دوستان میتوانید اثر بگذارید، شما میتوانید دیگران را هم به راه راست راهنمایی کنید، هدایت کنید؛ این مسئولیّتی است که بر عهده‌ی همه‌ی ماها است. یک دخترِ تازه‌مکلّف‌شده‌ی مثلِ شما، پیش خدای متعال از لحاظ تکلیف، با یک زن بزرگسال یا با یک مرد مسن هیچ تفاوتی ندارد.

آن توصیه‌ای که من میخواهم به شما نوجوان‌ها بکنم، به شما دختران عزیزم توصیه کنم، این است که با خدا دوست بشوید؛ سعی کنید از همین آغاز نوجوانی‌تان، با خداوندِ مهربان دوست بشوید. دوستی با خدا چه جوری است؟ یکی از راه‌های دوستی با خدا همین است که شما در نماز با خدا حرف میزنید؛ توجّه داشته باشید که دارید با خدا صحبت میکنید، با خدا حرف میزنید؛ معنی این کلمات نماز را یاد بگیرید؛ ترجمه‌ی حمد، سوره و آنچه را در رکوع یا در سجود میخوانید، از بزرگ‌ترهایتان و از معلّمهایتان یاد بگیرید. وقتی نماز میخوانید، جوری نماز بخوانید که دارید با خدا حرف میزنید؛ این میشود دوستی با خدا؛ یکی از راه‌های دوستی این است. یکی دیگر از راه‌های دوستی [با خدا] هم این است که مواظب باشید آن کارهایی را که خدا گفته نکنید، نکنید؛ آن چیزهایی را که خدای متعال گفته انجام بدهید، انجام بدهید. راه دوستی با خدا این است؛ و شما امروز دلهای روشنی دارید، دلهای نورانی‌ای دارید، دلهای باصفایی دارید، میتوانید از همین امروز با خدای متعال دوست بشوید.

الان در سرودِ شما، به زیبایی این را تکرار کردید؛ شماها میگفتید اینجا ایران است. کشور شما، ایران عزیز شما در گذشته زنهای بزرگی داشته و من به شما بگویم امروز زنهای برجسته‌ی ما از گذشته بسیار بیشتر است. ما در همه‌ی بخشهای علمی و عملی و جهادی و مسئولیّت‌پذیری و مدیریّتی و غیره زنهای برجسته‌ی مهمّی داریم؛ اینها مایه‌ی افتخارند. زنهای برجسته‌ی در کشور ــ هر کشوری زنان برجسته‌ای داشته باشد ــ مایه‌ی افتخارند و در کشور ما زیاد هستند و شما سعی کنید جزو این زنان بشوید. چه جوری؟ درس بخوانید؛ درسهایتان را باید خوب بخوانید، تکالیف درسی را باید خوب انجام بدهید، کار کنید، فکر کنید، کتاب بخوانید تا ان‌شاءالله در آینده جزو زنهای بزرگ بشوید.

امیدوارم که خدای متعال همه‌ی شما را موفّق بدارد. شما میتوانید در این مبارزه‌ی عظیمی که ملّت ایران در دوران انقلاب با ظلم و بدبختی و تبعیض شروع کرده، نقش ایفا کنید، همچنان که قبلاً زنان زیادی نقش ایفا کردند و کارهای بزرگی انجام دادند که امروز کارهای اینها کتاب شده، پخش شده و زحمات و تلاشهای بانوان برجسته‌ای را که در طول این سالهای انقلاب در کشور بوده‌اند مردم میخوانند؛ ان‌شاءالله شما هم از آنها باشید.

حالا برای اینکه بتوانیم نماز عشائمان را شروع کنیم یک صلوات بلند بفرستید.

فتنه در اصطلاح به شرایطی می‌گویند که حق از باطل به راحتی قابل شناسایی نیست و یا فضای غبارآلودی است که اهل حق توسط جبهه‌ی دشمن مورد آزمون الهی قرار می‌گیرند تا نقاط ضعف و قوت خود را شناسایی کنند. در آیه‌ی دهم سوره‌ی احزاب خداوند وقتی درباره شرایط سخت نبرد احزاب سخن می‌گوید، می‌فرماید «إِذْ جاؤُکُمْ مِنْ فَوْقِکُمْ وَ مِنْ أَسْفَلَ مِنْکُمْ وَ إِذْ زاغَتِ الْأَبْصارُ وَ بَلَغَتِ‏ الْقُلُوبُ الْحَناجِرَ وَ تَظُنُّونَ بِاللَّهِ الظُّنُونَا»؛ یعنی هنگامى که از بالاى [سر] شما و از زیر [پاى‏] شما آمدند، و آنگاه که چشم‌ها خیره شد و جان‌ها به گلوگاه‌ها رسید و به خدا گمان‌هایى [نابجا] مى‏‌بردید. این آیه ترسیمی از وضع بحرانی جنگ احزاب، و قدرت عظیم جنگی دشمنان و نگرانی شدید بسیاری از مسلمان است. خداوند در آیه‌ی بعد این ماجرا را ابتلای مؤمنان معرفی کرده، می‌فرماید «هُنالِکَ ابْتُلِیَ الْمُؤْمِنُونَ وَ زُلْزِلُوا زِلْزالاً شَدیداً» یعنی آنجا [بود که‏] مؤمنان در بوته آزمون قرار گرفتند و سخت تکان خوردند.

اما آنگاه که فتنه در سطح اجتماع تسری می‌یابد، یعنی از میدان نبرد سخت به میدان نبرد نرم تغییر ماهیت می‌دهد، شرایط برای فهم مسیر صحیح دشوارتر خواهد بود. در این بین تنها ملاک، تبعیت از مسیری است که خداوند در قرآن و اهل بیت علیهم‌السلام در احادیث ترسیم کرده‌اند. با این حال ممکن است شرایطی بر جامعه مستولی شود که فرد در موقعیت حساس اجتماعی نتواند به تبیین رفتاری دقیقی دست یابد؛ از این جهت شناخت رفتار صحیح در قبال فتنه‌ها یکی از سرفصل‌های احادیث امیر مؤمنان علیه‌السلام است، چرا که این امام بزرگوار تنها امامی هستند که در موقعیت زمامداری جامعه مسلمین قرار گرفتند و مسائل اجتماعی مواجه‌ی بیشتری داشتند.

یکی از احادیثی که درباره رفتار در قبال فتنه‌های اجتماعی از سوی امیر مؤمنان علیه‌السلام صادر شده، حدیث مشهوری است که فرمود «کُنْ فِی الْفِتْنَةِ کَابْنِ اللَّبُونِ لَا ظَهْرٌ فَیُرْکَبَ وَ لَا ضَرْعٌ فَیُحْلَب»؛ یعنی در فتنه مانند بچه‌شتر باش که نه پشتی دارد تا سواری دهد و نه پستانی که شیرش بدوشند.

معمول است این روایت را در شرایطی به کار می‌برند که فتنه‌ای در جامعه رخ داده و باید نسبت به آن بی‌تفاوت بود؛ در حالی که با اندکی دقت در حدیث در می‌یابیم که اینچنین نیست. امیر مؤمنان علیه‌السلام می‌فرماید در شرایط فتنه به قول معروف «نه سواری بده» و نه اجازه بده کسی تو را بدوشد.

برای درک چنین احادیثی باید آن را با زمان حال معادل‌سازی کرد؛ ما در اغتشاشات اخیر شاهد بودیم که جمعی از قشر سلبریتی چگونه بازیچه‌ی دست دشمنان شدند و یا به تعبیری «به دشمن سواری دادند» و یا دشمن آنها را دوشید و به معنایی از آنها «بهره‌برداری» کرد؛ لذا بیشتری لطمه را در این رخداد اجتماعی همین قشر متحمل شدند و اعتبار خود را در میان جمع زیادی از مردم جامعه از دست دادند. طبق فرمایش امیرالمؤمنین علیه‌السلام باید در شرایط فتنه هوشیار بود و خود را در خدمت اهداف فتنه‌گران قرار نداد.

فضائل آسمانیِ امیرالمؤمنین علیه‌السلام یکی از نکات مغفول جامعه شیعی است؛ چرا که هرگاه از اهل بیت علیهم‌السلام به ویژه امیر مؤمنان علیه‌السلام سخن به میان می‌آید، به یکسری گزاره‌های تاریخی و اخلاقی اکتفا می‌شود؛ هرچند بیان این نکات در جای خود، آن هم از جنبه‌ی عبرت‌آموزی و درس‌های معرفتی بسیار ضروری است، اما این امر سبب غفلت از مقامات عوالمی عترت شده است.

از جنبه فضائل عوالمی، امیرالمؤمنین نه تنها مختصّ به یک دوران نیستند بلکه در تمام مکان‌ها و زمان‌ها با جنبه‌های مختلف حضور داشته و دارند و بلکه کل عوالم و نشئات حریم آن بزرگوار است؛ چه آن زمان که خداوند اول‌بار تکلم کرد و نوری عظیم در عالم ایجاد و آن نور به دو نیم قسمت شد؛ نیمی از آن رسول خدا صلی الله علیه و آله و نیمی از آن، امیرالمؤمنین علیه‌السلام شد 1 و تمام عالم از پرتو آن انوار شکل گرفت 2 و چه آن زمان که در آخرالزمان به صورت دابةالأرض حضور می‌یابند و حق را از باطل سوا می‌کنند3 و چه آن هنگام که در هیئت «قَسیمُ الجَنَّةِ وَ النّار»4، بهشتیان را از جهنمیان سوا می‌کنند. 

یکی از احادیثی که فضائل امیر مؤمنان علیه‌السلام را از زبان خود آن حضرت بیان می‌کند،‌ حدیثی مشهور به «معرفت به نورانیت» (معرفةٌ بالنورانیة) است. این حدیث روایتی طولانی است که طی آن، امیرالمؤمنین علیه‌السلام خطاب به سلمان و ابوذر فضائلی عجیب از فضائل خویش را بیان می‌کنند. این روایت را علامه مجلسی در بحار الانوار به نقل از «کتاب عتیق» آورده است. نویسنده‌ی «کتاب عتیق» یا «کتاب کهن»، أبو الحسین یا أبو جعفر محمد بن هارون بن موسى تَلَّعُکْبَری از حدیث‌شناسان قدیمی شیعه و مورد قبول علمای رجال و حدیث است، چنان‌که از این کتاب دعاها و روایاتی نقل می‌کنند.

در بخشی از این روایت می‌خوانیم:

یا سَلْمَانُ وَ یا جُنْدَبُ وَ صَارَ مُحَمَّدٌیس وَ الْقُرْآنِ الْحَکیمِ  (یس 1 و 2) وَ صَارَ مُحَمَّدٌن وَ الْقَلَمِ  (قلم 1) وَ صَارَ مُحَمَّدٌ طه ما أَنْزَلْنا عَلَیک الْقُرْآنَ لِتَشْقی(طه 1 و 2) وَ صَارَ مُحَمَّدٌ صَاحِبَ الدَّلَالاتِ وَ صِرْتُ أَنَا صَاحِبَ الْمُعْجِزَاتِ وَ الْآیاتِ وَ صَارَ مُحَمَّدٌ خَاتَمَ النَّبِیینَ وَ صِرْتُ أَنَا خَاتَمَ الْوَصِیینَ وَ أَنَا الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِیمُوَ أَنَاالنَّبَأُ الْعَظِیمُ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ (نبأ 2 و 3) وَ لَا أَحَدٌ اخْتَلَفَ إِلَّا فِی وَلَایتِی وَ صَارَ مُحَمَّدٌ صَاحِبَ الدَّعْوَةِ وَ صِرْتُ أَنَا صَاحِبَ السَّیفِ وَ صَارَ مُحَمَّدٌ نَبِیاً مُرْسَلًا وَ صِرْتُ أَنَا صَاحِبَ أَمْرِ النَّبِی ص قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَیلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ (مؤمن 15)

ای سلمان و یا ابا ذر، محمد، یاسین و القرآن الحکیم است، محمد نون و القلم است و محمّد طه مَا أَنْزَلْنا عَلَیک الْقُرْآنَ لِتَشْقی است؛ محمّد صاحب دلالات و من صاحب معجزات و آیات. محمّد خاتم النبیین و من خاتم الوصیین و صراط مستقیم و «النَّبَإِ الْعَظِیمِ الَّذِی هُمْ فِیهِ مُخْتَلِفُونَ» هستم؛ هیچ کس اختلاف ندارد مگر در باره ولایت من. محمد صاحب دعوت و من صاحب شمشیر، محمد پیامبر مرسل و من صاحب امر پیامبرم؛ خداوند می‌فرماید: یلْقِی الرُّوحَ مِنْ أَمْرِهِ عَلی مَنْ یشاءُ مِنْ عِبادِهِ.

وَ هُوَ رُوحُ اللَّهِ لَا یعْطِیهِ وَ لَا یلْقِی هَذَا الرُّوحَ إِلَّا عَلَی مَلَک مُقَرَّبٍ أَوْ نَبِی مُرْسَلٍ أَوْ وَصِی مُنْتَجَبٍ فَمَنْ أَعْطَاهُ اللَّهُ هَذَا الرُّوحَ فَقَدْ أَبَانَهُ مِنَ النَّاسِ وَ فَوَّضَ إِلَیهِ الْقُدْرَةَ وَ أَحْیا الْمَوْتَی وَ عَلِمَ بِمَا کانَ وَ مَا یکونُ وَ سَارَ مِنَ الْمَشْرِقِ إِلَی الْمَغْرِبِ وَ مِنَ الْمَغْرِبِ إِلَی الْمَشْرِقِ فِی لَحْظَةِ عَینٍ وَ عَلِمَ مَا فِی الضَّمَائِرِ وَ الْقُلُوبِ وَ عَلِمَ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ

(منظور از الروح) روح الله است که عطا نمی‌کند و القاء نمی‌کند آن روح را مگر بر ملک مقرب یا پیامبر مرسل یا وصی برگزیده. به هر کس این روح را عنایت کند او را از مردم جدا کرده و به او قدرت داده است و مرده زنده می‌کند، اطلاع از گذشته و آینده دارد و از مشرق به مغرب و از مغرب به مشرق در یک چشم بر هم زدن می‌رود و از دل‌ها و قلب‌ها خبر دارد و آنچه در آسمان‌ها و زمین است، می‌داند.

در این دو فراز، امیرالمؤمنین علیه‌السلام آیاتی را در فضائل خویش بیان می‌فرمایند؛ از جمله صراط مستقیم و نبأ عظیم (خبر بزرگ) بودن‌شان.
نکته دیگر اینکه طبق آیه15 سوره مؤمن خود را صاحب روحی (از جانب خدا و رسول الله (ص)) معرفی می‌کنند که بر بندگان خاص الهی عطا می‌شود. این مخلوق (الروح) چند ویژگی دارد:
* این روح بر ملک مقرب، نبی مرسل و وصی الهی القاء می‌شود
* با این روح نسبت به دیگران فضیلت می‌یابد
* به او قدرت داده می‌شود
* مردگان را زنده می‌کند
* علم گذشته و آینده را می‌دان
* طی‌ّ الأرض خواهد داشت
* نسبت به باطن افراد و قلوب آنها آگاهی می‌یابد
* عالم به آسمان‌ها و زمین می‌شود.

این مخلوق یعنی «الروح» طبق سایر احادیث، مخلوقی عرشی است که از آن با روح القدس هم یاد می‌شود و اتفاقاً اوصافی که درباره‌ آن در روایات وجود دارد، حکایت از همین معجزات دارد.

دو ویژگی مهم ماه رجب در بین احادیثی که درباره این ماه وجود دارد، گستردگی رحمت و مغفرت خداوند نسبت به سایر ماه‌ها است؛ به عنوان نمونه رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود «رَجَبٌ شَهْرُ الِاسْتِغْفَارِ لِأُمَّتِی أَکْثِرُوا فِیهِ الِاسْتِغْفَارَ فَأَنَّهُ غَفُورٌ رَحِیمٌ‏»؛ یعنی رجب ماه استغفار امتم است؛ در این ماه زیاد استغفار کنید که خداوند بسیار اهل مغفرت و بسیار اهل رحمت است. یا در دیگر روایت فرمود «شَهْرُ الْأَصَبِّ یَصُبُّ فِیهِ الرَّحْمَةَ عَلَى مَنْ عَبَدَهُ» یعنی رجب ماه گرانسنگی که سرشار از چشمه‌ی رحمت است.

اما غفور بودن خداوند به این معناست که انسان را از زباله‌های گناهان و خطاها پاک می‌کند تا سبکبال شود؛ چرا که گناهان وزر و وبال فرد و بزرگ‌ترین مانع رشد است. خداوند هم حداقل در هشت آیه از قرآن از گناه با تعبیر «وِزر» یا «بار سنگین» یاد می‌کند. خداوند در آیه 31 سوره‌ی انعام درباره عقوبت اُخروی‌ آن عده که لقای خداوند را تکذیب می‌کنند،‌ می‌فرماید «... وَ هُمْ یَحْمِلُونَ أَوْزارَهُمْ‏ عَلى‏ ظُهُورِهِمْ أَلا ساءَ ما یَزِرُون‏»؛ یعنی «آنان بار سنگین گناهانشان را به دوش مى‏‌کشند. چه بد است بارى که مى‏‌کشند.» امیرالمؤمنین علیه‌السلام در اوایل دعای کمیل به أهم گناهانی که انسان باید از آنها طلب استغفار کند اشاره می‌کنند که شامل طلب مغفرت برای گناهانی است که سبب دریده شدن پرده عصمت، نزول نقمت، دگرگونی در نعمت‌ها، حبس دعا و یا نزول بلا می‌شوند. بنابراین غفور بودن خدا از آن روست که تبعات گناهان گریبانگیر انسان نشود. 

پس از آنکه بار گناهان از دوش انسان برداشته شد، خداوند با اسم «الرحیم» او را مشمول رحمت واسعه‌ی خویش می‌کند؛ یعنی دست بنده‌اش را می‌گیرد و در مسیر قرارش می‌دهد. اسم «رحیم» و «الرحمان» خداوند مشتق از کلمه‌ی رحمت هستند؛ با این تفاوت که معبود با اسم «الرحیم» تک تک بندگانش را مشمول رحمتش می‌کند و صرفاً مخصوص مؤمنان است، اما «رحمان» شامل همگان می‌شود؛ امام صادق علیه‌السلام مى‌فرماید «الرَّحمنُ اِسْمٌ خاصٌ بِصِفَة عامَّة، وَالرَّحیمُ اسمٌ عامٌ بِصِفَة خاصَّة»؛ رحمان اسم خاص است [مخصوص خداوند] اما با وصفى عام؛ یعنی مفهوم رحمتش دوست و دشمن را در بر مى‌گیرد؛ اما رحیم اسم عام است به صفت خاص؛ یعنی این اسم هم بر خداوند و هم غیر او اطلاق مى‌شود، اما مفهومش رحمتى است مخصوص مؤمنان. «رحمت» در معنایی دیگر «عطای بدون استحقاق» است؛ به این معنا که انسان‌ها بدون آنکه استحقاق داشته باشند، مورد لطف و رحمت خداوند قرار می‌گیرند.

نتیجه آنکه ماه رجب تبلور اصلی کلمه‌ی رحمت و مغرفت خداوند برای پالایش و ورود به ماه عظیم شعبان و از آنجا به‌سوی ماه مهمانی خداوند و قله‌ی این ماه یعنی شب قدر است.

اصبغ بن نباته از امير المؤمنين (ع) نقل مى‏ كند كه به پسرش امام حسن مجتبي(ع) فرمود:

فرزندم، آيا به تو بياموزم چهار خصلتى را كه با آن از طبيب بى‏ نياز شوى؟

عرض كرد: آرى يا امير المؤمنين،

امام فرمود: بر سر غذا منشين مگر اينكه گرسنه باشى و از سر غذا برنخيز مگر اينكه اشتهاى آن را داشته باشى (سير نخورى) و غذا را خوب بجوى و هر گاه كه خواستى بخوابى قضاي حاجت بنما. اگر اين‏ها را به كار بردى از طبّ بى ‏نياز خواهى شد.

پي نوشت:
الخصال، ترجمه جعفرى ؛ ج‏1 ؛ ص355، حديث شماره67

امام صادق عليه السلام درباره اهميت وفايده گريه كردن كودك، به يكي از اصحاب مي فرمايند:

اى مفضّل! از منافع گريه كودكان آگاه باش، بدان كه در مغز كودكان رطوبتى است كه اگر در آن بماند بيماريها و نارسايي هاى سخت و ناگوار به او مي رساند؛ مانند نابينايى و .... .گريه آن رطوبت را از سر كودكان سرازير و بيرون مى‏ كند و بدين وسيله سلامتى تن و درستى ديده ايشان را فراهم مى ‏آورد. پدر و مادر از اين راز آگاه نيستند و مانع آن مى ‏شوند كه كودك از گريه ‏اش سود ببرد لذا همواره در سختى مى‏ افتند و مى‏ كوشند كه او را ساكت كنند و با فراهم كردن خواسته‏ هايش از گريه بازش دارند، ولى نمى‏ دانند كه گريه كردن به سود اوست و سرانجام نيكى پيدا مى ‏كند.

بدين ترتيب چه بسا كه در اشيا، منافعى نهفته باشد كه معتقدان به اهمال و بى‏ تدبيرى در كار عالم از آن غافل‏اند و اگر مى ‏دانستند، هيچ گاه نمى‏ گفتند كه فلان چيز بى‏ ثمر است؛ زيرا آنان از اسباب و علل آگاه نيستند. براستى هر چه را كه منكران نمى ‏دانند عارفان مى‏ بينند. چه بسيار است چيزهايى كه دانش اندك آفريدگان از آن كوتاه و خالق آفرينش با دانش بى ‏پايانش از آن آگاه است.

پي نوشت:
شگفتيهاى آفرينش (ترجمه توحيد مفضل)، ص 51

جمعه, 21 بهمن 1401 09:54

ضرورت شناخت انقلاب اسلامى

در قرن ما پيروزى انقلاب اسلامى در ايران حادثه مهم و حيرت انگيزى بـراى جـهان بود كـه مـى توانست در رابـطه با مسائل سياسى جهان و منطقه ايفاگر نقش تعيين كننده و تحولات غير قابل پيش بينى باشد.

ايـن حادثه بزرگ قرن از يكسو معادلات سياسى استكبار را در ادامه سـياست سلطه وتقسيم استعمارى جهان بهم زد و از سوى ديگر يكى از اسـتـوارترين رژيـمهاى وابـسته را كـه از حـمايت قـدرتهاى بـزرگ برخوردار بود ريشه كن نمود و در كشورى چون ايران با اهميتى كه از نـظـر اسـتراتژيكى و اقـتصادى بـراى قـدرتهاى بـزرگ جـهان دارد تحولى سياسى - مردمى و عظيم بوجود آورد.

مـهمتر از ايـن دو رونـد انـقلاب اسلامى با آگاهي هاى عميقى كه در مـيان مـلتهاى مسلمان جـهان بـويژه در كشورهاى اسلامى بوجود آورد زمـينه تـحولات سـياسى ريشه دار و بـينشها و گـرايشها و حـركتها و سازماندهي هاى سياسى چشمگيرى را فراهم آورد.

ايـن جـريان سـياسى يكبار ديگر اسلام را به عنوان يك قدرت تعيين كننده در جهان مطرح نمود و چشم انداز وحدت بزرگ جهان اسلام و حركت عـظيم بـازيابى خويشتن خـود و گريز از سلطه و ايستادگى در برابر اسـتعمار كـهنه و نـو و ايجاد قطب سياسى جديد در جهان و فروريزى رژيـمهاى وابـسته و تـحميلى را در سـرزمينهاى پـرنعمت اسلامى در بـرابر ديدگان مشتاق ولى غم و ياس گرفته يك ميليارد مسلمان گشود و مـوجـى از وحـشـت و اضـطـراب در دلـهاى پـر از امـيد و آرزوى جهان واران آفريد.

بـه اعـتراف تحليل گران سياسى شگفتيهائى كه انقلاب اسلامى در جهان آفـريد بـيشتراز آنـهائى است كه دنيا در طول شصت سال اخير بخود ديـده اســت، شــگـفتيهائى كـه تحليله، تـئوريها و پـيش بينيهاى صاحب نظران سياسى را بى اعتبار نموده است.
انـقلاب اسـلامى بـلوك بنديها و نـظام دوقـطبى تـثبيت شده در نظام بـين المللى كنونى جهان را درهم ريخت و با وجود تضاد عميقى كه بر روابط دو ابرقدرت حاكم بود وآن دو را آشتى ناپذير مى نمود وادار بـه سازش و اتخاذ موضع واحد در برابر اين پديده سياسى جديد نمود و تحولات عمده اى را در مسائل مختلف جهان بدنبال آورد.
غـرب طـى چـند تـجربه تـلخ در مـصاف با يكپارچگى اسلام در جريان جنگهاى صليبى و درگيرى با امپراطوريهاى اسلامى و مانند آن خاطرات تـرسناك وتكان دهنده اى را در حافظه تاريخ خود بيان دارد ولى اين بـار خـطر عـظيمتر وگسترده تر و دهشتناكتر از آن بود كه درگذشته ديده بود.

پـديده كاملا نوظهور مقاومت در لبنان با الهام از انقلاب اسلامى و جـهان اسـلامى درمصر و ديگر كشورهاى اسلامى براى غرب بيش از آنچه كه تصور مى كرد وحشتناك و طليعه جهنمى سوزان براى استكبار بود.
انـقلاب اسـلامى در مـقايسه بـا انـقلابهاى ديگر جهان از يك سلسله ويژگيها وامتيازهاى اصولى برخوردار است كه از نظر فرهنگ و دانش و تـئورى انــقـلاب آن رادر رده بـالاى پـديده هاى سـياسى بـزرگ و انقلابهاى مهم جهان قرار داده است مزايائى چون ماهيت ايدئولوژيكى ، قـدرت رهبرى ، و عـمق تحولات نـاشى ازانـقلاب موجب گرديده كه بـسيارى از صـاحب نظران علوم سياسى در تئوريهاى انقلاب در كشورهاى اسلامى تجديد نظر كنند و الگوى جديدى را مورد بررسى قرار دهند.
و از سـوى ديـگر متفكران و بنيان گذاران حركتها و نهضتهاى اسلامى همواره الگوهاى انقلاب را در لابلاى تاريخ اسلام جستجو مى كردند و هر كـدام سعى بر آن داشتند كه از حوادث برجسته تاريخ اسلام در تبيين راه و حركت و خط مشى و شيوه خود الهام بگيرند و روند و حركت خود را دنباله جريانهاى تاريخى گذشته اسلام قلمداد كنند.

فـروغ انـقلاب اسـلامى كـه پس از صدر اسلام مهمترين و ريشه دارترين وشـكوهمندترين حـادثه تـاريخ اسلام است همه درخشندگيهاى فرازهاى بـرجسته تاريخ اسـلام را دربـرگرفت و جـايگزين همه الگوهاى گذشته تاريخ اسلام گرديد.
بـى شك با مطالعه حتى سطحى و گذرا در زمينه ماهيت انقلاب اسلامى و بازتابهاى جهانى آن و دستاوردهائى كه براى ملل مسلمان بويژه ملت مـسلمان ايـران به ارمغان آورده است ما را به اين نتيجه مى رساند كـه انـقلاب اسلامى نه تنها حادثه بزرگ قرن در جهان و تاريخ ايران اسـت بــلــكـه خـود از مــهـمترين فـرازهـاى تـاريـخ اسـلام و پـديده اىشگفت انگيز و معجزه ايست الهى كه تجلى قدرت لايزال خداوند - عـلى رغم قدرتهاى مـادى و شـرائط بـر حـسب ظاهر غير قابل تغيير سياسى و اجتماعى محسوب مى گردد.

*******

مقدمه
تـاريخ تـحـليلى انقلاب هاى گوناگون، يكى از گنجـينـه هاى عظيم و ميراث هاى گرانبـهاى بـشرى است كه بـا بـررسى آن ها مى توان نقش و اهميت هر يك را در مسير پـر فراز و نشيب جوامع انسانى دريافت و با عبرت آموزى از آنه، مسير حركت خويش را روشن تر نمود؛ چرا كه گذشتـه چـراغ راه آينده است و بـه فرموده حضرت امام خمينى(ره):((تاريخ معلم انسان هاست)).
اكـنون بـه بيست و يكمين سالگرد انقلابى نزديك مى شويم كه پيروزى آن موجب تبديل ساختار سياسى جهان از نظام دو قطبـى بـه نظام سه قطبى ((اسلام(بـنيادگرايى اسلامى)، كاپيتاليسم، كمونيسم)) گرديد.
انـقلاب اسـلامى ايران، بـى هيچ ترديدى معجزه اى الهى بـود كه بـه دست معجزه گر مردى از سلاله پـاك پـيامبـر(ص)، بـه انجام رسيد و نگاه اميد مظلومان و مستـضعفان جـهان را بـه خـود خـيره ساخـت.

تـاثير عـملى و سريع انقلاب اسلامى در منطقه و بـرآشفتن شعله خشم مردم مسلمان و غير مسـلمان در بـسـيارى از كشورهاى تـحـت سـلطه استعمار، خود گواه روشنى بر اين مدعاست؛ زيرا در كمتر مقطعى از تاريخ بـشريت، شاهد پـيروزى و تـاثير گذارى قاطع يك جنبـش صرفا مردمى بوده ايم.
ايـن جـنبش الهى، همه متفكران و سياستمداران را به حيرت و تعجب واداشت زيرا هيچ يك از تـحليلگران و سازمان هاى جـاسوسى دنيا كه به دقيقترين وسائل كسب اطلاعات سرى مجهز بـودند، نتوانستند وقوع چنين انقلاب شگرفى را در منطقه حساس خاورميانه و در دوره اقتدار شاهنشاهى حاكم بر ايران پيش بينى نمايند.

بـررسى مـاهيت و علت و ابعاد مختلف اين حركت عظيم الهى نه تنها از آن رو ضرورى مى نمايد كه شناخت اين نهضت به استمرار و حفظ آن كمك مى نمايد زيرا ادامه يا ثـبـات آن بـدون شناخت دقيق ماهيت و ابـعاد آن، تقريبـا ناممكن است ـ بـلكه لزومش از آن جهت نيز رخ مى نمايد كه بـدون فهم اعجاز و الهى بـودن آن و همچنين استـثناء بـودن اين حركت رعد آساى اسلامى، نمى تـوان از عمق جان، بـدان دل بست و خداوند را بر آن شكر گزار بـود كه ((لئن شكرتم لازيدنكم)) شكر نعمت، نعمتت افزون كند.
پـس در ايـن نوشته كوتاه، ابتدا به دلايل لزوم پرداختن به بررسى نهضت انقلاب اسلامى مى پردازيم و سپـس ويژگى هاى آن را مورد بـررسى قرار مى دهيم، در بـخش بـعدى مقاله، نظريات مختلف در بـاب عوامل پيروزى انقلاب اسلامى را در بـوته نقد قرار مى دهيم و پس از بـيان مختـصر دسـت آوردهاى مهم انقلاب اسـلامى، در پـايان نتـيجـه عملى پرداختن به مباحث قبلى را ذكر خواهيم نمود.

*******

ضرورت شناخت تحليلى انقلاب اسلامى:
بــه طـور كلى مى توان از پنج محور در جهت اثبـات ضرورت پرداختن به بررسى انقلاب اسلامى ايران بهره جست كه عبارتنداز:
1ـ دريافت ارزش انقلاب.
2ـ جلوگيرى از انحراف انقلاب.
3ـ تثبيت انقلاب.
4ـ تداوم انقلاب.
5 ـ صدور انقلاب.
اينك بـه تـوضـيح اجـمالـى هر يك از اين محـورها مى پـردازيم.

*******

دريافت ارزش انقلاب
آگاهى دقيق از سير پـيدايش اين نهضت و وضعيت فرهنگى، اقتصادى و سـياسى كـشور در زمان رژيم سابق، سبب مى گردد تا گرانبـهايى اين گوهر استثنايى را در دنياى زور و استكبار امروز، بهتر و بـيشتر دريابـيم و بـا احساس مسووليت عميق تـرى، قدردان موهبـت استـقلال جمهورى اسلامى باشيم.

*******

جلوگيرى از انحراف انقلاب
رمـز انـحراف هر نهضتى، در انحراف از ريشه هاى استـوارى آن نهضت نهفته است، به عنوان مثال، نهضتى كه بر پايه اقتصاد و تكيه بـر پـول پـولداران استوار شده است، بـا تقليل امكانات مادى رو بـه انحطاط خواهد گذاشت. و بـالعكس، نهضتى كه ايمان و ايدئولوژى در آن حرف اول را مى زند، گر چه از تـاثير عوامل اقتـصادى بـر كنار نخواهد ماند، اما تهاجم فرهنگى بـرنده تـرين سلاح در قطع ريشه هاى آن خواهد بود.

*******

تثبيت انقلاب
اكـنون كـه در مقطع خـاصى از تـاريخ تـحـولات جـهان و هم چـنين، موقعـيت حـسـاس و سـرنوشـت سـازى از دوران انقـلاب اسـلامى قـرار گرفته ايم، مسئوليت ما ايجاب مى كند تا واقعيت ها، ريشه ها و علل و آثـار پـديده هاى مخـتـلف انقلاب را در ابـعاد سياسى، اقتـصادى و فرهنگى مورد شناسايى قرار دهيم تا بتوانيم بـا يك بـرنامه ريزى حساب شده اركان انقلاب را تثبيت نماييم.

*******

تداوم انقلاب
اسـتمرار هـر جنبـشى، متوقف است بـر زنده نگاه داشتن انگيزه هاى اوليه و اصلى آن جـنبـش. انگيزه هاى اصلى مردم مسـلمان ايران در رويارويى با رژيم طاغوت، نيز عبـارت بـودند از: استقلال فرهنگى، آزادى سياسى و جـمهورى اسلامى. بـا تـحليل دقيق اين انگيزه ها در مرحله نظر و سپس برنامه ريزى عملى براى پياده كردن آن ها در سطح اجتماع، مى توانيم تـداوم انقلابـمان را تـا ابـد تـامين نمائيم.

*******

صدور انقلاب
هـر ايـده يا فرهنگى از دو راه مى تواند گسترش يابد و از مرزهاى داخلى ملت خويش فراتر رود:
1ـ تـحميل استـكبـارى اين فرهنگ بـا اسـتـفاده از تـبـليغات دروغين(تـهاجـم فرهنگى)
2ـ نفوذ واقعى و استـدلالى اين فرهنگ در فكر و روان ملت هاى ديگر(تـبـليغ راستـين بـا تـحليل و شناخت ماهيت انقلاب اسلامى، مى توانيم رموز نفوذ اين نهضت در ميان مردم ايران و نتـيجتـا ملت هاى ديگر را بـه راحتـى تشخيص داده و با برنامه ريزى هاى درازمدت تبـليغى، در جهت گسترش مرزهاى ايدئولوژيكى خود، گام هاى موثرى برداريم.

امام محمد باقر علیه السلام در روایتی به شاخصه شیعه اشاره کردند که بدین شرح است:

 

اِنَّ بَعْضَ اَصَحْابِهِ سَأَلَهُ فَقالَ: جُعِلتُ فَدِاکَ اِنَّ الشّیعَهَ عِنْدَ ناکثیروُنَ، فَقالَ: هَلْ یَعْطِفُ الغَنِیُّ عَلی الفَقیرَ، وَ یَتَجاوَزُ المُحْسِنُ عَنْ المُسی ء وَ یَتَواسُونَ؟ قُلْتُ: لا، قالَ علیه السلام : لَیْسَ هؤُلاءِ الشّیعَةَ، الشَّیعَةُ مَنْ یَفْعَلُ هذا.

یکی از یاران امام باقر علیه السلام به آن حضرت گفت: شیعیان در منطقه ما زیادند.

حضرت فرمود: آیـا توانـگر آنان بر فقیر مِهر می ورزد؟ و نیکوکار از بدکار می گذرد؟ و مواسات و بذل و بخشش مالی دارند؟

گفت: خیر.

حضرت فرمود: اینان شیعه نیستند؛ شیعه کسی است که چنین باشد.

 

منبع: قضاء حقوق المؤمنین، ص ۲۱، ح ۲۲

حجت الاسلام والمسلمین عباس نیکزاد، رئیس نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه علوم پزشکی بابل به یکی از پرسش ها پیرامون جمهوری اسلامی ایران پاسخ داده است که سؤال و جواب بدین شرح است:


* پرسش


چرا جمهوری اسلامی ایران باید برای دستیابی به اهداف خویش و در راه ایستادگی بر مواضع و شعارهای خود این همه هزینه ها را بپردازد؟

 

* پاسخ


برای رسیدن به اهداف بلند و متعالی، دادن انواع هزینه ها، عقلی و عقلایی و شرعی است.

اهدافی که در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران بیان گردیده و در شعارهای انقلاب و نظام جمهوری اسلامی هم بارها بر روی آن تاکید شده است آنقدر بلند و متعالی است که توجیه کننده این هزینه هاست.

این هزینه ها برای رسیدن به عزت و شوکت و استقلال و اقتدار و امنیت و حاکمیت ارزش های دینی و ... پذیرفتنی و قابل تحمل است.

پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان هزینه های زیادی برای اهداف خویش متقبل شده اند.

این همه توهین ها و تحقیرها و اذیت و آزار و کارشکنی‌های فراوانی که بر پیامبر اکرم (ص) و مسلمانان همراه او از جانب مشرکان و یهودیان و منافقان وارد شده است برای خاطر ایستادگی پیامبر اکرم (ص) و همراهان او در راستای حاکمیت توحید و باورها و ارزش‌های دینی بوده است.

محاصره بسیار شکننده سه ساله مسلمانان در شعب ابی طالب و هجرت به سرزمین حبشه از راه دریا و نیز هجرت به مدینه بدون همراه بردن اموال و امکانات زندگی و سکونت این مهاجران در خانه های انصار و در حیاط مسجدالنبی و تحمیل دهها جنگ بزرگ و کوچک از جانب دشمنان بر آنها چند نمونه آن است.

امام حسین (ع) و یاران او برای اهداف متعالی و حفظ عزت و تن ندادن به ذلت، سنگین ترین هزینه ها را در تاریخ متقبل شدند.

ملت الجزایر برای رسیدن به استقلال در برابر استعمار فرانسه از ۱۰ میلیون جمعیت یک میلیون کشته داده است.

ویتنام در برابر تجاوز آمریکا و هم‌پیمانان او ۲۰ سال جنگ خانمان سوز را با دادن سه ، چهار میلیون کشته و نابود شدن بخش عظیمی از امکانات و سرمایه ها، تحمل کرد.

هندوستان برای استقلال در برابر استعمار انگلستان انواع مرارت ها و فقر و فلاکت ها و کشته های فراوان را تحمل کرد.

ملت یمن برای ایستادگی در برابر درخواست های زورگویانه و زیاده خواهانه سعودی ها حدود هشت سال است که سنگین ترین هزینه ها را از جهت تلفات انسانی و به ویژه در جمعیت کودکان و فقر و فلاکت و قحطی و بیماری، شجاعانه و عزتمندانه تحمل می کند.

آمریکا برای حفظ رژیم صهیونیستی در راستای مطامع خویش دهها سال است که در حال پرداختن بالاترین هزینه های آبرویی و وجاهتی در سطح جهانی و مالی و اقتصادی است.

به اعتراف دولتمردان آمریکا، آمریکا در قضیه جنگ علیه عراق و دخالت در مسایل داخلی این کشور از جهت مالی متحمل هفت تریلیون دلار هزینه صرف نظر از جنبه های دیگر شده است.

همین امروز در جنگ روسیه و اوکراین، هم اوکراین برای پیوستن به ناتو و هم اروپا و غرب برای تضعیف روسیه و توسعه اقتدار خویش و هم روسیه برای حفظ وجاهت و اقتدار خویش، راضی شدند که بالاترین هزینه ها را متقبل و متحمل شوند.

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی از مراجع تقلید در پایان جلسه تدوین شرح صحیفه سجادیه، ضمن دعوت از مردم برای حضور در راهپیمایی ۲۲ بهمن گفت: اینجانب از همه مردم عزیز تقاضا می کنم که با حضور پرشور، در راهپیمایی 22 بهمن شرکت کنند و صدایشان را به گوش جهانیان برسانند که تأثیر بسیار مهمی در تزلزل روحیه دشمنان و رسوایی آنان دارد.

وی همچنین با توجه به فرارسیدن سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی گفت: هنگامی که امام راحل قدّس سرّه اعلام جمهوری اسلامی کردند، بسیاری از تنگ نظران تصور می کردند این انقلاب چند روزی بیشتر نمی پاید که الحمدلله الان چهل و چهارمین سال پیروزی انقلاب اسلامی است. سرّ این طول عمر، با وجود توطئه های دشمنان اتحاد میان مردم است. اگر این هماهنگی و اتحاد ادامه یابد، این انقلاب ان شاءالله تا ظهور امام زمان ارواحنا له الفداء ادامه خواهد یافت.

۲۲ بهمن امسال روز ناامیدی دشمنان و تجلی وحدت و همدلی مردم ایران خواهد بود

آیت‌الله حسین نوری همدانی از مراجع تقلید نیز در پیامی به مناسبت یوم الله 22 بهمن و سالروز پیروزی انقلاب اسلامی آورده است: بدون شک حضور مردم در راهپیمایی روز ۲۲ بهمن امسال موجب ناامیدی دشمنان اسلام و ایران خواهد بود و وحدت و همدلی بیش از پیش را به نمایش خواهد گذاشت.

وی افزوده است: انقلاب اسلامی ایران به‌ رهبری امام خمینی (رحمت الله علیه) و مجاهدت‌های علمای بزرگ و حضور حماسی همه اقشار جامعه به ثمر رسید و توانست نفوذ نظام سلطه را در این کشور از بین ببرد و در برقراری نظام اسلامی تلاش نماید و دراین راه شهدای فراوانی تقدیم نمود.

وی اضافه کرده است: امروز وظیفه همگان بیان دستاوردهای انقلاب اسلامی و تلاش برای رفع نواقص است تا آرمان‌های امام و شهدا و خواسته عموم مردم تحقق نهایی پیدا کند.

حضور در راهپیمایی و حفظ وحدت و همدلی وظیفه‌ای همگانی است

آیت‌الله عبدالله جوادی آملی از مراجع تقلید نیز به مناسبت سالگرد انقلاب جمهوری اسلامی ایران در پیامی از آحاد مختلف مردم برای حضور در راهپیمایی 22 بهمن دعوت کردند و اظهار امیدواری کردند که تا همگان با جلال و شکوه و با اخلاص، با دعا و سلام بر شهداء در این راهپیمایی شرکت کنند.

وی افزود: باید همگان اعم از مسئولان و مردم در حفظ ارزشهای انقلاب، پاسداری از خون پاک شهدا و صیانت از پیام امام راحل بکوشند و در انجام وظایف و مسئولیت ها کوتاهی نکنند و مردم نیز با حفظ وحدت و همدلی در صحنه حضور پیدا کرده تا این امانت الهی به دست صاحب اصلی اش برسد انشاء الله.